لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 117 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
زبان تخصصی 1 مدیریت بازرگانی و دولتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
SHIRAZ
Shìraz
City in southwestern Iran. Located in the Zagros Mountains
"City of roses and poets"
Shiraz is known as the poetic capital of Persia, because two of the greatest poets of the world, Hafez (1324-1391) and Sa'di (1209-1291), come from this city. Sa'di, the traveler, was born in Baghdad and saw a great part of the world before he finally settled in Shiraz, where he died. Hafez on the other hand, was born in Shiraz and, except for one very short journey, never even
left his city. Points of interest in Shìraz include the tombs of the celebrated Persian poets Hafiz and Sa'di, both natives of the city, and the 9th-century mosque of Masjid-i-Jama.
The city is also the site of a university (1945). www.shirazu.ac.ir The Bagh-e Eram, in Shiraz, famous for its gardens, is a typical late Qajar palace, now donated to Shiraz University.
Shìraz was fouring several periods of its history
دروازه قران
در شیراز، در نزدیکی تنگ الله اکبر و در میان کوه های باباکوهی و چهل مقام واقع شده است. وجه تسمیه این دروازه وجود قرآنی بر بالای طاقی مرتفع است. این دروازه شامل یک طاق مرتفع از نوع طاق کجاوه ای در وسط دور طاق با ارتفاع کم در طرفین است. این طاق در زمان حکومت عضدالدوله دیلمی در فارس، ساخته شد و قرآنی نیز در آن جای داده شد تا مسافرین به برکت عبور از زیر آن سفر را به سلامت به پایان برند و در موقع سفر از زیر قرآن بگذرند. به مرور زمان طاق شکسته و تخریب شد. در دوره حکومت زندیه کریمخان زند (1172 – 1193) مجددا" آن را بازسازی نمود و در قسمت فوقانی آن اطاقی ساخت و دو جلد قرآن نفیس به خط ثلث و محقق، اثر سلطان ابراهیم بن شاهرخ گورکانی را در آن اتاق جای داد. این قرآن ها به قرآن هفده من مشهورند. در سال 1316 که طرح توسعه راه شمالی شیراز در دستور کار دولت قرار گرفت، این طاق خراب شد و قرآن مذکور نیز به موزه پارس منتقل گردید. در زمان قاجاریه که چند زلزله شیراز را تکان داد، این دروازه آسیب هایی دید اما به وسیله محمد زکی خان نوری مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت
.
در سال 1327 ه.ش. یکی از بازرگانان شیراز به نام حسین ایگار، مشهور به اعتمادالتجار، با هزینه شخصی خود طاق کنونی را بازسازی کرد و چند آیه از قرآن کریم را که با خط ثلث و نسخ بر روی کاشی نوشته شده بود، بر بدنه طاق نصب کرد. در پیشانی شمالی این طاق (سمت کوه بمو) این آیه بر روی کاشی نوشته شده است، ان هذاالقرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا" کبیرا" در پیشانی جنوبی طاق (سمت شهد شیراز) این آیه به چشم می خورد.
قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یأتوا بمثل هذاالقرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً
در گوشه غربی طاق این آیه نوشته شده:
انا نحن نزلناه الذکر
و ادامه این آیه در قسمت شرقی طاق و روبروی همان کتیبه نوشته شده
و انا له لحافظون
Provincial Capital of Fars. Altitude 1,600 meters, 500 km S of Esfahan (935 km from Tehran) on a good road. 300 km N-E of Bushehr on a good road in course of completion. 600 km E of Abadan on road in process of being restored. International airport and link-up with Iran Air Internal airline.
An eight-kilometer-long motorway links the airport to the outskirts of the town, eight uninterrupted kilometers of rose-garden, aptly announcing Shiraz, the "City of roses and poets".
"Darvazeh Korean (Entrance to Shiraz)"
در شمال غربی شیراز و در انتهای خیابان ارم و در تقاطع بلوار شرقی - غربی باغ ارم و بلوار شمالی - جنوبی جام جم و آسیاب سه تایی، باغ ارم قرار گرفته است. این باغ به مناسبت عمارت و باغ بزرگی که در گذشته توسط شدادبن عاد پادشاه عربستان به رقابت با بهشت ساخته شده و ارم نامیده شده بود، به باغ ارم مشهور گردیده است.
تاریخ ساخت این باغ را به دروه سلجوقیان نسبت داده اند چرا که در آن زمان، باغ تخت و چند باغ دیگر توسط اتابک قراجه حکمران فارس - که از سوی سنجر شاه سلجوقی به حکومت فارس منصوب شده بود، احداث شد و احتمال ایجاد این باغ به درخواست وی و در آن زمان، زیاد است. همچنین احتمال می رود که این باغ در زمان کریم خان زند مرمت شده باشد.
در اواخر سلسله زندیه، بیش ا ز75 سال این باغ در تصاحب سران ایل قشقایی بود، بنای اولیه عمارت باغ ارم توسط جانی خان قشقایی اولین ایلخان قشقایی و پسرش محمدقلی خان و در زمان فتحعلیشاه قاجار احداث شده است. معماری بنا نیز توسط شخصی به نام حاج محمد حسن که از معماران معروف بود، صورت گرفته است.
در زمان ناصرالدین شاه قاجار، میرزا حسن علی خان نصیرالملک، آن باغ را از خاندان قشقایی خرید و ساختمان کنونی را به جای عمارت قبلی ساخت، اما تزئینات ناتمام باغ پس از فوت حسنعلی خان در سال 1311 توسط ابوالقاسم خان نصیرالملک پایان یافت.
باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملک به پسرش عبدالله قوامی رسید و بعد از مدتی دوباره یکی از خوانین ایل قشقایی به نام محمد ناصر خان آن را خرید.
عمارت اصلی باغ ارم طبق معماری دوره صفویه تا قاجاریه بنا شده است. این ساختمان دارای سه طبقه است که طبقه زیرین دارای حوض خانه ای برای استراحت در روزهای گرم تابستان است که در آن آب نمای زیبایی است و طاق آن با کاشی های هفت رنگ مزین شده است. جوی آبی نیز از وسط آن می گذرد و سپس به آب نمای بزرگ جلوی عمارت می ریزد.
طبقه دوم دارای ایوانی دوستونی با سقف مسطح است که در پشت آن تالاری قرار دارد و دو طرف آن دو راهرو، 4 اتاق در دو طرف راهرو و دو ایوان کوچک و دو طبقه ساخته شده است و بر فراز این دو راهرو، دو گوشواره به عنوان طبقه سوم وجود دارد.
قسمت جلویی ستون های این دو طبقه با کاشی های هفت رنگ مزین به مجالسی از سواران، زنان و گل ها شده است.
طبقه سوم، دارای یک تالار بزرگ مانند تالار طبقه دوم است که پنجره های آن به ایوان اصلی باز می شود. در دو طرف آن ینز دو راهرو وجود دارد. دو ایوان کوچک نیز در هر طرف ایوان بزرگ همانند طبقه سوم قرار دارد.
در پیشانی عمارت، هلالی هایی وجود دارد که به سنتوری معروف است و دارای سه مجلس بزرگ و دو مجلس کوچک کاشیکاری با کاشی های لعابدار رنگی است.
Parks with magnificent trees are one of the town's attractions. Long wide shady avenues lead from one side to the city other. They are an incitement to leisurely wanderings during siesta time. Exemplary modern achievements, including remarkable hotels and very striking university buildings are conducive to a pleasant stay. Because of the city's altitude (1,600 meters) the climate is extremely pleasant. It is very mild in winter and not too hot in summer. Nearby Persepolis and the international fame of its annual art festival have confirmed Shiraz as a tourist center.
The Bagh-e Eram, in Shiraz, famous for its gardens, is a typical late Qajar palace, now donated to Shiraz University.
"Bagh-e Eram"
Shiraz, Naranjistan, 19th century. This very beautiful house and garden which originally belonged to the Ghavam family now been restored to become the home of the Asia Institute. A fine painted title frieze borders the roof, while the facade has a dado of carved stone slabs. The high central porch fronts a room lined with mirror mosaic, and the garden has been restored to an original design.
"Asia Institute"
سعدیه
سعدیه: آرامگاه شاعر قرن هفتم شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی است که در 4 کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در مجاورت باغ دلگشا واقع شده است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمر خود را در آنجا می گذرانیده و سپس در همانجا مدفون گردیده است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبره ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال 998 به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقب نماند. تا این که در سال 1187 ه.ق. به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل 2 طبقه می شد. طبقه زیرین دارای راهروی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می شد. در دو طرف راهرو دو اطاق کرسی دار ساخته شده بود. در اطاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبین آن را احاطه کره بود. قسمت غربی راهرو نیز به موازات قسمت شرقی، شامل دو اطاق می شد، که بعدها شوریده (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اطاق غربی این قسمت مدفون شد. طبقه بالای ساختمان نیز همانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اطاق شرقی که قبر سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اطاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
کودک و لکنت زبان ( قسمت نوزدهم )
در قسمت قبل به این مطلب پرداختیم که چگونه می توان نسبت به لکنت کودک برخورد مناسب و مطلوب داشت.
در مواقع مقتضی ، توصیه های مستقیمی به کودک ارائه نمایید.
بعد از این که کودک سؤال کرد : "چرا لکنت دارم"؟ ممکن است بپرسد: "چطور می توانم جلوی لکنت خودم را بگیرم"؟ در این هنگام بهترین توصیه این است که به او بگویید: "خیلی تقلا نکن" و یا ، "سعی کن راحت و آرام باشی ، به خودت اصلاً فشار نیاور و عضلات دست و صورت خودت را سفت نکن" . یکی از والدین این مسئله را با گره کردن مشت خود و فشار دادن آن و سپس باز کردن تدریجی و آهسته مشت خود و رها کردن انگشتان ( حالت آرام ) ، در حالی که صدایی از دهانش ( مثل اف یا آه ه ) خارج می شد نشان می داد . شما هم می توانید دو طریق مختلف در صحبت کردن را به کودکتان نشان دهید. 1- با زحمت و تقلا صحبت کردن که اضطراب فرد را افزایش می دهد و اختلال کلام را بیشتر می نماید و 2- خیلی راحت و نرم و روان و آسان حرف زدن و صداها و کلمات را ادا کردن .
باید به کودک بقبولانید که اگر چه او نیاز دارد که صداها یا کلمات را تکرار کند ، بهتر است خیلی راحت و آرام این کار را انجام دهد و به خودش فشار نیاورد. چرا که همین تقلا کردن هاست که ناروانی او را بدتر می کند. اگر کودک بگوید که من نمی توانم جور دیگری صحبت کنم ، فرصت لازم را به او بدهید تا راه آسان و راحت صحبت کردن را یاد بگیرد. اما مهمتر از همه ی اینها ، به خاطر داشته باشید که وقتی کودک نمی تواند و یا نمی خواهد مطابق توصیه های شما عمل کند، ناراحت و برانگیخته نشوید.
به کودک خود نگویید که چطور لکنت نداشته باشد . توصیه هایی از قبیل : " یک نفس عمیق بکش" ، "قبل از صحبت کردن اول فکر کن ببین چه می خواهی بگویی" و یا "آهسته حرف بزن" و... مشکل کودک را لااقل از سه جهت بیشتر می کند: اول این که این فکر به کودک القا می شود که اگر او کارها را درست انجام می داد ، دیگر لکنت نداشت ؛ ثانیاً این توصیه ها سبب می شود که کودک به دلیل آنکه نتوانسته است آنها را به خوبی به کار ببندد احساس گناه نماید ؛ و بالاخره این قبیل رهنمودها غالباً موجب به وجود آمدن رفتارهای زاید و اضافی در کودک شده ، نه تنها باعث ناراحتی و پریشانی خاطر او و مخاطبانش می گردد، بلکه عامل مهمی برای بیشتر به تأخیر افتادن روانی کلام او می شود.
با تشویق کودک به صحبت کردن ، ترس ها و دلسردی های او را کم کنید
یکی از بهترین روش ها برای این منظور آن است که کودک را ترغیب و تشویق نمایید تا درباره دلسردی ها و سرخوردگی ها ، ترس ها ، نگرانی ها و اضطراب هایش صحبت کند . این بدان معناست که شما باید خودتان را آماده کنید تا بدون آنکه بخواهید انتقادی از کودک بکنید و یا رفتارش را تکذیب نمایید ، کاملاً احساسات او را درک کنید و بپذیرید ، بدون توجه به این که احساسات او از نظر شما چقدر غیرمنطقی و نامعقول باشد. خاطرتان باشد که این قبیل احساسات کودک نشانه هایی از ضعف و یا بی کفایتی او نیست، اینها نشان می دهند که کودک شما یک انسان است. یکی از والدین با بازگو کردن تجارب خودش در گذشته و حال در مورد ترس ، توانسته بود این فکر را به کودک بقبولاند که هر کسی از بعضی چیزها ترسیده ، و یا می ترسد، بنابراین اشکالی ندارد که آدم از چیزهای خاصی بترسد ، اما آنچه مهم است این است که ما می توانیم یاد بگیریم که میزان ترسمان را کاهش دهیم.
بسیاری از ترس های کودک ممکن است ارتباط مستقیمی با صحبت کردن او نداشته باشد ، اما همه اینها در مجموع می توانند بر رفتار کودک تأثیر بگذارند و باعث شوند که او بیشتر دچار درنگ و وقفه زبان گردد و یا از صحبت کردن گریزان باشد . گفت و گو با کودک درباره ترس های او و اطمینان دادن به وی که شما او را با همه وجود می پذیرید و دوست دارید ، موجب خواهد شد که تأثیرات منفی ترس های کودک به طور قابل ملاحظه ای از بین برود.
حمایت بیش از حد از کودک
سعی کنید با حمایت های بیش از حد و افراطی باعث افزایش ترس های کودک نشوید، درست نیست که همه کارهای کودک را شما برایش انجام دهید و یا برنامه زندگی کودک را به گونه ای تنظیم نمایید که دیگر لازم نباشد که او صحبت کند! اگر کودک دوست دارد با تلفن صحبت کند، او را در این مورد تشویق و ترغیب نمایید. به خاطر داشته باشید که حمایت های بیش از حد از کودک ، نهایتاً لکنت زبان و ترس او را از صحبت کردن بیشتر می کند.
به تدریج با علت یا منبع ترس های کودک آشنا شوید و با آن برخورد نمایید.
شما می توانید به طرق مختلف با ترس های کودک برخورد نمایید. بسیاری از والدین برای این که کودکشان از تاریکی نترسد ، ترتیبی می دهند که به هنگام خواب ، یک چراغ کم نور ( چراغ خواب ) در محل خواب کودک روشن باشد. البته کوشش کنید ریشه های ترس کودک را در محیط خانه بیابید. مثلاً سعی نمایید که علل ترس کودک را در پله های خانه پیدا کنید . برای این کار ، با کودک همگام شوید و وقتی که او در مسیر پله ها از خودش ترس نشان می دهد ، موقتاً توقف نمایید. سپس مجدداً وقتی که او آماده است ، به طرف منبع ترس حرکت کنید . هرگز به کودک فشار نیاورید و اجبار نکنید که راه برود و یا کاری بکند. کاملاً صبور و پرتحمل باشید و اصلاً عجله نکنید . در یکی از خانواده ها ، به هنگام آمدن مهمان ، کودک آنها از این اطاق به آن اطاق فرار می کرد، مادر کودک سعی کرد این مسئله را به نحو مطلوبی حل کند. یک روز وقتی که مهمان ها وارد شدند، صبر کرد تا آنها کاملاً در جای خودشان بنشینند و سر صحبت را باز کنند، آنگاه رو به در اطاق کرد ، کودک را صدا زد و گفت : بیا این چیز را بگیر. وقتی که کودک وارد شد ، مادر مقداری از کیکی را که برای مهمانان آماده کرده بود به او داد و بدون صحبت دیگری اجازه داد که کودک از اطاق مهمانان خارج شود. در دفعات بعد ( مهمانی های بعدی ) کودک آماده شده بود که وارد اطاق مهمانان شده ، قدری روی پای مادر بنشیند و سپس با گفتن خداحافظ به بیرون برود. لذا با این روش مسالمت آمیز ، ترسی که کودک از دیدن مهمانان یا غریبه ها داشت، به تدریج برطرف شده بود.
برخورد شما با سرخوردگی های کودک
اگر کودک شما به دفعات و مواقع مکرر و به طور خیلی جدی ، با وقفه و لکنت زبان مواجه شده و می شود ، به احتمال زیاد احساس شدیدی از سرخوردگی و ناکامی خواهد داشت. بسیاری از والدین ، روشهای مختلفی را که در این زمینه به کار بسته و مؤثر واقع شده است ، توضیح می دهند. یکی از والدین ، پسر بچه اش را ترغیب کرده بود تا آنجا که می تواند و هر چه محکم تر ، آنقدر به عروسک ( دلقک پلاستیکی ) باد شده خود مشت بزند تا کاملاً راحت بشود. یکی دیگر از والدین در این شرایط با کودکش خلوت کرده ، در جو بسیار صمیمی با او صحبت نمود و بدون این که کودک را تکذیب کند، تنها با اطمینان بخشیدن به او ، در این مورد که احساساتش را کاملاً درک می کند ، اجازه داد تا کودک هر چه که می خواهد بگوید. اشتغال کودک به فعالیت هایی که ارتباطات در آن عمدتاً غیر کلامی است ، و نیز تمرینات و ورزش های خارج از منزل می تواند در کاهش تنش و اضطراب و از بین بردن احساس سرخوردگی کودک مؤثر واقع شود.
و اینک آخرین توصیه ما ......
برای این که کودک شما بتواند تا آنجا که مقدور است از رشد عادی روانی کلامی برخوردار گردد. نظریات و توصیه های بسیاری را مطرح نمودیم . در پیروی از توصیه های ما سعی کنید همت بیشتری به خرج داده ، کمی جامع تر و جدی تر عمل نمایید. به حداقل عمل اکتفا نکنید. به راههایی فکر کنید که هر چه بیشتر بتوانید خودتان را در اختیار کودک قرار دهید نه این که با نامهربانی و مأیوسانه و صرفاً به خاطر این که کودک شما لکنت دارد، عقب نشسته و هیچ کار مثبتی نکنید ، بلکه فقط به این دلیل که مصاحبت شما با کودکتان برای هر دوی شما نشاط آور و لذت بخش است به او نزدیک و نزدیک تر شوید. در مصاحبت با کودک به دنبال تشکر و قدردانی او نباشید. یادتان باشد که شما لطفی در حق کودک خودتان نمی کنید که از او انتظار تشکر و سپاسگزاری داشته باشید ، بلکه اگر کاری برای او انجام می دهید ، به حساب حقی بگذارید که او به عنوان فرزند شما از آن برخوردار است.
اگر احساس می کنید که توصیه های ما برای اقداماتی که در نظر دارید انجام دهید کافی نیست ، می توانید از متخصصان آسیب شناسی گفتار و یا گفتار درمانگران مجرب درباره روشهایی که مناسب شرایط خاص کودک شماست ، سؤال کنید. اگر شما با توجه به توصیه های ارائه شده و وضعیت خاص کودکتان ، روش مطلوب تری را در نظر بگیرید، احتمالاً کارآیی بیشتری می تواند داشته باشد . اما همواره سعی کنید اصولی را که برای برقراری ارتباطی مفید و سازنده بین شما و کودکتان شرح دادیم، در نظر داشته باشید.
با مطالعه پیشنهادها و توصیه های ما ، ممکن است تعجب کرده باشید از این که ما بیشتر از شما انتظار داریم که تغییراتی در رفتار خودتان ایجاد کنید تا در کودک ! بله کاملاً حق با شماست ، ما مطمئن هستیم با مهارت و علاقه خاصی که شما به توصیه های ما عمل می کنید ، روشن خواهد شد که چقدر کوشش های شما موفقیت آمیز است. در واقع ارتباط ظریف و لطیف کودک و والدین را نمی توان با قواعد ساده ای تبیین نمود و همین طور رابطه کودک شما و گفتار درمانگری که سعی می کند به او کمک کند، در قالب فرمول های مشخصی نمی گنجد. ما بر این باور هستیم که شخص شما مشکل ترین ، اساسی ترین و مهم ترین نقش را در اصلاح گویایی کودک بر عهده دارید ، چرا که به عنوان اولیای کودک همیشه با نتیجه یا حاصل تصمیمات خود مواجه هستید و مسئولیت نهایی امور زندگی بر عهده شماست.
دیدگاه هایی که در این مبحث مطرح کرده ایم ، به طور ریشه ای و اساسی با مسئله لکنت زبان و بسیاری دیگر از مسائل انسانی در ارتباط است. اینک ما مطمئن هستیم که کوشش متعهدانه
کودک و لکنت زبان ( قسمت هجدهم )
در قسمت قبل چند توصیه به والدینی داشتیم که کودک لکنتی داشتند.
نسبت به لکنت کودک واکنش داشته باشید.
بیشتر اوقات ، سعی کنید اصلاً واکنشی در برابر لکنت کودک نشان ندهید! به گونه ای که گفته شود واکنش شما نسبت به لکنت کودک همانند عکس العمل شما نسبت به صحبت های عادی و روان اوست. لکنت می تواند به صورت یک مسئله مزاحم و پریشان کننده برای کودک درآید . در این صورت بی توجهی کامل از طرف شما نادرست خواهد بود . در این حالت سعی کنید بدون ابراز هرگونه انتقاد یا دلسوزی و یا حتی حالتی از تعجب ، به او نشان دهید که متوجه نحوه صحبت او شده اید. لازم نیست به کودک بگویید که او باید کاری درباره آن بکند ، شما می توانید خطاب به او بگویید : واقعاً در گفتن آن کلمه گیر کرده بودی ؟ یا خیلی به زحمت افتادی تا اون کلمه را بگی ؟ و یا ، اصلاً خنده دار نیست، مگه نه ؟ این قبیل اظهارات باید به عنوان واقعیت های موجود تلقی گردد. در مواقع دیگر با نگاهی متبسم به کودک بگویید : بعضی وقت ها کلمه ها خیلی راحت از دهان آدم بیرون نمی آیند . گاه ترکیبی از صداها ، و طول و ترتیب زمانی صحبت های کودک خنده دار می شود ، در این حالت به اتفاق بخندید و بعد برای مدتی با کودک صحبت کنید. حتی شما می توانید تا حدودی ( خیلی کم ) دلسوزی محبت آمیز خودتان را هم به او نشان دهید. چگونگی تغییر تن و آهنگ صدای شما و ترتیب زمانی این واکنش ها بسیار حیاتی هستند. ما بعضاً در مراکز گفتار درمانی با والدینی مواجه می شویم که به خوبی یاد گرفته اند چگونه با این مشکل به نحو بسیار زیبایی برخورد نمایند. مادری احساس نگرانی و ترس خود را از لکنت کودک به نگرشی از تحسین و تشویق نسبت به پسرش تبدیل کرده بود، زیرا او به رغم لکنت شدید زبانش ، توانسته بود ارتباط کلامی مستمری با دیگران برقرار نماید. این نوع تحسین واقعاً در صدای این مادر منعکس بود.
ما اذعان داریم که برای شما بسیار دشوار است که نگرانی و احساس تأسف خودتان را ، زمانی که کودک شما با لکنت تقلا می کند، بروز ندهید ؛ اما سعی کنید که بر نگرانی و اضطراب شما چیزی اضافه نشود. ممکن است لازم باشد قبل از آنکه مطابق آنچه ما توصیه نموده ایم عمل نمایید ، سعی کنید برای مدتی احساسات دلسوزانه خودتان را در مورد کودک سرکوب نمایید. نظر ما این است که بگذارید این احساسات به صورت نگرش مثبت و علاقه و محبت سازنده شما نسبت به کودک جلوه گر شود و کودکتان را به مراتب بیش از یک لکنتی ببینید. مسئله لکنت زبان کودک یک بعد فوق العاده کوچک از ابعاد گوناگون و یکپارچه وجود اوست! در واقع لکنت مسئله کوچکی است که باید برای درمان آن تلاش کرد ، درست مثل شب ادراری و یا انگشت مکیدن کودک . در ارتباط با این اختلالات باید بسیار ظریف و حساس عمل کرد.
با کودک درباره لکنت زبانش صحبت کنید.
بعضی از کارشناسان آسیب شناسی گفتار ممکن است مدتها با والدین کودکانی که لکنت دارند همکاری کنند ، بدون آنکه به خود کودک درباره لکنت زبان چیزی بگویند . به هر حال وقتی که کودک نزد گفتار درمانگر می رود، احتمالاً لازم است که به او گفته شود، علت مراجعه به مرکز گفتار درمانی این است که او در صحبت کردن کمی مشکل دارد ، یعنی دچار وقفه زبان می شود .
در هر صورت ضروری است که یک کارشناس مجرب با گوش دادن به نحوه صحبت کردن کودک ، مشکل او را ارزیابی کند و راههای کمک به وی را ارائه نماید. کودک ممکن است درباره نحوه صحبت کردن خود سؤالاتی داشته باشد ، مثلاً بپرسد : من چرا نمی توانم خوب حرف بزنم ؟ چرا وقتی می خواهم حرف بزنم زبانم بند می آید و یا این که بگوید : چرا من این گونه هستم ؟ در مواقع دیگر ، وقتی که متوجه می شوید چهره کودک فوق العاده گرفته و پریشان است، احتمالاً این امر حاکی از نیاز او به عکس العمل مثبت ، توجه و محبت شماست. ممکن است احساس کنید که کودک در این اندیشه است که به نحوی لکنت خودش را پنهان نماید. در این صورت نیز اگر شما خیلی راحت و بدون تشویش درباره لکنت با او صحبت کنید ، بسیار سودمند خواهد بود .
پاسخ به این سؤال کودک که : "چرا من لکنت دارم"؟ یکی از مشکل ترین کارهای شماست . اما شما می توانید با توضیحی کوتاه ، به بهترین نحو ممکن او را قانع نمایید.در اینجا یک نمونه از پاسخ هایی که شما می توانید به کودک بدهید ارائه می شود:
همه ی ما به هنگام صحبت کردن ، بعضی وقت ها گیر می کنیم و نمی توانیم راحت حرف بزنیم . بعضی از ما خیلی بیشتر از دیگران دچار گیر و وقفه زبان می شویم. البته بچه های کوچک مثل شما بیشتر دچار مکث شده و یا زبانشان می گیرد، علتش هم این است که آنها هنوز دارند صحبت کردن را یاد می گیرند. بچه های کوچک در راه رفتن و دویدن هم بعضی وقت ها می لغزند و زمین می خورند . اما خیلی از بچه ها وقتی که در صحبت کردن با مشکل روبرو می شوند و گیر می کنند زیادی به خودشان فشار می آورند و تقلا می کنند ، این تقلا کردن ها و فشارها ، صحبت کردن آنها را بدتر می کند.
با جلب توجه کودک به لغزش های کلامی خودتان ، وقتی که اتفاق می افتند ، می توانید به او کمک کنید تا واقعاً باور نماید که همه ما بعضی وقت ها در صحبت کردن دچار مشکل می شویم و همیشه نمی توانیم روان و سلیس حرف بزنیم .
به هر سؤالی که کودک مطرح می کند و متضمن این نکته است که آیا در او اشکالی وجود دارد یا نه ، پاسخ شما باید کلمه نه باشد و به دنبال آن شرح کاملی از چگونگی بروز لکنت ارائه بدهید. از این فرصت ها استفاده کنید و بار دیگر به او اطمینان بدهید که اشکالی ندارد وقتی که احساس می کند نمی تواند به راحتی صحبت کند ، دچار گیر زبان بشود. هدف اصلی این است که تا حد ممکن برای کودک توضیح بدهید . سعی کنید توضیحات شما بسیار ساده باشد و از حالات هیجانی و هرگونه اظهار نظرهای پیچیده و معما گونه خودداری نمایید.
کودک و لکنت زبان ( قسمت هفدهم )
در قسمت قبل به شما گفتیم که چگونه می توان با پذیرفتن لکنت کودک به درمان آن کمک کرد. اینک در ادامه می خوانیم...
از به کار بردن کلمه « لکنت» به جای « ناروانی های کلامی » بپرهیزید.
سعی کنید از برچسب زدن های ناروا اجتناب داشته باشید . البته در این زمینه با موارد استثنایی مواجه خواهیم بود. ما تاکنون به انواع مختلف ناروانی های کلامی طبیعی ، ولو این که با فراوانی بیشتری ظاهر شوند ، اشاره کرده ایم . فقط زمانی که شکل این ناروانی ها تغییر پیدا می کند و با خودآگاهی ، ترس و تقلا از طرف کودک توأم می گردد ، به لکنت واقعی تبدیل می شود. بعد از این است که شما می توانید مشکل گویایی کودک خود را « لکنت زبان» بنامید. اما اگر واکنش های هیجانی زاید که بدان اشاره کردیم در کودک ظاهر نشود، از لکنت نامیدن ناروانی های کودک سودی نخواهید برد.
یکی از نظریه های بسیار معروف در زمینه لکنت ، این است که لکنت زبان کودک زمانی شروع می شود که اطرافیان کودک به گونه ای نسبت به ناروانی های کلامی طبیعی او واکنش نشان داده ، چنین وانمود می کنند که گویا آنها غیر عادی هستند . در نتیجه ی تأثیر منفی این واکنش های هیجانی ، کودک سعی می کند که از بروز این ناروانی های عادی جلوگیری و از تکرار آنها اجتناب کند. لذا هر قدر بیشتر تلاش می کند ، با ناروانی بیشتر صحبت می کند، و متأسفانه در اینجاست که دور و تسلسل باطل شروع می شود . ما تصور نمی کنیم که اگر مکث ها و صرف تکرار کردن کلمات را لکنت بنامیم ، توانسته ایم تنها منبع و یا منشاء اختلال گویایی کودک را مشخص کنیم و یا این که با این برچسب زدن ها ضرورتاً ناروانی های کلامی کودک به لکنت تبدیل می شود. البته تردیدی نیست که برایتان بسیار مشکل خواهد بود که ناروانی های طبیعی کودک را ، در حالی که تصور می کنید کودک شما لکنت دارد ، بدون نشان دادن واکنش های هیجانی زاید و بی جهت بپذیرید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
درس سوم
زبان انگلیسی 2
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
درس سوم
زبان انگلیسی 2
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
درس دوم
زبان انگلیسی 2
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 12 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2 درس پنجم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2 درس یازدهم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 10 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
درس سوم
زبان انگلیسی 2
Relative Pronouns:
Emma: I saw Natalie the other day.
Melanie: Natalie?The girl who plays the piano?
Emma: No, that’s Natasha. Natalie is the student who dropped ut of collge, the one who never did any studying. She’s working in Davidson’s now, the shop that sells very expensive clothes
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 6 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2 درس سوم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 10 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2 درس دوم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 9 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2 درس ششم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 7 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2 درس هفتم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 16 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2
درس هشتم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 10 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2
درس دوم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 9 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2
درس ششم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 13 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2
درس سیزدهم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2
درس نهم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زبان فارسی2
درس یازدهم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 89 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
1
2
تجزیه وتحلیل قطعه برنامه های
زبان اسمبلی Z80
3
Inside Computer: Implement Instruction Set
Processor
Control takes program as input; it interprets each instruction and tells the Datapath to operate on data via ALU, memory and registers
Control
Datapath
R
E
G
I
S
T
E
R
S
ALU
DEVICES
IN
PUT
OUT
PUT
Main Memory
PC
4
فرمت دستورالعمل ها در زبان اسمبلی
LABEL: OPCODE OPERANDS ; COMMENTS
optional
mandatory
5
اسمبلر دو گذره
First Pass:
scan program file
find all labels and calculate the corresponding addresses;this is called the symbol table
Second Pass:
convert instructions to machine language,using information from symbol table
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 22 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بررسی زبان جاوا و مقایسه آن با .net
SUN-J2EE
فهرست مطالب
1 - بررسی .net
1 - 2 - معماری .net
1 - 3 - زبان مشترک در .net
1 - 4 - مدیریت خودکار حافظه در .net
1 - 5 - پیکربندی و امنیت در .net
1 - 1 - مقدمه ای بر .net
2 - بررسی J2EE
2 - 1 - مقدمه ای بر J2EE
2 - 4 - معماری خنثی و قابل حمل
2 - 2 - ساده
2 - 3 - بایت کد معجزه جاوا
2 - 5 - امنیت در جاوا
2 - 6 - معماری چند لایه جاوا
SUN-J2EE
آشنایی با تکنولوژی های نرم افزاری قابل استفاده برای ارائه یک معماری خوب و کارا ضروری است. تکنولوژیهای رایج نرم افزاری امروز عمدتا به دو خانواده . Net و J2EE تقسیم می شوند
مقدمه
1
SUN-J2EE
بررسی .net
2 - معماری .net
3 - زبان مشترک در .net
4 - مدیریت خودکار حافظه در .net
5 - پیکربندی و امنیت در .net
1 - مقدمه ای بر .net
2
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 14 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
زبان تخصصی
Autonomous Action: Strategy Making by Lower- Level Managers
اقدام مستقل: استراتژی گیری های مدیران میانی
Another criticism leveled at the rational planning model of strategy is that too much importance is attached to the role of top management, and particularly the CEO.
An alternative view now widely accepted is that individual employees deep within an organization can and often do exert a profound influence over the strategic direction of the firm .
یکی دیگر از نقدهای سطح بندی شده در مدل استراتژی برنامه ریزی منطقی اهمیت پیوسته نقش مدیران سطح بالا بخصوص مدیر عامل است.
اکنون یک دیدگاه جایگزین بطور گسترده ای پذیرفته شده است. به این صورت که فرد فرد پرسنل سازمان در جهت دهی استراتژی شرکت تاثیر عمیقی می گذارند.
Autonomous: Free - مستقل
Criticism: Analysis - نقد
Rational: Logical – منطقی
Attached: Devoted to - پیوسته
Particularly: Especially - مخصوصا
Alternative: Replacement - جایگزین
Widely: Usually – گسترده ای
Individual: Singular – منفرد
Exert: Apply – بکاربردن
Profound: Thoughtful – عمیق
Direction: Way – جهت
Firm: Company – شرکت
Within: Inside - درون
Influence: Effect - تاثیر
Autonomous Action: Strategy Making by Lower- Level Managers
اقدام مستقل: استراتژی گیری های مدیران میانی
Writing with Robert Burgelman of Stanford University, Andy Grove, the former CEO of Intel, noted that many important strategic decisions at Intel were initiated not by top managers but by the autonomous action of lower-level managers deep within Intel—that is, by lower-level managers, who on their own initiative , formulated new strategies and worked to persuade top-level managers to alter the strategic priorities of the firm.
در نوشته ی رابرت بورگمن، اندی گرو مدیر عامل سابق اینتل به این موضوع اشاره شده که تصمیمات مهم استراتژیک شرکت اینتل از مدیران سطح بالا شروع نمی شود. اما توسط اقدام مستقل مدیران میانی به طور عمیق شروع می شود که با ابتکار خودشان، استراتژی را دوباره خلق نموده و مدیران سطح بالا را ترغیب به تغییر در اولویت های استراتژی شرکت می کنند.
Former: Previous - قبل
Important: Vital - مهم
Initiate: Start – آغاز
Initiative: Idea - ابتکار
Formulate: Create – خلق کردن
Persuade: Convince – ترغیب کردن
Alter: Change – تغییر دادن
Priority: Importance – اولویت
Autonomous Action: Strategy Making by Lower- Level Managers
اقدام مستقل: استراتژی گیری های مدیران میانی
At Intel, strategic decisions that were initiated by the autonomous action of lower- level managers included the decision to exit an important market (the DRAM memory chip market) and develop a certain class of microprocessors (RISC- based microprocessors) in direct contrast to the stated strategy of Intel’s top managers.
The Strategy in Action feature tells how autonomous action by two young employees drove the evolution of Microsoft’s strategy toward the Internet.
در اینتل، انتخاب استراتژی که توسط اقدام مستقل از مدیران میانی آغاز شد شامل تصمیم به خروج از بازار مهم (بازار تراشه حافظه DRAM ) و توسعه یک کلاس خاصی از ریزپردازنده ها (ریزپردازنده مبتنی بر RISC ) که در تقابل مستقیم استراتژی مقرر مدیران ارشد اینتل است.
استراتژی در عمل از خصوصیاتی می گوید که چگونه اقدام مستقل توسط دو گروه از کارمندان جوان، تکامل نزدیک استراتژی مایکروسافت به شبکه جهانی کامپیوترها (اینترنت) می باشد.
Decision: Choice - انتخاب
Action: Act - اقدام
Included: Contained within – شامل
Market: Shop - بازار
Develop: Improve – توسعه دادن
Certain: Specific – خاص
Direct: Straight – مستقیم
Contrast: Difference– تقابل
Stated: Specified - مقرر
Feature: Attribute - خصوصیات
Employee: Staff – کارمند
Drove: Group - گروه
Evolution: Development - تکامل
Toward: Near – نزدیک شدن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 64 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
XBRL
زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر
مقدمه
بر اساس یکی از تعاریف حسابداری، هدف حسابداری عبارت از تهیه و ارائه اطلاعات اساسأ مالی، درباره یک واحد اقتصادی و اجزای آن به استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی برای تسهیل تصمیم گیری های اقتصادی و پاسخگویی است. تامین نیازهای اطلاعاتی خاص استفاده کنندگان بخصوص استفاده کنندگان برون سازمانی از طریق صورتهای مالی ناممکن بوده و بنابراین تاکید بر نیازهای مشترک است
مقدمه
زیرا هر گروه از استفاده کنندگان از جنبه های گوناگون به وضعیت مالی، عملکرد مالی، و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری علاقه مند هستند. از سوی دیگر، نحوه و ویژگیهای لازم برای انتقال کارآمد اطلاعات به استفاده کنندگان و میزان توانای و امکانات ایشان در دستیابی به اطلاعات و استفاده از آن همواره از جمله موارد بحث انگیز بوده است.
مقدمه
سرعت سرسام آور عرضه اطلاعات انبوه منتشره از طریق شبکه جهانی اینترنت، شکاف اطاعاتی بزرگی را برای شرکتها، مدیران و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات مالی که از دانش کافی جهت بهره برداری از اطلاعات مذکور را ندارند، ایجاد کرده است.
مقدمه
برای حل این مشکل و پر کردن این شکاف، آشنایی با علم روز جهانی و همگام شدن با فناوری اطلاعات جهانی ضروری به نظر می رسد. یکی از فناوری های جدید در عرصه اطلاعات و گزارشات مالی شرکتها جهت ارائه به استفاده کنندگان در سرتا سر جهان، استفاده از زبان گزارشگری تجاری توسعه پذیر، مصطلح به XBRL می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 65 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
روششناسی آموزش زبان فارسی
مبانی زبان
واژگان دستور زبان
ارتباط
شنیدن
گفتن
خواندن
نوشتن
مبانی آموزش زبان
فارسی آموز
ابزار و برنامه آموزشی
فضای آموزشی
معلم
مبانی آموزش زبان
الف- معلم:
1-علم (روش شناسی) : معلم باید دارای یک رشته از آگاهی ها و دانش های مربوط به آموزش زبان و ادبیات و زبان شناسی کاربردی باشد و روش های آموزش زبان دوم را بداند.
2- هنر : معلم باید عشق و هنر و تدریس داشته باشد و با سنجش شرایط و روحیات مخاطبان روش های گوناگون را استفاده کند و کلاس را هدایت کند.
ب- زبان آموز:
1- پشت کار و انگیزه
2- نظم و انضباط
3- توانایی های شناختی
پ- ابزار:
1- کتاب
2- وسایل آموزشی و کمک آموزشی
3- برنامه آموزشی
ت- فضا
1- فضای طبیعی
2- فضای مجازی
عوامل یادگیری زبان
برون زبانی
انگیزه، فرصت کاربرد، استعداد، سن
درون زبانی
تناسب با زبان مادری، سادگی زبان خارجی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 38 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
آشنایی با زبان .NET Visual C#
فصل دوم – آشنایی با زبان C#.NET
2
در این فصل بمعرفی زبان Visual C#.NET می پردازیم. ابتدا انواع داده استاندارد این زبان و کاربرد آنها شرح داده م ی شود. سپس به دستورات این زبان می پردازیم و در قالب مثالهایی آنها را بررسی خواهیم نمود.
انواع داده ها
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
3
هنگامیکه می خواهید یک متغیر را تعریف کنید باید C#.NET از اینکه چه مقادیری می خواهید در آن ذخیره کنید مطلع باشد. اینکار با مشخص کردن نوع داده این متغیر انجام می شود.
داده های عددی:
نوع داده
شرح
sbyte, short, int, long
اعداد صحیح بترتیب با طول 1، 2، 4 و 8 بایت
byte, ushort, uint, ulong
اعداد صحیح بدون علامت (بزرگتر از 0) بترتیب با طول 1، 2، 4 و 8 بایت
single, double
اعداد اعشاری ممیز شناور بترتیب با طول 4و 8 بایت
decimal
عدد اعشاری با ممیز ثابت با 16 بایت
داده ها ی عددی
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
4
نکته : دقت کنید که زبان C# نسبت به کوچکی و بزرگی حروف حساس می باشد برای نمونه int و Int با هم متفاوتند.
//Declare variable
int i;
//Set number, add numbers,
i = 16;
i = i + 8; // i = 24
تعریف متغیر صحیح و مقدار دهی به آن:
عملگر
شرح
*, /, %
عملگر ضرب، تقسیم اعشاری و تقسیم صحیح، باقیمانده تقسیم
( +,- (unary
مثبت و منفی کننده
( +,- (binary
عملگر جمع و ، عملگر تفریق
برخی از عملگرهای ریاضی:
داده ها ی عددی
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
5
عملگرهای ریاضی بهمراه نسبت دهی:
*=, /=, +=,-=
i = i + 8
i += 8
برای بررسی بیشتر به برنامه IntegerMath مراجعه کنید
اعداد اعشاری:
//Declare variable
double d;
//Set number, multiply numbers,
d = 45.34;
d *= 4.333;
//divide numbers
d /= 7;
برای بررسی بیشتر به برنامه FloatingPtMath مراجعه کنید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه:
چگونه بنویسیم که خواننده از ابتدا تا انتهای داستان همراه نویسنده حرکت کند و نه تنها همراه نویسنده باشد که با لذت و بدون اینکه یک لحظه کتاب را از خود جدا کند، پا به پای نویسنده جلو رود.
شخصیت های یک داستان چگونه پرورانده شوند که خواننده احساس کند، شخصیت های خیالی داستان، افرادی هستند صاحب پوست، گوشت و خون که حتی صدای نفس کشیدنشان شنیده می شود و بعد از کنار گذاردن کتاب، آن ها را زنده تر از اطرافیان خود ببیند و آن گونه با دنیای کتاب ارتباط برقرار کند که ارتباطش با محیط اطراف بریده شود.
یکی از عواملی که مخاطب با داستان ارتباط نزدیکی برقرار می کند، گفتگو است. حال این گفتگوها یا گفتگوی شخصیت ها با یکدیگر است یا گفتگوی درونی شخص با خودش.
در روند داستان هر چه حضور نویسنده نامرئی تر باشد و خواننده با پیش روی داستان و یا گفتگوی شخصیت ها ارتباط وقایع را درک کند، داستان جذاب تر است. حال این که، گفتگوها چطور پرورده شوند، بسته به درک نویسنده از موقعیت افراد در اجتماع دارد نویسنده تازه کار نثرش یکدست است و تمام شخصیت های داستانش یک جور یا نامتناسب با موقعیت اجتماعی شان حرف
3
می زنند، همین امر مانع از آن می شود که مخاطب ارتباط نزدیکی با داستان برقرار کنند.
مقدمه:
حسن عابدینی در انتقاد از داستان های علی محمد افغانی این گونه می نویسد:
«شخصیت ها به شیوه ای رئالیستی پرداخت نشده اند، اعمال آنان باور نکردنی است و گفتارشان با وضعیت روحی و زیستی شان منطبق نیست. مثلا روستاییان همچون اقتصاددانان و سیاستمداران درباره اقتصاد، ماشینی کردن کشاورزی و اصول بهره کشی بحث می کنند.»( عابدینی حسن 1386؛ 532)
در اجتماعی که زندگی می کنیم، هر روز با افراد زیادی در ارتباط هستیم؛ رانندگان تاکسی در مورد چه چیزی حرف می زنند و یا لحن صدایشان چگونه است؟ مطمئنا طرز گفتگوی آنها با رانندگان کامیون متفاوت است. حتی طرز راه رفتن شان با یکدیگر فرق می کند.«به این ترتیب گونه ی کاربردی ای که هر فرد در جریان ارتباط بر می گزیند، بیان گر جای گاه اجتماعی وی است.»(مهاجر مهران، نبوی محمد 1376: 34)
زبان افراد بسته به سن، جنس(مرد و زن) تحصیلات، طبقه اجتماعی، شغل و... مختلف است.
«یک زن مدپرست باید مثل یک زن مدپرست حرف بزند. یک زن هرزه مثل یک زن هرزه و... صحبتها، باید برای نشان دادن خصوصیات اخلاقی و روحی و فکری کسانی که حرف می زنند، و برای جلو بردن داستان به کار رود.
3
»(موام سامرست: 11)
باید توجه داشته باشیم که زبان هر فردی بنا به شرایط مختلفی که در آن قرار می گیرد تغییر می کند.
زمانیکه عصبانی هستیم تندتر حرف می زنیم، احتمالا به لکنت می افتیم یا یکی از اعضای بدنمان پرش پیدا می کند. اگر از طبقه فرهنگی پایینی باشیم، احتمالا فحش می دهیم، پیرزنها و افراد ناتوان نفرین می کنند و در این هنگام از جملات و مصوتهای کوتاه استفاده می شود تا سرعت ادای کلمات بیشتر شود و سریعتر خشم ما بیرون بریزد. اما هنگام اندوه و ناراحتی از جملات طولانی و کلماتی که مصوت بلند دارند استفاده می شود. البته این اتفاقات بصورت ناخودآگاه و براساس روحیه و ویژگی درونی هر شخص صورت می گیرد.
انسانها در موقعیت های مختلف یک جور واکنش نشان نمی دهند، ترافیکی را تصور کنید، ممکن است راننده ای با خونسردی منتظر بماند تا چراغ سبز شود راننده دیگری با کلافگی دستها و پاهایش را تکان می دهد و دیگری مدام بوق می زند، و در سوی دیگر چند جوان الکی خوش در حالیکه آدامس می جوند
4
و می خندند از فرصت استفاده کرده و شروع به دست زدن و رقصیدن می کنند.
حتی زبان افراد در یک روز گرم تابستان که مگسهای مزاحم را از اطراف خود دور می کنند، با یک صبح سرد زمستانی که پا تند می کنند تا سریعتر به مقصد برسند متفاوت است.
زبان یک فرد پیر با زبان یک جوان مختلف است. افراد پیر با صبر و حوصله از گذشته حرف می زنند و متناسب با آن بیشتر فعل های گذشته را در جملاتشان می آورند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که زبان کودکان زبانی متفاوت از دیگران است:
به داستان زیر از توجه کنید، گفتگویی است از زبان یک کودک نه ساله که برادرش را از خود می راند:
«برو. نمی توانی با ما بیایی! برگرد برو خانه! ما می رویم مغازه چیزی بخریم. می روی زیر ماشین. می گویم برو، تو نمی توانی با ما بازی کنی، دهنت بوی شیر می دهد. برو موی دماغ ما نشو، هنوز خیلی کوچکی. کی بهت گفت دنبال ما راه بیفتی، برو گم شو...»(گلشیری احمد: 253 و 250)
حال نویسنده موفق کسی است که بتواند دنیای متفاوت هر انسانی را کشف کند و به خوبی در داستانش نمایش دهد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه:
چگونه بنویسیم که خواننده از ابتدا تا انتهای داستان همراه نویسنده حرکت کند و نه تنها همراه نویسنده باشد که با لذت و بدون اینکه یک لحظه کتاب را از خود جدا کند، پا به پای نویسنده جلو رود.
شخصیت های یک داستان چگونه پرورانده شوند که خواننده احساس کند، شخصیت های خیالی داستان، افرادی هستند صاحب پوست، گوشت و خون که حتی صدای نفس کشیدنشان شنیده می شود و بعد از کنار گذاردن کتاب، آن ها را زنده تر از اطرافیان خود ببیند و آن گونه با دنیای کتاب ارتباط برقرار کند که ارتباطش با محیط اطراف بریده شود.
یکی از عواملی که مخاطب با داستان ارتباط نزدیکی برقرار می کند، گفتگو است. حال این گفتگوها یا گفتگوی شخصیت ها با یکدیگر است یا گفتگوی درونی شخص با خودش.
در روند داستان هر چه حضور نویسنده نامرئی تر باشد و خواننده با پیش روی داستان و یا گفتگوی شخصیت ها ارتباط وقایع را درک کند، داستان جذاب تر است. حال این که، گفتگوها چطور پرورده شوند، بسته به درک نویسنده از موقعیت افراد در اجتماع دارد نویسنده تازه کار نثرش یکدست است و تمام شخصیت های داستانش یک جور یا نامتناسب با موقعیت اجتماعی شان حرف
3
می زنند، همین امر مانع از آن می شود که مخاطب ارتباط نزدیکی با داستان برقرار کنند.
مقدمه:
حسن عابدینی در انتقاد از داستان های علی محمد افغانی این گونه می نویسد:
«شخصیت ها به شیوه ای رئالیستی پرداخت نشده اند، اعمال آنان باور نکردنی است و گفتارشان با وضعیت روحی و زیستی شان منطبق نیست. مثلا روستاییان همچون اقتصاددانان و سیاستمداران درباره اقتصاد، ماشینی کردن کشاورزی و اصول بهره کشی بحث می کنند.»( عابدینی حسن 1386؛ 532)
در اجتماعی که زندگی می کنیم، هر روز با افراد زیادی در ارتباط هستیم؛ رانندگان تاکسی در مورد چه چیزی حرف می زنند و یا لحن صدایشان چگونه است؟ مطمئنا طرز گفتگوی آنها با رانندگان کامیون متفاوت است. حتی طرز راه رفتن شان با یکدیگر فرق می کند.«به این ترتیب گونه ی کاربردی ای که هر فرد در جریان ارتباط بر می گزیند، بیان گر جای گاه اجتماعی وی است.»(مهاجر مهران، نبوی محمد 1376: 34)
زبان افراد بسته به سن، جنس(مرد و زن) تحصیلات، طبقه اجتماعی، شغل و... مختلف است.
«یک زن مدپرست باید مثل یک زن مدپرست حرف بزند. یک زن هرزه مثل یک زن هرزه و... صحبتها، باید برای نشان دادن خصوصیات اخلاقی و روحی و فکری کسانی که حرف می زنند، و برای جلو بردن داستان به کار رود.
3
»(موام سامرست: 11)
باید توجه داشته باشیم که زبان هر فردی بنا به شرایط مختلفی که در آن قرار می گیرد تغییر می کند.
زمانیکه عصبانی هستیم تندتر حرف می زنیم، احتمالا به لکنت می افتیم یا یکی از اعضای بدنمان پرش پیدا می کند. اگر از طبقه فرهنگی پایینی باشیم، احتمالا فحش می دهیم، پیرزنها و افراد ناتوان نفرین می کنند و در این هنگام از جملات و مصوتهای کوتاه استفاده می شود تا سرعت ادای کلمات بیشتر شود و سریعتر خشم ما بیرون بریزد. اما هنگام اندوه و ناراحتی از جملات طولانی و کلماتی که مصوت بلند دارند استفاده می شود. البته این اتفاقات بصورت ناخودآگاه و براساس روحیه و ویژگی درونی هر شخص صورت می گیرد.
انسانها در موقعیت های مختلف یک جور واکنش نشان نمی دهند، ترافیکی را تصور کنید، ممکن است راننده ای با خونسردی منتظر بماند تا چراغ سبز شود راننده دیگری با کلافگی دستها و پاهایش را تکان می دهد و دیگری مدام بوق می زند، و در سوی دیگر چند جوان الکی خوش در حالیکه آدامس می جوند
4
و می خندند از فرصت استفاده کرده و شروع به دست زدن و رقصیدن می کنند.
حتی زبان افراد در یک روز گرم تابستان که مگسهای مزاحم را از اطراف خود دور می کنند، با یک صبح سرد زمستانی که پا تند می کنند تا سریعتر به مقصد برسند متفاوت است.
زبان یک فرد پیر با زبان یک جوان مختلف است. افراد پیر با صبر و حوصله از گذشته حرف می زنند و متناسب با آن بیشتر فعل های گذشته را در جملاتشان می آورند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که زبان کودکان زبانی متفاوت از دیگران است:
به داستان زیر از توجه کنید، گفتگویی است از زبان یک کودک نه ساله که برادرش را از خود می راند:
«برو. نمی توانی با ما بیایی! برگرد برو خانه! ما می رویم مغازه چیزی بخریم. می روی زیر ماشین. می گویم برو، تو نمی توانی با ما بازی کنی، دهنت بوی شیر می دهد. برو موی دماغ ما نشو، هنوز خیلی کوچکی. کی بهت گفت دنبال ما راه بیفتی، برو گم شو...»(گلشیری احمد: 253 و 250)
حال نویسنده موفق کسی است که بتواند دنیای متفاوت هر انسانی را کشف کند و به خوبی در داستانش نمایش دهد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
تصویر، زبان و تفکر
2
جایگاه زبان و تفکر در جامعه بشری
7
رویکرد فیلسوفان وجودی به زبان
12
منابع
18
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
تصویر، زبان و تفکر
2
جایگاه زبان و تفکر در جامعه بشری
7
رویکرد فیلسوفان وجودی به زبان
12
منابع
18
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
تصویر، زبان و تفکر
2
جایگاه زبان و تفکر در جامعه بشری
7
رویکرد فیلسوفان وجودی به زبان
12
منابع
18
2
این مقاله نخستین بار در سایت "ایران خبر " منتشر شده است و سپس توسطل نویسنده برای انتشار در اختیار "سپیدار نیز گذاشته شده است. (سپیدار)
مقدمه
شاید مهمترین مشخصهی انسان، زبان است. تا جایی که شاید بتوان گفت انسان زایشی است که در حوزهی زبان صورت گرفته است. نقش زبان در هویت انسانی از چنان وزنهای برخوردار است که بیشک معادلهی انسان با حذف فاکتورِ زبان تعریف شدنی نیست.
بخش اول این مقاله، تحت عنوان "زبان تصویر و تفکر" به حوزه زبان و اهمیت و نقش کلیدی آن در خودشناسی میپردازد. بخش دوم با عنوان "چتر، انعکاسِ تصویرِ باران است در ذهنِ انسان" کوششی خواهد بود برای پرداختن به دو وازهی اطلاع و دانش، و بخش سوم این مقاله با عنوانِ "هدایت و مدرنیسم" به نقشِ صادق هدایت در تفکر مدرنیته و در حوزهی زبان فارسی خواهد پرداخت.
تصویر، زبان و تفکر
یکی از پیچیده ترین پدیدههای دنیاهای پیرامونی ما رابطهی زبان با تصویر و چگونگی به وجود آمدنِ تفکر و مکانیزم های این پدیدهی شگرف است. بازیگران این صحنه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
عنوان تحقیق
خلاصه ی 2/1 کتاب تاریخ زبان فارسی نوشته ی دکتر مهری باقری
2
فهرست:
تحول زبان
علل تحول زبان
زبان های هند و اروپایی و نحوه دسته بندی این زبان ها
خانواده ها ی زبانی دنیا
زبان های ایرانی از کدام خانواده ها هستند؟
زبان های هند و اروپایی چگونه شناخته شد ؟
زبان هند و ایرانی
تحول تاریخی زبان
ادوار تاریخی زبان های ایرانی
خط میخی فارسی باستان
اید ئوگرام
زبان اوستایی ( آثار موجود و ویژگی ها و علت کمال )
سایر زبان ها و خط های غیر ایرانی در سرزمین ایران باستان
زبان های ایرانی میانه
زبان های ایرانی جدید
تحول زبان
زبان صورت واحدی ندارد زیرا امری است اجتماعی ، و وسیله ی برقراری ارتباط و جامعه از جنبه های سیاسی و مذهب و آداب و رسوم و ... تغییر می کند تحول حاصل شده به ضرورت نیازهای آن جامعه را دگرگون می سازد ، این دگرگونی در تحول زبان تأثیر دارد .
این تحولات طبق قوانین و قواعد معینی صورت می گیرد.
با وجود دور شدن هر زبان از صورت اولیه ی خود ، می توان رابطه ی آن را با اصل خود تشخیص داد. همین نکته عامل توجه به تغییرات زبانی و کشف قواعد حاکم بر آن در پژوهش های زبانی است . تحول و تکامل زبان ، امر طبیعی و به طریق مشخص است ، از این رو دور شدن آن از فرم قدیمی یا تغییر آن ، خطا شمرده نمی شود .
_ برخی واژگان مهجور و رواج کلمات دیگر به جای آنها :
بغ = خدا بوم = سرزمین مرد = انسان
تغییر در معنا و مفهوم واژگان
مرد از ریشه ی mar به معنی مردن در اصل به معنی میرا و مردنی معنی کلی در فارسی باستان :
انسان و آدمی در فارسی جدید محدودیت معنایی دارد : دلالت بر جنس مذکر از نوع آدمی
_ تغییر در کلمات از لحاظ صرف : صرف اسم در دوره ی باستان به هشت حالت مختلف .
_ علایم صرفی : تکواژ هاییکه به صورت لا حقه هایی به پایان صورت ساده ی واژه می پیوست .
تغییر هر یک از این حالات هشت گانه به اعتبار شماره های سه گانه ( مفرد ، مثنی ، جمع ) و اجناس سه گانه ( مذکر ، مؤنث ، خنثی ) .
یک اسم می توانست به هفتاد و دو صورت متفاوت صرف شود .
3
اثر حذف تکواژ پایانی در فارسی جدید :
از بین رفتن سیستم صرف اسامی
خارج شدن ساخت جنس دستوری و شمار مثنی
_ خارج شدن برخی از واژه ها و جایگزینی واژه های دیگر:
Hya مفرد مذکر در حالت فاعلی و ترکیبی از ضمیر اشاره و موصول به معنی « او » که کاربرد آن به کلی منسوخ شده و گاهی به جای آن از تکواژ « که » استفاده می شود .
_ تغییر در ترکیب اجزای جمله : تحول قواعد نحوی و روابط همنشینی در دستگاه این زبان از دوره ی باستان تا دوره ی جدید . مثلا در فارسی باستان فعل پیش از کلمه ی دیگر در جمله آمده در فارسی امروز فعل در آخر عبارات می آید و در جملات اسمی واژه ی رابطه با مسند و مسند و الیه همنشین می شود .
نتیجه : هر زبان در هر زمان از جهات متفاوت در حال تحول است .
_ تفاوت آواها و شیوه ی ترکیب آنها با وضع پیشین .
_ معمول شدن آوا های جدید با قوانین واج آرایی نوین .
_ مهجور ماندن الفاظ در گذر زمان و جایگزینی واژه ها ی جدید .
_ رواج الفاظ نوین که بر معانی جدید دلالت دارند .
_ ایجاد طرز های نو در ساختمان جمله و عبارت در نتیجه از بین رفتن صورت قدیمی زبان و فراموش شدن آن .
علل تحول زبانی :
1 _ علل خارجی ( برون زبانی )
2 _ علل داخلی ( درون زبانی )
علل خارجی تحول زبانی : دگرگونی یک زبان هم آهنگ و همراه با تحولات جامعه ای که از آن به عنوان و سیله ی ارتباطی استفاده می کند است . تحولات جامعه منوط به تحولات معنوی ، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است .
واژگان زبان بیش از هر چیز دیگر می توانند دگرگونی های اجتماعی را منعکس کنند.
عوامل خروج پاره ای لغات کهن : تغییر شیوه های زیستن ، متروک ماندن پاره ای از مشاغل و در نتیجه آلات و ابزار مربوط به آنها ، ظهور مشاغل جدید و وسایل مدرن ، پیشرفت علوم و فنون و صنایع ، پیدایش رابطه ها و پدیده ه ها ی جدید ، مهاجرت ها و مسافرت ها ، ارتباط ها ی تجاری و فرهنگی با ملل دیگر .
مثال لغات کهن : برگستوان ، قراگند ، چرخشت
لغات جدید : کامپیوتر ، آنتن ، سوبسید
تغییر معانی لغات جدید : یخچال ، پیکان ، سوار
علل داخلی تحول زبانی
کم کوشی : صرف کمترین انرژی در گفتار
مثال : تبدیل چَوَند ( ( cavand به چند ( cand) و یا حذف ساخت دستوری جنس و شمارمثنی از دستگاه زبان و ساده شدن دستگاه افعال در زبان فارسی .
خلاصه ی تحولات تاریخی هر زبان :
تحول آوا ها و اصوات
تحول ساخت کلمات ( تحولات صرفی )
تحول طرز و رابطه ی همنشینی کلمات در جمله تحولات نحوی
تحول واژگان
تحول معانی
زبان های هند و اروپایی :
فارسی ، هندی ، آلما نی ، انگلیسی ، روسی ، فرانسه ، ایتالیایی
4
بنابر محاسبات زبان شناسان ( در سال 1964 ) شمار زبان ها چهار تا هفت هزار بر آورد شده است . این زبان ها از زبان های مشخصی ( زبان مادر ) منشعب شده اند و تحول هر یک به طریقی خاص بوده است .
نحوه ی دسته بندی این زبان ها:
ساختمان صرفی و نحوی زبان ( اصطلاحا نوعی یا ساختمانی نامیده می شود ) مطابق این شیوه زبان های دنیا به سه دسته 1. تک هجایی 2. پیوندی 3. صرفی تقسیم می شوند.
زبان های تک هجایی:
هر هجا یک تکواژ است هر تکواژ از یک هجا تشکیل می شود .
این هجا ها همیشه صورت ثابتی دارند و شکل آنها بر حسب نقش های مختلف دستوری تغییر نمی کند .
طریق شناخت نوعی صرفی آنها ، تربیت همنشینی تکواژها بر روی زنجیره ی گفتار است .
زبان های تک هجایی : چینی، سیامی، تبتی .
زبان های پیوندی :
ماده ی اصل کلمات همیشه صورت واحدی دارد . با اضافه شدن معانی ثانوی شکل ، فهم اصلی کلمه تغییر نمی کند.
برای نشان دادن معانی فرعی ، عناصر دیگر زبان در کنار ماده ی اصلی قرار داده می شود .
زبان های تصریفی:
برخی از کلمات برای رساندن مفاهیم فرعی و ثانوی ، تغییر شکل می دهند . در زبان های صرفی کلمات وجود دارد که معنی مستقلی ندارد .
وظیفه ی این کلمات که حرف نامیده می شود نشان دادن مفاهیم فرعی و رابطه ی خاص میان این کلمات است . این نوع طبقه بندی که ناظر بر ساختمان است چندان مورد توجه زبان شناسان قرار نگرفت ، زیرا مطالعات زبان شناسی نشان می دهد که همه ی زبان ها نمونه هایی از سه نوع خصوصیات یاد شده را دارند ..
هیچ زبان به طور مشخص شامل تنها یک نوع ویژگی نیست .
رده بندی از حیث خویشاوندی :
در جامعه ی اروپا از قرن شانزده به بعد علم لغت و اشتقاق مورد توجه قرار گرفت . همین عامل تألیف فرهنگ های ریشه شناسی و تدوین کتاب های دستور تطبیقی و سنجشی و نیز مطالعات و بررسی های تاریخی زبان ها برای دست یافتن به موارد متشابه و اختلاف زبان ها و ارتباط آنها با یکدیگر شد .
این نوع بررسی های تاریخی تطبیقی علت پی بردن دانشمندان به همسانی های موجود در میان برخی زبان ها بود .
از قرن هجده به بعد ، زبان شناسان ، تشابهات دستوری و ساختمانی زبان ها را با شیوه ی جدید برای طبقه بندی زبان در پیش گرفتند .( رده بندی از حیث خویشاوندی ) .
خانواده های زبانی دنیا :
هند و اروپایی ، سامی و حامی ، اورالی ، یافینو – اوگری ، آلتایی
زبان های منفرد : زبان های ویژه و مستقل هستند که رابطه ی خویشاوندی با زبان های دیگر ندارند تنها وجه اشتراک برخی از این زبان ها ، رابطه ی جغرافیایی آنهاست .
محققان گروهی از این زبان ها را که در یک سرزمین یا یک منطقه از جهان رایج بوده اند با عنوان کلی می خواندند .
مانند زبان های آسیایی ، چینی ، تبتی ، هندی ، مالاریا ، یولنزیایی .
گویش های فراوان در میان مردم بومی آفریقای مرکزی و جنوبی ، بومیان آمریکا ، سرزمین هندوستان ، جنوب شرقی و مشرق آسیا رواج دارد از جمله زبان های منفرد به شمار می آیند .
زبان های ایرانیاز کدام خانواده زبانی هستند؟
زبان ها ی ایرانی شاخه ای از خانواده ی زبانی « هند و اروپایی ) است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخ زبان فارسی
زبان ایرانی
دانشمندان زبان شناس برآنند که زبان های امروزی دنیا بر سه بخش است :
نخست - بخش یک هجایی (یک سیلابی) و این قسم زبانها را زبانهای ریشگی نامند، زیرا لغات این زبانها تنها یک ریشه است که به اول یا آخر آن هجاهایی نیفزودهاند. زبان چینی، آنامی و سیامی را از این دسته میدانند، در زبانهای ریشگی شمارهی لغتها محدود است، چنانکه گویند چینیان برای بیان فکر خود ناگریزند لغات را پس و پیش کنند یا مراد خود را با تغییر لحن و آهنگ کلمه بفهمانند.
دوم - بخش زبانهای ملتصق این زبانها یک هجایی نیست چه در لغات این زبان به هنگام اشتقاق هجاهایی بر ریشهی اصلی افزوده میشود ولی ریشهی اصلی از افزودن هجاها هیچگاه تغییر نمیکند و دست نمیخورد و هرچه بر او افزایند به آخر او الحاق میشود. مردمی که زبانشان را ملتصق خوانند اینانند :
1- مردم اورال و آلتایی که شاخهای از نژاد زردپوست میباشند مانند مغولان و تاتاران و ترکان و مردم دونغوز و فین و ساموئید و بیشتر ساکنان سیبریا و دشت قبچاق
2- مردم ژاپن و اهالی کره
3- دراوید و باسک از مردم هند
4- بومیان آمریکا
5- مردم نوبی (جنوب مصر در آفریقا) مردم هُوتْ تِنْ تُتْ مردم کافرْ و سیاه پوستان آفریقا
6- مردم استرالیا
سوم - بخش زبانهای پیوندی، در این زبانها بر ریشه و مادهی لغات هجاهایی افزوده میشود ولی نه تنها به آخر ریشه، بلکه به آخر و اول ریشه هم - دیگر اینکه ریشهی لغت بر اثر افزایش تغییر میکند، گویی که ریشه با آنچه بر وی افزوده شده است جوش خورده و پیوند یافته است - به خلاف زبان ملتصق که چون ریشه تغییر نمیکند هجاهایی که بر ریشه افزوده است مثل آن است که به ریشه چسبانده باشند نه با او پیوسته باشد.
زبانهای پیوندی اینهاست :
الف - زبانهای سامی مانند عبری، عربی و آرامی که بعد سُریانی نامیده شد، و در عهد قدیم زبانهای فنیقی و بابلی و آشوری و زبان مردم «قرطاجنه» که شعبه بودهاند از فنیقیان و زبان حیمری.
ب - زبانهای مردم هند و اروپایی به معنی اعم: آریاییان هند - آریاییان ایران - یونانیان - ایتالیاییان - مردا سِلْت (بومیان اروپایی غربی) ژرمنی (آلمان و آنگلوساکسون و مردم اسکاندیناوی) - لِتْ و لیتوانی و سلاو (که روس و سلاوهای شرقی اروپا و مردم بلغار و صرب و سایر سلاوهای بالکان باشند)
علمای زبان شناسی برآنند که زبانهای بخش سوم از مراحل زبانهای بخش اول و دوم در گذشته و ترقی کرده تا بدین درجه رسیده است - یعنی این زبانها مستقلا در سیر تطور کمال یافته و به مرحلهای رسیده است که اکنون مشاهده میکنیم و ما در این پاره به تفصیل گفتگو خواهیم کرد.
زبان پارسی
فارسی زبانی است که امروز بیشتر مردم ایران، افغانستان، تاجیکستان و قسمتی از هند، ترکستان، قفقاز و بین النهرین بدان زبان سخن میگویند، نامه مینویسند و شعر میسرایند.
تاریخ زبان ایران تا هفتصد سال پیش از مسیح روشن و در دست است و از آن پیش نیز از روی آگاهیهای علمی دیگر میدانیم که در سرزمین پهناور ایران - سرزمینی که از سوی خراسان (مشرق) به مرز تبت و ریگزار ترکستان چین و از جنوب شرقی به کشور پنجاب و از نیمروز (جنوب) به سند و خلیج پارس و بحر عمان و از شمال به کشور سکاها و سارماتها (جنوبی روسیه امروز) تا دانوب و یونان و از مغرب به کشور سوریه و دشت حجاز و یمن میپیوست مردم به زبانی که ریشه و اصل زبان امروز ماست سخن میگفتهاند.
زرتشت پیمبر ایرانی میگوید که ایرانیان از سرزمینی که «اَیْرانَ وَیجَ» نام داشت و ویژهی ایرانیان بود، به سبب سرمای سخت و پیدا آمدن ارواح اهریمنی کوچ کردند و به سرزمین ایران درآمدند. دانشمندان دیگر نیز دریافتهاند که طایفه ی «اَیْریا» از سرزمینی که زادگاه اصلی آنان بود برخاسته گروهی به ایران، گروهی به پنجاب و برخی به اروپا شتافتهاند و در این کشورها به کار کشاورزی و چوپانی پرداختهاند و زبان مردم ایران، هند و اروپا همه شاخههایی هستند که از آن بیخ رسته و باز هر شاخ شاخهی دیگر زده و هر شاخهبرگ و باری دیگرگون برآورده است.
در علم نژادشناسی مردم اروپایی را به هشت شعبه بخش کردهاند و زبان آنان را نیز از یک اصل دانستهاند به طریقی که گذشت.
ما را اینجا به سایر زبانها کاری نیست، چه آن علم خود به دانستنیهای دیگر که آن را زبان شناسی و فقه اللغه گویند باز بسته است. ما باید بدانیم که تاریخ زبان مادری ما از روزی که نیاکان ما بدین سرزمین درآمدهاند تا به امروز چه بوده است و چه شده است و چه تطورها و گردشهایی در آن یافته است، از این رو به قدیمترین زبانهای ایران باز میگردیم.
زبان مادی
قدیم ترین یادگاری که از زندگی نیاکان باستانی ما باقی است «نُسک های اَوسْتا» است که شامل سرودههای دینی، احکام مذهبی و محتوی تواریخی است که شاهنامهی فردوسی نمودار آن است و مطالب تاریخی آن کتاب از «کیومرث» تا زمان «گشتاسب شاه» میپیوندد، و پادشاهی اَپَرداتَه (پیشدادیان)،کَویان (کیان) و زمانهی هفت خدایی را با هجوم بیگانگان، مانند: اژیدهاک (ضحاک) و فراسیاک تور (افراسیاب) ترک تا پیدا آمدن زردتشت سپیتمان شرح میدهد.
در این روایات همه جا میرساند که رشتهی ارتباط سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران هیچ وقت نگسسته و زبان این کشور نیز به قدیم ترین زبانهای تاریخی یا قبل از تاریخ میپیوندد و «گاثهی زردشت» نمونهی کهنترین آن زبانهاست.
اما آنچه از تواریخ ایران، روم، نوشتههای سمگ و تواریخ دیگر مردم همسایه بر میآید، دوران تاریخی ایران از مردم «ماد» که یونانیان آن را مدی و به زبان دری «مای» و «ماه» گویند برنمیگذرد، و پیداست که زبان مردم ماد یا ماه زبانی بوده است که با زبان دورهی بعد از خود که زبان پادشاهان هخامنشی باشد تفاوتی نداشته، زیرا هرگاه زبان مردم ماد که بخش بزرگ ایرانیان و مهمترین شهرنشینان آریایی آن زمان بودهاند با زبان فارسی هخامنشی تفاوتی میداشت. هر آینه «کورش»، «داریوش» و غیره در کتیبههای خود که به سه زبان فارسی، آشوری و عیلامی است، زبان مادی را هم میافزودند تا بخشی بزرگ از مردم کشور خود را از فهم آن نبشتهها ناکام نگذارند، از این رو مسلم است که زبان مادی خود، زبان فارسی باستانی یا نزدیک بدان و لهجهای از آن زبان بوده است و از نام پادشاهان ماد مانند «فراَ اوَرْت»، «خشِثَرْیت»، «فْروَرَتْیش»، «هُووَخشَثْرَهْ»، «آستیاک – اژی دهاک»، «اَرتی سس- اَرته یس- اَرته کاس آ» به لفظ «اَرْتَ» آغاز میشود و «اِسْپادا» که سپاد و سپاه باشد نیز یکی این دو زبان معلوم میگردد.
«هرودوت» در جایی که از دایهی کورش اول یاد میکند میگوید، نام وی «سْپاکُو» بوده، سپس آورده است که «سپاکو» به زبان مادی، سگ ماده را گویند و معلوم است که نام سگ «سپاک» بوده است و (واو) آخر این کلمه حرف تأنیث است که هنوز هم این حرف در واژهی بانو و در پسرو، دادو، دخترو و کاکو به عنوان تصغ
یر یا از روی عطوفت و رأفت باقی است، یکی از رجال آن زمان نیز (سپاکا) نام داشته است که واژهی نرینهی سپاکو باشد.
بعضی از دانشمندان را عقیده چنان است که گاثهی زردشت به زبان مادی است و نیز برخی برآنند که زبان کردی که یکی از شاخههای زبان ایرانی است از باقیماندههای زبان ماد است بالجمله چون تا امروز هنوز کتیبهی سنگی یا سفالی از مردم ماد به دست نیامده است نمیتوان زیاده بر این دربارهی آن زبان چیزی گفت مگر از این پس چیزی کشف گردد و آگاهی بیشتری از این زبان بر معلومات بشر چهره گشاید.
اوستا و زند
زبان دیگر زبان «اَوِسْتا» است.
اوستا در اصل «اَوْپِسْتاکْ» است به معنی بنیان جا افتاده و محکم، کنایه است از آیات محکمات و شریعت پابرجای و به صیغهی صفت مشبهه است، در «تاریخ طبری» و دیگر متقدمان از مورخان عرب «ابستاق» و «افستاق» ضبط شده است و در زبان دری «اُوسْتا - اُسْتا - وُسْت - اُسْت» به اختلاف دیده میشود و همه جا با لفظ «زند» ردیف آمده است - کاف آخر «اوپستاک» که از قبیل کاف «داناک» و «تواناک» است در زبان دری حذف میشود و تلفظ صحیح این کلمه بایستی «اوْپِستا» باشد ولی به تقلید شعرایی که بضرورت این کلمه را مخفف ساختهاند ما آن لفظ را «اوْسِتْا» خوانیم.
اما لفظ زند از آزنتی «Azanti» و به معنی گزارش و ترجمه است و مراد از زند کتب پهلوی است که نخستین بار کتاب اوستا بدان زبان ترجمه شده است و پازند مخفف «پات زند» میباشد که با پیشاوند «پات» ترکیب یافته و به معنی دوباره گزارش یا ترجمه و برگردانیدن زند است به زبان خالص دری.
پازند عبارت است از نُسکهایی که زند را به خط اوستایی و به زبان فارسی دری ترجمه کرده باشند و از این رو متأخران خط اوستایی را خط پازند نامند و ما باز از آن صحبت خواهیم کرد.
قسمتی از اوستا عبارت بوده است از قصیدههایی (سرودهایی) به شعر هجایی در ستایش اورمزد و سایر خدایان اَرْیایی (امشاسپنتان) که سمت زیردستی یا مظهریت نسبت به اورمزد و خدای بزرگ یگانه داشتهاند و اشاراتی داشته در بیان بنیان خلقت و وجود کیومرث و گاو نخستین «ایوداذ» و کشته شدن گاو و کیومرث به دست اهرمن و پیدا شدن نطفهی کیومرث در زیر خاک به شکل دو گیاه که نام آن دو (مهری و مهریانی - مردی و مردانه - ملهی و ملهیانه - میشی و میشانه - به اختلاف روایات) بوده است و مورخان آن را از جنس «ریواس» دانند و ظاهرا مرادشان همان «مهر گیاه» معروف باشد. و نیز مطالبی داشته در پادشاهی هوشنگ (هوشهنگ)، طهمورث، جمشید، ضحاک (اژدهاک)، فر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
زبان فارســـــــــی
مقدمـــــــه
چنان که می دانیم زبان فارسی سه مرحله تکاملی داشته است فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو. در پایان دوره ی هخامنشی زبان فارسی باستان دچار دگرگونی گشت واندک اندک از آن فارسی میانه پدید آمد که بی گمان بـخشی از تـحول خود را هم در دوره های سلوکیدی واشکانی پشت سر گذاشت . با روی کار آمدن ساسانیان این زبان رسمیت یافت و در دوره ی پادشاهی پانصد ساله آنان باز هم این زبان تـحول یافت به طوری که در پایان دوره ساسانی گویش ویژه ای از آن که در پایتخت ( در دربار ) به کار می رفت ، گونه رسمی آن زبان شمرده می شد و همین گونه است که به فارسی یا فارسی دری تبدیل شده است . تفاوت فارسی دری و آن گونه از پارسی که در پایان دوره ساسانی به کار می
3
رفت بسیار اندک است . برخی از صداهای پارسی میانی در فارسی باز مانده بود که پس از دوره مغول از میان رفت فارسی دری پس از اسلام تنها با کوشش ایرانیان ملی (شعوبیان ) در برابر زبان عربی ایستادگی کرد و به زبان رسمی ایران تبدیل شد و باقی ماند.
اما سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا زبانی که به فارس و غرب ایران تعلق دارد ، پس از اسلام در خراسان جلوه می کند و در نخستین سده های اسلامی هیچ نشانه ای از شاعران و نویسندگان فارس نداریم . به همین دلیل توهمی پیدا شده است که زبان فارسی دری گویا از خراسان پیدا شده است . این توهم با پیدایش کشور افعانستان ، در آن کشور دامن زده شد و دری را فارسی اصیل و زبان مردم شمال افغانستان شمرده اند . بنابراین باید علت رواج فارسی دری را در خراسان و سکوت فارس را در سده های سوم تا پنجم هجری توضیح داد .
میدانیم که تیسفون در حمله مسلمانان عرب غارت و ویران شد . در اثر این کار عده زیادی از مردم آن به ویژه
3
ثروتمندان ، اشراف و زمینداران بزرگ به جاهای دیگری در ایران به ویژه به خراسان مهاجرت کردند ، آنان فکر می کردند که خراسان به علت دوری در دسترس مسلمانان نخواهد بود . پس از این مهاجرت نخستین مهاجرت های دیگری هم به خراسان صورت گرفت که بیشتر آن مربوط به هنگامی است که قیام شیعیان در میانرودان به رهبری مختار ثقفی و به خونخواهی فرزندان علی سرانجام و پس از جنگهای دراز و حتی پیروزی اولیه و در اختیار گرفتن کوفه به شکست انجامید و قتل عام شیعیان در میانرودان آغاز شد . ازاین عده هر که توانست به درون ایران و به ویژه فارس ، سیستان و خراسان گریخت . برخی از این عده تا سال ها بر حکومت بنی امیه و امارت حجاج ابن یوسف یاغی می شدند و آسیب های سخت به سپاه او که هـمان سپاه خلیفه ، بود وارد می کردند .
گروه اصلی و آرامش طلب این عده به خراسان آمدند و در شهرهای هرات ، بُست ، مرو ، زرنگ ، بلخ ، توس ،
5
نیشابور و شهرهای دیگر سکونت گزیدند و چنانکه آشکار است مـخفیانه به ترویج عقاید خود پرداختند . برخی از شهرهای خراسان مانند توس استعداد بیشتـری در این مورد نشان دادند و به نخستین پایگاههای پیروان تشیع در ایران تبدیل شدند . این عده از آنجا که به فارسی سخن می گفتند ، طبعاً به این زبان هم می نوشتند . فارسی بوسیله این عده نوشته شده و رسمیت یافت .
هنگامی که شعر و ادب آغاز به ظهور کرد این عده به فارسی شعر گفتند و نوشتند ، اماّ بی شک مجبور بودند احساسات خود را پنهان کنند . از میان این عده شاخه ی شعوبی و اسماعیلی با تعصب و دلبستگی بیشتر به فارسی به نوشتن پرداخت و فارسی را رواج داد.
کافی است درباره نخستین سخن پردازان فارسی بررسی کنیم تا گوشه هائی از این واقعیت روشن شود. از شاعران و نویسندگان مهّم سده های نخستین در خراسان رودکی است . رودکی شیعه ی هفت امامی و طرفدار گروه اسماعیلیان بود. او را به همین دلیل کور کرده اند . در کودتائی که علیه شیعیان در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
3
2
خلاصه
این مقاله تاریخچة جاوا و کاربردهای جاوا در اینترنت را شرح می دهد. جاوا یک زبان برنامه نویسی است که با استفاده از آن می توان برنامه های متنوعی را نوشت.بیشترین کاربرد جاوا در ایجاد اپلت هایی است که در کاوشگرهای وب قابل مشاهده هستند.
قدرت جاوا در سادگی و استقال از آن از بستر سخت افزاری (چه در فایل منبع برنامه و چه در کد باینری آن) است. با جاوا می توان برنامه هایی را هم نوشت کهبدون جستجوگرهای وب نیز قابل اجرا باشند.
جاوا به سرعت به سمت استاندارد شدن در اینترنت پیش می رود و اکثر مرورگرهای وب نظیرnavigator، netscape، internet wxplorer، applet viewr جاوا را پشتیبانی می نمایند و در آینده به عنوان جزئی از سیستم های عامل در خواهد آمد.
3
2
خلاصه
این مقاله تاریخچة جاوا و کاربردهای جاوا در اینترنت را شرح می دهد. جاوا یک زبان برنامه نویسی است که با استفاده از آن می توان برنامه های متنوعی را نوشت.بیشترین کاربرد جاوا در ایجاد اپلت هایی است که در کاوشگرهای وب قابل مشاهده هستند.
قدرت جاوا در سادگی و استقال از آن از بستر سخت افزاری (چه در فایل منبع برنامه و چه در کد باینری آن) است. با جاوا می توان برنامه هایی را هم نوشت کهبدون جستجوگرهای وب نیز قابل اجرا باشند.
جاوا به سرعت به سمت استاندارد شدن در اینترنت پیش می رود و اکثر مرورگرهای وب نظیرnavigator، netscape، internet wxplorer، applet viewr جاوا را پشتیبانی می نمایند و در آینده به عنوان جزئی از سیستم های عامل در خواهد آمد.
3
2
تاریخچه زبان جاوا(Java)
جاوا در سال 1991 میلادی در شرکت sun microsystem و توسط جمعی از مهندسان مدیران این شرکت به وجود آمد .jame Gosling, patric noghton, chris worth, Ed Frand, Mike sheridon
این شرکت در آغاز راه تبدیل شدن به بزرگترین تولید کننده ایستگاه های کاری یونیکس بود. عامل عمده موفقیت سان کارهای پیشتازانه اش در ایجاد شبکه های باز بود و در این زمینه هیچ کس به پای آن نمی رسید.(شکل 1.پایگاه وب شرکت سان را نشان می دهد)
3
3
یکی از زمینه های مورد توجه شرکت سان بازار لوازم الکترونیکی بود و در این راستا پروژه Green به وجود آمد تا برای این بازر نرم افزار پیشرفته ای خلق کند. مهندسان شان توجه خود را به میکرو پروسسورهایی معطوف کردند که دارای قابلیت استفاده در این گونه سیستم ها باشند. اگر این پروژه می خواست موفق باشد باید کاری می رکد تا سیستم مزبور بتواند به راحتی به بسترهای سخت افزاری مختلف منتقل شود. آنها پروژه Green را بر روی کامپایلر C++ انجام دادند ولی بزودی نارسایی C++ در این زمینه خودرا نشان داد. در این زمان یکی از مهندسان شرکت sun به نام جیمز گاسلینگ (James Gosling) شروع به بسط زبان C++ نمود. آمده سازی اولین نسخه این زبان 18 ماه طول کشید، این زبان ابتدا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
نام زبان ما به انگلیسی چیست: فارسی (Farsi) یا پرژن (Persian)؟
فارسی نام زبان ما بفارسی است. - شکل بسیار کوتا تری از این نوشته به زبان انگلیسی در سال 1997 در (www.Iranian.com) منتشر گردید.
در انگلیسی به آن پِرژِن (Persian) می گویند. اگر چه این گفته ساده می نماید اما در سالهای اخیر بگونه روز افزونی مشاهده می گردد که در زبان انگلیسی بجای واژه پرژن (Persian)، از واژه فارسی (Farsi) استفاده می گردد. در این گفتار کوتاه، می خواهم توضیح دهم که چرا چینین جایگزینی صورت می گیرد، چه کسانی آن را انجام می دهند، و سرانجام اینکه زیان های این جایگزینی کدامند. پیش از این دیگران در این باره نکاتی را مطرح کرده اند و بحث هایی هم صورت گرفته اما بنظر می رسد که مسئله هنوز حل نگردیده و هر روز هم جدی تر می شود. - برخی از مطالبی که پیش از این در این باره نوشته شده عبارتند از:
احسان یار شاطر. "زبان نو ظهور." ایران شناسی. سال 14 شماره 1. بهار 1992. 27-30. و مقاله "ایران را در زبانهای خارجی چه باید خواند؟" رهاورد. 5-6، 20-21. (تابستان و پائیز 1988)، 70-75. و نیز مقاله "نام کشور ما را در زبان انگلیسی چه باید خواند." رهاورد. 8، 29. (بهار 1992)، 22-26.
پرژن (Persian) واژه ای است که قرن ها در غرب بکار برده شده است. اصل آن بر می گردد به واژه های پارس و پارسی. هنگامی که هزار سال پیش از میلاد مسیح و بهنگامی که اقوام آریایی به سرزمین پرسیس مهاجرت کردند و بنام پارسها شناخته می شدند، زبان آنها نیز پارسی نامیده می شد. این زبان از آن هنگام تا کنون دچار دگرگونی های بسیاری در دوره های گوناگون شده است که نتیجه آن پدیداری پارسی کهن (که تا سه سده پیش از میلاد هنوز بکار برده می شد)، پارسی میانه یا پهلوی (که تا سده نهم پس از میلاد رایج بوده)، و پارسی نو که دیگر پس از تسلط عرب ها نام آن به فارسی تبدیل گردید چرا که در زبان حاکمان جدید صدای "پ" وجود نداشت. اگر این صدا وجود داشت و یا اگر ایرانیان پشتکاری بیشتری در نگهداری نام واقعی آن می داشتند ، با توجه به تشابه آن با نام آن در زبانهای غربی کار امروز ما را یقینا ساده تر می بود. ولی ایرانیان فرم عربی شده این واژه را که همان "فارسی" می باشد برای نامیدن زبان خود انتخاب کردند. در غرب از همان دوران یونان و رم باستان این زبان پرژن (Persian) خوانده شده است - یا با تلفظی شبیه به آن بسته به زبانهای دیگر اروپایی. فارسی در دوران امپراتوری اسلامی همچنان اهمیت خود را حفظ کرد و در کنار عربی تبدیل گردید به یک زبان جهانی بویژه در فلات ایران، در آسیای میانه، و تا همین سده های اخیر بعنوان یک زبان رسمی در هند
2
. در این دوران حجم بزرگی از آثار تاریخی، شعری، و ادبی، اجتماعی، و علمی به فارسی نوشته شد. - نگاه کنید به: Edward G. Browne, A Literary History of Persia (Cambridge: Cambridge University Press, 1902-4) and Jan Rypka, History of Iranian Literature (Dordrecht, Holland, 1968).
امروزه نیز فارسی همچنان نه تنها زبان رسمی ایران بلکه یکی از زبانهای رسمی افغانستان و جمهوری تاجیکستان نیز می باشد و هنوز هم زبان مردم بسیاری در سایر نقاط آسیای میانه می باشد. - برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به:
Kent, Roland G. (Roland Grubb), Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon. 2d ed. (New Haven, American Oriental Society, 1953); Dandamaev, M. A. Iranians in Achaemenid Babylonia, (Costa Mesa, Calif.: Mazda Publishers in association with Bibliotheca Persica, 1992); and Johnson, Edwin Lee. Historical Grammar of the Ancient Persian Language (New York: American book company, 1917).
اما سخن اصلی ما بر سر نام این زبان در زبان انگلیسی است نه تاریخچه آن. مسئله این است که چرا ناگهان در امریکا و نیز در بسیاری از کشورهای اروپایی بجای نام انگلیسی آن (Persian) یا فرانسوی آن (Persane)، یا آلمانی آن ( Persisch) ، واژه "فارسی" (Farsi) که در واقع نام بومی زبان ما در خود زبان فارسی در ایران یا کشورهای فارسی زبان است بکار برده می شود و چه کسانی به این کار دامن می زنند ؟ اشکال آن چیست؟
برای کسانی که به روزنانه ها، کتابها، و نشریات انگلیسی و یا اروپایی در دوره های پیش از دهه هشتاد میلادی (و چاپ خارج از ایران) دسترسی دارند و یا برای کسانی که آن سالها را بیاد می آورند، روشن است که این زبان در آن روزگار در انگلیسی بطور عمده پرژن (Persian) خوانده می شد و نه فارسی (Farsi. در آن زمان به ندرت و تنها در موارد خاصی این واژه به چشم می خورد و قطعا مردم عادی غرب (بجز عده ای جهانگرد یا فرستاده های سیاسی و آنهم بخاطر بی اطلاعی دوستان بومی اشان) از آن بی اطلاع بودند. در آن زمان واژه فارسی (Farsi) تنها به معنای نام محلی زبان ما در زبان های غربی وجود داشت. ). اما در واقع پس از انقلاب اسلامی سال 1358 بود که بگونه ای گسترده و ناگهانی از این زبان در انگلیسی و سایر زبانهای اروپایی بعنوان فارسی (Farsi) نام برده شد. انقلاب ایران در بسیاری زمینه ها بویژه در حوزه با چگونگی تولید فرهنگ و گسترش آن، تولید ایدولوژی و ارتقاء آن، تولید هنر و تبلیغ آن، و نیز در زمینه چگونگی عرضه داشت هویت ایرانی دگرگونی های شگرفی
4
در جامعه ایجاد نمود. در سطح عمومی، دیگر این گونه تولیدات در انحصار یک گروه برگزیده اجتماعی نبود بلکه بسیاری از مردم عادی نیز فرصت یافتند به این گونه فعالیتها بپردازند. از جمله مثال های موفقیت آمیز آن شرکت انبوه بیشماری از زنان ایرانی در فعالیت های ادبی، سینمایی، و نقاشی است. مسئله ارتقاء گفتمان حکومتی بعنوان یک سیاست رسمی در سطح داخلی و بین المللی همچنان بعنوان یک ضرورت باقی ماند اما دیگر بجای ستایش نظام ایران باستان، دولت به ستایش سنت های دینی پرداخت که از آن رهگذر تا اندازه ای هر آنچه که باستانی، غربی، یا بطور کلی غیر مذهبی بود نفی می گردید. همزمان، انقلاب باعث تبعید، کوچ احباری، یا کوچ آزادانه بسیاری از ایرانیان با زمینه های اقتصادی و فرهنگی مختلف به غرب گردید. همه این دگرگونی ها به نوعی در باز عرضه داشت هویت ایرانی که پیش از این بیشتر در رابطه با ایران تاریخی بود تاثیر گذاشت. از نتایج این دگرگونی های گفتمانی یکی هم رواج واژه فارسی (Farsi) بعنوان نام این زبان در خارج از کشور بود. اما ابتدا این را باید روش کرد که این کسانی که به رایج کردن این واژه در زبانهای خارجی کمک کردند که بوده و از کدام خواستگاه دست به این کار زدند.
در این رابطه به چند گروه می توان اشاره کرد که هر کدام ممکن است با انگیزه یا دلایل مختلفی به این کار اقدام کرده باشند. نخستین گروه مدیران کشوری پس از انقلاب بودند که در اخبار انگلیسی و دیگر زبان های خارجی، در نشریات انگلیسی، در بروشورهای جهانگردی، و در اعلامیه های انقلابی به زبان های خارجی و در هر کجا که لازم بود از واژه فارسی (Farsi) استفاده کردند. - در این مورد بویژه می توان به نشریات انگلیسی زبان چاپ تهران، کتابهای تبلیغاتی چاپ برخی از وزارت خانه ها، و بروشورهای توریستی چاپ سازمان جهانگردی اشاره نمود که همه آنها از واژه فارسی در متون انگلیسی خود استفاده می کردند.
این البته به این معنا نیست که در رژیم پیشین هیچکس هیچگاه از نام بومی این زبان در زبان های خارجی استفاده نمی کرد. بودند تعدادی که این کار را می کردند. اما با انقلاب 1979، و سپس با حادثه گروگانگیری، ایران نا گهان در مرکز توجه جهانیان قرار گرفت. اکنون دیگر همه به این توجه داشتند که مسئولین انقلابی ایران چه می گفتند. آنها گاه بر اثر بی توجهی از واژه فارسی (Farsi) در ارتباطات خود استفاده می کردند و گاه نیز انگیزه های ایدولوژیک آنان را به این کار وا می داشت. برخی از مخالفان فرهنگ غربی می دانستند که زبان ما برای مثال در انگلیسی پرژن (Persian) خوانده می شد و نیز می دانستند که عربها آن را الفارسی
4
می خوانند و نیز تا حدی به رابطه واژه پرژن (Persian) با تاریخ ایران باستان هم آگاهی داشتند و بنابراین نمی توان گفت که تمام حرکات آنها نا آگاهانه بوده است. رواج واژه فارسی (Farsi) برای این گروه نه تنها عملی در مخالفت با غرب بود بلکه از نظر ایدولوژی نیز باعث ایجاد فاصله هر چه بیشتر با فرهنگ ایران باستان می گردید، درست بر خلاف کاری که برخی از مسولین رژیم پیشین در صددش بودند، یعنی اغراق در مورد ایران باستان و اهمیت آن در زندگی روزمره مردم دوران ما. شاید هم اینان صادقانه باور داشتند که باید این نام را تغیر داد که در این صورت درست این است که دلایل این باور خود را مورد بحث عمومی قرار می دادند. برای مثال حتا امروز نیز دریک تارنمای رسمی کشور بخشی وجود دارد بنام فارسی سرویسس (Farsi Services): این را چگونه می توان توضیح داد.هنگامی که نهادی رسمی زبان خود را فارسی بخواند، طبعا بسیاری از وابسته های سیاسی کشور های دیگر که در ایران اقامت دارند نیز آن را به همان نام می خوانند بویژه اگر آنها از کشورهایی باشند که در آنجا به زبان ما فارسی می گویند (برای مثال کشورهای عربی، پاکستان، ترکیه، و غیره). این افراد نیز به پیروی از مقامات رسمی ما هنگام سخن گفتن به زبان انگلیسی به زبان ما فارسی (Farsi) خطاب می کنند.
گروه دیگری که به رواج استفاده از واژه فارسی (Farsi) در زبان انگلیسی کمک کردند برخی از خبرنگاران خارجی بودند که برای تهیه گزارش به ایران به ویژه در ده شصت سفر می کردند. اینان با توجه به زمان محدودی که در آنجا می گزراندند، تعجب آور نبود که تنها کلمه ای را که حتما یاد می گرفتند همین واژه فارسی بود بویژه که از مسئولین هم هنگام انگلیسی صحبت کردنشان، کلمه پرژن را نمی شنیدند. این خبرنگاران پس از بازگشت از معلومات تازه خود، از جمله نام زبان کشور ایران، در نوشته هایشان استفاده می کردند تا خوانندگان خود را بهتر تحت تاثیر قرار دهند. هنوز هم برخی از آنان به این کار ادامه می دهند و از بکار بردن نام درست این زبان در زبان خود اجتناب می ورزند. در این مورد نیز که رفتار مقامات ایرانی با نام بین المللی زبان خود نیز در مورد رفتار خبرنگاران نیز بی تاثیر نبوده است. بالاخره آنها گزارشگرند و هر چه را بشنوند تکرار می کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه:
چگونه بنویسیم که خواننده از ابتدا تا انتهای داستان همراه نویسنده حرکت کند و نه تنها همراه نویسنده باشد که با لذت و بدون اینکه یک لحظه کتاب را از خود جدا کند، پا به پای نویسنده جلو رود.
شخصیت های یک داستان چگونه پرورانده شوند که خواننده احساس کند، شخصیت های خیالی داستان، افرادی هستند صاحب پوست، گوشت و خون که حتی صدای نفس کشیدنشان شنیده می شود و بعد از کنار گذاردن کتاب، آن ها را زنده تر از اطرافیان خود ببیند و آن گونه با دنیای کتاب ارتباط برقرار کند که ارتباطش با محیط اطراف بریده شود.
یکی از عواملی که مخاطب با داستان ارتباط نزدیکی برقرار می کند، گفتگو است. حال این گفتگوها یا گفتگوی شخصیت ها با یکدیگر است یا گفتگوی درونی شخص با خودش.
در روند داستان هر چه حضور نویسنده نامرئی تر باشد و خواننده با پیش روی داستان و یا گفتگوی شخصیت ها ارتباط وقایع را درک کند، داستان جذاب تر است. حال این که، گفتگوها چطور پرورده شوند، بسته به درک نویسنده از موقعیت افراد در اجتماع دارد نویسنده تازه کار نثرش یکدست است و تمام شخصیت های داستانش یک جور یا نامتناسب با موقعیت اجتماعی شان حرف
3
می زنند، همین امر مانع از آن می شود که مخاطب ارتباط نزدیکی با داستان برقرار کنند.
مقدمه:
حسن عابدینی در انتقاد از داستان های علی محمد افغانی این گونه می نویسد:
«شخصیت ها به شیوه ای رئالیستی پرداخت نشده اند، اعمال آنان باور نکردنی است و گفتارشان با وضعیت روحی و زیستی شان منطبق نیست. مثلا روستاییان همچون اقتصاددانان و سیاستمداران درباره اقتصاد، ماشینی کردن کشاورزی و اصول بهره کشی بحث می کنند.»( عابدینی حسن 1386؛ 532)
در اجتماعی که زندگی می کنیم، هر روز با افراد زیادی در ارتباط هستیم؛ رانندگان تاکسی در مورد چه چیزی حرف می زنند و یا لحن صدایشان چگونه است؟ مطمئنا طرز گفتگوی آنها با رانندگان کامیون متفاوت است. حتی طرز راه رفتن شان با یکدیگر فرق می کند.«به این ترتیب گونه ی کاربردی ای که هر فرد در جریان ارتباط بر می گزیند، بیان گر جای گاه اجتماعی وی است.»(مهاجر مهران، نبوی محمد 1376: 34)
زبان افراد بسته به سن، جنس(مرد و زن) تحصیلات، طبقه اجتماعی، شغل و... مختلف است.
«یک زن مدپرست باید مثل یک زن مدپرست حرف بزند. یک زن هرزه مثل یک زن هرزه و... صحبتها، باید برای نشان دادن خصوصیات اخلاقی و روحی و فکری کسانی که حرف می زنند، و برای جلو بردن داستان به کار رود.
3
»(موام سامرست: 11)
باید توجه داشته باشیم که زبان هر فردی بنا به شرایط مختلفی که در آن قرار می گیرد تغییر می کند.
زمانیکه عصبانی هستیم تندتر حرف می زنیم، احتمالا به لکنت می افتیم یا یکی از اعضای بدنمان پرش پیدا می کند. اگر از طبقه فرهنگی پایینی باشیم، احتمالا فحش می دهیم، پیرزنها و افراد ناتوان نفرین می کنند و در این هنگام از جملات و مصوتهای کوتاه استفاده می شود تا سرعت ادای کلمات بیشتر شود و سریعتر خشم ما بیرون بریزد. اما هنگام اندوه و ناراحتی از جملات طولانی و کلماتی که مصوت بلند دارند استفاده می شود. البته این اتفاقات بصورت ناخودآگاه و براساس روحیه و ویژگی درونی هر شخص صورت می گیرد.
انسانها در موقعیت های مختلف یک جور واکنش نشان نمی دهند، ترافیکی را تصور کنید، ممکن است راننده ای با خونسردی منتظر بماند تا چراغ سبز شود راننده دیگری با کلافگی دستها و پاهایش را تکان می دهد و دیگری مدام بوق می زند، و در سوی دیگر چند جوان الکی خوش در حالیکه آدامس می جوند
4
و می خندند از فرصت استفاده کرده و شروع به دست زدن و رقصیدن می کنند.
حتی زبان افراد در یک روز گرم تابستان که مگسهای مزاحم را از اطراف خود دور می کنند، با یک صبح سرد زمستانی که پا تند می کنند تا سریعتر به مقصد برسند متفاوت است.
زبان یک فرد پیر با زبان یک جوان مختلف است. افراد پیر با صبر و حوصله از گذشته حرف می زنند و متناسب با آن بیشتر فعل های گذشته را در جملاتشان می آورند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که زبان کودکان زبانی متفاوت از دیگران است:
به داستان زیر از توجه کنید، گفتگویی است از زبان یک کودک نه ساله که برادرش را از خود می راند:
«برو. نمی توانی با ما بیایی! برگرد برو خانه! ما می رویم مغازه چیزی بخریم. می روی زیر ماشین. می گویم برو، تو نمی توانی با ما بازی کنی، دهنت بوی شیر می دهد. برو موی دماغ ما نشو، هنوز خیلی کوچکی. کی بهت گفت دنبال ما راه بیفتی، برو گم شو...»(گلشیری احمد: 253 و 250)
حال نویسنده موفق کسی است که بتواند دنیای متفاوت هر انسانی را کشف کند و به خوبی در داستانش نمایش دهد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه:
چگونه بنویسیم که خواننده از ابتدا تا انتهای داستان همراه نویسنده حرکت کند و نه تنها همراه نویسنده باشد که با لذت و بدون اینکه یک لحظه کتاب را از خود جدا کند، پا به پای نویسنده جلو رود.
شخصیت های یک داستان چگونه پرورانده شوند که خواننده احساس کند، شخصیت های خیالی داستان، افرادی هستند صاحب پوست، گوشت و خون که حتی صدای نفس کشیدنشان شنیده می شود و بعد از کنار گذاردن کتاب، آن ها را زنده تر از اطرافیان خود ببیند و آن گونه با دنیای کتاب ارتباط برقرار کند که ارتباطش با محیط اطراف بریده شود.
یکی از عواملی که مخاطب با داستان ارتباط نزدیکی برقرار می کند، گفتگو است. حال این گفتگوها یا گفتگوی شخصیت ها با یکدیگر است یا گفتگوی درونی شخص با خودش.
در روند داستان هر چه حضور نویسنده نامرئی تر باشد و خواننده با پیش روی داستان و یا گفتگوی شخصیت ها ارتباط وقایع را درک کند، داستان جذاب تر است. حال این که، گفتگوها چطور پرورده شوند، بسته به درک نویسنده از موقعیت افراد در اجتماع دارد نویسنده تازه کار نثرش یکدست است و تمام شخصیت های داستانش یک جور یا نامتناسب با موقعیت اجتماعی شان حرف
3
می زنند، همین امر مانع از آن می شود که مخاطب ارتباط نزدیکی با داستان برقرار کنند.
مقدمه:
حسن عابدینی در انتقاد از داستان های علی محمد افغانی این گونه می نویسد:
«شخصیت ها به شیوه ای رئالیستی پرداخت نشده اند، اعمال آنان باور نکردنی است و گفتارشان با وضعیت روحی و زیستی شان منطبق نیست. مثلا روستاییان همچون اقتصاددانان و سیاستمداران درباره اقتصاد، ماشینی کردن کشاورزی و اصول بهره کشی بحث می کنند.»( عابدینی حسن 1386؛ 532)
در اجتماعی که زندگی می کنیم، هر روز با افراد زیادی در ارتباط هستیم؛ رانندگان تاکسی در مورد چه چیزی حرف می زنند و یا لحن صدایشان چگونه است؟ مطمئنا طرز گفتگوی آنها با رانندگان کامیون متفاوت است. حتی طرز راه رفتن شان با یکدیگر فرق می کند.«به این ترتیب گونه ی کاربردی ای که هر فرد در جریان ارتباط بر می گزیند، بیان گر جای گاه اجتماعی وی است.»(مهاجر مهران، نبوی محمد 1376: 34)
زبان افراد بسته به سن، جنس(مرد و زن) تحصیلات، طبقه اجتماعی، شغل و... مختلف است.
«یک زن مدپرست باید مثل یک زن مدپرست حرف بزند. یک زن هرزه مثل یک زن هرزه و... صحبتها، باید برای نشان دادن خصوصیات اخلاقی و روحی و فکری کسانی که حرف می زنند، و برای جلو بردن داستان به کار رود.
3
»(موام سامرست: 11)
باید توجه داشته باشیم که زبان هر فردی بنا به شرایط مختلفی که در آن قرار می گیرد تغییر می کند.
زمانیکه عصبانی هستیم تندتر حرف می زنیم، احتمالا به لکنت می افتیم یا یکی از اعضای بدنمان پرش پیدا می کند. اگر از طبقه فرهنگی پایینی باشیم، احتمالا فحش می دهیم، پیرزنها و افراد ناتوان نفرین می کنند و در این هنگام از جملات و مصوتهای کوتاه استفاده می شود تا سرعت ادای کلمات بیشتر شود و سریعتر خشم ما بیرون بریزد. اما هنگام اندوه و ناراحتی از جملات طولانی و کلماتی که مصوت بلند دارند استفاده می شود. البته این اتفاقات بصورت ناخودآگاه و براساس روحیه و ویژگی درونی هر شخص صورت می گیرد.
انسانها در موقعیت های مختلف یک جور واکنش نشان نمی دهند، ترافیکی را تصور کنید، ممکن است راننده ای با خونسردی منتظر بماند تا چراغ سبز شود راننده دیگری با کلافگی دستها و پاهایش را تکان می دهد و دیگری مدام بوق می زند، و در سوی دیگر چند جوان الکی خوش در حالیکه آدامس می جوند
4
و می خندند از فرصت استفاده کرده و شروع به دست زدن و رقصیدن می کنند.
حتی زبان افراد در یک روز گرم تابستان که مگسهای مزاحم را از اطراف خود دور می کنند، با یک صبح سرد زمستانی که پا تند می کنند تا سریعتر به مقصد برسند متفاوت است.
زبان یک فرد پیر با زبان یک جوان مختلف است. افراد پیر با صبر و حوصله از گذشته حرف می زنند و متناسب با آن بیشتر فعل های گذشته را در جملاتشان می آورند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که زبان کودکان زبانی متفاوت از دیگران است:
به داستان زیر از توجه کنید، گفتگویی است از زبان یک کودک نه ساله که برادرش را از خود می راند:
«برو. نمی توانی با ما بیایی! برگرد برو خانه! ما می رویم مغازه چیزی بخریم. می روی زیر ماشین. می گویم برو، تو نمی توانی با ما بازی کنی، دهنت بوی شیر می دهد. برو موی دماغ ما نشو، هنوز خیلی کوچکی. کی بهت گفت دنبال ما راه بیفتی، برو گم شو...»(گلشیری احمد: 253 و 250)
حال نویسنده موفق کسی است که بتواند دنیای متفاوت هر انسانی را کشف کند و به خوبی در داستانش نمایش دهد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
تصویر، زبان و تفکر
2
جایگاه زبان و تفکر در جامعه بشری
7
رویکرد فیلسوفان وجودی به زبان
12
منابع
18
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
تصویر، زبان و تفکر
2
جایگاه زبان و تفکر در جامعه بشری
7
رویکرد فیلسوفان وجودی به زبان
12
منابع
18
0
موضوع تحقیق :
تفکر و زبان
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
تصویر، زبان و تفکر
2
جایگاه زبان و تفکر در جامعه بشری
7
رویکرد فیلسوفان وجودی به زبان
12
منابع
18
2
این مقاله نخستین بار در سایت "ایران خبر " منتشر شده است و سپس توسطل نویسنده برای انتشار در اختیار "سپیدار نیز گذاشته شده است. (سپیدار)
مقدمه
شاید مهمترین مشخصهی انسان، زبان است. تا جایی که شاید بتوان گفت انسان زایشی است که در حوزهی زبان صورت گرفته است. نقش زبان در هویت انسانی از چنان وزنهای برخوردار است که بیشک معادلهی انسان با حذف فاکتورِ زبان تعریف شدنی نیست.
بخش اول این مقاله، تحت عنوان "زبان تصویر و تفکر" به حوزه زبان و اهمیت و نقش کلیدی آن در خودشناسی میپردازد. بخش دوم با عنوان "چتر، انعکاسِ تصویرِ باران است در ذهنِ انسان" کوششی خواهد بود برای پرداختن به دو وازهی اطلاع و دانش، و بخش سوم این مقاله با عنوانِ "هدایت و مدرنیسم" به نقشِ صادق هدایت در تفکر مدرنیته و در حوزهی زبان فارسی خواهد پرداخت.
تصویر، زبان و تفکر
یکی از پیچیده ترین پدیدههای دنیاهای پیرامونی ما رابطهی زبان با تصویر و چگونگی به وجود آمدنِ تفکر و مکانیزم های این پدیدهی شگرف است. بازیگران این صحنه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
عنوان تحقیق
خلاصه ی 2/1 کتاب تاریخ زبان فارسی نوشته ی دکتر مهری باقری
2
فهرست:
تحول زبان
علل تحول زبان
زبان های هند و اروپایی و نحوه دسته بندی این زبان ها
خانواده ها ی زبانی دنیا
زبان های ایرانی از کدام خانواده ها هستند؟
زبان های هند و اروپایی چگونه شناخته شد ؟
زبان هند و ایرانی
تحول تاریخی زبان
ادوار تاریخی زبان های ایرانی
خط میخی فارسی باستان
اید ئوگرام
زبان اوستایی ( آثار موجود و ویژگی ها و علت کمال )
سایر زبان ها و خط های غیر ایرانی در سرزمین ایران باستان
زبان های ایرانی میانه
زبان های ایرانی جدید
تحول زبان
زبان صورت واحدی ندارد زیرا امری است اجتماعی ، و وسیله ی برقراری ارتباط و جامعه از جنبه های سیاسی و مذهب و آداب و رسوم و ... تغییر می کند تحول حاصل شده به ضرورت نیازهای آن جامعه را دگرگون می سازد ، این دگرگونی در تحول زبان تأثیر دارد .
این تحولات طبق قوانین و قواعد معینی صورت می گیرد.
با وجود دور شدن هر زبان از صورت اولیه ی خود ، می توان رابطه ی آن را با اصل خود تشخیص داد. همین نکته عامل توجه به تغییرات زبانی و کشف قواعد حاکم بر آن در پژوهش های زبانی است . تحول و تکامل زبان ، امر طبیعی و به طریق مشخص است ، از این رو دور شدن آن از فرم قدیمی یا تغییر آن ، خطا شمرده نمی شود .
_ برخی واژگان مهجور و رواج کلمات دیگر به جای آنها :
بغ = خدا بوم = سرزمین مرد = انسان
تغییر در معنا و مفهوم واژگان
مرد از ریشه ی mar به معنی مردن در اصل به معنی میرا و مردنی معنی کلی در فارسی باستان :
انسان و آدمی در فارسی جدید محدودیت معنایی دارد : دلالت بر جنس مذکر از نوع آدمی
_ تغییر در کلمات از لحاظ صرف : صرف اسم در دوره ی باستان به هشت حالت مختلف .
_ علایم صرفی : تکواژ هاییکه به صورت لا حقه هایی به پایان صورت ساده ی واژه می پیوست .
تغییر هر یک از این حالات هشت گانه به اعتبار شماره های سه گانه ( مفرد ، مثنی ، جمع ) و اجناس سه گانه ( مذکر ، مؤنث ، خنثی ) .
یک اسم می توانست به هفتاد و دو صورت متفاوت صرف شود .
3
اثر حذف تکواژ پایانی در فارسی جدید :
از بین رفتن سیستم صرف اسامی
خارج شدن ساخت جنس دستوری و شمار مثنی
_ خارج شدن برخی از واژه ها و جایگزینی واژه های دیگر:
Hya مفرد مذکر در حالت فاعلی و ترکیبی از ضمیر اشاره و موصول به معنی « او » که کاربرد آن به کلی منسوخ شده و گاهی به جای آن از تکواژ « که » استفاده می شود .
_ تغییر در ترکیب اجزای جمله : تحول قواعد نحوی و روابط همنشینی در دستگاه این زبان از دوره ی باستان تا دوره ی جدید . مثلا در فارسی باستان فعل پیش از کلمه ی دیگر در جمله آمده در فارسی امروز فعل در آخر عبارات می آید و در جملات اسمی واژه ی رابطه با مسند و مسند و الیه همنشین می شود .
نتیجه : هر زبان در هر زمان از جهات متفاوت در حال تحول است .
_ تفاوت آواها و شیوه ی ترکیب آنها با وضع پیشین .
_ معمول شدن آوا های جدید با قوانین واج آرایی نوین .
_ مهجور ماندن الفاظ در گذر زمان و جایگزینی واژه ها ی جدید .
_ رواج الفاظ نوین که بر معانی جدید دلالت دارند .
_ ایجاد طرز های نو در ساختمان جمله و عبارت در نتیجه از بین رفتن صورت قدیمی زبان و فراموش شدن آن .
علل تحول زبانی :
1 _ علل خارجی ( برون زبانی )
2 _ علل داخلی ( درون زبانی )
علل خارجی تحول زبانی : دگرگونی یک زبان هم آهنگ و همراه با تحولات جامعه ای که از آن به عنوان و سیله ی ارتباطی استفاده می کند است . تحولات جامعه منوط به تحولات معنوی ، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است .
واژگان زبان بیش از هر چیز دیگر می توانند دگرگونی های اجتماعی را منعکس کنند.
عوامل خروج پاره ای لغات کهن : تغییر شیوه های زیستن ، متروک ماندن پاره ای از مشاغل و در نتیجه آلات و ابزار مربوط به آنها ، ظهور مشاغل جدید و وسایل مدرن ، پیشرفت علوم و فنون و صنایع ، پیدایش رابطه ها و پدیده ه ها ی جدید ، مهاجرت ها و مسافرت ها ، ارتباط ها ی تجاری و فرهنگی با ملل دیگر .
مثال لغات کهن : برگستوان ، قراگند ، چرخشت
لغات جدید : کامپیوتر ، آنتن ، سوبسید
تغییر معانی لغات جدید : یخچال ، پیکان ، سوار
علل داخلی تحول زبانی
کم کوشی : صرف کمترین انرژی در گفتار
مثال : تبدیل چَوَند ( ( cavand به چند ( cand) و یا حذف ساخت دستوری جنس و شمارمثنی از دستگاه زبان و ساده شدن دستگاه افعال در زبان فارسی .
خلاصه ی تحولات تاریخی هر زبان :
تحول آوا ها و اصوات
تحول ساخت کلمات ( تحولات صرفی )
تحول طرز و رابطه ی همنشینی کلمات در جمله تحولات نحوی
تحول واژگان
تحول معانی
زبان های هند و اروپایی :
فارسی ، هندی ، آلما نی ، انگلیسی ، روسی ، فرانسه ، ایتالیایی
4
بنابر محاسبات زبان شناسان ( در سال 1964 ) شمار زبان ها چهار تا هفت هزار بر آورد شده است . این زبان ها از زبان های مشخصی ( زبان مادر ) منشعب شده اند و تحول هر یک به طریقی خاص بوده است .
نحوه ی دسته بندی این زبان ها:
ساختمان صرفی و نحوی زبان ( اصطلاحا نوعی یا ساختمانی نامیده می شود ) مطابق این شیوه زبان های دنیا به سه دسته 1. تک هجایی 2. پیوندی 3. صرفی تقسیم می شوند.
زبان های تک هجایی:
هر هجا یک تکواژ است هر تکواژ از یک هجا تشکیل می شود .
این هجا ها همیشه صورت ثابتی دارند و شکل آنها بر حسب نقش های مختلف دستوری تغییر نمی کند .
طریق شناخت نوعی صرفی آنها ، تربیت همنشینی تکواژها بر روی زنجیره ی گفتار است .
زبان های تک هجایی : چینی، سیامی، تبتی .
زبان های پیوندی :
ماده ی اصل کلمات همیشه صورت واحدی دارد . با اضافه شدن معانی ثانوی شکل ، فهم اصلی کلمه تغییر نمی کند.
برای نشان دادن معانی فرعی ، عناصر دیگر زبان در کنار ماده ی اصلی قرار داده می شود .
زبان های تصریفی:
برخی از کلمات برای رساندن مفاهیم فرعی و ثانوی ، تغییر شکل می دهند . در زبان های صرفی کلمات وجود دارد که معنی مستقلی ندارد .
وظیفه ی این کلمات که حرف نامیده می شود نشان دادن مفاهیم فرعی و رابطه ی خاص میان این کلمات است . این نوع طبقه بندی که ناظر بر ساختمان است چندان مورد توجه زبان شناسان قرار نگرفت ، زیرا مطالعات زبان شناسی نشان می دهد که همه ی زبان ها نمونه هایی از سه نوع خصوصیات یاد شده را دارند ..
هیچ زبان به طور مشخص شامل تنها یک نوع ویژگی نیست .
رده بندی از حیث خویشاوندی :
در جامعه ی اروپا از قرن شانزده به بعد علم لغت و اشتقاق مورد توجه قرار گرفت . همین عامل تألیف فرهنگ های ریشه شناسی و تدوین کتاب های دستور تطبیقی و سنجشی و نیز مطالعات و بررسی های تاریخی زبان ها برای دست یافتن به موارد متشابه و اختلاف زبان ها و ارتباط آنها با یکدیگر شد .
این نوع بررسی های تاریخی تطبیقی علت پی بردن دانشمندان به همسانی های موجود در میان برخی زبان ها بود .
از قرن هجده به بعد ، زبان شناسان ، تشابهات دستوری و ساختمانی زبان ها را با شیوه ی جدید برای طبقه بندی زبان در پیش گرفتند .( رده بندی از حیث خویشاوندی ) .
خانواده های زبانی دنیا :
هند و اروپایی ، سامی و حامی ، اورالی ، یافینو – اوگری ، آلتایی
زبان های منفرد : زبان های ویژه و مستقل هستند که رابطه ی خویشاوندی با زبان های دیگر ندارند تنها وجه اشتراک برخی از این زبان ها ، رابطه ی جغرافیایی آنهاست .
محققان گروهی از این زبان ها را که در یک سرزمین یا یک منطقه از جهان رایج بوده اند با عنوان کلی می خواندند .
مانند زبان های آسیایی ، چینی ، تبتی ، هندی ، مالاریا ، یولنزیایی .
گویش های فراوان در میان مردم بومی آفریقای مرکزی و جنوبی ، بومیان آمریکا ، سرزمین هندوستان ، جنوب شرقی و مشرق آسیا رواج دارد از جمله زبان های منفرد به شمار می آیند .
زبان های ایرانیاز کدام خانواده زبانی هستند؟
زبان ها ی ایرانی شاخه ای از خانواده ی زبانی « هند و اروپایی ) است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخ زبان فارسی
زبان ایرانی
دانشمندان زبان شناس برآنند که زبان های امروزی دنیا بر سه بخش است :
نخست - بخش یک هجایی (یک سیلابی) و این قسم زبانها را زبانهای ریشگی نامند، زیرا لغات این زبانها تنها یک ریشه است که به اول یا آخر آن هجاهایی نیفزودهاند. زبان چینی، آنامی و سیامی را از این دسته میدانند، در زبانهای ریشگی شمارهی لغتها محدود است، چنانکه گویند چینیان برای بیان فکر خود ناگریزند لغات را پس و پیش کنند یا مراد خود را با تغییر لحن و آهنگ کلمه بفهمانند.
دوم - بخش زبانهای ملتصق این زبانها یک هجایی نیست چه در لغات این زبان به هنگام اشتقاق هجاهایی بر ریشهی اصلی افزوده میشود ولی ریشهی اصلی از افزودن هجاها هیچگاه تغییر نمیکند و دست نمیخورد و هرچه بر او افزایند به آخر او الحاق میشود. مردمی که زبانشان را ملتصق خوانند اینانند :
1- مردم اورال و آلتایی که شاخهای از نژاد زردپوست میباشند مانند مغولان و تاتاران و ترکان و مردم دونغوز و فین و ساموئید و بیشتر ساکنان سیبریا و دشت قبچاق
2- مردم ژاپن و اهالی کره
3- دراوید و باسک از مردم هند
4- بومیان آمریکا
5- مردم نوبی (جنوب مصر در آفریقا) مردم هُوتْ تِنْ تُتْ مردم کافرْ و سیاه پوستان آفریقا
6- مردم استرالیا
سوم - بخش زبانهای پیوندی، در این زبانها بر ریشه و مادهی لغات هجاهایی افزوده میشود ولی نه تنها به آخر ریشه، بلکه به آخر و اول ریشه هم - دیگر اینکه ریشهی لغت بر اثر افزایش تغییر میکند، گویی که ریشه با آنچه بر وی افزوده شده است جوش خورده و پیوند یافته است - به خلاف زبان ملتصق که چون ریشه تغییر نمیکند هجاهایی که بر ریشه افزوده است مثل آن است که به ریشه چسبانده باشند نه با او پیوسته باشد.
زبانهای پیوندی اینهاست :
الف - زبانهای سامی مانند عبری، عربی و آرامی که بعد سُریانی نامیده شد، و در عهد قدیم زبانهای فنیقی و بابلی و آشوری و زبان مردم «قرطاجنه» که شعبه بودهاند از فنیقیان و زبان حیمری.
ب - زبانهای مردم هند و اروپایی به معنی اعم: آریاییان هند - آریاییان ایران - یونانیان - ایتالیاییان - مردا سِلْت (بومیان اروپایی غربی) ژرمنی (آلمان و آنگلوساکسون و مردم اسکاندیناوی) - لِتْ و لیتوانی و سلاو (که روس و سلاوهای شرقی اروپا و مردم بلغار و صرب و سایر سلاوهای بالکان باشند)
علمای زبان شناسی برآنند که زبانهای بخش سوم از مراحل زبانهای بخش اول و دوم در گذشته و ترقی کرده تا بدین درجه رسیده است - یعنی این زبانها مستقلا در سیر تطور کمال یافته و به مرحلهای رسیده است که اکنون مشاهده میکنیم و ما در این پاره به تفصیل گفتگو خواهیم کرد.
زبان پارسی
فارسی زبانی است که امروز بیشتر مردم ایران، افغانستان، تاجیکستان و قسمتی از هند، ترکستان، قفقاز و بین النهرین بدان زبان سخن میگویند، نامه مینویسند و شعر میسرایند.
تاریخ زبان ایران تا هفتصد سال پیش از مسیح روشن و در دست است و از آن پیش نیز از روی آگاهیهای علمی دیگر میدانیم که در سرزمین پهناور ایران - سرزمینی که از سوی خراسان (مشرق) به مرز تبت و ریگزار ترکستان چین و از جنوب شرقی به کشور پنجاب و از نیمروز (جنوب) به سند و خلیج پارس و بحر عمان و از شمال به کشور سکاها و سارماتها (جنوبی روسیه امروز) تا دانوب و یونان و از مغرب به کشور سوریه و دشت حجاز و یمن میپیوست مردم به زبانی که ریشه و اصل زبان امروز ماست سخن میگفتهاند.
زرتشت پیمبر ایرانی میگوید که ایرانیان از سرزمینی که «اَیْرانَ وَیجَ» نام داشت و ویژهی ایرانیان بود، به سبب سرمای سخت و پیدا آمدن ارواح اهریمنی کوچ کردند و به سرزمین ایران درآمدند. دانشمندان دیگر نیز دریافتهاند که طایفه ی «اَیْریا» از سرزمینی که زادگاه اصلی آنان بود برخاسته گروهی به ایران، گروهی به پنجاب و برخی به اروپا شتافتهاند و در این کشورها به کار کشاورزی و چوپانی پرداختهاند و زبان مردم ایران، هند و اروپا همه شاخههایی هستند که از آن بیخ رسته و باز هر شاخ شاخهی دیگر زده و هر شاخهبرگ و باری دیگرگون برآورده است.
در علم نژادشناسی مردم اروپایی را به هشت شعبه بخش کردهاند و زبان آنان را نیز از یک اصل دانستهاند به طریقی که گذشت.
ما را اینجا به سایر زبانها کاری نیست، چه آن علم خود به دانستنیهای دیگر که آن را زبان شناسی و فقه اللغه گویند باز بسته است. ما باید بدانیم که تاریخ زبان مادری ما از روزی که نیاکان ما بدین سرزمین درآمدهاند تا به امروز چه بوده است و چه شده است و چه تطورها و گردشهایی در آن یافته است، از این رو به قدیمترین زبانهای ایران باز میگردیم.
زبان مادی
قدیم ترین یادگاری که از زندگی نیاکان باستانی ما باقی است «نُسک های اَوسْتا» است که شامل سرودههای دینی، احکام مذهبی و محتوی تواریخی است که شاهنامهی فردوسی نمودار آن است و مطالب تاریخی آن کتاب از «کیومرث» تا زمان «گشتاسب شاه» میپیوندد، و پادشاهی اَپَرداتَه (پیشدادیان)،کَویان (کیان) و زمانهی هفت خدایی را با هجوم بیگانگان، مانند: اژیدهاک (ضحاک) و فراسیاک تور (افراسیاب) ترک تا پیدا آمدن زردتشت سپیتمان شرح میدهد.
در این روایات همه جا میرساند که رشتهی ارتباط سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران هیچ وقت نگسسته و زبان این کشور نیز به قدیم ترین زبانهای تاریخی یا قبل از تاریخ میپیوندد و «گاثهی زردشت» نمونهی کهنترین آن زبانهاست.
اما آنچه از تواریخ ایران، روم، نوشتههای سمگ و تواریخ دیگر مردم همسایه بر میآید، دوران تاریخی ایران از مردم «ماد» که یونانیان آن را مدی و به زبان دری «مای» و «ماه» گویند برنمیگذرد، و پیداست که زبان مردم ماد یا ماه زبانی بوده است که با زبان دورهی بعد از خود که زبان پادشاهان هخامنشی باشد تفاوتی نداشته، زیرا هرگاه زبان مردم ماد که بخش بزرگ ایرانیان و مهمترین شهرنشینان آریایی آن زمان بودهاند با زبان فارسی هخامنشی تفاوتی میداشت. هر آینه «کورش»، «داریوش» و غیره در کتیبههای خود که به سه زبان فارسی، آشوری و عیلامی است، زبان مادی را هم میافزودند تا بخشی بزرگ از مردم کشور خود را از فهم آن نبشتهها ناکام نگذارند، از این رو مسلم است که زبان مادی خود، زبان فارسی باستانی یا نزدیک بدان و لهجهای از آن زبان بوده است و از نام پادشاهان ماد مانند «فراَ اوَرْت»، «خشِثَرْیت»، «فْروَرَتْیش»، «هُووَخشَثْرَهْ»، «آستیاک – اژی دهاک»، «اَرتی سس- اَرته یس- اَرته کاس آ» به لفظ «اَرْتَ» آغاز میشود و «اِسْپادا» که سپاد و سپاه باشد نیز یکی این دو زبان معلوم میگردد.
«هرودوت» در جایی که از دایهی کورش اول یاد میکند میگوید، نام وی «سْپاکُو» بوده، سپس آورده است که «سپاکو» به زبان مادی، سگ ماده را گویند و معلوم است که نام سگ «سپاک» بوده است و (واو) آخر این کلمه حرف تأنیث است که هنوز هم این حرف در واژهی بانو و در پسرو، دادو، دخترو و کاکو به عنوان تصغ
یر یا از روی عطوفت و رأفت باقی است، یکی از رجال آن زمان نیز (سپاکا) نام داشته است که واژهی نرینهی سپاکو باشد.
بعضی از دانشمندان را عقیده چنان است که گاثهی زردشت به زبان مادی است و نیز برخی برآنند که زبان کردی که یکی از شاخههای زبان ایرانی است از باقیماندههای زبان ماد است بالجمله چون تا امروز هنوز کتیبهی سنگی یا سفالی از مردم ماد به دست نیامده است نمیتوان زیاده بر این دربارهی آن زبان چیزی گفت مگر از این پس چیزی کشف گردد و آگاهی بیشتری از این زبان بر معلومات بشر چهره گشاید.
اوستا و زند
زبان دیگر زبان «اَوِسْتا» است.
اوستا در اصل «اَوْپِسْتاکْ» است به معنی بنیان جا افتاده و محکم، کنایه است از آیات محکمات و شریعت پابرجای و به صیغهی صفت مشبهه است، در «تاریخ طبری» و دیگر متقدمان از مورخان عرب «ابستاق» و «افستاق» ضبط شده است و در زبان دری «اُوسْتا - اُسْتا - وُسْت - اُسْت» به اختلاف دیده میشود و همه جا با لفظ «زند» ردیف آمده است - کاف آخر «اوپستاک» که از قبیل کاف «داناک» و «تواناک» است در زبان دری حذف میشود و تلفظ صحیح این کلمه بایستی «اوْپِستا» باشد ولی به تقلید شعرایی که بضرورت این کلمه را مخفف ساختهاند ما آن لفظ را «اوْسِتْا» خوانیم.
اما لفظ زند از آزنتی «Azanti» و به معنی گزارش و ترجمه است و مراد از زند کتب پهلوی است که نخستین بار کتاب اوستا بدان زبان ترجمه شده است و پازند مخفف «پات زند» میباشد که با پیشاوند «پات» ترکیب یافته و به معنی دوباره گزارش یا ترجمه و برگردانیدن زند است به زبان خالص دری.
پازند عبارت است از نُسکهایی که زند را به خط اوستایی و به زبان فارسی دری ترجمه کرده باشند و از این رو متأخران خط اوستایی را خط پازند نامند و ما باز از آن صحبت خواهیم کرد.
قسمتی از اوستا عبارت بوده است از قصیدههایی (سرودهایی) به شعر هجایی در ستایش اورمزد و سایر خدایان اَرْیایی (امشاسپنتان) که سمت زیردستی یا مظهریت نسبت به اورمزد و خدای بزرگ یگانه داشتهاند و اشاراتی داشته در بیان بنیان خلقت و وجود کیومرث و گاو نخستین «ایوداذ» و کشته شدن گاو و کیومرث به دست اهرمن و پیدا شدن نطفهی کیومرث در زیر خاک به شکل دو گیاه که نام آن دو (مهری و مهریانی - مردی و مردانه - ملهی و ملهیانه - میشی و میشانه - به اختلاف روایات) بوده است و مورخان آن را از جنس «ریواس» دانند و ظاهرا مرادشان همان «مهر گیاه» معروف باشد. و نیز مطالبی داشته در پادشاهی هوشنگ (هوشهنگ)، طهمورث، جمشید، ضحاک (اژدهاک)، فر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
زبان فارســـــــــی
مقدمـــــــه
چنان که می دانیم زبان فارسی سه مرحله تکاملی داشته است فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو. در پایان دوره ی هخامنشی زبان فارسی باستان دچار دگرگونی گشت واندک اندک از آن فارسی میانه پدید آمد که بی گمان بـخشی از تـحول خود را هم در دوره های سلوکیدی واشکانی پشت سر گذاشت . با روی کار آمدن ساسانیان این زبان رسمیت یافت و در دوره ی پادشاهی پانصد ساله آنان باز هم این زبان تـحول یافت به طوری که در پایان دوره ساسانی گویش ویژه ای از آن که در پایتخت ( در دربار ) به کار می رفت ، گونه رسمی آن زبان شمرده می شد و همین گونه است که به فارسی یا فارسی دری تبدیل شده است . تفاوت فارسی دری و آن گونه از پارسی که در پایان دوره ساسانی به کار می
3
رفت بسیار اندک است . برخی از صداهای پارسی میانی در فارسی باز مانده بود که پس از دوره مغول از میان رفت فارسی دری پس از اسلام تنها با کوشش ایرانیان ملی (شعوبیان ) در برابر زبان عربی ایستادگی کرد و به زبان رسمی ایران تبدیل شد و باقی ماند.
اما سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا زبانی که به فارس و غرب ایران تعلق دارد ، پس از اسلام در خراسان جلوه می کند و در نخستین سده های اسلامی هیچ نشانه ای از شاعران و نویسندگان فارس نداریم . به همین دلیل توهمی پیدا شده است که زبان فارسی دری گویا از خراسان پیدا شده است . این توهم با پیدایش کشور افعانستان ، در آن کشور دامن زده شد و دری را فارسی اصیل و زبان مردم شمال افغانستان شمرده اند . بنابراین باید علت رواج فارسی دری را در خراسان و سکوت فارس را در سده های سوم تا پنجم هجری توضیح داد .
میدانیم که تیسفون در حمله مسلمانان عرب غارت و ویران شد . در اثر این کار عده زیادی از مردم آن به ویژه
3
ثروتمندان ، اشراف و زمینداران بزرگ به جاهای دیگری در ایران به ویژه به خراسان مهاجرت کردند ، آنان فکر می کردند که خراسان به علت دوری در دسترس مسلمانان نخواهد بود . پس از این مهاجرت نخستین مهاجرت های دیگری هم به خراسان صورت گرفت که بیشتر آن مربوط به هنگامی است که قیام شیعیان در میانرودان به رهبری مختار ثقفی و به خونخواهی فرزندان علی سرانجام و پس از جنگهای دراز و حتی پیروزی اولیه و در اختیار گرفتن کوفه به شکست انجامید و قتل عام شیعیان در میانرودان آغاز شد . ازاین عده هر که توانست به درون ایران و به ویژه فارس ، سیستان و خراسان گریخت . برخی از این عده تا سال ها بر حکومت بنی امیه و امارت حجاج ابن یوسف یاغی می شدند و آسیب های سخت به سپاه او که هـمان سپاه خلیفه ، بود وارد می کردند .
گروه اصلی و آرامش طلب این عده به خراسان آمدند و در شهرهای هرات ، بُست ، مرو ، زرنگ ، بلخ ، توس ،
5
نیشابور و شهرهای دیگر سکونت گزیدند و چنانکه آشکار است مـخفیانه به ترویج عقاید خود پرداختند . برخی از شهرهای خراسان مانند توس استعداد بیشتـری در این مورد نشان دادند و به نخستین پایگاههای پیروان تشیع در ایران تبدیل شدند . این عده از آنجا که به فارسی سخن می گفتند ، طبعاً به این زبان هم می نوشتند . فارسی بوسیله این عده نوشته شده و رسمیت یافت .
هنگامی که شعر و ادب آغاز به ظهور کرد این عده به فارسی شعر گفتند و نوشتند ، اماّ بی شک مجبور بودند احساسات خود را پنهان کنند . از میان این عده شاخه ی شعوبی و اسماعیلی با تعصب و دلبستگی بیشتر به فارسی به نوشتن پرداخت و فارسی را رواج داد.
کافی است درباره نخستین سخن پردازان فارسی بررسی کنیم تا گوشه هائی از این واقعیت روشن شود. از شاعران و نویسندگان مهّم سده های نخستین در خراسان رودکی است . رودکی شیعه ی هفت امامی و طرفدار گروه اسماعیلیان بود. او را به همین دلیل کور کرده اند . در کودتائی که علیه شیعیان در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
3
2
خلاصه
این مقاله تاریخچة جاوا و کاربردهای جاوا در اینترنت را شرح می دهد. جاوا یک زبان برنامه نویسی است که با استفاده از آن می توان برنامه های متنوعی را نوشت.بیشترین کاربرد جاوا در ایجاد اپلت هایی است که در کاوشگرهای وب قابل مشاهده هستند.
قدرت جاوا در سادگی و استقال از آن از بستر سخت افزاری (چه در فایل منبع برنامه و چه در کد باینری آن) است. با جاوا می توان برنامه هایی را هم نوشت کهبدون جستجوگرهای وب نیز قابل اجرا باشند.
جاوا به سرعت به سمت استاندارد شدن در اینترنت پیش می رود و اکثر مرورگرهای وب نظیرnavigator، netscape، internet wxplorer، applet viewr جاوا را پشتیبانی می نمایند و در آینده به عنوان جزئی از سیستم های عامل در خواهد آمد.
3
2
خلاصه
این مقاله تاریخچة جاوا و کاربردهای جاوا در اینترنت را شرح می دهد. جاوا یک زبان برنامه نویسی است که با استفاده از آن می توان برنامه های متنوعی را نوشت.بیشترین کاربرد جاوا در ایجاد اپلت هایی است که در کاوشگرهای وب قابل مشاهده هستند.
قدرت جاوا در سادگی و استقال از آن از بستر سخت افزاری (چه در فایل منبع برنامه و چه در کد باینری آن) است. با جاوا می توان برنامه هایی را هم نوشت کهبدون جستجوگرهای وب نیز قابل اجرا باشند.
جاوا به سرعت به سمت استاندارد شدن در اینترنت پیش می رود و اکثر مرورگرهای وب نظیرnavigator، netscape، internet wxplorer، applet viewr جاوا را پشتیبانی می نمایند و در آینده به عنوان جزئی از سیستم های عامل در خواهد آمد.
3
2
تاریخچه زبان جاوا(Java)
جاوا در سال 1991 میلادی در شرکت sun microsystem و توسط جمعی از مهندسان مدیران این شرکت به وجود آمد .jame Gosling, patric noghton, chris worth, Ed Frand, Mike sheridon
این شرکت در آغاز راه تبدیل شدن به بزرگترین تولید کننده ایستگاه های کاری یونیکس بود. عامل عمده موفقیت سان کارهای پیشتازانه اش در ایجاد شبکه های باز بود و در این زمینه هیچ کس به پای آن نمی رسید.(شکل 1.پایگاه وب شرکت سان را نشان می دهد)
3
3
یکی از زمینه های مورد توجه شرکت سان بازار لوازم الکترونیکی بود و در این راستا پروژه Green به وجود آمد تا برای این بازر نرم افزار پیشرفته ای خلق کند. مهندسان شان توجه خود را به میکرو پروسسورهایی معطوف کردند که دارای قابلیت استفاده در این گونه سیستم ها باشند. اگر این پروژه می خواست موفق باشد باید کاری می رکد تا سیستم مزبور بتواند به راحتی به بسترهای سخت افزاری مختلف منتقل شود. آنها پروژه Green را بر روی کامپایلر C++ انجام دادند ولی بزودی نارسایی C++ در این زمینه خودرا نشان داد. در این زمان یکی از مهندسان شرکت sun به نام جیمز گاسلینگ (James Gosling) شروع به بسط زبان C++ نمود. آمده سازی اولین نسخه این زبان 18 ماه طول کشید، این زبان ابتدا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
نام زبان ما به انگلیسی چیست: فارسی (Farsi) یا پرژن (Persian)؟
فارسی نام زبان ما بفارسی است. - شکل بسیار کوتا تری از این نوشته به زبان انگلیسی در سال 1997 در (www.Iranian.com) منتشر گردید.
در انگلیسی به آن پِرژِن (Persian) می گویند. اگر چه این گفته ساده می نماید اما در سالهای اخیر بگونه روز افزونی مشاهده می گردد که در زبان انگلیسی بجای واژه پرژن (Persian)، از واژه فارسی (Farsi) استفاده می گردد. در این گفتار کوتاه، می خواهم توضیح دهم که چرا چینین جایگزینی صورت می گیرد، چه کسانی آن را انجام می دهند، و سرانجام اینکه زیان های این جایگزینی کدامند. پیش از این دیگران در این باره نکاتی را مطرح کرده اند و بحث هایی هم صورت گرفته اما بنظر می رسد که مسئله هنوز حل نگردیده و هر روز هم جدی تر می شود. - برخی از مطالبی که پیش از این در این باره نوشته شده عبارتند از:
احسان یار شاطر. "زبان نو ظهور." ایران شناسی. سال 14 شماره 1. بهار 1992. 27-30. و مقاله "ایران را در زبانهای خارجی چه باید خواند؟" رهاورد. 5-6، 20-21. (تابستان و پائیز 1988)، 70-75. و نیز مقاله "نام کشور ما را در زبان انگلیسی چه باید خواند." رهاورد. 8، 29. (بهار 1992)، 22-26.
پرژن (Persian) واژه ای است که قرن ها در غرب بکار برده شده است. اصل آن بر می گردد به واژه های پارس و پارسی. هنگامی که هزار سال پیش از میلاد مسیح و بهنگامی که اقوام آریایی به سرزمین پرسیس مهاجرت کردند و بنام پارسها شناخته می شدند، زبان آنها نیز پارسی نامیده می شد. این زبان از آن هنگام تا کنون دچار دگرگونی های بسیاری در دوره های گوناگون شده است که نتیجه آن پدیداری پارسی کهن (که تا سه سده پیش از میلاد هنوز بکار برده می شد)، پارسی میانه یا پهلوی (که تا سده نهم پس از میلاد رایج بوده)، و پارسی نو که دیگر پس از تسلط عرب ها نام آن به فارسی تبدیل گردید چرا که در زبان حاکمان جدید صدای "پ" وجود نداشت. اگر این صدا وجود داشت و یا اگر ایرانیان پشتکاری بیشتری در نگهداری نام واقعی آن می داشتند ، با توجه به تشابه آن با نام آن در زبانهای غربی کار امروز ما را یقینا ساده تر می بود. ولی ایرانیان فرم عربی شده این واژه را که همان "فارسی" می باشد برای نامیدن زبان خود انتخاب کردند. در غرب از همان دوران یونان و رم باستان این زبان پرژن (Persian) خوانده شده است - یا با تلفظی شبیه به آن بسته به زبانهای دیگر اروپایی. فارسی در دوران امپراتوری اسلامی همچنان اهمیت خود را حفظ کرد و در کنار عربی تبدیل گردید به یک زبان جهانی بویژه در فلات ایران، در آسیای میانه، و تا همین سده های اخیر بعنوان یک زبان رسمی در هند
2
. در این دوران حجم بزرگی از آثار تاریخی، شعری، و ادبی، اجتماعی، و علمی به فارسی نوشته شد. - نگاه کنید به: Edward G. Browne, A Literary History of Persia (Cambridge: Cambridge University Press, 1902-4) and Jan Rypka, History of Iranian Literature (Dordrecht, Holland, 1968).
امروزه نیز فارسی همچنان نه تنها زبان رسمی ایران بلکه یکی از زبانهای رسمی افغانستان و جمهوری تاجیکستان نیز می باشد و هنوز هم زبان مردم بسیاری در سایر نقاط آسیای میانه می باشد. - برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به:
Kent, Roland G. (Roland Grubb), Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon. 2d ed. (New Haven, American Oriental Society, 1953); Dandamaev, M. A. Iranians in Achaemenid Babylonia, (Costa Mesa, Calif.: Mazda Publishers in association with Bibliotheca Persica, 1992); and Johnson, Edwin Lee. Historical Grammar of the Ancient Persian Language (New York: American book company, 1917).
اما سخن اصلی ما بر سر نام این زبان در زبان انگلیسی است نه تاریخچه آن. مسئله این است که چرا ناگهان در امریکا و نیز در بسیاری از کشورهای اروپایی بجای نام انگلیسی آن (Persian) یا فرانسوی آن (Persane)، یا آلمانی آن ( Persisch) ، واژه "فارسی" (Farsi) که در واقع نام بومی زبان ما در خود زبان فارسی در ایران یا کشورهای فارسی زبان است بکار برده می شود و چه کسانی به این کار دامن می زنند ؟ اشکال آن چیست؟
برای کسانی که به روزنانه ها، کتابها، و نشریات انگلیسی و یا اروپایی در دوره های پیش از دهه هشتاد میلادی (و چاپ خارج از ایران) دسترسی دارند و یا برای کسانی که آن سالها را بیاد می آورند، روشن است که این زبان در آن روزگار در انگلیسی بطور عمده پرژن (Persian) خوانده می شد و نه فارسی (Farsi. در آن زمان به ندرت و تنها در موارد خاصی این واژه به چشم می خورد و قطعا مردم عادی غرب (بجز عده ای جهانگرد یا فرستاده های سیاسی و آنهم بخاطر بی اطلاعی دوستان بومی اشان) از آن بی اطلاع بودند. در آن زمان واژه فارسی (Farsi) تنها به معنای نام محلی زبان ما در زبان های غربی وجود داشت. ). اما در واقع پس از انقلاب اسلامی سال 1358 بود که بگونه ای گسترده و ناگهانی از این زبان در انگلیسی و سایر زبانهای اروپایی بعنوان فارسی (Farsi) نام برده شد. انقلاب ایران در بسیاری زمینه ها بویژه در حوزه با چگونگی تولید فرهنگ و گسترش آن، تولید ایدولوژی و ارتقاء آن، تولید هنر و تبلیغ آن، و نیز در زمینه چگونگی عرضه داشت هویت ایرانی دگرگونی های شگرفی
4
در جامعه ایجاد نمود. در سطح عمومی، دیگر این گونه تولیدات در انحصار یک گروه برگزیده اجتماعی نبود بلکه بسیاری از مردم عادی نیز فرصت یافتند به این گونه فعالیتها بپردازند. از جمله مثال های موفقیت آمیز آن شرکت انبوه بیشماری از زنان ایرانی در فعالیت های ادبی، سینمایی، و نقاشی است. مسئله ارتقاء گفتمان حکومتی بعنوان یک سیاست رسمی در سطح داخلی و بین المللی همچنان بعنوان یک ضرورت باقی ماند اما دیگر بجای ستایش نظام ایران باستان، دولت به ستایش سنت های دینی پرداخت که از آن رهگذر تا اندازه ای هر آنچه که باستانی، غربی، یا بطور کلی غیر مذهبی بود نفی می گردید. همزمان، انقلاب باعث تبعید، کوچ احباری، یا کوچ آزادانه بسیاری از ایرانیان با زمینه های اقتصادی و فرهنگی مختلف به غرب گردید. همه این دگرگونی ها به نوعی در باز عرضه داشت هویت ایرانی که پیش از این بیشتر در رابطه با ایران تاریخی بود تاثیر گذاشت. از نتایج این دگرگونی های گفتمانی یکی هم رواج واژه فارسی (Farsi) بعنوان نام این زبان در خارج از کشور بود. اما ابتدا این را باید روش کرد که این کسانی که به رایج کردن این واژه در زبانهای خارجی کمک کردند که بوده و از کدام خواستگاه دست به این کار زدند.
در این رابطه به چند گروه می توان اشاره کرد که هر کدام ممکن است با انگیزه یا دلایل مختلفی به این کار اقدام کرده باشند. نخستین گروه مدیران کشوری پس از انقلاب بودند که در اخبار انگلیسی و دیگر زبان های خارجی، در نشریات انگلیسی، در بروشورهای جهانگردی، و در اعلامیه های انقلابی به زبان های خارجی و در هر کجا که لازم بود از واژه فارسی (Farsi) استفاده کردند. - در این مورد بویژه می توان به نشریات انگلیسی زبان چاپ تهران، کتابهای تبلیغاتی چاپ برخی از وزارت خانه ها، و بروشورهای توریستی چاپ سازمان جهانگردی اشاره نمود که همه آنها از واژه فارسی در متون انگلیسی خود استفاده می کردند.
این البته به این معنا نیست که در رژیم پیشین هیچکس هیچگاه از نام بومی این زبان در زبان های خارجی استفاده نمی کرد. بودند تعدادی که این کار را می کردند. اما با انقلاب 1979، و سپس با حادثه گروگانگیری، ایران نا گهان در مرکز توجه جهانیان قرار گرفت. اکنون دیگر همه به این توجه داشتند که مسئولین انقلابی ایران چه می گفتند. آنها گاه بر اثر بی توجهی از واژه فارسی (Farsi) در ارتباطات خود استفاده می کردند و گاه نیز انگیزه های ایدولوژیک آنان را به این کار وا می داشت. برخی از مخالفان فرهنگ غربی می دانستند که زبان ما برای مثال در انگلیسی پرژن (Persian) خوانده می شد و نیز می دانستند که عربها آن را الفارسی
4
می خوانند و نیز تا حدی به رابطه واژه پرژن (Persian) با تاریخ ایران باستان هم آگاهی داشتند و بنابراین نمی توان گفت که تمام حرکات آنها نا آگاهانه بوده است. رواج واژه فارسی (Farsi) برای این گروه نه تنها عملی در مخالفت با غرب بود بلکه از نظر ایدولوژی نیز باعث ایجاد فاصله هر چه بیشتر با فرهنگ ایران باستان می گردید، درست بر خلاف کاری که برخی از مسولین رژیم پیشین در صددش بودند، یعنی اغراق در مورد ایران باستان و اهمیت آن در زندگی روزمره مردم دوران ما. شاید هم اینان صادقانه باور داشتند که باید این نام را تغیر داد که در این صورت درست این است که دلایل این باور خود را مورد بحث عمومی قرار می دادند. برای مثال حتا امروز نیز دریک تارنمای رسمی کشور بخشی وجود دارد بنام فارسی سرویسس (Farsi Services): این را چگونه می توان توضیح داد.هنگامی که نهادی رسمی زبان خود را فارسی بخواند، طبعا بسیاری از وابسته های سیاسی کشور های دیگر که در ایران اقامت دارند نیز آن را به همان نام می خوانند بویژه اگر آنها از کشورهایی باشند که در آنجا به زبان ما فارسی می گویند (برای مثال کشورهای عربی، پاکستان، ترکیه، و غیره). این افراد نیز به پیروی از مقامات رسمی ما هنگام سخن گفتن به زبان انگلیسی به زبان ما فارسی (Farsi) خطاب می کنند.
گروه دیگری که به رواج استفاده از واژه فارسی (Farsi) در زبان انگلیسی کمک کردند برخی از خبرنگاران خارجی بودند که برای تهیه گزارش به ایران به ویژه در ده شصت سفر می کردند. اینان با توجه به زمان محدودی که در آنجا می گزراندند، تعجب آور نبود که تنها کلمه ای را که حتما یاد می گرفتند همین واژه فارسی بود بویژه که از مسئولین هم هنگام انگلیسی صحبت کردنشان، کلمه پرژن را نمی شنیدند. این خبرنگاران پس از بازگشت از معلومات تازه خود، از جمله نام زبان کشور ایران، در نوشته هایشان استفاده می کردند تا خوانندگان خود را بهتر تحت تاثیر قرار دهند. هنوز هم برخی از آنان به این کار ادامه می دهند و از بکار بردن نام درست این زبان در زبان خود اجتناب می ورزند. در این مورد نیز که رفتار مقامات ایرانی با نام بین المللی زبان خود نیز در مورد رفتار خبرنگاران نیز بی تاثیر نبوده است. بالاخره آنها گزارشگرند و هر چه را بشنوند تکرار می کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 135 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
اصول اساسی برنامه نویسی به زبان اسمبلی
2
فهرست مطالب
فصل اول : نمایش داده ها در کامپیوتر
فصل دوم : قسمت های یک سیستم کامپیوتری
فصل سوم : استفاده از اسمبلر
فصل چهارم : دستورالعملهای اساسی
فصل پنجم : انشعاب و حلقه
فصل ششم : روال ها
فصل هفتم : عملیات رشته ها
فصل هشتم : سایر حالت های آدرس دهی
فصل نهم : دستکاری بیت ها
فصل دهم : وقفه و ورودی / خروجی
فصل یازدهم : پردازش اسمبلی
فصل دوازدهم : ماکرو ها و اسمبلی شرطی
فصل سیزدهم : مثال نمونه
3
فصل اول
نمایش داده ها در کامپیوتر
4
فهرست مطالب فصل اول
نمایش داده ها در کامپیوتر
اعداد دودویی و شانزده شانزدهی
کد های کارکتری
نمایش مکمل 2 برای اعداد صحیح علامت دار
5
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 38 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
فصل دوم – آشنایی با زبان .NET Visual C#
فصل دوم – آشنایی با زبان C#.NET
2
در این فصل بمعرفی زبان Visual C#.NET می پردازیم. ابتدا انواع داده استاندارد این زبان و کاربرد آنها شرح داده م ی شود. سپس به دستورات این زبان می پردازیم و در قالب مثالهایی آنها را بررسی خواهیم نمود.
انواع داده ها
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
3
هنگامیکه می خواهید یک متغیر را تعریف کنید باید C#.NET از اینکه چه مقادیری می خواهید در آن ذخیره کنید مطلع باشد. اینکار با مشخص کردن نوع داده این متغیر انجام می شود.
داده های عددی:
نوع داده
شرح
sbyte, short, int, long
اعداد صحیح بترتیب با طول 1، 2، 4 و 8 بایت
byte, ushort, uint, ulong
اعداد صحیح بدون علامت (بزرگتر از 0) بترتیب با طول 1، 2، 4 و 8 بایت
single, double
اعداد اعشاری ممیز شناور بترتیب با طول 4و 8 بایت
decimal
عدد اعشاری با ممیز ثابت با 16 بایت
داده ها ی عددی
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
4
نکته : دقت کنید که زبان C# نسبت به کوچکی و بزرگی حروف حساس می باشد برای نمونه int و Int با هم متفاوتند.
//Declare variable
int i;
//Set number, add numbers,
i = 16;
i = i + 8; // i = 24
تعریف متغیر صحیح و مقدار دهی به آن:
عملگر
شرح
*, /, %
عملگر ضرب، تقسیم اعشاری و تقسیم صحیح، باقیمانده تقسیم
( +,- (unary
مثبت و منفی کننده
( +,- (binary
عملگر جمع و ، عملگر تفریق
برخی از عملگرهای ریاضی:
داده ها ی عددی
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
5
عملگرهای ریاضی بهمراه نسبت دهی:
*=, /=, +=,-=
i = i + 8
i += 8
برای بررسی بیشتر به برنامه IntegerMath مراجعه کنید
اعداد اعشاری:
//Declare variable
double d;
//Set number, multiply numbers,
d = 45.34;
d *= 4.333;
//divide numbers
d /= 7;
برای بررسی بیشتر به برنامه FloatingPtMath مراجعه کنید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 66 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
مقایسه و تحلیل زبان برنامه نویسی جاوا و C++
سرفصلهای یادگیری هر زبان برنامه نویسی عبارتند از :
قالب کلی زبان
قالب کلی دستورات
انواع داده ها
تعریف متغیر و نحوه انتساب و قوانین نامگذاری
دستورات شرطی و کنترلی
دستورات تکرار
ساختمان داده ها (آرایه ها ،رشته ها و...)
نحوه کار با فایلها
نحوه نوشتن توابع
و....
سرفصلهای یادگیری هر زبان برنامه نویسی عبارتند از :
دسته بندی زبانهای از لحاظ نزدیکی به سخت افزار :
سطح پایین مانند اسمبلی
سطح میانه مانند C,C++
سطح بالا مانند Java ، Pascal ، Delphi ، .net
دسته بندی به لحاظ ساخت یافتگی –شی گرا :
ساخت یافته C ، Pascal
ساخت یافته-شی گرا C++ ، JAVA ، Delphi ، .net
غیرساخت یافته qbasic
تحلیل زبان برنامه نویسی C++
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
انواع جمله در زبان انگلیسی................................................................................ & 1
انواع جمله وکلمه در زبان انگلیسی
تعریف جمله : جمله در زبان انگلیسی به یک فرمول نوشته می شود آنهم به فرمول زیر
قید زمان + قید مکان + مفعول + فعل + فاعل
برای جمله نویسی صحیح ضمایر فاعلی . ضمایر مفعولی و صفات ملکی بایستی به طور صحیح استفاده شود
At برای مثال این کلمه در یک موقیعت اینطور استفاده می شود در مواقعی که شما قصد ماندن در جایی را به مدت کوتاهی دارید از At استفاده می کنید برای مثال : I'm At The Hospital و البته At در بسیاری از جملات دیگر کاربرد دارد
To کاربرد های بسیاری دارد مثلاً اگر شما قصد دارید به جایی نقل مکان کنید از آن استفاده می کنید مانند : به سینما خواهم رفت I Will Go To The Cinema
و گاهی اوقات در بعضی از جملات باید از پیشوند To استفاده نمایید و ثابت می باشد مثلاً ما در فارسی می گوییم که "می خوام باهات حرف بزنم" اما در انگلیسی مثل فارسی نیست در انگلیسی می شود I Want to talk TO you و در اینجا به جای To از With استفاده نمی شود همونطور که گفتم برخلاف فارسی می باشد .
هنگامی که می خواهید مصدر فعلی را بسازید باید از To استفاده شود مانند : "رفتن" To Go
To به معنی "تا" نیز می باشد مثلاً می خواهید بگویید از شماره 1 تا 10 باید گفت 1
انواع جمله در زبان انگلیسی................................................................................ & 3
To 10
About این کلمه هم چند کاربر دارد همینطوری به صورت معمولی به معنی "درباره" میباشد برای مثال : "درباره ی آن چیزی نمی دانم" I Know Nothing About That گاهی اوقات برای به کار بردن کلمه "تقریباً" نیز استفاده می شود که این هم بستگی به آن جمله دارد مانند : "ساعت تقریباً 5 می باشد" It's About 5 O'clock یا The Time Is About 5 O'clock
اگر O'clock را به کار نبردید هیچ اشکالی ندارد .
In هم به معنی "داخل ، تو ، در توی" این پیشوند با پیشوند At نسبت بسیار نزدیکی دارند و بستگی به جمله ای دارد که از کدامیک از این 2 استفاده نمایید مثلاً قصد دارید " در گودال می می مانم" I Stay In The Hole
ببینید درباره ی The و A باید بگم که شما بهتر است همیشه قبل از هر اسمی از یکی از این 2 استفاده نمایید برای مثال : I Will Buy A Ball یا قصد دارید بگید "توپ را در آنجا بزار" Put THE Ball There و در اینجا چون درباره ی یک شی مشخص حرف می زنید می گویید The و اگر بگید A یعنی "یک" توپ را در آنجا بزار Put A Ball There
برای گوش دادن انگلیسی همیشه سعی کنید همان چیزی که می شنوید را بفهمید یعنی اینکه جمله را به فارسی بر نگردانید و معنیش رو پیدا کنید پس همیشه به صورت مستقیم همان چیزی رو که می شنوید را متوجه بشید و این موضوع هم به یادگیری هرچه بیشتر کلمات با لهجه ی اصلی کلمه و گوش دادن به جملات انگلیسی با لهجه اصلی بستگی دارد
انواع جمله در زبان انگلیسی................................................................................ & 3
در مورد نوشتن جملات به صورت انگلیسی همیشه سعی کنید مانند یک انگلیسی زبان باشید یعنی اینکه همان چیزی که تو ذهنتون هستو به صورت مستقیم بر روی کاغذ به انگلیسی بنویسید و فرض کنید که زبان شما انگلیسی هست و فقط این زبان را بلدید اگر بر اساس همین برنامه عمل کنید پیشروی خواهید کرد .
ضمایر فاعلی:
I
You
He-she-It
We
You
They
ضمایر مفعولی:
Me
You
Him-Her-It
Us
You
Them
ضمایر ملکی:
انواع جمله در زبان انگلیسی................................................................................ & 5
My
Your
His-Her-Its
Our
Your
Their
نکته:
با توجه به الگوی جملات ضمایر فاعلی قبل از فعل بکار میروند و صفات ملکی همراه با اسم ممکن است فاعل یا مفعول جمله واقع شود
مثال:
they saw us in the street yesterday
he teaches them english
نکتهبسیار مهم در مهارت نوشتاری writing skills)
جهت جمله نویسی صحیح در ربان انگلیسی بایستی الگوی مناسب و زمان فعل جمله را تشخیص دهیم
مثلا فعل جمله آیا زمان حال است یا گذشته یا مجهول یا فعل gerund.
لذا برای این منظورتمام دستور زبان انگلیسی به 4 قسمت اصلی تقسیم بندی میشود که در به طور کامل و بترتیب به بیان آنها خواهیم پرداخت
تعریف فاعل : کننده ی کار را فاعل می گویند که فاعل می تواند به صورت ضمیر یا اسم بکار رود، مثل علی آمد، که میتوانیم بنویسیم او آمد. او ضمیر فاعلی است.
ضمایر فاعلی عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
« مقدمه »
زبان چیست؟
زبان بهترین وسیله ای است که اندیشه ها را به هم پیوند می دهد وآدمی به یاری آن، راز درون خویش را باز میگوید و با دیگران رابطه برقرار می کند. بدین ترتیب زبان محور تمام پیشرفتهای مادی ومعنوی جهان است، اما باید دانست که محدوده ی زبان بسی عام تر از سخن گفتن است. هر قوم و ملتی به همان اندازه که مرزهای زندگی مادی وتفکرمعنوی خود را گسترش میدهند، زبان خود را تواناتر وعمرآن را درازتر می سازند.
زبان را به شهر تشبیه کرده اند. اهل زبان به منزله ی ساکنانی هستند که در شهری زندگی میکنند و در خانه ها و عمارات آن مامن می گزینند. عمارات این شهر همه به دست معمارانی طراحی وساخته شده است که همانا متفکران و شعرا ونویسندگان آن زبانند. معماران زبان فارسی شاعران ونویسندگان بزرگی چون فردوسی، بیهقی، سنایی، مولوی، حافظ وصدها شاعر ونویسنده دیگر بوده اند.
دستور زبان
دستور زبان به توصیف ساختار صوری زبان، با توجه به ویژگیهای معنایی آن می پردازد. چگونگی ساختمان واژه ها را نشان می دهد، روابط درون گروهی گروه های اسمی را توضیح می دهد و نقش کلمه یا گروه کلمات را در درون جامعه بیان می دارد، و بالاخره چگونگی رابطه بین جملههایی را که در ساختمان یک جمله مرکب بکار رفته اند، مشخص می کند.
به سخن دیگر، دستورزبان، کلیه قواعد ونظام های ساختمانی قالب های گفتاری گونهی مشخصی از یک زبان را در دوره های خاص، بر اساس نظریه ای مشخص با نظامی هماهنگ مورد پژوهش قرار می دهد.
زندگی نامه ی بیهقی :
ابوالفضل بیهقی به سال 385 هجری در حارثا باد بیهق دیده به جهان گشود. خانوادهی بیهقی دودمانی نژاده بود وپدرش حسین از خواجگان، به شمار می آمد وبا بزرگان عصر نشست وبرخاست داشت. از آغاز زندگی بیهقی آگاهی چندانی نداریم. پژوهندگان می گویند: در نیشابور به دانش آموزی پرداخت وچون به روزگار نوجوانی رسید در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی که ادیب بزرگی چون بونصر مشکان ریاست آن را برعهده داشت، با سمت شاگردی به دبیری پرداخت. بونصر مشکان، استاد بیهقی، به شاگرد شایسته ی خود به دیده عنایت نگریست. بیهقی ازبخت نیک نوزده سال زیر نظر استاد خود، بونصر مشکان در دیوان رسالت به دبیری اشتغال داشته ودر این فرصت مغتنم، آداب نویسندگی را از استاد، به کمال فرا گرفته است وسرآمد همه دبیران رسالت شد. اواخر عهد غزنویان ( جانشینان مسعود وطغرل کافر نعمت) به زندان افتاد ودر دوره خانه نشینی وعزلت کتابی در مقامات محمودی ومسعودی نگاشت که به " تاریخ بیهقی" معروف است.
وی سرانجام در سال 470 هجری روی در نقاب خاک کشید واثری جاودانه به یادگار نهاد.
نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام
« فردوسی»
نثر تاریخ بیهقی:
نثر این کتاب بینابین است یعنی هم همان صلابت وفخامت وسادگی واستواری وپارسی مداری عهد سامانی و غزنوی را دارد وهم مختصاتی از نثر درحال نضج فنی در آن است، یعنی آمیختگی نظم ونثر را دارد که درعهد قبل مرسوم نبود، شعر عربی وضروب الامثال عربی آورده است. آیه وحدیث هم دارد. تاریخ بیهقی از شاهکارهای نثر فارسی است.
یکی از محسنات تاریخ بیهقی این است که توانسته است جزئیات مطالب را بنویسد و مقصود را به خوبی بیان نماید.
سعی می کند بیان واقعه را به طریقی بیاراید که خواننده را در برابر آن واقعه قرار دهد و به تمام اجزای واقعه رهنمون کند.
تاریخ بیهقی حکایات وتمثیلها واشعاری به مناسبت تاریخ وبرای شاهد مدعا و افزونی پند وعبرت آورده است. بر خلاف نثر قدیم که ذکر مطالب خارجی از قبیل استشهاد از نظم فارسی و تازی واستدلال به آیات و تمثیل بسیار نادر وکمیاب است. در بیهقی برای پرهیز از تکرار که رسم قدیمیان بود گاه قسمتی از جمله را حذف کرد. لغات زیبای فارسی و ضرب المثل های شیرین در بیهقی بسیار است وپیداست که این لغات و مثل ها در زبان محاورهی آن روز مرسوم و متداول بوده است. در تاریخ بیهقی الفاظ تازی زیادتر از صدی د
ه نیست. لغات تازی بر همان قاعدهی قدیم است یعنی لغاتی است که یا فارسی ندارد و یا لغات درباری و دولتی و علمی است یا لغات دینی است یا لغاتی است که تازی آن از فارسی روان تر و ساده تر بوده است.
اهمیت پژوهش دستوری در تاریخ بیهقی :
اگرقواعد دستوری متون فارسی از جمله تاریخ بیهقی که از شاهکارهای نثر ماست جداگانه استخراج شود، فوائد بسیاری را در بر خواهد داشت. زیرا از مقایسه قواعد کتاب هایی که در یک دوره نوشته شدهاند دستور توصیفی آن دوره و از مقایسه قواعد دستوری ادوار مختلف دستور تاریخی فارسی تدوین خواهد شد. علاوه بر این، خصوصیات سبکی و دستوری ویژه ی هرکتاب نیز روشن خواهد گردید.
قواعدی که به این ترتیب از آثاری چون تاریخ بیهقی استخراج می شود، باید هم شامل نوادر و شواذ باشد هم شامل قواعد عام و مشترک با کتاب های دیگر. بنابراین استخراج همهی قواعد دستوری بیهقی اگرچه لازم ومفید است اما آسان نیست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
SHIRAZ
Shìraz
City in southwestern Iran. Located in the Zagros Mountains
"City of roses and poets"
Shiraz is known as the poetic capital of Persia, because two of the greatest poets of the world, Hafez (1324-1391) and Sa'di (1209-1291), come from this city. Sa'di, the traveler, was born in Baghdad and saw a great part of the world before he finally settled in Shiraz, where he died. Hafez on the other hand, was born in Shiraz and, except for one very short journey, never even
left his city. Points of interest in Shìraz include the tombs of the celebrated Persian poets Hafiz and Sa'di, both natives of the city, and the 9th-century mosque of Masjid-i-Jama.
The city is also the site of a university (1945). www.shirazu.ac.ir The Bagh-e Eram, in Shiraz, famous for its gardens, is a typical late Qajar palace, now donated to Shiraz University.
Shìraz was fouring several periods of its history
دروازه قران
در شیراز، در نزدیکی تنگ الله اکبر و در میان کوه های باباکوهی و چهل مقام واقع شده است. وجه تسمیه این دروازه وجود قرآنی بر بالای طاقی مرتفع است. این دروازه شامل یک طاق مرتفع از نوع طاق کجاوه ای در وسط دور طاق با ارتفاع کم در طرفین است. این طاق در زمان حکومت عضدالدوله دیلمی در فارس، ساخته شد و قرآنی نیز در آن جای داده شد تا مسافرین به برکت عبور از زیر آن سفر را به سلامت به پایان برند و در موقع سفر از زیر قرآن بگذرند. به مرور زمان طاق شکسته و تخریب شد. در دوره حکومت زندیه کریمخان زند (1172 – 1193) مجددا" آن را بازسازی نمود و در قسمت فوقانی آن اطاقی ساخت و دو جلد قرآن نفیس به خط ثلث و محقق، اثر سلطان ابراهیم بن شاهرخ گورکانی را در آن اتاق جای داد. این قرآن ها به قرآن هفده من مشهورند. در سال 1316 که طرح توسعه راه شمالی شیراز در دستور کار دولت قرار گرفت، این طاق خراب شد و قرآن مذکور نیز به موزه پارس منتقل گردید. در زمان قاجاریه که چند زلزله شیراز را تکان داد، این دروازه آسیب هایی دید اما به وسیله محمد زکی خان نوری مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت
.
در سال 1327 ه.ش. یکی از بازرگانان شیراز به نام حسین ایگار، مشهور به اعتمادالتجار، با هزینه شخصی خود طاق کنونی را بازسازی کرد و چند آیه از قرآن کریم را که با خط ثلث و نسخ بر روی کاشی نوشته شده بود، بر بدنه طاق نصب کرد. در پیشانی شمالی این طاق (سمت کوه بمو) این آیه بر روی کاشی نوشته شده است، ان هذاالقرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا" کبیرا" در پیشانی جنوبی طاق (سمت شهد شیراز) این آیه به چشم می خورد.
قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یأتوا بمثل هذاالقرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً
در گوشه غربی طاق این آیه نوشته شده:
انا نحن نزلناه الذکر
و ادامه این آیه در قسمت شرقی طاق و روبروی همان کتیبه نوشته شده
و انا له لحافظون
Provincial Capital of Fars. Altitude 1,600 meters, 500 km S of Esfahan (935 km from Tehran) on a good road. 300 km N-E of Bushehr on a good road in course of completion. 600 km E of Abadan on road in process of being restored. International airport and link-up with Iran Air Internal airline.
An eight-kilometer-long motorway links the airport to the outskirts of the town, eight uninterrupted kilometers of rose-garden, aptly announcing Shiraz, the "City of roses and poets".
"Darvazeh Korean (Entrance to Shiraz)"
در شمال غربی شیراز و در انتهای خیابان ارم و در تقاطع بلوار شرقی - غربی باغ ارم و بلوار شمالی - جنوبی جام جم و آسیاب سه تایی، باغ ارم قرار گرفته است. این باغ به مناسبت عمارت و باغ بزرگی که در گذشته توسط شدادبن عاد پادشاه عربستان به رقابت با بهشت ساخته شده و ارم نامیده شده بود، به باغ ارم مشهور گردیده است.
تاریخ ساخت این باغ را به دروه سلجوقیان نسبت داده اند چرا که در آن زمان، باغ تخت و چند باغ دیگر توسط اتابک قراجه حکمران فارس - که از سوی سنجر شاه سلجوقی به حکومت فارس منصوب شده بود، احداث شد و احتمال ایجاد این باغ به درخواست وی و در آن زمان، زیاد است. همچنین احتمال می رود که این باغ در زمان کریم خان زند مرمت شده باشد.
در اواخر سلسله زندیه، بیش ا ز75 سال این باغ در تصاحب سران ایل قشقایی بود، بنای اولیه عمارت باغ ارم توسط جانی خان قشقایی اولین ایلخان قشقایی و پسرش محمدقلی خان و در زمان فتحعلیشاه قاجار احداث شده است. معماری بنا نیز توسط شخصی به نام حاج محمد حسن که از معماران معروف بود، صورت گرفته است.
در زمان ناصرالدین شاه قاجار، میرزا حسن علی خان نصیرالملک، آن باغ را از خاندان قشقایی خرید و ساختمان کنونی را به جای عمارت قبلی ساخت، اما تزئینات ناتمام باغ پس از فوت حسنعلی خان در سال 1311 توسط ابوالقاسم خان نصیرالملک پایان یافت.
باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملک به پسرش عبدالله قوامی رسید و بعد از مدتی دوباره یکی از خوانین ایل قشقایی به نام محمد ناصر خان آن را خرید.
عمارت اصلی باغ ارم طبق معماری دوره صفویه تا قاجاریه بنا شده است. این ساختمان دارای سه طبقه است که طبقه زیرین دارای حوض خانه ای برای استراحت در روزهای گرم تابستان است که در آن آب نمای زیبایی است و طاق آن با کاشی های هفت رنگ مزین شده است. جوی آبی نیز از وسط آن می گذرد و سپس به آب نمای بزرگ جلوی عمارت می ریزد.
طبقه دوم دارای ایوانی دوستونی با سقف مسطح است که در پشت آن تالاری قرار دارد و دو طرف آن دو راهرو، 4 اتاق در دو طرف راهرو و دو ایوان کوچک و دو طبقه ساخته شده است و بر فراز این دو راهرو، دو گوشواره به عنوان طبقه سوم وجود دارد.
قسمت جلویی ستون های این دو طبقه با کاشی های هفت رنگ مزین به مجالسی از سواران، زنان و گل ها شده است.
طبقه سوم، دارای یک تالار بزرگ مانند تالار طبقه دوم است که پنجره های آن به ایوان اصلی باز می شود. در دو طرف آن ینز دو راهرو وجود دارد. دو ایوان کوچک نیز در هر طرف ایوان بزرگ همانند طبقه سوم قرار دارد.
در پیشانی عمارت، هلالی هایی وجود دارد که به سنتوری معروف است و دارای سه مجلس بزرگ و دو مجلس کوچک کاشیکاری با کاشی های لعابدار رنگی است.
Parks with magnificent trees are one of the town's attractions. Long wide shady avenues lead from one side to the city other. They are an incitement to leisurely wanderings during siesta time. Exemplary modern achievements, including remarkable hotels and very striking university buildings are conducive to a pleasant stay. Because of the city's altitude (1,600 meters) the climate is extremely pleasant. It is very mild in winter and not too hot in summer. Nearby Persepolis and the international fame of its annual art festival have confirmed Shiraz as a tourist center.
The Bagh-e Eram, in Shiraz, famous for its gardens, is a typical late Qajar palace, now donated to Shiraz University.
"Bagh-e Eram"
Shiraz, Naranjistan, 19th century. This very beautiful house and garden which originally belonged to the Ghavam family now been restored to become the home of the Asia Institute. A fine painted title frieze borders the roof, while the facade has a dado of carved stone slabs. The high central porch fronts a room lined with mirror mosaic, and the garden has been restored to an original design.
"Asia Institute"
سعدیه
سعدیه: آرامگاه شاعر قرن هفتم شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی است که در 4 کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در مجاورت باغ دلگشا واقع شده است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمر خود را در آنجا می گذرانیده و سپس در همانجا مدفون گردیده است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبره ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال 998 به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقب نماند. تا این که در سال 1187 ه.ق. به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل 2 طبقه می شد. طبقه زیرین دارای راهروی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می شد. در دو طرف راهرو دو اطاق کرسی دار ساخته شده بود. در اطاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبین آن را احاطه کره بود. قسمت غربی راهرو نیز به موازات قسمت شرقی، شامل دو اطاق می شد، که بعدها شوریده (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اطاق غربی این قسمت مدفون شد. طبقه بالای ساختمان نیز همانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اطاق شرقی که قبر سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اطاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 38 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
فصل دوم – آشنایی با زبان .NET Visual C#
فصل دوم – آشنایی با زبان C#.NET
2
در این فصل بمعرفی زبان Visual C#.NET می پردازیم. ابتدا انواع داده استاندارد این زبان و کاربرد آنها شرح داده م ی شود. سپس به دستورات این زبان می پردازیم و در قالب مثالهایی آنها را بررسی خواهیم نمود.
انواع داده ها
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
3
هنگامیکه می خواهید یک متغیر را تعریف کنید باید C#.NET از اینکه چه مقادیری می خواهید در آن ذخیره کنید مطلع باشد. اینکار با مشخص کردن نوع داده این متغیر انجام می شود.
داده های عددی:
نوع داده
شرح
sbyte, short, int, long
اعداد صحیح بترتیب با طول 1، 2، 4 و 8 بایت
byte, ushort, uint, ulong
اعداد صحیح بدون علامت (بزرگتر از 0) بترتیب با طول 1، 2، 4 و 8 بایت
single, double
اعداد اعشاری ممیز شناور بترتیب با طول 4و 8 بایت
decimal
عدد اعشاری با ممیز ثابت با 16 بایت
داده ها ی عددی
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
4
نکته : دقت کنید که زبان C# نسبت به کوچکی و بزرگی حروف حساس می باشد برای نمونه int و Int با هم متفاوتند.
//Declare variable
int i;
//Set number, add numbers,
i = 16;
i = i + 8; // i = 24
تعریف متغیر صحیح و مقدار دهی به آن:
عملگر
شرح
*, /, %
عملگر ضرب، تقسیم اعشاری و تقسیم صحیح، باقیمانده تقسیم
( +,- (unary
مثبت و منفی کننده
( +,- (binary
عملگر جمع و ، عملگر تفریق
برخی از عملگرهای ریاضی:
داده ها ی عددی
فصل دوم – آشنایی با زبان C#
5
عملگرهای ریاضی بهمراه نسبت دهی:
*=, /=, +=,-=
i = i + 8
i += 8
برای بررسی بیشتر به برنامه IntegerMath مراجعه کنید
اعداد اعشاری:
//Declare variable
double d;
//Set number, multiply numbers,
d = 45.34;
d *= 4.333;
//divide numbers
d /= 7;
برای بررسی بیشتر به برنامه FloatingPtMath مراجعه کنید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 53 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
1
اهمیت و شیوه های نوین فراگیری زبان انگلیسی در مراکز پژوهشی
2
مقدمه
بشر در هیچ دوره ای این چنین با حجم انبوهی از داده ها و اطلاعات مواجه نبوده است. سرگردانی انسان امروز انتخابی مناسب از بین هزاران امکانی است که عمر کوتاهش را برنمی تابد. و این سرگردانی , در انتخاب روشی مناسب برای یادگیری یک زبان بین المللی با گستره تولید جهانی , صد چندان شده است. کتابها, فیلمهای صوتی- تصویری , کلاسهای آموزشی رسمی و غیر رسمی , نرم افزارها و پهنه گسترده اینترنت درکارند تا امر فراگیری یک زبان خارجی تحقق یابد.
3
دنباله
آیا اشکال در بهره هوشی ما دانش آموزان ایرانی است که با گذراندن بیش از ده سال از دوران راهنمائی تا دانشگاه هنور نتوانسته ایم در حد قابل قبولی زبان بیاموزیم؟
چرا, دانش آموزان و دانشجویان ایرانی با گذراندن بیش از ده سال, از دوران دبیرستان تا دانشگاه هنوز نتوانسته ایم در حد قابل قبول زبان بیاموزیم؟ بدون شک در بهره هوشی و توانائی های ما نیست بلکه مشکل در روشها و تکنولوژی هایی است که ما با استفاده از آنها زمان بزرگی از زندگی خویش را از دست داده ایم.
4
دلائل ناکامی در فراگیری زبان
ترس
ما همیشه زبان را درس مشکلی تصور می کردیم که باید آنرا امتحان دهیم و بدین دلیل هرگز فرصت استفاده از آنرا به صورتی نیافتیم که از آن لذت ببریم.
5
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 13 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
C برنامه نویسی به زبان
برنامه ای بنویسید که یک ماتریس
از ورودی بگیرد و دترمینان آن n*n
را محاسبه کند.
#include
#include
#include
#include
#include
/************ توابع کتابخانه ای هستند که به صورت پیش فرض از آنها استفاده میشود *************/
Int det (int [ ],int);
Int *minor (int [ ], int,int);
Void print (int a[ ],int n);
/********** برای بالا رفتن سرعت و جلوگیری از پیچیدگی برنامه از توابع زیر استفاده میکنیم:
برای حل دترمینان det
برای ضرب minor
برای چاپ ماتریس print
**********/