لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 140 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهداف تحقیق
اهمیت موضوع تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف واژه ها واصطلاحات
موانع ومحدودیت های تحقیق
1
1
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهداف تحقیق
اهمیت موضوع تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف واژه ها واصطلاحات
موانع ومحدودیت های تحقیق
1
2
مقدمه :
شاید برای عده ای تصور اینکه بتوان در مدرسه ای از تشویق استفاده کرد کمی دشواراست اما واقعیت این است که می توان در سنگر مدارس شاهد حضور با شکوه معلمان وشاگردانی بود که با سرمایه از محبت وچهره های متبسم ومصصم در تلاش هستند که در کارهای خود موفق بوده اند. پس باید رنگ مدرسه ای یادآور زیبائیها ونیکوئیها باشد. چرا که هم انسانها بالاخص نوجوانان محبت پذیر می باشند. ولذا نیاز به محبت از اساسی ترین نیازهای هر انسان می باشد. تشویق نیروها واستعدادهای دانش آموزان را به کار می اندازد واستقامت آنها را در کارها زیاد می کند وموجبات سرعت در کارهای بدنی را فراهم می کند ودر کارهای فکری موجب سعی وکوشش بیشتری می گردد
1
3
احمد بهشتی – مجله تربیت شماره (2) سال هشتم – ص 13
. تشویق وتقویت رفتار مثبت کودکان سبب شکل گیری عادات مطلوب در آنان می شود. به عبارت دیگر از آنجا که از طریق رفتارهای تشویق آمیز کلامی وغیر کلامی مادی وعنوی فردی وگروهی مستقیم وغیر مستقیم مربی بیش از هر چیز به یک نیاز هم نوجوانان یعنی نیاز به محبت متعلق وتوجه پاسخ داده می شود.
ما شاهد بیشترین مؤثرترین وپایدارترین اثر در رفتار آنان هستیم در حالی که وقتی دانش آموزی را تنبیه می کنیمن نه تنها به هیچ یک از نیازهای خطری واساسی او پاسخ نمی دهیم بلکه تعادل حیاتی اش را برهم زده او را با تجربه ناخوش آیندی که همواره ازآن گریز دارد مواجه می کنیم ولو اینکه بطور موقت رفتار مطلوب آن را کنترل کرده باشیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تنوع سیمای روستاها
نگاهی گذرا به سیمای روستاهای ایران گویای تنوع بسیار در میان آنهاست. در جایی روستا بافت به هم پیچیدهای از خانههائی است که به صورت پلکانی بر دامنه شیب کوه قرار گرفتهاند. این نوع روستاها را اغلب در مناطق کوهستانی میبینیم. در جای دیگر خانههای روستا در دل کوهها کنده شده و خطوط ارتباطی دشوار و پیچیدهای آنها را به یکدیگر مربوط میسازد، چون روستای کندوان در آذربایجان و میمند در کرمان... در جای دیگر، روستا قلعة دفاعی مستحکم برج و بارو داری است که خانهها در درون آن به هم تنیده شدهاند. این نوع روستاها را در نواحی مرکزی ایران و در میان دشتها مشاهده میکنیم؛ در ناحیهای دیگر از ایران، روستا مجموعهای از خانههای منفرد است که در میان کشتزارها پراکنده شدهاند. نمونه این روستاها در نواحی ساحلی دریای خزر به وفور مشاهده میشود.
سقف و بام ساختمانهای روستاها نیز در هر یک از نواحی ایران با ناحیة دیگر آن متفاوت است؛ در جائی بامهای خانهها یا گنبدی است و یا گهوارهای (طاق آهنگ)، ساخته شده از خشت و گل و پوشیده شده از اندود کاهگل، چون نواحی مرکزی و دشتی و حاشیههای کویر. در جائی دیگر سقفها تیر پوش، مستوی و پوشیده از کاهگل است مثل اکثر جاهای ایران که تنوع مصالح امکان اجرای هر نوع فنی را فراهم میکند؛ و در جای دیگر سقفها شیبدار، تخته پوش، سفال پوش، گالیپوش کولش پوش و غیره است. این نوع خانهها را اکثراً در نقاط جنگلی و پرباران مثل نواحی جنگلهای شمال و غرب ایران میبینیم.
دیوارها و جداکنندههای ساختمانهای روستاهای نواحی گوناگون ایران نیز از تنوع خاصی برخوردارند؛ در جائی دیوارها خشتی و قطور با ملات گل است، در جائی دیوارها سنگی هستند با ملات یا بدون ملات و خشکه چین؛ در جائی دیوارها را شبکهای از تیرهای نازک تشکیل میدهند و بین آنها با ِگل پر میشود؛ در جائی دیگر دیوارها از تیرهای قطور روی هم سوار شده تشکیل میگردند.
در طرح و شکل کلی خانهها و واحدهای ساختمانی روستاهای نواحی متفاوت ایران نیز با چنین تنوعی رو در رو هستیم؛ در جائی ساختار باز حاکم است و خانهها عیان و در دید عام و در جائی دیگر ساختار بسته به کل روستا سایه انداخته و خانهها در درون چهار دیواری حیاط
ها محصور هستند و همه چیز از نظرها پنهان است. در جائی طرح کلی خانه بسیار ساده است و از دو یا سه اتاق مستطیلی تشکیل شده که به هم تکیه دادهاند؛ در جای دیگر فضاهای خانه به گرد یک حیاط مرکزی حلقه زده و احیاناً در دو طبقه قرار گرفتهاند؛ در جائی دیگر محوطه خانه بیشتر به قطعهای از بیابان میماند که احیاناً با دیواری کوتاه و چینهای محصور شده و فضاهای خانه ظاهراً بطور نامنظم و جدا از هم در بخشهائی از این محوطه سر برافراشتهاند.
همین مرور بسیار ساده و گذرا بیانگر تنوع بسیار در معماری روستائی سرزمین ایران است. ولی سؤال بنیادی در اینجاست که علت این همه تنوع چیست؟ اگر بدون آن که در دام جبرگرائی (یا به قول فرنگیها دترمینیسم) بیفتیم، مثل جبر جغرافیایی، جبر اقتصادی، جبر دفاعی و امنیتی، بتوانیم با مطالعه مصادیق آنها به علت این تنوعات پی ببریم، احتمالاً خواهیم توانست به احکام و اصول لازم برای اقدامات عمرانی صحیح، در روستا در عصر حاضر، دست پیدا کنیم. بنابراین تلاش ما این است که رابطة علت و معلولی را در کالبد روستا و خانهها و فضاهای تشکیل دهندة آن بشناسیم و نه این که نمونههای متعدد و گوناگون از روستاها را گردهم آوریم. این قبیل تحقیقات را تحت عنوان گونهشناسی استانهای مختلف بعضاً دیگران انجام دادهاند و علیالاصول میباید برای تمامی سرزمین ایران انجام شود.
الف- عوامل مؤثر در شکلگیری کالبد روسوتا
به راستی این همه تنوع را کدام مجموعة از عوامل به وجود آورده است؟ آیا در شکل کلی مسکن و در معماری کالبد روستا، همه عوامل دخالت دارند؟ آیا نظریه جبرگرایان صحیح است و عواملی هستند که در معماری روستا نقش قطعی و تعیین کننده دارند؟ و بسیاری آیاهای دیگر. در ابتدای امر سعی میکنیم با یک بررسی جامع، نظری و گذرا پاسخی اولیه برای این نوع سؤالات داشته باشیم و سپس با توجه به مصادیق به ذکر جزئیات بپردازیم.
قبلاً از الگو صحبت کردیم و میدانیم که هر منطقهای در ارتباط با کلیة عوامل مشترکی که جامعه با آنها روبروست و به آنها عمل میکند، دارای الگوی خاص خودش میباشد. در گام اول باید بدانیم که یک جامعه روستائی در کدام مرحله از زندگی خود به سر میبرد، آیا انسان و دام، بدون هیچ نوع حایلی، هنوز در زیر یک سقف هستند و یا مرحله تفاوت
گذاری شروع شده و حایلی (مثل چپر، دیوار نئی، دیوار کوتاه سنگی و غیره) بین آنهاست و لذا بدانیم که آیا کارکرد هر فضا مشخص گردیده است؟ آیا جامعه روستائی از این مراحل پا فراتر گذاشته و انسان و دام در مکانهای جدا از هم هستند و هر بخشی از مسکن کارکرد مشخصی را پیدا کرده است و آیا بعضی از بخشهای مسکن و حتی فضاهای کالبد روستا کارکردهای چند منظوره دارند؟ آیا ساختمانهائی که دارای مشخصههای مذهبی و یا اجتماعی و یا هر دو میباشند، به دلیل داشتن ارزش نمادین خاص، در مقایسه با خانههای معمولی، با شکل کلی الگو متفاوت میباشد یا نه؟ این تفاوتها در کجاست، آیا در ابعاد است؟ در تزئینات است؟ یا در طریقه و شیوه معماری خاص است؟ آیا فضاهای عمومی روستا در رابطه با جنس و سن و کاربری و غیره از یکدیگر متمایز هستند؟ آیا مکان اجتماع زنانه، مکان اجتماع مردانه، مکان اجتماع کودکان و بازیهای آنها و غیره مشخص شدهاند؟ آیا مکان بازارهای هفتگی مشخص است و همیشه جای ثابتی دارد؟ و باز هم بسیاری آیاهای دیگر که پاسخ به آنها و طبقهبندی آنها منجر به کشف قانونمندیهای معماری روستائی میگردد.
برای آشنایی با عواملی که دارای نقش مهم در به وجود آمدن شکل کلی معماری روستایی هستند، لازم است با نظریههای مختلفی آشنا شویم که دربارة شکل کلی و معماری سکونتی و عللی به وجود آمدن آن ارائه شده است، تا موضوع روشنتر شود و شاید بتوان از این راه به نتایجی رسید. در ابتدای راه باید خاطر نشان کرد که یک بنا نشاندهندة کنشهای متقابل عوامل متعدد و رابطة پیچیدة آنهاست و اگر تنها یک عامل در به وجود آمدن شکل کلی مسکن و مجتمعهای مسکونی مهم تلقی شود و برای آن نقش بنیادی و جبری قائل گردیم (که بیشتر نظریههای ارائه شده در این قالب است)، همانطور که قبلاً نیز گفتهایم، در دام جبرگرائی گرفتار شده و راه به خطا رفتهایم. اکثر معماران و نیز آنهایی که به مطالعات جغرافیای انسانی اشتغال دارند، بطور گستردهای نقش مسلط و جبری آب و هوا و شرایط اقلیمی را در به وجود آمدن شکل کلی سکونتگاه پذیرفته و روی آن اصرار میورزند. آنها چنین بیان میکنند که اولین دغدغة خاطر انسان ابتدایی پیدا کردن جانپناه و سرپناه بوده است و در نتیجه، شرایط اقلیمی و آب و هوائی نقش مسلط و حتی تعیین کننده در شکل کلی مسکن، در قالب سرپناه و جانپناه، دارد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که مواد اولیهای که در محیط یافت میشوند نقش تعیین کننده در شکل کلی سکونتگاه دارند؛ احساس میشود که این نظریه هنوز هم تا اندازهای فکر بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول کرده است.
عدهای نیز نظام اجتماعی و نیاز مبرم به تأمین امنیت کل جامعه در مقابل بیگانگان و نظم و آرامش در امور اجتماعی رامطمح نظر قرار میدهند و شکل کلی سکونتگاه روستائی را در ارتباط با آن تشریح و توجیه میکنند و در این مورد به انگیزههای تدافعی، یعنی ظاهراً به روشنترین و ملموسترین انگیزهها متوسل میشوند.
عدهای نیز معتقدند که اقتصاد و صرفهجویی در شکل کلی سکونتگاه سنتی و بومی نقشی قاطع و تعیین کننده دارد. اینها عقیده دارند که در اقتصاد فقر، نهایت تلاش انسان برای بهرهبرداری دقیق و صحیح و صرفهجویانه از منابع تحت اختیار برای برآوری نیازهای بنیادین خودش است و لذا جائی برای گسترش و تجمل و الحاقات و اضافات در مسکن باقی نمیماند. لذا مسکن در این شرایط سادهترین و محقرترین و ابتدائیترین صورت خود را دارد. با افزایش تولید مازاد بر نیاز، بخشی از سرمایه به بصورت ثروت درمیآید و در خدمت رفاه قرار میگیرد و اثرات آن به صورت قطعی و تعیینکننده، روی شکل کلی مسکن، که یکی از ملموسترین و بارزترین نمادهای فرهنگی انسان است، ظاهر میگردد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که منظر عمومی و چشمانداز نقش تعیین کنندهای در روی شکل کلی سکونتگاه روستائی و معماری آن دارد. در جوامع روستائی و بومی اهمیت این موارد از طریق وابستگی افراد این جامعه به زمین مدلل شده است، حتی بعضیها این وابستگی را عجیب و «اسرارآمیز» تلقی کردهاند. وابستگی خاصی که آیندهنگریهای دقیقی را موجب شده و در پرتو این آیندهنگریها، زمین مسکونی از زمین زراعی و تولیدی متمایز گشته و خانهها در روی زمین مخصوصی استقرار یافتهاند که ناظر بر تمام چشمانداز طبیعت باشند. حاصل این آیندهنگریها، ثبات چشمانداز و سیمای عمومی روستا است. این مشخصه سنتی و این وابستگی به زمین (به قول بعضیها: اسرارآمیز) موجب شده که مردم این جوامع قرنها و نسلهای متمادی با تحمل تنگناها و دشواریهای فراوان در همین منطقه بمانند و هیچ نوع تغییری نیز در زندگی آنها پدید نیاید. اینها حتی تغییرات در ساخت کلی مسکن و مجتمع مسکونی را نیز، که از خارج به آنها تحمیل شده باشد، نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 102 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 2
مقدمه
مدتی بود دو روایت در ذهنم می چرخید: تفکر از یک سال عبادت، شصت سال عبادت، هزار سال عبادت و … برتر است و اکثر عبادت ابوذر رحمه ا.. علیه تفکر و عبرت گرفتن بود، در ابتدا با عرض معذرت از محضر مبارک اهل بیت علیهم السلام فکر کردم شاید فقط منظور بالا بردن مرتبه تفکر است ولی عملاً تفکر نمی تواند از عبادت بالاتر باشد، ولی نمی توانستم خودم را قانع کنم چون می دانستم عقل من قاصرتر از این است که بخواهد تفسیر روایت کند به هر صورت تصمیم گرفتم عملاً این کار را انجام دهم. عزم خویش را جزم کردم تا یک شب بجای نماز شب تفکر کنم، به اندازه یک رکعت یا دو رکعت نماز، وقتم بیهوده تلف شد، چون راستش نمی دانستم باید چه کنم، آنروزها هم در درس تلخیص المنطق به بحث و تفکر وارد شده بودیم.
این را یاد گرفته بودم که تفکر یعنی تبدیل مجهولات به معلومات از طریق مرتب کردن سرمایه های ذهنی و اطلاعات. به نظر می آمد مجهول ذهنم تفکر باشد، فلذا نمیتوانستم معلومات را درست کنار هم بچینم، در واقع معلومات من عبارت بودند از انواع عبادت … و بطور ساده تر می گفتم: « یعنی فکر کردن از نماز شب بالاتر است؟ چرا؟! … »
یک جای محاسبه ام غلط بود، کجا؟ نمی دانم! «باید فکر می کردم تا مسئله فکرکردن را که مجهول ذهنم بود به معلومات تبدیل کنم» و این خود جرقه ذهنم بود که باید از دست نمی دادم. پس فکر کردن خودش جزءمعلومات و سرمایه های ذهنی ام بود که باید برای حل مجهول بکار می بردم حالا بیشتر مساله برایم حل شده بود. این تفکر نبود که مجهول ذهنم بود بلکه باید مسئله عبادت خود را خودم می یافتم حالا دیگر فهمیده بودم که مشکل من در کلمه عبادت است، من عبادت را فقط شکل ظاهری آن در نظر می
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 2
گرفتم وگرنه اصل عبادت که همان بندگی بود در تفکر بیشتر به دست می آمد تا در امور دیگر و اصلاً جان عبادت همان تفکر بود.
احساس خجالت عجیبی به من دست داد. این نماز شب هایی که خواندهام … این روزه ها، این نمازها و این عبادت ها را چگونه بدون تفکر انجام داده ام در حالی که حقیقتاً حرارت خجالت را در صورت و پیشانی و پشت گردن و حتی بازوها و کف دستهایم احساس می کردم، جزیره چشمانم را اشک فرا گرفت، آرام چشمهایم را بستم و بالاخره زمزمه کردم:
«استغفرالله ربی و اتوب علیه». صدای اذان صبح از پشت بلندگوی خوابگاه گوش دلم را نوازش می داد و این در حالی بود که شیرین ترین و مفیدترین نماز شب یا عبادتم را به لطف خدا و توام با تفکر به پایان رسانده بودم.
الهی! العوف!
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 3
کلیات تحقیق
تبیین موضوع
پیشینه تحقیق
ضرورت و اهمیت تحقیق
روش تحقیق
پرسشهای تحقیق
مراحل تحقیق
محدودیتها و مشکلات
تبیین موضوع
انسان به دلیل وجود نیروی مرموز و فیر قابل لمس از سایر موجودات طبیعی برتری یافته و در هاله ای از زیبایی قرار گرفته که این نیرو نیروی تفکر و اندیشه اوست.
طبیعت، زیبایی غیر قابل انکار خودش را دارد و هیچ کس منکر چنین چیزی نیست، ولی در بین تمام پدیده های طبیعی، انسان گل سرسبد موجودات است که این جز مرهون اندیشه او نیست.
انسان بوسیله تفکر و تدبر از سایر حیوانات دیگر برتری یافته و این فقط به خاطر اندیشه اوست.
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 5
بسیاری از ما به شنیدن نکته هایی مانند: باید فکرمان را بکار بیاندازیم، باید چشمهای خود را باز نگه داریم و کورکورانه از دیگران پیروی نکنیم، عادت کرده ایم. ما در فرهنگی آزاد متولد شده ایم. ما با مردمی زندگی کرده ایم که به ارزش فرد ایمان دارند، ما نمی خواهیم تحت فشار واقع شویم یا مسیر زندگی ما را دیگران انتخاب کنند.
محور اساسی تربیت و تفکر، پرورش فکری در افراد تلقی می شود و وسیله اصلی تربیت و تفکر، آموزش است. کار فکری و فعالیت فرهنگی در هر حرکتی از خود جای بخصوص و مقام و منزلتی ویژه دارد، بخصوص در حرکت و قیام اسلامی که هدف آن اعتلای کلمه خدا، و پخش و نشر دین مقدس اسلام در پهنه گیتی بوده و اسلام می خواهد عالم بشریت را به راه فلاح و رستگاری دنیا و آخرت راهنمایی و هدایت کند.
اسلام، دینی است مقدس که پیروانش را به تفکر صحیح دعوت می کند برای اصلاح آنان در امر دینشان به تربیت صحیح دینی. مسلماًَ در دنیای معاصر هر جامعه ای می خواهد برای اندیشه و باورهای اعتقادی خویش کار و فعالیتی را انجام دهد و در این مسیر سرمایه گذاری می کند.
حال که تمامی ملل اینگونه برای رشد فکری تلاش می کنند، پس ما نمی توانیم کار تفکر و رشد فکری را در جهت تربیت صحیح اسلامی، بخصوص در نسل جوان در کشورهای اسلامی منکر شویم. در صورتیکه امروزه مسلمانان در شرایطی قرار دارند که هجوم فرهنگ بیگانگان در کشورهای اسلامی از هر زمانی بارزتر و روشن تر به چشم خورده و احساس می شود و ارزش مبارزه فکری و اعتقادی و بالا بردن آن برای تربیت هر چه بهتر، کمتر از جنگ نظامی نیست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 78 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
پیشگفتار
هنرمندان ما به ویژه معماران معتقد بودند که تقلید خوب به ابتکار بد ترجیح دارد و بدون هیچ تعصبی همیشه از پیشرفتهترین تکنیکهای جهان از هر کجا و از هر کس که بود بهره میگرفتند. اما چنین نبود که هر پدیدهای را به همان گونه که هست بی هیچ کم وکاست بپذیرند و آنچه را که برای کشورمان مناسب میدانستند به گفته خودشان استرلیزه میکردند. چیزهای زائد را میکاستند و آنچه را که کم داشت به آن میافزودند و آن را چنان پرداخته و پیراسته میکردند که گویی همیشه ایرانی بوده است. منجمله هنگامی که یک دسته از آریاییها از شمال غرب ایران به سوی جنوب روانه شدند و چند گاهی در قفقاز و سپس در آذربایجان و کرمانشاه نشیمن داشتند و در پایان خود را به خوزستان و فارس رساندند و نام خود را به این استان دادند، با خود معماری مرسوم شمال را به جنوب آوردند و در خوزستان ساختمانهایی را بنیاد کردند که در شمال پرداخته شده بود. پیداست چنین ساختمانهای سردسیری هرگز به کار گرمسیر نمیآمد. آپادانا در در شوش که بنیادش بر پایههای باربر سنگی بود با اسپریهای (دیوارهای جدا کننده) خشتی به بسترهای دست کم 5 متر پوشاندند و به این ترتیب از نفوذ گرمای سوزنده به درون ساختمان پیشگیری کردند. این کار را پنامسازی میگفتند. پنام که درست در برابر عایق است چه عایق حرارتی و چه صوتی و چه رطوبتی، همیشه در کنار معماری ایران یکی از کاراترین تدبیرها بوده است. مثلاً در خانههای کاشان، یزد، جهرم و دیگر شهرستانها و روستاهایی که در تابستان به شدت گرم و در زمستان سرد بود، به یاری این پنامها، زیستگاهی بسیار مناسب فراهم میآورند. مثلاً در یک خانه یزدی میان در و پنجرهها را تیغهای به عرض 13/0 عمق 6/0 و ارتفاع نزدیک به 5 متر میگذاشتند. این تیغهها را که آفتابشکن مینامیدند نمیگذاشت که
2
آفتاب یک ساعت صبح تابستان به درون اتاق راه یابد و پوشش را به دو پوسته میکردند و در دهانههای کوچک با طاقهای دو پوسته میان تهی و در دهانههای بزرگ نیز همچنین کاری میکردند که گرمای تابستان و سرمای زمستان هرگز نمیتوانست از بام به درون اتاق راه یابد و بدین گونه زیستگاهی فراهم میکردند که در تابستان، زمستان، پائیز و بهار هوایی خوش داشته باشد. بدین ترتیب بدون اینکه زحمت تغییر چهره بعضی از ساختمانها را در اقلیمهای گوناگون ملحوظ دارند، رعایت اقلیم را به نحوه بسیار آسوده میکردند.
در شهرسازی ایران به دو چیز اهمیت فوقالعاده میدادند. یکی «رون» دیگری «پنان». رون یا جهت در ایران سه گونه است، به این ترتیب که یک شش ضلعی دو به دو را که رو به روی هم قرار داشته باشند به هم متصل می کردند و سه رون به وجود میآمد. نخست «رون راسته» که از شمال شرقی به جنوب غربی کشیده میشد و دیگری «رون اصفهان» که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده میشد و دیگری «رون کرمانی» که تقریباً شرقی و غربی بود. شهرهای دیگر مانند کاشان، شهر ری، یزد و تبریز و چند شهر دیگر رون راسته داشته و اصفهان و چند شهر فارس رون اصفهانی و کرمان و همدان و چند شهر آذربایجان غربی رون کرمانی داشتند. بدین ترتیب ساختمانها خود به خود طوری قرار میگرفتند که تابستان و زمستان خوشی داشت.
3
4
مقدمه
در کشور پهناور ایران با مناطق اقلیمی متفاوت و شرایط متغیر آب و هوایی در فصول مختلف سال، معماری سنتی ایران راه حلها و شیوههای منطقی و مناسب جهت فراهم نمودن شرایط آسایش انسان ابداع و ارائه نموده است. در مملکتی که در قسمت اعظم فلات مرکزی آن در بیش از نیمی از سال قطرههای باران نمیبارد و تهیه و حفظ آب شیرین از معضلات همیشگی مردم این نواحی بوده و در سواحل دریای خزر با حدد دو متر بارندگی سالیانه و رطوبت بالای 80% در اکثر اوقات سال که فعالیت و تحرک را از انسان سلب میکند و همچنین در سواحل جنوبی کشور که «شمسالدین مقدسی» (جغرافیدان و سیاح معروف عرب و مؤلف کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم») در قرن چهارم هجری، آنجا را از لحاظ شدت گرما، دروازه جهنم نامیده و بالأخره در نواحی کوهستانی که برف و سرمای شدید محل زندگی در زمستانهای طولانی این منطقه است، مشاهده میکنیم که معماری سنتی این مرز و بوم به لحاظ تجربه چند هزار ساله، اصول و روشهایی ابداع نموده که بدون استفاده از وسایل مکانیکی، شرایط زیست محیطی ساختمانها را در مناطق مختلف آب و هوایی به شرایط آسایش انسان تا حد ممکن نزدیک کردهاند. تا همین 3 الی چهار سال قبل بود که بنایان و معماران در مناطق مختلف اقلیمی ایران، جهت اصل ساختمان را رو به جنوب و یا باد مناسب میساختند. اهالی پایتخت مانند بسیاری از شهرنشینان و روستائیان در این کشور، در شبهای فصل تابستان به لحاظ از استفاده از برودت نسبی آسمان شب، بستر بر روی بام پهن میکردند و در آنجا میخوابیدند. در طی بعد از ظهرهای گرم این فصل، در زیرزمین استراحت مینمودند. بر روی ایوانهای رو به جنوب حصیری می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 140 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهداف تحقیق
اهمیت موضوع تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف واژه ها واصطلاحات
موانع ومحدودیت های تحقیق
1
1
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهداف تحقیق
اهمیت موضوع تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف واژه ها واصطلاحات
موانع ومحدودیت های تحقیق
1
2
مقدمه :
شاید برای عده ای تصور اینکه بتوان در مدرسه ای از تشویق استفاده کرد کمی دشواراست اما واقعیت این است که می توان در سنگر مدارس شاهد حضور با شکوه معلمان وشاگردانی بود که با سرمایه از محبت وچهره های متبسم ومصصم در تلاش هستند که در کارهای خود موفق بوده اند. پس باید رنگ مدرسه ای یادآور زیبائیها ونیکوئیها باشد. چرا که هم انسانها بالاخص نوجوانان محبت پذیر می باشند. ولذا نیاز به محبت از اساسی ترین نیازهای هر انسان می باشد. تشویق نیروها واستعدادهای دانش آموزان را به کار می اندازد واستقامت آنها را در کارها زیاد می کند وموجبات سرعت در کارهای بدنی را فراهم می کند ودر کارهای فکری موجب سعی وکوشش بیشتری می گردد
1
3
احمد بهشتی – مجله تربیت شماره (2) سال هشتم – ص 13
. تشویق وتقویت رفتار مثبت کودکان سبب شکل گیری عادات مطلوب در آنان می شود. به عبارت دیگر از آنجا که از طریق رفتارهای تشویق آمیز کلامی وغیر کلامی مادی وعنوی فردی وگروهی مستقیم وغیر مستقیم مربی بیش از هر چیز به یک نیاز هم نوجوانان یعنی نیاز به محبت متعلق وتوجه پاسخ داده می شود.
ما شاهد بیشترین مؤثرترین وپایدارترین اثر در رفتار آنان هستیم در حالی که وقتی دانش آموزی را تنبیه می کنیمن نه تنها به هیچ یک از نیازهای خطری واساسی او پاسخ نمی دهیم بلکه تعادل حیاتی اش را برهم زده او را با تجربه ناخوش آیندی که همواره ازآن گریز دارد مواجه می کنیم ولو اینکه بطور موقت رفتار مطلوب آن را کنترل کرده باشیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تنوع سیمای روستاها
نگاهی گذرا به سیمای روستاهای ایران گویای تنوع بسیار در میان آنهاست. در جایی روستا بافت به هم پیچیدهای از خانههائی است که به صورت پلکانی بر دامنه شیب کوه قرار گرفتهاند. این نوع روستاها را اغلب در مناطق کوهستانی میبینیم. در جای دیگر خانههای روستا در دل کوهها کنده شده و خطوط ارتباطی دشوار و پیچیدهای آنها را به یکدیگر مربوط میسازد، چون روستای کندوان در آذربایجان و میمند در کرمان... در جای دیگر، روستا قلعة دفاعی مستحکم برج و بارو داری است که خانهها در درون آن به هم تنیده شدهاند. این نوع روستاها را در نواحی مرکزی ایران و در میان دشتها مشاهده میکنیم؛ در ناحیهای دیگر از ایران، روستا مجموعهای از خانههای منفرد است که در میان کشتزارها پراکنده شدهاند. نمونه این روستاها در نواحی ساحلی دریای خزر به وفور مشاهده میشود.
سقف و بام ساختمانهای روستاها نیز در هر یک از نواحی ایران با ناحیة دیگر آن متفاوت است؛ در جائی بامهای خانهها یا گنبدی است و یا گهوارهای (طاق آهنگ)، ساخته شده از خشت و گل و پوشیده شده از اندود کاهگل، چون نواحی مرکزی و دشتی و حاشیههای کویر. در جائی دیگر سقفها تیر پوش، مستوی و پوشیده از کاهگل است مثل اکثر جاهای ایران که تنوع مصالح امکان اجرای هر نوع فنی را فراهم میکند؛ و در جای دیگر سقفها شیبدار، تخته پوش، سفال پوش، گالیپوش کولش پوش و غیره است. این نوع خانهها را اکثراً در نقاط جنگلی و پرباران مثل نواحی جنگلهای شمال و غرب ایران میبینیم.
دیوارها و جداکنندههای ساختمانهای روستاهای نواحی گوناگون ایران نیز از تنوع خاصی برخوردارند؛ در جائی دیوارها خشتی و قطور با ملات گل است، در جائی دیوارها سنگی هستند با ملات یا بدون ملات و خشکه چین؛ در جائی دیوارها را شبکهای از تیرهای نازک تشکیل میدهند و بین آنها با ِگل پر میشود؛ در جائی دیگر دیوارها از تیرهای قطور روی هم سوار شده تشکیل میگردند.
در طرح و شکل کلی خانهها و واحدهای ساختمانی روستاهای نواحی متفاوت ایران نیز با چنین تنوعی رو در رو هستیم؛ در جائی ساختار باز حاکم است و خانهها عیان و در دید عام و در جائی دیگر ساختار بسته به کل روستا سایه انداخته و خانهها در درون چهار دیواری حیاط
ها محصور هستند و همه چیز از نظرها پنهان است. در جائی طرح کلی خانه بسیار ساده است و از دو یا سه اتاق مستطیلی تشکیل شده که به هم تکیه دادهاند؛ در جای دیگر فضاهای خانه به گرد یک حیاط مرکزی حلقه زده و احیاناً در دو طبقه قرار گرفتهاند؛ در جائی دیگر محوطه خانه بیشتر به قطعهای از بیابان میماند که احیاناً با دیواری کوتاه و چینهای محصور شده و فضاهای خانه ظاهراً بطور نامنظم و جدا از هم در بخشهائی از این محوطه سر برافراشتهاند.
همین مرور بسیار ساده و گذرا بیانگر تنوع بسیار در معماری روستائی سرزمین ایران است. ولی سؤال بنیادی در اینجاست که علت این همه تنوع چیست؟ اگر بدون آن که در دام جبرگرائی (یا به قول فرنگیها دترمینیسم) بیفتیم، مثل جبر جغرافیایی، جبر اقتصادی، جبر دفاعی و امنیتی، بتوانیم با مطالعه مصادیق آنها به علت این تنوعات پی ببریم، احتمالاً خواهیم توانست به احکام و اصول لازم برای اقدامات عمرانی صحیح، در روستا در عصر حاضر، دست پیدا کنیم. بنابراین تلاش ما این است که رابطة علت و معلولی را در کالبد روستا و خانهها و فضاهای تشکیل دهندة آن بشناسیم و نه این که نمونههای متعدد و گوناگون از روستاها را گردهم آوریم. این قبیل تحقیقات را تحت عنوان گونهشناسی استانهای مختلف بعضاً دیگران انجام دادهاند و علیالاصول میباید برای تمامی سرزمین ایران انجام شود.
الف- عوامل مؤثر در شکلگیری کالبد روسوتا
به راستی این همه تنوع را کدام مجموعة از عوامل به وجود آورده است؟ آیا در شکل کلی مسکن و در معماری کالبد روستا، همه عوامل دخالت دارند؟ آیا نظریه جبرگرایان صحیح است و عواملی هستند که در معماری روستا نقش قطعی و تعیین کننده دارند؟ و بسیاری آیاهای دیگر. در ابتدای امر سعی میکنیم با یک بررسی جامع، نظری و گذرا پاسخی اولیه برای این نوع سؤالات داشته باشیم و سپس با توجه به مصادیق به ذکر جزئیات بپردازیم.
قبلاً از الگو صحبت کردیم و میدانیم که هر منطقهای در ارتباط با کلیة عوامل مشترکی که جامعه با آنها روبروست و به آنها عمل میکند، دارای الگوی خاص خودش میباشد. در گام اول باید بدانیم که یک جامعه روستائی در کدام مرحله از زندگی خود به سر میبرد، آیا انسان و دام، بدون هیچ نوع حایلی، هنوز در زیر یک سقف هستند و یا مرحله تفاوت
گذاری شروع شده و حایلی (مثل چپر، دیوار نئی، دیوار کوتاه سنگی و غیره) بین آنهاست و لذا بدانیم که آیا کارکرد هر فضا مشخص گردیده است؟ آیا جامعه روستائی از این مراحل پا فراتر گذاشته و انسان و دام در مکانهای جدا از هم هستند و هر بخشی از مسکن کارکرد مشخصی را پیدا کرده است و آیا بعضی از بخشهای مسکن و حتی فضاهای کالبد روستا کارکردهای چند منظوره دارند؟ آیا ساختمانهائی که دارای مشخصههای مذهبی و یا اجتماعی و یا هر دو میباشند، به دلیل داشتن ارزش نمادین خاص، در مقایسه با خانههای معمولی، با شکل کلی الگو متفاوت میباشد یا نه؟ این تفاوتها در کجاست، آیا در ابعاد است؟ در تزئینات است؟ یا در طریقه و شیوه معماری خاص است؟ آیا فضاهای عمومی روستا در رابطه با جنس و سن و کاربری و غیره از یکدیگر متمایز هستند؟ آیا مکان اجتماع زنانه، مکان اجتماع مردانه، مکان اجتماع کودکان و بازیهای آنها و غیره مشخص شدهاند؟ آیا مکان بازارهای هفتگی مشخص است و همیشه جای ثابتی دارد؟ و باز هم بسیاری آیاهای دیگر که پاسخ به آنها و طبقهبندی آنها منجر به کشف قانونمندیهای معماری روستائی میگردد.
برای آشنایی با عواملی که دارای نقش مهم در به وجود آمدن شکل کلی معماری روستایی هستند، لازم است با نظریههای مختلفی آشنا شویم که دربارة شکل کلی و معماری سکونتی و عللی به وجود آمدن آن ارائه شده است، تا موضوع روشنتر شود و شاید بتوان از این راه به نتایجی رسید. در ابتدای راه باید خاطر نشان کرد که یک بنا نشاندهندة کنشهای متقابل عوامل متعدد و رابطة پیچیدة آنهاست و اگر تنها یک عامل در به وجود آمدن شکل کلی مسکن و مجتمعهای مسکونی مهم تلقی شود و برای آن نقش بنیادی و جبری قائل گردیم (که بیشتر نظریههای ارائه شده در این قالب است)، همانطور که قبلاً نیز گفتهایم، در دام جبرگرائی گرفتار شده و راه به خطا رفتهایم. اکثر معماران و نیز آنهایی که به مطالعات جغرافیای انسانی اشتغال دارند، بطور گستردهای نقش مسلط و جبری آب و هوا و شرایط اقلیمی را در به وجود آمدن شکل کلی سکونتگاه پذیرفته و روی آن اصرار میورزند. آنها چنین بیان میکنند که اولین دغدغة خاطر انسان ابتدایی پیدا کردن جانپناه و سرپناه بوده است و در نتیجه، شرایط اقلیمی و آب و هوائی نقش مسلط و حتی تعیین کننده در شکل کلی مسکن، در قالب سرپناه و جانپناه، دارد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که مواد اولیهای که در محیط یافت میشوند نقش تعیین کننده در شکل کلی سکونتگاه دارند؛ احساس میشود که این نظریه هنوز هم تا اندازهای فکر بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول کرده است.
عدهای نیز نظام اجتماعی و نیاز مبرم به تأمین امنیت کل جامعه در مقابل بیگانگان و نظم و آرامش در امور اجتماعی رامطمح نظر قرار میدهند و شکل کلی سکونتگاه روستائی را در ارتباط با آن تشریح و توجیه میکنند و در این مورد به انگیزههای تدافعی، یعنی ظاهراً به روشنترین و ملموسترین انگیزهها متوسل میشوند.
عدهای نیز معتقدند که اقتصاد و صرفهجویی در شکل کلی سکونتگاه سنتی و بومی نقشی قاطع و تعیین کننده دارد. اینها عقیده دارند که در اقتصاد فقر، نهایت تلاش انسان برای بهرهبرداری دقیق و صحیح و صرفهجویانه از منابع تحت اختیار برای برآوری نیازهای بنیادین خودش است و لذا جائی برای گسترش و تجمل و الحاقات و اضافات در مسکن باقی نمیماند. لذا مسکن در این شرایط سادهترین و محقرترین و ابتدائیترین صورت خود را دارد. با افزایش تولید مازاد بر نیاز، بخشی از سرمایه به بصورت ثروت درمیآید و در خدمت رفاه قرار میگیرد و اثرات آن به صورت قطعی و تعیینکننده، روی شکل کلی مسکن، که یکی از ملموسترین و بارزترین نمادهای فرهنگی انسان است، ظاهر میگردد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که منظر عمومی و چشمانداز نقش تعیین کنندهای در روی شکل کلی سکونتگاه روستائی و معماری آن دارد. در جوامع روستائی و بومی اهمیت این موارد از طریق وابستگی افراد این جامعه به زمین مدلل شده است، حتی بعضیها این وابستگی را عجیب و «اسرارآمیز» تلقی کردهاند. وابستگی خاصی که آیندهنگریهای دقیقی را موجب شده و در پرتو این آیندهنگریها، زمین مسکونی از زمین زراعی و تولیدی متمایز گشته و خانهها در روی زمین مخصوصی استقرار یافتهاند که ناظر بر تمام چشمانداز طبیعت باشند. حاصل این آیندهنگریها، ثبات چشمانداز و سیمای عمومی روستا است. این مشخصه سنتی و این وابستگی به زمین (به قول بعضیها: اسرارآمیز) موجب شده که مردم این جوامع قرنها و نسلهای متمادی با تحمل تنگناها و دشواریهای فراوان در همین منطقه بمانند و هیچ نوع تغییری نیز در زندگی آنها پدید نیاید. اینها حتی تغییرات در ساخت کلی مسکن و مجتمع مسکونی را نیز، که از خارج به آنها تحمیل شده باشد، نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 102 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 2
مقدمه
مدتی بود دو روایت در ذهنم می چرخید: تفکر از یک سال عبادت، شصت سال عبادت، هزار سال عبادت و … برتر است و اکثر عبادت ابوذر رحمه ا.. علیه تفکر و عبرت گرفتن بود، در ابتدا با عرض معذرت از محضر مبارک اهل بیت علیهم السلام فکر کردم شاید فقط منظور بالا بردن مرتبه تفکر است ولی عملاً تفکر نمی تواند از عبادت بالاتر باشد، ولی نمی توانستم خودم را قانع کنم چون می دانستم عقل من قاصرتر از این است که بخواهد تفسیر روایت کند به هر صورت تصمیم گرفتم عملاً این کار را انجام دهم. عزم خویش را جزم کردم تا یک شب بجای نماز شب تفکر کنم، به اندازه یک رکعت یا دو رکعت نماز، وقتم بیهوده تلف شد، چون راستش نمی دانستم باید چه کنم، آنروزها هم در درس تلخیص المنطق به بحث و تفکر وارد شده بودیم.
این را یاد گرفته بودم که تفکر یعنی تبدیل مجهولات به معلومات از طریق مرتب کردن سرمایه های ذهنی و اطلاعات. به نظر می آمد مجهول ذهنم تفکر باشد، فلذا نمیتوانستم معلومات را درست کنار هم بچینم، در واقع معلومات من عبارت بودند از انواع عبادت … و بطور ساده تر می گفتم: « یعنی فکر کردن از نماز شب بالاتر است؟ چرا؟! … »
یک جای محاسبه ام غلط بود، کجا؟ نمی دانم! «باید فکر می کردم تا مسئله فکرکردن را که مجهول ذهنم بود به معلومات تبدیل کنم» و این خود جرقه ذهنم بود که باید از دست نمی دادم. پس فکر کردن خودش جزءمعلومات و سرمایه های ذهنی ام بود که باید برای حل مجهول بکار می بردم حالا بیشتر مساله برایم حل شده بود. این تفکر نبود که مجهول ذهنم بود بلکه باید مسئله عبادت خود را خودم می یافتم حالا دیگر فهمیده بودم که مشکل من در کلمه عبادت است، من عبادت را فقط شکل ظاهری آن در نظر می
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 2
گرفتم وگرنه اصل عبادت که همان بندگی بود در تفکر بیشتر به دست می آمد تا در امور دیگر و اصلاً جان عبادت همان تفکر بود.
احساس خجالت عجیبی به من دست داد. این نماز شب هایی که خواندهام … این روزه ها، این نمازها و این عبادت ها را چگونه بدون تفکر انجام داده ام در حالی که حقیقتاً حرارت خجالت را در صورت و پیشانی و پشت گردن و حتی بازوها و کف دستهایم احساس می کردم، جزیره چشمانم را اشک فرا گرفت، آرام چشمهایم را بستم و بالاخره زمزمه کردم:
«استغفرالله ربی و اتوب علیه». صدای اذان صبح از پشت بلندگوی خوابگاه گوش دلم را نوازش می داد و این در حالی بود که شیرین ترین و مفیدترین نماز شب یا عبادتم را به لطف خدا و توام با تفکر به پایان رسانده بودم.
الهی! العوف!
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 3
کلیات تحقیق
تبیین موضوع
پیشینه تحقیق
ضرورت و اهمیت تحقیق
روش تحقیق
پرسشهای تحقیق
مراحل تحقیق
محدودیتها و مشکلات
تبیین موضوع
انسان به دلیل وجود نیروی مرموز و فیر قابل لمس از سایر موجودات طبیعی برتری یافته و در هاله ای از زیبایی قرار گرفته که این نیرو نیروی تفکر و اندیشه اوست.
طبیعت، زیبایی غیر قابل انکار خودش را دارد و هیچ کس منکر چنین چیزی نیست، ولی در بین تمام پدیده های طبیعی، انسان گل سرسبد موجودات است که این جز مرهون اندیشه او نیست.
انسان بوسیله تفکر و تدبر از سایر حیوانات دیگر برتری یافته و این فقط به خاطر اندیشه اوست.
تفکر از دیدگاه آیات و روایات صفحه 5
بسیاری از ما به شنیدن نکته هایی مانند: باید فکرمان را بکار بیاندازیم، باید چشمهای خود را باز نگه داریم و کورکورانه از دیگران پیروی نکنیم، عادت کرده ایم. ما در فرهنگی آزاد متولد شده ایم. ما با مردمی زندگی کرده ایم که به ارزش فرد ایمان دارند، ما نمی خواهیم تحت فشار واقع شویم یا مسیر زندگی ما را دیگران انتخاب کنند.
محور اساسی تربیت و تفکر، پرورش فکری در افراد تلقی می شود و وسیله اصلی تربیت و تفکر، آموزش است. کار فکری و فعالیت فرهنگی در هر حرکتی از خود جای بخصوص و مقام و منزلتی ویژه دارد، بخصوص در حرکت و قیام اسلامی که هدف آن اعتلای کلمه خدا، و پخش و نشر دین مقدس اسلام در پهنه گیتی بوده و اسلام می خواهد عالم بشریت را به راه فلاح و رستگاری دنیا و آخرت راهنمایی و هدایت کند.
اسلام، دینی است مقدس که پیروانش را به تفکر صحیح دعوت می کند برای اصلاح آنان در امر دینشان به تربیت صحیح دینی. مسلماًَ در دنیای معاصر هر جامعه ای می خواهد برای اندیشه و باورهای اعتقادی خویش کار و فعالیتی را انجام دهد و در این مسیر سرمایه گذاری می کند.
حال که تمامی ملل اینگونه برای رشد فکری تلاش می کنند، پس ما نمی توانیم کار تفکر و رشد فکری را در جهت تربیت صحیح اسلامی، بخصوص در نسل جوان در کشورهای اسلامی منکر شویم. در صورتیکه امروزه مسلمانان در شرایطی قرار دارند که هجوم فرهنگ بیگانگان در کشورهای اسلامی از هر زمانی بارزتر و روشن تر به چشم خورده و احساس می شود و ارزش مبارزه فکری و اعتقادی و بالا بردن آن برای تربیت هر چه بهتر، کمتر از جنگ نظامی نیست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 78 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
پیشگفتار
هنرمندان ما به ویژه معماران معتقد بودند که تقلید خوب به ابتکار بد ترجیح دارد و بدون هیچ تعصبی همیشه از پیشرفتهترین تکنیکهای جهان از هر کجا و از هر کس که بود بهره میگرفتند. اما چنین نبود که هر پدیدهای را به همان گونه که هست بی هیچ کم وکاست بپذیرند و آنچه را که برای کشورمان مناسب میدانستند به گفته خودشان استرلیزه میکردند. چیزهای زائد را میکاستند و آنچه را که کم داشت به آن میافزودند و آن را چنان پرداخته و پیراسته میکردند که گویی همیشه ایرانی بوده است. منجمله هنگامی که یک دسته از آریاییها از شمال غرب ایران به سوی جنوب روانه شدند و چند گاهی در قفقاز و سپس در آذربایجان و کرمانشاه نشیمن داشتند و در پایان خود را به خوزستان و فارس رساندند و نام خود را به این استان دادند، با خود معماری مرسوم شمال را به جنوب آوردند و در خوزستان ساختمانهایی را بنیاد کردند که در شمال پرداخته شده بود. پیداست چنین ساختمانهای سردسیری هرگز به کار گرمسیر نمیآمد. آپادانا در در شوش که بنیادش بر پایههای باربر سنگی بود با اسپریهای (دیوارهای جدا کننده) خشتی به بسترهای دست کم 5 متر پوشاندند و به این ترتیب از نفوذ گرمای سوزنده به درون ساختمان پیشگیری کردند. این کار را پنامسازی میگفتند. پنام که درست در برابر عایق است چه عایق حرارتی و چه صوتی و چه رطوبتی، همیشه در کنار معماری ایران یکی از کاراترین تدبیرها بوده است. مثلاً در خانههای کاشان، یزد، جهرم و دیگر شهرستانها و روستاهایی که در تابستان به شدت گرم و در زمستان سرد بود، به یاری این پنامها، زیستگاهی بسیار مناسب فراهم میآورند. مثلاً در یک خانه یزدی میان در و پنجرهها را تیغهای به عرض 13/0 عمق 6/0 و ارتفاع نزدیک به 5 متر میگذاشتند. این تیغهها را که آفتابشکن مینامیدند نمیگذاشت که
2
آفتاب یک ساعت صبح تابستان به درون اتاق راه یابد و پوشش را به دو پوسته میکردند و در دهانههای کوچک با طاقهای دو پوسته میان تهی و در دهانههای بزرگ نیز همچنین کاری میکردند که گرمای تابستان و سرمای زمستان هرگز نمیتوانست از بام به درون اتاق راه یابد و بدین گونه زیستگاهی فراهم میکردند که در تابستان، زمستان، پائیز و بهار هوایی خوش داشته باشد. بدین ترتیب بدون اینکه زحمت تغییر چهره بعضی از ساختمانها را در اقلیمهای گوناگون ملحوظ دارند، رعایت اقلیم را به نحوه بسیار آسوده میکردند.
در شهرسازی ایران به دو چیز اهمیت فوقالعاده میدادند. یکی «رون» دیگری «پنان». رون یا جهت در ایران سه گونه است، به این ترتیب که یک شش ضلعی دو به دو را که رو به روی هم قرار داشته باشند به هم متصل می کردند و سه رون به وجود میآمد. نخست «رون راسته» که از شمال شرقی به جنوب غربی کشیده میشد و دیگری «رون اصفهان» که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده میشد و دیگری «رون کرمانی» که تقریباً شرقی و غربی بود. شهرهای دیگر مانند کاشان، شهر ری، یزد و تبریز و چند شهر دیگر رون راسته داشته و اصفهان و چند شهر فارس رون اصفهانی و کرمان و همدان و چند شهر آذربایجان غربی رون کرمانی داشتند. بدین ترتیب ساختمانها خود به خود طوری قرار میگرفتند که تابستان و زمستان خوشی داشت.
3
4
مقدمه
در کشور پهناور ایران با مناطق اقلیمی متفاوت و شرایط متغیر آب و هوایی در فصول مختلف سال، معماری سنتی ایران راه حلها و شیوههای منطقی و مناسب جهت فراهم نمودن شرایط آسایش انسان ابداع و ارائه نموده است. در مملکتی که در قسمت اعظم فلات مرکزی آن در بیش از نیمی از سال قطرههای باران نمیبارد و تهیه و حفظ آب شیرین از معضلات همیشگی مردم این نواحی بوده و در سواحل دریای خزر با حدد دو متر بارندگی سالیانه و رطوبت بالای 80% در اکثر اوقات سال که فعالیت و تحرک را از انسان سلب میکند و همچنین در سواحل جنوبی کشور که «شمسالدین مقدسی» (جغرافیدان و سیاح معروف عرب و مؤلف کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم») در قرن چهارم هجری، آنجا را از لحاظ شدت گرما، دروازه جهنم نامیده و بالأخره در نواحی کوهستانی که برف و سرمای شدید محل زندگی در زمستانهای طولانی این منطقه است، مشاهده میکنیم که معماری سنتی این مرز و بوم به لحاظ تجربه چند هزار ساله، اصول و روشهایی ابداع نموده که بدون استفاده از وسایل مکانیکی، شرایط زیست محیطی ساختمانها را در مناطق مختلف آب و هوایی به شرایط آسایش انسان تا حد ممکن نزدیک کردهاند. تا همین 3 الی چهار سال قبل بود که بنایان و معماران در مناطق مختلف اقلیمی ایران، جهت اصل ساختمان را رو به جنوب و یا باد مناسب میساختند. اهالی پایتخت مانند بسیاری از شهرنشینان و روستائیان در این کشور، در شبهای فصل تابستان به لحاظ از استفاده از برودت نسبی آسمان شب، بستر بر روی بام پهن میکردند و در آنجا میخوابیدند. در طی بعد از ظهرهای گرم این فصل، در زیرزمین استراحت مینمودند. بر روی ایوانهای رو به جنوب حصیری می