لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 118 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
رابطه بین تنوع اجتماعی و گیاهان غیر بومی : دلیل یا پیامد تهاجم
مقدمه
تنوع بیولوژیکی متریک بهتر کننده مدرن است که از طریق آن سلامت ، و ویژگیهای جوامع و اکوسیستم ها در سر تا سر جهان ارزیابی می شود . تنوع ، قبلا شامل مناطق مربوط به حفاظت ویژه که دلالت بر این دارد که جلوگیری از تهدیدها علیه تنوع زیستی یک عمل قانونی و جبرانی است . هر چند که بزرگترین تهدیدات برای تنوع بیولوژیکی معمولا نتیجه مستقیم یا غیر مستقیم از دست دادن زیستگاه و فروپاشی است . و هجوم بیولوژیکی نیز به دنبال آن خواهد بود . علیرغم اهمیت بالای این مسئله ، دانش ما از روابط بین هجوم و تنوع گیاهی تقریبا در شروع کار خود است .
هجوم به اجتماعات زمینی توسط گیاهان غیر بومی یکی از مهمترین نگرانی های اکولارایت ها و مدیران منابع طبیعی است . سرعت بالای حرکت با برنامه و بدون برنامه گونه ها در سر تا سر جهان و میزان بالای آشفتگی ، گیاهان غیر بومی را به یکی از گسترده ترین مؤلفه های گیاهان محلی تبدیل کرده است . به علاوه ، گونه های غیر بومی محدوده وسیعی از انواع اجتماعات را تحت پوشش دارد و بعضی وقت ها بر گیاهان محلی نیز تسلط می یابد . هجومات هر دو سیستم طبیعی و کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث مشکلات مالی و به همان اندازه بیولوژیکی در مناطق دچار تهاجم سنگینی شده اند می شود . در حالیکه در مورد مشکلاتی که گیاهان مهاجم ایجاد
می کنند ، آگاهی لازم و کافی به دست می آید ولی هنوز میزان تاثیر بر اجتماعات معلوم نیست . الگوی تکرار پذیر در اجتماعات گیاهی نشان از رابطه منفی بین تنوع ، مخصوصا زمانی از آن به عنوان غنی بودن گونه ها نام می برند و پوشش گیاهان غیر بومی
می دهد . این الگوی ساده توسط دو مکانیسم سطح – اجتماع که دلیل / پیامد را از هم جدا می کند ، قابل توضیح است و این خود دلیل / پیامد رابطه بین گوناگونی و تهاجم است . در اولین مکانیسم تنوع ، قابل هجوم بودن اجتماع گیاهان محلی را تنظیم میکند . و باعث رابطه تنوع و هجوم می شود . این نظر از اجتماع تئور
ی و عمل اکولوژیست ها طی چندین دهه گذشته که با التون ( Elton ) شروع و با کارهای تجربی ادامه یافته است . در مکانیسم دوم ، هجوم گیاهی باعث کاهش تنوع گیاهی از طریق عقب راندن سایر گونه ها از اجتماع محلی صورت می گیرد . تغییرات در تنوع ، در این چهارچوب نتیجه تهاجم است .
متاسفانه بیشتر مطالعات فقط هجوم را از نظر دلیل یا پیامد تحلیل کرده اند رابطه بین این دو نامعلوم مانده است . در حال حاضر ، رابطه بین هجوم گیاهان غیر بومی و تنوع توسط جابه جایی های محلی گونه ها توسط مهاجمین ، تفاوت ، هجوم پذیری نواحی در حال تغییر و یا ترکیبی از این دو است . در این فصل محدودیتهای چشم انداز رایج را بر هجوم را مشخص کرده و چهارچوب مفهومی را پیشنهاد می کند که از طریق آن نبودن طبیعت رابطه بین گوناگونی و هجوم را مشخص می سازد . این چهارچوب در نظر دارد تا مولفه های این رابطه را خلاصه کند تا از این طریق بتواند عمومی سازی سیستم و مهاجمین را انجام دهد و از این طریق اکولوژیکی از دلایل و پیامدهای هجوم را افزایش دهند . چندین مطالعه موردی انجام شده تا لزوم جدایی این دو چشم انداز متفاوت از هجوم گیاهی را نشان دهد .
مقیاس و هجوم اجتماعات گیاهی
قبل از اینکه رابطه بین گوناگونی و تهاجم بررسی شود لازم است که در ابتدا موضوع مقیاس مطرح شود . یک دیدگاه سلسله مراتبی از تهاجمات بیولوژیکی سه مقیاس تعیین کننده تهاجمات و تاثیر آنها در اجتماعات را پایه گزاری کرده است . سخت ترین مقیاس ، مقیاس منطقه ای و مخزن گونه ای مهاجم و ساکن را مشخص می سازد و میزان توانایی گونه ای در کنش متقابل را تعیین می کند . میزان متوسط ، که مربوط به چشم انداز است و مشخص میکند که کدام گونه در یک مخزن منطقه ی گسترده قادر به سکونت و
محل گزینی برای افزایش نوع خود کند و این بسته به توانایی و امکانات بیولوژیکی
دارد . ظریف ترین مقیاس از لحاظ علاقه مربوط به همسایگی است . مقیاسی که در آن گونه ها با یکدیگر واکنش نشان می دهند . کنش های متقابل موجب عملکرد متفاوت
گونه ها می شود و منجر به تشخیص چگونگی همسایگی می شود . در مقیاس اول ، گونه ها با هم در کنش باشند تا موجب توفیق در تهاجم یا تولید تاثیرات مربوط به تهاجم بکنند . بنابراین ، مناسب ترین مقیاس برای مطالعه رابطه گوناگونی / تهاجم باید از مقیاسی استفاده کرد که در آن ارگانیسم ها درون یک سیستم در حال کنش متقابل هستند .
مقیاس کنش متقابل به طور گسترده ای بسته به نوع سیستمی که مورد مطالعه قرار
می گیرد و واکنش متقابل درگیر درآن تغییر می کند درون دنیاهای بسیار کوچک با
مدل های مطالعه اجتماعات تحت هجوم تمام گونه ای درون این گروه ها با هم در کنش هستند . و یا حداقل پتانسیل کنش را دارند . این در تضاد با شرایط گروه های گیاهی زمینی است جایی که در آن واکنش ها در مقیاس همسایگی اتفاق می افتد . معمولا تنها گیاهان با ریشه های بلند و پیچ در پیچ پتانسیل چنین کنش هایی را دارند . برای مثال دو گیاه از گونه ای علفی وقتی به هم نزدیک هستند به شدت با هم رقابت میکنند ولی وقتی از هم حتی به اندازه یک متر نیز جدا می شوند بر روی هم اثری ندارند . به همین دلیل تعداد کل گونه های گیاهی در تمامی گروه باید هیچ رابطه ای بر تحت هجوم بودن کل گروه نداشته باشد . همچنین در مقیاس کوچکتر و ظریف تر در روابط بین اجتماعی از تنوع گیاهی ممکن است تعیین کننده تهاجم همسایگی باشد . چیزی که همسایگی را در یک سیستم خاصی می سازد باید مطابق با مقیاسی باشد که ارگانیسم ها در آن کنش متقابل دارند احتمالا از 2cm10 یا کمتر برای گیاهان کوچک و 2M50 برای درختان تنومند . درختان در سیستم های زمینی و اکوسیستم ها کاملا بی حرکت هستند و در کل به صورت محلی برای منابعی مثل نور و مواد غذایی در رقابت هستند این باعث می شود دگرگونی در محیط های رقابتی محلی گسترش یابد . حتی در مورد سایتهایی که توسط گونه های غیر بومی مورد هجوم قرار گرفته اند . این عدم تجانس کنش های متقابل توضیح می دهد که چرا تهاجمات گیاهی به ندرت ، به طور مستقیم باعث حذف گونه ها از تمام منطقه می شوند . گونه ها ممکن است به طور مستقیم از مناطق حذف شوند و تهاجم یکی از عوامل مستقیم در حذف این گونه هاست .
هنگامی که کنش های رقابتی بر ادبیات اکولوژیکی مهاجمین غالب می شود چندین مکانیسم مستقیم و غیر مستقیم وجود دارد که از طریق آنها گیاهان مهاجم می توانند در سکونت گاه جمعی با هم به کنش بپردازند . اینها شامل کنش های متقابل آملوپانیک ، مبارزات به هم پیوسته ، که مکانیسم مواد غذایی را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث تغییر گیاهان و جانوران خاکی می شود . مشابه کنش های متقابل رقابتی ، تمام این کنش ها در یک مقیاس ظریف اتفاق می افتد . وقتی به ارزیابی روابط جدال آمیز گوناگونی و هجوم منتشر شده در ادبیات بیولوژیکی می پردازیم ، مقیاس به عنوان متغیر مهم نمایان می شود . در مقیاس محلی ، روابط میزان سختی بودن بین گونه های غیر بومی و بومی و یک نکته مثبت به شمار می رود در حالیکه در مقیاس کوچکتر همان گروهها ممکن است روابط منفی بین گیاهان غیر بومی و بومی از خود نشان دهند . تنوع در مقیاس های منطقه ای کمتر توسط گونه های واکنش دهنده انجام می شود و بیشتر به خاطر تغییرات در عوامل غیر بیولوژیکی مانند میزان آشفتگی و اختلال تولید ، یا تغییر در عناصر تاریخی ، تکاملی و بیوجغرافیایی انجام می شود . گونه های بومی و غیر بومی در پاسخ به این تغییرات محلی در شرایط غیر بیولوژیکی به یک شیوه واکنش از خود نشان می دهند .
در مجموع ، کنترل های در سطح گروهی بر تهاجمات باید از طریق فرآیند های محلی کنش ها با اجتماع ساکن صورت بگیرد . همچنین اکثر تاثیرات بر اجتماع انتظار می رود در مقیاس کوچکتر که مقیاس کنش های متقابل بین گونه ها است ، انجام بگیرد . این تحرکات محلی در چهارچوب منطقه ای قرار گرفته است که مخزن گیاهان بومی و غیر بومی را نشان می دهد و همچنین در دسترس بودن گونه ها برای ساکن شدن در محلی خاص را باعث می شود .
عامل ؛ گوناگونی و مقررات اجتماع مورد هجوم
کنش ها بین گونه های مهاجم ، اجتماعات گیاهی موجود و شرایط سکونتگاههای خرد Microhabitat)) توانایی گونه های گیاهان غیر بومی را برای هجوم به سایت تحت تاثیر قرار می دهد . در بین اجتماعات گیاهی ، مناطقی با تنوع گیاهی پایین تر برای هجوم مناسب تر از مناطقی با پوشش گیاهی نسبتا سختی می باشند . این موضوع به خاطر این است که مایکروسایت های گونه ای فقیر منابع در دسترس بیشتر ، کنام (
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تنوع سیمای روستاها
نگاهی گذرا به سیمای روستاهای ایران گویای تنوع بسیار در میان آنهاست. در جایی روستا بافت به هم پیچیدهای از خانههائی است که به صورت پلکانی بر دامنه شیب کوه قرار گرفتهاند. این نوع روستاها را اغلب در مناطق کوهستانی میبینیم. در جای دیگر خانههای روستا در دل کوهها کنده شده و خطوط ارتباطی دشوار و پیچیدهای آنها را به یکدیگر مربوط میسازد، چون روستای کندوان در آذربایجان و میمند در کرمان... در جای دیگر، روستا قلعة دفاعی مستحکم برج و بارو داری است که خانهها در درون آن به هم تنیده شدهاند. این نوع روستاها را در نواحی مرکزی ایران و در میان دشتها مشاهده میکنیم؛ در ناحیهای دیگر از ایران، روستا مجموعهای از خانههای منفرد است که در میان کشتزارها پراکنده شدهاند. نمونه این روستاها در نواحی ساحلی دریای خزر به وفور مشاهده میشود.
سقف و بام ساختمانهای روستاها نیز در هر یک از نواحی ایران با ناحیة دیگر آن متفاوت است؛ در جائی بامهای خانهها یا گنبدی است و یا گهوارهای (طاق آهنگ)، ساخته شده از خشت و گل و پوشیده شده از اندود کاهگل، چون نواحی مرکزی و دشتی و حاشیههای کویر. در جائی دیگر سقفها تیر پوش، مستوی و پوشیده از کاهگل است مثل اکثر جاهای ایران که تنوع مصالح امکان اجرای هر نوع فنی را فراهم میکند؛ و در جای دیگر سقفها شیبدار، تخته پوش، سفال پوش، گالیپوش کولش پوش و غیره است. این نوع خانهها را اکثراً در نقاط جنگلی و پرباران مثل نواحی جنگلهای شمال و غرب ایران میبینیم.
دیوارها و جداکنندههای ساختمانهای روستاهای نواحی گوناگون ایران نیز از تنوع خاصی برخوردارند؛ در جائی دیوارها خشتی و قطور با ملات گل است، در جائی دیوارها سنگی هستند با ملات یا بدون ملات و خشکه چین؛ در جائی دیوارها را شبکهای از تیرهای نازک تشکیل میدهند و بین آنها با ِگل پر میشود؛ در جائی دیگر دیوارها از تیرهای قطور روی هم سوار شده تشکیل میگردند.
در طرح و شکل کلی خانهها و واحدهای ساختمانی روستاهای نواحی متفاوت ایران نیز با چنین تنوعی رو در رو هستیم؛ در جائی ساختار باز حاکم است و خانهها عیان و در دید عام و در جائی دیگر ساختار بسته به کل روستا سایه انداخته و خانهها در درون چهار دیواری حیاط
ها محصور هستند و همه چیز از نظرها پنهان است. در جائی طرح کلی خانه بسیار ساده است و از دو یا سه اتاق مستطیلی تشکیل شده که به هم تکیه دادهاند؛ در جای دیگر فضاهای خانه به گرد یک حیاط مرکزی حلقه زده و احیاناً در دو طبقه قرار گرفتهاند؛ در جائی دیگر محوطه خانه بیشتر به قطعهای از بیابان میماند که احیاناً با دیواری کوتاه و چینهای محصور شده و فضاهای خانه ظاهراً بطور نامنظم و جدا از هم در بخشهائی از این محوطه سر برافراشتهاند.
همین مرور بسیار ساده و گذرا بیانگر تنوع بسیار در معماری روستائی سرزمین ایران است. ولی سؤال بنیادی در اینجاست که علت این همه تنوع چیست؟ اگر بدون آن که در دام جبرگرائی (یا به قول فرنگیها دترمینیسم) بیفتیم، مثل جبر جغرافیایی، جبر اقتصادی، جبر دفاعی و امنیتی، بتوانیم با مطالعه مصادیق آنها به علت این تنوعات پی ببریم، احتمالاً خواهیم توانست به احکام و اصول لازم برای اقدامات عمرانی صحیح، در روستا در عصر حاضر، دست پیدا کنیم. بنابراین تلاش ما این است که رابطة علت و معلولی را در کالبد روستا و خانهها و فضاهای تشکیل دهندة آن بشناسیم و نه این که نمونههای متعدد و گوناگون از روستاها را گردهم آوریم. این قبیل تحقیقات را تحت عنوان گونهشناسی استانهای مختلف بعضاً دیگران انجام دادهاند و علیالاصول میباید برای تمامی سرزمین ایران انجام شود.
الف- عوامل مؤثر در شکلگیری کالبد روسوتا
به راستی این همه تنوع را کدام مجموعة از عوامل به وجود آورده است؟ آیا در شکل کلی مسکن و در معماری کالبد روستا، همه عوامل دخالت دارند؟ آیا نظریه جبرگرایان صحیح است و عواملی هستند که در معماری روستا نقش قطعی و تعیین کننده دارند؟ و بسیاری آیاهای دیگر. در ابتدای امر سعی میکنیم با یک بررسی جامع، نظری و گذرا پاسخی اولیه برای این نوع سؤالات داشته باشیم و سپس با توجه به مصادیق به ذکر جزئیات بپردازیم.
قبلاً از الگو صحبت کردیم و میدانیم که هر منطقهای در ارتباط با کلیة عوامل مشترکی که جامعه با آنها روبروست و به آنها عمل میکند، دارای الگوی خاص خودش میباشد. در گام اول باید بدانیم که یک جامعه روستائی در کدام مرحله از زندگی خود به سر میبرد، آیا انسان و دام، بدون هیچ نوع حایلی، هنوز در زیر یک سقف هستند و یا مرحله تفاوت
گذاری شروع شده و حایلی (مثل چپر، دیوار نئی، دیوار کوتاه سنگی و غیره) بین آنهاست و لذا بدانیم که آیا کارکرد هر فضا مشخص گردیده است؟ آیا جامعه روستائی از این مراحل پا فراتر گذاشته و انسان و دام در مکانهای جدا از هم هستند و هر بخشی از مسکن کارکرد مشخصی را پیدا کرده است و آیا بعضی از بخشهای مسکن و حتی فضاهای کالبد روستا کارکردهای چند منظوره دارند؟ آیا ساختمانهائی که دارای مشخصههای مذهبی و یا اجتماعی و یا هر دو میباشند، به دلیل داشتن ارزش نمادین خاص، در مقایسه با خانههای معمولی، با شکل کلی الگو متفاوت میباشد یا نه؟ این تفاوتها در کجاست، آیا در ابعاد است؟ در تزئینات است؟ یا در طریقه و شیوه معماری خاص است؟ آیا فضاهای عمومی روستا در رابطه با جنس و سن و کاربری و غیره از یکدیگر متمایز هستند؟ آیا مکان اجتماع زنانه، مکان اجتماع مردانه، مکان اجتماع کودکان و بازیهای آنها و غیره مشخص شدهاند؟ آیا مکان بازارهای هفتگی مشخص است و همیشه جای ثابتی دارد؟ و باز هم بسیاری آیاهای دیگر که پاسخ به آنها و طبقهبندی آنها منجر به کشف قانونمندیهای معماری روستائی میگردد.
برای آشنایی با عواملی که دارای نقش مهم در به وجود آمدن شکل کلی معماری روستایی هستند، لازم است با نظریههای مختلفی آشنا شویم که دربارة شکل کلی و معماری سکونتی و عللی به وجود آمدن آن ارائه شده است، تا موضوع روشنتر شود و شاید بتوان از این راه به نتایجی رسید. در ابتدای راه باید خاطر نشان کرد که یک بنا نشاندهندة کنشهای متقابل عوامل متعدد و رابطة پیچیدة آنهاست و اگر تنها یک عامل در به وجود آمدن شکل کلی مسکن و مجتمعهای مسکونی مهم تلقی شود و برای آن نقش بنیادی و جبری قائل گردیم (که بیشتر نظریههای ارائه شده در این قالب است)، همانطور که قبلاً نیز گفتهایم، در دام جبرگرائی گرفتار شده و راه به خطا رفتهایم. اکثر معماران و نیز آنهایی که به مطالعات جغرافیای انسانی اشتغال دارند، بطور گستردهای نقش مسلط و جبری آب و هوا و شرایط اقلیمی را در به وجود آمدن شکل کلی سکونتگاه پذیرفته و روی آن اصرار میورزند. آنها چنین بیان میکنند که اولین دغدغة خاطر انسان ابتدایی پیدا کردن جانپناه و سرپناه بوده است و در نتیجه، شرایط اقلیمی و آب و هوائی نقش مسلط و حتی تعیین کننده در شکل کلی مسکن، در قالب سرپناه و جانپناه، دارد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که مواد اولیهای که در محیط یافت میشوند نقش تعیین کننده در شکل کلی سکونتگاه دارند؛ احساس میشود که این نظریه هنوز هم تا اندازهای فکر بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول کرده است.
عدهای نیز نظام اجتماعی و نیاز مبرم به تأمین امنیت کل جامعه در مقابل بیگانگان و نظم و آرامش در امور اجتماعی رامطمح نظر قرار میدهند و شکل کلی سکونتگاه روستائی را در ارتباط با آن تشریح و توجیه میکنند و در این مورد به انگیزههای تدافعی، یعنی ظاهراً به روشنترین و ملموسترین انگیزهها متوسل میشوند.
عدهای نیز معتقدند که اقتصاد و صرفهجویی در شکل کلی سکونتگاه سنتی و بومی نقشی قاطع و تعیین کننده دارد. اینها عقیده دارند که در اقتصاد فقر، نهایت تلاش انسان برای بهرهبرداری دقیق و صحیح و صرفهجویانه از منابع تحت اختیار برای برآوری نیازهای بنیادین خودش است و لذا جائی برای گسترش و تجمل و الحاقات و اضافات در مسکن باقی نمیماند. لذا مسکن در این شرایط سادهترین و محقرترین و ابتدائیترین صورت خود را دارد. با افزایش تولید مازاد بر نیاز، بخشی از سرمایه به بصورت ثروت درمیآید و در خدمت رفاه قرار میگیرد و اثرات آن به صورت قطعی و تعیینکننده، روی شکل کلی مسکن، که یکی از ملموسترین و بارزترین نمادهای فرهنگی انسان است، ظاهر میگردد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که منظر عمومی و چشمانداز نقش تعیین کنندهای در روی شکل کلی سکونتگاه روستائی و معماری آن دارد. در جوامع روستائی و بومی اهمیت این موارد از طریق وابستگی افراد این جامعه به زمین مدلل شده است، حتی بعضیها این وابستگی را عجیب و «اسرارآمیز» تلقی کردهاند. وابستگی خاصی که آیندهنگریهای دقیقی را موجب شده و در پرتو این آیندهنگریها، زمین مسکونی از زمین زراعی و تولیدی متمایز گشته و خانهها در روی زمین مخصوصی استقرار یافتهاند که ناظر بر تمام چشمانداز طبیعت باشند. حاصل این آیندهنگریها، ثبات چشمانداز و سیمای عمومی روستا است. این مشخصه سنتی و این وابستگی به زمین (به قول بعضیها: اسرارآمیز) موجب شده که مردم این جوامع قرنها و نسلهای متمادی با تحمل تنگناها و دشواریهای فراوان در همین منطقه بمانند و هیچ نوع تغییری نیز در زندگی آنها پدید نیاید. اینها حتی تغییرات در ساخت کلی مسکن و مجتمع مسکونی را نیز، که از خارج به آنها تحمیل شده باشد، نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تنوع در اکو سیستم های زیستی
مقدمه :
تنوع زیستی به مجموعه ای از ذخایر ژنی گونه ای و اکوسیستمی اطلاق می شود . ذخایر زیستی کنونی کره زمین حاصل صدها میلیون سال تاریخ تکامل است. در طی ادوار فرهنگهای انسانی زیادی ظاهر شده اند و با شرایط محیطی سازگاری یافته اند و منابع زیستی متعددی را کشف و مدیریت و بهره برداری کرده اند. تنوع فرهنگی انسان نیز بخشی از تنوع زیستی است . همانند تنوع ژنی و گونه ای .
بعضی از جنبه های فرهنگی انسان راه حلهایی را برای حل مشکلات زیستی در مناطق خاصی تامین کرده است و بدین وسیله تنوع فرهنگی در سازگاری انسان با شرایط محیط در حال تغییر خود کمک کرده است. تنوع فرهنگی در تنوع زبان ، مذهب ، اعتقادات و سنت ها و بهره برداری از زمین ، هنر ، موسیقی ، ساختار اجتماعی ، نوع غذا و ... پدیدار است . تنوع فرهنگی باعث حفظ تنوع واریته های گیاهی و نژادهای دامی و زیستگاه ها می شود .
همانطور که ذکر شد تنوع زیستی به مجموعه ای از تنوع ژنی و گونه ای و اکوسیستم گفته می شود. تنوع زیستی ژنی به تنوع ژنها در داخل گونه ها اطلاق می شود و جمعیت های مشخصی از یک گونه را در بر می گیرد. تنوع گونه ای به غنای گونه ای یا تنوع گونه ها در یک منطقه اطلاق می شوند و در این مورد هرچه تعداد گونه ها بیشتر باشد غنای گونه ای بیشتر است. باید توجه داشت که هرچه درجه خویشاوندی گونه ها بیشتر باشد تنوع کمتر است . برای مثال گرچه گونه های زیادتری در خشکی های سطح زمین نسبت به آبها وجود دارد
ولی چون گونه های خشکی ها به هم نزدیک ترند تنوع در اکوسیستم های آبی بیشتر است. تنوع اکوسیستمی به تنوع اکوسیستم های یک منطقه اطلاق می شود و چون تشخیص دقیق مرز اجتماعات و جوامع مشکل است اندازه گیری تنوع اکوسیستمی مشکل تر است.
تنوع زیستی چیست ؟
روند تکمیل و تکامل گونه های جدید و نیز انقراض گونه هایی که توان سازگاری با تغییرات شرایط محیطی را نداشتند، بیش از چند میلیارد سال طول انجامید تا سرانجام سیاره ای موسوم به کره زمین به وجود آمد که ارزشمند ترین منبع آن تنوع زیستی است. این تنوع از سه مفهوم مرتبط به هم تشکیل شده است :
- تنوع ژن
- تنوع گونه
- تنوع زیست بوم (اکوسیستم)
تنوع زیستی بخش حساسی از سرمایه ای طبیعی است که خوراک، پوشاک، مسکن و بسیاری از داشته های ما از این سرمایه تامین می شود و روند آن، با سرازیر شدن میلیاردها دلار سود به بازارهای اقتصادی جهان، همچنان ادامه دارد.
در حقیقت تنوع زیستی نوعی بیمه طبیعت در مقابل حوادث بد و ناگوار است.
- تنوع زیستی، حکمت مجسم خالق بی همتاست.
- تنوع زیستی، یک تک سلولی در اعماق اقیانوس و یا یک بوته گوجه فرنگی روی خاک یا یک آهوی زیبا در دشت است.
- تنوع زیستی، تفاوت در شکل و نوع درختان یک جنگل، جانوران یک بیشه یا ساختمان بدن یک یوزپلنگ است.
- تنوع زیستی، گوناگونی حیات است.
- تنوع زیستی، مجموعه ای از موجودات زنده به شکل های متفاوت است.
- تنوع زیستی، وجود تمام مخلوقات الهی با نظم ذاتی بر روی کره زمین است.
- تنوع زیستی، تفاوت در ژن های به وجود آورنده یک گونه یا تمام گونه ها است.
- تنوع زیستی، تفاوت رنگ چشم و موهای فرزند با والدین اوست.
ما و تنوع زیستی
تنوع زیستی شبکه ای از همه موجودات زنده، اعم از گیاهی و جانوری است و نژادهای انسانی، جانوران، گیاهان، قارچ ها و سایر جانداران تک سلولی را در بر می گیرد.
در مورد تعداد گونه های موجود روی کره زمین نمی توان آمار دقیقی ارائه داد، اما این مجموعه را دانشمندان بیش از دو میلیون گونه برآورد کرده اند. با آنکه سیر تکاملی این موجودات چند میلیون سال طول کشیده است، امروزه به دلیل بدرفتاری انسان با طبیعت پیرامون خود و تخریب زیستگاه ها، پراکندن آفت های گیاهی و جانوری، تخلیه آلاینده ها در هوا، خاک و آب، روند انقراض این گونه ها با سرعت بسیار نگران کننده ای افزایش یافته است. بر اساس برآورد متخصصان علوم زیستی، در هر ساعت حدود 8 گونه از جانداران از دست می روند و به این ترتیب، 000/70 گونه در طول سال در دنیا نابود می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تنوع در اکو سیستم های زیستی
مقدمه :
تنوع زیستی به مجموعه ای از ذخایر ژنی گونه ای و اکوسیستمی اطلاق می شود . ذخایر زیستی کنونی کره زمین حاصل صدها میلیون سال تاریخ تکامل است. در طی ادوار فرهنگهای انسانی زیادی ظاهر شده اند و با شرایط محیطی سازگاری یافته اند و منابع زیستی متعددی را کشف و مدیریت و بهره برداری کرده اند. تنوع فرهنگی انسان نیز بخشی از تنوع زیستی است . همانند تنوع ژنی و گونه ای .
بعضی از جنبه های فرهنگی انسان راه حلهایی را برای حل مشکلات زیستی در مناطق خاصی تامین کرده است و بدین وسیله تنوع فرهنگی در سازگاری انسان با شرایط محیط در حال تغییر خود کمک کرده است. تنوع فرهنگی در تنوع زبان ، مذهب ، اعتقادات و سنت ها و بهره برداری از زمین ، هنر ، موسیقی ، ساختار اجتماعی ، نوع غذا و ... پدیدار است . تنوع فرهنگی باعث حفظ تنوع واریته های گیاهی و نژادهای دامی و زیستگاه ها می شود .
همانطور که ذکر شد تنوع زیستی به مجموعه ای از تنوع ژنی و گونه ای و اکوسیستم گفته می شود. تنوع زیستی ژنی به تنوع ژنها در داخل گونه ها اطلاق می شود و جمعیت های مشخصی از یک گونه را در بر می گیرد. تنوع گونه ای به غنای گونه ای یا تنوع گونه ها در یک منطقه اطلاق می شوند و در این مورد هرچه تعداد گونه ها بیشتر باشد غنای گونه ای بیشتر است. باید توجه داشت که هرچه درجه خویشاوندی گونه ها بیشتر باشد تنوع کمتر است . برای مثال گرچه گونه های زیادتری در خشکی های سطح زمین نسبت به آبها وجود دارد
ولی چون گونه های خشکی ها به هم نزدیک ترند تنوع در اکوسیستم های آبی بیشتر است. تنوع اکوسیستمی به تنوع اکوسیستم های یک منطقه اطلاق می شود و چون تشخیص دقیق مرز اجتماعات و جوامع مشکل است اندازه گیری تنوع اکوسیستمی مشکل تر است.
تنوع زیستی چیست ؟
روند تکمیل و تکامل گونه های جدید و نیز انقراض گونه هایی که توان سازگاری با تغییرات شرایط محیطی را نداشتند، بیش از چند میلیارد سال طول انجامید تا سرانجام سیاره ای موسوم به کره زمین به وجود آمد که ارزشمند ترین منبع آن تنوع زیستی است. این تنوع از سه مفهوم مرتبط به هم تشکیل شده است :
- تنوع ژن
- تنوع گونه
- تنوع زیست بوم (اکوسیستم)
تنوع زیستی بخش حساسی از سرمایه ای طبیعی است که خوراک، پوشاک، مسکن و بسیاری از داشته های ما از این سرمایه تامین می شود و روند آن، با سرازیر شدن میلیاردها دلار سود به بازارهای اقتصادی جهان، همچنان ادامه دارد.
در حقیقت تنوع زیستی نوعی بیمه طبیعت در مقابل حوادث بد و ناگوار است.
- تنوع زیستی، حکمت مجسم خالق بی همتاست.
- تنوع زیستی، یک تک سلولی در اعماق اقیانوس و یا یک بوته گوجه فرنگی روی خاک یا یک آهوی زیبا در دشت است.
- تنوع زیستی، تفاوت در شکل و نوع درختان یک جنگل، جانوران یک بیشه یا ساختمان بدن یک یوزپلنگ است.
- تنوع زیستی، گوناگونی حیات است.
- تنوع زیستی، مجموعه ای از موجودات زنده به شکل های متفاوت است.
- تنوع زیستی، وجود تمام مخلوقات الهی با نظم ذاتی بر روی کره زمین است.
- تنوع زیستی، تفاوت در ژن های به وجود آورنده یک گونه یا تمام گونه ها است.
- تنوع زیستی، تفاوت رنگ چشم و موهای فرزند با والدین اوست.
ما و تنوع زیستی
تنوع زیستی شبکه ای از همه موجودات زنده، اعم از گیاهی و جانوری است و نژادهای انسانی، جانوران، گیاهان، قارچ ها و سایر جانداران تک سلولی را در بر می گیرد.
در مورد تعداد گونه های موجود روی کره زمین نمی توان آمار دقیقی ارائه داد، اما این مجموعه را دانشمندان بیش از دو میلیون گونه برآورد کرده اند. با آنکه سیر تکاملی این موجودات چند میلیون سال طول کشیده است، امروزه به دلیل بدرفتاری انسان با طبیعت پیرامون خود و تخریب زیستگاه ها، پراکندن آفت های گیاهی و جانوری، تخلیه آلاینده ها در هوا، خاک و آب، روند انقراض این گونه ها با سرعت بسیار نگران کننده ای افزایش یافته است. بر اساس برآورد متخصصان علوم زیستی، در هر ساعت حدود 8 گونه از جانداران از دست می روند و به این ترتیب، 000/70 گونه در طول سال در دنیا نابود می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تنوع سیمای روستاها
نگاهی گذرا به سیمای روستاهای ایران گویای تنوع بسیار در میان آنهاست. در جایی روستا بافت به هم پیچیدهای از خانههائی است که به صورت پلکانی بر دامنه شیب کوه قرار گرفتهاند. این نوع روستاها را اغلب در مناطق کوهستانی میبینیم. در جای دیگر خانههای روستا در دل کوهها کنده شده و خطوط ارتباطی دشوار و پیچیدهای آنها را به یکدیگر مربوط میسازد، چون روستای کندوان در آذربایجان و میمند در کرمان... در جای دیگر، روستا قلعة دفاعی مستحکم برج و بارو داری است که خانهها در درون آن به هم تنیده شدهاند. این نوع روستاها را در نواحی مرکزی ایران و در میان دشتها مشاهده میکنیم؛ در ناحیهای دیگر از ایران، روستا مجموعهای از خانههای منفرد است که در میان کشتزارها پراکنده شدهاند. نمونه این روستاها در نواحی ساحلی دریای خزر به وفور مشاهده میشود.
سقف و بام ساختمانهای روستاها نیز در هر یک از نواحی ایران با ناحیة دیگر آن متفاوت است؛ در جائی بامهای خانهها یا گنبدی است و یا گهوارهای (طاق آهنگ)، ساخته شده از خشت و گل و پوشیده شده از اندود کاهگل، چون نواحی مرکزی و دشتی و حاشیههای کویر. در جائی دیگر سقفها تیر پوش، مستوی و پوشیده از کاهگل است مثل اکثر جاهای ایران که تنوع مصالح امکان اجرای هر نوع فنی را فراهم میکند؛ و در جای دیگر سقفها شیبدار، تخته پوش، سفال پوش، گالیپوش کولش پوش و غیره است. این نوع خانهها را اکثراً در نقاط جنگلی و پرباران مثل نواحی جنگلهای شمال و غرب ایران میبینیم.
دیوارها و جداکنندههای ساختمانهای روستاهای نواحی گوناگون ایران نیز از تنوع خاصی برخوردارند؛ در جائی دیوارها خشتی و قطور با ملات گل است، در جائی دیوارها سنگی هستند با ملات یا بدون ملات و خشکه چین؛ در جائی دیوارها را شبکهای از تیرهای نازک تشکیل میدهند و بین آنها با ِگل پر میشود؛ در جائی دیگر دیوارها از تیرهای قطور روی هم سوار شده تشکیل میگردند.
در طرح و شکل کلی خانهها و واحدهای ساختمانی روستاهای نواحی متفاوت ایران نیز با چنین تنوعی رو در رو هستیم؛ در جائی ساختار باز حاکم است و خانهها عیان و در دید عام و در جائی دیگر ساختار بسته به کل روستا سایه انداخته و خانهها در درون چهار دیواری حیاط
ها محصور هستند و همه چیز از نظرها پنهان است. در جائی طرح کلی خانه بسیار ساده است و از دو یا سه اتاق مستطیلی تشکیل شده که به هم تکیه دادهاند؛ در جای دیگر فضاهای خانه به گرد یک حیاط مرکزی حلقه زده و احیاناً در دو طبقه قرار گرفتهاند؛ در جائی دیگر محوطه خانه بیشتر به قطعهای از بیابان میماند که احیاناً با دیواری کوتاه و چینهای محصور شده و فضاهای خانه ظاهراً بطور نامنظم و جدا از هم در بخشهائی از این محوطه سر برافراشتهاند.
همین مرور بسیار ساده و گذرا بیانگر تنوع بسیار در معماری روستائی سرزمین ایران است. ولی سؤال بنیادی در اینجاست که علت این همه تنوع چیست؟ اگر بدون آن که در دام جبرگرائی (یا به قول فرنگیها دترمینیسم) بیفتیم، مثل جبر جغرافیایی، جبر اقتصادی، جبر دفاعی و امنیتی، بتوانیم با مطالعه مصادیق آنها به علت این تنوعات پی ببریم، احتمالاً خواهیم توانست به احکام و اصول لازم برای اقدامات عمرانی صحیح، در روستا در عصر حاضر، دست پیدا کنیم. بنابراین تلاش ما این است که رابطة علت و معلولی را در کالبد روستا و خانهها و فضاهای تشکیل دهندة آن بشناسیم و نه این که نمونههای متعدد و گوناگون از روستاها را گردهم آوریم. این قبیل تحقیقات را تحت عنوان گونهشناسی استانهای مختلف بعضاً دیگران انجام دادهاند و علیالاصول میباید برای تمامی سرزمین ایران انجام شود.
الف- عوامل مؤثر در شکلگیری کالبد روسوتا
به راستی این همه تنوع را کدام مجموعة از عوامل به وجود آورده است؟ آیا در شکل کلی مسکن و در معماری کالبد روستا، همه عوامل دخالت دارند؟ آیا نظریه جبرگرایان صحیح است و عواملی هستند که در معماری روستا نقش قطعی و تعیین کننده دارند؟ و بسیاری آیاهای دیگر. در ابتدای امر سعی میکنیم با یک بررسی جامع، نظری و گذرا پاسخی اولیه برای این نوع سؤالات داشته باشیم و سپس با توجه به مصادیق به ذکر جزئیات بپردازیم.
قبلاً از الگو صحبت کردیم و میدانیم که هر منطقهای در ارتباط با کلیة عوامل مشترکی که جامعه با آنها روبروست و به آنها عمل میکند، دارای الگوی خاص خودش میباشد. در گام اول باید بدانیم که یک جامعه روستائی در کدام مرحله از زندگی خود به سر میبرد، آیا انسان و دام، بدون هیچ نوع حایلی، هنوز در زیر یک سقف هستند و یا مرحله تفاوت
گذاری شروع شده و حایلی (مثل چپر، دیوار نئی، دیوار کوتاه سنگی و غیره) بین آنهاست و لذا بدانیم که آیا کارکرد هر فضا مشخص گردیده است؟ آیا جامعه روستائی از این مراحل پا فراتر گذاشته و انسان و دام در مکانهای جدا از هم هستند و هر بخشی از مسکن کارکرد مشخصی را پیدا کرده است و آیا بعضی از بخشهای مسکن و حتی فضاهای کالبد روستا کارکردهای چند منظوره دارند؟ آیا ساختمانهائی که دارای مشخصههای مذهبی و یا اجتماعی و یا هر دو میباشند، به دلیل داشتن ارزش نمادین خاص، در مقایسه با خانههای معمولی، با شکل کلی الگو متفاوت میباشد یا نه؟ این تفاوتها در کجاست، آیا در ابعاد است؟ در تزئینات است؟ یا در طریقه و شیوه معماری خاص است؟ آیا فضاهای عمومی روستا در رابطه با جنس و سن و کاربری و غیره از یکدیگر متمایز هستند؟ آیا مکان اجتماع زنانه، مکان اجتماع مردانه، مکان اجتماع کودکان و بازیهای آنها و غیره مشخص شدهاند؟ آیا مکان بازارهای هفتگی مشخص است و همیشه جای ثابتی دارد؟ و باز هم بسیاری آیاهای دیگر که پاسخ به آنها و طبقهبندی آنها منجر به کشف قانونمندیهای معماری روستائی میگردد.
برای آشنایی با عواملی که دارای نقش مهم در به وجود آمدن شکل کلی معماری روستایی هستند، لازم است با نظریههای مختلفی آشنا شویم که دربارة شکل کلی و معماری سکونتی و عللی به وجود آمدن آن ارائه شده است، تا موضوع روشنتر شود و شاید بتوان از این راه به نتایجی رسید. در ابتدای راه باید خاطر نشان کرد که یک بنا نشاندهندة کنشهای متقابل عوامل متعدد و رابطة پیچیدة آنهاست و اگر تنها یک عامل در به وجود آمدن شکل کلی مسکن و مجتمعهای مسکونی مهم تلقی شود و برای آن نقش بنیادی و جبری قائل گردیم (که بیشتر نظریههای ارائه شده در این قالب است)، همانطور که قبلاً نیز گفتهایم، در دام جبرگرائی گرفتار شده و راه به خطا رفتهایم. اکثر معماران و نیز آنهایی که به مطالعات جغرافیای انسانی اشتغال دارند، بطور گستردهای نقش مسلط و جبری آب و هوا و شرایط اقلیمی را در به وجود آمدن شکل کلی سکونتگاه پذیرفته و روی آن اصرار میورزند. آنها چنین بیان میکنند که اولین دغدغة خاطر انسان ابتدایی پیدا کردن جانپناه و سرپناه بوده است و در نتیجه، شرایط اقلیمی و آب و هوائی نقش مسلط و حتی تعیین کننده در شکل کلی مسکن، در قالب سرپناه و جانپناه، دارد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که مواد اولیهای که در محیط یافت میشوند نقش تعیین کننده در شکل کلی سکونتگاه دارند؛ احساس میشود که این نظریه هنوز هم تا اندازهای فکر بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول کرده است.
عدهای نیز نظام اجتماعی و نیاز مبرم به تأمین امنیت کل جامعه در مقابل بیگانگان و نظم و آرامش در امور اجتماعی رامطمح نظر قرار میدهند و شکل کلی سکونتگاه روستائی را در ارتباط با آن تشریح و توجیه میکنند و در این مورد به انگیزههای تدافعی، یعنی ظاهراً به روشنترین و ملموسترین انگیزهها متوسل میشوند.
عدهای نیز معتقدند که اقتصاد و صرفهجویی در شکل کلی سکونتگاه سنتی و بومی نقشی قاطع و تعیین کننده دارد. اینها عقیده دارند که در اقتصاد فقر، نهایت تلاش انسان برای بهرهبرداری دقیق و صحیح و صرفهجویانه از منابع تحت اختیار برای برآوری نیازهای بنیادین خودش است و لذا جائی برای گسترش و تجمل و الحاقات و اضافات در مسکن باقی نمیماند. لذا مسکن در این شرایط سادهترین و محقرترین و ابتدائیترین صورت خود را دارد. با افزایش تولید مازاد بر نیاز، بخشی از سرمایه به بصورت ثروت درمیآید و در خدمت رفاه قرار میگیرد و اثرات آن به صورت قطعی و تعیینکننده، روی شکل کلی مسکن، که یکی از ملموسترین و بارزترین نمادهای فرهنگی انسان است، ظاهر میگردد.
عدهای نیز بر این عقیدهاند که منظر عمومی و چشمانداز نقش تعیین کنندهای در روی شکل کلی سکونتگاه روستائی و معماری آن دارد. در جوامع روستائی و بومی اهمیت این موارد از طریق وابستگی افراد این جامعه به زمین مدلل شده است، حتی بعضیها این وابستگی را عجیب و «اسرارآمیز» تلقی کردهاند. وابستگی خاصی که آیندهنگریهای دقیقی را موجب شده و در پرتو این آیندهنگریها، زمین مسکونی از زمین زراعی و تولیدی متمایز گشته و خانهها در روی زمین مخصوصی استقرار یافتهاند که ناظر بر تمام چشمانداز طبیعت باشند. حاصل این آیندهنگریها، ثبات چشمانداز و سیمای عمومی روستا است. این مشخصه سنتی و این وابستگی به زمین (به قول بعضیها: اسرارآمیز) موجب شده که مردم این جوامع قرنها و نسلهای متمادی با تحمل تنگناها و دشواریهای فراوان در همین منطقه بمانند و هیچ نوع تغییری نیز در زندگی آنها پدید نیاید. اینها حتی تغییرات در ساخت کلی مسکن و مجتمع مسکونی را نیز، که از خارج به آنها تحمیل شده باشد، نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 118 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
رابطه بین تنوع اجتماعی و گیاهان غیر بومی : دلیل یا پیامد تهاجم
مقدمه
تنوع بیولوژیکی متریک بهتر کننده مدرن است که از طریق آن سلامت ، و ویژگیهای جوامع و اکوسیستم ها در سر تا سر جهان ارزیابی می شود . تنوع ، قبلا شامل مناطق مربوط به حفاظت ویژه که دلالت بر این دارد که جلوگیری از تهدیدها علیه تنوع زیستی یک عمل قانونی و جبرانی است . هر چند که بزرگترین تهدیدات برای تنوع بیولوژیکی معمولا نتیجه مستقیم یا غیر مستقیم از دست دادن زیستگاه و فروپاشی است . و هجوم بیولوژیکی نیز به دنبال آن خواهد بود . علیرغم اهمیت بالای این مسئله ، دانش ما از روابط بین هجوم و تنوع گیاهی تقریبا در شروع کار خود است .
هجوم به اجتماعات زمینی توسط گیاهان غیر بومی یکی از مهمترین نگرانی های اکولارایت ها و مدیران منابع طبیعی است . سرعت بالای حرکت با برنامه و بدون برنامه گونه ها در سر تا سر جهان و میزان بالای آشفتگی ، گیاهان غیر بومی را به یکی از گسترده ترین مؤلفه های گیاهان محلی تبدیل کرده است . به علاوه ، گونه های غیر بومی محدوده وسیعی از انواع اجتماعات را تحت پوشش دارد و بعضی وقت ها بر گیاهان محلی نیز تسلط می یابد . هجومات هر دو سیستم طبیعی و کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث مشکلات مالی و به همان اندازه بیولوژیکی در مناطق دچار تهاجم سنگینی شده اند می شود . در حالیکه در مورد مشکلاتی که گیاهان مهاجم ایجاد
می کنند ، آگاهی لازم و کافی به دست می آید ولی هنوز میزان تاثیر بر اجتماعات معلوم نیست . الگوی تکرار پذیر در اجتماعات گیاهی نشان از رابطه منفی بین تنوع ، مخصوصا زمانی از آن به عنوان غنی بودن گونه ها نام می برند و پوشش گیاهان غیر بومی
می دهد . این الگوی ساده توسط دو مکانیسم سطح – اجتماع که دلیل / پیامد را از هم جدا می کند ، قابل توضیح است و این خود دلیل / پیامد رابطه بین گوناگونی و تهاجم است . در اولین مکانیسم تنوع ، قابل هجوم بودن اجتماع گیاهان محلی را تنظیم میکند . و باعث رابطه تنوع و هجوم می شود . این نظر از اجتماع تئور
ی و عمل اکولوژیست ها طی چندین دهه گذشته که با التون ( Elton ) شروع و با کارهای تجربی ادامه یافته است . در مکانیسم دوم ، هجوم گیاهی باعث کاهش تنوع گیاهی از طریق عقب راندن سایر گونه ها از اجتماع محلی صورت می گیرد . تغییرات در تنوع ، در این چهارچوب نتیجه تهاجم است .
متاسفانه بیشتر مطالعات فقط هجوم را از نظر دلیل یا پیامد تحلیل کرده اند رابطه بین این دو نامعلوم مانده است . در حال حاضر ، رابطه بین هجوم گیاهان غیر بومی و تنوع توسط جابه جایی های محلی گونه ها توسط مهاجمین ، تفاوت ، هجوم پذیری نواحی در حال تغییر و یا ترکیبی از این دو است . در این فصل محدودیتهای چشم انداز رایج را بر هجوم را مشخص کرده و چهارچوب مفهومی را پیشنهاد می کند که از طریق آن نبودن طبیعت رابطه بین گوناگونی و هجوم را مشخص می سازد . این چهارچوب در نظر دارد تا مولفه های این رابطه را خلاصه کند تا از این طریق بتواند عمومی سازی سیستم و مهاجمین را انجام دهد و از این طریق اکولوژیکی از دلایل و پیامدهای هجوم را افزایش دهند . چندین مطالعه موردی انجام شده تا لزوم جدایی این دو چشم انداز متفاوت از هجوم گیاهی را نشان دهد .
مقیاس و هجوم اجتماعات گیاهی
قبل از اینکه رابطه بین گوناگونی و تهاجم بررسی شود لازم است که در ابتدا موضوع مقیاس مطرح شود . یک دیدگاه سلسله مراتبی از تهاجمات بیولوژیکی سه مقیاس تعیین کننده تهاجمات و تاثیر آنها در اجتماعات را پایه گزاری کرده است . سخت ترین مقیاس ، مقیاس منطقه ای و مخزن گونه ای مهاجم و ساکن را مشخص می سازد و میزان توانایی گونه ای در کنش متقابل را تعیین می کند . میزان متوسط ، که مربوط به چشم انداز است و مشخص میکند که کدام گونه در یک مخزن منطقه ی گسترده قادر به سکونت و
محل گزینی برای افزایش نوع خود کند و این بسته به توانایی و امکانات بیولوژیکی
دارد . ظریف ترین مقیاس از لحاظ علاقه مربوط به همسایگی است . مقیاسی که در آن گونه ها با یکدیگر واکنش نشان می دهند . کنش های متقابل موجب عملکرد متفاوت
گونه ها می شود و منجر به تشخیص چگونگی همسایگی می شود . در مقیاس اول ، گونه ها با هم در کنش باشند تا موجب توفیق در تهاجم یا تولید تاثیرات مربوط به تهاجم بکنند . بنابراین ، مناسب ترین مقیاس برای مطالعه رابطه گوناگونی / تهاجم باید از مقیاسی استفاده کرد که در آن ارگانیسم ها درون یک سیستم در حال کنش متقابل هستند .
مقیاس کنش متقابل به طور گسترده ای بسته به نوع سیستمی که مورد مطالعه قرار
می گیرد و واکنش متقابل درگیر درآن تغییر می کند درون دنیاهای بسیار کوچک با
مدل های مطالعه اجتماعات تحت هجوم تمام گونه ای درون این گروه ها با هم در کنش هستند . و یا حداقل پتانسیل کنش را دارند . این در تضاد با شرایط گروه های گیاهی زمینی است جایی که در آن واکنش ها در مقیاس همسایگی اتفاق می افتد . معمولا تنها گیاهان با ریشه های بلند و پیچ در پیچ پتانسیل چنین کنش هایی را دارند . برای مثال دو گیاه از گونه ای علفی وقتی به هم نزدیک هستند به شدت با هم رقابت میکنند ولی وقتی از هم حتی به اندازه یک متر نیز جدا می شوند بر روی هم اثری ندارند . به همین دلیل تعداد کل گونه های گیاهی در تمامی گروه باید هیچ رابطه ای بر تحت هجوم بودن کل گروه نداشته باشد . همچنین در مقیاس کوچکتر و ظریف تر در روابط بین اجتماعی از تنوع گیاهی ممکن است تعیین کننده تهاجم همسایگی باشد . چیزی که همسایگی را در یک سیستم خاصی می سازد باید مطابق با مقیاسی باشد که ارگانیسم ها در آن کنش متقابل دارند احتمالا از 2cm10 یا کمتر برای گیاهان کوچک و 2M50 برای درختان تنومند . درختان در سیستم های زمینی و اکوسیستم ها کاملا بی حرکت هستند و در کل به صورت محلی برای منابعی مثل نور و مواد غذایی در رقابت هستند این باعث می شود دگرگونی در محیط های رقابتی محلی گسترش یابد . حتی در مورد سایتهایی که توسط گونه های غیر بومی مورد هجوم قرار گرفته اند . این عدم تجانس کنش های متقابل توضیح می دهد که چرا تهاجمات گیاهی به ندرت ، به طور مستقیم باعث حذف گونه ها از تمام منطقه می شوند . گونه ها ممکن است به طور مستقیم از مناطق حذف شوند و تهاجم یکی از عوامل مستقیم در حذف این گونه هاست .
هنگامی که کنش های رقابتی بر ادبیات اکولوژیکی مهاجمین غالب می شود چندین مکانیسم مستقیم و غیر مستقیم وجود دارد که از طریق آنها گیاهان مهاجم می توانند در سکونت گاه جمعی با هم به کنش بپردازند . اینها شامل کنش های متقابل آملوپانیک ، مبارزات به هم پیوسته ، که مکانیسم مواد غذایی را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث تغییر گیاهان و جانوران خاکی می شود . مشابه کنش های متقابل رقابتی ، تمام این کنش ها در یک مقیاس ظریف اتفاق می افتد . وقتی به ارزیابی روابط جدال آمیز گوناگونی و هجوم منتشر شده در ادبیات بیولوژیکی می پردازیم ، مقیاس به عنوان متغیر مهم نمایان می شود . در مقیاس محلی ، روابط میزان سختی بودن بین گونه های غیر بومی و بومی و یک نکته مثبت به شمار می رود در حالیکه در مقیاس کوچکتر همان گروهها ممکن است روابط منفی بین گیاهان غیر بومی و بومی از خود نشان دهند . تنوع در مقیاس های منطقه ای کمتر توسط گونه های واکنش دهنده انجام می شود و بیشتر به خاطر تغییرات در عوامل غیر بیولوژیکی مانند میزان آشفتگی و اختلال تولید ، یا تغییر در عناصر تاریخی ، تکاملی و بیوجغرافیایی انجام می شود . گونه های بومی و غیر بومی در پاسخ به این تغییرات محلی در شرایط غیر بیولوژیکی به یک شیوه واکنش از خود نشان می دهند .
در مجموع ، کنترل های در سطح گروهی بر تهاجمات باید از طریق فرآیند های محلی کنش ها با اجتماع ساکن صورت بگیرد . همچنین اکثر تاثیرات بر اجتماع انتظار می رود در مقیاس کوچکتر که مقیاس کنش های متقابل بین گونه ها است ، انجام بگیرد . این تحرکات محلی در چهارچوب منطقه ای قرار گرفته است که مخزن گیاهان بومی و غیر بومی را نشان می دهد و همچنین در دسترس بودن گونه ها برای ساکن شدن در محلی خاص را باعث می شود .
عامل ؛ گوناگونی و مقررات اجتماع مورد هجوم
کنش ها بین گونه های مهاجم ، اجتماعات گیاهی موجود و شرایط سکونتگاههای خرد Microhabitat)) توانایی گونه های گیاهان غیر بومی را برای هجوم به سایت تحت تاثیر قرار می دهد . در بین اجتماعات گیاهی ، مناطقی با تنوع گیاهی پایین تر برای هجوم مناسب تر از مناطقی با پوشش گیاهی نسبتا سختی می باشند . این موضوع به خاطر این است که مایکروسایت های گونه ای فقیر منابع در دسترس بیشتر ، کنام (