لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه :
ساختارهای بخصوصی که در ریاضیات مورد تحقیق و بررسی قرار میگیرند اغلب در علوم طبیعی منشاء دارند، و بسیار عمومی در فیزیک، ولی ریاضیات ساختارهای دلایلی را نیز بررسی می نماید که بصورت خالص در مورد باطن ریاضی است، زیرا ریاضیات می توانند برای مثال، یک عمومیت متحد شده را برای زیر-میدانهای متعدد، یا ابزارهای مفید را برای محاسبات عمومی، فراهم نماید. در نهایت، ریاضیدانان بسیاری در مورد مطالبی که مطالعه می نمایند که منحصرا دلایل علمی محض داشته، ریاضیات را بصورت هنری برای پروراندن علم، صرف نظر از تجربی یا کاربردی، می نگرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
خواص گیاهان داویی تربت جام
آرتیشو «داروئى»
کلیات گیاه شناسی
آرتیشو گیاه بومی مناطق مرکزی مدیترانه است ولی در حال حاضر در بیشتر نقاط معتدل دنیا کشت می شود . رومی ها در حدود 2000 سال پیش این گیاه را پرورش می دادند و بعنوان سبزی در سالاد استفاده می کردند .آرتیشو در قرن شانزدهم در انگلستان و فرانسه برده شد و سپس در قرن نوزدهم در آمریکا کشت شد . اکنون کالیفرنیا و سواحل اقیانوس آرام مرکز کشت آرتیشو می باشد . کلمه Artichoke از کلمه ایتالیایی Articicco مشتق شده که بمعنی میوه کاج می باشد و آرتیشو هم مانند میوه کاج است
آرتیشو برای رشد احتیاج به آب و باران فراوان درد . آرتیشو گیاهای است چند ساله درای ساقه ای راست که ارتفاع آن بحدود یک متر می رسد . برگهای آن پهن و دراز مانند برگهای کاهو است که برنگ سبز تیره است . در انتهای ساقه میوه آن که بشکل میوه کاج یا سیب فلس در است مشاهده می شود .گلبرگهای آن ضخیم و گوشتی بوده و انتهای گلبرگها ضخیم تراست که مصرف خوراکی درد . برای خرید آرتیشو دقت کنید که برگها با نشده و سفت
2
و سبز باشد . هنگامیکه برگهای آرتیشو قهوه ای است نشان دهنده کهنه بودن آن می باشد . فصل آرتیشو معمولا ماههای فرودرین و اردیبهشت ( آپریل و می )است .
ترکیبات شیمیایی:
برگهای خوردنی آرتیشو در اینولین ، اینولاز و ماده ای تلخ بنام سینارین Cynarine
می باشد . سینارین خاصی زیاد کننده ترشحات صفرارا درد و علت صفرا بری آرتیشو داشتن این ماده است . در صد گرم آرتیشو پخته مواد زیر موجود است :
انرژی
14 کالری
پروتئین
1/5 گرم
آب
86 گرم
مواد چرب
0/1 گرم
مواد نشاسته ای
5 گرم
کلسیم
22 میلی گرم
فسفر
40 میلی گرم
آهن
0/6 میلی گرم
سدیم
30 میلی گرم
پتاسیم
0 25 میلی گرم
ویتامین آ
40 واحد بین المللی
ویتامین ب 1
0/04 میلی گرم
ویتامین ب 2
0/02 میلی گرم
ویتامین ب 3
0/6 میلی گرم
ویتامین ث
5/2 میلی گرم
4
آقطی سیاه «داروئی
کلیات گیاه شناسی
آقطی سیاه که در همدان انگور کولی نامیده می شود از زمانهای قدیم مورد مصرف مردم بوده و از آن برای رفع امراض مختلف مانند دفع بلغم و صفرا استفاده می کرده اند . آقطی سیاه که خمان کبیر نیز نامیده می شود درختچه ای است که ارتفاع آن در نواحی مساعد به 10 متر می رسد .
این درختچه معمولا در کنار جاده ها و حاشیه جنگل ها و در نواحی مرطوب و سایه در می روید . برگ آهای آن سبز رنگ ، بیضوی ، دندانه دار ، بیدره و مرکب از 5-7 برگچه می باشد اگر برگها شکسته و مالش داده شود بوی بدی از آن
4
متصاعد می شود . گلهای آن سفید و خوشه ای است که در اواخر بهار ظاهر می شود . میوه آقطی سیاه گوشتی ، ریز مانند انگور و برنگ آبی سیر می باشد . قسمت مورد استفاده این درختچه گل ، برگ و پوست داخلی ساقه آن است . آقطی سیاه در ایران در نواحی آذربایجان و همدان می روید.
ترکیبات شیمیایی:
پوست این درختچه و برگ آن درای موادی مانند ساو بوسین Sambucine سامبو نیگرین Sambunigerine ، کولین ، سیکوتین Cicutine و مقدر کمی نیترات پتاسیم می باشد . د گلهای آن الدرین Elderine و مقدر کمی اسانس وجود دارد . میوه آقطی سیاه درای کریزان تمین Chrysanthemin ، مواد قندی ، اسانس ، صمغ ، اسید والزیانیک و اسید استیک می باش .
اسطوخودوس «داروئی»
مقدمه
اسطوخودوس (Lavandula) در بیشتر نقاط دنیا به حالت خودرو میروید مخصوصا در جنوب فرانسه ، مناطق مدیترانه و در تورنتو به مقدر زیاد وجود دارد و بسته به شرایط محیط و خاک به انواع مختلف ظاهر میشود. اسطوخودوس گیاهی است چند ساله به ارتفاع حدود نیم متر با برگهای متقابل ، باریک ، دراز سبز رنگ و پوشیده از کرکهای سفید پنبهای.
گلهای آن به رنگ بنفش و به صورت سنبله میباشد. قسمت مورد استفاده این گیاه ، گلها و سرشاخههای گلدار آن است. اسطوخودوس بوی بسیار مطبوعی دارد. طعم آن تلخ است و به علت بوی مطبوع آن در عطر سازی مصرف میشود. اسانس اسطوخودوس که از تقطیر گل و سرشاخههای گلدار این گیاه بدست میآید مایعی است زرد رنگ یا زرد مایل به سبز که دارای بوی مطبوعی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
3
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز (
3
Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش ویعبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصة اصلی کارآفرین را «نوآوری»میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف کرد. وی در کتاب «نظریة اقتصاد پویا» اشاره میکندکه تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصة یک اقتصاد سالم هستند.
سابقه کارآفر ینی در دنیا:
4
در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که درکار مأموریت نظامی بودند کارآفرینی خواندند و پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال 1700 میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است.
کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کردهاند. ژوزف شوپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال 1934 که همزمان با داوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر کارآفرینی»لقب دادهاند. از نظر وی «کارآفرین نیروی محرکه اصلی درتوسعه اقتصادی است » و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد ترکیب های تازه از مواد»
کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفته است.
جامعه شناسان کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمتها و گروههای جامعه پرداختهاند .
دانشمندان مدیریت به تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداختهاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
EFQM
مدل برتر (نتایج)
از ابتدای لغات زیر گرفته شده است:EFQM
" اساس مدیریت کیفیت اروپا "
مدل برتر یک قالب کاری کلیدی است که در رقابت بین سازمانها صرفنظر از ناحیه ، اندازه ، ساختار یا کمالشان به آنها کمک میکند تا در رقابت بین سازمانها موفق تر باشند.
سازمانها برای (تحکیم) موفقیتشان نیاز به برقراری سیستم اختصاصی مدیریتی دارند ؛ و EFQM مدل برتر، یک ابزار کاربردی برای کمک به آنهاست تا بسنجند در کجای راه موفقیت هستند و به کمک آن چاله ها و مشکلات (موانع) را درک کرده و راه حل ها را شبیه سازی کنند (شرح از دایرةالمعارف ویکی پدیا).
این مدل از چهار جنبه کلیدی است:
١- به عنوان قالب کاری ای که به سازمانها کمک میکند تا دید و اهداف آیندشان را به شکلی قابل لمس و اندازه گیری متعالی سازند.
٢- به عنوان قالب کاری ای که میتواند به سازمانها در شناخت و درک حقیقت تجارتشان ، پیوند های سازمان ، انگیزه و اثر روابط داخل سازمانی کمک کند.
٣- به عنوان پایه جایزه کیفیت اروپا ، فرآیندی است که به آنها اجازه میدهد تا موفقترین سازمانها یشان را بشناسند و آنها را به عنوان بخشی از مدل برتر ترقی دهند تا سایرین از آنها بیاموزند.
٤- به عنوان ابزاری تشخیصی برای تعیین سلامت فعلی سازمانها به کار می رود. در خلال این فرآیند ، سازمانها بهتر میتوانند بین اولویت ها یشان تعادل ایجاد کرده ، منابع را تخصیص داده و طرحهای واقع بینانه تجارتشان را آماده کنند.
تاریخچه EFQM
دهه ١٩٨۰ : تلاشهای کیفیتی در آمریکا و ژاپن به صورت جنبشی سریع در قالب دمینگ پرایز و مدل مالکوم بالدریج آغاز شد.
١٩٨٨ : روسای ١٤ کمپانی اروپایی گرد هم آمدند تا پایه ای اروپایی برای مدیریت کیفیت ایجاد کنند. EFQM به صورت رسمی در ١٥ سپتامبر ١٩٨٨ در بروکسل در قصر ییلاقی وال دوچس بنا نهاده شد ؛ جایی که سی سال قبل انجمن اقتصادی اروپا شروع به کار کرده بود. روسای شرکتهای بوش ، بی تی ، بول ، سیبا-جیگی ، داس ساولت ، الکترو لوکس ، فیات ، کِی ال ام ، نستل ، اُلیوتی ، فیلیپس ، رنو ، سولزر و فولکس واگن در این جلسه مهم حضور داشتند و بنیانگذاران اصلی EFQM شدند.
١٩٨٩ : در ١٩ اکتبر ١٩٨٩ در مونتریوکس ، مبانی (ماموریت) ، دیدگاه و اهداف EFQM رسماً معرفی شدند. سند خط مشی ای توسط ١٤ رییس شرکتهای بنیانگذار و ٥٣ شرکت موسس دیگر امضا شد. مبنای EFQM بر دو بخش (استوار) بود:
حمایت از مدیریت کمپانی های اروپایی و برانگیختن آنها و همچنین ، در صورت نیاز ، همکاری با تمام بخشهای انجمن اروپا.
١٩٩١ : EFQM مدل برتر زاییده شد. از ١٩٨٨ تا ١٩٩١ ، EFQM جدیدتر بنا نهاده شد که بر فعالیتها و پیرامون ارتقای EFQM به عنوان یک چارچوب کاری برای قضاوت داوطلبان دریافت جایزه کیفیت اروپا متمرکز شده بود. (برای) این کار هسته کوچکی از تقریباً ٣۰۰ متخصص از سرتاسر اروپا که از طرف اولین بنیانگذاران ، اعضا و شخصیتهای کلیدی EFQM حمایت میشدند تشکیل شد.
١٩٩٢ : اولین جایزه کیفیت اروپا توسط پادشاه اسپانیا در نمایشگاه EFQM در مادرید اعطا شد.
١٩٩٥ : از همان ابتدا ، EFQM تمایل داشت برسازمانهای تبلیغاتی بزرگ و زیر مجموعه هایشان که تجارت عظیمی داشتند تمرکز کند. اما سال بعد از اولین جایزه معلوم شد که (این طرح) به طور یکسان برای بخشهای عمومی و SME ها هم قابل اجراست. EFQM این دو مقوله را برای جایزه کیفیت اروپا ، از طرف EOQ و کمیسیون اروپا ، تکامل بخشید.
٢۰۰۰ : EFQM با ١٤ عضو در ١٩٨٩ شروع کرد و طی ١۰ سال ، اعضای آن بالغ بر بیش از ٧۰۰عضو در ابعاد مختلف از هر دو گروه دولتی و خصوصی شد.
٢۰۰٥ : بنا بر موفقیت EFQM مدل برتر ، الان EFQM مخصوصاً بر روی تکامل قالب های کاری ویژه سرفصلهای مدیریت کار میکند.
سخنان جاکوز دِلورس ، رییس وقت ECی EFQM که برای حمایت قوی از طرف کمیسیون اروپا بنیان نهاده شد ، همچنان امروزه هم صحیح است:
" مبارزه (تلاش) برای کیفیت ، یکی از پیش نیازهای موفقیت برای کمپانی و رقابت شماست."
درباره EFQM مدل برتر (توضیح) از طرف if.EDU
سازمانها از EFQM مدل برتر به عنوان یک سیستم مدیریت کیفیت و یک قالب کلی برای بهبود کیفیت استفاده میکنند. مدل EFQM نه تنها وسیلهای کاربردی است که بیشتر توسط سازمانهای آموزش دیده برای خود ارزیابی استفاده میشود بلکه این مدل همچنین مدلی قابلیت استفاده هم برای ممیزی های خارجی و هم به عنوان ساختاری برای سیستم مدیریت آنها را نیز داراست. مدل EFQM سازمانها را مجبور میکند که کلیه وظایف ، عملکرد و نتایج شان را مورد محک قرار دهند. آموزشهای عالی سازمانها کلید شناخت متقاضیان و گروههای متقاضیانی است که سرویسهای آموزشی شان ارایه شده است. این موسسات (آموزش دیده ها) نیازهای حال و آینده متقاضیان و گروههای متقاضیان را روشن کرده و خدماتشان را بر مبنای آن بهبود بخشیده و به دنبال خشنودی و رضایت آنها هستند و سعی میکنند تا تغییرات پیش رو را پیش بینی کنند.
در (سیر) تغییرات تکاملی و به هم پیوسته پیشرفت ، مدل EFQM بر تعداد کمی مفهوم بنیادی و (خط) مشی تکیه میکند:
منبع اصلی : سایت اصلی EFQM
توضیحات مفاهیم بنیادی:
نتایج آشنایی :
برتری ، رسیدن به نتایجی است که سهامداران سازمان را خوشحال و راضی کند.
تمرکز بر متقاضی :
برتری ، بدست آوردن حجم قابل پاسخگویی متقاضی است.
رهبری و ثبات در اهداف :
برتری ، رهبری نظری و الهامی توام با حفظ اهداف است.
مدیریت بوسیله فرآیندها و حقایق :
برتری ، مدیریت سازمان از خلال مجموعه ای از وابستگی ها و مناسبات مشترک سیستم ، فرآیند ها و حقایق است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
عناصر تزئینی:
عناصر و موضوع های مورد استفاده در تزئینات را بطور کلی می توان به پنج بخش مجزا تقسیم بندی رد که عبارتند از نقوش گیاهی، آرایه های هندسی، تزئینات کتیبه ای، عناسر معماری و تصاویر انسانی و حیوانی .
نقوش گیاهی – نقوش گیاهی یکی از مهمترین عناصر تزئینی این دوره به حساب می آید که از آن در تزئین بسیاری از بناها استفاده شده است. در بکار گیری این نقوش در دوره ایلخانی سعی بر آن بوده است تا ضمن دوری جستن از بکار گیری نمونه های طبیعی گیاهان به معنای واقعی مضمون آنها احساس شدیدتری داده شود. در ای عصر تزئینات گیاهی تحت تاثیر سبک های چینی که به ایران راه یافته بود، کم کم به طبیعت گرایی نزدیک شد. در اکثر موارد هنرمندان سعی داشتند تزئینات گیاهی را بصورت تکثیر یافته ای در کنار هم قرار دهند و آنها را بصورت پیچک و در جریان اتصال خطوط به همدیگر و نیز در زمینه عناصر تزئینی دیگر همچون کتیبه ها بکار گیرند. ولی در مواردی استفاده از این نقش مایه ها بصورت انفرادی و مجزا نیز در بنای گنبد سلطانیه دیده می شود.
آرایه های هندسی – نقوش هندسی که از دیر باز مورد توجه ایرانیان در خلق آثار پرشکوهشان بود از قرن پنجم هجری به اهمیت خاصی رسید. شاید دلیل آن سازگاری و هماهنگی آن با قالب ها و اشکال اجری مورد استفاده در بناهای این دوره باشد. این اشکال که از تنوع زیادی همچون مستطیل، مربع، مثلث، و لوزی و ... برخوردار بودند تحرک پذیری فراوانی را در برداشتند. به گونه ای که امکان استفاده از آنها را در بسیاری از مکانها ممکن می ساخت. برای نمونه در کتیبه های کوفی موجود در سلطانیه که اغلب به دوره اول تزئینات بر می گردد. شاهد حروفی هستیم که انتهای آنها به شکل زیبایی به صورت هندسی ترسیم شده است. شاید بتوان در جای جای گنبد سلطانیه از تزئینات کاشی کاری گرفته تا مشبک های سنگی، بکارگیری این نقوش را پی گیری کرد. نقوشی که به طرز استادانه ای بکار گرفته شده اند.
2
تزئینات کتیبه ای _ خط بنابر ظرفیت های گوناگون خود اعم از انعطاف پذیری و بار معنوی پیام رسانی، غیر قابل اجتناب ترین تزئین در معماری اسلامی بشمار می آید که اطلاعات زیادی از تاریخ احداث بنا، نام بانی یا حامیان آن و اعتقادات مذهبی و دینی و نمودهای فرهنگی یک عصر را به ما منتقل می کند.
عناصر معماری – عناصر معماری، موضوعاتی هستند که در اصل مفهوم ساختمانی دارند. این اجزاء غالبا" وظیفه طرحهای تزئینی را بر عهده گرفته و وسایل صرفا" تزئینی گردیده اند. ستونها، سرستونها، پایه ستونها و مقرنس ها از این جمله اند شاید از موارد ذکر شده هیچکدام به اندازه مقرنس در تزئینات معماری ایرانی مورد استفاده قرار نگرفته باشد. اصولا" مقرنس قسمتی از طاق است که در دوره های پیشین مورد استفاده ساختمانی داشته است و در سه کنج ها و طاقبندها به کار می رفته است. در تزئینات مربوط به گنبد سلطانیه از عناصر معماری از جمله مقرنس به کرات استفاده گردیده است.
تصاویر انسانی و حیوانی – شاید نادرترین عناصر تزئینی در معماری اسلامی ایران علی الخصوص در بناهای مذهبی و دینی، اینگونه مضمونها باشد. این موضوعات که در تزئینات قبل از اسلام مخصوصا" دوران ساسانی مورد توجه بسیار بوده و در بناهای زیادی مورد استفاده قرار کرفته است، با گسترش اسلام و با مکروه شدن نقاشی از رونق افتاده و عملکرد خود را در تزئینات معماری از دست داده است. در بررسی های گنبد سلطانیه اثری از بکارگیری تزئینات انسانی یا حیوانی مشاهده نشده است. لیکن در این زمینه بدون پایان تعمیراتو لایه برداری تزئینات نمی توان نظر قطعی ارائه داد.
4
تزئینات آجری :
کاربرد آجر در ساخت ابنیه از دیر باز مورد توجه ایرانیان بوده است که نمونه بارز آن را در معبد چغازنبیل ( حدود 1250 ق.م) مشاهده می کنیم. از آغاز امکاناتی که آجر در اختیار معماران قرار می داد، بسیار متنوع بود، بطوریکه بواسطه خصوصیات منحصر به فرد خود به سرعت جای کاربرد سنگ را گرفت مقاومت بالا ارزانی سهولت کاربرد، سرعت بخشیدن به ساخت و اتمام بناها، امکانات تزئینی و .. عواملی بودند که آجر را مورد توجه قرار می داد. با این همه اوج بهره برداری از امکانات زینتی آن با وجود کاربرد عمومی آن در ساخت بناها، تا اوایل دوران اسلامی بخوبی شناخته نشد. قبل از اسلام عموما" سطح آجر کاری شده را با تزئینات گچ بری می پوشاندند. اما با نفوذ اسلام و شاید محدویت هنرمندان در بکارگیری نقوش طبیعت گرابانه دوره های قبل زیبائی های بالقوه آجر، از قبیل گره سازیهای زینتی و بافت های متضاد و ایجاد سایه و روشن با قرار دادن رج ها بصورت پیش آمده و تورفته، خود را نشان داد. تحقق چنین مسئله ای نقطه عطفی را در تزئینات معماری بوجود آورد که در آن از تنوع در اندازه ها و قالب های مختلف، رنگ های گوناگون و شیوه های بکارگیری، بخوبی استفاده گردید و نهایتا" طرح های ساده هندسی به حروف عظیم و زیبایی کوفی تبدیل شد. بدین ترتیب آجر چینی ، مضومن و معنای خاصی را به سطوح دیوارها بخشید. از سوی دیگر گره سازی آجرین با تنوع و زیبایی فراوان خود، با کتیبه های کوفی به کار گرفته شد که شاید مجلل ترین و با شکوه ترین آن را بعد از دوران سلجوقی بتوان در گنبد سلطانیه یافت تصویر 2 این تغییرات در آجر کاری تنها به منظور تاکید روی خطوط عمده بنا نبود، بلکه به منظور متمایز کردن سطحی که قصد تزئین آن را داشتند، مورد استفاده واقع می شد.
بطور کلی عنصر آجر در گنبد سلطانیه نقش به سزایی بر عهده دارد که علاوه بر نقش اساسی در شالوده بنا و اتسحکام آن وظایف تزئینی متفاوتی را نیز ایفا می کند. تزئینات آجری در این بنا به پنج صورت به کار برده شده که در زیر ضمن توضیح در مورد کاربرد این شیوه ها، به نمونه هایی از آنها نیز اشاره می گردد.
4
1- آجرهای قالبی ( مهری ):
در چهار ایوان از ایوانهای هشتگانه از این نوع آجرها استفاده شده است که شامل ایوانهای شمالی شرقی، جنوبی وشمال غربی است. این آجرها که به صورت نقوش هندسی و گیاهی و گاه کتیبه ای بکار گرفته شده و در شکل های گوناگون مثل طبل کند، شش بند تند، پنج تند، شمشه هشت، زهره، ترنج تندو کند، پنج کند. ترقه و غیره دیده می شود که نقوش داخلی آنها را تزئینات اسلیمی و گل و بوته تشکیل می دهد . تصاویر 1 و 2
این تزئینات در ایوان شمال غربی دارای عناصر تشکیل دهنده کوچکتری در مقیاس با ایوانهای دیگر است. در همه این ایوانها نقوش از شمسه منشعب شده و در اضلاع ایوان شرقی در داخل شمسه ها کلمات محمد و علی هر کدام پنج بار تکرار گردیده است. در حد فاصل این آجرها از کاشی های فیروزه ای استفاده شده است.
استفاده از این نوع تزئین قالبی که به یکی از خصوصیات تزئین دوره ایلخانی مبدل گردید در دوره های قبلی با این مشخصات یکسان شده وجود نداشته است.
در روش دیگر برای ایجاد فرم بخصوص آجرها، از قالب ویژه ای استفاده می گردید که ب اشکال مختلف برای تزئین قسمت های معینی از سطوح بنا ساخته می شد. وجود چنین روشی، بیانگر این است که اولا" طرح های تزئینی برای سطوح مختلف قبلا" پیش بینی و طراحی می شد. ثانیا" این آجرها در محل تهیه و پخته می گردید. تصویر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
پاراوان چوبی
تاریخچه هنر معرق روی چوب
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.
2
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
4
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.
در آن ایام، شیوه معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیله کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می کندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چکی، دوربُری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
4
نخستین تاریخی که در مورد اشباع نقش های کنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار کار است که به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه اداره کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود .
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان کلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اکنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح نمود که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه ی فکری این نوآوری از نقش های منبت کاری شده ی درهای کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود تا این که محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود ، در اندیشه ی به کارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقش هایی روی یک راکت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی ِ رنگ، انواع چوب های صنعتی شناخته شد. ( این پی گیری همچنان ادامه دارد. )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 1
تأثیر متقابل فرهنگ و ورزش
هر مقولهای را که انسان به ذهن میآورد و جزء قضایای ذهنی است و یا در عالم خارج مصداق پیدا میکند، همراه او، فرهنگ آن به ذهن میآید. فرهنگ لازمة لاینفک هر پدیده و مقولهای است، مثلاً وقتی تجارت و اقتصاد را به ذهن میآوریم و یا در خارج بدان اشتغال داریم قطعاً فرهنگ تجارت و یا اقتصاد را باید بدانیم و یا لااقل فرهنگ متداول و رایج آن مقوله و به عبارت دیگر، فرهنگ عمومی آن را بدانیم تا در میان تجار و اقتصاددانان دارای ارزش باشیم والا از مقوله اقتصاد و تجارت بیرونیم و یا لااقل اقتصاددان و یا تاجر موفقی نیستیم. لذا فرهنگ در تمام مقولهها و پدیدههای عبادی و معاملی وجود دارد. مثل فرهنگ نماز، فرهنگ عبادت، فرهنگ تجارت، فرهنگ ورزش و... ما در این مقاله بر آن هستیم تا فرهنگ ورزش و خاستگاه و مبانی ورزش را به نقد و تحلیل بکشیم. نخست از آنجا که دین اسلام دین مقدس و آسمانی است و برای هدایت بشر آمده است، تمام آداب و رسوم و فرهنگ اجتماع را به هم نریخته است، بلکه فرهنگهایی که در میان مردم متداول بوده و با هدف دین سازگاری داشته و یا میتوانست با اندک تغییری آن را در خدمت دین قرار داد، اسلام آن را تقویت و ترویج نموده است؛ لذا ورزش یک مقولهای بوده که با سکناگزیدن بشر در روی زمین وجود داشته و ممکن است با این روش جدید و پیچیده امروزین نبوده، ولی به شکل ابتدایی وجود داشته و اسلام به آن جهت بخشیده و آن را در خدمت دین قرار داده است.
تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک، سنگ، کوه، تپه، دریا، جنگل، جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن، نخستین کتابهای درسی بشر بودهاند. از قدیمترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط، نیاز به تأمین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی و ورزش بعنوان یکی از مهمترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسانها از اهمیتی برخوردار است، میتوان با بهرهگیری از تمرینها و فعالیتهای جسمانی تا حد قابل ملاحظهای تقویت کرد.
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 2
همراه با خلقت انسان و دست و پنجه نرم کردن او با زندگی، خصوصاً انسانهای اولیه که در درون غار زندگی میکردند، ورزیدگی و تربیت بدن برای آنان دارای اهمیت فوق العاده بوده و تا به امروز که تربیت بدنی و ورزش یکی از اصول مسلم زندگی فردی و اجتماعی و حتی برای حکومتها و دولتها درآمده است.
امروزه دانشمندان، ورزش را نه تنها برای پرورش تن یک اصل قرار دادهاند، بلکه به صورت یک اهرم قدرت و سیاست برای جوامع بینالمللی مطرح کردهاند. انسانشناسان در قرون گذشته از انسان بعنوان هوموارکتوس (انسان مستویالقامه) و هوموفابریگوس (انسان ابزارساز) و هوموپولیتیکوس (انسان سیاستورز) سخن گفتهاند. امروزه از انسان بعنوان هومورلیجیوسرس (انسان دینورز) سخن گفتهاند؛ چرا که بر وفق جدیدترین پژوهشهای جامعهشناختی چه در آفریقای جنوبی و مکزیک و چه در ایرلند و آمریکا، بیش از نود و شش درصد انسانها به وجود خدا ایمان دارند و همین واقعیت، نظریهای را که مدعی بود با پیشرفت اجتماعی و افزایش رفاه مادی، دین و اندیشه دینی انحطاط مییابد، ابطال میکند(1). مؤید دیگر برای دینورز بودن سرشتی انسان، اینکه محققان هیچ قومی از اقوام بشری را نیافتهاند که دیندار یا به هر حال صاحب نوعی دین نبوده باشند.(2)
1- تاریخچه کلی ورزش
تربیت بدنی و ورزش برابر با پیدایش انسان و حیات اوست. طبق قانون طبیعت، هر جانداری در سایه حرکت و جنبش زنده میماند و انسان نیز مستثنا از این قاعده نیست، بلکه متحرکترین جانداران میباشد.
اگر انجام کلیه حرکات اعضای بدن را در سلامت مؤثر بدانیم و هر حرکت را که موجب سلامتی میشود یک نوع ورزش بدانیم، باید این امر را بپذیریم که ورزش با حیات بشر توأم بوده و برای پیدایش ورزش نمیتوان تاریخ دقیقی مشخص کرد، زیرا انسان در بدو تولد خویش حیوان بالفعل است و انسان بالقوه. یعنی جسم و بدنش مقدم بر شخصیت اوست؛ لذا برای تأمین زندگانی خویش نیاز به حرکات مختلف اعضای بدن داشته و تا آخرین لحظات زندگی مجبور به انجام حرکات لازم بوده است. بنابراین باید گفت ورزش با انسان خلق شده و با زمان تکمیل خواهد شد.
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 3
انسان در دورانهای اولیه زندگانی برای تهیه و تأمین معاش خود مجبور به زد و خورد با حیوانات وحشی بوده است و برای حفظ خود از سرما و گرما در غارها و بیشهها زندگی کند. این حرکات و زد و خوردها و تلاشی که برای نیل به مقصود، یعنی تأمین زندگی انجام میشده و انسان اولیه به آن مبادرت نموده، یک ورزش طبیعی به شمار میرود. پس به تمام کارهایی که باعث به حرکت درآوردن اعضا میشود و در بدن فعالیت و حرارت و قدرت ایجاد میکند میتوان ورزش گفت. البته نباید تربیت بدنی را با ورزش طبیعی اشتباه گرفت؛ به حرکاتی که در وجود بشر (جسمی و فکری) خستگی تولید میکند و آن عملیات تحت اصول و قواعد معین برای قسمتی از بدن یا تمام آن و برای احتیاج و منظور خاص اجرا میشود، تربیت بدنی گفته میشود. حضرت علی7 میفرماید: بزرگترین تفریح و ورزش، کار است (یعنی فعالیت بدنی).
پس تعلیم و تربیت بدنی و ورزش با پیدایش بشر و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک، سنگ، کوه، تپه، دریا، جنگل، جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن، نخستین کتابهای درسی نوع بشر بودهاند.(3)
از قدیمترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط، نیاز به تأمین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، بعنوان یکی از مهمترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت و سرعت را که در زندگی انسانها از اهمیتی برخوردار است، میتوان با بهرهگیری از تمرینها و فعالیتهای جسمانی تا حد قابل ملاحظهای تقویت کرد.(4)
وقتی با گذشت زمان، حکومت و دولت ولو به صورت اولیه تشکیل شد دولتها برای حفظ و یا گسترش مرزها نیازمند قدرت و بازوان قوی بودند که متناسب با آن زمان در جنگ پیروز شوند و به اهداف خود دست یابند.
ویل دورانت، مورخ مشهور، در این باره مینویسد:
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 4
«از ضروریات دولتها و تأکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگهایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد مگر در ورزشهایی که (در بازیهای المپیک) مقرر گردیده است.»5
و بزرگترین هدفهای تربیت بدنی در اجتماعات اولیه عبارت بودند از:
1- تکامل و توسعه استعدادهای جسمانی
2- ایجاد گروههایی برای بهتر زیستن
3- ایجاد سرگرمی.
در پژوهشهایی که بر روی زندگی انسانهای نخستین و عادات آنها انجام شده است معلوم شده است که این عادات و رسوم اغلب در مراسم مذهبی و معتقدات دینی ظاهر گشته است.
2- تاریخچه ورزش در ایران
در ایران به معنای قدیم آن، ورزش پهلوانی و رزمی و وزنهبرداری برای شرکت در جنگ معمول بوده، همانطور که حکیم ابوالقاسم فردوسی در رابطه با پهلوانی و جنگآوری رستم و سهراب و کشتی پهلوانی دو پهلوان پدر و پسر یعنی رستم و سهراب بیان میکند و حتی حضور زنان پهلوان در شاهنامه فردوسی میدرخشد، حرکت و حضور گردآفرید بعنوان یک زن قهرمان و پهلوان در جنگ، نشان از روحیه ایرانیان برای تربیتبدنی و کارکرد آن در میان نبرد و جنگ با غیر ایرانیان بود.
در میان کشورهای مشرق زمین باید گفت ایران، کشوری بود که به تعلیم و تربیت بدنی و سلامتی تن و روان اهمیت خاصی قایل بود، در این باره هرودوت، مورخ شهیر یونانی، مینویسد:
ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را میآموختند:
1- سواری
2- تیروکمان
3- راستگویی
جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز میکردند و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیرة اندک و تحمل گرمای بسیار و پیادهرویهای طولانی وعبور از رودخانه بدونتر شدن سلاحها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فروپریدن از روی آن در حال دویدن و بطور کلی سرعت و چالاکی از ویژگیهای سوارکاران سوارهنظام ایران بود.(6)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
پاراوان چوبی
تاریخچه هنر معرق روی چوب
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.
2
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
4
از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.
در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.
در آن ایام، شیوه معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیله کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می کندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چکی، دوربُری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
4
نخستین تاریخی که در مورد اشباع نقش های کنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار کار است که به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه اداره کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود .
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان کلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اکنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح نمود که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه ی فکری این نوآوری از نقش های منبت کاری شده ی درهای کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود تا این که محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود ، در اندیشه ی به کارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقش هایی روی یک راکت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی ِ رنگ، انواع چوب های صنعتی شناخته شد. ( این پی گیری همچنان ادامه دارد. )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 1
تأثیر متقابل فرهنگ و ورزش
هر مقولهای را که انسان به ذهن میآورد و جزء قضایای ذهنی است و یا در عالم خارج مصداق پیدا میکند، همراه او، فرهنگ آن به ذهن میآید. فرهنگ لازمة لاینفک هر پدیده و مقولهای است، مثلاً وقتی تجارت و اقتصاد را به ذهن میآوریم و یا در خارج بدان اشتغال داریم قطعاً فرهنگ تجارت و یا اقتصاد را باید بدانیم و یا لااقل فرهنگ متداول و رایج آن مقوله و به عبارت دیگر، فرهنگ عمومی آن را بدانیم تا در میان تجار و اقتصاددانان دارای ارزش باشیم والا از مقوله اقتصاد و تجارت بیرونیم و یا لااقل اقتصاددان و یا تاجر موفقی نیستیم. لذا فرهنگ در تمام مقولهها و پدیدههای عبادی و معاملی وجود دارد. مثل فرهنگ نماز، فرهنگ عبادت، فرهنگ تجارت، فرهنگ ورزش و... ما در این مقاله بر آن هستیم تا فرهنگ ورزش و خاستگاه و مبانی ورزش را به نقد و تحلیل بکشیم. نخست از آنجا که دین اسلام دین مقدس و آسمانی است و برای هدایت بشر آمده است، تمام آداب و رسوم و فرهنگ اجتماع را به هم نریخته است، بلکه فرهنگهایی که در میان مردم متداول بوده و با هدف دین سازگاری داشته و یا میتوانست با اندک تغییری آن را در خدمت دین قرار داد، اسلام آن را تقویت و ترویج نموده است؛ لذا ورزش یک مقولهای بوده که با سکناگزیدن بشر در روی زمین وجود داشته و ممکن است با این روش جدید و پیچیده امروزین نبوده، ولی به شکل ابتدایی وجود داشته و اسلام به آن جهت بخشیده و آن را در خدمت دین قرار داده است.
تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک، سنگ، کوه، تپه، دریا، جنگل، جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن، نخستین کتابهای درسی بشر بودهاند. از قدیمترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط، نیاز به تأمین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی و ورزش بعنوان یکی از مهمترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسانها از اهمیتی برخوردار است، میتوان با بهرهگیری از تمرینها و فعالیتهای جسمانی تا حد قابل ملاحظهای تقویت کرد.
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 2
همراه با خلقت انسان و دست و پنجه نرم کردن او با زندگی، خصوصاً انسانهای اولیه که در درون غار زندگی میکردند، ورزیدگی و تربیت بدن برای آنان دارای اهمیت فوق العاده بوده و تا به امروز که تربیت بدنی و ورزش یکی از اصول مسلم زندگی فردی و اجتماعی و حتی برای حکومتها و دولتها درآمده است.
امروزه دانشمندان، ورزش را نه تنها برای پرورش تن یک اصل قرار دادهاند، بلکه به صورت یک اهرم قدرت و سیاست برای جوامع بینالمللی مطرح کردهاند. انسانشناسان در قرون گذشته از انسان بعنوان هوموارکتوس (انسان مستویالقامه) و هوموفابریگوس (انسان ابزارساز) و هوموپولیتیکوس (انسان سیاستورز) سخن گفتهاند. امروزه از انسان بعنوان هومورلیجیوسرس (انسان دینورز) سخن گفتهاند؛ چرا که بر وفق جدیدترین پژوهشهای جامعهشناختی چه در آفریقای جنوبی و مکزیک و چه در ایرلند و آمریکا، بیش از نود و شش درصد انسانها به وجود خدا ایمان دارند و همین واقعیت، نظریهای را که مدعی بود با پیشرفت اجتماعی و افزایش رفاه مادی، دین و اندیشه دینی انحطاط مییابد، ابطال میکند(1). مؤید دیگر برای دینورز بودن سرشتی انسان، اینکه محققان هیچ قومی از اقوام بشری را نیافتهاند که دیندار یا به هر حال صاحب نوعی دین نبوده باشند.(2)
1- تاریخچه کلی ورزش
تربیت بدنی و ورزش برابر با پیدایش انسان و حیات اوست. طبق قانون طبیعت، هر جانداری در سایه حرکت و جنبش زنده میماند و انسان نیز مستثنا از این قاعده نیست، بلکه متحرکترین جانداران میباشد.
اگر انجام کلیه حرکات اعضای بدن را در سلامت مؤثر بدانیم و هر حرکت را که موجب سلامتی میشود یک نوع ورزش بدانیم، باید این امر را بپذیریم که ورزش با حیات بشر توأم بوده و برای پیدایش ورزش نمیتوان تاریخ دقیقی مشخص کرد، زیرا انسان در بدو تولد خویش حیوان بالفعل است و انسان بالقوه. یعنی جسم و بدنش مقدم بر شخصیت اوست؛ لذا برای تأمین زندگانی خویش نیاز به حرکات مختلف اعضای بدن داشته و تا آخرین لحظات زندگی مجبور به انجام حرکات لازم بوده است. بنابراین باید گفت ورزش با انسان خلق شده و با زمان تکمیل خواهد شد.
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 3
انسان در دورانهای اولیه زندگانی برای تهیه و تأمین معاش خود مجبور به زد و خورد با حیوانات وحشی بوده است و برای حفظ خود از سرما و گرما در غارها و بیشهها زندگی کند. این حرکات و زد و خوردها و تلاشی که برای نیل به مقصود، یعنی تأمین زندگی انجام میشده و انسان اولیه به آن مبادرت نموده، یک ورزش طبیعی به شمار میرود. پس به تمام کارهایی که باعث به حرکت درآوردن اعضا میشود و در بدن فعالیت و حرارت و قدرت ایجاد میکند میتوان ورزش گفت. البته نباید تربیت بدنی را با ورزش طبیعی اشتباه گرفت؛ به حرکاتی که در وجود بشر (جسمی و فکری) خستگی تولید میکند و آن عملیات تحت اصول و قواعد معین برای قسمتی از بدن یا تمام آن و برای احتیاج و منظور خاص اجرا میشود، تربیت بدنی گفته میشود. حضرت علی7 میفرماید: بزرگترین تفریح و ورزش، کار است (یعنی فعالیت بدنی).
پس تعلیم و تربیت بدنی و ورزش با پیدایش بشر و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک، سنگ، کوه، تپه، دریا، جنگل، جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن، نخستین کتابهای درسی نوع بشر بودهاند.(3)
از قدیمترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط، نیاز به تأمین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، بعنوان یکی از مهمترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت و سرعت را که در زندگی انسانها از اهمیتی برخوردار است، میتوان با بهرهگیری از تمرینها و فعالیتهای جسمانی تا حد قابل ملاحظهای تقویت کرد.(4)
وقتی با گذشت زمان، حکومت و دولت ولو به صورت اولیه تشکیل شد دولتها برای حفظ و یا گسترش مرزها نیازمند قدرت و بازوان قوی بودند که متناسب با آن زمان در جنگ پیروز شوند و به اهداف خود دست یابند.
ویل دورانت، مورخ مشهور، در این باره مینویسد:
فرهنگ و ورزش............................................................................................. & 4
«از ضروریات دولتها و تأکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگهایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد مگر در ورزشهایی که (در بازیهای المپیک) مقرر گردیده است.»5
و بزرگترین هدفهای تربیت بدنی در اجتماعات اولیه عبارت بودند از:
1- تکامل و توسعه استعدادهای جسمانی
2- ایجاد گروههایی برای بهتر زیستن
3- ایجاد سرگرمی.
در پژوهشهایی که بر روی زندگی انسانهای نخستین و عادات آنها انجام شده است معلوم شده است که این عادات و رسوم اغلب در مراسم مذهبی و معتقدات دینی ظاهر گشته است.
2- تاریخچه ورزش در ایران
در ایران به معنای قدیم آن، ورزش پهلوانی و رزمی و وزنهبرداری برای شرکت در جنگ معمول بوده، همانطور که حکیم ابوالقاسم فردوسی در رابطه با پهلوانی و جنگآوری رستم و سهراب و کشتی پهلوانی دو پهلوان پدر و پسر یعنی رستم و سهراب بیان میکند و حتی حضور زنان پهلوان در شاهنامه فردوسی میدرخشد، حرکت و حضور گردآفرید بعنوان یک زن قهرمان و پهلوان در جنگ، نشان از روحیه ایرانیان برای تربیتبدنی و کارکرد آن در میان نبرد و جنگ با غیر ایرانیان بود.
در میان کشورهای مشرق زمین باید گفت ایران، کشوری بود که به تعلیم و تربیت بدنی و سلامتی تن و روان اهمیت خاصی قایل بود، در این باره هرودوت، مورخ شهیر یونانی، مینویسد:
ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را میآموختند:
1- سواری
2- تیروکمان
3- راستگویی
جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز میکردند و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیرة اندک و تحمل گرمای بسیار و پیادهرویهای طولانی وعبور از رودخانه بدونتر شدن سلاحها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فروپریدن از روی آن در حال دویدن و بطور کلی سرعت و چالاکی از ویژگیهای سوارکاران سوارهنظام ایران بود.(6)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
21
تعریف جنگ
در ارائه تعریفی جامع از جنگ ابهامهای زیادی به چشم می خورد و هریک از تعاریف عنوان شده، نیازمند تفسیرند تا به درک بیشتر این مفهوم کمک کنند. در بین دانشمندان علوم مختلف بیش از همه جامعته شناسان در ارائه تعریف جنگ آغازگر بوده اند. البته آنان برخوردهای مسلحانه بین گروههای انسانی را مبنای تعریف خود قرار داده اند. جنگ می تواند از نزاع بین گروههای کوچک تا مقیاس منطقه ای و حتی جهان تعمیم یابد، لذا در تعریف جامع از جنگ توجه به این نکته ضروری است. کوینسی رایت می نویسد : «جنگ شرط قانونی است که به دو یا چند گروه متخاصم فرصت می دهد تا نزاعی را با نیروهای مسلح، احساسات مردمی، تعصبان حقوی و فرهنگهای ملی سازمان دهند» او اضافه می کند : «جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نیت خود را برای توسل به آن، از طریق اعلان جنگ یا ضرب الاجل اعلام می دارد.» کوینسی رایت علاوه بر اعتقاد به جنگ در ابعاد مختلف، به دو شرط اساسی، وجود دولتف و اعلان حالت جنگی توجه می نماید.
کلازویتس می گوید : « جنگ عمل خشونت باری است که هدفش وادار کردن حریف به اجرای خواستة ماست. جنگ ادامة سیاست است، جنگ نه تنها خصیصة نظامی بلکه دیپلماتیک، روانشناسی و اقتصادی را نیز دارد.»
برداست کلازویتس از جنگ در سطحی وسیع و تا حدودی همه جانبه است، زیرا او جنگ را زمانی مجاز می داند که نتوان از راه دیپلماسی به هدف رسید. در این صورت جنگ ادامة سیاست است و برای نیل به اهداف سیاسی باید از همة ابزار کمک گرفت.
21
تعریف جنگ
در ارائه تعریفی جامع از جنگ ابهامهای زیادی به چشم می خورد و هریک از تعاریف عنوان شده، نیازمند تفسیرند تا به درک بیشتر این مفهوم کمک کنند. در بین دانشمندان علوم مختلف بیش از همه جامعته شناسان در ارائه تعریف جنگ آغازگر بوده اند. البته آنان برخوردهای مسلحانه بین گروههای انسانی را مبنای تعریف خود قرار داده اند. جنگ می تواند از نزاع بین گروههای کوچک تا مقیاس منطقه ای و حتی جهان تعمیم یابد، لذا در تعریف جامع از جنگ توجه به این نکته ضروری است. کوینسی رایت می نویسد : «جنگ شرط قانونی است که به دو یا چند گروه متخاصم فرصت می دهد تا نزاعی را با نیروهای مسلح، احساسات مردمی، تعصبان حقوی و فرهنگهای ملی سازمان دهند» او اضافه می کند : «جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نیت خود را برای توسل به آن، از طریق اعلان جنگ یا ضرب الاجل اعلام می دارد.» کوینسی رایت علاوه بر اعتقاد به جنگ در ابعاد مختلف، به دو شرط اساسی، وجود دولتف و اعلان حالت جنگی توجه می نماید.
کلازویتس می گوید : « جنگ عمل خشونت باری است که هدفش وادار کردن حریف به اجرای خواستة ماست. جنگ ادامة سیاست است، جنگ نه تنها خصیصة نظامی بلکه دیپلماتیک، روانشناسی و اقتصادی را نیز دارد.»
برداست کلازویتس از جنگ در سطحی وسیع و تا حدودی همه جانبه است، زیرا او جنگ را زمانی مجاز می داند که نتوان از راه دیپلماسی به هدف رسید. در این صورت جنگ ادامة سیاست است و برای نیل به اهداف سیاسی باید از همة ابزار کمک گرفت.
21
فون بوگوسلافسکی جنگ را عبارت از «منازعة گروه مشخصی از انسانها، قبایل، ملت ها ، مردم یا دولت علیه یک گروه متجانس دیگر »می داند.
اپنهایم جنگ را «جدل بین دو دولت از طریق قوای نظامی، با هدف تفوق و غلبه بر دیگری و اعمال شرایط دلخواه طرف پیروز » تعریف می کند.
وردوس جنگ را چنین تعریف می کند : «جدلی مسلحانه بین دولتها، که در آن کلیة روابط صلح آمیز معلق شده باشد»
از تعاریف ذکر شده دربارة جنگ چنین برمی آید که جنگ با صلح در تضاد است و در این وضعیت، نزاع سازمان یافته آغاز می شود. اگر تعریف کلازویتس از جنگ را در کنار تعریف وردوس قرار دهیم نتیجة مناسبی از نگرشهای متفاوت از جنگ، به دست می آید.
یکی جنگ را ادامة سیاست می داند و دیگری، تعلیق روابط صلح آمیز همراه با جدال مسلحانه را جنگ می داند. اگر سؤال کنیم که کدام نوع از جنگ، تجاوزکارانه و کدام یک قانونی است، پاسخی نخواهیم داشت. گاستول بوتول می نویسد «جنگ مبارزه مسلحانه و خونین بین گروههای سازمان یافته است.» او به کارگیری اسلحه در نزاع، خونین بودن آن و سازمان داشتن گروههای متخاصم را وجوه برجستة جنگ می داند. مارکس جنگ را «مامای انقلاب» می داند و تروتسکی می گوید : « جنگ یک فن و مهارت است.»
22
عده ای به جای استفاده از واژة جنگ از ترکیب «برخورد مسلحانه» استفاده می کنند. در برخی از اسناد سازمان ملل نیز این جابجایی انجام شده است. عده ای معتقدند که اگر این تغییر و جانشینی تنها به خاطر تسری حقوق جنگ به جنگهای داخلی است. آیا به جا نبود که تعریف جنگ توسعه یافته و برخوردهای مسلحانة غیردولتی را هم در برگیرد؟
فارغ از مجادلاتی که در این خصوص وجود دارد، اما واژه جنگ را در این بررسی رساتر می دانیم. همچنین تعریف از جنگ را با توجه به هدفهایی که دنبال می شود جنگ از ابعاد علل وقوع بروز عینی آن و استراتژیها و تاکتیک های متداول مورد بررسی قرار می گیرد.
در حال حاضر جنگ هم از نظر مفهوم و هم از جهت شیوه های اجرای آن بسیار پیچیده شده است به نحوی که تشخیص مرز جنگ و صلح کار آسانی نیست. علل این پیچیدگی را در جای خود مورد بحث قرار خواهیم داد. با توجه به تعاریف ذکر شده، جنگ در موارد زیر وجود خواهد داشت :
حداقل دو گروه متخاصم وجود داشته باشند.
حداقل یکی از آنها از قوای مسلح استفاده نمایند.
برخورد، هرچند ساده ، برای مدت طولانی بین آنها جریان داشته باشد.
هر دو طرف به اندازه معمول سازمان داده شده باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تصفیه بیولوژیکی پسآب صنعتی..................................................................................... & 1
تصفیه بیولوژیکی پسآب صنعتی در پتروشیمی آبادان
مقدمه:
دیر زمانی نیست که یکی از اهداف مهم واصلی در قانون تاًسیس شرکتها و کارخانجات صنعتی در ایران حفظ محیط زیست و جلوگیری از آلودگی آن تعیین شده است. به موجب این قانون کارخانجات صنعتی می بایست نظارت و دقت مضاعفی در خصوص جلوگیری از تخریب محیط زیست به هر نحو به عمل آورند. در غیر این صورت با برخوردهای جدی و شدیدی از سوی سازمان حفاظت از محیط زیست روبرو خواهند شد.
مبحث اول:
مشخصه های فیزیکی،شیمیایی و زیست شناسی فاضلاب
فاضلاب را از روی ترکب فیزیکی ، شیمیایی و زیست شناختی (بیولوپژیکی) آن مشخص می کنند که به اختصار در ادامه به آن می پردازیم :
الف : مشخصه های فیزیکی (مواد جامد ، رنگ ، بو ، دما ، کدورت و چگالی)
تصفیه بیولوژیکی پسآب صنعتی..................................................................................... & 3
الف-1 : مواد جامد :
عبارت است از مواد شناور ، مواد قابل ته نشینی ، مواد کلوییدی و مواد محلول است . در کل مواد جامد عبارت است از تمامی موادی که به شکل پسمانده تبخیر فاضلاب در دمای 103 تا 105 درجه باقی می ماند
الف-2 رنگ :نمایانگر وضعیت یا عمر فاضلاب است رنگ هر فاضلاب نمایانگر وضعیت کیفی آن نیز میباشد
الف-3 : بو :بوی فاضلاب معمولا" از گازهای حاصل از تجزیه مواد عالی یا گازهای محلول در آن و یا از مواد افزوده شده به فاضلاب ناشی می شود بو یکی از مهمترین مشخصه های فاضلاب است ک اختلالات و موانع زیادی در مسایل بهداشتی ، تشخیص بو و حتی مانع سرمایه گذاری در نقاط آلوده به فاضلاب می شود
الف-4 : دما :
عدم کنترل دمی فاضلاب های صنعتی و خانگی که معمولا" به دلیل واکنشهای زیست شناختی با افزایش رو برو است باعث ایجاد شوک به آبهای پذیرنده فاضلاب های فوق از لحاظ افت شدید اکسیژن محلول در خلال ماههای گرم میشود (چرا که اکسیژن در آب گرم کمتر از آب سرد حل میشود )
تصفیه بیولوژیکی پسآب صنعتی..................................................................................... & 3
که ممکن است موجب مرگ ومیر در حیات آبی میشود
الف-5 :
کدورت : شاخصی است برای تعیین کیفیت فاضلاب ها و آبهای طبیعی از لحاظ مقدار مواد معلق اضافی و کلوییدی موجود در آن .
الف-6 : چگالی :
به دلیل امکان تشکیل جریانهای چگالی در مخازن ته نشینی و در سایر واحد های تصفیه خانه ، از مشخصه ای فیزیکی مهم فاضلاب تلقی میشود
ب : مشخصه های شیمیایی ( مواد آلی ، اندازه گیری محتوای آلی،ماده غیر عالی ، گازها)
ب-1 : مواد آلی :
شامل کربو هیدرات ها ، پروتویین ها ، پاک کننده ها و آلاینده های درجه اول استکربو هیدرات ها :
به طور گسترده در طبیعت یافت میشوند و دارای کربن ، هیدروژن و اکسیژن هستند (قند ، نشاسته،.......)پروتیین ها :
تصفیه بیولوژیکی پسآب صنعتی..................................................................................... & 4
اجزای عمده ارگانیسم های حیوانی هستند و به میزان کمتری در گیاهان یافت میشوند چربی :
انواع چربی ها از جمله ترکیبات آلی پایدار می باشند و به راحتی به وسیله باکتری ها تجزیه نمی شوند و بیشتر باعث پوشاندن سطح آب و بروز مشکلات متعدد می شوند.پاک کننده ها:
پاک کنده ها یا مواد آلی سطحی ، مولکول های آلی بزرگی هستند که تا حدی در آب قبل حل هستند . این مواد اغلب در سطح تماس هوا با آب جمع می شوند . در جریان هوادهی فاضلاب این ترکیبات در سطح حبابهای هوا جمع می شوند وبدین ترتیب کف بسیار پایداری به وجود می آورند.
لاینده های درجه اول (PRIORITY POLLUTANTS)
آلاینده های درجه اول (هر دو نوع آلی و غیر آلی) را بر اساس آثار شناخته شده آنها در سرطلن زایی ، جهش زدایی ، آسیب رسانی به جنین و یا سمی بودن بسیار شدید دسته بندی کرده اند . بسیاری لز آلاینده های درجه اول آلی نیز تحت عنوان ترکیبات آلی فرار (VOC) طبقه بندی کرده اند.
ب-2: اندازه گیری محتوای مواد آلی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تجزیه و تحلیل حرکات ساده تنه و اندامهای انتهایی
هدف از این فصل ایجاد یک فهم سریع از اصول آناتومیکی حرکات ساده است، عضلههایی که اجرای حرکت را به عهده دارند به صورت ساده میتوانند از طرق تمرینهای ویژه بدنسازی تقویت شوند، اعداد و ارقامی که در این متن آمده میتواند مورد تفسیر قرار گیرد، این اطلاعات بر اساس یافتههای ون لنز، و چس مث (1972) قرار دارند و میتوانند جهت توضیح عضلات افراد عادی که در یک حرکت خاص شرکت دارند استفاده شوند. مؤلف آگاه است که این روش تمایل دارد که پیچیدگی فرایندهای حرکتی را بیش از حد ساده کند، اما امیدوار است که بتواند با پذیرفتن ان مشکل در جهت مزایای یک دیدگاه سریع و ساده استفاده نماید. بنابراین هدف این قسمت ایجاد پلی بین فاصله زیاد آناتومی محض (که معمولاً یک عنوان خشک، بدون هیچ ارتباط واقعی با واقعیت است) و فعالیتها و تمرینات معمول ورزشی است.
تجزیه و تحلیل حرکات ساده تنه
خم شدن به طرف جلو
دامنه خم شدن تنه به طرف جلو بستگی به خاصیت کشسانی عضلات مخالف لیگامانهای سیتون مهرهها دارد. همچنین وابسته به جنبشپذیری مفاصل کوچک ستون فقرات و نیروی اولیه عضلات موافق است.
در هنگام ایستادن نیروی ثقل تنه را به طرف جلو میکشد تا تعادلی را بین تونوس عضلههای مسئول ایجاد وضعیت مستقیم بدن (به طور عمده عضلههای راست کننده ستون فقرات) و نیروی ثقل ایجاد کند. زمانی که خم شدن به طرف جلو ادامه مییابد عضلههای مشابه (که در حرکت دراز و نشست شرکت دارند) از وضعیت طاقباز مورد استفاده قرار می
گیرند.
عضلههای شرکت کننده
1. عضله راست شکمی
2. عضله مایل خارجی شکم
3. عضله مایل داخلی شکم و خم کنندههای مفصل ران
1. عضله راست رانی
2. عضله سوئز خاصرهای
3. عضله کشنده پهن نیام
4. عضله دندانهای و غیره
یادآوری: زمانی که مفصل زانو و ران خم میشود، شرکت عضلههای راست رانی و سوئز خاصرهای به طور قابل توجهی کاهش مییابد، زیرا کشش قبلی کاهش یافته و دستگاه اهرمی آنها کوتاه میشود. در این موقعیت بار و وزن اصلی روی عضلههای شکم قرار میگیرد.
دورسی فلکشن تنه
در دورسی فلکشن تنه، از حالت ایستاده درجه خم شدن به واسطه خاصیت ارتجاعی عضلههای خم محدود میشود. حالت ارتجاعی رباطهای ستون مهرهها و مفصل ران (رباط رانی خاصرهای) و جنبشپذیری مفاصل کوچک ستون مهرهها از اهمیت خاصی برخوردار هستند. شرکت کنندههای فعال دورسی فلکشن تنه عضلههای باز کننده پشت هستند.
شکل 1 ـ 4. عضلههای درگیر در خم کردن تنه به طرف جلو
عضلههای درگیر
1. عضله راست کننده مهرهها
2. عضله پشتی بزرگ و عضله ذوزنقه (این عضلات شانه را به طرف عقب میکشند).
3. عضله سرینی بزرگ و عضله ورکی اندام تحتانی (این عضلات مفصل ران را باز میکنند).
شکل 2 ـ 4. عضلههای درگیر در خم کردن تنه به طرف عقب
خم کردن جانبی تنه
در حالت ایستاده، خم کردن جانبی تنه اصولاً به وسیله نیروی ثقل، با تونوس عضلههای مخالف عمل کننده به عنوان ترمز کننده انجام میشود تنها زمانی که خم کردن کامل مورد نیاز است عضلههای زیر درگیر میشوند:
عضلههای شرکت کننده
در سطح شکمی
1. عضله راست شکمی
2. عضله مایل شکمی خارجی
3. عضله مایل
4. عضله سوئز خاصرهای (عمقی)
5. عضله سینهای بزرگ (شانه را به طرف موافق منقبض میکند).
در سطح پشتی
1. عضله راست کننده مهرهها (در شکل 3 ـ 4 b این عضله به وسیله عضلات پشتی بزرگ و ذوزنقه پوشیده شده است).
2. عضله مربع کمری
3. عضله پشتی بزرگ و عضله ذوزنقه (بخش بالایی) این عضلات و چند عضله دیگر شانه را به طرف موافق منقبض میکشند.
خم کردن جانبی تنه به وسیله انقباض همزمان عضلههای بالا انجام میشود.
خم کردن جانبی ویژه تنه: بالا آوردن تنه از حالت افقی، جانبی با پاهای ثابت به منظور بالا آوردن لگن در این حرکت، همه عضلههایی که از بدنه خاصره نشأت میگیرند و روی ران یا بخش نزدیک تنه پا متصل میشوند، باید شرکت نمایند. برگشت از ثابت شدن و تحرکپذیری این عضله لگن را بالا میاورد نسبت به اینکه ران را دور کند، و لذا بالا آوردن جانبی تنه حمایت میشود.
عضلههای شرکت کننده
1. عضلههای سرینی بزرگ، میانی و کوچک
2. عضله راست رانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پیشینه (دوره ی قاجاریه)
محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید» ، در مورد تأسیس دارالفنون در دوره ی قاجاریه می نویسد:
«نام مدرسه ای که به فرمان امیرکبیرتأسیس شد دارالفنون بود و این نام بالصراحه در روزنامه وقایع اتفاقیه مکرر دیده می شود ولی خود امیرکبیر در نامه ای که برای استخدام معلم به (جان داود) نوشته است آن را مکتب خانه پادشاهی خوانده و در نخستین خبر تأسیس آن هم(تعلیم خانه) نام برده شده است. و محتمل است که گذراندن نام دارالفنون تقلیدی از دارالفنون عثمانی و اساساً تأسیس آن هم، به همان اسم و روش کار، یکی از نتیجه های هم چشمی مخصوص امیر با اولیای دولت عثمانی بوده است.
محل دارالفنون همان جا بود که (الآن) دبیرستان دارالفنون هست. در سال 1266 هجری قمری در این محل که در شمال شرقی ارگ شاهی و قبلاً سربازخانه بود شروع به ساختمای مدرسه کردند. تا یکسال کار چندان پیشرفت نداشت و چون امیر می خواست زودتر به نتیجه برسد از سال 1267 میرزا رضای مهندس باشی را که در زمان فتحعلیشاه به لندن اعزام شده بود و درآنجا درس خوانده بود مأمور تهیه ی نقشه ی ساختمان کرد. میرزا رضا ظاهراً از روی نقشه سربازخانه و عمارت (وولیچ) انگلستان نقشه ساختمان را تهیه نمود. (محمد تقی خان معمار باشی) ساختمان آن را به عهده گرفت و در همان سال قسمت شرقی آن خاتمه یافت و این عمارت که به قول روزنامه وقایع اتفاقیه بنایی عالی و طرحی جدید مشتمل بر پنجاه حجره ی منقشِ مذهبِ وسیع بود، در سال 1269 هجری قمری به اتمام رسید.»
تجدید بنای دارالفنون
در نقشه ی عبدالغفار که به سال 1309 هجری قمری یعنی به فاصله بیش از 40 سال از ساخت مدرسه [در دوره ی قاجاریه] تهیه شده، ورودی اصلی دارالفنون از جنوب و از طریق معبری متصل به خیابان الماسیه است. قورخانه مبارکه و مسجد مهد علیا نیز در این خیابان قرار دارند. در این نقشه خیابان الماسیه از شمال به میدان توپخانه و از جنوب به خیابان درب اندرون متصل می شده است. تأتر و تماشاخانه ی مدرسه در شمال شرقی بنا و در لبه ی خیابان ناصرخسرو و در حدود شمالی موقعیت فعلی ورودی مدرسه قرار دارد. دکتر عیسی صدیق در کتاب
2
پیشینه (دوره ی قاجاریه)
محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید» ، در مورد تأسیس دارالفنون در دوره ی قاجاریه می نویسد:
«نام مدرسه ای که به فرمان امیرکبیرتأسیس شد دارالفنون بود و این نام بالصراحه در روزنامه وقایع اتفاقیه مکرر دیده می شود ولی خود امیرکبیر در نامه ای که برای استخدام معلم به (جان داود) نوشته است آن را مکتب خانه پادشاهی خوانده و در نخستین خبر تأسیس آن هم(تعلیم خانه) نام برده شده است. و محتمل است که گذراندن نام دارالفنون تقلیدی از دارالفنون عثمانی و اساساً تأسیس آن هم، به همان اسم و روش کار، یکی از نتیجه های هم چشمی مخصوص امیر با اولیای دولت عثمانی بوده است.
محل دارالفنون همان جا بود که (الآن) دبیرستان دارالفنون هست. در سال 1266 هجری قمری در این محل که در شمال شرقی ارگ شاهی و قبلاً سربازخانه بود شروع به ساختمای مدرسه کردند. تا یکسال کار چندان پیشرفت نداشت و چون امیر می خواست زودتر به نتیجه برسد از سال 1267 میرزا رضای مهندس باشی را که در زمان فتحعلیشاه به لندن اعزام شده بود و درآنجا درس خوانده بود مأمور تهیه ی نقشه ی ساختمان کرد. میرزا رضا ظاهراً از روی نقشه سربازخانه و عمارت (وولیچ) انگلستان نقشه ساختمان را تهیه نمود. (محمد تقی خان معمار باشی) ساختمان آن را به عهده گرفت و در همان سال قسمت شرقی آن خاتمه یافت و این عمارت که به قول روزنامه وقایع اتفاقیه بنایی عالی و طرحی جدید مشتمل بر پنجاه حجره ی منقشِ مذهبِ وسیع بود، در سال 1269 هجری قمری به اتمام رسید.»
تجدید بنای دارالفنون
در نقشه ی عبدالغفار که به سال 1309 هجری قمری یعنی به فاصله بیش از 40 سال از ساخت مدرسه [در دوره ی قاجاریه] تهیه شده، ورودی اصلی دارالفنون از جنوب و از طریق معبری متصل به خیابان الماسیه است. قورخانه مبارکه و مسجد مهد علیا نیز در این خیابان قرار دارند. در این نقشه خیابان الماسیه از شمال به میدان توپخانه و از جنوب به خیابان درب اندرون متصل می شده است. تأتر و تماشاخانه ی مدرسه در شمال شرقی بنا و در لبه ی خیابان ناصرخسرو و در حدود شمالی موقعیت فعلی ورودی مدرسه قرار دارد. دکتر عیسی صدیق در کتاب
2
«یادگار عمر» در مورد شکل اولیه و تغییرات مدرسه که به دستور او انجام شده است، می نویسد:
«درسال 1327 عمارت دارالفنون در اساس همان بود که در سال 1268 به دستور امیرکبیر ساخته شده بود و تا سال 1348 باقی بود و در وسط یک حیاط وسیع مشجر حوض بزرگی قرار داشت که قسمتی از آب شاه دائماً از آن می گذشت. در چهار طرف حیاط مذکور اطاق های درس بود و جلوی تمام آنها دور تا دور ایوان یک سره با گنبدهای آجری که از سمت حیاط بر ستون های عریض و ضخیم آجری تکیه داشت. عرض ایوان سرتاسری بیش از 5 متر بود و به همین سبب تمام اتاق های درس کمی تاریک بود.اتاق های ضلع جنوب را بر مجرای قنات بزرگ شاه آب شاه- قنات آبی که به دارالخلاف(دوره قاجاریه) منتهی می شد.
ساخته بودند و همیشه مرطوب بود. در موقع تحصیل من [ عیسی صدیق ] در اتاق های نمناک جنوبی کلاس نقاشی و زبان انگلیسی و مقدمات طب دائر بود.
در موقع تجدید این بنا تجدید بنای دارالفنون 6 سال طول کشید و بنای جدیدی در محل بنای قبلی توسط مارکف ساخته شد.
در سال 1348 هجری قمری مطابق با 1307 شمسی ریاست تعلیمات عمومی کشور با من بود و به مهندس مارکف خاطر نشان شد که ساختمان جدید دارالفنون باید تالار اجتماعات داشته باشد. بنابراین اضلاع شمالی، شرقی، غربی اختصاص به کلاس درس داده شود و تالار اجتماعات در جنوب حیاط قرار گیرد. مهندس مارکف این نظر را به کار بست ولی با وسایل و مصالح آن روز نتوانست مانع رطوبت کف دیوارهای تالار شود.» در مورد چگونگی و مراحل ساخت دارالفنون روزنامه ها و نشریات وقت از سال 1307 شمسی اطلاعاتی در اختیار قرار می دهند: «ساختمان قسمت غربی مدرسه ی دارالفنون که دارای 12 کلاس و دو طبقه است خاتمه یافته و فقط جزئی تعمیری باقی دارد... و قرار است اول فروردین 1308 شاگردان به قسمت جدید انتقال یابند. برای نصب یک دستگاه بزرگ در مدرسه نیز دستور داده شده مناره ی ساعتی در حیاط مدرسه ساخته شود. مخارج این ساختمان تاکنون در حدود 16 هزار تومان شده. همچنین دستور داده شده که عمارت شمالی مدرسه را خراب و از اول سال 1308 شروع به ساختمان جدید نمایند.» روزنامه ی اطلاعات ش 576، 1307 هـ.ش
3
«از چندی به این طرف وزارت معارف شروع به تعمیرات و ساختمان جدید عمارت مدرسه ی دارالفنون نموده و عملیات ساختمان بنای جدید به جدیت تعقیب گردیده که زودتر تمام شود و به قرار معلوم پس از تکمیل عمارت و ساختمان های جدید مدرسه ی عالی طب به آنجا منتقل می شود.»
در سال 1313، دو تالار بزرگ جهت نمایش و خطابه ساخته شد.
خصوصیات معماری:
سنگ بنای دارالفنون در اوائل 1266 ق در زمینی واقع در شمال شرقی ارگ که پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد. نقشه آن را میرزا رضای مهندس از شاگردانی بود که زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلیس رفته بود کشیده شده و محمدتقی خان معمارباشی آن را ساخت و شاهزاده بهرام میرزا به کار بنایی آن رسیدگی می کرد.
ساختمان بخش شرقی دارالفنون تا اواخر 1267 به انجام رسید و مورده بهره برداری قرار گرفت و بقیه آن تا اوائل 1269 پایان یافت. چهار طرف مدرسه را پنجاه اتاق (منقش مذهب) که هر کدام به طول و عرض چهار ذرع ساخته و در جلوی آنها ایوان های وسیعی را بنا نمودند. در گوشه شمال شرقی محوطه تالار تأتر احداث شد، در پشت دارالفنون کارخانه شمع کافوری و آزمایشگاه فیزیک و شیمی و دواسازی برپا نمودند، چاپخانه ای هم ضمیمه آن گردید، به علاوه کتابخانه و سفره خانه ای نیز ساخته شد. در ورودی دارالفنون به طرف خیابان ارگ "باب همایون" باز می شد لیکن به سال 1292 ورودی مدرسه به خیابان ناصریه منتقل گردید که تا به امروز نیز این درب استفاده می گردد. ساختمان دارالفنون دارای پنجاه اتاق در چهارطرف بود که قسمتی از دیوارهای آن به گچبری و نقش ها و تذهیب های بدیع آراسته گردید، این اتاق ها هم سان و هم اندازه بوند میان حیاط دارالفنون حوض بزرگی قرار گرفته بود، در ضلع شرقی و در کنار خیابان ناصریه چند مغازه ساخته بوند و بر بالای آنها سربازخانه های چند که سال ها هرچند در طی روزگاران بر کالبد این بنای فرهنگی آسیب ها و تغییرات فراوانی وارد گردیده لیکن بسیاری از علما و دانشمندان از این کانون تعلیم و تربیت سر بیرون آورده و خود مسبب تعلیم شاگردانی ممتاز گردیده تا نام دارالفنون را چون نگینی درخشان در صفحات تاریخ فرهنگی ایران به ثبت برسانند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
خواص گیاهان داویی تربت جام
آرتیشو «داروئى»
کلیات گیاه شناسی
آرتیشو گیاه بومی مناطق مرکزی مدیترانه است ولی در حال حاضر در بیشتر نقاط معتدل دنیا کشت می شود . رومی ها در حدود 2000 سال پیش این گیاه را پرورش می دادند و بعنوان سبزی در سالاد استفاده می کردند .آرتیشو در قرن شانزدهم در انگلستان و فرانسه برده شد و سپس در قرن نوزدهم در آمریکا کشت شد . اکنون کالیفرنیا و سواحل اقیانوس آرام مرکز کشت آرتیشو می باشد . کلمه Artichoke از کلمه ایتالیایی Articicco مشتق شده که بمعنی میوه کاج می باشد و آرتیشو هم مانند میوه کاج است
آرتیشو برای رشد احتیاج به آب و باران فراوان درد . آرتیشو گیاهای است چند ساله درای ساقه ای راست که ارتفاع آن بحدود یک متر می رسد . برگهای آن پهن و دراز مانند برگهای کاهو است که برنگ سبز تیره است . در انتهای ساقه میوه آن که بشکل میوه کاج یا سیب فلس در است مشاهده می شود .گلبرگهای آن ضخیم و گوشتی بوده و انتهای گلبرگها ضخیم تراست که مصرف خوراکی درد . برای خرید آرتیشو دقت کنید که برگها با نشده و سفت
2
و سبز باشد . هنگامیکه برگهای آرتیشو قهوه ای است نشان دهنده کهنه بودن آن می باشد . فصل آرتیشو معمولا ماههای فرودرین و اردیبهشت ( آپریل و می )است .
ترکیبات شیمیایی:
برگهای خوردنی آرتیشو در اینولین ، اینولاز و ماده ای تلخ بنام سینارین Cynarine
می باشد . سینارین خاصی زیاد کننده ترشحات صفرارا درد و علت صفرا بری آرتیشو داشتن این ماده است . در صد گرم آرتیشو پخته مواد زیر موجود است :
انرژی
14 کالری
پروتئین
1/5 گرم
آب
86 گرم
مواد چرب
0/1 گرم
مواد نشاسته ای
5 گرم
کلسیم
22 میلی گرم
فسفر
40 میلی گرم
آهن
0/6 میلی گرم
سدیم
30 میلی گرم
پتاسیم
0 25 میلی گرم
ویتامین آ
40 واحد بین المللی
ویتامین ب 1
0/04 میلی گرم
ویتامین ب 2
0/02 میلی گرم
ویتامین ب 3
0/6 میلی گرم
ویتامین ث
5/2 میلی گرم
4
آقطی سیاه «داروئی
کلیات گیاه شناسی
آقطی سیاه که در همدان انگور کولی نامیده می شود از زمانهای قدیم مورد مصرف مردم بوده و از آن برای رفع امراض مختلف مانند دفع بلغم و صفرا استفاده می کرده اند . آقطی سیاه که خمان کبیر نیز نامیده می شود درختچه ای است که ارتفاع آن در نواحی مساعد به 10 متر می رسد .
این درختچه معمولا در کنار جاده ها و حاشیه جنگل ها و در نواحی مرطوب و سایه در می روید . برگ آهای آن سبز رنگ ، بیضوی ، دندانه دار ، بیدره و مرکب از 5-7 برگچه می باشد اگر برگها شکسته و مالش داده شود بوی بدی از آن
4
متصاعد می شود . گلهای آن سفید و خوشه ای است که در اواخر بهار ظاهر می شود . میوه آقطی سیاه گوشتی ، ریز مانند انگور و برنگ آبی سیر می باشد . قسمت مورد استفاده این درختچه گل ، برگ و پوست داخلی ساقه آن است . آقطی سیاه در ایران در نواحی آذربایجان و همدان می روید.
ترکیبات شیمیایی:
پوست این درختچه و برگ آن درای موادی مانند ساو بوسین Sambucine سامبو نیگرین Sambunigerine ، کولین ، سیکوتین Cicutine و مقدر کمی نیترات پتاسیم می باشد . د گلهای آن الدرین Elderine و مقدر کمی اسانس وجود دارد . میوه آقطی سیاه درای کریزان تمین Chrysanthemin ، مواد قندی ، اسانس ، صمغ ، اسید والزیانیک و اسید استیک می باش .
اسطوخودوس «داروئی»
مقدمه
اسطوخودوس (Lavandula) در بیشتر نقاط دنیا به حالت خودرو میروید مخصوصا در جنوب فرانسه ، مناطق مدیترانه و در تورنتو به مقدر زیاد وجود دارد و بسته به شرایط محیط و خاک به انواع مختلف ظاهر میشود. اسطوخودوس گیاهی است چند ساله به ارتفاع حدود نیم متر با برگهای متقابل ، باریک ، دراز سبز رنگ و پوشیده از کرکهای سفید پنبهای.
گلهای آن به رنگ بنفش و به صورت سنبله میباشد. قسمت مورد استفاده این گیاه ، گلها و سرشاخههای گلدار آن است. اسطوخودوس بوی بسیار مطبوعی دارد. طعم آن تلخ است و به علت بوی مطبوع آن در عطر سازی مصرف میشود. اسانس اسطوخودوس که از تقطیر گل و سرشاخههای گلدار این گیاه بدست میآید مایعی است زرد رنگ یا زرد مایل به سبز که دارای بوی مطبوعی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
3
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز (
3
Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش ویعبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصة اصلی کارآفرین را «نوآوری»میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف کرد. وی در کتاب «نظریة اقتصاد پویا» اشاره میکندکه تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصة یک اقتصاد سالم هستند.
سابقه کارآفر ینی در دنیا:
4
در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که درکار مأموریت نظامی بودند کارآفرینی خواندند و پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال 1700 میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است.
کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کردهاند. ژوزف شوپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال 1934 که همزمان با داوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر کارآفرینی»لقب دادهاند. از نظر وی «کارآفرین نیروی محرکه اصلی درتوسعه اقتصادی است » و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد ترکیب های تازه از مواد»
کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفته است.
جامعه شناسان کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمتها و گروههای جامعه پرداختهاند .
دانشمندان مدیریت به تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداختهاند.