لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 210 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
1
2
فصل اول: ماهیت مدیریت استراتژیک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 130 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
پیش فرضهایی دربارة ماهیت علوم اجتماعی
ادعای محوری : ” تمامی نظریه های سازمان بر فلسفه ای از علم و نظریه ای از جامعه مبتنی است.“
پیش فرضهای فلسفی که رهیافتهای مختلف علوم اجتماعی در آن بحث می شوند؛ یا به عبارت دیگر علوم اجتماعی را براساس چهار مجموعه از پیش فرضها می توان مفهوم سازی کرد:
1. پیش فرضهای مربوط به هستی شناسی
Epistemology
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 133 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
پیش فرضهایی دربارة ماهیت علوم اجتماعی
ادعای محوری : ” تمامی نظریه های سازمان بر فلسفه ای از علم و نظریه ای از جامعه مبتنی است.“
پیش فرضهای فلسفی که رهیافتهای مختلف علوم اجتماعی در آن بحث می شوند؛ یا به عبارت دیگر علوم اجتماعی را براساس چهار مجموعه از پیش فرضها می توان مفهوم سازی کرد:
1. پیش فرضهای مربوط به هستی شناسی
Epistemology
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
* تهاتر، ماهیت حقوقی و آثار آن( طرح پیشنهادی اصلاح ماده ۲۶۴ قانون مدنی)
اهمیت موضوع:
اهمیت فراوان نهاد حقوقی، تحت عنوان تهاتر در حقوق تجارت بینالملل و در روابط بانک ها با یکدیگر و با مشتریان خود در سطح بینالملل و با توجه به اصل سرعت و گردش پول در حقوق تجارت و به طور کلی نقش عمده این تاسیس حقوقی در تصفیه و تفریق حسابها و در مبادلات اقتصادی کشورها به صورت معاملات تهاتری متقابل، ما را بر آن داشت که به بررسی این نهاد حقوقی و فواید و آثار ماهیت حقوقی آن و انواع شرایط آن (اعم از ماهوی و شکلی) بپردازیم.
مقدمهای در رابطه با ماده ۲۶۴ در مورد سقوط تعهدات:
تعهد رابطهای است حقوقی، پس باید زمانی پایان یابد و در غیر اینصورت خلاف آزادی اشخاص و عدالت حقوقی و از همه مهمتر اصل برائت است. درست بر عکس حقوق عینی که اقتضای آن دائمی بودن میباشد؛ به همین علت قانونگذار ایران در فصل ششم از قانون مدنی بحثی را تحت عنوان سقوط تعهدات در نظر گرفته است.
با یک بررسی اجمالی به نظر میرسد که قانون مدنی ما در این باب جامع و مانع نباشد، زیرا که در قانون مدنی ما اسباب سقوط تعهدات در۶ مورد خلاصه شده، در حالی که در قانون مدنی فرانسه در۹ مورد ذکر شده که عبارتند از:
۱- وفای به عهد۲- تبدیل تعهد ۳- ابراء ۴- تهاتر ۵- مالکیت مافیالذمه
۶- تلف مورد تعهد ۷- بطلان یا فسخ ۸- شرط فاسخ (شرط انحلال عقد یا شرط انتفای حق) ۹- مرور زمان (م۱۲۳۴) و یا در قانون تعهدات سوئیس عدم امکان اجرای تعهد نیز سببی برای سقوط تعهد ذکر شده است و یا در قانون مدنی مصر، ۸ مورد برای سقوط تعهدات ذکر شده است که از آن جمله ناممکن بودن انجام تعهد و مرور زمان است. به علاوه قسمت بحث برانگیز ماده۲۶۴ آن جا است که اقاله را از اسباب سقوط تعهد برشمرده است، در حالی که اقاله از اسباب انحلال عقد است، چرا که همین بس که در انحلال قرارداد مقصود اولیه و نخستین زوال عقد و انحلال آن است و به تبع آن تعهد نیز قهراً ساقط میشود. در حالی که در سقوط تعهدات آنچه مطلوب است از بین رفتن تعهد است، در حالی که اصل عقد و یا قرارداد به قوت خود باقی میماند و شاید همین ایراد به قانون مدنی فرانسه وارد باشد که چرا فسخ و شرط فاسخ را در باب سقوط تعهدات ذکر کرده است.
در این میان ترجیحاً به جای اینکه طبق روال معمول تحقیق به توضیح یک به یک قسمت های مختلف بپردازیم، فقط سوالات اساسی تحقیق را مطرح و سعی در پاسخ دادن به آنها میکنیم و درآخر طرح پیشنهادی اصلاح ماده۲۶۴ را مطرح میکنیم.
سئوال اول: آیا تهاتر از اسباب اجرای تعهد است، مثل مورد بارز آن یعنی وفای به عهد و به عبارتی سقوط تعهد از آثار اجرای تعهد است و یا واقعاً در زمره اسباب سقوط تعهد است؟
سئوال دوم: آیا تهاتر در زمره اعمال حقوقی یا خارج از آن در زمره وقایع حقوقی میگنجد؟
سئوال سوم: آیا مسلم و معلوم بودن دین از لحاظ مقدار، از شرایط وقوع و تحقق تهاتر قهری است؟
سئوال چهارم: آیا میتوان دخالت اراده طرفین و به عبارتی لزوم استناد به تهاتر را به عنوان شرایطی از شرایط تهاتر دانست؟
سئوال پنجم: آیا اثر تهاتر منحصر به رابطه طرفین است یا نه، میتواند نسبت به شخص ثالث نیز موثر افتد؟
سئوال ششم: آیا حکم قانون به تهاتر، یک حکم تاسیسی است یا ارشادی؟
پاسخ سئوال
۱: با توجه به معنای لغوی سقوط در فرهنگهای مختلف فارسی که عبارت است از بین رفتن، انگار چیزی از بالا به پایین فرود آید، چیزی قبل از آنکه به کمال برسد زوال یابد. به لحاظ حقوقی هم میتوان گفت در سقوط، زندگی حقوقی تعهد پایان میپذیرد و دیگر نمیتواند در عالم حقوق منشاء اثر و تاثیر باشد. در حالی که در تهاتر تعهد ساقط نمیشود بلکه اجرا میشود، چون با تهاتر هر یک از طرفین متعهد، به ارزشی دست پیدا میکند و در نتیجه این اجرا و انجام تهاتر است که تعهد ساقط میشود. به همین دلیل است که یکی از انتقادات وارده بر ماده۲۶۴ این است که از اسبابی نام برده که مستقیماً از اسباب زوال و سقوط تعهدات نیست. بنابراین از میان۶ مورد مذکور در این ماده فقط ابراء و تبدیل تعهد هستند که سبب سقوط تعهد به معنای فوق الذکر میشوند. ولی اقاله و وفای به عهد، مالکیت مافی الذمه، تهاتر را نمیتوان جزء این مجموعه دانست.
پاسخ سئوال۲: با توجه به تعریفی که آقای دکتر کاتوزیان از واقعه حقوقی ارائه دادهاند، یعنی: «واقعه حقوقی رویدادی است که اثر آن به حکم قانون معین میشود و اراده و انشاء مرتکب سبب آن آثار نیست.» میتوان نتیجه گرفت که تهاتر نه تنها در زمره اعمال حقوقی (اعم از عقد و ایقاع) نمیگنجد چرا که اعمال حقوقی زاده اراده و تراضی هستند، بلکه در ردیف وقایع حقوقی قهری است. منبع اصلی تهاتر، حکم قانون است و این منافاتی با تکمیلی بودن قوانین مربوط به تهاتر ندارد چون با نظم عمومی ارتباط ندارد و امکان تراضی خلاف آن است.
پاسخ سئوال
۳: در اغلب کشورها مثل فرانسه مطابق ماده ۱۲۹۱ ق.م، مسلم و معین بودن ۲ دین شرط ضروری برای تحقق تهاتر قهری ذکر شده است. منظور از مسلم نبودن، یعنی مورد اعتراض جدی مدیون باشد. اگر چه طرح دعوا در دادگاه برای متنازعٌفیه تلقی شدن ضرورت ندارد. بلکه همین مقدار که مورد اعتراض باشد حتی در خارج از دادگاه کفایت میکند و برخی حتی معلوم بودن مقدار۲ دین را شرط وقوع تهاتر دانستهاند. در حقوق انگلیس نیز چنین است، ولی در حقوق آلمان و سوئیس این۲ شرط لازم نیست. لذا در مورد دیونی که مورد منازعه هستند نیز تهاتر واقع میشود، زیرا در قوانین این دو کشور بر جنبه تضمینی تهاتر بیش از جنبه وفای به عهد بودن آن تکیه شده است. در حقوق ایران برخی محقق و ثابت بودن دین را از جمله شرایط تهاتر قهری ذکر کردهاند و اقتباس مبحث سقوط تعهدات و از جمله تهاتر از حقوق فرانسه موجب تحمیل این تفسیر شده است. ولی پاسخ نهایی این است که ازجمله شرایط تهاتر قهری نیست و دلیلی بر شرطیت آن نیز وجود ندارد. زیرا قانونگذار در مقام بیان شرایط تهاتر قهری بوده و به قانون فرانسه در این قسمت نظر داشته و آن را ذکر نکرده است. پس با تفکیک۲ مرحله ثبوت واثبات میتوان استدلال موجهی کرد که مسلم و معین و معلوم بودن مقدار۲ دین مربوط به مرحله اثبات است و حال آنکه شرایط مذکور در قانون مدنی مربوط به مرحله ثبوت است. پس وجود واقعی دو دین را میتوان از شرایط وقوع تهاتر قهری دانست، اما مسلم بودن دین وهمین طور معلوم بودن مقدار دین از شرایط وقوع تهاتر قهری نیست.
پاسخ سئوال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 111 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فصل اول
بررسی ماهیت نور و ارتباط آن با پدیده لیزر
1-1- ماهیت نور
یونانی ها اولین کسانی هستند که کوشیدند طبیعت نور و چگونگی دیدن را توضیح دهند، بعد از آن، ظهور علوم تجربی دو نظریه مترادف را به ارمغان آورد. یکی از آنها نطریه ذرهای نیوتن بود که نور را متشکل از باریکهای از ذرات دانسته که این ذرات تابع قوانین حرکت میباشند. نظریه دیگر نظریه موجی هوک و هویگنس است که طبیعت موجی را برای نور پیشنهاد کردند. پذیرش هر نظریه مستلزم توجیه پدیدههای نور مانند انعکاس، تداخل ، شکست، پراش، فتوالکتریک، جذب و گسیل و ... میباشد و هر نظریه قادر است بعضی از پدیده های ذکر شده را توجیه کند برای مثال پدیده تداخل اولین بار توسط یانگ در سال 1801 ارائه شد که فقط با در نظر گرفتن نظریه موجی قابل توضیح است. پدیده پراش با توجه به اصل هویگنس و ایجاد موجکهای ثانوی فقط بر اساس نظریه موجی قابل توجیه است که ایشان پیشنهاد کرد که پلاریزاسیون نور فقط به دلیل عرضی بودن امواج نور اتفاق میافتد و از این رو نتیجه می شود که ارتعاشات امواج نور بر امتداد انتشار آنها عمود است برخلاف امواج صوتی که به صورت طولی بوده و امتداد ارتعاش ذرات محیط در امتداد انتشار امواج صوتی است. با پیشرفت علم و فهم بیشتر طبیعت نور، ماکسول در سال 1864 به این نتیجه رسید که نور به مانند امواج الکترومغناطیس است که دارای سرعت ، فرکانس و طول موج میباشد. امروزه برای ما کاملا ثابت شده که امواج نور از دو مولفه میدان الکتریکی و مغناطیسی عمود بر هم تشکیل شده اند و جهت انتشار امواج عمود بر امتداد ارتعاش این دو است.
در جدول 1-1 انواع امواج الکترومغناطیس و مشخصات آنها آورده شده است . گستره امواج مشخص شده در جدول شامل نواحی مختلفی است که مرز مشخصی برای آنها وجود ندارد.
2
در سال 1887 هرتز موفق به تولید امواج الکترومغناطیس نامرئی شد. امروزه ما امواج الکترومغناطیس با فرکانسهای بین را میشناسیم.
اما پدیدههای همچون فتوالکترویک، جذب و گسیل، توسط نظریه موجی نور قابل توجیه نیست.
در پدیده فتوالکتریک تابش نور برخورد کننده به سطح فلز الکترونهای آزاد میکند، رها شدن الکترون وقتی اتفاق میافتد که فرکانس پرتو تابش به حد کافی بالا باشد برای مثال در حالی که نور بسیار قوی قرمز قادر به ایجاد فوتوالکترون نیست نور آبی با شدت کم قادر به تولید فوتوالکترون است.
چرا که انرژی جنبشی کافی دارد. بر اساس نظریه ذرهای نور در سال 1905 انیشتین به سادگی پدیده فتوالکتریک را توجیه کرد. ایشان نور برخورد کننده را متشکل از بسته های کوچک انرژی یا ذراتی به نام فوتون در نظر گرفت که انرژی هر فوتون متناسب با فرکانس آن است. E=hv که h ثابت پلانک و v فرکانس میباشد فوتون برخورد کننده میتواند انرژی خود را به یک الکترون بدهد و بر نیروی فتوالکتریک نیست، نه میتواند علت عدم تولید فوتوالکترون ها را وقتی نور قرمز با شدت زیاد به کار برده میشود توضیح دهد و نه گسیل خود به خودی الکترونها وقتی که چشمه مناسب نور به کار گرفته میشود. بنابراین به نظر میرسد هر دو نظریه رقیب در مورد نور ، نه تنها مخالف هم نبوده بلکه مکمل یکدیگر میباشند و ما بایستی هر دوی آنها را بپذیریم، مادامیکه نور ، با نور برهم کنش انجام میدهد مانند پدیده تداخل نور ما نظریه موجی نور را در نظر میگیریم و وقتی که نور با ماده برهم کنش دارد مانند پدیده فوتوالکتریک ما نظریه ذرهای نور را به کار میبریم، این وضعیت به آنچه که طبیعت دو گانه تابش نامیده میشود منجر میگردد.
4
1-2 – گسیل و جذب نور
اینشتین اثر فوتوالکتریک را بر اساس کارهای قبلی پلانک توجیه نمود و نظریه کوانتومی نور برای بیان چگونگی تابش جسم سیاه را ارائه کرد. پلانک گسیل امواج الکترومغناطیس را به نوسان کننده هائی در داخل جسم سیاه نسبت داد که ایجاد میدان الکتریکی میکنند. فرض مهم این است که این نوسان کننده ها میتوانند مقادیر انرژی معینی را داشته باشند و این انرژی مضرب صحیحی از E=hv است. مطلی که پلانک معرفی نموده امروزه به نظریه کوانتومی معروف است. اهمیت نظریه کوانتومی در بحث ما این است که سیستم های اتمی دارای ترازهای انرژی مجزا یا حالت های انرژی مجزا هستند.
در سال 1823 نشان داده شد که هر عنصر اتمی یک طیف مشخصی را تولید میکند لیکن توضیح آن تا سال 1913 بوسیله بوهر میسر نشد، بوهر نظریهای ارائه داد که او را قادر ساخت طول موج طیف ساده ترین اتم ها یعنی هیدورژن را پیش بینی کند. او مدل اتمی را در فورد رابه کار برد که در آن مدل، اتم از یک هسته سنگین با بار مثبت به وسیله تعدادی بارهای منفی به نام الکترون احاطه شده تشکیل شده است و اتم های هر جسم دارای تعداد معینی الکترون میباشند، برای توضیح این که چرا الکترون ها نمیتوانند جذب بار مثبت هسته شوند او فرض کرد که الکترون ها روی مدارهائی به دور هسته مانند حرکت سیارات به دور خورشید در حرکت هستنمد. نیروهای جاذبهای که احتیاج است تا الکترون بر روی مدار معینی باقی بماند با توجه به جاذبه کولنی هسته مثبت روی الکترون منفی تامین میگردد و میتوانیم بنویسیم:
V, e,m جرم،بار و سرعت الکترون و r شعاع مدار و نفوذپذیری در خلاء است. بوهر فرض کرد تنها الکترون هیدروژن مجاز است فقط مدارهای معینی را اشغال کند. وقتی که الکترون در یکی از این مدارهای مجاز یا حالت پایه قرار دارد هیچ اثری توسط اتم ساطع نمی شود. هر یک از این مدارهای مجاز به یک تراز معین یا حالت انرژی معی مربوط می
4
شوند. برای توضیح خطوط طیفی هیدروژن ، بوهر فرض کرد که الکترون و به طبع اتم، با حرکت از یک مدار با انرژی بالاتر ( دوتر از هسته) به یک مدار با انرژی کمتر ( نزدیک تر به هسته ) انرژی از دست میدهد. این انرژی به صورت یک فوتون با انرژی hv است که
که در این رابطه به ترتیب انرژی الکترون قبل و بعد از انتقال است از آنجائی که مدارهای متعدد و مجزایی وجود دارند بنابراین انتقالات مختلفی نیز ممکن است انجام شود از این رو اتم هیدروژن فرکانس های مختلفی را می تواند گسل دارد. (شکل 1-1)
به طور کلی هر اتم تمایل دارد در حالت های انرژی پایین تر قرار گیرد. از این رو برای ایجاد طیف اتم هیدروژن لازم است الکترون ها را با تحریک کردن به ترازهای بالاتر بفرستیم. این عمل با حرارت و یا برخورد با الکترون های دیگر در لوله تخلیه الکتریکی و یا به کمک تابش با طویل موج های مناسب انجام پذیر است. هر طول موجی که توسط اتم در حالت تحریک گسیل می شود میتواند توسط آن وقتی که در ترازهای پایین انرژی قرار دارد جذب شود.
البته فوتون های برخورد کننده باید خیلی نزدیک به اختلاف انرژی بین دو تراز انرژی اتمی درگیر باشد. در این حالت جذب تشدیدی نامیده میشود. به روش مشابهی بوهر قادر بود که خطوط طیفی دیگر اتم های چند الکترونی را که طیف پیچدهتری دارند توضیح دهد. نظریه بوهر توصیف خوبی از حالت اتم بر پایه فیزیک کلاسیک و فیزیک مدرن که اساسا بر فیزیک کوانتومی استوار است، به دست می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
* تهاتر، ماهیت حقوقی و آثار آن( طرح پیشنهادی اصلاح ماده ۲۶۴ قانون مدنی)
اهمیت موضوع:
اهمیت فراوان نهاد حقوقی، تحت عنوان تهاتر در حقوق تجارت بینالملل و در روابط بانک ها با یکدیگر و با مشتریان خود در سطح بینالملل و با توجه به اصل سرعت و گردش پول در حقوق تجارت و به طور کلی نقش عمده این تاسیس حقوقی در تصفیه و تفریق حسابها و در مبادلات اقتصادی کشورها به صورت معاملات تهاتری متقابل، ما را بر آن داشت که به بررسی این نهاد حقوقی و فواید و آثار ماهیت حقوقی آن و انواع شرایط آن (اعم از ماهوی و شکلی) بپردازیم.
مقدمهای در رابطه با ماده ۲۶۴ در مورد سقوط تعهدات:
تعهد رابطهای است حقوقی، پس باید زمانی پایان یابد و در غیر اینصورت خلاف آزادی اشخاص و عدالت حقوقی و از همه مهمتر اصل برائت است. درست بر عکس حقوق عینی که اقتضای آن دائمی بودن میباشد؛ به همین علت قانونگذار ایران در فصل ششم از قانون مدنی بحثی را تحت عنوان سقوط تعهدات در نظر گرفته است.
با یک بررسی اجمالی به نظر میرسد که قانون مدنی ما در این باب جامع و مانع نباشد، زیرا که در قانون مدنی ما اسباب سقوط تعهدات در۶ مورد خلاصه شده، در حالی که در قانون مدنی فرانسه در۹ مورد ذکر شده که عبارتند از:
۱- وفای به عهد۲- تبدیل تعهد ۳- ابراء ۴- تهاتر ۵- مالکیت مافیالذمه
۶- تلف مورد تعهد ۷- بطلان یا فسخ ۸- شرط فاسخ (شرط انحلال عقد یا شرط انتفای حق) ۹- مرور زمان (م۱۲۳۴) و یا در قانون تعهدات سوئیس عدم امکان اجرای تعهد نیز سببی برای سقوط تعهد ذکر شده است و یا در قانون مدنی مصر، ۸ مورد برای سقوط تعهدات ذکر شده است که از آن جمله ناممکن بودن انجام تعهد و مرور زمان است. به علاوه قسمت بحث برانگیز ماده۲۶۴ آن جا است که اقاله را از اسباب سقوط تعهد برشمرده است، در حالی که اقاله از اسباب انحلال عقد است، چرا که همین بس که در انحلال قرارداد مقصود اولیه و نخستین زوال عقد و انحلال آن است و به تبع آن تعهد نیز قهراً ساقط میشود. در حالی که در سقوط تعهدات آنچه مطلوب است از بین رفتن تعهد است، در حالی که اصل عقد و یا قرارداد به قوت خود باقی میماند و شاید همین ایراد به قانون مدنی فرانسه وارد باشد که چرا فسخ و شرط فاسخ را در باب سقوط تعهدات ذکر کرده است.
در این میان ترجیحاً به جای اینکه طبق روال معمول تحقیق به توضیح یک به یک قسمت های مختلف بپردازیم، فقط سوالات اساسی تحقیق را مطرح و سعی در پاسخ دادن به آنها میکنیم و درآخر طرح پیشنهادی اصلاح ماده۲۶۴ را مطرح میکنیم.
سئوال اول: آیا تهاتر از اسباب اجرای تعهد است، مثل مورد بارز آن یعنی وفای به عهد و به عبارتی سقوط تعهد از آثار اجرای تعهد است و یا واقعاً در زمره اسباب سقوط تعهد است؟
سئوال دوم: آیا تهاتر در زمره اعمال حقوقی یا خارج از آن در زمره وقایع حقوقی میگنجد؟
سئوال سوم: آیا مسلم و معلوم بودن دین از لحاظ مقدار، از شرایط وقوع و تحقق تهاتر قهری است؟
سئوال چهارم: آیا میتوان دخالت اراده طرفین و به عبارتی لزوم استناد به تهاتر را به عنوان شرایطی از شرایط تهاتر دانست؟
سئوال پنجم: آیا اثر تهاتر منحصر به رابطه طرفین است یا نه، میتواند نسبت به شخص ثالث نیز موثر افتد؟
سئوال ششم: آیا حکم قانون به تهاتر، یک حکم تاسیسی است یا ارشادی؟
پاسخ سئوال
۱: با توجه به معنای لغوی سقوط در فرهنگهای مختلف فارسی که عبارت است از بین رفتن، انگار چیزی از بالا به پایین فرود آید، چیزی قبل از آنکه به کمال برسد زوال یابد. به لحاظ حقوقی هم میتوان گفت در سقوط، زندگی حقوقی تعهد پایان میپذیرد و دیگر نمیتواند در عالم حقوق منشاء اثر و تاثیر باشد. در حالی که در تهاتر تعهد ساقط نمیشود بلکه اجرا میشود، چون با تهاتر هر یک از طرفین متعهد، به ارزشی دست پیدا میکند و در نتیجه این اجرا و انجام تهاتر است که تعهد ساقط میشود. به همین دلیل است که یکی از انتقادات وارده بر ماده۲۶۴ این است که از اسبابی نام برده که مستقیماً از اسباب زوال و سقوط تعهدات نیست. بنابراین از میان۶ مورد مذکور در این ماده فقط ابراء و تبدیل تعهد هستند که سبب سقوط تعهد به معنای فوق الذکر میشوند. ولی اقاله و وفای به عهد، مالکیت مافی الذمه، تهاتر را نمیتوان جزء این مجموعه دانست.
پاسخ سئوال۲: با توجه به تعریفی که آقای دکتر کاتوزیان از واقعه حقوقی ارائه دادهاند، یعنی: «واقعه حقوقی رویدادی است که اثر آن به حکم قانون معین میشود و اراده و انشاء مرتکب سبب آن آثار نیست.» میتوان نتیجه گرفت که تهاتر نه تنها در زمره اعمال حقوقی (اعم از عقد و ایقاع) نمیگنجد چرا که اعمال حقوقی زاده اراده و تراضی هستند، بلکه در ردیف وقایع حقوقی قهری است. منبع اصلی تهاتر، حکم قانون است و این منافاتی با تکمیلی بودن قوانین مربوط به تهاتر ندارد چون با نظم عمومی ارتباط ندارد و امکان تراضی خلاف آن است.
پاسخ سئوال
۳: در اغلب کشورها مثل فرانسه مطابق ماده ۱۲۹۱ ق.م، مسلم و معین بودن ۲ دین شرط ضروری برای تحقق تهاتر قهری ذکر شده است. منظور از مسلم نبودن، یعنی مورد اعتراض جدی مدیون باشد. اگر چه طرح دعوا در دادگاه برای متنازعٌفیه تلقی شدن ضرورت ندارد. بلکه همین مقدار که مورد اعتراض باشد حتی در خارج از دادگاه کفایت میکند و برخی حتی معلوم بودن مقدار۲ دین را شرط وقوع تهاتر دانستهاند. در حقوق انگلیس نیز چنین است، ولی در حقوق آلمان و سوئیس این۲ شرط لازم نیست. لذا در مورد دیونی که مورد منازعه هستند نیز تهاتر واقع میشود، زیرا در قوانین این دو کشور بر جنبه تضمینی تهاتر بیش از جنبه وفای به عهد بودن آن تکیه شده است. در حقوق ایران برخی محقق و ثابت بودن دین را از جمله شرایط تهاتر قهری ذکر کردهاند و اقتباس مبحث سقوط تعهدات و از جمله تهاتر از حقوق فرانسه موجب تحمیل این تفسیر شده است. ولی پاسخ نهایی این است که ازجمله شرایط تهاتر قهری نیست و دلیلی بر شرطیت آن نیز وجود ندارد. زیرا قانونگذار در مقام بیان شرایط تهاتر قهری بوده و به قانون فرانسه در این قسمت نظر داشته و آن را ذکر نکرده است. پس با تفکیک۲ مرحله ثبوت واثبات میتوان استدلال موجهی کرد که مسلم و معین و معلوم بودن مقدار۲ دین مربوط به مرحله اثبات است و حال آنکه شرایط مذکور در قانون مدنی مربوط به مرحله ثبوت است. پس وجود واقعی دو دین را میتوان از شرایط وقوع تهاتر قهری دانست، اما مسلم بودن دین وهمین طور معلوم بودن مقدار دین از شرایط وقوع تهاتر قهری نیست.
پاسخ سئوال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 99 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقبماندگی ذهنی:
ماهیت و ابعاد آن
1
1
تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقبماندگی ذهنی:
ماهیت و ابعاد آن
1
3
چکیده:
هدف مقاله حاضر کشف شخصیت افراد عقب مانده ذهنی و تبیین آن بر پایه یک مدل نیاز مدار شخصیت که شامل مولفه هایی چون منابع، نیازها و ارزشها است، میباشد. کودکان عقب مانده ذهنی به اقتضاء مراحل رشد و تحول در طی زندگی نوعاً با تکالیفی روبرو میشوند که برایشان آن قدر مشکل است که از انجام آن ناتوانند و لذت نمی برند. به نظر می رسد برای این کودکان، انجام اموری که به نظر بسیاری سخت می رسد، پاداش درونی ناچیزی وجود دارد. موقعیت های زندگی برای بسیاری از آنها چنان تکالیف سختی تدارک می بیند، که موجب ایجاد احساس ناکامی و شکست های پی در پی می گردد. قرار گرفتن آنها در حاشیه زندگی افراد عادی با همه فشارهایی که برای سازگاری و منفعل سازی آنها اعمال می کند، این روند را شدت می بخشد تا جایی که به احساس شایستگی و عزت نفس آنها آسیب های جدی وارد می سازد. اساساً کودکانی که شکست، ناکامی و عزت نفس پایین بیشتری را تجربه می کنند، معمولاً برای اداره امور خود، روش هایی را یاد می گیرند که فاقد کارآمدی مناسب است. از این رو ممکن است از هر شیوه ای که به تخفیف مصیبت ناشی از آنچه «محرومیت از موفقیت» نامیده می شود، استقبال کنند.
1
3
پس مسأله اصلی این است که اگر زندگی در جامعه ما، چنین اثراتی بر کودکان عقب مانده ذهنی دارد، چگونه میتوان امور را به گونه ای تغییر دهیم که اثرات نامساعد آن به حداقل برسد؟ آیا میتوان محیط را چنان مرتب کرد که موجب شکست و آشفتگی در آنها نگردد؟ از این رو اگر بتوان کودکان عقب مانده ذهنی را در برابر ضربات احتمالی که به عزت نفس شان وارد میشود تقویت کرد و یا مصون نگه داشت در این صورت میتوان گامی نویدبخش در برنامهریزی، توان بخشی و بهداشت روانی آنان برداشت.
واژه های کلیدی: تبیین، مدل، نیازمدار، شخصیت، عقب ماندگی ذهنی
مقدمه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 111 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فصل اول
بررسی ماهیت نور و ارتباط آن با پدیده لیزر
1-1- ماهیت نور
یونانی ها اولین کسانی هستند که کوشیدند طبیعت نور و چگونگی دیدن را توضیح دهند، بعد از آن، ظهور علوم تجربی دو نظریه مترادف را به ارمغان آورد. یکی از آنها نطریه ذرهای نیوتن بود که نور را متشکل از باریکهای از ذرات دانسته که این ذرات تابع قوانین حرکت میباشند. نظریه دیگر نظریه موجی هوک و هویگنس است که طبیعت موجی را برای نور پیشنهاد کردند. پذیرش هر نظریه مستلزم توجیه پدیدههای نور مانند انعکاس، تداخل ، شکست، پراش، فتوالکتریک، جذب و گسیل و ... میباشد و هر نظریه قادر است بعضی از پدیده های ذکر شده را توجیه کند برای مثال پدیده تداخل اولین بار توسط یانگ در سال 1801 ارائه شد که فقط با در نظر گرفتن نظریه موجی قابل توضیح است. پدیده پراش با توجه به اصل هویگنس و ایجاد موجکهای ثانوی فقط بر اساس نظریه موجی قابل توجیه است که ایشان پیشنهاد کرد که پلاریزاسیون نور فقط به دلیل عرضی بودن امواج نور اتفاق میافتد و از این رو نتیجه می شود که ارتعاشات امواج نور بر امتداد انتشار آنها عمود است برخلاف امواج صوتی که به صورت طولی بوده و امتداد ارتعاش ذرات محیط در امتداد انتشار امواج صوتی است. با پیشرفت علم و فهم بیشتر طبیعت نور، ماکسول در سال 1864 به این نتیجه رسید که نور به مانند امواج الکترومغناطیس است که دارای سرعت ، فرکانس و طول موج میباشد. امروزه برای ما کاملا ثابت شده که امواج نور از دو مولفه میدان الکتریکی و مغناطیسی عمود بر هم تشکیل شده اند و جهت انتشار امواج عمود بر امتداد ارتعاش این دو است.
در جدول 1-1 انواع امواج الکترومغناطیس و مشخصات آنها آورده شده است . گستره امواج مشخص شده در جدول شامل نواحی مختلفی است که مرز مشخصی برای آنها وجود ندارد.
2
در سال 1887 هرتز موفق به تولید امواج الکترومغناطیس نامرئی شد. امروزه ما امواج الکترومغناطیس با فرکانسهای بین را میشناسیم.
اما پدیدههای همچون فتوالکترویک، جذب و گسیل، توسط نظریه موجی نور قابل توجیه نیست.
در پدیده فتوالکتریک تابش نور برخورد کننده به سطح فلز الکترونهای آزاد میکند، رها شدن الکترون وقتی اتفاق میافتد که فرکانس پرتو تابش به حد کافی بالا باشد برای مثال در حالی که نور بسیار قوی قرمز قادر به ایجاد فوتوالکترون نیست نور آبی با شدت کم قادر به تولید فوتوالکترون است.
چرا که انرژی جنبشی کافی دارد. بر اساس نظریه ذرهای نور در سال 1905 انیشتین به سادگی پدیده فتوالکتریک را توجیه کرد. ایشان نور برخورد کننده را متشکل از بسته های کوچک انرژی یا ذراتی به نام فوتون در نظر گرفت که انرژی هر فوتون متناسب با فرکانس آن است. E=hv که h ثابت پلانک و v فرکانس میباشد فوتون برخورد کننده میتواند انرژی خود را به یک الکترون بدهد و بر نیروی فتوالکتریک نیست، نه میتواند علت عدم تولید فوتوالکترون ها را وقتی نور قرمز با شدت زیاد به کار برده میشود توضیح دهد و نه گسیل خود به خودی الکترونها وقتی که چشمه مناسب نور به کار گرفته میشود. بنابراین به نظر میرسد هر دو نظریه رقیب در مورد نور ، نه تنها مخالف هم نبوده بلکه مکمل یکدیگر میباشند و ما بایستی هر دوی آنها را بپذیریم، مادامیکه نور ، با نور برهم کنش انجام میدهد مانند پدیده تداخل نور ما نظریه موجی نور را در نظر میگیریم و وقتی که نور با ماده برهم کنش دارد مانند پدیده فوتوالکتریک ما نظریه ذرهای نور را به کار میبریم، این وضعیت به آنچه که طبیعت دو گانه تابش نامیده میشود منجر میگردد.
4
1-2 – گسیل و جذب نور
اینشتین اثر فوتوالکتریک را بر اساس کارهای قبلی پلانک توجیه نمود و نظریه کوانتومی نور برای بیان چگونگی تابش جسم سیاه را ارائه کرد. پلانک گسیل امواج الکترومغناطیس را به نوسان کننده هائی در داخل جسم سیاه نسبت داد که ایجاد میدان الکتریکی میکنند. فرض مهم این است که این نوسان کننده ها میتوانند مقادیر انرژی معینی را داشته باشند و این انرژی مضرب صحیحی از E=hv است. مطلی که پلانک معرفی نموده امروزه به نظریه کوانتومی معروف است. اهمیت نظریه کوانتومی در بحث ما این است که سیستم های اتمی دارای ترازهای انرژی مجزا یا حالت های انرژی مجزا هستند.
در سال 1823 نشان داده شد که هر عنصر اتمی یک طیف مشخصی را تولید میکند لیکن توضیح آن تا سال 1913 بوسیله بوهر میسر نشد، بوهر نظریهای ارائه داد که او را قادر ساخت طول موج طیف ساده ترین اتم ها یعنی هیدورژن را پیش بینی کند. او مدل اتمی را در فورد رابه کار برد که در آن مدل، اتم از یک هسته سنگین با بار مثبت به وسیله تعدادی بارهای منفی به نام الکترون احاطه شده تشکیل شده است و اتم های هر جسم دارای تعداد معینی الکترون میباشند، برای توضیح این که چرا الکترون ها نمیتوانند جذب بار مثبت هسته شوند او فرض کرد که الکترون ها روی مدارهائی به دور هسته مانند حرکت سیارات به دور خورشید در حرکت هستنمد. نیروهای جاذبهای که احتیاج است تا الکترون بر روی مدار معینی باقی بماند با توجه به جاذبه کولنی هسته مثبت روی الکترون منفی تامین میگردد و میتوانیم بنویسیم:
V, e,m جرم،بار و سرعت الکترون و r شعاع مدار و نفوذپذیری در خلاء است. بوهر فرض کرد تنها الکترون هیدروژن مجاز است فقط مدارهای معینی را اشغال کند. وقتی که الکترون در یکی از این مدارهای مجاز یا حالت پایه قرار دارد هیچ اثری توسط اتم ساطع نمی شود. هر یک از این مدارهای مجاز به یک تراز معین یا حالت انرژی معی مربوط می
4
شوند. برای توضیح خطوط طیفی هیدروژن ، بوهر فرض کرد که الکترون و به طبع اتم، با حرکت از یک مدار با انرژی بالاتر ( دوتر از هسته) به یک مدار با انرژی کمتر ( نزدیک تر به هسته ) انرژی از دست میدهد. این انرژی به صورت یک فوتون با انرژی hv است که
که در این رابطه به ترتیب انرژی الکترون قبل و بعد از انتقال است از آنجائی که مدارهای متعدد و مجزایی وجود دارند بنابراین انتقالات مختلفی نیز ممکن است انجام شود از این رو اتم هیدروژن فرکانس های مختلفی را می تواند گسل دارد. (شکل 1-1)
به طور کلی هر اتم تمایل دارد در حالت های انرژی پایین تر قرار گیرد. از این رو برای ایجاد طیف اتم هیدروژن لازم است الکترون ها را با تحریک کردن به ترازهای بالاتر بفرستیم. این عمل با حرارت و یا برخورد با الکترون های دیگر در لوله تخلیه الکتریکی و یا به کمک تابش با طویل موج های مناسب انجام پذیر است. هر طول موجی که توسط اتم در حالت تحریک گسیل می شود میتواند توسط آن وقتی که در ترازهای پایین انرژی قرار دارد جذب شود.
البته فوتون های برخورد کننده باید خیلی نزدیک به اختلاف انرژی بین دو تراز انرژی اتمی درگیر باشد. در این حالت جذب تشدیدی نامیده میشود. به روش مشابهی بوهر قادر بود که خطوط طیفی دیگر اتم های چند الکترونی را که طیف پیچدهتری دارند توضیح دهد. نظریه بوهر توصیف خوبی از حالت اتم بر پایه فیزیک کلاسیک و فیزیک مدرن که اساسا بر فیزیک کوانتومی استوار است، به دست می