لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 56 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
ایمنی مواد شیمیایی خواص فیزیکی و شیمیایی مواد Physical and Chemical Properties
خواص فیزیکی و شیمیایی مواد
وزن مولکولی
حالت فیزیکی: جامد , مایع و گاز
شکل فیزیکی
رنگ
بو
اسیدیته
حلالیت آب
حلالیت در حلالهای آبی
وزن مخصوص نسبت به آب (دانسیته )
فرمول شیمیایی
دمای انفجار
دمای خود آتشگیری
نقطه اشتعال
نقطه ذوب
نقطه جوش
فشار بخار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 21 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
پوشش دهی توسط رسوب فیزیکی بخار ویژگی ها روش ها و کاربردها
واژه رسوبدهی فیزیکی بخار برای اولین بار در سال 1966 در کتاب vapor deposition) ) نوشته (J.M. Blocher ,J.H.Oxley ,C.F.Powell) عنوان شد اما خیلی قبل تر از آنها در سال 1838، آقای Michael faraday از روش PVD برای رسوب دادن پوشش های خاصی استفاده کرد .
یک نوع رسوبدهی تحت خلاء می باشد که این واژه عموماً برای هر نوع رسوبدهی فیلم های نازک توسط متراکم کردن مواد تبخیر شده بر روی یک سطح انجام می شود اطلاق می گردد.
عبارت رسوب فیزیکی بخار ( (pvd در اصل برای رسوب دادن فلزات توسط انتقال در خلا و بدون انجام واکنش شیمیایی استفاده می شود.
از این فرایند برای تولید رسوبهایی از فلزات خالص ‚آلیاژها ‚ترکیبات و سرامیک ها بر روی انواع مختلف زیر لایه ها استفاده می شود
سرعت تشکیل پوشش در این روش تا حد 50 میکرون در دقیقه می تواند باشد .
کاربرد این روش تقریبا تمام زمینه های صنعتی وتکنولوژی را در بر گرفته و دامنه ی وسیعی از خواص سطحی مانند خواص الکتریکی ‚نوری‚مکانیکی وشیمیایی را میتوان توسط آن بهبود بخشید.
روش های ایجاد پوشش های PVD :
1: رسوبدهی از طریق تبخیرسازی سطحی( (Evaporation deposition
2:پراکنشی( Sputtering )
3:پوشش دهی یونی( Ion Plating )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 52 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
بیماریهای ناشی از عوامل فیزیکی
مقدمه
علل توجه به شرائط فیزیکی محیط کار
افزایش بازده کار؛
جلوگیری از سوانح و حوادث؛
تاثیر روحی-روانی بر کارگران؛
”افزایش بهره وری“
دمای محیط کار
دمای مطلوب محیط کار:
21-18 درجه سانتیگراد
دمای مطلوب بدن در محیط کار:
38-36 درجه سانتیگراد
عوامل مؤثر بر دمای محیط کار:
خصوصیات فردی، نوع پوشش،کیفیت هوای محیط
گرما
روشهای مقابله بدن با گرما
فیزیکی: (پوست، ریه ها)
در دمای متوسط: تشعشع، هدایت،انتقال دما به محیط،
در دمای بالا: تعریق،
دفع بخار آب؛
شیمیائی: کاهش سوخت و ساز عضلانی؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
● چکیده:
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، ۷۲ کلاس پنجم به صورت تصادفی طبقهای و ۲۱۸۸ دانشآموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند.[۱] روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای کمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
● مقدمه
آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان میدهد که همهٔ این کشورها، آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل میکنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونهای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازکار باز ایستد، کارآیی اجزای دیگرنظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.
با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، میتوان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامهریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار میدهند که با انجام پژوهش میتوان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینههای اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملکرد صحیح را در عرصههای مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.
از این رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سؤال زیراست:
آیا بین میزان امکانات آموزشی کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
آیا بین جاذب بودن کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که درشش قسمت به شرح ذیل دستهبندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است:
▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)؛
▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا؛
▪ حرارت و تهویه کلاس؛
▪ صدا و عوامل مربوط به آن؛
▪ سازماندهی و آرایش کلاس؛
▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانههای آموزشی.
استاندارهایی که در این تحقیق استفاده شده، شامل ملاکهایی است که توسط وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان، سازمان نوسازی و تجهیزات مدارس، کتابها و نشریههای علمی در مورد ویژگیهای مناسب و لازم برای یک کلاس تعیین شده است، که به طور اختصار به شرح آنها میپردازیم:
۱) نور و متغیرهای مربوط به آن:
به طور کلی در فرآیند یادگیری، ۸۳ درصد یادگیری به وسیله حس بینایی صورت میگیرد(ذوفن و لطفی پور، ۱۳۷۷). بنابراین، اگرعمل دیدن با اشکال رو به رو شود، افت در یادگیری ایجاد میگردد. هدف تأمین روشنایی درمدرسه، عبارت از به وجود آوردن محیطی است که درآن، عمل دیدن به بهترین وجه و با حداقل زحمت و کوشش انجام گیرد تا نیروی دانشآموزان، صرف جذب اطلاعات و فرآیند یادگیری شود، نه اینکه این نیرو برای مبارزه با اشکالات دیدن- که درمحیط کم نور وجود دارد- صرف شود. البته باید یادآوری کنیم که هنگام انجام هر فعالیتی، میزان نور مورد نیاز متفاوت است.
روشنایی کلاس ازطریق نور طبیعی (پنجرهها، دریچههاو ...) یا نور مصنوعی (لامپها و انواع چراغها) تأمین میگردد که درهر صورت باید به میزان نور، جهت و کیفیت آن توجه گردد (جدول۱).
جدول۱: شدت روشنایی مورد نیاز در موقعیتهای مختلف
نوع فعالیت/شرایط/شدت و روشنایی بر حسب لوکس[۲]
تدریس و سخنرانی/تخته سبز/۵۰۰-۲۰۰/
تدریس و سخنرانی/تخته سیاه/۵۰۰-۳۰۰
آزمایش/میز آزمایشگاه/۵۰۰-۲۰۰/
مطالعه/بین قفسهها/۲۰۰-۱۰۰
مطالعه/میز مطالعه/۵۰۰-۳۰۰
مأخذ: مؤسسه استاندارد ایران
تجربیات متعدد نشان داده است که مساحت پنجرههای شیشه دار باید حداقل به اندازهٔ یک پنجم سطح اتاق باشد تا حداقل روشنایی برای خواندان و نوشتن موجود باشد. از طرف دیگر، از هر اقدامی که موجب تساوی روشنایی برای همهٔ شاگردان شود، نباید دریغ نمود. نور از نظر توزیع باید مطلوب باشد و به صورت یکنواخت پخش شود تا درخشندگی سطوح سبب ناراحتی چشم نگردد. همچنین میزان نور کافی باشد و سایههای مزاحم موجود نباشد (کلهر، ۱۳۷۰). در همین راستا، نویفرت[۳] اظهار میدارد: «نور مستقیم و حباب دار فلورسنت بسیار عادی بوده، روشنایی مناسب را برای تخته سیاه تولید میکند. در آمریکا این روشنایی مصنوعی توسط سلول فتوالکتریک[۴] به طور خودکار کنترل میشود» (ملامد، ۱۳۷۳، ص ۱۱).
کولر[۵] و لیندسن[۶] (۱۹۹۲ ص۳۰۷-۳۱۷) در تحقیقی، اثر نور کلاس را بر هورمونهای استرس، عملکرد کلاس، رشد بدن و سلامتی ۸۸ دانشآموز هشت تا نه ساله، به مدت یک سال مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که هورمونهای استرس درتابستان افزایش مییابد و کمبود نور طبیعی و مصنوعی، سبب تأخیر قابل توجهی در افزایش هورمونهای استرس میشود.
۲) ابعاد ظاهری کلاس:
وب[۷] (۱۹۷۶) در تحقیقی، تأثیر محیط فیزیکی مدرسه را در مقایسه با تسهیلات سنتی و جدید، بر روی رفتار و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار داد. وی تئوری لوین[۸] (۱۹۳۸) مبنی بر «محیط آموزشی جزء اساسی آموزش است» ونظریه پروهاسکی[۹] (۱۹۷۰) مبنی بر «مؤثربودن محیط بر رفتار و عملکرد دانشآموزان» را مورد تأیید قرار داده است. همچنین وات کینز[۱۰] (۱۹۹۳) در تحقیقی اثر محیط مطلوب و معمولی آموزش را بر ۳۲۳ دانشآموز دبیرستانی، در کلاسهای علوم مورد بررسی قرار داد. نتایج به دست آمده نشان داد که محیط مطلوب، عمق یادگیری را افزایش میبخشد (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷).
در ارتباط با چگونگی ویژگیهای سطوح و ابعاد ظاهری کلاس، به طور کلی میتوان گفت که دیوارهای کلاس باید خشک، بدون درز، صاف و حداقل تا ارتفاع ۵/۱ متر قابل شستشو بوده و بهتر است از سنگ باشد. دیوار کلاسها باید ساده باشد تا گرد و غبار روی آن جمع نشود. کف کلاسها باید قابل شستشو، مسطح و بدون درز بوده، لغزنده و مرطوب نباشد. این نکات در مورد سقف نیز باید رعایت شود.
رنگ نیز باید مورد توجه قرارگیرد و در رنگآمیزی کلاس باید از رنگهای آرامش بخش استفاده کرد. رنگهای آبی باز یا سبز روشن برای دیوارها و رنگ سفید برای سقف مطلوب است. رنگ دیوارها بهتراست قابل شستشو باشد. بنابراین، سطوح دیوار و سقف کلاس باید دارای رنگهای روشن و کف کلاس بهتر است به رنگ تیره باشد(فساشکوه،۱۳۴۱).
نویفرت (۱۳۷۳) در مورد شکل کلاس اظهار میدارد که مستطیل یا ذوزنقه، بهترین شکل برای کلاس درس است. اشکال مربع، مدور یا بیضی و غیره از لحاظ صوتی مناسب نیست. مساحتهای بزرگ انحنادار، ایجاد نقاط کانونی کرده، مانعی بزرگ برای صدا ایجاد میکند(به نقل از:ملامد، ۱۳۷۳).
برای هر دانشآموز ۵/۱ مترمربع زمین و ۵/۵ مترمکعب هوا لازم است. به عبارت دیگر، برای یک کلاس ۳۰ نفری، ابعاد اتاق باید به طول ۸ متر و عرض ۶ تا ۷ متر و ارتفاع ۴ متر باشد. فضای لازم برای هر دانشآموز نباید از ۵/۴ مترمکعب و ارتفاع ۳متر کمتر باشد. بنابراین، درانتخاب یک مکان برای کلاس، باید حجم کلاس و تعداد دانشآموزان را مد نظر قرارداد (سلطان منش، ۱۳۶۴).
۳) حرارت و تهویهٔ کلاس:
یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار بر یادگیری، تجهیزات مناسب برای تولید گرما و سرماست که کم توجهی به آن میتواند سبب افت در یادگیری و آسیبهای جانی شود. بر اساس گزارش مؤسسه استاندارد ایران، حرارت ۱۸-۱۶ درجه سانتیگراد برای کلاس درس مناسب بوده و وجود جریان هوا برای آن ضروری است. اگرهوای محیط بیش از اندازه گرم باشد، بر مکانیسم تنظیم حرارت بدن فشار وارد آمده و بازده فعالیتهای فیزیکی و مغزی کاهش خواهد یافت. بنابراین، مشاهده میشود که وضعیت حرارت در کلاس، عاملی است که بر چگونگی فعالیت فراگیران و در نتیجه یادگیری آنان اثرمیگذارد.
در تحقیقی که دردانشگاه هاروارد روی دانشآموزان مدارس ابتدایی در زمینهٔ هوای لازم صورت گرفت، مشخص شد که اگر فعالیت افراد زیاد شود، میزان هوای لازم از مقدار هوای ضروری در حالت عادی زیادتر خواهد بود. ضمناً هوای کلاس معمولاً سه تا پنج مرتبه درهر ساعت باید تعویض شود (جدول۲)، زیرا هوای داخل اتاق نباید بیش از یک درصد دیاکسیدکربن داشته باشد (به نقل از سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳).
جدول ۲: میزان تقریبی تعداد دفعات تعویض هوا در یک فضا (مؤسسه استاندارد ایران به نقل از: سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳)
حجم فضا به ازای هر دانشآموز/تعداد دفعات تعویض هوا
کمتر از ۵ مترمکعب/۶
۵/۷-۵ متر مکعب/۵
۷ـ۸/۵/۴
۸/۵ـ۷/۱/۳
بیشتراز ۵/۸/۱/۵
درجه حرارت مناسب برای کلاس ۱۸ درجه سانتیگراد است و به طور کلی، سیستمهای حرارت مرکزی بهترین وسایل برای تأمین و کنترل حرارت مورد نیاز هستند. از آنجا که درهمهٔ مدارس ما امکان داشتن این سیستمها هنوز موجود نیست، جهت تأمین گرمای مناسب در کلاسها بهتر است از بخاریهای گازی با لولههای بلند استفاده شود. برای داشتن رطوبت مناسب میتوان از ظروف بزرگ آب بر روی بخاری استفاده کرد.
لئوناردهیل[۱۱] (۱۹۸۶) ضمن تحقیقی نشان داد که اثر بد تهویه ناقص بر روی دانشآموزان، به علت تغییر در میزان اکسیژن و دیاکسید کربن هوا یا سموم آلی- که قبلاً تصور میشد در هوای بازدم وجود دارد- نیست، بلکه به علت بالا رفتن درجه حرارت و افزایش رطوبت و از همه مهمتر، عدم جریان هوا در داخل اتاق است. از این رو، همفریز[۱۲] (۱۹۷۴) به بررسی اثر دمای کلاس و باد و بارانی بودن هوا بر رفتار دانشآموزان میپردازد و تأثیر اینگونه عوامل فیزیکی محیط را بر رفتار نشان میدهد. در این تحقیق که طی دو سال متوالی در کلاسهای اول و دوم ابتدایی و به روش مشاهدهٔ میدانی انجام گرفت، ۴۸ آموزگار، پرسشنامههایی را تکمیل کردند. از پرسشنامههای فوق دو عامل به نامهای کوشش[۱۳] (میزان کوشش و همکاری با معلم) و میزان فعالیتهای کلاس و تحرک[۱۴] استخراج شد. سپس رابطهٔ این دو جنبهٔ رفتاری با دمای هوا و سایر ویژگیهای هوا (رطوبت، باد و باران ) درساعات صبح و بعد ازظهر مجدداً بررسی شد. این تحقیق نشان میدهد که رفتار دانشآموزان به طور معناداری تحت تأثیر دما و کیفیت هوا قرار میگیرد. به عنوان مثال، حرارت بیش از ۲۱ درجه سانتیگراد موجب کاهش تحرک و بی حالی دانشآموزان میشود. هانکوک[۱۵] (۱۹۸۱) نیز در رابطه با تأثیر عوامل محیطی (درجه حرارت، تهویه و سرو صدا ) در فعالیتهای مراقبتی مطالعاتی انجام داده است. نتایج تحقیفات او در ارتباط با درجه حرارت نشان داده است که بهترین عملکرد مراقبت در درجه حرارت معتدل است (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷)
● چکیده:
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، ۷۲ کلاس پنجم به صورت تصادفی طبقهای و ۲۱۸۸ دانشآموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند.[۱] روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای کمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
● مقدمه
آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان میدهد که همهٔ این کشورها، آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل میکنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونهای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازکار باز ایستد، کارآیی اجزای دیگرنظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.
با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، میتوان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامهریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار میدهند که با انجام پژوهش میتوان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینههای اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملکرد صحیح را در عرصههای مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.
از این رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سؤال زیراست:
آیا بین میزان امکانات آموزشی کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
آیا بین جاذب بودن کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که درشش قسمت به شرح ذیل دستهبندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است:
▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)؛
▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا؛
▪ حرارت و تهویه کلاس؛
▪ صدا و عوامل مربوط به آن؛
▪ سازماندهی و آرایش کلاس؛
▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانههای آموزشی.
استاندارهایی که در این تحقیق استفاده شده، شامل ملاکهایی است که توسط وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان، سازمان نوسازی و تجهیزات مدارس، کتابها و نشریههای علمی در مورد ویژگیهای مناسب و لازم برای یک کلاس تعیین شده است، که به طور اختصار به شرح آنها میپردازیم:
۱) نور و متغیرهای مربوط به آن:
به طور کلی در فرآیند یادگیری، ۸۳ درصد یادگیری به وسیله حس بینایی صورت میگیرد(ذوفن و لطفی پور، ۱۳۷۷). بنابراین، اگرعمل دیدن با اشکال رو به رو شود، افت در یادگیری ایجاد میگردد. هدف تأمین روشنایی درمدرسه، عبارت از به وجود آوردن محیطی است که درآن، عمل دیدن به بهترین وجه و با حداقل زحمت و کوشش انجام گیرد تا نیروی دانشآموزان، صرف جذب اطلاعات و فرآیند یادگیری شود، نه اینکه این نیرو برای مبارزه با اشکالات دیدن- که درمحیط کم نور وجود دارد- صرف شود. البته باید یادآوری کنیم که هنگام انجام هر فعالیتی، میزان نور مورد نیاز متفاوت است.
روشنایی کلاس ازطریق نور طبیعی (پنجرهها، دریچههاو ...) یا نور مصنوعی (لامپها و انواع چراغها) تأمین میگردد که درهر صورت باید به میزان نور، جهت و کیفیت آن توجه گردد (جدول۱).
جدول۱: شدت روشنایی مورد نیاز در موقعیتهای مختلف
نوع فعالیت/شرایط/شدت و روشنایی بر حسب لوکس[۲]
تدریس و سخنرانی/تخته سبز/۵۰۰-۲۰۰/
تدریس و سخنرانی/تخته سیاه/۵۰۰-۳۰۰
آزمایش/میز آزمایشگاه/۵۰۰-۲۰۰/
مطالعه/بین قفسهها/۲۰۰-۱۰۰
مطالعه/میز مطالعه/۵۰۰-۳۰۰
مأخذ: مؤسسه استاندارد ایران
تجربیات متعدد نشان داده است که مساحت پنجرههای شیشه دار باید حداقل به اندازهٔ یک پنجم سطح اتاق باشد تا حداقل روشنایی برای خواندان و نوشتن موجود باشد. از طرف دیگر، از هر اقدامی که موجب تساوی روشنایی برای همهٔ شاگردان شود، نباید دریغ نمود. نور از نظر توزیع باید مطلوب باشد و به صورت یکنواخت پخش شود تا درخشندگی سطوح سبب ناراحتی چشم نگردد. همچنین میزان نور کافی باشد و سایههای مزاحم موجود نباشد (کلهر، ۱۳۷۰). در همین راستا، نویفرت[۳] اظهار میدارد: «نور مستقیم و حباب دار فلورسنت بسیار عادی بوده، روشنایی مناسب را برای تخته سیاه تولید میکند. در آمریکا این روشنایی مصنوعی توسط سلول فتوالکتریک[۴] به طور خودکار کنترل میشود» (ملامد، ۱۳۷۳، ص ۱۱).
کولر[۵] و لیندسن[۶] (۱۹۹۲ ص۳۰۷-۳۱۷) در تحقیقی، اثر نور کلاس را بر هورمونهای استرس، عملکرد کلاس، رشد بدن و سلامتی ۸۸ دانشآموز هشت تا نه ساله، به مدت یک سال مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که هورمونهای استرس درتابستان افزایش مییابد و کمبود نور طبیعی و مصنوعی، سبب تأخیر قابل توجهی در افزایش هورمونهای استرس میشود.
۲) ابعاد ظاهری کلاس:
وب[۷] (۱۹۷۶) در تحقیقی، تأثیر محیط فیزیکی مدرسه را در مقایسه با تسهیلات سنتی و جدید، بر روی رفتار و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار داد. وی تئوری لوین[۸] (۱۹۳۸) مبنی بر «محیط آموزشی جزء اساسی آموزش است» ونظریه پروهاسکی[۹] (۱۹۷۰) مبنی بر «مؤثربودن محیط بر رفتار و عملکرد دانشآموزان» را مورد تأیید قرار داده است. همچنین وات کینز[۱۰] (۱۹۹۳) در تحقیقی اثر محیط مطلوب و معمولی آموزش را بر ۳۲۳ دانشآموز دبیرستانی، در کلاسهای علوم مورد بررسی قرار داد. نتایج به دست آمده نشان داد که محیط مطلوب، عمق یادگیری را افزایش میبخشد (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷).
در ارتباط با چگونگی ویژگیهای سطوح و ابعاد ظاهری کلاس، به طور کلی میتوان گفت که دیوارهای کلاس باید خشک، بدون درز، صاف و حداقل تا ارتفاع ۵/۱ متر قابل شستشو بوده و بهتر است از سنگ باشد. دیوار کلاسها باید ساده باشد تا گرد و غبار روی آن جمع نشود. کف کلاسها باید قابل شستشو، مسطح و بدون درز بوده، لغزنده و مرطوب نباشد. این نکات در مورد سقف نیز باید رعایت شود.
رنگ نیز باید مورد توجه قرارگیرد و در رنگآمیزی کلاس باید از رنگهای آرامش بخش استفاده کرد. رنگهای آبی باز یا سبز روشن برای دیوارها و رنگ سفید برای سقف مطلوب است. رنگ دیوارها بهتراست قابل شستشو باشد. بنابراین، سطوح دیوار و سقف کلاس باید دارای رنگهای روشن و کف کلاس بهتر است به رنگ تیره باشد(فساشکوه،۱۳۴۱).
نویفرت (۱۳۷۳) در مورد شکل کلاس اظهار میدارد که مستطیل یا ذوزنقه، بهترین شکل برای کلاس درس است. اشکال مربع، مدور یا بیضی و غیره از لحاظ صوتی مناسب نیست. مساحتهای بزرگ انحنادار، ایجاد نقاط کانونی کرده، مانعی بزرگ برای صدا ایجاد میکند(به نقل از:ملامد، ۱۳۷۳).
برای هر دانشآموز ۵/۱ مترمربع زمین و ۵/۵ مترمکعب هوا لازم است. به عبارت دیگر، برای یک کلاس ۳۰ نفری، ابعاد اتاق باید به طول ۸ متر و عرض ۶ تا ۷ متر و ارتفاع ۴ متر باشد. فضای لازم برای هر دانشآموز نباید از ۵/۴ مترمکعب و ارتفاع ۳متر کمتر باشد. بنابراین، درانتخاب یک مکان برای کلاس، باید حجم کلاس و تعداد دانشآموزان را مد نظر قرارداد (سلطان منش، ۱۳۶۴).
۳) حرارت و تهویهٔ کلاس:
یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار بر یادگیری، تجهیزات مناسب برای تولید گرما و سرماست که کم توجهی به آن میتواند سبب افت در یادگیری و آسیبهای جانی شود. بر اساس گزارش مؤسسه استاندارد ایران، حرارت ۱۸-۱۶ درجه سانتیگراد برای کلاس درس مناسب بوده و وجود جریان هوا برای آن ضروری است. اگرهوای محیط بیش از اندازه گرم باشد، بر مکانیسم تنظیم حرارت بدن فشار وارد آمده و بازده فعالیتهای فیزیکی و مغزی کاهش خواهد یافت. بنابراین، مشاهده میشود که وضعیت حرارت در کلاس، عاملی است که بر چگونگی فعالیت فراگیران و در نتیجه یادگیری آنان اثرمیگذارد.
در تحقیقی که دردانشگاه هاروارد روی دانشآموزان مدارس ابتدایی در زمینهٔ هوای لازم صورت گرفت، مشخص شد که اگر فعالیت افراد زیاد شود، میزان هوای لازم از مقدار هوای ضروری در حالت عادی زیادتر خواهد بود. ضمناً هوای کلاس معمولاً سه تا پنج مرتبه درهر ساعت باید تعویض شود (جدول۲)، زیرا هوای داخل اتاق نباید بیش از یک درصد دیاکسیدکربن داشته باشد (به نقل از سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳).
جدول ۲: میزان تقریبی تعداد دفعات تعویض هوا در یک فضا (مؤسسه استاندارد ایران به نقل از: سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳)
حجم فضا به ازای هر دانشآموز/تعداد دفعات تعویض هوا
کمتر از ۵ مترمکعب/۶
۵/۷-۵ متر مکعب/۵
۷ـ۸/۵/۴
۸/۵ـ۷/۱/۳
بیشتراز ۵/۸/۱/۵
درجه حرارت مناسب برای کلاس ۱۸ درجه سانتیگراد است و به طور کلی، سیستمهای حرارت مرکزی بهترین وسایل برای تأمین و کنترل حرارت مورد نیاز هستند. از آنجا که درهمهٔ مدارس ما امکان داشتن این سیستمها هنوز موجود نیست، جهت تأمین گرمای مناسب در کلاسها بهتر است از بخاریهای گازی با لولههای بلند استفاده شود. برای داشتن رطوبت مناسب میتوان از ظروف بزرگ آب بر روی بخاری استفاده کرد.
لئوناردهیل[۱۱] (۱۹۸۶) ضمن تحقیقی نشان داد که اثر بد تهویه ناقص بر روی دانشآموزان، به علت تغییر در میزان اکسیژن و دیاکسید کربن هوا یا سموم آلی- که قبلاً تصور میشد در هوای بازدم وجود دارد- نیست، بلکه به علت بالا رفتن درجه حرارت و افزایش رطوبت و از همه مهمتر، عدم جریان هوا در داخل اتاق است. از این رو، همفریز[۱۲] (۱۹۷۴) به بررسی اثر دمای کلاس و باد و بارانی بودن هوا بر رفتار دانشآموزان میپردازد و تأثیر اینگونه عوامل فیزیکی محیط را بر رفتار نشان میدهد. در این تحقیق که طی دو سال متوالی در کلاسهای اول و دوم ابتدایی و به روش مشاهدهٔ میدانی انجام گرفت، ۴۸ آموزگار، پرسشنامههایی را تکمیل کردند. از پرسشنامههای فوق دو عامل به نامهای کوشش[۱۳] (میزان کوشش و همکاری با معلم) و میزان فعالیتهای کلاس و تحرک[۱۴] استخراج شد. سپس رابطهٔ این دو جنبهٔ رفتاری با دمای هوا و سایر ویژگیهای هوا (رطوبت، باد و باران ) درساعات صبح و بعد ازظهر مجدداً بررسی شد. این تحقیق نشان میدهد که رفتار دانشآموزان به طور معناداری تحت تأثیر دما و کیفیت هوا قرار میگیرد. به عنوان مثال، حرارت بیش از ۲۱ درجه سانتیگراد موجب کاهش تحرک و بی حالی دانشآموزان میشود. هانکوک[۱۵] (۱۹۸۱) نیز در رابطه با تأثیر عوامل محیطی (درجه حرارت، تهویه و سرو صدا ) در فعالیتهای مراقبتی مطالعاتی انجام داده است. نتایج تحقیفات او در ارتباط با درجه حرارت نشان داده است که بهترین عملکرد مراقبت در درجه حرارت معتدل است (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷)
۴) صدا و متغیرهای مربوط به آن:
صدا نیز به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر یادگیری محسوب میشود. با اینکه گاهی صداهای بیرون از کلاس به داخل کلاس راه مییابد، دانشآموزان قدرت شنوایی خود را در اختیار صدای معلم قرار داده و فقط مطالبی را به مغز راه میدهند که از معلم میشنوند. اگر صداهای بیرون از کلاس بر صدای معلم تفوق یابد، دراین صورت فراگیران ناخواسته قدرت شنوایی خود را در اختیار صداهای بیرون نهاده یا حداقل به هیچکدام از صداها حتی به صدای معلم نیز گوش فرا نمیدهند. غالباً در این مواقع آشفتگی در فراگیران به وجود میآید و اهمیت موقعیت مکانی کلاس در اینجا مشخص میگردد. عواملی که بر قابلیت شنوایی افراد تأثیر میگذارند، عبارتند از: «شکل اتاق، وسایل اتاق، وضعیت منبع صدا و زمان برگشت صدا» که این عوامل نیز در زمان ساخت فضای آموزشی باید مورد توجه خاص قرارگیرد (ذوفن و لطفیپور،۱۳۷۷).
۵) سازماندهی و آرایش کلاس:
مهمترین تحول در فضاهای آموزشی، شکستن خط نگاه معلم و دانشآموزان و ایجاد فضا برای تعامل دانشآموزان با یکدیگر است. بدین منظور اساساً ردیفهای خطی، مغایر با روحیات دانشآموزان شناخته میشود.
درکلاسهای سنتی که صندلیهای دانشآموزان در ردیفهای منظم و پشت سرهم چیده میشود و میز معلم درجلوی کلاس قرار میگیرد، تمام توجه به معلم متمرکز میشود و ارتباط میان دانشآموزان اندک است. این نظم وترتیب هنگامیکه معلم درسی را برای همهٔ کلاس ارائه میدهد، ممکن است بسیار مطلوب باشد، اما یادگیری از همکلاسیها وکارگروهی را غیر ممکن میسازد. دانشآموزان ردیف آخرکلاس، در فاصلهٔ زیادی از معلم قرار دارند و به احتمال زیاد کسانی هستند که مشکلات انضباطی و بینظمی را ایجاد میکنند.
در برخی از کلاسها صندلیها دور میزها چیده میشود و میز معلم درحاشیه قرار میگیرد که این نوع آرایش درکلاسهای علومتجربی به کار گرفته می شود. اگر امکانات کلاس به صورتی باشد که آرایش دانشآموزان به شکل دایره یا U شکل سازماندهی شود، دانشآموزان با یکدیگر و با معلم میتوانند ارتباط متقابل برقرار کنند. در این صورت، معلم جزئی از دانشآموزان محسوب شده و میتواند علاوه برتدریس، به راهنمایی و هدایت بحثهای جمعی دانشآموزان نیز بپردازد.
در هر حال، هنگام بررسی طرز چیدن صندلیها درکلاس، توجه به همهٔ دانشآموزان، شایان اهمیت است. یکی از نیازهای اساسی کودکان این است که مورد توجه دبیران قرار گیرند و چنانچه فضای فیزیکی کلاس مشوق ایجاد این احساس در دانشآموزان باشد، بدون تردید از میزان مسائل و مشکلات انضباطی نیز به طور چشمگیری کاسته خواهدشد(صیامی، ۱۳۸۰).
۶) تجهیزات آموزشی:
سیگل[۱۶] (۱۹۷۶) اظهار میدارد که بالا رفتن امکانات آموزشی، سبب تسریع یادگیری میشود. همچنین وینستین[۱۷] (۱۹۷۹) مجموعهای از تحقیقات انجام شده در مدارس را مرور کرد و نتیجه گرفت که بر خلاف بعضی نتایج متناقض، همه این نظریه را حمایت می کنند که کیفیت و چگونگی تجهیزات فیزیکی درمدارس روی رفتار متقابل دانشآموز و معلم تأثیر میگذارد. اینلی [۱۸] در تکمیل مطالعات فوق چنین اظهار میکند که امکانات بهتر، همراه بامحیط یادگیری غنی (مشارکت بیشتر، سازماندهی بهترو روشهای متنوع) و فعالیتهای متفاوت در درسهایی مانند علوم (کار عملی بیشتر، تشویق به جستجو و یادگیری فعال) با هم مربوط هستند (به نقل از: سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳).
● روش تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
● چکیده:
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، ۷۲ کلاس پنجم به صورت تصادفی طبقهای و ۲۱۸۸ دانشآموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند.[۱] روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای کمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
● مقدمه
آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان میدهد که همهٔ این کشورها، آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل میکنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونهای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازکار باز ایستد، کارآیی اجزای دیگرنظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.
با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، میتوان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامهریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار میدهند که با انجام پژوهش میتوان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینههای اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملکرد صحیح را در عرصههای مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.
از این رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سؤال زیراست:
آیا بین میزان امکانات آموزشی کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
آیا بین جاذب بودن کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که درشش قسمت به شرح ذیل دستهبندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است:
▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)؛
▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا؛
▪ حرارت و تهویه کلاس؛
▪ صدا و عوامل مربوط به آن؛
▪ سازماندهی و آرایش کلاس؛
▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانههای آموزشی.
استاندارهایی که در این تحقیق استفاده شده، شامل ملاکهایی است که توسط وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان، سازمان نوسازی و تجهیزات مدارس، کتابها و نشریههای علمی در مورد ویژگیهای مناسب و لازم برای یک کلاس تعیین شده است، که به طور اختصار به شرح آنها میپردازیم:
۱) نور و متغیرهای مربوط به آن:
به طور کلی در فرآیند یادگیری، ۸۳ درصد یادگیری به وسیله حس بینایی صورت میگیرد(ذوفن و لطفی پور، ۱۳۷۷). بنابراین، اگرعمل دیدن با اشکال رو به رو شود، افت در یادگیری ایجاد میگردد. هدف تأمین روشنایی درمدرسه، عبارت از به وجود آوردن محیطی است که درآن، عمل دیدن به بهترین وجه و با حداقل زحمت و کوشش انجام گیرد تا نیروی دانشآموزان، صرف جذب اطلاعات و فرآیند یادگیری شود، نه اینکه این نیرو برای مبارزه با اشکالات دیدن- که درمحیط کم نور وجود دارد- صرف شود. البته باید یادآوری کنیم که هنگام انجام هر فعالیتی، میزان نور مورد نیاز متفاوت است.
روشنایی کلاس ازطریق نور طبیعی (پنجرهها، دریچههاو ...) یا نور مصنوعی (لامپها و انواع چراغها) تأمین میگردد که درهر صورت باید به میزان نور، جهت و کیفیت آن توجه گردد (جدول۱).
جدول۱: شدت روشنایی مورد نیاز در موقعیتهای مختلف
نوع فعالیت/شرایط/شدت و روشنایی بر حسب لوکس[۲]
تدریس و سخنرانی/تخته سبز/۵۰۰-۲۰۰/
تدریس و سخنرانی/تخته سیاه/۵۰۰-۳۰۰
آزمایش/میز آزمایشگاه/۵۰۰-۲۰۰/
مطالعه/بین قفسهها/۲۰۰-۱۰۰
مطالعه/میز مطالعه/۵۰۰-۳۰۰
مأخذ: مؤسسه استاندارد ایران
تجربیات متعدد نشان داده است که مساحت پنجرههای شیشه دار باید حداقل به اندازهٔ یک پنجم سطح اتاق باشد تا حداقل روشنایی برای خواندان و نوشتن موجود باشد. از طرف دیگر، از هر اقدامی که موجب تساوی روشنایی برای همهٔ شاگردان شود، نباید دریغ نمود. نور از نظر توزیع باید مطلوب باشد و به صورت یکنواخت پخش شود تا درخشندگی سطوح سبب ناراحتی چشم نگردد. همچنین میزان نور کافی باشد و سایههای مزاحم موجود نباشد (کلهر، ۱۳۷۰). در همین راستا، نویفرت[۳] اظهار میدارد: «نور مستقیم و حباب دار فلورسنت بسیار عادی بوده، روشنایی مناسب را برای تخته سیاه تولید میکند. در آمریکا این روشنایی مصنوعی توسط سلول فتوالکتریک[۴] به طور خودکار کنترل میشود» (ملامد، ۱۳۷۳، ص ۱۱).
کولر[۵] و لیندسن[۶] (۱۹۹۲ ص۳۰۷-۳۱۷) در تحقیقی، اثر نور کلاس را بر هورمونهای استرس، عملکرد کلاس، رشد بدن و سلامتی ۸۸ دانشآموز هشت تا نه ساله، به مدت یک سال مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که هورمونهای استرس درتابستان افزایش مییابد و کمبود نور طبیعی و مصنوعی، سبب تأخیر قابل توجهی در افزایش هورمونهای استرس میشود.
۲) ابعاد ظاهری کلاس:
وب[۷] (۱۹۷۶) در تحقیقی، تأثیر محیط فیزیکی مدرسه را در مقایسه با تسهیلات سنتی و جدید، بر روی رفتار و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار داد. وی تئوری لوین[۸] (۱۹۳۸) مبنی بر «محیط آموزشی جزء اساسی آموزش است» ونظریه پروهاسکی[۹] (۱۹۷۰) مبنی بر «مؤثربودن محیط بر رفتار و عملکرد دانشآموزان» را مورد تأیید قرار داده است. همچنین وات کینز[۱۰] (۱۹۹۳) در تحقیقی اثر محیط مطلوب و معمولی آموزش را بر ۳۲۳ دانشآموز دبیرستانی، در کلاسهای علوم مورد بررسی قرار داد. نتایج به دست آمده نشان داد که محیط مطلوب، عمق یادگیری را افزایش میبخشد (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷).
در ارتباط با چگونگی ویژگیهای سطوح و ابعاد ظاهری کلاس، به طور کلی میتوان گفت که دیوارهای کلاس باید خشک، بدون درز، صاف و حداقل تا ارتفاع ۵/۱ متر قابل شستشو بوده و بهتر است از سنگ باشد. دیوار کلاسها باید ساده باشد تا گرد و غبار روی آن جمع نشود. کف کلاسها باید قابل شستشو، مسطح و بدون درز بوده، لغزنده و مرطوب نباشد. این نکات در مورد سقف نیز باید رعایت شود.
رنگ نیز باید مورد توجه قرارگیرد و در رنگآمیزی کلاس باید از رنگهای آرامش بخش استفاده کرد. رنگهای آبی باز یا سبز روشن برای دیوارها و رنگ سفید برای سقف مطلوب است. رنگ دیوارها بهتراست قابل شستشو باشد. بنابراین، سطوح دیوار و سقف کلاس باید دارای رنگهای روشن و کف کلاس بهتر است به رنگ تیره باشد(فساشکوه،۱۳۴۱).
نویفرت (۱۳۷۳) در مورد شکل کلاس اظهار میدارد که مستطیل یا ذوزنقه، بهترین شکل برای کلاس درس است. اشکال مربع، مدور یا بیضی و غیره از لحاظ صوتی مناسب نیست. مساحتهای بزرگ انحنادار، ایجاد نقاط کانونی کرده، مانعی بزرگ برای صدا ایجاد میکند(به نقل از:ملامد، ۱۳۷۳).
برای هر دانشآموز ۵/۱ مترمربع زمین و ۵/۵ مترمکعب هوا لازم است. به عبارت دیگر، برای یک کلاس ۳۰ نفری، ابعاد اتاق باید به طول ۸ متر و عرض ۶ تا ۷ متر و ارتفاع ۴ متر باشد. فضای لازم برای هر دانشآموز نباید از ۵/۴ مترمکعب و ارتفاع ۳متر کمتر باشد. بنابراین، درانتخاب یک مکان برای کلاس، باید حجم کلاس و تعداد دانشآموزان را مد نظر قرارداد (سلطان منش، ۱۳۶۴).
۳) حرارت و تهویهٔ کلاس:
یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار بر یادگیری، تجهیزات مناسب برای تولید گرما و سرماست که کم توجهی به آن میتواند سبب افت در یادگیری و آسیبهای جانی شود. بر اساس گزارش مؤسسه استاندارد ایران، حرارت ۱۸-۱۶ درجه سانتیگراد برای کلاس درس مناسب بوده و وجود جریان هوا برای آن ضروری است. اگرهوای محیط بیش از اندازه گرم باشد، بر مکانیسم تنظیم حرارت بدن فشار وارد آمده و بازده فعالیتهای فیزیکی و مغزی کاهش خواهد یافت. بنابراین، مشاهده میشود که وضعیت حرارت در کلاس، عاملی است که بر چگونگی فعالیت فراگیران و در نتیجه یادگیری آنان اثرمیگذارد.
در تحقیقی که دردانشگاه هاروارد روی دانشآموزان مدارس ابتدایی در زمینهٔ هوای لازم صورت گرفت، مشخص شد که اگر فعالیت افراد زیاد شود، میزان هوای لازم از مقدار هوای ضروری در حالت عادی زیادتر خواهد بود. ضمناً هوای کلاس معمولاً سه تا پنج مرتبه درهر ساعت باید تعویض شود (جدول۲)، زیرا هوای داخل اتاق نباید بیش از یک درصد دیاکسیدکربن داشته باشد (به نقل از سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳).
جدول ۲: میزان تقریبی تعداد دفعات تعویض هوا در یک فضا (مؤسسه استاندارد ایران به نقل از: سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳)
حجم فضا به ازای هر دانشآموز/تعداد دفعات تعویض هوا
کمتر از ۵ مترمکعب/۶
۵/۷-۵ متر مکعب/۵
۷ـ۸/۵/۴
۸/۵ـ۷/۱/۳
بیشتراز ۵/۸/۱/۵
درجه حرارت مناسب برای کلاس ۱۸ درجه سانتیگراد است و به طور کلی، سیستمهای حرارت مرکزی بهترین وسایل برای تأمین و کنترل حرارت مورد نیاز هستند. از آنجا که درهمهٔ مدارس ما امکان داشتن این سیستمها هنوز موجود نیست، جهت تأمین گرمای مناسب در کلاسها بهتر است از بخاریهای گازی با لولههای بلند استفاده شود. برای داشتن رطوبت مناسب میتوان از ظروف بزرگ آب بر روی بخاری استفاده کرد.
لئوناردهیل[۱۱] (۱۹۸۶) ضمن تحقیقی نشان داد که اثر بد تهویه ناقص بر روی دانشآموزان، به علت تغییر در میزان اکسیژن و دیاکسید کربن هوا یا سموم آلی- که قبلاً تصور میشد در هوای بازدم وجود دارد- نیست، بلکه به علت بالا رفتن درجه حرارت و افزایش رطوبت و از همه مهمتر، عدم جریان هوا در داخل اتاق است. از این رو، همفریز[۱۲] (۱۹۷۴) به بررسی اثر دمای کلاس و باد و بارانی بودن هوا بر رفتار دانشآموزان میپردازد و تأثیر اینگونه عوامل فیزیکی محیط را بر رفتار نشان میدهد. در این تحقیق که طی دو سال متوالی در کلاسهای اول و دوم ابتدایی و به روش مشاهدهٔ میدانی انجام گرفت، ۴۸ آموزگار، پرسشنامههایی را تکمیل کردند. از پرسشنامههای فوق دو عامل به نامهای کوشش[۱۳] (میزان کوشش و همکاری با معلم) و میزان فعالیتهای کلاس و تحرک[۱۴] استخراج شد. سپس رابطهٔ این دو جنبهٔ رفتاری با دمای هوا و سایر ویژگیهای هوا (رطوبت، باد و باران ) درساعات صبح و بعد ازظهر مجدداً بررسی شد. این تحقیق نشان میدهد که رفتار دانشآموزان به طور معناداری تحت تأثیر دما و کیفیت هوا قرار میگیرد. به عنوان مثال، حرارت بیش از ۲۱ درجه سانتیگراد موجب کاهش تحرک و بی حالی دانشآموزان میشود. هانکوک[۱۵] (۱۹۸۱) نیز در رابطه با تأثیر عوامل محیطی (درجه حرارت، تهویه و سرو صدا ) در فعالیتهای مراقبتی مطالعاتی انجام داده است. نتایج تحقیفات او در ارتباط با درجه حرارت نشان داده است که بهترین عملکرد مراقبت در درجه حرارت معتدل است (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷)
● چکیده:
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، ۷۲ کلاس پنجم به صورت تصادفی طبقهای و ۲۱۸۸ دانشآموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند.[۱] روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای کمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
● مقدمه
آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان میدهد که همهٔ این کشورها، آموزش و پرورش توانمند و کارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل میکنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونهای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازکار باز ایستد، کارآیی اجزای دیگرنظام کاهش یافته و صدمه خواهد دید.
با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، میتوان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامهریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیکی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار میدهند که با انجام پژوهش میتوان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی که نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینههای اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملکرد صحیح را در عرصههای مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.
از این رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سؤال زیراست:
آیا بین میزان امکانات آموزشی کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
آیا بین جاذب بودن کلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که درشش قسمت به شرح ذیل دستهبندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است:
▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)؛
▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا؛
▪ حرارت و تهویه کلاس؛
▪ صدا و عوامل مربوط به آن؛
▪ سازماندهی و آرایش کلاس؛
▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانههای آموزشی.
استاندارهایی که در این تحقیق استفاده شده، شامل ملاکهایی است که توسط وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان، سازمان نوسازی و تجهیزات مدارس، کتابها و نشریههای علمی در مورد ویژگیهای مناسب و لازم برای یک کلاس تعیین شده است، که به طور اختصار به شرح آنها میپردازیم:
۱) نور و متغیرهای مربوط به آن:
به طور کلی در فرآیند یادگیری، ۸۳ درصد یادگیری به وسیله حس بینایی صورت میگیرد(ذوفن و لطفی پور، ۱۳۷۷). بنابراین، اگرعمل دیدن با اشکال رو به رو شود، افت در یادگیری ایجاد میگردد. هدف تأمین روشنایی درمدرسه، عبارت از به وجود آوردن محیطی است که درآن، عمل دیدن به بهترین وجه و با حداقل زحمت و کوشش انجام گیرد تا نیروی دانشآموزان، صرف جذب اطلاعات و فرآیند یادگیری شود، نه اینکه این نیرو برای مبارزه با اشکالات دیدن- که درمحیط کم نور وجود دارد- صرف شود. البته باید یادآوری کنیم که هنگام انجام هر فعالیتی، میزان نور مورد نیاز متفاوت است.
روشنایی کلاس ازطریق نور طبیعی (پنجرهها، دریچههاو ...) یا نور مصنوعی (لامپها و انواع چراغها) تأمین میگردد که درهر صورت باید به میزان نور، جهت و کیفیت آن توجه گردد (جدول۱).
جدول۱: شدت روشنایی مورد نیاز در موقعیتهای مختلف
نوع فعالیت/شرایط/شدت و روشنایی بر حسب لوکس[۲]
تدریس و سخنرانی/تخته سبز/۵۰۰-۲۰۰/
تدریس و سخنرانی/تخته سیاه/۵۰۰-۳۰۰
آزمایش/میز آزمایشگاه/۵۰۰-۲۰۰/
مطالعه/بین قفسهها/۲۰۰-۱۰۰
مطالعه/میز مطالعه/۵۰۰-۳۰۰
مأخذ: مؤسسه استاندارد ایران
تجربیات متعدد نشان داده است که مساحت پنجرههای شیشه دار باید حداقل به اندازهٔ یک پنجم سطح اتاق باشد تا حداقل روشنایی برای خواندان و نوشتن موجود باشد. از طرف دیگر، از هر اقدامی که موجب تساوی روشنایی برای همهٔ شاگردان شود، نباید دریغ نمود. نور از نظر توزیع باید مطلوب باشد و به صورت یکنواخت پخش شود تا درخشندگی سطوح سبب ناراحتی چشم نگردد. همچنین میزان نور کافی باشد و سایههای مزاحم موجود نباشد (کلهر، ۱۳۷۰). در همین راستا، نویفرت[۳] اظهار میدارد: «نور مستقیم و حباب دار فلورسنت بسیار عادی بوده، روشنایی مناسب را برای تخته سیاه تولید میکند. در آمریکا این روشنایی مصنوعی توسط سلول فتوالکتریک[۴] به طور خودکار کنترل میشود» (ملامد، ۱۳۷۳، ص ۱۱).
کولر[۵] و لیندسن[۶] (۱۹۹۲ ص۳۰۷-۳۱۷) در تحقیقی، اثر نور کلاس را بر هورمونهای استرس، عملکرد کلاس، رشد بدن و سلامتی ۸۸ دانشآموز هشت تا نه ساله، به مدت یک سال مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که هورمونهای استرس درتابستان افزایش مییابد و کمبود نور طبیعی و مصنوعی، سبب تأخیر قابل توجهی در افزایش هورمونهای استرس میشود.
۲) ابعاد ظاهری کلاس:
وب[۷] (۱۹۷۶) در تحقیقی، تأثیر محیط فیزیکی مدرسه را در مقایسه با تسهیلات سنتی و جدید، بر روی رفتار و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار داد. وی تئوری لوین[۸] (۱۹۳۸) مبنی بر «محیط آموزشی جزء اساسی آموزش است» ونظریه پروهاسکی[۹] (۱۹۷۰) مبنی بر «مؤثربودن محیط بر رفتار و عملکرد دانشآموزان» را مورد تأیید قرار داده است. همچنین وات کینز[۱۰] (۱۹۹۳) در تحقیقی اثر محیط مطلوب و معمولی آموزش را بر ۳۲۳ دانشآموز دبیرستانی، در کلاسهای علوم مورد بررسی قرار داد. نتایج به دست آمده نشان داد که محیط مطلوب، عمق یادگیری را افزایش میبخشد (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷).
در ارتباط با چگونگی ویژگیهای سطوح و ابعاد ظاهری کلاس، به طور کلی میتوان گفت که دیوارهای کلاس باید خشک، بدون درز، صاف و حداقل تا ارتفاع ۵/۱ متر قابل شستشو بوده و بهتر است از سنگ باشد. دیوار کلاسها باید ساده باشد تا گرد و غبار روی آن جمع نشود. کف کلاسها باید قابل شستشو، مسطح و بدون درز بوده، لغزنده و مرطوب نباشد. این نکات در مورد سقف نیز باید رعایت شود.
رنگ نیز باید مورد توجه قرارگیرد و در رنگآمیزی کلاس باید از رنگهای آرامش بخش استفاده کرد. رنگهای آبی باز یا سبز روشن برای دیوارها و رنگ سفید برای سقف مطلوب است. رنگ دیوارها بهتراست قابل شستشو باشد. بنابراین، سطوح دیوار و سقف کلاس باید دارای رنگهای روشن و کف کلاس بهتر است به رنگ تیره باشد(فساشکوه،۱۳۴۱).
نویفرت (۱۳۷۳) در مورد شکل کلاس اظهار میدارد که مستطیل یا ذوزنقه، بهترین شکل برای کلاس درس است. اشکال مربع، مدور یا بیضی و غیره از لحاظ صوتی مناسب نیست. مساحتهای بزرگ انحنادار، ایجاد نقاط کانونی کرده، مانعی بزرگ برای صدا ایجاد میکند(به نقل از:ملامد، ۱۳۷۳).
برای هر دانشآموز ۵/۱ مترمربع زمین و ۵/۵ مترمکعب هوا لازم است. به عبارت دیگر، برای یک کلاس ۳۰ نفری، ابعاد اتاق باید به طول ۸ متر و عرض ۶ تا ۷ متر و ارتفاع ۴ متر باشد. فضای لازم برای هر دانشآموز نباید از ۵/۴ مترمکعب و ارتفاع ۳متر کمتر باشد. بنابراین، درانتخاب یک مکان برای کلاس، باید حجم کلاس و تعداد دانشآموزان را مد نظر قرارداد (سلطان منش، ۱۳۶۴).
۳) حرارت و تهویهٔ کلاس:
یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار بر یادگیری، تجهیزات مناسب برای تولید گرما و سرماست که کم توجهی به آن میتواند سبب افت در یادگیری و آسیبهای جانی شود. بر اساس گزارش مؤسسه استاندارد ایران، حرارت ۱۸-۱۶ درجه سانتیگراد برای کلاس درس مناسب بوده و وجود جریان هوا برای آن ضروری است. اگرهوای محیط بیش از اندازه گرم باشد، بر مکانیسم تنظیم حرارت بدن فشار وارد آمده و بازده فعالیتهای فیزیکی و مغزی کاهش خواهد یافت. بنابراین، مشاهده میشود که وضعیت حرارت در کلاس، عاملی است که بر چگونگی فعالیت فراگیران و در نتیجه یادگیری آنان اثرمیگذارد.
در تحقیقی که دردانشگاه هاروارد روی دانشآموزان مدارس ابتدایی در زمینهٔ هوای لازم صورت گرفت، مشخص شد که اگر فعالیت افراد زیاد شود، میزان هوای لازم از مقدار هوای ضروری در حالت عادی زیادتر خواهد بود. ضمناً هوای کلاس معمولاً سه تا پنج مرتبه درهر ساعت باید تعویض شود (جدول۲)، زیرا هوای داخل اتاق نباید بیش از یک درصد دیاکسیدکربن داشته باشد (به نقل از سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳).
جدول ۲: میزان تقریبی تعداد دفعات تعویض هوا در یک فضا (مؤسسه استاندارد ایران به نقل از: سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳)
حجم فضا به ازای هر دانشآموز/تعداد دفعات تعویض هوا
کمتر از ۵ مترمکعب/۶
۵/۷-۵ متر مکعب/۵
۷ـ۸/۵/۴
۸/۵ـ۷/۱/۳
بیشتراز ۵/۸/۱/۵
درجه حرارت مناسب برای کلاس ۱۸ درجه سانتیگراد است و به طور کلی، سیستمهای حرارت مرکزی بهترین وسایل برای تأمین و کنترل حرارت مورد نیاز هستند. از آنجا که درهمهٔ مدارس ما امکان داشتن این سیستمها هنوز موجود نیست، جهت تأمین گرمای مناسب در کلاسها بهتر است از بخاریهای گازی با لولههای بلند استفاده شود. برای داشتن رطوبت مناسب میتوان از ظروف بزرگ آب بر روی بخاری استفاده کرد.
لئوناردهیل[۱۱] (۱۹۸۶) ضمن تحقیقی نشان داد که اثر بد تهویه ناقص بر روی دانشآموزان، به علت تغییر در میزان اکسیژن و دیاکسید کربن هوا یا سموم آلی- که قبلاً تصور میشد در هوای بازدم وجود دارد- نیست، بلکه به علت بالا رفتن درجه حرارت و افزایش رطوبت و از همه مهمتر، عدم جریان هوا در داخل اتاق است. از این رو، همفریز[۱۲] (۱۹۷۴) به بررسی اثر دمای کلاس و باد و بارانی بودن هوا بر رفتار دانشآموزان میپردازد و تأثیر اینگونه عوامل فیزیکی محیط را بر رفتار نشان میدهد. در این تحقیق که طی دو سال متوالی در کلاسهای اول و دوم ابتدایی و به روش مشاهدهٔ میدانی انجام گرفت، ۴۸ آموزگار، پرسشنامههایی را تکمیل کردند. از پرسشنامههای فوق دو عامل به نامهای کوشش[۱۳] (میزان کوشش و همکاری با معلم) و میزان فعالیتهای کلاس و تحرک[۱۴] استخراج شد. سپس رابطهٔ این دو جنبهٔ رفتاری با دمای هوا و سایر ویژگیهای هوا (رطوبت، باد و باران ) درساعات صبح و بعد ازظهر مجدداً بررسی شد. این تحقیق نشان میدهد که رفتار دانشآموزان به طور معناداری تحت تأثیر دما و کیفیت هوا قرار میگیرد. به عنوان مثال، حرارت بیش از ۲۱ درجه سانتیگراد موجب کاهش تحرک و بی حالی دانشآموزان میشود. هانکوک[۱۵] (۱۹۸۱) نیز در رابطه با تأثیر عوامل محیطی (درجه حرارت، تهویه و سرو صدا ) در فعالیتهای مراقبتی مطالعاتی انجام داده است. نتایج تحقیفات او در ارتباط با درجه حرارت نشان داده است که بهترین عملکرد مراقبت در درجه حرارت معتدل است (به نقل از: مرتضوی، ۱۳۶۷)
۴) صدا و متغیرهای مربوط به آن:
صدا نیز به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر یادگیری محسوب میشود. با اینکه گاهی صداهای بیرون از کلاس به داخل کلاس راه مییابد، دانشآموزان قدرت شنوایی خود را در اختیار صدای معلم قرار داده و فقط مطالبی را به مغز راه میدهند که از معلم میشنوند. اگر صداهای بیرون از کلاس بر صدای معلم تفوق یابد، دراین صورت فراگیران ناخواسته قدرت شنوایی خود را در اختیار صداهای بیرون نهاده یا حداقل به هیچکدام از صداها حتی به صدای معلم نیز گوش فرا نمیدهند. غالباً در این مواقع آشفتگی در فراگیران به وجود میآید و اهمیت موقعیت مکانی کلاس در اینجا مشخص میگردد. عواملی که بر قابلیت شنوایی افراد تأثیر میگذارند، عبارتند از: «شکل اتاق، وسایل اتاق، وضعیت منبع صدا و زمان برگشت صدا» که این عوامل نیز در زمان ساخت فضای آموزشی باید مورد توجه خاص قرارگیرد (ذوفن و لطفیپور،۱۳۷۷).
۵) سازماندهی و آرایش کلاس:
مهمترین تحول در فضاهای آموزشی، شکستن خط نگاه معلم و دانشآموزان و ایجاد فضا برای تعامل دانشآموزان با یکدیگر است. بدین منظور اساساً ردیفهای خطی، مغایر با روحیات دانشآموزان شناخته میشود.
درکلاسهای سنتی که صندلیهای دانشآموزان در ردیفهای منظم و پشت سرهم چیده میشود و میز معلم درجلوی کلاس قرار میگیرد، تمام توجه به معلم متمرکز میشود و ارتباط میان دانشآموزان اندک است. این نظم وترتیب هنگامیکه معلم درسی را برای همهٔ کلاس ارائه میدهد، ممکن است بسیار مطلوب باشد، اما یادگیری از همکلاسیها وکارگروهی را غیر ممکن میسازد. دانشآموزان ردیف آخرکلاس، در فاصلهٔ زیادی از معلم قرار دارند و به احتمال زیاد کسانی هستند که مشکلات انضباطی و بینظمی را ایجاد میکنند.
در برخی از کلاسها صندلیها دور میزها چیده میشود و میز معلم درحاشیه قرار میگیرد که این نوع آرایش درکلاسهای علومتجربی به کار گرفته می شود. اگر امکانات کلاس به صورتی باشد که آرایش دانشآموزان به شکل دایره یا U شکل سازماندهی شود، دانشآموزان با یکدیگر و با معلم میتوانند ارتباط متقابل برقرار کنند. در این صورت، معلم جزئی از دانشآموزان محسوب شده و میتواند علاوه برتدریس، به راهنمایی و هدایت بحثهای جمعی دانشآموزان نیز بپردازد.
در هر حال، هنگام بررسی طرز چیدن صندلیها درکلاس، توجه به همهٔ دانشآموزان، شایان اهمیت است. یکی از نیازهای اساسی کودکان این است که مورد توجه دبیران قرار گیرند و چنانچه فضای فیزیکی کلاس مشوق ایجاد این احساس در دانشآموزان باشد، بدون تردید از میزان مسائل و مشکلات انضباطی نیز به طور چشمگیری کاسته خواهدشد(صیامی، ۱۳۸۰).
۶) تجهیزات آموزشی:
سیگل[۱۶] (۱۹۷۶) اظهار میدارد که بالا رفتن امکانات آموزشی، سبب تسریع یادگیری میشود. همچنین وینستین[۱۷] (۱۹۷۹) مجموعهای از تحقیقات انجام شده در مدارس را مرور کرد و نتیجه گرفت که بر خلاف بعضی نتایج متناقض، همه این نظریه را حمایت می کنند که کیفیت و چگونگی تجهیزات فیزیکی درمدارس روی رفتار متقابل دانشآموز و معلم تأثیر میگذارد. اینلی [۱۸] در تکمیل مطالعات فوق چنین اظهار میکند که امکانات بهتر، همراه بامحیط یادگیری غنی (مشارکت بیشتر، سازماندهی بهترو روشهای متنوع) و فعالیتهای متفاوت در درسهایی مانند علوم (کار عملی بیشتر، تشویق به جستجو و یادگیری فعال) با هم مربوط هستند (به نقل از: سیاوش حقیقی، ۱۳۷۳).
● روش تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بررسی خصوصیات فیزیکی دانهی آفتابگردان ارقام روغنی استان گلستان (کد مقاله 306)
چکیده
از جمله مهمترین محصولات استراتژیک مورد نظر بخش کشاورزی کشور دانههای روغنی مانند دانه آفتابگردان با سطح زیر کشتی حدود 100 و 10 هزار هکتار به ترتیب در ایران و استان گلستان و با میانگین عملکرد یک تن در هکتار میباشد. شناخت خصوصیات فیزیکی فندقه آفتابگردان میتواند در اعمال فرآیندهای مناسب در مرحله برداشت، انتقال، خشک کردن، جداسازی، پوستگیری، ذخیره سازی (انبارداری) و فرآورش نقش اساسی ایفا کند. در این تحقیق ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی دانههای آفتابگردان روغنی سه واریته پروگرس، هایسان33 و یوروفلور نمونهبرداری شده از چهار مکان علیآباد، گلیداغ، کلاله و کالپوش واقع در استان گلستان شامل ابعاد محوری، میانگین حسابی قطر، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل)، ضریب کرویت، مساحت سطح، دانسیته واقعی، دانسیته ظاهری، تخلخل، وزن هزاردانه، حجم، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن بررسی شد. ویژگیهای هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نمونههای مورد بررسی از نظر میزان طول، عرض، ضخامت، ضریب کرویت، مساحت سطح، میانگین هندسی ابعاد، میانگین حسابی قطر، حجم دانه، رطوبت، میزان روغن دانه کامل، مغز دانه و پوسته آن اختلاف معنیدار (01/0 P
کلیدواژه: دانه آفتابگردان، ویژگیهای هندسی و ثقلی، خصوصیات شیمیایی
2
مقدمه
دانههای روغنی پس از غلات، دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل میدهند. بر اساس گزارشات FAO میزان تولید روغن جهانی در طول سالهای 06- 2005 حدود 2 درصد افزایش یافته است که بیشترین میزان افزایش روغن نیز مربوط به روغن آفتابگردان میباشد. در ایران علیرغم وجود اراضی وسیع قابل کشت و زمینههای نسبتاٌ زیادی که برای تولید دانههای روغنی وجود دارد، هنوز هم بیش از 85 درصد از روغن مورد نیاز ازخارج (به ارزش تقریبی 647میلیون دلار در سال 1385) وارد میشود [1]. رویکرد به واردات در واکنش به عدم تعادل در عرضـه و تقاضای مواد غذایی به دلیل نوسانات درآمدهای ارزی نمیتواند یک سیاست پایــدار تلــقی گردد بنابراین باتوجه به اهمیت تامین امنیت غذایی در استراتژی بلند مدت 20ساله کشور، مسئولان دولتی درتلاشند تا با اجرای برنامههای توسعهای و اعمال سیاستهای حمایتی کشت دانههای روغنی و هم زمان با آن ظرفیت فرآوری را توسعه داده و از این نظر به مرز خودکفایی برسند. محور این برنامهها در زمینه توسعه کشت آفتابگردان، کلزا، سویا و زیتون میباشد. دانهی روغنی آفتابگردان (Helianthus annuus L.) از خانوادة Astraceae است که سطح زیر کشت آن در ایران و استان گلستان به ترتیب 100 و 10 هزار هکتار با عملکرد یک تن در هکتار میباشد. استان گلستان با تولید 45 درصد دانههای روغنی کشور، برای چهارمین سال متوالی مقام نخست تولید این محصولات را در سال 1385 در بین استانهای کشور به دست آورد. کسب این مقام با تولید 235 هزار تن محصول دانههای روغنی از سطح 130 هزار هکتار از مزارع استان به دست آمده است که از این میان از کشت آفتابگردان در سطح 6 هزار هکتار، حدود 8 هزار تن محصول برداشت شده است. بر اساس آخرین اطلاعات سرویس تحقیقاتی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده در سال 06-2005 میزان مصرف دانه آفتابگردان از 52/7 به 84/9 میلیون تن افزایش یافته است و میزان مصرف جهانی روغن آن نیز از 23/13 به 67/16 میلیونه تن افزایش داشته است [24].
دانه آفتابگردان به عبارت صحیحتر تراکن نوع ویژهای از میوه نا شکوفا تعریف شده است. دانه شامل پوست دانه، اندوسپرم و جنین است (شکل 1). پوسته نازک دانه سه لایه دارد که لایه داخلی و خارجی پارانشیمی و لایه میانی پارانشیم اسفنجی است. اندوسپرم غالبا شامل یک لایه سلولهای آلرون است که به پوسته بذر چسبیدهاند قسمت عمده جنین کوتیلدون است. کوتیلدونها عمدتاً دارای پارانشیم نردهای با سلولهای حاوی روغن و اجزا درشت آلرون و کریستالهای پروتئین میباشند. قاعده دانه گرد ون وک آن کشیده است و تقریبا 10 تا 15 میلی متر طول دارد در مقطع عرضی چهار وجهی به نظر میرسد. جزء خارجی پری کارپ یا پوستهی مرکب دارای سلولهای کشیده و رنگی میباشد و قسمت درونی از چندین لایهی فیبری یا دیوارههای به شدت مشبک تشکیل شده است. پوسته دیوارهی دانه یا تستا سفید است. اندوسپرم آفتابگردان تقریبا در موقع تشکیل جنین مصرف میگردد. به طور میانگین مغز آفتابگردان 70 درصد از کل وزن آن را تشکیل میدهد [2].
شکل 1- دانه آفتابگردان و پوسته آن.
روغن دانه آفتابگردان دارای کیفیت بسیار عالی برای نیازهای تغذیهای میباشد به طوریکه در سالهای اخیر ارقام زراعی با درصد روغن بالا و خصوصاً دارای اسید اولئیک بالا نقش مهمی در زراعت این محصول داشته است. حدود 25 درصد وزن فندقة آفتابگردان را پوسته تشکیل میدهد وخصوصیات فیزیکی دانه میتواند راهنمایی برای بازاریابی، تسهیل در استخراج روغن و تعیین شرایط بهینة عملیات واحد کاهش اندازه در کارخانجات روغنکشی از آفتابگردان روغنی باشد. حمل و نقل دانههای روغنی به لحاظ پراکندگی مناطق تولید در سطح کشور از موارد مهم و تاثیر گذار بر هزینه های تولید روغن نباتی میباشد. مسلماٌ ارائه راهکارهای اساسی از جمله مسائل فنی و اقتصادی جهت بهبود حمل و نقل دانه
3
های روغنی، علاوه بر کاهش هزینه حمل ونقل بر قیمت تمام شده روغن نباتی تاثیر گذاشته و نهایتاٌ منجر به کاهش بار مالی از دوش تولید کنندگان و مصرف کنندگان این کالای ضروری میشود. بررسی بعضی از خواص فیزیکی دانه آفتابگردان و مغز آن و مقایسه آنها با دیگر دانهها برای طراحی بهتر تجهیزاتی برای جابجا کردن، انتقال، حمل و نقل، جداسازی، پوست گیری، خشک کردن و استخراج مکانیکی روغن، انبار کردن و دیگر فرآیندها به نظر لازم می رسد [13،14]. هدف از این پروژه تعیین خصوصیات هندسی، ثقلی و شیمیایی ارقام آفتابگردان روغنی استان گلستان میباشد. نتایج این تحقیق در پروژه های اصلاح نژاد ارقام آفتابگردان نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. دادههای جمعآوری شده شامل ویژگیهای هندسی، ثقلی و شیمیایی دانه با استفاده از طرح کاملاً تصادفی با هشت نمونه و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در آنالیز واریانس و مقایسه میانگین ها از نرم افزار SAS و از روش آزمون آماری ANOVA استفاده شد. نمودارها به وسیله نرم افزار EXCEL رسم شد. مقایسهی میانگین اثرات اصلی و متقابل از طریق آزمون چند دامنهای دانکن مورد بررسی قرار گرفت.
3- مواد و روشها
3-1- مواد
واریتههای آفتابگردان مورد بررسی شامل هیبرید هایسان33 با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 47 درصد و عملکرد دانه 0/4-7/3 تن در هکتار،رقم پروگرس با وزن هزار دانه 70-65 گرم، میزان روغن 47درصد و عملکرد دانه 5/3-5/2 تن در هکتار و رقم یوروفلور با وزن هزار دانه 80-70 گرم، میزان روغن 46درصد و عملکرد دانه 6/3-4/3 تن در هکتار.
3-2- روشها
3-2-1- نمونهبرداری
نمونه برداری از 4 محل کاشت دشت کالپوش، گنبد و گلیداغ، کلاله و مینودشت ، علی آباد و گرگان و به روش طبقهبندی (تعیین مراکز عمدة کشت آفتابگردان) و سپس اخذ نمونههای تصادفی از مناطق عمدة کشت آفتابگردان انجام شد به طوریکه از هر یک از 4 محل کاشت بر حسب سطح زیر کشت حداقل 30 نمونه از مزارع با مدیریت یکسان زراعی (بدون وجود عوامل محدود کنندة تولید) مربوط به هر یک از ارقام نمونهبردای انجام گرفت. نمونههای مربوط به هر منطقه با هم مخلوط و نهایتاً یک نمونة مرکب به وزن 100 کیلوگرم (از هر واریته مورد آزمایش) اخذ گردید. نمونهها طبق جدول 2 نامگذاری شدند.
جدول 3-1- ارقام مورد استفاده دراین تحقیق و محل تولید آنها
نوع نمونه
A
B
C
D
E
G
H
K
رقم
هایسان33
یوروفلور
هایسان33
یوروفلور
هایسان33
پروگرس
یوروفلور
پروگرس
مکان
علی آباد
گلیداغ
گلیداغ
کلاله
کلاله
کالپوش
کالپوش
کلاله
آماده سازی نمونهها: مواد خارجی، دانههای شکسته و نارس با استفاده از غربال و گرد و غبار و مواد خارجی سبکتر به وسیله نیروی باد جداشدند [10،11]. سپس نمونه ها در 10 کیسه کتانی 10 کیلویی بستهبندی و در اتاقی با درجه حرارت 18 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. از هر کیسه یک نمونه 1 کیلوگرمی اخذ که در مرحله اول به دو واحد 5/0 کیلوگرمی و در مرحله دوم هر 5/0 کیلوگرم به دو واحد 250 گرمی تقسیم بندی شدند. سپس از هر نمونه 250 گرمی دو نمونه 20 گرمی برداشته شد که در مجموع میزان نمونه از هرکیسه 40 گرم خواهد بود که با احتساب 10 کیسه ( نام گذاری شده بر حسب واریته و مکان) 400 گرم نمونه به دست آمد. این روش نمونه برداری با روشهای به کارگرفته شده توسط سایر محققین همخوانی دارد [7،9،13].
3-2-2 – اندازه گیری خواص هندسی دانه آفتابگردان
ابعاد محوری با تعریف سه بعد اصلی طول(L) ، عرض(W) و ضخامت (T) برای هر دانه (شکل1). در این آزمون این ابعاد برای 20 دانه آفتابگردان در 30 تکرار (جمعا 600 دانه) با استفاده از کولیس ورنیه (دقت 02/0میلیمتر) اندازهگیری شد.
4
شکل 3-1- ابعاد مشخص دانه آفتابگردان.خطوط نقطه چین مغز داخل دانه را نشان می دهد; L،l ، طول; W،w ، عرض ; T،t ،ضخامت (Gupta and Das, 1997).
اندازهگیری و محاسبهی میانگین حسابی قطر (de)، میانگین هندسی ابعاد (قطر معادل De) برحسب میلیمتر و ضریب کرویت ( Φ) برای دانهها با استفاده از روابط زیر: [9،20].
رابطه (3-1) ؛ =( L+B+T)/3 de
رابطه (3-2) ؛ D e= (LBT)1/3
رابطه (3-3) ؛ / L =(LBT)1/3 Φ
که در روابط بالا L طول، B عرض وT ضخامت میباشد.
سطح دانهها (s) بر حسب میلیمتر مربع با استفاده از تشابه هندسی با جسم کره کشیده توسط رابطه زیر محاسبه گردید [16].
رابطه (3-4) ؛ S = 2 a 2 +(b2 ln(1+e/1-e))/e و e = (1-(b/a)2)1/2
S = Л D2e
حجم هر دانه با استفاده از اندازه های به دست آمده ابعاد محوری شامل طول، عرض و ضخامت و با فرض شکل دانه به یک کره کشیده از رابطه زیربه دست آمد [8،16].
رابطه (3-5)؛ که در این رابطهv حجم ، a نصف طول و b نصف عرض میباشد.
3/ ] b× 2(a) π= [ 4 v
3-2-3- اندازه گیری خواص ثقلی دانه آفتابگردان
وزن هزار دانه ازطریق محاسبه وزن500 دانه که به طور تصادفی انتخاب شده بودند به دست آمد. که این مشابه روشهای محققین دیگر میباشد [17،19]. مراحل کار بدین شرح است: ابتدا نمونه وزن شده به5 قسمت مساوی تقسیم شد سپس از هر قسمت 100 عدد شمرده و وزن گردید و میانگین 5 عدد به دست آمده محاسبه شد.
رابطه (3-6)؛ (میانگین 5 قسمت 100تایی) ×10 = وزن هزاردانه
برای محاسبه دانسیته واقعی، جرم هردانه (m s )که با استفاده از ترازوی دیحیتال (با دقت 001/0 گرم) به دست آمده را بر حجم (v)که از رابطه (3-12) به دست آمده تقسیم میشود [9].
رابطه (3-7)؛ m s /v = ρt
برای اندازهگیری دانسیته ظاهری (ρb) ظرفی با حجم و جرم مشخص انتخاب و از دانههای آفتابگردان آنهم بیشتر از گنجایش پر شدند. دانهها باید با سرعتی ثابت و از ارتفاع حدود 150 میلیمتری ریخته شوند. ریختن دانهها از ارتفاع 150 میلیمتری با ایجاد ضربه در ظرف به هنگام پرکردن باعث اثر تهنشینی در حین ذخیرهسازی میشود [15]. بعد از پرکردن ظرف، دانههای اضافی با عبور دادن یک تکه چوب صاف روی سطح ظرف با حرکت زیگزاگی برداشته میشوند. دانهها به هیچ وجه فشرده نمیشوند. ظرف با استفاده از یک ترازوی دیجیتال که دقت آن 01/0 بود وزن شد [20]. دانسیته ظاهری(ρb ) از نسبت جرم دانه در ظرف(mb) به حجم کل آن(vb) به دست می آید. طبق رابطه زیر:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
18
پیش بینی تغییرات خصوصیات فیزیکی بتن
در تماس با آب قرار می گیرد به این دلیل اتفاق می افتند که مواد تحت این شرایط در اثر جدا شدن از هم و یا ترکیب شدن با هم مبادله می شوند. هر چند که تا کنون روش خاصی برای اندازه گیری مقدار تغییرات خواص یافت نشده است . نویسنده در این مقاله سعی دارد تا کارایی آزمایشات سیمان در شرایط مایع ودقت سازه های بتنی 34 تا 104 ساله را مورد مطالعه قرار دهد و مدلی برای تضعیف خصوصیات فیزیکی به دلیل نشت مواد هیدراته و بر اساس نتایج این مطالعات طراحی کند.
سازه های بتنی مانند مخازن ، تانکرها ، سدها ، لوله های ذخیره آب در طولانی مدت در تماس با آب می باشند و به همین خاطر ممکن است بخشی از مواد آن جدا شده و شسته شود همانند مشکلات محیطی بنابراین نشت مواد هیدراته دلیل اصلی افزایش تحقیقات در این زمینه بوده است. بخشی از اطلاعاتی که اکنون درباره افزایش غلظت مایع به خاطر نشت موادی مانند کلسیم از هیدراتهای سیمانی بدست آمده نتیجه تحقیقات گذشته می باشد ، همچنین تحقیقات بسیاری برای مدل سازی و اندازه گیری تغییرات شیمیا یی حاصل از نشت مواد صورت گرفته است. هرچند که تاکنون روش و راه حل خاصی برای اندازه گیری کاهش غلظت مواد شیمیایی و تحلیل این تغییرات بدست نیامده است که این مسئله حاصل روند بسیار کند واکنشهای تجزیه حاصل از نشت مواد می باشد. به همین ترتیب نتایج بدست آمده از آزمایش خمیر در آب و رزین عایق و تغییرات خصوصیات فیزیکی حاصل از نشت مواد هیدراته سیمان مورد مطالعه قرار گرفتند و به طورهم زمان این نتایج با داده های سازه های حقیقی در بازه سنی 34 تا 104 سال مقایسه شدند. حاصل این تحقیقات شایان توجه می باشد زیرا کارآمدی و وسعت روشهای مطرح شده را در تخمین و اندازه گیری تغییرات خواص فیزیکی در اثر نشت مواد نشان می دهد ، افزون بر آنکه مدلی برای پیش بینی کمی این تغییرات وبر اساس نتایج این اکتشافات ابداع شد.
نمونه های خمیر مورد آزمایش در 4 نوع که از نظر میزان آب سیمان با یکدیگر متفاوتند آماده شده و همانطور که مشاهده می شود نتایج آزمایشات کیفیت سیمان به کار برده شده در نمونه آورده شده است.
سیمان معمولی پورتلند (Portland) که برای این تحقیق در نظر گرفته شده است دارای 100 %
19
OPC می باشد و هیچ ماده زائدی مانند کربنات کلسیم همراه خود ندارد ، از این سیمان برای تهیه نمونه استفاده شده است وآب یونیزه شده برای مخلوط کردن آن به کار برده شده است. برای تهیه این مخلوط از مخلوط کن چرخشی استفاده شد و دمای حفره و رطوبت فضای مخلوط کن برابر با 30 ºC و 60 %RH می باشد. بعد از یک روز که خمیر مورد نظر در شرایط آزمایش قرار داده شد مدت 56 روز زیر آب و در دمای 40 ºC قرار می گیرد این کار به جهت افزایش میزان هیدراتاسیون آن در شروع آزمایش و در طول انجام ان می باشد و پس از این مدت آزمایشات انجام شده جهت تثبیت خواص نمونه تکمیل شده است. سرانجام شش نمونه یک اندازه ازقسمت هسته قطعه اصلی جدا شده و برای آزمایش کنار گزارده می شوند.
در آزمایشهای اولیه سعی در تثبیت خواص فیزیکی است و این آزمایشها بر اساس JIS R5210 انجام شده اند. در تمامی این آزمایشها سختی آب به صورت تصادفی در نقاط مختلف اندازه گیری شده و برای هر نمونه ایت کار 30 بار انجام گرفته است . همچنین آزمایشهای خمیر در مایع و در دمای 20ºC انجام شده است و آب حاصل از تبادل یونها و کاتیونها با میزان غلظت اسیدی بالا در واکنش با سولفات کلسیم با کمترین خسارت در مقایسه با یونهای سیلیس قرار داده شده و بر این اساس تمام کلسیم موجود در خمیر نمونه دارای یونهای تغییر یافته بود برای آماده سازی آب در تهیه خمیر نمونه و سرانجام پس از مدت زیاد وبا ادامه این آزمایشات میزان سختی و خوردگی را می توان در کنار هم بدست آورد. از نتایخ این آزمایشات مشاهده شد که درجه هیدارات F را می توان 9.77 در نظر گرفت ودر اینصورت نتایج آزمایش فرقی نخواهد کرد. همچنین مشاهده شد که به طور تجربی تغییرات خطی در میان درصد آب سیمان است.
همانگونه که از نتایج بر می آمد ، نیروی قوی در این آزمایشها وجود دارد و واکنشی که سبب تضیف بود به جهت نشت مواد بسیار کند پیش رفته و به همین خاطر تعیین نیروی پس از تضعیف دشوار است.
در مطالعه سازه های نمونه و در پیش بینی میزان تخلخل روشهای به کار برده شده ، این تحقیقات بر روی مجموع 5 سازه متفاوت انجام شده اند که ازحدود 34 تا 104 ساله و در تماس با آب بوده اند و به همین ترتیب 9 نمونه متفاوت از ملات و سیمان که میزان تخلخل در نظر گرفته شده برای سازه اصلی همان میزان تخلخل ملات می باشد . هرچند به طور معمول هرگاه میزان این مقادیر اندازه گیری شده افزایش میابد مقادیر پیش بینی شده نیز افزوده می شوند و این در حالیست که کاملا واضح است که مقادیراندازه گرفته شده از مقادیر پیش بینی شده بزرگتر هستند . بنابراین پیش بینی های انجام شده با در نظر گرقتن کلیه احتمالات ممکن انجام می گیرد. بر اساس نمودارهای بدست آمده مقادیر پیش بینی شده و اندازه گیری شده به خوبی با هم مطابقت داشته و نقطه شاخص آنها نشاند هنده ضرورت توجه به میزان خلل پذیری و شدت آن در ملات و سیمان وهمچنین تثبیت تاثیرات زیاد این روش می باشد.
به همین ترتیب یک سری آزمایشهای انجام شده در شرایط مطلوب آزمایشگاه نیز وجود دارند که به بررسی ارتباط میزان تمرکزخمیر سفت کلسیم در آزمایشهای یاد شده می پردازند. با کمک میزان آب سیمان مشاهده می شود که میزان تمرکزخمیر سفت کلسیم کاهش میابد و میزان سختی رو به افزایش می گذارد و به این ترتیب می توان در یک نمودار این روند را نمایش داد. دلیل این امر می تواند این باشد که تمرکز یونهای موجود در آب در طی آزمایشها زیاد شده وسرعت تجزیه و تخلخل تا حد زیادی افزایش میابد همانطور که قبلا هم ذکر شد. و بر اساس منحنی ها می بینیم که در یک طیف
20
±50 %
از محدوده نمودار این شرایط قابل پیش بینی هستند .
بر همین اساس نتایج نشان می دهند که در سازه های حقیقی میان دو فاکتور تمرکز خمیر جامد کلسیم و میزان سختی ارتباطی وجود دارد و این رابطه کاملا پایدار و ثابت است وهمینطور مشاهده شد که میزان سختی قابل پیش بینی است در صورتیکه تمرکز کلسیم در ملات یا سیمان مشخص باشد. هرچند منحنیهای مشابهی در مورد نتایج آزمایشهای تبادل یون درشرایط آزمایشگاه و همچنین در مورد سازه های اصلی دیده می شوند اما نتایج آزمایش در شرایط آزمایشگاه از تنوع یکنواخت تری برخوردار است و هرچند تفاوتهایی میان ملات ، سیمان و خمیر مورد آزمایش مشاهده می شود اما ارتباط یافت شده در بررسیها آنها را از نظرکاربردی مشابه نشان می دهد. بر این اساس هدف یافتن ارتباط اولیه و ریشه ای میان میزان تمرکز خمیر جامد کلسیم و میزان سختی مطابق اطلاعات داده شده و تبادل یونهای رزین در آزمایشگاه با تنایج حاصل از سازه های اصلی می باشد. هرچند شرایط مخلوط را می توان نادیده گرفت و بدین ترتیب میزان سختی را در طیف ±50 % بر اساس این تناسب پیش بینی نمود. همانطور که از مقایسه نمونه ها بدست آمده است قبل و بعد از تجزیه ای که به دلیل نشت مواد اتفاق می افتد هیچگونه تغییری در ارتباط میان تخلخل و سختی رخ نمی دهد و اگر هم چنین چیزی مشاهده شود به دلیل تشابه تغییرات سختی و ارتباط آن با قدرت خلل پذیری می باشد و به هر حال برای این سری از نتایج نمونه ها و ؛آزمایشهای جداگانه ای لازم است .
نتایج بدست آمده از این سری آزمایشها و بررسیها به این شرح می باشند ،
1. هیچگونه تفاوت قابل توجهی در مکانیسم واکنشها میان آزمایشهای داخل آبی که بر روی رزین با تبادل کاتیونهای با شدت اسیدی بالا و همچنین بدون رزین مشاهده نشد. و از آنجا که بیشترین میزان تجزیه در آزمایشات داخل آب اتفاق می افتد ، می توان این آزمایش را به عنوان یک روش کارآمد آزمایش درمورد نست مواد در نظر گرفت.
2. میزان خلل پذیری خمیر مورد آزمایش پس از تجزیه حاصل از نشت را می توان بوسیله مدل سازی پیش بینی نمود و همچنین مدلی که نشان دهنده کاهش خلل پذیری در طول نشت است.
3. در شرایطی که که سیمان یا ملات را نیز منظور می کنیم پیش بینی ها را می توان بر اساس استانداردهای آئین نامه در نظر گرفت.
4. مدلی که برای مشخص کردن درجه سختی از میزان پراکندگی ش
20
اخص تمرکز خمیر جامدکلسیم و همچنین مدل جدا کننده درجه سختی از تخلخل با یکدیگر مقایسه شده اند و مدل دوم طبق مشاهدات بسیار دقیق تر می باشد.
5. میزان تخلخل را می توان با محاسبه میزان نغوذ خمیرجامد کلسیم بدست آورد ، و تغییرات قدرت تحمل فشار ، قدرت تطبیق و شدت تجزیه را می توان برای تک تک مواد حاصل از تجزیه در اثر نشت محاسبه نمود.
سیمان چیست؟
سیمان ها مواد چسبنده اى هستند که قابلیت چسبانیدن ذرات به یکدیگر و بوجود آوردن جسم یک پارچه از ذرات متشکله را دارند. این تعریف از سیمان داراى آن چنان جامعیتى است که مى تواند شامل انواع چسبها از جمله چسبهاى مایع که در چسبانیدن قطعات سنگ یا سنگ و فلزات به یکدیگر بکار مى روند نیز بشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 32 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم
اصول فیزیکی لیزر
در سال 1917 امکان وجود و تولید لیزر توسط آلبرت انشتین پیش بینی شد.در سال 1960 در آمریکا بوسیله تئودور مایمن یک دستگاه لیزر با بلور یاقوت ساخته شد.در سال 1961 دانشمند ایرانی علی جوان اولین لیزر گازی هلیم-نئون را ساخت.
LASER L ight A mplification by S timulated E mission of R adiation
خاصیت موجی و ذره ای نور
نور متشکل از امواج الکترومغناطیسی است.
C= νλ
در برخی شرایط نور خاصیت ذره ای از خود نشان می دهد.
هر بسته آنرا فوتون نامند.
E=h ν