لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 10 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
سندرم روده تحریک پذیر
سندرم روده تحریک پذیر
سندرم روده تحریک پذیر یا به اختصار IBS مشکلی است که عمدتاً روده بزرگ را تحت تأثیر قرارمی دهد. روده بزرگ بخشی از دستگاه گوارش است که مدفوع را ساخته و ذخیره می نماید. مثلاً سندرم روده تحریک پذیر باعث گرفتگی، آروق زدن، دفع گاز، اسهال و یبوست می شود.
در سندرم روده تحریک پذیر اعصاب و عضلات روده بیش از حد حساس هستند. مثلاً زمانی که غذا میخورید عضلات بیش از حد لازم منقبض می شوند. این انقباضات می توانند منجر به گرفتگی روده ها و اسهال حین غذا خوردن یا مدت کوتاهی پس از آن شوند.
نشانه های سندرم روده تحریک پذیر چیست؟
دردهای کرامپی در ناحیه معده
اسهال و یبوست دردناک
بلغم در مدفوع
شکم متورم یا باد دار
احساسی نا تمامی دفع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
7.5.5- تحریک کننده ی سیم پیچ جبران کننده ( بلوک6 )
را شکل می دهد که شامل منبع electro-magnetic فیدبک PIقسمت های متناسب با کنترل کننده ی
جریان برای سیم پیچ جبران کننده می باشد. زمانی که حلقه ی کنترلی قرار داده شود یعنی زمانی که سیم پیچ جبران کننده یک میدانی با دامنه ی مساوی و با علامت مخالف با مولفه ی میدان زمین مربوطه بصورت زیر است: Vout )، آنگاه ولتاژ خروجی Hey یا Hexتولید کند، (
).KMZ5Xآی سی data sheet ضریب میدان سیم پیچ جران کننده می باشد ( رجوع شود به Acompکه
به حساسیت سنسور و تغییر Vout را نشان می دهد: clectro-magneticمعادله ی (9) اثر مطلوب فیدبک
، کهAcomp و R12. تغییر دمای ( KMZ52:typ. 0.3%/K)دمای و تغییر دمای داخلی اش وابسته است
برای استاندارد یا 0.005% تا 0.02%/Kنتیجه ی ولتاژ خروجی است اهمیت زیادی ندارند. مقادیر نمونه
Vout∆ ، S می باشد. برای جبران تفاضل KMZ52 از Acomp برای 0.01%/K و smdدقت مقاومت های
های غیر متقارن، توجه شود کهOPAMP تنظیم شود. به علت تغذیه R12می تواند به وسیله ی پتانسیومتر
می باشد.Vref در (9) ولتاژ خروجی نوسان وابسته به Vout
ص 24 :
electro-magnetic بدون فیدبک SCU8.5.5-
می تواند به وسیله electro-maneticاگر تصحیح دمای حساسیت سنسور مورد نیاز نباشد، حلقه ی فیدبک
برای متوقف کردن ولتاژlow pass filterحذف محرک سیم پیچ جبران کننده جدا شود (بلوک 6). بلوک 5 بعنوان
در اینجا لازم R22گذرای کوتاه مدت و نوک تیز روی خط سیگنال مورد نیاز است. به هر حال، یک مقاومت
برای دست یافتن به ولتاژ خروجی محدود شده اتصال یابد. ولتاژ خروجی وابستهC2است تا بصورت موازی با
می باشد. با فرض اینکه یکسوساز سنکرون (بلوک4) دامنه ی SCU و دامنه ی Sبه حساسیت سنسور
تقویت 1 دلرد، ولتاژ خروجی بصورت زیر می باشد :
.R10 یا R22 با عوامل مختلفی تنظیم می شود مانند Voutدر این مورد،
با میکروکنترلرSCU9.5.5-
با میکروکنترلر را نشان می دهد. از مدار انالوگ نشان داده شده در SCUشکل 17 یک بلوک دیاگرام برای یک
، پیش تقویت کننده و - بصورت اختیاری - محرک سیم پیچ جبران کننده flipشکل 15، فقط محرک سیم پیچ
از طریق یک تبدیل ( μC ) (وارونه شده) با میکروکنترلر flippedمورد نیاز هستند. سیگنال های سنسور
تغذیه می شود. تجزیه و تحلیل این مرحله باید نسبت به دقت قطب نما بیشتر باشد، بنابراین A/Dکننده
معتبر و درست میD/Aاین قسمت باید با فکر و اندیشه باشد. اساسا ملاحظات یکسان برای تبدیل کننده
باشند، که محرک محرک سیم پیچ جبران کننده تحریک می شود. برای یک قطب نمای ساده، که دقت مطرح μ با هزینه کم می تواند کافی باشد. اگر دقت بالا C 8بیتی داخلی یک A/Dنیست، کانورتر (تبدیل کننده)
بالا می تواند راه حل مناسبی باشد.resolutionخارجی با A/Dمطرح باشد، یک کانورتر
مطابق معادلاتی که در بخش 2.5 نشان داده شده است می تواند به عنوان نرم افزار انجام offsetجبران
یا تصحیحelectro-magneticشود. به علاوه، نرم افزار انخابی می تواند با یک الگوریتم کنترل برای فیدبک
μ معمولا تعیین مسیر و کارهای انتخاب Cحالت غیر تعامد باشد. از این گذشته شرایط سیگنال، نرم افزار
شده ی بیشتری را شکل می دهد، مانند کالیبراسیون میدان تداخل یا کالیبراسیون شمال حقیقی (مراجعه
شود به بخش مربوطه).
شکل 17 : مدار شرایط سیگنال با میمروکنترلر
ص 25 :
( DDU )6- واحد تعیین جهت
8-segment1.6- قطب نمای
اگر کاربردهایی نیاز باشد که فقط یک یک مسیر ناصاف را نشان دهد، کافی است که یک قطب نما نصب ). را مشخص کند.N, NW, S, SE,…شود، که مانند هشت عدد صحیح مثبت یا بطور متوسط نقاط ( مانند
در معادله ی (1) بدست آوردهarctan بدون ارزیابی خروجی تابع SCUاین اطلاعات می توانند از خروجی
برای چرخش Vy و Vx ، SCUشوند. شکل 18 اصل کلی را نشان می دهد. در اینجا سیگنال های خروجی
با ولتاژ آستانه SCUقطب نما در جهت عقربه های ساعت را نشان می دهد. با مقایسه سیگنال های
می توانند تحریک شوند، که اطلاعات مطلوبیN, S, E, W ، سیگنال های منطقی Vt-و Vt+ (thresholds)
هستند. شکل 19 یک مدار برای تعیین جهت را نشان می +/- sin(22.5ο) مساوی با Vt- و Vt+را دربردارند.
می توانند بوسیله خروجی های مربوطه شان تحریک شوند.LEDدهد. بطوریکه یک صفحه نمایشگر، مانند
8-segmentشکل 18 : تعیین جهت برای قطب نمای
8-segmentشکل 19 : مدار برای قطب نمای
ص 26 :
(قدرت تشخیص) بالا resolution2.6- قطب نما با
قطب نماهای با دقت بالا در سیستم های مانند هواپیمایی و کشتیرانی مورد نیاز هستند. در اینجا، قطب که نمی GPSنما همراه اندازه گیری مسافت استفاده می شود تا مکان حقیقی را تا زمانیکه سیگنال های
توانند دریافت شوند، را تعیین کنند، برای مثال موقعیکه بین ساختمان های بلند تحریک شوند.
اگر اطلاعات مسیر و جهت با دقت بالا مورد نیاز باشند برای مثال در حد 1 در جه یا حتی کمتر، یک میکرو
Vy و Vx باید به وسیله ی ولتاژهای خروجی Hey و Hexکنترلر برای بررسی معادله (1) مورد نیاز است، که
، اختلاف حساسیت و اگر نیاز باشد حالت غیر تعامد تصحیح می شوند. زمانی که معادله offsetبا توجه به
یک قطب دارد، و اینکه تابع Vx=0 در Vy/Vx(1) بکار برده می شود، آن باید با دلیل و استدلال باشد که
تعریف شده است. بنابراین، زاویه ای که محاسبه می شود،+Π/2 تا -Π/2 فقط برای رنج زاویه ای از arctan
وابسته است به طوریکه :Vy و Vxبه وضعیت
معادله های (11) بر اساس قرارداد می باشند، که زاویه در جهت عقربه های ساعت از شمال به طرف مسیر حرکت محاسبه می شود.
( Coordinate Rotatig Digital - ) CORDIC ، arctanیک راه خیلی موثر برای محاسبه توابع مثلثاتی مانند
(محاسبه دیجیتالی چرخش مختصات) می باشد. این کار مبنی بر این واقعیت است که (- Computling )
آن فقط در کارهای ساده مانند جمع زدن، انتقال دادن و خواندن جدول مراجعه مورد استفاده قرار می گیرد.
را می توان در اینترنت جستجو کرد.CORDICاطلاعات اصلی و جزئیات کاربردی برای الگوریتم
ص 27 :
7- کا لیبراسیون میدان تداخل
در عمل، میدان زمین در قطب نما ممکن است بوسیله میدان های مغناطیسی دیگر اضافه شود یا بوسیله مواد آهنی مجاورش تغییر کند. یک جبران کننده موثر مانند چنین عواملی برای دست یافتن به قرائت زاویه قابل اعتمادی مورد نیاز است.
همانطور که برای هر سیستم سنسور، فقط خطاهائی که به وسیله منابع تداخلی قطعی باعث می شوند می توانند جبران شوند. در این مورد، قطعی بودن این معنی را می دهد که، منابع تداخل یک مکان ثابتی وابسته به قطب نما و دامنه آن است که در مقابل زمان ثابت است. بنابراین، به عنوان یک مثال، یک قطب نما در یک ماشین می تواند برای اثرهای تداخلی که بوسیله اتاق اتومبیل باعث می شود تصحیح شود. از طرف دیگر، یک قطب نما نمی تواند برای سیگنال های خطای غیر قطعی جبران شود، مانند میدان دیگر وسایلی که نادیده گرفته شده اند. به هر حال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
پدیده القاء مقاومت در گیاهان از طریق پاتوژنها اولین باردر سال 1901 توسط ری و بواری شناخته و در دهه 1960 شواهد متقاعد کننده ای پیرامون این موضوع با بررسی القا مقاومت توسط ویروس TMV درگیاه توتون ارایه شد. امروزه این تحقیقات طیف گسترده تری یافته است. القاء مقاومت به مفهوم بیشتر شدن مقاومت گیاهانی است که در حالت عادی حساس به بیماری هستند، بدون اینکه ساختار ژنتیکی این گیاهان از طریق اصلاح نژاد یا مهندسی ژنتیک تغییر کند. مقاومت القایی یک روش محافظت بیولوژیک محسوب می شود که هدف آن محدود کردن بیمارگر نیست، بلکه فعال کردن گیاه می باشد. ایده اصلی مربوط به بیان ژنهایی است که ایجاد مقاومت کرده ، ولی بطور معمول بیان نمی شوند. مگر اینکه یک تیمار القاء کننده مقاومت آنها را فعال کند و یا بیان آنها را افزایش دهد . القاء مقاومت در گیاه شدیداً تحت تأثیر شرایط محیطی به ویژه نور و درجه حرارت در طول شبانه روز ووضعیت رشد می باشد. به طورکلی القاء مقاومت در گیاهان با استفاده ازمحرک های زنده یا غیر زنده و یا استفاده از رقم های گیاهی ناسازگار با بیمارگر، از جمله راهکارهای مورد توجه محققان در مدیریت آفات و بیماریهای گیاهی می باشد. تاکنون اثر القاء کنندگی قارچهایی نظیر Colletotrichum lindemuthianum گونه های غیربیماریزایFusarium ، Rhizoctonia و جدایه های sp. Trichoderma و باکتریهای حمایت کننده رشد گیاه ( PGPR ) مورد بررسی قرار گرفته است.
تاریخچه
مقاومت القایی در گیاهان اولین بار در سال 1901 توسط ری و بواری شناخته شد.چستر در سال 1930 مطالعات صورت گرفته تا آن زمان را سازمان دهی نمود و با بررسی مشاهدات خود پیشنهاد کرد که این پدیده به طور طبیعی در محافظت گیاه نقش مهمی را ایفا می کند.
در دهه 1960 شواهد متقاعد کننده ای پیرامون این موضوع ارائه شد. (Cruickshank and Mandryk 1960,Ross 1961a;Ross 1961 b;Mandryk 1963).
آزمایشات گلخانه ای و مزرعه ای که در آزمایشگاه Kuc و همکارانش صورت گرفت زمینه ی لازم را جهت دریافت صحیح از مفهوم مقاومت القایی به عنوان یک ابزار در علم گیاهپزشکی فراهم کرد.(Kuc,2001)و این امر توسط عده ی زیادی از مولفان در سراسر دنیا موردحمایت قرار گرفت. Rossدر1961 در نتیجه آزمایشات کنترل شده خود بر روی ویروس TMV در گیاه توتون، اصطلاحات مقاومت اکتسابی موضعی (LAR ) و مقاومت اکتسابی سیستمیک ( SAR ) را عنوان کرد.
امروزه اغلب روش های مورد استفاده در عرصه ی علم گیاهپزشکی علیه پاتوژنها و آفات با کاربرد سموم شیمیایی در ارتباط بوده در حالی که سلامت انسان و محیط زیست را تهدید
می کند.پدیده مقاومت القایی ، که مکانیزم دفاعی طبیعی گیاه را فعال می کند می تواند به عنوان یک جایگزین غیر سنتی و دوستدار محیط زیست در این عرصه مورد بهره برداری قرار گیرد و این مقدمه ای است برای سایر فعالیت های کشاورزی که قادر است کاربرد کنترل شیمیایی را کاهش دهد و به این ترتیب در گسترش کشاورزی پایدار نقش داشته باشد.(
Edreva,2004)
مقاومت در گیاهان
گیاهان همواره در تعامل با بسیاری از عوامل زنده و غیر زنده از جمله بیمارگرها میباشند.
اما به ندرت تعداد کمی ازآنها قادر به ایجاد بیماری روی گیاه هستند و علت شکست بسیاری از این عوامل در ایجاد بیماری وجود سدهای دفاعی گیاه می باشد.
مقاومت اولیه (Basic resistance)
گیاهان دارای سدهای دفاعی ساختمانی و شیمیایی از پیش ساخته شده در بافت ها و
سلول های خود هستند ، به طوری که اغلب بیمارگرها قادر به غلبه بر این سدها نمی باشند.
مقاومت میزبانی (Host resistance)
پس از تشخیص عوامل توسط میزبان مکانیزم های دفاعی به صورت موضعی و سیستمیک، قسمت های مختلف گیاه را محافظت می نماید.تا کنون عوامل متعددی در گیاهان تحت عنوان مکانیسم های دفاعی معرفی شده اند.از جمله می توان به سنتز و ترشح مواد فنلی داخل و خارج سلول ، سنتز فیتوالکسین ها ، پروتئین های مرتبط با بیماریزایی ، سنتز گلیکو پروتئین های غنی از اسید آمینه مانند هیدروکسی پرولین (HPRG) یا هیدروکسی گلیستین(HGRG)..
مفهوم مقاومت القایی
القاء مقاومت به مفهوم بیشتر شدن مقاومت گیاهانی است که در حالت عادی به بیماری حساس بوده، بدون اینکه ساختار ژنتیکی این گیاهان از طریق اصلاح نژاد یا مهندسی ژنتیک دچار تغییر شود.
ایده اصلی مربوط به بیان ژنهایی است که ایجاد مقاومت کرده ولی به طور معمول بیان نمی شود، مگر اینکه یک تیمار القاء کننده مقاومت آنها را فعال کند و یا بیان آنها را افزایش دهدSteiner &) (Schonbek,1995بنا براین در مقاومت القایی یک محرک واکنش های دفاعی گیاه در برابر بیمارگر را از نظر زمانی یا مقدار ، ات چند برابر افزایش می دهد (Daayf et al.,1997) به این ترتیب درجه بالاتری از مقاومت در مدت زمان کوتاهی در گیاه ایجاد می شود ، در حالی که روش های مرسوم اصلاح نباتات نیاز به زمان طولانی دارد و معمولا بر سایر خصوصیات مطلوب گیاه (عملکرد و کیفیت )تاثیر منفی می گذارد.
مقاومت القایی یک روش محافظت بیولوژیک است که هدف آن محدود کردن بیمارگر نیست، بلکه فعال کردن گیاه است.تفاوت آن با حفاظت تقاطعی در این است که؛ مقاومت ایجاد شده اختصاصی نیست و از این نظر که یک واکنش فعال گیاهی در مقاومت دخالت دارد از آنتاگونیسم نیز متفاوت است. همچنین با توجه به سمی نبودن عوامل القاء کننده برای بیمارگر از روشهای مبارزه ی شیمیایی می گردد. (Steiner & Schonbeck,1995;Gorlach et al.,1996).مقاومت القایی می تواند به عنوان یک ابزار افزایش دهنده مکانیزم های دفاعی طبیعی گیاه در مقابل انواع پاتوژن ها مطرح گردد