لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
روابط آب و خاک و گیاه
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
تبخیر و تعرق (Evapotransopiration)
عوامل محیطی مؤثر بر تبخیر و تعرق
عوامل گیاهی مؤثر بر تبخیر و تعرق
تبخیر و تعرق بالقوه(Potential evapotranspiration)
تنش کمبود رطوبت
تنظیم فشار اسمزی Osmotic adjustment
عکسالعمل روزنهها به تنش رطوبت
اثرات تنش آب بر عملکرد
بازده مصرف آب
2
خاک گیاه علفى سریعالرشد عمدتاً از آب تشکیل شده است. محتوى آب گیاه بین ۷۰ تا ۹۰% مىباشد که بسته به سن گیاه، گونه گیاه، بافت موردنظر و محیط، متفاوت است. آب براى بسیارى از فعالیتهاى گیاهى لازم است:
۱. حلال بوده و محیطى مناسب براى واکنشهاى شیمیائى فراهم مىنماید.
۲. محیطى مناسب براى انتقال مواد آلى و معدنى مىباشد.
۳. موجب تورم سلولهاى گیاهى مىشود. آماس باعث بزرگ شدن سلول، ساختار گیاه و شکلگیرى آن مىگردد.
۴. باعث آبگیرى (Hydration)، خنثىسازى (Neutralization)، بار الکتریکى روى مولکولهاى کلوئیدى مىشود. در مورد آنزیمها، آبگیرى موجب حفظ ساختمان آنزیم و تسهیل فعالیتهاى کاتالیزورى آن مىگردد.
۵. ماده خام فتوسنتزى فرآیندهاى هیدرولتیکى و سایر واکنشهاى گیاهى را تشکیل دهد.
۶. تبخیر آب (تعرق) موجب خنک شدن گیاه مىگردد.
در شرایط مزرعه، ریشهها در خاک نسبتاً مرطوب نفوذ مىکنند، درحالىکه ساقه و برگها در محیط نسبتاً خشک رشد مىنمایند. این امر موجب جریان مستمر آب از طریق خاک به داخل گیاه و به اتمسفر مىگردد که در جهت کاهش انرژى پتانسیل صورت مىگیرد. مقدار آبى که روزانه از این طریق جریان مىیابد حدود ۱ تا ۱۰ برابر مقدارى است که بافت گیاهى در خود نگه داشته و ۱۰ تا ۱۰۰ برابر مقدار آبى است که براى توسعهٔ سلولهاى جدید مصرف مىشود و ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر مقدار آبى است که در فتوسنتز به مصرف مىرسد. بنابراین در اولین مرحله، آب از طریق خاک به برگ حرکت مىکند تا مقدار آبى که از طریق تعرق از دست رفته را جبران نماید.
بهخاطر تقاضاى شدید و همچنین بهعلت اهمیت آب، گیاه به یک منبع آب مستمر براى رشد و نمو خود نیاز دارد، هر وقت که آب محدود مىگردد رشد نیز کاهش مىیابد و معمولاً عملکرد هم کاهش مىیابد. مقدار کاهش عملکرد متأثر از ژنوتیپ، شدت کمبود آب و مرحلهٔ نمو گیاه مىباشد.
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
4
سیستمی که ماهیت آب و حرکت آن را در خاک و گیاه بیان میکند بر مبناء روابط انرژی پتانسیل استوار است. وقتی که آب از یک منطقه دارای انرژی پتانسیل زیاد به یک منطقه دارای انرژی پتانسیل کم حرکت میکند ، این آب دارای توان انجام کار است. انرژی پتانسیل یک سیستم آبکی (Aqueos) ، در مقایسه با انرژی پتانسیل آب خالص قیاس میشود. چون آب در گیاه و در خاک معمولاً بهعلت دارا بودن مواد محلول (Solutes) ، از نظر شیمیائی خالص نیست و از نظر فیزیکی بهعلت کششهای قطبی ، نیروی ثقل ، و فشار ، انرژی پتانسیل آن کمتر از آب خالص میباشد انرژی پتانسیل آب در گیاه و خاک را پتانسیل آب مینامند که با حروف یونانی سای (ψw) نشان داده میشود و بهصورت نیرو بر واحد سطح بیان میشود. واحد اندازهگیری آن معمولاً بار یا پاسکال (Pa) ، میباشد. یکبار مساوی ۱۰ به توان ۵ پاسکال یا ۱۰ به توان ۶ دین بر سانتیمتر مربع یا ۹۹/۰ اتمسفر و یا ۱۰ به توان ۲ ژول بر کیلوگرم میباشد. آب خالص دارای پتانسیل آب صفر بار میباشد. پتانسیل آب در خاک و گیاه معمولاً کمتر از صفر بار میباشد. یعنی مقدار آن منفی است. هر چقدر این مقدار بیشتر منفی باشد پتانسیل آن کمتر است:
پتانسیل آب گیاه و خاک حاصل جمع چند پتانسیل به شرح زیر مىباشد:
ψw = ψm + ψs + ψp + ψz
ψm = پتانسیل ماتریک (Matrix potential)، نیروئى که توسط آن، آب به گیاه یا سطح ذرات خاک چسبیده است (بهوسیله نیروى جذب سطحى Adsorption، یا شعریهاى Capillarity)، این جاذبهها فقط از طریق اعمال نیروى دیگرى مىتوان خنثى کرد. بنابراین مقدار آن همواره منفى است.
ψs = پتانسیل مواد محلول (پتانسیل اسمزی). انرژى پتانسیل آب است که تحت تأثیر غلظت مواد حل شده قرار مىگیرد. مواد حل شده انرژى پتانسیل آب را کاهش مىدهند و در نتیجه محلول داراى پتانسیل منفى مىگردد.
ψp = پتانسیل فشارى (فشار آماس Turgor pressurer)، نیروئى که توسط فشار هیدرواستاتیکى حاصل مىشود. از آنجائى که این نیرو توسط آب به گیاه وارد مىشود بنابراین داراى مقدار مثبت مىباشد. معمولاً این پتانسیل در خاک اهمیت کمى دارد ولى در سلولهاى گیاهى داراى اهم
4
یت زیادى است.
ψz = پتانسیل ثقلى که همیشه در گیاهان وجود داشته لیکن در مقایسه با ۳ پتانسیل دیگر در گیاهان کوتاه قامت، داراى اهمیت ناچیزى است. در درختان بلند پتانسیل ثقلى داراى اهمیت است.
آب قابل استفادهٔ خاک
ریشه گیاهان در خاک مرطوب رشد مىنمایند و آب را تا زمانىکه پتانسیل آب خاک به یک حد بحرانى برسد از خاک مىگیرند. آبى که از خاک مىتواند از طریق ریشه گیاهان خارج گردد بهنام آب قابل استفاده یا آب در دسترس نامیده شده است که عبارت است از تفاوت محتوى آب ظرفیت مزرعه (آبى که علىرغم نیروى ثقل در خاک نگهدارى مىشود) و درصد پژمردگى دائمى (درصد رطوبت خاک که در آن گیاه پژمرده مىشود و در اتمسفر داراى ۱۰۰% رطوبت نسبى هم شاداب نمىگردد).
رطوبت قابل استفاده خاک متأثر از خواص کلوئیدى خاک (مثل سطح ویژه ذارت خاک) مىباشد. یک خاک رسى لومى حدود %۲۰ وزن خود آب قابل استفاده دارد. درحالىکه یک خاک داراى بافت سبکتر مانند یک خاک شنى ریز حدود ۷% وزن خود آب قابل استفاده دارد. براساس واحد حجمی، در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت رسى لومى حدود ۱۷ سانتىمتر آب قابل استفاده در هر متر عمق خاک داشته در حالىکه یک خاک داراى بافت شنى ریز کمتر از ۸ سانتىمتر آب در هر متر عمق خاک نگهدارى مىنماید. در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت ریز حدود ۲۵ سانتىمتر آب را براى گیاهى که ریشه آن در عمق ۱/۵ مترى نفوذ نموده است تأمین مىنماید.
پتانسیل آب خاک (ψsiol) در خاکهاى زراعی، در درجه اول تحت تأثیر پتانسیل ماتریک و در درجهٔ دوم، تحت تأثیر پتانسیل اسمزى قرار مىگیرد. پتانسیل آب خاک را مىتوان با ظرفیت مزرعه و درصد پژمردگى دائمى مرتبط دانست. در ظرفیت مزرعه پتانسیل آب خاک حدود ۱/۰-تا ۳/۰- بار مىباشد. درصد پژمردگى دائمى در گونههاى گیاهان زراعى متفاوت است (۱۵- تا ۵۰- بار) ولى غالباً بهطور انتخابى آن را حدود ۱۵ بار فرض مىکنند. پتانسیل آب در نقطه پژمردگى دائمى داراى اهمیت ناچیزى است چون بیش از ۷۰% آب قابل استفاده در پتانسیل ۵- بار از خاک خار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 55 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تمام اطلاعات ژنتیکی مورد نیاز برای ساختن و به کار انداختن یک گیاه در هرسلول انفرادی حمل می شود . این اطلاعات ژنتیکی در DNA های هسته ، میتوکندریا ، و پلاستیدها به صورت کد آمده اند. در طی زندگی یک گیاه،این اطلاعات ژنتیکی به کار می روند تا افزایش ها در اندازه ( رشد ) وتغییرات در فرم کنترل و هدایت شوند . همان طور که در مطالعه سلول ها ، بافت ها ، واندام ها در فصول پیشین دیده ایم ، این رشد ونمو تیاز به تقسیم کار در میان سلول ها ، بافت ها و اندام ها دارد . تشکیل این اختلاف تمایز نامیده می شود .
موضوع رشد و نمو گیاه وبرگ این مساله است که چگونه واحدهای اطلاعاتی بخصوصی از آن اطلاعات ژنتیکی انتخاب می شوند تا رشد وتمایزیک سلول به یک فرم بالغ طرح ریزی شود ، فرمی که ممکن است در بسیاری جهات از سلول مریستمی تمایز نیافته ، که نهایتا از آن منشاء گرفته است ، متفاوت باشد . چگونه تفسیر اطلاعات ژنتیکی صورت می گیرد به نحوی که منجر به یک سلول قرمز رنگ در گلبرگ رز یک سلول برگ سبز ، یا یک تراکئید می گردد؟ چرا یک بذر دفن شده در اثر جوانه زنی ، برگ های بزرگ در زیر زمین تشکیل نمی دهد ؟ درحالی که ما ممکن است گاهگاهی فرایندهای تمایز را در سطح سلولی تاکید کنیم ، زیرا سلولها واحد کاری پایه هستند ، می بایست درک گردد که تمایز می تواند در سطح بافت و اندام نیز هماهنگ شود .
در این اطاعات ژتنیکی ذخیره شده می بایست کتابخانه ای از تسلسل های برنامه ریزی شذه تمایز و نمو وجود داشته باشد . یک مثال آشکار از یک چنین تسلسل، فرایند میتوز است که دراثر بعضی علامت ، یک سری دقیقا هماهنگ شده رویدادهای بیوسنتزی ، حرکات اورگانل ها ، و تغییر شکلهای غشاء آغاز می گردد . اینکه انتخاب هایی ازکدام برنامه به دنبال می آید ، از چه موقع چه انجام می دهد، دریک واکنش به عوامل مناسب صورت می گیرند . چه چیزعامل مناسب را تشکیل می دهد ؟ عوامل مناسب ممکن است (1) علاماتی از محیط، (2) علامات هرمونی از قسمتهای دیگر گیاه یا سلولهای مجاور ،(3) فعالیتهایی از سلولها یا بافتهای مجاور ، (4) عوامل موقعیتی که محل را در تنه گیاه مشخص می کنند ، و (5) عوامل تغذیه ای و عوامل دیگر باشند . یک عامل برای اینکه یک تسلسل پیچیده ای است نمو را آزاد سازد لازم نیست اطلاعات زیادی در خودش حمل نماید . یک دوره حرارتهای کم ممکن است در انتهای شاخه تغییری ایجاد کند که آغازبرگ را متوقف نماید و اجازه دهد برنامه گل سازی تفسیرگردد . همان عامل حرارت کم ممکن است بکاررود تا تغییرات مت
ابولیکی ای آغازگردد تا جوانه ای که به یخبندان حساس است وتوسط 5 درجه سانتی گراد کشته خواهد شد،
1
بصورت یک جوانه مقاوم به یخبندان دراید که میتواند درحرارتهای 5 درجه سانتی گراد زنده بماند . فاصله زمانی بین تشخیص علامت و نمو کامل عکس العمل میتواند از ثانیه ها تا ماهها تغییر کند . بعضی طول موجهای نوری میتوانند حرکت یونها را از میان غشاها تا درجه ای قابل تشخیص در ظرف 10 ثانیه تغییر دهند . کاربرد اکسین ، یک هورمون در بعضی بافت ها میتواند در عرض 10 دقیقه منجر به رشد افزوده گردد. هرچند ، اثرات حرارت کم بر روی رشد ممکن است به هفته ها یا ماهها نیاز داشته باشد تا کامل گردد . درمورد عکس العمل های خیلی سریع ، عکس العمل ممکن است بنحوی برقرار گردد که نیازی به دخالت مستقیم RNA یا سنتز پروتئین نباشد . در موارد دیگر، ملکولهای جدید RNA بدون شک تشکیل میشوند، و پروتئین های جدید هماهنگ ظاهر میگردند . درعکس العملهای دیگر ، تقشیمات سلولی سلولهای جدید تشکیل میدهند و حتی اندامهای جدید آغاز میگردد . بدین ترتیب ، وسعت درگیری ماشین متابولیک سلول ازیک تسلسل برنامه ریزی شده به یک تسلسل دیگر تغییر میکند .
تنوع در تعداد و تکمیل آنزیم اورگانل های سلول جنبه مهم از نمایز را تشکیل میدهد . یک سلول مزوفیل برگ، یک سلول پارانشیم ریشه و یک سلول میان بر میوه گوجه فرنگی همگی در هسته وپروپلاستیدها دارای اطلاعاتی هستند که برای ساختن یک کلروپلاست سبزضروری میباشند . با وجود این ، یک سلول مزوفیل برگ ، فقط اگر در معرض نور قرار گیرد ، اسباب فتوسنتزی کاملی(یک کلروپلاست سبزکاملا بالغ )تشکیل میدهد ، سلولهای ریشه حتی هنگامی که در معرض نور قرار گیرند کلروپلاستها را متمایز نمی سازند و سلول میوه ی گوجه فرنگی در اوایل زندگی میوه کلروپلاستهای سبز فعال میسازد . بعدا در طی رسیدن میوه ، یک دوره جدید تمایز این کلروپلاستها را در بر میگیرد که بدان وسیله غشاهای تیلاکوئید ترتیب مجدد یافته ، کلروفیل ناپدید گشته ، و رنگیزه های کارتنوئید قرمزدرمقادیر زیاد سنتز میشوند . در میوه ، این تفکیک ثانوی کلوروپلاستها به کرموپلاستهای فقط یک جنبه از تمام فرایند پیچیده تمایز است که برنامه ریزی شده است تا یک میوه را از یک اندام سازنده بذر به یک اندام پخش کننده بذر ، که به چشم و طعم پرندگان و حیوانات جذاب است ، تغییر دهد .
علائم محیطی و انتخاب طرح های برنامه ریزی شده ی عکس العمل
کنترل یا تنظیم نمو ممکن است در سه سطح بررسی گردد : (1) در داخل سلول انفرادی ، اینتراسلولار ، (2) بین سلولها اینترسلولار ،و (3) ازخارج ازاورگانیسم ، محیطی ، این به صورت شماتیک در شکل 1- 1 نشان داده شده است .
2
شکل 1- 1. دیاگرام سطوح مختلف تنظیم نموگیاه ، نظیرتنظیم بین سلولی ، درون سلولی ، و محیطی رانشان می دهد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه
واژه شلتوک از کلمه هندی چلتو (chalto ) گرفته شده و در زبان انگلیسی به شلتوک (دانه برنج همراه با پوست آن) Rice Paddy گفته می شود. نام برنج از زبان هندی گرفته شده که به آن Ariai می گویند.
در زبان انگلیسی به برنج Rice گفته می شود که همان نام عمومی برنج است. در زبان فرانسه Riz ، در زبان ایتالیایی Rizo ، روسی Ris و در زبان المانی Ries می گویند. نام علمی آن Oryza Satival می باشد. در استان گیلان به برنج « بج» ( Bej ) به خوشه ان « ورزه » ( Vorze ) و به شلتوک آن « جو» گفته می شود.
خصوصیات گیاهشناسی:
برنج با نام علمی Oryza Sativa از تیرة Gramineae گیاهی است یکساله و علفی به طول 1 متر با برگهای کشیده و غلافی و نوک تیز و گل آذین به شکل سنبله بوده و دانهها دارای یک پوشش قهوهای رنگی به نام سبوس میباشد.
زیستگاه: این گیاه بومی جنوب شرقی آسیا بوده ولی در کشورهایی مثل چین، ژاپن، هیمالیا و کانادا گسترش یافته است وهمچنین در مناطق تروپیکال رشد میکند.
2
تاریخچه:
برنج به عنوان یک محصول غذایی مهم در سراسر جهان محسوب میشود تا آنجایی که بیش از غذای جمعیت جهان را تشکیل میدهد. در کشورهای آسیایی بیش از 9.% از مردمان از برنح به عنوان یک غذای اصلی استفاده میکنند. از آب برنج برای شستشوی زخم، اسهال خونی، ورم معده و روده استفاده میکردند و همچنین از دمکردة ریشه و ساقه زیرزمینی برنج در افزایش ترشح ادرار و دفع سموم از بدن استفاده میشود و خوردن سبوس برنج در کشورهای چینی به عنوان ماده ضد پیری است.
مشخصات گیاه شناسی
برنج نباتی است از تیره غلات از جنس Oriza که گونه آن Sativa است. گیاهی است یکساله دارای ریشه های افشان و قوی که عمیق نبوده و معمولا در لایه فوقانی خاک تا عمق 20 الی 25 سانتی متر قرار می گیرند. سازگاری ریشه برنج در زمین هایی است که اکسیژن آن کم است زیرا ریشه نیازی به اکسیژن هوا ندارد و از اکسیژن محلول استفاده می نماید. ریشه تا زمان تشکیل پانیکول ( خوشه رفتن ) حداکثر رشد را می نماید.
همچنین برگ ها دارای پهنک باریک و بلند در بعضی انواع مانند O.Sativa کرک دار و در O.glaberrima بی کرک هستند. زبانک (لیگول ) در برنج نسبتا بلند هستند. تعداد برگ روی ساقه در انواع مختلف برنج، متفاوت و به شرح زیر است:
در انواع زود رس در روی هر ساقه 14 الی 15 برگ ( چمپا و غریب ).
در انواع متوسط زود رس حدود 16 الی 17 برگ ( سرد چمپا )
4
شرایط اقلیمی مناسب برای شالیزار
برنج را اصولاً محصول گرمسیری و نیمه گرمسیری بحساب می آورند که ویژه نواحی مرطوب استوایی در مناطق نسبتاً گرم و باتلاقی و یا معتدل است.(1)
این گیاه در طول دوره رشد آب فراوان نیاز دارد که در حدود 30000 متر مکعب در هکتار است. بنابراین باید در مناطقی که بارندگی در آن به اندازه کافی وجود داشته باشد کشت شود. در مناطقی که بارندگی آنها در حدود 1000 میلی متر باشد کشت برنج امکان پذیر بوده و محصول خوبی بدست می آید. وجود سرما نیز باعث توقف رشد برنج خواهد شد و تولید محصول را پایین می آورد و متوسط دمای مورد نیاز برنج حدود 33 درجه سانتی گراد است که این رقم در مورد ارقام زودرس کمتر و در مورد ارقام دیررس بیشتر است و ممکن است به 40 درجه سانتی گراد و یا حتی بیشتر نیز برسد.
بهترین درجه حرارت برای جوانه زدن بذر برنج 30 درجه سانتی گراد
می باشد. بذر در درجه حرارت پایین تر از 10 درجه و بالاتر از 40 درجه سانتی گراد جوانه نمی زند، لذا برای جوانه زدن هیچکاه نباید در جای خنک و یا خیلی گرم گذاشته است. با توجه به مطالب گفته شده می بایست بذور برنج را در آبی با درجه حرارت مناسب خیساند ( 22- 30 درجه سانتی گراد موجب تسریع در جذب آب و جوانه می گردد )، تا بدین وسیله رشد جنین افزایش یافته و جوانه زدن یکنواخت صورت گیرد.
میانگین دمای محیط کشت برنج باید بین 22-30 درجه سانتی گراد باشد هرگاه دمای محیط از 13 درجه سانتی کراد پایین تر آید برنج با سرما روبرو می شود. همچنین هرگاه دمای محیط از 40 درجه سانتی گراد بیشتر شود باعث اختلال در رشد ریشه خواهد شد و گیاه را از بین می برد. دمای محیط کشت در طول دوره رشد همواره باید متناسب با مراحل رشد گیاه باشد
5
. دمای مذکور بویژه در زمان گل دادن باید مناسب و کافی باشد، زیرا در این دوره گیاه به حداکثر درجه حرارت نیاز دارد. بهترین دما در این زمان 23 درجه سانتی گراد است. چنانچه در این مرحله از رشد برنج دمای محیط پیرامون بعللی پایین باشد و رطوبت هوا نیز بیش از اندازه طبیعی بالاتر از 80 درصد باشد تلقیح بخوبی انجام شده و دانه تشکیل نخواهد شد، بعبارت دیگر برنج پوک شده و در نتیجه میزان تولید محصول به اندازه قابل ملاحظه ای پایین خواهد بود. بطور کلی رطوبت در محیط کشت برنج نباید کمتر از 40 درصد و بیشتر از 90 درصد باشد .
برنج گیاهی است ویژه کاشت در مناطق باتلاقی و بنابراین محیط کشت برنج همیشه باید به صورت غرقاب باشد. با وجود این در عمل تنفس این گیاه اختلالی بوجود نمی آید زیرا برنج می تواند از اکسیژن محلول در آب استفاده نموده و نیاز تنفسی خود را برطرف نماید. همچنین می توان مقداری از این اکسیژن را از طریق ساقه تامین نماید.
بطور کلی دمای آب در روز باید دو برابر شب یعنی حدود 31 درجه سانتی گراد باشد، معذالک آب داخل کرنها را باید در شب خارج نمود تا دمای خاک در شب کاهش یابد و مجدداً با وارد کردن آب خنک دما را کاهش داد. این عمل مزیت مهمی دارد و آن این است که در نتیجه این عمل تنفس گیاه در شب کاهش یافته و از تجزیه مواد آلی تولید شده در روز جلوگیری بعمل می آید.
شدت نور نیز در رشد گیاه برنج تاثیر مهمی دارد. بطوری که این گیاه برای انجام عمل تلقیح به شدت نور بالایی نیاز دارد. ار تفاع از سطح دریا در رشد برنج تاثیر زیادی نداشته و این گیاه را می توان تا ارتفاع 1400 متری از سطح دریا نیز کشت نمود. شرایط اقلیمی استانهای گیلان و مازندران به دلایل زیر برای کشت برنج مناسب می باشند.
جدا شدن جلگه های پست خزر از فلات مرکزی ایران توسط رشته کوههای البرز سب ایجاد آب و هوای معتدل مدیترانه ای با درصد رطوبت بالا در استان گیلان شده است. مجاورت استانهای گیلان و مازندران با دریای خزر وجود توده های کوهستانی اورال باعث بوجود آمدن منطقه ای باران خیز شده است. مجموع شرایط حاصله باعث شده که کشت برنج در این مناطق موفقیت آمیز باشد.( میانگین دمای مناسب برای کشت برنج حدود 24 درجه سانتی گراد است که این رقم در تابستان به36 درجه سانتی گراد نیز می رسد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 17 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
تحقیق گیاه توتون
توتو ن
فهرست
گیاه توتون
شناسنامه
شرح گیاه
نیاز اکولوژ یکی
آماده سازی خاک
تاریخ و فواصل کاشت
کاشت
داشت
برداشت
دامنه انتشار
شناسنام ه
تیره
سیب زمینی Solanaceae
نام لاتین
Nicotiana Tabacum L.
نام انگلیسی
Virginian tobacco - Tobacco
نام فارسی
توتون
نام عربی
دخان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پروژه:
تعیین نیاز آبی گیاه چغندر قند در شرایط مشهد در طول فصل رشد
رابطه بین آب، خاک، گیاه و اتمسفر را میتوان به این صورت توصیف کرد که گیاه برای زنده ماندن نیاز به آب دارد و آب به صورت ذخیره در خاک موجود است. اتمسفر انرژی لازم برای گیاه را تامین میکند تا بتواند آب مورد نیاز خود را از خاک دریافت کند. این فرآیند به ظاهر ساده در یک سیستم بسیار پیچیده و مرتبط به هم صورت میگیرد که به آن زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر گفته میشود. هر یک از عناصر این زنجیره متاثر از اجزای دیگر بوده و بر سایر عناصر نیز اثر میگذارند. به طوری که هیچ فرآیندی از آن رانمی توان به صورت ساده و مستقل در نظر گرفت و اگر عملا گاهی اوقات از فرآیندهای جداگانه ای مانند تعرق، جذب، تبخیر و یا امثال آن بحث میشود فقط از نظر ساده کردن موضوع و تبیین آن میباشد.
گیاه، در مناطق خشک و نیمه خشک که مساله کمبود آب یکی از معضلات کشاورزی میباشد، تعرق یکی از اساسی ترین فرآیندی است که در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر صورت میگیرد. حدود 90% اجزاء فعال گیاه از آب تشکیل شده و بیش از 99% آب معرفی گیاه صرف تعرق میشود. تعرق فرآیندی است که طی آن آب از طریق روزنه های گیاه تبدیل به بخار شده و از آن خارج میشود. تعرق زمانی انجام میشود که فشار بخار آب در داخل روزنه گیاه بیشتر از فشار بخار آب در هوای مجاور بوده و روزنه ها نیز باز باشند تا دی اکسید کربن بتواند برای انجام عمل فتوسنتز وارد گیاه شود. بنابراین هرزمان که روزنه ها باز باشند ولو این که در داخل خود برگ و یا در حد فواصل برگ و هوای مجاور مقاومت هایی صورت بگیرد، عمل تعرق انجام میپذیرد.
خاک: در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر، خاک را میتوان مخزنی دانست که آب را موقتا در خود ذخیره کرده و سپس به تدریج در اختیار گیاه قرار میدهد. نیروهای
موئینه ای و جاذب خاک که به نام نیروهای ماتریک (matric) معروفند مقدار قابل توجهی آب را در داخل منافذ خاک نگهداری میکنند. نیروی موئینه ای به دلیل چسبندگی ذرات خاک با آب واکنش سطحی مولکولهای آب به وجود میآید و نیروی جاذبه ای به دلیل بار منفی سطح ذرات رس است که بخش مثبت مولکولهای قطب قطبی آب را به خود بچسباند. برای این که آب بتواند در خاک جریان پیدا کند باید نیرویی که آب را به طرف ریشه کشاند به این نیروها غلبه نماید. حداقل نیروی لازم برای استخراج آب بستگی به رطوبت و نوع خاک دارد. منحنی مشخصه رطوبتی خاک که رابطه بین درصد رطوبت خاک و پتانسیل آب
2
میباشد، نشان دهنده آن است که با یک نیروی معین چه مقدار آب میتوان از خاک استخراج کرد.
اتمسفر: انرژی لازم برای گیاه به منظور تامین آب مورد نیاز از خاک توسط اتمسفر تامین میشود. چنانچه روزنه ها باز باشند و آب نیز محدود نباشد وضعیت اتمسفر عامل کنترل کننده سرعت تعرق است. مهمترین پارامتر در این مورد دما و رطوبت است. بالا بودن دما باعث میشود بخار آب تجمع یافته در سطح برگها از محیط خارج شده و اختلاف فشار بخار بین گیاه و هوا را تشدید نماید. البته باید توجه داشت که اتمسفر خود فاقد انرژی است و کلیه انرژی های آن توسط تابش خورشید تامین میشود که از طریق اتمسفر به گیاه اعمال میگردد.
تبخیر و تعرق: در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر، آب مستقیما از سطح خاک و یا توسط گیاه به داخل اتمسفر وارد میشود. انتقال آب از سطح خاک به هوا را تبخیر (evaporation) و خارج شدن آن از گیاه را تعرق (transpiration) گویند. این دو پدیده هر دو ماهیت تبخیری داشته و چون تفکیک آنها از یکدیگر امکان پذیر نمیباشد مجموعا به نام تبخیر – تعرق evapo-transpiration در نظر گرفته شده و با علامت ET نشان داده میشود. در کشاورزی آب مورد استفاده زراعت (consumptive use, cu) به مجموع مقدار تبخیر از سطح خاک و مقدار آبی گفته میشود که توسط ریشه های گیاه از خاک جذب میشود بنابراین اختلاف ET و CU تنها در مقدار آبی است که صرف فتوسنتز و انتقال مواد در داخل گیاه میشود و در ساختمان اسکلت گیاه بکار رفته است چون این مقدار در قیاس با تعرق بسیار ناچیز است عملا تبخیر و تعرق با آب مورد مصرف در زراعت برابر در نظر گرفته میشود.
منظور از تعیین تبخیر - تعرق به آمرد مقدار آبی است که باید با یک پوشش زراعی داده شود تا در طول دوره رویش صرف تبخیر و تعریق نموده و بدون آنکه با تنش آبی مواجه شود رشد خود را تکمیل نموده و حداکثر مقدار محصول را تولید کند. از جایی که عوامل بسیار زیادی در تبخیر - تعرق دخالت دارند به آورد دقیق تبخیر - تعرق اگر نتوان که غیر ممکن است کاری است بسیارمشکل. روشهایی که برای تخمین تبخیر - تعرق بکار برده میشود دردو گروه اصلی قرار میگیرند که عبارتند از : روشهای مستقیم و روشهای محاسبه ای. در روشهای مستقیم بخش کوچک و کنترل شده ای از مزرعه ای مجزا کرده و مقدار تبخیر و تعرق در یک دوره زمانی مستقیما از اندازه گیری استفاده میشود. حال آنکه در روشهای محاسبه ای که میتوان آنها را روشهای غیر مستقیم
3
دانست از عوامل مختلف اقلیمی گیاهی استفاده شده و از روی ارتباط آنها با تبخیر - تعرق و معادله هایی که قبلا با روشهای مستقیم و اسفنجی شده اند تبخیر - تعرق پوشش گیاهی مورد نظر تخمین زده میشود و همانطور که گفته شد هیچ کدام ازاین روشها نمیتواند تبخیر - تعرق را بطور دقیق برآورد نمایند ولی برخی ازآنها در بعضی مناطق نتایجی را بدست میدهند که بیشتر با واقعیت مطابقت دارد. از نظر عملی روشهایی مطلوب است که اولا آسان بوده و ثانیا نتایج حاصل از آن واقعی تر باشد.
روشهای غیر مستقیم تعیین تبخیر - تعرق
در عملیات طراحی سیستم های آبیاری برای تعین تبخیر - تعرق عملا از روشهای غیر مستقیم یا روشهای محاسبه ای استفاده میشود. این روشها براساس فرمول زیر استوارند:
ET=KC*ET0
که درآن
ET تبخیر - تعرق گیاه مورد نظر
ET0 تبخیر - تعرق پتانسیل (تبخیر - تعرق گیاه مورد مرجع)
Kc ضریب گیاهی
درفرمول فوق ET0 ممکن است تبخیر - تعرق پتانسیل و یا تبخیر تعرق گیاه مرجع باشد. تبخیر - تعرق پتانسیل (potential ET )حداکثر مقدار آبی است که اگر بدون محدودیت وجود داشته باشد میتوان توسط سطوح آب و گیاه از خاک خارج شود. تبخیر - تعرق پتانسیل بستگی به مقدار انرژی موجود برای عمل تبخیر داشته و از روزی به روز دیگر متغیر است تبخیر - تعرق گیاه مرجع (reference ET )همان تبخیر - تعرق پتانسیل برای یک پوشش گیاهی به خصوص است که معمولا چمن یا یونجه انتخاب میشود. تعریفی که برای گیاه مرجع چمن شده است این است که ارتفاع این گیاه 8تا15سانتی متر بوده سطح وسیعی را دربر گرفته و بطور کامل و یک نواخت زمین راپوشش داده باشد سبز و شاداب بوده و بدون محدودیت آب تبخیر - تعرق آن صورت گیرد. برای گیاه مرجه یونجه نیز تعریف مشابهی شده است. بدین معنی که به طور یکنواخت مساحت وسیعی را در بر گرفته بوته ها سبز و شاداب باشند و قائم با ارتفاع 20 سانتی متر باشند و بدون محدودیت آب تبخیر و تعرق نمایند. بنابراین تبخیر تعرقی که ازیک سطح پوشیده از گیاه فرضی فوق صورت میگیرد، به نام تبخیر - تعرق گیاه مرجع معروف است. گرچه انتخاب یونجه از نظر مشابهت با گیاهان زراعی بیشتر مورد علاقه دانشمندان است. اما در عمل هنوز هم چمن بعنوان گیاه مرجع کاربرد بیشتری دارد. کاربری گیاه مرجع برای ت
4
بخیر - تعرق پتانسیل این است که تبخیر - تعرق پتانسیل به دلیل متفاوت بودن گیاهان مختلف از نظر زبری سطح پوشش و ضریب بازتاب انرژی و یا متغیر بودن مکانهای مختلف ازنظر انرژی دریافتی از خورشید و گرمای نهان و محسوسی که از اطراف میرسد متفاوت است و درصورتی که گیاه مرجع نوع گیاه و شرایط محیطی آن ثابت در نظر گرفته شده است.
روشهایی که برای محاسبه ET0 پیشنهاد شده است هر کدام از نظر داده های مورد لزوم نیازهای متفاوتی دارند. در برخی از آنها لازم است آمار روزانه وجود داشته باشد حال آنکه برای تعدادی از روشها داشته آمار ماهانه هواشناسی کفایت میکند.برخی از روشها علاوه بر دما به آمار رطوبت نسبی و سرعت باد نیز نیاز دارند و برخی از روشها باید آمار تابش نور خورشد یا ساعات آفتابی روز هم وجودداشته باشد. به طور خلاصه تعدادی از روشها اساس فیزیکی دارند و تعدادی فقط از روی تجربه به دست آمده اند این روشها را میتوان کلا در 4 گروه تقسیم کرد که عبارتند از:
روشهای موسوم به آیرودینامیک
روشهای موسوم به توازن انرژی
روشهایی که از ترکیب دو روش فوق حاصل شده و به نام روشهای ترکیبی معروفند.
روشهای تجربی
پس از آنکه ET0 با یکی از روشهای فوق محاسبه شد لازم است برای هر دوره ای که ET0 محاسبه شده است ضریب گیاهی نیز محاسبه شده و با ضرب کردن آنها در یکدیگر ET برای گیاه مورد نظر مجاسبه شود.
پیش از آنکه در مورد روش تجربی که از جمله روشهای غیر مستقیم تعیین تبخیر و تعرق است بپردازیم مختصری از گیاه زراعی چغندر (که بحث تامین نیاز آبی این گیاه در پروژه مد نظر است) میپردازیم.
Beta volgaris عضوی از خانواده ؟ بسیاری از اعضای دیگر این خانواده گیاهی شور پسند است. چغندر قند گیاهی دوساله است. در سال اول، به طریق برون زمینی سبز شده و به فرم زرت تکوین مییابد. گیاه زرت شامل برگهای کرکدار، سبز تیره، براق، دارای رگبرگهای مشخص و دمبرگ های فری ست. تولید برگ در سال اول انجام شده و در همان حال ریشه نیز حجیم شده و ساکارز در آن تجمع مییابد. ریشه معمولا قبل از شروع یخبندان های زمستان برداشت میشود و ممکن است عملکرد آن تا 83 و عملکرد قند تا 15 تن در هکتار برسد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پروژه:
تعیین نیاز آبی گیاه چغندر قند در شرایط مشهد در طول فصل رشد
رابطه بین آب، خاک، گیاه و اتمسفر را میتوان به این صورت توصیف کرد که گیاه برای زنده ماندن نیاز به آب دارد و آب به صورت ذخیره در خاک موجود است. اتمسفر انرژی لازم برای گیاه را تامین میکند تا بتواند آب مورد نیاز خود را از خاک دریافت کند. این فرآیند به ظاهر ساده در یک سیستم بسیار پیچیده و مرتبط به هم صورت میگیرد که به آن زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر گفته میشود. هر یک از عناصر این زنجیره متاثر از اجزای دیگر بوده و بر سایر عناصر نیز اثر میگذارند. به طوری که هیچ فرآیندی از آن رانمی توان به صورت ساده و مستقل در نظر گرفت و اگر عملا گاهی اوقات از فرآیندهای جداگانه ای مانند تعرق، جذب، تبخیر و یا امثال آن بحث میشود فقط از نظر ساده کردن موضوع و تبیین آن میباشد.
گیاه، در مناطق خشک و نیمه خشک که مساله کمبود آب یکی از معضلات کشاورزی میباشد، تعرق یکی از اساسی ترین فرآیندی است که در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر صورت میگیرد. حدود 90% اجزاء فعال گیاه از آب تشکیل شده و بیش از 99% آب معرفی گیاه صرف تعرق میشود. تعرق فرآیندی است که طی آن آب از طریق روزنه های گیاه تبدیل به بخار شده و از آن خارج میشود. تعرق زمانی انجام میشود که فشار بخار آب در داخل روزنه گیاه بیشتر از فشار بخار آب در هوای مجاور بوده و روزنه ها نیز باز باشند تا دی اکسید کربن بتواند برای انجام عمل فتوسنتز وارد گیاه شود. بنابراین هرزمان که روزنه ها باز باشند ولو این که در داخل خود برگ و یا در حد فواصل برگ و هوای مجاور مقاومت هایی صورت بگیرد، عمل تعرق انجام میپذیرد.
خاک: در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر، خاک را میتوان مخزنی دانست که آب را موقتا در خود ذخیره کرده و سپس به تدریج در اختیار گیاه قرار میدهد. نیروهای
موئینه ای و جاذب خاک که به نام نیروهای ماتریک (matric) معروفند مقدار قابل توجهی آب را در داخل منافذ خاک نگهداری میکنند. نیروی موئینه ای به دلیل چسبندگی ذرات خاک با آب واکنش سطحی مولکولهای آب به وجود میآید و نیروی جاذبه ای به دلیل بار منفی سطح ذرات رس است که بخش مثبت مولکولهای قطب قطبی آب را به خود بچسباند. برای این که آب بتواند در خاک جریان پیدا کند باید نیرویی که آب را به طرف ریشه کشاند به این نیروها غلبه نماید. حداقل نیروی لازم برای استخراج آب بستگی به رطوبت و نوع خاک دارد. منحنی مشخصه رطوبتی خاک که رابطه بین درصد رطوبت خاک و پتانسیل آب
2
میباشد، نشان دهنده آن است که با یک نیروی معین چه مقدار آب میتوان از خاک استخراج کرد.
اتمسفر: انرژی لازم برای گیاه به منظور تامین آب مورد نیاز از خاک توسط اتمسفر تامین میشود. چنانچه روزنه ها باز باشند و آب نیز محدود نباشد وضعیت اتمسفر عامل کنترل کننده سرعت تعرق است. مهمترین پارامتر در این مورد دما و رطوبت است. بالا بودن دما باعث میشود بخار آب تجمع یافته در سطح برگها از محیط خارج شده و اختلاف فشار بخار بین گیاه و هوا را تشدید نماید. البته باید توجه داشت که اتمسفر خود فاقد انرژی است و کلیه انرژی های آن توسط تابش خورشید تامین میشود که از طریق اتمسفر به گیاه اعمال میگردد.
تبخیر و تعرق: در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر، آب مستقیما از سطح خاک و یا توسط گیاه به داخل اتمسفر وارد میشود. انتقال آب از سطح خاک به هوا را تبخیر (evaporation) و خارج شدن آن از گیاه را تعرق (transpiration) گویند. این دو پدیده هر دو ماهیت تبخیری داشته و چون تفکیک آنها از یکدیگر امکان پذیر نمیباشد مجموعا به نام تبخیر – تعرق evapo-transpiration در نظر گرفته شده و با علامت ET نشان داده میشود. در کشاورزی آب مورد استفاده زراعت (consumptive use, cu) به مجموع مقدار تبخیر از سطح خاک و مقدار آبی گفته میشود که توسط ریشه های گیاه از خاک جذب میشود بنابراین اختلاف ET و CU تنها در مقدار آبی است که صرف فتوسنتز و انتقال مواد در داخل گیاه میشود و در ساختمان اسکلت گیاه بکار رفته است چون این مقدار در قیاس با تعرق بسیار ناچیز است عملا تبخیر و تعرق با آب مورد مصرف در زراعت برابر در نظر گرفته میشود.
منظور از تعیین تبخیر - تعرق به آمرد مقدار آبی است که باید با یک پوشش زراعی داده شود تا در طول دوره رویش صرف تبخیر و تعریق نموده و بدون آنکه با تنش آبی مواجه شود رشد خود را تکمیل نموده و حداکثر مقدار محصول را تولید کند. از جایی که عوامل بسیار زیادی در تبخیر - تعرق دخالت دارند به آورد دقیق تبخیر - تعرق اگر نتوان که غیر ممکن است کاری است بسیارمشکل. روشهایی که برای تخمین تبخیر - تعرق بکار برده میشود دردو گروه اصلی قرار میگیرند که عبارتند از : روشهای مستقیم و روشهای محاسبه ای. در روشهای مستقیم بخش کوچک و کنترل شده ای از مزرعه ای مجزا کرده و مقدار تبخیر و تعرق در یک دوره زمانی مستقیما از اندازه گیری استفاده میشود. حال آنکه در روشهای محاسبه ای که میتوان آنها را روشهای غیر مستقیم
3
دانست از عوامل مختلف اقلیمی گیاهی استفاده شده و از روی ارتباط آنها با تبخیر - تعرق و معادله هایی که قبلا با روشهای مستقیم و اسفنجی شده اند تبخیر - تعرق پوشش گیاهی مورد نظر تخمین زده میشود و همانطور که گفته شد هیچ کدام ازاین روشها نمیتواند تبخیر - تعرق را بطور دقیق برآورد نمایند ولی برخی ازآنها در بعضی مناطق نتایجی را بدست میدهند که بیشتر با واقعیت مطابقت دارد. از نظر عملی روشهایی مطلوب است که اولا آسان بوده و ثانیا نتایج حاصل از آن واقعی تر باشد.
روشهای غیر مستقیم تعیین تبخیر - تعرق
در عملیات طراحی سیستم های آبیاری برای تعین تبخیر - تعرق عملا از روشهای غیر مستقیم یا روشهای محاسبه ای استفاده میشود. این روشها براساس فرمول زیر استوارند:
ET=KC*ET0
که درآن
ET تبخیر - تعرق گیاه مورد نظر
ET0 تبخیر - تعرق پتانسیل (تبخیر - تعرق گیاه مورد مرجع)
Kc ضریب گیاهی
درفرمول فوق ET0 ممکن است تبخیر - تعرق پتانسیل و یا تبخیر تعرق گیاه مرجع باشد. تبخیر - تعرق پتانسیل (potential ET )حداکثر مقدار آبی است که اگر بدون محدودیت وجود داشته باشد میتوان توسط سطوح آب و گیاه از خاک خارج شود. تبخیر - تعرق پتانسیل بستگی به مقدار انرژی موجود برای عمل تبخیر داشته و از روزی به روز دیگر متغیر است تبخیر - تعرق گیاه مرجع (reference ET )همان تبخیر - تعرق پتانسیل برای یک پوشش گیاهی به خصوص است که معمولا چمن یا یونجه انتخاب میشود. تعریفی که برای گیاه مرجع چمن شده است این است که ارتفاع این گیاه 8تا15سانتی متر بوده سطح وسیعی را دربر گرفته و بطور کامل و یک نواخت زمین راپوشش داده باشد سبز و شاداب بوده و بدون محدودیت آب تبخیر - تعرق آن صورت گیرد. برای گیاه مرجه یونجه نیز تعریف مشابهی شده است. بدین معنی که به طور یکنواخت مساحت وسیعی را در بر گرفته بوته ها سبز و شاداب باشند و قائم با ارتفاع 20 سانتی متر باشند و بدون محدودیت آب تبخیر و تعرق نمایند. بنابراین تبخیر تعرقی که ازیک سطح پوشیده از گیاه فرضی فوق صورت میگیرد، به نام تبخیر - تعرق گیاه مرجع معروف است. گرچه انتخاب یونجه از نظر مشابهت با گیاهان زراعی بیشتر مورد علاقه دانشمندان است. اما در عمل هنوز هم چمن بعنوان گیاه مرجع کاربرد بیشتری دارد. کاربری گیاه مرجع برای ت
4
بخیر - تعرق پتانسیل این است که تبخیر - تعرق پتانسیل به دلیل متفاوت بودن گیاهان مختلف از نظر زبری سطح پوشش و ضریب بازتاب انرژی و یا متغیر بودن مکانهای مختلف ازنظر انرژی دریافتی از خورشید و گرمای نهان و محسوسی که از اطراف میرسد متفاوت است و درصورتی که گیاه مرجع نوع گیاه و شرایط محیطی آن ثابت در نظر گرفته شده است.
روشهایی که برای محاسبه ET0 پیشنهاد شده است هر کدام از نظر داده های مورد لزوم نیازهای متفاوتی دارند. در برخی از آنها لازم است آمار روزانه وجود داشته باشد حال آنکه برای تعدادی از روشها داشته آمار ماهانه هواشناسی کفایت میکند.برخی از روشها علاوه بر دما به آمار رطوبت نسبی و سرعت باد نیز نیاز دارند و برخی از روشها باید آمار تابش نور خورشد یا ساعات آفتابی روز هم وجودداشته باشد. به طور خلاصه تعدادی از روشها اساس فیزیکی دارند و تعدادی فقط از روی تجربه به دست آمده اند این روشها را میتوان کلا در 4 گروه تقسیم کرد که عبارتند از:
روشهای موسوم به آیرودینامیک
روشهای موسوم به توازن انرژی
روشهایی که از ترکیب دو روش فوق حاصل شده و به نام روشهای ترکیبی معروفند.
روشهای تجربی
پس از آنکه ET0 با یکی از روشهای فوق محاسبه شد لازم است برای هر دوره ای که ET0 محاسبه شده است ضریب گیاهی نیز محاسبه شده و با ضرب کردن آنها در یکدیگر ET برای گیاه مورد نظر مجاسبه شود.
پیش از آنکه در مورد روش تجربی که از جمله روشهای غیر مستقیم تعیین تبخیر و تعرق است بپردازیم مختصری از گیاه زراعی چغندر (که بحث تامین نیاز آبی این گیاه در پروژه مد نظر است) میپردازیم.
Beta volgaris عضوی از خانواده ؟ بسیاری از اعضای دیگر این خانواده گیاهی شور پسند است. چغندر قند گیاهی دوساله است. در سال اول، به طریق برون زمینی سبز شده و به فرم زرت تکوین مییابد. گیاه زرت شامل برگهای کرکدار، سبز تیره، براق، دارای رگبرگهای مشخص و دمبرگ های فری ست. تولید برگ در سال اول انجام شده و در همان حال ریشه نیز حجیم شده و ساکارز در آن تجمع مییابد. ریشه معمولا قبل از شروع یخبندان های زمستان برداشت میشود و ممکن است عملکرد آن تا 83 و عملکرد قند تا 15 تن در هکتار برسد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 93 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بررسی تولید و مراحل فنولوژی گیاه دارویی سرخارگل به عنوان مادّه اوّلیه تولید داروهای تقویت کننده سیستم دفاعی
منبع : گیاهان دارویی-
کلمات کلیدی : سرخارگل، گل ستاره ای، عملکرد پیکر رویشی، عصاره خشک. چکیده مقاله
سرخارگل (Echinacea purpurea ) گیاهی است علفی، چندساله متعلّق به تیره گل ستاره ایها (Asteraceae ) . سرخارگل یکی از مهمترین گیاهان دارویی در صنایع داروسازی بیشتر کشورهای توسعه یافته است. موّاد مؤثّره این گیاه خاصیّت ضد ویروسی داشته و تقویت کننده سیستم دفاعی بدن (Immunostimulant ) می باشد. منشاء این گیاه شمال آمریکا گزارش شده است و در شمال رودخانه میسوری به صورت انبوه می روید. این گیاه در فلور ایران وجود ندارد و بذر آن برای اوّلین بار در سال 1372 وارد کشور شده است. هدف از انجام این تحقیق چگونگی کشت و تولید سرخارگل بود که با استفاده از نتایج آن بتوان آنرا در مقیاس مناسب کشت و مادّه اوّلیه تولید داروهای حاصل از این گیاه را تأمین کرد. طبق نتایج این تحقیق بذور را باید نیمه اوّل اسفند ماه در خزانه هوای آزاد و به عمق 2 تا 4 سانتی متر کشت کرد. بذور پس از طی دوره سرما نیمه اوّل فروردین ماه سبز می شوند. اواخر خرداد زمان مناسبی برای انتقال نشاء ها به زمین دایمی است. گیاهان اواسط تابستان به گل می روند. ارتفاع گیاهان از سال دوّم رویش به تدریج افزایش می یابد و در سال چهارم رویش به حداکثر (99 سانتیمتر) می رسد. در سال چهارم حداکثر عملکرد پیکر رویشی (4 تن در هکتار) بدست آمد. حداکثر مقدار عصاره خشک (35 در صد) از پیکر رویشی گیاهان دو ساله بدست آمد، زیرا با افزایش سن گیاه مقدار بافتهای چوبی گیاه افزایش می یابد. با توجه به اینکه کشور ما از نظر اقلیمی از تنوع خاصّی برخوردار است انجام این نوع تحقیقات در مناطق مختلف کشور در مورد گیاهانی که
2
بررسی تولید و مراحل فنولوژی گیاه دارویی سرخارگل به عنوان مادّه اوّلیه تولید داروهای تقویت کننده سیستم دفاعی
منبع : گیاهان دارویی-
کلمات کلیدی : سرخارگل، گل ستاره ای، عملکرد پیکر رویشی، عصاره خشک. چکیده مقاله
سرخارگل (Echinacea purpurea ) گیاهی است علفی، چندساله متعلّق به تیره گل ستاره ایها (Asteraceae ) . سرخارگل یکی از مهمترین گیاهان دارویی در صنایع داروسازی بیشتر کشورهای توسعه یافته است. موّاد مؤثّره این گیاه خاصیّت ضد ویروسی داشته و تقویت کننده سیستم دفاعی بدن (Immunostimulant ) می باشد. منشاء این گیاه شمال آمریکا گزارش شده است و در شمال رودخانه میسوری به صورت انبوه می روید. این گیاه در فلور ایران وجود ندارد و بذر آن برای اوّلین بار در سال 1372 وارد کشور شده است. هدف از انجام این تحقیق چگونگی کشت و تولید سرخارگل بود که با استفاده از نتایج آن بتوان آنرا در مقیاس مناسب کشت و مادّه اوّلیه تولید داروهای حاصل از این گیاه را تأمین کرد. طبق نتایج این تحقیق بذور را باید نیمه اوّل اسفند ماه در خزانه هوای آزاد و به عمق 2 تا 4 سانتی متر کشت کرد. بذور پس از طی دوره سرما نیمه اوّل فروردین ماه سبز می شوند. اواخر خرداد زمان مناسبی برای انتقال نشاء ها به زمین دایمی است. گیاهان اواسط تابستان به گل می روند. ارتفاع گیاهان از سال دوّم رویش به تدریج افزایش می یابد و در سال چهارم رویش به حداکثر (99 سانتیمتر) می رسد. در سال چهارم حداکثر عملکرد پیکر رویشی (4 تن در هکتار) بدست آمد. حداکثر مقدار عصاره خشک (35 در صد) از پیکر رویشی گیاهان دو ساله بدست آمد، زیرا با افزایش سن گیاه مقدار بافتهای چوبی گیاه افزایش می یابد. با توجه به اینکه کشور ما از نظر اقلیمی از تنوع خاصّی برخوردار است انجام این نوع تحقیقات در مناطق مختلف کشور در مورد گیاهانی که
2
بررسی تولید و مراحل فنولوژی گیاه دارویی سرخارگل به عنوان مادّه اوّلیه تولید داروهای تقویت کننده سیستم دفاعی
منبع : گیاهان دارویی-
کلمات کلیدی : سرخارگل، گل ستاره ای، عملکرد پیکر رویشی، عصاره خشک. چکیده مقاله
سرخارگل (Echinacea purpurea ) گیاهی است علفی، چندساله متعلّق به تیره گل ستاره ایها (Asteraceae ) . سرخارگل یکی از مهمترین گیاهان دارویی در صنایع داروسازی بیشتر کشورهای توسعه یافته است. موّاد مؤثّره این گیاه خاصیّت ضد ویروسی داشته و تقویت کننده سیستم دفاعی بدن (Immunostimulant ) می باشد. منشاء این گیاه شمال آمریکا گزارش شده است و در شمال رودخانه میسوری به صورت انبوه می روید. این گیاه در فلور ایران وجود ندارد و بذر آن برای اوّلین بار در سال 1372 وارد کشور شده است. هدف از انجام این تحقیق چگونگی کشت و تولید سرخارگل بود که با استفاده از نتایج آن بتوان آنرا در مقیاس مناسب کشت و مادّه اوّلیه تولید داروهای حاصل از این گیاه را تأمین کرد. طبق نتایج این تحقیق بذور را باید نیمه اوّل اسفند ماه در خزانه هوای آزاد و به عمق 2 تا 4 سانتی متر کشت کرد. بذور پس از طی دوره سرما نیمه اوّل فروردین ماه سبز می شوند. اواخر خرداد زمان مناسبی برای انتقال نشاء ها به زمین دایمی است. گیاهان اواسط تابستان به گل می روند. ارتفاع گیاهان از سال دوّم رویش به تدریج افزایش می یابد و در سال چهارم رویش به حداکثر (99 سانتیمتر) می رسد. در سال چهارم حداکثر عملکرد پیکر رویشی (4 تن در هکتار) بدست آمد. حداکثر مقدار عصاره خشک (35 در صد) از پیکر رویشی گیاهان دو ساله بدست آمد، زیرا با افزایش سن گیاه مقدار بافتهای چوبی گیاه افزایش می یابد. با توجه به اینکه کشور ما از نظر اقلیمی از تنوع خاصّی برخوردار است انجام این نوع تحقیقات در مناطق مختلف کشور در مورد گیاهانی که
2
بررسی تولید و مراحل فنولوژی گیاه دارویی سرخارگل به عنوان مادّه اوّلیه تولید داروهای تقویت کننده سیستم دفاعی
منبع : گیاهان دارویی-
کلمات کلیدی : سرخارگل، گل ستاره ای، عملکرد پیکر رویشی، عصاره خشک. چکیده مقاله
سرخارگل (Echinacea purpurea ) گیاهی است علفی، چندساله متعلّق به تیره گل ستاره ایها (Asteraceae ) . سرخارگل یکی از مهمترین گیاهان دارویی در صنایع داروسازی بیشتر کشورهای توسعه یافته است. موّاد مؤثّره این گیاه خاصیّت ضد ویروسی داشته و تقویت کننده سیستم دفاعی بدن (Immunostimulant ) می باشد. منشاء این گیاه شمال آمریکا گزارش شده است و در شمال رودخانه میسوری به صورت انبوه می روید. این گیاه در فلور ایران وجود ندارد و بذر آن برای اوّلین بار در سال 1372 وارد کشور شده است. هدف از انجام این تحقیق چگونگی کشت و تولید سرخارگل بود که با استفاده از نتایج آن بتوان آنرا در مقیاس مناسب کشت و مادّه اوّلیه تولید داروهای حاصل از این گیاه را تأمین کرد. طبق نتایج این تحقیق بذور را باید نیمه اوّل اسفند ماه در خزانه هوای آزاد و به عمق 2 تا 4 سانتی متر کشت کرد. بذور پس از طی دوره سرما نیمه اوّل فروردین ماه سبز می شوند. اواخر خرداد زمان مناسبی برای انتقال نشاء ها به زمین دایمی است. گیاهان اواسط تابستان به گل می روند. ارتفاع گیاهان از سال دوّم رویش به تدریج افزایش می یابد و در سال چهارم رویش به حداکثر (99 سانتیمتر) می رسد. در سال چهارم حداکثر عملکرد پیکر رویشی (4 تن در هکتار) بدست آمد. حداکثر مقدار عصاره خشک (35 در صد) از پیکر رویشی گیاهان دو ساله بدست آمد، زیرا با افزایش سن گیاه مقدار بافتهای چوبی گیاه افزایش می یابد. با توجه به اینکه کشور ما از نظر اقلیمی از تنوع خاصّی برخوردار است انجام این نوع تحقیقات در مناطق مختلف کشور در مورد گیاهانی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
گیاهان
تعریف گیاه
مشکلات موجود برای تعریف
طبقه بندی حوزه رده بندی گیاهان
رده های گیاهان
اطلاعات عمومی گیاهان
همچنین ببینیدگیاه (Plant) در زیست شناسی معمولا" به یک موجود زنده درحوزه رده بندی گیاهان اطلاق می شود. شاید در کاربردهای روزمره این واژه آنچنانکه درذیل تعریف شده بکار نرود.
مشکلات موجود برای تعریف
تعریف کلمه گیاه ازآنچه که ظاهرا" به نظر می رسد بسیار مشکل تراست. اگرچه گیــــاه شناسان محدوده رده بندی گیاهان را تعریف کرده اند ، مرزهای تعیین کننده اعضاء رده بندی گیاهان بسیار اختصاصی تر از تعریفات
2
رایج " گیاه"است. ما گیاه را بعنوان یک موجود زنده یوکاریوت و دارای تعداد زیادی سلول تعریف می کنیم که عموما" فاقد اندامهای حسی یا حرکت ارادی بوده و در صورت رشد کامل دارای ریشه ، ساقه و برگ می باشند. اما از نظر گیاه شناسی فقط گیاه آوندی دارای ریشه ، ساقه وبرگ است. اما اگر منصفانه نگاه کنیم گیاهانی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم ، گیاهان آوندی می باشند.
تعریف دیگر گیاه که گسترده تر (فراگیرتر) می باشد، عبارت است از هرچیزی که فتواتوتروف می باشد- یعنی غذای خودش را از مواد خام غیر آلی و نور خورشید تولید کند. برای فردی که بر نقش خاصی که گیاهان در یک اکوسیستم بازی می کنند متمرکزشود این تعریف غیر منطقی نیست .اما در بین فتواتوتروپها ، پروکاریوتهایی ( پیش هسته) مخصوصا" باکتریهای فتواتوتروپ و سیانوفیتها وجود دارند. سیانوفیتها را گاهی اوقات ( به دلایل خوبی) جلبکهای سبز– آبی می نامند.در اینجا این مشکل بوجود می آید که بیشتر مردم از جمله گیاه شناسان قارچ خوراکی را گیاه می نامند اگرچه قارچ خوراکی اندام باردهی قارچ می باشد (حوزه قارچها)، و اصلا" فتواتوتروپ نبوده، بلکه گندخوار( saprophytic) می باشد. و بیش از
3
چند گونه گیاهان گل دار، قارچها و باکتریها وجود دارند که انگلی هستند.
ما قادر به ارائه پاسخی مطمئن نیستیم. فهرست خصوصیاتی که حوزه رده بندی گیاهان را از سایر حوزه های زیست شناسی جدا می کند حد اقل یک تعریف فنی ارائه می کند اما این تعریف مورد پسند همگان قرار نمی گیرد. بنابراین تعریف اصطلاح گیاه همیشه به معنی بیشتر موجودات زنده طبقه بندی شده در محدوده رده بندی گیاهان می باشد. مثلا" اگر جلبکهای سبز به وضوح گیاهانی جزورده بندی گیاهان هستند، پس بیشترمردم اکثرخزه های دریایی را هم که جزئی از ( حوزه آغازیان (هستند، جزو جلبک های سبز در نظر می گیرند. مشکل عدم وجود دقت یا توافق که در تعریف گیاه وجود دارد یکی از گفته های مورد تفاهم است که اغلب در مقالات با آن مواجه هستیم از این قبیل : ... آوند چوبی یکی از دو بافت انتقال در گیاه است . بطور کلی تصور نمی شود این جمله به معنی تمامی گیاهان ، جلبکها با گیاهان گلدار باشد. به احتمال بسیار زیاد باکتریها یا قارچها را به حساب نمی آورد. در واقع معمولا" بهتر است اینگونه تصور شود که این بحث فقط به گیاهان آوندی مربوط می شود ( ضرورتا" سرخسها ، مخروط زاها، گیاهان گلدار و تعدادی دیگر) مگر اینکه به صورتی متفاوت بیان شود( مثلا" ... در گیاهان آوندی و غیر آوندی اینگونه است
4
(The system of classification see)درسیستم طبقه بندی ( به طبقه بندی علمی مراجعه کنید) که توسط گیاه شناسان برای فهرست کردن موجودات زنده زمین بکار رفته، هزاران دانشمند روزانه ساعات بسیار زیادی وقت صرف کرده اند. درابداع این سیستم تلاش شده تا سیستمی طبیعی بوجود آید در حالیکه ارتباطات تکاملی بین کلیه گونه های مختلف را توصیف نماید ( از جمله مواردیکه فقط در فسیلها شناخته شده اند). گیاهان یکی از بخشهای این طبقه بندی هستند ودرتعریف گیاهان چه بصورت کلی وچه بصورت جزئی ، باید تعدادی منبع را درکلیه فعالیتهای علمی که برای تهیه یا ارائه اطلاعات درباره آنها انجام می شود، در این سیستم طبقه بندی لحاظ کنیم.
برای گیاهان آنگونه که در حوزه رده بندی گیاهان تعریف شده اند به قسمت زیر نگاه کنید.
برای جلبکها بطور کلی به جلبک رفته یا به جلبک دریائی مراجعه نمایید.
برای قارچهای خوراکی قارچهای خوراکی یا قارچ مراجعه کنید.
برای گیاهان غیر آوندی بطور کلی به گیاه غیر آوندی نگاه کنید.
برای گیاهان آوندی بطور کلی به گیاه آوندی مراجعه کنید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
پدیده القاء مقاومت در گیاهان از طریق پاتوژنها اولین باردر سال 1901 توسط ری و بواری شناخته و در دهه 1960 شواهد متقاعد کننده ای پیرامون این موضوع با بررسی القا مقاومت توسط ویروس TMV درگیاه توتون ارایه شد. امروزه این تحقیقات طیف گسترده تری یافته است. القاء مقاومت به مفهوم بیشتر شدن مقاومت گیاهانی است که در حالت عادی حساس به بیماری هستند، بدون اینکه ساختار ژنتیکی این گیاهان از طریق اصلاح نژاد یا مهندسی ژنتیک تغییر کند. مقاومت القایی یک روش محافظت بیولوژیک محسوب می شود که هدف آن محدود کردن بیمارگر نیست، بلکه فعال کردن گیاه می باشد. ایده اصلی مربوط به بیان ژنهایی است که ایجاد مقاومت کرده ، ولی بطور معمول بیان نمی شوند. مگر اینکه یک تیمار القاء کننده مقاومت آنها را فعال کند و یا بیان آنها را افزایش دهد . القاء مقاومت در گیاه شدیداً تحت تأثیر شرایط محیطی به ویژه نور و درجه حرارت در طول شبانه روز ووضعیت رشد می باشد. به طورکلی القاء مقاومت در گیاهان با استفاده ازمحرک های زنده یا غیر زنده و یا استفاده از رقم های گیاهی ناسازگار با بیمارگر، از جمله راهکارهای مورد توجه محققان در مدیریت آفات و بیماریهای گیاهی می باشد. تاکنون اثر القاء کنندگی قارچهایی نظیر Colletotrichum lindemuthianum گونه های غیربیماریزایFusarium ، Rhizoctonia و جدایه های sp. Trichoderma و باکتریهای حمایت کننده رشد گیاه ( PGPR ) مورد بررسی قرار گرفته است.
تاریخچه
مقاومت القایی در گیاهان اولین بار در سال 1901 توسط ری و بواری شناخته شد.چستر در سال 1930 مطالعات صورت گرفته تا آن زمان را سازمان دهی نمود و با بررسی مشاهدات خود پیشنهاد کرد که این پدیده به طور طبیعی در محافظت گیاه نقش مهمی را ایفا می کند.
در دهه 1960 شواهد متقاعد کننده ای پیرامون این موضوع ارائه شد. (Cruickshank and Mandryk 1960,Ross 1961a;Ross 1961 b;Mandryk 1963).
آزمایشات گلخانه ای و مزرعه ای که در آزمایشگاه Kuc و همکارانش صورت گرفت زمینه ی لازم را جهت دریافت صحیح از مفهوم مقاومت القایی به عنوان یک ابزار در علم گیاهپزشکی فراهم کرد.(Kuc,2001)و این امر توسط عده ی زیادی از مولفان در سراسر دنیا موردحمایت قرار گرفت. Rossدر1961 در نتیجه آزمایشات کنترل شده خود بر روی ویروس TMV در گیاه توتون، اصطلاحات مقاومت اکتسابی موضعی (LAR ) و مقاومت اکتسابی سیستمیک ( SAR ) را عنوان کرد.
امروزه اغلب روش های مورد استفاده در عرصه ی علم گیاهپزشکی علیه پاتوژنها و آفات با کاربرد سموم شیمیایی در ارتباط بوده در حالی که سلامت انسان و محیط زیست را تهدید
می کند.پدیده مقاومت القایی ، که مکانیزم دفاعی طبیعی گیاه را فعال می کند می تواند به عنوان یک جایگزین غیر سنتی و دوستدار محیط زیست در این عرصه مورد بهره برداری قرار گیرد و این مقدمه ای است برای سایر فعالیت های کشاورزی که قادر است کاربرد کنترل شیمیایی را کاهش دهد و به این ترتیب در گسترش کشاورزی پایدار نقش داشته باشد.(
Edreva,2004)
مقاومت در گیاهان
گیاهان همواره در تعامل با بسیاری از عوامل زنده و غیر زنده از جمله بیمارگرها میباشند.
اما به ندرت تعداد کمی ازآنها قادر به ایجاد بیماری روی گیاه هستند و علت شکست بسیاری از این عوامل در ایجاد بیماری وجود سدهای دفاعی گیاه می باشد.
مقاومت اولیه (Basic resistance)
گیاهان دارای سدهای دفاعی ساختمانی و شیمیایی از پیش ساخته شده در بافت ها و
سلول های خود هستند ، به طوری که اغلب بیمارگرها قادر به غلبه بر این سدها نمی باشند.
مقاومت میزبانی (Host resistance)
پس از تشخیص عوامل توسط میزبان مکانیزم های دفاعی به صورت موضعی و سیستمیک، قسمت های مختلف گیاه را محافظت می نماید.تا کنون عوامل متعددی در گیاهان تحت عنوان مکانیسم های دفاعی معرفی شده اند.از جمله می توان به سنتز و ترشح مواد فنلی داخل و خارج سلول ، سنتز فیتوالکسین ها ، پروتئین های مرتبط با بیماریزایی ، سنتز گلیکو پروتئین های غنی از اسید آمینه مانند هیدروکسی پرولین (HPRG) یا هیدروکسی گلیستین(HGRG)..
مفهوم مقاومت القایی
القاء مقاومت به مفهوم بیشتر شدن مقاومت گیاهانی است که در حالت عادی به بیماری حساس بوده، بدون اینکه ساختار ژنتیکی این گیاهان از طریق اصلاح نژاد یا مهندسی ژنتیک دچار تغییر شود.
ایده اصلی مربوط به بیان ژنهایی است که ایجاد مقاومت کرده ولی به طور معمول بیان نمی شود، مگر اینکه یک تیمار القاء کننده مقاومت آنها را فعال کند و یا بیان آنها را افزایش دهدSteiner &) (Schonbek,1995بنا براین در مقاومت القایی یک محرک واکنش های دفاعی گیاه در برابر بیمارگر را از نظر زمانی یا مقدار ، ات چند برابر افزایش می دهد (Daayf et al.,1997) به این ترتیب درجه بالاتری از مقاومت در مدت زمان کوتاهی در گیاه ایجاد می شود ، در حالی که روش های مرسوم اصلاح نباتات نیاز به زمان طولانی دارد و معمولا بر سایر خصوصیات مطلوب گیاه (عملکرد و کیفیت )تاثیر منفی می گذارد.
مقاومت القایی یک روش محافظت بیولوژیک است که هدف آن محدود کردن بیمارگر نیست، بلکه فعال کردن گیاه است.تفاوت آن با حفاظت تقاطعی در این است که؛ مقاومت ایجاد شده اختصاصی نیست و از این نظر که یک واکنش فعال گیاهی در مقاومت دخالت دارد از آنتاگونیسم نیز متفاوت است. همچنین با توجه به سمی نبودن عوامل القاء کننده برای بیمارگر از روشهای مبارزه ی شیمیایی می گردد. (Steiner & Schonbeck,1995;Gorlach et al.,1996).مقاومت القایی می تواند به عنوان یک ابزار افزایش دهنده مکانیزم های دفاعی طبیعی گیاه در مقابل انواع پاتوژن ها مطرح گردد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
روابط آب و خاک و گیاه
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
تبخیر و تعرق (Evapotransopiration)
عوامل محیطی مؤثر بر تبخیر و تعرق
عوامل گیاهی مؤثر بر تبخیر و تعرق
تبخیر و تعرق بالقوه(Potential evapotranspiration)
تنش کمبود رطوبت
تنظیم فشار اسمزی Osmotic adjustment
عکسالعمل روزنهها به تنش رطوبت
اثرات تنش آب بر عملکرد
بازده مصرف آب
2
خاک گیاه علفى سریعالرشد عمدتاً از آب تشکیل شده است. محتوى آب گیاه بین ۷۰ تا ۹۰% مىباشد که بسته به سن گیاه، گونه گیاه، بافت موردنظر و محیط، متفاوت است. آب براى بسیارى از فعالیتهاى گیاهى لازم است:
۱. حلال بوده و محیطى مناسب براى واکنشهاى شیمیائى فراهم مىنماید.
۲. محیطى مناسب براى انتقال مواد آلى و معدنى مىباشد.
۳. موجب تورم سلولهاى گیاهى مىشود. آماس باعث بزرگ شدن سلول، ساختار گیاه و شکلگیرى آن مىگردد.
۴. باعث آبگیرى (Hydration)، خنثىسازى (Neutralization)، بار الکتریکى روى مولکولهاى کلوئیدى مىشود. در مورد آنزیمها، آبگیرى موجب حفظ ساختمان آنزیم و تسهیل فعالیتهاى کاتالیزورى آن مىگردد.
۵. ماده خام فتوسنتزى فرآیندهاى هیدرولتیکى و سایر واکنشهاى گیاهى را تشکیل دهد.
۶. تبخیر آب (تعرق) موجب خنک شدن گیاه مىگردد.
در شرایط مزرعه، ریشهها در خاک نسبتاً مرطوب نفوذ مىکنند، درحالىکه ساقه و برگها در محیط نسبتاً خشک رشد مىنمایند. این امر موجب جریان مستمر آب از طریق خاک به داخل گیاه و به اتمسفر مىگردد که در جهت کاهش انرژى پتانسیل صورت مىگیرد. مقدار آبى که روزانه از این طریق جریان مىیابد حدود ۱ تا ۱۰ برابر مقدارى است که بافت گیاهى در خود نگه داشته و ۱۰ تا ۱۰۰ برابر مقدار آبى است که براى توسعهٔ سلولهاى جدید مصرف مىشود و ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر مقدار آبى است که در فتوسنتز به مصرف مىرسد. بنابراین در اولین مرحله، آب از طریق خاک به برگ حرکت مىکند تا مقدار آبى که از طریق تعرق از دست رفته را جبران نماید.
بهخاطر تقاضاى شدید و همچنین بهعلت اهمیت آب، گیاه به یک منبع آب مستمر براى رشد و نمو خود نیاز دارد، هر وقت که آب محدود مىگردد رشد نیز کاهش مىیابد و معمولاً عملکرد هم کاهش مىیابد. مقدار کاهش عملکرد متأثر از ژنوتیپ، شدت کمبود آب و مرحلهٔ نمو گیاه مىباشد.
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
4
سیستمی که ماهیت آب و حرکت آن را در خاک و گیاه بیان میکند بر مبناء روابط انرژی پتانسیل استوار است. وقتی که آب از یک منطقه دارای انرژی پتانسیل زیاد به یک منطقه دارای انرژی پتانسیل کم حرکت میکند ، این آب دارای توان انجام کار است. انرژی پتانسیل یک سیستم آبکی (Aqueos) ، در مقایسه با انرژی پتانسیل آب خالص قیاس میشود. چون آب در گیاه و در خاک معمولاً بهعلت دارا بودن مواد محلول (Solutes) ، از نظر شیمیائی خالص نیست و از نظر فیزیکی بهعلت کششهای قطبی ، نیروی ثقل ، و فشار ، انرژی پتانسیل آن کمتر از آب خالص میباشد انرژی پتانسیل آب در گیاه و خاک را پتانسیل آب مینامند که با حروف یونانی سای (ψw) نشان داده میشود و بهصورت نیرو بر واحد سطح بیان میشود. واحد اندازهگیری آن معمولاً بار یا پاسکال (Pa) ، میباشد. یکبار مساوی ۱۰ به توان ۵ پاسکال یا ۱۰ به توان ۶ دین بر سانتیمتر مربع یا ۹۹/۰ اتمسفر و یا ۱۰ به توان ۲ ژول بر کیلوگرم میباشد. آب خالص دارای پتانسیل آب صفر بار میباشد. پتانسیل آب در خاک و گیاه معمولاً کمتر از صفر بار میباشد. یعنی مقدار آن منفی است. هر چقدر این مقدار بیشتر منفی باشد پتانسیل آن کمتر است:
پتانسیل آب گیاه و خاک حاصل جمع چند پتانسیل به شرح زیر مىباشد:
ψw = ψm + ψs + ψp + ψz
ψm = پتانسیل ماتریک (Matrix potential)، نیروئى که توسط آن، آب به گیاه یا سطح ذرات خاک چسبیده است (بهوسیله نیروى جذب سطحى Adsorption، یا شعریهاى Capillarity)، این جاذبهها فقط از طریق اعمال نیروى دیگرى مىتوان خنثى کرد. بنابراین مقدار آن همواره منفى است.
ψs = پتانسیل مواد محلول (پتانسیل اسمزی). انرژى پتانسیل آب است که تحت تأثیر غلظت مواد حل شده قرار مىگیرد. مواد حل شده انرژى پتانسیل آب را کاهش مىدهند و در نتیجه محلول داراى پتانسیل منفى مىگردد.
ψp = پتانسیل فشارى (فشار آماس Turgor pressurer)، نیروئى که توسط فشار هیدرواستاتیکى حاصل مىشود. از آنجائى که این نیرو توسط آب به گیاه وارد مىشود بنابراین داراى مقدار مثبت مىباشد. معمولاً این پتانسیل در خاک اهمیت کمى دارد ولى در سلولهاى گیاهى داراى اهم
4
یت زیادى است.
ψz = پتانسیل ثقلى که همیشه در گیاهان وجود داشته لیکن در مقایسه با ۳ پتانسیل دیگر در گیاهان کوتاه قامت، داراى اهمیت ناچیزى است. در درختان بلند پتانسیل ثقلى داراى اهمیت است.
آب قابل استفادهٔ خاک
ریشه گیاهان در خاک مرطوب رشد مىنمایند و آب را تا زمانىکه پتانسیل آب خاک به یک حد بحرانى برسد از خاک مىگیرند. آبى که از خاک مىتواند از طریق ریشه گیاهان خارج گردد بهنام آب قابل استفاده یا آب در دسترس نامیده شده است که عبارت است از تفاوت محتوى آب ظرفیت مزرعه (آبى که علىرغم نیروى ثقل در خاک نگهدارى مىشود) و درصد پژمردگى دائمى (درصد رطوبت خاک که در آن گیاه پژمرده مىشود و در اتمسفر داراى ۱۰۰% رطوبت نسبى هم شاداب نمىگردد).
رطوبت قابل استفاده خاک متأثر از خواص کلوئیدى خاک (مثل سطح ویژه ذارت خاک) مىباشد. یک خاک رسى لومى حدود %۲۰ وزن خود آب قابل استفاده دارد. درحالىکه یک خاک داراى بافت سبکتر مانند یک خاک شنى ریز حدود ۷% وزن خود آب قابل استفاده دارد. براساس واحد حجمی، در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت رسى لومى حدود ۱۷ سانتىمتر آب قابل استفاده در هر متر عمق خاک داشته در حالىکه یک خاک داراى بافت شنى ریز کمتر از ۸ سانتىمتر آب در هر متر عمق خاک نگهدارى مىنماید. در ظرفیت مزرعه خاک داراى بافت ریز حدود ۲۵ سانتىمتر آب را براى گیاهى که ریشه آن در عمق ۱/۵ مترى نفوذ نموده است تأمین مىنماید.
پتانسیل آب خاک (ψsiol) در خاکهاى زراعی، در درجه اول تحت تأثیر پتانسیل ماتریک و در درجهٔ دوم، تحت تأثیر پتانسیل اسمزى قرار مىگیرد. پتانسیل آب خاک را مىتوان با ظرفیت مزرعه و درصد پژمردگى دائمى مرتبط دانست. در ظرفیت مزرعه پتانسیل آب خاک حدود ۱/۰-تا ۳/۰- بار مىباشد. درصد پژمردگى دائمى در گونههاى گیاهان زراعى متفاوت است (۱۵- تا ۵۰- بار) ولى غالباً بهطور انتخابى آن را حدود ۱۵ بار فرض مىکنند. پتانسیل آب در نقطه پژمردگى دائمى داراى اهمیت ناچیزى است چون بیش از ۷۰% آب قابل استفاده در پتانسیل ۵- بار از خاک خار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 55 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تمام اطلاعات ژنتیکی مورد نیاز برای ساختن و به کار انداختن یک گیاه در هرسلول انفرادی حمل می شود . این اطلاعات ژنتیکی در DNA های هسته ، میتوکندریا ، و پلاستیدها به صورت کد آمده اند. در طی زندگی یک گیاه،این اطلاعات ژنتیکی به کار می روند تا افزایش ها در اندازه ( رشد ) وتغییرات در فرم کنترل و هدایت شوند . همان طور که در مطالعه سلول ها ، بافت ها ، واندام ها در فصول پیشین دیده ایم ، این رشد ونمو تیاز به تقسیم کار در میان سلول ها ، بافت ها و اندام ها دارد . تشکیل این اختلاف تمایز نامیده می شود .
موضوع رشد و نمو گیاه وبرگ این مساله است که چگونه واحدهای اطلاعاتی بخصوصی از آن اطلاعات ژنتیکی انتخاب می شوند تا رشد وتمایزیک سلول به یک فرم بالغ طرح ریزی شود ، فرمی که ممکن است در بسیاری جهات از سلول مریستمی تمایز نیافته ، که نهایتا از آن منشاء گرفته است ، متفاوت باشد . چگونه تفسیر اطلاعات ژنتیکی صورت می گیرد به نحوی که منجر به یک سلول قرمز رنگ در گلبرگ رز یک سلول برگ سبز ، یا یک تراکئید می گردد؟ چرا یک بذر دفن شده در اثر جوانه زنی ، برگ های بزرگ در زیر زمین تشکیل نمی دهد ؟ درحالی که ما ممکن است گاهگاهی فرایندهای تمایز را در سطح سلولی تاکید کنیم ، زیرا سلولها واحد کاری پایه هستند ، می بایست درک گردد که تمایز می تواند در سطح بافت و اندام نیز هماهنگ شود .
در این اطاعات ژتنیکی ذخیره شده می بایست کتابخانه ای از تسلسل های برنامه ریزی شذه تمایز و نمو وجود داشته باشد . یک مثال آشکار از یک چنین تسلسل، فرایند میتوز است که دراثر بعضی علامت ، یک سری دقیقا هماهنگ شده رویدادهای بیوسنتزی ، حرکات اورگانل ها ، و تغییر شکلهای غشاء آغاز می گردد . اینکه انتخاب هایی ازکدام برنامه به دنبال می آید ، از چه موقع چه انجام می دهد، دریک واکنش به عوامل مناسب صورت می گیرند . چه چیزعامل مناسب را تشکیل می دهد ؟ عوامل مناسب ممکن است (1) علاماتی از محیط، (2) علامات هرمونی از قسمتهای دیگر گیاه یا سلولهای مجاور ،(3) فعالیتهایی از سلولها یا بافتهای مجاور ، (4) عوامل موقعیتی که محل را در تنه گیاه مشخص می کنند ، و (5) عوامل تغذیه ای و عوامل دیگر باشند . یک عامل برای اینکه یک تسلسل پیچیده ای است نمو را آزاد سازد لازم نیست اطلاعات زیادی در خودش حمل نماید . یک دوره حرارتهای کم ممکن است در انتهای شاخه تغییری ایجاد کند که آغازبرگ را متوقف نماید و اجازه دهد برنامه گل سازی تفسیرگردد . همان عامل حرارت کم ممکن است بکاررود تا تغییرات مت
ابولیکی ای آغازگردد تا جوانه ای که به یخبندان حساس است وتوسط 5 درجه سانتی گراد کشته خواهد شد،
1
بصورت یک جوانه مقاوم به یخبندان دراید که میتواند درحرارتهای 5 درجه سانتی گراد زنده بماند . فاصله زمانی بین تشخیص علامت و نمو کامل عکس العمل میتواند از ثانیه ها تا ماهها تغییر کند . بعضی طول موجهای نوری میتوانند حرکت یونها را از میان غشاها تا درجه ای قابل تشخیص در ظرف 10 ثانیه تغییر دهند . کاربرد اکسین ، یک هورمون در بعضی بافت ها میتواند در عرض 10 دقیقه منجر به رشد افزوده گردد. هرچند ، اثرات حرارت کم بر روی رشد ممکن است به هفته ها یا ماهها نیاز داشته باشد تا کامل گردد . درمورد عکس العمل های خیلی سریع ، عکس العمل ممکن است بنحوی برقرار گردد که نیازی به دخالت مستقیم RNA یا سنتز پروتئین نباشد . در موارد دیگر، ملکولهای جدید RNA بدون شک تشکیل میشوند، و پروتئین های جدید هماهنگ ظاهر میگردند . درعکس العملهای دیگر ، تقشیمات سلولی سلولهای جدید تشکیل میدهند و حتی اندامهای جدید آغاز میگردد . بدین ترتیب ، وسعت درگیری ماشین متابولیک سلول ازیک تسلسل برنامه ریزی شده به یک تسلسل دیگر تغییر میکند .
تنوع در تعداد و تکمیل آنزیم اورگانل های سلول جنبه مهم از نمایز را تشکیل میدهد . یک سلول مزوفیل برگ، یک سلول پارانشیم ریشه و یک سلول میان بر میوه گوجه فرنگی همگی در هسته وپروپلاستیدها دارای اطلاعاتی هستند که برای ساختن یک کلروپلاست سبزضروری میباشند . با وجود این ، یک سلول مزوفیل برگ ، فقط اگر در معرض نور قرار گیرد ، اسباب فتوسنتزی کاملی(یک کلروپلاست سبزکاملا بالغ )تشکیل میدهد ، سلولهای ریشه حتی هنگامی که در معرض نور قرار گیرند کلروپلاستها را متمایز نمی سازند و سلول میوه ی گوجه فرنگی در اوایل زندگی میوه کلروپلاستهای سبز فعال میسازد . بعدا در طی رسیدن میوه ، یک دوره جدید تمایز این کلروپلاستها را در بر میگیرد که بدان وسیله غشاهای تیلاکوئید ترتیب مجدد یافته ، کلروفیل ناپدید گشته ، و رنگیزه های کارتنوئید قرمزدرمقادیر زیاد سنتز میشوند . در میوه ، این تفکیک ثانوی کلوروپلاستها به کرموپلاستهای فقط یک جنبه از تمام فرایند پیچیده تمایز است که برنامه ریزی شده است تا یک میوه را از یک اندام سازنده بذر به یک اندام پخش کننده بذر ، که به چشم و طعم پرندگان و حیوانات جذاب است ، تغییر دهد .
علائم محیطی و انتخاب طرح های برنامه ریزی شده ی عکس العمل
کنترل یا تنظیم نمو ممکن است در سه سطح بررسی گردد : (1) در داخل سلول انفرادی ، اینتراسلولار ، (2) بین سلولها اینترسلولار ،و (3) ازخارج ازاورگانیسم ، محیطی ، این به صورت شماتیک در شکل 1- 1 نشان داده شده است .
2
شکل 1- 1. دیاگرام سطوح مختلف تنظیم نموگیاه ، نظیرتنظیم بین سلولی ، درون سلولی ، و محیطی رانشان می دهد .