بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فهرست مطالب:
رسانه:
2-3 ویژگی رسانه های جمعی:
2-4 روند کلی ارتباطات در شش مرحله مشخص:
2-5 دیدگاه های پیشگامان ارتباطات پیرامون تأثیرات رسانه های جمعی:
2-6 نظریه هانمن :
2-7 نظریه هایبرت :
2-8 نظریه «دنیس مک کوئیل » :
2-9 نظریه «هارولد لاسول » و «چارلز رایت میلز » :
2-10 «نظریه دهکده جهانی » «مارشال مک لوهان »:
2-11 دیدگاه «یان رابرتسون » و تایید نظریه دهکده جهانی
2-12 نظریه کاشت جرج گربنر :
2-13 نظریه تزریقی :
2-44 پیشینه داخلی پژوهش :
2-45 پیشینه خارجی پژوهش :
منابع فارسی :
منابع خارجی:
رسانه:
رسانه Media
وسیله ای است برای نقل و انتقال اطلاعات، ایده ها و افکار افراد یا جامعه؛ اگر این تعریف را قبول کنیم باید حساب کنیم که رسانه بتواند از نوع انسانی باشد یا سازمانی یا تکنولوژی، خود زبان نیز یک نوع رسانه است. یا کلاس درس و دانشگاه و بالاخره رسانه های جمعی، از مطبوعات گرفته تا تلفن، رادیو، تلویزیون و اینترنت.رسانه یک واسطه عینی و عملی در فرآیند برقراری ارتباط است. و دو نوع کارکرد آشکار و نهان برای آن وجود دارد که کارکرد آشکار آن یعنی اینکه رسانه محل برخورد پیام و گیرنده پیام است. اما کارکرد پنهان رسانه یعنی برقرار کننده جریان ارتباط و پیام رسانی(ساعی، 1389).
به وسایل انتقال پیام ها از فرستنده یا فرستندگان به مخاطب یا مخاطبان گفته میشود؛ که شامل روزنامه journal
، کتاب، رادیو، تلویزیون Television
، ماهواره sattellite
، تکنولوژیهای نوین ارتباطات و اطلاعات و اینترنت و... است. این وسایل دارای ویژگیهایی مانند پیامگیران ناآشنا،سرعت عمل زیاد وتکثیرپیام هستند(دادگران،1384 ص6). رسانه در مفهوم ارتباط آن عاملی است که می تواند پیام را به مخاطب انتقال دهد در واقع رسانه ها یا وسایل ارتباط جمعی کارشان پیام
رسانی است. درفرهنگ روزنامه نگاری واژه رسانه تحت عنوان اطلاع رسانی و رسانه شناسی، اصطلاح کلی به معنای مجموعه ابزارها و روش هایی که برای ایجاد ارتباط با مخاطبان انبوه به کار می رود تعریف شده است. جامع ترین تعریفی که تاکنون از رسانه صورت گرفته است همان تعریف مک لوهان Marshall McLuhan
کانادایی است که می گوید "رسانه همان پیام Message
است"(واحدی،1389ص1).
2-3 ویژگی رسانه های جمعی:
رسانه های جمعی دارای امتیازات و منابعی هستند که این امتیازها از ماهیت و کارکرد رسانه های نوین که غالبا رسانه های جمعی هستند ناشی می شود. ویژگی رسانه های جمعی نوین به طور خلاصه به شرح ذیل است:
1- سرعت انتشار
2- نظم انتشار
3-گستردگی حوزه انتشار
4- تداوم انتشار
5- فراگیری پوشش مخاطبان
6- دستیابی به قضاوت و داوری مخاطبان انبوه
7- آسانی دسترسی و هزینه ناچیز (تجری غریب آبادی،1389ص12).
2-4 روند کلی ارتباطات Communications
در شش مرحله مشخص:
1- عمل ارتباط انسانی با عاملی تحت عنوان فرستنده شروع می شود. فرستنده تصمیم می گیرد پیامی با
ابتکار خود بفرستد و معنی عمده خاصی را در پیام قراردهد.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 72 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق رشد و توسعة اقتصادی و آموزش فنی و حرفه ای
فصل دوم: مطالعه منابع مربوط به موضوع تحقیق
مقدمه
مفهوم رشد و توسعة اقتصادی
عوامل توسعه اقتصادی
نقش منابع انسانی در توسعة اقتصادی
آموزش
تعریف آموزش و پرورش
مفهوم برنامه ریزی آموزشی
جایگاه نیازسنجی در برنامه ریزی آموزشی
نیازسنجی آموزشی
مفهوم نیاز
منابع نیازهای آموزشی
انواع نیازسنجی
کار
عرضة نیروی کار
بازار کار
نیاز بازار کار
مسایل موجود در ارتباط نظام آموزشی و بازار کار
ضرورت تحکیم پیوند نظام آموزشی و بازار کار
تعاریف آموزش فنی و حرفه ای
رویکردهای عمده در آموزش فنی و حرفه ای
نارسائی هاومسائل آموزش فنی وحرفه ای در ارتباط با بازار کار
آموزش فنی و حرفه ای در ایران
سیر تحول آموزش فنی و حرفه ای در ایران
تحولات گذشته تحلیل مشکلات و چشم انداز آینده آموزش فنی و حرفهای در برنامه سوم توسعه…
مشکلات و تنگناها
نقاط ضعف مشکلات تنگناها
چالشهای آینده بخش فنی و حرفهای
سیاستهای استراتژیک بخش آموزش فنی و حرفه ای
سیاست های اجرای آموزش فنی و حرفه ای
راهکارهای اجرایی
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات چیست؟
مشخصه های تکنولوژی ارتباطات
ویژگیهای تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات
دلایل استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات
تکنولوژی اطلاعات وارتباطات چه تغییری درآموزش ایجادمیکند
روش های اجرایی برای بکارگیری تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات
چه تغییراتی برای به کارگیری تکنولوژی اطلاعات و ارتباط (ICT ) در آموزشهای آکادمیک لازم است
پیشینة پژوهش
منابع
مقدمه:
همانگونه که شاهد هستیم یکی از هدفهای غایی نظام آموزشی کارآمد، رسیدن به رشد و توسعة اقتصادی است. بنابراین با ارائه مطالبی در بارة رشد و توسعة اقتصادی و همچنین ذکر عوامل توسعة اقتصادی و بیان نقش منابع انسانی در توسعه اقتصادی در این فصل به روشن شدن رابطة این امور با نظام آموزشی پرداخته ایم. سپس با توجه به اینکه یک نظام آموزشی کارآمد در سایة برنامه ریزی آموزشی صحیح شکل می گیرد، مطالبی در مورد برنامه ریزی آموزشی و ذکر مراحل آن به خصوص نیازسنجی که اولین قدم و زیربنای برنامه ریزی آموزشی است، آورده شده است. و بعد از آن به ذکر مطالبی در مورد کار، عرضة نیروی کار، بازار کار، نیاز بازار کار و … پرداخته ایم.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 66 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق رضایت زناشویی وهوش هیجانی
فصل دوم پیشینه و ادبیات تحقیق......................................................................................8
پیشینه نظری – رضایت زناشویی .................................................................................... 9
ناخشنودی و طلاق در خانواده و علل آن ......................................................................12
دوازده باور و انتظار مخرب ..........................................................................................14
تاریخچه هوش هیجانی ................................................................................................19
ظهور و مفهوم هوش هیجانی ...................................................................................... 20
دو رویکرد در تعریف هوش هیجانی ...........................................................................27
هوش غیر شناختی .......................................................................................................29
دانستنیهای هوش هیجانی ............................................................................................31
مولفه های هوش هیجانی ............................................................................................35
عوامل هوش هیجانی .................................................................................................36
سنجش برای هوش هیجانی .......................................................................................38
جایگاه هیجانات .......................................................................................................40
مقیاسهای مبتنی بر روشها و رویکردهای اندازه گیری .................................................44
نقش هوش عاطفی در تفکر و رفتار انسان ..................................................................54
نظری گلمن .............................................................................................................59
نظریه باران ...............................................................................................................60
نظریه کامپوس و گرمویان .........................................................................................61
الگوی رابطه ای هیجان در خارج و داخل کشور ..............................................................61
تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور ...................................................................64
فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق
پیشینه نظری
رضایت زناشویی
واضح است که عشق برای افراد مختلف معنایی بسیار متفاوت دارد در کل عشق به مجموعه ای از احساسات مثبت و عمیق اشاره می کند که معطوف به فردی دیگر است برای اینکه زندگی زناشویی به خشنودی بینجامد باید احساسات عمیق اعلام شود و پاسخی مناسب از طرف مقابل دریافت کند بدیهی است که ازدواج اولین تعهد عاطفی و حقوقی است که ما در بزرگسالی قبول می کنیم به علاوه انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی نقطه ی عطفی در رشد و پیشرفت شخصی تلقی می شود بی تردید یکی از مهمترین تصمیم هایی که ما در طول زندگی خود می گیریم انتخاب یک شریک زندگی است به نظر می رسد در جامعه ی امروزی سه دلیل اصلی برای ازدواج وجود دارد ( عشق ، هم نشینی ، تحقق انتظارها
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
رفتار رانندگی:
امروزه یکى از مولفه هاى اساسى در تقویت توسعه پایدار مساله ى ارتقاء سلامت جامعه مى باشد. چرا که محور توسعه پایدار انسان سالم است. از طرفى رانندگى انسانها در جهان امروز با خطرات زیادى روبه رو مى باشد. از جمله مهم ترین و قابل توجه ترین خطراتى که امروزه زندگى افراد را در کشورهاى مختلف جهان تهدید مى کند، افزایش حوادث و آسیب هاى عمدى و غیر عمدى است که سالانه باعث مرگ بیش از 6 میلیون نفر در جهان مى شود و پر واضح است که "رانندگان" عامل اصلی انجام تخلفات ترافیکی بهشمار می روند، اما آنچه که بر چگونگی رفتار انسان و راننده در زمان رانندگی و یا تغییر آن نقش خواهد داشت، متفاوت بوده که در یک دسته بندی کلی سه عامل 1- محیطی 2- قانونی و اجرایی 3- درونی را می توان نام برد(محمدیان، 1391).
1- عوامل محیطی:
به مجموعه عواملی گفته می شود که در محیط پیرامونی و اطراف انسان وجود داشته و منجر به انجام تخلف توسط رانندگان می گردد. در واقع این عوامل بگونهای بر رفتار انسان ها اثر میگذارد که راننده را به سمت انجام تخلف سوق میدهد که برای ریشه یابی علل وقوع تخلفات، لزوما" باید این عوامل را به درستی شناخت و تلاش نمود بر اینگونه عوامل تأثیر گذار مدیریت نموده تا دچار رفتارهای ناهنجار ترافیکی در جامعه نشویم.
- شرایط آب و هوائی: گرمای بیش از حد هوا در روزهای تابستان می تواند موجب ناراحتی خاطر و از بین رفتن آرامش و آسایش و در نهایت بی حوصلگی و خشم رانندگان شود . از طرف دیگر سرمای هوا همراه با شرایط بدآب و هوایی نظیر برف و کولاک، می تواند زمینه ساز ایجاد انگیزه در راننده جهت انجام تخلفات ترافیکی را برای رسیدن سریعتر به مقصد، فراهم نماید و در حقیقت موجب کاهش آستانه تحمل رانندگان شود.
- وضعیت ترافیکی: تراکم بالای ترافیک همراه با راهبندان های طولانی مدت، بویژه در شرایط نامساعد جوی میتواند بستر لازم برای تأثیرگذاری در رفتار رانندگان را فراهم آورده و انسان در این شرایط و فشار روانی احیانا" از کوره به در رود و رفتاری خارج از عرف و عادت از خود بروز دهد که یکی از آنها می تواند، انجام تخلفات رانندگی باشد(محمدیان، 1391).
-طرح هندسی راه و کیفیت روسازی: این دو از عواملی هستند که رانندگی ها بویژه در رانندگیهای طولانیمدت، راننده را خسته نموده و موجب استرس یا بروز خشم در رانندگان می شوند که از جمله می توان به ناهموار بودن جادهها، وجود خرابی و دست اندازها، سرعت گیرهای ناگهانی و نیز پیچ های تند و خطرناک و غیره نام برد(زمبون و هاسلبرگ1 - Zambon Hasselberg
، 2008).
-وضعیت روشنایی: در برخی موارد انجام تخلف دارای پس زمینه خاص رفتاری نبوده، بلکه صرفا" به دلیل دید ناکافی از طرف راننده رخ میدهد، بطور مثال ممکن است به علت کمبود روشنایی در راهها برخی علائم راهنمایی و رانندگی توسط رانندگان بویژه در شرایط نامساعد جوی دیده نشده و تشخیص میزان فاصلهها به درستی انجام نگیرد و همین مسأله موجب بروز برخی تخلفات ترافیکی گردد(محمدیان، 1391).
-شرایط پیرامونی به لحاظ بصری: بطور مثال در این مورد می توان به تبلیغات اطراف مسیر حرکت، به لحاظ نوع تبلیغ، رنگ و طراحی آن اشاره کرد که می تواند به لحاظ روانی بر راننده اثر گذار بوده و باعث ایجاد هیجان در راننده گردد و افزایش رفتارهای احساسی می تواند منجر به ایجاد روحیه تهاجمی در رانندگان شود(زمبون و هاسلبرگ، 2008).
2- عوامل قانونی و اجرایی:
به مجموعه عواملی که مرتبط با قانون و نحوه اجرای آن و نیز بازتاب ها و تبعات اجرای قوانین بوده، اشاره می نماید که می تواند بر رفتار رانندگان و طرز تلقی آنان و نیز میزان تبعیت و یا گریز از قوانین و مقررات را فراهم نماید(محمدیان، 1391).
-برخورد با متخلف: این مسأله از دو جنبه متفاوت قابل بررسی است ، از یک طرف ممکن است برخورد با متخلفین از قوانین رانندگی بسیار ملایم و ناکافی باشد و در نتیجه رانندگان را به تکرار انجام تخلف سوق دهد! از طرف دیگر برخورد تحقیرآمیز و نامناسب با رانندگان متخلف موجب ایجاد روحیه قانون شکنی و مخالفت با قوانین راهنمایی و رانندگی گردد(محمدیان، 1391).
-نقص قوانین: در برخی کشورها، تغییر و تحول در قوانین و مقررات ممکن است، بسترهای لازم را در جامعه نداشته باشد و در حقیقت همراه و هماهنگ با رشد علم و فن آوری نباشد، در اینگونه موارد هم کم کم قانون به حاشیه رانده شده و اجرای آن دچار مشکل می شود(محمدیان، 1391).
-عدم اجرای کامل قوانین : قوانین و مقررات وضع شده در جامعه از نگاه طراحان اولیه و قانون گذاران باید مانند یک پازل کامل در جامعه پیاده شود تا تأثیر آن ایجاد گردد. اگر بخاطر دلایل گوناگون و یا نظارت ناکافی، بخشی از قطعات پازل قانون اجراء و بخشی از قطعات پیاده نشود آن شکل لازم محقق نمی شود و در نتیجه زمینه گریز از مقررات و قوانین توسط رانندگان شکل می گیرد(مشین و سن کی1– Machin & Sankey
، 2008).
-بازدارنده نبودن جریمه ها: برای بسیاری از افراد و در برخی از جوامع از لحاظ فرهنگی، جریمه یکی از مهم ترین ابزارهای مبارزه و برخورد با تخلفات رانندگی محسوب می گردد که استفاده از آن در کنترل بی نظمیهای ترافیکی مؤثر بوده و یا لااقل در یک برهه زمانی کوتاه مدت ضروری و تأثیرگذار می باشد تا بتواند آرام ، آرام به یک عادت و یا رفتار در جامعه تبدیل شود. اغلب رانندگان از جریمه شدن واهمه دارند و یا در مکانهایی که مأموران راهنمایی و رانندگی حضور دارند از ارتکاب کوچکترین تخلفی نیز خودداری می کنند. اما اگر میزان جریمه های رانندگی پائین باشد آن قدرت بازدارندگی و تغییر رفتار در رانندگان را ایجاد نمی نماید و موجب تجری بیشتر رانندگان متخلف می گردد(مشین و سن کی، 2008).
3- عوامل درونی انسان:
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فهرست مطالب:
رفتار پرخطر
2-3- انواع رفتارهای پرخطر
2-4- رفتار های پر خطر و نوجوانی
2-5- نظریه تغییر رفتار
2-6- گرایش به اعتیاد به عنوان رفتار پرخطر در نوجوانان
2-22-تحقیقات انجام شده در داخل
2-23- تحقیقات انجام شده در خارج
منابع فارسی:
منابع انگلیسی:
رفتار پرخطر
رفتارپرخطر. Risky Behaviors
،رفتاری است که فرد را در معرض عواقب بد یا ناخوشایند قرارمیدهد. همچنین عدم استفاده ازوسایل حفاظت فردی در حین کار که میتواند منجر به آسیبهای شغلی شود.رفتار ناایمن عملی است که خارج از حدود استاندارد وتعریف شده در سیستم قرار داشته و میتواند سطح ایمنی وسلامت سیستم را تحت تأثیرقرار دهد (مولن ،2004؛ به نقل از سوری و همکاران،1392).
امروزه،رفتارهای پر خطر به رفتارهایی گفته میشود که سلامت وبهزیستی نوجوانان،جوانان وسایرافرادجامعه رابه خطرمی اندازد(ماهر ، 2004).
رفتارهای پرخطر مهمترین عامل به خطرافتادن سلامت جامعه اند.امروزه شیوع رفتارهای پرخطربخصوص درنوجوانان وجوانان به یکی ازمهمترین وگسترده ترین دلنگرانی های جوامع بشری تبدیل شده وعلیرغم فعالیت های سه دهه گذشته رفتارهای مخاطره آمیزدرسطح جهان دارای رشد تصاعدی بوده است. علت رشد شایداین باشدکه هنوز جهان وکشورهای درحال توسعه بهای ننتیجه نرسیده اند که باید انرژی بی
پایان وجاه طلبی جوانان رادرک نمایند. وبه خلق فرصت های واقعی برای جوانان بپردازند (سوری و همکاران،1392).
برطبق آمارهای مرکزکنترل پیشگیری بیماری ها شیوع رفتارهایی که سلامتی رابه خطرمی اندازند درجامعه جوانان وسالمندان روبه افزایش است.مصرف سیگار،مصرف تنباکو،غذاهای پرچرپ ومصرف ک مفیبر،عد مفعالیت فیزیکی،مصرف الکل، رفتارهای پرخطرجنسی،سوءمصرف موادو..... رفتارپرخطرمحسوب میشوند. مصرف الکل دربین جوانان ازجمله رفتارپرخطری است که علاوه برایجاد دردسربرایفا علآن، هزینه های بسیارزیادی را نیز برجامعه تحمیلکرده وموجب مرگ میلیون ها جوان وتحمیل میلیاردها دلار هزینه برجوامع انسانی می شود. درکشورهای اروپایی وامریکایی نوشیدن الکل بطورهفتگی درپسران15 ساله بیشتر ازدختران است(بلوسک و روم.Bullock S Room R.
، 2004).
متاسفانه درجامعه ایران مصرف الکل باوجود حرام بودن درشرع ومحکومیت درفرهنگ،درحالی با رشد مواحهه است که متخصصین مغزواعصاب همنسبت به اثرات سوءالکل برسیستم عصبی ومحیطی هشدارجدید ادهاند(کریمی و نیکنامی، 1383
.(مطالعات مختلف درباره الگوی سیگار کشیدن دربین نوجوانان امریکایی واروپایی نشان می دهدکه11 تا57 درصد پسران 15 ساله و12 تا67 درصددختران15 ساله درطول هفته سیگارمیکشند.درایران حدود 13درصد دانش آموزان پایه های سوم راهنمایی تا سوم دبیرستان کشوردرمعرض خطرموادمخدرقراردارندوبراساسی پژوهشی که روی دانش اموزان این پایه ها درسراسرکشورتوسط دفترپیشگیری ازآسیب های اجتماعی وزارت آموزش وپرورش انجام شده،5 درصد دانش آموزان این پایه ها حداقل یکبارموادمخدرمصرف کرده اند 13درصد آن ها معرض خطرمصرف موادمخدرو35 درصد تجربه حداقل یکبارسیگارکشیدن رادارند 71/8 درصد آنها درمعرض خطر یا آستانه کشیدن سیگارهستند. 12 درصد دانش آموزان حداقل یکبار الکل نوشیده اند و 15/8درصدآنهانیزدرآستانه ارتکاب این رفتارپرخطرهستد گرایش روزافزون نوجوانان وجوانان ایرانی به
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق رنگ وشخصیت
فصل دوم
ادبیات (پیشینه) تحقیق
تاریخچه نظری (تعاریف و معانی، سابقه تاریخی، انواع، نظریات، عوامل مؤثر نتایج- پیامدها، راههای کنترل و درمان …)
پیشینه عملی تحقیق (خلاصه گزارش تحقیق های انجام شده در این زمینه در ایران و خارج از ایران و نقد و بررسی نتایج این تحقیق ها)
مبانی نظری وپیشینه تحقیق رنگ وشخصیت
فصل دوم
ادبیات (پیشینه) تحقیق
تاریخچه نظری (تعاریف و معانی، سابقه تاریخی، انواع، نظریات، عوامل مؤثر نتایج- پیامدها، راههای کنترل و درمان …)
پیشینه عملی تحقیق (خلاصه گزارش تحقیق های انجام شده در این زمینه در ایران و خارج از ایران و نقد و بررسی نتایج این تحقیق ها)
مقدمه
رنگ ها از زمان قدیم مورد توجه افراد بوده اند. مردم سعی می کردند که با استفاده از آنها به زندگی روزمره خود جلا بدهند، مثلاً از آن در ترکیب ساختمان استفاده مینمودند. با این حال کمتر کسی توجه به ذات رنگ و فلسفه وجودی آن و آثارش بر محیط اطراف داشته است. ولی باز هم افرادی بوده اند که در این زمینه پیش قدم شده و راه را برای ما هموار ساخته اند.
تا قرن 18 اطلاعات گسترده و قابل قبولی از رنگ ها وجود نداشته وبسیاری از مردم بر حسب عادت از آنها استفاده می کرده اند ولی این ویژگی بشر است که نسبت به محیط اطراف خود کنجکاو و سعی در گرداوری اطلاعات بکند. مخصوصاً از قرن 19به بعد که سیل اطلاعات به سوی مغز و زندگی بشر روانه گشته و آثار تخریبی آن، ایجاد سوالهایی دیگر و اکتشافاتی دیگر و در نتیجه باز هم گسترش دامنه علم میباشد.
اما خوب است که بدانیم که در 100سال اخیر،بیشترین اطلاعات در زمینه رنگ ها به دست آمده است:
نخست از ترکیب آنیلین وبعدها از طریق مشتقات ذغال و اکسیدهای متالیک، رنگ را به راحتی به دست آوردند. امروزه از رنگ ها در موارد مختلفی استفاده میشود. مثلاً در کار تجارت و یا فروشندگی، فروشنده باید بداند که که از چه رنگی برای بسته بندی استفاده کند ویا کدام دو رنگ را در کنار هم در دکوراسیون قرار دهد.او میداند که نباید از رنگ سبز برای بسته بندی شکر استفاده کند، زیرا همان طور که در فصول بعدی بیشتر توضیح خواهیم داد، رنگ سبز احساس و مزه گس را ایجاد می
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق روان درمانی تفکرات غیر منطقی و اضطراب
مقدمه
در این بخش زمینه ای بر روان درمانی و تئوری ها و تحقیقات انجام شده در رابطه با مسئله تحقیق (ارتباط تفکرات غیر منطقی با بروز حالات اضطراب) مورد بحث قرار میگیرد.
بشر در ابتدا امراض روانی را پدیده ای ماورا الطبیعه می دانست و از طریق جن گیری به درمان امراض می پرداخت. مثلا جمجمه را سوراخ می کرد و روح پلید را آزاد می کرد.
بقراط (460 تا 370 قبل از م) با تئوری های تازه خود اساس این علم را پایه ریزی کرد. او مرکز فعالیت های بشر را مغز می دانست و اختلال در آن را سبب بروز اعتراض روانی او حمام، رژیم غذایی، گرفتن خون و موسیقی را علاج بیماری های روانی می دانست.
تلاشی که از زمان بقراط شروع شده بود به وسیله آریتوس Aritus و سورانوس Soranus ادامه یافت اما با مرگ یکی دیگر از علمای آن زمان به نام گالن Gallen (110-130 ق.م) متوقف ماند.
دانشمندان و حکما حالات نوروتیک را از روزگاران باستان می شناخته اند ملای رومی در مثنوی قصه کنیزکی که دچار سودای عشق شده بود را می گوید که چگونه ناکامی و محرومیت حالاتی از بیماری روانی را در او ایجاد کرده بود. طبیب الهی با پرستش و پاسخ نخست از ممالک شهرها و
کوی و برزن نام می برد تا به دیار معشوق می رسد و سپس نام معشوق را جستجو می کند و با تدبیر حکیمانه کنیزک را درمان می کند.
بیانات دانشمندان اسلامی چون بوعلی سینا درباره ادراک، احساس، عواطف که برای تبین آنها از زیر بنای زیستی استفاده های دقیقی انجام شده و متاسفانه به دلیل عدم آگاهی دانش پژوهان مسلمان و یا شاید سهل انگاری آنان نادیده گرفته شده است میدان بزرگی از تحقیق را در این زمینه پیش رو قرار می دهد.
در قرن شانزدهم شخصی به نام وایوز Vives یک قرن قبل از هایز و سه قرن قبل از فروید درباره افکار و تاثیر عواطف بر آن بحث می کرد و این نوشته ها شباهت بسیاری با نوشته های فروید دارد. پاراسلوس Paraceluses و وایر Weyer نیز سعی بر جدائی روان شناسی طبی از الهیات کردند.
در قرن نوزدهم هر چند در زمینه آناتومی و فیزیولوژی اعصاب پیشرفت محسوسی روی داد هنوز توسعه روان شناسی در اختیار فلاسفه ای چون: بیکن (قرن 17) دکارت قرن 18 هابز، مالبوانش و اسپینوزا بود.
در1796 م. ویلیام توک Tuke بیمارستانی در انگلستان ترتیب داد و فیلیپ پینل pinel در قرن 18 ریاست بزرگترین روانی فرانسه را به عهده گرفت و فرایک Fricke در سال 1795 در آلمان گامهایی در همین زمینه برداشت بنجامین راش
Rash نیز در سال 1800 در آمریکا به اقدامات مشابهی دست زد.
ظهور مسمریزم Mesmerism در قرن نوزدهم و شناخت هیپنوتیزم در ایجاد پیسکوآنالیز و تئوری های جدید شخصیت تاثیر بسزایی داشت.
شارکو و برنهایم به منظور تحقیق و درمان از روش هیپنوتیزم کمک گرفتند. پیرژانه Janet نیز با تحقیق در زمینه «از هم گسیختگی شخصیت» به پیشرفت این زمینه کمک کرد.
روان درمانی از سه جریان تاریخی ریشه می گیرد:
روش جادوئی برخورد با مشکلات انسانی.
روش های تداوی مذهبی.
روش های علمی در روان درمانی، (احمد احمدی 1363).
با وجود انکه بشر از دیرباز به نقش سازنده و پر اهمیت روابط کلامی در تغییر طرز فکر، احساس و رفتار آدمیان واقف بوده و همیشه این شیوه را در ترغیب افراد به انجام اموری که مقبولیت اجتماعی داشته است به کار می داشته معهذا باید روان درمانی را به معنایی که امروز در روان شناسی بالینی مطرح است دانشی نوخاسته دانسن گرچه پینل در قرن 18 با سعی در شناخت هر چه بیشتر بیماران روحی و ایجاد روابط انسانی با آنان اصول روان درمانی را تا حدودی منظور داشت و با وجود انکه در همان قرن مسمر (Mosmer) پدیده رواین هیپنوتیزم را در درمان بعضی از ناراحتی ها به کار بست. معهذا باید اواخر قرن نوزدهم را سالهای آغاز کاربرد منظم تکنیک های روان شناسی در درمان بیماری های روانی بدانیم. شارکو (
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 67 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق روان شناسی نوجوانی
فصل دوم : ادبیات (پیشینه تحقیق)
تاریخچه ای از روان شناسی نوجوانی 10
تعاریف نوجوانی 12
دنیای تازه افکار نوجوانی 15
بزهکاری 22
تعریف بزهکاری 25
طبقه بندی بزه 26
دیدگاه کلاسیک 27
نظریه یادگیری اجتماعی 28
نظریه ناکامی یا فرصتهای نابرابر 28
تفاوت بزهکاری و مجرم 30
عوامل خانوادگی 32
عوامل موجود در مدرسه 39
عدالت برای نوجوانان 43
نظریه آنزیک در مورد تأثیر شخصیت در بزهکاری 45
جمع بندی و نتیجه گیری 47
مبانی نظری وپیشینه تحقیق روان شناسی نوجوانی
فصل دوم : ادبیات (پیشینه تحقیق)
تاریخچه ای از روان شناسی نوجوانی 10
تعاریف نوجوانی 12
دنیای تازه افکار نوجوانی 15
بزهکاری 22
تعریف بزهکاری 25
طبقه بندی بزه 26
دیدگاه کلاسیک 27
نظریه یادگیری اجتماعی 28
نظریه ناکامی یا فرصتهای نابرابر 28
تفاوت بزهکاری و مجرم 30
عوامل خانوادگی 32
عوامل موجود در مدرسه 39
عدالت برای نوجوانان 43
نظریه آنزیک در مورد تأثیر شخصیت در بزهکاری 45
جمع بندی و نتیجه گیری 47
پیشینه تحقیق 49
پژوهشهای معاصر 51
راه های پیشگیری 53
نظریه فلاسفه یونان 56
عزت نفس 62
ابعاد عزت نفس 64
مفهوم خود 65
ابعاد خویشتن 66
عوامل موثر بر سطح خودپنداری 66
فصل دوم
ادبیات (پیشینه ) تحقیق
تاریخچه نظری ( تعاریف ومعانی ، سابقه تاریخی ، انواع نظریات ، عوامل موثر ، نتایج و پیامدها راههای کنترل و درمان و ….)
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق روانشناسی بلوغ وبلوغ عاطفی
فصل دوم: پیشینة تحقیق
2-1- پیشینة تحقیق
2-2 پیشینة نظری 12
تاریخچه روانشناسی بلوغ 13
مفهوم بلوغ و تفاوت آن با نوجوانی 13
عوامل مؤثر در بلوغ 14
بلوغ از دیدگاه روانشناسان 14
عاطفه چیست 17
جایگاه عاطفه در مغز از نظر زیستی 18
مراحل تشکیل هویت در جوانان دانشگاهی 19
الگوی تحور روانی- اجتماعی 19
تکالیف تحولی هویهورست برای نوجوانان 21
رشد و تکامل هیجانی- عاطفی 22
رشد هیجانی و عاطفی در نوجوانان 23
نیازهای عاطفی فرد و اهمیت آنها 24
رشد و تکامل اجتماعی 25
ترک خانه پدری 26
تأثیر روانی وارد شدن به دانشگاه 26
تعادل عاطفی روانی نوجوان 27
مبانی نظری وپیشینه تحقیق روانشناسی بلوغ وبلوغ عاطفی
فصل دوم: پیشینة تحقیق
2-1- پیشینة تحقیق
2-2 پیشینة نظری 12
تاریخچه روانشناسی بلوغ 13
مفهوم بلوغ و تفاوت آن با نوجوانی 13
عوامل مؤثر در بلوغ 14
بلوغ از دیدگاه روانشناسان 14
عاطفه چیست 17
جایگاه عاطفه در مغز از نظر زیستی 18
مراحل تشکیل هویت در جوانان دانشگاهی 19
الگوی تحور روانی- اجتماعی 19
تکالیف تحولی هویهورست برای نوجوانان 21
رشد و تکامل هیجانی- عاطفی 22
رشد هیجانی و عاطفی در نوجوانان 23
نیازهای عاطفی فرد و اهمیت آنها 24
رشد و تکامل اجتماعی 25
ترک خانه پدری 26
تأثیر روانی وارد شدن به دانشگاه 26
تعادل عاطفی روانی نوجوان 27
خودمحوری نوجوانان 28
خود پنداره و انواع خود 29
الگوی اریک اریکسون درباره هویت 31
آسیب پذیری و انعطاف پذیری در فرد 32
عوامل حفاظتی انعطاف پذیری 33
انواع هویت 34
بحرانهای دوره نوجوانی 38
2-3- پیشینه عملی 39
-1- پیشینة تاریخ ما به دو دستة نظری و عملی تقسیم می شود.
2-2- «پیشینه نظری»
تعریف بلوغ عاطفی: زمانی می توانیم فردی را از لحاظ عاطفی بالغ بدانیم که فرد کلیه عواطف و احساسات خود را به درستی بشناسد و نحوه ابراز صحیح و کنترل آنها را بداند. افسردگی از جایی آغاز می شود که فرد عواطف خویش را به درستی نمی شناسد و بالطبع نحوه کنترل و ابراز آنها را نمی داند پس یا آنها را به شکل نادرست ابراز می کند و یا آنها را انکار و سرکوب می کند.
جهت پیشگیری و کاهش این دسته از افسردگی ها چنانچه ایجاد عدالت مطالعه در خانواده و جامعه بسیار مهم است که این کار یکی از وظایف اساسی آموزش و پرورش
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
روش تدریس، ویژگیهای تدریس، روشهای نوین یاددهی و یادگیری مورد بررسی قرار میگیرد و در ادامة آن مفهوم چندرسانهای، یادگیری الکترونیک، درسافزار و ویژگیهای آن تشریح میشود و همچنین چرایی آموزش ریاضی بررسی میشود.
2-2. تعریف واژهها:
2-2-1. روش تدریس: عبارت است از راه منظم، با قاعده و منطقی برای ارائه درس و در واقع برنامهای مدوّن و از پیش تعیین شده برای رسیدن به اهداف مورد نظر معلم که بر اساس آن هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت، محقق میگردد. اصطلاح تدریس، اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر میرسد، اکثر معلمان و مجریان برنامههای درسی با معنی و ماهیّت درست آن آشنایی دارند. برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس میتواند در نگرش آنان نسبت به دانشآموزان و نحوهی کار کردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد. برداشت چندگانه از مفهوم تدریس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش، آموزش، تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور میکنند و به جای هم به کار میبرند. این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و در هم تنیده داشته باشند، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند .(گانیه، 1985، 96)
در روش تدریس نیز آشنایی با واژههای زیر ضرورت دارد:
روش: تلاش برنامهریزی شده جهت دستیابی به مطلوب را روش گویند. بنابراین اگر تلاشی بدون برنامهریزی صورت گیرد، آن کار روشمند نخواهد بود. همچنین برنامهریزی بدون تلاش و کوشش جهت دستیابی به مطلوب نیز تحت مقولهی روشها قرار نمیگیرد.
تدریس: فعالیت دوجانبه یا کنش متقابل را بین فرادهنده و فراگیر با هدف یادگیری تدریس گویند. نکتهی اساسی این نوع فعالیت، دو جانبه بودن آن است که روانشناسی ارتباط، زمینه ساز این مسأله خواهد بود. گفته شده است، مجموعهی اعمال سنجیدهی منطقی و پیوسته که معلّم به منظور ارایه درس انجام میدهد، فرآیند تدریس نامیده میشود. (گانیه، 1987، 38 )
چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس وجود دارد که عبارتند از :
- وجود تعامل بین معلم و دانشآموزان
- فعالیت بر اساس اهداف معین و از پیش تعیین شده
- طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات
- ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری . »
2-2-2. روشهای نوین یادگیری و یاددهی: رویکرد یادگیریlearning approaches -
به چگونگی برخورد یادگیرندگان با مطالبی که می خواهند یاد بگیرند اشاره می کند.(سیف، 1388، ص 271) بر این اساس یادگیری و یاددهی نوین، آن است که باعث تغییر نگرش در یادگیرنده گردیده و انطباق مطالب با شیوههای استاندارد آموزشی است. در واقع روش های نوین یا "فعال" آن است که در آن مشارکت دانشآموز و معلم محرز باشد و به جای انتقال مطالب به دانش آموز، به افزایش توانایی یادگیرنده در فرآیند یادگیری عنایت داشته باشد. امروزه
شیوه های نوین و فعال تدریس، توجه مسئولان و دبیران را به خود جلب کرده است. در این شیوه فراگیر، علایق و توانمندیهای او در مرکز توجه قرار دارد و معلّم تلاش میکند تا توانایی فراگیران را در مهارتهای گوش دادن، گفتن، خواندن، نوشتن، استدلال، مقایسه، تطبیق، تجزیه و تحلیل، سازندگی و خلاقیت تقویت کند و با توجه به این موضوع محتوای درسی را در کلاس ارائه میدهد. اکبری شلدرهای، فریدون و دیگران: 1389 ، روشهای نوین یاددهی یادگیری و کاربرد آنها در آموزش، تهران: انتشارات فرتاب.
پارهای از این روشها در ادامه آورده شده است:
2-2-2-1. روش توضیحی: عبارت است از انتقال مستقیم داده به دانشآموزان با استفاده از مطالب چاپی (کتاب و جزوه) و یا بوسیلهی سخنرانی.
2-2-2-2. روشسخنرانی: در روش سخنرانی معلم کم و بیش بدون وقفه در کلاس صحبت میکند شاگردان به سخنان معلم گوش میدهند، یادداشت بر میدارند و سپس درباره سخنان معلم میاندیشند. ولی با او گفتگو نمیکنند هدف فقط ارائه داده از سوی معلم به دانشآموز است.
2-2-2-3. روش اکتشافی: فرآیندی است که در آن دانش آموز باید مسئله ی مورد نظر را مشخص کند راهحلهای ممکن را برای مسئله در نظر بگیرد. در این روش شاگردان با راهنمایی معلم یا بدون راهنمایی او به هدف مورد نظر نائل می آید. معلم فقط اصول را شرح می دهد اما درباره ی راه حل چیزی نمی گوید.
2-2-2-4. حل مسئله: فرآیندی است برای کشف توالی و ترتیب صحیح راههایی که به یک هدف یا یک راه حل منتهی میشود. عامل اصلی در روش کاربرد تجربهی قبلی فرد برای رسیدن به راه حل و پاسخی است که پیش از آن برای انسان شناخته شده نبوده است.
2-2-2-5. روش مباحثه: روش مباحثه یکی از کهنترین روشهایی است که در طول تاریخ تعلیم و تربیت به کار رفته است. روشهای جدید آن عبارتند از:
الف- بحث کنترل شده توسط معلم
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
روشهای نوین تدریس:
تعریف روش:
روش در مقابل واژهی لاتینی «متد» به کار میرود و واژهی متد در فرهنگ فارسی «معین» و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور» به: روش، شیوه، راه، طریقه، طرز، اسلوب معنی شده است. بهطورکلی «راه انجام دادن هر کاری» را روش گویند. روش تدریس نیز عبارت از راه منظم، باقاعده و منطقی برای ارائه درس است. روش تدریس، شیوه یا راهی است که مدرس را به هدف درس یعنی یادگیری و آموزش دادن مطالب به شاگردان میرساند (علوی 1384، 23).
2-14-تقسیمبندی روش تدریس:
روشهای تدریس به دودسته کلی تقسیم مسی شوند، روشهایی که درگذشته بسیار دور به کار میرفتهاند، روشهای تاریخی و روشهایی که متکی بر یافتههای روانشناسی و علوم تربیتی جدید میباشند، روشهای نوین نامیده میشوند (موسوی 1391، 179).
1 ـ روشهای تاریخی 2 ـ روشهای نوین
اصطلاح تدریس، اگرچه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر میرسد، اکثر معلمان و مجریان برنامههای درسی بامعنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند. برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس میتواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوهی کار کردن با آنها تأثیر مثبت یا منفی بر جای گذارد. برداشت چندگانه از مفهوم تدریس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از مهمترین آنها ضعف دانشپایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش، آموزش، تدریس و حرفهآموزی را یکی تصور میکنند و بهجای هم به کار میبرند. این مفاهیم اگرچه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و درهمتنیده داشته باشند، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود رادارند (صفوی 1370، 239).
پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی و اجتماعی یا بهطورکلی رشد همهجانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای موردپذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است» (سیف 1379، 28). براساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است، نظامی که کارکرد اساسیاش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای موردپذیرش جامعه را کسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند. حتی بسیاری از صاحبنظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکرشده برای پرورش قائلاند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفتهشده جامعه به افراد یکی از قدیمیترین دیدگاه پرورشی است، بهجای چنین کارکردی، نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینهی مردمسالاری در جامعه فراهم شود. میلر
1- Mylr
(1983) و گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد. فریر2- Freire
(1972) مطرح میکند که تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکرشده نشان میدهد که بههیچوجه نمیتوان مفهوم «پرورش» را با مفاهیمی چون آموزش، تدریس و یا حرفهآموزی یکی دانست. پرورش مفهومی کلی است که میتواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد. مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار و از پیش طراحیشده، که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیتهایی است که امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد. بنابراین آموزش وسیلهای است برای پرورش، نه خود پرورش. آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحیشده است؛ پس هدفهای آن دقیقتر و مشخصتر و زودرستر از هدفهای پرورشی است. آموزش ممکن است با حضور معلم و یا بدون حضور معلم از طریق فیلم، رادیو، تلویزیون و سایر رسانهها صورت گیرد.
مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که با حضور معلم در کلاس درس اتفاق میافتد اطلاق میشود. تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یک سلسله فعالیتهای منظم، هدفدار و از پیش تعیینشده را در برمیگیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی معلم است. به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که بهوسیلهی رسانهها و بدون حضور و تعامل معلم با دانشآموزان صورت میگیرد به هیچوجه تدریس گفته نمیشود؛ بنابراین آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد. بهعبارتدیگر میتوان گفت هر تدریسی آموزش است، ولی هر آموزشی ممکن است تدریس نباشد.
چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس وجود دارد که عبارتاند از: الف(وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان ب) فعالیت براساس اهداف معین و از پیش تعیینشده ج) طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات د) ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری. (شعبانی 1382، 9). تعریف تدریس: «تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، براساس طراحی منظم و هدفدار معلم، برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد. تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها، گرایشها، باورها، عادتها و شیوههای رفتار و بهطورکلی انواع تغییراتی را که میخواهیم در شاگردان ایجاد کنیم، دربر میگیرد» (میرزا محمدی 1383، 17).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
مبانی نظری تحقیق 12
2-1- تعاریف مفاهیم 13
2-1-1- برنامه ریزی 13
2-1-2- برنامه ریزی فضایی 13
2-1-3- برنامه ریزی فیزیکی 14
2-1-4- شهر 14
2-1-5- شهرنشینی 15
2-1-6- سیستم شهری 15
2-1-7- حریم شهر 16
2-1-8- محدوده شهر 16
2-1-1- محدوده خدماتی 16
2-1-9- محدوده استحفاظی 17
2-1-10- توسعه ی شهری 17
2-1-11- توسعه فیزیکی 18
2-2- عوامل موثر در توسعه فیزیکی شهرها 19
2-2-1- عوامل طبیعی و توسعه ی شهر 19
2-2-2- عوامل اقتصادی 19
2-2-3- عوامل اجتماعی 20
2-2-4- نگرش به شهر 21
2-2-5- سیاست ها و مدیریت های شهری 21
2-3- نظریه های توسعه فضایی – کالبدی شهر 22
2-3-1- دیدگاه کوین لینچ و گسترش فیزیکی شهر 22
2-3-2- دیدگاه ساختارگرایی 22
2
2-3-3- نظریه رفتار انسانی 23
2-3-4- نظریه اقتصادی 23
2-3-5- رشد پیوندی 24
2-3-6- نظریه تأثیر وسایط نقلیه و خطوط ارتباطی در توسعه شهرها 24
2-4- توسعه فیزیکی شهر در کشورهای توسعه یافته 25
2-5- توسعه فیزیکی شهر در کشورهای در حال توسعه 26
2-6- جمع بندی .............................................................................................................27
3
تعاریف مفاهیم
برنامه ریزی
برنامه ریزی عبارت از یک فرایند اگاهانه است که به منظور دستیابی به اهداف معین و مشخص، انجام یک سلسله اقدامات و فعالیتهای مرتبط به یکدیگر را در آینده پیش بینی می کند.( اشکوری، 1385: 33 ). برنامه ریزی عبارت از کوششی در جهت انتخاب بهتربن برنامه ها در جهت رسیدن به اهداف مشخص که ممکن است این کوششها و برنامه ها، تا مرحله نهایی هدف نیز پیش نرود، بلکه گام هایی در جهت رسیدن به آن باشد.( شیعه، 1386: 85 ). برنامه ریزی به مثابه فعالیتی عمومی است که در جهت رسیدن به هدف یا هدفهایی، اجزای آن با یکدیگر فعالیت منظم و هماهنگی را دنبال می کند. آنچه در این میان نباید فراموش شود، کار برنامه ریزی و چگونگی انجام آن است.( دلیر، 1386: 5 ).
برنامه ریزی فضایی
برنامه ریزی فضایی فرآیندی است برای بهره ور سازی و آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و تاسیسات اقتصادی و اجتماعی ایجاد شده توسط آن در فضای ( ملی و منطقه ای ) کشور و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین، به عبارت دیگر هدف برنامه ریزی فضایی توزیع بهینه و سازمان یابی انسان و فعالیت ها در سراسر سرزمین ملی می باشد.( اشکوری، 1385: 18). توسعه فضایی به پراکنش فیزیکی پدیده های طبیعی و انسان ساخت و فعالیتهای انسانی در سراسر سرزمین و همچنین، بر نحوه توزیع فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بر حسب کیفیت آنها، مثلا تفاوتهای موجود در بین واحدهای همسایگی ( واحد همسایگی ) از لحاظ دسترسی به امکانات، تاکید می ورزد. بنابراین، برنامه ریزی فضایی بر مبنای مقیاس و با تاکید بر قابلیتهای مختلف نظامهای فضایی، از جوامع محلی، مناطق تا سطح محلی را در بر می گیرد و می تواند شامل برنامه ریزی روستایی، شهری و منطقه ای، به نحوی توامان باشد. ( دانشنامه مدیریت شهری و روستایی، 140)
برنامه ریزی فیزیکی
برنامه ریزی ساختار فیزیکی یک ناحیه ،چگونگی کاربری زمین ،ارتباطات ،تسهیلات و مانند آن است و دارای مبدایی در تنظیم و کنترل توسعه شهری است که از توانایی سیستم بازار برای برخورد با این وضعیت ،پیشی می گیرد (سیف الدینی ،1381: 33). برنامه ریزی کاربری زمین، به چگونگی استفاده، توزیع و حفاظت اراضی، اطلاق می شود. (مهدیزاده، 1379: 1) این برنامه ریزی باید چارچوبی را برای طرح کاربری بهینة زمین به وجود آورد تا براساس این چارچوب از استفاده نامناسب زمین جلوگیری شود و اهداف اجتماعی- اقتصادی، محدودیت های فیزیکی و سیاست های زیست محیطی رعایت گردد. (رضویان،1381: 32)؛ و با مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار شهری، کاربری زمین به سمت دیدگاههای استفاده بهینه و پایدار
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی(XBRL)
2-3 دیباچه
سوءاستفاده های فراوانی که در آمریکا و سایر کشورها اتفاق افتاد، منجر شد تا تمرکزی بی سابقه و بینالمللی بر عملیات حسابداری و نیاز به شفافیت بیشتر در گزارشات مالی پدید آمد. عوامل متعددی به بحران در گزارشات مالی انجامید، مسلماً یکی از این عوامل ناکافی و نامناسب بودن ارائه اطلاعات در فرمت های کاغذی و یا الکترونیکی مشابه کاغذ (mimic)، که فاقد ویژگی های لازم برای انتقال کارآمد اطلاعات مالی پیچیده به سرمایه گذاران، قانونگذاران و سایر ذینفعان بوده، می باشد. (WWW.XBRL.ORG)
بازارهای تجاری و استفاده کنندگان اطلاعات تجاری به تمهیدات و شرایطی احتیاج دارند تا شفافیت مراحل گزارشگری را افزایش دهند، زیرا امروزه گزارشگری تجاری با انبوهی از مشکلات مانند ناکارایی، تجزیه و تحلیل مناسب، انتشار نامناسب اطلاعات تجاری در بین استفاده کنندگان اطلاعات تجاری (مانند بخش های مختلف سازمان، سهامداران و بانکها) روبرو است. بنابراین دستیابی به سامانه گزارشگری تجاری مناسب برای حل مسائل و ناکاراییها بسیار مهم است (بزرگ اصل ،1385 ، 83) موج تازه و پر سرعت فن آوری اطلاعات و ارتباطات همه عرصه ها را در بر می گیرد، حرفه حسابداری شاید بیش از دیگران در معرض برخورداری از امکانات محیط جدید باشد تلاش های کمتر از نیم دهه اخیر سبب شده تا فضای تازه و اثر بخشتری برای گزارشگری مالی فراهم شود. (عرب مازار یزدی ، 1384 ، 27)
استاندارد سازی نرم افزاری بسترهای مالی، خصوصاً بازار سرمایه موجب بالا بردن کیفیت بازار با امکان نظارت دقیق ،سریع و فراگیر بر بازار اولیه و ثانویه، تسهیل و فراگیر بر بازار اولیه و ثانویه، تسهیل پیاده سازی بورس الکترونیک و اطلاع رسانی سریع و عادلانه به سهامداران در راستای حمایت از حقوق سهامداران گردیده است. (باقریان ، 1386 ، 61-40)
زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) در تحقق اهداف پیش گفته نقش بسزایی دارد. استفادهی گسترده از زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL)، مزایای مهمی را برای سرمایه گذاران فراهم می
کند. استفاده از زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) برای گزارشگری مالی شرکتها بر دقت داده های مالی می افزاید، تحلیل آنها را آسان می کند و از آنجایی که تأثیر بسزایی بر ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری می گذارد در این گفتار ازفصل دوم به بررسی این زبان جدید گزارشگری مالی پرداخته می شود.
2-3-1 تاریخچه زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL)
تاریخچه زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) به سال 1998 باز می گردد. در آوریل 1998 چارلز ها فمن - Charles Hoffman
، حسابدار رسمی مؤسسه نایت ویل اند گریگوری - Knightvale and Garegory
در شهر تاکومای ایالت واشنگتن، XML را برای گزارشگری الکترونیکی اطلاعات مالی مورد بررسی قرار دارد، هافمن شروع به ایجاد نمونه های صورتهای مالی و برنامه های حسابرسی با استفاده از XML کرد. در جولای سال 1998، هافمن رئیس کار گروه فن آوری برتر AICPA را در جریان امکانات بالقوه XML را به AICPA ارائه کرد و AICPA را متقاعد به اهمیت این زبان جدید گزارشگری مالی نمود. AICPA خواستار یک طرح تجاری - Business Plan
برای گزارشات مالی مبتنی بر XML شد. این پروژه XFRML - eXtensible Financial Reporting Markup Language
نام داشت .این طرح تجاری در ژوئن 1999 آماده شد و در جولای همان سال اعضای هیئت مدیره AICPA با اعطای بودجه برای پیشبرد این طرح موافقت نمودند در آگوست 1999، 12 شرکت به کمیته پشتیبانی این طرح پیوستند. اولین جلسه کمیته پشتیبانی XFRML در اکتبر 1999 صورت گرفت و در آوریل 2000 نام این کمیته از XFRML به XBRL تغییر یافت. (WWW.XBRL.ORG)
در سال 2000 انجمن حسابداران آمریکا پیشنهاد کرد کمیته ای برای نظارت بر بکارگیری استاندارد گزارشگری در شرکتها تشکیل گردد. ویرایش زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) در سال 2000 اتفاق افتاد و اطلاعات برخی از شرکتها بصورت نمونه بر اساس آن تهیه شد تا قابلیت های آن مشخص شود از دسامبر سال 2001 که زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) بصورت یک راهکار تازه
پیشنهادی مطرح شد. عملاً در امر گزارشگری مالی شرکتها مورد استفاده قرار گرفته است. شرکتهایی که داوطلب استفاده از این زبان بوده اند. گزارشهای مالی خود را در این قالب در سایت ادگار - EDGAR
در معرض استفاده قرار داده اند. برخی از این اطلاعات بصورت رایگان و مابقی با پرداخت مبالغ ناچیزی در اختیار استفاده کنندگان ذینفع و علاقمند به دریافت اطلاعات مالی شرکتها قرار می گیرد. پس از این پذیرش اولیه زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL)، تلاش زیادی برای ایجاد و رده بندی های عمومیتری از اطلاعات مالی برای استفاده در محیط این زبان انجام شد. نخستین متن پیشنهادی برای استاندارد بین المللی حسابداری، پس از ماهها تلاش سخت اعضا، در آوریل 2002 انتشار یافت. (باقریان، 1386 ، 61-40)
استفاده از زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) برای گزارشگری قانونی بانکها موفقیت بزرگی را به همراه داشته است. در گزارشی درباره مزایای زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) که از سوی شورای آزمون موسسات مالی فدرال (FFIEC) ارائه شده است، گفته شده که در راهحل های مبتنی بر زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) در خور توجهی از جمله افزایش 66 تا 95 درصدی در شفافیت دادهها، افزایش 70 تا 100 درصدی در دقت دادهها، کاهش زمان از هفته به ساعت در بهنگام بودن و افزایش 15 درصدی در بهرهوری تحلیل گران را باعث شده است. (http://WWW.hesabras.org/newsdetail-fa-429.html)
بیش از 800 شرکت در چین گزارشهای مربوط به نیمه دوم سال 2005 خود را با استفاده از سرفصل حسابهای زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) که توسط بورس اوراق بهادار شانگهای طراحی و ایجاد شده است، تنظیم کرده اند. زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) بین المللی ضمن به رسمیت شناختن سرفصل حسابهای مورد استفاده برای گزارشگری شرکتها در چین، تأیید می کند که این طبقه بندی بر پایه استانداردهای زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) بوده و زمینه ساز پیشرفت سریع چین در استفاده از زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) می باشد. (http://WWW.hesabras.org/newsdetail-fa-662.html)
امارات متحده عربی حوزه حقوقی موقتی را برای زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (XBRL) تحت سرپرستی بورس اوراق بهادار ابوظبی (ADSM) ایجاد کرده است .این نخستین حوزه حقوقی زبان توسعه پذیر گزارشگری مالی (
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سازگاری
در لغت نامه دهخدا، سازگاری؛ موافقّت در کار، حسن سلوک و در مقابل ناسازگاری؛بدسلوکی، بدرفتاری و سازگاری نکردن معنی شده است. وقتی می گوییم فردی سازگار است که پاسخ هایی که او را به تعامل با محیطش قادر می کند،آموخته باشد و به طریقی قابل قبول با اعضای جامعه خود رفتار کند تا نیازهایی در او ارضا شود. روان شناسان همچنین سازگاری فرد را در برابر محیط مورد توجّه قرار داده اند و خصوصیّاتی از شخصیت را بهنجار normal
می دانندکه موجب سازگاری فرد با محیط خود می گردد، یعنی با دیگران در صلح وصفا زندگی کند و جایگاهی در جامعه برای خود به دست آورد.بعضی دیگر از روان شناسان معتقدند که اگر لغت سازگاری در معنای همنوایی با اعمال و اندیشه های دیگران اعمال شود، دیگر نمی توان توصیفی از شخصیّت سالم به عمل آورد،آن ها بیشتر بر ویژگی های مثبتی مانند فردیت،آفرینندگی و شکوفایی استعدادهای بالقوه تأکید دارند.سازگاری را می توان، ثبات عاطفی و جسارت در روابط اجتماعی ونیز علاقه به تحصیل در فرد دانست که به صورت عاطفی، اجتماعی و آموزشی دیده می شود.به هرحال سازگاری یعنی تطبیق یا وفق دادن شخص نسبت به محیط، مثلاً وقتی می گوییم یک فرد نسبت به محیط سازگار است،یعنی در گروهی که به آن متعلق است سازگارشده است. ورشل و گوتالز Worchel and Goethals
(1989)ضمن اعتقاد به پیچیده و سخت بودن ارائه تعریفی مورد توافق ازسازگاری درجایی، به طور کلی چنین می نویسند:سازگاری عبارت است از وظیفه روزمره ما درکنارآمدن با خود، محیط خویش و کسانی که با آنان در ارتباط هستیم. در ادامه این فرایند را مشتمل می دانند بر:
1)یادگیری و درک کردن پیرامون خود و محیط اجتماعی و مادی خویش.
2)به کارگیری اطلاعات برای تنظیم اهداف واقعی.
3)استفاده از توانایی هایی جهت کنترل محیط و سرنوشت خود، تا آنجایی که بتوانیم به اهدافمان نایل آئییم.
4)حساسیت داشتن نسبت به نیازها و دغدغه های سایرین، به گونه ایی که نقش مثبتی در زندگی داشته باشیم.
مفهوم سازگاری از زیست شناسی به حیطه روان شناسی وارد شده است.این مفهوم از اصطلاح زیست شناختی سازش، الگوگیری شده است.سازش به مجموعه کوشش هایی اطلاق می شود که یک نوع خاص از موجودات زنده، برای سازگار شدن یا ایجاد تغییر در محیط خود اعمال کنند. اما، انطباق یا سازگاری فرایند پویا است که در طی این فرایند ارگانیزم سعی می کند تا بین آنچه که انجام می دهد یا می خواهد انجام دهد و همچنین با آنچه که محیط و جامعه طلب می کند، توازن برقرار کند(وی تن، 2003).در معنا و تعبیر دیگر، سازگاری فرایندی است که در طی آن رفتارها، افکار و احساس های خودمان و دیگران را می فهمیم وآن ها را تغییر می دهیم و در پرتوآن به حدی از تحول می رسیم که بروز راهبردهای مواجه ای لازم ومفید برای مقابله با نیازها و چالش های روزانه امکان پذیر می گردد. اکثررفتارها، افکارو احساس های ما می توان به محوری متشکل از جنبه های شخصیتی، اجتماعی و زیست شناختی مربوط دانست.یعنی بخشی از آن به ویژگی های شخصیّتی یا دیگرخصوصیات روان شناختی، بخش دیگربه نیرو ها و فشارهای اجتماعی و بخش سوم، به بنیادهای زیست شناختی اختصاص دارد و تعیین کننده اساسی رفتارها، افکار و احساسات در یک موقعیت خاص، یکی از سه عامل مذکور خواهد بود؛ اگرچه ممکن است در بعضی موقعیّت ها یا موارد نیز دو عامل همراه هم یا هر سه عامل به طور مشترک در تعامل با همدیگر، رفتارها، افکار و احساسات را به وجود بیاورند و سازگاری فرد را تأمین کنند(آلن،1990).
سرعت زیاد در تغییرات جامعه و بروزتحولات تکنولوژیک، نیازها و خواست های جدید را به و جود می آورد؛نیازهای ایجاد شده، مجموعه ای از فشارهای روانی را بر فرد تحمیل می کند و سازگاری او را بر هم می زند.با وجود این، سازگاری ایجاد شده در یک موقعیّت، به معنی سازگاری درموقعیت های دیگر نیست.به عبارت دیگرسازگاری موجود زنده دائم در حال تغییراست.
درمفهوم وسیع و گسترده، سازش به بقای نوع اشاره دارد ولی سازگاری به تسلط فرد بر محیط و احساس کنار آمدن بر خودش مربوط می شود.بنابراین علاوه برعوامل زیستی، روش زندگی واحساس در مورد روش زندگی نیز از عوامل سازگاری انسان ها تلّقی می شود و به همین علّت است که سازگاری فرایندی پویا و فعال خوانده می شود.انسان موجود پیچیده ای است که نیازهای فراوانی دارد و برای رفع این نیازها یا سازگاری با آن ها زمان و انرژی زیادی را صرف می کند. در یک روزچند بار،گرسنه می شود که در پاسخ به گرسنگی،غذا میل می کند.تا بین تقاضاهای بدنی و انرژی بدنی از یک سو و انرژی غذایی در دسترس از سوی دیگر، تعادل برقرار کند.زندگی هرفرد شامل یک سری ازهمین توالی ها است که دائم نیازهایی به وجود می آیند و سپس ارضاء می شوند.طرح مذکوریک طرح آشنا و معمول در سازگاری زیستی ملحوظ می شود که در زندگی همه موجودات زنده بروز می نماید (موسوی،1377).
درتفسیروتبیین مفهوم سازگاری بعضی از نظریه پردازان، فرایند سازگاری را در قالب یادگیری مطرح کرده اند.داشیل Dashiell.E
در تحلیل فرایند سازگاری نموداری را نمایش می دهد:
6
5 2 3 1
4
در این نمودارفرایند سازگاری در چند مرحله توصیف شده است.برای یک انسان یا به طور کلی جاندار،فعالیّت جاری(1) به یک مانع برخورد می کند(2) و مسئله خاصی پدید می آید، موجود زنده یا پویا فعالیّت، رفتارهای گوناگونی از خود نشان می دهد(3) و مسئله را حل می کند و سازگاری موجود ادامه می یابد(5) یا سازگاری جدید بروز می نماید. چنانچه یک مانع به طور پیاپی وجود داشته باشد، جانداردرمدت زمانی کمتر پاسخ رضایت بخش می
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
13
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سازگاری وتحلیل رفتار متقابل
فصل دوم
ادبیات و پیشینة تحقیق
مقدمه............………………………………………………………………………..
بخش اول: سازگاری و مبانی نظری آن……………………………….………...............
تعریف سازگاری ..........................................................................................................................................
عوامل موثربرسازگاری .................................................................................................................................
انواع سازگاری ..............................................................................................................................................
روشها یا اشکال سازگاری ..........................................................................................................................
ملاکهای سازگاری مطلوب ........................................................................................................................
ویژگیهای افراد سازگار ...................................................................................................................
بخش دوم: تحلیل رفتار متقابل .......................……………………….………………
نظریه تحلیل رفتار متقابل ..........................................................................................................................
مبانی نظری تحلیل رفتار متقابل................................................................................................................
الگوی حالات نفسانی ...................................................................................................................................
موقعیتهای روانی و طرحهای زندگی .....................................................................................................
آسیب شناسی روانی ...................................................................................................................................
الف : آسیب شناسی ساختی .........................................................................................................
ب: آسیب شناسی کارکردی ...........................................................................................................
هدف درمان در تحلیل رفتار متقابل ........................................................................................................
فرآیند گروهی در رویکرد تحلیل رفتار متقابل ..........................................................................................
مشاوره و درمان ..............................................................................................................................................
الف : تحلیل درمان ساختار...............................................................................................................
ب: تحلیل درمان تبادلها ..................................................................................................................
ارزشهای مشاوره گروهی .............................................................................................................................
جمع بندی مطالب .......................................................................................................................................
بخش سوم: مروری برپیشینه تحقیق .........................……….…………………................
مطالعات صورت گرفته در داخل کشور ....................................................................................................
مطالعات صورت گرفته در خارج از کشور ...................................................................................................
تحلیل و نتیجه گیری سازگاری از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل ...................................................
15
مقدمه
در این فصل ابتدا مواضع نظریه پردازان در رابطه با موضوع مورد پژوهش (مشاورةگروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل و سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی) مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و سپس تحقیقات عملی انجام شده در ارتباط با موضوعات مورد نظر، بیان میگردد.
الف) زمینه نظری پژوهش
سازگاری
1- تعریف سازگاری
واژه سازگاری در لغتنامه دهخدا به معنای موفقیت در کار، حسن سلوک و .. به کار رفته است. مفهوم سازگاری از واژة انطباق در زیستشناسی گرفته شده است که یکی از پایههای نظریه تکامل داروین . Darwin
(1895) است و به ساختارهای بیولوژیکی و فرایندهایی که زنده ماندن انواع موجودات را تسهیل میکند، اشاره دارد. (به نقل از لازاروس- Lazarus
، 1974).
بنابه تعریف، سازگاری یک ساختار فیزیولوژیکی یا کالبد شناختی، یک فرایند زیستشناختی، یا یک الگوی رفتاری است که در طول تاریخ به بقا و تولید مثل کمک کرده است (ویلسون . Willson
، 1975) سازگاری از راه انتخاب طبیعی به وجود میآید و باید قابل انتقال از راه توارث باشد (هرگنهان و السون . Hergenhahn and ulson
، ترجمه سیف، 1383).
سازگاری در قاموس روانشناسی عبارت است از رابطهای که هر ارگانیسم با توجه به شرایط پیرامون محیطش، با محیط برقرار میکند. این اصطلاح معمولاً به سازگاری روانشناختی یا اجتماعی اشاره دارد و با اشاره به معنای ضمنی مثبت آن وقتی به کار گرفته میشود که فرد در یک فرایند مستمر و پرمایه برای ابراز استعدادهای خود و واکنش نسبت به محیط و در عین حال در جهت تغییر آن به گونهای مؤثر و سالم، درگیر است (ربر
15
. Raber
، 1995، به نقل از فرقدانی، 1383).
مک دانلد(1985) میگوید: «وقتی می گوئیم فردی سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر میکند، آموخته باشد و به طریق قابل قبول اعضای جامعه خود رفتار کند تا نیازهای او ارضا شوند. یک فرد در یک موقعیت اجتماعی خاص میتواند خود را به راههای گوناگون با آن موقعیت تطبیق دهد یا سازگار کند»( فنونی، 1380).
سازگاری فرایندی است در حال رشد شامل توازن بین آنچه افراد میخواهند و آنچه جامعهشان میپذیرد. یا به عبارت دیگر سازگاری یک فرایند دو سویه است. از یک طرف فرد به صورت مؤثر با اجتماع تماس برقرار میکند و از طرف دیگر اجتماع نیز ابزارهایی را تدارک میبیند که فرد از طریق آنها تواناییهای بالقوه خویش را واقعیت میبخشد (نیوکا و کپل . Niuka and Kappel
، 1991، به نقل از فرقدانی، 1383).
سازگاری به فرایندهای روانشناسی که مردم را با تغییرات روزمره هماهنگ میکند، اشاره دارد و آنها را مورد بررسی قرار میدهد (وایتن و لیویید، 1997 به نقل از شهسواری، 1382). سینهاوسینگ در سال 1993 از سازگاری تعریفی ارائه کردهاند: سازگاری عبارت است از ثبات عاطفی و جسارت در روابط اجتماعی و نیز علاقه به تحصیل و مدرسه در فرد، که به صورت سازگاری عاطفی، سازگاری اجتماعی و سازگاری آموزشی دیده میشود (سینهاوسینگ، 1993، ترجمه کرمی ، 1377).
2- عوامل مؤثر بر سازگاری
سه کانون اصلی سازگاری، خانواده، مدرسه، و دوستان است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سبک های مقابله با استرس .coping style
:
بطور کلی تنش یا فشار روانی یکی از فعال ترین حوزه های پژوهشی(40000 تحقیق درهمین دهه) در سال های اخیر بوده است و قرن اخیر را عصر فشار روانی نامیده اند(کارلیل و وودز.Carlyle& Woods
،2002).
درچهل سال گذشته تا کنون نتایج پژوهش های مختلف نشان داده اند که فشارهای روانی مربوط به کار فقط علت بیماری و غیبت نیستند، بلکه بر جابه جایی کارکنان و کاهش کارآمدی و عملکرد آن ها در سازمان نیز موثرند(کلارکسون، هودکینسون .Clarkson & Hoodgkinson
،2007). برای مقابله با این مسئله چندین سال است که روش های مدیریت استرس به منظور آموزش افراد جهت چگونگی پیشگیری، کاهش و همچنین مقابله و سازگاری با فشار روانی تدوین گشته است. مدیریت استرس در کار، فرایند پیوسته ی نظارت، تشخیص و پیشگیر از محرک های تنش زای مفرط است که اثرات مضری بر بازدهی کارکنان و مدیران دارند. این محرک های تنش زا بیشتر تابع محیط و ادراک فرد از محیط هستند(رایتنو و کلاینر .Raitano & Kleiner
، 2004).
2-12-1-تعریف سبک های مقابله با استرس :
سبک های مقابله ای به تلاش های شخص برای کنترل موقعیت استرس زا گفته می شود(اوره .Avero
و همکاران، 2003).
سبک های مقابله ای مجموعه ای از تلاش های شناختی و رفتاری فرد است که در جهت تغییر و تفسیر و اصلاح یک وضعیت تنش زا به کار می رود و منجر به کاهش رنج ناشی از آن می شود(کارور .Carver
و همکاران،1993).
سبک های مفابله ای تلاش مستمر به منظور سازگارشدن افراد با وضعیت نامتعادل است. در صورت استفاده از سبک های مقابله موثر، هیجانات تعدیل شده و استرس برطرف می گردد(زوپیریا گورستید .Zopiria Gorostidi
و همکاران، 2007).
راهبردهای مقابله مجموعه ای از پاسخ های رفتاری و شناختی است که هدفشان به حداقل رساندن فشارهای موقعیت استرس زاست(لازاروس وفولکمن، 1984،به نقل از کولینز، 2008).
سبک های مقابله با استرس به راهبردهای شناختی و رفتاری که افراد برای جلوگیری، مدیریت و کاهش استرس به کار می برد گفته می شود(اندلر و پارکر،1990).
فرایند مقابله عمدتا از فعالیت ها و اقدامات شناختی و رفتاری فرد برای مدیریت استرس تشکیل می شود. محققان، مقابله را تعادل تلاش هوشیاری برای مواجهه با مطالبات استرس زا می دانند. در این مقابله پاسخ های رفتاری آموخته شده، از طریق محدود سازی اهمیت موقعیت خطرناک یا ناخوشایند (مطالبات استرس زا)، استرس را کاهش می دهد. گرچه راهبردهای مقابله ، فعالیت های بسیاری را شامل می شوند، اکثر آنها مبین تلاش برای بهبود یک موقعیت دشوار مثل طراحی نقشه و اقدام عملی(مقابله مسئله مدار)، یا برای تنظیم درماندگی هیجانی مثل جستجوی دیگران برای حمایت عاطفی یا کاهش شدت دشواری موقعیت از نظر شناختی(مقابله هیجان مدار) هستند(راجرز .Rogers
و همکاران، 2006).
2-12-2-رویکردهای اولیه به فرآیند مقابله
این رویکردها سه سبک اصلی را متمایز می کنند که عبارتند از :
سبک مقابله مسئله مدار که وجه مشخص آن عملکرد مستقیم برای کاهش فشار ها یا افزایش مهارتهای مدیریت استرس است.
سبک مقابله ای اجتناب مدار که ویژگی اصلی آن اجتناب از مواجهه با عامل استرس زاست.
سبک مقابله هیجان مدار که وجه مشخصه ی آن را راهبردهای شناختی ای است که حل یا حذف عامل استرس زا را با دادن نام و معنی جدید به تاخیر می اندازد(بیلینگر و موس .Billings & Moos
، 1981؛ زیدنر و اندلر.Zeidner & Endler
، 1996).
2-12-3-رویکردهای جدید به فرآیند مقابله
طبقه بندی های جدیدتر چهارسبک مقابله شامل منطقی، گسسته، هیجانی و اجتنابی را توصیف کرده اند. مقابله منطقی به عنوان راهکارهای مسئله مدارو مقابله ی گسسته به عنوان رویکردی که بر اساس آن فرد از نظر شناختی از مشکل فاصله می گیرد تا از این طریق با آن مواجهه شود و تاثیر بالقوه ی هیجان را کاهش دهد تعریف می شود. مقابله منطقی و گسسته، بطور کلی سبک های کارآمد و مقابله هیجانی و اجتنابی غالبا سبک های ناکارآمد محسوب می شوند(روجر، جرویس و نجاریان .Roger Jarvis & Najarian
، 1993).
لازارروس و فولکمن استرس را به عنوان یک رابطه پویا و دوطرفه بین شخص و محیط تعریف می کنند. آنها سبک های مقابله با استرس را به دودسته کلی مسئله محور و هیجان محور تقسیم می کنند و مطرح می کنند که افراد از هر دو نوع سبک مقابله در مواجهه با موقعیت ها استفاده می کنند . مقابله ای که فشارهای هیجانی را تشکیل می دهد به عنوان هیجان محور و مقابله ای که در آن فرد تلاش می کند تا عوامل به وجود آورنده این فشارهای هیجانی را تغییر دهد به عنوان مقابله مسئله محور تعریف می شود(لازارروس و فولکمن، 1984، به نقل از کولینز.Collins
، 2008).
بطور کلی مطالعات نشان می دهند که استفاده از سبک های هیجان محور در مقابله با موقعیت های استرس زا با سطح بالایی از فشار روانی در موقعیت ها همراه است ، در حالیکه استفاده از روش های مسئله محور با سطح پایینی از استرس و فشار روانی در موقعیت ها همراه می باشند(فلتون و رونسون
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سبک های عشق ورزی
2-3- عشق:
ملا صدرا از عشق حقیقی در مقابل عشق مجازی سخن می گوید . عین القضات از عشق کبیر (عشق خدا به انسان ) ، عشق صغیر (عشق انسان به خدا) و عشق میانه (عشق انسان به انسان ) سخن به میان آورده و می گوید همین عشق میانه است که بوعلی سینا آنرا عشق ظرفا به خوبرویان می نامد و سهروردی آنرا در عشق یعقوب و زلیخا به یوسف می بیند و مولانا آنرا در عشق به شمس تبریزی تجربه می کند . گروهی این عشق را مذموم دانسته اند و گروهی نیز از درک آن عاجز مانده اند . برخی آنرا نوعی بیماری درونی و نفسانی خوانده اند و برخی هم آنرا جنون الهی به شمار آورده اند و اما بسیاری نیز آنرا ستوده اند و از فضایل نفسانی خوانده اند تا جایی که عین القضات ، عشق میانه را برای رسیدن به عشق خدا ضروری می دانست.ابو علی سینا در کتاب قانون ، مرض عشق را این گونه توصیف کرده است : " عشق مرضی است وسوسه انگیز و به مالیخولیا شباهت دارد . سبب این بیماری آنست که انسان فکر خود را به کلی به شکل و تصویرهایی مبذول می دارد و در خیالات خود غرق می شود و شاید آرزوی آن نیز در پدید آمدن بیماری کمک کند و ممکن است آرزوی کمک نکند ولی این تمرکز فکر متمادی سبب بیماری می شود( صنعتی، 1374 ). درمتون دینی اسلامی عشق در مرتبه ای بسیار عالی تر توصیف شده است و بعنوان عالی ترین تجلی عالم هستی ، قلب انسان را به سوی کمال و زیبایی سوق می دهد ، خدا انسان را به گونه ای آفریده است که وقتی به سوی نور وجود مطلق متمایل می شود با تمام وجود به سمت آن کشیده می شود به این ترتیب عشق کشش قلب انسان است به سوی خدا. این تعبیر در قرآن کریم و در متون اسلامی با عباراتی مانند حب نشان داده شده است . حب یا عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست ولی در پاسخ به این که چرا عشق که اصالتا می باید متوجه خدا باشد ، به انسان ها تعلق پیدا می کند باید گفت که عشق در مراتب پایین تر انسانی به سمت نشانه هایی از جمال و کمال الهی که در انسان ها بعنوان خلیفه ی او به ودیعه گذاشته شده است ، متوجه می شود . در واقع عشق یک انسان به انسان دیگر اگر خالی از هوا و هوس باشد نشانه ای از عشق به کمال مطلق است . (علی اصغر احمدی ، 1381). فلاسفه ی غرب هم تعاریف خاصی از عشق ارائه داده اند : افلاطون سه نوع عشق معرفی می کند ؛ عشق هوسباز ، عشق خودمدارانه و عشق والایش یافته
. ارسطو عشق را کوری حس از دریافت کاستی های معشوق می داند و پلوتارک آنرا جنون معرفی می کند . به نظر لئو بوسکالیا ، عشق موهبت عظیم و شگفت انگیزی است که به وجود آورنده شادی و خوشی و خوشحالی است . عشق همواره به صورت هدیه ای است که در روز اول زندگی به انسان ارزانی می شود و آدمیان باید به خود جرات دهند که جعبه ی هدیه را باز کنند و کاغذ هدیه را پاره کنند و آنگاه اعجاز عشق را دریابند . (بوسکالیا ، 1370). میلان کوندرا (1987) از سرگشتگی عشق گفته و می گوید حیران بودن فارغ از ارزش داوری به مراتب بالای عشق تعلق دارد ، حرکتی که در آن زنگارهای فردیت شسته می شود . لئون هربرئوس عشق را احساسی اختیاری و آرزوی رسیدن به هر آنچه نیکوست می داند . هری هارلو (1958) در مقاله ای تحت عنوان ماهیت عشق چنین می نگارد که عشق حالتی فوق العاده ، ژرف ، حساس و نیروبخش است و روان شناسان در این زمینه در رسالت خود کوتاهی نموده اند زیرا اندک چیزی را که در مورد عشق می دانیم فراتر از مشاهده ساده ای نیست و اندک چیزی که در مورد آن نگاشته ایم توسط شاعران و رمان نویسان بهتر نگارش شده است . ( صدقی ، 1383). از سویی روان شناسان عشق را یک هیجان اساسی و مثبت معرفی می کنند. اما در مورد مفهوم عشق و انواع آن اتفاق نظر وجود ندارد . آنها همواره بین دوستی و عشق تفاوت قائل می شوند . عشق تا سن بلوغ شروع نمی شود و با رگه های زیستی و جنبه های فطری و به خصوص بلوغ جسمی همراه است در حالیکه دوستی با تکامل عاطفی انسان ها و رشد اجتماعی نوع بشر همراه است و چندان با غریزه ی جنسی مرتبط نیست . روان شناسان فرهنگی از جمله افرادی هستند که به مفهوم سازی عشق توجه نموده اند. برخی تفاوت های فرهنگی نیز در مورد مفهوم عشق وجود دارد و حتی معنای عشق از یک دوره تاریخی به دوره ی دیگر نیز متفاوت است . در حالت عشق وحدت و همسازی شخصیت آدمی و فردیت او محفوظ می شود . عشق نیروی فعال بشری است نیرویی است که موانع بین انسان ها را می شکند و آدمیان را با یکدیگر پیوند می دهد . عشق انسان را بر احساس انزوا و جدایی چیره می سازد با وجود این به او امکان می دهد خودش باشد و همسازی شخصیت خود را حفظ کند . در عشق تضاد جالبی روی می دهد ؛ عاشق و معشوق یکی می شوند و در عین حال از هم جدا می مانند. حسادت ، رشک ، بلند پروازی و هر نوع حرصی جزء شهوات به حساب می آیند ، عشق یک عمل است . عمل بکار انداختن نیروهای انسانی است که تنها در شرایطی که شخص کاملا آزاد باشد
، نه تحت زور و اجبار، آنها را به کارمی اندازد، عشق فعال بودن است نه فعل پذیری ؛ پایداری است نه اسارت ، نثار کردن است نه گرفتن . مردمی که جهت گیری اصلی آنان بارور نیست احساس می کنند که نثار کردن فقر می آورد و بدین ترتیب اکثر این نوع افراد از نثار کردن می پرهیزند و برای کسی که دارای منش بارآور و سازنده است نثار کردن برترین مظهر قدرت آدمی است . در حین نثار کردن است که قدرت خود ، ثروت خود و توانایی خود تجربه می شود. تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی که بدین وسیله به حد اعلای خود می رسد فرد را غرق در شادی می کند .فرد خود را لبریز ، فیاض ، زنده و در نتیجه شاد احساس می کند و نثار کردن از دریافت کردن شیرین تر است ، نه به سبب اینکه فرد به محرومیتی تن در می دهد بلکه به این دلیل که شخص در عمل نثار کردن زنده بودن خود را احساس می کند (http://mohsenazizi.blogfa.com) .
2-4- سبکهای عشق ورزی:
2-4- 1- نظریه های روان تحلیل گری:
این نظریه پردازان به صورت سنتی بر انگیزه های ناهشیار تأکید می کنند . فرد برای تکرار روابط دوران کودکی با والدینش می خواهد با فردی که صفات ایدآلش را دارد (گمان یا فرافکنی می کند) ارتباط بر قرار نماید. بعد از اینکه معشوق را واقعا دید، منجر به یک رهایی احتمالی می شود.
2-4- 2- نظریه های یادگیری اجتماعی:
نظریه های یادگیری اجتماعی در مورد عشق، نظریة وابستگی متقابل می باشد که کلی و تیبوت در سال 1978 پدید آوردند. در این الگو جذابیت برای ارتباط با یک دوست یا در نهایت عشق به این دوست به عنوان موقعیتی توصیف می شود که در این موقعیت افراد یک رابطه را به عنوان پیامد مثبت دریافت می کنند. این عمل در ارتباط با انتظارات ارتباطی پایه ای است. در ابعاد دیگر این مدل، عشق، به عنوان اشاره به موقعیتی درک می شود که در آن موقعیت یک دگرگونی انگیزشی که از رفتار بر اساس پایه های علاقه به خود فوری نشئت گرفته و به رفتار بر اساس بنیان
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سبک های مقابله
از اوایل دهه 1970 بسیاری از محققان به مطالعه پاسخ های هوشیار در شرایط تنیدگی زای بیرونی که افراد در برابر موقعیت های منفی و بحرانی از خود نشان می دهند، علاقمند شدند (قریشی راد، 1389).
به طوری که مقابله یکی از متغیرهایی است که به صورت گسترده در چارچوب روان شناسی سلامت مورد مطالعه قرار گرفته است (هابفول، شوارزر و چون - Hobfoll Schwarzer & Chon
، 1998؛ به نقل از غضنفری و قدم پور، 1387). لازاروس و فولکمن - Lazarus & Folkman
(1984) معتقدند که مقابله عبارت است از مجموعه کوشش های شناختی و رفتاری برای غلبه بر مطالبات بیرونی و درونی که به نظر فرد انرژی بر و فراتر از منابع موجود او است.
شناسایی شکل های موثر مقابله به عنوان متغیر واسطه ای در رابطه استرس- بیماری، خط مقدم پژوهش ها را در این حوزه به خود اختصاص داده است (سامرفیلد - Somerfield
، 2000؛ به نقل از غضنفری و قدم پور، 1387). به طور کلی سبک های مقابله ای به تلاش های شناختی و رفتاری برای جلوگیری، مدیریت و کاهش تنیدگی اطلاق می شود (پنتلی و توماکا - Penley & Tomaka
، 2002؛ به نقل از ضیغمی و پوربهاءالدینی زرندی، 1390).
از دیدگاه لازاروس و فولکمن مقابله عبارت است از: تلاش های فکری، هیجانی، رفتاری فرد که هنگام روبه رو شدن با فشارهای روانی به منظور غلبه کردن، تحمل کردن و یا به حداقل رساندن عوارض استرس به کار گرفته می شود (لازاروس و فولکمن، 1960). بر اساس بررسی ها موقعی که با استرس و شرایط بحرانی رو به رو می شویم روش مقابله مان را از یک فهرست بزرگ تر و گوناگون انتخاب می کنیم گر چه فهرست بزرگی از روش های مقابله ای داریم لیکن اغلب به تعدادی از راهبردهای مقابله پیش از سایر راهبردها اعتماد می کنیم و راهبردهایی را مورد استفاده قرار می دهیم که ما را با موقعیت های آسیب زا سازگار نماید با این همه روش مقابله با استرس مقداری پایداری در موقعیت های گوناگون نشان می دهند (لیویدووتین
- Levedoouteen
، 1997؛ به نقل از زارع، 1383). لذا یکی از موارد شایان توجه نقش تفاوت های فردی در فرایند مقابله است هر یک از ما سبک مشخصی برای مقابله با مشکلات مان داریم و موقعی که عنوان می کنیم شخصی بامشکلاتش مقابله می کند به طور حتمی بیان می نمائیم که وی آن ها را به صورت مؤثری دستکاری می کند در واقع فرایندهای مقابله ممکن است شامل دامنه ای از سلامتی تا آسیب شناختی محض باشد کارلس کارور - Charles Carner
و همکارانش همبستگی میان هر روش مقابله با برخی متغیرهای شخصیتی مثل عزت نفس - self esteem
و اضطراب - anxiety
را اندازه گیری کردند آن ها دریافتند که برخی الگوهای مقابله ای (روش های مقابله فعال برنامه ریزی شده) با عزت نفس بالا و اضطراب پایین همبسته هستند. در صورتی که الگوهای رویاوریی دیگر با عزت نفس پایین و اضطراب همبستگی دارد. یافته هایی از این قبیل برای تمایز بین الگوهای مقابله با استرس بهداشتی و آن هایی که منجربه ناسازگاری می گردد را مشخص می نماید. با این حال هیچ راهبرد مقابله ای نمی تواند پی آمد موفقی را تعیین نماید. علاوه بر این ارزش سازگاری هر روش مقابله ای به موقعیت طبیعی آن بستگی دارد. به طوری که حتی راهبردهای مقابله غیرمنطقی نیز ممکن است در برخی موارد ارزش سازگاری داشته باشد (چین آوه، ایشاک و صالح - Chinaveh Ishak & Salleh
، 2010).
سبک زندگی ناسالم، با تلاش های مقابله ای در زندگی که بیشتر مربوط به ارزیابی های شناختی و شیوه مقابله ای در قالب رفتارهای ناسالم است، ارتباط تنگاتنگ دارد. به ویژه یک رابطه معناداری با درماندگی در حل مسئله در این سبک مقابله ای وجود دارد. پس رفتار ناسالم و یک زندگی ناسالم نتیجه خلاقیت کمتر در حل مسئله و اطمینان کمتر به توانایی حل مسئله است. این گونه افراد احساس درماندگی بیشتری دارند و منبع کنترل بیرونی تر دارند و از اخلاق حرفه ای پایین تر برخوردارند زیاده طلب و احساس کنترل و مهارت کمتری را تجربه می کنند از حمایت اجتماعی و تحمل جسمی کمتری برخوردارند تحریک پذیری بیشتری دارند و اسنادهای درونی ثابت و کلی بیشتری دارند در حالی که تصور رفتار و
سبک زندگی سالم کاملا متفاوت است. این گونه افراد شیوه مقابله و ارزیابی شناختی مثبت تری دارند، احساس درماندگی کمتر، منزلت بالاتر، نمرات بالاتر در کنترل زندگی و مهارت های زندگی و نگرش مثبت به سلامتی و ورزش، کمتر از مشکلات فرار کرده و بیشتر با آن ها روبرو می شوند حمایت بیشتری دریافت می کنند و از نظر هیجانی کمتر تحریک پذیرند. بنابراین رفتار سالم، سلامتی را پیش بینی می کند و ارزیابی های شناختی در فرایند ترس و سلامتی نقش مهمی را دارند. در نتیجه می توان گفت سلامتی روانی و جسمانی افراد هم تحت تاثیر ارزیابی شناختی و هم شیوه مقابله ای آنان قرار دارد (کاسیدی، 2002؛ به نقل از کاکاوند و پارسامنش، 1389؛ چین آوه و همکاران، 2010). در هر صورت مقابله نقش مهم و مؤثری در سازش رفاه و سلامتی انسان دارد پژوهش های مختلف نشان می دهد که روش های مقابله مساله مدار از روش های مقابله غیرمساله مدار بر رفاه و سلامتی افراد تأثیر می گذارد (چین آوه و همکاران، 2009). در نظریه شناختی هیجانی، بیان می گردد که استرس زا بودن رویدادها، پدیده ای اساساً شخصی است و کارکرد تعامل فرد با محیط و ارزیابی او از وقایع بالقوه تهدید کننده و چالش برانگیز است (لازاروس، 1977). بنابراین در رویکرد فوق، فرض بر این است که استرس در صورتی ایجاد می شود که شخص موقیعتی را چالش برانگیز و طاقت فرسا ارزیابی کند یا منابع کافی برای سازگاری با این موقعیت در اختیار نداشته باشد. بنابراین لازم است که تمامی افراد به راهبردهای مقابله با آن آشنا باشند. لازاروس و فولکمن (1997)، راهبردهای مقابله را به عنوان مجموعه ای از پاسخ های رفتاری و شناختی تعریف کرده اند که هدفشان به حداقل رساندن فشارهای موقعیت استرس زاست.
14-2 انواع شیوه های مقابله ای
به طور کلی در برخورد با وضعیت های استرس زا دو نوع مقابله از طریق افراد به کار گرفته می شود 1- مقابله های کارآمد و 2- مقابله های ناکارآمد. آن چه تحت عنوان مهارت های مقابله ای مطرح می شود همان روش های برخورد با مسائل است که از طرف فرد به طورآگاهانه طراحی و به اجرا در می آید و نتیجه آن حل مسئله و یا افزایش ظرفیت روان
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سبک های دل بستگی
تعریف دل بستگی
دل بستگی از یک مفهوم یونانی (Storage) که نوعی عشق بین والدین و کودک می باشد گرفته شده است. (اپسنسر، 1979، به نقل از گلی نژاد، 1380) به طور کلی، دل بستگی را می توان جو هیجانی حاکم بر روابط کودک با مراقبش تعریف کرد. این که کودک مراقب خود را که معمولاً مادر اوست، می جوید و به او می چسبد، موید وجود دل بستگی میان آن هاست.
در روان شناسی تحولی، پیوند عاطفی ای که بین نوزاد و مادر پدید می آید، دل بستگی نامیده می شود. برک (1387) دل بستگی را برقراری پیوند عاطفی عمیق با افرادی خاص در زندگی به نحوی که تعامل با آن ها باعث احساس نشاط و شعف شود و وجود آن ها به هنگام تنش، مایه آرامش باشد، می داند. نوزادان معمولاً تا پایان ماه اول عمر خود شروع به نشان دادن چنین رفتاری می کنند و این رفتار برای تسریع نزدیکی به فرد مطلوب طراحی شده است. نظریه ی دل بستگی بر این باور است که دل بستگی، پیوندی جهان شمول است و در تمام انسان ها وجود دارد. بدین معنی که انسان ها تحت تاثیر پیوندهای دل بستگی شان هستند. بالبی معتقد است که یک شخص برای رشد سالم نیاز به پیوند عاطفی دارد. والدین حساس به عواطف و نیز احساس امنیت، در کودک پایه ای برای سلامت روانی وی می باشند (گروسمان و گروسمان، 1990).
2-6-2. نظریه دل بستگی بالبی
بالبی در سال 1969 نظریه دل بستگی را مطرح کرد. به نظر او روابط اجتماعی طی پاسخ به نیازهای زیست شناختی و روان شناختی مادر و کودک پدید می آیند. از نوزاد انسان رفتارهایی سر میزند که باعث می شود اطرافیان از او مراقبت کنند و در کنارش بمانند. این رفتارها شامل گریستن، خندیدن و سینه خیز رفتن به طرف دیگران است. از نظر تکاملی، این الگوها ارزش انطباقی دارند؛ زیرا باعث می شوند از کودک مراقبت لازم به عمل آید تا زنده بماند (بالبی، 1969). نتیجه عمده ی کنش متقابل مراقب (مادر) و کودک، به وجود آمدن نوعی دل بستگی عاطفی بین فرزند و مادر است. این دل بستگی و ارتباط عاطفی با مادر است که سبب می شود کودک به دنبال آسایش حاصل از وجود مادر باشد، به خصوص هنگامی که احساس ترس و عدم اطمینان پیدا می کنند و دل بستگی شدید، شالوده ی رشد عاطفی و اجتماعی سالم را در دوران بزرگسالی پی ریزی می کند. در واقع، دل بستگی های انسان نقش حیاتی در زندگی وی ایفا می کند.
اینسورث (1987) مشاهدات بالبی را بسط داد و دریافت که تعامل مادر با کودک در دوره ی دل بستگی تاثیر چشم گیری بر رفتار فعلی و آتی کودک دارد. نحوه و میزان این تعامل الگوهای مختلف دل بستگی در کودکان را به وجود می آورد. مثلاً برخی از بچه ها کمتر از بقیه پیام می فرستند یا گریه می کنند. پاسخ دهی توام با حساسیت به نشانه های نوزاد، نظیر بغل کردن کودکی که دارد گریه می کند به جای آن که موجب تقریب رفتار گریستن شود، باعث می شود که نوزاد در ماه های بعد کمتر گریه کند. وقتی کودکی پیامی برای مادر می فرستند، تماس نزدیک بدنی او با مادر باعث می شود که در عین رشد به جای وابستگی و چسبندگی بیشتر به مادر، اتکا به نفس بیشتری پیدا کند. مادرانی که پاسخ دهی به پیام های ارسال شده از طرف کودک نمی دهند، موجب مضطرب شدن کودک می شوند.
به طور کلی، می توان چنین نتیجه گرفت که نظریه ی دل بستگی کار مشترکی از بالبی و اینسورث (1991) است. اینسورث با ابداع روش هایی برای آزمون تجربی نظریه بالبی، توانست به گسترش نظریه ی او کمک به سزایی بنماید.
2-6-3. طبقه بندی کیفیت دل بستگی نوزاد
اینسورث و همکاران (1987) با اجرای موقعیت ناآشنا و ثبت واکنش های کودکان و تحلیل این واکنش ها سه دسته از کودکان را از هم متمایز ساختند و در سه سبک دل بستگی جای دادند که در ادامه بیان می شود.
دل بستگی «ایمن»
نوباوگان از والد خود به عنوان تکیه گاه امن استفاده می کنند. وقتی که آن ها جدا می شوند، ممکن است گریه کنند یا نکنند، اما اگر گریه کنند، علت آن این است که والد غایب است و او را به فرد غریبه ترجیح می دهند. وقتی که والد برمی گردد، آن ها به طور فعال به دنبال تماس با او هستند و گریه آن ها فوراً کاهش می یابد. هنگامی که اینسورث مشاهدات اولیه ی خود را در مورد شیوه ی رفتار با این کودکان در خانه هایشان بررسی کرد، دریافت که مادران آن ها معمولاً به عنوان فردی حساس و پاسخ دهنده به گریه ها و سایر علائم کودک درجه بندی شده بودند. هر زمان که این کودکان به آرامش بخشی مادرانشان نیاز داشتند، آن ها بامحبت و عشق، به نیازهای آنان رسیدگی کرده بودند. کودکان نیز در خانه خیلی کم گریه می کردند و برای کاوش محیط اطراف خود، مادر را به عنوان پایگاه امین مورد استفاده قرار می دادند.
اینسورث (1987) بر این باور بود که این نوزادان، الگویی سالم از رفتار دل بستگی را نشان می دهند. پاسخ دهی همواره ی مادر به این کودکان، در آن ها این اعتقاد را ایجاد کرده بود که مادر حامی آن هاست. حضور او در موقعیت ناآشنا، به آن ها جرات کشف فعالانه ی محیط اطراف را می داد. ضمن آن که پاسخ های آنان به جدایی و برگشت مادر در این محیط جدید نیز نشان دهنده ی نیاز آن ها به نزدیکی به مادرشان بود؛ نیازی که ارزش عظیمی از نظر بقا در طول تکامل انسان داشته است. این الگو، ویژگی 65 تا 70 درصد از کودکان یک ساله ای بود که در موقعیت ناآشنا در نمونه هایی از کودکان خردسال آمریکایی، ارزیابی شدند (کرین،1389).
بالبی معتقد بود کودکانی که دل بستگی ایمن به مادران خود دارند، شاد و سازگارند، آسان تر از وی جدا شده و فردیت خود را می یابند (گلدارد و گلدارد، 1382). مشخصه ی دل بستگی ایمن، از لحاظ رشد، توازن مناسب بین بررسی مراقبت پرستار و جستجوی نزدیکی به پرستار در هنگام خطر یا تهدید ادراک شده، نزد کودک است (دویل، موریتی، برنجن و باکوسکی، 2003). به طور کلی پژوهشگران عقیده دارند که دل بستگی توام با ایمنی، اثرات قدرتمند، بادوام و مفیدی دارد. این عامل می تواند شالوده ای برای کشف محیط فیزیکی و اجتماعی فراهم نماید (زیمباردو، فیلیپ و ریچارد، 1380). به طور کلی، به کودکانی که پس از رفتن مادر کمی ناراحتی نشان می دهند و پس از بازگشت او به طرفش می روند و زود آرام می شوند، کودکان دل بسته ی ایمن می گویند. (ماسن، کیگان، هوستون و کانچر، 1384).
بررسی کنید : کسب درآمد از طریق فروش فایل با سایت لوکس فایل
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره سرطان
بیماری سرطان
سرطان واژه ای است که برای طیف وسیعی از بیماری ها که همراه با تکثیر غیر قابل کنترل سلولی و تهاجم به اعضای دیگر بدن است، به کار برده می شود. سلول های سرطانی می توانند از طریق خون یا سیستم لنفاوی به بخش های دیگر بدن انتقال یابند. بیش از دویست نوع سرطان وجود دارد که اغلب براساس عضو یا نوع سلولی که درگیر می شود نام گذاری می شوند(یعقوبی جویباری، فراستی نسب، و آزاده، 1392).
در واقع سرطان نوعی از بیماری است که با رشد کنترل نشده سلولی و تهاجم به بافت های موضعی و متاستاز سیستماتیک مشخص می شود (هالت Holt J
، 2000). علیرغم پیشرفت های قابل توجه علم پزشکی، سرطان همچنان به عنوان یکی از مهم ترین بیماری های قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماری های قلب و عروق مطرح است. در حال حاضر بیش از 7 میلیون نفر در جهان در اثر ابتلا به سرطان جان خود را از دست می دهند و پیش بینی می شود که تعداد مبتلایان تا سال 2020 سالانه از 10 میلیون به 15 میلیون نفر برسد(حسن پور دهکردی، 1386).
تاکنون بیش از دویست نوع سرطان شناخته شده است که به طور کلی در چهار گروه قرار می گیرند(یعقوبی جویباری و همکاران، 1392):
کارسینوم: حدود 85 تا 90% سرطان ها را شامل می شود که شامل تومورها ی سفتی است که از لایه خارجی یک بافت منشا می گیرند. مثال هایی از کارسینوم شامل کارسینوم پستان، ریه، حالب، روده، مریف معده و کلیه می باشد.
لنفوم ها یا سرطان های سیستم لنفاوی: شامل سرطان هایی است که علت تولید سلول غیر عادی در آنها، عملکرد غیر طبیعی غدد لنفاوی یا طحال می باشد. لنفوم می تواند سبب ایجاد تومورهایی سفت در نقاط مختلف بدن گردد.
لوسمی: تومورهایی هستند که مغز استخوان را که در سیستم گردش خون نقش مهمی دارد درگیر می کنند و سبب ایجاد سلول های غیر طبیعی در خون مثل گلبول های سفید غیر طبیعی می گردند.
سارکوم ها: تومورهایی سفتی هستند که از بافت همبندی (بافت هایی که باعث پیوند اعضای بدن به هم می شوند) عضلات، استخوان ها، اعصاب و سایر اعضا منشا می گیرد(یعقوبی جویباری و همکاران، 1392).
سرطان هوچکین و نان هوچکین
در سال 1832 میلادی توماس هوچکین (یک پزشک انگلیسی) برای اولین بار این نوع بیماری را شرح داد. دکتر هوچکین برای اولین بار سیر بالینی لنفوم هوچکین و غیر هوچکین را به روشنی نشان داد. لنفوم هوچکین در سالهای 1970 سبب مرگ تقریبا تمام مبتلایان می شد (ماهوری، 1386).
بیماری هوچکین از گروه سرطان هایی است که لنفوم نامیده می شوند. لنفوم یک واژه عمومی است که به سرطان هایی اطلاق می شود که در سیستم لنفاوی به وجود می آیند. سیستم لنفاوی بخشی از سیستم ایمنی بدن است. این سیستم به بدن کمک می کند تا با بیماری ها و عفونت ها مقابله کند. سیستم لنفاوی شامل شبکه ای از عروق باریک لنفاوی است که مانند عروق خونی در تمام بافت های بدن منشعب می شوند. عروق لنفاوی درون خود، لنف راحمل می کنند که یک مایع آبکی بی رنگ است که حاوی سلول های مقابله کننده با عفونت، به نام لنفوسیت می باشد. در طول این شبکه عروقی، اندام های کوچکی به نام غده لنفاوی وجود دارد. خوشه هایی از غدد لنفاوی در زیر بغل، کشاله ران، گردن، قفسه سینه و شکم یافت می شوند. بخش های دیگر سیستم لنفاوی طحال، تیموس، لوزه ها و مغز استخوان می باشند. بافت های لنفاوی همچنین در سایر قسمت های بدن نظیر معده، روده ها و پوست یافت می شوند(ماهوری، 1386؛ غیاثوندیان، 1391).
لنفوم های بدخیم گروهی از نئوپلاسم های ناشی از موتاسیون سوماتیک در لنفوسیت های پیش ساز بوده که سیستم لنفورتیکولر را درگیر می کنند. این بدخیمی ها دومین نئوپلاسم شایع سر و گردن پس از کارسینوم سلول سنگفرشی بوده و به دو گروه هوچکین و غیر هوچکین تقسیم می شود(شاه Shah G. H
، پن وار Panwar S. K
، چتورن ویدی Chaturvedi P. P
، و کانیKane S. N
، 2011).
در بیماری هوچکین، سلول های سیستم لنفاوی غیر طبیعی می شوند. آن ها با سرعت زیاد تقسیم می شوند و بدون هیچ نظم و کنترلی رشد می کنند از آن جا که بافت های لنفاوی در بیشتر قسمت های بدن حضور دارند بیماری هوچکین تقریبا از هر جایی می تواند شروع شود. بیماری هوچکین ممکن است در یک غده لنفاوی، منفرد یا گروهی از غدد لنفاوی یا برخی اوقات در سایر قسمت های سیستم لنفاوی مثل مغز استخوان یا طحال رخ دهد. این نوع سرطان تمایل دارد که به طریقی نسبتا منظم از یک گروه غدد لنفاوی به گروه دیگر انتشار یابد به عنوان مثال، بیماری هوچکینی که از غدد لنفاوی گردن شروع می شود. نخست به غدد فوق ترقوه ای و سپس به غدد زیر بغل و داخل قفسه سینه گسترش می یابد و نهایتا می تواند به هر جای بدن گسترش یابد. لنفوم نان هوچکین هم ممکن است علاوه بر مغز استخوان ، طحال یا کبد و یا هر اندام دیگر رخ دهد(ماهوری، 1386؛ غیاثوندیان، 1391).
علت این بیماری مشخص نیست. ممکن است عواملی از محیط، خصوصیات ژنتیک فرد و همچنین عوامل عفونی در ایجاد بیماری دارای نقش باشند. لنفوم هوچکین ممکن است در هر سنی بروز نماید. اما اکثر موارد در سالهای اول بلوغ (15 تا 40 سالگی) یا در میانسالگی (پس از سن 55 سال) دیده می شود. تشخیص این بیماری با برداشت قطعه ای از غده غیر طبیعی و بررسی ساختمان سلولهای تشکیل دهنده آن با استفاده از میکروسکوپ انجام می شود.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی و سازگاری اجتماعی
2-1- ثروتی به نام سرمایه اجتماعی
بر اساس منابع بانک جهانی ثروت یک جامعه به سه دسته ثروت طبیعی، ثروت تولیدی و ثروت غیرملموس تقسیمبندی شده است. منظور از ثروت طبیعی، منابع خدادادی است که در اختیار ملتها قرار دارد، سرمایه تولیدی همان سرمایه فیزیکی مرسوم است و ثروت غیرملموس نیز به عنوان تمامی اجزای ثروت که در بالا از آنها نام برده نشده، در نظر گرفته میشود و شامل مهارت و دانش نیروی کار و سرمایه اجتماعی به معنی اعتماد بین مردم و توانایی همکاری آنها در جهت یک هدف میشود. آنچه اخیرا مورد تاکید قرار گرفته است، نقش و اهمیت سرمایه غیرملموس در اقتصاد کشورها است؛ به گونهای که در سال 2000 میلادی به طور متوسط 78 درصد از کل ثروت جهان را ثروت غیرملموس شکل داده است که این میزان در کشورهای کم درآمد 56 درصد بوده و در کشورهای پردرآمد به 80 درصد میرسد. این آمار و ارقام حکایت از سهم بالای ثروت غیرملموس در ثروت کل ملتها و کشورهای پردرآمد دارد و واقعیت مشاهده شده در کشورهای کمدرآمد اهمیت منابع طبیعی را نشان میدهد و آنچه که باید به آن دست یافت، حرکت به سمت افزایش سهم
سرمایه غیرملموس یا به عبارتی سرمایه اجتماعی است.
امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل دیگر داراییها عمل میکند و تا حدود زیادی از هزینه اجرایی برنامههای توسعهای میکاهد؛ بنابراین ضروری به نظر میرسد که میزان سرمایه اجتماعی در کشور و عوامل موثر و مرتبط با آن مورد بررسی قرار گیرد.
سرمایه اجتماعی شکل و نمونه ی ملموسی از یک هنجار غیر رسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند فرد می شود ،فوکویاما با توجه به ابعاد عینی و ذهنی سرمایه اجتماعی و نقش آن در فرایند توسعه و تامین نظم و امنیت اجتماعی به طور صریح و مشخص ،در تدوین مبانی نظری و روش شناسی آن سهم قابل توجهی داشته اند. از دید فوکویاما سرمایه اجتماعی وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزشها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمیگردد، چرا که این ارزشها و هنجارها ممکن است به هنجارها و ارزشهای منتهی باشد. .(فوکویاما،1384: 169-170 )
فوکویاما در ارتباط با سرمایه اجتماعی دو نکته را تأکید میکند:
1) سرمایه اجتماعی متعلق به گروههاست نه افراد، به عبارت دیگر هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند در صورتی معنی دارند که بیش از یک فرد در آن سهیم باشند.
2) همکاری و همیاری برای تمام فعالیتهای اجتماعی (خواه بد و خواه خوب) ضروری است. پس ارزشها و هنجارهای غیر رسمی میتواند مثبت و منفی باشد. (علاقهبند، 1384)
از نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی دو بعد اصلی دارد: 1) ارزشهای غیر رسمی 2) هنجارهای غیر رسمی
2-3- نظریات مختلف پیرامون سرمایه اجتماعی
2-3-1- رابرت پاتنام
رابرت پاتنام یکی از مهمترین نظریهپردازان سرمایه اجتماعی است. به باور او درحالی که سرمایه مادی به دارائیهای مادی و سرمایه انسانی به ویژگیها و استعدادهای افراد اشاره دارد، سرمایه اجتماعی ناظر بر ارتباطات و شبکههای اجتماعی، هنجارها و اعتماد متقابل ناشی از آنهاست. از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی بر قابلیت جامعه برای ایجاد انواع انجمنهای داوطلبانه دلالت دارد که افراد را به همکاری با یکدیگر و در نتیجه حفظ تکثرگرایی دموکراتیک تشویق میکند (توسلی،1384).
پاتنام مقوله سرمایه اجتماعی را مرتبط با جمع و جامعه میداند و این مفهوم را اینگونه تعریف میکند: شبکهها ، هنجارها و اعتماد، شرکت کنندگان را به همکاری جدیتر و کارآمدتر برای دستیابی به هدفهای مشترک قادر میسازد، بنابراین پوتنام سرمایه اجتماعی را به عنوان همبستگی اجتماع محلی حاصل شده دارای ویژگیهای ذیل میداند:
1- وجود مجموعهای متراکم از سازمانها و شبکههای اجتماع محلی.
2- سطوح بالای تعهد مدنی یا مشارکت در شبکههای اجتماعی محلی.
3-هویت محلی قوی و مثبت و نیز احساس تجانس و برابری با اعضای اجتماع محلی.
4-هنجارهای تعمیم یافته محلی مربوط به اعتماد و کمک متقابل بین اعضای اجتماع محلی و اینکه آیا آنها یکدیگر را به لحاظ شخصی میشناسند یا خیر (ازکیا، 1383: 278).
5- شبکههای مشارکت مدنی تجسم همکاریهای موفقیتآمیز گذشته هستند که میتوانند همچون الگویی فرهنگی برای همکاریهای آتی عمل کند.(همان)
پاتنام سرمایه اجتماعی را به عنوان یک کالای عمومی(سرمایه اجتماعی بالا نتایج سودمندی همانند کاهش جرم یا افزایش مشارکت سیاسی رابرای جامعه تسهیل می کند)تعریف می کند.
پاتنام (1380)سرمایه اجتماعی را آن دسته از عناصر و ویژگیهای نظام اجتماعی (مانند اعتماد اجتماعی ،هنجارهای معامله متقابل و شبکه های اجتماعی )می داند که هماهنگی و همکاری را ازبین افراد یک جامعه برای دستیابی به سود متقابل تسهیل می کنند.وی سرمایه اجتماعی را به دو شکل اجتماعی درون گروهی و بین گروهی تقسیم می کند.رابرت پاتنام با ایجاد تمایز بین انواع سرمایه ها و تقسیم سرمایه اجتماعی به درون گروهی و بین گروهی درتدوین مبانی نظری آن سهم قابل توجهی داشته اند.
پاتنام برای مطالعه خود کارکرد سازمانهای منطقه ای رابه عنوان متغیر وابسته و رشد اقتصادی و سرمایه اجتماعی رابه عنوان متغیرهای مستقل تحقیق خود در نظر می گیرد.برای سنجش رشد اقتصادی از شاخصهای اقتصادی مرسوم مانندبی سوادی ،میزان اشتغال در بخش صنعت و غیره بهره جست وبرای سنجش سرمایه اجتماعی نیز ازسه شاخص آگاهی،مشارکت و نهادهای مدنی استفاده نمود.پاتنام با انجام مطالعاتی میدانی،مصاحبه با مردم،اعضای شوراهاومراجعه به تاریخ مدنی داده های مورد نظر خود را گردآوری و به تحلیل آنها پرداخت بخشی ازعواملی که پاتنام برآن تاکید دارد،موضوع سرمایه اجتماعی است و آنرا راه حلی برای درمان مسائل کنش جمعی می داند.ازنظر وی سرمایه اجتماعی "شبکه ها،هنجارها و اعتمادی است که مشارکت کنندگان را قادر می سازدتا به طورموثرتری باهمدیگر کنش داشته باشند واهداف مشترکشان را پیگیری نمایند."(پاتنام،1380، 56) پاتنام مطالعات زیادی را بررسی نموده است که پیوند مثبتی رابین سرمایه اجتماعی و دموکراتیک بودن دولت،موفقیت تحصیلی ،جرم،رفاه کودکان،شادکامی وسلامت جسمانی وروانی گزارش نموده اند.وی نتایج مطالعات متعددی راذکر می کندکه نشان ازوجود پیوند بین پیوند اجتماعی با سلامتی و بهزیستی شخصی دارند. رابرت پاتنام سرمایه اجتماعی را مجموعه اعتماد، هنجارها، و شبکههای پیوند که همکاری را برای سود متقابل سهیل میکند میداند که نتیجه آن انواع متفاوتی از کنشهای جمعی است. (Winter 2000-3) او سه شاخص برای سرمایه اجتماعی در نظر میگیرد: آگاهی، مشارکت و نهادهای مدنی.
2-3-2- جیمز کلمن
جیمز کلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی و عملیاتی کردن آن پرداخت. او در تحلیل و تبیین سرمایه اجتماعی به جای توجه به ماهیت و محتوای آن به کارکرد سرمایه اجتماعی توجه دارد. از نظر او سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه میدهد با استفاده از آن به منابع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، شبکهای اطلاعرسانی، هنجارها و ضمانتهای اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق میکنند یا مانع میشوند، لذا برای سرمایه اجتماعی سه شکل را متصور میشود:
1 تکالیف وانتظاراتی که بستگی به میزان قابل اعتماد بودن محیط اجتماعی دارند.
2) ظرفیت اطلاعات برای انتقال و حرکت در ساختار اجتماعی تا بتوان پایهای برای کنش فراهم آورد.
3) وجود هنجارهایی که توأم با ضمانت اجرایی مؤثر باشند
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سرمایه انسانی- Human Capital
مقدمه
براساس دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت، منابع شرکت به عنوان مهم ترین محرک رقابت و عملکرد محسوب می شوند. این منابع شامل دارایی های مشهود و همچنین دارایی های نامشهود ایجاد شده در داخل شرکت است که به گونه ای کارآ و اثربخش در راستای اجرای راهبردهای سودآور و رقابتی خاص به کار گرفته می شود. نوع اول دارایی ها (از قبیل اموال، ماشین آلات، تجهیزات و فناوری های فیزیکی) عموماً مشهود، متداول، به راحتی تقلیدپذیر و قابل جایگزین است. به علاوه این نوع دارایی ها به راحتی در بازار آزاد داد و ستد می شود. نوع دوم دارایی ها عموماً نامشهود، ارزشمند، نادر و اغلب بی نظیر و غیرقابل جایگزین است. این نوع دارایی ها، دارایی های راهبردی است که می تواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار و عملکرد مالی برتر شود(ستایش و کاظم نژاد، 1388). در اقتصاد امروزی رشد و تولید ثروت عمدتاً از دارایی های نامشهود سرچشمه گرفته و پیشرفت های اقتصادی اکثر سازمان های موفق نیز حاکی از این مطلب است که ارزش افزایی بیشتر متکی به دارایی های نامشهود است تا دارایی های فیزیکی(شجاعی، بیگی و نظری پور، 1389). در ادامه مباحث چهار دارایی نامشهود سازمانی تحت عناوین سرمایه انسانی، سرمایه رابطه ای، سرمایه سازمانی و سرمایه اطلاعاتی مورد بحث قرار خواهند گرفت.
سرمایه انسانی بالاترین و باارزش ترین سرمایه و بزرگترین دارایی هر سازمان و کشور محسوب می شود، و تنها سرمایه ای است که با استفاده بیشتر کاهش نیافته و به صورت فزاینده توسعه پیدا می کند. در حقیقت سرمایه انسانی مهم ترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است که شامل تمامی قابلیت های فردی، استعدادها، دانش و تجربه کارکنان و مدیران یک سازمان می باشد. سرمایه انسانی عواملی نظیر دانش کارکنان، مهارت، توانایی و نگرش آنان را نیز شامل می
شود(بازبورا - Bazbura
، 2004). نقش حیاتی سرمایه انسانی در تئوری های رشد اقتصادی درون زا تشخیص داده شده و در طول دهه 1990 پیشنهاد شده ومورد بحث قرار گرفته است. این نقش بطور مکرر بر نهادهای بین المللی و اعلامیه های سیاسی تأکید کرده است(لانزی - Lanzi
، 2007) به گفته کاستانیس و هلفات(1991) تغییر در هر مهارت کارکنان نتایج مزیت رقابتی را تعیین می کنند. این دیدگاه توسط پتراف و بارنی(2003) مورد تأیید قرار گرفته، و بیان شده که اگرچه مهارت مهم است، کارمندان شرکتی که مهارت های خاص صنعتی کارآمدی دارند، مزیت رقابتی بیشتری ایجاد می کنند. از زمانی که قانون مداران، قاطعانه آموزش مهارت منابع انسانی را به شرکت ها تحمیل کرده اند، این سرمایه انسانی مهم ترین منبع حرفه ای شرکت به شمار آمد(آیو - Auw
، 2009).
2-2-7-2 بیان مسأله
توسعه تئوری سرمایه انسانی در سال 1960 اغاز شد، هنگامی که تئودور شولتز این ایده را که ((مهارت و دانش شکلی از سرمایه هستند)) معرفی نمود. شولتز همچنین ارتباط بین سرمایه انسانی و رشد اقتصادی را با مرتبط کردن سرمایه گذاری با هدف بهبود ((قابلیت های انسانی برای انجام کار مولد)) با افزایش در بهره وری انها، برجسته نمود. بِکِر تعریف و تئوری سرمایه انسانی را توسعه داده و بر سرمایه گذاری در سرمایه انسانی تمرکز نمود ، که این ((فعالیت هایی که درآمد حقیقی آینده را از طریق تعبیه منابع در افراد تحت تأثیر قرار می دهد))(داوسون - Dawson
، 2012). تئوری سرمایه انسانی بیان می کند که بین سرمایه انسانی و عملکرد رابطه وجود دارد که می تواند از انباشت سرمایه انسانی ارزشمند و ویژه سازمان بهره ببرد. سرمایه انسانی نشانگر موجودی دانشی افراد یک سازمان است که در وجود کارکنان آن نهفته است(بونتیس - Bontise
، 1999، 2001). سرمایه انسانی به عنوان مجموع مهارت ها، تجربیات، قابلیت ها و دانش ضمنی کارکنان تعریف می
شود(ادوینسون و مالون، 1997 : 5-34). داونپورت و پروساک - Davenport & Prusak
(1998 : 49) اضافه می کنند که (( سرمایه انسانی شامل منابع نامشهودِ توانایی ها، تلاش و زمانی که کارکنان برای سرمایه گذاری در کارشان به همراه می آورند، می شود)). بونتیس(1998) سرمایه انسانی را به عنوان قابلیت های جمعی سازمان برای استخراج بهترین راه حل از دانش افراد خود تعریف می کند. هادسون - Hudson
(1993) سرمایه انسانی را به عنوان مجموعه ای از ژنتیک وراثتی ، آموزش، تجربه و شیوه زندگی و کسب و کار تعریف کرده است. سرمایه انسانی دانش، مهارت، تجربیات افراد و همچنین تمایل آنها برای تسهیم این ویژگی ها با سازمان برای خلق ارزش است(بونتیس و همکاران، 2001). سرمایه انسانی شامل اجزایی نظیر دانش، تخصص، مهارت، تجربه، شایستگی، خلاقیت، توانایی کار گروهی، وفاداری، آموزش و تحصیلات، توانایی حل مسأله، نگرش، وفاداری و انگیزش افراد است(سیدلر، هیفلیگرو پروکسا - Sydler Haefliger & Pruksa
، 2013). ارزش سرمایه انسانی ذاتاً وابسته به توانایی های بالقوه آن برای مشارکت در مزیت رقابتی یا شایستگی های اصلی است(لیپاک و اسنِل - Lepak & Snell
، 1999). سرمایه انسانی یکی از اجزای اصلی سرمایه فکری است و در بسیاری از صنایع نظیر توسعه نرم افزار، مشاوره های مدیریتی و خدمات مالی منبع حیاتی می باشد(بونتیس و همکاران، 2007). روس و همکاران - Roos et al
(1997) اظهار می کنند که کارکنان سازمان از طریق شایستگی، نگرش و تیزهوشی شان سرمایه فکری ایجاد می کنند. شایستگی شامل مهارت ها و تحصیلات است، در حالی که نگرش نحوه رفتار کارکنان در حین کار توصیف می کند. هوش نیز فرد را قادر می سازد تا فعالیت های روزمره را تغییر دهد و از طریق تفکر خلاق مسائل را حل کند(بونتیس و همکاران، 2001). برآوردها نشان داده اند که دارایی های نامشهود بطور متوسط 60 تا 75 درصد ارزش سازمان را تشکیل می دهند. موجودی سرمایه انسانی(شامل مهارت ها، دانش و توانایی های افراد)، سرمایه اجتماعی(شامل ارتباطات ارزشمند بین افراد) و سرمایه سازمانی(شامل فرآیندها و جریان عادی سازمان)، سرمایه فکری را تشکیل می دهند(پابلس، 2002). سرمایه انسانی شامل عواملی نظیر دانش کارکنان، مهارت، توانایی و نگرش آنان است. در نتیجه این عوامل، کارکنان به عملکردی ترغیب می
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سرمایه رابطه ای - relational Capital
مقدمه
سرمایه فکری فراهم کننده یک پایگاه منابع جدید است که از طریق آن سازمان می تواند به رقابت بپردازد. بونتیس(1998) معتقد است سرمایه فکری عبارت از تلاش برای استفاده مؤثراز دانش(محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (ماده خام) است. سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار، دارایی فکری، دارایی انسانی و دارایی زیرساختاری است، که سازمان را برای انجام فعالیت هایش توانمند می سازد(مشبکی و قلیچ لی، 1386). سرمایه فکری شامل سه عنصر سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای می باشد. سرمایه رابطه ای به روابط شرکت با سهامداران، مشتریان و عرضه کنندگان اشاره دارد. ذینفعان سازمان اغلب منابع ارزشمندی برای سازمان فراهم می کنند.بعنوان مثال، مشتریان درآمد را فراهم می کنند، عرضه کنندگان مواد خام را فراهم می کنند و توزیع کنندگان کانال های توزیع را تدارک می بینند بنابراین طرف های استراتژیک شرکت برای توسعه محصول جدید سودآور هستند(هسو و فانگ، 2009). در ادبیات بازاریابی این سرمایه در زمینه های متعددی از جمله روابط مشتری- فروشنده، شبکه های کسب و کار و تعامل مشتری- شرکت مطالعه شده است(گریفیث و همکاران، 2010).افراد با روابط و شبکه های بیشتر امکان کسب اطلاعات وتخصیص منابع بهتری را نشان می دهند. کارکنان با مهارت های ارتباطی بهتر و با ارتباط بیشتر با افراد خارج فرصت های بیشتری برای دسترسی به منابع مختلف دارند. این ارتباط امکان بهبود قابلیت توسعه فناوری را می دهد. ایجاد و حفظ سرمایه رابطه ای پایدار مستلزم این است که یک سازمان روابط تعاملی خوبی با سهامداران، مشتریان و عرضه کنندگان خود ایجاد کنند. روابط بهتر فرصت های بیشتری فراهم می آورد که شرکای کسب و کار فن آوری های حرفه ای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. در عین حال سازمان ها اطلاعات جدیدتری از مشتریانشان برای بهبود قابلیت یادگیری سازمانی خود کسب می کنند. شرکت ها همچنین برای بدست آوردن منافع و مزایای جدید می
توانند با استفاده از شبکه های مختلف همکاری نظیر ائتلاف در میان صنایع مشابه و یا متفاوت، انجام مطالعات با مؤسسات تحقیقاتی، منابع مختلف دانش نوآورانه بدست آورند و به دنبال فرصت های کسب و کار باشند(هسو و فانگ، 2009). سرمایه رابطه ای شامل مباحثی همچون اعتماد، دوستی و احترام می شود که به عنوان درجه ای که طرفین احساس راحتی می کنند و خواهان اعتماد به طرف دیگر هستند در نظر گرفته می شود(آرینو و همکاران، 2001).
2-2-8-2 بیان مسأله
سرمایه اجتماعی در برگیرنده دانشی است که در تعاملات بین افراد و شبکه روابط متقابل آنها قرار دارد ومورد استفاده قرار می گیرد. سرمایه اجتماعی و شکل مشخص آن سرمایه رابطه ای به عنوان جمع منابع بالقوه و بالفعل موجود در درون، قابل دسترس از طریق و شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی ناشی شده از آن تعریف می کنند(ناهاپیت و گوشهال، 1998). این نظریه ادعا می کند که اطلاعات، نفوذ و همبستگی ذاتی در روابط بین شبکه ی میان سازمانی ارزش می آفریند(آدلر و ِکوون، 2002). تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد رابطه بوسیله سرمایه رابطه ای که به عنوان استحکام روابط میان سازمان ها تعریف شده و حس عمیقی از قابلیت اطمینان و صداقت شریک در مبادلات منابع را فراهم می آورد، مننتقل می شود. سرمایه رابطه ای دارای پیامدهای مهم مزیت رقابتی برای شرکا می باشد. مزیت رقابتی می تواند با ارائه ارزش برتر برای ذینفعان از طریق حفظ روابط شریک بلندمدت یا به سمت عقب با عرضه کنندگان و یا به سمت جلو با مشتریان در کانال بدست آید. هر دو استراتژی های رابطه با عرضه کنندگان و استراتژی های وفاداری مشتری می تواند به عملکرد برتر مالی منجر شود که به نوبه خود منجر به مزیت رقابتی پایدار می شود. سازمان ها با انتخاب سرمایه رابطه ای به عنوان یک رویکرد استراتژیک به ناچار باید به روابط با ذینفعان خود تمرکز کنند. طرفداران سرمایه رابطه ای شرکت ها را به جستجوی شرکا برای روابط بلند مدت تشویق می کنند. برای مثال شرکت هایی که در فکر ورود به بازارهای ناآشنا هستند باید به دنبال ارتباط با سایرین که در این بازارها با تجربه
تر هستند باشند. سرمایه رابطه ای ایجاد روابط از طریق تعامل نزدیک بین شرکا را تسهیل می کند. چنین روابطی با شرکا منابعی منحصربه فرد با ارزش افزوده که شرکا از این منابع محافظت می کنند به شرکت ها ارائه می دهد. بنابراین سرمایه رابطه ای می تواند به سازمان ها کمک نماید از طریق تعاملشان با شرکا در محیط کسب وکار با موفقیت منابع منحصر به فرد بدست آورند. سرمایه رابطه ای همچنین می تواند یک شرکت را قادر به توسعه مزیت رقابتی براساس روابط مشتری می کند. که توسط بسیاری از محققان به عنوان مهم ترین جزء سرمایه رابطه ای در نظر گرفته شده است. سهم مشتریان در درآمد کنونی و جاری در ارزیابی چگونگی موفقیت یک شرکت در تبدیل روابط مشتری به مزیت رقابتی پایدار، اساسی است. شرکت ارتباط گرا با دانش آنچه که تمایل مشتریان است می تواند با تقویت روابط بلندمدت دوستانه، محصولات و خدمات ارائه شده به بازار خود را جذاب تر نماید. سرمایه رابطه ای بطور قابل توجهی توانایی سازمان برای مدیریت موفق هدفِ ایجاد روابط نزدیک با مشتریانش و همچنین محافظت از مزیت رقابتی اصلی خود، افزایش می دهد.
2-2-8-3پیشینه متغیر
استوارت اظهار می کند که موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در کانال های بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایه مشتری نشان دهنده توانایی بالقوه یک سازمان به خاطر عوامل نامشهود بیرونی آن است. تعاریف جدید مفهوم آن را به سرمایه رابطه ای توسعه داده اند که شامل دانش موجود در همه روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان، انجمن های تجاری یا دولت برقرار می کند(مشبکی و قلیچ لی، 1386 ). نتایج هسو و فانگ(2009) نشان می دهد که سرمایه گذاری سازمانی در سرمایه رابطه ای و انسانی تأثیر معناداری بر انباشت سرمایه ساختاری شامل سرمایه فرآیند و سرمایه نوآوری دارد. سرمایه رابطه ای نسبت به سرمایه انسانی اثر مشهودتری بر سرمایه ساختاری دارد و سرمایه رابطه ای بطور مثبت بر قابلیت یادگیری سازمانی اثرگذار است. سابرامانیان و یوندت(2005) دریافتند که سرمایه های انسانی، سازمانی و اجتماعی و روابط متقابل آنها بر قابلیت
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سرمایه گذاری ، عدم تقارن اطلاعات و مدیریت وجوه نقد
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه 18
2-2سرمایهگذاری 19
1-2-2مراحل اجرای بودجهبندی سرمایهای: 20
2-2-2طبقه بندی طرحهای سرمایهگذاری 21
3-2-2نشانگرهای سرمایه گذاری کارا: 22
3-2عدم تقارن اطلاعات: 25
4-2سیستم جامع مدیریت نقدینگی: 26
1-4-2رابطه سود آوری و نقدینگی: 28
5-2مدیریت وجوه نقد 28
1-5-2تعریف و اهمیت موجودی نقد 29
2-5-2انگیزه نگهداری وجه نقد 31
3-5-2انگیزه احتیاطی: 32
4-5-2سطح بهینه و مطلوب وجه نقد 34
6-2مدل های جدید صندوق: 36
7-2مروری بر تحقیقات پیشین 36
8-2جمع بندی ادبیات تحقیق 42
مقدمه
کیفیت گزارشگری مالی عامل موثری جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است که میتواند بر ابعاد مختلف شرکت تاثیر داشته باشد. عدم تقارن اطلاعاتی به معنای نابرابری اطلاعات بین دو طرف قرارداد است که موجب به وجود آمدن دو دسته اشخاص آگاه و ناآگاه می گردد. عاملی که بر روابط بین ذی نفعان و شرکت تاثیر می گذارد ایزلی و اوهارا ،2003 معتقدند که شرکت ها می توانند با استفاده از مقدار، دقت و در کل کیفیت اطلاعات ارائه شده به سرمایه گذاران عدم تقارن اطلاعاتی موجود را در تاثیر قرار
دهند. کیفیت بالای گزارشگری مالی با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی سبب کارایی بالاتر سرمایه گذاری می شود. که این امر از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایه گذاران و بین سرمایه گذاران و مدیران محقق می شود. باتاچاریا و دیگران نیز معتقدند که کیفیت بالاتر سود حسابداری از عدم تقارن اطلاعاتی کاسته و هزینه ی مربوط و گزینه ی نامناسب را حول اعلام سود کاهش می دهد. دسته ی دیگر از مطالعات در تحلیل عامل موثر بر موجودی نقد شرکت ها نشان می دهند با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی مقدار وجه نقد نگه داری شده توسط شرکت ها افزایش می یابد. به عبارتی عدم تقارن اطلاعاتی سبب می شود تحصیل وجه نقد برای شرکت ها دشوار و هزینه بر شود. و در این شرایط شرکت ها ممکن است دارایی های نقد خود را تقویت نمایند تا هزینه های مرتبط با وابستگی بر تامین مالی خارجی بکاهند. در این مطالعات عواملی چون اندازه، میزان وفرصت های رشد، ساختار مالکیت، اندازه، روابط بانکی و سررسید بدهی بر مبنای تئوری عدم تقارن اطلاعاتی تحلیل شده اند. بنابراین میتوان انتظار داشت که کیفیت گزارشگری از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی متعاقبا کاهش وجه نقد مازاد بر نیاز موجب افزایش کارایی سرمایه گذاری شده و مدیریت وجه نقد شرکت را بهبود ببخشد. که نهایتا منجر به نگهداشت وجه نقد کمتری در شرکت میشود. هر چه میزان فرصت های رشد بیشتر باشد شرکت به منظور از دست ندادن پروژه های با ارزش وجه نقد بیشتری را نگهداری می نماید. همچنین انتظار می رود در شرکت های بزرگتر به واسطه ی صرفه جویی به مقیاس مانده ی نقد کمتر باشد و چون شرکت های کوچکتر با عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری مواجه هستند مجبور به نگهداری وجه نقد بیشتری هستند.
هرچه سررسید بدهی کوتاه تر باشد، ریسک مالی افزایش می یابد و شرکت مجبور به نگهداری وجه نقد بیشتری خواهد بود. لذا انتظار می رود با افزایش سررسید بدهی موجودی نقد کاهش یابد. از آنجایی که شرکت های با نسبت بدهی بانکی بالاتر به دلیل روابط بهتر بانکی با سهولت بیشتری قادر به تامین مالی هستند نیاز کمتری به نگهداری وجه نقد خواهند داشت. نگهداشت وجه نقد دارای هزینه ی فرصت نیز خواهد بود. و انتظار می رود هر چه هزینه ی فرصت بیشتر باشد مانده نقد کمتری نگهداری شود. از سویی به واسطه ی افزایش هزینه ی تامین مالی در شرکت های با اهرم مالی بالا هزینه ی وجه نقد مورد استفاده بیشتر خواهد بود. لذا انتظار می رود با افزایش اهرم مالی مانده نقد کمتر شود.
2-2سرمایه گذاری
سرمایه گذاری فرآیند اتخاذ تصمیمی است که مدیران از آن برای شناسایی طرح هایی که به ارزش شرکت می افزایند استفاده می کنند. به عبارت دیگر تهیه بودجه سرمایه ای مهم ترین وظیفه مدیران مالی و کارکنان
شرکت می باشد ریموند.Reymond2004
( 2004). بودجه سرمایه ای عبارت از مجموعه طرح های سرمایه گذاری که یک وجه مشترک دارند یعنی بازده هر یک از اینها دردوره های بلند مدت (بیش از یک سال) به دست می آید شایان توجه است تصمیم های بودجه بندی سرمایه ای یک شرکت نخست سیراستراتژیک آن را مشخص می کند. زیرا پیش از اینکه شرکت اقدام به تولید محصولات جدید کند یا خدمات جدید ارائه نماید یا اینکه وارد بازارهای جدید گردد می باید سرمایه گذاری انجام دهد دوم نتایج تصمیم های بودجه بندی سرمایه است برای چندین سال ادامه خواهد داشت و انعطاف پذیری شرکت را کاهش می دهد سوم سرمایه گذاری ضعیف و نا کارا می تواند تبعات مالی جدی داشته باشد اگر شرکت مبلغ بسیار زیادی را به صورت ناکارا سرمایه گذاری کند شرکت با هزینه های استهلاک بالا و سایر هزینه های غیرضروری مواجه خواهد شد از سوی دیگر اگر به مقدار کافی سرمایه گذاری ننماید تجهیزات و نرم افزارهای کامپیوتر آن ممکن است به حد کافی پیشرفته نباشد تا شرکت بتواند تولید رقابتی نماید همچنین، اگر شرکت ظرفیت کافی نداشته باشد ممکن است سهم بازار را به شرکت های رقیب واگذار نماید که در آن صورت بازیافتن مشتریان از دست رفته نیاز به هزینه های فروش سنگین، کاهش قیمت های فروش، یا بهبود محصولات دارد که هر یک از اینها بسیار پرهزینه می باشند بریگام.Brigham2008
( 2008) شایان ذکر است تحقیقات زیادی در حسابداری براین نکته تأکید دارند که شرکتهای دارای کیفیت بالای حسابداری، دارای بازگشت سرمایه بهتر و همچنین بازدهی بالاتر در سرمایه گذاریهای خود بوده و این امر کیفیت بالاتر (حسابداری) همچنین بهره وری سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای را نیز به صورت میانگین افزایش می دهد. وردی.Verdi.2006
(2006) ، بتی و همکاران.Beatty et al2007
(2007) ، بیدل و همکاران.Biddle et al2009
(2009)یافته های آنها موید این مطلب بود که شرکتهای دارای کیفیت حسابداری بالاتر، امکان به هدر رفتن سرمایه گذاریهای صورت گرفته در اقلام سرمایه ای را برای خود کاهش داده و الگویی از سرمایه گذاری در اقلام سرمایه را ارائه می دهند که علی رغم پایداری بیشتر بسیار ناهمگون و متفاوت با سایر شرکتها می باشد(بیدل و هیلاری 2007، 155).Biddle &Hilary2007155
.
1-2-2مراحل اجرای بودجه بندی سرمایه ای:
رشد یک شرکت و حتی توانایی آن در باقی ماندن در صحنه رقابت و ادامه حیات به یک جریان ثابتی از ایده ها برای ساخت محصولات جدید و یا روش های بهبود محصولات موجود با هزینه کمتر بستگی دارد
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سکولاریزاسیون و حجاب
فصل دوم
پیشینه تحقیق
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سکولاریزاسیون و حجاب
فصل دوم
پیشینه تحقیق
در این فصل تلاش میشود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع که تاکنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق میباشد گردآوری و ارایه گردد:
پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزشهای جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمکی» از دانشگاه تهران انجام شده است.
در این پیمایش با نمونههایی که از سه کشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.
نتیجه اصلی که ایشان از تحقیق خود میگیرند این است که «ماهیت رژیم حاکم» یک عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور است. بین این سه کشور حکومت ایران، «حکومت تئوکراسی» و «دین سالاری» است. حکومتهای مصر و اردن و خصوصاً حکومت مصر، سکولار است. به جهت اینکه این حکومتها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروههای مخالف بیانات فرهنگی خود را در واکنش به جهت گیریهای فرهنگی رژیمهایشان تنظیم می کنند. به همین علت در ایران جایی که جامعه تحت تسلط رژیم کاملاً دینی اداره شده است مردم کمتر دینی. کمتر ضد غرب، بیشتر سکولار و بیشتر هوادار ارزشهای مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن که حکومتشان سکولار و به طور قطعی هوادار غرب است.
پژوهشگران مذکور معتقدند یافتههای تجربی آنها با پژوهشهای تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاکی از آن است که جهتگیریها و خط مشیهای فرهنگی دولت نقش تعیینکنندهای در روند فرهنگی جامعه دارد.
ایشان موارد مختلفی را از تاریخ کشورهای اسلامی ذکر میکنند که در آنها مداخله فرهنگی حکومتهای سکولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شکلگیری بنیادگرایی اسلامی شده است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سلامت روان و تعریف آن
پیش از پرداختن به تعریف سلامتی روانی لازم است به یک نکته اشاره نماییم. سه واژه ی « بهداشت روانی» و «سلامت روانی» و « بهزیستی روانی Well- being
» گرچه دارای معانی متفاوتی هستند، ولی در مواردی بجای یکدیگر به کار می روند(هرشن سن و پاور Hershenson & Power
1988،ترجمه منشی طوسی،1374).
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را این طور تعریف می کنند: « سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب»( میلانی فر،1376).
بهداشت روانی یک زمینه تخصصی در محدوده ی روانپزشکی است و هدف آن ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای روانی، کنترل عوامل موثر در بروز بیماریهای روانی، تشخیص زودرس بیماریهای روانی، پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است. پس بهداشت روانی علمی است برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش آمدهای زندگی(میلانی فر،1376).
سلامت روانی را می توان براساس تعریف کلی و وسیع تر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی به طور گسترده ای تغییر یافته است. عمر طولانی تر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیک ها و پیشرفت های علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی را به دست داده که نه تنها بیانگر نبود بیماری است. بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی می دهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد از نظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، به طوری که هر فرد از دیگران و از محیط تاثیر می گیرد و بر آنها تاثیر می گذارد. بنابراین سلامت روانی نه تنها نبود بیماری روانی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره می کند که فرد با خود وسبک زندگی اش آسوده و بدون مشکل باشد. در واقع، تصور بر این است که فرد باید بر زندگی اش کنترل داشته باشد و
فقط در چنین حالتی است که می توان آن قسمت هایی را که در باره ی خود یا زندگی اش مساله ساز است تغییر دهد(هرشن سن و پاور،1988، ترجمه منشی طوسی،1374 ).
یهودا ( 1959، به نقل از منشی طوسی،1374 ) مواردی را برای تعریف سلامت روانی ارائه کرد:
الف) نگرش مثبت به خود ب) میزان رشد، تحول و خودشکوفایی
ج) عملکرد روانی یکپارچه د) خود مختاری یا استقلال شخصی
ه) درک صحیح از واقعیت و) تسلط بر محیط
دیگران نیز موارد دیگری را ارائه دادند ولی از نظر اسمیت Smith
( 1961، به نقل از منشی طوسی، 1374 ) همه ی این موارد، مفاهیم اصلی یکسان را در برداشتند. بنابراین وی پیشنهاد کرد به جای شمردن اینگونه موارد بهتر است ابعاد بهداشت روانی بر اساس اصول زیر انتخاب شود:
الف) نشان دادن ارزش های مثبت بشری ب) داشتن قابلیت اندازه گیری و تشخیص
ج) داشتن ارتباط با نظریه های شخصیت د) مرتبط بودن با بافت های اجتماعی که برای آن تعریف و مشخص شده اند.
به این ترتیب، متخصصان بعدی کارشان را روی مفاهیمی کلی از قبیل بهنجار بودن یا بهزیستی متمرکز کردند. امروزه مفهوم مقابله Coping
به منزله ملاک سلامت روانی به نوشته های رشته های تخصصی گوناگون بهداشت روانی راه یافته است(هرشن سن و پاور،1988، ترجمه منشی طوسی، 1374). بعضی از محققان معتقدند سلامت روانی حالتی از بهزیستی و وجود این احساس در فرد است که می تواند با جامعه کنار بیاید. سلامت روانی به معنای احساس رضایت، روان سالمتر و تطابق اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه است(کاپلان و سادوک، 1999، ترجمه پور افکاری ،1376).
سازمان بهداشت جهانی، سلامت روانی را قابلیت ایجاد ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی، و حل مناسب و منطقی تضادهای غریزی و تمایلات شخصی، به طوری که فرد بتواند از مجموعه تضادها ترکیبی متعادل به وجود آورد، می داند. طبق تعریفی که این سازمان ارائه می دهد، وظیفه اصلی بهداشت روانی، تامین سلامت روان است تا به مدد آن بتواند قوا و استعدادهای روانی را پرورش د
هد. در واقع، بهداشت روانی مبتنی بر سه پایه است:
الف)حفظ و تامین سلامت روان
ب)ریشه کن ساختن عوامل بیماری زا و پیشگیری از ابتلاء به بیماریهای روانی ج)ایجاد زمینه ی مساعد برای رشد و شکوفایی شخصیت واستعدادها تا حداکثر ظرفیت نهفته درآنها(سامی کرمانی،1354 ).
به طور کلی شخص دارای سلامت روان می تواند با مشکلات دوران رشد روبرو شود و قادر است در عین کسب فردیت با محیط نیز انطباق یابد. به نظر می رسد تعریف رضایت بخش از سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتار شایسته مطلوب است. بنابراین هرگونه ملاکی که به عنوان اساس سلامتی در نظر گرفته می شود باید شامل رفتار بیرونی و احساسات درونی باشد(بنی جمال واحدی،1370).
2-3- تعریف بهداشت روان در فرهنگهای مختلف:
بهداشت روان سازش با فشارهای مکرر زندگی می باشد و سازگاری عبارت است از ایجاد تعادل و هماهنگی رفتار فرد با محیط به گونه ای که ضمن حفظ تعادل روانی یا در ارتباط با تغییرات و دگرگونی های محیط خودش نیز به تطابقی موثر و سازنده دست یابد لذا هر فرد به طور موفقیت آمیز باید خود را با محیط سازگار نماید و عموماً ناگزیر است که با زندگی نسبتاً سازش موثر داشته باشد ولی باید توجه داشت که هرکس دارای ظرفیت مشخص جهت تحمل فشارهای زندگی روزانه است. وجود فشارهای عاطفی گوناگون خطر از هم پاشیدگی روان را افزایش خواهد داد و به سلامت روان لطمه وارد خواهد نمود و فرد قادر نیست رفتار موزون و هماهنگی با جامعه داشته باشد و سلامت روان خود را حفظ نماید.
سلامت روان عبارت است از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقیعتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضا کننده نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعداد فطری خویش می باشد.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سلامت روان
اصطلاح سلامت روانی، اصطلاحی است که از آن برای بیان و اظهار کردن هدف خاصی برای جامعه استفاده می شود. هر فرهنگی براساس معیارهای خاص خود بدنبال سلامت روان است. هدف هر جامعه این است که شرایطی را که سلامت اعضای جامعه را تضمین کند آماده نماید و سلامت روان قسمتی از سلامت کلی است. یک فرد زمانی سلامت روانی دارد که با شناخت و حفظ ویژگی های شخصیتی خود را با محیط تطبیق دهد. شناخت خود مجموعه ادراکات و ارزش ها افکار و عواطف را تشکیل می دهد که سبب آگاهی فرد از موجودیت خود می شود به این معنی او می فهمد کیست و چیست. در تأمین سلامت روان علاوه بر عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی نیز تأثیر فراوان دارند. اگر چه شناخت کامل ویژگی های مربوط به سلامت روان در یک فرد بسیار مشکل است ولی زمانی افراد از نظر روانی سالم هستند که خصوصیات شاخص زیر را داشته باشند:
1- اعتماد به نفس دارند.
از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می کند در عین اینکه به محدودیت ها و نواقص خود آشنایی دارند. توانایی های خود را می شناسد و حداکثر استفاده را می برد. واقعیت وجودی خود را آشکار نمی کنند و به جای عذرآوری و دلیل تراشی شکست ها را به راحتی می پذیرد و نگرانی به خود راه نمی دهند.
2- احتیاجات اولیه را به راحتی برطرف می کند
برآوردن نیازهای اولیه زندگی به خصوص نیازهای جسمانی باعث تلاش دائمی در این افراد می شود و با شناخت واقعیت ها به طور واقع بینانه تری با مشکلات مقابله می کنند.
3- با دیگران به دیده خوب می نگرند
ضمن دوست داشتم دیگران به آنها اعتماد می کنند. در حفظ روابط دیگران کوشا هستند، محبت خویش را به طور مستقیم ابراز می کنند و برای آنها شواهد مناسب می آورد.
4- مسئولیت پذیرند
ضمن پذیرش مسئولیت مناسب با سن خود مسئولیت کارهایی را که خود انجام می دهند می پذیرند و از کمی تجربه لذت می برند و همیشه برای بهترین نتیجه در تلاش هستند (فرج زاده،1388).
تعریف سلامت روان
در مورد سلامت روان، تعاریف نظری فراوانی وجود دارد و یک توافق جمعی و مشترک بین اندیشمندان رشته های مختلف در این مورد وجود ندارد. مثلاً پزشکان و افرادی که با دیدگاه پزشکی به این مسئله می نگرند. سلامت روان را منوط به نداشتن علائم بیماری تلقی می نمایند و روانشناسان و روانپزشکان نیز فردی را از نظر روانی سالم می دانند که دچار علایم روانی که بیانگر اختلال در کارکردهای روانی است، نباشد و بتواند به هنگام مواجهه با مسایل و مشکلات اجتماعی در رفتارهایشان تعادل برقرار نمایند. کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، سلامت فکر و روان را چنین تعریف می نماید، سلامت روانی عبارت می باشد از، سلامت فکر و روان، قابلیت برقراری رابطه هماهنگ و موزون با دیگران، تغییر و اصطلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها مشکلات و تمایلات فردی به طور منطقی، عادلانه و مناسب (میلانی فر، 1373؛ به نقل از جوکار و سمنگان،1389).
لوینسون و همکارانش -Lionison
(1962) معتقدند که سلامت روانی، عبارت است از اینکه: اولاً فرد چه احساسی نسبت به خود و دیگران و دنیای اطراف دارد و ثانیاً به چگونگی سازگاری فرد با خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش ارتباط دارد. جاهودا -Jahoda
(1982) نویسنده آمریکایی که نخستین کتاب را تحت عنوان «مفهوم سلامت فکری» در سال 1958 منتشر کرده است در تعریف سلامت روانی می گوید: سلامت روانی عبارت است از واکنش
های مطلوب، متناسب، مستقر انسانی در موقعیت های مختلف، که راهنمای تحولات رفتاری فرد در برابر ناراحتی ها و فشارهای درونی، بیرونی باشد (عطار شوشتری و شفاعی،1391).
پاتن -Paten
(1994) معتقد است که سلامت روان را بایستی به منزله توانایی افراد برای دستیابی به اهدافی که برای خود در نظر گرفته است، تعریف نمود. فرد سالم، کسی است که از نظر کارکردهای روانی (از جمله، اندیشه، عاطفه، ادراک، رفتار) دچار اختلال نباشد و با خود، خانواده و اجتماع رابطه ای هماهنگ و صمیمانه داشته باشد و وظایف و مسئولیت های فرد را در قبال خانواده و جامعه به خوبی انجام دهد (فدایی،1390).
عوامل مؤثر بر سلامت روان
همه ی متخصصان معتقدند که سلامت روان در تحول شخصیت واحد نقش بنیادین دارد. تصور تحول موزون انسان بدون وجود سلامت روان غیر ممکن است. بی شک عوامل متعددی بر سلامت روان تأثیر می گذارند که فهرست کردن همه ی آنها دشوار است، چرا که وجود تفاوت های فردی ممکن است به تنوع در عوامل مؤثر بر سلامت روان بی انجامد، با این حال یافته های حاصل از پژوهش ها در زمینه های زیست شناسی و علوم اجتماعی دانش ما را درباره ی عواملی که ممکن است سلامت روان را تحت تأثیر قرار دهند وسعت بخشیده اند (خزل پور،1390).
برخی از الگوهای مهمی که علت اختلال روانی را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می دهد عبارتند از:
الگوی پزشکی
بر نقش شرایط اندام و از زوایای گوناگون که می تواند کنش مغز را تحت تأثیر قرارداده و به اختلال روانی بیانجامد، تأکید ورزیده است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 72 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سلامت روانی واثربخش بودن آموزش مهارت زندگی
در این قسمت مفهوم سلامت روانی و دید گاه های مربوط به اثر بخش بودن آموزش مهارت های زندگی و مهارت های ارتباطی ، بویژه اثر بخشی مهارت های حل مساله ، حل تعارض بین فردی و جرأت ورزی در افزایش سلامت روانی و کاهش مشکلات روانشناختی افراد ، مورد بررسی بیشتر قرار می گیرد .
2-1- مفهوم سلامت
سازمان بهداشت جهانی -World Health Organization
(1947 ) سلامت را چنین تعریف می کند :
« سلامت عبارت است از حالت بهزیستی کامل جسمانی ، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی » . دان (1967، نقل از ادلین -Edlin G.
و همکاران ، 1999 ) سلامت را یک روش کنش وری وحدت یافتهای می داند که هدفش به حداکثر رساندن توان فرد است . به نظر وی سلامت مستلزم این است که فرد طیف تعادل و جهت یا مسیر هدفمند را با محیط ، یعنی جایی که در
آن کنش وری خود را آشکار می سازد ، نگه دارد (بزنز ،
اشتاین هاردت ،1997 ). همچنین لارسون ( 1996 ، نقل از کی یس ،1998 ) عقیده دارد ، سلامت عبارت است از فقدان وضعیت و احساسات منفی که نتیجه آن سازگاری و تطابق با دنیای خطرناک است (بابا پور خیر الدین ، 1381 ).
2-2- ابعاد سلامت
دانشمندان معتقدند که سلامت دارای ابعادی به شرح زیر می باشد:
- سلامت جسمانی : عبارت است از سلامت بدن ، که این سلامت از طریق تغذیه صحیح ، ورزش منظم ،اجتناب از عادات مضر ، آگاهی یافتن و احساس مسئولیت در قبال سلامت و تندرستی ، بدنبال مراقبت های پزشکی بودن در صورت نیاز و شرکت کردن
در فعالیت هایی که به پیشگیری از بیماری کمک می کند ،محقق میشود.
- سلامت اجتماعی : یعنی توانایی انجام مؤثر و کارآمد نقشهای اجتماعی بدون آسیب رساندن به دیگران . سلامت اجتماعی در واقع همان ارزیابی شرایط و کارفرد در جامعه است ( ادلین و همکاران ، 1999)
- سلامت هیجانی :این بعد از سلامت به فهم هیجان ها و شیوه صحیح مقابله با مشکلات روزمره زندگی و چگونگی تحمل کردن تنیدگی ، اشاره می کند (همان منبع ). سلامت هیجانی به صورت دارا بودن « هویت از خود ایمن » و حس «توجه به خود مثبت » تعریف شده است .این دو خصیصه ، جنبه هایی از « حرمت خود » می باشند . حرمت خود مؤلفه اصلی سلامت هیجانی است ( دیه نر 1984 ، نقل از بزنر و اشتاین هاردت ، 1997 ).
- سلامت عقلانی : سلامت عقلانی یعنی داشتن ذهن باز به عقاید و مفاهیم جدید .
به عبارتی ، سلامت عقلانی عبارت است از فهم این نکته که شخص بطور باطنی دارای انرژی لازم و مناسب برای انجام فعالیت های عقلانی می باشد . محققان معتقدند
که فعالیت های عقلانی بسیار زیاد یا بسیار کم تأثیر منفی برسلامت می گذارند( سوئد فند، 1979 ؛آرونسون ،1989 غ آنتونوفسکی ، 1988 ؛ نقل ازبزنز ، اشتاین هاردت ، 1997 ).
- سلامت معنوی : به نظر ادلین و همکاران (1999 ) سلامت معنوی یعنی « حالت تعادل و نظم فرد با خود و دیگران و توانایی موازنه ساختن بین نیاز های درونی با خواسته ها و تقاضای بیرونی » . الیسون
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سلامت روانی وجسمانی
پیشینة نظری
تعریف سلامت روان
سازمان بهداشت جهانی در سال 1986 تعریفی از سلامتی را ارائه دارد :
سلامتی گستره وسیعی است جهت توانمند ساختن فرد ها گروه ، که از یک طرف موجب واقعیت بخشیدن به آمال و آرزوها و ارضاء نیازها و از طرف دیگر باعث مقابله با محیط می شود بنابراین طبق تعریف فوق به نظر می رسد سلامتی یک منبعی برای زندگی روزمره است نه به عنوان وسیله ای برای زندگی ، یک مفهوم کاربردی و مثبت است که علاوه بر تأکید بر توانایی جسمانی افراد بر منابع فردی و اجتماعی آنان نیز تأکید می ورزد . ( اسکوفیلد ، 1998 مقاله )
اصلاح سلامت روانی ، اصطلاحی است که از آن برای بیان و اظهار کردن هدف خاصی برای جامعه استفاده می شود . هر فرهنگی براساس معیارهای خاص خود به دنبال سلامت روان است . هدف هر جامعه ای این است که شرایطی را که سلامت اعضای جامعه را تضمین می کند آماده نماید . سلامت روان بخشی از سلامت عمومی است . منظور از سلامت روان ، سلامت ابعاد خاصی از انسان مثل هوش ، ذهن ، حالت و فکر می باشد . از طرف دیگر سلامت روان بر سلامت جسمانی هم تأثیر دارد . بسیاری از پژوهش های اخیر مشخص کرده اند که یک سری اختلال های فیزیکی و جسمانی به شرایط خاص روانی مرتبط هستند . با وجود این که سلامت روان مفهوم وسیعی است اما هنوز یک تعریف کلی که مورد قبول همه باشد از آن به دست نداده اند هر فرد یا گروهی یک تصور خاص از سلامت روان دارد در حالی که در مورد سلامت جسمانی چنین حالتی وجود ندارد .
در سال 1948 ، کمیسیون مقدماتی سومین کنگره جهانی بهداشت روانی ، برای بهداشت روانی یک تعریف دو قسمتی ارائه می دهد :
1. بهداشت روانی حالتی است که از نظر جسمی ، روانی و عاطفی در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد برای فرد مطلوب ترین رشد را ممکن می سازد .
2. جامعه خوب جامعه ای است که برای اعضای خود چنین رشدی را فراهم می آورد در عین حال رشد خود را تضمین می کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان می دهد . ( گنجی ، 1379 ص 13 )
سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی را براساس جنبه های زیستی و اجتماعی تعریف می کند . به نظر این سازمان ، بهداشت روانی برای فرد استعداد ایجاد روابط موزون با دیگران و استعداد شرکت در تغییرات محیط اجتماعی و طبیعی با استعداد کمک به تغییرات ، به شیوه سازنده ، قائل است . همچنین بهداشت روانی ایجاب می کند که بین تمایلات غریزی فرد هماهنگی وجود داشته است در این تعریف هیچ اشاره ای به بیماری نشده است .
در تعریف فوق و تعاریف مشابه آن ، سازگاری با محیط اهمیت زیادی دارد . طبق این تعریف شخصی که بتواند با محیط ( اعضای خانواده ، همکاران ، همسایگان و به طور کلی اجتماع ) خوب سازگار شود از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهد بود . این شخص با تعادل روانی رضایت بخش پیش خواهد رفت . تعارضات خود را با دنیای برون و درون حل خواهد کرد و در مقابل ناکامی های اجتناب ناپذیر زندگی مقاومت خواهد داشت . اگر کسی توان انجام دادن این کارها را نداشته باشد و در نتیجه با محیط خود به شیوه نامناسب و دور از انتظار برخورد کند از نظر روانی بیمار محسوب خواهد شد ، زیرا با این خطر روبرو خواهد بود که تعارض های حل نشده خود را به صورت نوروز ( اختلالات خفیف رفتاری ) نشان می دهد و به شخص نوروتیک تبدیل می شود . ( گنجی ، 1379 ص 12 )
عده ای از روان شناسان معتقدند که سلامت روان ، داشتن هدفی انسانی در زندگی، سعی در حل عاقلانه مشکلات ، سازش با محیط اجتماعی براساس موازین علمی و اخلاقی و سرانجام ایمانی به کار و مسئولیت پذیری و پیروی از اصول نیکوکاری و خیر خواهی است. ( شفیع آبادی ، 1371 ص 85 )
لوینسون و همکاران سلامت روان را اینچنین تعریف کرده اند :
سلامت روان عبارتست از این که فرد چه احساسی نسبت به خود ، دنیای اطراف ، محل زندگی و اطرافیان دارد مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد ، چگونگی سازش وی به درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش . ( انصاری ، 1374 پایان نامه )
کارل مننجر می گوید :
سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر به طور کامل شود . ( همان منبع )
کینگزبرک بهداشت روانی را این چنین تعریف می کند :
تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط به خصوص در سه فضای مهم عشق ، کار و تفریح . ( همان منبع )
در سالهای اخیر انجمن کانادایی بهداشت روانی را در سه قسمت تعریف کرده است.
قسمت اول : نگرش های مربوط به خود ( شامل تسلط بر هیجان های خود ، آگاهی از ضعف های خود و رضایت از خوشی های ساده )
قسمت دوم : نگرش های مربوط به دیگران ( علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی ، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و طبیعی .
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سلامت روانی وشادکامی
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
2-1.مقدمه 12
2-2. سلامت روانی 12
2-2-1. تعریف سلامت روانی 12
2-2-2. دیدگاه های مربوط به سلامت روان 13
3-2. ایمان مذهبی 22
2-3-1. تعریف ایمان 22
2-3-2. دیدگاه های مربوط به ایمان و معنویت 23
2-4. سلامت روان و ایمان 26
2-4-1. نظریات و الگوها 26
2-4-2. بررسی اصطلاحات قرآنی پیرامون سلامت روان 27
2-4-3. مفهوم سلامت روان در قرآن 29
2-4-4. ویژگی های سلامت روان در قرآن 31
2-4-5. ایمان از چه راه هایی موجب سلامت روان می شود 33
-5. شادکامی 34
2-5-1. تعریف شادکامی 34
2-5-2. شادکامی و سلامت 34
2-5-3. شادکامی و اعتقادات مذهبی 34
2-5-4. سایر عوامل مؤثر بر شادکامی 35
مبانی نظری تحقیق
2-1. مقدمه
آن چه از دیرباز سهمى از تلاشهای فکرى اندیشمندان، فیلسوفان، جامعه شناسان و روان شناسان را به خود اختصاص داده، تحقیق و پژوهش در مقوله سلامت روانی است. گذشت قرون و سالها نه تنها از ارج و اعتبار چنین حوزهای نکاسته، بلکه با توجه به الزامهای خاص خود، بر اهمیت آن افزوده است. اکنون در قرن بیست و یکم، انسان مضطرب، افسرده و بحرانزده عصر حاضر بیش از هر زمانى دیگرى نیازمند وجود تعاریف و پژوهشهای علمی در حوزه سلامت روانی میباشد تا از این راه بتواند قدمهای مؤثری در زمینه ارتقای سطح زندگی خویش بردارد. یکی از مهمترین گامها برای شروع یک پژوهش علمی بررسی تعاریف، نظریهها و سایر تحقیقاتی است که در این حیطه صورت گرفته است که در این فصل به آن پرداخته خواهد شد.
2-2. سلامت روانی
2-2-1. تعریف سلامت روانی
بر اساس تعریف دانشنامه آزاد ویکیپدیا، سلامت روانی یا سلامت رفتاری سطحی از بهزیستی روانشناختی یا فقدان بیماری روانی است که گویای حالت روانی شخص به گونه ای است که عملکردش در سطح رضایتبخشی از سازگاری هیجانی و رفتاری باشد. از دیدگاه روان شناسی مثبت و یا کلگرایی، سلامت روان ممکن است شامل توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی و ایجاد یک تعادل بین فعالیتهای زندگی و تلاش برای دستیابی به انعطافپذیری روانی است.
به گفته سازمان بهداشت جهانی (WHO) سلامت روان شامل بهزیستی ذهنی، خود کارآمدی ادراکشده، خودمختاری، شایستگی، وابستگی بین نسلی و خود شکوفایی معنوی فرد و هیجانی بالقوه، در میان دیگران است. همچنین، WHO بیان میکند که بهزیستی فردی در گروی تواناییهای افراد برای مقابله با استرسهای روزمره زندگی، کار مولد و کمک به جامعه خود میباشد. با این حال، تفاوتهای فرهنگی، ارزیابیهای ذهنی و رقابت حرفهای نظریهها همگی بر چگونگی تعریف سلامت روانی اثرگذار میباشد.
2-2-2. دیدگاههای مربوط به سلامت روان
مکتب روانپریشی
زیگموند فروید
به نظر فروید اکثر مردم به درجات مختلف رواننژند هستند و سلامت روانشناختی یک ایده آل است نه یک هنجار آماری. به عقیده او، ویژگیهای خاصی برای سلامت روانشناختی ضرورت دارد. نخستین ویژگی هشیاری (خودآگاهی) است؛ یعنی هر آن چه ممکن است در ناهشیاری (ناخودآگاهی) موجب مشکل شود بایستی خودآگاه شود.
به عقیده فروید انسان متعارف کسی است که مراحل رشد روان جنسی را با موفقیت گذرانیده باشد و در هیچیک از مراحل بیش از حد تثبیت نشده باشد. به نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب میآید و هر فردی به نحوی نامتعارف است. فروید انسان نامتعارف را به دو گروه رواننژند و روانپریش تقسیم میکند و هسته مرکزی بیماری روانی را اضطراب میداند. به عقیده فروید نوع مکانیزم های دفاعی مورد استفاده افراد سالم رواننژند و روانپریش متفاوت است. شخص سالم از مکانیزم های دفاعی نوع دوستی، پیشبینی، شوخطبعی، والایش و سرکوب استفاده میکند (نجات، 1378).
آلفرد آدلر
زندگی به عقیده آدلر «بودن» نیست بلکه «شدن» است. بنابر نظر آدلر فرد برخوردار از سلامت روانشناختی توان و شهامت یا جرأت عمل کردن را برای نیل به اهدافش دارد. چنین فردی جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد. فرد دارای سلامت روان مطمئن و خوشبین است و ضمن پذیرفتن اشکالات خود در حد توان اقدام به رفع آنها میکند. سلامت روان به عقیده آدلر یعنی داشتن اهداف مشخص در زندگی، داشتن فلسفهای استوار و مستحکم برای زیستن، مفید بودن برای همنوعان، جرأت و شهامت و قاطعیت، کنترل داشتن بر روی عواطف و احساسات، داشتن هدف نهایی کمال و تحقق نفس، پذیرفتن اشکالات و کوشیدن در حد توان برای حل اشتباهات. فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست. فرد دارای سلامت روان به نظر آدلر روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروههای اجتماعی به درستی میشناسد. فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است. عالیترین هدف شخصیت سالم به عقیده آدلر تحقق «خویشتن» است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سلامت روانی ومنبع کنترول
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
2-1.مقدمه 12
2-2. سلامت روانی 12
2-2-1. تعریف سلامت روانی 12
2-2-2. دیدگاه های مربوط به سلامت روان 13
2-7. منبع کنترل 43
2-7-1. تعریف منبع کنترل 43
2-7-2. منبع کنترل درونی 43
2-7-3. منبع کنترل بیرونی 44
2-7-4. ویژگی های افراد با منبع کنترل درونی 44
2-7-5. ویژگی های افراد با منبع کنترل بیرونی 45
-8. پیشینه تحقیق 46
مبانی نظری تحقیق
2-1. مقدمه
آن چه از دیرباز سهمى از تلاشهای فکرى اندیشمندان، فیلسوفان، جامعه شناسان و روان شناسان را به خود اختصاص داده، تحقیق و پژوهش در مقوله سلامت روانی است. گذشت قرون و سالها نه تنها از ارج و اعتبار چنین حوزهای نکاسته، بلکه با توجه به الزامهای خاص خود، بر اهمیت آن افزوده است. اکنون در قرن بیست و یکم، انسان مضطرب، افسرده و بحرانزده عصر حاضر بیش از هر زمانى دیگرى
نیازمند وجود تعاریف و پژوهشهای علمی در حوزه سلامت روانی میباشد تا از این راه بتواند قدمهای مؤثری در زمینه ارتقای سطح زندگی خویش بردارد. یکی از مهمترین گامها برای شروع یک پژوهش علمی بررسی تعاریف، نظریهها و سایر تحقیقاتی است که در این حیطه صورت گرفته است که در این فصل به آن پرداخته خواهد شد.
2-2. سلامت روانی
2-2-1. تعریف سلامت روانی
بر اساس تعریف دانشنامه آزاد ویکیپدیا، سلامت روانی یا سلامت رفتاری سطحی از بهزیستی روانشناختی یا فقدان بیماری روانی است که گویای حالت روانی شخص به گونه ای است که عملکردش در سطح رضایتبخشی از سازگاری هیجانی و رفتاری باشد. از دیدگاه روان شناسی مثبت و یا کلگرایی، سلامت روان ممکن است شامل توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی و ایجاد یک تعادل بین فعالیتهای زندگی و تلاش برای دستیابی به انعطافپذیری روانی است.
به گفته سازمان بهداشت جهانی (WHO) سلامت روان شامل بهزیستی ذهنی، خود کارآمدی ادراکشده، خودمختاری، شایستگی، وابستگی بین نسلی و خود شکوفایی معنوی فرد و هیجانی بالقوه، در میان دیگران است. همچنین، WHO بیان میکند که بهزیستی فردی در گروی تواناییهای افراد برای مقابله با استرسهای روزمره زندگی، کار مولد و کمک به جامعه خود میباشد. با این حال، تفاوتهای فرهنگی، ارزیابیهای ذهنی و رقابت حرفهای نظریهها همگی بر چگونگی تعریف سلامت روانی اثرگذار میباشد.
2-2-2. دیدگاههای مربوط به سلامت روان
مکتب روانپریشی
زیگموند فروید
به نظر فروید اکثر مردم به درجات مختلف رواننژند هستند و سلامت روانشناختی یک ایده آل است نه یک هنجار آماری.
به عقیده او، ویژگیهای خاصی برای سلامت روانشناختی ضرورت دارد. نخستین ویژگی هشیاری (خودآگاهی) است؛ یعنی هر آن چه ممکن است در ناهشیاری (ناخودآگاهی) موجب مشکل شود بایستی خودآگاه شود.
به عقیده فروید انسان متعارف کسی است که مراحل رشد روان جنسی را با موفقیت گذرانیده باشد و در هیچیک از مراحل بیش از حد تثبیت نشده باشد. به نظر او کمتر انسانی متعارف به حساب میآید و هر فردی به نحوی نامتعارف است. فروید انسان نامتعارف را به دو گروه رواننژند و روانپریش تقسیم میکند و هسته مرکزی بیماری روانی را اضطراب میداند. به عقیده فروید نوع مکانیزم های دفاعی مورد استفاده افراد سالم رواننژند و روانپریش متفاوت است. شخص سالم از مکانیزم های دفاعی نوع دوستی، پیشبینی، شوخطبعی، والایش و سرکوب استفاده میکند (نجات، 1378).
آلفرد آدلر
زندگی به عقیده آدلر «بودن» نیست بلکه «شدن» است. بنابر نظر آدلر فرد برخوردار از سلامت روانشناختی توان و شهامت یا جرأت عمل کردن را برای نیل به اهدافش دارد. چنین فردی جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد. فرد دارای سلامت روان مطمئن و خوشبین است و ضمن پذیرفتن اشکالات خود در حد توان اقدام به رفع آنها میکند. سلامت روان به عقیده آدلر یعنی داشتن اهداف مشخص در زندگی، داشتن فلسفهای استوار و مستحکم برای زیستن، مفید بودن برای همنوعان، جرأت و شهامت و قاطعیت، کنترل داشتن بر روی عواطف و احساسات، داشتن هدف نهایی کمال و تحقق نفس، پذیرفتن اشکالات و کوشیدن در حد توان برای حل اشتباهات. فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست. فرد دارای سلامت روان به نظر آدلر روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروههای اجتماعی به درستی میشناسد. فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اعمال او مبتنی بر تعقیب این اهداف است. عالیترین هدف شخصیت سالم به عقیده آدلر تحقق «خویشتن» است. فرد سالم مرتباً به بررسی ماهیت اهداف و ادراکات خویش میپردازد و اشتباهاتش را برطرف میکند. چنین فردی خالق عواطف خودش است نه قربانی آنها. آفرینش گری و ابتکار فیزیکی از دیگر ویژگیهای سلامت روانشناختی است. فرد سالم از اشتباهات اساسی پرهیز میکند. اشتباهات اساسی شامل تعمیم افراطی، اهداف نادرست و غیرممکن، درک نادرست و توقع بیمورد از زندگی، تقلیل یا انکار ارزشمندی خود، ارزشهای و باورهای غلط میباشد. فرد سالم دارای علاقه اجتماعی و میل به مشارکت اجتماعی است. چنین فردی سعی در کاستن عقده حقارت خود دارد و به دنبال غلبه و چیرگی بیشتر بر بی
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سلامت روانی
تعریف سلامت روان
تاکنون تعاریف متعددی از سلامت روان ارائه شده که همگی بر اهمیت، تمامیت و یکپارچگی شخصیت تأکید نموده اند. سلامت روان به معنی فقدان بیماری یا ناتوانی نیست، بلکه عبارتست از؛ «حالت سلامتی کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی». سلامت روان به عنوان توانایی فرد در غلبه بر ناراحتی های روان شناختی و هیجانی، شناخت از دیگران و حفظ روابط اجتماعی تعریف شده است. سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را مجموعه حالت رفاه و آسایش کامل جسمانی، روانی و اجتماعی تعریف کرده است.
امروزه فشار روانی از موضوعات مهم زندگی است. فشار روانی یعنی تهدید سازگاری ما در زندگی روزمره. فرد از فشار روانی برای شرح مجموعه ای از احساسات منفی استفاده می کند، مثلاً در ارتباط با امتحان، فروپاشی زندگی زناشویی و .... (پایندان، 1389).
سلامت، مهمترین مسأله بشریت است، زیرا با مرگ و زندگی مرتبط است. فقدان سلامتی به معنای قدم نهادن به سوی مرگ و وجود سلامتی به معنای جریان داشتن زندگی است. تعریف پدیده ای با این اهمیت برای متخصصان و پزشکان نیز دشوار است. مقبول ترین تعریف سلامت توسط سازمان جهانی بهداشت- World Health Organization (WHO)
ارائه شده است. بنابر این تعریف سلامت یعنی حالت خوب بودن کامل از لحاظ جسمی، روانی و اجتماعی و این تنها به معنای فقدان بیماری و ناتوانی نیست. این تعریف مزایا و معایبی دارد. یکی از محاسن این تعریف تأکید بر چند بعدی بودن سلامت است. همانطور که ملاحظه می کنید در این تعریف، سلامت صرفاً جسمی نیست بلکه ابعاد روانی و اجتماعی سلامت نیز اهمیت خاصی دارند. از جمله معایب این تعریف آرمانی بودن آن است. یعنی سلامت به مفهوم آرمانی تعریف شده به گونه ای که کمتر کسی می تواند در حالت خوب بودن کامل قرار گیرد. مثلاً فردی که در حالت کمال روانی، جسمی و اجتماعی نیست، نمی تواند سالم باشد (بن یارد- Benyard
، 2006).
تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامت دارای دو وجه ایجابی و سلبی است. در قسمت اول این تعریف بر وجود حالت کامل بودن جسمی و روانی و اجتماعی یعنی بر جنبه ایجابی تأکید شده است. اما در قسمت دوّم تعریف (فقدان بیماری) به حالت سلبی سلامت توجه شده است. با این حال اغلب محققان و متخصصان سلامت تاکنون تنها به وجه سلبی سلامت توجه کرده اند. از جمله اشکالات تعریف شده عدم توجه به مفهوم نسبی بودن سلامت است. امروزه روشن شده است که سلامت و بیماری دو مفهوم کاملاً جدا و متمایز از یکدیگر نیستند بلکه کاملاً به هم مرتبط هستند و می توان آنها را به صورت درجاتی تصور کرد. جامعه شناس پزشکی، آنتونوفسکی- Antonovski
(1987) معتقد است که سلامت و بیماری در دو نقطه انتهایی یک پیوستار قرار دارند. همانطور که وی به خوبی اشاره می کند؛ ما همگی می میریم و تا زمانی که نفس می کشیم و زنده ایم تا اندازه ای سالم هستیم.
طبق نظر این دانشمند که مورد قبول جامعه علمی است، سلامت و بیماری به صورت پیوستاری است که در یک سوی آن مرگ و در سوی دیگر آن، سلامت کامل قرار دارد. پیوستار سلامت- بیماری نشاندهندۀ وضعیت درجات مختلف سلامت است. در مرکز این طیف وضعیت سلامتی خنثی است و هر چه به طرف چپ حرکت کنیم، سلامتی کاهش می یابد. فردی که در سمت چپ قرار می گیرد. مثلاً فشار خون بالا دارد و یا چربی خون او بالاست، نیازمند درمان طبی است. چنین درمانی وضعیت سلامت فرد را به سمت نقطه میانی سوق می دهد. اما شیوه ی زندگی سالم نیز می تواند وضعیت سلامتی فرد را به سمت سلامت کامل (سمت راست) سوق دهد. بنابراین سلامت و بیماری کیفیت هایی متمایز و بدون ارتباط با یکدیگر نیستند بلکه حالاتی نسبی هستند و در هر لحظه هر یک از ما در یک نقطه از طیف سلامت – بیماری قرار می گیریم. عوامل مختلف جسمی، روانی و اجتماعی می توانند وضعیت سلامتی فرد را در طیف تغییر دهند (سارافینو- Sarafino
، 2005).
2-16- سلامت و بیماری در گذشته و حال
مروری بر دلایل مرگ و میر انسان ها در قرون و اعصار گذشته نشان می دهد که مرگ و میر انسان ها معمولاً به دو دلیل رخ می داده است؛ مشکلات تغذیه ای- Nutriture
و بیماری های عفونی- Infectious
. بیماری های تغذیه ای در نتیجه تغذیه ناکافی و نامناسب ایجاد می شوند. مثلاً کمبود ویتامین 1B باعث ایجاد بیماری بری بری می شود که این بیماری با علایمی چون کم خونی و فلج مشخص می شود. بیماری های عفونی واگیردار هستند که امروزه نیز قربانیان زیادی در سراسر جهان دارند. امروزه بر اثر پیشرفت کشاورزی، وضعیت تغذیه در اکثر نقاط جهان بهبود یافته است، با گسترش واکسیناسیون و پیشرفت پزشکی و بهداشت نیز بیماری های عفونی کاهش چشمگیری یافته است. در نتیجه در اکثر نقاط جهان الگوی مرگ و میر تغییر کرده است. تحقیقات نشان داده که در سال 1995 دو سوم مرگ و میرها در ایالات متحده به علت سه بیماری های قلبی، سرطان و سکته مغزی بوده است. در ایران نیز پژوهش ها نشان دهنده نقش اساسی عواملی چون سرطان، بیماری های قلبی، سکته مغزی و تصادفات در مرگ و میر است. بنابراین می توان گفت که الگوی مرگ ومیر به علت بیماری های عفونی، به الگوی مرگ و میر به علت بیماری های مزمن- Chronic
تغییر کرده است. حال باید پرسید دلایل این تغییر چیست؟ یکی از دلایل این تغییر این است که در زندگی صنعتی جدید، استرس یا فشار روانی افزایش یافته است. دلیل دیگر این است که با پیشرفت پزشکی مردم بیشتر از قبل به سن سالمندی می رسند و بیماری های مزمن، تهدید کننده سلامتی سالمندان است. از آنجا که بیماری های مزمن مثل سرطان و دیابت معمولاً به سادگی درمان نمی شوند و بیمار باید با آنها سازگار شود و بیماری خود را اداره کند، نقش عوامل روان شناختی اهمیت زیادی پیدا کرده است. در چنین شرایطی است که نقش روانشناسی در سلامت مفید واقع می شود (اسدی و همکاران، 1391).
2-17- الگوهای تبیین کننده بیماری ها
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
سلامت عمومی
تعاریف سلامت عمومی
سلامت عمومی عبارت است از اینکه فرد چه احساسی نسبت به خود دنیای اطراف، محل زندگی، اطرافیان مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد. چگونگی سازش وی با درآمد خود و تفاوت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن (میلانی فر، 1373).
علم سلامت عمومی شاخهای از علم بهداشت است که با پیشگیری از اختلال های روانی و حفظ شیوه های بهینه زندگی و بهداشت عاطفی سر وکار دارد. علم سلامت روان فرایند همیشگی است که از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه مییابد این علم با چهار هدف شکوفایی توان بالقوه، شادکامی، رشد و تحولی هماهنگ، و زندگی مؤثر و کارآمد سعی میکند از طریق آموزش به کارکنان بهداشت روانی، پیشگیری، درمان اختلال های روانی و حفظ و تداوم بهداشت روانی در اشخاص سالم شرایطی ایجاد کند که شهروندان جامعه بتوانند در خانه، مدرسه، جامعه، محیط های کاری و نهایتاً با خویش سازگار شوند (حسین شاهی برواتی؛ 1379؛ ص 1).
در اساسنامه سازمان بهداشت مصوب سال 1948 آمده است : « سلامت عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبودن بیماری و ناتوانی» (اصفهانی ، 1383، ص 7).
سلامت روان عبارت از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقعیتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضاء نیازهای خویشتن به طور متعاون و شکوفایی استعدادهای فطری خویش می باشد (حاجی آقاجانی و اسدی نوقابی، 1378؛ ص 16).
2-2-2- تاریخچه مختصری بر سلامت عمومی
بهداشت عمومی از پیشینهای به قدمت انسان متمدن و تاریخچهای کوتاه، به لحاظ علمی، برخوردار است با اینکه فلاسفه هزاران سال در خصوص « سلامت » سخن میراندند، صرفاً در 1908 بود که نخستین جمعیت برای سلامت روان تأسیس گردید. در 1919 ، «جامعه و ملی سلامت و روان » تشکیل شد که به تدریج به « کمیته بین المللی سلامت روان » تبدیل شد و نشریهای به نام «سلامت روان» منتشر نمود تا یافتههای پیشرو و حتی سراسر جهان را گردآوری کند و ارتباط و همکاری دستاندرکاران این حوزه را تسهیل نماید. نمود کنونی سلامت را میتوان در روانشناسی جامعه
نگر و مراکز بهداشت روانی جامعه نگر یافت که با هدف سه نوع پیشگیری در سطح وسیع و اجتماعی فعالیت دارد. جلوگیری از بروز اختلال های روانی (پیشگیری نخستین) ، تشخیص و درمان زود هنگام اختلال ها (پیشگیری ثانوی) و کمک به معضلات و مشکلات ناشی از ابتلاء به اختلالهای روانی (پیشگیری ثالث) در روانشناسی، علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قایل میشویم، به دنبال دستیابی به ویژگی ها و کیفیتی هستیم که سالم، سازگار و در یک کلام مطلوب به شمار میآیند. مواردی که نمیتوان صرفاً از طریق توجه محض به پیشگیری به آنها دست یافت کما اینکه این طرز تلقی با تعریف کامل بهداشت روانی نیز مطابقت بیشتری دارد (حسین شاهی، 1379، ص 1).
2-2-3- شاخص های سلامت عمومی
سلامت عمومی را با شش معیار می توان مورد ارزیابی قرار داد:
فرد سالم احساس می کند، راحت است و می تواند باخودش زندگی کند ، محرومیت ها و استعدادهای خود را می شناسد، کمبودهای خود را می پذیرد و برای بهبود رفتار خود قدم بر می دارد. بر احساسات خود تسلط دارد و معیارهای جامعه ای را که درآن زندگی می کند، زیرپا نمی گذارد. می داند که در فراز و نشیب های زندگی گاهی با موفقیت و زمانی هم با عدم توفیق روبرو خواهد بود و آن را می پذیرد و به نحوی خود را از این بن بست بیرون می کشد.
چگونگی روابط فرد با اطرافیانش است، شخص سالم دیگران را دوست دارد و همچنان که به آنها اعتماد دارد، متقابلاً مورد اعتماد و احترام آنان قرار می
گیرد. تفاوت های افراد را می پذیرد و به آنها خرده نمی گیرد. در میان هر گروهی که قرار می گیرد با حفظ فردیت خویش، قادر است جزئی از آن گروه گردد.
قدرت مقابله فرد با مشکلات زندگی می باشد، شخص سالم خود را با ناملایمات تطبیق داده، از راه سازگاری به عرصه زندگی وارد می شود و اهداف واقع گرا برای خود در نظر می گیرد و برای دستیابی به آنها اقدام می کند. او می داند که در طول زندگی با مشکلات نیز مواجه خواهد شد و احساس سعادت «نسبی» است و برای دستیابی به سعادت باید کوشش نمود. پایه سلامت روان در کودکی گذارده می شود و هیچگاه از تکامل باز نمی ایستد (شریفی، 1389).
عزت نفس و پذیرش: افراد دارای سلامت عمومی تا حدودی این احساس را دارند که آدمی هستند با ارزش و مورد قبول اطرافیان خود، با افراد دیگر راحت هستند و در موقعیت های اجتماعی به خوبی عمل می کنند، آنها احساساتی نظیر بی ارزشی، ناامیدی، عدم پذیرش از سوی دیگران و احساس فقدان حتی یک دوست را در دنیا ندارند.
توانایی در برقراری روابط محبت آمیز: افراد دارای سلامت عمومی قادرند روابط نزدیک و رضایت بخش با افراد دیگر در جامعه برقرار نمایند. نسبت به احساسات دیگران حساس هستند و برای ارضای نیازهای خود آنان را تحت فشار نمی گذارند، این افراد خودمحور و مغرور نبوده و در احساسات خود غرق نمی شوند، به سلایق دیگران احترام گذاشته و این امکان را فراهم نمی آورند که زیر فشار و ظلم دیگران قرار گیرند و سعی هم نمی کنند که بر دیگران مسلط شوند. این افراد نسبت به اعمال خود احساس مسولیت می کنند و با مشکلات برخورد مناسب دارند.
خودشکوفایی: افراد دارای سلامت عمومی با زندگی سازگاری خوبی داشته و توانایی های خویش را به سمت خودشکوفایی و کمال جهت می دهند (شریفی، 1389).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 76 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سوء مصرف موادواعتیاد
فصل دوم: پیشینه پژوهش
- مقدمه 25
1-2 مباحث نظری 25
2-2 سوء مصرف مواد یک بیماری مغزی است 26
3-2 سوء مصرف مواد فقط یک بیماری مغزی نیست 27
4-2 اصطلاح شناسی 29
5-2 سوء مصرف و وابستگی به مواد 30
6-2 اعتیاد 30
1-6-2 همهگیری شناسی 31
2-6-2 سبب شناسی 32
3-6-2 عامل سایکو دینامیک 32
4-6-2 نظریات رفتاری 33
5-6-2 وراثت چیست؟ 34
6-6-2 عوامل ژنتیک 36
7-6-2 عوامل عصبی- شیمیایی 36
8-6-2 ابتلای همزمان 37
9-6-2 اختلالات شخصیت ضد اجتماعی 38
10-6-2 افسردگی و خودکشی 38
7-2 اختلالات وابسته به الکل 39
1-7-2 همهگیری شناسی 40
2-7-2 فعالیتهای الکتروفیزیولوژیکی 40
3-7-2 شیمی حیاتی یا زیست شیمی 42
4-7-2 آسیبپذیری زیستی نسبت به الکلیسم 43
5-7-2 عوامل شخصیتی و روان شناختی 47
6-7-2 درمان و بازپروری 49
8-2 اختلالات وابسته به آمفتامین (یا شبه آمفتامین) 50
1-8-2 همه گیری شناسی 51
2-8-2 نوروفارماکولوژی 51
3-8-2 اختلال سایکوتیک ناشی از آمفتامین 52
4-8-2 درمان و بازتوانی 53
9-2 اختلالات وابسته به کافئین 54
1-9-2 همه گیری شناسی 55
2-9-2 نوروفارماکولوژی 55
3-9-2 ژنتیک و مصرف کافئین 56
4-9-2 کافئین به عنوان یک ماده مورد سوء مصرف 56
5-9-2 عوارض نامطلوب 57
6-9-2 درمان 58
10-2 اختلالات وابسته به حشیش 59
1-10-2 همه گیری شناسی 60
1-1-10-2 شیوع و روندهای اخیر 60
2-1-10-2 نوروفارماکولوژی 61
3-10-2 اختلال سایکوتیک ناشی از حشیش 62
4-10-2 اختلال اضطرابی ناشی از حشیش 63
5-10-2 درمان و بازتوانی 63
11-2 اختلال وابسته به کوکائین 66
1-11-2 همه گیری شناسی 66
2-11-2 هم ابتلائی 67
3-11-2 سبب شناسی 67
1-3-11-2 عوامل ژنتیک 67
2-3-11-2 عوامل اجتماعی و فرهنگی 68
3-3-11-2 یادگیری و شرطی شدن 68
4-3-11-2 عوامل دارویی 69
4-11-2 نوروفارماکولوژی 69
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سود ،تغییرات وهموارسازی آن با مسله پیش بینی
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2. مقدمه 13
2-2. تعریف سود 15
1-2-2. کاربردهای سود پیشبینی شده 16
1-1-2-2. کمک به ارزیابی توان سودآوری واحد تجاری 16
2-1-2-2. تعیین ارزش یک دارایی 17
3-1-2-2. بررسی ریسک سرمایهگذاری در واحد تجاری(خرید سهام تجاری) 17
4-1-2-2. برآورد ریسک وام اعطایی به واحد تجاری 18
3-2. مبانی نظری چگونگی تغییرات سود 18
4-2. هموار سازی سود 19
5-2. تعریف پیشبینی 22
6-2. تعریف مسأله پیشبینی 22
7-2. هدف پیشبینی 24
8-2. روشهای پیشبینی 26
1-8-2. روش کیفی پیشبینی 26
2-8-2. روشهای کمّی 26
1-2-8-2. مدلهای پیشبینی باکس و جنکینز 28
3-8-2. خطای پیشبینی 31
9-2. پیشینه تحقیق 31
مقدمه
یکی از هدفهای حسابداری و تهیه صورت های مالی فراهم کردن اطلاعات سودمند برای تصمیمگیری است. یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری نیز سودمندی در پیشبینی است. هم چنین روش مبتنی بر پیش بینی در تدوین تئوری حسابداری به کار می رود و از شاخص سودمندی در پیش بینی برای انتخاب از میان روش های حسابداری استفاده می شود . در بیانیه شماره چهارهیئت اصول حسابداری یکی از هدف های عمومی صورت های مالی ، فراهم آوردن اطلاعات مالی به منظور کمک به پیش بینی سود آتی یک واحد تجاری ذکر شده است- AICPA 1970 Par 71
.
در گزارش تروبلاد ، راجع به هدف های صورت های مالی که به سفارش انجمن حسابداران رسمی امریکا تهیه شده است دوازده هدف برای تهیه صورت های مالی ذکر شده است که در شش مورد آن بر سودمندی برای پیش بینی (جریان نقدی بالقوه ، قدرت سودآوری، مبادلات اقتصادی و سایر رویدادها و اطلاعات مالی ) تأکید شده است . در هدف دهم تصریح شده است که یکی از هدفهای تهیه صورت های مالی ، فراهم کردن اطلاعات سودمند برای فرآیند پیش بینی است (بل کاوی،1993،ص178-175)- A.R Bel Kaoui1993PP.175-178
.در متن پیشنهادی مبانی نظری حسابداری وگزارشگری مالی ایران سودمندی در پیش بینی به عنوان هدف گزارشگری مالی و نیز ویژگی کیفی اطلاعات مورد ملاحظه قرار گرفته است . سودمندی در پیش بینی یکی از خصایص مربوط بودن اطلاعات می باشد و به معنای آن است که اطلاعات مالی به نحوی فراهم شود که استفاده کنندگان را در پیش بینی نتایج فعالیت های جاری و آتی یک واحد اقتصادی یاری دهد(سازمان حسابرسی،1376،ص51)3. معیار ارزش پیش بینی احتمال ارتباط بین رویدادهای اقتصادی مورد علاقه تصمیم گیرنده و متغیرهای پیش بینی کننده مربوط می باشد .
مفهوم ارزش پیش بینی از مدل های ارزشیابی سرمایه گذاری استخراج شده است (هنرکسون،1982،ص16-14) 4- E. S. Hendrkson1982 PP. 14-16
.
اگر اطلاعات حسابداری تسهیل کننده تصمیمگیری باشد ، بایستی امکان پیشبینی بعضی از رویدادها و موضوعاتی را که به عنوان دادههای ورودی مدل تصمیم میباشد فراهم میکند. مدلهای تصمیم را میتوان
از طریق تئوریهای توصیفی واکنش سرمایهگذاران و بازار به اطلاعات حسابداری شناسایی کرد. یکی از اطلاعات اصلی مورد استفاده در این مدل ها سود حسابداری میباشد.
پیش بینی سود حسابداری و تغییرات آن به عنوان یک رویداد اقتصادی از دیر باز مورد علاقه سرمایه گذاران ، مدیران ، تحلیل گران مالی ، محققین و اعتبار دهندگان بوده است . این توجه ناشی از استفاده از سود در مدل های ارزیابی سهام ( ارتباط مفروض بین سود و جریانات نقدی ) ، کمک به کارکرد کارای بازار سرمایه ( ارتباط مفروض بین تغییرات سود و تغییرات قیمت سهام ) ارزیابی توان پرداخت ( سود سهام، بهره و سایر تعهدات )، ارزیابی ریسک ، ارزیابی عملکرد واحد اقتصادی و مباشرت مدیریت، ارزیابی نحوه انتخاب روشهای حسابداری توسط مدیریت و استفاده از پیشبینیهای سود در تحقیقات اقتصادی، مالی و حسابداری میباشد.
با پذیرش این پیش فرض که پیشبینی سود برای تصمیمگیری سودمند و مرتبط به مدلهای تصمیمگیری است و با قبول الگوی سودمندی در تصمیمگیری و مدل تصمیم (کسانی که این الگو را برگزیده اند موضوع اصلی حسابداری را فایده اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیری می دانند و به استفاده از تکنیک های تجربی برای تعیین توان پیش بینی اقلام منتنحی از اطلاعات ، گرایش دارند) سؤال این است که آیا بر اساس اطلاعات حسابداری موجود می توان سود آتی واحد اقتصادی را پیش بینی نمود ؟ (پارسائیان،1381،ص396-393)1.
به دلیل تفرق دیدگاه سود و زیان در چهار دهه قبل ، اکثر تحقیقات انجام شده عمدتاً با این اعتقاد که سود اصلی ترین اطلاعات ارائه شده درصورت های مالی است، به بررسی رفتار سود حسابداری و پیش بینی سود آینده بر اساس ارقام سود گذشته پرداخته است (بلو،1987،ص192-153) 2- B. Lev 1987PP. 153-192
.
با توجه به آن که تهیه اطلاعات سودمند برای پیشبینی ) هیئت استانداردهای حسابداری مالی ضمن بر شمردن قدرت پیش بینی به عنوان یکی از ویژگیهای کیفی لازم برای اطلاعات حسابداری آن را کیفیتی از اطلاعات تعریف می کند که به استفاده کننده یاری می دهد احتمال پیش بینی صحیح نتایج و پیامدهای رویدادهای گذشته و حال را افزون نماید( رویدادهای اقتصادی از اهداف عام حسابداری است در این میان، پیش بینی سود همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
زیرا از متعیرهای مؤثر بر قضاوت ها و تصمیم گیریهای استفاده کنندگان و عاملی مهم در کارآیی بازارهای سرمایه به حساب می آید . از اینرو بخش چشم گیری از پژوهشها به پیشبینی سود حسابداری و مقایسه میزان دقت راههای مختلف پیش بینی سود اختصاص یافته است یکی از محورهای اصلی مطالب این فصل پیش بینی سود و نتایج پژوهش های مرتبط با آن است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سودمندی محتوای اطلاعاتی سود و واکنش بازار سرمایه
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه 18
2 ـ 2 بازار مالی 18
1 ـ 2 ـ 2 طبقه بندی بازارهای مالی 19
1 ـ 1 ـ 2 ـ 2 بازار پول 19
2 ـ 1 ـ 2 ـ 2 بازار سرمایه 19
3 ـ 2 سودمندی محتوای اطلاعاتی سود و واکنش بازار سرمایه 20
4 ـ 2 پژوهش بال وبراون 22
5 ـ 2 مفاهیم سود در حسابداری 22
6 ـ 2 تاریخچه پیشبینی سود 24
7 ـ 2 سود سهام پیشبینی شده 25
8 ـ 2 اهمیت سود سهام پیشبینی شده 26
9 ـ 2 دقت پیشبینی سود در عرضه اولیه سهام 26
10 ـ 2 روشهای پیشبینی سود 27
1 ـ 10 ـ 2 مدل باکس ـ جنکینز 28
2 ـ 10 ـ 2 مدل گام زدن تصادفی 29
11 ـ 2 بازده 30
12 ـ 2 بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار 30
1 ـ 12 ـ 2 بازده تحقق یافته 31
2 ـ 12 ـ 2 بازده مورد انتظار 31
13 ـ 2 اجزای بازده 31
1 ـ 13 ـ 2 سود دریافتی 31
2 ـ 13 ـ 2 سود (زیان) سرمایه 31
14 ـ 2 بازده غیرعادی سهام 32
15 ـ 2 فرضیات مطرح شده در مورد بازده غیر عادی کوتاه مدت در عرضه های اولیّه 35
1 ـ 15 ـ 2 فرضیه عدم تقارن اطلاعاتی 35
1 ـ 1 ـ 15 ـ 2 فرضیه عدم تقارن اطلاعاتی مبتنی بر مدل بارون 35
2 ـ 1 ـ 15 ـ 2 فرضیه عدم تقارن اطلاعاتی مبتنی بر مدل راک 36
2 ـ 15 ـ 2 فرضیه علامت دهی 38
3 ـ 15 ـ 2 فرضیات گرایشات و علائق زودگذر 39
4 ـ 15 ـ 2 فرضیه عکس العمل بیش از اندازه سرمایهگذاران 40
5 ـ 15 ـ 2 فرضیه حباب سفته بازی و فرضیه بازارهای سهام داغ 41
16 ـ 2 تطبیق نظریه ها و تئوریهای بازده غیر عادی کوتاه مدت در بورس ایران 42
17 ـ 2 پیشینه تحقیق 43
1 ـ 17 ـ 2 تحقیقات خارجی 43
2 ـ 17 ـ 2 تحقیقات داخلی 46
مقدمه
سرمایه گذاری یکی از عوامل مهم توسعه در قرن حاضر است. سرمایه گذاری نیازمند برنامه ریزی است. برنامه ریزی، امکان بهره برداری مناسب از فرصت های موجود را فراهم می آورد. برای افزایش اثر بخشی برنامه ریزی باید توانایی پیش بینی صحیح و مستمر را بهبود بخشید. پیش بینی عنصر کلیدی در تصمیم گیری های اقتصادی است.
سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، مدیریت و سایر اشخاص در تصمیم گیری های اقتصادی متکی به پیش بینی و انتظارات هستند. هم چنین توجه به بودجه سالانه شرکت، پیش بینی تولید، فروش و سود هر سهم آن و کنترل بودجه در گزارش های میان دوره ای و میزان تحقق پیش بینی ها، در تغییرات قیمت سهام تأثیر بسزایی دارد. شاید بتوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را در پیش بینی سود هر سهم جستجو کرد. مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات شرکت
ها پیش بینی های سود ارائه شده توسط آن ها در فواصل زمانی معین است.
در مطالعات بال وبراون ،1968، و فاستر ،1977، پیرامون محتوای اطلاعاتی سود سالانه و فصلی و واکنش بازار اوراق بهادار به اعلام سود حسابداری، مشخص شد که شرکت هایی با اخبار خوب (افزایش غیر منتظره سود) دارای بازده غیر منتظره مثبت و شرکت هایی با اخبار بد (کاهش غیر منتظره سود) دارای بازده غیر منتظره منفی هستند.
در این فصل بر مبنای چارچوب نظری اشاره شده در فصل گذشته، به مرور ادبیات تحقیق و هم چنین مطالعات انجام گرفته پیرامون موضوع تحقیق در خارج و داخل ایران خواهیم پرداخت.
2 ـ 2 بازار مالی
بازار مالی، بازار رسمی و سازمان یافته ای است که در آن انتقال وجوه از افراد و واحدهایی که با مازاد منابع مالی مواجه هستند به افراد و واحدهای متقاضی وجوه (منابع) صورت می گیرد. بدیهی است که در این بازارها اکثریت وام دهندگان را خانوارها و اکثریت متقاضیان وجوه را بنگاه های اقتصادی و دولت تشکیل می دهند (راعی و تلنگی، 1387، ص6)1.
بازار مالی، امکانات لازم را برای انتقال پس انداز از اشخاص حقیقی و حقوقی به سایر اشخاصی که فرصت های سرمایه گذاری مولد در اختیار دارند و نیازمند منابع مالی هستند، فراهم
می کند. انتقال وجوه مزبور تقریباً در کلیه موارد به ایجاد دارایی مالی منتج می شود، که در واقع ادعایی است نسبت به در آمدهای آتی دارایی های شخصی (حقوقی) که اوراق بهادار را صادر و منتشر کرده است (شباهنگ، 1375، ص 13)1.
1 ـ 2 ـ 2 طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر حسب حق مالی، سررسید حق مالی، مرحله انتشار، واگذاری فوری، ساختار سازمانی خارجی و داخلی طبقه بندی می گردد. بازار مالی بر حسب سررسید حق مالی به دو نوع بازار پول و بازار سرمایه تقسیم می شود.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
سیستم های هزینه یابی نوین(ابزارهای نوین در مدیریت هزینه):
1ـ2ـ2ـ مقدمه:
در دنیای امروز تغییر و پویایی از اصول اولیه است، بنابراین مدیران با توجه به این اصل، باید سیستم های مورد نظرشان را طوری تعدیل و اصلاح کنند که با شرایط محیطی سازگار باشد. امروزه محدودیت و کمیابی منابع بیش از هر زمان دیگری فکر مدیران را به خود مشغول کرده است. در راستای پاسخگویی به این مشکل سیستم های مختلفی ارائه شده است.34ـ اصغر مشبکی، « Just - in- time و تاثیر آن بر حسابداری مدیریت »، بررسی های حسابداری، سال چهارم، شماره 17 و 16 تابستان و پاییز 75 صفحه 6.
سیستم های هزینه یابی در ابتدا، در سال های 1920 توسط حسابداران و با همراهی مهندسان، طراحی گردید. بعد از جنگ جهانی اول، اجرای روش های انبوه به طور فزاینده ای، ضرورت استقرار کنترل های موثر را مطرح نمود و طراحی سیستم های هزینه یابی پاسخی به این ضرورت بود.
از آن زمان تاکنون، این سیستم ها تحول چندانی را پشت سر نگذاشته است. فاصله بسیار زیادی بین آنچه در درون کارخانه واقع می شود با سیستم هزینه یابی، که وظیفه بازتاب آن وقایع را به دوش دارد. پدید آمده است. مدیران، اغلب در نتیجه پیچیدگی و تناقض و قدیمی بودن اطلاعات در فرآیند هزینه یابی، دچار سردرگمی می شوند . 35- یدالله مکرمی(سیستم هزینه یابی و تکنیکهای پیشرفته تولید )بررسی های حسابداری،سال اول، شماره چهارم،تابستان 1372 (صفحات 50و51)
2ـ2ـ2ـ حسابداری مدیریت - Management Accounting
گرایش عمومی بنگاههای اقتصادی بزرگ جهانی عبارت است از تغییر از نگرش تولید انبوه به نگرش تولید کیفیت برای تامین نیاز مشتری.
این تغییر نگرش مقدمتاً ناشی از تشدید رقابت در محیط تجارت جهانی و برجسته شدن روزافزون مفهوم مشتری مداری است.
امروزه مشتری مداری بیش از پیش به عنوان رمز موفقیت در عرصه کار بازار رقابت تلقی شده و خواهد شد. تأمین رضایت مشتری یعنی تلفیق مناسب و منطقی افزایش کیفیت با کاهش قیمت محصولات و خدماتی که سلیقه مشتریان خصوصیات آن را تعیین کرده است. به هر حال سودآوری و رشد و موفقیت یک موسسه در شرایط رقابتی امروزین عمیقاً بستگی به میزان فروش داشته و نقطه آغاز حرکت چرخه فعالیت بنگاههای اقتصادی اعلام نیاز مشتری سهم بازار و فروش است.
تعریف مجدد از عوامل تولید و شناسایی عامل محدود کننده کسب و کار یکی دیگر از مشخصات تحولات در اقتصاد و سازمان است. امروز دیگر عوامل متعارف تولید، یعنی مواد، کار و سرمایه به عنوان عوامل اصلی و کمیاب تولید محسوب نمی گردند بلکه عامل اساسی تاثیر گذار بر تولید و کسب و کار بنگاه عبارت است از ارزش آفرینی برای مشتریان.
3
براین اساس مدیریت بیش از آنکه نگران صرفه جویی در مواد و دستمزد باشد در جستجوی شناسایی عوامل و امکانات ارزش آفرینی برای مشتریان است.
امروزه ارزش آفرینی برای مشتری گسترش یافته و مفهومی بنام مدیریت ارزش آفرینی برای گروههای ذینفع در دستور کار سازمانها قرار گرفته و جایگزین مفهوم ساده ایجاد و اندازه گیری ارزش برای سهامداران شده است.
سیستم حسابداری مدیریت سنتی دیرزمانی است که ظرفیت و قابلیت پاسخ گویی به نیازهای مدیریت نوین و کمک به حل مسئله در محیط های سازمانی جدید را از دست داده است. آثار ناشی از تغییرات تکنولوژیک، تشدید رقابت و تغییرات سریع در انتظارات و خواسته های مشتریان و تلقی بنگاههای اقتصادی از مشتریان خود، جهانی شدن تجارت و تغییرات ساختاری که در نگرش مدیریت و الگوهای سازمانی پدید آمده، مجموعاً موجب شده است که دست اندرکاران و صاحب نظران دانش و حرفه حسابداری مدیریت در بخشهای مختلف آکادمیک و حرفه ای با در هم آمیختن جنبه های نظری و کاربردی مفاهیم حسابداری مدیریت به ابداع روشها و تکنیکها برای پاسخ گویی به نیازهای جدید سازمانها و مدیران بپردازند و به حل مسائل سازمانی کمک نمایند. در عین حال باید این نکته اساسی را به خاطر داشت که حسابداری مدیریت امروزین حاصل تلاشهای تاریخی گذشته و گام هایی است که هماهنگ و همقدم با تحولات در عرصه تولید و نگرشهای مدیریت در قالب یک تحول تدریجی برداشته شده است. فلسفه ها و رویکردهای جدید سازمان و پیدایش فن آوریهای پیشرفته تولید قبل از هر چیز به کارگیری مفهومی بنام مدیریت هزینه را برجسته نموده است. مدیریت هزینه به مفهوم جدید خود عبارت است از به کارگیری مناسب منابع و امکانات سازمان در جهت ارزش آفرینی برای مشتری. مدیریت هزینه تلاش توامان برای شکل دادن به فرایند تجدید مهندسی و بهبود مستمر از یک سو و تجزیه و تحلیل اطلاعات در خصوص انتظارات مشتری و مهندسی ارزش برای پاسخ گویی به نیاز مشتریان می باشد. به کارگیری روشهای تولید بهنگام - Just-In-Time Manufacturing
، مدیریت کیفیت جامع -Total Quality Management ( TQM )
، برنامه ریزی جامع تامین مواد و تکنیکهایی مانند هزینه یابی بر مبنای فعالیت، هزینه یابی هدف -Target Costing
، هزینه یابی ارزش افزوده -Value- added Costing
، هزینه یابی چرخه حیات تولید -Life Cycle Costing
، هزینه یابی معکوس از جمله این تکنیکها می باشد.
البته شواهد و مصادیقی که نشان دهد تمام این تکنیکها مسائل سازمانها را به طور کامل حل کرده باشد اندک است اما بسیاری از سازمانها از لحاظ نظری و فنی به مفید بودن این روشها اعتقاد جدی دارند و در بکارگیری آنها پیگیر می باشند. بی تردید در ارزیابی این روشها منافع روشنی تعریف شده که باید در آینده آثار و نتایج آن را دید.
در یک بنگاه اقتصادی ارزش از طریق بهره برداری از مزیت نسبی ایجاد می گردد و دستیابی به مزیت نسبی مستلزم تغییر مداوم و بهبود مستمر است. حسابداری مدیریت باید با توسعه و ارتقای دائمی خود و ارائه راه حل های هوشمندانه در زمینه تصمیمات استراتژیک، تخصیص بهینه منابع و ارزیابی عملکرد به ایجاد مزیت نسبی کمک نماید. در صورتی که حسابداری مدیریت بتواند چنین وظیفه ای را به درستی انجام دهد آن گاه توانسته است نقش محوری خود را در سازمانهای فردا و حرفه حسابداری هزاره سوم ایفا نماید.
3
ایجاد ارزش به طور ساده عبارت است از ایجاد منافع فزونتر از هزینه. توفیق یک بنگاه اقتصادی در درازمدت این است که مدیران برای همه ی ذینفع های سازمان یعنی مشتریان، سهامداران، فروشندگان، کارکنان و جامعه به مفهوم وسیع آن ارزش ایجاد نماید. در غیر این صورت هر یک از ذینفع ها که در یابد از سازمان ارزش حاصل نمی نماید سازمان را رها می کند و موفقیت سازمان را با مخاطره مواجه می سازد. از این رو و برای ارزش آفرینی باید مزیت نسبی پایدار ایجاد نمود. برای تعیین نقش حسابداری مدیریت در ایجاد ارزش مقدمتاً باید نگاه مجددی به وظایف حسابداری مدیریت بنماییم. حسابداری مدیریت دامنه وسیعی از وظایف را به عهده دارد که شامل کمک به تصمیم گیری های مدیریت در سطوح استراتژیک و تاکتیکی، اعمال کنترل مدیریت، فراهم نمودن امکان اعمال مدیریت هزینه و مدیریت ریسک، ارزیابی عملکرد و تحکیم ارزشهای سازمان از طریق ارائه گزارشهای سودمند به مدیریت می باشد.
با چنین دامنه وسیعی از وظایف و مسئولیتها، حسابدار مدیریت فرصتهای فراوانی برای مشارکت در ارزش آفرینی سازمان خواهد داشت.
بسیاری از ارزشها می تواند در نتیجه یک تصمیم گیری به دست آید یا از دست برود. در تصمیمات مطلوب و متضمن ایجاد ارزش برای سازمان، مانند ادغام شرکت و یا واگذاری بخشهایی از فعالیتها و ایجاد خط تولید و یا تصمیمات مرتبط با چگونگی اختصاص منابع و امکانات شرکت حسابدار مدیریت می تواند حضوری فعال و هدایت گر داشته باشد.
با توجه به اهمیت یابی ارزش آفرینی در سازمانها امروزه حسابداران مدیریت در پی مفهومی بنام مرکز ارزش می باشند که بنابر یک تعریف ساده عبارت است از یک فعالیت و یا گروهی از فعالیتها که در سازمان منشأ ایجاد ارزش است. با این نگرش به این اعتبار که تمام واحدهای سازمان به نوعی در ایجاد ارزش نقش دارند دیگر چیزی بنام مرکز هزینه وجود نخواهد داشت.
گزارشاتی که به نگرش تفکیک سازمان به مراکز ارزش توسط حسابدار مدیریت تهیه و ارائه می شود علاوه بر آنکه در پیشبرد وظایف و عملیات شرکت به مدیریت درون سازمان کمک می نماید به سهامداران نیز تصویری جامع و شفاف از ارزشهای بنگاه اقتصادی که در آن سرمایه گذاری نموده اند بدست می دهد. بانک لویدز در انگلیس و شرکت کوکاکولا در آمریکا نمونه های برجسته استفاده از گزارشگری بر مبنای مراکز ارزش می باشند.
نقش حسابدار مدیریت در کمک به تصمیم گیری مدیران، آنگاه که تصمیم گیری استراتژیک مانند سرمایه گذاری ها مطرح است از اهمیت بیشتری برخوردار است و با پیچیدگیهای بیشتری همراه می باشد. در چنین مواردی حسابدار مدیریت باید با استفاده از تکنیک های مناسب به ارزیابی و تحلیل ریسک بر پایه بررسی احتمالات و سایر روشهای مقداری و همچنین سناریوسازی برای انتخاب بهترین گزینه بپردازد.
3ـ2ـ2ـ هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC)
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
پیشینهی سوگیری توجه
رابینسون و بریدج (1993 و 2001) معتقدند که سوگیری توجه یک آمادگی ویژه جهت پردازش محرک مشخصی در رقابت با سایر محرکهاست که توسط ارزش تشویقی محرک خوشایند راه اندازی میشود (اسکن میکرز و همکاران، 2007). پژوهشها نشان میدهد که مصرف منظم مواد اعتیاد آور و وابستگی به آن معمولاً با واکنش نشان دادن به محرکهای مرتبط با مواد همراه میشود (فیلد و ککس،2008). مواجهه مکرر با مواد اعتیادی نسبتاً به طور خودکار گرایشات نزدیکی به محرکهای مرتبط با مواد را راه اندازی میکنند تا گرایشات اجتناب از این محرکها را (کوساین Cousijn
و همکاران، 2011). واژهها و تصاویر و محرکهای شنیداری مرتبط با عمل مصرف مواد، توجه فرد معتاد را تسخیر میکنند و فرد معتاد نیز به سختی میتواند توجه خود را از قید این محرکها رها کند. بدین ترتیب فرد با برانگیختگی جسمانی و وسوسه ذهنی به آن موقعیت واکنش نشان میدهد. این مشاهده شده است که نشانههای مرتبط با مواد میتواند یک پاسخ بسیار مشابه با پاسخی که توسط خود مواد در حوزههای حافظه فعال، حسها، هیجانها و رخدادهای مرتبط ایجاد میشود را به وجود آورد (کلی، شیلتز Schiltz
و لاندری Landry
، 2005؛ به نقل از گاردینی و همکاران ،2009). محرکهای مرتبط با مواد میتوانند خاطرههای رویدادهای مرتبط با مواد را فراخوانی کنند و بدین ترتیب میتوانند باعث برانگیختگی هیجانی در افراد با تاریخچه سوء مصرف مواد شوند (سل و همکاران 2000؛ به نقل از گاردینی و همکاران،2009)؛ امری که در سوگیری حافظهی آنها متبلور میشود (کلین Klein
، نلسون Nelson
و آنکر Anker
، 2012). در کل یافتهها نشان میدهند که افراد وابسته به سیگار به طور خودکار و غیر ارادی به سوی نشانههای مرتبط با سیگار جهت گیری دارند (ودریل Wetherill
و همکاران، 2012).
در مطالعهی گاردینی و همکاران (2009) مشاهده شد که معتادانی که با درمانهای جانشین مخدر و اجتماعی(انجمن درمانی) درمان شدهاند سوگیری کمتری نسبت به نشانههای مرتبط با مواد نشان میدهند گاردینی و همکاران(2009) این نتیجه را به این شکل تبیین میکنند که درمان ممکن است سوگیری توجه نسبت به نشانههای مرتبط با مواد را کاهش دهد، امری که به نظر میرسد نقش مهمی را در حصول پیامدهای مثبت در درمان اعتیاد بازی میکند. در نتیجه فرض بر این است که با دستکاری و اصلاح سوگیری توجه در افراد معتاد بتوان میزان خطر عود کمتری را در آینده انتظار داشت. همچنین گاردینی و همکاران معتقدند که ممکن است تفاوت در میزان سوگیری توجه در بین معتادین فعال با گروههای درمان شده ناشی از این امر باشد که افراد ترک کرده ادراک دسترس پذیری مواد را دیگر ندارند، پس وسوسه ذهنی کمتری را تجربه میکنند و این امر باعث تفاوت در سوگیری توجه این گروهها میشود.
سوگیری توجه ممکن است از سه راه در مصرف مواد و عود دخالت کند. نخست، ثبات رفتارهای اعتیادی ممکن است نتیجه افزایش آگاهی از حضور نشانههای مربوط به مواد در محیط باشد. این فرآیند خودکار باعث میشود که این نشانهها زودتر پردازش شوند. دوم، زمانی که نشانههای مربوط به مواد در محیط وجود داشته باشند، به طور خودکار پردازش میشوند و دور کردن توجه از این نشانهها دشوار است. سوم ، محدودیت ظرفیت توجه و تمرکز خودکار روی نشانههای مربوط به مواد، اختلال در پردازش سایر نشانهها را در محیط کار در پی دارد (فرانکن،2003؛ به نقل از رحمانیان و همکاران، 1385).
پیشینه اصلاح سوگیری توجه
این ایده که سوگیری توجه را با استفاده از ابزار اصلاح سوگیری توجه دستکاری کنند از مک لئود و همکاران در تحقیق با اختلالات اضطرابی گرفته شده است(مک لئود MacLeod
، رادرفورد Rutherford
، کمپل Campbell
، ابس ورتی Ebsworthy
و هولکر Holker
، 2002؛ متیوز Mathews
و مک لئود، 2002؛ به نقل از اسکن میکرز و همکاران، 2007). کنترل مؤثر و اصلاح پاسخ به نشانههای مواد یک راهبرد درمانی مؤثر جهت پیشگیری از ادامه مصرف مواد و کم کردن خطر عود در نظر گرفته میشود (فولکو، فاولر Fowler
و وانگ Wang
، 2004؛ به نقل از گاردینی و همکاران، 2009).
اصلاح سوگیری توجه در دو حوزه در ارتباط با اعتیاد انجام شده است: الکل (فیلد و همکاران، 2007؛ فیلد و ایست وود، 2005؛ صالحی فدردی و ککس، 2009؛ اسکن میکرز و همکاران، 2007) و سیگار (ات وود و همکاران، 2008؛ فیلد، دوکا و همکاران، 2009).
صالحی فدردی و ککس (2009) با استفاده از ابزار Alcohol Attentional Control Training Program
AACTP به اصلاح سوگیری توجه در بیماران الکلی پرداختند. پس از 3 ماه پیگیری، نتایج تمرین با AACTP نشان داد که اصلاح صورت گرفته همچنان پایدار مانده است. امری که حاکی از سودمندی AACTP در مصرف کنندگان الکل، در خارج از آزمایشگاه است (فیلد و ککس،2008).
در پژوهش صالحی فدردی و ککس (2009) علاوه بر این که معتادین به الکل پس از تمارین توجه با برنامهی تمرین کنترل توجه به الکل (AACTP) سوگیری توجهشان از بین رفت، بلکه بهبود در سایر شاخصهای مرتبط با الکل همچون بهزیستی را نیز کسب کرده و این نتیجه را تا سه ماه پیگیری حفظ کرده بودند. نکتهی جالب این که تداخل استروپ کلاسیک شرکت کنندگان نیز پس از تمارینAACTP کاهش یافت؛ امری که احتمالاً به علت
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری شادکامی
شادکامی و نشاط به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تأثیرات عمده ای که در مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. شادکامی ناشی از قضاوت و داوری انسان درباره چگونگی گذراندن زندگی است. این نوع داوری از بیرون به فرد تحمیل نمی شود، بلکه حالتی است درونی که ازهیجانهای مثبت تأثیر می پذیرد (مایرز و دینر Myers & Diener
،1995).
بر این اساس، شادکامی برنگرش و ادراکات شخصی مبتنی است و برحالتی دلالت می کند که مطبوع و دلپذیراست و از تجربه ی هیجانهای مثبت و خشنودی از زندگی نشأت می گیرد(هیلز Hilss
و آرگیل،2001). انسان از دیرباز به دنبال این بود که چگونه می تواند بهتر زندگی کند و چه چیزی موجبات رضایتش را فراهم می سازد و با چه ساز و کارهایی می تواند از زندگی در این دنیا لذت ببرد. همه اینها به نوعی به مفهوم شادکامی و نشاط مربوط می شود (دیکی Dickey
،1999).
بی شک همه ما به طور فطری، در جستجوی حالات مطلوب و خوشایند هستیم. این حالات ریشه در احساسات ما دارد. روانشناسی مثبت نگر به عنوان رویکرد تازه ای است که در اواخر سده ی بیستم میلادی پا به عرصه ی وجود نهاده وافق تازه ای را پیش روی روانشناسان و پژوهشگران گشوده است، که این رویکرد در فهم و تشریح شادی و بهزیستی ذهنی و همچنین پیش بینی دقیق عواملی که بر آنها مؤثرند، تمرکز دارد. در این نوع روانشناسی، به جای تأکید بر شناسایی و مطالعه کمبودهای روانی و کاستیهای رفتاری و ترمیم یا درمان آنها، به شناخت و ارتقای وجوه مثبت و نقاط قوت انسان توجه و تکیه می شود.
مفهوم شادی از دیرباز مورد توجه دانشمندان مختلف بوده است و سعی در شناختن آن داشته اند ابن سینا معتقد است که عقل می داند که شادکامی در چیزهای فانی یافت نمی شود. او می گوید که شادکامی واقعی رسیدن انسانها به کمال در قدرت اندیشه و عمل است. غزالی معتقداست که شادکامی واقعی بشر در
نتیجه دانش است. او معتقد است شادکامی بشر در شناخت و پرستش و بندگی خداست و پیروی از دین راه شادکامی است. اکونیاس معتقد است که شادکامی وحدت با خداست. او می نویسد که مردم به کمال می رسند و به وسیله پرهیزگاری به سمت اعمالی که مستقیماً به سوی شادکامی هدایتشان می کند، حرکت می کنند (دیویس Davies
،2003).
ازدیدگاه کانت، شادکامی پاداشی طبیعی است برای رفتار پرهیزگارانه و با فضیلت، بنابراین رفتار اخلاقی باید منجر به شادکامی شود(دور Door
،2002).
افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره می کند که عبارت از: قوه تعقل یا استدلال، احساسات و امیال است. افلاطون، شادکامی را حالتی از انسان می داند که بین سه عنصر تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد(دیکی، 1999).
از نظر ارسطو شادکامی منوط به راضی بودن از حالات، شرایط یا عملی خاص در زمان و مکان مشخص بود. پر واضح است که در این دیدگاه خشنودی فرد برشرایط عینی استواراست. زیرا در ابعاد مکان یا زمان قرار می گیرد. اما ارسطو فقط بر همین دو بعد اشاره ندارد. او معتقد بود بنیان فرد در شادکامی او مؤثر است و اینکه تلاش هایش به بارنشسته باشد و فرزندان نیکو پرورش داده باشند و موفقیت شغلی کسب کرده باشند. اما برخلاف تفکر ارسطویی شادکامی نوعی از احساس رضایت ذهنی است نه احساس رضایت عینی(اسدی،1382). آرگایل(2001)به عنوان پیشگام درنظریه پردازان شادکامی، ارتباطات اجتماعی را از مؤلفه های مهم شادی می داند و پیوندهای نزدیک همچون دوستی، عشق و ازدواج را از نمونه های بارز و اثرگذار بر بهکامی شمرده است.
وینهون veenhoven
(1988)، شادکامی رابه عنوان مجموعه ای از عواطف و ارزیابی شناختی از زندگی تعریف کرده است و آن را درجه ای از کیفیت زندگی افراد می داند که به طورکلی مثبت ارزیابی می-کند(رجاس،2007، نقل ازپائیزی،1386).
به عبارت دیگر، شادمانی به این معناست که فرد چقدر از زندگی خود لذت می برد. همچنین آیزنک Eysenck
(1938به نقل ازفرانسیس، براون، لستر و فیلیپ چالک Francis Brown Lester & Philip chalk
، 1998) شادکامی را به عنوان برونگرایی پایدار در نظر گرفت و خاطرنشان ساخت از زمانی که عواطف مثبت در شادکامی مورد توجه قرارگرفت، شادکامی با جامعه پذیری آسان و تعامل مطلوب و لذت بخش با دیگران مرتبط دانسته شد.
در ارتباط با شادکامی، دو دیدگاه اصلی وجود دارد: دیدگاه لذت گرایی که براساس اصول لذت گرایی، موجودات زنده برانگیخته می شوند تا به دنبال لذت باشند و از درد اجتناب نمایند. لذت گرایی به طور معمول در چارچوب احساس هایی مفهوم سازی می شود که با ناشی از تحریک دستگاههای حسی مختلف (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه) است و یا ناشی از بمباران حسی(برانگیختگی) است. بر اساس اصول لذت گرایی، احساس ها را می توان به صورت پیوستاری نمایش داد که عاطفه ی مثبت دریک انتها و عاطفه ی منفی در انتهای دیگران قرار دارد. شادی بالاترین سطح عاطفه ی مثبت است. شادی از نظر عصب شناختی به وسیله کاهش سریع سرعت شلیک عصبی، فعال می شود. رهایی از درد جسمی، رهایی از نگرانی ها، حل کردن مسأله دشوار و پیروز شدن در رقابتی اضطراب انگیزنمونه ی الگوی کاهش برانگیختگی عصب شناختی شادی است (ریو،1386).
لازاروس Lazarous
(1985) اشاره می کند که تحریک دو یا چند موضوع مربوط به هم، هیجان جدیدی تولید می کند که بازتابی از ترکیب آنهاست. در الگوها و نظریه های ارائه شده پیرامون شادی، مؤلفه های درون فردی و میان فردی چندی مطرح شده است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
شغل - Job
چیست؟
کلمة شغل غالباً بدون تعریف دقیق مورد استفاده قرار میگیرد. پیش از تعریف شغل لازم است پست توضیح داده شود. پست عبارت است از مجموعهای از کارها وظایف و مسئولیتهایی که یک فرد در یک سازمان به طور منظم انجام میدهد شغل یک یا چند پست کاملاً همسان در یک سازمان است که وظایف، مهارتها، دانستهها و مسئولیتهای مشابهی در بر دارد یا ا ینکه شغل تعدادی پست یا مجموعهای از وظایف است که از نظر ماهیت و شرایط کار متشابهاند و تعدادی از کارکنان که معمولاً می توانند از یک پست به پست های دیگر جابه جا شوند و آن را به عهده میگیرند کار یا پیشه - Occupation
فعالیتی دایمی است که به تولید کالا و یاخدمات منجر میشود و برای اجرای آن دستمزدی در نظر گرفته شده است لذا کاری دارای سه خصوصیت میباشد که عبارتند از:
1ـ دائمی و همیشگی است.
2ـ به تولید کالا و یاخدمات میانجامد.
3ـ دستمزدی برای آن در نظر گرفته شده است.
کار همچنین به انجام نقش شغلی خاصی که فرد بر عهده دارد دلالت مینماید به عبارت دیگر پیشه یا کار عبارت است از یک سلسه فعالیتهای شغلی قابل توصیف که در موقعیتهای مختلف قابل پیاده شدن و اجرا میباشد. (شفیع آبادی، 1381).
2-2-1)حرفه - Career
:
معمولاً به یک رشته از کارهایی اطلاق میشود که فرد در سرتاسر عمر بدان اشتغال میورزد فرد ممکن است در تمام عمر به طور ثابت به یک حرفه ادامه و گاهی نیز در طی زندگی به تغییر حرفهاش اقدام نماید.
2-2-2 )وظیفه:
عبارتست از تعدادی کار، مشاوره دانشجویان وظیفه یک استاد دانشگاه است و وظیفه یک کارمند حسابداری آماده کردن فیش حقوقی کارکنان و توزیع چکهای حقوقی آنهاست.
2-2-3) گروه شغلی:
عبارتست از گروهی متشکل از دو یا چند شغل که دارای کارکنانی با مشخصات شبیه به هم یا مشاغلی با وظایف کاری موازی هم باشند که به وسیلة تجزیه و تحلیل شغل مشخص شدهباشد به عنوان مثال در شرکت بیمه کارمندان دفتری و مکاتبه کنندگان بیمه نامهها در یک گروه شغلی قرار دارند، چرا که آنها دارای مشخصات کاری مشابه زیادی هستند ( مقیمی، 1377).
2-2-4) تقسیم بندی مشاغل بر حسب فشار روانی
مشاغل به طرق مختلفی طبقهبندی میشود بعضی مشاغل دشوار و برخی دیگر راحت هستند.
برخی مشاغل به نیروی جسمانی زیادی نیاز دارند و بعضی دیگر به نیروی کم نیاز داشته یا به هیچ نیروی جسمانی نیاز ندارند، برخی مشاغل منبع لذت و ارضا و برخی دیگر یکنواخت و خسته کننده هستند. کارگران از دیدگاه خود مشاغل را به مطلوب و نامطلوب طبقه بندی میکنند مدیریت نیز مشاغل را طبقهبندی می کند گاهی طبقهبندی بستگی به تناسب کارگران برای انجام یک سلسله وظایف مشخص دارد. زمانی دیگر طبقهبندی به مدت اموزش کار، مسئولیت و توانایی اداری مورد نیاز بستگی دارد ( چمران، 1379) . مشاغل را بر حسب فشار روانی به چهار دسته تقسیم مینمایند:
1ـ مشاغل فعال
آنهایی هستند که فرد به هنگام کار تحت فشار زیادی قرار میگیرد ولی برای حل مسئله فرصتهای زیادی دارد. چنین به نظر می رسد که ساعتهای انجام کار طولانی میشوند ولی این زمان در اختیار فرد است. برای مثال پزشکان، پرستاران ،مهندسین، مدیران اجرایی و سایر افراد حرفه ای دارای مشاغل فعال هستند.
2) مشاغل با فشار اندک
مشاغلی هستند که فرد را تحت فشار زیادی قرار نمی دهند و او به هنگام تصمیمگیری تحت هیچگونه فشار روانی نیست. برای مثال در آمریکا اعضای هیات علمی دانشگاهها که از نظر استخدامی به صورت قطعی و رسمی درآمدهاند تعمیر کاران و هنرمندان موفق از جمله کسانی هستند که به کارهای با فشار پایین مشغولند .
3ـ مشاغل غیر غعال
کسانی که به چنین کارهایی می پردازند نباید از مهارت بالایی برخودار باشند و به مغز و فکر خود هم فشار زیادی وارد نمیآورند. چون نمی خواهند مسئلهای را حل کنند یا تصمیم مهمیبگیرند.
کسانی که به چنین کارهایی مشغولند نباید لزوماً دارای خلاقیت و ابتکار عمل باشند برای مثال نگهبانان و کسانی که صورتحساب می نویسند متصدی این گونه مشاغلاند (ابذری، سرایداریان، 1376)
4ـ مشاغل با فشار بالا
کسانی که به چنین کارهایی مشغولند به هنگام کار تحت فشار زیادی قرار می گیرند میدان زیادی برای ابراز نظر یا تصمیمگیری ندارند. این افراد باید ساعت های زیادی کار کنند و مقررات دقیقی را اجرا نمایند و نمی توانند برای رفع نیازهای شخصی خود وقت زیادی صرف کنند برای مثال متصدی تلفن، کارگر خط مونتاژ و پرستاران نمونه کسانی هستند که به هنگام کار تحت فشار بالای قرار میگیرند نتایج بدست آمده از تحقیقات نشان میدهد هرچه محدودهای که یک شغل معین در آن اتخاذ تصمیم ، قانون گذاری، خط مشیگذاری، آگاهی از مواد و مصالح، مبادله مکرر اطلاعات با دیگران شرایط کاری نامناسب و نامطلوب و انجام وظایف فاقد ساختار بیشتر و گستردهتر باشد امکان ایجاد فشار روانی بیشتر خواهد بود. بنابراین صرف نظر از توجه به وظایف خاصی که فرد انجام میدهد هر شغلی که بیشتر دارای چنین خصوصیاتی باشد، میزان فشار روانی که در بین دارندگان اینگونه مشاغل ایجاد میشود نیز بیشتر خواهد بود.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 128 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق صادرات وتوسعه صادرات
2-1 صادرات
2-1-1مطالعاتی در ارتباط با صادرات
به طور سنتی شرکت های کوچک و متوسط نقش مهمی را در اقتصادهای محلی ایفا می کنند به هر حال نقش شرکت های کوچک و متوسط ((SMES در تجارت بین الملل در حال تغییر است . گزارشی توسط BRICH در سال 1988 داده شد که اکثر شرکت های صادراتی آمریکا شرکت های کوچک هستند نه بزرگ . بیش از نیمی از صادرکنندگان کمتر از 100 کارمند دارند ،
(K.MARK WEAVER DAVID BEROWITZ LES DAVIES 1998).
تحقیق درباره صادرات شرکت های کوچک بیشتر حالت تجربی و توصیفی دارد. فاقد یک نوع زیر بنای تئوری می باشد که بتواند به طور چشمگیری منجر به توسعه و پرورش استراتژی صادرات بشود، (GEMUN DEN1991).
مطالعات تجربی زیادی اثر نگرش های مدیریتی ، متغییرهای آمیخته بازاریابی و منابع سازمانی را بر روی دامنه وسیعی از فعالیت های مربوط به صادرات مورد بررسی قرار داده اند ،
(CADOGAN DIAMAN TO POULOS & SIGUAW 2002) .
تئوری صادرات همگام با فنون سیستماتک نمی باشد. توسعه تئوریکی بیشتر بر اساس مدل بین المللی شدن UPPSALA می باشد ، (JOHANSON & VAHLNE 1977).
پیشنهاد شده که شرکت مراحلی را از یک صادر کننده ابتدایی تا تبدیل به یک صادر کننده فعال در بازارهای صادرات را بشود طی می کنند،( (LEENIDOU &
(KATSIKEAS 1996.
این مدل ها مورد ایراد و مخالفت قرار گرفته اند به خاطر اینکه فاقد قدرت تبیینی و غیر قابل آزمون می باشند، (CAVUSIGIL & ZOU 1994).
در اینجا ما توصیه SINGR را دنبال می کنیم که پیشنهاد می کند اولین گام برای درک توسعه صادرات تشخیص مشکل می باشد که از طریق نواقص بازار ایجاد شده اند که مانعی برای فعالیت های صادراتی شرکت های SME می باشد،. (SINGER& TO1990 )
تحقیقی، ارتباط بین اندازه شرکت و گرایش به صادرات را بررسی کرده است . اگر چه مطالعات زیادی ، ارتباط مثبت بین اندازه شرکت و صادرات را گزارش داده اند، (KENG AND JIUAN 1989).
SCHOMMER DOYLE به این نتیجه رسیدند که هیچ ارتباطی وجود ندارد یا ارتباط خیلی کمی بین آنها وجود دارد (DOYLE AND SCHOMMER 1976)
تعدادی از محققان دلیل آوردند که ارتباط بین اندازه و فعالیت صادرات ممکن است فقط در محدود خاصی به استثناء شرکت خیلی کوچک و خیلی بزرگ وجود داشته باشد، (GAVUSGIL 1984).
تحقیقات دیگر نشان دادند که عوامل انگیزشی گوناگون منجر به فعالیت های صادراتی می شوند که برای تمام شرکت ها یکسان نمی باشد. تعدادی از محققان فهمیدند که بین فعالیت صادراتی با سن یک شرکت ارتباط مثبتی وجود دارد،
(5 .(WELCH AND WIEDERSHEIM – PAUL 197
به هر حال مطالعات دیگر نتیجه گرفتند که شرکت های جوانتر نسبت به شرکت های قدیمی تر علاقه بیشتری به بازار های خارجی دارد،( (LEE AND BRAS
2-1-2 نیازهای اطلاعاتی صادرکنندگان
در ادبیات صادرات یک مدل 5 مرحله ای از صادرات شناسایی شده است . در اولین مرحله، شرکت به طور ناخواسته صادرات را انجام می دهد اما برای امکان پذیری صادرات هیچ تلاشی نمی کند. در مرحله دوم ، فعالانه به بررسی امکان پذیری صادرات می پردازد. در مرحله سوم شرکت به طور آزمایشی به کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی یا فرهنگی شبیه هستند صادرات را انجام می دهد. در مرحله چهارم صادر کننده ، کالاها (خدمات ) صادراتی اش را با تغییرات محیط خارجی ( مانند نرخ ارز ، تعرفه ها و غیره) تطبیق می دهد، اما فقط به کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی یا فرهنگی مشابه هستند صادرات انجام می دهد. سرانجام در مرحله پنجم ، یک صادر کننده با تجربه امکان صادرات را به کشورهایی که از لحاظ مسافتی دورتر هستند یا از لحاظ فرهنگی متفاوت هستند بررسی می کند،(czinkota 1982).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
شیوه فرزندپروری و تعاریف آن
اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو (pario) به معنی "زندگی بخش" گرفته شده است. منظور از شیوههای فرزند پروری، روش هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به کار میگیرند و بیانگرنگرشهایی است که آنها نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین شامل قواعدیاست که برای فرزندان خویش وضع میکنند. ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری به واسطه فرهنگ، نژاد و گروه های اقتصادی تغییر میکند( اسعدی، و همکاران،۱۳۸۵ص 67).
بامریند(1991)،فرزندپروری، شیوه تربیتی اعمال شده از سوی والدین است، که شامل مجموعه رفتارهای متعدد و گوناگون طبیعی و بهنجار می باشد که والدین به منظور کنترل کردن و اجتماعی نمودن کودک از آن استفاده می کنند، دو نکته مهم در این تعریف وجود دارد، اول این که شیوه تربیتی به معنی توصیف وتبیین رفتارهای متعدد و گوناگون، اما بهنجار وطبیعی والدین است، به عبارت دیگر رفتارهای نامناسب و نادرست والدین که می توان نمونههای آن را در خانوادههای آشفته و پریشان یا بیمار یافت، شامل نمی گردد. دوم این که، شیوه ی تربیتی بهنجار و طبیعی حول محور مسأله کنترل متمرکز است. واضح است که والدین در زمینه کنترل اجتماعی ساختن کودک و گسترۀ عملکرد خود با یکدیگر تفاوت دارند. اما با وجود همه تفاوتها نقش اصلی همه والدین، تأثیرگذاری و آموزش و کنترل کودک است (غنی آبادی ،1380ص12).
مک کوبی و مارتین (1983)، شیوه فرزندپروری را دارای دو مؤلفه مهم دانستند: 1- پاسخ دهی والدین 2- توقع والدین
پاسخ دهی والدین: به موضوعی اشاره می کند که والدین تا چه اندازه خود را با رفتارهای کودکان خود وفق می دهند و به ارضای نیازها و تقاضا وجود را در کودک پرورش می دهند، چنین فرایندی از طریق شناخت والدین از کودک و خصوصیات وی انجام می پذیرد(بامریند، 1991).
توقع والدین: اشاره می کند به درجه ای که والدین انتظارات و درخواستهای از فرزندان خود دارند ، و به رفتار مسئولانه اشاره می کند. این والدین معیارهای زیادی برای فرزندان تعیین می کنند و انتظار دارند فرزندان به آن ها دست یابند(استانبرگ، 1993ص75).
هلر-Haller.HK
و میلر-Miller.ML
(1999)، فرزندپروری خوب کاری دشوار، اما رضایت بخش است. والدین همیشه مقتدر، سهلگیر و استبدادی نیستند. اما والدین تمایل دارند، بیشتر از یک شیوه استفاده کنند(برجعلی 1378ص17). الگوی تعامل با تک تک فرزندان و جوی که به وسیله شیوههای فرزندپروری در خانه ایجاد میشود، میتواند ویژگیهای ذاتی کودکان را تضعیف یا تقویت کند. همچنین، آن چه که والدین به وسیله الگوههای خود در مورد ارزش های اخلاقی و مذهبی به فرزندان آموزش می دهند، کمک میکند تا آنها حتی در برابر تمایلات زیستی یا تأثیرات همسالان انتخاب عاقلانه داشته باشند.در نهایت، والدین می توانند با فراهم آوردن فرصتهایی که محاسن فردی کودکان را تقویت می کند در شخصیت کودک تفاوت ایجاد کند. شیوه فرزندپروری، روشهای که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند و در شکل گیری رشد و تکامل کودک در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت و رفتار تأثیر فراوان و عمیقی دارد. مثلاً طرد کودک با فقدان ارتباط معنادار بین کودک و مادر سبب پیدایش و اختلال شخصیت می شود( شعاری نژاد، 1376ص89).
2-2-4-1. تاریخچه شیوه های فرزندپروری
در مورد شیوه فرزندپروری و تاریخچه آن باید گفت که در هر دوره با توجه به نگرشهای اجتماعی رایج نسبت به کودکان، شیوه تربیت و پرورش گزینش در مورد کودکان اعمال شده است. مثلا در سه دهه نخست قرن گذشته روشهای خشک وخشن بودند ودر آن زمان، به والدین توصیه می شد با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکنند، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند و آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش بدهند، جای تردید است که پدران و مادران زیادی این شیوه خشک را به کار بسته باشند. اما در هر حال توصیه متخصصان آن زمان چنین بوده است(رضایی،1375). شیوههای قدیمی فرزندپروری، روشهای کنترل و تنبیه بدنی را برای جلوگیری از لوس کردن بچهها تجویز میکردند، اما در نظریههای جدید تعلیم و تربیت تأکید بیشتر بر جنبههای روان شناختی ملایم همراه با استدلال و نصیحت است(کریمی، 1374).
در طی سال های 1900تا 1930 که اوج رفتارگرایی در آمریکا به رهبری جان بی.واتسون بود متخصصان، تربیت کودکان نوزاد را شیئی فرض می گردد که آن را به شکل نظاممندی میتوان شکل داد و شرطی کرد(طهوریان،1373،ص101). آن زمان به والدین توصیه میشد با بغل کردن کودک را لوس نکنند و طی برنامه خاصی به او غذا بدهند (اعم از اینکه گرسنه باشد یا نباشد)، آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملاً خشک تا حدودی زیر نفوذ مکتب رفتارگرائی بود(براهنی و دیگران، 1386،ص 53).
در دههی 1940 روند شیوههای فرزندپروری در جهت سهلگیری و انعطاف پذیری بیشتری دگرگون شده در این دهه نظریههای فرزندپروری بر نفوذ مکتب روانکاوی قرار گرفت، مکتبی که در آن به امنیت عاطفی کودک و زیانهای ناشی از کنترل شدید تکانههای طبیعی او تأکید می کرد. در دوره بنیامین اسباک به والدین توصیه می کرد که از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامههای انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنها و هم با نیازهای کودک سازگاری دارد، استفاده کنند. در حال حاضر با پیشرفت جوامع و رشد منفی آن ها و فراهم نشدن امکانات بحث فرزند محوری مطرح است، که مطابق خواست و میل کودک رفتار کنند، و هر آن چه که خواست برای او فراهم کنند،که بحث با نظریات کانت که شیوه تربیت سخت را توصیه می کرد تا حدود ی در تضاد است (رضایی، 1375ص 34).
2-2-4-2. طبقه بندی انواع شیوههای فرزندپروری
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت اسلامی
فصل دوم 12
سابقة موضوع تحقیق 13
ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت 14
تعلیم و تربیت در اسلام 15
مهمترین مراکز تعلیم و تربیت 16
دین چیست؟ 17
ویژگیهای روش اسلامی 19
تعریف تربیت 20
ویژگیهای تعلیم و تربیت اسلامی 21
تفاوتهای فردی از نظر قرآن کریم 25
انواع وراثت 27
ویژگیهای رفاقت جوانان 31
مراحل تربیت 32
اهمیت تربیت کودک در خردسالی 33
پرورش ایمان و اخلاق 33
اهمیت رورش و تربیت اسلامی 34 احترام به شخصیت کودکان 35
نتایج کرامت و یا حقارت شخصیت 37
تحولات فرهنگ و تعلیم و تربیت 38
احتیاجات جامعه و تعلیم و تربیت 40
فلسفه اجتماعی و تعلیم و تربیت 41
تنبیه غیر بدنی 42
تشویق 46
نیاز کودکان به تحسین 49
آیا تربیت امکان پذیر نیست 50
روش الگویی 52
تربیت در گذشته 53
تعلیم و تربیت نوین 54
بازیابی فکری 55
اجتماعی ساختن محیط تربیتی 55
تحول تربیتی چگونه به وجود آمد؟ 56
پرورش اخلاقی 58
تربیت اجتماعی 59
نقش بازی در تربیت 60
مسؤولان تربیت و مسؤولیت سنگین آنها 61
عوامل مؤثر در تربیت و ضرورت هماهنگی بین آنها
سابقة موضوع تحقیق
در این فصل ابتدا تعریف دین تربیت ویژگیهای روش اسلامی تعلیم و تربیت
بعضی تعلیم و تربیت را انتقال معلومات و مهارتها می دانند. عده ای تصور می کنند تعلیم و تربیت یعنی تشکیل عادات و صفحات معین در فرد پاره ای تعلیم و تربیت را آشکار ساختن استعدادهای فرد می دانند. بین مربیان اشخاصی هستند که تصور می کنند تعلیم و تربیت یعنی آماده کردن فرد برای زندگی اجتماع معین و آشنا ساختن وی به آداب و رسوم و عقاید و افکار خاص بعضی از مربیان تعلیم و تربیت را عبارت از ایجاد و تأسیس محیط مساعد برای ارضای رغبتها و تمایلات شخصی فرد می دانند به نظر عده ا تعلیم و تربیت رهایی یافتن فرد از آداب و قیود اجتماعی و فراهم کردن وضع طبیعی برای اوست علاوه بر این تعاریف نظریات صحیح دربارة ماهیت تعلیم و تربیت گفته اند : تعلیم و تربیت راهنمای جنبه هایی مختلف رشد شخصیت فرد، یعنی جنبه بدنی جنبه عقلانی، جنبه عاطفی، جنبه اجتماعی ، جنبه دینی ، جنبه هنری و جنبه اخلاقی است . اما از دیدگاه اسلام تعلیم و تربیت عبارت از مجموعه ای اعمال یا تأثیرات عمدی و هدفدار یک انسان (مربی) بر انسان دیگر متربی ، بویژه عمل یا تأثیر فرد بالغ و مجرب بر کودک و نوجوان به منظور ایجاد صفات اخلاقی و علمی، یا مهارتهای حرفه ای به عبارت دیگری ؛ تعلیم و تربیت عبارت است از فراهم کردن زمینه ها و عوامل به فضلیت رساندن با شکوفا ساختن استعدادهای شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدفهای مطلوب و بر اساس برنامه ای سنجیده شده. 1- دفتر همکاری، حوزه و دانشگاه، 1372، (صفحه 366).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 88 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق صنعت داو سازی ،مشتری وبازاریابی
بخش اول: آشنایی با صنعت داروسازی و ساخت محلولهای تزریقی
1- تاریخچه
مسلمانان در سایر علوم طبیعی وابسته به پزشکی از قبیل داروسازی (صیدله)، گیاه شناسی (علم الحشائش)، علم الحیوان و ....به پیشرفتهایی دست یافتند زیرا همه ی این علوم در علم طب به کار میآید و دانش آنها برای تکیمل فن طب لازم است. داروسازی از فروع پژشکی است و از تاریخ به قدمت تاریخ انسان برخوردار است استعمال گیاهان به عنوان دارو در سراسر تاریخ مرسوم بوده و ثبت شده است. داروسازی (علم الصیدله) نزد دانشمندان قرون وسطی به نامهای بسیاری از جمله الادویه، علم المفردات، علم العقایید و اقراباذین و غیره نامیده شده است. در قدیم پزشکان شربتها و عصارهها را خود میساختند و گیاهان را نیز جمع آوری و انبار میکردند و نباتات و غیره نظارت شخصی خود حفظ میکردند و این روش تا قرن ششم میلادی ادامه داشت. از قرن نهم میلادی به بعد علاقه به گیاهان دارویی به شدت اوج گرفت و حکیمانی مانند مه سو (Mesue) ورازی و ابن سینا پیشگامان آن بودند. از این تاریخ به بعد اسناد و سوابق مکتوب در دست است. طب گیاهی با وصف دقیق گیاهان و قسمتهای مورد استفاده ی آن مقدار لازم و نوع بیماری که باید درمان گردد. بر مبنای صحیحی قرار گرفت و پزشکان اسلا
میدر ترکیب داروها به نسبتهای معین سرآمد شدند.
ادویه ی مرکبه و شناخت مفردات طبی
جرجی زیدان مینویسد: (دانشمندان اروپا که در رستاخیز خود در فن داروسازی مطالعه و تحقیق کردند دریافتند که مسلمانان پایه گذار این علم بوده و آنان بوده اند که برای نخستین بار روش های داروسازی را ترتیب داده و داروهای تازه ای را پیدا کردند) و آنها نخستین مردمیبودند که به شکل امروزی داروخانه باز کردند.
صیدله، علم ادویه و شناخت داروهاست که به انگلیسی (فارماکولوژی) نامیده میشود در آغاز پزشک .و داروشناس (صیدلانی)، هر دو یک شخص بودند.
در این علم از شناخت اشکال نباتات از جهت اینکه چینی، هندی، رومی، ایرانی و جز اینها بوده و از حوادث و معرفت آنها بحث میشود. ادویه ی مفرده به عقاقیر شناخته شد. و عربها نخستین مردمیبودند که قراباذین (ادویه ی مرکبه) را به شکلی که اکنون در درست است، مرتب ساختند. دلیل این مطلب هم، اسامیپاره ای از داروها و گیاهانی است که همان اسامیعربی و هندی و فارسی است که عربها وضع نموده اند، مانند الکل که از الکحول گرفته است. آگاهی به نحوه ی تهیه ی داروهایی که پزشک تجویز میکرد، خود یک حرفه ی واجد اهمیت محسوب میشد. صیدله که گاه به آن عطاره نیز گفته اند از قدیم شغلی آزاد و مایه احترام بود و لیکن همه داروشناسان درای اخلاق کریمه نبوده اند. برخی از آنها در ساختن و فروختن تقلب میکردند. از این رو مامون دستور داد که امانت داروفروشان (صیادله) را امتحان کنند و معتصم عباسی نیز فرمان داد که به دارو فروشی که امانت او ثابت شد منشوری بدهند تا کار او مجاز شمرده شود. دارو فروش و امور مربوط به آن را تحت حسبه قرار داد.
از همان ابتدای کار اعراب بر اساس شیوه ی رایج در جندیشاپور دریافتند که طبابت از داروسازی جدا است و داروسازی مهم است. ونیاز به تبحر و تخصص دارد و انجام آن برای کسی که فقط طبابت بداند، میسر نیست، زیرا هرگز وقتی برای فرا گرفتن اصول آن نداشته است. بیمارستانهای بزرگ، داروسازانی داشتند که فقط داروهای مورد نیاز بیماران خود را تهیه کرده و از روی نسخه در اختیار آنان قرار میدادند. این افراد حق طبابت نداشتند. اما در موارد عادی و در خارج بیمارستانها، پزشک معمولا خود نسخه را میپیچید و به هنگام عیادت بیمار همیشه مقداری دارو همراه داشت و در بسیاری از موارد هم طبیب به بیمار دستور های لازم جهت تهیه ی داروی مورد نیاز را داده و یا اینکه بیماران داروهای مورد نیاز خویش را از عطارها خریداری میکردند. در این مورد فروشنده شخصا موادی را که عرضه میکرد میشناخت و یا خریدار خود انتخاب میکرد. از این رو چنانکه فی المثل از صیدله ی بیرونی، موجز ابن تلمیذ و بعضی ماخذ دیگر بر میآید در بیمارستانها حضور کسانی به عنوان صیدلانی مرسوم بود. ادویه مرکبه را مسلمانان (اقراباذین) میخواندند. از آن جمله اقراباذین شاپور بن سهل، اقراباذین رازی و ابن تلمیذ
اقراباذین دیگری از آن طبیبی به نام ماسویه المارندی (مردینی) است، که در بین غربیان به مسیو یونیور معروف است و ترجمه ی لاتین آن قرنها مرجع اطبای اروپایی بود. گویند همان ترجمه اساس و مبنای فارماکوپه نزد اروپاییها واقع گشت.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
چارچوب نظری پایان نامه در مورد طرحواره های ناسازگار اولیه
طرحواره های ناسازگار اولیه
2-1-1 مفهوم طرحواره
واژه طرحواره در اصل ریشه یونانی کلمه Scheen به معنای "داشتن" و یا شکل گرفتن" است. آرون بک معتقد است که طرحواره ها نقش اصلی در ارتباط با موضوعات تکراری در تداعی آزاد، تصورات و رویاها، ایفا می کنند. او معتقد بود که طرحواره ها ممکن است عملا مدت ها غیر فعال باشند اما بعدا تقویت یا خاموش شوند که نتیجه تغییرات در نوع داده های دریافتی از محیط است(داتیلیو، 2010؛ ترجمه خواجه و همکاران، 1391).
بعدها نظریه پردازان دیگر، مفهوم اصلی طرحواره را توسعه دادند. برای مثال سگال (1988)نوشت که طرحواره ها شامل " عناصری سازمان یافته از واکنش ها و تجارب گذشته هستند که پیکره ای پیوسته و پایدار از اطلاعات قابل هدایت برای ادراک و تصدیق های بعدی را شکل می دهند". یانگ (1990) زمانی کاربرد روش متمرکز بر طرحواره در اختلالات شخصیتی را معرفی کرد، این مفهوم را گسترش داد. یانگ اظهار کرد که اگر چه بک و همکارانش (1979) به اهمیت طرحواره ها در درمان اشاره کردند، اما راهکارهای درمانی خاص بسیار اندکی را برای پروتکل های درمانی خود تا به امروز ارائه کرده اند. به همین دلیل یانگ مدل بک از طرحواره را توسعه داد و معتقد به یک نظریه چهار سطحی بود که شامل 1) طرحواره های ناسازگار اولیه2) نگهداری طرحواره 3) اجتناب از طرحواره 4) جبران طرحواره می شد(داتیلیو، 2010؛ ترجمه خواجه و همکاران، 1391).
اگر چه طرحواره درمانی متمرکز بر روی زوج ها و خانواده ها شامل توجه به طرحواره های شخصی خود افراد می شود، اما تاکید بیشتر روی سیستم رابطه ای و طرحواره هایی است که به طور ویژه، حول شخص در رابطه گسترش می یابند. همچنین طرحواره درمانی از خانواده اصلی و تجارب اولیه افراد با اعضاء خانواده استفاده می کند(داتیلیو، 2010؛ ترجمه خواجه و همکاران، 1391).
افکار و طرحواره های خودکار
افکار خودکار، شکل کلیدی دیگری از شناخت در نظریه شناختی-رفتاری است که گاهی اوقات با طرحواره درهم می آمیزد، بویژه به این دلیل که تا اندازه ای همپوشی بین هر دو وجود دارد. افکار خودکار اولین بار توسط بک (1976) به عنوان شناخت های همزمانی تعریف شدند که به سبکی سریع اتفاق می افتند وغالبا آگاهانه و به سهولت قابل دسترسی هستند. بنابراین افکار خودکار آگاهانه، مسیری برای کشف باورها و طرحواره های زیربنایی شخص فراهم می کنند(داتیلیو و بیرشک، 1385).
اپستین (1988) به طرحواره شخصی به عنوان "فرضیات برجسته و نسبتا پایداری که شخص راجع به چگونگی عملکرد دنیا خود و جایگاه خود در آن دارد" اشاره می کند. این فرضیات راجع به ویژگی ها و فرایندهایی است که معمولا اتفاق می افتند و به عملکرد انطباقی با سازماندهی تجارب شخصی در درون الگوهای با معنی کمک می کنند و پیچیدگی محیط را کاهش می دهند. با محدودیت انتخابی و راهنمایی و سازماندهی اطلاعات که فرد در اختیار دارد، طرحواره او تفکر مناسب و امکان عمل را امکان پذیر می کند(داتیلیو، 2010؛ ترجمه خواجه و همکاران، 1391).
طرحواره ها در کابرد نظریه شناختی-رفتاری برای خانواده ها بسیار مهم هستند. آنها اعتقادات پایداری هستند که مردم راجع به دیگران و روابطشان دارند. طرحواره ها، ساختارهای شناختی ثابتی هستند و ارجاع ها و ادراک های زودگذر نیستند. طرحواره ها از ادراک ها متمایز هستندو از استنباط هایی که شخص از حوادثی که می بیند، شکل می دهد، متفاوت هستند(داتیلیو و بیرشک، 1385).
افراد دو طرحواره مجزا در مورد خانواده ها حفظ می کنند: 1) طرحواره خانوادگی که به تجارب والدین در خانواده اصلی شان مربوط می شود 2) طرحواره هایی که به طور کلی به خانواده اصلی مربوط می شود یا چیزی که چبل و فاین (1994) از آن به عنوان نظریه شخصی از زندگی خانوادگی یاد می کنند(داتیلیو، 2010؛ ترجمه خواجه و همکاران، 1391).
تعریف یانگ از طرحواره
یانگ (1990، 1999) معتقد است برخی از این طرحواره ها-به ویژه آنها که عمدتا در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می گیرند-ممکن است هسته اصلی اختلالات شخصیت، مشکلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن محور I قرار بگیرند. یانگ برای بررسی دقیق تر این ایده، مجموعه ای از طرحواره ها را مشخص کرده است که به آنها طرحواره های ناسازگار اولیه می گوید.
یانگ معتقد بود که طحواره های ناسازگار اولیه دارای خصوصیات زیر می باشند:
الگوها یا درون مایه های عمیق و فراگیری هستند.
از خاطرات، هیجان ها، شناخت واره ها و احساسات بدنی تشکیل شده اند.
در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفته اند.
در سیر زندگی تداوم دارند.
درباره خود و در رابطه با دیگران هستند.
به شدت ناکارآمدند.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه طلاق از دیدگاه قرآن واسلام
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مبانی نظری 21
طلاق از دیدگاه اسلام 27
طلاق از دیدگاه قرآن 29
طلاق از دیدگاه مسیحیت 31
تاریخچه طلاق 33
طلاق و انواع آن 33
پیشینه تحقیق 35
مدل 37
فرضیه های تحقیق 38
مفاهیم و متغیر ها 38
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق
مبانی نظری:
درباره ی طلاق عقاید و نظرهای مختلفی ابراز شده است. عدّه ای آنرا زیانبخش و خطرناک دانسته و به طور کلّی محکوم کرده اند و دسته ای از لزوم آن در اجتماع جانبداری نموده اند.
مخالفین طلاق می گویند: طلاق مخالف طبیعت ازدواج است، چه ازدواج پیمان همکاری و زندگی مشترک مادام الحیات می باشد و پیوند زناشویی که یک پیوند دائمی است نباید با طلاق گسسته شود؛ طلاق برای اطفال زیان بخش است و آنان را دچار سرنوشت اسف باری خواهد کرد؛ آمار نشان می دهد که بسیاری از اطفال بزهکار کسانی هستند که پدر و مادرشان بر اثر طلاق از هم جدا شده اند؛ طلاق روابط نامشروع زن یا شوهر را ترویج می کند، چه زن یا شوهری که با دیگری رابطه نامشروع دارد با ادامه گسترش این روابط امیدوار است که روزی بتواند از همسرش جدا شود و با عاشق یا معشوق خود خانواده دیگری تشکیل دهد.
موافقین طلاق به ضرورت آن در پاره ای موارد استناد می کنند: گاهی اتفاق می افتد که بین زن و شوهر هیچگونه هماهنگی و توافق اخلاقی وجود ندارد؛ ممکن است یکی از زوجین بدکار و یا جانی و شریر باشد؛ ممکن است بر اثر پاره ای امراض صعب العلاج یا بعضی اعتیادات مضر، یا در نتیجه سوء معاشرت زن یا مرد، ادامه ی زندگی زناشویی ممکن نباشد؛ آیا در این گونه موارد زن و مرد باید یک عمر در رنج و سختی و بدبختی به سر برند و به زندگی رنج افزا
مبانی نظری وپیشینه طلاق از دیدگاه قرآن واسلام
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مبانی نظری 21
طلاق از دیدگاه اسلام 27
طلاق از دیدگاه قرآن 29
طلاق از دیدگاه مسیحیت 31
تاریخچه طلاق 33
طلاق و انواع آن 33
پیشینه تحقیق 35
مدل 37
فرضیه های تحقیق 38
مفاهیم و متغیر ها 38
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق
مبانی نظری:
درباره ی طلاق عقاید و نظرهای مختلفی ابراز شده است. عدّه ای آنرا زیانبخش و خطرناک دانسته و به طور کلّی محکوم کرده اند و دسته ای از لزوم آن در اجتماع جانبداری نموده اند.
مخالفین طلاق می گویند: طلاق مخالف طبیعت ازدواج است، چه ازدواج پیمان همکاری و زندگی مشترک مادام الحیات می باشد و پیوند زناشویی که یک پیوند دائمی است نباید با طلاق گسسته شود؛ طلاق برای اطفال زیان بخش است و آنان را دچار سرنوشت اسف باری خواهد کرد؛ آمار نشان می دهد که بسیاری از اطفال بزهکار کسانی هستند که پدر و مادرشان بر اثر طلاق از هم جدا شده اند؛ طلاق روابط نامشروع زن یا شوهر را ترویج می کند، چه زن یا شوهری که با دیگری رابطه نامشروع دارد با ادامه گسترش این روابط امیدوار است که روزی بتواند از همسرش جدا شود و با عاشق یا معشوق خود خانواده دیگری تشکیل دهد.
موافقین طلاق به ضرورت آن در پاره ای موارد استناد می کنند: گاهی اتفاق می افتد که بین زن و شوهر هیچگونه هماهنگی و توافق اخلاقی وجود ندارد؛ ممکن است یکی از زوجین بدکار و یا جانی و شریر باشد؛ ممکن است بر اثر پاره ای امراض صعب العلاج یا بعضی اعتیادات مضر، یا در نتیجه سوء معاشرت زن یا مرد، ادامه ی زندگی زناشویی ممکن نباشد؛ آیا در این گونه موارد زن و مرد باید یک عمر در رنج و سختی و بدبختی به سر برند و به زندگی رنج افزا
ی زناشویی ادامه دهند؟ آیا بهتر نیست که این پیوند نامناسب گسسته شود تا هر یک از زن و مرد سعادت خود را با تشکیل خانواده ی دیگری باز یابند؟ هرگاه زن و شوهر همیشه اختلاف و نزاع داشته باشند، نه تنها زندگی برای خود آنها جهنّمی توان فرسا خواهد بود، بلکه فرزندان آنان نیز از زندگی در چنین خانواده ای رنج خواهند برد. چنین خانواده ای نمی تواند کانونی دلپذیر و مناسب برای فرزندان خود باشدو اطفال در اینگونه خانواده ترتیبی به سزا نخواهند یافت؛ مجنون یا عقیم بودن زن یا شوهر نیز به اعتقاد بعضی می تواند طلاق را توجیه کند.
باری امروزه نمی توان طلاق را از نظر اجتماعی به کلی محکوم کرد. شک نیست که طلاق امری مذموم و ناپسند است، لیکن در پاره ای موارد چاره ای جز آن نیست و باید به عنوان یک بد ضروری، چنانکه در حقوق فرانسه می گویند، پذیرفته شود. به تعبیر دیگر باید طلاق را هنگامی که ضروری باشد به عنوان آخرین علاج قبول کرد؛ زیرا گسستن پیوند زناشویی در پاره ای موارد بهتر از یک عمر رنج و اختلاف و کشمکش است. ادامه ی زندگی زناشویی گاهی ممکن است هم از نظر زن و شوهر هم از نظر فرزندان و هم از نظر جامعه زیان بخش باشد. در این گونه موارد طلاق را به عنوان استثناء می توان پذیرفت، لیکن برای جلوگیری از تزلزل و پریشانی خانواده باید طلاق را محدود کرد. این نکته مورد توجه همه ی مصلحان اجتماعی و اکثریت قریب به اتفاق قانونگذارانی است که طلاق را پذیرفته اند. (صفائی، امامی، 1372، صص 261-262).
امکان انحلال خانواده از اموری است که درباره ی سود و زیان آن گفتگو بسیار شده است. تعارض دلایل به گونه ای است که نه تنها حقوق موضوعه ی کشورها و علمای اجتماعی، پیامبران و رهبران اخلاقی نیز توانسته اند در این باب به توافق کامل برسند.
در حالی که مذهب کاتولیک طلاق را ممنوع می دارد، پروتستان ها و ارتدکس ها آنرا پذیرفته اند چندان که بحث درباره ی منع و اباحه ی طلاق در فرانسه به صورت یک مسأله ی سیاسی درآمده است؛ مسأله ای که کاتولیک ها و کلیسا، همچون حزبی سیاسی، با آن مبارزه می کنند.
در اسلام، با همه ی توصیه هایی که در آن نسبت به حفظ خانواده و احتراز از طلاق شده است، از نظر حقوقی مرد می تواند هرگاه بخواهد زن خود را طلاق دهد و زن نیز اختیار دارد تا در موارد خاص از دادگاه درخواست طلاق کند.
در لزوم پیش بینی طلاق استدلال شده است که، اگر مرد و زنی در زندگی مشترک خود احساس آسایش و نیک بختی نکنند، چرا باید ناگزیر از ادامه ی آن باشند؟ احترام به شخصیت و آزادی انسان ایجاب می کند که اگر نتوانسته است کانون محبّتی تشکیل دهد تا پایان عمر محکوم به ادامه ی آن نباشد، باید به او فرصت داد تا زندگی را از نو آغاز کند و محرومیت های گذشته را در خانواده ی دیگری جبران سازد. اتّحادی که در آن توافق و همفکری نباشد چگونه می تواند به حیات خود ادامه دهد؟ مرد پارسایی که همسرش پرده ی عفاف دریده و هم خوابه ی این و آن شده است چطور باید او را تحمّل کند و زنی شرافتمند تا کجا می تواند در زندگی مردی شریر و جانی شریک باشد؟
نتیجه ی حفظ چنین خانواده ای جز این نیست که زن و مرد درمان غم و رنج خود را در آغوش دیگری جستجو کنند؛ به ظاهر عضو خانواده ای باشند ولی در وجدان خویش هیچ مسئولیتی در حفظ نظام آن احساس نکنند. فرزندان این خانواده نیز سرنوشتی بهتر از پدر و مادر خود ندارند، زیرا کودکی که دامن آلوده ی پدر و مادر را می بیند و از نزاع دائمی آنان رنج می برد، چگونه می تواند تربیتی شایسته بیابد و آماده ی پیکار در زندگی شود؟ آنکه دست نوازشی بر سر خود احساس نکرده است با د
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 47 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
ادبیات و پیشینه تحقیق
مبانی نظری وپیشینه تحقیق عزت نفس وپرخاشگری
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
1-2: مبانی نظری تحقیق :
1-1-2 : عزت نفس :
2-1-2: عزت نفس و موفقیت :
3-1-2: اصل حفظ عزت نفس نوجوان :
4-1-2: اندازه گیری عزت نفس :
5-1-2: فواید عزت نفس بالا :
6-1-2: تعاریف نظری پرخاشگری :
7-1-2: پرخاشگری :
8-1-2: تعاریف پرخاشگری و اعتقادات نظری متفاوت روان شناسان :
9-1-2: سه تعبیر کلیدی از رفتارهای پرخاشگرانه :
10-1-2: پیشینه نظری پرخاشگری :
12-1-2: تغییرات رشدی :
13-1-2: ثبات پرخاشگری :
15-1-2: تفاوتهای جنسیتی :
16-1-2: الگوهای خانواده و پرخاشگری :
17-1-2: عوامل تعیین کننده پرخاشگری :
18-1-2: مواجه شدن با مدلهای پرخاشگر :
19-1-2: عوامل محیطی :
20-1-2: بالا بودن سطح تحریک فیزیولوژیک :
21-1-2: درد به عنوان عامل آشکار کننده :
22-1-2: هورمون ها ، داروها و رفتار پرخاشگرانه :
23-1-5: داده های ژنتیک و رفتار پرخاشگر :
24-1-2: اسنادها و رفتار پرخاشگرانه :
26-1-2: نظریه ها و دیدگاههای مختلف در خصوص پرخاشگری :
27-1-2: تحلیل نظریه ها در زمینه پرخاشگری :
28-1-2: شخصیت فعل پذیر – پرخاشگر :
29-1-2: پرخاشگری خانوادگی :
30-1-2: رویکردهای نظری به پرخاشگری :
31-1-2: ویژگیهای پرخاشگری و خشونت :
32-1-2: روشهای کنترل پرخاشگری :
33-1-2: الف : در ایران :
34-1-2: ب: تحقیقات خارجی :
35-1-2: سخن آخر در مورد پرخاشگری :
1-2: مبانی نظری تحقیق :
شناخت خود از محورهای اساسی روان شناسان اجتماعی است . مفهوم حود به خود وابسته و خود مستقل تجزیه می شود . خود مستقل در فرهنگ هایی پرورش می یابد که به آزادی فردی اهمیت می دهند . خود وابسته در فرهنگهایی رشد می یابد که در راستای تقویت پیوندهای فرد با
گروههای گوناگون هستند . پندار از خود در نتیجه ی ارزیابی دیگران که در ذهن شخص بازتاب می شود به وجود می آید ( احمدی 1384) . آلپورت پرورش خود را به هفت مرحله تقسیم کرده است که عبارتند از : خود جسمانی ، تشخیص هویت خود اعتماد به خود ، گسترش خود ، پندار از خود ، خود به عنوان حریفی ارزشمند و تلاش اختصاصی ، خود دارای سه بعد است که عبارتند از : احساس خود ، ادراک خود و نمایش خود . احساس خود به آن جنبه از خود گفته می شود که با واکنش فرد نسبت به خودش در ارتباط است . پس از این مرحله هر فرد در طول زندگی اش به ارزیابی خود پرداخته و وجود خود را درک می کند این جنبه از خود در ارتباط با احساسهایی مثبت و منفی فرد درباره ی خودش می باشد . خود نمایشی به این معنی است که فرد چگونه خود را به دیگران معرفی یا عرضه می کند . هر فردی یک برداشت و پنداشت از توانمندی و کاستی خود دارد که بر اساس آن خود را مورد ارزیابی مثبت یا منفی قرار می دهد که این برداشت ، خود پنداره ی شخص را به وجود می آورد ( احمدی 1384) .
1-1-2 : عزت نفس :
همچنانکه کودکان از درکی پیدا می کنند و هویت خود را می یابند تلویحا برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قایل می شود . مجموعه این ارزیابیهای که کودک از خود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد . عزت نفس همان مفهوم خود نیست گر چه این دو غالبا با هم اشتباه می شوند . مفهوم خود مجموعه ای است از عقاید فرد درباره خود که بیشتر بر مبنای توصیف است تا قضاوت ممکن است بعضی از بخشهای خود خوب یا بد تلقی شود ولی بعضی از بخش ها نه خوب تلقی شود نه بد .
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
عزت نفس
یک متغیر شخصیتی که وابستگی کاملی با قابلیت متقاعد شدن شخص دارد ، عزت نفس است ( ارونسون ، 1375 ، ص 90 ).
عزت نفس سازمانی درجه ای از باور و اعتقاد اعضای سازمان است که آنان می توانند نیازهایشان را به وسیلة سهیم شدن در نقشهای درون سازمان برآورده سازند . این مسأله به ارزش خود ادراک شدة افراد در مورد خودشان به عنوان اعضای سازمانی که در آن عمل می کنند، اشاره دارد ( صادقیان وهمکاران ، 1388 ،ص 52) .
عزت نفس، درجه تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود یا خویشتن احساس می کند . این احساس ممکن است در مقایسه با دیگران باشد یا مستقل از آن . عزت نفس به عنوان یک نیاز شامل احساساتی است که انسان به داشتن آن در یک سیستم متقابل اجتماعی محتاج است؛ بدین معنا که نیاز داریم تا مشترکات احساسی خود را با دیگران رد و بدل کنیم و در درون خود احساس کنیم که با ارزشیم؛ هم چنین احساس کنیم که دیگران ما را با ارزش می پندارند و معتقد باشیم که آنها هم با ارزشند ( صادقیان ،1388 ،ص 50).
به بیانی دیگر عزت نفس ( حرمت نفس ) به منزله بیان تایید یا عدم تایید فرد ، نسبت به خویشتن است و نشان میدهد که تا چه اندازه یک فرد خود را توانا ، ارزنده و پراهمیت میداند . بنابراین به منظور فهم بهتر رفتارهای فرد ، شناخت ادراک یا عقیده ای که فرد نسبت به خود دارد حائز اهمیت است (فتحی آشتیانی ،1391 ، ص 159) .
ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺗﺼﻮﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻋﻀﻮ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﻮﻋﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻬﻢ، ﻣﻌﻨﻲ ﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﻣﻲ ﺩﺍﻧﻨﺪ.
اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻋﻤﻴﻘﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﻀﻮ ﻣﻬﻤﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺍﺧﻴﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺷﺨﺼﻲ، ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺗﺒﻌﺎﺕ ﻣﻬﻢ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ. ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺘﻮﺳﻂ، ﺍﺛﺮﺑﺨﺶ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘـــﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﺰﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻤﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭼﺮﺍﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﺎﺭﻓﺮﻣﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﻧﮕﺮﺵ ﻣﺴﺎﻋﺪﺗﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﻪ ﺭﻫﺎﻛﺮﺩﻥ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺗﻘﺎﻱ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺗﻼﺵ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍﻱعزﺕ ﻧﻔﺲ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﺟﻮ، ﺍﮔﺮ ﻃﺎﻟﺐ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺯ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻏﻴﺮﻣﻄﻤﺌﻦ اﻣﺮﻭﺯﻱ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ، ﭼﺮﺍﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﻓﻌﺎﻝ ﺗﺮﻧﺪ، ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺑﺤﺮﺍﻧﻲ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺣﻞ ﻭ ﻓﺼﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺗﺮﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻫﺪﺍﻳﺘﮕﺮﻱ ﻭ ﺧﻮﺩﻛﻨﺘﺮﻟﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ( دینی ، 1391)
اکثر ما فکر می کنیم که عزت نفس یعنی اطمینان به توانایی خود در انجام دادن کارهایی خاص؛ برای اعتماد به خویش باید بعضی کارها را خوب انجام دهید. عزت نفس واقعی هیچ ارتباطی به رویدادهای زندگی شما ندارد. اعتماد به خویش به خاطر آنچه انجام می دهید به وجود نمی آید بلکه به دلیل باورتان به توانایی درونی خود است، که شما قادر هستید تا آنچه که می خواهید را انجام دهید. اعتماد واقعی به خویش همیشه از درون سر چشمه می گیرد، نه از بیرون و از تعهدی که به خود دارید ناشی می شود. عزت نفس، باور داشتن قابلیت انسانی خویش است، اینکه با هر آنچه در زندگی پیش می آید روبرو شوید و از عهده آن برآیید. عزت نفس ارزیابی مداوم شخص، نسبت به ارزشمندی خود است. عزت نفس نوعی قضاوت در مورد ارزشمندی وجودی است. یعنی نظر شخص درباره خود، که این از طریق ارزشیابی هر شخص از رفتارها، ظاهر، موقعیت اجتماعی خود و از طریق ارزشیابی دیگران ، از او رشد می کند. عزت نفس می تواند به عنوان احساس یک فرد درباره شایستگی و ارزشمندی اش تعریف شود. شایستگی یعنی داشتن اعتماد به نفسی که انسان عموما قادر است با تکیه بر آن نتایج مورد انتظار را به دست آورد. عزت نفس عبارت است از اعتماد به ذهن در رابطه با اعتبار ابزار شناخت؛ این اعتبار الزاما انسان را از خطا مصون نمی دارد؛ بلکه بر این عقیده است که انسان شایستگی تفکر و قضاوت داشتن را دارد
و نیز انسان اصولا واجد لیاقت است و بدون چون و چرا ملزم است که رابطه اصیل و شرافتمندانه و تحریف نشده ای با ظرافت های وجودی خود و تا آنجا که نیروهای اختیاری او اجازه می دهند باشد و معتقد است که هیچ چیز پر ارج تر و ارزشمند تر از واقعیت نیست و بالاترین توجه و احترام به سوی خداوند است. عزت نفس حس سودمندی و حس ارزشمندی شخص نسبت به خود است و در معنی مجموع حس شرف نفس و حس اعتماد به نفس است که دلالت بر لیاقت شخص برای زیستن دارد.
عزت نفس یعنی ارزشیابی مردم از قدر و منزلت خویش .یعنی اینکه خودرا چه اندازه نیک ، شایسته و پاک میدانند ( ارونسون ، 1387 ، ص 475 ) .
از آنجا که یکی از بزرگترین ابعاد معنادار درونی که در میان کارکنان یک سازمان تفاوت دارد، عزت نفس سازمانی است. عزت نفس به عنوان پیش بینی کنندة مؤثری در رفتار، شناخت و عاطفه است . سطح عزت نفس فرد ارزیابی شونده ، نقش مهمی در تعیین نقش ارزیابان که فرایند بازخورد را انجام می دهند، داشته است . عزت نفس می تواند بر رفتارهای کاری با دو شیوه تأثیر بگذارد : اول اینکه کارکنان سطوح متفاوتی از عزت نفس در کار را دارند که همین امر بر چگونگی افکار، احساس و رفتار آن ها در کار مؤثر است؛ دوم اینکه، افراد به طور کلی نیاز به احساس خوب بودن در مورد خودشان و در مورد رفتارها و یا افکارشان داشته، آن را ارتقا می دهند تا عزت نفس خود را بهبود بخشند بنابراین ، یکی از عواملی که اغلب بر تلاش و بصیرت تأثیر دارد، عزت نفس است که با سازمان فرد در ارتباط است ( صادقیان وهمکاران ، 1388 ،ص 52) .
افرادیکه خود را دست کم می گیرند ، آسان تر تحت تاثیر پیامی متقاعد ساز قرار می گیرند تا افرادی که درباره خود نظر مثبتی دارند .این کاملا معقول به نظر می اید ؛ اگر شخصی به خودش علاقه مند نباشد ارزش زیادی هم برای عقاید خود قائل نیست . در نتیجه اگر عقاید او مورد تردید قرار گیرندممکن است چندان هم بی میل نباشد که تسلیم شود . به خاطر بیاوریدکه مردم می خواهند افکار و اعمالشان درست باشد . شخص با عزت نفس بسیار ممکن است هنگامی که نظر خودرا بایک مبلغ بسیار معتبر مخالف بیابد احساس تعارض کند وی ممکن است این تعارض رابا تغییر عقیده خود از میان بردارد یا آنکه ممکن است بر عقیده خود باقی بماند ( ارونسون ، 1387 ، ص 125 ).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
عملکردتحصیلی- Academic Performance
مفهوم عملکرد تحصیلی
عملکرد تحصیلی، عبارت است از کلیه فعالیت ها و تلاش هایی که یک فرد در جهت کسب علوم و دانش و گذراندن پایه ها و مقاطع تحصیلی مختلف در مراکز آموزشی از خودنشان می دهد. عملکرد تحصیلی عبارتست از درجه و میزان موفقیت فرد در امتحانات پایان ترم تحصیلی مدارس که از نمره صفر تابیست تعیین می گردد(مارتین وهمکاران-Martin & etal
،2006).
عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی
1-عوامل فردی
بیابانگرد(1382) عوامل فردی را متشکل از موادی همچون هوش، انگیزه، عزت نفس، هدف گزینی، شیوه های مطالعه و میزان دقت و تمرکز می داند. هوش را می توان از عمده ترین و تعیین کننده ترین عوامل موثر در عملکرد تحصیلی به شمار آورد. هوش هر فرد را می توان به دو دسته عمومی و اختصاصی تقسیم کرد که هوش عمومی شامل توانایی است که اغلب خاصیت انسان را نشان می دهد. هوش اختصاصی نیز استعداد و توانایی خاصی است که فرد یک یا چند زمینه خاص دارد. طبق این تعریف آخر به دروس مختلف آموزشگاهی دانش آموزان دقت کنیم خواهیم دید که نوعی رابطه بین آن ها وجود دارد. در واقع این گونه نیست که آن دانش آموز در یک درس بسیار قوی و در درس دیگر ضعیف باشد از طرف دیگر ممکن است کمی تفاوت دیده شود مثلا در درس علوم بهتر از تاریخ باشد هوش اختصاصی هم وراثت و هم محیط(فرصت های یادگیری) عوامل تعیین کننده مهمی در توانایی های هوشی هستند. وراثت دامنه یا حداکثر هوش یک فرد را مشخص می کند در حالی که محیط تعیین می کند که فرد در کجای دامنه قرار دارد. در مقابل هوش که تقریبا ذاتی است، انگیزه ها پدیده ای اکتسابی فرض می شود در روانشناسی تربیتی و یادگیری اصطلاح انگیزش در مورد عاملی به کار می رود که دانش آموزان یا به طور کلی یادگیرنده را برای آموختن درس به تلاش و کوشش وامی دارد و به فعالیت او شکل و جهت می دهد. انگیزه تحت تأثیر عوامل گوناگونی همچون نیازها(جسمانی و شناختی) رغبت ها، محرک ها، امیال، گرایش ها، فشارهای محیطی قرار می گیرد. در محیط آموزشگاهی به انگیزه بیشتر از هوش تأکید می شود و عقیده بر این است از میان دانش آموزان دارای هوش معمولی کسانی موفق تر هستند که انگیزه بالاتری دارند. از طرفی انگیزه می تواند درونی و بیرونی باشد.کسانی که دارای انگیزه بیرونی هستند تلاش هایشان فقط برای دستیابی به چیز دیگری است اما کسانی که دارای انگیزه درونی هستند کار را صرفا برای خود و رضایت درونی خود انجام
می دهند. عقیده بر این است که انگیزه درونی از قابلیتی به مراتب بالاتر برای رساندن دانش آموزان به پیشرفت و موفقیت برخوردار است هدف گزینی از جمله عوامل موثر و مهم فردی در عملکرد تحصیلی است دانش آموزانی که برای تحصیل خود اهدافی در نظر می گیرند از آن هایی که هدف خاصی را دنبال نمی کنند موفقیت بیشتری را تجربه خواهند کرد. داشتن هدف باعث می شود دانش آموزان برای رسیدن به آنها تلاش کنند اگر این اهداف متناسب با توانایی او باشد و تلاش لازم را انجام دهند موفق خواهد شد و این موفقیت باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و انگیزه او برای تعیین اهداف بعدی می گردد. و اگر اهدافی فراتر از سطح توانایی های خود برگزینند دچار شکست می شود و این شکست به نوبه خود ممکن است انگیزه، عزت نفس و عملکرد تحصیلی وی را تحت شعاع قرار دهد. دانش آموزانی که از انگیزه درونی بالایی برخوردار هستند اهدافشان را به قصد افزایش دامنه مهارت ها و شایستگی هایشان تدوین می نماید و دانش آموزانی که دارای انگیزه بیرونی بالا هستند اهدافی را بر می گزینند که بتوانند با آن ها شایستگی خود را به دیگران نشان دهند.
عقیده دانش آموزان دسته اول این است که تلاش بیشتر منجر به عملکرد تحصیلی بالاتر می شود آن ها از شکست خود درس می گیرند و از آن در جهت موفقیت های بعدی استفاده می کنند. در حالی که دسته دوم یادگیری را وسیله ای برای پیشی گرفتن از دیگران تلقی می نمایند و هنگامی که به این هدف برسند دچار ترس شده و احساس می کنند ارزش وجودیشان مورد تهدید قرار گرفته است. تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان مضطرب جزء دسته دوم هستند در مورد این موضوع نگرانی دارند که چگونه می توانند خوب باشند آن ها تمرکز خود را به جای آنکه کاملا بر تکلیف یا وظیفه تحمیلی خویش معطوف نمایند صرف افکار مزاحمی همچون ارزیابی منفی دیگران و عملکردشان می کنند در نتیجه اضطراب حاصل از این افکار بر حافظه و عملکرد تحصیلی تاثیر منفی دارد.
2-عوامل آموزشگاهی
مواردی همچون مدیر مدرسه، معلم، اهداف و محتوا ی برنامه های آموزشی، روش ها و امکانات آموزشی را می توان از جمله عومل برشمرد به طور کلی مجموعه انتظارات در اختیار دانش آموزان قرار می دهد می تواند سهم بسزایی در موفقیت یا عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد(ویس کرمی،1381).
3-عوامل خانوادگی،اجتماعی
تأثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و روانی خانواده بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در پژوهش های متعددی به اثبات رسیده است. مهمترین عوامل خانوادگی موثر در پیشرفت تحصیلی عبارت اند از: شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضای خانواده، اشتغال کودکان، اشتغال مادران و ارتباط بین اولیا و مربیان(بیابانگرد،1382).
شرایط عاطفی حاکم بر خانواده مهترین عامل در شکل گیری نگرش دانش آموزان نسبت به امر تحصیل است. عمدتا فقر فرهنگی بعضی از خانواده ها که به علت بی سوادی والدین است باعث می شود تا توجه به تحصیل فرزندان مبذول نگردد. از طرفی در برخی از خانواده های سطح بالا که از تحصیلات نسبتا خوبی برخوردارند جو حاکم بر خانواده به گونه ای است که به علم و تحصیل ارزش فراوانتری اختصاص داده می شود. در این خانواده ها از فرزندان انتظار می رود تا مدارج بالای علمی را طی نمایند و گاهی اوقات فشاری که به فرزندان برای خوب کامل بودن و براورده ساختن انتظارات وارد می آید ممکن است اضافه تر از توانایی و ظرفیت آن ها باشد و عدم تعادل میان انتظار و توانایی ها منجر به بروز مشکلات متعددی در دانش آموزان می گردد. وقتی در اجتماع معیارهای مادی از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار باشد فرهنگ پژوهش و مطالعه در روحیه تک تک اعضای آن شکل نگرفته باشد. مسلم است که ذهنیت آن جامعه نیز با ارزش تحصیلی و کسب دانش بیگانه است.همان طور که ملاحظه گردید عوامل متعددی می تواند عملکرد دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند به همین دلیل است که مساله بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان یا حداقل جلوگیری از افت تحصیلی آنان مساله پیچیده و دشواری است. در واقع کنترل تمامی عوامل تأثیر گذار بر عملکرد بسیار مشکل است متغییر کمال گرایی به عنوان یکی از عوامل تاثیر خاص خود را بر عملکرد تحصیلی می گزارد این متغییر خود می تواند از شرایط تربیتی خانوادگی، آموزشگاهی و اجتماعی متاثر باشد. خانواده و مدرسه و اجتماع کمال گرا می تواند دانش آموزان کمال گرا را پدید آورد، این دانش آموزان با نحوه تفکر خاص خود مبتنی بر این که برای هر مساله تنها یک راه حل کامل و بی عیب و نقص وجود دارد و اگر نتواند آن را انجام دهند دچار یاس و نا امیدی می شوند و با وظایف و فعالیت های آموزشگاهی برخوردار می کنند. عدم برآورده ساختن انتظارات خود و دیگران با کیفیتی کامل و بدون اشتباه دانش آموزان را دچار وسواس می سازد و اگر نتواند به هدف کامل نائل آید احساس گناه، سرزنش و افسردگی خواهند نمود این عوامل به نوبه خود بر عملکرد خود تاثیر می گذارد.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
عملکرد تحصیلی
مفهوم عملکرد تحصیلی
عملکرد تحصیلی به معنای توانایی دانشجویان در پاسخ دهی به مسائل مربوط به موضوع یا موضوعات خاص پیشبینی شده برای یک دوره آموزشی است( سپهوندی، 1385). عملکرد تحصیلی شامل ثبت کلیه فعالیتهای شناختی فرد تحصیل کننده است که با یک سیستم درجه بندی مورد توافق با توجه به سطوح مختلف فعالیتهای هیجانی و آموزشی و جدول زمانی سنجیده میشود و به عنوان فرایند پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته میشود ( خوش کنش، 1386).
نیاز به پیشرفت یکی از انگیزههای اولیه بشر است. افرادی که نیاز به پیشرفت در آنها قویتر است، تمایل بیشتری به کامل شدن و بهبود عملکرد خود دارند. آنان ترجیح میدهند با وظیفهشناسی کارهایی انجام دهند که چالش برانگیز بوده به طوری که ارزیابی پیشرفت آنان در مقایسه با پیشرفت سایر مردم بر حسب ملاک هایی امکان پذیر باشد. به بیان دیگر پیشرفت رفتاری است مبتنی بر وظیفه، که اجازه میدهد عملکرد فرد بر طبق ملاک های فرض شده درونی یا بیرونی مورد ارزیابی قرار گیرد(کاموراجا و همکاران - Komarraja M. Karau S. J. Schmeck R.
، 2009).
پیشرفت تحصیلی دانشجویان یکی از شاخصهای مهم در ارزشیابی آموزش عالی است و سطوح بالای آن میتواند پیشبینی کننده آینده روشن برای فرد و جامعه باشد و تمام کوششها و سرمایهگذاریهای هر نظامی، تحقق این هدف میباشد. بر این اساس روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت به بررسی عوامل انگیزشی در یادگیری و عملکرد دانشجویان در حوزه های گوناگون درسی توجه داشتند. از دهه 1980 میلادی اکثر تحقیقات صورت گرفته در زمینه پیشرفت تحصیلی بر عوامل روانی که بر یادگیری دانشجویان تأثیر دارند تأکید کردهاند( لینن برینک-Linen Brink E. A
و پنتریچ -Pintrich P.R
، 2002).
گروههای تخصصی و روانشناسان همواره به بررسی جوانب مختلف تحصیلی تأکید دارند( لانس بری و همکاران، 2005). توجه به پیشرفت تحصیلی از زمان بینه -Binet A.
آغاز شد او دریافت که نمرات آزمونهای وی قادر است کودکانی که با توجه به مشاهدات کلاس درس،( باهوش) و ( کم هوش) قلمداد شده بودند را از هم تفکیک نماید و بعدها نتایج امتحانات دانشآموزان ملاک قرار گرفت.
یادگیری اساس رفتار انسان را تشکیل میدهد و فرایندی که مدام در طول زندگی انسان و در هر مرحله از رشد الزامی میباشد. موجودیت و بقای هر فرهنگ به توانایی اعضای جدید آن برای یادگیری انواع مهارتها، هنجارهای رفتاری، باورها و .... وابسته است. در واقع پیشرفت تحصیلی فرایندی است که میتوان آن را نتیجه یادگیری انسان دانست و منظور از پیشرفت تحصیلی موفقیت در امر تحصیل است که میتوان به مهارت در امر خاص، تخصص در بخشی از دانش منجر شود.
در نظام آموزش و پرورش پیشرفت تحصیلی اصطلاحی است که به جلوهای از جایگاه تحصیلی دانشآموزان اشاره دارد. و این جایگاه میتواند به صورت نمرات دورههای مختلف باشد که به وسیله آزمونهای استاندارد شده اندازهگیری شود( سیف، 1380).
راسل -Russel A.
( 2003)، اهدافی که عموماً رفتار پیشرفت تحصیلی را بر میانگیزد به عنوان اهداف درونی و بیرونی طبقه بندی میکند. به نظر او در اهداف درونی، اهداف مربوط به تکلیف( مثلاً تلاش برای فهم مطالب) و اهداف مربوط به خود( مثلاً بهتر از دیگران عمل کردن، اثبات هوش و تلاش) قرار دارند. و اهداف بیرونی مربوط به انسجام اجتماعی( خشنود کردن دیگران و پاداشها) میباشند(علیوندوفا، 1384). تفاوتهای فردی در انگیزه پیشرفت میتواند موفقیت تحصیلی را پیشبینی کند. دانشآموزانی که از دستیابی به اهداف خود اجتناب میکنند، ترس از ارزیابی داشته و مشکلات را به عنوان عامل تهدید کننده تلقی میکنند و در نتیجه دست از تلاش برای دستیابی به اهداف برمیدارند. در مقابل کسانی که در پی دستیابی به اهداف خود هستند از یادگیری لذت میبرند و مشکلات را به عنوان چالش میپذیرند و در دستیابی به اهداف خود پافشاری میکنند(کاموراجا و همکاران، 2009). سازه
ی انگیزش موفقیت به رفتارهایی که به یادگیری و در نتیجه پیشرفت تحصیلی منجر میشود اطلاق میگردد(کاموراجا و همکاران، 2009).
متخصصان روان شناسی پرورشی و صاحب نظران آموزشی عقیده دارند که تجارب موفقیت آمیز و یا توأم با شکست دانشآموزان در دوران تحصیل در مدرسه بر همه جنبههای شخصیت و از جمله سلامت روانی آنان تأثیر مستقیم دارد.
2-2-3-2 . عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی عبارتند از:
2-2-3-2-1. عوامل فردی: هدف، انگیزه، هوش، توجه، برنامهریزی، ابعاد شخصیتی و آمادگی جسمی و روانی
2-2-3-2-2. عوامل خانوادگی و اجتماعی:
شرایط عاطفی و امنیت خانواده، شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضای خانواده و سبک والدینی
2-2-3-2-3. عوامل آموزشگاهی:
مهارت معلمان، شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی، تعداد دانشآموزان کلاس و ترکیب آنها، متناسب بودن هدفها و محتوای برنامهها با نیازها، استعدادها و علایق دانشآموزان، متناسب بودن مقررات، کتابهای درسی و مواد آموزشی، تسهیلات مدرسه و انتظارات مدرسه از دانشآموزان( بیابانگرد، 1383).
2-2-3-2-4. جنس:
تحقیقات نشان میدهد که جنس رابطه چندانی با پیشرفت تحصیلی ندارد. با وجود این میانگین نمرات پسران در دروسی مانند ریاضی و تواناییهای فضایی نسبت به دختران از سطوح بالایی برخوردار است (نول-Nowell A.
و هدکس -Hedges L.V.
، 1998).