بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
2-1-فقیه کیست 13
2-2- چیستی فقه سیاسی 15
2-3- تاریخ فقه سیاسی 21
2-4- رویکرد 19
2-5- ضرورت حکومت 20
2-1-5- دیدگاه اسلام درباره ضرورت حکومت 21
2-6- اندیشه رهبری در حکومت اسلام 21
2-6-1- نظر شیعه 27
2-6-2- نظر اهل سنت 28
2-7- امامت ، انتخاب ، یا انتصاب 29
2-8-1- تعریف آزادی 32
2-8-2- اندیشه آزادی در اسلام 33
2-9-1- قیام ومبارزه 36
2-9-2- جنگ 39
2-9-3-جهاد 40
2-1. فقیه کیست
قبل از هر چیز لازم است بدانیم فقیه کیست و او چه شرایطی باید داشته باشد که بتواند در عصر غیبت بر مردم ولایت داشته باشد و آیا ولایت او ضروری است؟ نظر اسلام درباره آن چیست؟
درباره تعریف ولایت در لغت از کلمه ولی گرفته شده به معنی قرار گرفتن چیزی در کنارچیز دیگر است بطوری که فاصله ای میان آنها نباشد. به معنی دوستی، یاری و نصرت،تصدی امر و سرپرستی
و معانی دیگر به کار رفته است(جوادی آملی ،1387،ص16و15)ودر اصطلاح به معنی سرپرستی به کار رفته است ودارای اقسامی است از قبیل ولایت تکوینی،ولایت بر تشریع،ولایت تشریعی.
ولایت تکوینی : مربوط به موجودات عینی جهان است. و چون رابطه حقیقی میان دو طرف ولایت هست. ولایت حقیقی است. ولایت تکوینی یعنی سرپرستی موجودات جهان و تصرف عینی در آنها مثل ولایت نفس انسان بر قوای درونی اش. و ولایت خداوند بر موجودات از این نوع ولایت است. که او ولی حقیقی تمام موجودات است.(جوادی آملی ،1391،ص 124-122)
ولایت بر تشریع: ولایت بر قانون گذاری وتشریع احکام است.یعنی کسی سرپرست جعل قانون باشد. این ولایت در حیطه قوانین است نه موجودات. این نوع ولایت از نوع وصفی است نه حقیقی. البته این نوع ولایت با یک تحلیل عقلی به سنخ ولایت تکوینی بر می گردد.زیرا قلمرو ولایت بر تشریع همان فعل خود شارع است.
ولایت تشریعی: نوعی ولایت و سرپرستی است که نه ولایت تکوینی است و نه ولایت بر تشریع و
قانون بلکه ولایتی است در محدوده تشریع و تابع قانون الهی که این ولایت دو نوع است یا ولایت بر محجوران است یا ولایت برجامعه خردمندان. این نوع ولایت نیز مربوط به رابطه"علی ومعلولی"نیست بلکه از امور اعتباری و قرار دادی یا همان وضعی است نه حقیقی. و لذا ولایت پیامبر(ص) و ائمه و فقها از این نوع
ولایت است و آیات"انما ولیکم الله ورسوله والذین امنوا..."(مائده،55)و"من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا..."(اسراء،33)و...از این نوع ولایت است.(همان،126-124)
اما منظور فقیه در بحث ولایت فقیه مجتهد جامع الشرایط است نه هر کسی که فقه خوانده باشد و فقیه جامع الشرایط سه ویژگی برجسته دارد .
الف- اجتهاد مطلق ب- عدالت مطلق ج- قدرت مدیریت و استعداد رهبری
( جوادی آملی ،1391، ص 136)
الف- اجتهاد مطلق : اسلام یک مجموعه ی منسجم است؛ به گونه ای که دیانت آن عین سیاست است و سیاست آن عین دیانتش و فهم کامل نسبت به اسلام زمانی ممکن است که فقیه به همه ابعاد آن آگاه و مجتهد باشد. بنابراین کسی که مجتهد مطلق نیست بلکه نسبت به بخشی از معارف اسلام آگاهی دارد. و به تعبیری « مجتهد متجزی » است صلاحیت ولایت بر جامعه اسلامی را ندارد. و فقیهی که ابعاد سیاسی اسلام را خوب نفهمیده است توان چنین مسئولیت عظیمی را نمی تواند داشته باشد . فقیه جامع الشرایط باید بتواند مسایل مستحدثه مسلمین را خوب حل کند. و آنها را بر اصول و فروع تطبیق دهد. در اینصورت می تواند مدیریت جامعه اسلامی را بپذیرد. ( همان ، 137)
ب- عدالت مطلق: فقیه جامع الشرایط کسی است که هم از نظر عقل نظری و هم عقل عملی کامل باشد یعنی علاوه بر اینکه علم دین را خوب بفهمد باید خودش عامل به آن باشد و همه وظایف دینی را بخوبی عمل کند و در ابلاغ دین کوتاهی نکند. و براساس میل و هوس خود رفتار نکند . و اگر کسی در درون نفس خودش مطیع امیال شخصی خود باشد. و به تعبیر قرآن « اَفَرَاَیتَ مَنِ اتخّذَ اِلهَهُ هَواهُ ...(جاثیه،23 ) ( آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده ...) چنین شخصی هیچگاه صلاحیت ولایت و هدایت مسلمین را ندارد و مشمول خطاب ابراهیم (ع) است که فرمود: « اُفٍ لَکُم وَ لِما تَعبدُونَ مِن دُونِ الله» ( انبیاء ،67 ) اف بر شما و بر هر آنچه غیر خدا می پرستید که این خطاب شامل بت پرستی ظاهری
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 74 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق فرسودگی واز کار افتادگی شغلی
فرسودگی شغلی:
تقریبا در حدود 20 سال است که واژه فرسودگی شغلی در ادبیات روانشناسی به کار می رود و در حال حاضر فرسودگی شغلی به عنوان مشکل مهم اجتماعی و فردی شناخته شده است. (فاربر 1983، ص17) و در واقع ارتباط افراد با کارشان و مشکلاتی که بدلیل آن باعث ایجاد ناخرسندی و نارضایتی می شود به عنوان یک پدیده مهم در این سالها شناخته شده است و استفاده از اصطلاح فرسودگی شغلی برای این پدیده از سالهای 1970 در ایالات متحده متداول گشت بخصوص در بین افرادی که به کارهای خدمات انسانی اشتغال داشتند. البته اولین بار در داستان قرنر(-Grenn's 1961 novel
1981) یک مورد فرسودگی شغلی درباره مشکلات روانی و سرخوردگی یک معمار از شغلش بود که باعث پناه آوردن وی به جنگل های آفریقای جنوبی شد دیده شده است (مازلاک و همکاران 2004)
تاریخچه مفهوم فرسودگی شغلی:
فرسودگی شغلی ابتدا به عنوان مشکل اجتماعی مطرح شد نه به عنوان ساختار علمی. بنابراین مفهوم اولیه فرسودگی شغلی به وسیله واقع گرائی شکل گرفت تا مفاهیم علمی. در این مرحله مقدماتی شکل گیری مفهوم، تمرکز بر روی توصیفهای بالینی
فرسودگی بود. بعدا مرحله دیگری شکل گرفت، مرحله تجربی، که در آن تاکید به تحقیقات سیستماتیک برروی فرسودگی شغلی وبخصوص ارزیابی این پدیده بود. از طریق این دو مرحله بود که تئوریهای رشد یافته و مفهوم گسترده شغلی و چهارچوبهای فرضی دیگر یکپارچه شدند. (مازلاک، شافلی 1994)
مرحله اولیه یا پیشگام:
اولین مقالات درباره فرسودگی شغلی در نیمه دهه 1970 در امریکا نوشته شد. مشخصه عمده این مقالات فراهم ساختن توصیف ابتدائی درباره پدیده فرسودگی شغلی بود و نام آنرا برای اولین بار عنوان کردند. و مقالات نوشته شده بر پایه تجربیات افرادی که در حرفه های خدمات اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی کار می کردند بود. فرویدنبرگر (1975) به عنوان یک روانپزشک مشاهده کرد بسیاری از داوطلبانی که با او در یک مرکز بهداشت روانی کار می کنند یک حالت تحلیل هیجانی و از دست دادن تعهد و انگیزه را تجربه می کنند. عموما این فرایند در مدت یکسال ایجاد می شود و همراه با نشانه های مختلف جسمی و روانی بود. (مازلاک و شافلی 1994) برای مطرح ساختن این حالت بخصوص تحلیل روانی فرویدنبرگر واژه ای را که در اصطلاح محاوره ای عوام به تاثیرات سوء مصرف مواد اشاره داشت به کار برد .واژه "فرسودگی". مازلاک (1976) به عنوان یک روانشناس اجتماعی طی مصاحبه های که با تعداد زیادی از کارکنان خدمات انسانی در مورد استرسهای عاطفی مربوط به شغلشان انجام داد کشف کرد که استراتژیهای سازگاری کاربرد
مهمی برای هویت شغلی افراد و رفتار مربوط به شغل دارد. (مازلاک 2004)
در مرحله اولیه تحقیق فرسودگی شغلی خصوصیات بارزی که مقالات اولیه را تحت تاثیر قرار می داد ابعاد روانشناسی اجتماعی و بالینی فرسودگی شغلی بود. از لحاظ روانشناسی بالینی تمرکز بر علائم فرسودگی شغلی و بر موضوعات بهداشت روانی است. از لحاظ اجتماعی تمرکز بر ارتباط تامینکننده خدمات و دریافت کننده خدمات و به موقعیت کاری حرفه های خدماتی است. و بسیاری از این تحقیقات ابتدائی دارای خصوصیات کیفی و توصیفی بودند و از تکنیکهای مثل مصاحبه، مطالعه موردی، مشاهده در محل استفاده می گردید.
علاوه بر این، این مرحله نخست به وسیله یک جهت گیری کاربردی قوی مشخص شده است که بازتابی از مجموع عوامل اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی در دهه 1970 می باشد. این عوامل متخصصان خدمات انسانی در ایالات متحده آمریکا تحت تاثیر قرار داد و برای این متخصصان بدست آوردن رضایت و خرسندی در حرفه اشان را مشکل تر ساخت (چرنیس 1980، فاربر 1983) به دلیل اینکه بعد از جنگ جهانی دوم خدمات اجتماعی، حرفه ای تر، بورد کراتیک تر و اعتباری تری و مجزاتر شده اند. مداخلات دولتی اقزایش یافته اند و مراجعان مستحق تر و محتاج تر به خدمات شده اند متعاقبا برای مردم دسترسی به موفقیت حرفه ای در خدمات انسانی دشوارتر شده و تلاش در جهت رهایی از فرسودگی هم به طور فزاینده ای معمول شده است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
2-1 پیشینه تحقیق 16
2-2 برنامه ریزی 17
2-2-1 برنامه ریزی ناحیه ای 17
2-3 شهر 17
2-4 مواد زاید جامد شهری 18
2-4-1 زباله شهری 18
2-5 منابع تولید مواد زاید جامد شهری 19
2-5-1 منابع تولید و انواع مواد زاید جامد موجود در آن 20
2-5-2 عوامل موثر در میزان تولید زباله 21
2-5-3 خطرات بهداشتی مواد زاید جامد شهری 22
2-5-4 عوارض تولید و دفن زباله 23
2-5-5 ترکیبات مواد زاید جامد شهری 23
2-5-6 روشهای دفن مواد زاید جامد شهری 24
2-6 سیر تحولات مواد زاید جامد شهری در جهان 24
2-7 سیر تحولات مواد زاید جامد شهری در ایران 26
2-8 ساماندهی 29
2-8-1 سیستم ساماندهی زباله در ایران 29
2-9 مکانیابی دفن زباله 32
2-10 هدف از مکانیابی دفن زباله 32
2-11 اهمیت دفن بهداشتی مواد زاید شهری 33
2-12 مناطق مناسب برای دفن زباله 33
2-13 مقررات مکانیابی محل دفن زباله های شهری از نظر مسایل زیست محیطی 34
2-13-1 درآمد 34
2-13-2 دسته بندی عوامل موثر در مکان یابی محل دفن 36
2-13-3 فاصله محل جمع آوری تا مرکز دفن و دسترسی به جاده ها 46
2-13-3-1 دسترسی به تسهیلات برق رسانی آب و سیستم فاضلاب 46
2-13-3-2 استفاده کنونی و آتی از زمین 47
2-13-3-3 جمع بندی معیارهای مکانیابی محل دفن 47
2-1.پیشینه تحقیق
مسئله زباله نه تنها در شهر جعفرآباد مغان، بلکه در اکثر شهرهای کشور حتی در اقصی نقاط جهان یک مسله مهمی است و هزینه های قابل توجهی را به خود اختصاص داده چنانچه بطور متعارف یک چهارم هزینه های خدماتی را به خود اختصاص می دهد. لذا از گذشته تاکنون به دنبال راهکارهایی برای غلبه بر این مشکلات بوده اند تا حداقل هزینه های اختصاص یافته به آن و کمترین تاثیرات منفی از آن را بر سلامتی افراد جامعه داشته باشد. بدین ترتیب تحقیقات زیادی در این زمینه شده است و همواره این تحقیقات به طور بسیار جدی در مراکز تحقیقاتی دنیا دنبال می شود که عناوین برخی از مقالات منتشر شده در این خصوص در کنفرانسها و مجلات معتبر بشرح زیر است.
- هادی تره باری، فرهاد اخوان لیمودهی، امین جعفرقلی، " آلودگی کود کمپوست مخلوط حاصل از زباله های شهری و آثار نامطلوب آن برانسان"، چهارمین همایش تخصصی مهندسی محیط زیست، 1389
- اکبر باغ وند، لیلا مشهدی میقاتی، "بررسی اثر دفن زباله در منطقه کهریزک بر آلودگی آبهای زیززمینی "، سومین همایش تخصصی مهندسی محیط زیست، 1388
- کامل محمودی، دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه پیام نور، "بررسی تاثیر زباله های خانگی بر محیط زیست روستایی (مورد: روستای گلتپه شهرستان سقز)"، دومین کنفرانس برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست، 1391
- ایرج اله دادی، غلامعباس اکبری، علی معماری، ابوالفضل ابراهیمی، " اثر مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری بر رشد و عملکرد برخی گیاهان مهم زراعی و خصوصیات خاک درمنطقه ورامین"، دومین همایش ملی مدیریت پسماند و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری، 1384
- محمدرضا نظم الدینی، آذر فاریابی، رضا قازانچایی، " تأثیر کمپوست حاصل از زباله های شهری بر عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه ذرت"، سومین کنگره ملی بازیافت و استفاده از منابع آلی تجدید شونده در کشاورزی، 1386
فرشته الماسیان، علی رضا آستارایی،"تأثیر شیرابه حاصل از کمپوست زباله شهری بر عملکرد و جزاء عملکرد گیاه گندم" دومین همایش ملی کشاورزی بوم شناختی ایران، 1386
داریوش یوسفی کبریا، مریم تقی زاده، غلامرضا درویشی ،" بررسی تغییراتpH خاک محل دفن زباله در اثر نفوذ شیرابه"، اولین کنفرانس ملی عمران و توسعه ، 1390
2-2. برنامه ریزی
کار گروهی، همکاری تخصصهای گوناگون به عنوان هماهنگ کننده(سرور،1384 :46).
2-2-1. برنامه ریزی ناحیه ای
برنامه ریزی ناحیه ای گرچه الزاماً به عوامل غیر فضایی وابسته است، لیکن جنبه های فضایی عناصر یا پدیده فضایی، پایه واساس محتوای برنامه ریزی ناحیه ای را تشکیل می دهد. برقراری پیوند بین استقرار فضایی پدیده های کالبدی و شرایط اقتصادی-اجتماعی، بعد جدیدی از فعالیت برنامه ریزی ناحیه ای به شمار می رود. برنامه ریزی ناحیه ای متاثر از ارزشها و خواستهای جامعه است و در چهارچوب نظام ارزشی جامعه، معنی می یابد. با توجه به موارد مذکور، ناحیه، محل وقوع فعالیت است و محتوای اصلی آن را دو عامل فضا و فعالیت شکل می دهند(سرور،1384 :45).
2-3. شهر
شهر فضایی پیچیده است که تمام اجزای آن به صورت سیستماتیک در ارتباط نزدیک با یکدیگر می باشند، به طوری که ایجاد اختلال در هر کدام از اجزای این مجموعه باعث ایجاد اشکال در کل سیستم می شود(نیرآبادی، 1391 : 1).
شهر مجموعه ای است از پدیده های پیچیده که تمام اجزای آن به صورت سازمان یافته در ارتباط کامل با یکدیگر هستند، به طوری که ایجاد اختلال در هر کدام از اجزای این مجموعه، باعث ایجاد نارسایی در کل سیستم می شود، این بیانگر رابطه متقابل انسان و محیط است (مشکینی و همکاران، 1387).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
-1)مقدمه...........................................................................................................................................................25
2-2). مباحث مربوط به توسعه شهری. ........................................................................................................25
2-2-1). شهر......................................................................................................................................................25
2-2-2). برنامه یزی...........................................................................................................................................26
2-2-3). برنامه ریزی شهری.............................................................................................................................27
2-2-4). کاربری اراضی.....................................................................................................................................27
2-2-5). رشد و توسعه شهری.........................................................................................................................28
2-2-6). مفهوم توسعه فیزیکی.......................................................................................................................28
2-2-7). فضای شهری......................................................................................................................................29
2-2-8). بافت....................................................................................................................................................29
2-2-9). نظریات مورفولوژیکی و توسعه فیزیکی شهر................................................................................30
2-2-10). توسعه فیزیکی شهر از دیدگاه اکولوژیک...................................................................................31
2-2-11). نظریه های هسته های متعدد شهر یا شهر چند هسته ای........................................................31
2-2-12). نظریه ساخت دوایر متحدالمرکز.................................................................................................32
2-2-13). نظریه ساخت ستاره ای شکل........................................................................................................32
2-2-14). نظریه محوری یا توسعه قطاعی شهر..........................................................................................33
2-2-15). نظریه شهر خطی............................................................................................................................33
2-3). متغیرهای موثر در مکان یابی توسعه ی فیزیکی شهرها.................................................................33
2-3-1). مقدمه.................................................................................................................................................33
2-3-2). ژئومورفولوژی....................................................................................................................................34
2-34). جنس خاک..........................................................................................................................................34
2-3-5). قابلیت خاک. ..................................................................................................................................35
2-3-6). شیب...................................................................................................................................................35
2-3-7). باد.......................................................................................................................................................35
2-3-8). آب های زیر زمینی.............................................................................................................................36
2-3-9). ارتفاع...................................................................................................................................................36
2-3-10). رعایت حریم گسل.........................................................................................................................36
2-3-11). جهت های جغرافیایی......................................................................................................................36
2-3-12). حریم رودخانه ها.............................................................................................................................37
2-1). مقدمه: این فصل از تحقیق، ابتدا مفاهیم اساسی و پایه مربوط به توسعه شهری و سپس متغیر هایی را که، در توسعه فیزیکی شهر نقش دارند مورد بررسی قرار گرفته اند.
2-2) مباحث مربوط به توسعه شهری
شهر - City
شهر و شهرنشینی روند اجتماعی برجستهای است که بیشتر موجب دگرگونی در روابط متقابل انسان با محیط و با انسان های دیگر شده است. در حقیقت تغییر در واکنشهای انسانها نسبت به هم و نسبت به محیط، به تحول اجتماعی و دگرگونی فضائی امکان داده که نمود عینی آن به صورت یک پدیدة نو که اصطلاحاً (شهر نامیده میشود ) نمایان گردیده است. ویژگی های شهر و مفهوم آن در دورههای مختلف تاریخی و مناطق مختلف یکسان نبوده و مفهوم آن در هر دوره و مناسب با هر سرزمینی در مسیر تاریخ تفاوت هایی را نشان میدهد. امروزه تعریف جامعی از شهر که بتواند شامل کلیة شهرهای جهان باشد مشکل ست، چرا که شهرها به سیستمهای اقتصادی و اجتماعی همسان وابسته نبوده و نکات مشترکی بین آنها وجود ندارد. بنابراین هر یک از جغرافیدانان بنا به ادراک و برداشت خود تعریفی از شهر کرده اند ( فرید، 1382 : 1 ). در واقع شهر زیستگاهی است انسان ساخت و در زیر یک قدرت سیاسی مشخص که تمرکز جمعیتی نسبتاً پایداری را در درون خود جای میدهد، فضاهای ویژه بر اساس تخصصهای حرفهای به وجود میآورد تفکیکی کما بیش مشخص میان بافتهای مسکونی و کاری ایجاد میکند و فرهنگی خاص را به مثابه حاصلی از روابط درونی خویش پدید میآورد که درون خود خرده فرهنگهای بیشماری را حمل میکند( فکوهی، 1383: 28-29 ). با این همه شهر اجتماعی است با تعداد و تراکم معین و متناسب جمعیت، با بافت و ساختار کالبدی یکپارچه و بهم پیوسته اعم از محلات، کویها، و یا مناطق مسکونی، فضاهای فرهنگی، بازرگانی، تولیدی، اداری، ارتباطی، کشاورزی و نظایر آنها که اکثریت ساکنان شاغل دائمی آن در مشاغل غیر کشاورزی بکار اشتغال داشته و بر اثر تمرکز تولید و خدمات فرامحلی، کانون سیاسی-اجتماعی، فرهنگی، اداری، مواصلاتی، و مرکز مبادلات اقتصادی و تأمین نیازهای حوزة جذب و نفوذ فضای پیرامون خود نیز میباشد ( نظریان،1383: 4-1 ). شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم فضایی و تقسیمات سیاسی– جغرافیایی هر کشور بر اساس شاخص های مختلفی مانند: نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقه مندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیم گیری شکل می گیرد( زاهدی فر، 1373 : 10 ).
برنامه ریزی
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 50 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فهرست مطالب:
2-3-1 تاریخچه نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان
2-3-2 نظریات روان¬شناسان و روان¬پزشکان مشهور در مورد انگیزه جنسی انسان
2-3-3 عوامل روانی جنسی
2-3-4 انتظارات زناشویی
2-3-6 انتظارات غیرواقعبینانه، انتظارات واقعبینانه
2-3-7 تأثیر انتظارات مثبت در زندگی زناشویی
2-3-8 انتظارات مثبت زناشویی و عملکرد روابط
2-3-9 شرایط تأیید انتظارات
2-3-10 اسنادهای مثبت و منفی
2-3-11 نگرشهای زناشویی
2-3-12 عوامل موثر بر نگرشهای زناشویی
2-3-13 تعریف آموزش جنسی
2-3-14 عوامل موثر بر رفتار جنسی
2-3-15 مفهوم تربیت جنسی
2-3-16 اهداف تربیت جنسی
پیشینهی پژوهش
2-4-3 پژوهشهای مرتبط با نگرشها و انتظارات جنسی در خارج کشور
2-4-6 پژوهشهای مرتبط با نگرشها و انتظارات جنسی زوجین در داخل کشور
منابع فارسی
منابع غیرفارسی
2-3 قسمت سوم: نگرشها و انتظارات جنسی
2-3-1 تاریخچه نگرش نسبت به تمایلات و رفتارهای جنسی انسان
در طول تاریخ، انسان، حداقل به منظور بقای نسل، ملزم و نیازمند به نزدیک و آمیزش جنسی بوده است. در اعصار گذشته، بشر به جای آنکه اطلاعات در مورد احساسات، تمایلات و رفتارهای جنسی خود را از علم و دانش به دست اورد، تنها تخیل، خرافه، ادبیات و نصایح مذهبی تحریف شده ی الهی و غیرالهی بهره می گرفت. بدین سان جنسیت و تمایلات جنسی از معمولی ترین مجهولات عام و خاص و بزرگ ترین تعارض بشر، بوده است. با ظهور اسلام، دیدگاه مبتنی بر وحی آسمانی، نسبت به تمایلات جنسی انسان به طور کلی دگرگون شد. در نظام خانواده در چهارچوب ازدواج ارضای غریزه فطری و الهی جنسی، نه تنها مجاز، بلکه مستحب و گاه واجب شمرده شده و به زن و مرد هر دو، اجازه و امکان تمتع و تفرج از این غریزه فطری و الهی و ارضای این نیاز عینی و واقعی روانی به دو شکل ازدواج دائم و موقت، داده شده است، که به بهترین نحو انسان را از تعارضات اساسی و عقده های پایدار زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانی، ایمن و مصون نگاه داشته، سلامت فرد و جامعه را تضمین می
نماید. به طور کلی تمایلات و رفتارهای جنسی همواره از دیدگاه علوم مختلف مانند پزشکی، فیزیولوژی، روان شناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی و مذهب شناسی مورد بحث بوده است. اولین کتابی که مورد مطالعه علمی تمایلات و رفتارهای جنسی به چاپ رسید کتاب «آسیبهای روانی جنسی» تالیف ریچارد ون کرانت ابینگ، روان پزشک آلمانی (1965-1886) بود. از دیگر پیشگامان مطالعه رفتار جنسی، هاولاک الیس- Allis
و زیگموند فروید- Frud
(1939-1886) را می توان نام برد. الیس یک پزشک و روان شناس بود که شرح مطالعاتش را در 7 کتاب به نام «روان شناسی جنسی» در سالهای 1897 تا 1928، منتشر کرد. امروزه میل جنسی و سکس وسیله ای است در خدمت تولید مثل نبوده بلکه بیشتر در جهت کسب اوج لذت جنسی و روانی و به عنوان یک بازی مفرح، مشروع و آرام بخش تعریف می شوند.
هر چند سکس مفهومی بین المللی و جهانی است، اما به هیچ عنوان تفسیری واحد و تعبیری مطلق ندارد. واقعیت آن است که سکس و تمایلات جنسی تعابیری مشخص و تفاسیری خصوصی دارند، که همین تعابیر و تفاسیر منحصر به فرد نیز، در یک فرد ثابت، می تواند از زمانی به زمان دیگر، ولو با اندک فاصله، متغیر، متنوع و گاه متفاوت و حتی متضاد باشند. این تعابیر و تفاسیر در قالبهای جهان شمول، از پیش تعیین شده و بدون تغییر نمی گنجد (اوحدی، 1380).
2-3-2 نظریات روان شناسان و روان پزشکان مشهور در مورد انگیزه جنسی انسان
2-3-2-1 تمایلات و رفتارهای جنسی انسان از دیدگاه زیگموند فروید
فروید میل جنسی انسان را امری طبیعی و فیزیولوژیک همانند احساس گرسنگی و تشنگی و نیاز به هوا و آب و غذا و خوب می دانست. او میل جنسی را چنین تعریف نمود: «میل جنسی عبارت ازمفهومی از یک تحریک بدنی و روانی است. منبع آن محرکی است که در یکی ازاعضای بدن وجود دارد و هدف آن ارضاء و به ثمر رساندن تحریک بدنی و روانی است. فروید در آغاز معتقد بود که میل جنسی تنها سائقه
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
2-1- مقدمه 12
2-2- تعریف مفاهیم 13
2-3- هرزهنگاری (پورنوگرافی) اینترنتی 15
2-4- تاریخچه پورنوگرافی 16
2-5- ابعاد هرزه نگاری اینترنتی 16
2-6- انواع هرزهنگاری 17
2-7- ویژگیهای پورنوگرافی 18
2-8- اشکال گوناگون عرضه آثار پورنوگرافیک 18
2-9- هرزهنگاری در اینترنت 19
2-10- شیوع استفاده از هرزهنگاری اینترنتی 20
2-11- تأثیرات هرزهنگاری 20
2-12- تأثیر هرزهنگاری بر توسعه بیماری روانی - جنسی 21
2-13- تأثیر هرزهنگاری بر نگرشها، رفتارها و ارزشهای فرد 22
2-14- اشکال متعدد انحطاط 23
2-15- اعتیاد به هرزهنگاری اینترنتی 23
2-16- مزاحمت اینترنتی 24
2-17-ادبیات نظری 25
2-18-نظریه ها 25
2-18-1-نظریههای انحرافات جنسی 25
2-18-2-نظریههای پورنوگرافی (هرزهنگاری) 27
2-18-2-1-نظریه معاشرت ناهمگون 28
2-18-3-نظریه مربوط به اینترنت 28
2-19- پیشینه تحقیق 32
2-19-1-پیشینه داخلی تحقیق 32
2-19-2-پیشینه خارجی 34
2-20- فرضیات تحقیق 35
-1- مقدمه
اینترنت بزرگترین فنآوری ارتباطی رایانهای است که تاکنون به دست انسان طراحی، مهندسی و اجرا شده است. وابستگی نسبی فعالیتهای بشری به اینترنت در مقیاس جهانی از آغاز دوران تاریخی جدید در عرصههای گوناگون دانش و فن حکایت میکند. رشد روزافزون اینترنت اهمیت و فواید غیر قابل انکاری دارد. امروزه استفاده از اینترنت جزء سبک زندگی افراد شده، نوع استفاده، تعیین کنندهی مفید یا مضر بودن آن است.
بیبهره بودن از فنآوری ارتباطی مدرن همچون اینترنت و جلوگیری از ورود آن به کشور ممکن و معقول نیست، زیرا سبب محروم ماندن از روند فراگیر دانستهها و اخبار و عقب ماندن از پیشرفت میشود. با این حال بهره گیری خارج از چهارچوب از این فنآوری نیز میتواند آسیبهای اخلاقی و فرهنگی به کشورمان وارد سازد . از این رو باید با جهت دهی اخلاقی به پدیده جهانی اینترنت هم از جنبههای مثبت آن سود جست و هم خود و کشور را از آسیبهای آن ایمن ساخت.
آنچه امروزه به عنوان یکی از آسیبهای فنآوری اطلاعات اینترنتی به شمار میآید، استفادههای ضد فرهنگی و ضد اخلاقی از این فضای ارتباطی است. ابر قدرتهای استکباری با هدایت سیستم جهانی اینترنت با هدف تضعیف باورهای مذهبی، فروپاشی و نفی هویت ملی و مذهبی، ایجاد گسستگی تاریخی و گسترش بیرویه انحراف و تباهی نسل جوان از راههای گوناگون کشور ما را آماج حملههای الکترونیکی خود قرار میدهند تا به هدفهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود برسند. از این رو لازم است تا با درایت و حسن انتخاب از فضاهای سالم این پدیده جهانی برای دریافت اطلاعات، صحیح و مناسب استفاده کرد و قربانی
دسیسههای استعمار فرانو نگردیم. رسانههای جمعی از جمله اینترنت به سبب قدرت فراوان، گستره پوشش و کارکردهای متنوعشان، در حوزههای اخلاق فردی و اجتماعی اثری عمیق و انکار ناپذیر بر جا میگذارند. دانشمندان علوم اجتماعی، این رسانهها را در ردیف عوامل اجتماعی کردن و شکل دادن شخصیت افراد جامعه میخوانند و بر این باورند که رسانههای جمعی میتوانند، هنجارهای اجتماعی را تقویت یا تضعیف سازند.
2-2- تعریف مفاهیم
هرزهنگاری: کلمه هرزهنگاری از کلمات یونانی graphia porno اخذ شده که به معنای « توصیف فعالیت روسپیها» است و از لحاظ عرف عمومی به معنای مطالبی است که از لحاظ جنسی آشکار هستند و به قصد تحریک جنسی ارائه میشوند . علی رغم تعریف فرهنگی- ادبی صحیح آن، هرزهنگاری به طور کلی با هر چیزی که رفتار جنسی را نشان میدهد و علت هیجانات جنسی است، شناخته میشود.
اعتیاد جنسی: اصطلاح اعتیاد جنسی برای نخستین بار در دههی 1980 میلادی مطرح شد. این واژه برای توصیف حالت افرادی به کار میرود که به طور وسواسگونه در پی تجارب جنسی بوده و چنانچه نتوانند نیازشان را ارضا کنند، رفتارشان مختل میگردد. اعتیاد جنسی به معنای وابستگی روانشناختی، جسمی و وجود نشانه و علائم محرومیت در صورت ناکامی رفتار است. اعتیاد جنسی به عدم توانایی در کنترل و یا به تعویق انداختن تمایلات و فعالیتهای جنسی اطلاق میگردد.
ارتباطات: کلمه ارتباطات از لغت لاتین (commanicare) مشتق شده است که این لغت در زبان لاتین به معنای عمومی کردن و یا به عبارت دیگر در معرض عموم قرار دادن است. این به این معنی است که مفهومی که از درون فردی برخاسته است و به میان دیگران راه یافته و همان طور به دیگران انتقال یافته است.
هویت اجتماعی: (socialidentity) بر خلاف هویت فردی احساس افراد از خود به عنوان عضوی از گروه است که غالباً بر اساس احساسات یا ادراک آنها از عضو گروه بودن است بر فعالیت واقعی گروه.
اینترنت: اینترنت را مجموعهای از شبکهها یا شبکه شبکهها گویند.از طریق اینترنت شبکههای مختلف رایانهای توسط سخت افزارها و نرمافزارهای مربوطه و با قراردادهای ارتباطی یکسان به یکدیگر متصل شده و
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
2
هوش معنوی
نظریه هوش معنوی پس از آنکه برای اولین بار درسال 1997 توسط دو نویسنده زوهار و مارشال معرفی شد، درسال 2000 کتابی را با همین عنوان منتشر کرده و آن را عامل یکپارچگی و به تمامیت رسیدن و کامل شدن دانسته اند.
دراین کتاب درمورد شواهد علمی نیز بحث شده است نظیر پژوهش های پرسینگر Persingell
روانشناس اعصاب و راماچاندران متخصص مغز و اعصاب در دهه 1990 در دانشگاه کالیفرنیا که منجر به شناسایی یک نقطه درمغز انسان شد که به نام نقطه خدا God-spot
نامگذاری شد. این منطقه دریکی از اتصالات عصبی درلوب تمپورال مغز واقع شده است. درطول اسکن با توپوگرافی انتشار پوزیترون، این مناطق عصبی هرزمان که موضوعات تحقیقی معنوی و روحانی با افراد مورد بحث قرار گرفته است روشن شده اند.
با اینکه وجود این نقطه درمغز دلیلی برای اثبات وجود خدا نمی دهد، ولیکن نمایانگر آن است که مغز برای پاسخ به پرسش های نهایی و غایی برنامه ریزی شده است(پارسا،1389).
هوش معنوی، مشاور و راهنمای رسیدن به درک درستی از ابعاد دیگر است و تمایل ما برای یافتن معنا و ارتباط با بی نهایت است.
هوش معنوی به ما کمک می کند تا اصول درست و حقیقی را که در ناخودآگاه ما وجود دارند را هضم و درک نموده و بخشی از آگاهی مان نماییم که می تواند مانند یک قطب نما برایمان عمل کند. برای این منظور قطب نما تصویر بسیار خوبی است، زیرا که همیشه به نقاط شمال اشاره دارد که دلالت به سمت بالا دارد.
2
همگام با رویای نوری که از درون دستهایمان دور می شود به دنیا می آیندو کل زندگیشان را جهت بازگشت به آن هاله نور یا آن منبع پرانرژی حیات و آفرینش و غوطه ور شدن درپاکی و بیکران آن و غرق شدن دراصالت خویش صرف و وقف می نمایند.
همان نوری که از آن می آییم و درآن جسم مان شروع به شکل گیری می کند و شروع به شناختن دستها و پاها و صورت و سایر اعضای بدنمان و تشخیص آنها می کنید و با تکامل جسمی جهت ورود به این دنیای فانی به ناگه با خروج از رحم مادر برای اولین بار چشمان فیزیکی خود را باز می کنید و همه چی را از جنس گوشت و خون و اجسام لمس شدنی می بیند و مادر پدری را که ما را احاطه کرده اند و آرام آرام با صبر و عشق و حمایت خود به ما فیزیک رامی آموزند تا مقدمات راه عبور از این آزمایش را فراگیریم. آنچه دراین محیط می آموزید آن است که همه ما از خدا هستیم و مخلوق و معبود اوییم ولی بسیار هستیم و برروی زمین پراکنده شدیم و هرکدام مان منحصر به فرد و ویژه هستیم همچو نمایی از خالق خود، و با قوانین جاری در طبیعت آشنا می شویم و همچنین قوانین و عرف مرسوم درجوامع انسانی و اینکه برای سرپا نگه داشتن خود اصول اولیه ای وجود دارد همچو نیازهای جسمانی نفس کشیدن، خوردن، خوابیدن، دفع کردن و معاشرت کردن و آنچه محسوس است آن است که تصویر آن نور از پس زمینه وجودمان پاک نخواهد شد و فطرتمان ما را به سوی آفریدگارمان و آن یکتا و نور مطلق که همه چیز از او نسبیت می یابد و آن هستی و نیستی ازلی که همه هیچ است هدایت می کند، چه بدانید و چه ندانید و چه خواب باشید.
3
باتوجه به سیر تکاملی بشر از خلقتش تاکنون و شکل گیری تمدن ها و پیشرفت حاصله درعلوم و فنون، آدمی توانسته تا حدودی جایگاه خود را روی زمین بیابد و مکانی جهت آسایش خود فراهم نماید و برای این منظور مقررات و قوانینی را برای خود وضع نموده است تا حدود و مرزهای جسمی و فیزیکی رعایت شود و همگان با هم برروی زمین به خیر و خوشی و سلامت روزگار بگذرانند تا از کثرت در وحدت به وحدت درکثرت برسند و کمال را تجربه نمایند.
حال انسانی را درنظر بگیرید که برای جسم و ذهن خود تدارکاتی را آماده و مهیا کرده است لیک گمگشته و خسته و فرسوده به نظر می رسد و روند زندگی او شکل دیگری پیدا کرده و دربسیاری از جوامع تغییراتی را درسلیقه و فرهنگ و آداب و رسوم شان شاهد هستیم که جویندگی انسان را درجهت یافتن و رسیدن به بهترین مسیر و زندگی و درحقیقت آرامش را نشان می دهد.
این سرگشتگی پاسخی ندارد جز توجه به روح، آگاه شدن به آن و نیازهای این بعد وجود و آوردن آن به لحظه لحظه زندگی است.
در این راستا درسال 1997 دو نویسنده زوهار و مارشال یک بعد جدید از هوش انسانی را معرفی کردند به نام هوش معنوی که طبق نظر آنان هوش نهایی است و برای حل مسایل مفهومی و ارزشی استفاده می شود که به شرح آن خواهیم پرداخت(پارسا، 1389)
2-2-1- تاریخچه هوش معنوی
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 62 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
پیشرفت تحصیلی
تربیت نیروی انسانی کارآمد از جمله وظایف اصلی دانشگاه ها محسوب می گردد. دانشجویان هر دانشگاه سرمایه های گرانقدر هر کشور به شمار می روند که توجه به تربیت آن ها از نظر علمی، پژوهشی و فرهنگی بسیار حائز اهمیت است و برنامه ریزی صحیح در آموزش و پرورش آنان از وظایف اصلی دانشگاه ها به حساب می آید. دانشگاه ها همه ساله دانشجویان جدید الورود را پذیرش و دانشجویانی را نیز فارغ التحصیل می نمایند که در این چرخه مستمر، توجه به کیفیت آموزشی از جایگاه ویژه ای برخوردار است ( رودباری، احمدی و عبادی فرد آذر، 1389).
از جمله مهم ترین نگرانی های استادان، مسئولان آموزش دانشگاه و خانواده های دانشجویان، پیشرفت تحصیلی و جلوگیری از افت تحصیلی دانشجویان است. نقطه مقابل پیشرفت تحصیلی، اُفت تحصیلی است که بر اساس مطالعات متعدد تاثیر بسزایی در سرنوشت فرد داشته و هم چنین هزینه گزافی به خانواده و جامعه تحمیل می کند. در ایران این امر از مهم ترین مشکلات کنونی نظام آموزشی است که هر ساله ده ها میلیارد ریال از بودجه کشور را هدر می دهد و نیروهای بالقوه و سرمایه های جامعه که همان نیروی انسانی است، بی ثمر می ماند.
در سال های اخیر، متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسان تربیتی پژوهش های قابل توجهی را در زمینه عملکرد تحصیلی و متغیرهای مرتبط با آن ها انجام داده اند. یادگیری فراگیران معمولاً به وسیله عملکرد تحصیلی آن ها مورد سنجش قرار می گیرد. عوامل متعددی عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار می دهند. برخی از این عوامل موجب بهبود عملکرد تحصیلی و برخی دیگر باعث تضعیف عملکرد فراگیران می شوند ( سیف، 1392).
پیشرفت تحصیلی به توانایی آموخته شده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی اطلاق می شود که به وسیله آزمون های فراگیری استاندارد شده یا آزمون های معلم ساخته اندازه گیری می شود ( نویدی،2004). به طور کلی این اصطلاح به معنای مقدار یادگیری آموزشگاهی فرد است، به طوری که بتوان آن ها را در مقوله کلی عوامل مربوط به تفاوت های فردی و عوامل مربوط به مدرسه و نظام آموزش و پرورش مورد مطالعه قرار داد ( سلیمان نژاد، سحران، 2002 ).
یکی از ابعاد پیشرفت در آموزش عالی، پیشرفت تحصیلی است که مفهوم آن معلومات یا مهارت های اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوع درسی است که معمولاً به وسیله آزمایش ها یا نشانه ها یا هر دو که اساتید برای دانشجویان وضع می کنند، اندازه گیری می شود ( شعاری نژاد، 1364).
وضعیت تحصیلی دانشجو به پیشرفت یا اُفت تحصیلی وی اطلاق می شود و برای سنجش آن از ابزارهای مختلفی مانند معدل کل، ترم های مشروطی و تعداد واحدهای مردودی یا قبولی استفاده می شود. نظام آموزشی نیز مانند هر نهاد دیگری می تواند به علت کاستی ها و یا عوامل دیگری دچار سوء کارکرد شود به طوری که نتواند بخشی از اهداف خود را به درستی به انجام رساند و سرمایه در اختیار قرار داده شده را تلف نموده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورد ( رودباری و اصل مرز، 1389 ).
دانشگاه ها به عنوان مراکز تولید کننده علم و فرهنگ و تربیت متخصصان مورد نیاز کشور، به طور قاطع، خاستگاه بسیاری از نوآوری ها و خلاقیت ها برای حل مسائل روز جامعه هستند (کیوانی، 1380). نگاهی به روند تحولات جاری نظام آموزش عالی، حاکی از آن است که آموزش عالی باید ضمن توجه به بحران افزایش کمی و تنگناهای مالی، به حفظ و بهبود ارتقای کیفیت نیز بپردازد. شواحد گوناگون نیز حاکی از آن است که این نظام در صورتی از عهده ی وظایف و اهداف خود بر می آید که از نظر کیفیت آموزشی در وضعیت مطلوبی باشد ( کبریایی و رودباری،1384 ).
آموزش دانشجویان با هدف پیشرفت آن ها در زمینه تحصیلی صورت می گیرد. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی امری چند بعدی است که تقریباً به رشد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، شناختی و عاطفی دانشجویان بستگی دارد ( فرج الهی، نجفی، نصرتی هشی و نجفیان، 1392 ).
مسئله موفقیت یا عدم موفقیت در امر تحصیل از مهم ترین دغدغه های هر نظام آموزشی است. موفقیت و پیشرفت تحصیلی در هر جامعه نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف یابی و توجه به رفع نیازهای فردی است. بنابراین نظام آموزشی را زمانی می توان کارآمد و موفق دانست که پیشرفت تحصیلی دانشجویان آن در دوره های مختلف دارای بیشترین و بالاترین رقم باشد ( تمنایی فر و گندمی، 1390 ).
عملکرد تحصیلی ( اُفت یا پیشرفت تحصیلی)، تحت تاثیر ابعاد متعدد زیستی، روانی و اجتماعی قرار دارد. این عوامل در چهار گروه شرایط فراگیر، خانواده، آموزشگاه و عوامل مربوط به اجتماع و محیط خارج از آموزشگاه دسته بندی می شوند. لذا در مجموع عملکرد تحصیلی فراگیران متاثر از شرایط فراگیر و محیط بیرونی او می باشد (اشعری، شفیع آبادی و سودانی، 1389). اُفت تحصیلی یکی از مسائل گریبان گیر سیستم آموزشی در همه مقاطع تحصیلی است و موجب هدر رفتن نیروی انسانی و هزینه های صرف شده می شود ( هولمبِرگ - Holmberg
، 1985 ). از سوی دیگر دانش آموختگانی که با اُفت تحصیلی دانشگاه را به اتمام می رسانند توانمندی علمی مورد نیاز را به نحو مطلوب کسب نمی کنند (لازین- Lazin
و نیومن- Neumann
، 1991 ).
آمار بسیار بالای اُفت تحصیلی به صورت ترک تحصیل، اخراج و توقف در تحصیل از نظر هزینه های آموزشی، هر ساله خسارت های زیادی را به آموزش عالی در کشورهای جهان وارد می کند. پیش بینی می گردد که در آینده نیز با افزایش اُفت تحصیلی همه ساله بخشی از منابع انسانی و اقتصادی جامعه در دانشگاه ها با اخراج، ترک تحصیل، انصراف، مردودی و مشروطی دانشجویان ضایع گردد و آثار و پیامدهای ناگوار فردی و اجتماعی فراوانی به وجود آورد. اُفت تحصیلی هم چنین باعث اتلاف بودجه های جاری و تجهیزاتی دانشگاه ها، دیرتر راه یافتن افراد به بازار کار و سرخوردگی فرد و خانواده ها می شود ( رودباری و همکاران، 1389 ).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
یادگیری الکترونیکی چیست؟
هورتون و هورتون1. Horton & Horton
(2003) معتقدند که یادگیری الکترونیکی2. elearning
یا آموزش الکترونیکی در یک تعریف وسیع شامل هر گونه استفاده از فناوری های وب و اینترنت به منظور خلق تجربیات یادگیری است. در واقع، یادگیری الکترونیکی زاییده چرخه تحولات سریع و رو به گسترش فن آوری های نوین به مفهوم واقعی آن است(زارعی زوارکی، 1387). یادگیری الکترونیکی یعنی یادگیری که دانش آموزان از طریق مواد و رسانه ها ی الکترونیکی مانند اینترنت و اینترانت و اکسترانت و ماهواره و رسانه های شنیداری و دیداری انجام می دهند(بابایی، 1389).
برخی مصادیق یادگیری الکترونیکی
مطالعه یک مطلب در صفحات وب.
استفاده از شبکه جهانی وب، کتابخانه های دیجیتالی و پایگاه های اطلاعاتی به منظور پژوهش.
بهره گیری از مواد یادگیری تعاملی و چند رسانه ای در قالب لوح فشرده.
کار گروهی از طریق امکاناتی مانند کنفرانس الکترونیکی و گفتگوی اینترنتی.
انجام دادن یک پروژه با استفاده از سیستم مدیریت یادگیری(نوروزی؛ رضوی،1390، ص322).
عوامل موثر در توسعه یادگیری الکترونیکی
عوامل مختلفی باعث ظهور محیط های الکترونیکی شده است. برخی از نیروهای محرک رشد و توسعه یادگیری الکترونیکی عبارتند از :
دسترسی فزاینده به فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاهش هزینه استفاده از این فناوری.
ظرفیت وتوانمندی فناوری اطلاعات و ارتباطات برای پشتیبانی و غنی سازی فعالیت های آموزشی با استفاده از یادگیری مبتنی بر منابع و ارتباط همزمان و ناهمزمان.
ضرورت دسترسی به فرصت های یادگیری در مکان های مختلفی مانند خانه، محل کار و غیره
تقاضای یادگیری مستقل و دسترسی کامل به خدمات و فرصت های آموزشی.
درک توانمندی محیط های الکترونیکی در ارائه آموزش با کیفیت بالا از سوی مراکز آموزشی.
نیاز مؤسسات آموزشی برای « به روز بودن » با استفاده از فناوری های نوین به منظور جلب توجه والدین، دانش آموزان و سرمایه گذاران.
توانمندی فناوری های جدید در کاهش هزینه های آموزشی و افزایش بهره وری(همان منبع).
ویژگی های محیط یادگیری الکترونیکی
فرصت هایی که دیدگاهها و فناوری های جدید برای آموزش به وجود می آورد، متخصصان آموزش را به باز اندیشی در باره ماهیت یادگیری و باز مهندسی فعالیت های آموزشی وادار می کند . محصول این باز مهندسی، تغییر نقش معلمان از « عرضه کننده اطلاعات » به « تسهیل کننده یادگیری »در خلال رویکرد محوریت یادگیرنده در آموزش است. گودیر (2001، به نقل از: آرمیتاژ و الری1. Armitage & O Leary
، 2003)، اظهار داشته است که نقش معلمان در محیط های یادگیری جدید، دستخوش تغییرات متعددی شده است. مربیان در این گونه محیط های یادگیری:
به جای سخنرانی وارائه اطلاعات، به راهنمایی یادگیرندگان و مدیریت منابع می پردازند.
به جای آنکه به سؤالات پاسخ دهند، یادگیرندگان را برای یافتن پاسخ هدایت می کنند.
به جای آنکه صرفاً محتوا را تهیه کنند، به طراحی تجارب یادگیری برای یادگیرندگان می پردازند.
ساختار اصلی و چهارچوب کار را برای یادگیرندگان تدارک می بینند و آنان را تشویق می کنند که خود فرایند یادگیری را هدایت کنند.
چشم انداز های متفاوت یک موضوع را ارائه و بر مهمترین دیدگاه ها تأکید می کنند.
به جای آنکه شخصاً و به طور کامل بر محیط تدریس تسلط داشته باشند، با مشارکت یادگیرندگان این کار را انجام می دهند.
به سبک های یادگیری یادگیرندگان حساسیت بیشتری نشان می دهند.
به موازات تغییرات فوق، به سبب ظهور دیدگاههای نوین در یادگیری، نقش یادگیرندگان نیز تغییر کرده است. یادگیرندگان در محیط های جدید:
به جای آنکه منفعل و پذیرای دانش باشند، فعال اند و به تولید دانش می پردازند.
به جای حفظ کردن اطلاعات و حقایق، به حل مسایل پیچیده می پردازند.
موضوع آموزشی را از چشم انداز های گوناگون ملاحظه می کنند.
سوالات خود را بررسی می کنند و برای یافتن پاسخ های مناسب به جستجو می پردازند.
به صورت گروهی با هم کار می کنند و با انجام دادن فعالیت های مشارکتی، مسئولیت هدایت یادگیری خویش را به عهده می گیرند.
می کوشند فعالیت هایی را انجام دهند که با زندگی حرفه ای آنان مرتبط است.
می کوشند مستقل، خودکار و خودانگیخته باشند و زمان و سرعت یادگیری را تنظیم کنند.
به جای آنکه به گذراندن امتحان بیندیشند، در اندیشه کاربرد آموخته های خود هستند.
به جستجوی راهبردهای یادگیری مناسب برای خود می پردازند و می کوشند بر این اساس یادگیری خود را بهینه سازند(نوروزی و رضوی، 1390، ص323).
انواع یادگیری الکترونیکی
فلاش1. Flash
چهار نوع دسته بندی برای یادگیری الکترونیکی ارایه می دهد این 4 دسته، شامل موارد زیر می باشد:
1. یادگیری الکترونیکی بدون حضور و بدون ارتباط الکترونیکی
2. یادگیری الکترونیکی بدون حضور اما با ارتباط الکترونیکی
3. یادگیری الکترونیکی ترکیب شده با حضور گاهگاهی
4. یادگیری الکترونیکی که به عنوان یک ابزار آموزشی در کلاس مورد استفاده قرار می گیرد.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 55 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تصور بدنی:
یکی دیگر از روش های که از سوی افراد جامعه برای انجام جراحی زیبایی صورت میگیرد و باعث اضطراب در افراد می شود تغییر در تصویر بدنی می باشد که در صورت عدم تغییر در آن منجر به اضطراب شدید، اجتناب از رویارویی با افراد از دست دادن اُمید می شود. اُمید به اختیار خود انسان است و از آنجا ناشی می شود که تصمیم بگیرد که هیچ گاه خود را کمتر از از موجودی بی همتا و مهم نپندارد. بدن انسان نخستین بخش شخصیت اوست که در تعاملات اجتماعی قابل مشاهده است و از این نظر با بخش های دیگر شخصیت متفاوت است زیرا به راحتی و تنها از راه مشاهده می تواند با سایر افراد مقایسه شود بنابراین شکل ظاهری بدن در تعاملات اجتماعی اهمیت زیادی دارد. دامنه تصویر بدنی و نگرانی از آن تا به آنجا گسترش یافته است که مشغلۀ ذهنی بسیاری از افراد، بخصوص جوانان گردیده و روزانه زمان و هزینه زیادی صرف تفکر و تغییرات ظاهری در بدن می شود (گرین، پریجارد.Green&Prithard
؛ 2003). این امر به گونه ای است که این افراد ساعت ها در مورد تصویر بدنی خود فکر می کنند و با تغییر در آرایش و پوشیدن لباسهای متنوع و قرار گرفتن در وضعیت های خاص سعی در پوشاندن نقائص ظاهری خود دارند که بیشتر زائیده تصور ذهنی آنان از بدنشان است (اسکلافانی.Sclafani
، 2003). رضایت از تصویر بدنی در بین جوانان، مستلزم رضایت از پنج عامل بدنی می باشد:1.تناسب اندام 2.زیبایی ظاهر3 .سلامت بدنی 4.پاکیزگی بهداشت و زیبایی پوست ومو 5.توانایی کنترل وزن (مارش.Marsh
، 2004) و نارضایتی از این تصویر بدنی پیامدهایی چون اضطراب، افسردگی، انزوای اجتماعی، اختلالات روانی، تضعیف خودپنداره و عزت نفس را در پی خواهد داشت (برونل.Bronell
، 1991) . از نظر الکساندر مات و لامسون .Alexander Mott & Lumsden
(2004)، تصویربدنی به عنوان یک ساختار چند بُعدی قابل تغییر است. مطالعات گسترده در چند سال اخیر روی تصویر بدنی این توافق را در بین عده زیادی از محققان به وجود آورده که تصویر بدنی مسأله ای چند بعدی بوده و در بر گیرنده مؤلفه های ادراکی، نگرشی و رفتاری است.
تصویر بدنی بیانگر نگرش فرد از خود همراه با احساسات وافکاری است که می توانند تغییر دهنده رفتار او در شرایط گوناگون ودر جهات مثبت یا منفی باشد. این تصویر ذهنی می تواند تحت تأثیر عواملی چون رشد جسمانی، تعاملات فرد با محیط اجتماعی، سوانح، آسیب جراحات بدنی قرار گیرد و نگرانی از تصویر بدنی را در فرد ایجاد کند (سوگار.Sugar
، 2000).
ظاهر یکی از بخش های مهم خودپنداره و از این رو تصویر بدنی است. مدیریت ظاهر نه فقط شامل تفکر دربارۀ چگونگی قیافۀ شخصی، بلکه شامل فعالیت هایی برای نمایش قیافه نیز می شود. کیسر.Kaiser
(1997)، معتقد است هر نوع تفکر و فعالیتی که به خریداری و پوشیدن لباس و نیز فرایند های تغییر بدن، مانند رژیم غذایی، جراحی منجر شود به عنوان بخش های مدیریت ظاهر در نظر گرفته می شود. رود و لنون (1994) اعتقاد دارند که رفتارهای مرتبط با مدیریت ظاهر شامل رژیم غذایی، ورزش پرورش اندام، جراحی، استفاده از وسایل آرایشی و زیبایی و انتخاب لباس هایی برای بالا بردن ظاهر فردی می باشند.
از نظر سندز.Sands
(2001)، تصویر بدنی بر اساس یک ساختار چند وجهی مفهوم سازی می شود در واقع تصویر بدنی مفهوم پیچیده ای است که در بردارنده عوامل بیولوژیکی روانشناسی درونی و عوامل اجتماعی خارجی است. نتایج پژوهش های چند دهۀ گذشته نشان می دهد که عده زیادی از افراد جامعه به خصوص جمعیت مونث در پی تغییر در تصویر بدنی خود هستند (مکابی و ریکاردلی. Mccabe & Riccardelli
، 2001).
مفهوم تصور بدنی برای اولین بار توسط شیلدر.Shilder
در سال (1950) مطرح شده وی تصور بدنی را با یک چشم انداز روانشناسانه این گونه تعریف نموده است « تصویری از بدنمان که در ذهنمان شکل می دهیم و شیوه ای که بدن برایمان آشکار می شود، تصویر بدنی یک فرآیند شناختی صرف نیست بلکه خواسته ها، نگرش های عاطفی و کنش
متقابل با دیگران را منعکس می کند.» این اشتغال ذهنی باعث می شود که افراد زمان و هزینه زیادی را صرف تغییر در ظاهر خود کنند.
این مفهوم یک سازه بسیار پیچیده است که دارای دو بُعد سرمایه گذاری تصور بدنی.Body Image Investment
و ارزیابی تصور بدنی.Body Image Evaluation
است. سرمایه گذاری تصور بدنی، درجه اهمیت رفتاری و شناختی مردم به بدن و ظاهرشان را منعکس می کند. از طرف دیگر ارزیابی تصور بدنی به درجه رضایت و عدم رضایت بدن و ظاهرشان مربوط می شود (کش و پروژنسکی.Cash & Pruzinsky
، 2002).
تصویر بدنی به صورت تجسم های درونی از جنبه های ظاهری بدن تعریف شده است. مفهوم تصویر بدنی ثابت نیست و جوهره ای پویا دارد تصویر بدنی آرمانی فرد در اثر متغیرهایی مانند بازنمایی رسانه ها، رسوم فرهنگی و نگرش های دوستان تغییر می کند. این تغییر دیدگاه ها به طور معمول با تغییر احساس و افکار همراه است و حتی در موقعیت های مشخص به تغییر رفتار می انجامد (گارزورم.Garzarom
، گارماگالیک.Garmagliac
، 2010). پروژنسکی و کش و ادگرتون.Edgerton
بر این باورند که در واقع جراحی زیبایی، جراحی زیبایی تصویر بدنی است وبا بهبود بخشیدن به بدن توسط جراحی بهبود روانشناختی صورت می پذیرد (ساورر، وادن، پرتشوک، ویتاکر.SarwerDB & WaddenTA & PertsuchukMJ & Whitaker
؛ 1998).
بدن افراد از تجربه های اجتماعی، به خصوص از هنجارها و ارزش های گروه هایی که به آنها تعلق دارند، تأثیر می پذیرد. یکی از جنبه های روانشناختی مورد بررسی در جراحی زیبایی، تصویر منفی فرد از خود.Nagative Image Of Themseleves
است که این نقص ممکن است خیالی باشد و یا با نوعی نابهنجاری جسمی جزیی مرتبط باشد و دلواپسی های بیمار در مورد آن افراطی و عذاب آور است (DSM-IV TR 2010). افراد برای بهبود تصویر ذهنی از ظاهر خود در جستجوی تغییراتی از طریق رژیم غذایی، ورزش و یا جراحی زیبایی هستند و بیشترین اشتغال ذهنی مربوط به پوست، مو، بینی، چشم ها،
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تعارض والد - فرزند
نوجوانی.adolescence
نوجوانی دوره انتقالی است که در آن فرد از وابستگی کودکی.childhood
بهسوی استقلال، مسئولیتپذیری و امتیازات بزرگسالی.adulthood
حرکت میکند (لطفآبادی، 1390). هرچند در خصوص طول این دوره اتفاقنظر کاملی بین روان شناسان وجود ندارد. معمولاً سنین 11 الی 13 تا 18 الی 20 سالگی را دوره نوجوانی میدانند (لطفآبادی، 1390). نوجوانی، بروز تغییرات زیستی، بدنی و اجتماعی تعریف شده است که مدتی طول میکشد و با انتظارات، رفتارها و نگرشهای خاص این دوره بین اعضای خانواده همراه است (هریس.Haris. P
، 2008؛ به نقل از برجعلی، 1392).
نوجوانی دوره افزایش فشار است. نوجوانان باید تصمیمات مهم دوران زندگی خود را درباره شغل، سلامت، رفتارهای پرخطر و تحصیل بگیرند و عبور از این دوره میتواند برای نوجوانان و خانوادههایشان دوران سختی باشد (جنکینز.Jenkins. P
،2009؛ به نقل از برجعلی، 1392). در این دوره، نوجوان.adolescent
با دو مسئله اساسی درگیر است: بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین، بزرگسالان و جامعه، و بازشناسی و بازسازی خود بهعنوان یک فرد مستقل (لطفآبادی، 1390). تحولات سریع این دوره، روابط نوجوان با دیگران ازجمله والدین را تحت تأثیر قرار میدهد. سالهای ابتدایی نوجوانی بهویژه 10 تا 15 سالگی، با ظهور و افزایش تعارض میان نوجوانان و والدینشان ارتباط دارد (آلیسون، 2000؛ به نقل از قمری، 1392).
اهمیت رابطهی والد و نوجوان
خانواده یک واحد اجتماعی است که بیشترین تأثیر را بر رشد افراد دارد (بیابانگرد،1389). امروزه نقش محرک و سازنده خانواده برای نوجوان بر همگان روشن است. پدر و مادر اولین کسانی هستند که زیربنای شخصیت سالم یک نوجوان را میسازد و پایهگذار ارزشها و معیارهای فکری وی هستند. متأسفانه بسیاری از خانوادهها به علت بیتوجهی و عدم آشنایی با شیوههای برقراری ارتباط با فرزندان خود، نمیتوانند با آنها رابطه صحیح برقرار کنند. نوجوان در این دوره بیش از هر زمان دیگر نیاز به مراقبت و همراهی والدین خود دارد، لذا قطع رابطه با نوجوان و یا رابطه نادرست با نوجوان ممکن است تأثیرات مخربی بر او بگذارد (اکبری، 1382). روابط نوجوانان کار آسانی نیست. نوجوانان با تعارض بین استقلال.independency
خواهی و احساس درجه وابستگی.dependency
خود به والدین درگیر هستند.باآنکه همسنوسالها نقش مهمی در زندگی نوجوان ایفا میکنند، اما هیچچیز مانع نفوذ مهم والدین در نوجوانان نیست (منصور، 1390) وپژوهشها نشان میدهد نوجوانانی که رابطه خوبی با والدین خود نداشتهاند، از عزت نفس.self- esteem
پایین، ادراک ناکارآمد از شایستگیها و فقدان انگیزش.motivation
رنج میبرند (غمخوارفرد، امراللهینیا و آزادفلاح، 1391).
تعریف تعارض
تعارض یکی از جنبههای مهم روابط اجتماعی.social relations
انسانها و صورتی از کنش متقابل اجتماعی است (واندنبرگ.Van Den Berg. F
، ترجمه نیکگهر، 1386). تعارض، تعاملی است ناراحتکننده بین دونفری که تمایل یا توانایی گوش کردن به ناراحتیهای یکدیگر را ندارند. حالتی از جدایی و تنش که فشار روانی زیادی را ایجاد میکند
و احساسات و هیجانات منفی را در طرفین موجب میشود) نبل اسچالم.Nebel-Schwalm
،2006؛ به نقل از خدامی، 1391). تعارض ازنظر لغوی نیز، به معنی باهم اختلاف داشتن و معترض و مزاحم یکدیگر شدن است (عمید، 1389). واژه تعارض به ناتوانی در حل تفاوتها اشاره داشته و بیشتر با تنش، خصومت و پرخاشگری همراه است (هال.Hall. J
،1987؛ به نقل از گیتی پسند و همکاران ، 1387). تعارض والد- فرزند عبارت است از چالشهای ارتباطی و تعارضی که در حین رشد و تغییر اعضای خانواده ایجاد میشود (ازمت و بی اوقلو.Ozmete. E & Bayoglu. A
، 2009).
حوزهها و مسائل مورد تعارض
موضوعهای تعارض میان والدین و نوجوانانو نیز اهمیت و ترکیب آنها در فرهنگهای.culture
گوناگون متفاوت است (اسدی یونسی، مظاهری، شهیدی، طهماسیان و فیاضبخش، 1390).
بر اساس مدل حوزههای اختصاصی.domain specificity model
، میتوان از چهار حوزه عمده در تحقیقات رشد شناختی و اجتماعی.social-cognitive development
نام برد: 1) مسائل اخلاقی.moral issues
شامل رفتارهایی که نادرست تلقی میشوند زیرا حقوق دیگران را مورد تجاوز قرار میدهند. 2) مسائل متعارف.conventional issues
شامل قواعد رفتاری مرسوم و موردتوافق همه و قواعدی که چارچوبی برای تعاملات اجتماعی پدید میآورند. 3) مسائل شخصی.personal issues
که برعکس دو مورد فوق اعمالیاند که نتیجهشان تنها متوجه خود نوجوان است و بنابراین ورای قوانین اجتماعی یا ملاحظات اخلاقی تلقی میشوند و 4) مسائل دوراندیشانه.prudential issues
که مربوط به امنیت، سلامت و آسایش نوجوان است (سمتانا و دادیس.Smetana. J & Daddis. C
، 2002).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تعارض کار- خانواده
تعریف و مقدمه
تقابل میان کار و خانواده یکی از موضوعات مورد توجه بسیاری از پژوهش ها در 25 سال گذشته بوده است (گرین هوس و پاول - Greenhaus & Powell
، 1996) علوم مدیریت و روانشناسی نیز علاقه بسیاری به مطالعه اینکه چگونه مردان و زنان میان مسئولیت های شغلی و خانوادگی خود تعادل ایجاد می کنند، داشته اند (ادوارد و روثبارد - Edwards & Rothbard
، 2000؛ کرچ میر - Kirchmeyer
، 1992؛ کوسک، نویی و دمار - Kossek Noe & Demarr
، 1999)؛ در این میان با تغییر در ماهیت و ساختار نقش های کاری و خانوادگی، مانند شاغل شدن زوجین، حضور بیشتر زنان در مشاغل و کم رنگ شدن برخی نقش های سنتی در مسئولیت های زندگی خانوادگی افراد (بارنت و هاید - Barnett & Hyde
، 2001؛ ادوارد و روث بارد، 2000؛ جنکینز، رپتی و کروتر - Perry-Jenkins Repetti & Crouter
، 2000) مطالعات بسیاری در این زمینه انجام شده است (به نقل از، شاین و چن - Shien & Chen
، 2011). پیشینه مسائل مربوط به کار و خانواده عمدتاً بر روی تعارض میان حدود فعالیت های شغلی و خانوادگی، یا همان تعارض کار/ خانواده (WFC) - work-family conflict
، تمرکز یافته است گرچه اصطلاح کار/ خانواده و کار/ زندگی - Work life
اغلب بجای یکدیگر استفاده می شود؛ اما بین این دو تمایز وجود دارد، چرا که عنوان کار/خانواده به مسائل مربوط به نقش های همسری و والدینی در خانه اشاره دارد؛ و کار/ زندگی به سایر نقش های غیر شغلی فرد مانند، عضویت در گروه های اجتماعی، فعالیت های مذهبی و غیره مربوط است.
براساس مطالعات کان (1964)؛ بیوتل و گرین هوس (1985) تعارض کار/خانواده را اینگونه تعریف کرده اند " نوعی از تعارض بین نقشی - nterrole conflict
، که در آن فشار ناشی از نقش های حیطه کار و خانواده در برخی از جنبه ها با یکدیگر ناسازگار هستند، از این رو انجام یک نقش (شغلی یا خانوادگی) باعث دشواری در انجام دادن نقش دیگر می
شود".( به نقل از، شاین و چن، 2011)؛
تعارض کار/خانواده زمانی رخ می دهد که انتظارات مربوط به یک نقش با توانمندی های شخص برای اینکه سایر نقش هایش را نیز بتواند به طور کامل انجام دهد، تداخل می کند. گوود - Goode
(1960) بیان می کند که تعارض بین نقش نتیجه و پیامدی چاره ناپذیر برای فرد در انجام نقش های چندگانه است (شاین و چن، 2011). بنابراین تعارض کار/خانواده (WFC)غالباً در زیر مجموعه عوامل استرسزای ناشی از نقش دسته بندی و مطرح شده است، چرا که این تعارض گویای ناهمخوانی و تضاد بین الزامات و خواسته های دو نقش متفاوت است (کان و روزنتال - Quinn & Rosenthal
، 1964؛ کتز و کان - Katz
، 1978؛ به نقل از متشرعی، 1389) و لذا تعارض به هر شکلی که باشد منجر به استرس برای فرد خواهد شد.
جهت گیری تعارض کار/خانواده، دو جنبه را مد نظر دارد. جهتی که در آن کار و مسائل کاری با زندگی خانوادگی تداخل می یابد (WIF و یا W ®FC) - Work interference with Family (WIF)
و در مقابل، جهتی که در آن مسائل خانوادگی با حیطه کاری تداخل می یابد (FIW و یا F ®WC) - Family interference with work (FIW)
. به عنوان مثال، تداخل خانواده- کار، زمانی رخ میدهد که فرد به دلیل بیدار ماندن و مراقبت کردن از کودک خردسالش که در طول شب نا آرامی می کرده، در روز بعد در محل کار خسته و ناکارآمد عمل می کند، و مثالی از تداخل کار- خانواده زمانی است که فرد برای اتمام زمان کار و ماندن در پست خود در سازمان، نتواند در برنامه ای مربوط به خانواده، مثل جشن فارغ التحصیلی فرزندش شرکت کند. تمایز میان این دو مفهوم در برخی مطالعات از جمله پژوهش های، فرون، راسل و بارنز - Rasel & Barnz
(1996) و گوتک، سرل و کلپا - Serl & Klpa
(1991)، بررسی و مورد تایید قرار گرفته اند (توتل - Totel
، 2006).
بطور کلی، مفهوم تعارض کار/ خانواده می تواند در سه حیطه، دسته بندی شود (گرین هوس و بیوتل، 1985؛ نقل از توتل، 2006):
1) تعارض مبتنی بر زمان - time-based conflict
2) تعارض مبتنی بر توان فرسایی - strin-based conflict
3) تعارض مبتنی بر رفتار - behavior-based conflict
. (شکل شماره 1-1)
تعارض مبتنی بر زمان نیز به دو شکل نمود پیدا می کند: الف) هنگامی که فرد به دلیل حضور فیزیکی در محیط کار یا در خانواده نتواند به وظایف و انتظارات برخواسته از نقش دیگر خود بپردازد. ب) فشار زمانی حتی هنگامی که فرد در محیط کار یا خانواده حضور فیزیکی ندارد، به دلیل ایجاد اشتغال ذهنی و فکری، باعث می شود فرد نتواند وظایف نقش دیگر خود را بخوبی انجام دهد.
تعارض مبتنی بر فشار روانی زمانی وجود دارد که فشار در یک نقش شغلی عملکرد فرد را در نقش دیگر تحت تاثیر قرار می دهد. تعارض مبتنی بر رفتار هنگامی رخ می دهد که شیوه رفتاری که فرد در محل کار نشان می دهد (بی عاطفه بودن، منطقی بودن، قدرت نمایی و استبدادگری) مورد علاقه افراد خانواده نباشد و در واقع این رفتارها در خانه ناکارآمد ارزیابی می شوند.
به طور طبیعی، ناسازگاری میان نقش های فرد در خانواده و نقش های فرد به عنوان یک کارکن منجر به تعارض می گردد. همانطور که گرین هوس و بیوتل در تشریح پیشایند های تعارض–کار خانواده، نشان می دهند (شکل 1-2)، فشارهای حیطه های خانواده و حیطه های شغل منجر به این عدم سازگاری ها میان دو نقش می شوند.
فشار های حیطه شغل
ساعات کار
برنامه غیر انعطاف کار
نوبتکاری/شیفت کاری
تعارض نقش
ابهام نقش
تداخل مشغولیت دو نقش
انتظار پنهان کاری
رعایت مسائل امنیتی
و عینیت در کار
فشار نقش
ناسازگاری
زمانی: هنگامی که صرف وقت در یک نقش از رسیدگی به نقش دیگر جلوگیری کند.
توانی:هنگامی که انجام یک نقش توان انجام نقش دیگر را سلب کند.
رفتاری:الزامات رفتاری در یک نقش رفتار بر اساس الزامات نقش دیگر را دشوار سازد.
فشار های حیطه خانواده
نگهداری از کودک
همسر شاغل
خانواده بزرگ
تعارض در خانه
کم حمایتی همسر
انتظار برای گرم بودن
باز بودن و صداقت
درخانه
برجستگی نقش
عامل جلوگیری کننده از انجام وظایف
زمان
توان
رفتار
زمان
توان
رفتار
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
ارزشها Values
:
هنجارهای یک جامعه در نهایت تجلی ارزشهای آن جامعه است. یعنی عقاید مشترک اجتماعی دربارهی آنچه که خوب، درست و مطلوب است. مانند احترام به بزرگتر(بهروان،1374ص 60 و 64).
2-15 تعریف مفهوم ارزش:
‹‹ ساروخانی: ارزش ها تظاهرات شناختی نیازهای انسانی هستند ، ارزش ها دلالت بر ترجیحاتی دارند که افراد برای حصول نتایج خاص در زندگیشان و انواع رفتارهای خاص مشترکا دارا می باشند ›› (ساروخانی ،1375)
‹‹ لاندبرگ lundburg
: چیزی ارزش دارد یا ارزش است که مردم برای ابقاء یا افزایش آن کوشش کنند››( لاند برگ 1947: 26)
« ویلیامز Williams
: ارزش آن چیزی است که افراد به صورت الزام، عبادت، لذت و... به آن اعتقاد دارند و آنرا می خواهند» (ویلیامز،1956، ص375)
2-16 نظریه ارزشی (تغییر ارزش های سنتی) «دیوید رایزمن David Riesman
»:
یکی از نظریه پرادازان امریکایی به نام «دیوید رایزمن» در کتاب خود به نام «انبوه تنها Lonely Crowd
» سیر تحول جوامع ودگرگونی های آنها را ناشی از تحول ارتباطات و وسایل ارتباطی میداند. وی سیر زندگی بشر را به سه دوره تقسیم بندی کردهاست. وی در این دورهها، به نقش رسانهها در تغییر سنتها و ایجاد شکاف نسلی اشاره کرده است: دوره اول، دوره سنت راهبر Tradition-Direction
( انسان از سنت هدایت شده)(جامعه باستانی یا سنتی) است. در این دوره سنتها فرهنگ را انتقال میدهند و هر نسل پیوند خود با نسلهای پیشین از طریق اشتراک سنتها باز مییابد و همین باعث می شود که وحدت و هویت اقوام انسانی (نسل های انسانی) تأمین شود. سنتها به عنوان راهها و شیوههای عمل و میراث نیاکان، بعدی تقدس آمیز دارند و همین امر هر گونه شک و تردیدی در مورد آنها را از بین می برد. در این دوره راههای آینده، همان راههایی است که نیاکان جامعه ما طی قرن ها پیمودهاند(رابرتسون،1372: 131). به عبارتی در دوران سنت راهبر یک نوع ساخت اجتماعی مبتنی بر سنت، رفتار بشر را یکنواخت و قابل پیش بینی میکند و به او آرامش و ثبات میدهد. ارتباطات در این دوره چهره به چهره است(مهدیزاده،1380
ص 24)."رایزمن" David Riesman
بر این باور است که تربیت فردی در مرحلهی نخست، از طریق حماسه ها، افسانه ها و اسطورهها شکل میگیرد که به صورت شفاهی به فرد منتقل میشود و نقش این نوع تربیت همزمان، هم سنتها را متذکر می شود و هم نشان می دهند چطور قهرمانان بزرگ و استثنایی میتوانند، جاودانه شوند(دادگران،1384ص 86). دوره دوم، دوره درون راهبر Inner-Direction
(جامعه از درون هدایت شده) (جامعه فرد گرایی) است. این دوره با کاهش تدریجی اهمیت سنتها آغاز و باعث کاهش تشابهات در رفتارها و اعمال میشود. در این دوره همه افراد جامعه از الگوی یکسانی در حیات اجتماعی تبعیت نمیکنند. همچنین فردگرایی Individualism
گسترش مییابد و انسان بار مسئولیت و عمل خود را به دوش میگیرد. "رایزمن David Riesman
" این دوران را دوران التهاب، هراس و سرزنشهای بیپایان میداند. (رابرتسون،1372: 131) در این مرحله، انتقال میراث فرهنگی، از طریق نوشتار به ویژه چاپ و مکتوبات که انگاره های فردی را رواج میدهند، انجام میگیرد. در حالی که اسطورهها و حماسهها با حلقه زدن بر گرد اجاق قبیله بازگو میشد و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشد. نسل از درون هدایت شده کتاب خود را در انزوا و در خلوت و یا در گوشه ای از اتاق خود می خواند(دادگران،1384،ص 86).
دوره سوم، دورهی دگر راهبر Other-Direction
(از برون هدایت شونده)(جامعه مصرف و فراوانی):است که دوران ظهور وسایل ارتباط جمعی است و پدیدههایی چون هدایت از راه دور، بتواره پرستی، شیء سروری و بحران هویت از ویژگیهای آن است. این دوره عدهای با استفاده از قدرت جادویی وسایل ارتباط جمعی، تودهها را تحت تأثیر قرار میدهند و الگوهای خاص فکری و اجتماعی خود را القا میکنند. انسان در این دوره در پی امحای روابط سنتی و پابرجای خانوادگی، خویشاوندی، همسایگی و وسایل ارتباط جمعی دوستیهای قدیم است و در برابر رسانهها و گردانندگان قدرتمند آن و همچنین وسوسههای ناشی از آن بسیار آسیب پذیر است. به زعم
«رایزمن David Riesman
»این دوره در تاریخ انسان با عنوان دورهای ثبت خواهد شد که در آن رسانهها و گردانندگان آنها الگوهای حیات اجتماعی را میسازند(رابرتسون،1383: 131). به عبارتی این دوران ناشی از تمدن ارتباط جمعی و پیدایش ابزارسالاری است. در این دوره بتهای ذهنی جدیدی به وجود میآید که در انسان موجب از خود بیگانگی می شود. در این مرحله فرهنگ بلعیده می شود(مهدیزاده،1380،ص 24). رسانهها افراد را می سازند، آنهم نه در میان جمع خانواده و یا در گوشهی عزلت، بلکه در میان گروه دوستان و همسالان. تأثیر آموزشی رسانهها در تمام طول حیات انسان تداوم مییابد و رسانههایی مانند تلویزیون، رادیو (و تکنولوژیهای نوین ارتباطات و اطلاعات) دائماً افراد کلیشهای و متحدالشکل توده را هدایت میکنند و به رفتار آنها نظم میبخشند(دادگران،1384،ص 86و87).
رایزمن(1990) در پژوهشی در خصوص مصرف موسیقی عامه پسند توسط نوجوانان، ویژگی های شخصیت دگرراهبر را دقیق تر ساخته است. او با تحلیل یافته های به دست آمده از گفت و گو با نوجوانان درباره ی استفاده از موسیقی، بین مخاطبان اکثریت و اقلیت، نقاط تمایزی را ترسیم کرد، به این معنا که دو گروه یاد شده چگونه از موسیقی پاپ استفاده و درباره ی آن گفت و گو می کنند
اکثریت
اقلیت
گروه های پاپ و خوانندگان مشهور (ستاره)
گروه های زیرزمینی و [موسیقی] جازداغ
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
خلاقیت
یکی از ویژگیها و صفات شناختی که در مباحث مختلف مورد توجه محققین و پژوهشگران قرار گرفته است ویژگی خلاقیت است با توجه به مشکلات مختلفی که دنیای امروز با آن دست به گریبان است توجه به تفکر انتقادی و عامل پیشبینی کنندهآن یعنی خلاقیت از اهمیت ویژههای برخوردار است.
2-5-1- تعریف خلاقیت
در بین روانشناسان توافقی که حاکی از نظر مشترک پیرامون تعریف خلاقیت باشد وجود ندارد. در واقع گستردگی تعریف، نشأت گرفته از دیدگاههای گوناگون روان شناختی از این پدیده است. خلاقیت فرآیندی از خلاق بودن است، مجموعه ای از اعمال که ایدهها افکار و اشیاء فیزیکی جدیدی را به وجود میآورد (کلایتون .Cliton
،2002). آلدر .Alder
(2002) "در کتاب چگونه هوش خلاق را تعریف کنیم؟"، خلاقیت را این گونه تعریف کرده است:
چیزی است که هنر پیشگان دارند.
یک نگرش غیر معمول یا بدیع به مسایل است.
تداعی با عناصر شناختی منفک با ایده هاست.
فرآیندی که به محصول با ارزش میانجامد.
یک استعداد یا صفت خاص حاصل شدهی مغزی به عنوان یک نظام پیچیده است.
فرآیندی که چیزی را جدید و با ارزش میکند.
ویژگیها و خصوصیات بی همتایی از آنچه که فرد به آن معنا میدهد.
رانکو.Ranco
(2007) نیز خلاقیت را شامل آفرینش چیزی جدید و مفید میداند. یکی از نظریه پردازانی که تحقیقات گسترده ای در رابطه با خلاقیت انجام داده است. تورنس (1998،به نقل از سیف، 1387)، سه تعریف برای خلاقیت در سه زمینه پژوهشی، هنری و وابسته به بقاء مطرح کرده است. به نظر وی تعریف پژوهشی خلاقیت عبارت است از فرآیند حس کردن مشکلات و مسایل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدسها و فرضیه ها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. تورنس در تعریف هنری خلاقیت به مصادیقی اشاره میکند که برخی ازمصادیق عبارتند از: خلاقیت مانند خواستن دانستن است، خلاقیت مانند دوباره نگاه کردن است، آفرینندگی مانند خط زدن خطاهاست، آفرینندگی مانند خواندن به سبک خود است. تورنس در تعریف خلاقیت"وابسته به بقاء" خلاقیت را عبارت از قدرت کنار آمدن با موقعیتهای دشوار و خطرناک میداند، وقتی که شخص هیچ راه حل از پیش آموخته شدهای ندارد. گانیه (1985، به نقل از سیف،
1387) خلاقیت یا آفرینندگی را نوعی حل مسأله میداند که تازگی نتایج تفکر آفریننده از ویژگیهای آن است. در نظریه گیلفورد آفرینندگی بر حسب تفکر واگرا تعریف شده است (سیف،1387).
2-6- دیدگاههای کلی مربوط به خلاقیت
در ارتباط با خلاقیت، یک نظریه منحصر به فرد که مورد قبول همگان باشد وجود ندارد. به همین دلیل، نظریههای متفاوتی که در این زمینه وجود دارند را مورد ملاحظه قرار میدهیم، تا ببینیم هر کدام برای درک کلی موضوع چه چیزی عرضه میکنند.
2-6-1- دیدگاه غرب از خلاقیت
تعاریف خلاقیت و هم چنین فرآورده و نگرش به آن، از فرهنگی به فرهنگ دیگر فرق می کند. تعریف غرب از خلاقیت بیشتر در آزمون های خلاقیت تورنس مشاهده می شود. در این آزمون ها تکالیف به صورت سیالی (تعداد ایده ها)، انعطاف پذیری (تنوع و گوناگونی ایده ها) و ابتکار (معنی دار بودن ایده ها) نمره گذاری می شوند که اینها بازتابی از دیدگاه دنیای غرب به خلاقیت است. نگرشهای فرهنگی به سمت خلاقیت از ارزشهای اساسی و اصلی غرب در طرفداری از گروههای اجتماعی مثل آزادی، فردیت گرایی و پیشرفت اصولی و زیر بنایی ناشی میشود و اصطلاحات ابتکار، سیالی و انعطاف پذیری دیدگاههای فرهنگ غرب را زنده میکند (آدلر، 2002).
2-6-2- دیدگاه شرق از خلاقیت
دیدگاه شرق در مورد خلاقیت بیشتر از اصول زیر ناشی میشود:
بیان کمال فردی
در ارتباط با سنت و عرف در دورههای قبلی تاریخ (شامل قدیمیترین و اصیلترین آنها) میباشد.
بیان و توصیف یک حس درونی از خصوصیات اصلی آن است.
این دیدگاه، خلاقیت را به اشکال مختلف به مراقبه مربوط میکند. مراقبه روشی است که ما درون خود را میبینیم و خلاقیت را در آن جا میدهد. خلاقیت بیشتر به نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو، به مفهوم خود شکوفایی با کمال فردی که در روانشناسی غربی اهمیت دارد، نزدیک است. خلاقیت در دیدگاه شرقی تلاش دارد واقعیتهای ناهشیار موجود را کشف کند، نه این که چیزی جدید را اختراع کند. بنابراین، تلاش در جهت خلق دوباره میباشد و فعال سازی مجدد مطرح است نه اختراع. در بعضی از کشورهای شرقی خلاقیت بیشتر یک ابراز روحانی است و نه یک فرآیند حل مسأل دنیوی
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تعریف جرأت ورزی
از آن جا که انسان موجودی اجتماعی است، همواره در تلاش است تا مهارت هایی جهت تسهیل روابط میان فردی به دست بیاورد. توجه روز افزون به جرأت ورزی به عنوان موردی از مهارت های زندگی، حاکی از آشکارشدن ارزش ها و تأثیرات فراوان این مهارت است. اهمّیت جرأت ورزی در ارتباطات بین فردی و نقش مؤثر آن در تعامل های اجتماعی، منجر به پژوهش های متعددی در این زمینه گردیده است.
در متون ترجمه شده به فارسی کلمه assertion معادل با واژه ی جرأت ورزی، ابراز وجود، تأیید خود، اظهار وجود، خود بیانگری، جسارت و قاطعیت به کاررفته است. مسأله ی ابراز وجود و مقوله ی جرأت ورزی، در واقع توانایی افراد جهت برقرارنمودن روابط بین فردی مناسب در تعاملات اجتماعی و یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در بهداشت روانی است. (بندورا-Bandora
،1977). می توان جرأت ورزی یا ابراز وجود را قلب رفتار میان فردی ( لین و همکاران،2004) یا مهارت برقراری ارتباط میان فردی ( آلبرتی و آمونز، 1977) برشمرد.
سازمان جهانی بهداشت، ده مهارت را به عنوان مهارت های زندگی اصلی معرفی نموده است. این ده مهارت عبارتند از: 1- مهارت خودآگاهی 2- مهارت همدلی 3- مهارت برقراری ارتباط مؤثر 4- مهارت مدیریت خشم 5- توانایی ایجاد و حفظ روابط بین فردی مؤثر 6- مهارت رفتار جرأت مندانه 7- مهارت حل مسئله 8- مهارت مقابله با استرس 9- مهارت تصمیم گیری 10- مهارت تفکر خلاق
سازمان جهانی بهداشت این مهارت ها را به سه طبقه تقسیم می کند: الف) مهارت های مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیم گیری ب) مهارت های بین فردی و ارتباطی ج) مهارت های مقابله ای و مدیریت فردی.
مهارت جرأت ورزی در دسته ی دوّم قرار می گیرد. گروه دوم، مهارت هایی را دربر می گیرد که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن، مرتبط هستند. در این طبقه، مهارت های مذاکره، امتناع و ردکردن درخواست دیگران و مهارت های رفتار جرأت مندانه نیز جای می گیرند.
جرأت ورزی را به طورکلی می توان توانایی ابراز صادقانه ی نظرات، احساسات و نگرش ها بدون احساس اضطراب دانست، جرأت ورزی همچنین شامل دفاع فرد از حقوق خود، به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود، می باشد. (سازمان جهانی بهداشت، ترجمه فنی و همکاران، 1385)
سالتر-Salter
و ولپی-Wolpi
از پیشگامان طرح و مفهوم جرأت ورزی در عرصه ی رفتاردرمانی بودند که با توجه به رفتارهای مراجعانشان، چنین توانایی را برای برخی از آن ها لازم و ضروری می دانستند. جرأت ورزی به عنوان یک ویژگی شخصیتی و مشخصه ی رفتاری در گستره ی روان شناسی شخصیت نیز مطرح می گردد. راهبرد صفات در قالب عامل های شخصیت، این ویژگی را به عنوان یکی از صفات فرعی مطرح می کند. (مک کرا و کاستا، 1999 به نقل از خان زاده،1386). در واقع ،اندرو سالتر-Androw Salter
(1949) نخستین کسی بود که مفهوم جرأت ورزی را بر اساس افکار پاوّلف، مبتنی بر تأثیرپذیری را برانگیختگی و بازداری عنوان کرد.
در تعاریف ابتدایی از جرأت ورزی، تقریباً تمامی مهارت های هم کنشی گنجانیده شده است برای مثال، لازاروس-Lawzares
(1971) چهار مؤلفه ی زیر را برای جرأت ورزی بر می شمارد:
الف) رد درخواست ها
ب) جلب محبت دیگران و مطرح کردن درخواست های خود
ج) ابراز احساسات مثبت و منفی
د) شروع، ادامه و پایان دادن به
تعاریف جرأت ورزی
هاوجی و همکاران (2005) جرأت ورزی را این گونه تعریف نمودند: جرأت ورزی دربرگیرنده ی احقاق حق خود، ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خود به روشی مناسب، مستقیم و صادقانه است، به گونه ای که حقوق دیگران را از بین نبریم.
ب) رفتاری که شخص را قادر می سازد تا به سود خود عمل نماید، بدون هیچ گونه اضطرابی رفتار متکی به نفس داشته باشد. احساسات واقعی خود را صادقانه بروز داده و با توجه به حق دیگران، حقوق خود را به دست آورد.
در هر دو تعریف، رعایت کردن حقوق دیگران و احترام گذاشتن به آن مورد تأکید قرارگرفته است.
فنسترهایم (1977) و آلبرتی (1982) جرأت ورزی را شامل کنش ها و رفتارهایی می دانند که شخص را قادر می سازد به نفع خویش عمل کند، بدون هیچ اضطرابی روی پای خود بایستد، احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز کند و بدون بی توجهی به حقوق دیگران، حق خود را بستاند.
جرأت ورزی رفتاری است که فرد را قادر می سازد تا به علائقش عمل کند، بدون اینکه منجر به اضطراب شود و اینکه حقش را بدون ضایع کردن حقوق دیگران بیان کند.( آلبرتی و آمونز، 1970، ترجمه قراچه داغی، 1383)
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تعریف مفهوم اخلاق:
واژه اخلاق جمع خُلق و خَلق است و در لغت به معنی "مفاهیم خوی ها، طبیعت باطنی، سرشت درونی، طبع، مروت، خوشرفتاری" (دهخدا، 1357)
ابوعلی ابن مسکویه که از عالمان پیشین است در تعریف علم اخلاق چنین می گوید: "خُلق همان حالتی است که برای نفس انسانی حاصل می گردد که نفس را به جانب افعال آن و بدون تفکر و تامل به سوی کارهایی تحریک و فرا می خواند" (ابن مسکویه، 51:1415) "در آن هیئت نفسانی و حالت راسخه ای که خُلق نامیده می شود، اگر کانون افعال نیکو باشد، آن را خُلق حَسَن و اگر مصدر اعمال زشت باشد، آن را خُلق قبیح می نامند" (همان؛ 25)
خواجه نصیرالدین طوسی نیز در کتاب اخلاق ناصری بیان کرده است:
"خلق ملکه ای نفسانی است که باعث صدور افعال بدون فکر و تامل است و در حکمت نظری روشن شده است که از کیفیات، آنچه به سرعت از بین می رود، آن را حال خوانند و آنچه زوال آن به کندی باشد، آن را ملکه گویند. پس ملکه کیفیتی بوَد از کیفیات نفسانی و این ماهیت خُلق است". (طوسی؛1364؛101)
فیض کاشانی در کتاب المحجه البیضاء نیز علم اخلاق را علمی می دانند که :"به کمک آن از حالات مختلف قلب اطلاع حاصل می شود که برخی از آنها پسندیده است، مانند صبر، شکر، اخلاص و شماری دیگر مذموم و قبیح است مانند حد و خیانت". (فیض کاشانی؛ بی تا: 31)
3.2. دیدگاه ها و مکاتب موجود در مورد اخلاق :
امروزه علم اخلاق دارای شاخه های متعددی است که هر بخش با رویکرد خاص به توضیح و تبیین علم اخلاق می پردازد که عمدتاً در سه شاخه اصلی طبقه بندی می شوند:
3.2. 1. اخلاق توصیفی - Deseviptive Ethics
3.2. 2. اخلاق هنجاری - Normative Ethics
3.2. 3. فرا اخلاق -Meta Ethics
3.2. 1.اخلاق توصیفى
اخلاق توصیفى چیزى است که جامعه شناسان، روانشناسان، مورخان و انسان شناسان به آن مىپردازند، در اینجا تنها به گزارش، توصیف وتبیین پرداخته مىشود و از هر گونه توصیه یا امر و نهى پرهیز مىگردد. در اخلاق توصیفى به اخلاق ملتها و اقوام مختلف و حتى اخلاق نحل توجه مىشود و مسایل و نظامهاى پذیرفته شده از سوى آنها توصیف و تبیین مىگردد. مثلاً مسائل اخلاقی را از دیدگاه اسلام یا مسیحیت بررسی می کند؛ گزاره هایی مانند «عدالت خواهی خوب است»، «دروغگویی بد است»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست» و «سقط جنین ناصواب است» بیانگر این توصیف است. اگر چه ممکن است از سوی بعضی از دیدگاه های فرهنگ غرب، نظری متناقض با این گزاره ها ابراز گردد. هر گزاره اخلاقی را که در صدد توصیف اخلاقی یک فعل انسانی، از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا به طور کلی، از یک دیدگاه خاص است، اخلاق توصیفی می نامند.( پالمر، 1995: ص 11)
3.2. 2.اخلاق هنجارى یا دستورى
اخلاق دستوری یا اخلاق هنجاری از موضوعاتی است که در حوزه فلسفه اخلاق مورد بحث قرار می گیرد در این شاخه از اخلاق، ما به طریق عقلانی میکوشیم، معیارها و قواعدی را عرضه کنیم که به کمک آنها، اعمال خوب و درست را از اعمال بد و نادرست تشخیص دهیم یا به تعبیر دیگر، به طریق عقلانی میکوشیم اصولی را کشف کنیم که به ما کمک میکند چه کارهایی را باید انجام دهیم و چه کارهایی را نباید انجام دهیم یا چه کارهایی خوب، و چه کارهایی بد است بنابراین، آنچه در این حوزه برای فیلسوف اخلاق اهمّیت دارد، کشف این نکته است که چرا انسانها بعضی از اعمال را خوب و بعضی دیگر را بد میدانند و چه اعمالی را باید و چه اعمالی را نباید انجام دهند. بحث در باب صحّت و سقم و اتقان این معیارها و قواعد، وظیفة فیلسوف اخلاق است. این شاخه از اخلاقکه به آن فلسفة اخلاق نیز گفته میشود، سنّت اصلی و رایج در حوزة فلسفة اخلاق است که مباحث دوران پیش از سقراط و زمان او و زمان افلاطون و ارسطو و... تا زمان کنونی را دربرمیگیرد.
(همان،ص 20)
دیدگاههای مربوط به اخلاق دستوری به طور معمول به دو گروه عمده تقسیم میشود:
دیدگاهها و نظریات غایتگرایانه -Teleological Theories
دیدگاهها و نظریات وظیفهگرایانه- Deontological Theories
3.2. 2. 1.دیدگاه و نظریات غایت گرایانه
این دیدگاهها به هدف و غایت رفتار نظر دارد و ارزش اخلاقی کار را براساس غایت و نتیجهی خارجی آن تعیین میکنند. لذت، سود، قدرت، رفاه و کمال، هر یک ممکن است غایت و نتیجه اخلاقی کارها و معیار ارزشهای اخلاقی به حساب آیند.
در این دیدگاهها، ملاک درستی یا نادرستی و بایستگی و نبایستگی یک رفتار همان ارزشهای بیرونی و خارج از حوزهی اخلاق است که به وجود میآورد.
نظریات غایتگرا، درستی یک عمل را صرفاً به وسیله تعیین میزان فایدهی حاصل از آن قابل تشخیص میدانند. یک عمل در صورتی از لحاظ اخلاقی درست است که نتایج آن بیشتر مطلوب باشد تا نامطلوب. نظریات غایتگرا، در ابتدا نتایج خوب و بد عمل را محاسبه میکنند، سپس تعیین میکنند که آیا مجموع نتایج خوب بر نتایج بد غلبه دارد یا نه. اگر نتایج بد بیشتر بود در این صورت عمل مورد نظر از لحاظ اخلاقی نادرست و اگر نتایج خوب بیشتر بود، در این صورت، این عمل از لحاظ اخ
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 47 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فهرست مطالب:
تعهد سازمانی
ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی
1. تعهد عاطفی
2- تعهد مستمر
تعاریفی دیگر از تعهد سازمانی
• تعهد نسبت به مشتری
• تعهد نسبت به خود
• تعهد نسبت به مردم
• تعهد نسبت به وظیفه
• تعهد نسبت به سازمان
اهمیت تعهد سازمانی
مدل سه بخشی تعهد سازمانی
عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی
ویژگیهای شخصی موثر بر تعهد سازمانی
خصوصیات شغلی و تعهد سازمانی
دو دیدگاه کلی در مورد تعهد سازمانی
رابطه رفتار ونگرش :
تمایز بعد رفتاری و بعد نگرشی
تعهد سازمانی مفهوم یک بعدی یا چند بعدی
الگوهای چند بعدی تعهد سازمانی
تأثیر مالکیت کارکنان بر تعهد سازمانی
راهکارهایی برای افزایش تعهد سازمانی
مروری بر پژوهش های پیشین
تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور
منابع
تعهد سازمانی
واژه commitment در Webster dictionary -Merriam به معنی 1- عمل سپرده گذاری به یک موسسه 2- توافق و تعهد به انجام کاری در آینده است . همچنین در علوم رفتاری و روانشناسی سازمانی واژه organizational commitment به معنی تعهد سازمانی است . تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سالهای گذشته موردعلاقه بسیاری از پژوهشگران رشته های رفتار سازمانی و روانشناسی خصوصاً روانشناسی اجتماعی بوده است. این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است
.
ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی
در میان طرفداران رویکرد نگرشی، برخی از پژوهشگران به تعهد سازمانی با دید یک مفهوم چند بعدی می -نگرند که عوامل مختلفی بر آن تأثیر می گذارند. می یر و همکارانش از پیشگامان رویکرد چند بعدی می- باشند، مدل سه بعدی آنها از تعهد سازمانی، شامل بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد هنجاری به عنوان سه بعد تعهد سازمانی می شود.
1. تعهد عاطفی
آلن و مییر تعهد عاطفی را به عنوان وابستگی عاطفی فرد به سازمان و تعیین هویت شدن از طریق آن می دانند. اگر تعهد سازمانی را از این طریق تعریف کنیم، تعهد عاطفی شامل سه جنبه می شود:
الف ) صورتی از وابستگی عاطفی به سازمان
ب) تمایل فرد برای تعیین هویت شدن از طریق سازمان
ج) میل به ادامه فعالیت در سازمان
آلن و مییر ( 1990 ) معتقدند که یک فرد زمانی در خود وابستگی عاطفی نسبت به سازمان احساس خواهد کرد که اهداف سازمانی را اهداف خود بداند و متقاعد شود که سازمان را در راه رسیدن به اهدافش یاری کند. همچنین آنها شرح می دهند که تعیین هویت شدن فرد از طریق سازمان زمانی رخ می دهد که ارزش های فردی افراد با ارزشهای سازمانی سازگار بوده و فرد قادر باشد که ارزش های سازمانی را در خود درونی سازد. بدون شک در این تعیین هویت شدن از طریق سازمان یک رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعیین هویت شدن از طریق سازمان در خود یک نوع احساس غرور می کند.
از جمله تعاریف دیگری که به این جنبه از تعهد اشاره دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تفکر انتقادی
تعریف تفکر انتقادی:
مربیان بزرگ تفکر را مبنا و اساس تعلیم و تربیت قرار میدهند و رشد قوهی تفکر را هدف عمدهی مؤسسات تربیتی تلقی میکنند. ( شریعتمداری، 1382). آغاز تفکر هنگامی است که انسان با سؤال، مسأله یا موقعیت نامعینی روبهرو میشود. تفکر زیربنا و اساس تربیت و محور اساسی علم و فلسفه است ( سلیمانپور، 1383). تفکر دارای شیوههای گوناگونی است که یکی از آنها، «تفکر انتقادی.Critical Thinking
» است.
یونیسف (2003) در آخرین تقسیمبندی خود، مهارت تصمیمگیری و تفکر انتقادی را یکی از مهارتهای زندگی برشمرده است. در جهان امروز هر انسانی برای درست زیستن نیازمند فراگیری درست فکر کردن میباشد. تفکر انتقادی در واقع به نقد و تحلیل کشیدن تأثیرات رسانهها و همسالان، تحلیل نگرشها، ارزشها، هنجارهای اجتماعی و اعتقادات و عوامل تأثیرگذار بر آنها و شناسایی اطلاعات مرتبط و منابع اطلاعاتی است. (کردنوقایی و پاشا شریفی ، 1384).
مایرز.Mayerz
، تفکر انتقادی را شناسایی استدلالهای غلط، پرهیز از تناقضات و مفروضات اظهار شده و اظهار نشده در بحثهای دیگران، نداشتن هیجان عاطفی هنگام روبهرو شدن با مسأله یا تعادل تعریف کردهاند. (یعقوبی و معروفی، 1389). لیپمن.Lipman
، تفکر انتقادی را شامل تجدیدنظر و بازسازی و بررسی دقیق افکار میداند و همچنین، تفکر انتقادی را تفکری ماهرانه و مسؤلیتپذیری میداند که قضاوت صحیح را تسهیل میسازد؛ چون بر ملاکها تأکید دارد، خودتصحیح کننده است و به موضوعها حساس است. ( همان). از این رو میتوان گفت، پرورش شیوههای متفاوت تفکر، به ویژه تفکر انتقادی، یکی از اهداف اساسی نظام تعلیم و تربیت محسوب میشود.
ماهیت تفکر انتقادی
ماهیت تفکر انتقادی چیست؟ علیرغم اجماع متخصصین و دانشمندان دربارهی اهمیت توجه به تفکر انتقادی و پرورش آن، دربارهی تعریف و ماهیت تفکر انتقادی، آراء متنوعی ارائه شده است. ( وَسیک.Vacek
، 2009؛ جانسن.Jonesen
، 2007؛ به نقل از جاویدی و عبدلی، 1389). یکی از علل آن است که تفکر انتقادی مفهومی پیچیده است و دارای فعالیت و فرآیند ذهنی پیچیدهای نیز میباشد. بنابراین، توصیف و اندازهگیری آن به راحتی امکانپذیر نیست (اطهری و همکاران، 1388) و دلیل دیگر این که، هر محقق با توجه به فهم فردی و نیازهای پژوهش خویش به تعریف آن پرداخته است. ( باتینه و الازی.Bataineh Alazzi
، 2009؛ به نقل از جاویدی و عبدلی، 1389). مثلاً انجمن تفکر انتقادی به نقل از اسنایدر.Snyder
(2008) تفکر انتقادی را فرایند نظم دادن فکورانه، مفهومسازی فعالانه و ماهرانه، کاربست، تحلیل، ترکیب، و ارزیابی اطلاعات جمعآوری شده، یا تولید شده به وسیله مشاهده، تجربه، تأمل، استدلال یا ارتباطات به عنوان راهنما برای نظر و عمل تعریف کرده است. (همان).
بر طبق دیدگاه هالپرن.Halpern
(2007) تفکر انتقادی استفاده از مهارتهای شناختی است که احتمال نتایج مطلوب را افزایش میدهد، و از آن برای توصیف تفکری که هدفمند، دلیلمند، و – مبتنی بر هدایت- است، استفاده میشود در این جا هدف، شامل حل مسأله، استنتاج، فرمولبندی، برآورد احتمالات، و تصمیمگیری میباشد. برادلی.Brodly
تفکر انتقادی را مجموعهای از مهارتهای شناختی مثل شناسایی مباحث محوری و مفرضات، ارزیابی رویداد، و استنباط نتیجه تعریف میکند. ( همان).
با وجود اختلاف نظرهای موجود در این تعریفها، همپوشانیهای زیادی نیز وجود دارند که عبارتند از: بصیرت، عقلانیت، تفکر تأملی، دلیلجویی، شناسایی مفروضات زیربنایی، حل مسأله، تصمیمگیری، خلاقیت، استنباط و ارزیابی.
اهمیت برخورداری از تفکر انتقادی
برخی از صاحبنظران مهمترین دلایل برخورداری دانشجویان از تفکر انتقادی را، موارد زیر دانستهاند:
مجهز ساختن دانشجویان به مهارتهای تفکر انتقادی باعث میشود که آنها به این موضوع آگاه شوند که اکتشافات و پیشرفتهای علمی، به تنهایی نمیتواند جامعه را هدایت کند، بلکه این جامعه و افراد آن هستند که باید اکتشافات و پیشرفتهای علمی را به بهترین وجه کنترل و هدایت کنند. (گان.Gann
و همکاران، 2008؛ به نقل از جاویدی و عبدلی، 1389)
تفکر انتقادی دانشجویان را قادر میسازد تا به طور مؤثری، اطلاعاتی را که از طریق مطالعه کتاب، اینترنت و دانشگاه، دربارهی نظریههای رایج، معیارها یا استانداردهای موجود و روشهای مورد استفاده، به دست آوردهاند، ارزیابی و سازماندهی کنند، و به میزان صحت، ارزشمندی و اعتبار آنها، از طریف روش استدلالی پی ببرند، و به این ترتیب آنها در تصرف خود درآورند ( جوارنه.Jawarneh
و همکاران، 2008؛ به نقل از اطهری و همکاران، 1388).
تفکر انتقادی باعث توسعه توانایی پژوهش، حل مسأله، تصمیمگیری، بهره بردن از دیدگاههای مختلف، و یادگیری مادامالعمر در دانشجویان میگردد. مجموع ای قابلیتها باعث میشود تا دانشجویان قادر به حل مشکلات ملی، علمی و عملی باشند ( جوارنه و همکاران، 2008؛ اشنایدر
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق تمرینهای پلایومتریک
فهرست مطالب:
مقدمه:
زیربنای نظری پژوهش:
نوع تارهای عضلانی:
تخلیه ی فسفوکراتین:
تجمع اسید لاکتیک:
پلایومتریک:
ویژگی تمرین های پلایومتریک:
فیزیولوژی تمرین های پلایومتریک:
اصول اساسی تمرین های پلایومتریک:
رابطه میان قدرت، توان و سرعت ناجیان غریق:
پیشینه ی پژوهش:
پژوهش های انجام شده در داخل کشور:
پژوهش های انجام شده در خارج از کشور:
جمع بندی پژوهش های انجام شده:
منابع و مأخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی :
مقدمه:
روش های تمرینی پلایومتریک که به منظور ترکیب سرعت و قدرت در اجراهای ورزشی طراحی شده، ذاتاًً از توان بالقوه ی زیادی برخوردار است و در صورتی که با روش علمی به کار برده شود، به ورزشکار کمک می کند تا بتواند اجرای حرکت و مهارت را با سرعت بیشتری آغاز کند، تغییر مسیر ناگهانی دهد و شتاب حرکت خود را در کوتاه ترین فاصله زمانی به دست آورد.
زیربنای نظری پژوهش:
با توجه به این که متغیرهایی هم چون طول شیرجه، رکورد 33متر شنای کرال سینه ی سر بالا و...فعالیت هایی بی هوازی هستند، عوامل مختلفی می توانند بر توان بی هوازی و دیگر متغیر های وابسته ی این پژوهش اثر بگذارند. برخی از این عوامل عبارتند از :
جنسیت:
مردان به دلیل فیزیک خاص بدنی خود و تأثیر هورمون های جنسی مردانه، نسبت به زنان درصد عضله ی بیشتر و در نتیجه قدرت و توان بالاتری دارند.
سن:
با افزایش سن، از دوران میانسالی، از درصد عضلات بدن کاسته شده و توان نیز کاهش می یابد. یک فرد 60 ساله، 60% حداکثر توان بی هوازی اسید لاکتیک شخص 20 ساله را داراست.
درصد چربی:
مقدار چربی بدن تأثیر بسزایی در توان فرد دارد. زیرا چربی بر خلاف عضله، توانایی ایجاد حرکت ندارد و میتواند موجب کاهش سرعت و توان فرد شود.
نوع تارهای عضلانی:
در شدت های بالاتر فعالیت (75 تا 90 درصدVo2 max)، فراخوانی تارهای تند انقباض بیشتر است. به عبارتی، ورزشکاران رشته های سرعتی قدرتی(توانی) نیاز بیشتری به درصد بالای تارهای تند انقباض دارند. بازده توان تارهای تند انقباض تا چهار برابر تارهای کند انقباض است و این برتری مربوط به سریع تر منقبض شدن تارهای تند انقباض است. در تولید نیرو جهت فعالیت های دراز مدت تارهای کند انقباض اقتصادی تر از تارهای تند انقباض هستند. تارهای تند انقباض ممکن است از میانگین توان طولانی تری، حتی در طی انقباضات دراز مدت، برخوردار باشند. اکثر عضلات انسان دارای 50% تار تند انقباض و 50% تار کند انقباض هستند. نحوه
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مفاهیم تن انگاره
تعاریف تن انگاره
1. تعریف لغوی تن انگاره: ازدو واژه تن بمعنای بدن وانگاره به معنای تصور یا انگاشتن تشکیل شده، پس تن انگاره یعنی تصوربدن یا تصویر بدن.
2. تعریف مفهومی: تن انگاره یا تصویر بدن بعدی مهم ازخود پنداره افراداست. تصوراز بدن پدیدهی پیچیدهای است که در دهههای اخیر مورد توجه اندیشمندان از حوزههای گوناگون قرار گرفته اما تعریف واحدی برای آن ارائه نشده است.تن انگاره، بازنمایی درونی ظاهر بیرونی فرد است (کش 2004). وتصویری ذهنی است که در بر گیرنده عقاید، احساسات آگاهانه وغیر آگاهانه در موردبدن است (امیدی، غفرانی پوروحسینی 2006)، تصویرذهنی، تصویری روانی است که فرداز ظاهرفیزیکی خود دارد (گروملGromel
وهمکاران 2000)ونیز احساسی است که فردنسبت به تک تک وکل اعضای بدنش دارد، تصور ازبدن یک پدیده چند بعدی است وشامل ابعاد شناختی یعنی تفکرفرد درموردبدن خود، ادراکی شامل لمس وبینایی وعاطفی یا احساس فرد درمورد خود، است (گروسی، نعمت الهی ورفسنجانی1392). تن انگاره غالباً بصورت درجاتی ازرضایت از ظاهر فیزیکی تعریف میشود، در واقع احساسات منفی ومثبتی است که فرددرباره شکل واندازه بدن خود دارد، تصویر ذهنی منفی از خودمیتواند به نارضایتی از بدن واحساس جذاب نبودن ودر نهایت مشغولیت فکری نسبت به وضعیت ظاهری قسمتی از بدن، منجر به اختلال عملکرد شود (کیوان آرا، حقیقیان وکاوه زاده1391). رضایت از تن انگاره میتواند شامل، ارزیابی از وضع ظاهریAppearance Evaluation
، بمعنی ارزیابی کلی فرددرمورداحساس جذابیت فیزیکی ورضایتمندی فرد از ظاهرش، گرایش به ظاهرAppearance Orientaion
، به این معنی که فرداز نظرروانشناختی چقدر بر روی ظاهرش سرمایه گذاری کرده ودر برگیرندهی فراوانی رفتار فرد با هدف حفظ یا بهبود ظاهربیرونی میباشد، رضایت از قسمتهای مختلف بدن
Bodyareas Satisfaction
، به معنی رضایتمندی فردازنواحی خاص بدن مانند صورت، موها، تنه، ماهیچه هاو... ، مشغولیت فکری با اضافه وزنOverweight preoccu pation
، به معنی نگرانی فرددرمورد چاقی، مراقبت ونگرانی در مورد اضافه وزن، رژیم گرفتن ومحدود کردن غذا میباشد (دهقانی وهمکاران1390).
2-2-7-2- تاریخچه تن انگاره
عدهای شکل گیری تصویر ذهنی فرداز بدن خویش را ذاتی وغریزی میدانند دراین دیدگاه بر نقش جنسیت تأکید میکنند. تا پیش از نیمه دوم دهه 1980 اغلب جامعه شناسان چه در جامعه شناسی پزشکی وچه درکتابهای عمومی بدن را مورد توجه قرار نمیدادند، بلکه به جوانب خارجی بدن توجه داشتند وکنشگران را با هویتهای، فارغ از بدن مورد مطالعه، قرار میدادندوبدن موضوعی برای شناخت بحساب نمیآمد. مطالعه وبررسی درباره بدن پس از دهه 1980 بعلت رشد فرهنگ مصرفی، عوامل جمعیت شناختی، حرکت جوامع بسوی مدرنیته و پیدایش تکنولوژیهای جدید سیر شتابندهای یافته است.
مفاهیم نظریه پردازی شده پیرامون بدن ونگرش به آن در چهارحوزه انسان شناختی، جامعه شناختی، نظریههای فرهنگی ورهیافت فمنیستی قرار داده میشوند.
توجه میشل فوکوMichel Foucault
، نظریه پرداز اجتماعی فرانسوی به تاریخ حرفهی پزشکی وپرداختن وی به بدن انسان به عنوان موضوعی که دستمایه اعمال کنترل ومداخله پزشکی قرار میگیردونیز تحلیلهای وی در مورد نظارتی که توسط دولت، کلیساوپزشکی به خصوصیترین فعالیتهای بدنی انسان اعمال می شد به ایجادتخصص جدیدی در عرصه جامعهشناسی بنام جامعه شناسی بدن، منجرشد (احمدنیا1384).
گیدنزGiddens
، میگوید بدن که واسطه بین فردودنیای خارج است، بیش از پیش به پدیدهای اجتماعی وفرهنگی تبدیل شده است، که مملواز نمادهاو معناهاست، او بدن را صرفاً یک موجودیت فیزیولوژی نمیداند زیرا عمیقاً تحت تأثیربازتابندگی عصر تجددقرار گرفته است. گیدنزمعتقداست زنان بیشتراز مردان برای جذابیت فیزیکی خویش اهمیت قائلند وعامل آنرا سکولار شدن جوامع میداند (گیدنز1385).
گیدنز (1991) میگوید بدن به محلی برای ایجادوخلق آرزوها وآرمانهای انسان مبدل میشود. ومری داگلاسMary Douglas
(1996) به دو بدن فیزیکی وبدن اجتماعی اشاره میکند. او بدن فیزیکی را جهان کوچکی میداند که با فشارهای اجتماعی پیوند دارد (گیدنز 1991، مری داگلاس1996؛ به نقل از توسلی ومدیری1391). در شکل گیری تصوراز بدن برخی آن را ذاتی وغریزی میدانند. برخی دیگرنوع رفتار جامعه وعناصراجتماعی را مؤثرمیدانند. بدین معنی که افراد در فرایند جامعه پذیری با انتظارات متفاوتی از خود روبه رو میشوند (آزادارمکی وچاوشیان1381). عدهای از پژوهشگران، بدن و نگرانی در مورد آن را یکی از مهمترین دلمشغولیهای زندگی امروزه میدانند که میتواند سلامت فرد وجامعه رابه مخاطره اندازد. بحث در رابطه با تصوراز بدن بیشتر به سمت بررسی نارضایتی از بدن پیشرفته است، این نارضایتیها ونگرانیها نشات گرفته ازتصور از بدن، مشکلات زیادی برای افراد بویژه زنان ودختران که حساسیت بیشتری نسبت به موضوع تصوراز بدن خود دارند ایجاد کرده است مانند رو آوردن به جراحیهای زیبایی، رژیمهای غذایی سخت گیرانه، بی نظمی تغذیه و... (خواجه نوری، روحانی وهاشمی 1390). مطالعات انجام شده در ایران در حوزه تصوراز بدن بطور عمده معطوف به حوزه پزشکی وپرستاری بوده ودرحوزههای دیگرمطالعات زیادی انجام نشده است، برخی مطالعات به بررسی برخی عوامل اجتماعی مؤثربرانجام جراحیهای زیبایی تمرکزکردهاند، در سطح دنیا اکثر مطالعات در زمینه پیش بینی کنندههای انجام جراحی زیبایی بوده است (خزیر، دهداری ومحمودی1392).
2-2-7-3- انواع اختلالات تن انگاره
1. اختلال تصویر بدنی منفی به معنای یک تصویر بدنی منفی در افرادی که از ظاهرخود ناخشنودند و میخواهند کاری در مورد آن انجام دهند این تصویر منفی با اقدامات خود کمک دهی قابل پیشگیری ویا درمان است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تنظیم هیجان
مبانی تنظیم هیجان
سال ها پژوهش به وضوح بر نقش مهم هیجان ها در بسیاری از جنبه های زندگی روزانه و همچنین تأثیر آن ها در سازگاری با فشارها و بحران های زندگی صحه گذاشته اند. اساساً هیجان ها واکنش های زیست شناختی هستند که زمانی برانگیخته می شوند که فرد موقعیت را حاوی چالش یا فرصت های مهمی ارزیابی می کند و پاسخ دهی وی را در برابر رویدادهای محیطی عمده منسجم می سازد (گروس و مونوز.Munoz
، 1995).
گروس و تامپسون. Thompson
(2007) با استناد به پژوهش های مختلف پیشنهاد می کنند که حضور افراد در موقعیتی که آن را مرتبط با اهداف خود می دانند باعث برانگیختگی هیجان ها می شود. بدین شکل که زمانی که فرد در موقعیت مرتبط با اهداف خود قرار می گیرد، فرایندهای توجهی فعال شده و به دنبال آن ارزیابی صورت می گیرد. نظریه های مختلف تعاریف متعددی از این فرایندهای ارزیابی دارند ولی به هر صورت این فرایند باعث تولید پاسخ های هیجانی شده و منجر به تغییراتی در نظام تجربی، رفتاری و عصبی زیستی می گردد.
2-3-2- تعریف تنظیم هیجان
ریشه های پژوهش در این باره به مطالعه ی دفاع های روانشناختی (فروید، 1926 تا 1956)، استرس و مقابله روانشناختی (لازاروس، 1966)، نظریه دلبستگی (بالبی، 1969) و نظریه هیجان (فریجدا، 1986) باز می گردد (به نقل از گروس و تامپسون، 2007). علی رغم توافق همگانی آشکار درباره فقدان تعریف جامعی درباره تنظیم هیجان، هنوز گوناگونی قابل توجهی در تعریف ضمنی این مفهوم مشاهده می شود که توسط نظریه پردازان و پژوهشگران مختلف ارائه می شود (تامپسون، 1994). تنها توجه به این جنبه که تنظیم نامناسب هیجان ناسازگارانه و بالعکس، تنظیم مناسب آن سازنده است، بیش از حد ساده انگارانه به نظر می رسد. ارزش مفهومی تنظیم هیجان این است که وسیله ای برای فهم این موضوع است که چگونه هیجان ها توجه و فعالیت را سازماندهی و کنش های راهبردی دیرپا یا قدرتمند را تسهیل می کنند تا بر مواضع فایق آیند، مسائل را حل کنند و همزمان نیز منجر به حفظ بهزیستی شوند؛ همان طور که در عین حال ممکن است استدلال و برنامه ریزی را دچار نقص کنند، تعاملات و روابط بین فردی را بغرنج ساخته و سلامت را به مخاطره اندازند (گروس و مونوز، 1995).
تامپسون (1994) تنظیم هیجان را چنین تعریف می کند: تنظیم هیجان در برگیرنده فرایندهای درونی و بیرونی است که مسئول نظارت، ارزیابی و تعدیل واکنشهای هیجانی، به خصوص اشکال شدید و زودگذر برای نیل به اهداف فردی هستند. این تعریف دربرگیرنده چندین فرایند تنظیم هیجان است. اول، این که همسو با گفته های مسترز (1991)، تنظیم هیجان می تواند به ابقاء و تقویت برانگیختگی هیجانی و همچنین بازداری یا آرام سازی آن منجر شود. اغلب نظریه پردازان اعتقاد دارند در فرهنگ هایی که بازداری هیجان را تنظیم می کنند، مهارت های تنظیم هیجان منجر به فرونشینی برانگیختگی هیجانی می شوند. اما حتی در فرهنگ هایی که این چنین القاء می کنند، راهبرد های مدیریت هیجان اغلب به ابقاء و تقویت برانگیختگی هیجانی منجر می شوند، مانند زمانی که افراد برای خودشان احساس تأسف می کنند، یا زمانی که بزرگسالان درباره احساسات گناه، خشم یا شرم در پاسخ به بی عدالتی اجتماعی نشخوار می کنند. دوم این که، تنظیم هیجان نه تنها راهبردهای خود مدیریتی اکتسابی را شامل می شود بلکه تنوعی از تأثیرات بیرونی را به وسیله نوع هیجانی که تنظیم می شود، در بر می گیرد. علت این امر آن است که میزان قابل ملاحظه ای برای نظارت، تفسیر و تعدیل حالت های انگیختگی نوباوگان اختصاص می دهند، به بیان دیگر هیجان های آن ها را تنظیم می کنند. همزمان با رشد فرزندان، والدین از مداخله های مستقیم و غیر مستقیم نیز استفاده می کنند. والدین این عمل را هم برای بهزیستی روانشناختی کودک و هم برای اجتماعی کردن رفتار هیجانی انجام می دهند، طوری که با انتظارات مرتبط با احساسات و تجلی آن ها منطبق باشد (سارنی، 1990؛ به نقل از تامپسون، 2007). علاوه بر این، روابط والد- فرزند و دیگر وابستگی های اجتماعی معنادار بر مطالبه های تنظیم هیجان و کارایی راهبرد های مدیریت انگیختگی که کودکان در سایه این ارتباطات فرا می گیرند، اثر می گذارد. افراد در بزرگسالی و در شرایط ناکام کننده، یا همدلی یا با استفاده از حس شوخی تلاش می کنند تا مکرراً هیجانهای دیگر را تنظیم کنند. بنابراین رشد هیجان ها مستلزم مدیریت هیجان خود فرد است که در بافت اجتماعی رخ می دهد و بطور معناداری مدیریت انگیختگی کودکان را از طریق تأثیرات گسسته تجربه شده توسط فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. (برای مثال، برانگیختگی گناه یا شرم بجای خشم، هنگام اتهام ناعادلانه)، به احتمال زیاد این فرایند اشکال زودگذر و شدید آن هیجان را تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر، جنبه های مدیریت هیجان، شدت هیجان تجربه شده را کاهش می دهد یا تقویت می کند؛ آغاز یا بهبود آن را به تأخیر می اندازد یا سرعت می بخشد، دوام آن را محدود یا تقویت می کند؛ میزان یا تغییر پذیری هیجان را کاهش یا افزایش داده و سایر اشکال کمی پاسخ هیجانی را تحت تأثیر قرار می دهد (تامپسون، 1994).
2-3-3- تنظیم شناختی هیجان :
مدیریت هیجانات به منزله فرایند های درونی و بیرونی است که مسئولیت کنترل، ارزیابی و تفسیر واکنشهای عاطفی فرد را در مسیر تحقق یافتن اهداف او بر عهده دارد و هر گونه اشکال و نقص در تنظیم هیجانات می تواند فرد را در برابر اختلالت روانی چون اضطراب و افسردگی آسیب پذیر سازد (گارنفسکی و کرایچ. Garnefski & Kraaij
، 2003). به اعتقاد محققان، چگونگی ارزیابی دستگاه شناختی فرد در هنگام روبه رو شدن با حادثه منفی از اهمیت بالایی برخوردار است. سلامت روانی افراد ناشی از تعاملی دو طرفه میان استفاده از انواع خاصی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ها و ارزیابی درست از موقعیت تنش زا است (گارنفسکی، بان و کرایچ. Baan
، 2003). محققان نه راهبرد شناختی را در تنظیم هیجان ها معرفی کرده اند: نشخوار فکری، پذیرش، خود را مقصر دانستن، توجه مثبت مجدد، توجه متمرکز بر برنامه ریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت، تحت نظر قرار دادن، فاجعه آمیز تلقی کردن و مقصر دانستن دیگران هستند (گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
توانبخشی
ﻃﺒﻖﮔﺰارش ﺳﺎزﻣﺎن ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﻬﺪاﺷﺖ(WHO)10. World Health Organization
ﻳﺎ ﺣﺪود 10درﺻﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺟﻬﺎن(650 میلیون نفر) دﭼﺎر ﻧﻮﻋﻲ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪﻛﻪ ﻧﺰدﻳﻚ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺳﻮم آن ﻫﺎ راﻛﻮدﻛﺎن ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲدﻫﻨﺪ، ﻳﻌﻨﻲ اﻧﺴﺎن ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در آﻏﺎز زﻧﺪﮔﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﺎﻳﺪ ﻳﻚ ﻋﻤﺮ ﺑﺎ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ در اﻳﻦ ﺟﻬﺎن ﺑﻪ ﺳﺮ ﺑﺮﻧﺪ ﺑﺮای ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻣﻌﻠﻮﻟﻴﺖ و درﻣﺎن ﻛﻮدﻛﺎن ﻣﻌﻠﻮلﺑﺎﻳﺪ ﻫﺮﭼﻪ زودﺗﺮاﻗﺪاﻣﺎت ﺗﻮانﺑﺨﺸﻲ را آﻏﺎز ﻛﺮد؛ ﭼﺮا ﻛﻪ ﺗﺄﺧﻴﺮ در ﺷﺮوع اﻗﺪاﻣﺎت ﺗﻮان ﺑﺨﺸﻲ، از اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ آنﻫﺎ ﻣﻲ ﻛﺎﻫﺪ.
بطور کلی درمان و توانبخشی هر معلولیت یا بیماری 4 مرحله اصـلی دارد. ایـن مراحـل عبارتنـد از: شـناخت سلامت و بیماری، تشخیص صحیح بیماری، شروع درمان، پیگیـری و پیـروی از برنامه های درمانی. برای حصول موفقیت در درمان، مشارکت و پیروی موثر بیمار/مراقب از برنامه درمان امری ضروری است. موفقیت برنامه های توانبخشی و پیشرفت درمانی کودکان معلول به عوامـل متعـددی بسـتگی دارد؛ از جملـه مهمترین این عوامل، تشخیص و شروع به موقع درمان و پیروی والدین از برنامه های درمانی فرزنـد خـویش است. پیروی والدین به تبعیت آنهـا از دسـتورات تـیم توانبخشـی در انجـام صـحیح تمرینـات و طبـق تعـداد دفعات توصیه شده، قبول محدودیت هایی که در درمان با آن روبرو می شوند، از پیش تعیین کردن جلسات درمان و حضور مرتب در جلسات درمان اطلاق می شود (علی آبادی،1388).
درگیر شدن مراقبان در درمان کودکان معلول از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است، دسـتیابی بـه اهـداف را تسریع می کند و احتمال بهبود عملکرد حرکتـی کودکـان معلـول را افـزایش میدهـد . تحقیقـات انجـام گرفته در حوزه توانبخشی نشان می دهند که حضور مرتـب در جلسـات درمـان از پـیش تعیـین شـده، نقـش اساسی در حصول نتایج مطلوب درمانی و ارتقاء کیفیت زندگی فرد معلول ایفا می کند. از سوی
دیگـر مشارکت و پیگیری خانواده باعث می شود دید ارائه کنندگان خدمت به کارشان تغییرکرده، رویکرد ایشـان در ارائه خدمت تغییر کند و رویکرد خانواده نیز درباره درمان تغییر نمایدکـه همـه ایـن تغییـرات مـی تواننـد پیامدهای بهتر درمانی را برای کودک به ارمغان آورند (علی آبادی،1388).
تعریف توانبخشی:
قبل از سال1981 و اعلام دهه معلولین (1983-1992) توسط سازمان ملل متحد (U.N)، تعریف هایی که از توانبخشی به عمل می آمد، غالبا به عنوان یک مساله پزشکی محسوب می شد و اغلب مبادرت به مشخص کردن اقداماتی می کرد، که فرد را قادر به کار و ادامه زندگی می نمود. تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) ، که در سال 1969 توسط یک گروه کارشناسی از توانبخشی ارائه شد و از آن به عنوان متداول ترین تعریف نامبرده می شود، دلالت بر آن دارد. در این تعریف آمده است « توانبخشی عبارت از مجموعه ای از خدمات و اقدامات هماهنگ پزشکی، آموزشی، حرفه ای و اجتماعی است که برای بازتوانی فرد معلول و ارتقای سطح کارایی او در بالاتراین حد ممکن به منظور دستیابی به یک زندگی مستقل در جامعه عرضه می گردد». ولی به تدریج توانبخشی شامل این واقعیت می شود، که در فراسوی شرایط جسمی یا روانی که مانع کارایی یک فرد ناتوان می شود، نیازها و توانایی های دیگر نیز نهفته اند. اخیرا علاوه بر شخص ناتوان به محیط اجتماعی که شخص مزبور در آن زندگی می کند، توجه زیادی مبذول داشته اند. زیرا این محیط اجتماعی است که تا حد زیادی تعیین کننده عواقب ناتوانی است. از این رو سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال1981 تعریف دیگری از توانبخشی ارائه داد که آسان کردن « سازگاری اجتماعی» در آن لحاظ شده است و بدین شرح می باشد: « توانبخشی عبارت است از فرایندی هدف گرا که دارای محدودیت زمانی که هدفش توانا ساختن یک شخص دارای اختلال برای رسیدن به یک سطح ذهنی، جسمی، اجتماعی و کارکردی مناسب است. در این راه اورا برای تغییر دادن زندگی اش با ابزارهایی مجهز می سازد، توانبخشی شامل اقداماتی است که فقدان کارکرد را جبران می کند( برای مثال به وسیله کمک های فنی) و همچنین شامل اقداماتی است که ساز گاری اجتماعی را تسهیل می نماید»( کریمی درمنی، 1385).
اهداف توانبخشی
اهدافی که توانبخشی به طور اصولی تعقیب می کند عبارتند از:
پیشگیری از ایجاد یا بروز معلولیت
جلوگیری از پیشرفت معلولیت
ارتقای سطح آگاهی عمومی نسبت به معلولین و معلولیت
سعی در خود کفایی فرد دارای معلولیت و قادر سازی وی در برخورد با مشکلات
تطابق زندگی این افراد با جامعه
ارائه تسهیلات وخدمات شهری مناسب جهت استفاده افراد دارای معلولیت
افزایش آگاهی معلولین نسبت به توانایی های جسمی، روانی خویش و تطبیق آنها با محیط
اهتمام به بازگشت فرد معلول به جامعه از طریق اشتغال و کسب استقلال مالی و تبدیل وی به یک فرد مولد و موثر در جامعه »( کریمی درمنی، 1385).
انواع مراکز ارائه خدمات توانبخشی به کم توانان هوشی
1) مراکز روزانه آموزشی و توانبخشی زیر 14 سال:
این مراکز به کم توانان هوشی زیر 14 سال واجدشرایط آموزش و توانبخشی با بهره هوشی تربیت پذیر و آموزش پذیر که امکان استفاده از مدارس کودکان استثنایی را
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تیزهوش
تعریف هوش1- Intelligenece
معانی هوش در فرهنگ های مختلف به شکل گوناگونی وجود دارد اما به گونه کلی می توان هوش را از دیدگاه وکسلر2- Wechsler
چنین تعریف کرد: هوش مجموعه یا کل قابلیت فرد برای فعالیت هدفمند، تفکر منطقی و برخورد کار آمد با محیظ است . یکی از قدیمی ترین تعریف ها از هوش توسظ بنیه و سیمون مطرح شده است به عقیده آنها هوش یک قوه ی ذهنی بنیادی است که تغییر یا فقدان آن بیشترین اهمیت را در زندگی عملی آدمی دارد این قوه ی ذهنی همان قضاوت است که گاه تحت عنوان عقل سلیم، عقل عملی، ابتکار و توانایی انطباق با شرایط یاد می شود. درست قضاوت کردن، درست درک کردن، درست استدلال کردن، فعالیت های بنیادی این هوش است( اتکینسون واتکینسون3- Atkinson
،1990،براهنی،1386 ).
یکی از تعاریفی که بسیار مورد استفاده قرار گرفته، تعاریفی است که در سال 1985 توسط وکسلر مطرح شده است. او هوش را یک مفهوم کلی تلقی کرد که شامل توانایی های فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط است. وی عقیده داشت هوش کلی را نمی توان با توانایی هوشمندانه معادل دانست. باید آن را به عنوان جلوه ای آشکار شخصیت به طور کلی تلقی کرد.
پیاژه1- Piaget
هوش را فعالیتی می داند که از شخصیت سر می زند و دائماً در حال تغییر است. وی تعاریف موجود را برای هوش نمی پذیرد و می گوید من هوش را نه بر اساس ملاک ایستا، آن چنان که دیگران تعریف کرده اند، بلکه از جهتی که هوش را در تکامل خود سیر می کند تعریف می کنم. من هوش را به صورتی از تعادل یابی تعریف می کنم که تمام ساخت های شناختی به سوی آن هدایت می شود به عبارتی، هوش نتیجهی تاثیر دائمی ومتقابل فرد با محیط است که اگر این رابطه به صورت متعادل صورت گیرد،موجب توانایی سازگاری فرد با محیط و پیشرفت هوشی می شود(پیاژه به نقل از سیف، 1390).
تیزهوش
تعریف هوش1- Intelligenece
معانی هوش در فرهنگ های مختلف به شکل گوناگونی وجود دارد اما به گونه کلی می توان هوش را از دیدگاه وکسلر2- Wechsler
چنین تعریف کرد: هوش مجموعه یا کل قابلیت فرد برای فعالیت هدفمند، تفکر منطقی و برخورد کار آمد با محیظ است . یکی از قدیمی ترین تعریف ها از هوش توسظ بنیه و سیمون مطرح شده است به عقیده آنها هوش یک قوه ی ذهنی بنیادی است که تغییر یا فقدان آن بیشترین اهمیت را در زندگی عملی آدمی دارد این قوه ی ذهنی همان قضاوت است که گاه تحت عنوان عقل سلیم، عقل عملی، ابتکار و توانایی انطباق با شرایط یاد می شود. درست قضاوت کردن، درست درک کردن، درست استدلال کردن، فعالیت های بنیادی این هوش است( اتکینسون واتکینسون3- Atkinson
،1990،براهنی،1386 ).
یکی از تعاریفی که بسیار مورد استفاده قرار گرفته، تعاریفی است که در سال 1985 توسط وکسلر مطرح شده است. او هوش را یک مفهوم کلی تلقی کرد که شامل توانایی های فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط است. وی عقیده داشت هوش کلی را نمی توان با توانایی هوشمندانه معادل دانست. باید آن را به عنوان جلوه ای آشکار شخصیت به طور کلی تلقی کرد.
پیاژه1- Piaget
هوش را فعالیتی می داند که از شخصیت سر می زند و دائماً در حال تغییر است. وی تعاریف موجود را برای هوش نمی پذیرد و می گوید من هوش را نه بر اساس ملاک ایستا، آن چنان که دیگران تعریف کرده اند، بلکه از جهتی که هوش را در تکامل خود سیر می کند تعریف می کنم. من هوش را به صورتی از تعادل یابی تعریف می کنم که تمام ساخت های شناختی به سوی آن هدایت می شود به عبارتی، هوش نتیجهی تاثیر دائمی ومتقابل فرد با محیط است که اگر این رابطه به صورت متعادل صورت گیرد،موجب توانایی سازگاری فرد با محیط و پیشرفت هوشی می شود(پیاژه به نقل از سیف، 1390).
در تعریف استیس2- Estes
هوش یعنی دررفتار انطباقی فرد که معمولاً دارای عنصری از حل مساله است و توسط فرآیندهای عملی و عملیات شناختی هدایت می شود(سیف، 1390) .
2-3-2-تعریف کودکان تیز هوش3- Gifted child
4- Stenberg
5- Zhang
6-Gallagher
تیز هوشی عبارت است از مهارتها یا تولیدات فرد که دارای ویژگیهای برتری ، نادر بودن، اثبات پذیری وارزشمندی باشد(استرنبرگ
،زانگ
،1949،امیری مجد،1385).
کودکان تیزهوش وبا استعداد کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد صلاحیت دار واهل فن به دلیل استعدادهای برجسته خود قادر به عملکردهای عالی هستند. این کودکان به خدمات وبرنامه های آموزشی متفاوتی ورای آنچه معمولاً از طریق برنامهعادی مدرسه ارائه می شود نیازمندند تا به مسئولیتشان نسبت به خود وجامعه واقف شوند(گالاگر
،1997،مهدی زاده،صافی،1387).
برخی از دانشمندان به واسطه داشتن هوش، استعداد وتوانایی یادگیری بالای متوسط با همسالان خود تفاوت دارند. این دانش آموزان در گروه دانشآموزان تیزهوش وبا استعدادقرار دارندکه با استفاده از نمره های هوشبهر شناسایی می شوند. نمره هوشبهر 120 یا بالاتر اولین ملاک تیز هوشی .استعداد تلقی می شود. البته ملاکهای امروزی گسترده تر از هوشبهر است. در زمینه تیز هوشی واستعداد نیز تعاریف متعددی ارائه شده است که اساساً بر توانایی بالا در مهارتهای تحصیلی، حرکتی، هنری وخلاقیت تأکید دارد. این گروه برای تحقق استعدادها وتوانایی های بالقوه خود به آموزش وخدمات ویژه ای نیاز دارند(لایسا
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق جایگاه ازدواج موقت در قوانین ایران شرایط شکلی ومهر آن
فصل دوم: پیشینه، جایگاه و شرایط ازدواج موقت در حقوق ایران
مبحث اول : پیشینه و جایگاه ازدواج موقت در نظام حقوقی ایران 75
گفتاراول: پیشینه درحقوق ایران 75
بند اول : قبل از انقلاب 75
بند دوم : بعد از انقلاب 76
گفتار دوم :جایگاه ازدواج موقت در قوانین ایران 78
بند اول : سن نکاح منقطع 78
بند دوم : اجازه ولی و مصلحت مولی علیه 80
بند سوم: حدود و قیود در ازدواج موقت 81
مبحث دوم: شرایط شکلی ازدواج موقت 83
گفتار اول :خواستگاری 83
گفتار دوم: قصد انشاء درازدواج موقت 85
گفتار سوم: الفاظ درازدواج موقت 86
گفتار چهارم : صیغه 87
گفتار پنجم: تعلیق درازدواج موقت 88
گفتار ششم : ثبت نکاح موقت 88
بند اول :پیشینة ثبت 89
بند دوم : اهداف ثبت نکاح 89
بند سوم: ثبت نکاح در قانون حمایت خانواده 93
مبحث سوم: شرایط ماهوی ازدواج موقت 96
گفتاراول: شرایط عاقد درازدواج موقت 96
گفتار دوم :طرفین ازدواج موقت 97
گفتار سوم : مدت در ازدواج موقت 98
بند اول: چگونگی مدت درازدواج موقت 98
بند دوم : تجدید مدت در ازدواج موقت 99
بند سوم : عدم ذکر مدت در نکاح منقطع 99
گفتارچهارم: مهر در ازدواج موقت 100
بند اول :اقسام مهر 100
بند دوم: شرایط مهر در ازدواج 101
بند سوم : تسلیم مهر در ازدواج موقت 103
بند چهارم : تراضی مقدار مهر 103
بند پنجم: تملک مهر در ازدواج موقت 104
گفتارپنجم: احکام مهر در ازدواج موقت 105
بند اول : تقسیط مهر 105
بند دوم : تلف و عیب مهر 106
بند سوم : حق امتناع زوجه 107
بند چهارم: سقوط حق امتناع در نکاح موقت 108
گفتار ششم : شروط ضمن عقد 109
بند اول : شروط مفسد عقد 109
بند دوم : شروط صحیح عقد 110
بند سوم : شرط خیار در ازدواج موقت 111
منابع
مبحث اول : پیشینه و جایگاه ازدواج موقت در نظام حقوقی ایران
گفتاراول: پیشینه درحقوق ایران
اندیشه تغییر قوانین به نفع زنان در ایران از سالها پیش و با تصمیم حکومت پهلوی ها برای حرکت به سمت مدرن شدن به وجود آمد زیرا جنبش های فمینیستی در سرتاسر جهان در حال تکوین و گسترش بود و ایران هم خواه ناخواه تحت تاثیر اتفاقات جهانی قرار داشت.
بند اول : قبل از انقلاب
شاید مهرانگیز منوچهریان، اولین وکیل زن در ایران، از جمله پیشگامان طرح تغییر قوانین خانواده بود. او لایحه پیشنهادی خود را در سال 1342 و بر اساس قوانین موجود در آن زمان نوشت. در نتیجه تلاش هایی از این دست که در آن دوره شدت گرفته بود در سال 1346 قانون خانواده به تصویب رسید که نسبت به گذشته مترقی بود.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
1
انرژی و اهمیت آن 9
2-1 انواع منابع انرژی 10
2-2 منابع اولیه انرژی و حاملهای انرژی 11
2-3 انرژی در نظریات اقتصادی 12
2-4 تقاضای انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی 13
2-5 انرژی و سایر شاخصهای اقتصادی 14
2-6 مصرف سرانه و شدت انرژی 15
2-7 مصرف سرانه انرژی و رشد اقتصادی 15
2-8 شاخص بهرهوری انرژی 16
2-9 اثرات تورمی افزایش قیمت انرژی 17
2-10 پیشینه تحقیق 18
2-10-1 تحقیقات داخلی 18
2-10-2 تحقیقات خارجی 19
انرژی و اهمیت آن
انرژی یکی از اساسیترین بخشهای جهان ماست. ما از انرژی برای انجام کارها استفاده میکنیم. انرژی به حرکت درآورنده وسایل نقلیه اعم از خودرو، قطار، هواپیما و همچنین موشکهاست. انرژی خانههای ما را گرم میکند، غذای ما را میپزد، موزیک مینوازد و تصاویر تلویزیون را به ما نشان میدهد. زمانی که غذا میخوریم، بدن ما غذا را به انرژی جهت انجام کار تبدیل میکند. هنگامی که میدویم یا راه میرویم، انرژی غذا را در بدن خود میسوزانیم. همچنین هنگامی که فکر میکنیم یا چیزی میخوانیم یا مینویسیم، کاری انجام میدهیم. خودروها، هواپیماها، قطارهای برقی، کشتیها و ماشینآلات نیز انرژی را به کار تبدیل میکنند. بنابراین انرژی را میتوان به « توانایی انجام کار » توصیف کرد. ( سازمان بهینه سازی مصرف سوخت 1382 )
با بررسی تاریخ تمدن و پیشرفت بشر ملاحظه میگردد، تمدن بشر در پرتو توانایی انسان در به کار گرفتن انرژی بوده است، قبل از انقلاب صنعتی، انرژی محدود به قدرت بازوی انسان و حیوانات بوده و در نتیجه قدرت جوامع بشری به تعداد جمعیت و افراد هر کشور وابسته بوده است. بعد از انقلاب صنعتی، مصنوعات اختراع شده، سطح استفاده از انرژی را بسیار گسترده نموده بطوریکه انقلاب صنعتی را دروازه ورود تمدن بشری به عصر تازهای میدانند. ( کریمی 1378 )
بعد از انقلاب صنعتی، مصنوعات اختراع شده نظیر اختراع ماشین بخار و استفاده از آن در به حرکت درآوردن قطارها و چرخ کارخانجات تاثیر بسزایی در رشد و توسعه اقتصادی کشورهای توسعهیافته کنونی داشته است. در ابتدا استفاده از ذغالسنگ و انرژی موجود در آن موجب به حرکت در آمدن توربینها و موتورهای بخار گردید اما اندک اندک جایگزینشدن سایر سوختهای فسیلی مثل نفت و گاز به عنوان انرژی برتر جای خود را در اقتصاد و صنعت پیدا نمود و هنوز هم به عنوان مهمترین و استراتژیترین منابع انرژی مورد توجه قرار دارند. ( نوشین 1371 )
ارزان بودن و قابلیت استفاده آسان و وسیع سوختهای فسیلی به شکل عمده نفت و گاز، هنوز جایگاه ویژهای به این منبع در دنیای کنونی داده است. ورود انرژی در مباحث اقتصادی تا قبل از دهه 1970
1
2
میلادی به شکل جدی مطرح نشده بود اما بعد از افزایش قیمت نفت خام و ظهور بحران در اقتصاد جهانی مسئله انرژی و کمیابی آن مطرح و به شدت مورد توجه اقتصاددانان خصوصاً کشورهای صنعتی واقع شد و انرژی نیز بویژه در مطالعات اقتصادی به عنوان یک منبع کمیاب مورد مطالعه علم اقتصاد قرار گرفت. ( احمدیان 1373 )
قبل از انقلاب صنعتی، کشاورزی بخش مسلط در اقتصاد بوده و حدود هشتاد درصد تولیدات به این بخش اختصاص یافته بود و در حقیقت زمین به عنوان عامل سرمایه و نیروی کار نقش اساسی را در تابع تولید ایفا میکردند اما بعد از انقلاب صنعتی و ورود مواد اولیه در فرایند تولید، این مواد نیز در توابع تولید جایگاه خویش را در منابع مختلف نظیر فولاد و نساجی پیدا نمود. ارزان بودن انرژی منجر به عدم توجه به این عامل مهم در تابع تولید گشته بود اما بعد از بحران سال 1970 و درک انرژی به عنوان منبع کمیاب و تداوم مطالعات در این زمینه، اقتصاد انرژی شکل گرفت. ( تیرل وال 1378 )
اقتصاد انرژی عمدتاً در منابع پایان پذیر مطرح بوده و مطالعات کنونی در زمینه استفاده بهینه انرژی، صرفهجویی انرژی، تقاضای انرژی، تولید و نظایر آن شامل میشود. اما انرژی از دو جنبه خاص اهمیت دارد. اولاً تامین کننده انرژی مصرفی خانوارهاست در این خصوص نیازمندیهای انرژی مصرفی خانوارها و چگونگی تنظیم مصارف انرژی خانوارها در تامین نیازهایشان مطرح است. ثانیاً در تحلیل انرژی به بررسی و تعیین میزان انرژی لازم برای تولید مواد اولیه، محصولات کارخانه و عرضه خدمات نیز مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. ( شکیبایی، 1378 )
از طرفی در یک ساختار اقتصادی اساساً پیوندهای اقتصادی در دو وجه تامین نهاده ( پیوندپسین Backward Linkage
) و تولید محصول ( پیوند پیشین Forward Linkage
) مشاهده میشود. بر این اساس نقش انرژی در تعیین سطح استفاده از انرژی در تولید کالاها، وابستگی میان بخشهای اقتصادی و سهم آنها در انرژی تجسم یافته در کالاها و خدمات در قالب تجزیه وتحلیل داده ـ ستانده (I-O) نیز از جایگاه خاصی برخوردار است.
بنابراین در این پایان نامه به بررسی جایگاه بخش انرژی در اقتصاد ایران با استفاده از تحلیلهای پیوندی پرداخته خواهد شد.
2-1 انواع منابع انرژی
منابع انرژی پایانپذیر و پایانناپذیر
به منظور شناخت و درک اهمیت بیشتر انرژی در اقتصاد مروری درباره شناخت منابع خواهیم داشت. به طور کلی منابع انرژی به دو صورت یافت میشود. انرژی به دو دسته منابع پایانپذیر مثل نفت و انرژی و منابع تجدیدپذیر مثل خورشید و منابع طبیعی تقسیم میشود:
منابع پایانپذیر (تمامشدنی)
منابع تجدیدپذیر
منابع پایانپذیر طی زمان دوباره به وجود نمی آیند و استفاده کنونی از یک واحد چنین منبعی از کاربرد آن در آینده جلوگیری میکند.
منابع تجدیدپذیر آن دسته از منابعی هستند که ذخایرشان افزایش و کاهش دارد. لذا منبع از بین نمیرود و البته تجدید منابع نیاز به زمان دارد و در این خصوص میتوان از درخت، جنگل، پرندگان و ماهیها نام برد.
1
3
در این خصوص ارتباط منابع و انرژی بصورت زیر است. (شکیبایی 1378)
الف) منابع پایانپذیر
منابع مولد انرژی
زغال سنگ
سوختهای فسیلی نفتخام
گاز طبیعی
منابع غیرمولد انرژی
سنگ آهن
منابع معدنی سنگ مس
اورانیوم
ب) منابع تجدیدپذیر
انرژی خورشید
انرژی باد
منابع تجدیدپذیر انرژی انرژی امواج دریا
انرژی زمین گرمایی
انرژی بیوماس
جنگلها
دریاچهها
منابع طبیعی مراتع
2-2 منابع اولیه انرژی و حاملهای انرژی
انرژی به دو صورت قابل تحلیل و بررسی است. شکل اول آن، منابع اولیه انرژی نام دارد. این منابع هنوز تحت عملیات و فرآوری و تبدیل قرار نگرفته است. شکل دوم آن به حاملهای انرژی نامگذاری میشود. منابع اولیه انرژی اغلب منشا خورشیدی دارند. این منابع به چهار بخش سوختهای فسیلی، انرژیهای نو، انرژی هستهای و برق آبی تقسیم میشوند.
سوختهای فسیلی شامل ذغالسنگ، گاز طبیعی و نفتخام است. انرژیهای نو شامل انرژی خورشیدی، انرژی باد، انرژی امواج دریا، انرژی بیوماس، انرژی زمین گرمایی، انرژی جذرومد است. انرژی هستهای متکی به منابع اورانیوم است که با بههم زدن نظم ذرات درون اتم انرژی آن آزاد
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق جریان وجه نقد،عدم اطمینان وسیاستهای تقسیم سود
1-2 مقدمه 21
2-2 بخش اول _جریان وجه نقد وعدم اطمینان در جریان وجه نقد 22
1-2-2 اهمیت فوق العاده جریانهای نقدی عملیاتی 22
2-2-2 تاریخچه صورت وجه نقد 22
3-2-2 وجه نقد و چارچوب نظری 24
4-2-2 حرکت به سوی جریانهای نقدی 26
5-2-2 مدیریت نقدینگی ، توانایی واریز بدهی ها و انعطاف پذیری 27
6-2-2 اهمیت جریان های نقدی 28
3-2 بخش دوم _ترکیب سرمایه و فرصت های سرمایه گذاری- 30
1-3-2 اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی 34
2-3-2 عمده ترین اهداف گزارشگری مالی 34
4-2بخش سوم:سیاستهای تقسیم سود سهام،عوامل موثر ونظریه های مرتبط با آن 36
1-4-2 خط می ها و روش های تقسیم سود 36
2-4-2- عوامل مرثر بر تصمیم گیری درباره انتخاب خط مشی تقسیم سود 37
3-4-2 نظریه های مربوط به تقسیم سود 38
4-4-2 تاریخ های مرتبط با تقسیم سود سهام 39
5-4-2 مسئله های دیگری درباره سود تقسیمی : 40
6-4-2 سود تقسیمی در مقایسه با سود سرمایه 43
7-4-2 مروری بر تصمیم های مربوط به سیاست تقسیم سود 46
5-2بخش چهارم_ بررسی ارتباط بین عدم اطمینان در جریان وجه نقد شرکت ها ، ترکیب سرمایه ،فرصت های سرمایه گذاری و سیاست پرداخت 48
1-5-2 ارتباط وجه نقد با سود 48
2-5-2 سود(کیفیت حسابداری) به عنوان وسیله ای برای پیش بینی 49
3-5-2 ارتباط بین اهداف حسابداری و وجه نقد 50
6-2بخش پنجم_ پیشینه تحقیق 50
منابع
مقدمه
تضاد منافع سهامداران با مدیریت کلی از موضوعات مهمی است که طی دهه های اخیر مورد توجه محققین و سرمایه گذاران بوده است.در راستای این معظل پژوهش های مرتبط با حاکمیت شرکتی راهکار هایی را برای کاهش و حل این مسأله ارائه می کند. یکی از روش های کنترل و حاکمیت شرکتی تعیین نوع ساختار مالکیت و ترکیب بهینه آن می باشد این مبحث بر پایه تئوری نمایندگی و نیز توجه به مسئولیت های اجتماعی مدیران وسهامداران عمده استوار است. بنابراین حاکمیت شرکتی با نشانه گرفتن اولین گروه ذی نفعان در شرکت ها یعنی هیأت مدیره و ساختار و مالکیت شرکت به دنبال آن است که هیأت مدیره و سهامداران در دسته یابی به بازده سرمایه گذارشان اطمینان کسب کنند. با توجه به اینکه سازمان های امروزی به منظور کاهش تعارض بین سهامداران و مدیریت بالاخص سهامداران عمده، تضاد مناظر در عین سهامداران و مدیران افزایش می یابد، تا جائیکه ممکن است برابر نظارت و کنترل بر عملکرد مدیریت شرکت نداشته وارد کند ( احمدوند 1385 )
تقسیم سود، از جمله استراتژی کوتاه مدت وبلند مدت شرکت هاست که آثار آن در هر سال مالی در مجامع عمومی شرکت آشکار می گردد و بر پایه آن عملکرد ارزیابی می شود. سیاست تقسیم سود، خط مشی است که بر پایه پرداخته، نحوه تأمین و دیگر موضوعات مرتبط با آن مدون مکتوب و به مجمع عمومی سهامداران ارائه می شود. ( رهنما رود پسشتی و دیگران 1385 )
در این فصل ابتدا ادبیات موضوعی در خصوص سیاست تقسیم سود و جریان وجه نقد پرداخته شده سپس در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.
2-2 بخش اول _جریان وجه نقد وعدم اطمینان در جریان وجه نقد
1-2-2 اهمیت فوق العاده جریانهای نقدی عملیاتی
تداوم حیات واحد تجاری بر این وابسته است که بخش اعظم از جریانهای نقدی آتی آنها ناشی از فعالیتهای عملیاتی باشد. کسری جریانهای نقدی ناشی از عملیات مبین این مطلب است که واحد تجاری نتواند این کسری را از طریق سایر منابع مالی و سر مایه گذاری تامین نماید.
در حقیقت توانایی یک موسسه در افزایش وجه نقد از طریق فعالیتهای مالی (منظور اخذ وام و استقراض) وابستگی زیادی به وجه نقد بدست آمده از عملیات دارد.
اصولا بستانکاران و سهامداران در موسساتی تمایل به سرمایه گذاری دارند که آن موسسه وجه نقد کافی برای پرداخت بدهی ها در سررسید وسود سهام را داشته باشد.
2-2-2 تاریخچه صورت وجه نقد
با ایجاد شرکتهای بزرگ و افزایش تعداد سهامداران تقریباَ امکان کنترل مستقیم واحدها توسط سهامداران منتفی شد و مدیران منتخب آزادی زیادی را در جهت بکارگیری منابع اقتصادی واحدها بدست آوردند و به تدریج تاکید گزارشگری مالی از تهیه اطلاعات برای طلبکاران جای خود را به تهیه اطلاعات برای سهامداران داد . با تغییر نرخ استفاده کنندگان از صورت های مالی ، هدف از تهیه نیز تغییر یافت . هدف از تهیه صورت های مالی در این دوره ارزیابی وظیفه مدیران تلقی می شد.
اندازه گیری سود( به عنوان ابزار ارزیابی عملکرد مدیران ) که تا آن زمان از طریق گزارش وضعیت مالی صورت می گرفت بتدریج مورد تردید واقع شد زیرا چگونگی تحصیل سود برای ارزیابی وظیفه مدیران با اهمیت تلقی می شد از این زمان به بعد صورت حساب سود و زیان در میان صورت های مالی جای گرفت طی سالیان متمادی ترازنامه و سود و زیان همراه با یادداشتهای پیوست و جداول مربوطه ، مجموعه صورت های مالی را تشکیل می داد .
در این میان نیاز به صورت های مالی دیگری نیز مشهود بود که مدیریت وجه نقد را ارائه نماید.با مواجه شدن با این مسئله تحقیقات و اظهارنظرهای رسمی توسط مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری در مورد ضرورت تهیه "صورت گردش وجوه" و انواع مختلف آن گردیده است در گذشته برخی از واحدهای تجاری به منظور برآوردن نیاز استفاده کنندگان به همراه صورت های مالی سالانه خود صورتی تحت عنوان صورت منابع و مصارف وجوه تهیه و ارائه می کردند تهیه و ارائه صورت مزبور الزامی نبوده و برداشت هایی که از واژه وجوه می شود نیز بسیار متفاوت بوده مثلاَ عده ای برداشتی که از وجوه می کردند تنها وجه نقد را شامل می شد و عده ای دیگر وجوه را به معنای سرمایه در گردش به کار می برند گروهی نیز وجوه را به مفهوم فراگیر آن یعنی تمام منابع مالی مورد استفاده قرار می دادند (طاهری ازبرمی،41،1385).
پس از بررسی های بسیار تصمیم گرفته شد که صورت تغییرات در وضعیت مالی به جای صورت منابع و مصارف وجوه تهیه شود و از آنجا که در این صورت های مالی نیز مفهوم تمام منابع مالی از واژه وجوه گرفته شده بود و مفهوم های مختلفی از این واژه وجود داشت و قابلیت مقایسه این صورت
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 47 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق جنایتکاری و بزهکاری کودکان و نوجوانان
-فصل دوم (ادبیات و پیشینه تحقیق)
2-مقدمه
2-1- مفهوم جنایتکاری و بزهکاری
2-2-وضع کنونی شناساییها
2-3-علتشناسی بزهکاری
2-4-پیشگیری بزهکاری نوجوانان
2-5-ملاحظات کلی :
2-6-نظریهها و پژوهشهای دیگران درباره دزدی
2-6-1-دزدی و مالکیت
2-7-انواع دزدیها
2-8-جریان عمل دزدی
2-9-شخصیت کودکان و نوجوانان فرد
2-10-برخورد دیگران
2-11-عوامل موثر در سرقت
2-12-خانواده و نوجوانان
2-12-1-تعریف خانواده
2-12-2-خانوادههای متلاشی شده
2-13-جدایی و طلاق
2-13-1-اثر جرمزدایی طلاق
2-13-2-قوانین فطرت در مورد ازدواج و طلاق
2-13-3-مقام طبیعی مرد در حیات خانوادگی
2-14-ناپدری و نامادری
2-15-اختلافات خانوادگی
2-16-تحقیقات انجام شده
مبانی نظری وپیشینه تحقیق جنایتکاری و بزهکاری کودکان و نوجوانان
-فصل دوم (ادبیات و پیشینه تحقیق)
2-مقدمه
2-1- مفهوم جنایتکاری و بزهکاری
2-2-وضع کنونی شناساییها
2-3-علتشناسی بزهکاری
2-4-پیشگیری بزهکاری نوجوانان
2-5-ملاحظات کلی :
2-6-نظریهها و پژوهشهای دیگران درباره دزدی
2-6-1-دزدی و مالکیت
2-7-انواع دزدیها
2-8-جریان عمل دزدی
2-9-شخصیت کودکان و نوجوانان فرد
2-10-برخورد دیگران
2-11-عوامل موثر در سرقت
2-12-خانواده و نوجوانان
2-12-1-تعریف خانواده
2-12-2-خانوادههای متلاشی شده
2-13-جدایی و طلاق
2-13-1-اثر جرمزدایی طلاق
2-13-2-قوانین فطرت در مورد ازدواج و طلاق
2-13-3-مقام طبیعی مرد در حیات خانوادگی
2-14-ناپدری و نامادری
2-15-اختلافات خانوادگی
2-16-تحقیقات انجام شده
منابع:
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
جهتگیری مذهبی
تاریخ بشریت نشان داده است که انسان دینورز قدمتی دیرینه دارد. آنچنان که از مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی از اعصار دور بر میآید، مذهب به عنوان جزء لاینفک زندگی بشری در تمامی اعصار بوده است. ویل دورانت Vill Dourant
معتقد است دین به اندازهای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبههای مختلف و متفاوت آن برای دیدگاهها و نگرشهای مختلف به گونهای متفاوت جلوه میکند. اما آنچه مهم میباشد این است که هیچ دورهای از تاریخ بشر خالی از اعتقادات دینی نبوده است (خداپناهی و خاکساربلداجی، 1384).
تحقیقات مختلف نشان داده که برداشت اصلی اکثر افراد از دین، داشتن رابطهای نزدیک با خداوند است، نه صرفاً مجموعهای از باورها و اعمال. علاوه بر آن تأکید بر مجاورت هر فرد با خدا، همچنین ارجاعات مکرر به عشق بین بنده و خدا، در قالب ادیان توحیدی وجود دارد. دین و بهخصوص «رابطه درک شده افراد با خدا» به عنوان یک پناهگاه مطمئن عمل میکند. افراد در زمان بروز بحران، خدا را به عنوان پناهگاهی مطمئن میدانند (روات RowattW. C
و کرک پتریک Kirkpatrick L. A
، 2002).
میتوان اظهار داشت که دینداری آگاهانه و گرایشات مذهبی تأثیر بسزایی بر جنبههای گوناگون رفتار فردی و اجتماعی جامعه، بهویژه نسل جوان دارد. البته توجه زیادی که امروزه به رفتارهای نابهنجار اخلاقی یا خلاف شرع و بزهکارانهی جوانان معطوف میشود و نیز سیاستهای پیشگیرانه یا تنبیهی که بهطور ضربتی اتخاذ میگردد، میتواند تا حدودی مبیّن نگرانی از این واقعیت باشد که تلاشها و فعالیتهای بیش از دو دههی مدیران و مسئولان در انتقال باورها، ارزشها و هنجارهای دینی به نسل جوان، با نوعی عدم موفقیت و ناکامی روبرو شده است (سرمدی، 1385).
تعریف دین
جهتگیری مذهبی
تاریخ بشریت نشان داده است که انسان دینورز قدمتی دیرینه دارد. آنچنان که از مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی از اعصار دور بر میآید، مذهب به عنوان جزء لاینفک زندگی بشری در تمامی اعصار بوده است. ویل دورانت Vill Dourant
معتقد است دین به اندازهای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبههای مختلف و متفاوت آن برای دیدگاهها و نگرشهای مختلف به گونهای متفاوت جلوه میکند. اما آنچه مهم میباشد این است که هیچ دورهای از تاریخ بشر خالی از اعتقادات دینی نبوده است (خداپناهی و خاکساربلداجی، 1384).
تحقیقات مختلف نشان داده که برداشت اصلی اکثر افراد از دین، داشتن رابطهای نزدیک با خداوند است، نه صرفاً مجموعهای از باورها و اعمال. علاوه بر آن تأکید بر مجاورت هر فرد با خدا، همچنین ارجاعات مکرر به عشق بین بنده و خدا، در قالب ادیان توحیدی وجود دارد. دین و بهخصوص «رابطه درک شده افراد با خدا» به عنوان یک پناهگاه مطمئن عمل میکند. افراد در زمان بروز بحران، خدا را به عنوان پناهگاهی مطمئن میدانند (روات RowattW. C
و کرک پتریک Kirkpatrick L. A
، 2002).
میتوان اظهار داشت که دینداری آگاهانه و گرایشات مذهبی تأثیر بسزایی بر جنبههای گوناگون رفتار فردی و اجتماعی جامعه، بهویژه نسل جوان دارد. البته توجه زیادی که امروزه به رفتارهای نابهنجار اخلاقی یا خلاف شرع و بزهکارانهی جوانان معطوف میشود و نیز سیاستهای پیشگیرانه یا تنبیهی که بهطور ضربتی اتخاذ میگردد، میتواند تا حدودی مبیّن نگرانی از این واقعیت باشد که تلاشها و فعالیتهای بیش از دو دههی مدیران و مسئولان در انتقال باورها، ارزشها و هنجارهای دینی به نسل جوان، با نوعی عدم موفقیت و ناکامی روبرو شده است (سرمدی، 1385).
تعریف دین
در زبان اوستایی ایران باستان «دین» به معنای شریعت و مذهب بوده است و پیروان دین خود را «بهدینان» میخواندند (حجتی، 1368). در فرهنگنامهها نیز «دین» به معانی: جزا، حساب، طاعت، ورع، قدرت و آنچه انسان بدان متدیّن و پایبند گردد و نیز به گونهای استعاری برای شریعت استعمال میگردد (ابنمنظور، 1996). همچنین به معنای پاداش، آیین پرستش خداوند تعالی، رسم و قانون، قهر و مسلط شدن آمده است (شعرانی، 1355).
در قرآن کریم هم که لفظ «دین» حدود 90 بار به کار رفته، بدین معانی است: جزاء و حساب، کیش و شریعت، دین اسلام، رسم و قانون، حکم و فرمان، دعا و عبادت، آیین یگانهپرستی (سرمدی، 1380). از دین تعریفی که مورد اتفاق همهی محققان باشد، وجود ندارد؛ به گونهای که برخی دانشمندان از «برج بابل تعاریف دین» سخن به میان میآورند (ویلم Vilam
، 1377).
مروری بر آثار دانشمندان مسلمان نشان میدهد که اکثر قریب به اتفاق ایشان (برخلاف دانشمندان غربی) تعریف واحدی از دین را مدنظر قرار دادهاند (تعریف سنتی از دین). علمای دین برخلاف دانشمندان علوم اجتماعی و فیلسوفان دین، تعریف خود را متوجه کلیهی ادیان ننموده و دایرهی تعریف خود را به دین اسلام محدود کردهاند؛ برای مثال، استاد مطهری منظورش از دین اسلام، کلیهی ادیان الهی از آدم تا خاتم است، چون بنابه استدلالی درون دینی، که متکی بر آیات قرآن کریم است، دین الهی در نزد خداوند یکی بیش نیست. . . و آن همانا دین اسلام است (مطهری، 1362). علامه طباطبایی دین را مجموعهی عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی میداند که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آوردهاند (طباطبایی، 1362). در تعریفی دیگر «دین اعتقاد به آفرینندهای برای جهان و انسان و دستورات عمل مناسب با این عقاید است» (مصباح یزدی، 1368).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
جوسازمانی
ازجمله مباحثی که در ادبیات مدیریت به میزان زیادی موردبحث و جدل بوده و در حد محدودی مورد شناخت قرارگرفته جوسازمانی است. گرچه پژوهشهای مرتبط با جوسازمانی و تلاش برای تدوین و تبیین قابلقبول از حداقل 50 سال قبل آغازشده است.
ادبیات ناظر بر جوسازمانی، به اعتقاد دنیسون . Denison Daneial R
(1996)، ریشه در نظریه میدانی کرت لوین (1951) دارد. این نظریه به شکل تحلیلی فرد را از محیط جدا ساخته است. بعدها به افراد و زمینههای فکری آنها بیش از ساختار توجه شد؛ و همچنان در اواسط دهه 1970 برخی اختلافات موجود پیرامون مسائل همچون تداخل میان جوسازمانی و مفاهیم نظیر رضایت و ساختار سازمانی را برطرف ساختند. این مقالات به اعتقاد دنیسون باعث بسترسازی برای رسیدن بهاتفاق نظر در مورد دو رویکرد متفاوت به جوسازمانی شدند. این رویکردها عبارت بودند از: الف) اندازهگیری دیدگاههای فردی؛ ب) اندازهگیری چندگانه دیدگاهها برای تلفیق دیدگاههای ادراکی و معیارهای عینیتر که رویکرد اولی بهعنوان جو روانی و رویکرد دوم بهعنوان جوسازمانی شناخته شدند. در دهه 1980 پژوهشگران توجه بیشتری به مسائل مرتبط با جو، ازجمله چگونگی شکلگیری جوسازمانی معطوف داشتند. فرایند «جذب، انتخاب و ابقا» پویایی شکلگیری جو بر اساس تغیر اعضاء همراه با رویکرد اجتماعی شدن به تصویر میکشد. رویکرد ساختار اجتماعی جو را بهعنوان یکی از نتایج نظام ارزشی سازمان قلمداد میکند. مورگان و ولکوین . Morgan& welkoin
(1992) رویکردهای ناظر بر شکلگیری جوسازمانی را تحت عناوین ساختاری، ادراکی، تعاملی و فرهنگی طبقهبندی کردند.
از سوی صاحبنظران، تعاریف و دیدگاههای گوناگونی در مورد جوسازمانی ارائهشده است. ویژگیهای درونی نسبتاً پایدار و احساس و ادراک جمعی افراد از آن ویژگیها و خصوصیاتی هستند که موجب شده است که برخی از صاحبنظران، جوسازمانی و شخصیت سازمانی را یکی تصور کنند (هوی و میسکل، ترجمه: عباس زاده، 1371). جوسازمانی به تصورات، احساسات و
ارزشهای کارکنان در محیط کارشان اطلاق میشود. همینطور احساس تعهد نسبت به سازمان، حس اعتماد و تعلق، اعتمادبهنفس و وفاداری را نیز شامل میشود که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند فضای فیزیکی، قوانین سازمانی حاکم و ویژگیهای رفتاری افراد در محیط کار قرار میگیرد (آلیس . Ales
، 2000).
2-1-2-1- تعاریف جوسازمانی:
در فرهنگ آکسفورد . Oxford
(2005) واژهی جو از حیث لغوی به نگرش یا احساس عمومی، وضع و حالت در یک مکان خاص اشاره دارد. ازجمله مباحثی که در ادبیات مدیریت به میزان زیادی محل بحثوجدل بوده و در حد محدودی مورد شناخت قرارگرفته جوسازمانی است. ازاینرو گرچه تحقیقات مرتبط با جوسازمانی و تلاش برای تدوین تعریفی قابلقبول از دهههای پیش آغازشده، ولی هنوز تعریف واحدی که موردپذیرش همگان باشد ارائه نشده است بهعبارتدیگر تعاریف ارائهشده از مفهوم جوسازمانی باهم سازگاری ندارند (گلیک . Glick
، 1985، منوریان 1377).
مفهوم جو سازمان بهعنوان یک استعاره مجازی که معرف یک یا چند ویژگی متمایز سازمانی است بکار برده میشود. بهطورکلی مفهوم جوسازمانی که در اواخر دهه شصت متداول و رایج شد، مقدم بر فرهنگسازمانی است که در اواخر دهه هشتاد رشد و تکامل یافت. «ریچارد و اشنایدر . Richards shadier
» معتقدند که جوسازمانی به دیدگاههای سازمانی، اقدامات و روشهای رسمی و غیررسمی اطلاق میگردد.
مجموعهای از خصوصیات داخلی که موجب تمایز مدارس از یکدیگر شده و در رفتار اعضای آنها تأثیر دارد، جوسازمانی نامیده میشود. جوّ عبارت است از کیفیت نسبتاً پایدار محیط مدرسه که معلمان آن را تجربه کرده و بر رفتار آنان تأثیر گذاشته و مبتنی بر ادراک عملی رفتار در مدرسه است. مجموعهای از خصائص و ویژگیهایی که موجب تمایز یک سازمان از دیگر سازمانها میگردد، اطلاق میشود (هوی و میسکل، 2000). در حقیقت جوسازمانی اغلب بهعنوان شخصیت سازمان معرفی میگردد. همانطور که شخصیت به خصائص ثابتی از افراد اشاره دارد،
جوّ نیز خصائص و خواص ثابت سازمانها اشاره میکند (دیوید، 1989). سبک رهبری مدیریت عالی و هنجارها، ارزشها و اعتقادات اعضای سازمان باهم ترکیب میشوند تا جوسازمان را شکل دهند (دونالد، 1988). چاندان . Chandan
(1995)، معتقد است جوّ مجموعهای از ویژگیها و عواملی است که بهوسیله کارکنان درباره سازمانشان ادراک میشود و میتواند بهعنوان شکلدهنده رفتارشان عمل کند. این عوامل ممکن است شامل توصیفهای شغل، چارچوب ساختار سازمانی، معیارهای عملکرد و ارزشیابی، سبک رهبری، نوآوریها، ارزشها، فرهنگسازمانی و غیره باشد. جوسازمانی در بر گیرندهای ویژگیهای محیط کاری است و بیانکنندهای چگونگی محیطی است که نیروی انسانی در آن مشغول به فعالیت است.(آرنوس و ساویتزکی . Aronss & Savitzki
، 2006؛ گیلسون و گرین . Gillson & Girren
، 2011). جوسازمانی بیان کنندهای درک کارکنان از بسترسازمانی است (هانتر . Hanter
، پری و کورال . Kurall
، 2001). در این راستا، زوهار و لوریا . Zohar & Lorriya
(2005) معتقدند جوسازمانی درک مشترکی است که افراد دارند و احساس آنها را از سازمان شکل میدهد و هنجارهای اجتماعی، خط و مشیها و رویههای سازمانی اطلاعاتی ارزشمندی را به کارکنان در مورد انتظارات رفتاری از نقش آنها بیان میدارد، که این امر خود موجب شکلگیری محیطی ویژه با عنوان جوسازمانی میشود. جوسازمانی زمانی ارتقا مییابد که کارکنان سازمان در همان محیط رفتاری را از خود بروز میدهند(مک کی و همکاران . Mac ki & et all
، 2007).
با توجه به تعاریف ارائهشده، جوسازمانی را میتوان چنین تعریف کرد: جوسازمانی هنجارها، ارزشها و نگرشهای غالب در فرهنگ سازمان را منعکس میسازد و بهعنوان منبعی که شکلدهی رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد، عمل مینماید؛ یعنی ادراک جمعی افراد از فرهنگسازمانی که موقتی و نسبت به فرهنگسازمانی از پایداری کمتری برخوردار است.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق حسابداری تعهدی، سود حسابداری و ارتباط وجه نقد با سود
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه 16
2-2 حسابداری تعهدی 17
3-2 اقلام تعهدی 17
4-2 اهمیت اقلام تعهدی 18
5-2 سود حسابداری 19
6-2 استفاده کنندگان از اطلاعات مالی و کیفیت سود 20
7-2 کیفیت اقلام تعهدی 20
8-2 مدیریت سود 21
9-2 اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی 22
10-2 عمده ترین اهداف گزارشگری مالی 23
11-2 ارتباط وجه نقد با سود 24
12-2 سود(کیفیت حسابداری) به عنوان وسیله ای برای پیش بینی 25
13-2 ارتباط بین اهداف حسابداری و وجه نقد 26
14-2 اهمیت فوق العاده جریانهای نقدی عملیاتی 26
15-2 تاریخچه صورت وجه نقد 27
16-2 وجه نقد و چارچوب نظری 29
18-2 مدیریت نقدینگی ، توانایی واریز بدهی ها و انعطاف پذیری 32
19-2 اهمیت جریان های نقدی 33
20-2 تحقیقات انجام شده در داخل کشور 34
21-2 تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 36
مقدمه
از آنجایی که محیط فعالیت واحدهای متغیر است و تغییر در ساختار سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی محیط باعث تغییر در نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان اطلاعات مالی می شود، حسابداری نیز در واکنش به
این تغییرات جهت تامین نیازهای مختلف استفاده کنندگان اطلاعات ،ناگزیر از تغییر می باشد . به بیان دیگر ، نیازهای اطلاعاتی جدیدی که بر اثر تغییر در محیط حسابداری برای استفاده کنندگان اطلاعات مالی پدید می آید تغییر در بنیانهای حسابداری یا تدوین اصول و استانداردهای اندازه گیری و گزارشگری با کیفیتی بهتر و همچنین افزایش میزان اطلاعاتی که لازم است افشاء شود را ضروری می سازد(عالی ور، 1380،ص67)1.
در میان انواعی از اطلاعات مختلف که شرکتها باید آن را افشاءکنند یکی از مهمترین آنها سود حسابداری است که هدف های مربوط به موضوع سود و سود آوری می باشد.سود حسابداری و اجزای مربوط به آن از جمله اطلاعاتی محسوب می شود که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد در نظر گرفته می شود . این رقم بر مبنای سیستم تعهدی محاسبه و شناسایی می شود .
فرض تعهدی یکی از مفروضات بنیادی حسابداری و گزارشگری مالی است. ضرورت اندازه گیری مستمر و مطلوب عملکرد واحد های تجاری به عنوان مبنای تصمیم گیری های استفاده کنندگان صورت های مالی ،بکارگیری فرض تعهدی را در حسابداری و گزارشگری اجتناب ناپذیر کرده است. بنابراین،فرض تعهدی در حسابداری بر تحقق درآمد ،تحمل هزینه و تطابق دقیق هزینه ها با درآمد های شناسایی شده ،تاکید دارد.
در این فصل پس از تشریح مفاهیم کاربردی در رابطه با ادبیات تحقیق و مروری بر آن، تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.
2-2 حسابداری تعهدی
حسابداری تعهدی- Accruals Accounting
(به عبارتی حسابداری ماندگار)نگاهی کلی به درآمد ها و ثبت آنها داشته و به هزینه ها که درصدی از آنها به عنوان دارایی های قابل ثبت است توجه دارد همچنین در نظام تعهدی ،قیمت تمام شده نیز مورد توجه خاص قرار می گیرد. در این نظام مالی ، درآمدها در حساب سال مالی که تحقق یافته اند ، منظور می شوند هر چند که ممکن است وجوه نقد حاصل از آنها (ارائه خدمات و یا فروش )در سال های مالی قبل یا بعد دریافت شود.به عبارتی هزینه ها در حساب همان دوره مالی که تعهد ایجاد شده است منظور می شود . صرف نظر از آنکه وجه تعهدها و کارهای مزبور چه زمان پرداخت و یا دریافت شده باشد.
در این نظام قیمت تمام شده از ارکان کار است همچنین ارائه اطلاعات کامل و جامع از عملکرد مالی سازمان به مدیران به راحتی صورت می گیرد. این ویژگی ها باعث شده است کاربرد این نظام در موسسات انتفاعی از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد. با توجه به تعاریف مختصر و کوتاهی که ازین نظام مالی ارائه شد می توان استنباط کرد که حسابداری تعهدی ثبت اموال و دارایی ها را نیز به صورت کامل انجام داده وبه کلیه اتفاقات و امور جاری سازمان توجه دارد .
زمانی که ثبت درآمدها ، هزینه ها، دارایی ها و اموال ، هرکدام به جای خود انجام می شود ، ارائه عملکرد سازمان به راحتی امکان پذیر خواهد بود .در این شرایط با توجه به بهتر شدن اعمال مدیریت برمنابع مالی و اموال همچنین امکان شفاف سازی مالی در سازمان و ارائه گزارش به مردم ، می توان تعامل بهتری میان سازمان و مردم برقرار کرد .در نتیجه ثبت های حسابداری تعهدی ،در صورت های مالی شرکت ها ،اقلامی تحت عنوان "اقلام تعهدی " بوجود می آید که اساس سیستم حسابداری تعهدی می باشد ودرواقع مزیت این سیستم نسبت به حسابداری نقدی می باشدکه آن را در کلیه سازمان های انتفاعی قابل استفاده کرده است (حاجی ابراهیمی،1387،ص43)2.
3-2 اقلام تعهدی
جونز ،1991، تفاوت سود و وجوه نقد حاصل از عملیات را به عنوان اقلام تعهدی تعریف می کند و آن را به دو قسمت تقسیم می کند .که در تمامی تحقیقات مرتبط با اقلام تعهدی ،این تقسیم بندی مورد قبول محققین می باشد.الف)اقلام تعهدی غیر اختیاری و ب)اقلام تعهدی اختیاری .در حالی که اقلام تعهدی غیر اختیاری به واسطه مقررات ،سازمان ها و دیگر عوامل خارجی محدود هستند، اقلام تعهدی اختیاری قابل اعمال نظر توسط مدیریت می باشند.در حقیقت تمامی اقلام تعهدی که برای یک شرکت درمقابل طرف حسابهای تجاری آن به کار می رود ،اقلام تعهدی غیر اختیاری است مثل حسابها و اسناد دریافتنی ،حسابها و اسناد پرداختنی ،پیش دریافت ها،پیش پرداخت ها، و قسمتی از درآمدها و هزینه ها(البته افزایش یا کاهش در درآمدهاو هزینه ها،نتیجه ثبت در دارایی ها و بدهی ها می باشد)،واقلام تعهدی که مرتبط با رویدادهای داخل شرکت می باشدو به عوامل خارج ازآن ارتباطی ندارد،اقلام تعهدی اختیاری می باشد مثل هزینه استهلاک دارایی های مشهود و نامشهود ،سود و زیان حاصل از کنارگذاری دارایی ها ،سود و زیان حاصل از توقف یک بخش از واحد تجاری ،سود و زیان حاصل از معاوضه داراییها ،سود و زیان حاصل از سرمایه گذاری ها،آثار انباشته ناشی از تغییردر روش های پذیرفته شده حسابداری و تمامی اقلام تعهدی که در طبقه بندی اقلام تعهدی غیر اختیاری قرار نمی گیرد.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق حسابرسی ودستگا ههای حسابرسی وکیفیت حسابرسی
فصل دوم:ادبیات تحقیق
بخش اول:حسابرسی و دستگاههای حسابرسی......................................................................19
تعریف حساب.....................................................................................................................19
نظریات اساسی دلایل تقاضا برای خدمات حسابرسی...........................................................20
نظریه نمایندگی...................................................................................................................21
نظریه اطلاعات ...................................................................................................................22
نظریه بیمه ...........................................................................................................................24
تاریخچه حسابرسی در جهان...............................................................................................25
پیدایش حسابرسی و تحولات آن در ایران قبل از انقلاب اسلامی .......................................28
حسابرسی در ایران بعد از انقلاب اسلامی ...........................................................................31
سازمان حسابرسی ..............................................................................................................32
تشکیل جامعه حسابداران رسمی .........................................................................................33
خدمات تخصصی و حرفه ای جامعه حسابداران رسمی ایران و استفاده کنندگان آن ............34
موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ............................................................36
نظارت دولت بر جامعه حسابداران رسمی ...........................................................................36
استقلال حسابرس ................................................................................................................37
بخش دوم :کیفیت حسابرسی ...............................................................................................38
تعریف کیفیت حسابرسی .....................................................................................................38
شاخص های اندازه گیری کیفیت حسابرسی ........................................................................40
شاخص مدیریت سود ..........................................................................................................40
شاخص کیفیت اقلام تعهدی ................................................................................................41
مدیریت سود ........................................................................................................................42
انگیزه های مدیریت سود ......................................................................................................41
دیدگاه موافقان .....................................................................................................................45
دیدگاه مخالفان ....................................................................................................................46
ابزار های مدیریت سود ........................................................................................................46
اشکال مدیریت سود ............................................................................................................47
بخش سوم :بررسی تطبیقی کیفیت حسابرسی میان سازمان حسابرسی
و موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی.........................................................49
بخش چهارم:تحقیقات انجام شده (داخلی وخارجی )
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور ................................................................................51
تحقیقات انجام شده در داخل از کشور .................................................................................54
مقدمه
ساختار جدید مالکیت و مدیریت شرکت ها ،دامنه مسئولیت و وظایف حسابداری را گسترش داد وارایه گزارش های مناسب تر بر اساس نیاز استفاده کنندگان را ضروری ساخت. سرمایه گذاران ،بانکها وموسسات اعتباری برای اعطای وام ، مقاصد سیاسی ،اخذ مالیات و...نیازمند گزارش های جدید ومعتبر حسابداری بودند
اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیری های اقتصادی سود مند است وتایید کیفیت اطلاعات ارایه شده برای تصمیم گیری استفاده کنندگان ،به عنوان یک ویژگی ضروری به حساب می آید . وظیفه حسابرسی اعتباربخشی به این اطلاعات وبه طور کلی صورت های مالی ارائه شده از سوی واحد اقتصادی است .
از منظر دیگر حسابرسی به عنوان یک خدمت اقتصادی کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط سیستم های مالی را افزایش می دهد زیرا :
اولا :حسابرسی عاملی برای افزایش قابلیت اعتماد و اعتبار گزارشهای مالی وکاهنده ریسک های مربوط به تصمیم گیری های اقتصادی می باشد
ثانیا :عاملی است برای پیشگیری از حساب سازی وسوء استفاده ، پیروی از دستورالعمل ها ،سیستم های کنترلی وکمک به ارزشیابی عملکرد مدیریت .
بنابراین وجود حسابرسی نه نتها کیفیت اطلاعات مالی گزارش شده را تعیین می کند بلکه این کیفیت را ارتقاء می بخشد و برای ذینفعانی که به دلیل وجود محدودیت هایی نمی توانند به شکل مستقیم از صحت اطلاعات تهیه شده اطمینان حاصل نمایند مزایای اقتصادی فراهم می نماید
درحال حاضر در کشور ما با توجه به الزامات قانونی وتقاضای داوطلبانه صاحبان سهام طیف وسیعی از شرکت ها مورد حسابرسی قرار می گیرند .
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فهرست مطالب:
مبانی نظری حل مسأله
دیدگاه تداعی گرایی: Associationism
تئوری گشتالت Gestalt
دیگاه تجدید ساختار ادراکی:
رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات
جدول مقایسه ی دو دیدگاه گشتالت و تداعی گری: (عماری، 1383)
طرح جورج پولیا پیرامون حل مسأله:
راهبردهای روش تدریس حل مسأله
مراحل اجرای الگوی حل مسأله جورج پولیا
مهارت های مورد نیاز یادگیرندگان ، برای حل مسأله :
تحقیقات انجام شده در زمینه موضوع پژوهش
اضطراب ریاضی علت ها و پیامدها
جنسیت و اضطراب ریاضی
حل مسأله و اضطراب ریاضی
منابع فارسی:
منابع لاتین
مبانی نظری حل مسأله
تاریخچه و قوت نظریه پردازی پیرامون فرآیندهای حل مسأله به اواخر قرن نوزدهم معطوف است.قرار گرفتن دانش آموز در موقعیتی که موجب برهم خوردن تعادل برقرارشده میان داانش آموز و محیط می شود و این پدیده همان چیزی است، که پیاژه آن را کلید رشد عقلانی یا تقویت ساختار شناختی می داند (شعبانی 1378). در این سال ها ولیام جیمز و جان دیویی هرکدام به طورمستقل به مطالعه پیرامون حل مسأله پرداخته اند.جان دیویی پنج مرحله برای حل مسأله پیشنهاد کرده است، که عبارتند از:1- درک وجود مشکل 2-جهت یابی 3- طرح زمینه4-کاربرد منطقی5- بازبینی تجربی ( عماری ، 1383).
در اینجا ازمیان نظرات مطرح شده، به سه رویکرد تداعی گرایی،گشتالتی و خبرپردازی یا پردازش اطلاعات و طرح حل مسأله ی جورج پولیا خواهیم پرداخت.
دیدگاه تداعی گرایی: Associationism
بر اساس این دیدگاه تفکر می تواند به عنوان کاربرد کوشش و خطا، تمایلات پاسخ دهی از پیش تعیین شده که، آن را عادت Habit
می نامیم، تئصیف شود.این دیدگاه بدین خاطر تداعی گرایی نامیده می شود که در آن فرض می شود برای هرموقعیت مسأله تداعی با پیوندهای Links
زیادی به عنوان پاسخ وجود داردR1...R2…R3...)).بنابراین سه عنصر تداعی گری تفکر عبارتند از:
محرک ها ( یک موقعیت حل مسأله)
پاسخ ها( رفتارهای خاص حل مسأله)
تداعی های بین این محرک های ویژه و پاسخ های خاص
تئوری گشتالت Gestalt
دیگاه تجدید ساختار ادراکی:
در گشتالت ایده ی مهم درباره ی حل مسأله این است که مردم بدین علت در حل مسائل دچار مشکل می شوند که نمی توانند به موقعیت مسأله با دید تازه ای نگاه کنند، و همچنین نمی توانند عناصر را به گونه ای جدید با هم مرتبطFit
سازند (مایر1991). برخی از گشتالتی ها ذکر کرده اند که حل مسأله و ایجاد بینش، اغلب همراه با واژه ی «آها» می باشد.(ویس برگ Weisberg
1986).
براساس روانشناسی گشتالت، فرایند حل مسأله عبارت است از:جست و جو برای ارتباط دادن یک جنبه از موقعیت مسأله به جنبه ی دیگر و نتیجه ی آن ادراک ساختاری می باشد.ادراک ساختاری عبارت است از:توانای درک اینکه چگونه تمامی اجزای مسأله به گونه ای جور شوند که امکانات کافی برلی دست یابی به هدف را مهیا می سازند، و این امر شامل سازمان عناصر موقعیت مسأله به سبکی جدید، برای رسیدن به حل مسأله می شود (مایر1977).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
حمایت اجتماعی :
انسان از بدو تولد، تا آخرین لحظات زندگی اش برای تأمین نیازمندیهایش به راهنمایی و حمایت دیگران نیازمند است. کودک نخستین تجارب اجتماعی خود را در کانون خانواده کسب می کند . نحوه برخورد با او ، پذیرش ، دوست داشتن و مساعدت کودک ، وی را برای ایفای نقش های اجتماعی و بر طرف ساختن نیازهایش یاری می دهد . ارتباط و پیوند افراد خانواده در سلامت روانی جسمانی شخصتأثیر به سزایی دارد به گونه ای که الگوهای رفتاری و سنی را بنیان نهاده و موجبات امنیت خاطر و بهره گیری از عزت نفس بالا را فراهم می آورد.
حمایت اجتماعی از جمله موضوعاتی است که مورد علاقه ی بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است . برای نمونه کینگ1- King
1985 ، کسلر2-Kessler
و همکاران 1985 . اساس نظری این موضوع دیدگاه جرج کلی ( 1902 ) است که بر اهمیت پذیرش اجتماعی یا تأئید اجتماعی تأکید می کند و آن را در چگونگی مثبت یا منفی بودن خود پنداره افراد مؤثر می داند.
چندین مطالعه ی تحقیقاتی تأثیر منابع حمایتی چون مادر ، پدر و دوستان را بر عزت نفس و سلامت نوجوانان مورد تأئید قرار داده است (بیابانگرد،1382).
_تعریف حمایت اجتماعی:
حمایت اجتماعی عبارت است از ادراک فرد از اینکه مورد توجه و علاقه دیگران است. از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل و ناراحتی شود ، افراد مثل دوستان و همکاران به او یاری خواهند رساند. حمایت اجتماعی به احساس تعلق داشتن ، پذیرفته شدن ، مورد عشق و محبت قرار گرفتن اطلاق می شود . حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن بوجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این روابط است ( هاوس
3-House
،1985).
دیدگاههای نظری در مورد حمایت اجتماعی :
در ارتباط با حمایت اجتماعی نظریات گوناگونی وجود دارد که برخی از آنها به ارتباط دوران کودکی با اعضا خانواده در سالهای اولیه تولد تأکید دارد . عده ای دیگر به ارتباط فرد و تماسهای اجتماعی او با شبکه اجتماعی1- social net work
در زندگی روزانه می پردازند و عده ای دیگر نیز هر دو ارتباط را در شکل گیری این مفهوم دخیل می دانند. در این جا به اختصار هر نظریه مورد بررسی قرار می گیرد.
- دیدگاه روان پویشی2 psycho dynamic approoch
:
در نظام روان تحلیل گری ، مادر برای کودک ، معرف حمایت ، ایمنی ، عشق و تغذیه است در اوان تولد کودک از درک اشیاء عاجز است و از وجود خودش و دنیای خودش آگاه نیست . تحریک مثبت ، گرما و غذا را احساس می کند ، ولی هنوز آنها را از سرچشمه شان که مادر است باز نمی شناسد. گرما همان مادر است ، غذا همان مادر است. به اصطلاح فروید ، این یکی از حالتهای حاصل از خودشیفتگی است. وقتی که کودک رشد می کند و پرورش می یابد کم کم یاد می گیرد که اشیاء را آن طور که هستند ، درک کند ، پی می برد که مادر به هنگام غذا دادن او را تحسین می کند. همه این دریافتها به صورت تجربه، متبلور و ترکیب می شود : مرا دوست دارند . دوستم دارند برای اینکه قشنگ و قابل تحسینم . دوستم دارند برای اینکه مادر هم به من نیازمند است. به طور کلی به خاطر آنچه هستم ، دوستم دارند . یا اگر دقیقتر بگوییم ، دوستم دارند برای اینکه وجود دارم . کودک احتیاج ندارد برای محبوب بودن کوششی بکند ، عشق مادر ی بدون قید و شرط است . عشق مادری موهبت است ، آرامش است ، احتیاجی به تحصیل ندارد ، احتیاجی به شایستگی ندارد ( فروم،1960، ترجمه تبریزی،1361).
_در نظام اریکسون در مرحله اول ( اعتماد در برابرعدم اعتماد ) :
کودک معمولاً نخستین ارتباط را با مادر برقرار می سازد . او باید بتواند در کنار مادر احساس ایمنی به دست آورد ، یعنی این احساس را که مادر دائماً برای ارضای نیازهای وی در کنارش قرار دارد مراقبتهای منظم و محبت آمیز برای ایجاد احساس اعتماد در کودک ضروری است . اولین ارتباط عاطفی ، اگر خوب برقرار شود برای کودک یک ایمنی است که اعتماد به دنیای بیرونی را میسر می سازد احساس ایمنی شرط هر نوع پیشرفت بعدی است. در مرحله سوم بر حسب نظریه اریکسون ، تقویت شدن از سوی همسالان ، والدین و تشویقهایی که کودک در اولین کوششهایش دریافت می کند می تواند به کودک در تشکیل تصویری مثبت از خود و همچنین ایجاد یک شخصیت مستحکم کمک کنند . در دوره نوجوانی ، اگر نوجوان در محیطی مناسب قرار گیرد، ورود وی به یک سطح رشد یافتگی معتدل و رضایت بخش تسهیل می گردد. او در برابر چندین تناوب قرار می گیرد و اگر مورد تشویقهای بجا قرار گیرد می تواند بزرگسالی مستقل با اغماض ، دیگر دوست و با اخلاق شود.(برک،2001،ترجمه سید محمدی،1384).
_ دیدگاه یادگیری اجتماعی – شناختی 1- cognitive leaxning approach
:
نظریه پردازان یادگیری اجتماعی – شناختی به این عقیده رسیدند که بخش عمده تقویت در تجربه انسان ( دست کم پس از ( طفولیت ) ارتباط اندکی با نیازهای فیزیولوژیک و یا هیچ ارتباطی با آن ندارد . در عوض اکثر تقویت کننده هایی که برای افراد اهمیت دارند و تقویت اجتماعی پاسخهای تأیید کننده یا رد کننده سایر افراد هستند، تأیید بر این عقیده که تقویت کننده های عمده در تجربه انسان ماهیتی اجتماعی دارند
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
خانواده:
تعریف خانواده
خانواده در لغت به معنی خاندان، دودمان و اهل خانه است و طبق تعریف قانون مدنی ایران، خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است و عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها،که باهم زندگی میکنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند (آقابیگلوئی و همکاران،1380). خانواده در مفهوم اختصاصی آن یک گروه اجتماعی است که در آن به روابط جنسی زن و مرد مشروعیت داده میشود، تولید مثل به شیوه مشروع امکان پذیر می گردد. در مقابل جامعه از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است.گونه های خاص مستحکمی از احساسات و عواطف ایجاد و تقویت می گردد و بالاخره اینکه یک واحد اقتصادی و حداقل مصرفی است (محسنی،1375).
به طور کلی در فرهنگ های مختلف نظرات درباره اینکه یک خانواده چیست و ساختار آن باید چگونه باشد متفاوت بوده و همواره در تغییر است. ایالات متحده خانواده را به صورت:"گروهی متشکل از دو یا چند نفر که از طریق تولد، ازدواج یا فرزند خواندگی با یکدیگر مرتبط شده و در یک منزل باهم زندگی می کنند" تعریف کرده است.گلدنبرگ11. Goldenbr
(1993)، بحث راجع به خانواده ها را فراتر از این دانسته و نوشته است که خانواده ها از حیث سازمانی، سیستم های عاطفی پیچیده ای هستند که سه یا حتی امروزه چهار نسل را در بر می گیرند و وجه ممیزه آن با سایر نظامهای اجتماعی در عاطفه، وفاداری و استمرار عضویت آن است (بهاری، 1379).
سالوادور مینوچین(1974)که پیشگام خانواده درمانی ساختی است خانواده را مکمل جامعه می داند و ابراز می دارد که خانواده سیستمی است که عملکرد آن از طریق الگوهای مراوده ای صورت میگیرد، او عقیده دارد که ارگانیسم خانواده بیش از پویائی های زیستی _ روانی یکایک اعضایش است. در دیدگاه سیستمی، خانواده موجودی است که اعضا و اجزاء آن باهم تغیییر می کنند و به هنگام انحراف، برای حفظ تعادل خود فعال می شوند.
طبق این تعریف اولا رفتار اعضا خانواده تابعی از رفتار سایر اعضا خانواده است و در ثانی خانواده هم مانند هر سیستمی متمایل به حفظ تعادل است، در این تعریف بر تعامل متقابل اعضا تاکید شده است (بهاری،1379).
گونه های خانواده
از مدتها قبل جامعه شناسان و طی نیم قرن اخیر روانشناسان به تقسیم بندی و توصیف خانواده ها علاقمند بوده اند. خانواده را می توان از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار داد. از نظر کاربردى که در دانشهاى مختلف دارد، خانواده را به دو صورت "زیستی" (گروه متشکل از پدر و مادر و فرزندان) و "آماری" (افرادى که با هم در زیر یک سقف زندگى مىکنند و دور یک سفره غذا مىخورند و اقتصاد مشترک دارند) تقسیم مىکنند.
خانواده از دیدگاه کارکردى که برعهده دارد به دو شکل "جهتیابی" (خانوادهاى که کودک در آن به دنیا مىآید و بزرگ مىشود و گرایشها و سوءگیرىهاى خود را از آن کسب مىکند) و "فرزندزائی" (خانوادهاى که زن و شوهر و فرزندان آنان تشکیل مىشود و کارکرد اصلى آن تولیدمثل است) تقسیم مىگردد. از نظر شیوه معیشت و نحوه زندگی، خانواده به سه شکل شهری، روستائی و عشایری تقسیم مىشود که در عین وجود تشابهات فراوان بین اشکال متفاوت خانواده در این سه قلمرو، از دیدگاههاى مختلف تمایزهائى نیز میان آنها وجود دارد.
از نظر ساخت خانواده و روابط افراد در درون آن، انواع چهارگانه ی زیر قابل تشخیص است:
۱. خانواده هستهاى12. Nuclear
13. Extended
خانواده هستهای یا خانواده زن و شوهرى، خانوادهاى است مرکب از یک زن و یک مرد با تعدادى فرزندان ازدواج نکرده. در خانواده هستهاى حداکثر دو نسل وجود دارد و از نظر قدرت تصمیمگیرى ممکن است مستقل، نیمه مستقل و وابسته به شبکه خویشاوندى و خانواده گسترده باشد.
۲. خانوادهگسترده
: خانواده گسترده یا خانواده توسعه یافته، خانوادهاى است که از یک زن و مرد اصلی، فرزندان ازدواج کرده و نکرده آنان، همسر و کودکان فرزندان ازدواج کرده و خویشاوندان و وابستگان دیگر تشکیل مىشود. خانواده گسترده معمولاً شامل دو یا چند هسته زناشوئى است و در آن بیش از دو نسل زندگى مىکنند. خانواده گسترده انواع زیادى دارد که نمونه رایج آن در ایران "خانواده پدرى توسعه یافته" است.
۳. خانواده با محلقات: گونهاى از خانواده هستهاى است که یک یا چند نفر از خویشاوندان زن یا شوهر با اعضاى آن زندگى مىکنند. از نظر اقتدار داخل خانواده و اداره امور آن، اعضاى خانواده تابع خانواده اصلى (هستهای) و رئیس آن هستند و همین نکته است که تمایز آن را با خانواده گسترده نشان مىدهد.
۴. خانواده ناقص: خانوادهاى است که بنا بهدلایلی، یکى از عناصر اصلى و ارکان خانواده (مرد، زن و کودک) را نداشته باشد. از خانوادههاى ناقص مىتوان به "خانوادهنخستین" (زن و شوهرى جوان نوپیوند و بدون فرزند)، "خانوادهسومین'"(خانواده زن و شوهر سالخورده که فرزند آنها پس از ازدواج خانواده را ترک کردهاند)، "خانواده بىفرزند" (خانوادهاى که بهعلت عقیم بودن مرد و نازائى زن فرزندى ندارد) و "خانواده گسسته" یا از هم گسیخته (خانوادهاى که بهعلت مرگ یکى از زوجین یا طلاق یا ترک و یا طرد خانواده و مهاجرت و غیره، زن یا شوهر را نداشته باشد) اشاره کرد (محسنی،1375).
4-2 کارکردهای خانواده
خانواده کارکردهای عمومی در سطح جهانی دارد و بقای خود را از طریق کارکردهای خود حفظ می کند. روابط جنسی، تولید مثل، پرورش فرزند، اجتماعی شدن، تولید، توزیع کالاها و خدمات، تعیین هویت فرد، دوستی، عشق و محبت از عمده ترین کارکردها و نقشهای خانواده است. در هر یک از جوامع، افزون بر قبول کلیت کارکردها به یک یا چند نقش اهمیت بیشتری داده شده است. مثلا در جوامع کشاورزی تولید نسل و مشارکت اقتصادی مورد توجه اساسی بوده است. در حالیکه در جامعه جدید خانواده کمتر نقش های پیشین خود را حفظ نموده است
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 64 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خانواده،شیوه های فرزند پروری ومنبع کنترل
فصل دوم (پیشینه تحقیق)
گفتار اول: خانواده 11
مقدمه
ابعاد شیوه های فرزندپروری 13
بعد «گرم» بودن والدین 13
بعد «کنترل» والدین 14
جنبه های مثبت کنترل والدین 15
جنبه های منفی کنترل والدین 17
بعد «تعهد» (دخیل شدن) والدین 18
الگوهای با وم ریند در مورد شیوه های فرزندپروری 19
والدین دارای اقتدار منطقی 20
والدین استبدادی 21
والدین آزاد گذار 22
والدین افراطی (زیاده رو) و والدین و مسالحه کار (سهل انگار) 23
الگوهای جدید فرزندپروری باوم ریند 25
تأثیر متقابل کودک و والد بر یکدیگر 26
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خانواده،شیوه های فرزند پروری ومنبع کنترل
فصل دوم (پیشینه تحقیق)
گفتار اول: خانواده 11
مقدمه
ابعاد شیوه های فرزندپروری 13
بعد «گرم» بودن والدین 13
بعد «کنترل» والدین 14
جنبه های مثبت کنترل والدین 15
جنبه های منفی کنترل والدین 17
بعد «تعهد» (دخیل شدن) والدین 18
الگوهای با وم ریند در مورد شیوه های فرزندپروری 19
والدین دارای اقتدار منطقی 20
والدین استبدادی 21
والدین آزاد گذار 22
والدین افراطی (زیاده رو) و والدین و مسالحه کار (سهل انگار) 23
الگوهای جدید فرزندپروری باوم ریند 25
تأثیر متقابل کودک و والد بر یکدیگر 26
نگرش های فرزندپروری – عمل فرزندپروری 28
گفتار دوم: مکان کنترل
مقدمه 30
مفاهیم و اصول در نظریه یادگیری اجتماعی راتر 30
درک سازه مکان کنترل 33
تحول شخصیت از دیدگاه راتر 35
جنبه های منفی احاطه و کنترل 37
پیامدهای شخصی منفی 38
پیامدهای منفی بین فردی و اجتماعی 39
بررسی مقیاس های مکان کنترل 39
گفتار سوم: سوابق پژوهشی
الف – تحقیقات انجام شده درباره شیوه های فرزندپروری درداخل و خارج از کشور 42
ب – تحقیقات انجام شده درباره مکان کنترل در داخل و خارج کشور 45
ج – بررسی ارتباط شیوه های فرزندپروری و مکان کنترل در گسترة تحقیقات 49
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
خلاقیت سازمانی
تعاریف
خلاقیت همواره مفهومی اسرار آمیز وسیع و بسیار پیچیده بوده است. خلاقیت را شاید بتوان برترین سطح یادگیری بشر ، بالاترین توانمندی تفکر و محصول نهایی ذهن و اندیشه انسان دانست.
خلاقیت از دیدگاه روان شناسی: خلاقیت یکی از جنبه های اصلی تفکر یا اندیشیدن است.
خلاقیت از دیدگاه سازمانی: خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان ( بهبود عملکرد ) مثلا افزایش بهره وری یعنی افزایش تولیدات یا خدمات کاهش هزینه ها - روشهای بهتر و خدمات جدید چنانچه ملاحظه میشود خلاقیت با بهره وری رابطه مستقیم داشته و موجب بالا رفتن سطح عملکرد در یک سازمان خواهد شد (آقایی فیشانی، 1386).
واین موریس به عنوان بخشی از پروژه تحقیقاتی خود و با هدف شناسایی عواملی که خلاقیت سازمانی را موجب میشوند، اقدام به بررسی طیفی از سازمان های کشور نیوزلند کرد. او در این زمینه ده عامل را که باعث افزایش خلاقیت سازمانی می شوند به این شرح معرفی می کند:
حقوق منا سب
این پول است که مشوق فرد برای سر کار آمدن است اما این پول نیست که بهترین کار وی را باعث میشود. حقوق مهم است و باید در حدی مناسب باشد، اما تنها عامل تأثیرگذار در خلاقیت فرد نیست.خلاقیت نیازمند درک مسائلی است که باعث تحرک کارکنان میشود (آقایی فیشانی، 1386).
اهداف روشن سازمانی
اکثر افراد با این موضوع موافقند اما استثناهایی نیز وجود دارند که در پاسخ ها مشهود است. اگر واحدی که فرد در آن کار می کند، برای هر موضوعی اهدافی را تعیین نماید فرد به کاری که انجام می دهد علاقهمند شده و سعی میکند تمام تلاش خود را برای عملی ساختن آن انجام دهد.
انگیزه مثبت کارکنان
وجود کارکنان با انگیزه برای داشتن یک سازمان خلاق، الزامی است. بسیاری معتقدند که اگر انگیزه نباشد، خلاقیت هم نخواهد بود. اما آنچه مسلم است این است که انگیزه مثبت کارکنان، خلاقیت سازمان را افزایش میدهد.
رهبری متعهدانه
در حالی که خلاقیت میتواند با عبور از موانع به موفقیت برسد، محیطی که خلاقیت سازمانی را ترغیب میکند، میتواند از مزایای منابع گوناگونی بهرهمند شود. در چنین سازمان هایی نقش رهبران حذف موانع است. رهبری که موانع را از سر راه برمیدارد، خلاقیت سازمانی را تقویت مینماید.
اختیارات فردی برای ایجاد تحول و اعطای قدرت به افراد
اعطای مناسب اختیارات به افراد باعث افزایش ابتکار، حضور در کار، اشتیاق، نوآوری و سرعت در کار میشود و البته افزایش سطح نگرانی و اضطراب را نیز در پی خواهد داشت (آقایی فیشانی، 1386).
ساختار مناسب سازمانی
محیط سازمان باید به گونهای باشد که در آن مشکلات بدون سرزنش و توبیخ دیگران مورد بررسی قرار بگیرد. این یک ساختار مناسب سازمانی است که میتواند باعث انعطافپذیری، سازگاری و تمرکززدایی در قبال اختیارات شود.
ارتباطات آزاد و تبادل اطلاعات
یکی از موانع مهم، وجود محیطی است که در آن افراد یکدیگر را نادیده میگیرند، اطلاعات مبادله نمیشوند و هیچ اعتباری برای خلاقیت وجود ندارد. دستیابی به اطلاعات الزامی است و خلاقیت از طریق بیان ایدههای جدید که ناشی از تجارب گذشته هستند، پرورش مییابد، تا بتوان از این اطلاعات در موقعیتهای جدیدی استفاده کرد.
ارتباطات آزاد در قبال تحولات سازمانی، تصمیمگیری ها و سیاست ها؛ فرصت های ابراز نگرانی، ادراک ها و عقاید و احساس این که به افراد توجه میشود و حرف آن ها شنیده میشود، همگی باعث تقویت خلاقیت سازمانی میشوند.
محیط و منابع لازم برای پیگیری عقاید و ایدهها
این اولویت ارتباط تنگاتنگی با زمان دارد اما در عین حال شامل محیط فیزیکی مورد نیاز برای «آزمودن» ایدههای جدید و تأمین منابع مالی لازم برای چنین پیگیریهایی نیز میشود. یک فرد زمانی در بهترین حالت خلاقیت قرار دارد که بتواند میان نیاز به دسترسی به افراد و منابع یا دسترسی به زمان توازن برقرار کند. زمانی به بهترین شکل اندیشههای فرد بارور میشود که ایده های وی را دیگران بیآزمایند که گاهی اوقات، این کار بسیار دشوار است (آقایی فیشانی، 1386).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خلق و خوی کودکان
فصل دوم : پیشینهی تحقیق
2. 1- مقدمه
2. 2- تعریف خلق و خوی
2. 3- پیشینهی نظری
2. 4- مؤلفههای خلق و خوی
2. 5- انواع خلق و خو
2. 6- ارزیابی خصوصیات خلقی در کودکان نوپا
2. 7- عوامل مؤثر در خلق و خو
2. 7. 1- عوامل ژنتیکی
2. 7. 2- عوامل محیطی
2. 7. 2. 1- خانواده
2. 7. 2. 2- مراحل دلبستگی از دیدگاه بولبی
2. 7. 2. 3- انواع دلبستگی
2. 7. 3- شیوههای فرزند پروری
2. 7. 3. 1- انواع شیوههای فرزند پروری
2. 7. 4- اصول انضباطی
2. 8- اختلالات و مشکلات خلقی در کودکان نوپا
2. 9- محرومیت عاطفی و اثرات نگهداری کودکان در مؤسسات شبانهروزی
منابع
فصل دوم
پیشینه ی تحقیق
2. 1- مقدمه
بدون شک یکی از مهمترین و موثر ترین دوران زندگی، دوران کودکی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل میگیرد . امروزه این حقیقت انکار ناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبتهای جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ی ابعاد وجودی آنها را شامل، رشد اجتماعی، عاطفی، شخصیتی و هوشی را در بر گیرد . این ابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه گذاری شده و شکل میگیرند . یکی از این عوامل که شالوده ی شخصیت فرد را در بزرگسالی شکل میدهد، صفات روانی ایی است که سرشت یا خلق و خو را به وجود میآورد (کارتر Carter.
،بریج - گوان Briggs – Gowan.
و ارنستین دی ویس Ornstein Davis.
، 2004).
2. 2- تعریف خلق و خو
والدینی که برای اولین بار صاحب فرزند میشوند، اغلب تعجب میکنند از اینکه نوزاد آنها شخصیتی ویژه ی خود را دارد . وقتی صاحب فرزند دوم میشوند، باز هم غالباً از مشاهده ی تفاوتهای فرزند اول با فرزند دوم خود تعجب میکنند . در صحت این قبیل مشاهدات تردیدی نیست . بین نوزادان از همان نخستین هفتههای زندگی، تفاوتهایی در سطح فعالیت، واکنش به تغییرات محیط و تحریک پذیری بر میخوریم. نوزادی زیاد گریه میکند و دیگری خیلی کم. یکی در برابر هر صدایی واکنش نشان میدهد و دیگری به همه ی صداها، بجز بلند ترین آنها بی
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
خودتنظیمی
امروزه یادگیری خودتنظیمی به عنوان یک سازه مهم در آموزش و پرورش مطرح بوده و مورد توجه سیاست گذاران، معلمان، مربیان و والدین قرار گرفته است (احمدپور، 1387). در واقع توجه اصلی پژوهشگران به این مسئله معطوف است که چه باید کرد تا دانش آموزان در آموختن مستقل بوده و بتوانند یادگیری خود را شخصا اداره و رهبری کنند؛ یعنی مسئولیت یادگیری خود را به عهده گرفته و رفتار خود را کنترل نمایند تا متکی به معلم بار نیایند (شعاری نژاد، 1380). بنابراین، یادگیری خودتنظیمی به عنوان یک نظریه ی یادگیری جدید مار را قادر می سازد که دانش و آگاهی خود را به زندگی واقعی انتقال داده و دانش آموزان را به نحوی پرورش دهیم که به صورتی مستقل و بدون وابستگی به دیگران بتوانند دانش اساسی خودشان را شکل دهند (رفیعیان، 1379). خودتنظیمی یعنی تعیین اهداف، تکمیل برنامه ای در جهت دستیابی به آن اهداف، تعهد نسبت به انجام آن برنامه، اجرای فعال برنامه و اقدامات دیگری که در جهت بازخورد و اصلاح یا تعیین جهت انجام می گیرد (آسچAsch
، 2004، به نقل از جعفری، 1390).
1-3-2- نظریه ی خودتنظیمی بندورا
یکی از نظریه های خودتنظیمی که سازه ی خودتنظیمی را مورد توجه قرار می دهد، نظریه ی شناختی- اجتماعی بندورا می باشد. به نظر بندورا، تعامل عوامل بیرونی و درونی می تواند در خودتنظیمی تاثیر داشته باشد. عوامل بیرونی با فراهم کردن معیارهایی برای ارزیابی رفتار خود فرد و ایجاد تقویت برای آن رفتار بر خودتنظیمی تاثیر می گذارند. عوامل درونی نیز ناشی از درون خود فرد می باشند. بنابراین، افراد معیارهای درونی را در خود شکل می
2
دهند و بر اساس آنها به خودشان پاداش داده و یا خود را تنبیه می کنند (امیدوار، 1385).
نظریه ی بندورا عملکرد انسانی را بر حسب تعاملات رفتاری، متغیرهای محیطی، شناخت و سایر عوامل شخصی بررسی می کند. این سه دسته متغیر می توانند بر یکدیگر تاثیرات متقابل داشته باشند (شانگ، 2002).
شخص
محیط
رفتار
شکل1-2- مدل تعامل سه جانبه
همانطور که در شکل 1-2 آمده است، مطابق با نظریه شناختی- اجتماعی بندورا، رشد خودتنظیمی به عوامل شخصی، محیطی و رفتای که به طور جداگانه اما در ارتباط با یکدیگر عمل می کنند، وابسته است. بر اساس این رویکرد خودتنظیمی صرفا تحت تاثیر عوامل شخصی ایجاد نمی شود، بلکه از محیط و رفتار نیز تاثیر می پذیرد. یادگیری خودتنظیمی زمانی به وجود می آید که فرد بتواند فرایندهای شخصی را برای تنظیم راهبردهای رفتاری و محیط به کار گیرد (زیمرمن و شانگ، 2002).
بندورا بیان می کند که خودتنظیمی از طریق سه عملکرد جانبی کار می کند: خویشتن نگری، خود قضاوتی، و خود واکنش سازی (شیرازی تهرانی، 1381). خویشتن نگری، یعنی فرد عملکرد خود را مورد مشاهده قرار داده و سوابق خویش را مورد توجه قرار می
4
دهد. خود قضاوتی، یعنی فرد عملکردش را با توجه به یک هدف تعریف شده مورد ارزیابی قرار می دهد. خود واکنشی نیز ارزیابی پیشرفت به سوی هدف نامیده می شود (اکسان Aksan
، 2009). با توجه به این مطالب، افراد خودتنظیم ابتدا رفتار خود را مورد بازبینی قرار داده و در طی این بازبینی، رفتارهای خود را مورد قضاوت قرار می دهند. به عبارت دیگر، بر اساس معیارها و اهدافی که برای خود برگزیده اند، تعیین می کنند که کدام یک از رفتارها با استانداردها و اهداف شخصی شان هماهنگ بوده و کدام یک ناهماهنگ می باشد. سپس بر اساس این قضاوت ها نسبت به خود واکنش نشان می دهند، یعنی برای آن رفتارها خود را سرزنش می کنند یا پاداش می دهند (شیرازی تهرانی، 1381).
2-3-2- ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی
بر اساس نظر زیمرمن و پونز، ابعاد راهبردهای یادگیری خود تنظیمی عبارتند از: راهبردهای رفتاریbehavioural strategys
، راهبردهای انگیزشیmotivational strategys
، راهبردهای شناختیcognitive strategys
و راهبردهای فرا شناختیmetacognitive strategy
.
1-2-3-2- راهبردهای رفتاری
خودتنظیمی رفتاری، به استفاده بهینه ی یادگیرندگان از منابع گوناگون که یادگیری را بیشینه می سازد، اطلاق می شود. این منابع عبارتند از زمان، مکان و منابع. افراد خودتنظیم گر در فرایند یادگیری، افرادی هستند که در استفاده از زمان به برنامه ریزی می پردازند. به این صورت که برای انجام تکالیف سخت تر زمان بیشتری اختصاص می دهند، مطالب خواندنی را با توجه زمان در دسترس تقسیم می کنند، اتلاف وقت این افراد در حداقل است. علاوه بر این، اینان همواره در هنگام مطالعه، با توجه به زمان به اولویت بندی مطالب درسی می
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
خودپنداره تحصیلی
خود
مفاهیم و تعاریف خود: در سخنان روزمره کاربردی گسترده از ترکیباتی که با واژه خود همراه هستند دیده میشوند. اما بسیاری از این کاربردها با تعاریف روانشناسی ارتباطی ندارند. حدود هزار واژه ترکیبی با خود در ادبیات انگلیسی زبان ها وجود دارد که هر کدام معنای ظریفی از این واژه القا می نماید. اما در مباحث روانشناسی دو مفهوم کلی و جداگانه از خود مرتبا تکرار میشود و گاهی نیز اشتباها به جای هم به کار میروند. اول معنایی از خود به عنوان فاعل و عامل، فردیت، شخص، موجود زنده یا به عنوان بخش خاص یا جنبه ای از وجود (آیا هستی) می باشد و دوم خود به عنوان فردی که به طریقی آشکار شده و برای خودش شناخته شده است (خامسان 1374). در فرهنگنامه و واژه نامه های روانشناسی تعابیر مختلفی از مفهوم خود ارائه شده است که به بعضی از آنها اشاره می شود: خود یکی از وجوه غالب تجربه ی انسان، احساس جبری وجود خویش است، چیزی که فلاسفه به طور سنتی آن را مسئله ی هویت شخص یا خود نامیده اند (پورافکاری 1380).
خود فردی منحصر به فرد است که در مدت زمان معینی زیست می کند، خود همان من است «من شخصیت» و حس هویت فرد است. ادراک اینکه فرد همان کسی است که هفته پیش یا سال قبل بوده است (محسنی، 1375).
به نظر مید خود، فردی کل مجموعه ادراک ها، اعتقادات و احساسات مردم را درباره ی خودشان معرفی می کند (شعاری نژاد، 1375).
تعاریف متفاوتی برای فرد از سوی نظریه پردازان و روانشناسان مختلف مطرح گردیده است. هر نظریه پردازی با توجه به دیدگاه های نظری، خود را تعریف کرده است، ازجمله به موارد زیر می توان اشاره نمود:
یونگ، خود را عامل عدول از پراکندگی و کثرت و وصول به وحدت و اعتدال آدمی، نقطه مرکزی شخصیت می داند (سیاسی 1376).
مورفی: در تعریف مفهوم خود می گوید: خود عبارت از احساسات و ادراکاتی که هر کس از کل وجود خویش دارد (سیاسی، 1376).
راجرز: خود یک جزء از اجزاء میدان پدیداری است ولی از آن میدان جدا شده و عبارت است از مجموعه ادراکات و ارزشیابی های آگاهانه من (سیاسی، 1376).
آلپورت به جای استفاده از واژه «خود»، «خویشتن» را برگزیده که به نظر وی می تواند برخی از ابهامات را دفع نماید. برای تعریف واژه خویشتن، صفت های ویژه اختصاصی و مناسب برای یک شخص خاص را در نظر میگیرد، خویشتن متعلق و منحصر به فرد است و تمامی مسائل پویش های شخصی و مهم و خلاصه ی همهی جنبه هایی که موجب یکتایی شخص می شود را در بر می گیرد. آلپورت خویشتن را منی که احساس مینم و می شناسم خوانده است. وی برای خویشتن ابعاد گوناگون قایل می شود که از خردسالی تا دوران بلوغ در هفت مرحله ی خودبودن پرورش می یابد، این مراحل پس از پایدار شدن کامل در مفهوم واحد «خویشتن» یگانه می شود. بدین گونه خویشتن پیوندی است از هفت جنبه خود بودن و شرط لازم یک شخصیت سالم است (شولتز Sholtez
، 1990).
مفهوم خودپنداره:
آدمی به عنوان موجودی صاحب اقتدار خرد و ارباب اندیشه هایش کلید هر وضعیتی را به دست دارد او عامل تجدد و حیاتی را داراست که با آن می تواند هر آنچه را که اراده کنداز درون وجودش بسازد. ذهن آدمی را میتوان به باغی شبیه کرد که می تواند هوشمندانه کاشته شود یا رها شده رشد کند. همانگونه که باغبان علفهای هرز را پاک میکند و در آن گلها و میوه های مورد نیاز را می کارد آدمی نیز باید مراقب باغ ذهنش باشد و آن را از اندیشه های ناپاک و ناسودمند پاک کرده و گل و میوه های اندیشه های پاک و سودمند را در آن بپرووراند. در میان پدیده ها و موضوعات مختلف که بر رفتار و زندگی انسان تاثیر عمیق دارد. نگرش طرز تلقی انسان نسبت به خودش یکی از مهمترین پدیده هاست. انسان همانگونه که نسبت به پدیده ها و انسان های دیگر برداشت ها و طرز تلقی هایی دارد، از خودش نیز برداشت هایی دارد. این پنداشت ها تاثیر زیادی بر موقعیت
ها و شکست های بعدی افراد دارد. مفهوم خود مهمترین مفهوم ساختاری در نظریه ی شخصیت است. این مجموعه ادراکی و معنایی، میدان پدیداری فرد را به وجود می آورد. به این ترتیب هر انسانی در دنیای متغییر و متحولی از تجربیات زندگی می کند که خودش در مرکز آن قرار دارد و براساس تجربه و درک خودش، نسبت به آن واکنش نشان می دهد. به همین خاطر رفتار نتیجه ادراک فرد است و فرد به طریقی که واقعیت را ادراک و توصیف می کند نسبت به آن واکنش نشان می دهد. مهمترین موضوع برای درک و فهم رفتار فرد آن است که آن را در چهارچوب قیاس درونی او مورد توجه و بررسی قرار دهیم و قالب مرجع قیاس درونی او را شناسایی کنیم (سایت مرکز پژوهش ایران زمین، 2005).
هیلگارد Hilgard
(1949) در یک سخنرانی که به مناسبت ریاستش در انجمن روانشناسی آمریکا ایراد کرد از این نظریه که در تمام مکانیزم های دفاعی نوعی حالت شخصی به کار می رودو «خود» می تواند یک مفهوم وحدت انگیز در مسایل انگیزش باشد، دفاع کرد. گوردن آلپورت Alport
(1961، 1955، 1943، 1937) در سراسر زندگی شغلی پژوهشی اش، تاکید خاصی بر اهمیت «خود» در روانشناسی معاصر داشت و از انسان با هدف، منطقی، آگاه از خودو کنترل کننده آینده اش با توجه به آرمان هایش یاد می کرد، آنچنان که دیگوری می نویسد این حقیقت که روانشناسان جدیدی که به خود اعتقاد داشتند(مانند آلپورت) می توانستند مقادیر زیادی از مباحث و نظریه های آموزشی و انگیزشی را با الهام گرفتن از رفتارگرایان مورد بحث قرار دهند. سرانجام گروه اخیر را وادار به پذیرش امکان وجود چیزهایی در مبحث خود کرد (آلپورت، 1961)
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خودپنداره دانشجویان دختر وپسر
فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق 10
بررسی تاریخی نظریه های خود 11
مفهوم خود 12
مفهوم بخشیدن به خود 14
چگونگی تشکیل خود 14
رشد مفهوم خود 16
تعریف خود از دیدگاههای تجربی و پژوهش 18
تعریف خود از دیدگاه های روان تحلیل گری 19
خود در دیدگاه های مختلف روان شناختی 20
مفهوم خود از دیدگاه راجرز 21
ثبات و هماهنگی خویشتن 22
مفهوم خود از نظر سالیوان 24
خودپنداری از نظر اریکسون 24
خود در نظر یونگ 26
شرایط فردیت یافتن 27
خود در نظریه نوام 28
خود در نظریه هارتز 29
تغییر در محتوای مفهوم خود 30
تغییر در ساختار «خود» با تغییرات ساختاری 31
خود پنداره 32
خوانگاره در نظریۀ هورنایی 34
عوامل موثر بر خودپنداره 35
خودپنداری و خوش بینی 36
پیشینه پژوهش 38
معرفی آزمون 48
مقاله : خویشتن پنداری (خودپنداره، خوپنداری) Self Concept
فصل دوم :
پیشینه و ادبیات تحقیق
بررسی تاریخی نظریه های خود :
موضوع روان و تن از قرن 17 در فلسفه جایگاه خاص خودش را حفظ کرده است نفس و بدن در بسیاری از جهات با هم اختلاف دارند ولی به هم وابسته اند. در این زمینه فلاسفه نظریاتی راجع به رابطه آن ارائه داده اند (رجائی، 1372).
سقراط معتقد بود اسنان ابتدا باید اول خود را بشناسد تا بتواند پدیده های جهان را تحلیل کند. بنابراین انسان محتاج شناخت است وجود انسان را نمی توان به عنوان واحدهای جدا از هم مورد مطالعه قرار داد. افلاطون بین روان و تن فرق قایل شد و با فرق قایل شدن بین عالم روح و مادی مفهوم روح بشر را مطرح کرده او معتقد بود که روح قبل از اقامت در بدن به طور مستقل زندگی می کند و بعد از آفریده شدن تن زندانی گشته و با مرگ از آن جدا می شود (احدی و همکاران، 1371).
اسپینوز (1677 - 1632) معتقد بود که روح و جسم دو جنبه مختلف یک عنصر هستند یعنی آنچه از افعال و انفعالات نفسانی و حرکات و تغییرات بدنی که ما می شناسیم میان آنها تأثیر
و تأثر نیست و یک وجود یگانه ای بین آن دو جنبه رابطه ی برقرار می نماید.
لایت نیتز (1761 - 1646) روح و جسم از یکدیگر جدا هستند و هرگز تلاقی نمی کنند فعالیت آنها به موازات هم هستند و تحت تأثیر عوامل یکسان قرار می گیرند (عظیمی، 1369). مری استاک سالیوان اهمیت موقعیت میان فردی در رشد شخصیت ما منجر به این حقیقت شد که شناخت ما از خودمان وابسته به ارزیابی دیگران از ماست و از طریق خود شکل می گیرد جنبه های اصلی و عمده خود در سال های اولیه دوران کودکی شکل گرفته و در سنین بزرگسالی به طور مناسبی و شایسته تعدیل در آن صورت می گیرد (مای لی داس، 1372).
مفهوم خود
مفهوم خود کلید فهم و درک بهداشت روانی است. روان پزشکان به اهمیت و ارزش مفهوم خود کاملاً واقفند چرا که به این باور هستند که تفکر شخص از شخصیت خود تا حدودی رهنمود دهنده رفتار شخص در اجتماع است و نوع رفتار شخص مشخص می شود. اگر تصوری که فرد از خود دارد متعادل و مثبت باشد او انسانی سالم است. خود مجموعه افکار و احساساتی است که شخص را از هستی فردی خویش و اینکه کیست و چیست آگاه می سازد و به عبارتی خود همان فرد است. دیدگاه خود دارای دو نقش است : فاعلی و مفعولی ... نقش فاعلی همان خودپنداره است که مسائل و مفاهیم را به صورت ذهنی تعبیر و تفسیر می کند و نقش مفعولی همان چیزی است که شخص اذعان می داد (سالن و همکاران، 1372).
اقسام من عبارتند از ... من اجتماعی، من برتر، من طبیعی، من ایده آل، من مجازی، من حقیقی و خود برسه قسم است 1 ) خود واقعی 2 ) خود ایده آل 3 ) خود فعلی (اسلامی نصب،
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
خودکارآمدی عمومی .General Self- Efficacy
یکی از ویژگیهای شخصیتی که بندورا به تبین آن پرداخته است مفهوم خودکارآمدی و یا توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های خاص است. بندورا(1977، به نقل از شانک .Schunk
، 2010) در توضیح خودکارآمدی بیان می کند که خودکارآمدی به باورهای فرد در مورد تواناییها، ظرفیت استعدادها برای یادگیری و عملکرد در موقعیت های مختلف اشاره دارد که از این طریق بر عملکرد نیز اعمال کنتر ل می کند. او همچنین مطرح می کند که خودکارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثر بخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است. انتظارات ویژه فرد در مورد توانائیهایش برای انجام اعمال خاص بر کوشش فرد در انجام یک عمل و پایداری در ادامه آن و ایجاد انگیزه های مناسب تاثیر دارد(بندورا و پاستورلی .Pastorley
، 1998، به نقل از هاشمی نژاد و منظری توکلی، 1391).
بندورا(1986) خوداندیشی را یگانه ترین توانایی انسان می شمارد که انسان ها با آن اندیشه و رفتارشان را دگرگون می سازند و ارزیابی می کنند. این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است، یعنی باورهای توانایی های فرد برای سازمان دهی و پیاده سازی کنش هایی که برای سامان دهی به موقعیت های آینده بدان ها نیاز است. در حقیقت، باورهای توانمندی به چند روش بررفتار اثر می گذارد. آنها برگزینش های افراد و کنشی که پی می گیرند اثر می گذارند و نیز افراد در کارهایی شرکت می کنند که احساس شایسته گی و اعتماد به نفس داشته باشند و از کنش هایی که در آن اعتماد به نفس و شایستگی نداشته باشند پرهیز می کنند. باورهای خودکارآمدی تعیین می کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند، هنگام برخورد با دشواری تاکی پایداری می کنند، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه نرمش پذیرند. همچنین باورهای خودکارآمدی بر الگوهای اندیشه و واکنش های هیجانی افراد اثر می گذارند. بنابراین افراد با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است و این باوری است که تنیدگی، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد. از سوی دیگر، خودکارآمدی بالا در هنگام نزدیک شدن به کار و کنش های دشوار، به
خودکارآمدی عمومی .General Self- Efficacy
یکی از ویژگیهای شخصیتی که بندورا به تبین آن پرداخته است مفهوم خودکارآمدی و یا توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های خاص است. بندورا(1977، به نقل از شانک .Schunk
، 2010) در توضیح خودکارآمدی بیان می کند که خودکارآمدی به باورهای فرد در مورد تواناییها، ظرفیت استعدادها برای یادگیری و عملکرد در موقعیت های مختلف اشاره دارد که از این طریق بر عملکرد نیز اعمال کنتر ل می کند. او همچنین مطرح می کند که خودکارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثر بخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است. انتظارات ویژه فرد در مورد توانائیهایش برای انجام اعمال خاص بر کوشش فرد در انجام یک عمل و پایداری در ادامه آن و ایجاد انگیزه های مناسب تاثیر دارد(بندورا و پاستورلی .Pastorley
، 1998، به نقل از هاشمی نژاد و منظری توکلی، 1391).
بندورا(1986) خوداندیشی را یگانه ترین توانایی انسان می شمارد که انسان ها با آن اندیشه و رفتارشان را دگرگون می سازند و ارزیابی می کنند. این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است، یعنی باورهای توانایی های فرد برای سازمان دهی و پیاده سازی کنش هایی که برای سامان دهی به موقعیت های آینده بدان ها نیاز است. در حقیقت، باورهای توانمندی به چند روش بررفتار اثر می گذارد. آنها برگزینش های افراد و کنشی که پی می گیرند اثر می گذارند و نیز افراد در کارهایی شرکت می کنند که احساس شایسته گی و اعتماد به نفس داشته باشند و از کنش هایی که در آن اعتماد به نفس و شایستگی نداشته باشند پرهیز می کنند. باورهای خودکارآمدی تعیین می کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند، هنگام برخورد با دشواری تاکی پایداری می کنند، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه نرمش پذیرند. همچنین باورهای خودکارآمدی بر الگوهای اندیشه و واکنش های هیجانی افراد اثر می گذارند. بنابراین افراد با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است و این باوری است که تنیدگی، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد. از سوی دیگر، خودکارآمدی بالا در هنگام نزدیک شدن به کار و کنش های دشوار، به
خودکارآمدی عمومی .General Self- Efficacy
یکی از ویژگیهای شخصیتی که بندورا به تبین آن پرداخته است مفهوم خودکارآمدی و یا توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های خاص است. بندورا(1977، به نقل از شانک .Schunk
، 2010) در توضیح خودکارآمدی بیان می کند که خودکارآمدی به باورهای فرد در مورد تواناییها، ظرفیت استعدادها برای یادگیری و عملکرد در موقعیت های مختلف اشاره دارد که از این طریق بر عملکرد نیز اعمال کنتر ل می کند. او همچنین مطرح می کند که خودکارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثر بخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است. انتظارات ویژه فرد در مورد توانائیهایش برای انجام اعمال خاص بر کوشش فرد در انجام یک عمل و پایداری در ادامه آن و ایجاد انگیزه های مناسب تاثیر دارد(بندورا و پاستورلی .Pastorley
، 1998، به نقل از هاشمی نژاد و منظری توکلی، 1391).
بندورا(1986) خوداندیشی را یگانه ترین توانایی انسان می شمارد که انسان ها با آن اندیشه و رفتارشان را دگرگون می سازند و ارزیابی می کنند. این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است، یعنی باورهای توانایی های فرد برای سازمان دهی و پیاده سازی کنش هایی که برای سامان دهی به موقعیت های آینده بدان ها نیاز است. در حقیقت، باورهای توانمندی به چند روش بررفتار اثر می گذارد. آنها برگزینش های افراد و کنشی که پی می گیرند اثر می گذارند و نیز افراد در کارهایی شرکت می کنند که احساس شایسته گی و اعتماد به نفس داشته باشند و از کنش هایی که در آن اعتماد به نفس و شایستگی نداشته باشند پرهیز می کنند. باورهای خودکارآمدی تعیین می کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند، هنگام برخورد با دشواری تاکی پایداری می کنند، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه نرمش پذیرند. همچنین باورهای خودکارآمدی بر الگوهای اندیشه و واکنش های هیجانی افراد اثر می گذارند. بنابراین افراد با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است و این باوری است که تنیدگی، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد. از سوی دیگر، خودکارآمدی بالا در هنگام نزدیک شدن به کار و کنش های دشوار، به
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
خودکارآمدی . Self efficacy
خودکارآمدی، به عنوان یک مفهوم از مفاهیم یادگیری اجتماعی، اولین بار در سال 1997توسط
بندورا . Bandura
مطرح شد(آلتو وهمکاران . Aalto et al
، 1997، ص51). از نظر بندورا، خودکارآمدی: قضاوت افراد در مورد توانمندی های خود است و به احساس های کفایت، شایستگی، و قابلیت در کنار آمدن با زندگی اشاره دارد. بندورا (1986) در کتاب پایه های اندیشه و رفتار اجتماعی می گوید که انسان ها دارای یک نظام خود هستند که در کنترل اندیشه ها، احساس ها و کنش های مؤثر است. از نظر او رفتار و انگیزش انسان نیز در باورهایی است که انسان ها از خود دارند که این سازه ی کلیدی در کارکرد و کنترل شخصی فرد می باشد. همچنین، از نظر بندورا خوداندیشی، یگانه توانایی انسان در ارزیابی اندیشه و رفتار خود است. به نحوی که این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است. باورهای کارآمدی نیز علاوه براینکه بر الگوهای اندیشه و واکنش های هیجانی افراد اثر می گذارند، تعیین می کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند، هنگام برخورد با دشواری ها تا پایداری می کنند، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه انعطاف پذیر هستند. براین اساس، افرادی با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است. یعنی باوری که تنیدگی، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد(رجبی 1385، صص-113-111).
از نظر بندورا، افرادی که احساس کارآمدی پایینی دارند، احساس می کنند که درمانده هستند و نمی توانند رویدادهای زندگی خود را کنترل کنند. آنها معتقدند که هرگونه تلاشی که می کنند بیهوده است. همچنین، وقتی آنها با موانعی روبرو می شوند، چنانچه تلاش مقدماتی آنها برای برخوردکردن با مشکل بی ثمر باشد، سریعاً قطع امید می کنند. برخی از این افراد که احساس کارآمدی پایینی دارند، حتی سعی نمی کنند با مشکل کنار بیایند. زیرا متقاعد شده اند که هر کاری که انجام می دهند، بی فایده است. بنابراین، احساس کارآمدی پایین می تواند بر انگیزش، سطح آرزوها، توانایی های شناختی و سلامت جسمانی تأثیر ناگوار بگذارد. برعکس، افرادی که احساس کارآمدی بالایی دارند، معتقدند که می توانند به نحو مؤثری با وقایع و موقعیت ها برخورد کنند. چون آنها انتظار دارند که در غلبه بر موانع موفق شوند، در کارها استقامت به خرج دهند، و اغلب در سطح بالا عمل می کنند. همچنین، این افراد مشکلات را به جای تهدید، چالش می دانند و فعالانه در جستجوی موقعیت های تازه هستند(شولتز و شولتز، 2005، ترجمه سید محمدی، 1386، ص460). در این رابطه،
الساری . Olsary
خودکارآمدی را اعتقاد فرد به داشتن توانایی برای سازماندهی و انجام سلسله اقدامات لازم برای رسیدن به یک هدف خاص تعریف کرده است. به نظر وی یکی از عوامل مهم در ایجاد انگیزه فرد برای اقدام، عقیده ی او در توانایی اش برای اقدام و تأثیرگذاری است(به نقل از رفیعی فر و همکاران، 1392، ص64). برخی از صاحب نظران، خودکارآمدی را سازه ای بنیادی از خودپنداره ی افراد برمی شمرند که با باورهای افراد درباره ی توانایی های شان شناخته می شود(گارسیا و پنت ریچ . Garcia & Pintrich
، 1996؛ به نقل از پاجارس . Pajares
، 1996).
آنچه مسلّم است اینکه موفقیت انسان احتیاج به تعهد، کاردانی و پشتکار دارد. این موارد از طریق خودکارآمدی حاصل می شود(مایباک و مورفی . Maibach & Morphy
، 1995؛ به نقل از سعید و همکاران، 1390، ص18). همچنین، عقاید مرتبط با خودکارآمدی بر اهداف و آرزوها اثر می گذارد و تشکیل دهنده پیامدهای رفتار انسان می باشد(شوایتزر و لوزینسک . Schwarzer & Luszczynsk
، 2005، ص 159-139). از این منظر، احساس خودکارآمدی، یکی از مهمترین جنبه های اطلاعاتی در مورد خودمان است. این اطلاعات مربوط به برآورد ما، شخصیت ما و احساس خودکفایی ما می باشد. افراد با حداکثر احساس خودکارآمدی می توانند به طور مؤثر با موقعیت ها برخورد کن
ند؛ به عبارتی شایستگی برخورد با موقعیت ها را دارا شوند(لفرانکوئیس . Lefrancois
، 1991، به نقل از سعید و همکاران، 1390، ص18).
از تعاریف قبلی چنین برمی آید که خودکارآمدی، اطمینان خاطری است که شخص درباره ی انجام فعالیت خاص احساس می کند. این مفهوم، میزان تلاش و سطح عملکرد فرد را تحت الشعاع قرار می دهد. زیرا در فرآیند تغییر رفتار، ارتقای خودکارآمدی بسیار قابل اهمیت است. تکرار در عملکرد، ساده کردن و تقسیم نمودن یک کار به مراحل کوچک، می تواند در انجام هر مرحله از کار، فرد را خودکفا کند و در نهایت به خودکارآمدی کامل منجر شود(روزنستوک . Rosenstock et al
، 1988).
تأثیر خودکارآمدی بر سلامت و کیفیت زندگی
از آنجا که خودکارآمدی عبارت از قضاوت فرد از خود در مورد توانایی انجام یک عمل ویژه است(پندر و همکاران . Pender et al
، 2006). از این منظر، حس خودکارآمدی بالا باعث تلاش، مقاومت و انعطاف بیشتری می شود و افراد با خودکارآمدی بالا قادرند به طور مؤثری از رویدادهای زندگی خود تأثیر گرفته و نسبت به کسانی که خودکارآمدی پایین تری دارند، انتظار موفقیت بیشتری دارند. همچنین، از جمله عواملی که به ارتقای سلامت عمومی و کیفیت زندگی منجر می شود، خودکارآمدی است. از نظر بندورا، خودکارآمدی تابع حالات جسمانی است که آن ها نیز به نوبه ی خود متأثر از حالات عاطفی شخص و به طور کلی کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن است. در این رابطه، هیجانات منفی مانند ترس، اضطراب، تنش و افسردگی سبب می شود که افراد در انجام وظایف، توانایی های خود را دست کم بگیرند که این در واقع مفهوم خودکارآمدی پایین است. خودکارآمدی پایین نیز باعث می شود حالات روحی و روانی مانند خستگی، عصبانیت و درد و رنج در فرد به وجود آید و منجر به نقصان کیفیت زندگی او شود(بندورا، 200، ص 120-36). به گفته ی بندورا
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مباحث نظری در باب سازه ی تاب آوری :
صفت تاب آوری به عنوان گرایش به تعدیل و مدیریت مؤثر پاسخ های فرد در برابر تقاضاها و استلزام های متغیر محیطی و نیز داشتن توانایی بهبودی مؤثر در شرایط استرس زا توصیف شده است(بلاک و بلاک، 1980). پژوهش ها نشان داده اند که تفاوتهای فردی در صفت تاب آوری پیش بینی کننده توانایی بهره برداری از هیجان های مثبت به هنگام مقابله با تجربه های هیجانی منفی است. همچنین افراد تاب آوری از راهبردهای مقابله ای دیگری از هیجانهای مثبت می تواند به طور موقتی حوزه ها و میدانهای فکری افراد را توسعه داده و توجه منعطف را فراهم کنند که به تبع آن بهزیستی فرد نیز افزایش می یابد(توگادی و فردریکسون Tugade and fredrickson
، 2007).
تعریف تاب آوری :
تعاریف اخیر از تاب آوری متغیر و مشکل زا هستند(کاپلین kaplan
، 2005). برخی تاب آوری را به عنوان یک صفت یا ویژگی مشخص تعبیر کرده اند، درحالی که دیگران آن را به عنوان یک صفت یا ویژگی مشخص تعبیر کرده اند، در حالی که دیگران آن را به عنوان یک فرآیند تحولی فرا رونده که سازگاری مثبت در شرایط سخت و دشوار را باز می نمایاند تلقی کرده اند. ترشی و کیلر(2005) بروکس Tershi and Kiler and Brocs
(2005) تاب آوری را به عنوان«ظرفیت کودک در مدارای مؤثر با استرس و فشار مقابله با چالشهای روزمره، بازگشت از ناامیدی ها، اشتباهات، ضربه ها، و مصائب به ایجاد توسعه اهداف روشن و واقع گرایانه، حل مسائل، تعامل راحت با دیگران و رفتار توام با احترام و وقار با خود و دیگران و نیز به عنوان "توانایی برخورد با چالش های زندگی همراه با اطمینان، هدفمندی، مسئولیت پذیری، همدلی، و امید و متفکرانه" تعریف کرده اند.
یک متغیر مهم در نظریه پیشگیری متمرکز بر عوامل خطرساز در سالهای اخیر تمرکز بر تاب آوری است. تاب آوری به عنوان یک مفهوم مرتبط با حوزه های پیشگیری در رشد نوجوانان در مطالعات طول گارمزی و استرتیمن
(1974) و مایکل راتر(1979) و سایر پژوهشگران مطرح شد که ویژگی های رشدی کودکان و نوجوانان را مورد بررسی قرار داده اند(محمدخانی 1385).
ماستین - Masten
(2001) پس از مطالعات گسترده در حوزه تاب آوری در کودکان و نوجوانان به این نتیجه رسید که برنامه های پیشگیرانه در حوزه سلامت روان که بر بعد مثبت آن تمرکز داشته باشد. علاوه بر ارتقاء سلامت روان افراد می توان ارتقاء سلامت جامعه را به طور کلی نیز دربرداشته باشند(سلیمانی نیا و همکاران، 1384).
دولین - Dolin
(1995) تاب آوری را به عنوان انطباق موفق و سازگارانه علیرغم وجود خطرات و ناملایمات تعریف می کند.
ماستن، بست و گارمزی(2005) تاب آوری را به عنوان فرآیند، ظرفیت یا نتیجه انطباق موفق با وجود شرایط چالش یا تهدید کند. اسمیت - Smit
(2006) "تاب آوری را به عنوان فرایندی که به آگاهی قوی و محکم" منجر می شود تعریف کرده است. اما تاب آوری روانشناختی ممکن است به صورت عملیاتی به عنوان آگاهی قوی و محکم تعریف شود، یعنی این باور که فرد می تواند با استقامت تکالیف مربوط به هدف را در میان چالش های متغیر و موقعیت های دشوار و ناگوار پیگیری کند و انجام دهد. وینسلو، ساندلر و ولیچیک Winslow E.B. Sandler I.N. & Wolchik S.A.
(2006) تاب آوری را "دست یابی کودک به نتایج تحول مثبت و اجتناب از نتایج غیرانطباق در شرایطی که به طور قابل ملاحظه دشوار و فلاکت بار است" تعریف کرده اند.
این تعریف سه مفهوم اصلی مصیبت یا فلاکت، نتایج مثبت و منابعی که دست یابی به نتایج مثبت را تحت شرایط سخت و دشوار فراهم می کند را شامل می شود. مصیبت یا شرایط سخت به رابطه بین کودکان و محیط شان اطلاق می شود که در آن ارضای نیازهای اساسی و تحقق اهداف بنیادی تهدید می شود یا انجام موفقیت آمیز تکالیف تحول مناسب با سن مختل می شود (ساندلر - Sondler
، 2001) مصائب با شرایط سخت می تواند در حوزه
های فردی و مانند آسیب های خانوادگی مانند طلاق، سازمانی و جامعه مانند (فقر، تبعیض، بی نظمی و خشونت) اتفاق بیفتد (وینسلو - Weinselo
و همکاران 2006) بخشی از مطالعات تاب آوری بر شناسایی منابعی که وقوع و حصول نتایج مثبت و منفی به صورت به هم پیوسته و مرتبط به هم مفهوم سازی شده است که تحقق و انجام موفق تکالیف تحولی و نیز اجتناب از مشکلات و مسائل هیجانی- رفتاری و اختلالهای ذهنی را شامل می شود. منابع در حوزه های فردی، خانوادگی، سازمانی و جامعه از طریق بهبود و ارتقاء فرایندهای انطباق مؤثر و نیز کاهش مواجهه کودک با شرایط سخت و مصائب موجب تسهیل نتایج مثبت می شوند(ساندلر، 2001) منابع فردی، مهارتهای شناختی- هیجانی و رفتارهای مانند توانایی شناختی بالا، خود تنظیم گری و تلاشهای مقابله ای مؤثر را شامل می شود. این منابع حفاظتی مهم همراه با منابع خانوادگی و اجتماعی نقش اساسی در تأمین سلامت و افزایش تاب آوری افراد در مواقع فشارزا ایفا می کنند(وینسلو و همکاران، 2006).
سیر تاریخی و فرآیند تحولی تاب آوری
کودکان و نوجوانانی که تحولشان توسط فقر، طرد، بدرفتاری، جنگ، خشونت، یا مواجهه با سرکوب نژادپرستی و تبعیض تهدید می شود چگونه موفق می شوند، وقتی که والدین آنها توسط سوءمصرف مواد، بیماری روانی یا بیمار جسمی جدی و بیکاری و فقر شدید ناتوان می شوند، چه چیزهای از آنها محافظت می کنند؟ و پدیده تاب آوری را در مورد کودکانی که با وجود چالشهای جدی و شدید در تحولشان موفق می شوند چگونه تبیین کنیم؟ برای پاسخ به این پرسش ها و احتمالاً پرسش های دیگر مطالعه علمی تاب آوری حدود 4 دهه پیش زمانی شکل گرفت که پژوهشگران پیش رو به پدیده انطباق در میان گروه های از کودکان که به عنوان افراد در معرض خطر پدیدآیی آسیب شناسی روانی بعدی به حساب آورده شده بودند توجه کردند(م
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
2-20 – مباحث نظری در باب سازه ی روش های مقابله ای
مقابله یا سازگاری عبارت از تلاش هایی است که به منظور کنترل موقعیت ها و شرایطی که بطور بالقوه فشارزا یا زیانبار ارزیابی می شوند، صورت می گیرد. این تعریف با دیدگاه لازاروس و فولکمن(1984 ) در زمینه استرس هماهنگی دارد و حاوی نکته های اساسی است. نخست اینکه مقابله یا سازگاری مستلزم تلاش یا برنامه ریزی خاصی است به این معنی که مقابله فرآیندی انفعالی یا خود به خودی در برابر فشارزاهای زندگی نیست. دیگر اینکه مقابله همیشه با پیامدهای مثبت همراه نیست، برخی پیامدهای مقابله ممکن است مطلوب باشند حال آنکه برخی دیگر چنین نباشند و سرانجام اینکه ، مقابله فرآیندی است که پیوسته در طول زمان رخ می دهد. با توجه به تعریف بالا بد نیست به فرآیند ارزیابی نیز اشاره ای داشته باشیم. لازاروس و فولکمن (1984) از دو نوع ارزیابی سخن به میان می آورند: یکی ارزیابی اولیه و دیگری ارزیابی ثانویه(راس و آلتایمر، 1998).
لازاروس و فلکمن (1984)، معتقدند هنگامی که فرد با موقعیت های استرس زای زندگی رو به رو می شود این پرسش را مطرح می کند که " آیا من در موقعیت خطر قرار دارم؟ " چنین حالتی را ارزیابی اولیه گویند. ارزیابی ثانویه هنگامی است که فرد متوجه خطر یا استرس شده است و این پرسش را عنوان می دارد که " چه کار می توانم انجام دهم؟ ". با گسترش تکنولوژی و شرایط گذار از جامعه سنتی به جامعه صنعتی به حجم دشواریها و رنجهای انسانها افزوده شده است و عوارضی چون اضطراب، افسردگی، خودکشی، اعتیاد، طلاق، فرار از تحصیل، احساس پوچی و... را بیشتر از گذشته شاهد هستیم. به موازات این دشواریها روانشناسان و پژوهشگران راههای ارزشمندی را در پیش چشم انسانهای خواستار سلامت گشودهاند که تامین کننده بهداشت روانی آنها باشد. از نظر جورج آلبی - Jorg Albi
(۱۹۸۲) یکی از مولفههای اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابلهای است، که در این مطالعه به بررسی این عامل مهم پرداخته شده است.
شیوه های مقابله :
شاید بهترین طریق مقابله با فشار عصبی یا استرس آن باشد که عامل ایجاد استرس را ازمیان برداریم و استرس را رفع کنیم، اما در اغلب موارد این امر ممکن نیست و باید به گونه ای با استرس سازگاری کرد و تحمل آن را بر خود هموار ساخت واز شدت آن کاست(الوانی، 1384). با توجه به هدفی که برای مقابله برشمرده اند، مقابله را فرآیندی بسیار گسترده تر از حفظ فرد از خطر دانسته اند. بطوری که می توان مقابله را تمام پاسخ هایی دانست که در برخورد با مشکلی بروز می کنند، و ناراحتی روانی را می کاهند یا برداشت فرد را از وضعیت خود تغییر می دهند.
ما منابع مقابله را از پاسخ های مقابله متمایز می دانیم. منابع یا امکانات مقابله ابزارهایی هستندکه درد سترس افراد قرارمی گیرند تا در مقابله با مشکل از آنها استفاده کنند. پاسخهای مقابله رفتارهایی هستندکه افراد در برابر استرس از خود نشان می دهند(راس و آلتایمر، 1998). به منظور کاهش اثرات نامطلوب استرس معمولاٌ "از روش های مختلف مقابله استفاده می شود". فولکمن و لازاروس (1986) انواع مختلف شیوه های مقابله ای را به دو نوع کلی معطوف به مشکل (متمرکز بر مسئله) و معطوف به هیجان(متمرکز بر هیجان) تقسیم کرده اند.
اشتاین و همکاران (1987) در روش های متمرکز بر مسئله از فنونی همچون ارزیابی شناختی، تحلیل منطقی یا تلاش برای مشخص کردن علت مسئله و جستجوی اطلاعات بیشتر درباره مشکل استفاده کرده اند. در مقابله متمرکز بر هیجان روش هایی چون اجتناب، انکار، تخلیه هیجانی مثل گریه کردن یا عصبانی شدن و مکانیزم هایی دفاعی بکار گرفته می شود.
موس و بیلینگز، پاسخ های مقابله ای را به پاسخ های مقابله شناختی و پاسخ های مقابله رفتاری تقسیم کرده اند. هر یک از پاسخ ها از دو روش فعال و اجتناب تشکیل شده و با تمرکز بر مسئله و هیجان است. در مقابله با استرس فرد می تواند یک پاسخ فعال را به کار گیرد و رویداد استرس زا را برطرف نماید یا از محرک
های استرس زا اجتناب کند(موس و بیلینگز، 1981).
در مقابله شناختی فعال فرد به جنبه های مثبت یک مسئله توجه می کند و در مقابله شناختی اجتنابی شخص فکر کردن درباره مشکل را موقتاً کنار می گذارد و یا آنکه معنای موقعیت را تغییر می دهد. پاسخ های رفتاری فعال از قبیل کمک خواستن از دیگران و رفتارهای اجتنابی همچون پرداختن به ورزش نمونه ای از مقابله شناختی فعال است. بررسی انواع مختلف روش های ارائه شده نشان می دهد که روش متمرکز بر مسئله اضطراب و پریشانی را کاهش می دهد. در صورتی که روش متمرکز بر هیجان با افزایش اضطراب و کاهش تاب آوری در فرد همراه است( میشل و موس، 1983).
کوباسون ثابت کرد افرادی که کمتر از روش مقابله ای اجتنابی استفاده می کنند علایم جسمانی و روانی کمتری در مقایسه با افرادی که از چنین روشی سود می جویند ازخود نشان می دهند. از سوی دیگر برخی پژوهشها حاکی از این است که هرگاه فرد احساس کند بر موقعیت کنترل دارد بیشتر از روش متمرکز بر مسئله استفاده خواهد کرد حال آنکه در مواقعی که فرد فکر می کند در کنترل و اداره استرس ناتوان است، روش متمرکز بر هیجان را پیشه می کند(کوباسون، 1984).
روی هم رفته در بیشتر موقعیت ها، ما ترکیبی از هر دو روش را بکار می گیریم. افرادی بهتر از عهده عوامل فشارزا بر می آیند که قادر به سازگاری با تغییرات محیطی بوده و توانایی بکارگیری روش های مقابله ای مختلف در هنگام رویارویی با استرس های متفاوت را داشته باشند(لازاروس و فالکمن، 1980). پیرلین و اسکولر - Pirlin and Skuler
(1978) مقابله متمرکز بر ادراک را نیز مطرح کرده اند . این روش عبارت از کوشش های شناختی فرد شامل تعبیر و تفسیر مجدد موقعیت و توجه به جنبه های مثبت مسائل است که برای تغییر دادن معنای رویدادهای استرس زا بکار برده می شود تا تهدید یا استرس زا بودن آن کمتر احساس شود.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
پیشینه و مبانی نظری درمان فراشناخت
اختلال بدشکلی بدن و فراشناخت
فراشناخت عبارت است از هر نوع دانش یا فرآیند شناختی که در آن ارزیابی یا کنترل شناختی وجود داشته باشد. از یک نظر آن را می توان به عنوان یک جنبه ی عمومی از شناخت در نظر گرفت که در تمام فعالیت های شناختی نقش دارد. نخستین بار آدرین ولز، درمان فراشناختی را معرفی کرد (Flavell 1979).
علت پدید آمدن درمان فراشناختی پر نمودن نقص های درمان شناختی بود، این روش درمانی از رفتار درمانی شناختی . Cognitive Behavior Therapy (CBT)
متفاوت است. زیرا به جای این که درمان شامل چالش با افکار و باورها در مورد تروما و یا مواجهه های مکرر و طولانی مدت با خاطرات مربوط به تروما باشد، شامل ارتباط با افکار به طریقی است که مانع ایجاد مقاومت و یا تحلیل ادراکی پیچیده شود و بتواند راهبردهای تفکر ناسازگار در مورد نگرانی و همچنین نظارت غیر قابل انعطاف بر تهدید را از بین ببرد. نظریه های شناختی در مورد آن چه که باعث به وجود آمدن الگوهای غیر مفید تفکر می شوند توضیحات مختصری ارایه کرده اند وجود باورهای منفی به طور مشخص نمی توانند درباره ی الگوی تفکر و پاسخ های متعاقب آن توضیحی ارایه دهند. آن چه در این جا مورد نیاز است به حساب آوردن عواملی است که تفکر را کنترل کرده و وضعیت ذهن را تغییر می دهند. این عوامل اساس نظریه ی فراشناختی است (Wells 2000).
تحقیقات مختلف نشان دادند که بین جنبه های خاصی از فراشناخت با اختلالات روانشناختی رابطه ای وجود دارد (Wells 1994). مطالعه ی Cooper and Osman (2007)، نشان داد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن از لحاظ کنترل فکر در مورد بدشکلی ظاهر، باورهای مثبت و منفی درباره ی نگرانی نسبت به بدشکلی ظاهر، راهبردهای کنترل فراشناختی، رفتارهای ایمنی نسبت به افکار و تصاویر در مورد بدشکلی ظاهر و عینیت دادن به افکار و تصاویر مربوط به بدشکلی ظاهر خود از افراد گروه شاهد، متفاوت می باشند.
تحقیقاتی که در مورد درمان فراشناختی بر روی اختلالات هیجانی انجام شده اند عبارتند از مطالعه ی Wells و همکاران (2012) که با استفاده از مدل فراشناختی بر روی افراد مبتلا به اختلال اختلال وسواسی جبری دریافتند که تمام بیماران در پس آزمون، بهبودی معنی داری را در علایم اختلال وسواسی جبری نشان دادند که این نتایج در 3 و 6 ماه بعد نیز باقی ماندند.
در مطالعه ای Ross and Van (2008)، با استفاده از مدل فراشناختی ولز جهت درمان اختلال اختلال وسواسی جبری بر روی گروهی از بیماران ( 6 زن و 6 مرد) و در دامنه ی سنی 21 تا 58 سال دریافتند که در پس آزمون و در 3 و 6 ماه از دوره ی پیگیری 7 بیمار، علایم کامل بهبودی را نشان دادند. مطالعاتی نیز کاربرد موفقیت آمیز مدل فراشناختی را در درمان اختلال اضطراب منتشر و درمان اختلال استرس پس از سانحه نشان داده اند.
نظریه و ماهیت درمان فراشناختی . Metacognitive Therapy
افکار مهم نیستند، اما پاسخ شما به این افکار مهم اند. همه، افکار منفی دارند و هرکسی گاهی افکار منفی خود را باور می کند. اما همه دچار اضطراب، افسردگی و ناراحتی هیجانی پایدار و مداوم نمی شوند. پرسش مهم این است: چه چیزی افکار را کنترل کرده و تعیین می کند که آیا فرد می تواند خود را از شر این افکار منفی رها سازد یا این که در دام ناراحتی عمیق و مداوم گرفتار می شود؟
فرض کنید که فراشناخت ها مسئول کنترل سالم و ناسالم ذهن هستند. به علاوه، این اثر بر این اصل استوار است که آنچه هیجان ها و نحوه ی کنترل آنها را تعیین می کند، نه «چیستی» افکار فرد (به چه فکر می کند) بلکه چگونگی تفکّر فرد است. تفکر را می توان به اُرکستر بزرگی تشبیه نمود که نوازندگان و آلات موسیقی
زیادی در آن حضور دارند. برای تولید یک پیش درآمد قابل قبول، وجود دفتر نُت و رهبر ارکستر ضروری است. فراشناخت به مثابه ی دفتر نُت و رهبر پشت تفکر است.
فراشناخت، کاربرد شناخت درباره ی شناخت است. فراشناخت فراورده ها . products
و فرایندهای . process
آگاهی را پایش . monitor
(نظارت)، کنترل و ارزیابی . appraise
می کند. برای بسیاری از ما، تجربه ی ناراحتی هیجانی، گذرا و کوتاه مدت است، چون راه های مقابله ی انعطاف پذیر با عقاید منفی ساخته ی ذهنمان (مانند افکار و باورها) را آموخته ایم. رویکرد فراشناختی بر این باور است که افراد به این دلیل در دام ناراحتی هیجانی گرفتار می شوند که فراشناخت های آنها به الگوی خاصی از پاسخدهی . responding
به تجربه های درونی . inner experiences
منجر می شود که موجب تداوم هیجان منفی و تقویت باورهای منفی می شود. این الگو سندرم شناختی-توجهی . cognitive attentional syndrome (CAS)
خوانده می شود که شامل نگرانی، نشخوار فکری . rumination
، توجه تثبیت شده . fixated attention
و راهبردهای خودتنظیمی . self-regulatory strategies
یا رفتارهای مقابله ای ناسازگارانه است. گوشه ای از این الگوی مخرّب را می توان در پاسخ یکی از بیماران مشاهده کرد. از این بیمار پرسیده شد:
«مهمترین چیزی که در جریان درمان فراشناختی افسردگی آموختی ، چیست؟» او پاسخ داد: «مشکل اصلی من این نیست که افکار منفی درباره ی خودم دارم، مشکل اصلی نحوه ی پاسخ دهی من به این افکار است، دریافتم که عملکرد من مانند ریختن بنزین روی آتش است. من قبلاً متوجه این فرایند نبودم». این بیمار متوجه شد که پاسخ هایش به افکار منفی خود، ناخواسته به شکل گیری سبک تفکر ناسازگارانه ای منجر شده بود که خود انگاره ی منفی او را تقویت می کرد.
درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک نحوه ی عملکرد شناخت و نحوه ی تولید تجربه های هشیارانه ی ما درباره ی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهم است. فراشناخت چیزهایی را که به
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
پیشینه و مبانی نظری درگیری والدین در امور تحصیلی
نقش والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان
صاحب نظران تعلیم و تربر این عقیده اند که والدین با همکاری و کمک به معلمان، در زمینه ی پیشرفت تحصیلی فرزندان خود می توانند بسیار مؤثر واقع شوند. این مسأله به خصوص در دوره ابتدایی بسیار حائز اهمیت است. تحقیقات نشان می دهد پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که والدین آن ها افرادی آگاه و باسواد هستند و بهتر به راهنمایی آن ها می پردازند بیشتر است(آرمند،1387).
اگر دقت کنیم متوجه می شویم که گاهی یک جمله ی کوتاه مفهوم وسیعی را می رساند که شاید یک کتاب نتواند به آن اندازه مطلب را ادا کند. بعضاً به مناسب سخن زیبای امام سجاد(ع) که می فرماید:" پدر و مادر اگر بخواهی بدانی که فرزند چه حقی بر گردن تو دارد کافی است بدانی که او از توست". سلامت و ناخوشی، دانایی و نادانی، هوشیاری و کم هوشی، ادب و بی ادبی، شادمانی و غمگینی و ... همین طور است، و فرزندان هر چه دارند عمدتاً از والدین خود دارند، چه از راه توارث و چه از طریق تربیت. و همین موضوع نمایانگر مقام مادری و پدری و مسوولیت بسیار سنگین والدین می باشد(صدری، 1388).
مسأله ی درس و پیشرفت درسی فرزندان هم جدا از این موضوع نیست یعنی امر پیشرفت تدرسی یک امر مجرد نیست که بتوان آن را جدا از مسایل دیگر مورد بحث قرار داد. به طور کلی خواندن و یادگیری مستلزم وجود شرایط اولیه و ثانویه است. شرایط اولیه یعنی استعدادهای نفسانی، مثل هوش و حافظه، یا سلامت بدن و شرایط ثانویه مانند محیط مناسب آرامش روانی، وسایل ضروری که همه این ها به هر حال به والدین ارتباط دارد و این شرایط چیزهایی نیست که بگوییم خاص درس خواندن یا مدرسه رفتن است و لذا موضوع و چگونگی درس خواندن یک کودک یا نوجوان به تمام مسایل زندگی او مربوط می شود(صدری، 1388).
موضوع پیشرفت درسی فرزندان یک خانواده یا عقب ماندگی آنان به نسبت قابل توجهی به میزان هوش، حافظه و وضع جسمانی بستگی دارد و این مسایل چیزی نیست که یکباره از آغاز هفت سالگی که کودک راهی مدرسه می شود تحول یافته، کودک را آماده درس خواندن و یادگیری کند یا اجتماعی بودن را به او بیاموزد. البته نباید فراموش کرد که انسان حتی قبل از تولد، مسایل تربیتی دارد مثلاً نوع تغذیه مادر و حالات روانی او در جنین مؤثر است. طبیعی یا سخت بودن عمل زایمان، طولانی یا کوتاه بودن آن، کیفیت شیر دادن به کودک، نوع شیر(اگر به عللی از شیر مادر محروم شود)، چگونگی پرورش کودک تا شش سالگی از لحاظ بدنی و روانی، رفتار و ارتباط عاطفی والدین(زن و شوهر) با همدیگر، همه و همه مقدماتی است که به صورت سه دوره از کودکی تا شش سالگی پشت سر گذاشته می شود و فرزند ما با این مقدمات وارد متن دوره دبستان می شود(صدری، 1388).
بنابراین، شناخت دوره های حساس تربیتی یعنی کودکی و نوجوانی برای والدین و سایر مربیان از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی های روانی و مسایل جسمانی در دوره های تا شش سالگی تا دوازده سالگی و تا پانزده سالگی و بالاخره از از پانزده تا هجده سالگی که تقریباً دوره دوم نوجوانی محسوب می شود، باید مورد توجه والدین باشد تا برخوردهای لازم و عواطف شایسته تنظیم شود. مثلاً والدین باید بپذیرند که پایان شش سالگی برای آغاز دوره دبستان بعد از مطالعات و بررسی های لازم تعیین شده بنابراین شتاب زدگی جهت فرستادن فرزند خود به مدرسه زودتر از موقع مناسب، نه تنها مفید نخواهد بود چه بسا متضمن ضررهایی در آتیه باشد که گاهی جبران ناپذیر می نماید(صدری، 1388).
نکته مهم دیگر درباره نقش والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان آماده کردن محیط درسی، برنامه ریزی برای خواب، تغذیه، مطالعات مفید غیر درسی و استفاده از برنامه های رادیویی و تلویزیونی از راه های تربیت صحیح و پیشرفت درسی فرزندان ماست. گاهی والدین از فرزندان خود که در دوره های مختلف تحصیلی مشغول تحصیلند بیش از حد معقول توقع دارند این امر نیز نتایج نامطلوبی دارد در حالی که حد معقول ان خوب و حقی ضروری است تا روحیه ی تعاون و تلاش و آمادگی برای زندگی را در آنان پرورش دهد(صدری، 1388).
بنابراین، والدین با شناخت بیشتر و آگاهی از شیوه های صحیح تعلیم و تربیت بهتر می توانند به یاری فرزندان خود بشتابند. با توجه به مطالب گفته شده می بینیم که نقش والدین در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده، کمک و راهنمایی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است(آرمند،1387).
2-2-3-2. پیشرفت تحصیلی دغدغه خانواده ها
موضوع تحصیل فرزندان، امروزه یکی از دغدغه های مهم خانواده های کشور را تشکیل می دهد. این دغدغه بیشتر به دلیل وابستگی آینده ی فرزندان به میزان توفیق آنان در تحصیل و طی مراحل دوره ی متوسطه و ورود به دانشگاه به وجود می آید. اگرچه این دل نگرانی ها برای اعتلا و ارتقای تحصیلی فرزندان و در کل نظام آموزش و پرورش نقطه ای امیدبخش و خوشایند است؛ در چهره ای دیگر، نوعی اضطراب و تشویش برای خانواده ها و دانش آموزان فراهم می نماید که چنان چه فردی نتواند مراحل تحصیل را به شکلی موفق و با نمراتی عالی طی نماید و راه یابی او به دانشگاه دچار اشکال گردد، دیگر نمی تواند فردی موفق و شهروندی مؤثر به لحاظ اجتماعی به شمار آید(عصاره، 1389).
به نظر می رسد نظام تربیتی ما باید به گونه ای برنامه ریزی نماید که از سویی پیشرفت تحصیلی و کارایی آموزشی را بالا ببرد و راه های مؤثر پیشرفت تحصیلی را برای اعتلای آموزشی در پیش گیرد و از دیگر سو نظام اجتماعی ما داشتن مدارک تحصیلی دانشگاهی را تنها ملاک شاخص برای توفیقات اجتماعی و شغل یابی، مطمح نظر قرار ندهد، بلکه شایستگی های فردی، ابتکارات انسانی و تلاش های سازنده ی افراد را هم به عنوان ملاک های اعتباری برای شاخص های اجتماعی، معیارهای شغل یابی و تأمین نیازمندی های شغلی مورد توجه قرار دهد(عصاره، 1389).
2-2-3-3. درگیری خانواده در امور تحصیلی
خانواده یک نظام طبیعی و اجتماعی است که افراد خواسته یا ناخواسته به آن وابسته اند و اولین کانونی است که فرد در آن احساس امنیت می کند و مورد پذیرش و حمایت قرار می گیرد. مطمئناً ساخت و فضای خانواده ،نقش مهمی در عملکرد و رفتار فرد ایفا می کند. کیفیت تعامل والدین و فرزندان، وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده و تحصیلات والدین همواره به عنوان تعیینکنندههای مهم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان شناخته شده است(آکسوی . Aksoy
، لینک . Link
؛ 2000).
2-2-3-4. نقش والدین در راهنمایی تحصیلی فرزندان
راهنمایی تحصیلی فرزندان امری است بسیار ضروری و نمی توان کار آموزش و تربیت را تنها به معلم و مدرسه محول ساخت و از نقش خانواده در این زمینه غافل شد. چرا که دانش آموزان اوقات زیادی را در منزل می گذرانند و علاوه بر این که تحت تأثیر اعمال و رفتار والدین هستند، از آن ها انتظار کمک و راهنمایی نیز دارند. یکی از حقوق طبیعی کودکان برخورداری از کمک و راهنمایی والدین می باشد. خوشبختانه اکثر والدین بر اهمیت راهنمایی تحصیلی فرزندانشان واقفند و شاید وقت فراوانی را نیز در این زمینه صرف می کنند، ولی نکته مهم این است که تا چه حد این وظیفه و مسوولیت را صحیح انجام می دهند. زمانی والدین می توانند به نحو احسن از عهده ی این وظیفه برآیند که بدانند چگونه به راهنمایی تحصیلی فرزندان خود بپردازند. اگر در این زمینه درست عمل نکنند ممکن است به جای کمک به فرزند، مانع پیشرفت وی و باعث سستی و تنبلی او شوند(آرمند،1387).
به عبارت دیگر، مهم ترین نقشی که والدین در زمینه ی راهنمایی تحصیلی فرزندان می توانند داشته باشند، ایجاد محیطی آرام و مساعد برای مطالعه و انجام تکالیف است. در بعضی مواقع والدین به طور ناخواسته و ناآگاهانه نه تنها محیط مساعدی را برای مطالعه ی فرزندان ایجاد نمی کنند، بلکه اصرار می ورزند که دانش آموزان در محلی آکنده از سر و صدا و محرک های مختلف مزاحم به انجام تکالیف بپردازند. آن ها تصور می کنند مطالعه و انجام تکالیف نیز همانند کارهای دیگر در هر شرایطی قابل انجام است، ولی باید توجه داشت که یادگیری در شرایطی بهتر صورت می گیرد که در آن محیط آرام باشد و محرک های مزاحم از جمله تلویزیون، بازی سایر کودکان و سر و صداهای دیگر کم تر باشد. به علاوه محیط خانواده باید محیطی امن برای دانش آموزان باشد، چنان چه والدین مشاجراتی نیز باهم داشته باشند باید به دور از حضور دانش آموز مشکلات خود را حل کنند. هم چنین والدین باید سعی کنند حتی الامکان از ترتیب دادن جشن ها و مراسم مختلف و یا شرکت در آن ها در ایام امتحانات خودداری کنند. حتی نباید فرزندان را به علت داشتن امتحان و درس خواندن تنها بگذارند و خود به این گونه مجالس بروند، زیرا این شیوه دانش آموز را نسبت درس بی علاقه می کند. بهتر است دانش اموز باور کند که کار و فعالیت او نه تنها از نظر خودش، بلکه از نظر سایر اعضای خانواده نیز مهم است و آن ها حاضرند از این قبیل برنامه ها صرف نظر کنند(آرمند،1387).
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق دلزدگی ودلزدگی زناشویی
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق
مقدمه.....................................................................................................................................................12
2-1- دلزدگی و دلزدگی زناشوئی.........................................................................................................12
2-2- تعریف دلزدگی............................................................................................................................12
2-3- چگونگی پدیدآیی و تحول دلزدگی..............................................................................................14
2-4- علائم دلزدگی..............................................................................................................................15
2-5- دلزدگی زناشویی.........................................................................................................................18
2-5-1- تعریف دلزدگی زناشوئی..........................................................................................................18
2-5-2 مبانی نظری دلزدگی...................................................................................................................19
2-5-3- دلزدگی زناشوئی از دیدگاه اصالت وجودی و روان تحلیل گری..............................................19
2-5-4- سایر دیدگاه ها دلزدگی...........................................................................................................21
2-6- متغیرهایی که سبب تشدید دلزدگی می شوند...............................................................................21
2-6-1- متغیرهایی که از دلزدگی پیش گیری می کنند...........................................................................23
2-7- عوامل مرتبط با دلزدگی زناشوئی.................................................................................................24
2-7-1- استرس و دلزدگی زناشوئی......................................................................................................24
2-7-2- وظایف والدینی و دلزدگی زناشوئی.........................................................................................26
2-7-3- دلزدگی زناشویی و طول مدت ازدواج.....................................................................................27
2-8- تفاوت روند طبیعی زندگی مشترک و دلزدگی زناشوئی................................................................28
2-8-1- راه های جلوگیری از دلزدگی زناشوئی....................................................................................29
2-9- شخصیت.....................................................................................................................................31
2-10- نظریه های شخصیت..................................................................................................................34
2-10-1- رویکرد روان تحلیل گری......................................................................................................34
2-10-2 رویکرد پدیدار شناختی............................................................................................................35
2-10-3- رویکرد شناختی....................................................................................................................36
مبانی نظری وپیشینه تحقیق دلزدگی ودلزدگی زناشویی
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق
مقدمه.....................................................................................................................................................12
2-1- دلزدگی و دلزدگی زناشوئی.........................................................................................................12
2-2- تعریف دلزدگی............................................................................................................................12
2-3- چگونگی پدیدآیی و تحول دلزدگی..............................................................................................14
2-4- علائم دلزدگی..............................................................................................................................15
2-5- دلزدگی زناشویی.........................................................................................................................18
2-5-1- تعریف دلزدگی زناشوئی..........................................................................................................18
2-5-2 مبانی نظری دلزدگی...................................................................................................................19
2-5-3- دلزدگی زناشوئی از دیدگاه اصالت وجودی و روان تحلیل گری..............................................19
2-5-4- سایر دیدگاه ها دلزدگی...........................................................................................................21
2-6- متغیرهایی که سبب تشدید دلزدگی می شوند...............................................................................21
2-6-1- متغیرهایی که از دلزدگی پیش گیری می کنند...........................................................................23
2-7- عوامل مرتبط با دلزدگی زناشوئی.................................................................................................24
2-7-1- استرس و دلزدگی زناشوئی......................................................................................................24
2-7-2- وظایف والدینی و دلزدگی زناشوئی.........................................................................................26
2-7-3- دلزدگی زناشویی و طول مدت ازدواج.....................................................................................27
2-8- تفاوت روند طبیعی زندگی مشترک و دلزدگی زناشوئی................................................................28
2-8-1- راه های جلوگیری از دلزدگی زناشوئی....................................................................................29
2-9- شخصیت.....................................................................................................................................31
2-10- نظریه های شخصیت..................................................................................................................34
2-10-1- رویکرد روان تحلیل گری......................................................................................................34
2-10-2 رویکرد پدیدار شناختی............................................................................................................35
2-10-3- رویکرد شناختی....................................................................................................................36
2-10-4- رویکرد رفتاری......................................................................................................................37
2-10-5- رویکرد یادگیری اجتماعی.....................................................................................................37
2-10-6- نظریه کتل.............................................................................................................................39
2-10-7- نظریه بقراط...........................................................................................................................39
2-10-8- نظریه کرچمر.........................................................................................................................40
2-10-9- رویکرد صفات......................................................................................................................41
2-11- تیپ های روان شناختی یونگ....................................................................................................42
2-12- پیشینه تاریخی مدل پنج عامل شخصیت.....................................................................................43
2-13- عوامل پنج گانه شخصیت...........................................................................................................46
2-13-1- روانژندی...............................................................................................................................47
2-13-2- برون گرایی...........................................................................................................................48
2-13-3- انعطاف پذیری......................................................................................................................49
2-13-4- دلپذیر بودن...........................................................................................................................50
2-13-5- مسئولیت پذیری و با وجدان بودن.........................................................................................50
2-14- سبک مقابله ای..........................................................................................................................51
2-14-1- طبقه بندی فرآیند مقابله ای....................................................................................................53
2-15- پیشینه تحقیق.............................................................................................................................55
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق دیدگاههایی در باره شخصیت ورشد شخصیت
فصل دوم،پیشینه ، تحقیق 14
مقدمه 15
دیدگاههایی درباره شخصیت 16
شخصیت از نظر فروم 16
شخصیت از نظر یونگر 17
شخصیت از نظر ماری 17
نگرش فرانکل به شخصیت 18
نگرش مزلو به شخصیت 18
چشم اندازی به رشد شخصیت 18
دیدگاههایی در باره رشد شخصیت 19
رشد شخصیت از نظر یونگر 19
رشد شخصیت از نظر ماری 20
عوامل موثر بر رشد شخصیت 20
نظریه های نسخ شناسی شخصیت 21
نظریه های تحلیلی عاملی شخصیت 23
نظریه کاتل 23
نظریه انسان گرایی در شخصیت 25
نظریه های شناختی شخصیت 26
ماهیت شخصیت 27
سنجش شخصیت 28
مسائل اساسی در سنجش شخصیت 28
اعتبار 29
مهار 29
میل به مهار 30
توهم مهار 31
پیامدهای اعتقاد داشتن به مهار 32
تفاوتهای فردی در درک جایگاه مهار 33
واکنش در برابر از دست دادن مهار 35
جایگاه مهار 35
جایگاه مهار درونی – بیرونی 37
طبقه بندی سه بعدی از نظر واینر 40
جایگاه مهار درونی و بیرونی از نظر واینر 42
نظریه یادگیری اجتماعی 43
توان رفتاری 43
انتظار 44
ارزش تقویت 44
موقعیت روان شناختی 45
آزادی حرکت 45
روشهای راتر برای سنجش مفاهیم خود 46
انگیزش رفتار از نظر راتر 48
انتظارات مربوط به جایگاه هندسی مهار 49
نظریه اسناد 53
اسنادهای بعد از موفقیت و شکست 53
تغییر دادن اسنادها برای بهبود عملکرد 55
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
دین
نگرش های کاملاً متفاوت و گوناگون به دین وجود دارد. برخی بر این عقیده اند که دین یک حالت روحی و درونی است که فقط به تجربه شخصی در می آید. برخی دیگر، دین را صرفاً یک سری از عقاید دانسته اند. لازمه چنین دیدگاهی آن است که احکام، مراسم و دستورات عملی جزو دین دانسته نشود. عده ای دیگر بر این باورند که دین صرفاً مجموعه ای از رفتارها و اعمالی است که افراد یا اشخاصی به نام دین انجام می دهند و این اعمال و رفتارها هیچ گونه ارتباطی با اعتقادات ندارد. برخی در مقابل، دین را یک مفهوم انتزاعی که شامل بسیاری از چیزها از جمله قلمرو دین، رفتارهای اقتصادی، حقوقی و سیاسی هم می شود می دانند. بر این اساس، دین نمی تواند صرفاً یک تجربه شخصی باشد؛ زیرا تجربه شخصی کشش هیچ یک از این مباحث را ندارد.
نگرش های گوناگون به دین و مؤلفه های آن ایجاب می کند این نکته بررسی شود که آیا می توان برای دین یک تعریف معین با مؤلفه های مشخصی در نظر گرفت؟ در این رابطه، استمداد از منابع غنی مکتب اسلام، یعنی قرآن و سنت، نه از جهت دلیلیت و حجیت آنها، بلکه از آن روی که ژرفای معانی موجود در آنها از حکیمان بی بدیل و بی نظیر صادر آمده است، می تواند راهنمای راستینی برای تعریف دین و مؤلفه های حقیقی آن باشد ( نمازی، 1392، 1).
2-12- 1- دین در لغت
دائره المعارف بریتانیکا « دین » Encyclopedia Britannica : Entry of Religion
را این گونه تعریف می کند : رابطه آدمی با آنچه آنها ( آدم ها ) آن را خدا، مقدس، روحانی، الهی و یزدانی ملاحظه می کنند. در تبیین این جمله اضافه می کند : دین عرفاً به صورت ترکیبی از رابطه فرد با خدا (God با «جی» بزرگ )، یزدان و خداوندکار (god با «جی» کوچک ) یا روح (spirit) نگریسته می شود. پرستش و عبادت محتملاً اصلی ترین عنصر دین است، اما رفتار و سلوک اخلاقی، باور و عقیده صحیح و مشارکت در نهادها و مؤسسات مذهبی نیز عموماً عناصر و عوامل تشکیل دهنده زندگی مذهبی، آن گونه که توسط معتقدان و پرستش کننده ها ممارست می شود و آن گونه که توسط کتب مقدس و حکمای مذهبی امر می شود، محسوب می شود (
Encyclopedia Britannica : Entry of Religion ).
در فرهنگ لغت پیشرفته آکسفورد برای دین سه معنا ذکر کرده است :
دین یعنی اعتقاد به وجود یک خدا و خدایان، بخصوص اعتقاد به اینکه آن خدایان جهان را آفریده و به آدمی سرشت روحانی داده اند تا بعد از مرگ بدن نیز ادامه حیات دهد.
یک نظام خاص باور و پرستش مبتنی بر اعتقاد مذهبی، مانند دین مسیحی، یهودی و هندوئی، ممارست مذهبی فرد.
یک تأثیرگذاری کنترل کننده بر زندگی فرد، یک چیزی که فرد احساست قوی درباره آن دارد. مثلاً، وقتی گفته می شود : « فوتبال برای ( شخص آقای ) بیل مانند « دین » است ». به این معناست که آقای بیل احساس قوی درباره فوتبال دارد. یا وقتی گفته می شود : « من موافق وقت شناسی هستم، اما او ( همسرم ) از آن « دین » می سازد ». بسیار واضح است که معنای اخیر معنای حقیقی دین نیست، بلکه صرفاً یک کاربرد برای لغت دین است. در هر صورت، همان گونه که مشاهده می شود، فرهنگ لغت پیشرفته آکسفورد معنای محصلی از واژه دین به دست نمی دهد، بلکه به صراحت واژه دین را شامل حتی ادیانی که هیچ اعتقادی به خداوند هم ندارند، می داند.
نیاز همیشگی به دین
علامه مصباح با رد ادعاهای کسانی که یا اصل نیاز به دین را قبول ندارند و یا با پذیرش اصل نیاز به دین، لزوم آن را در این زمان انکار می کنند و برای احکام اسلام، مانند احکام دیگر ادیان، تاریخ مصرف قایل هستند، به تبیین ضرورت نیاز به دین در همه زمان ها از طریق اثبات ضرورت بعثت پیامبران (ص) می پردازد.
با توجه به اینکه هدف از افرینش انسان، رسیدن او به کمال اختیاری از طریق عبادت و بندگی خداست ( ر.ک: ذاریات : 56)، اراده حکیمانه خداوند متعال، اصالتاً به سعادت انسان تعلق گرفته است. روشن است که علم عادی انسان ها بسیار محدود است و نمی تواند از ابزارهای ادراک محدود خود که برد خاصی دارند برای تشخیص درست و کامل مسیر، استفاده کند. انسان دانش کمی دارد ( ر.ک : اسراء : 85) و چه بسا اموری را خیر بداند، ولی به ضرور او باشد و بعکس، چه بسا امری را به ضرر خود بداند، ولی خیر او در همان چیز باشد ( ر.ک : بقره : 216). علاوه بر این :
الف- تحقق ادراک مشروط به شرایطی است که با فراهم نبودن آنها، همین ادراک محدود هم حاصل نمی شود.
ب- انسان در ادراک های خود مصون از اشتباه نیست.
ج- نیازهای انسان به نیازهای مادی منحصر نیست و باید مصالح معنوی او – که به دلایلی مهم تر از مصالح مادی اوست – هم تأمین شود. شناخت های عادی انسان با تمام اهمیتش، نمی تواند برای تشخیص راه سعادت حقیقی در همه ابعاد کافی باشد و اگر انسان راه دیگری برای جبران این کمبود نداشته باشد، هدف آفرینش محقق نخواهد شد.
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 74 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
مبانی نظری و پیشینه تحقیق راهبردهای حل مسأله ونگرش
فصل دوم: پیشینه و زمینههای نظری پژوهش
مقدمه
الف) مبانی نظری در زمینه موضوع تحقیق
تعریف و ویژگیهای مسئله و حل مسئله
حل مسئله و انتقال یادگیری
رابطه بین تفکر انتقادی و حل مسئله
راهبردهای حل مسئله و فراشناخت
عنوان صفحه
نظریههای پیرامون حل مسئله
حل مسئله از دیدگاه رفتارگرایان
حل مسئله از دیدگاه گشتالت
رویکرد خبرپردازی به حل مسئله
مراحل آموزش حل مسئله (الگوی دی چکووکرافورد)
طرح جورج پولیا پیرامون حل مسئله
مبانی نظری در زمینه نگرش
تعریف نگرش
ویژگیها و ابعاد نگرش
تغییر نگرش
الگوهای یادگیری تغییر نگرش
الف) نظریه محرک – پاسخ
نظریه هاولند
ب) نظریه مشوقها و تعارضها
الگوهای شناختی تغییر نگرش
الف) نظریه تعادل
ب) نظریه توافق
ج) نظریه همسازی شناختی
د) نظریه قضاوت اجتماعی
الگوهای کارکردی
نگرشها و آموزش و پرورش
ب) یافتههای پژوهش در زمینه موضوع تحقیق
2
فصل دوم
پیشینه و زمینه های نظری پژوهش
پیشینه و زمینههای نظری پژوهش
مقدمه
در تمام طول تاریخ آموزش و پرورش حل مسأله یکی از هدفهای مهم آموزشی معلمان به شمار میآمده از برکت پیشرفتهای روانشناسی علمی معاصر بر اهمیت موضوع افزوده شده است. جان دیوئی، جروم برونر، ژان بیاژه و لئو ویگوتسکی از جمله کسانی هستند که بر نقش فعالیت یادگیرنده در جریان حل مسأله بر دانشاندوزی تأکید داشتهاند و نظریه سازندگی یا ساختنگرایی یادگیری از ثمرات این اندیشمندان است (سیف، 1380)
الف- مبانی نظری در زمینه موضوع تحقیق
تعریف و ویژگیهای مسئله و حل مسأله
بنا به تعریف، وقتی یادگیرنده با موقعیتی روبرو میشود که نمیتواند با استفاده از اطلاعات و مهارتهایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت سریعا پاسخ دهد یا وقتی که
3