لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 93 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه
کودکان بسیار راستگو وصادق هستند زیرا هنوز با دنیای ما بزرگترها آشنا نشده اند و این صداقت باعث میشود که آنها با دیدی موشکافانه وقایع را به تصویر بکشند والبته باید توضیح در مورد کارهایشان را به خودشان بسپاریم معلمان مقطع ابتدایی و مربیان مهدهای کودک باید این نکته را مد نظر قرار دهند که ما حق نداریم از جانب خود نقاشی کودکان را تحلیل کنیم چه بسا فکر وایده ای نو که در ذهن کودک حین کشیدن آن نقاشی شکل گرفته با یک نظر ما از هم بپاشد زیرا اگر نظر معلم یا مربی با نظر او فرق داشته با شد او نظر اشتباه را نظر خود میداند زیرا از دید آنها معلمان اشتباه نمیکنند پس بهترین راه برای فهمیدن معنای نقاشی کودکان سوال از خود آنهاست با این کار هم به آنها اعتماد به نفس میدهم و هم خودمان معنای اصلی نقاشی شان را درک میکنیم مثلا ما میتوانیم این سوال را از کودک بپرسیم :
شما نمیخواهی در مورد این نقاشی قشنگت برام حرف بزنی؟
در حین شنیدن جواب این سوال ما به فاصله ذهنی خود با دنیای کودک پی میبریم واین اصل را به خوبی درک میکنیم که: هیچگاه نباید نقاشی کودکان را از دیدگاه خود ببینیم تجربه نشان داده که 80./. از کودکان چنان به زیبایی در مورد نقاشی های خود صحبت میکنند که حتی هنر مندان بزرگ هم از دیدن این نواقص در محیط اطراف عاجزند پس ما نبایدآینه زلال کودکان را با نظرات غیر کارشناسانه ی خود کدر کنیم .
نکته ای دیگر که باید آن را مد نظر قرار دهیم این است که هیچگاه نباید نظرات اصلاحی را برای نقاشی به کودکان گوش زد کنند (این نکته بیشتر برای سنین پیش دبستانی و کلاسهای اول و دوم صادق است) مثلا ً کودکی نقاشی اش را بدون رنگ کشیده ما نباید مستقیما ً به او بگوییم که چرا از رنگ استفاده نکردی بلکه میتوانیم از او بپرسیم که کارت تمام شده به نظر خودت چیزی در نقاشی ات کم نیست این به آن دلیل است که آنها با رنگها بیشتر آشنا هستند و خوب میدانند که کجا باید استفاده شود وکجا نباید؟ متاسفا نه دیده شده که بعضی از مربیان نا آگاه در این مواقع این جمله را میگویند که :
2
(( نقاشی بدون رنگ معنا ندارد ))
این نظر بسیار غلط میباشد چون بعضی صحنه ها از دید کودک بی رنگ میباشد و ما نباید به این کاراصرار داشته باشیم البته بری کودکی که مکررا ً نقاشی هایش را سیاه وسفید میکشد دو فرضیه وجود دارد:
1- بارنگ آشنا نیست : که در این صورت مربی میتواند در جلسات بعد اول رنگها را (بدون تاکید بر استفاده از آنها) برای او معرفی کند مثلا بگوید این چه رنگیه ؟ و در محیط اطرافمان چه چیزی به این رنگ است ....
2- مشکل روانی دارد : در این صورت معلم بدون زدن انگ به اوا باید سریعا ً موضوع را با خانواده کودک در میان بگذارد تا از روانشناس کمک گرفته شود چه بسا کودک در معرض افسردگی باشد.
در پایان ما به این نتیجه میرسیم که در واقع نقاشی در سنین پایین بیشتر جنبه روانشناسانه دارد نه هنر؟ زیرا اگر بخواهیم اصول اولیه نقاشی را به آنها یاد بدهیم قطعا ً ضربه ای جبران نشدنی را به خلاقیت آنها وارد کرده ایم ما در اینجا قصد داریم که با ایجاد آموزشگاه نقاشی این خلاقیت را در سنین پائین شکوفا کنیم .
بسمه تعالی
3
تقاضانامه
خواهشمند است مطابق طرح پیشنهادی پیوست با صدور جواز تاسیس برای احداث یک آموزشگاه نقاشی موافقت فرمائید ضمنا جزوه مقررات و گردش کار صدور مجوزها را مطالعه نموده متعهد و ملزم به رعایت کلیه مفاد آن می باشم .
نام و نام خانوادگی :
تاریخ :
امضاء :
بیوگرافی :
اینجانب پوران آئین متولد سال 1369 صادره از شیراز و میزان تحصیلات دیپلم فنی شاخه کاردانش هستم و چون علاقهی زیادی به نقاشی داشتم توانستم دیپلم نقاشی را بگیرم تا بتوانم در جایی مشغول به کار شوم . من بعد از گرفتن دیپلم با کمک پدرم توانستیم جائی را اجاره کنیم و در آن مشغول به کار شویم. من از ایجاد این کارگاه برای زندگی خانواده و جامعه و افراد جوان که به کار نیازمند بودند از ثروت پدرم تا حدودی استفاده کردم تا توانستم این کارگاه را ایجاد کنم. من تا آنجائی که امکان دارد سعی میکنم از توانایی خودم استفاده کنم و در مواقع ضروری از پدر و دوستان کمک میگیرم، و یکی از خصلتهای من این است که همیشه از آدمهایی که در کارشان نظم و برنامه ریزی دارند سرمشق بگیرم . و یکی از کسانی که سرمشق من در کارهایم بود پدرم هستند.
4
من سعی میکنم در برابر مشکلات ناامید نشوم و در برابر مشکلات صبر و استقامت داشته باشم و از پدر و دوستان و خانوادهام کمک میگیرم و هیچ وقت صبر و استقامت خود را در برابر شکست از دست نمیدهم .
از نظر من یک کارآفرین موفق کسی است که در کارهای خود اول از همه به خدا توکل داشته باشد و بعد در کارهای خود برنامهریزی داشته باشد و طبق آنچه برنامه ریزی کرده است پیش رود و در کارهای خود نظم را رعایت کند و از کمک دیگران که در این کار تجربه دارند استفاده کند تا بتواند کارآفرین موفقی شود.
من فردی با ایمان هستم و برای انجام هر کاری اول خدا و بعد چیزهای دیگر را در نظر میگیرم و تا حدودی در کارهایم صرفهجوئی میکنم تا آنجا که کار برای خانواده و کارکنان شرکت مشکل ایجاد نکند و همیشه دوست دارم ساده زندگی کنم و ساده زیستن را به دیگران بیاموزم و دوست دارم اگر برای یکی از کارکنان مشکلی پیش بیاید تا آنجائی که میتوانم مشکل آنها را رفع کنم اگر مشکل آنها مالی باشد وجهی را به آنان قرض میدهم. دوست دارم کارکنان در کارهایشان دقت لازم را به جا آورند و اگر در کارهایشان با مشکل روبرو شدند من را در جریان بگذارند و از نظر خودم من در کارهایم تا بحال موفق بودم و سعی میکنم در آینده هم همینطور که هستم باشم . و من این موفقیت خودم را مدیون پدر و مادرم میدانم.آآآآآآآآآآآ د
آنچ
1 - عنوان طرح: آموزشگاه نقاشی نقاشان شیراز
2 - محل اجرای طرح :
استان: فارس
شهرستان: شیراز
بخش: -
روستا: -
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 24 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
فارسی سوم دبستان
یار مهربان / نقاشی دنیا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
تاریخ هنر نقاشی در ایران به زمان غارنشینی برمیگردد. در غارهای استان لرستان تصاویر نقاشی شده از حیوانات و تصاویر کشف شده است. نقاشیها بوسیله (W.Semner) بر روی دیواره های ساختمانها در ملایر و فارس که به 5000 سال پیش تعلق دارند کشف شده است.
نقاشی های کشف شده در مناطق تپه سیالک و لرستان بر روی ظروف سفالی، ثابت می کند که هنرمندان این مناطق با هنر نقاشی آشنایی داشته اند.
همچنین نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد.
در نقاشیهای دوران هخامنشی، نقاشی از روی چهره بر سایر نقاشی های دیگر تقدم داشت. تناسب و زیبایی رنگها از این دوران، بسیار جالب توجه است. نقاشی ها بدون سایه و با همدیگر هماهنگی دارند. در بعضی از موارد، سطوح سیاه پر رنگ را محدود کرده اند.
مانی، (پیامبر و نقاش ایرانی)، که در قرن سوم زندگی میکرد، یک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشی های او یکی از معجزاتش بود.
نقاشی (Torfan) که در صحرای گال استان ترکستان در چین بدست آمد، مربوط است
بسال 840 تا 860 بعد از میلاد.
3
این نقاشی های دیوارنما مناظر و تصاویر ایرانی را نمایش میدهند. همچنین تصاویر شاخه های درختی در این نقاشی ها وجود دارند. باستانی ترین نقاشی های دوران اسلامی، که بسیار کمیاب است، در نیمه نخست قرن سیزدهم به وجود آمده بودند. مینیاتورهای ایرانی (طرح های خوب و کوچک) بعد از سقوط بغداد در سال 1285 میلادی بوجود آمدند. از آغاز قرن چهاردهم کتابهای خطی بوسیله نقاشی از صحنه های جنگ و شکار تزئین شدند.
چین از قرن هفتم به بعد به عنوان یک مرکز هنری، مهمترین انگیزه برای هنر نقاشی در ایران بود. از آن به بعد یک رابطه بین نقاشان بودائی چینی و نقاشان ایرانی بوجودآمده است.
از لحاظ تاریخی، مهمترین تکامل در هنر ایرانی، تقبل طرحهای چینی بوده است که با رنگ آمیزی که ادراک ویژه هنرمندان ایرانی است مخلوط شده بود. زیبایی و مهارت خارق العاده نقاشان ایرانی واقعاً خارج از توصیف است. در قرن اول اسلامی، هنرمندان ایرانی زینت دادن به کتابها را شروع کردند.
کتابها با سرآغاز و حاشیه های زیبا رنگ آمیزی و تزئین شده بود. این طرحها و روشها از یک نسل به نسل دیگر با همان روش و اصلوب منتقل می شد، که معروف است به "هنر روشن سازی". هنر روشن سازی و زیبا کردن کتابها در زمان سلجوقیان و مغول و تیموریان پیشرفت زیادی کرد. شهرت نقاشی های دوران اسلامی شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت.
مینیاتورهای مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهای نقاشی های معمولی پیش از دوره اسلامی را گم کرده است. این نقاشی های اولیه و بدعت کارانه فشار هنری لازم را ندارند. مینیاتورهای مدرسه بغداد اصلاً متناسب
3
نیستند. تصاویر نژاد سامی را نشان میدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشی را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آیین تازه ای را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه های مخصوص این مدرسه، در طرح حیوانات و با تصاویر شرح دادن داستانها است.
اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود.
از میان کتابهای مصور به سبک بغداد میتوان به کتاب "کلیله و دمنه" اشاره کرد. تصاویر نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط رنگهای معدودی در این نقاشیها بکار رفته است.
بیشتر کتابهای خطی قرن سیزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاویری از حیوانات و سبزیجات تزئین شده است. یکی از قدیمی ترین کتابهای کوچک طراحی شده ایرانی بنام "مناف الحیوان" در سال 1299 میلادی بوجود آمده است. این کتاب مشخصات حیوانات را شرح میدهد. در این کتاب تاریخ طبیعی با افسانه
4
در هم آمیخته شده است.
موضوعات این کتاب که تصاویر بسیاری دارد، برای آشنایی با هنر نقاشی ایرانی بسیار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشی قدیمی بود جلوتر است.
پس از هجوم مغولان، یک مدرسه جدید در ایران به نظر میرسید. این مدرسه تحت تأثیر از هنر چینی و سبک مغول بود. این نقاشی ها همه خشک و بی حرکت و خالص و یکسان، مانند سبک چینی است.
بعد از حمله مغول به ایران، آنها تحت تأثیر از هنر ایرانی، نقاشان و هنرمندان را تشویق کردند. در میان نقاشی های هنرمندان ایرانی میتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکیبات آرایشی، و خطوط کوتاه خوب که میتوان آنها را بشمار آورد. نقاشی های ایرانی بصورت خطی و نه ابعادی می باشد. هنرمندان در این زمینه از خود یک خلاقیت و اصالت نشان داده اند.
هنرمندان مغول دادگاه سلطنتی نه فقط به تکنیک بلکه به موضوعات ایرانی هم احترام گذاشتند. یک بخش از کارشان شرح دادن به آثار ادبی ایران مانند شاهنامه فردوسی بود. میان موضوعات مختلف بیشترین علاقه آنها به تصویریسم (کتابهای با تصاویر زیاد) بود.
بر خلاف مدارس مغول و بغداد بیشترین کارها از مدرسه هرات بجا مانده است. مؤسس این سبک نقاشی مدرسه هرات بود؛ که از نیاکان تیموریان بودند و این مدرسه را بخاطر محل تأسیس آن مدرسه هراتی نامیدند.
متخصاص هنر نقاشی بر این باورند، که نقاشی در ایران در دوران تیموری به اوج خود رسیده بود. در طول این دوره استادان برجسته ای، همچون کمال الدین بهزاد، یک متد جدید را به نقاشی ایران عرضه کرد. در این دوره (تیموریان) که از سال 1370 تا 1405 میلادی به طول انجامید؛ هنر نقاشی و کوچک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بحث بنیادهای نقاشی
لوچای گوید:
در میان آنانی که به نقاشی میپردازند. برخی در پی کار استادانه اند و برخی سادگی را ترجیح میدهند. نه پیچیدگی به خودی خود ونه سادگی هیچکدام کافی نیستند.
برخی میخواهند چست و چالاک باشند و برخی دقت حاصل از کوشش بسیار را ارج می نهند نه چستی و چالاکی و نه دقت و وسواس هیچکدام کافی نیستند.
برخی برای روش ارزش بسیار قائلند، در حالی که دیگران مباهات میکنند که به روش تن نمیدهند. بیروش بودن اسف انگیز است اما وابستگی کامل به روش هم بد است.
اول باید آموخت که در قواعد وفادارانه نظر کرد پس از این، قواعد را بنابر اندیشه و توانایی خود تغیری داد نهایت همه روشها این است که به نظر آید هیچ روشی نداری.
این امر در میان استادان متفاوت بود. (کای-جی) انگ کانگ رنگ را کم و افشان میزد و به نظر میآمد که گلها و علفها از دستان او میرویند. هان گان که تابلوی اسب زرد او یگانه است عادت داشت پیش از نقاشی عبادت کند و قلم موی او سرشار از الهام بود بنابراین در مرحلة بعدی، فرد می تواند استفاده از روش را برگزیند یا چنان نقاشی کند که گویی روشی ندارد.
اما نخست باید سخت کار کرد قلم مو را بارها و بارها در مرکب فرو برد و سنگ مرکب را خرد و ریز کرده ده روز را صرف نقاشی یک نهر و پنج روز را صرف نقاشی یک صخره کرد. بعد از این ممکن است تلاش کنی که منظرهای را در جیالنگ نقاشی کنی. لی سو سیون ماهها به نقاشی آن منظره پرداخت، اما وو دائو-زه در یک غروب آن را نقاشی کرد. بنابراین، در مرحلة بعدی شاید فرد آرام و دقیق حرک/ت کند یا چست و چابک باشد.
اما نخست باید آموخت که پنج قله را در تفکرات خود در نظر داشت بر کل یک ورزامتمرکز نشو هزاران جلد را مطالعه کن و مسافتهای بسیار را طی کن. سدها و موانعی را که دورنگ و جیو طرح کرده اند بشناس و مستقیم به سراغ عمارتهای گو و جنگ برو. از نقاشی نی یون – لین به سبک یو چنگ پیروی کن: زمانی که او نقاشی می کرد کوهها سربلند میکردند و چشمهها میجوشیدند آبهای زلال روان می شدند و جنگلها گسترده و تنها می شدند شبیه گوشو سیان باش که با یک ضربه قلم بابادکی را با ریسمانی چند صد متری نقش می زد و کوچک و بزرگ را به سهولت یکسان نقاشی می کرد- برجها و ساختمانهای چند طبقه را به همان آسانی نقاشی می کرد که موی ورزاها و نخ کرم ابریشم را بدین سال در مرتبه ای بالاتر هم کار استادانه پذیرفتنی است و هم کار ساده.
2
اگر می خواهی در قید روش نباشی، روش را بیاموز. اگر می خواهی آسوده باشی. به سختی کار کن اگر در جستو جوی سادگی هستی، در پیچیدگی استاد شو.
در نهایت شش ا صل وجود دارد، شش اساس، شش ویژگی، سه عیب و دورازده چیز که باید از آنها اجتناب کرد چگونه می توان به آنها بیاعتنا بود؟
یادداشتی در باب هجده بنیان، معیار و قاعده
شش اصل(لوفا)
سیه هو در دورة چی جنوبی (479-501) گفته است:
جریان چی (دم، روح، نیروی حیاتی آسمان) حرکت زندگی را ایجاد می کند.
قلم مو ساختار را خلق می کند.
متناظر باشیء صورت آن را طراحی کن.
متناظر با ماهی شی رنگ را باه کار ببر.
ترکیب بندی را با استفاده از عناصر در مکان حقیقیشان سامان ده.
در کپی برداری سعی کن تا ذات قلم گیری و روشهای استاد را منتقل سازی.
(لوچای به نقل از یکی از مکاتب فکری میافزاید:)
همه این اصول به جز اصل اول را می توان تا رسیدن به کمال حقیقی آموخت و تمرین کرد. [اما] (برای توانایی بر آشکار ساختن وجوه) چی در سیر و دگرگونی دائمی اش فرد باید با موهبت این توانایی زاده شود.
شش اساس (لویائو) و شش ویژگی (لوچانگ) نقل شده از اثری از اوایل قرن یازدهم در باب زندگینامة نقاشان پنج سلسله و ادوار سونگ شمالی، منتسب به لیو دائو- چون، مورخ و منتقد هنر تجدید چاپ شده دروانگ شی هوایوان و دیگر جنگلهای عمده این دو دسته از معیارها به عنوان جرح و تعدیلات شش اصل در جلد دوم، فصل دوم مورد بحث قرار گرفته اند.
لیودائو- چون در دوره سونگ گفته است:
اساس نخست: عمل چی و اثر قدرتمند قلم مو دست در دست هم دارند.
اساس دوم: طرح اصلی باید مطابق با سنت باشسد.
اساس سوم: ابداع و تازگی نباید باعث غفلت از لی (بنیادها یا ذات) اشیاء شود.
اساس چهارم: اگر رنگ به کار برده میشود باید پرمایه باشد.
3
اساس پنجم: قلممو را باید زه ژان (خودانگیخته) کنترل کرد.
اساس ششم: از استادان بیاموز اما از خطاهایشان اجتناب کن.
ویژگی اول: نمایش قدرت ضربه قلم به همراه کنترل خوب قلم.
ویژگی دوم: بهره داشتن از سلامت و سادگی به همراه فرهیختگی و ظرافت در ذوق.
ویژگی سوم: بهره داشتن از لطافت در مهارت به همراه دقت در اجرا.
ویژگی چهارم: نشان دادن اصالت و ابداع حتی تا درجه غرابت، بدون تخلف از لی اشیاء،
ویژگی پنجم: ترسیم فضا بدون آنکه کاغذ یا ابریشم را لمس کنی و در عین حال توانایی بر انتقال تغییرات کوچک رنگ،
ویژگی ششم: به دست دادن عمق و فضا در سطح صاف تصویر.
سه عیب (سان بینگ)نقل شده از رسالة کو متعلق به اوایل قرین یازدهم که یکی از تاثیر گدارترین آثار دورة سونگ است. متن چینی وترجمه آن به همراه یادداشتهای مفید در کتاب ساپر (Soper) تجربیات کو-ژو-سو در نقاشی آمده است فهرست جینگ هائواز عیوب نقاشی (ترجمه شده در سیرن (Siren) تاریخ نقاشی چینی آعازین، جلد اول، ص124) تقسیم میشود به عیوبی که مربوط به صورت و شکل انمد و عیوبی که به اینها مربوط نیستند عیوب دسته نخست این امور را شامل می شوند : گلها و درختها در ناهماهنگی با فصل، بزرگتر بودن اشخاص نسبت به ساختمانها، مرتفع بودن درختان نسبت به کوهها و پلهایی که به کنارهها اتکا ندارند (نظیر نکتاب مطرح شده در دوازه چیز مورد اجتناب). جینگ هائو عیوب دسته دوم را فقدان روح و نبود هماهنگی میداند
کوجو سیو در دورة سونگ گفته است:
سه عیب وجود دارد که همه مرتبط به نحوة حرکت دادن قلم مو هستند.
عیب نخست را «تخت بودن» (پان) گویند که اشاره دارد به خشکی یک مچ ضعیف و کندی قلم مو، اشکال اشیاء یکنواخت ولاغر می شوند فاقد بعد و سختیاند.
عیب دوم را «خمیده بودن» (کو) گویند و اشاره دارد به حرکت سنگین قلم مو که ناشی از تردید است. قلب و دست با هم هماهنگی ندارد. در طراحی قلم در دست راحت نیست.
عیب سوم را «گره دار بودن» (جیه) گویند که اشاره دارد به گره دارای قلم مو هنگامی که به نظر می آید قلم مو در جایی بسته شده و قادر به حرکت آزادانه نیست قلم مو فاقد انعطاف است.
دوازده چیزی که باید از انها اجتناب کرد (شی ئرجی)
ژائو زه ژان در دوره یوان گفته است.
نخستین چیزی که باید از ان اجتناب کرد ترکیب بندی شلوغ و بد چینش است.
دوم این است که دور و نزدیک به وضوح متمایز نشده باشند.
4
سوم، (کشیدن) کوهها بدون چی، ضربان حیات، است.
چهارم، (کشیدن) آب بدون مشخص ساختن منشا آن.
پنچم، (کشیدن) صحنهها بدون اماکنی که طبیعت دسترسی به آنها را ناممکن کرده باشد.
ششم، (کشیدن راهها بدون اشاره به آغاز و انجام آنها.
هفتم، (کشیدن) سنگها و صخرهها با یک رو.
هشتم، (کشیدن) درختان با کمتر از چهار شاخة اصلی.
نهم، چهرههایی که به نحو غیر طبیعی بدجلوهاند.
دهم، ساختمانها و عمارتهایی که در جای نامناسب واقع شده اند.
یازدهم، کشیدن جو و فضایی که درآن تاثیرات مه و هوای صاف اعمال نشده باشد.
دوازدهم، به کار بردن ناروشمند رنگ،
سه طبقه (سان پین) امور نهم و دهم بر تناسبی تاکید دارند که ریشه در طبیعی بودن دارد و در هماهنگی اجزا کل نقاشی سهیم است همچون امور پیشین این هماهنگی به معنای نمادین هماهنگی آسمان و زمین یا نظم و طرح طبیعت یعنی دائواست. چهره ها و اشخاص نه تنها نباید با جلوه باشند بلکه باید در حال عمل نشان داده شوند و موضع حال آنها باید همخوان با بای نقاشی و بدین سان همخوانی با نظم طبیعت باشد اشخاص معمولا تنها و در حال تامل هستند و از صحنه اطرافشان لذت می برند. مکان و جهت آنها معمولا توجه را به سمت کوه وآبشار و درخت جلب می کند آنها هیچ گاه در تعارض با طبیعت نمایش داده نمی شوند. بلکه همواره در حال احترام یا سپاسگزاری آیینی به طبیعت هستند. ساختههای انسان: خانهها، کوشکها، پلها ، آسیابها یا قایقها، هیچ گاه دیگر عناصر تصویر را نمی پوشاند بلکه سهمی در مضمون اصلی تصویر دارند که عمولا وجهی از طبیعت است و نه فعالیت انسان تحت اللفظی: «فقدان هماههنگی میان امواج ابرها و امواج آب» بنگرید به شرح تصویر 90، کتاب صحرهها. یک طبقهبندی سنتی که از معیارهای مربوط به خوشنویسی اخذ شده است. لوچای این طبقهبندی را از جنگی متعلق به قرن چهاردهم (تالیف سیا ون – ین شرح می دهد که عمدتا بازگویی نوشته های پیشین در باب نقاشی است. سه تقریر برجسنة (این طبقهبندی ) در شرح لوچای آمدهاند.
سیا ون- ین می گوید:
چی یون شنگ تانک (جریان چی حرکت زندگی را ایجاد می کند [اصل اول]) اصل آسمان است وقتی این اصل از طریق نقاش اعمال می شود نتیجة حاصله در نقاشی او غیر قابل وصف است و نقاش را می توان به طبقة شن (الوهی ) متعلق دانست.
زمانی که اثر قلمی دارای نظمی عالی است رنگها مناسبند و بیان روشن و هماهنگ است نقاش در طبقه میائو (شگفت و عمیق) جای دارد.
زمانی که اثر قلمی دارای ظمی عالی است. رنگها مناسبند و بیان روشن و هماهنگ است نقاش در طبقه میائو (شگفت وعمیق ) جای دارد.
زمانیکه صورت محقق و قواعد به کار بسته شده اند نقاش جزو طبقة ننگ (توانا و کامل) است.
لوچای می افزاید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
تاریخ هنر نقاشی در ایران به زمان غارنشینی برمیگردد. در غارهای استان لرستان تصاویر نقاشی شده از حیوانات و تصاویر کشف شده است. نقاشیها بوسیله (W.Semner) بر روی دیواره های ساختمانها در ملایر و فارس که به 5000 سال پیش تعلق دارند کشف شده است.
نقاشی های کشف شده در مناطق تپه سیالک و لرستان بر روی ظروف سفالی، ثابت می کند که هنرمندان این مناطق با هنر نقاشی آشنایی داشته اند.
همچنین نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد.
در نقاشیهای دوران هخامنشی، نقاشی از روی چهره بر سایر نقاشی های دیگر تقدم داشت. تناسب و زیبایی رنگها از این دوران، بسیار جالب توجه است. نقاشی ها بدون سایه و با همدیگر هماهنگی دارند. در بعضی از موارد، سطوح سیاه پر رنگ را محدود کرده اند.
مانی، (پیامبر و نقاش ایرانی)، که در قرن سوم زندگی میکرد، یک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشی های او یکی از معجزاتش بود.
نقاشی (Torfan) که در صحرای گال استان ترکستان در چین بدست آمد، مربوط است
بسال 840 تا 860 بعد از میلاد.
3
این نقاشی های دیوارنما مناظر و تصاویر ایرانی را نمایش میدهند. همچنین تصاویر شاخه های درختی در این نقاشی ها وجود دارند. باستانی ترین نقاشی های دوران اسلامی، که بسیار کمیاب است، در نیمه نخست قرن سیزدهم به وجود آمده بودند. مینیاتورهای ایرانی (طرح های خوب و کوچک) بعد از سقوط بغداد در سال 1285 میلادی بوجود آمدند. از آغاز قرن چهاردهم کتابهای خطی بوسیله نقاشی از صحنه های جنگ و شکار تزئین شدند.
چین از قرن هفتم به بعد به عنوان یک مرکز هنری، مهمترین انگیزه برای هنر نقاشی در ایران بود. از آن به بعد یک رابطه بین نقاشان بودائی چینی و نقاشان ایرانی بوجودآمده است.
از لحاظ تاریخی، مهمترین تکامل در هنر ایرانی، تقبل طرحهای چینی بوده است که با رنگ آمیزی که ادراک ویژه هنرمندان ایرانی است مخلوط شده بود. زیبایی و مهارت خارق العاده نقاشان ایرانی واقعاً خارج از توصیف است. در قرن اول اسلامی، هنرمندان ایرانی زینت دادن به کتابها را شروع کردند.
کتابها با سرآغاز و حاشیه های زیبا رنگ آمیزی و تزئین شده بود. این طرحها و روشها از یک نسل به نسل دیگر با همان روش و اصلوب منتقل می شد، که معروف است به "هنر روشن سازی". هنر روشن سازی و زیبا کردن کتابها در زمان سلجوقیان و مغول و تیموریان پیشرفت زیادی کرد. شهرت نقاشی های دوران اسلامی شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت.
مینیاتورهای مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهای نقاشی های معمولی پیش از دوره اسلامی را گم کرده است. این نقاشی های اولیه و بدعت کارانه فشار هنری لازم را ندارند. مینیاتورهای مدرسه بغداد اصلاً متناسب
3
نیستند. تصاویر نژاد سامی را نشان میدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشی را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آیین تازه ای را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه های مخصوص این مدرسه، در طرح حیوانات و با تصاویر شرح دادن داستانها است.
اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود.
از میان کتابهای مصور به سبک بغداد میتوان به کتاب "کلیله و دمنه" اشاره کرد. تصاویر نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط رنگهای معدودی در این نقاشیها بکار رفته است.
بیشتر کتابهای خطی قرن سیزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاویری از حیوانات و سبزیجات تزئین شده است. یکی از قدیمی ترین کتابهای کوچک طراحی شده ایرانی بنام "مناف الحیوان" در سال 1299 میلادی بوجود آمده است. این کتاب مشخصات حیوانات را شرح میدهد. در این کتاب تاریخ طبیعی با افسانه
4
در هم آمیخته شده است.
موضوعات این کتاب که تصاویر بسیاری دارد، برای آشنایی با هنر نقاشی ایرانی بسیار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشی قدیمی بود جلوتر است.
پس از هجوم مغولان، یک مدرسه جدید در ایران به نظر میرسید. این مدرسه تحت تأثیر از هنر چینی و سبک مغول بود. این نقاشی ها همه خشک و بی حرکت و خالص و یکسان، مانند سبک چینی است.
بعد از حمله مغول به ایران، آنها تحت تأثیر از هنر ایرانی، نقاشان و هنرمندان را تشویق کردند. در میان نقاشی های هنرمندان ایرانی میتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکیبات آرایشی، و خطوط کوتاه خوب که میتوان آنها را بشمار آورد. نقاشی های ایرانی بصورت خطی و نه ابعادی می باشد. هنرمندان در این زمینه از خود یک خلاقیت و اصالت نشان داده اند.
هنرمندان مغول دادگاه سلطنتی نه فقط به تکنیک بلکه به موضوعات ایرانی هم احترام گذاشتند. یک بخش از کارشان شرح دادن به آثار ادبی ایران مانند شاهنامه فردوسی بود. میان موضوعات مختلف بیشترین علاقه آنها به تصویریسم (کتابهای با تصاویر زیاد) بود.
بر خلاف مدارس مغول و بغداد بیشترین کارها از مدرسه هرات بجا مانده است. مؤسس این سبک نقاشی مدرسه هرات بود؛ که از نیاکان تیموریان بودند و این مدرسه را بخاطر محل تأسیس آن مدرسه هراتی نامیدند.
متخصاص هنر نقاشی بر این باورند، که نقاشی در ایران در دوران تیموری به اوج خود رسیده بود. در طول این دوره استادان برجسته ای، همچون کمال الدین بهزاد، یک متد جدید را به نقاشی ایران عرضه کرد. در این دوره (تیموریان) که از سال 1370 تا 1405 میلادی به طول انجامید؛ هنر نقاشی و کوچک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بحث بنیادهای نقاشی
لوچای گوید:
در میان آنانی که به نقاشی میپردازند. برخی در پی کار استادانه اند و برخی سادگی را ترجیح میدهند. نه پیچیدگی به خودی خود ونه سادگی هیچکدام کافی نیستند.
برخی میخواهند چست و چالاک باشند و برخی دقت حاصل از کوشش بسیار را ارج می نهند نه چستی و چالاکی و نه دقت و وسواس هیچکدام کافی نیستند.
برخی برای روش ارزش بسیار قائلند، در حالی که دیگران مباهات میکنند که به روش تن نمیدهند. بیروش بودن اسف انگیز است اما وابستگی کامل به روش هم بد است.
اول باید آموخت که در قواعد وفادارانه نظر کرد پس از این، قواعد را بنابر اندیشه و توانایی خود تغیری داد نهایت همه روشها این است که به نظر آید هیچ روشی نداری.
این امر در میان استادان متفاوت بود. (کای-جی) انگ کانگ رنگ را کم و افشان میزد و به نظر میآمد که گلها و علفها از دستان او میرویند. هان گان که تابلوی اسب زرد او یگانه است عادت داشت پیش از نقاشی عبادت کند و قلم موی او سرشار از الهام بود بنابراین در مرحلة بعدی، فرد می تواند استفاده از روش را برگزیند یا چنان نقاشی کند که گویی روشی ندارد.
اما نخست باید سخت کار کرد قلم مو را بارها و بارها در مرکب فرو برد و سنگ مرکب را خرد و ریز کرده ده روز را صرف نقاشی یک نهر و پنج روز را صرف نقاشی یک صخره کرد. بعد از این ممکن است تلاش کنی که منظرهای را در جیالنگ نقاشی کنی. لی سو سیون ماهها به نقاشی آن منظره پرداخت، اما وو دائو-زه در یک غروب آن را نقاشی کرد. بنابراین، در مرحلة بعدی شاید فرد آرام و دقیق حرک/ت کند یا چست و چابک باشد.
اما نخست باید آموخت که پنج قله را در تفکرات خود در نظر داشت بر کل یک ورزامتمرکز نشو هزاران جلد را مطالعه کن و مسافتهای بسیار را طی کن. سدها و موانعی را که دورنگ و جیو طرح کرده اند بشناس و مستقیم به سراغ عمارتهای گو و جنگ برو. از نقاشی نی یون – لین به سبک یو چنگ پیروی کن: زمانی که او نقاشی می کرد کوهها سربلند میکردند و چشمهها میجوشیدند آبهای زلال روان می شدند و جنگلها گسترده و تنها می شدند شبیه گوشو سیان باش که با یک ضربه قلم بابادکی را با ریسمانی چند صد متری نقش می زد و کوچک و بزرگ را به سهولت یکسان نقاشی می کرد- برجها و ساختمانهای چند طبقه را به همان آسانی نقاشی می کرد که موی ورزاها و نخ کرم ابریشم را بدین سال در مرتبه ای بالاتر هم کار استادانه پذیرفتنی است و هم کار ساده.
2
اگر می خواهی در قید روش نباشی، روش را بیاموز. اگر می خواهی آسوده باشی. به سختی کار کن اگر در جستو جوی سادگی هستی، در پیچیدگی استاد شو.
در نهایت شش ا صل وجود دارد، شش اساس، شش ویژگی، سه عیب و دورازده چیز که باید از آنها اجتناب کرد چگونه می توان به آنها بیاعتنا بود؟
یادداشتی در باب هجده بنیان، معیار و قاعده
شش اصل(لوفا)
سیه هو در دورة چی جنوبی (479-501) گفته است:
جریان چی (دم، روح، نیروی حیاتی آسمان) حرکت زندگی را ایجاد می کند.
قلم مو ساختار را خلق می کند.
متناظر باشیء صورت آن را طراحی کن.
متناظر با ماهی شی رنگ را باه کار ببر.
ترکیب بندی را با استفاده از عناصر در مکان حقیقیشان سامان ده.
در کپی برداری سعی کن تا ذات قلم گیری و روشهای استاد را منتقل سازی.
(لوچای به نقل از یکی از مکاتب فکری میافزاید:)
همه این اصول به جز اصل اول را می توان تا رسیدن به کمال حقیقی آموخت و تمرین کرد. [اما] (برای توانایی بر آشکار ساختن وجوه) چی در سیر و دگرگونی دائمی اش فرد باید با موهبت این توانایی زاده شود.
شش اساس (لویائو) و شش ویژگی (لوچانگ) نقل شده از اثری از اوایل قرن یازدهم در باب زندگینامة نقاشان پنج سلسله و ادوار سونگ شمالی، منتسب به لیو دائو- چون، مورخ و منتقد هنر تجدید چاپ شده دروانگ شی هوایوان و دیگر جنگلهای عمده این دو دسته از معیارها به عنوان جرح و تعدیلات شش اصل در جلد دوم، فصل دوم مورد بحث قرار گرفته اند.
لیودائو- چون در دوره سونگ گفته است:
اساس نخست: عمل چی و اثر قدرتمند قلم مو دست در دست هم دارند.
اساس دوم: طرح اصلی باید مطابق با سنت باشسد.
اساس سوم: ابداع و تازگی نباید باعث غفلت از لی (بنیادها یا ذات) اشیاء شود.
اساس چهارم: اگر رنگ به کار برده میشود باید پرمایه باشد.
3
اساس پنجم: قلممو را باید زه ژان (خودانگیخته) کنترل کرد.
اساس ششم: از استادان بیاموز اما از خطاهایشان اجتناب کن.
ویژگی اول: نمایش قدرت ضربه قلم به همراه کنترل خوب قلم.
ویژگی دوم: بهره داشتن از سلامت و سادگی به همراه فرهیختگی و ظرافت در ذوق.
ویژگی سوم: بهره داشتن از لطافت در مهارت به همراه دقت در اجرا.
ویژگی چهارم: نشان دادن اصالت و ابداع حتی تا درجه غرابت، بدون تخلف از لی اشیاء،
ویژگی پنجم: ترسیم فضا بدون آنکه کاغذ یا ابریشم را لمس کنی و در عین حال توانایی بر انتقال تغییرات کوچک رنگ،
ویژگی ششم: به دست دادن عمق و فضا در سطح صاف تصویر.
سه عیب (سان بینگ)نقل شده از رسالة کو متعلق به اوایل قرین یازدهم که یکی از تاثیر گدارترین آثار دورة سونگ است. متن چینی وترجمه آن به همراه یادداشتهای مفید در کتاب ساپر (Soper) تجربیات کو-ژو-سو در نقاشی آمده است فهرست جینگ هائواز عیوب نقاشی (ترجمه شده در سیرن (Siren) تاریخ نقاشی چینی آعازین، جلد اول، ص124) تقسیم میشود به عیوبی که مربوط به صورت و شکل انمد و عیوبی که به اینها مربوط نیستند عیوب دسته نخست این امور را شامل می شوند : گلها و درختها در ناهماهنگی با فصل، بزرگتر بودن اشخاص نسبت به ساختمانها، مرتفع بودن درختان نسبت به کوهها و پلهایی که به کنارهها اتکا ندارند (نظیر نکتاب مطرح شده در دوازه چیز مورد اجتناب). جینگ هائو عیوب دسته دوم را فقدان روح و نبود هماهنگی میداند
کوجو سیو در دورة سونگ گفته است:
سه عیب وجود دارد که همه مرتبط به نحوة حرکت دادن قلم مو هستند.
عیب نخست را «تخت بودن» (پان) گویند که اشاره دارد به خشکی یک مچ ضعیف و کندی قلم مو، اشکال اشیاء یکنواخت ولاغر می شوند فاقد بعد و سختیاند.
عیب دوم را «خمیده بودن» (کو) گویند و اشاره دارد به حرکت سنگین قلم مو که ناشی از تردید است. قلب و دست با هم هماهنگی ندارد. در طراحی قلم در دست راحت نیست.
عیب سوم را «گره دار بودن» (جیه) گویند که اشاره دارد به گره دارای قلم مو هنگامی که به نظر می آید قلم مو در جایی بسته شده و قادر به حرکت آزادانه نیست قلم مو فاقد انعطاف است.
دوازده چیزی که باید از انها اجتناب کرد (شی ئرجی)
ژائو زه ژان در دوره یوان گفته است.
نخستین چیزی که باید از ان اجتناب کرد ترکیب بندی شلوغ و بد چینش است.
دوم این است که دور و نزدیک به وضوح متمایز نشده باشند.
4
سوم، (کشیدن) کوهها بدون چی، ضربان حیات، است.
چهارم، (کشیدن) آب بدون مشخص ساختن منشا آن.
پنچم، (کشیدن) صحنهها بدون اماکنی که طبیعت دسترسی به آنها را ناممکن کرده باشد.
ششم، (کشیدن راهها بدون اشاره به آغاز و انجام آنها.
هفتم، (کشیدن) سنگها و صخرهها با یک رو.
هشتم، (کشیدن) درختان با کمتر از چهار شاخة اصلی.
نهم، چهرههایی که به نحو غیر طبیعی بدجلوهاند.
دهم، ساختمانها و عمارتهایی که در جای نامناسب واقع شده اند.
یازدهم، کشیدن جو و فضایی که درآن تاثیرات مه و هوای صاف اعمال نشده باشد.
دوازدهم، به کار بردن ناروشمند رنگ،
سه طبقه (سان پین) امور نهم و دهم بر تناسبی تاکید دارند که ریشه در طبیعی بودن دارد و در هماهنگی اجزا کل نقاشی سهیم است همچون امور پیشین این هماهنگی به معنای نمادین هماهنگی آسمان و زمین یا نظم و طرح طبیعت یعنی دائواست. چهره ها و اشخاص نه تنها نباید با جلوه باشند بلکه باید در حال عمل نشان داده شوند و موضع حال آنها باید همخوان با بای نقاشی و بدین سان همخوانی با نظم طبیعت باشد اشخاص معمولا تنها و در حال تامل هستند و از صحنه اطرافشان لذت می برند. مکان و جهت آنها معمولا توجه را به سمت کوه وآبشار و درخت جلب می کند آنها هیچ گاه در تعارض با طبیعت نمایش داده نمی شوند. بلکه همواره در حال احترام یا سپاسگزاری آیینی به طبیعت هستند. ساختههای انسان: خانهها، کوشکها، پلها ، آسیابها یا قایقها، هیچ گاه دیگر عناصر تصویر را نمی پوشاند بلکه سهمی در مضمون اصلی تصویر دارند که عمولا وجهی از طبیعت است و نه فعالیت انسان تحت اللفظی: «فقدان هماههنگی میان امواج ابرها و امواج آب» بنگرید به شرح تصویر 90، کتاب صحرهها. یک طبقهبندی سنتی که از معیارهای مربوط به خوشنویسی اخذ شده است. لوچای این طبقهبندی را از جنگی متعلق به قرن چهاردهم (تالیف سیا ون – ین شرح می دهد که عمدتا بازگویی نوشته های پیشین در باب نقاشی است. سه تقریر برجسنة (این طبقهبندی ) در شرح لوچای آمدهاند.
سیا ون- ین می گوید:
چی یون شنگ تانک (جریان چی حرکت زندگی را ایجاد می کند [اصل اول]) اصل آسمان است وقتی این اصل از طریق نقاش اعمال می شود نتیجة حاصله در نقاشی او غیر قابل وصف است و نقاش را می توان به طبقة شن (الوهی ) متعلق دانست.
زمانی که اثر قلمی دارای نظمی عالی است رنگها مناسبند و بیان روشن و هماهنگ است نقاش در طبقه میائو (شگفت و عمیق) جای دارد.
زمانی که اثر قلمی دارای ظمی عالی است. رنگها مناسبند و بیان روشن و هماهنگ است نقاش در طبقه میائو (شگفت وعمیق ) جای دارد.
زمانیکه صورت محقق و قواعد به کار بسته شده اند نقاش جزو طبقة ننگ (توانا و کامل) است.
لوچای می افزاید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
هنر و تمدن اسلامی
موضوع: بررسی و تاثیر ابزارها بر شخصیتهای قاجاری در نقاشی
هدف: نحوه فرمگیری شخصیتها تاثیراتی که از هنر غرب داشته آیا شخصیتهای دوره قاجار در نقاشیها با ابزار تعریف میشده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«با آنکه هنر ایران در طی تاریخ تحت تاثیر شیوههای گوناگون سایر کشورها قرار گرفت همیشه این سه خصوصیت در آن باقی ماند: 1ـ ذوق به رنگهای تند؛ 2ـ تمایل به ریزهکاری 3ـ تصرف در نقوش در طبیعت شیوه نگارگری در این دوران در آغاز مشابهت زیادی به رنگ و روغنیهای دوران زند داشت و بسیاری از نقاشان دربار زندیه دربار فتحعلی شاه نیز نقاشی میکردهاند بیشترین اختلاف نقاشیهای قاجار و زند در رنگهای این تصاویر است رنگهای غالب نقاشیهای «رنگ روغن» دوران زندیه سبز و رنگهای هماهنگ با آن بود که در تصاویر رنگ و روغن قاجاری به سرخهای مختلف بدل شد.
چهره انسان در این تصاویر نسبتاً سخت است که با کمی سایه در زیر گردن و روی گونهها که در حالت واقعیتر به آن بخشیده است. دیده ذهنی نگارگران گذشته تا حدودی در این تصاویر حفظ شده است به گونهای که تمام چهرهها شبیه هم و در حالات گوناگون به صورت بیاعتنا تصویر شدهاند چشمان درشت خمار، ابروهای کمانی، چهره سه رخ بیضی، موهای بند چین چین و مواج باقته جغه و مروارید، دستان ظریف حنا بسته، کمر باریک و سرین بزرگ وجه مشترک زنان این تصاویر است که بیشتر در حال رقص و نوازندگی و ساقیگری هستند.»1
«یک ظرف نقرهای بسیار نفیس و زیبا ، به شکل یک الهه متعلق به دوران ساسانیان در موزه کرملین وجود دارد که صورت این الهه قسمت مدور ظرف را شکل میدهد و زیبایی آن بیانگر سلیقهی سامانیان در پسندیدن زنان زیباست. جالب توجه آنکه، نزدیک بودن توصیفات زیبایی شناسانه از زن در اشعار دورهی اسلامی به صورت الهه است چشم بادامی، لبهای سرخ، و ابروهای کمانی. همچنین فرم صورت همچون قرص ماه است صورت دختران ترک چنین شکلی داشته و شاهزادگان ساسانی با انگیزههای سیاسی با دختران ترک ازدواج میکردند و در زمان قاجاریه اکثر زنان علاقهمند به ابروهای پهن، بلند، پیوسته و مشکی بوند. مردان
2
نیز معمولاً ابرو و ریش خود را با حنا و وسمه رنگ میکردند تا درخشش بیشتری بیابد. عکسهای فتحعلی شاه با ریش بلند و براق نمونه مناسبی بر این ادعا است استفاده از وسمه تا ابتدای قرن 14 هجری (19 میلادی) متداول بود که با ورود مدهای غربی به دربار قاجار کم کم به فراموشی سپرده شد.»2
«مردان نیز با چشمان درشت، ابروهای کمانی پیوسته، موهای تنک و کوتاه و بیشتر با ریش بلند و لباس و کلاه قاجاری، شبیه به هم تصویر شدهاند و برای مثال در این نقاشیها فتحعلی شاه با ریش بلند خال گوشة لب و تاجی که بر روی سرش قرار دارد شناخته میشود نقاشیهای بزرگ روغنی قاجاری در دوره فتحعلی شاه بسیار مورد توجه بود و با دقت و حوصله زیاد پرداخته میشد و
اکثر تصاویر با سطوح بزرگ، دامن لباسی، پشتی و فرش با حاشیههای گوناگون، گلهای ریز و مروارید تماماً تزئین میشدند.
1ـ تاریخ نگارگری در ایران ـ سید عبدالمعید شریفزاده
2ـ مقاله هفت قلم آرایش ـ لوازم آرایشی ایرانیان ـ ترجمه مژگان محمدیان نمینی
تزئینات تابلوهای نقاشی دوره محمد شاه نسبت به دور فتحعلی بسیار کاهش یافت و برای زینت سطوح بزرگ لباس و فرش و پشتی اغلب از چند حاشیه باریک بهره برده میشد. رنگها در دوره فتحعلی شاه شفاف بود و با دقت در خطوط مشخص از هم جدا میشد. رنگهای دوره محمد شاه کدرتر و استفاده از آنها آزادتر و در نتیجه در هم آمیخته و به تدریج محو میشد. تعداد شخصیتها در تصاویر دوره محمد شاه در مجموع بیشتر از نقاشیهای پیش از آن است در نقاشیهای دوره اول قاجار افزون بر تاثیرات نقاشی غربی در نزدیکی شدن به واقعیت گاه مناظر و دورنما و گاهی نیز با لباسهای غربی را در این تصاویر میبینیم که به ویژه دوره محمد شاه بیشتر است. »3
«عکسهای مونتا بوته عضو هیئات ایتالیایی در ایران، سند تاریخی مسحورکنندهای است. وی عکسهایی از مناظر شهرها ابنیة تاریخی و کاخها بدست داده است که گرچه در این عکسها زنان دیده نمیشوند طبقات مختلف اجتماع؛ پادشاه شاهزادگان صاحب منصبان حکمرانان ایالات درباریان خواجگان حرمسرا و حتی مردم عادی آنها»4
4
«عدم وجود سایه روشن و حجمنمایی و فقدان تناسب نوآوری و هم چنین تقلید و عدم اصالت از ویژگیهای دوره قاجار است. در واقع یکی از عوامل افول در نگارگری این دوره تمایل به تقلید است؛ تقلیدی صرف و مکرر در پرداخت نقشها به تبعیت از یکدیگر در بیش از چهار دهه به نحوی که این تقلید و موضوعات مورد استفاده رنگی تازه به خود گرفته تکنیک کار نقاشان بر محور
3-(1-همان)
4ـ ایران عضو قاجار از نگاه لوئیجی فونتابونه ـ دکتر محمد ستاری ـ استاد یار پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران.
مشخص نگارگری دربار فتحعلی شاه میگردد. در این دوره رنگهای بیجان، تزئین یکنواخت و نگارگران بدون ارائه تفکر، گرفتار نقش و رنگهای تکراری بودند. 4ـ هنر نقاشی دوره قاجار و منیعالملک 5 ـ برخی محققان ایران، دوران قاجار را سرزمین نقاشیها نامیدهاند چرا که در این دوران، نقاشیهای دیواری و تابلوها در تمام نقاط کشور در منازل اعیانی تا قصرهای قاجاری پراکنده بودند چنان وسعتی که در هیچ زمان دیگری سابقه نداشته است از این رو میتوان گفت نقاشیهایی با این وسعت و کثرت چه از نظر تعداد و چه از حیث ابعاد، در دیگر ادوار هنر ایران دیده نمیشوند در این دوره نقاشیها جزیی از بدنه ساختارهای درباری، دولتی و منازل اشرافی بودهاند که در گوشه و کنار کشور ساخته میشدند و موضوع آنها : «تاریخی ، ادبی، اساطیری، شکار، جنگ، پرتره و موضوعات مذهبی بوده که اغلب به اندازه طبیعی ترسیم میشدند گاه این اشتیاق ثبت تصاویر در کنار نقش برجستههای ساسانی جلوهگر شده است» و نکته برجسته اینکه، برای اولین بار نقاشی ایرانی در قید سنتیهای شرق دور، با چشم بادامی و صورتهای مدور آزاد شده و چهرهها کاملاً ایرانیاند در تشریح این گذار سنن مکاتب قبلی به سبکی جدید که آن را میتوان سبک دربار قاجار دانست، برخی محققان چنین تفسیر نمودهاند که در دوران صفویه، هنرمندان درک میکردند که سبک متداول رضا عباسی و پیروان او مجالی به ابداع و تجرد نمیداد، همچون قرون گذشته، توجه هنرمندان برای الهام گرفتن به منابع خارجی معطوف شده با این تفاوت که در سده هفدهم (یازدهم هـ . ق ) منبع الهام اروپا بود نه چین بدین نمود در دوران قاجار و به خصوص در عهد فتحعلی شاه، نقاشی دیواری متعددی پدید آمدند که متاسفانه اکنون تعداد اندکی از این نقاشیها دیواری در مکان اصلی بر جا ماندهاند از بسیاری نقاشیها تنها تنها عکسهایی پراکنده باقی مانده و برخی همچون
4
نقاشیهای کاخ نگارستان جابه جا شده و قطعات آنهادر خزانه کاخ موزه گلستان نگهداری میشدند نقاشیهای کاخ سلیمانیه از جمله آثار معدود بر جا مانده در مکان اصلی خود است از جهاتی منحصر به فرد به شمار میآید. این نقاشیهای دیواری نمونه بارز و یگانهای از نقاشی قاجاریاند. ترکیببندی متقارن و ایست با عناصر افقی و عمودی و منحنی، سایهپردازی مختصر در چهره و جامعه، تلفیق نقشمایههای تزئینی و تصویری، رنگ تزئینی محدود با تسلط رنگهای گرم به خصوص قرمز.
از جمله ویژگی این آثار هستند در نقاشی قاجار ، شبیهسازی فدای میثاقهای زیبای استعاری و جلال و رفتار ظاهری میشود مردان با ریش بلند و سیاه، کمر باریک نگاه خیره، دستی بر سرشان کمر و دست دیگر بر قبضة خنجر و عموماً افراد به واسطةاشیاء معرفی میشود.» 5
«از مقایسه دو تکچهرة به تصویر درآمده توسط شباشی هر دوره بهتر درک میشود تکچهره فتحعلی شاه به قلم میرزا بابا به تاریخ 1213 هـ . ق 1798 م به اندکی پس از تاجگذاری به تصویر در آمده و دیگری نقاشی کمال الملک از چهره ناصرالدین شاه که تنها چند سال قبل از مرگش در تاریخ 1307 هـ . ق 1889 کشیده شده تعلق این دو اثر به دوره مختلف از همان برخورد نخست آشکار میشود این دو تصویر اساساً با دو تعبیر مختلف «تصویرپردازی شاهانه» و شیوه هنرمندانه از هم متمایز هستند که فتحعلی شاه در شوکتی شاهانه و کاملاً شرقی و ناصرالدین شاه در هیأت رسمی و نظامی اواخر قرن نوزدهم اثر میرزا بابا به لحاظ تکنیک، اندازه و ابزار و سبک ادامة سنتی است. که در ربع دوم قرن هجدهم در زمان فرمانروایی خاندان زند در ایران شکوفا گشت در حالی که نقاشی
کمالالملک به سبکی از نقاشی تعلق دارد که در ربع سوم قرن نوزدهم از اروپا وارد ایران
5 ـ هنر نامة ـ فصلنامه تخصص دانشگاه هنر پاییز 1384 سال هفتم شماره 28.
شد. آثار چهرهنگاری دوران قاجار در عین این که ویژگیهای تجسمی مختص به خود را دارند دارای بار مفهومی بسیار با اهمیتی نیز هستند اگر چه در میان حکومتهای پس از اسلام در ایران، شاهان قاجار تنها حکمرانانی نبودند که از هنرهای تجسمی برای مقاصد تبلیغاتی سود جستند اما تاکید آ
تعداد اسلاید : 79 فرمت : pptx
مقدمه :
نقاشی را میتوان ترکیب کردن هرنوع رنگ دانه محلول دریک رقیق کننده برای قراردادن روح سطح مشخصی(مانند بوم، دیوار یا کاغذ) تعریف کرد. معمولا این عملیات را نقاش انجام می دهد و بیشتر این لغت را برای کسی به کار می بریم که حرفه وشغل اش به طور اختصاصی نقاشی کردن باشد. نقاشی را می توان در زمره قوی ترین ومهم ترین اشکال هنر قرار داد چرا که قدمت آن هم، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری می باشد.
در گروته شاوه در کشور فرانسه نقاشی هایی موجود می باشند که از قدیمی ترین آثار هنری دنیا محسوب می شوند و تخمین زده شده که حدودا متعلق به 23000 سال قبل می باشند ، آنها با استفاده از افرای قرمز کشیده شده اند و اکثرا شامل تصاویری از حیواناتی مثل شیر، کرگدن و ماموت می باشند.
فهرست :
مقدمه
تاریخچه نقاشی در ایران و جهان
سبک رئالیسم
امپرسیونیسم
نئوامپرسیونیسم
پُستامپرسیونیسم
اکسپرسیونیسم
اکپرسیونیسم انتزاعی
کوبیسم (حجم گری)
فوتوریسم
ورتیسیسم
رُمانتیسم
پرسیژنیسم
مینیمالیسم
سوررئالیسم
گرافیتی
آپ آرت
باربیزون
فتورئالیسم
تونالیسم
باروک
استاکیسم
آبستره (انتزاعی)
کنستراکتیویسم
روکوکو
Mysore
مینیاتور ایرانی
مینیاتور عثمانی
سبک هنر ابتدایی
پستمدرنیسم
آوانگارد