پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس

پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس

سیدا دانلود مقاله در مورد زند گینا مه شهید حاج حسین خرازی 52 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-زند-گینا-مه-شهید-حاج-حسین-خرازی-52-ص
دانلود مقاله در مورد زند گینا مه شهید حاج حسین خرازی 52 ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 58
حجم فایل: 133 کیلوبایت
قیمت: 6000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 58 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد
‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد
‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد
‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

خرید کاندوم دانشجویی

دانلود دانلود مقاله در مورد زند گینا مه شهید حاج حسین خرازی 52 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-زند-گینا-مه-شهید-حاج-حسین-خرازی-52-ص
دانلود مقاله در مورد زند گینا مه شهید حاج حسین خرازی 52 ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 58
حجم فایل: 133 کیلوبایت
قیمت: 6000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 58 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد
‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد
‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد
‏2
‏زند گینا مه شهید حاج حسین ‏خرازی
‏در سال 1336 در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان به ‏نام کوی کلم ‏در خانواده ای آگاه و متقی و با ایمان متولد شد. از اوان جوانی جزء نماز گزاران ‏دائم مسجد محل بود که صوت تکبیر و اذان او آرام بخش جان نماز گزاران مسجد سید بود .
‏قامتش رشید رفتارش متین و با وقار بود و نور ایمان در چهره اش همیشه ‏تابان . او را در حقیقت می توان بشیر سبز بهار اسلام دانست که از همان آغاز سالک ‏کوی عرفان ‏متکی به ایمان الهی بود ودر خط نورانی قران سیر می کرد روح مصفای او با ‏تلا وت قران پالا یش یافته بود .
‏حسین در سال1343 وارد مدرسه شد .تحت توجهات پدر ومادر ‏مومنش درعین فراگیری دانش کلاسیک لحظه ای از اموزش مسائل دینی غفلت نمی ‏کرد.
‏پدرش می گفت:(همیشه به محض تمام شدن برنامه کلاسش او ‏را به مسجد می بردم تا از تعالیم روح پرور قران و صراط مستقیم دین غافل ‏نماند.سرانجام درسال 1355 موفق به اخذ دیپلم از دبیرستان شبانه شد سپس به سربازی ‏احضارگردید.
‏ضمن گذراندن دوران سربازی خود در مشهد به تحصیل علوم ‏قرآن و شرکت در مجامع مذهبی مبادرت می نمود .در سال 57 به فرمان امام امت از سربازی ‏گریخت و به صورت علنی به صف انقلابیون مسلمان پیوست و در کمیته های مردمی به فعالیت ‏پرداخت .
‏قبل از شروع جنگ به منظور رفع غائله کردستان به همراه ‏چند نفر دیگر ازهمرزمان به آن سامان رفت و به قلع وقمع گروهکهای خود فروخته پرداخت. ‏در همین مآموریت مجروح شد وبه حال سینه خیز مسافت زیادی را طی نمود تا خود را از ‏مهلکه نجات داد.‏به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه آمد در عملیات ‏زیادی شرکت داشت . او خود را وقف جنگ نمود واز غیر جنگ دست کشید و برای هیشه سنگر ‏نشین شد.کار خود را از فرماندهی دسته و گروهان آغاز کرد درطول نبرد حق علیه باطل ‏لحظه ای از پای ننشست . وی در عملیات«فتح المبین»چند لشگر تحت فرماندهی داشت .‏بعد از این فتح عظیم به میل و خواست خود تنها به فرماندهی ‏لشگر امام حسین (ع)قناعت کرد در طی عملیات مختلف بارها مجروح شد و روی هم رفته سی ‏بار ترکش توپ و خمپاره به او اصابت کرد و همیشه به محض بهبودی نسبی دوباره از تخت ‏بیمارستان به سرعت راهی جبهه ها می شد از جمله در عملیات خیبر بود که به شدت مجروح ‏شد و دست راستش را تقدیم اسلام عزیز نمود پس از قطع شدن دستش سفارش یک نوع اسلحه ‏مخصوص را داد تا به راحتی با یک دست بتواند تیراندازی ‏کند.‏وسرانجام در عملیات کربلای 5 که با هدف ترمیم خطوط پدافندی ‏از3/12/65شروع گردید در هفتم اسفند ماه به ساعتهای آخرین خود نزدیک می شد . ماشین ‏جنگی عراق در این عملیات ضربات سختی را متحمل شد . بیش از سی هزار نفر کشته وهشتاد

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق و پاورپوینت

فروشگاه فایل