لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 106 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
سبکهای مدیریتی در سازمانهای تحقیق و توسعه
در مطالعات مدیریتی از بررسی وجود و چگونگی تاثیرگذاری تفاوتها بر انتخابهای سازمانی غفلت شده است. تعریف ماهیت تحقیق و توسعه منوط به شناسایی کارکردهای آن است.
تحقیق و توسعه بهطور سنتی، مجموعهای از مراحل تلقی میشود که منعکسکننده پیشرفت یک برنامه فناورانه مشخص هستند. طرح غالب، علمی و فناوری پیشرفته سه نوع فرایند زیربنایی تحقیق و توسعه است.
در صنایعی که از الگوی طرح غالب استفاده میکنند، فناوری از طریق انفصالهای افزاینده قابلیت رقابت با بهبود کارایی محصول و گسترش دانشی تحول مییابد که از قبل وجود داشته است. هر فرایند تحقیق و توسعه از یک مرحله کاوشی و یک مرحله بهرهبرداری تشکیل میشود. فرایندهای تحقیق و توسعه را احتمال خطرهای متفاوت بهویژه در مرحله بهرهبرداری مشخص میسازند. موفقیت یک رقابت به عواملی نظیر شناخت بازار، چگونگی زمانبندی نوآوری و پایین بودن هزینههای تولید بستگی دارد.
مقدمه
هدف از این مقاله فهم این مطلب است که آیا در سازماندهی و مدیریت فعالیتهای "تحقیق و توسعه" شیوههای متفاوتی وجود دارد؟ هم از منظر علم مدیریت (راسل و دیگران، 1991) و هم از دیدگاه سازمانی (توئیس 1987) این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.
اما این مطالعات "تحقیق و توسعه" را همچون نوعی "جعبة سیاه" تلقی کردهاند، یعنی تمرکز این مطالعات بر آن دسته از فعالیتهای سازمانها و شرکتها قرار داشته است که به توسعة فناوریها و محصولات جدید اختصاص یافتهاند. موارد دیگری از مطالعات تحقیق و توسعه به سهم و نقش مخارج کل «تحقیق و توسعه» کلان در رشد اقتصادی کشورها پرداختهاند. گلورم در یک مطالعة بینالمللی نمونهای متشکل از 52 کشور در حال توسعه و 18 کشور توسعهیافته را برگزیدهاند و نقش بارز مخارج "تحقیق و توسعه" بر رشد اقتصادی را به تأیید رسانیدهاند. مطالعة آنها مؤید این امر است که مخارج تحقیقات تأثیر بیشتری در رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه داشته و دارند.
آخرین بررسیهای علمی نشان داده است که در سطح سازمانی، فعالیتهای تحقیقاتی باید از فعالیتهای توسعهای تفکیک شوند و این تجربهای است که در سطح صنایع به کار گرفته شده است.
نقش تحقیق در حوزة سازمانهای گوناگون به طرز متفاوتی تعریف میشود. مثلاً جنرال الکتریک در هر یک از سه حوزة اصلی کار خود یعنی موتور هواپیما، تأمین روشنایی و موتورها، نقشهای گوناگونی را به بخش تحقیقات خود واگذار کرده است.
3
از این گذشته، شرکتها بیش از پیش ناگزیر میشوند "تحقیق و توسعه" خود را بر مبنایی جهانی طراحی کنند تا بتوانند به منابع خارجی دانش دست یابند. (1996/(CHIESA.
از این حیث نیز، سازمانهای "تحقیق و توسعه" ماهیتی متفاوت دارند به ویژه هنگامی که "فعالیتهای تحقیقگرا" را به جای "فعالیتهای توسعهگرا" مورد توجه قرار میدهند.
این مثالها ملاحظاتی را مطرح میکنند:
O فعالیتهای تحقیقی و فعالیتهای توسعهای در یک سازمان در واحدهای مختلف انجام میشود. بنابراین، به نظر میرسد که فعالیتهای تحقیقی و فعالیتهای توسعهای ماهیتاً متفاوتاند.
O به نظر میرسد فرآیندهای تحقیقی و توسعهای از سازمانی به سازمان دیگر و از صنعتی به صنعت دیگر متفاوتاند. به ویژه ماهیت فرآیند نوآوریهای فناورانه از صنعتی به صنعت دیگر شدیداً متفاوت است. (1995KODAMA, ؛1991،1990 /PAVITT) مطالعات مدیریتی از بررسی وجود و چگونگی تأثیرگذاری تفاوتهای میان صنعتی بر تصمیمات و انتخابها سازمانی و مدیریتی غفلت کردهاند. چنین ملاحظاتی ضرورت مطالعه اینکه آیا یک سبک خاص مدیریتی / سازمانی با نوع ویژهای از فرآیند تحقیق و توسعه و با ماهیت متفاوت فعالیتهای تحقیق و توسعه ارتباطی دارد یا خیر و در صورت وجود این رابطه چگونه است، مطرح میکند.
فرایند فعالیتهای تحقیق و توسعه
در این بخش، ادبیات اصلی موجود در زمینه تحقیق و توسعه مورد بازنگری قرار میگیرد تا مشخص شود که اولاً آیا در محدودة تحقیق و توسعه فعالیتهایی وجود دارند که ماهیتاً متفاوت باشند و ثانیاً آیا گونههای مختلفی از فرآیندهای تحقیق و توسعه وجود دارد یا خیر.
ماهیت فعالیتهای تحقیق و توسعه: تعریف ماهیت تحقیق و توسعه منوط به شناسایی کارکردهای آن است. به طور سنتی، تحقیق و توسعه مجموعهای از مراحل تلقی میشود که منعکسکنندة پیشرفت یک برنامة فناورانه مشخص (تحقیق، توسعه، مهندسی و غیره) هستند. کارهای تحقیقاتی و حوزههای مختلف مطالعه، کمک میکنند که این حوزهها را از منظر متفاوتی ببینیم.
اخیراً کوسب 1996 اظهار داشته است که تحقیق و توسعه به دو صورت بروز مییابد: یکی در شیوة سرمایهگذاری که به موجب آن فعالیتهای تحقیق و توسعه هماهنگ با توسعة توانمندیهای فناورانه شرکت یا سازمان شکل میگیرند و دیگری در شیوة استحصال که بر اساس آن کارکرد تحقیق و توسعه با دیگر کارکردهای مبتنی بر بازار در شرکتها به خصوص به منظور ارائة محصولات و خدمات ویژه به مشتریان ترکیب میشود. او همچنین تأکید میکند که خصوصیات فناوری مرتبط با این دو روش به کارگیری فعالیتهای تحقیق و توسعه متغیرند. در حالی که محصول فعالیتهای تحقیق و توسعه در زمینة شیوة سرمایهگذاری فناوری است که "دانش و مهارت" تلقی میشود (ارائة رسمی چکیدة فناوری به شکل رمزبندیشده، توانمندی بهکارگیری و دانش تاکتیکی مرتبط با آن)، نتیجة فعالیت تحقیق و توسعه در شیوة استحصال از لحاظ عملی، ارائة دستورالعملهای فناورانه است
3
.
انتخاب ترکیبات خاص از فناوریها، طراحی اعمال، تعیین شکل سیستمهای فرعی، توانایی تأمین حوزة خاصی از خدمات و کارائیها
نوع فرآیند تحقیق و توسعه
تا جایی که به انواع فرآیند تحقیق و توسعه مربوط میشود، یکی از اولین الگوها را کارهای تحقیقاتی پاویت PAVITT)، 1984، 1990، 1991) ارائه کرد. او الگوهای مختلف تغییرات فناوری و انواع منابع نوآوری مرتبط با آنها را شناسایی کرد.
طبقهبندی وی مشخص میکند که فعالیتهای داخلی تحقیق و توسعه، در صنایع و سازمانهای مختلف نقشهای مختلفی ایفا میکنند و در برخی صنایع، منبع مهم نوآوری فناورانه نیست. هنگامی که تحقیق و توسعه یک منبع اصلی نوآوری فناورانه باشد، این طبقهبندی چیز زیادی راجع به تفاوتهابیان نمیکند.
یکی از مطالعات متمرکز در این باره کار کداما(KODAMA) است. او سه نوع فرآیند زیربنایی تحقیق و توسعه را شناسایی کرد: طرح غالب، علمی و فناوری پیشرفته. تمایز میان این سه الگو زمانی رخ مینماید که احتمال توقف یک برنامة خاص تحقیق و توسعه پس از ورود به مرحلة توسعه در نظر گرفته شود. دقیقتر آنکه الگوهای طرح غالب، دارای این خصوصیت هستند که احتمال لغو یک برنامه در مرحلة توسعه، برابر با صفر است.
در فرآیندهای با فناوری سطح بالا، احتمال لغو یک برنامه را در مرحلة توسعه در مقایسه با مرحله تحقیقاتی کاهش میدهد، هر چند که این احتمال از صفر بیشتر است. در فرآیندهای علمی، احتمال لغو برنامه پیش و پس از ورود آن به مرحلة توسعه برابر است. به عبارت دیگر، این سه الگو توسط درجههای مختلفی از احتمال شکست در طول برنامه مشخص میشوند. «کداما» دریافت که صنایع خودروسازی، غذایی، نساجی، فولاد و شیمیایی، از الگوی طرح غالب پیروی میکنند و فرآیندهای علمی در صنایع شیمیایی و داروسازی به کار گرفته میشوند؛ الگوهای فناوری پیشرفته نیز معمولاً مربوط به صنایع الکترونیک، مخابرات و ماشینآلات هستند.
«کداما» تفاوتهای بین الگوی طرح غالب و دو الگوی دیگر را بر حسب پویایی فناورانه و رقابتی بیان میکند.
5
در صنایعی که از الگوی طرح غالب استفاده میکنند، فناوری از طریق انفصالهای افزایندة قابلیت رقابت، با بهبود کارآیی محصول و گسترش دانشی که از قبل وجود داشته، تحول مییابد. در صنایعی که فرآیندهای فناوری سطح بالا و یا الگوهای علمی را به کار میبندند، انفصال در فناوری باعث نابودی قابلیتها میشود و دانش موجود را منسوخ میکند. بنابراین، احتمال خطر بالا در الگوهای فناوری پیشرفته و علمی، به این سبب است که همواره این امکان وجود دارد که یک فناوری جدید جانشین فناوری موجود گردد. در الگوی طرح غالب، فناوریهای موجود معمولاً ارزش تجارتی خود را حفظ میکنند و توقف اجرا نادر و یا ناممکن است.
سبکهای سازمانی و مدیریت
در این بخش براساس نتایج حاصله از تحقیق تجربی، برای هر نوع از انواع فرآیند تحقیق و توسعه (طرح غالب، علمی و فناوری سطح بالا)، ماهیت فعالیتهای تحقیق و توسعه تشریح میشود و مفاهیم فناوری، سازماندهی و روش مدیریتی از لحاظ مدیریت راهبردی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
طرح غالب
مدیریت راهبردی: فعالیتهای آزمایشی بسیار محدود (حدود 5 درصد از مصارف تحقیق و توسعه) و عمدتاً دارای خصوصیات کاوشی هستند. در مرحلة بهرهبرداری، نرخ توقف یک برنامة تحقیق و توسعه معادل با صفر است. معمولاً فناوری ثابت است و برخورداری از امتیاز دانش: نسبت به رقبا نمیتواند همواره باقی و پایدار بماند. از آنجایی که فناوری مورد استفاده معمولاً ثابت و در دسترس است، تقلید و نسخهبرداری آسان است. موفقیت یک نوآوری و، به طور کلیتر، موفقیت یک رقابت، به عواملی نظیر شناخت بازار، چگونگی زمانبندی نوآوری و پایینبودن هزینههای تولید بستگی دارد. یک عامل مهم برای این منظور، نوآوری مکرر و معرفی محصولات جدید به بازار است (مثلاً در صنایع پارچهبافی، شرکتها هر ساله محصولات یا خطوط جدیدی را عرضه میکنند). برای دستیابی به این هدف موارد ذیل حیاتی است:
O دستیابی به منابع بازار اطلاعات در مورد کسب طرحهای کاربرد مورد نیاز برای محصولات جدید و تسریع فرآیند بهرهبرداری؛
O تهیة تجهیزات سرمایهای مورد نیاز و توسعه فرآیندهای تولید برای تضمین پایین بودن هزینههای تولید؛
O برخورداری از یک فرآیند کارآ و زمانبندیشدة بهرهبرداری و مهندسی.
با فرض این که هیچ احتمال خطر فنی وجود نداشته باشد، احتمال خطر موجود تماماً تجارتی است و در صورتی که فرآیند مورد نظر کاملاً مطابق با نیازهای بازار باشد، میتواند کاهش یابد. بنابراین، بازاریابی نیازهای بازار را، که پاسخ به آنها هدف شرکت است، تعریف میکند، در حالی که تحقیق و توسعه، بهترین پاسخ فناورانه به چنین نیازهایی را تعیین میکند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 228 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
3
نارساییهایی که موضوع سازمانهای یادگیرنده را احاطه کرده است، در این مقاله کوشش شده تا ضمن تشریح مفاهیم و موازین عملی و کاربردی آنها نیز حتی المقدور تبیین و ارائه گردد.
سازمانهای یادگیرنده
یادگیری را به گونه مختلف تعریف کرده اند، اما در تمامی این تعاریف تغییر رفتار به عنوان اساسی ترین رکن قلمداد گردیده است. یادگیری فرایندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر می یابد و به گونه های دیگر عمل می کنند. بدین ترتیب فرایند یادگیری هنگامی تحقق می یابد که تغییری در رفتارها و عملکرد افراد مشاهده شود.
گاهی مستقیما قابل مشاهده اند و گاهی به طور غیر مستقیم احساس می شوند از این رو تغییر در ادراکات، نحوه تفکر و به خاطر سپردن و تشخیص افراد هم در دایره آثار یادگیری قرار می گیرد.
سازمان یادگیرنده نیز در فراگیری از همین تعریف تبعیت می کند، بدین معنی که چنین سازمانی در طول زمان تغییر می کند و عملکرد هایش متحول می شوند. سازمان یادگیرنده سازمانی است که عملکردهایش پس از طریق آگاه کردن بهتر، بهبود می یابد و اصلاح می شود و از طریق فرایند ارتباط دامنه رفتارهای بالقوه اش را تغییر می دهد و تأثیر می بخشد. سازمان ها زمانی یادگیرنده و دانش آفرین شمرده می شوند که بتوانند استنباطاتی را از تاریخ و تجربیات خود را بخاطر بیاورند و آنها را به صورت کاربردی راهنمای رفتارهایشان قرار دهند
یادگیری سازمانی فرایند یافتن خطاها و اشتباهات و رفع و اصلاح آنهاست. یادگیری سازمانی از طریق مشترک و همذهنی، الگوهای ذهنی و دانش، ایجاد می شود و بر تجربه و آگاهیهای گذشته و رویدادهای پیشین استوار است. همان گونه که از این تعاریف استنباط می شود یادگیری سازمانی فرایندی است که با کسب دانش و بهبود عملکرد در طرق مختلف رخ می دهد. به طور کلی می توان سازمان یادگیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد، کسب، انتقال دانش مهارت داشته و تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهیهای جدید مکتسبه عمل کند. در این تعریف از سازمان یادگیرنده، ایجاد و خلق و نوآوری و خلاق بودن رکن اساسی را تشکیل می دهد. اما آفرینندگی و کسب دانش به تنهایی برای آنکه سازمانی یادگیرنده شود، کافی نیستَ، بلکه سازمان باید بتواند آن دانش را در رفتارها و عملکردهایش بکار گیرد و بهبود و اصلاح فعالیتها
3
یی که به کمک آنها میسر سازد. به عنوان مثال امروزه در اغلب دانشکده های مدیریت مغرب زمین مدیریت کیفیت جامع تدریس و روشهای مختلف آن به عنوان دانش و آگاهی در سازمان آنها موجود است، اما دانشکده هایی که از آن در فعالیتهایشان نام می برند، معدود و انگشت شمارند. سازمانهای مشاوره ای روشهای مختلف مدیریت نوین و سازماندهی جدید را به خود عرضه می کنند و این بدان معناست که آنها از این شیوه ها آگاهند، ولی سازمانهای خود آنها عموما از تشکیلاتی قدیمی استفاده می کنند.
سازمانهای موفق و کامیاب امروز، سازمانهایی هستند که دانش جدید را خلق یا کسب کرده و آن را به طرق و شیوه های کاربردی برای بهبود فعالیتهایشان تبدیل نموده اند. آنها از شیوه های نو و خلاق برای اصلاح ساختار و عملکردشان بهره گرفته و از این رو می توانند برای ما سرمشق و الگو باشند.
ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده
شاید با توصیف ویژگیها و خصوصیات سازمانهای یادگیرنده بتوان شمه کاملتری از این نوع سازمانها بدست داد و آنها را بهتر شناخت. سازمان یادگیرنده سازمانی است که به عنوان یک کل و مجموعه هماهنگ یاد می گیرد و پیش می رود. او خود راه را می یابد و جلو می رود، از تجربه ها همچون انسانی خردمند پند می آموزد و مسیر خود را تصحیح می کند. کسی او را کنترل نمی کند و مهارش را به این سو و آن سو نمی کشاند، سازمان یادگیرنده خود کنترل و خود فراگیرنده است و مسیر خویش را می یابد و به سوی هدف پیش می رود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 113 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
برآورد مالی شرکتها و سازمانهای مختلف و اثر آن بر تورم
1
2
فصل اول
کلیات وطرح تحقیق
1
4
مقدمه:
نظر به اینکه در اثر اعمال سیاستهای تورم آور یا ضد تورمی دولتها و سایر عوامل اقتصادی- اجتماعی، ارزش پول در سراسر جهان در حال نوسان است و بویژه این نوسانات در سالهای اخیر چشمگیر و قابل ملاحظه و عمدتاً در جهت کاهش ارزش و قدرت خرید پول رایج بوده است لذا ایجاب می کند که مسأله توجه به ارزشهای جاری در نشان دادن وضعیت دارایی و بدهی و ذخائر و اندوخته های مؤسسات و نیز تا حدودی نتایج عملکرد آنها به طور جدی مورد شناسایی و توجه قرار گیرد. ضرورت این امر از آنجا ناشی می گردد که صورتهای مالی مؤسسات، که نشان دهنده چنان موارد و اقلام است، عموماً بر اساس بهای تمام شده و در هر حال ارزشهای زمان انجام و وقوع معالات مالی یا به عبارت دیگر ارزشهای تاریخی تنظیم می گردند و لذا منعکس کننده ارزشهای جاری در تاریخ ترازنامه نمی باشند، حال آنکه در بسیاری موارد احتمال اینکه اختلاف بین ارزشهای تاریخی در رابطه با وضع مالی مؤسسه قابل توجه و دارای اهمیت نسبی باشد زیاد بوده و در نتیجه سبب می گردد بررسی صورتهای مالی، که مبتنی بر ارزشهای تاریخی تنظیم شده است، معیار کاملاً درست و منصفانه ای برای قضاوت وضعیت مالی مؤسسه بدست ندهد. - پرویز جواهری-نظری بر اصول متداول حسابداری( تهران، انتشارات فروردین) ص 217
بیانیه شماره 29 کمیته استاندارهای بین المللی بیان می دارد:« در شرایط اقتصادی تورمی گزارشکری مالی بدون تعدیل قیمت تمام شده اقلام مندرج درصورتهای مالی بی فایده بوده و وضعیت مالی و نتایج عملکرد را به درستی نشان نمی دهد لذا در سالهای اخیر روش حساباری مالی و گزارشهای حسابداری به خاطر نواقص موجود مورد استفاده قرار گرفته و بیشترین انتقادات در این زمینه بوده است که گزارش مالی عملکرد مالی، ماهیت واقعی منابع، تعهدات، معاملات و سایر اتفاقات موجود در فعالیتهای شرکتها را به طور صحیح منعکس نمی سازد و این امر نشأت گرفته از این است که پول همواره قدرت خرید خود را از دست می دهد و این کاهش ارزش یا قدرت خرید پول در شرایط تورمی به میزانی است که مقایسه اقلام مربوط به فعل و انفعالات مالی، و سایر رویدادهایی که در مقاطع زمانی مختلف اتفاق افتاده اند حتی طی یک دوره مالی گمراه کننده می گردد.
1
4
قیمتها به طور کلی در نتیجه تغییرات و تحولات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تغییر می یابند عوامل بخصوصی نظیر تغییرات در عرضه و تقاضا یا تغییرات تکنولوژیک ممکن است سبب تغییرات قیمت کالاهای خاصی گردند از طرف دیگر عوامل عمومی دیگر نیز امکان دارد موجب تغییرات در سطح قیمت کلیه کالاها گردیده و در نتیجه موجبات ایجاد تغییراتی در قدرت خرید پول را فراهم آورده و یا با اصطلاح جاده را برای خودنمایی تورم هموار سازند.»
فرانک وستون -FRANK T. WESTON
اظهار می دارد: زمانی که تورم قیمتهای تاریخی را تحت تأثیر قرار می دهد یک شرکت چگونه می تواند در دراز مدت داراییهای خود را ارزیابی نموده و یا اطلاعات دقیقی در مورد ارزش واقعی و تعهدات شرکت به سهامداران یا سرمایه گذاران یا به طور کلی به استفاده کنندگان صورتهای مالی ارادئه دهد و چگونه قادر خواهد بود بدون نظر گرفتن تورم سود واقعی را توجیه نماید زیرا گزارشهای مالی که ارزشهای واقعی در آن منظور نشده باشد واقعیات اقتصادی را دگرگون نموده و سودی را که نشان می دهد سرابی بیش نخواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 113 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
برآورد مالی شرکتها و سازمانهای مختلف و اثر آن بر تورم
1
2
فصل اول
کلیات وطرح تحقیق
1
4
مقدمه:
نظر به اینکه در اثر اعمال سیاستهای تورم آور یا ضد تورمی دولتها و سایر عوامل اقتصادی- اجتماعی، ارزش پول در سراسر جهان در حال نوسان است و بویژه این نوسانات در سالهای اخیر چشمگیر و قابل ملاحظه و عمدتاً در جهت کاهش ارزش و قدرت خرید پول رایج بوده است لذا ایجاب می کند که مسأله توجه به ارزشهای جاری در نشان دادن وضعیت دارایی و بدهی و ذخائر و اندوخته های مؤسسات و نیز تا حدودی نتایج عملکرد آنها به طور جدی مورد شناسایی و توجه قرار گیرد. ضرورت این امر از آنجا ناشی می گردد که صورتهای مالی مؤسسات، که نشان دهنده چنان موارد و اقلام است، عموماً بر اساس بهای تمام شده و در هر حال ارزشهای زمان انجام و وقوع معالات مالی یا به عبارت دیگر ارزشهای تاریخی تنظیم می گردند و لذا منعکس کننده ارزشهای جاری در تاریخ ترازنامه نمی باشند، حال آنکه در بسیاری موارد احتمال اینکه اختلاف بین ارزشهای تاریخی در رابطه با وضع مالی مؤسسه قابل توجه و دارای اهمیت نسبی باشد زیاد بوده و در نتیجه سبب می گردد بررسی صورتهای مالی، که مبتنی بر ارزشهای تاریخی تنظیم شده است، معیار کاملاً درست و منصفانه ای برای قضاوت وضعیت مالی مؤسسه بدست ندهد. - پرویز جواهری-نظری بر اصول متداول حسابداری( تهران، انتشارات فروردین) ص 217
بیانیه شماره 29 کمیته استاندارهای بین المللی بیان می دارد:« در شرایط اقتصادی تورمی گزارشکری مالی بدون تعدیل قیمت تمام شده اقلام مندرج درصورتهای مالی بی فایده بوده و وضعیت مالی و نتایج عملکرد را به درستی نشان نمی دهد لذا در سالهای اخیر روش حساباری مالی و گزارشهای حسابداری به خاطر نواقص موجود مورد استفاده قرار گرفته و بیشترین انتقادات در این زمینه بوده است که گزارش مالی عملکرد مالی، ماهیت واقعی منابع، تعهدات، معاملات و سایر اتفاقات موجود در فعالیتهای شرکتها را به طور صحیح منعکس نمی سازد و این امر نشأت گرفته از این است که پول همواره قدرت خرید خود را از دست می دهد و این کاهش ارزش یا قدرت خرید پول در شرایط تورمی به میزانی است که مقایسه اقلام مربوط به فعل و انفعالات مالی، و سایر رویدادهایی که در مقاطع زمانی مختلف اتفاق افتاده اند حتی طی یک دوره مالی گمراه کننده می گردد.
1
4
قیمتها به طور کلی در نتیجه تغییرات و تحولات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تغییر می یابند عوامل بخصوصی نظیر تغییرات در عرضه و تقاضا یا تغییرات تکنولوژیک ممکن است سبب تغییرات قیمت کالاهای خاصی گردند از طرف دیگر عوامل عمومی دیگر نیز امکان دارد موجب تغییرات در سطح قیمت کلیه کالاها گردیده و در نتیجه موجبات ایجاد تغییراتی در قدرت خرید پول را فراهم آورده و یا با اصطلاح جاده را برای خودنمایی تورم هموار سازند.»
فرانک وستون -FRANK T. WESTON
اظهار می دارد: زمانی که تورم قیمتهای تاریخی را تحت تأثیر قرار می دهد یک شرکت چگونه می تواند در دراز مدت داراییهای خود را ارزیابی نموده و یا اطلاعات دقیقی در مورد ارزش واقعی و تعهدات شرکت به سهامداران یا سرمایه گذاران یا به طور کلی به استفاده کنندگان صورتهای مالی ارادئه دهد و چگونه قادر خواهد بود بدون نظر گرفتن تورم سود واقعی را توجیه نماید زیرا گزارشهای مالی که ارزشهای واقعی در آن منظور نشده باشد واقعیات اقتصادی را دگرگون نموده و سودی را که نشان می دهد سرابی بیش نخواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 44 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
کاربرد اصول مدیریت در سازمانهای ورزشی
فهرست مطالب
مقدمه
برنامه ریزی جامع
ضرورت و اهمیت برنامه ریزی جامع
برنامه ریزی عملیاتی
برنامه ریزی نیروی انسانی
مقدمه
مدیریت علم است یا هنر
تعریف مدیریت
وظایف اصلی مدیریت
تفاوت مدیر با مدیریت
مدیریت اثر بخش و مدیریت کارا
مدیریت عکس العملی ،فعال و فوق فعال
برنامه ریزی جامع
ماموریت های سازمان در دراز مدت
تشخیص اولویتها و تعیین اقدامات کلیدی
تعریف مورد قبول همگان وجود ندارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 106 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
سبکهای مدیریتی در سازمانهای تحقیق و توسعه
در مطالعات مدیریتی از بررسی وجود و چگونگی تاثیرگذاری تفاوتها بر انتخابهای سازمانی غفلت شده است. تعریف ماهیت تحقیق و توسعه منوط به شناسایی کارکردهای آن است.
تحقیق و توسعه بهطور سنتی، مجموعهای از مراحل تلقی میشود که منعکسکننده پیشرفت یک برنامه فناورانه مشخص هستند. طرح غالب، علمی و فناوری پیشرفته سه نوع فرایند زیربنایی تحقیق و توسعه است.
در صنایعی که از الگوی طرح غالب استفاده میکنند، فناوری از طریق انفصالهای افزاینده قابلیت رقابت با بهبود کارایی محصول و گسترش دانشی تحول مییابد که از قبل وجود داشته است. هر فرایند تحقیق و توسعه از یک مرحله کاوشی و یک مرحله بهرهبرداری تشکیل میشود. فرایندهای تحقیق و توسعه را احتمال خطرهای متفاوت بهویژه در مرحله بهرهبرداری مشخص میسازند. موفقیت یک رقابت به عواملی نظیر شناخت بازار، چگونگی زمانبندی نوآوری و پایین بودن هزینههای تولید بستگی دارد.
مقدمه
هدف از این مقاله فهم این مطلب است که آیا در سازماندهی و مدیریت فعالیتهای "تحقیق و توسعه" شیوههای متفاوتی وجود دارد؟ هم از منظر علم مدیریت (راسل و دیگران، 1991) و هم از دیدگاه سازمانی (توئیس 1987) این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.
اما این مطالعات "تحقیق و توسعه" را همچون نوعی "جعبة سیاه" تلقی کردهاند، یعنی تمرکز این مطالعات بر آن دسته از فعالیتهای سازمانها و شرکتها قرار داشته است که به توسعة فناوریها و محصولات جدید اختصاص یافتهاند. موارد دیگری از مطالعات تحقیق و توسعه به سهم و نقش مخارج کل «تحقیق و توسعه» کلان در رشد اقتصادی کشورها پرداختهاند. گلورم در یک مطالعة بینالمللی نمونهای متشکل از 52 کشور در حال توسعه و 18 کشور توسعهیافته را برگزیدهاند و نقش بارز مخارج "تحقیق و توسعه" بر رشد اقتصادی را به تأیید رسانیدهاند. مطالعة آنها مؤید این امر است که مخارج تحقیقات تأثیر بیشتری در رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه داشته و دارند.
آخرین بررسیهای علمی نشان داده است که در سطح سازمانی، فعالیتهای تحقیقاتی باید از فعالیتهای توسعهای تفکیک شوند و این تجربهای است که در سطح صنایع به کار گرفته شده است.
نقش تحقیق در حوزة سازمانهای گوناگون به طرز متفاوتی تعریف میشود. مثلاً جنرال الکتریک در هر یک از سه حوزة اصلی کار خود یعنی موتور هواپیما، تأمین روشنایی و موتورها، نقشهای گوناگونی را به بخش تحقیقات خود واگذار کرده است.
3
از این گذشته، شرکتها بیش از پیش ناگزیر میشوند "تحقیق و توسعه" خود را بر مبنایی جهانی طراحی کنند تا بتوانند به منابع خارجی دانش دست یابند. (1996/(CHIESA.
از این حیث نیز، سازمانهای "تحقیق و توسعه" ماهیتی متفاوت دارند به ویژه هنگامی که "فعالیتهای تحقیقگرا" را به جای "فعالیتهای توسعهگرا" مورد توجه قرار میدهند.
این مثالها ملاحظاتی را مطرح میکنند:
O فعالیتهای تحقیقی و فعالیتهای توسعهای در یک سازمان در واحدهای مختلف انجام میشود. بنابراین، به نظر میرسد که فعالیتهای تحقیقی و فعالیتهای توسعهای ماهیتاً متفاوتاند.
O به نظر میرسد فرآیندهای تحقیقی و توسعهای از سازمانی به سازمان دیگر و از صنعتی به صنعت دیگر متفاوتاند. به ویژه ماهیت فرآیند نوآوریهای فناورانه از صنعتی به صنعت دیگر شدیداً متفاوت است. (1995KODAMA, ؛1991،1990 /PAVITT) مطالعات مدیریتی از بررسی وجود و چگونگی تأثیرگذاری تفاوتهای میان صنعتی بر تصمیمات و انتخابها سازمانی و مدیریتی غفلت کردهاند. چنین ملاحظاتی ضرورت مطالعه اینکه آیا یک سبک خاص مدیریتی / سازمانی با نوع ویژهای از فرآیند تحقیق و توسعه و با ماهیت متفاوت فعالیتهای تحقیق و توسعه ارتباطی دارد یا خیر و در صورت وجود این رابطه چگونه است، مطرح میکند.
فرایند فعالیتهای تحقیق و توسعه
در این بخش، ادبیات اصلی موجود در زمینه تحقیق و توسعه مورد بازنگری قرار میگیرد تا مشخص شود که اولاً آیا در محدودة تحقیق و توسعه فعالیتهایی وجود دارند که ماهیتاً متفاوت باشند و ثانیاً آیا گونههای مختلفی از فرآیندهای تحقیق و توسعه وجود دارد یا خیر.
ماهیت فعالیتهای تحقیق و توسعه: تعریف ماهیت تحقیق و توسعه منوط به شناسایی کارکردهای آن است. به طور سنتی، تحقیق و توسعه مجموعهای از مراحل تلقی میشود که منعکسکنندة پیشرفت یک برنامة فناورانه مشخص (تحقیق، توسعه، مهندسی و غیره) هستند. کارهای تحقیقاتی و حوزههای مختلف مطالعه، کمک میکنند که این حوزهها را از منظر متفاوتی ببینیم.
اخیراً کوسب 1996 اظهار داشته است که تحقیق و توسعه به دو صورت بروز مییابد: یکی در شیوة سرمایهگذاری که به موجب آن فعالیتهای تحقیق و توسعه هماهنگ با توسعة توانمندیهای فناورانه شرکت یا سازمان شکل میگیرند و دیگری در شیوة استحصال که بر اساس آن کارکرد تحقیق و توسعه با دیگر کارکردهای مبتنی بر بازار در شرکتها به خصوص به منظور ارائة محصولات و خدمات ویژه به مشتریان ترکیب میشود. او همچنین تأکید میکند که خصوصیات فناوری مرتبط با این دو روش به کارگیری فعالیتهای تحقیق و توسعه متغیرند. در حالی که محصول فعالیتهای تحقیق و توسعه در زمینة شیوة سرمایهگذاری فناوری است که "دانش و مهارت" تلقی میشود (ارائة رسمی چکیدة فناوری به شکل رمزبندیشده، توانمندی بهکارگیری و دانش تاکتیکی مرتبط با آن)، نتیجة فعالیت تحقیق و توسعه در شیوة استحصال از لحاظ عملی، ارائة دستورالعملهای فناورانه است
3
.
انتخاب ترکیبات خاص از فناوریها، طراحی اعمال، تعیین شکل سیستمهای فرعی، توانایی تأمین حوزة خاصی از خدمات و کارائیها
نوع فرآیند تحقیق و توسعه
تا جایی که به انواع فرآیند تحقیق و توسعه مربوط میشود، یکی از اولین الگوها را کارهای تحقیقاتی پاویت PAVITT)، 1984، 1990، 1991) ارائه کرد. او الگوهای مختلف تغییرات فناوری و انواع منابع نوآوری مرتبط با آنها را شناسایی کرد.
طبقهبندی وی مشخص میکند که فعالیتهای داخلی تحقیق و توسعه، در صنایع و سازمانهای مختلف نقشهای مختلفی ایفا میکنند و در برخی صنایع، منبع مهم نوآوری فناورانه نیست. هنگامی که تحقیق و توسعه یک منبع اصلی نوآوری فناورانه باشد، این طبقهبندی چیز زیادی راجع به تفاوتهابیان نمیکند.
یکی از مطالعات متمرکز در این باره کار کداما(KODAMA) است. او سه نوع فرآیند زیربنایی تحقیق و توسعه را شناسایی کرد: طرح غالب، علمی و فناوری پیشرفته. تمایز میان این سه الگو زمانی رخ مینماید که احتمال توقف یک برنامة خاص تحقیق و توسعه پس از ورود به مرحلة توسعه در نظر گرفته شود. دقیقتر آنکه الگوهای طرح غالب، دارای این خصوصیت هستند که احتمال لغو یک برنامه در مرحلة توسعه، برابر با صفر است.
در فرآیندهای با فناوری سطح بالا، احتمال لغو یک برنامه را در مرحلة توسعه در مقایسه با مرحله تحقیقاتی کاهش میدهد، هر چند که این احتمال از صفر بیشتر است. در فرآیندهای علمی، احتمال لغو برنامه پیش و پس از ورود آن به مرحلة توسعه برابر است. به عبارت دیگر، این سه الگو توسط درجههای مختلفی از احتمال شکست در طول برنامه مشخص میشوند. «کداما» دریافت که صنایع خودروسازی، غذایی، نساجی، فولاد و شیمیایی، از الگوی طرح غالب پیروی میکنند و فرآیندهای علمی در صنایع شیمیایی و داروسازی به کار گرفته میشوند؛ الگوهای فناوری پیشرفته نیز معمولاً مربوط به صنایع الکترونیک، مخابرات و ماشینآلات هستند.
«کداما» تفاوتهای بین الگوی طرح غالب و دو الگوی دیگر را بر حسب پویایی فناورانه و رقابتی بیان میکند.
5
در صنایعی که از الگوی طرح غالب استفاده میکنند، فناوری از طریق انفصالهای افزایندة قابلیت رقابت، با بهبود کارآیی محصول و گسترش دانشی که از قبل وجود داشته، تحول مییابد. در صنایعی که فرآیندهای فناوری سطح بالا و یا الگوهای علمی را به کار میبندند، انفصال در فناوری باعث نابودی قابلیتها میشود و دانش موجود را منسوخ میکند. بنابراین، احتمال خطر بالا در الگوهای فناوری پیشرفته و علمی، به این سبب است که همواره این امکان وجود دارد که یک فناوری جدید جانشین فناوری موجود گردد. در الگوی طرح غالب، فناوریهای موجود معمولاً ارزش تجارتی خود را حفظ میکنند و توقف اجرا نادر و یا ناممکن است.
سبکهای سازمانی و مدیریت
در این بخش براساس نتایج حاصله از تحقیق تجربی، برای هر نوع از انواع فرآیند تحقیق و توسعه (طرح غالب، علمی و فناوری سطح بالا)، ماهیت فعالیتهای تحقیق و توسعه تشریح میشود و مفاهیم فناوری، سازماندهی و روش مدیریتی از لحاظ مدیریت راهبردی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
طرح غالب
مدیریت راهبردی: فعالیتهای آزمایشی بسیار محدود (حدود 5 درصد از مصارف تحقیق و توسعه) و عمدتاً دارای خصوصیات کاوشی هستند. در مرحلة بهرهبرداری، نرخ توقف یک برنامة تحقیق و توسعه معادل با صفر است. معمولاً فناوری ثابت است و برخورداری از امتیاز دانش: نسبت به رقبا نمیتواند همواره باقی و پایدار بماند. از آنجایی که فناوری مورد استفاده معمولاً ثابت و در دسترس است، تقلید و نسخهبرداری آسان است. موفقیت یک نوآوری و، به طور کلیتر، موفقیت یک رقابت، به عواملی نظیر شناخت بازار، چگونگی زمانبندی نوآوری و پایینبودن هزینههای تولید بستگی دارد. یک عامل مهم برای این منظور، نوآوری مکرر و معرفی محصولات جدید به بازار است (مثلاً در صنایع پارچهبافی، شرکتها هر ساله محصولات یا خطوط جدیدی را عرضه میکنند). برای دستیابی به این هدف موارد ذیل حیاتی است:
O دستیابی به منابع بازار اطلاعات در مورد کسب طرحهای کاربرد مورد نیاز برای محصولات جدید و تسریع فرآیند بهرهبرداری؛
O تهیة تجهیزات سرمایهای مورد نیاز و توسعه فرآیندهای تولید برای تضمین پایین بودن هزینههای تولید؛
O برخورداری از یک فرآیند کارآ و زمانبندیشدة بهرهبرداری و مهندسی.
با فرض این که هیچ احتمال خطر فنی وجود نداشته باشد، احتمال خطر موجود تماماً تجارتی است و در صورتی که فرآیند مورد نظر کاملاً مطابق با نیازهای بازار باشد، میتواند کاهش یابد. بنابراین، بازاریابی نیازهای بازار را، که پاسخ به آنها هدف شرکت است، تعریف میکند، در حالی که تحقیق و توسعه، بهترین پاسخ فناورانه به چنین نیازهایی را تعیین میکند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 228 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
3
نارساییهایی که موضوع سازمانهای یادگیرنده را احاطه کرده است، در این مقاله کوشش شده تا ضمن تشریح مفاهیم و موازین عملی و کاربردی آنها نیز حتی المقدور تبیین و ارائه گردد.
سازمانهای یادگیرنده
یادگیری را به گونه مختلف تعریف کرده اند، اما در تمامی این تعاریف تغییر رفتار به عنوان اساسی ترین رکن قلمداد گردیده است. یادگیری فرایندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر می یابد و به گونه های دیگر عمل می کنند. بدین ترتیب فرایند یادگیری هنگامی تحقق می یابد که تغییری در رفتارها و عملکرد افراد مشاهده شود.
گاهی مستقیما قابل مشاهده اند و گاهی به طور غیر مستقیم احساس می شوند از این رو تغییر در ادراکات، نحوه تفکر و به خاطر سپردن و تشخیص افراد هم در دایره آثار یادگیری قرار می گیرد.
سازمان یادگیرنده نیز در فراگیری از همین تعریف تبعیت می کند، بدین معنی که چنین سازمانی در طول زمان تغییر می کند و عملکرد هایش متحول می شوند. سازمان یادگیرنده سازمانی است که عملکردهایش پس از طریق آگاه کردن بهتر، بهبود می یابد و اصلاح می شود و از طریق فرایند ارتباط دامنه رفتارهای بالقوه اش را تغییر می دهد و تأثیر می بخشد. سازمان ها زمانی یادگیرنده و دانش آفرین شمرده می شوند که بتوانند استنباطاتی را از تاریخ و تجربیات خود را بخاطر بیاورند و آنها را به صورت کاربردی راهنمای رفتارهایشان قرار دهند
یادگیری سازمانی فرایند یافتن خطاها و اشتباهات و رفع و اصلاح آنهاست. یادگیری سازمانی از طریق مشترک و همذهنی، الگوهای ذهنی و دانش، ایجاد می شود و بر تجربه و آگاهیهای گذشته و رویدادهای پیشین استوار است. همان گونه که از این تعاریف استنباط می شود یادگیری سازمانی فرایندی است که با کسب دانش و بهبود عملکرد در طرق مختلف رخ می دهد. به طور کلی می توان سازمان یادگیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد، کسب، انتقال دانش مهارت داشته و تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهیهای جدید مکتسبه عمل کند. در این تعریف از سازمان یادگیرنده، ایجاد و خلق و نوآوری و خلاق بودن رکن اساسی را تشکیل می دهد. اما آفرینندگی و کسب دانش به تنهایی برای آنکه سازمانی یادگیرنده شود، کافی نیستَ، بلکه سازمان باید بتواند آن دانش را در رفتارها و عملکردهایش بکار گیرد و بهبود و اصلاح فعالیتها
3
یی که به کمک آنها میسر سازد. به عنوان مثال امروزه در اغلب دانشکده های مدیریت مغرب زمین مدیریت کیفیت جامع تدریس و روشهای مختلف آن به عنوان دانش و آگاهی در سازمان آنها موجود است، اما دانشکده هایی که از آن در فعالیتهایشان نام می برند، معدود و انگشت شمارند. سازمانهای مشاوره ای روشهای مختلف مدیریت نوین و سازماندهی جدید را به خود عرضه می کنند و این بدان معناست که آنها از این شیوه ها آگاهند، ولی سازمانهای خود آنها عموما از تشکیلاتی قدیمی استفاده می کنند.
سازمانهای موفق و کامیاب امروز، سازمانهایی هستند که دانش جدید را خلق یا کسب کرده و آن را به طرق و شیوه های کاربردی برای بهبود فعالیتهایشان تبدیل نموده اند. آنها از شیوه های نو و خلاق برای اصلاح ساختار و عملکردشان بهره گرفته و از این رو می توانند برای ما سرمشق و الگو باشند.
ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده
شاید با توصیف ویژگیها و خصوصیات سازمانهای یادگیرنده بتوان شمه کاملتری از این نوع سازمانها بدست داد و آنها را بهتر شناخت. سازمان یادگیرنده سازمانی است که به عنوان یک کل و مجموعه هماهنگ یاد می گیرد و پیش می رود. او خود راه را می یابد و جلو می رود، از تجربه ها همچون انسانی خردمند پند می آموزد و مسیر خود را تصحیح می کند. کسی او را کنترل نمی کند و مهارش را به این سو و آن سو نمی کشاند، سازمان یادگیرنده خود کنترل و خود فراگیرنده است و مسیر خویش را می یابد و به سوی هدف پیش می رود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 44 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
کاربرد اصول مدیریت در سازمانهای ورزشی
فهرست مطالب
مقدمه
برنامه ریزی جامع
ضرورت و اهمیت برنامه ریزی جامع
برنامه ریزی عملیاتی
برنامه ریزی نیروی انسانی
مقدمه
مدیریت علم است یا هنر
تعریف مدیریت
وظایف اصلی مدیریت
تفاوت مدیر با مدیریت
مدیریت اثر بخش و مدیریت کارا
مدیریت عکس العملی ،فعال و فوق فعال
برنامه ریزی جامع
ماموریت های سازمان در دراز مدت
تشخیص اولویتها و تعیین اقدامات کلیدی
تعریف مورد قبول همگان وجود ندارد .