لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 228 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
3
نارساییهایی که موضوع سازمانهای یادگیرنده را احاطه کرده است، در این مقاله کوشش شده تا ضمن تشریح مفاهیم و موازین عملی و کاربردی آنها نیز حتی المقدور تبیین و ارائه گردد.
سازمانهای یادگیرنده
یادگیری را به گونه مختلف تعریف کرده اند، اما در تمامی این تعاریف تغییر رفتار به عنوان اساسی ترین رکن قلمداد گردیده است. یادگیری فرایندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر می یابد و به گونه های دیگر عمل می کنند. بدین ترتیب فرایند یادگیری هنگامی تحقق می یابد که تغییری در رفتارها و عملکرد افراد مشاهده شود.
گاهی مستقیما قابل مشاهده اند و گاهی به طور غیر مستقیم احساس می شوند از این رو تغییر در ادراکات، نحوه تفکر و به خاطر سپردن و تشخیص افراد هم در دایره آثار یادگیری قرار می گیرد.
سازمان یادگیرنده نیز در فراگیری از همین تعریف تبعیت می کند، بدین معنی که چنین سازمانی در طول زمان تغییر می کند و عملکرد هایش متحول می شوند. سازمان یادگیرنده سازمانی است که عملکردهایش پس از طریق آگاه کردن بهتر، بهبود می یابد و اصلاح می شود و از طریق فرایند ارتباط دامنه رفتارهای بالقوه اش را تغییر می دهد و تأثیر می بخشد. سازمان ها زمانی یادگیرنده و دانش آفرین شمرده می شوند که بتوانند استنباطاتی را از تاریخ و تجربیات خود را بخاطر بیاورند و آنها را به صورت کاربردی راهنمای رفتارهایشان قرار دهند
یادگیری سازمانی فرایند یافتن خطاها و اشتباهات و رفع و اصلاح آنهاست. یادگیری سازمانی از طریق مشترک و همذهنی، الگوهای ذهنی و دانش، ایجاد می شود و بر تجربه و آگاهیهای گذشته و رویدادهای پیشین استوار است. همان گونه که از این تعاریف استنباط می شود یادگیری سازمانی فرایندی است که با کسب دانش و بهبود عملکرد در طرق مختلف رخ می دهد. به طور کلی می توان سازمان یادگیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد، کسب، انتقال دانش مهارت داشته و تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهیهای جدید مکتسبه عمل کند. در این تعریف از سازمان یادگیرنده، ایجاد و خلق و نوآوری و خلاق بودن رکن اساسی را تشکیل می دهد. اما آفرینندگی و کسب دانش به تنهایی برای آنکه سازمانی یادگیرنده شود، کافی نیستَ، بلکه سازمان باید بتواند آن دانش را در رفتارها و عملکردهایش بکار گیرد و بهبود و اصلاح فعالیتها
3
یی که به کمک آنها میسر سازد. به عنوان مثال امروزه در اغلب دانشکده های مدیریت مغرب زمین مدیریت کیفیت جامع تدریس و روشهای مختلف آن به عنوان دانش و آگاهی در سازمان آنها موجود است، اما دانشکده هایی که از آن در فعالیتهایشان نام می برند، معدود و انگشت شمارند. سازمانهای مشاوره ای روشهای مختلف مدیریت نوین و سازماندهی جدید را به خود عرضه می کنند و این بدان معناست که آنها از این شیوه ها آگاهند، ولی سازمانهای خود آنها عموما از تشکیلاتی قدیمی استفاده می کنند.
سازمانهای موفق و کامیاب امروز، سازمانهایی هستند که دانش جدید را خلق یا کسب کرده و آن را به طرق و شیوه های کاربردی برای بهبود فعالیتهایشان تبدیل نموده اند. آنها از شیوه های نو و خلاق برای اصلاح ساختار و عملکردشان بهره گرفته و از این رو می توانند برای ما سرمشق و الگو باشند.
ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده
شاید با توصیف ویژگیها و خصوصیات سازمانهای یادگیرنده بتوان شمه کاملتری از این نوع سازمانها بدست داد و آنها را بهتر شناخت. سازمان یادگیرنده سازمانی است که به عنوان یک کل و مجموعه هماهنگ یاد می گیرد و پیش می رود. او خود راه را می یابد و جلو می رود، از تجربه ها همچون انسانی خردمند پند می آموزد و مسیر خود را تصحیح می کند. کسی او را کنترل نمی کند و مهارش را به این سو و آن سو نمی کشاند، سازمان یادگیرنده خود کنترل و خود فراگیرنده است و مسیر خویش را می یابد و به سوی هدف پیش می رود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
روابط دختر و پسر در جامعه امروز
مقدمه :
آنچه نسل امروز ما را دچار نوعی سردرگمی و پریشانی می کند از سویی زندگی در جامعه ای اسلامی و آمیخته با فرهنگ و رسوم ایرانی است که قدمتی کهن دارد و از سوی دیگر رویارویی با مسأله ارتباط تمدن ها از طریق شبکه های ماهواره ای و اینترنت است که میل مختلف را به گونه ای شگرفت به یکدیگر نزدیک می سازد.
نسل امروز ما باید قادر باشد از طرفی بین عرف، نگرش ای سنتی و دیرینه جامعه ، ارزش های دینی و مذهبی و حتی شرایط خانواده ای که در آن پرورش یافته است و از سوی دیگر با افکار و گرایش های جدیدی که خاص ذهن پویانی او و نشدت گرفته از پیچیدگی های دنیای امروز است هماهنگی ایجاد کننده بدیهی است که در هر جامعه، گروه یا قبیله ، ارزش ها، الگوها و نگرش ها با یکدیگر فرق می کنند و حتی شامل اداب و عادات تغذیه، سبک پوشش، رفتار و کردارد. سایر مسایل روزمره و اجتماعی نیز می شود. امروزه یکی از مسایلی که جوان ما را در تضاد و تنش قرار می دهد چگونگی روابط دختر و پسر با توجه فهرست بندی گرایش های فرهنگی، مذهبی، عرض، اجتماعی و خانوادگی او می باشند. در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان در صحنه فیلم های مختلف سینمایی آزادی رابطه دختر و پسر مشهود است و این امر برای جوان ماجاذبه ای است که خود را در جامعه ای این چنین رویایی و آرمانی ببیند. در این شرایط نسل جوان در میان انبوهی اتهام و پرسش اسیر است و نمی داند با این مسأله چگونه برخورد کند. او جامعه را پیش روی خود دارد، خانواده را، قوم و خویش و دوستانش را و جمعی که اگر وی را با دوست دختر یا برعکس با دوست پسر ببینند، قضاوتهای مختلفی خواهند کرد. او می خواهد دیگران را قانع کند که راجع به وی فکر خطا کنند و بپذیرند که وقتی او با دوستی از جنس مخالف خود وارد صحنه اجتماع می شود، درست مانند این است که با جنس موافق خود معاشرت می کند. او می خواهد متناسب با سنش، ژست و پرستیز و کلیه احساسات و عواطفش و در رفت و آمدهایش در پارک ها و رستورانها، سینماها و جاهایی که مایل است با دوست از جنس مخاطف خود ظاهر شود اما مورد انتقاد و بدبینی همگان واقع نشود. اما آیا به راستی این رواط منطقی و خواسته ای به جا و عدم پاسخگویی به آن شکنجه به عذاب و بدبختی است ؟ و چه چیز سبب
تشویش و نگرانی پدران و مادران در مورد فرزندان می شود؟ آیا هدف این است که این نوع روابط کاملاً منسوخ شوند یا که صورت هدایت شده باقی بمانند؟ آیا به راستی دختران و پسران برای داشتن این روابط مجاز هستند؟ قضاوت جامعه ، دوستان، آشنایان و مسئولان در این باره چگونه است؟ آیا عقیده بر این است که دختر و پسر هیچ گونه رابطه ای نداشته و حتی هرگز با یکدیگر هم کلام نیز شوند و یا اینکه فقط از دیدارها و مکالمات پنهانی بپرهیزند؟ آیا والدین می توانند بر این روابط نظارت داشته باشند؟ آیا ممکن است در صورت سرکوب این میل میزان فساد در جامعه کاهش یابد؟ آیا دختران و پسرانی که درصد در صد کنترل می شوند سعی در رسانیدن خود به یکدیگر ندارند؟ به راستی نیازهای عاطفی که موجب روز تمایل به ایجاد رابطه از این نوع می شود چیست؟ و چرا گاه دختر جوانی از خانه می گریزد یا پسری به اعتیاد روی می آورد؟ آیا محدودیت جامعه در این نوع امور این مسایل را به دنبال دارد؟ آیا دختر و پسر جوانی که تمام انرژی خود را صرف روابط دوستانه و یا عاشقانه می کنند در نهایت نا امید و تنها باقی نخواهند ماند؟
دیدگاه جامعه و خانواده ها بر روابط دختر و پسر
طبیعت انسانی پیچیده و رنج آور است. به همین سان رفتار او نیز این خافیت را دارد انسان به طور اجبار برای زیستن باید با دیگران تجانس و همسازی پیدا کند یعنی دارای مناسبات متقابلی شود که این مسأله با عضویت و ارتباط در جامعه شکل می گیرد. انسان در اجتماع نقش های گوناگونی می پذیرد و کنش های اجتماعی در مقابل هر یک از این نقش ها متفاوت است. بنابراین شناخت رفتار گروهی و جمعی تنها زمانی میسر است که رفتار انفرادی گروه را مورد قضاوت و بررسی قرار دهیم. اجتماع در حقیقت از تک تک افراد آن تشکیل شده است نگرش و بینش هر اجتماع در هر مسأله ای به نگرش ها و ایدئولوژی افراد آن بر می گردد. انسان در کنش های اجتماعی خود، هدف مشخصی را دنبال می کند. اجتماع نیز متضمن رویدادها و معاشرت ها و همزیستی های اعضای یک جامعه است که می تواند تأثیرات جسمی و روانی سرعت انسان داشته باشد که به این تأثیر و نفوذ «واکنش» می گویند. بناراین با اینکه کنش های فردی هرکس مخصوص به خود اوست ولی وقتی در جامعه قرار می گرد باید نوعی هماهنگی را فهرست بندی وجود آورد. وسعت یک جامعه می تواند به اندازه روستا یا شهری کوچک تا به اندازه یک شهر بزرگ و صنعتی تغیر کند. تنوع و سبک زندگی ها در این جامع بسیار است به خصوص در شهرهای بزرگ برخورد و ارتباط افکار و عقاید بیشتر می شود. در کشور ما که هر ناحیه ای دا
رای فرهنگ بنوعی مبوط به خود است ایجاد هماهنگی اجتماعی کمی مشکل به نظر می رسند ولی بازهم برای ریشه کن شدن همه مشکلات و رسیدن به یک توافق کلی در مسایل و مباحث، باید نظام فکری واحدی به وجود بیاید که بتواند اقشار و سنین مختلف را سازماندهی کند.
در مورد روابط دختر و پسر در شهرهای کوچک چون آوازه موردی زود می پیچد.
مردم کمی محتاط تر عمل می کنند تا آبروی خانواده شان حفظ شود در حالی که در شهرهای بزرگی ، چون ازدحام، تراکم و وسعت شهر بیشتر است . وجود چنین روابطی حتی به صورت مخفیانه شاید نظر عابدین و بینندگان را لحظه ای به خود جلب کند اما کمتر آوازه ای که آبروی خانواده را به مخاطره اندازد می پیچد لذا محدودیت ها کمتر بوده و دختران و پسران آزادی بیشتری می یابند تا بتوانند با یکدیگر مصاحبت و مجالست داشته باشند. البته این بدان معنا نیست ما کل جامعه را مورد بحث قرار دهیم بلکه منظور فقط افرادی هستند که تمایل به چنین روابطی دارند. چون ستیاری از این روابط بدون اطلاع خانواده ها مشکل ساز می شود. خانواده های ایرانی سعی می کنند دخترانشان خوب و پارسا با علم و دانش و هنر و صاحب کمالات و فضایل و پسرانشان نیز موظف و مسئول، لایق و نجیب و متعهد بار آیند تا در آینده بتوانند زدگی زناشویی خود را به خوبی اداره کنند و دچار معضلات ناشی از یک ازدواج نابسامان نشوند.
نظریه ارتباط بین فردی سالیوان
در این نظریه کیفیت الگوهای اتباطی بین والد – فرزند در زمان کودکی و کیفیت روابط تین فردی در اجتماع، در تعیین میزان نفوذ پذیری افراد نقش تبیینی مهمی دارد . این نظریه در تبیین شخصیت، خویشتن و کیفیت شکل گیری خود آدمی، برای تعامل اجتماعی اهمیت زیادی قائل است تا آنجا که ملتقد است ایجاد و بروز الگوهای ارتباطی فرد یا دیگران تنها چیزی است که به تکوین شخصیت و هویت آدمی منجر می شود. در این نظریه شخصیت مفهومی قرض است که در خارج از روابط بین فردی معنایی ندارد. شکل گیری شخصیت زمانی است که فرد در ارتباط . با دیگران خایلی یا واقعی، رفتاری از خود نشان دهد. از آنجا که هیچ بعدی از انسان از تأثیرات اجتماعی مصون نمی ماند، بنابراین شخصیت فرد را نمی توان مستقل از ارتباط شخص با دیگران ورد مطالعه قرار داد . مفهوم خویشتن نیز منشأ اجتماعی دارد . سالیوان معتقد است خود از احساساتی ناشی می شود که از تماس با دیگران و ارزیابیهایی که دیگران از خود فرد به عمل می آورند، به وجود می آید ما همیشه متأثر از موقعیتهای بین فردی هستی اما دیگران که در شکل گیری شخصیت اما عنصر تعیین کننده ای هستند ممکن است در دوره های مختلف رشدی تغییر یابند. مثلاً در دوران نوزادی و کودکی، والدین نقش تعیین کننده ای دارند و در دوره نوجوانی تجارب او ا دوتان و معلمان و با تأثیرات والدین رقابت می کند. در این سن، مقبولیت اجتماعی اهمیت پیدا می کند و اعتبار نوجوان در میان دیگران منبع مهمی برای عزت نفس و اضطراب اوست محتوای خویشتن یا خود در نظریه سالیوان کاملاً ماهیق تعاملی دارد . این دستگاه در وجود روان شاختی آدمی فقط برای تنظیم یک رابطه رضایت آمیز و اجتناب از تنش ایجاد می شود . آن چیزی که در دوره رشد اولیه موجب شخصیت بخشی و رشد من می شود الگوی تعاملی خاصی است که نوع مراقبت مادری به فرزند منتقل می کند. روابط خوشایند، گرم و تأیید کننده مادر با کودک به پرورش من خوب کودک می انجامد. این بخش روانشناسی همرنگی با جماعت (روانشناسی اجتماعی) (حمید لطفی)
نظریه مبادله اجتماعی: هومنز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
به نام خالق یکتا
بررسی انرژی اتمی در جهان امروز
به نام خالق یکتا
بررسی انرژی اتمی در جهان امروز
واژه اتم از کلمه یونانی اتموس به معنای ناشکستنی گرفته شده است که بعدها در زبان علمی، به «اتم»تبدیل شد.
اتم کوچکرین ذره هر چیز است. تصور اتم از دو هزار و پانصد سال پیش در ذهن اندیشمندان یوناین پیدا شد. لیوسیپوس Leucippus فیلسوف یونانی قرن پنجم پیش از میلاد نخستین کسی بود که عقیده داشت هر چیزی را می توان به تکه های کوچکتر از خود تقسیم کرد. او نخستین کسی بود که تئوری اتمی را بنیاد نهاد.
شاگرد او دموکریتوس Democritus که در زبان فارسی به دموکریت یا ذیمقراطیس نامیده می شود در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن چهارم پیش از میلاد می زیست او همیشه شاد و خوشبین بود، و به فیلسوف خندان شهرت یافت وی نئوری اتم لیپوسیوس را پذیرفت. وی معتقد بود که همه جهان، از انواع گوناگون اتم تشکیل شده است و در فاصلة میان اتمها چیزی نیست، اتمهای جدا از هم به قدر
ی کوچکند که دیده نمی شود، اما وقتی بهم بپیوندند چیزی را بوجود می آورند که ممکن است قابل دیدن باشد. چگونگی قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر در اجسام گوناگون فرق می کند.
دموکریتوس می اندیشید که اتمها، اگرچه می توانند آرایش یا شیوة قرار گرفتن خود را کنار یکدیگر تغییر دهند، نه به وجود می آیند و نه از میان می روند. با تغییر آرایش اتمها فقط چیزی به چیز دیگر تبدیل می شود.
وی حدود 70 سال زندگی کرد و نزدیک به 72 جلد کتاب نوشت که با گذشت زمان حتی یک نسخه از کتابهای او در دست نیست و اگر تئوری دموکریتوس بنام اوست به همین سبب است که کتابهای قدیمی دیگری که باقی مانده اند به دموکریتوس و تئوری او در بارة اتم اشاره کرده اند.
بعد از دموکریتوس فیلسوفان دیگری چون اپیکوئر Epicurur و لوکریتوس Lucretius نظرات او را پذیرفتند و به هواداران اتمیسم پیوستند. لوکریتوس منظومه ای فلسفی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تجارت الکترونیکی در جهان امروز
مقدمه
بسیاری از اقتصاددانان, متخصصان و آینده نگرها بر این عقیدهاند که در سالهای اخیر انقلابی مشابه انقلاب صنعتی به وقوع پیوسته است که جهان را وارد ” عضر اطلاعات“ ساخته است و بسیاری از جنبههای اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی حیات بشر را دستخوش تحولی عمیق نموده است. یکی از ابعاد این تحول, تغییرات عمیقی است که در روابط اقتصادی بین افراد, شرکتها و دولتها به وجود آمده است. مبادلات تجاری بین افراد با یکدیگر, شرکتها با یکدیگر افراد و با شرکتها و دولتها به سرعت از حالت سنتی خود که عمدتا مبتنی بر مبادله بر منبای اسناد و مدارک کاغذی است خارج شده و به سوی انجام مبادلات از طریق بهره گیری از سیستم های مبتنی بر اطلاعات الکترونیکی در حرکت است.
تجارت الکترونیکی,به دلیل سرعت, کارایی, کاهش هزینه ها و بهره برداری از فرصتهای زودگذر عرصه جدیدی را در رقابت گشوده است تا آنجا که گفته میشود عقب افتادن از این سیر تحول نتیجهای جز منزوی شدن در عرصه اقتصاد جهانی نخواهد داشت.
در این مقاله نگاهی داریم به مفهوم تجارت الکترونیکی, روند گسترش آن در جهان و گریز ناپذیربودن استفاده از آن. سپس مروری خواهیم داشت به تجربه برخی از کشورها در این زمینه و اقدامات و دستاوردهای آنها. توجیه اقتصادی تجارت الکترونیکی در کشور موضوع بخش بعدی این گزارش است.
1- تجارت الکترونیکی چیست؟
برای تجارت الکترونیکی تعاریف مختلفی ارایه شده است که اغلب آنها مبتنی بر تجارب گذشته در استفاده از تجارت الکترونیکی بوده است. در ساده ترین شکل, میتوان آن را به صورت ”انجام مبادلات تجاری در یک قالب الکترونیکی“ تعریف نمودم کمیسیون اروپایی در سال 1997 آن را به شکل زیر تعریف نموده است:
” تجارت الکترونیکی بر پردازش و انتقال الکترونیکی دادهها, شامل متن, صدا و تصویر مبتنی میباشد. تجارت الکترونیکی فعالیتهای گوناگونی از قبیل مبادله الکترونیکی کالاها و خدمات, تحویل فوری مطالب دیجیتال, انتقال الکترونیکی وجوه, مبادله الکترونیکی سهام, بارنامه الکترونیکی, طرحهای تجاری, طراحی و مهندسی مشترک, منبع یابی, خریدهای دولتی, بازاریابی مستقیم و خدمات بعد از فروش را در بر میگیرد.
وزارت صنایع و تجارت بین المللی ژاپن گفته است:
” تجارت الکترونیکی که تا چندی قبل به تعداد معینی از شرکتها محدود میگردید در حال ورود به عصر جدیدی است که در آن تعداد زیادی از اشخاص گمنام مصرف کنندگان در شبکه حضور دارند. به علاوه, محتوای آن از حیطه مبادله دادههای مربوط به سفارش دادن یا قبول سفارش فراتر رفته و فعالیتهای عمومی تجاری از قبیل تبلیغات, آگهی, مذاکرات, قراردادها و تسویه حسابها را نیز در بر گرفته است“.
از مجموعه تعاریف ارایه شده میتوان نتیجه گیری نمود که زمینههای کاربرد تجارت الکترونیکی بسیار گسترده تر از مبادله کالا, خدمات و وجوه است و در تعریف آن و تبیین سیاستهای مورد نظر باید علاوه بر کاربردهای بالفعل به کاربردهای بالقوه آن نیز تجوه داشت.
2-حجم مبادلات الکترونیکی و سرعت گسترش آن
ارزش مبادلات الکترونیکی در جهان طی سالهای اخیر به سرعت در حال افرایش بوده است. گرچه در مورد سرعت گسترش این
شیوه از مبادله برآوردهای بسیار متفاوتی ارایه گردیده است, لکن در کلیه پیش بینی های به عمل آمده گفته شده است که تجارت
الکترونیکی در سالهای آینده با رشد فزایندهای رو به رو خواهد بود.در گروه کشورهای توسعه یافته (اعضاء OECD) ایالات متحده
آمریکا همچنان بیشترین سهم از مبادلات الکترونیکی را به خود اختصاص خواهد داد اما اروپا به سرعت در حال کم کردن فاصله خود با
ایالات متحده است.
در سال 1999 حجم مبادلات الکترونیکی در ایالات متحده آمریکا معادل 700 میلیارد دلار و در سایر کشورهای جهان 330 میلیارد دلار
بوده است.
در حیطه تجارت بین المللی نیز تجارت الکترونیکی سهم فزایندهای را به خود اختصاص خواهد داد. برآوردهای موجود حاکی از آن
است که تا سال 2003, بین 10 تا 25 درصد از تجارت از طریق الکترونیکی صورت خواهد گرفت. یعنی, حتی با فرض بسیار محافظه
کارانه 13000 میلیارد دلار برای جمع صادرات و واردات کالایی جهان در سال 2003 (این رقم در سال 1999 حدود 11500 میلیارد دلار
بوده است), به 1300 تا 3250 میلیارد دلار بالغ خواهد گردید.
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از نظر حجم تجارت الکترونیکی در صدر فهرست کشورهای عربی قرار دارند. ارزش تجارت الکترونیکی این کشورها سالانه به 3/1 میلیارد دلار میرسد. کشور مصر 500 میلیون دلار و حجم تجارت الکترونیکی سایر کشورهای عربی جمعا 2/1 میلیارد دلار است. بر اساس پیش بینی بانک الاهلی مصر, حجم تجارت الکترونیکی کشورهای عربی از حدود 3 میلیارد دلار بر سال 2000 به حدود 5 میلیارد دلار در سال 2002 خواهد رسید.
در کشورهای تازه صنعتی شده نیز تجارت الکترونیکی به سرعت در حال گسترش است. به عنوان نمونه, رویکرد تجارت الکترونیکی در سنگاپور, گرچه از سال 1996 اتخاذ گردید لکن قوانین و زیرساختهای مورد نیاز برای انجام این امر تا سال 1998 فراهم گردید. هدف اعلام شده این کشور آن است که تا سال 2003 حدود 4 میلیارد دلار سنگاپور کالا و خدمات از طریق تجارت الکترونیکی مبادله گردد.
در جدیدترین تحقیقات به عمل آمده توسط Economist Intelligence Unit رتبه بندی کشورهای جهان برای پذیرش و بکارگیری تجارت الکترونیکی انجام گردیده است. در این تحقیق عواملی نظیر قابلیت اتصال به شبکه, اوضاع و احوال کسب و کار, پذیرش تجارت الکترونیکی توسط تولیدکنندگان و مصرف کنندگان, وجود قوانین و مقررات مناسب, فراهم بودن خدمات حمایتی برای تجارت الکترونیکی, و زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی به عنوان عمده ترین محورهای تعیین کننده گسترش تجارت الکترونیکی در کشورها شناخته شدهاند. در آن بررسی آمریکا و استرالیا در ردههای اول و دوم, کشورهای اسکاندیناوی جزو ده کشور اول و سنگاپور در رده هفتم قرار گرفتند. این در حالی است که فرانسه به دلیل تمرکز بر بازار داخلی, علیرغم گستردگی استفاده از اینترنت در این کشور, در رده پانزدهم قرار گرفته است.
پیش بینی عواید حاصل از تجارت الکترونیکی در سال 2001 در منتخبی از کشورهای آسیایی به صورت جدول زیر پیش بینی شده است.
جدول (1) ـ برآورد عواید حاصل از تجارت الکترونیکی در منتخبی از کشورهای آسیا
مالزی
1000 میلیون دلار
سنگاپور
800 میلیون دلار
تایلند
200 میلیون دلار
اندونزی
کمتر از 200 میلیون دلار
فیلیپین
کمتر از 200 میلیون دلار
گریزناپذیر بودن تجارت الکترونیکی
رشد سریع و روز افزون تجارت الکترونیکی در کشورهای پیشرفته و مزیتهای رقابتی حاصل از آن به مفهوم آن است که کشورهای در
حال توسعه باید سریعا در استراتژیها و سیاستهای تجاری و بازرگانی خود تجدیدنظر اساسی به عمل آورند. عمدهترین دلایل قابل
طرح در این زمینه به شرح زیر است:
3-1- در صورت عدم بکارگیری تجارت الکترونیکی, موقعیت رقابتی کشورهای در حال توسعه به میزان صرفه جویی حاصل از انجام مبادلات به صورت الکترونیکی, تضعیف خواهد گردید.
3-2- عدم بهره گیری از تجارت الکترونیکی همچنین به معنای کندی در انجام معاملات و از دست رفتن فرصتهای لحظه ای و زودگذر در تجارت جهانی است.
3-3- با گسترش این شیوه از مبادلات در کشورهای پیشرفته, شیوههای کاغذی قبلی منسوخ گردیده و در عمل امکان انجام مبادله با این کشورها از طریق روشهای سنتی از میان خواهد رفت که این امر به معنای منزوی شدن در عرصه تجارت جهانی خواهد بود.
گذشته از عوامل فوق, گسترش تکنولوژی اطلاعات نقش مهمی در ایجاد اشتغال و رشد تولید در کشورها ایفا مینماید.
مجموعه این عوامل باعث گردیده که کشورهای مختلف جهان به سرعت نسبت به تهیه و تنظیم سیاستهایی در زمینه تجارت الکترونیکی و تسهیل و تقویت آن اقدام نمایند که در بخش بعد مرروی بر این سیاستها و رویکردها خواهیم داشت.
تجریه کشورها در زمینه سیاست تجارت الکترونیکی
اتحادیه اروپایی
در آوریل 1977 کمیسیون اروپایی سیاستهای مربوط به تجارت الکترونیکی را در قالب گزارش تحت عنوان ” ابتکاری اروپایی در تجارت الکترونیکی “ منتشر ساخت. هدف از سیاستهای مذکور در این گزارش رشد سریع تجارت الکترونیکی در اروپا, ارایه چارچوبی برای اقدامات آتی در زمینه تجارت الکترونیکی و افزایش آگاهی و تشویق تبادل نظر بین طرفهای ذینفع در مسئله عنوان گردید. پیشنهاد اجرایی مذکور در این سند به اموری نظیر دسترسی به بازارهای جهانی, مقولات حقوقی و تنظیمی و ایجاد محیط مناسب برای انجام تجارت الکترونیکی مربوط میشد. در این سند تلاش گردیده است تا موضع واحد اروپا در زمینه اجماع جهانی برای ایجاد شرایط لازم برای انجام تجارت الکترونیکی از طریق مذاکرات بین المللی تعیین گردد. هدف کمیسیون اروپایی آن بود که چارچوب مذکور در سال 2000 به اجرا گذاشته شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 21 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
جایگاه دیپلماسی عمومی در دنیای امروز و عرصه بین المللی
فهرست مطالب
1-مقدمه
2-دیپلماسی عمومی یعنی چه؟
3-رسانه ها و دیپلماسی عمومی
4- دیپلماسی عمومی در فضای مجازی
5-ر ویکرد ارتباطات بین المللی و دیپلماسی عمومی در آمریکا
6-دیپلماسی عمومی و جنگ نرم در عرصه رقابت بین الملل
7- چیستی دیپلماسی عمومی در آمریکا
8 -جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
9- مدل دیپلماسی عمومی و تماس فرهنگی
10-منابع و مراجع
1-مقدمه
دیپلماسی عمومی مفهومی است که طی پنجاه سال اخیر در روابط بین الملل مطرح شده است؛ تا قبل از آن کار دیپلمات برقراری ارتباط با دیپلمات های محل ماموریتش بود و تلاش داشت ارتباط دوطرفه ای را برای تبیین سیاست های کشورش برای دیپلمات ها و مقام های کشور پذیرنده برقرار کند.
به تدریج با تحول در عرصه دیپلماسی نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و گاهی نیز نهادهای نظامی ارتباط های مخفی برای اقدامات جاسوسی برقرار می کردند. این ارتباط با افراد مسئول و مطلع در کشورهای مقصد بود. به این ترتیب نظریه ای در روابط خارجی شکل گرفت که بر اساس آن دیگر کار دیپلمات ارتباط برقرار کردن با دیپلمات های نیست بلکه باید علاوه بر دیپلمات ها و مسئولین محل ماموریت خود، با نخبگان آن کشور نیز ارتباط برقرار کند.
نخبگان نیز تعریفی عام داشت به عنوان مثال هنرپیشگان معروف، ورزشکاران برجسته، دانشجویان و اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران حرفه ای در این تعریف جای می گرفت. اما این ارتباطات دیگر می بایست صریح و شفاف می بود.
به این شکل دیپلماسی عمومی تبلور یافت و کاری آشکار و شفاف و علنی شد. ارتباط برقرار کردن دیپلمات ها با نخبگان به تدریج موجب تشکل بخشی در وزارت خانه های کشورها با عنوان PUBLIC POLICY شد که تقسیمات مختلفی داشت.
به عنوان مثال وابسته های مطبوعاتی در سفارت خانه ها، کار ارتباط با رسانه های را عهده دار شدند؛ آنها پیشتر مطبوعات محل ماموریت را مانیتور می کردند تا مسائل مربوط در این کشور را مشخص کرده یا اگر موضع گیری علیه کشورشان صورت گرفته ترتیب پاسخ از مرکز را بدهند یا اگر از کشور متبوع تعریفی شده، زمینه تشکر را فراهم کنند.در این چارچوب بعضا مقاله ای از کشور متبوع به رسانه های کشور پذیرنده نیز برای انتشار توسط وابسته مطبوعاتی ارسال می شد، گاهی به صورت غیر علنی و گاهی آشکار و علنی.
اما با شکل گیری دیپلماسی عمومی این مجموعه فعالیت ها گسترده تر و عمیق تر شد به گونه ای که مثلا در بخش ارتباط با رسانه ها، با روزنامه نگاران کشور پذیرنده جلساتی برگزار می شد تا مواضع کشور متبوع برای آنها تشریح شود یا در بخش ارتباط با نخبگان دانشگاهی تلاش می شد برای استاتید تورهای بازدید از کشور متبوع برگزار شود تا انها با پیشرفت ها و تحولات آن کشور آشنا شوند.
از قبیل این کارها برای مدیران میانی، ورزشکاران، هنرمندان کشور پذیرنده نیز انجام می گرفت و همچنان ادامه دارد. مجموعه این کارها در قالب دیپلماسی عمومی تعریف می شود. گاه دیپلماسی عمومی به اندازه ای گسترده می شود که بعضا دست اندرکاران آن متهم به دخالت آشکار در سیاست های کشور پذیرنده می شوند به عنوان مثال ارتباط با احزاب کشور مقصد یا اقدام به نفع یک گروه یا به زیان گروهی دیگر در آن کشور از جمله مواردی است که به دخالت تعبیر می شود.
اما اجرای دیپلماسی عمومی بر عهده کدام نهاد است؟ در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد. برخی وزارت خارجه هر کشور را مسئول دیپلماسی عمومی می دانند و برخی عالی ترین مسول کشور را. برخی دیگر تمامی اتباع یک کشور را مسئول اجرای دیپلماسی عمومی می دانند به عنوان مثال رسانه های یک کشور می توانند بدون حضور فیزیکی چهره و تصویر مثبتی از آن کشور را در خارج از مرزها انتشار دهند.
بر این اساس بخشی از دیپلماسی عمومی به دیپلماسی رسانه ای بازمی گردد. به این ترتیب تنها وزارت خارجه یک کشور متولی دیپلماسی عمومی در آن کشور نیست بلکه هر کشور از نهادها و شیوه های خاص خود برای اجرای دیپلماسی عمومی بهره می گیرند. کوبا با صدور پزشک به دیگر کشورها و توسعه بهداشت عمومی به نوعی در مسیر دیپلماسی عمومی گام برمی دارد. برخی کشورها از مسیر انتشار کتاب در کشورهای مورد نظر تلاش می کنند دیپلماسی عمومی را پی ببرند.
در برخی موارد کشورها با احداث مدارس و دانشگاه های مختلف در دیگر کشورها تلاش دارند دیپلماسی عمومی را پیش ببرند؛ فرانسه از جمله این کشورهاست. فرانسوی ها تلاش داشتند در کشورهای مستعمره سابق خود مدارس و دانشگاه هایی تاسیس کرده و دیپلماسی خود را توسعه دهند.
2-دیپلماسی عمومی یعنی چه؟
مفهوم کلی دیپلماسی عمومی برقراری روابط حسنه دولتها با ملتها به جای روابط بین دولتها و در جهت فتح قلوب و افکار عمومی همه مردم یا بخشهای انتخاب شدهای از مردم کشورهای هدف، از راه سیاستهای فرهنگی و اجتماعی است که در جهت تحکیم منافع ملی آن کشور به کار برده میشود. از آنجا که این نوع از دیپلماسی، یک راهبرد بلندمدت جهت نیل به اهداف حکومتی است، یک کارشناس انگلیسی به نام "مارک لئونارد “ میگوید : « دیپلماسی عمومی شامل برقراری روابط طولانی مدتی است که محیط سازندهای را برای سیاستهای حکومت فراهم میکنند .» شرایط جدید نظام بینالملل باعث شده مؤلفههای جدیدی در ساختارهای رسمی بینالمللی نقش ایفا کنند. پایان جنگ سرد و اولویتهای امنیتی کشورها، توجه بیشتر به اقتصاد در سیاستهای جهانی، مطرح شدن بازیگران جدید و اهمیت یافتن افراد و نهادهای غیردولتی در جهان موجب شده است کشورها برای تأمین منافع ملی خود علاوه بر روشهای گذشته، ابزارها و راههای جدیدی به کار گیرند که دیپلماسی عمومی از جمله مهمترین آنهاست.
دیپلماسی عمومی مجموعهای از اقدامات را در بر میگیرد که برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشهها به کار میرود که هدف از آن استقرار و استمرار روابط طولانیمدت فرهنگ، ارزشها و سیاستهای نظام موردنظر با جوامع دیگر است.
در واقع دیپلماسی عمومی از اهداف سیاست خارجی و نیز منافع ملی حمایت میکند که به کمک مجموعهای از استراتژیها و تاکتیکهای جدید دیپلماتیک در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار میگیرد تا وجهه و تصویر آن کشور را در جهان بهبود و ارتقا بخشد که در این رابطه توجه به مفاهیمی چون قدرت نرم بعنوان منبعی برای دیپلماسی عمومی حائز اهمیت بسیار است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
روابط دختر و پسر در جامعه امروز
مقدمه :
آنچه نسل امروز ما را دچار نوعی سردرگمی و پریشانی می کند از سویی زندگی در جامعه ای اسلامی و آمیخته با فرهنگ و رسوم ایرانی است که قدمتی کهن دارد و از سوی دیگر رویارویی با مسأله ارتباط تمدن ها از طریق شبکه های ماهواره ای و اینترنت است که میل مختلف را به گونه ای شگرفت به یکدیگر نزدیک می سازد.
نسل امروز ما باید قادر باشد از طرفی بین عرف، نگرش ای سنتی و دیرینه جامعه ، ارزش های دینی و مذهبی و حتی شرایط خانواده ای که در آن پرورش یافته است و از سوی دیگر با افکار و گرایش های جدیدی که خاص ذهن پویانی او و نشدت گرفته از پیچیدگی های دنیای امروز است هماهنگی ایجاد کننده بدیهی است که در هر جامعه، گروه یا قبیله ، ارزش ها، الگوها و نگرش ها با یکدیگر فرق می کنند و حتی شامل اداب و عادات تغذیه، سبک پوشش، رفتار و کردارد. سایر مسایل روزمره و اجتماعی نیز می شود. امروزه یکی از مسایلی که جوان ما را در تضاد و تنش قرار می دهد چگونگی روابط دختر و پسر با توجه فهرست بندی گرایش های فرهنگی، مذهبی، عرض، اجتماعی و خانوادگی او می باشند. در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان در صحنه فیلم های مختلف سینمایی آزادی رابطه دختر و پسر مشهود است و این امر برای جوان ماجاذبه ای است که خود را در جامعه ای این چنین رویایی و آرمانی ببیند. در این شرایط نسل جوان در میان انبوهی اتهام و پرسش اسیر است و نمی داند با این مسأله چگونه برخورد کند. او جامعه را پیش روی خود دارد، خانواده را، قوم و خویش و دوستانش را و جمعی که اگر وی را با دوست دختر یا برعکس با دوست پسر ببینند، قضاوتهای مختلفی خواهند کرد. او می خواهد دیگران را قانع کند که راجع به وی فکر خطا کنند و بپذیرند که وقتی او با دوستی از جنس مخالف خود وارد صحنه اجتماع می شود، درست مانند این است که با جنس موافق خود معاشرت می کند. او می خواهد متناسب با سنش، ژست و پرستیز و کلیه احساسات و عواطفش و در رفت و آمدهایش در پارک ها و رستورانها، سینماها و جاهایی که مایل است با دوست از جنس مخاطف خود ظاهر شود اما مورد انتقاد و بدبینی همگان واقع نشود. اما آیا به راستی این رواط منطقی و خواسته ای به جا و عدم پاسخگویی به آن شکنجه به عذاب و بدبختی است ؟ و چه چیز سبب
تشویش و نگرانی پدران و مادران در مورد فرزندان می شود؟ آیا هدف این است که این نوع روابط کاملاً منسوخ شوند یا که صورت هدایت شده باقی بمانند؟ آیا به راستی دختران و پسران برای داشتن این روابط مجاز هستند؟ قضاوت جامعه ، دوستان، آشنایان و مسئولان در این باره چگونه است؟ آیا عقیده بر این است که دختر و پسر هیچ گونه رابطه ای نداشته و حتی هرگز با یکدیگر هم کلام نیز شوند و یا اینکه فقط از دیدارها و مکالمات پنهانی بپرهیزند؟ آیا والدین می توانند بر این روابط نظارت داشته باشند؟ آیا ممکن است در صورت سرکوب این میل میزان فساد در جامعه کاهش یابد؟ آیا دختران و پسرانی که درصد در صد کنترل می شوند سعی در رسانیدن خود به یکدیگر ندارند؟ به راستی نیازهای عاطفی که موجب روز تمایل به ایجاد رابطه از این نوع می شود چیست؟ و چرا گاه دختر جوانی از خانه می گریزد یا پسری به اعتیاد روی می آورد؟ آیا محدودیت جامعه در این نوع امور این مسایل را به دنبال دارد؟ آیا دختر و پسر جوانی که تمام انرژی خود را صرف روابط دوستانه و یا عاشقانه می کنند در نهایت نا امید و تنها باقی نخواهند ماند؟
دیدگاه جامعه و خانواده ها بر روابط دختر و پسر
طبیعت انسانی پیچیده و رنج آور است. به همین سان رفتار او نیز این خافیت را دارد انسان به طور اجبار برای زیستن باید با دیگران تجانس و همسازی پیدا کند یعنی دارای مناسبات متقابلی شود که این مسأله با عضویت و ارتباط در جامعه شکل می گیرد. انسان در اجتماع نقش های گوناگونی می پذیرد و کنش های اجتماعی در مقابل هر یک از این نقش ها متفاوت است. بنابراین شناخت رفتار گروهی و جمعی تنها زمانی میسر است که رفتار انفرادی گروه را مورد قضاوت و بررسی قرار دهیم. اجتماع در حقیقت از تک تک افراد آن تشکیل شده است نگرش و بینش هر اجتماع در هر مسأله ای به نگرش ها و ایدئولوژی افراد آن بر می گردد. انسان در کنش های اجتماعی خود، هدف مشخصی را دنبال می کند. اجتماع نیز متضمن رویدادها و معاشرت ها و همزیستی های اعضای یک جامعه است که می تواند تأثیرات جسمی و روانی سرعت انسان داشته باشد که به این تأثیر و نفوذ «واکنش» می گویند. بناراین با اینکه کنش های فردی هرکس مخصوص به خود اوست ولی وقتی در جامعه قرار می گرد باید نوعی هماهنگی را فهرست بندی وجود آورد. وسعت یک جامعه می تواند به اندازه روستا یا شهری کوچک تا به اندازه یک شهر بزرگ و صنعتی تغیر کند. تنوع و سبک زندگی ها در این جامع بسیار است به خصوص در شهرهای بزرگ برخورد و ارتباط افکار و عقاید بیشتر می شود. در کشور ما که هر ناحیه ای دا
رای فرهنگ بنوعی مبوط به خود است ایجاد هماهنگی اجتماعی کمی مشکل به نظر می رسند ولی بازهم برای ریشه کن شدن همه مشکلات و رسیدن به یک توافق کلی در مسایل و مباحث، باید نظام فکری واحدی به وجود بیاید که بتواند اقشار و سنین مختلف را سازماندهی کند.
در مورد روابط دختر و پسر در شهرهای کوچک چون آوازه موردی زود می پیچد.
مردم کمی محتاط تر عمل می کنند تا آبروی خانواده شان حفظ شود در حالی که در شهرهای بزرگی ، چون ازدحام، تراکم و وسعت شهر بیشتر است . وجود چنین روابطی حتی به صورت مخفیانه شاید نظر عابدین و بینندگان را لحظه ای به خود جلب کند اما کمتر آوازه ای که آبروی خانواده را به مخاطره اندازد می پیچد لذا محدودیت ها کمتر بوده و دختران و پسران آزادی بیشتری می یابند تا بتوانند با یکدیگر مصاحبت و مجالست داشته باشند. البته این بدان معنا نیست ما کل جامعه را مورد بحث قرار دهیم بلکه منظور فقط افرادی هستند که تمایل به چنین روابطی دارند. چون ستیاری از این روابط بدون اطلاع خانواده ها مشکل ساز می شود. خانواده های ایرانی سعی می کنند دخترانشان خوب و پارسا با علم و دانش و هنر و صاحب کمالات و فضایل و پسرانشان نیز موظف و مسئول، لایق و نجیب و متعهد بار آیند تا در آینده بتوانند زدگی زناشویی خود را به خوبی اداره کنند و دچار معضلات ناشی از یک ازدواج نابسامان نشوند.
نظریه ارتباط بین فردی سالیوان
در این نظریه کیفیت الگوهای اتباطی بین والد – فرزند در زمان کودکی و کیفیت روابط تین فردی در اجتماع، در تعیین میزان نفوذ پذیری افراد نقش تبیینی مهمی دارد . این نظریه در تبیین شخصیت، خویشتن و کیفیت شکل گیری خود آدمی، برای تعامل اجتماعی اهمیت زیادی قائل است تا آنجا که ملتقد است ایجاد و بروز الگوهای ارتباطی فرد یا دیگران تنها چیزی است که به تکوین شخصیت و هویت آدمی منجر می شود. در این نظریه شخصیت مفهومی قرض است که در خارج از روابط بین فردی معنایی ندارد. شکل گیری شخصیت زمانی است که فرد در ارتباط . با دیگران خایلی یا واقعی، رفتاری از خود نشان دهد. از آنجا که هیچ بعدی از انسان از تأثیرات اجتماعی مصون نمی ماند، بنابراین شخصیت فرد را نمی توان مستقل از ارتباط شخص با دیگران ورد مطالعه قرار داد . مفهوم خویشتن نیز منشأ اجتماعی دارد . سالیوان معتقد است خود از احساساتی ناشی می شود که از تماس با دیگران و ارزیابیهایی که دیگران از خود فرد به عمل می آورند، به وجود می آید ما همیشه متأثر از موقعیتهای بین فردی هستی اما دیگران که در شکل گیری شخصیت اما عنصر تعیین کننده ای هستند ممکن است در دوره های مختلف رشدی تغییر یابند. مثلاً در دوران نوزادی و کودکی، والدین نقش تعیین کننده ای دارند و در دوره نوجوانی تجارب او ا دوتان و معلمان و با تأثیرات والدین رقابت می کند. در این سن، مقبولیت اجتماعی اهمیت پیدا می کند و اعتبار نوجوان در میان دیگران منبع مهمی برای عزت نفس و اضطراب اوست محتوای خویشتن یا خود در نظریه سالیوان کاملاً ماهیق تعاملی دارد . این دستگاه در وجود روان شاختی آدمی فقط برای تنظیم یک رابطه رضایت آمیز و اجتناب از تنش ایجاد می شود . آن چیزی که در دوره رشد اولیه موجب شخصیت بخشی و رشد من می شود الگوی تعاملی خاصی است که نوع مراقبت مادری به فرزند منتقل می کند. روابط خوشایند، گرم و تأیید کننده مادر با کودک به پرورش من خوب کودک می انجامد. این بخش روانشناسی همرنگی با جماعت (روانشناسی اجتماعی) (حمید لطفی)
نظریه مبادله اجتماعی: هومنز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
به نام خالق یکتا
بررسی انرژی اتمی در جهان امروز
به نام خالق یکتا
بررسی انرژی اتمی در جهان امروز
واژه اتم از کلمه یونانی اتموس به معنای ناشکستنی گرفته شده است که بعدها در زبان علمی، به «اتم»تبدیل شد.
اتم کوچکرین ذره هر چیز است. تصور اتم از دو هزار و پانصد سال پیش در ذهن اندیشمندان یوناین پیدا شد. لیوسیپوس Leucippus فیلسوف یونانی قرن پنجم پیش از میلاد نخستین کسی بود که عقیده داشت هر چیزی را می توان به تکه های کوچکتر از خود تقسیم کرد. او نخستین کسی بود که تئوری اتمی را بنیاد نهاد.
شاگرد او دموکریتوس Democritus که در زبان فارسی به دموکریت یا ذیمقراطیس نامیده می شود در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن چهارم پیش از میلاد می زیست او همیشه شاد و خوشبین بود، و به فیلسوف خندان شهرت یافت وی نئوری اتم لیپوسیوس را پذیرفت. وی معتقد بود که همه جهان، از انواع گوناگون اتم تشکیل شده است و در فاصلة میان اتمها چیزی نیست، اتمهای جدا از هم به قدر
ی کوچکند که دیده نمی شود، اما وقتی بهم بپیوندند چیزی را بوجود می آورند که ممکن است قابل دیدن باشد. چگونگی قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر در اجسام گوناگون فرق می کند.
دموکریتوس می اندیشید که اتمها، اگرچه می توانند آرایش یا شیوة قرار گرفتن خود را کنار یکدیگر تغییر دهند، نه به وجود می آیند و نه از میان می روند. با تغییر آرایش اتمها فقط چیزی به چیز دیگر تبدیل می شود.
وی حدود 70 سال زندگی کرد و نزدیک به 72 جلد کتاب نوشت که با گذشت زمان حتی یک نسخه از کتابهای او در دست نیست و اگر تئوری دموکریتوس بنام اوست به همین سبب است که کتابهای قدیمی دیگری که باقی مانده اند به دموکریتوس و تئوری او در بارة اتم اشاره کرده اند.
بعد از دموکریتوس فیلسوفان دیگری چون اپیکوئر Epicurur و لوکریتوس Lucretius نظرات او را پذیرفتند و به هواداران اتمیسم پیوستند. لوکریتوس منظومه ای فلسفی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تجارت الکترونیکی در جهان امروز
مقدمه
بسیاری از اقتصاددانان, متخصصان و آینده نگرها بر این عقیدهاند که در سالهای اخیر انقلابی مشابه انقلاب صنعتی به وقوع پیوسته است که جهان را وارد ” عضر اطلاعات“ ساخته است و بسیاری از جنبههای اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی حیات بشر را دستخوش تحولی عمیق نموده است. یکی از ابعاد این تحول, تغییرات عمیقی است که در روابط اقتصادی بین افراد, شرکتها و دولتها به وجود آمده است. مبادلات تجاری بین افراد با یکدیگر, شرکتها با یکدیگر افراد و با شرکتها و دولتها به سرعت از حالت سنتی خود که عمدتا مبتنی بر مبادله بر منبای اسناد و مدارک کاغذی است خارج شده و به سوی انجام مبادلات از طریق بهره گیری از سیستم های مبتنی بر اطلاعات الکترونیکی در حرکت است.
تجارت الکترونیکی,به دلیل سرعت, کارایی, کاهش هزینه ها و بهره برداری از فرصتهای زودگذر عرصه جدیدی را در رقابت گشوده است تا آنجا که گفته میشود عقب افتادن از این سیر تحول نتیجهای جز منزوی شدن در عرصه اقتصاد جهانی نخواهد داشت.
در این مقاله نگاهی داریم به مفهوم تجارت الکترونیکی, روند گسترش آن در جهان و گریز ناپذیربودن استفاده از آن. سپس مروری خواهیم داشت به تجربه برخی از کشورها در این زمینه و اقدامات و دستاوردهای آنها. توجیه اقتصادی تجارت الکترونیکی در کشور موضوع بخش بعدی این گزارش است.
1- تجارت الکترونیکی چیست؟
برای تجارت الکترونیکی تعاریف مختلفی ارایه شده است که اغلب آنها مبتنی بر تجارب گذشته در استفاده از تجارت الکترونیکی بوده است. در ساده ترین شکل, میتوان آن را به صورت ”انجام مبادلات تجاری در یک قالب الکترونیکی“ تعریف نمودم کمیسیون اروپایی در سال 1997 آن را به شکل زیر تعریف نموده است:
” تجارت الکترونیکی بر پردازش و انتقال الکترونیکی دادهها, شامل متن, صدا و تصویر مبتنی میباشد. تجارت الکترونیکی فعالیتهای گوناگونی از قبیل مبادله الکترونیکی کالاها و خدمات, تحویل فوری مطالب دیجیتال, انتقال الکترونیکی وجوه, مبادله الکترونیکی سهام, بارنامه الکترونیکی, طرحهای تجاری, طراحی و مهندسی مشترک, منبع یابی, خریدهای دولتی, بازاریابی مستقیم و خدمات بعد از فروش را در بر میگیرد.
وزارت صنایع و تجارت بین المللی ژاپن گفته است:
” تجارت الکترونیکی که تا چندی قبل به تعداد معینی از شرکتها محدود میگردید در حال ورود به عصر جدیدی است که در آن تعداد زیادی از اشخاص گمنام مصرف کنندگان در شبکه حضور دارند. به علاوه, محتوای آن از حیطه مبادله دادههای مربوط به سفارش دادن یا قبول سفارش فراتر رفته و فعالیتهای عمومی تجاری از قبیل تبلیغات, آگهی, مذاکرات, قراردادها و تسویه حسابها را نیز در بر گرفته است“.
از مجموعه تعاریف ارایه شده میتوان نتیجه گیری نمود که زمینههای کاربرد تجارت الکترونیکی بسیار گسترده تر از مبادله کالا, خدمات و وجوه است و در تعریف آن و تبیین سیاستهای مورد نظر باید علاوه بر کاربردهای بالفعل به کاربردهای بالقوه آن نیز تجوه داشت.
2-حجم مبادلات الکترونیکی و سرعت گسترش آن
ارزش مبادلات الکترونیکی در جهان طی سالهای اخیر به سرعت در حال افرایش بوده است. گرچه در مورد سرعت گسترش این
شیوه از مبادله برآوردهای بسیار متفاوتی ارایه گردیده است, لکن در کلیه پیش بینی های به عمل آمده گفته شده است که تجارت
الکترونیکی در سالهای آینده با رشد فزایندهای رو به رو خواهد بود.در گروه کشورهای توسعه یافته (اعضاء OECD) ایالات متحده
آمریکا همچنان بیشترین سهم از مبادلات الکترونیکی را به خود اختصاص خواهد داد اما اروپا به سرعت در حال کم کردن فاصله خود با
ایالات متحده است.
در سال 1999 حجم مبادلات الکترونیکی در ایالات متحده آمریکا معادل 700 میلیارد دلار و در سایر کشورهای جهان 330 میلیارد دلار
بوده است.
در حیطه تجارت بین المللی نیز تجارت الکترونیکی سهم فزایندهای را به خود اختصاص خواهد داد. برآوردهای موجود حاکی از آن
است که تا سال 2003, بین 10 تا 25 درصد از تجارت از طریق الکترونیکی صورت خواهد گرفت. یعنی, حتی با فرض بسیار محافظه
کارانه 13000 میلیارد دلار برای جمع صادرات و واردات کالایی جهان در سال 2003 (این رقم در سال 1999 حدود 11500 میلیارد دلار
بوده است), به 1300 تا 3250 میلیارد دلار بالغ خواهد گردید.
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از نظر حجم تجارت الکترونیکی در صدر فهرست کشورهای عربی قرار دارند. ارزش تجارت الکترونیکی این کشورها سالانه به 3/1 میلیارد دلار میرسد. کشور مصر 500 میلیون دلار و حجم تجارت الکترونیکی سایر کشورهای عربی جمعا 2/1 میلیارد دلار است. بر اساس پیش بینی بانک الاهلی مصر, حجم تجارت الکترونیکی کشورهای عربی از حدود 3 میلیارد دلار بر سال 2000 به حدود 5 میلیارد دلار در سال 2002 خواهد رسید.
در کشورهای تازه صنعتی شده نیز تجارت الکترونیکی به سرعت در حال گسترش است. به عنوان نمونه, رویکرد تجارت الکترونیکی در سنگاپور, گرچه از سال 1996 اتخاذ گردید لکن قوانین و زیرساختهای مورد نیاز برای انجام این امر تا سال 1998 فراهم گردید. هدف اعلام شده این کشور آن است که تا سال 2003 حدود 4 میلیارد دلار سنگاپور کالا و خدمات از طریق تجارت الکترونیکی مبادله گردد.
در جدیدترین تحقیقات به عمل آمده توسط Economist Intelligence Unit رتبه بندی کشورهای جهان برای پذیرش و بکارگیری تجارت الکترونیکی انجام گردیده است. در این تحقیق عواملی نظیر قابلیت اتصال به شبکه, اوضاع و احوال کسب و کار, پذیرش تجارت الکترونیکی توسط تولیدکنندگان و مصرف کنندگان, وجود قوانین و مقررات مناسب, فراهم بودن خدمات حمایتی برای تجارت الکترونیکی, و زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی به عنوان عمده ترین محورهای تعیین کننده گسترش تجارت الکترونیکی در کشورها شناخته شدهاند. در آن بررسی آمریکا و استرالیا در ردههای اول و دوم, کشورهای اسکاندیناوی جزو ده کشور اول و سنگاپور در رده هفتم قرار گرفتند. این در حالی است که فرانسه به دلیل تمرکز بر بازار داخلی, علیرغم گستردگی استفاده از اینترنت در این کشور, در رده پانزدهم قرار گرفته است.
پیش بینی عواید حاصل از تجارت الکترونیکی در سال 2001 در منتخبی از کشورهای آسیایی به صورت جدول زیر پیش بینی شده است.
جدول (1) ـ برآورد عواید حاصل از تجارت الکترونیکی در منتخبی از کشورهای آسیا
مالزی
1000 میلیون دلار
سنگاپور
800 میلیون دلار
تایلند
200 میلیون دلار
اندونزی
کمتر از 200 میلیون دلار
فیلیپین
کمتر از 200 میلیون دلار
گریزناپذیر بودن تجارت الکترونیکی
رشد سریع و روز افزون تجارت الکترونیکی در کشورهای پیشرفته و مزیتهای رقابتی حاصل از آن به مفهوم آن است که کشورهای در
حال توسعه باید سریعا در استراتژیها و سیاستهای تجاری و بازرگانی خود تجدیدنظر اساسی به عمل آورند. عمدهترین دلایل قابل
طرح در این زمینه به شرح زیر است:
3-1- در صورت عدم بکارگیری تجارت الکترونیکی, موقعیت رقابتی کشورهای در حال توسعه به میزان صرفه جویی حاصل از انجام مبادلات به صورت الکترونیکی, تضعیف خواهد گردید.
3-2- عدم بهره گیری از تجارت الکترونیکی همچنین به معنای کندی در انجام معاملات و از دست رفتن فرصتهای لحظه ای و زودگذر در تجارت جهانی است.
3-3- با گسترش این شیوه از مبادلات در کشورهای پیشرفته, شیوههای کاغذی قبلی منسوخ گردیده و در عمل امکان انجام مبادله با این کشورها از طریق روشهای سنتی از میان خواهد رفت که این امر به معنای منزوی شدن در عرصه تجارت جهانی خواهد بود.
گذشته از عوامل فوق, گسترش تکنولوژی اطلاعات نقش مهمی در ایجاد اشتغال و رشد تولید در کشورها ایفا مینماید.
مجموعه این عوامل باعث گردیده که کشورهای مختلف جهان به سرعت نسبت به تهیه و تنظیم سیاستهایی در زمینه تجارت الکترونیکی و تسهیل و تقویت آن اقدام نمایند که در بخش بعد مرروی بر این سیاستها و رویکردها خواهیم داشت.
تجریه کشورها در زمینه سیاست تجارت الکترونیکی
اتحادیه اروپایی
در آوریل 1977 کمیسیون اروپایی سیاستهای مربوط به تجارت الکترونیکی را در قالب گزارش تحت عنوان ” ابتکاری اروپایی در تجارت الکترونیکی “ منتشر ساخت. هدف از سیاستهای مذکور در این گزارش رشد سریع تجارت الکترونیکی در اروپا, ارایه چارچوبی برای اقدامات آتی در زمینه تجارت الکترونیکی و افزایش آگاهی و تشویق تبادل نظر بین طرفهای ذینفع در مسئله عنوان گردید. پیشنهاد اجرایی مذکور در این سند به اموری نظیر دسترسی به بازارهای جهانی, مقولات حقوقی و تنظیمی و ایجاد محیط مناسب برای انجام تجارت الکترونیکی مربوط میشد. در این سند تلاش گردیده است تا موضع واحد اروپا در زمینه اجماع جهانی برای ایجاد شرایط لازم برای انجام تجارت الکترونیکی از طریق مذاکرات بین المللی تعیین گردد. هدف کمیسیون اروپایی آن بود که چارچوب مذکور در سال 2000 به اجرا گذاشته شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 21 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
جایگاه دیپلماسی عمومی در دنیای امروز و عرصه بین المللی
فهرست مطالب
1-مقدمه
2-دیپلماسی عمومی یعنی چه؟
3-رسانه ها و دیپلماسی عمومی
4- دیپلماسی عمومی در فضای مجازی
5-ر ویکرد ارتباطات بین المللی و دیپلماسی عمومی در آمریکا
6-دیپلماسی عمومی و جنگ نرم در عرصه رقابت بین الملل
7- چیستی دیپلماسی عمومی در آمریکا
8 -جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
9- مدل دیپلماسی عمومی و تماس فرهنگی
10-منابع و مراجع
1-مقدمه
دیپلماسی عمومی مفهومی است که طی پنجاه سال اخیر در روابط بین الملل مطرح شده است؛ تا قبل از آن کار دیپلمات برقراری ارتباط با دیپلمات های محل ماموریتش بود و تلاش داشت ارتباط دوطرفه ای را برای تبیین سیاست های کشورش برای دیپلمات ها و مقام های کشور پذیرنده برقرار کند.
به تدریج با تحول در عرصه دیپلماسی نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و گاهی نیز نهادهای نظامی ارتباط های مخفی برای اقدامات جاسوسی برقرار می کردند. این ارتباط با افراد مسئول و مطلع در کشورهای مقصد بود. به این ترتیب نظریه ای در روابط خارجی شکل گرفت که بر اساس آن دیگر کار دیپلمات ارتباط برقرار کردن با دیپلمات های نیست بلکه باید علاوه بر دیپلمات ها و مسئولین محل ماموریت خود، با نخبگان آن کشور نیز ارتباط برقرار کند.
نخبگان نیز تعریفی عام داشت به عنوان مثال هنرپیشگان معروف، ورزشکاران برجسته، دانشجویان و اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران حرفه ای در این تعریف جای می گرفت. اما این ارتباطات دیگر می بایست صریح و شفاف می بود.
به این شکل دیپلماسی عمومی تبلور یافت و کاری آشکار و شفاف و علنی شد. ارتباط برقرار کردن دیپلمات ها با نخبگان به تدریج موجب تشکل بخشی در وزارت خانه های کشورها با عنوان PUBLIC POLICY شد که تقسیمات مختلفی داشت.
به عنوان مثال وابسته های مطبوعاتی در سفارت خانه ها، کار ارتباط با رسانه های را عهده دار شدند؛ آنها پیشتر مطبوعات محل ماموریت را مانیتور می کردند تا مسائل مربوط در این کشور را مشخص کرده یا اگر موضع گیری علیه کشورشان صورت گرفته ترتیب پاسخ از مرکز را بدهند یا اگر از کشور متبوع تعریفی شده، زمینه تشکر را فراهم کنند.در این چارچوب بعضا مقاله ای از کشور متبوع به رسانه های کشور پذیرنده نیز برای انتشار توسط وابسته مطبوعاتی ارسال می شد، گاهی به صورت غیر علنی و گاهی آشکار و علنی.
اما با شکل گیری دیپلماسی عمومی این مجموعه فعالیت ها گسترده تر و عمیق تر شد به گونه ای که مثلا در بخش ارتباط با رسانه ها، با روزنامه نگاران کشور پذیرنده جلساتی برگزار می شد تا مواضع کشور متبوع برای آنها تشریح شود یا در بخش ارتباط با نخبگان دانشگاهی تلاش می شد برای استاتید تورهای بازدید از کشور متبوع برگزار شود تا انها با پیشرفت ها و تحولات آن کشور آشنا شوند.
از قبیل این کارها برای مدیران میانی، ورزشکاران، هنرمندان کشور پذیرنده نیز انجام می گرفت و همچنان ادامه دارد. مجموعه این کارها در قالب دیپلماسی عمومی تعریف می شود. گاه دیپلماسی عمومی به اندازه ای گسترده می شود که بعضا دست اندرکاران آن متهم به دخالت آشکار در سیاست های کشور پذیرنده می شوند به عنوان مثال ارتباط با احزاب کشور مقصد یا اقدام به نفع یک گروه یا به زیان گروهی دیگر در آن کشور از جمله مواردی است که به دخالت تعبیر می شود.
اما اجرای دیپلماسی عمومی بر عهده کدام نهاد است؟ در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد. برخی وزارت خارجه هر کشور را مسئول دیپلماسی عمومی می دانند و برخی عالی ترین مسول کشور را. برخی دیگر تمامی اتباع یک کشور را مسئول اجرای دیپلماسی عمومی می دانند به عنوان مثال رسانه های یک کشور می توانند بدون حضور فیزیکی چهره و تصویر مثبتی از آن کشور را در خارج از مرزها انتشار دهند.
بر این اساس بخشی از دیپلماسی عمومی به دیپلماسی رسانه ای بازمی گردد. به این ترتیب تنها وزارت خارجه یک کشور متولی دیپلماسی عمومی در آن کشور نیست بلکه هر کشور از نهادها و شیوه های خاص خود برای اجرای دیپلماسی عمومی بهره می گیرند. کوبا با صدور پزشک به دیگر کشورها و توسعه بهداشت عمومی به نوعی در مسیر دیپلماسی عمومی گام برمی دارد. برخی کشورها از مسیر انتشار کتاب در کشورهای مورد نظر تلاش می کنند دیپلماسی عمومی را پی ببرند.
در برخی موارد کشورها با احداث مدارس و دانشگاه های مختلف در دیگر کشورها تلاش دارند دیپلماسی عمومی را پیش ببرند؛ فرانسه از جمله این کشورهاست. فرانسوی ها تلاش داشتند در کشورهای مستعمره سابق خود مدارس و دانشگاه هایی تاسیس کرده و دیپلماسی خود را توسعه دهند.
2-دیپلماسی عمومی یعنی چه؟
مفهوم کلی دیپلماسی عمومی برقراری روابط حسنه دولتها با ملتها به جای روابط بین دولتها و در جهت فتح قلوب و افکار عمومی همه مردم یا بخشهای انتخاب شدهای از مردم کشورهای هدف، از راه سیاستهای فرهنگی و اجتماعی است که در جهت تحکیم منافع ملی آن کشور به کار برده میشود. از آنجا که این نوع از دیپلماسی، یک راهبرد بلندمدت جهت نیل به اهداف حکومتی است، یک کارشناس انگلیسی به نام "مارک لئونارد “ میگوید : « دیپلماسی عمومی شامل برقراری روابط طولانی مدتی است که محیط سازندهای را برای سیاستهای حکومت فراهم میکنند .» شرایط جدید نظام بینالملل باعث شده مؤلفههای جدیدی در ساختارهای رسمی بینالمللی نقش ایفا کنند. پایان جنگ سرد و اولویتهای امنیتی کشورها، توجه بیشتر به اقتصاد در سیاستهای جهانی، مطرح شدن بازیگران جدید و اهمیت یافتن افراد و نهادهای غیردولتی در جهان موجب شده است کشورها برای تأمین منافع ملی خود علاوه بر روشهای گذشته، ابزارها و راههای جدیدی به کار گیرند که دیپلماسی عمومی از جمله مهمترین آنهاست.
دیپلماسی عمومی مجموعهای از اقدامات را در بر میگیرد که برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشهها به کار میرود که هدف از آن استقرار و استمرار روابط طولانیمدت فرهنگ، ارزشها و سیاستهای نظام موردنظر با جوامع دیگر است.
در واقع دیپلماسی عمومی از اهداف سیاست خارجی و نیز منافع ملی حمایت میکند که به کمک مجموعهای از استراتژیها و تاکتیکهای جدید دیپلماتیک در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار میگیرد تا وجهه و تصویر آن کشور را در جهان بهبود و ارتقا بخشد که در این رابطه توجه به مفاهیمی چون قدرت نرم بعنوان منبعی برای دیپلماسی عمومی حائز اهمیت بسیار است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 47 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
معضلی روز افزون در دنیای امروز
بیکاری یکی از مشکلاتی است که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان دیده میشود، این مشکل در اثر کاهش نرخ رشد اقتصادی و به دنبال آن کاهش تقاضا برای کالاهای تولیدی، صنعتی و خدماتی در کشورهای صنعتی ایجاد شد و زندگی میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار داده است.
کارشناسان اقتصادی دلیل رشد بیکاری در سال ۲۰۰۸ میلادی را این طور توصیف میکنند: «افزایش قیمت نفت و فرآوردههای نفتی در کنار مواد غذایی در نیمه اول سال ۲۰۰۸ میلادی موجب شد اغلب کشورهای صنعتی جهان وارد رکود شده و سیر فزاینده بیکاری نیز در این کشورها آغاز شد. در سال جاری بیکاری در آمریکا و کشورهای صنعتی اروپا بالاترین سطح طی یک دهه اخیر است و همین مسئله بسیاری از تحلیلگران بازار کار و دستاندرکاران اقتصادی را بر آن داشت تا برای مقابله با این مشکل عکسالعمل نشان دهند.
وضع قوانین ممانعتکننده از طرح تعدیل نیرو در کشور فرانسه، ارائه دستمزدهای بیکاری برای مدت طولانیتر و برخورداری بیکاران از مزایای درمانی و بهداشتی در سطحی بیشتر و بالاتر از گذشته در آمریکا از کارهایی است که برای مقابله با تاثیرات مخرب بیکاری در جهان استفاده میشود. مطالعات انجامشده در سازمانهای جهانی نشان میدهد در سال ۲۰۰۸ میلادی متوسط نرخ بیکاری در جهان ۳۰ درصد است.
2
البته در مطالعه نرخ بیکاری باید به یک نکته دیگر هم توجه کرد و آن نرخ رشد بیکاری در کشورهاست. به تعبیر دیگر نرخ بیکاری نشاندهنده درصد افراد بیکار در جامعه نسبت به کل جمعیت آماده به کار در آن کشورها است و آمار ارائه شده توسط بانک جهانی و آمار موجود در این گزارش نیز نشاندهنده همین نرخ است.
اما نرخ رشد بیکاری نشاندهنده تغییر شمار بیکاران نسبت به کل جمعیت است و این مشکلی است که در سال ۲۰۰۸ میلادی در کشورهای صنعتی دیده شده است. به عنوان مثال نرخ بیکاری در کشور آمریکا درسال ۲۰۰۸ میلادی برابر با ۶/۴ درصد اعلام شد در حالی که نرخ رشد بیکاری در این سرزمین در سال جاری بیشتر از ۷ درصد بوده است و این نکته برای دستاندرکاران اقتصادی این کشور نگرانکننده است.
همین وضعیت در کشورهای صنعتی اتحادیه اروپا نیز وجود دارد. در سال ۲۰۰۸ میلادی نرخ بیکاری در اتحادیه اروپا برابر با ۵/۸ درصد بود اما نرخ رشد بیکاری در کشورهای این منطقه بیشتر از ۱۲ درصد اعلام شده است. طبق گزارش اخیر بانک جهانی در میان ۱۲۵ کشور جهان که آمارهای قطعی در مورد نرخ بیکاری خود را اعلام کردهاند کشور قطر کمترین نرخ بیکاری را داشته است.
در سال ۲۰۰۸ میلادی نرخ بیکاری در کشور قطر برابر با ۷/۰ درصد بود که رکوردی بینظیر در دنیا محسوب میشود. گفته میشود یکی از دلایل مهم برای پایین بودن نرخ بیکاری در قطر اجرای پروژههای صنعتی بسیار زیاد در این کشور با بهرهگیری از سرمایههای خارجی و سرمایهگذاری درآمد کلان نفتی سال جاری در پروژههای عمرانی در این سرزمین است.
قطر یکی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است که در سالهای اخیر پذیرای میلیاردها دلار از سرمایههای کشورهای آمریکایی و اروپایی بود و در حال تکمیل زیرساختها برای ارتقای قدرت رقابت خود در جذب توریست و شرکتهای تولیدی، صنعتی و خدماتی غربی با امارات متحده عربی به خصوص شهر دوبی است.
مطالعات نشان میدهد نرخ بیکاری در کشورهایی که قدرت جذب سرمایههای خارجی بالایی دارند در سطح پایینی است و دلیل آن بهکارگیری نیروها برای اجرای پروژههایی است که تامین مالی آن توسط کشورها و افراد خارجی انجام شده است و طبق گزارش موجود در سال ۲۰۰۸ میلادی نرخ بیکاری در کشور ازبکستان برابر با ۸/۰ درصد، در کشور گورنسی ۹/۰ درصد و در کشور ایسلند برابر با یک درصد بود. نرخ بیکاری در کشور لیختناشتاین در سال ۲۰۰۸ میلادی ۳/۱ درصد، در کشور ایل اف من ۵/۱ درصد، در
3
کشور بلاروس ۶/۱ درصد و در کشورهای وانتایو و تایلند ۷/۱ درصد است.
همانظور که پیش از این گفته شد اغلب کشورهایی که نرخ بیکاری در آنها کم است کشورهایی هستند که توریستپذیری بالایی دارند و همین مسئله باعث ایجاد فرصت شغلی برای مردم شده است یا اینکه سطح سرمایهگذاری خارجی در آنها زیاد است.
در مورد کشورهایی که در سال جاری بیشترین نرخ بیکاری را داشتند میتوان به کشورهای نایورو و لیبریا اشاره کرد که نرخ بیکاری در آنها به ترتیب ۹۰ درصد و ۸۵ درصد است. در این سال نرخ بیکاری در کشور زیمبابوه برابر با ۸۰ درصد اعلام شد و این کشور سومین کشور دارنده بیشترین بیکاری در جهان شناخته شد. این در حالی است که در گزارش سال ۲۰۰۷ میلادی نرخ بیکاری در کشور زیمبابوه ۹۰ درصد بوده است و این کشور در صدر کشورهایی قرار داشت که توان ایجاد فرصت شغلی برای مردم را نداشتند.
به هر حال با وجود اینکه هماکنون اوضاع اقتصادی این کشور آفریقایی بسیار وخیم است و دولت در اصلاح هیچیک از بخشها موفقیت چشمگیری به دست نیاورده ولی به نظر میرسد بیکاری رسمی در این سرزمین کاهش پیدا کرده است که میتواند برای ساکنان این کشور امیدوارکننده باشد. در سال جاری میلادی نرخ تورم در کشور زیمبابوه به بیشتر از ۱۱ میلیون درصد رسید در حالیکه در سال گذشته نرخ تورم در این سرزمین در مرز دو میلیون درصد بوده است. دولت زیمبابوه برای تامین نیاز پولی مردم اقدام به چاپ اسکناسهای یک میلیارد دلار زیمبابوه کرد و در صورتیکه روند رشد تورم در این سرزمین کنترل نشود، سیر صعودی صفرهای اسکناسها در این کشور ادامه خواهد داشت.
مطالعات نشان میدهد چهارمین کشور دنیا که در سال جاری بیشترین نرخ بیکاری را داشت، کشور ترکمنستان بود. نرخ بیکاری در این کشور که دارای ذخایر نفت و گاز بسیار زیادی است و در حاشیه دریای خزر قرار دارد برابر با ۶۰ درصد برآورد شده است. پنجمین کشور این فهرست تیمور لسته است که نرخ بیکاری در آن معادل ۵۰ درصد است. نرخ بیکاری در کشورهای زامبیا و جیبوتی در سال ۲۰۰۸ میلادی برابر با ۵۰ درصد برآورد شده است به این معنا که نیمی از جمعیت آماده برای کار در این سرزمین نمیتوانند شغلی داشته باشند.
طبق گزارشهای موجود نرخ بیکاری در ایران در سال جاری میلادی برابر با ۱۱ درصد است. این کشور در میان ۱۲۵ کشور رتبه ۷۵ جهان دارد و در ۵۰ کشور نرخ بیکاری بیشتر از ۱۱ درصد است. نرخ بیکاری در کشورهای تاجیکستان و عربستان سعودی بیشتر از ایران و در کشورهای سوریه، ترکیه و برزیل کمتر از ایران است.
4
خبرگزاری اقتصادی ایران ( www.econews.ir )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 228 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
2
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.
سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.
سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟
آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات و
3
نارساییهایی که موضوع سازمانهای یادگیرنده را احاطه کرده است، در این مقاله کوشش شده تا ضمن تشریح مفاهیم و موازین عملی و کاربردی آنها نیز حتی المقدور تبیین و ارائه گردد.
سازمانهای یادگیرنده
یادگیری را به گونه مختلف تعریف کرده اند، اما در تمامی این تعاریف تغییر رفتار به عنوان اساسی ترین رکن قلمداد گردیده است. یادگیری فرایندی است که در آن رفتارها و پندارهای افراد تغییر می یابد و به گونه های دیگر عمل می کنند. بدین ترتیب فرایند یادگیری هنگامی تحقق می یابد که تغییری در رفتارها و عملکرد افراد مشاهده شود.
گاهی مستقیما قابل مشاهده اند و گاهی به طور غیر مستقیم احساس می شوند از این رو تغییر در ادراکات، نحوه تفکر و به خاطر سپردن و تشخیص افراد هم در دایره آثار یادگیری قرار می گیرد.
سازمان یادگیرنده نیز در فراگیری از همین تعریف تبعیت می کند، بدین معنی که چنین سازمانی در طول زمان تغییر می کند و عملکرد هایش متحول می شوند. سازمان یادگیرنده سازمانی است که عملکردهایش پس از طریق آگاه کردن بهتر، بهبود می یابد و اصلاح می شود و از طریق فرایند ارتباط دامنه رفتارهای بالقوه اش را تغییر می دهد و تأثیر می بخشد. سازمان ها زمانی یادگیرنده و دانش آفرین شمرده می شوند که بتوانند استنباطاتی را از تاریخ و تجربیات خود را بخاطر بیاورند و آنها را به صورت کاربردی راهنمای رفتارهایشان قرار دهند
یادگیری سازمانی فرایند یافتن خطاها و اشتباهات و رفع و اصلاح آنهاست. یادگیری سازمانی از طریق مشترک و همذهنی، الگوهای ذهنی و دانش، ایجاد می شود و بر تجربه و آگاهیهای گذشته و رویدادهای پیشین استوار است. همان گونه که از این تعاریف استنباط می شود یادگیری سازمانی فرایندی است که با کسب دانش و بهبود عملکرد در طرق مختلف رخ می دهد. به طور کلی می توان سازمان یادگیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد، کسب، انتقال دانش مهارت داشته و تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهیهای جدید مکتسبه عمل کند. در این تعریف از سازمان یادگیرنده، ایجاد و خلق و نوآوری و خلاق بودن رکن اساسی را تشکیل می دهد. اما آفرینندگی و کسب دانش به تنهایی برای آنکه سازمانی یادگیرنده شود، کافی نیستَ، بلکه سازمان باید بتواند آن دانش را در رفتارها و عملکردهایش بکار گیرد و بهبود و اصلاح فعالیتها
3
یی که به کمک آنها میسر سازد. به عنوان مثال امروزه در اغلب دانشکده های مدیریت مغرب زمین مدیریت کیفیت جامع تدریس و روشهای مختلف آن به عنوان دانش و آگاهی در سازمان آنها موجود است، اما دانشکده هایی که از آن در فعالیتهایشان نام می برند، معدود و انگشت شمارند. سازمانهای مشاوره ای روشهای مختلف مدیریت نوین و سازماندهی جدید را به خود عرضه می کنند و این بدان معناست که آنها از این شیوه ها آگاهند، ولی سازمانهای خود آنها عموما از تشکیلاتی قدیمی استفاده می کنند.
سازمانهای موفق و کامیاب امروز، سازمانهایی هستند که دانش جدید را خلق یا کسب کرده و آن را به طرق و شیوه های کاربردی برای بهبود فعالیتهایشان تبدیل نموده اند. آنها از شیوه های نو و خلاق برای اصلاح ساختار و عملکردشان بهره گرفته و از این رو می توانند برای ما سرمشق و الگو باشند.
ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده
شاید با توصیف ویژگیها و خصوصیات سازمانهای یادگیرنده بتوان شمه کاملتری از این نوع سازمانها بدست داد و آنها را بهتر شناخت. سازمان یادگیرنده سازمانی است که به عنوان یک کل و مجموعه هماهنگ یاد می گیرد و پیش می رود. او خود راه را می یابد و جلو می رود، از تجربه ها همچون انسانی خردمند پند می آموزد و مسیر خود را تصحیح می کند. کسی او را کنترل نمی کند و مهارش را به این سو و آن سو نمی کشاند، سازمان یادگیرنده خود کنترل و خود فراگیرنده است و مسیر خویش را می یابد و به سوی هدف پیش می رود.