لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
خط قرآن
پیدایش خط و سیر تحول آن خود تاریخ مفصلى دارد ، به عقیده محققان جدید، کهنترین و نخستین سررشته خط، خط «هیروگلیفى» است که مصریان از آن استفاده مىکردند. پس از آن فینیقىها اساس خطى را پىریزى کردند که اکثر خطوط دنیا از آن اقتباس شده است. سومین رشته خط در سلسله پیدایش آن، خط «آرامى» است که از خط فینیقى الهام مىگرفته است و مىگویند خط «عبرى» از خط آرامى پدید آمده که یهودیان آن را مورد استفاده قرارمىدادند. در حقیقت باید خط عبرى را فرم تازهاى از خط آرامى دانست. خط آرامى ریشهاى براى خطوط دیگر از جمله خط نبطى شد که در سیر تحول آن خط حجازى «نسخ» و خط کوفى پدید آمد .
اما خاورشناسان خط سریانى را در عرض خط نبطى قرار مىدهند نه در طول آن. آنان معتقدند خط به دو شکل وارد جزیرة العرب گردید: خط سریانى و خط نبطى.
خط مصرى - خط فینیقى:
1- خط مسند 2- خط آرامى:
1- خط سریانى - خط اسطرنجیلى - خط کوفى
2- خط نبطى - خط حیرى - خط نسخ
در نظر خاورشناسان، خط عربى بر دو قسم است: خط کوفى که ماخوذ از نوعى خط سریانى است که به خط «اسطرنجیلى» معروف است، و خط حجازى یا خط نسخ که از خط نبطى گرفته شده است.
خط کوفى، شاخهاى از خط اسطرنجیلى است که پس از بناى شهر کوفه و پختگى این خط در آنجا به خط کوفى معروف گردید. این خط را مسلمانان معمولا براى نگارش قرآن و بعدها روى محرابها و بالاى در مساجد و پیرامون ابنیه مهم و کتیبههاى قرآن و عناوین سوره در مصحفهاى بزرگ مورد استفاده قرار مىدادند .
گرچه رواج خط کوفى در ابتداى امر از خط نسخ بیشتر بود; اما به تدریجخط کوفى جاى خود را به خط نسخ داد و مسلمانان در امر کتابت قرآن روز به روز، این خط را کمال بخشیده به زیبایى تمام رساندند. قرآن را تا اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم، به خط کوفى مىنوشتند. سپس نگارش قرآن با خط نسخ و انواع خطوط مشتق از آن معمول شد. شاید از آن جهت که خط نسخ در این قرن، خط کوفى را در نگارش قرآن و جز آن، منسوخ ساخت، به خط نسخ معروف گردید
خط کوفی
2
از بین خطوطی که از قرن ها پیش به دست بشر اختراع شد، به عنوان اولین خطی که در نگارش و نیز در کتیبه نویسی اسلامی از آن استفاده شد می توان به خط کوفی نام برد .
خط کوفی یا نسخ ناقص از دوران پیش از اسلام به زمان ظهور رسیده بود و عده ای انگشت شمار بدان خط می نوشتند و در دسترس عموم نبود.
به هر صورت با ظهوراسلام این خط پیشرفت که دو رونق یافت ، شاید علت این بود که هر یک از ادیان کتابت خاصی خود را داشتند : چنانچه عبریان، خط مربع و سریانیان خط سریانی و سنطوریان خط سترنجیلی را مخصوص کتاب های دینی و عملی خود قرار دادند، مسلمانان هم خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته و مشابه خط سترنجیلی شده بود خاص نوشته قرآن دادند و بعدها آن را در تزئین سکه، کتب و توقعیات نیز مورد استفاده قرار دادند.
محققین ریشه این خط را حجازی دانستند : جبری، انباری، کندی، بنطی، صفوی، مسند و فتنیقی به نظر می رسد و هیچ خطی در جهان به اندازه کوفی برای آرایش و تزئین مناسب نیست.
«کوفی تنها خط اسلامی است که به جهت گستردگی جغرافیایی و تنوع کاربرد از کتابت تا کتیبه داری دهها گونه متنوع الفباست» س.فلوری (S.flury).
خط کوفی در قرن اول به همان صورت ساده خود مبتنی به رسم الخطهای مکی، مدنی و کوفی نوشته می شود و در تزئین آن کوشش به عمل نمی آید . در اواخر بنی امیه و بنی عباس که خط کوفی از حوزه عربستان تجاوز کرد و در کشورهای دیگر مانند ایران، آسیای صغیر، مصر و شمال آفریقا منتشر شد، کم کم اقلام دیگری استخراج و انواع مختلفی از آن پدیدار گشت .
3
این خط در طول سه قرن به شدت رواج گرفت و در تمام شئون اجتماعی اسلامی چهره درخشانی داشت .
خط کوفی در عصر دولت عباسی به مرتب بالایی از تفنن و زیبایی رسید و انواع خط کوفی از پنجاه نوع متجاوز شد که مشهور ترین آنها : کوفی محرر، مشجه ، مربع، مدور و متداخل بود.
پس از رواج اقلام سته محقق، ریحان، نسخ، ثلث، طوقی و رقاع خط کوفی را از رونق افتاد ولی تا قرن هفتم و هشتم هم معمول بود و از آن به بعد مختصری در کتیبه ها و سر سوره های قرآن و عناوین کتابها و امسال آن به کار می رفت و متدرجاً استفاده از آن کم شد تا حدود قرن یازدهم که مدت 1000 سال از عمر آن گذشته بود یک باره با تمام انواع خود به دست فراموشی سپرده شد! .
این خط دقیقاً اندکی در کتیبه ها، سرلوحه ها و برای تفنن در قطعات و پشت جلد کتاب و عناوین به کا ر می رود .
بررسی چگونگی نام خط کوفی :
به دلیل عقل شکل است باور کنیم که به مجدد ایجاد شهر کوفه چنین خط محکم، کاملی یکباره پیدا شود . صحیح آن است که چون کوفه نبیان یافت ومرکز دینی و سیاسی برای دولت اسلامی شد این خط به مرتبه ای از تجوید، تحسین رسید و خاص و شایستة نوشتن معاصف شده به کوفی معروف گردید و شاید که قبل از شهرت آن به کوفی نام « جزم» بر آن اطلاق می شده است . و نیز گفته اند که بدان جهت مشهور به کوفی شد که چون کوفه مقر خلافت حضرت امیر المومنین علی (ع) گردید و خط کوفی که خود آن حضرت هم یکی از نویسندگان آن خط بود رواجی بیشتر یافت و احکام و ارقام بدان نوشته شد، لذا از آن پس به کوفی شهرت یافت.
« چگونگی پیدایش نقطه و اعراب در خط کوفی » :
خط کوفی در ابتدا بی نقطه و بدون حرکات ( اعراب ) بوده که این کمبود کار خواندن را مشکل می ساخت .
از اعراب به قرائت و تلفظ آن آشنا بوده و قریب به چهل سال در شهرهای اسلامی آن زمان قرآن ها بدون نقطه و حرکات خوانده می شدولی وقتی فتوحات اسلامی گسترش یافت و امت های غیر اسلامی با مسلمانان مختلط شدند لجن و تضعیف غلط هر قرائت قرآن بروز کرد ووضع نقه و حرکات ضروری گردید و نیز ضرورت حفظ دقیق و ثبت صحیح قرآن کریم و همچنین گسترش اسلام در میان قوم ها و ملت های جهان مسلمان را فکر اصلاح خط انداخت .
در بررسی در قرآن که به خط کوفی از آغاز اسلام تا قرون ششم و هفتم (ه.ق) نگارش در خواهیم یافت که این قرآن ها 5 نوع اند :
4
1-قرآن های عاری از نقطه
2-قرآن هایی که درآنهانقطه به جای فتحه، کسره و ضمه به کاررفته است . (شیوةابولاسودی ) [1]
3-قرآن هایی که به روش ابوالاسودی با اصلاحاتی که دو تن از شاگردان وی در آن انجام دادند. بدین معنی که نقطه را بعنوان نقطه و هم به عنوان حرکات به کار می بردند.
4- قرآن هایی که در آنها به جای نقطه حروف حرکات و به عوض حرکات، نقطه است .
5- قرآن هایی که هر چیز در جای خود قرار دارد . نقطه به عنوان نقطه و حرکات به عنوان حرکات و به روشی کاملاً امروزی و با ضوابط کامل آن که امروز نیز به همان روش می نویسند .
و نیز خط کوفی به کار رفته در نسخ قرآنی ، اوایل مقدم بر هر چیز خطی دعایی و نیاشی است، این نظر با آن که درست می نماید تا اواخر سدة پنجم نیز همین بنیش رواج نام داشت ولی اسنادی است که می نماید کاتبان و خطاطان در جهان اسلام از خط کوفی صرفاً به عنوان خط دعایی و نیایشی استفاده نمی کردند. بلکه آثار تاریخی و علمی را نیز در اواخر سدة دوم و اوایل سدة سوم به همین خط می نوشتند.
« تقسیم خط کوفی »
با گسترش اسلام و کشور گشایی مسلمانان خط کوفی به عنوان خط بین المللی اسلام به شرق و غرب راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن، خط محلی یا آن شهر مشهور و معروف می گردید و به علت تنوع در شیوه های نگارش در بین تمام خطوط جهان بی نظیر است .
جالب است که دانشمندی چون « ابوجیان توحیدی» در اوایل قرن یازدهم میلادی هنوز از 12 شکل عمدة خط کوفی یاد می کند که بسیاری از آنها نام خود را از مکانهایی که در آنجا به کار رفته گرفته اند.
نموداری از تقسیم خط کوفی :
کوفی مغربی :
- قیر دانی ( اندسی ،قرطبحا، فاسی)
شیوه های کوفی مغربی
- تونسی
- جزائری
- سودانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فضای سبز شهر
فضاهای سبز شهری نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت است که واجد بازدهی اجتماعی و بازدهی اکولوژیکی می باشند.
منظور از بازدهی اکولوژیکی، زیباسازی بخشهای شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها میباشد و از دیدگاه حفاظت محیط زیست ، فضاهای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
انواع فضاهای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند.
تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمی تواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود.
براساس این تقسیم بندی، فضاها و سطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً
1
فضای سبز شهر
فضاهای سبز شهری نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت است که واجد بازدهی اجتماعی و بازدهی اکولوژیکی می باشند.
منظور از بازدهی اکولوژیکی، زیباسازی بخشهای شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها میباشد و از دیدگاه حفاظت محیط زیست ، فضاهای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
انواع فضاهای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند.
تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمی تواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود.
براساس این تقسیم بندی، فضاها و سطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً
1
فضای سبز شهر
فضاهای سبز شهری نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت است که واجد بازدهی اجتماعی و بازدهی اکولوژیکی می باشند.
منظور از بازدهی اکولوژیکی، زیباسازی بخشهای شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها میباشد و از دیدگاه حفاظت محیط زیست ، فضاهای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
انواع فضاهای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند.
تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمی تواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود.
براساس این تقسیم بندی، فضاها و سطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً
1
فضای سبز شهر
فضاهای سبز شهری نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوششهای گیاهی انسان ساخت است که واجد بازدهی اجتماعی و بازدهی اکولوژیکی می باشند.
منظور از بازدهی اکولوژیکی، زیباسازی بخشهای شهری، کاهش دمای محیط، تولید اکسیژن، افزایش نفوذپذیری خاک در مقابل انواع بارش و مانند اینها میباشد و از دیدگاه حفاظت محیط زیست ، فضاهای سبز شهری، بخش جاندار ساخت کالبدی شهر را تشکیل میدهد.
انواع فضاهای سبز
فضاهای سبز در وهله نخست به فضاهای سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهری و غیرشهری تقسیم میشوند.
تفاوت فضای سبز و سطوح سبز از نظر اکولوژیکی در این است که سطوح سبز (مثلاً زمین ورزشی چمنکاری شده) نمی تواند مانند فضای سبز شبه جنگلی در کاهش آلودگی صوتی مؤثر باشد و یا به نحو مطلوبی سبب کاهش دما شود.
براساس این تقسیم بندی، فضاها و سطوحی که با کاربری فضای سبز در شهرها ارتباط پیدا میکند، فضاهای سبز عمومی، نیمه عمومی و خیابانی و سطوح سبز عمومی، خیابانی و چمنهای ورزشی را شامل میشود.
فضاهای سبز عمومی واجد بازدهی اجتماعی میباشد و برای عموم مردم برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح قابل استفاده است و معمولاً
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
توحید در نظر حجت الاسلام قرائتی
4
نیاز به دین
بحث اصول عقاید را با طرح سوالی شروع می کنیم :
آیا انسان به دین نیاز دارد؟
قبل از پاسخ این سوال ، لازم است ابتدا نیازهای انسان را ذکر کنیم .
هر انسانی سه نوع نیاز دارد:1
نیاز شخصی 2 نیاز اجتماعی 3 نیاز عالی نیاز شخصی ، مثل نیاز به غذا، پوشاک ، مسکن ، همسر.
نیاز اجتماعی ، اموری است که انسان چون در جامعه زندگی می کند به آنها نیاز دارد. مانند قانون ، مقرّرات و رهبر.
نیاز عالی ، نیاز انسان به شناخت و معرفت است ، که بشر سوالات متعدّدی درباره خود و هستی دارد و می خواهد خیلی چیزها را بشناسد و بداند و درباره آنها اطلاعاتی داشته باشد. مثلا شناخت هستی و مبدأ آن ، شناخت هدف هستی و مقصد و پایان آن ، شناخت راه زندگی و شناخت حقّ و باطل ، از جمله نیازها وخواسته های هر انسانی است .
اکنون بار دیگر سوال قبلی را تکرار می کنیم : انسان چه نیازی به دین دارد؟ پاسخ : در میان انواع نیازهای انسان ، دین ، پاسخگوی نیازهای عالی اوست . انسان ها برای پاسخگویی به نیازهای عالی خود به دین نیازمندند، و دین به سوالات فوق پاسخ می دهد.
دین توضیح می دهد که سرچشمه هستی کجاست ، آفریدگار هستی کیست ، هدف هستی چیست ، معیار شناخت حقیقت کدام است و مسئولیّت ما در این مجموعه چیست .
کدام راه ؟
ما انسان ها، برای سعادت و رشد خود به برنامه و طرح نیازمندیم و از سه طریق می توانیم برنامه مورد نیاز خود را به دست آوریم . به عبارت دیگر سه راه پیش روی ماست :1
طبق میل و سلیقه خود عمل کنیم .2
طبق خواسته های مردم برنامه خود را تنظیم کنیم .3
خود را تسلیم خدا نماییم و راه خود را فقط از او بگیریم .
راه خود راه خود ساخته ، هرگز راه مطمئنّی نیست ، زیرا معلومات ، اطلاعات و دانش انسان بسیار محدود است . او شاهد صدها اشتباه و خطا در اعمال گذشته خویش است . وجود پشیمانی های بسیار در زندگی ما دلیلی است بر اشتباه بودن راهی که رفته ایم و چه بسیار از تصوّرات ، برداشت ها و قضاوت های ما، که بعدا معلوم می شود اشتباه بوده است .
مضافا، طوفان غرائز هر لحظه انسان را از سویی به سویی می برد وخواسته های جدیدی را مطرح می کند، با این وضع آیا صلاح است باز هم در انتخاب راهی که به سعادت یا شقاوت همیشگی انسان مربوط می شود، طبق فکر ناقص وعلم محدود خود عمل کند!؟
راه مردم
راه دوّم نیز در نامطمئن بودن ، دست کمی از راه اوّل ندارد، چون همان خطا و سهو و محدودیّت که در دانش و اندیشه من بود در نظریه دیگران نیز هست .
همان گونه که من در دام هواها و هوس های خویش گرفتارم ، دیگران نیز همین گرفتاری را داشته و دارند و همان طور که من بارها پشیمان شده و می شوم ، دیگران نیز همین پشیمانی را داشته و خواهند داشت .
از همه اینها گذشته ، هیچ دلیلی وجود ندارد که من از سلیقه خود صرف نظر کنم و دنبال سلیقه های گوناگون دیگران باشم . آزادی خود را رها کرده ، اسیر کسانی شوم که نه حقیقت مرا می شناسند، نه سعادت ابدی مرا می دانند و نه معلوم است که خیر خواهم باشند.
راه دین یا راه برتر راه دین ، راهی است که آفریدگار برای ما قرار داده و بدیهی است که سازنده هر کالایی به مشخّصات و نیازهای آن از دیگران آگاه تر است و بهتر از هر کسی می تواند مقرّرات مربوط به نحوه استفاده و یا حفظ و نگهداری آن را مشخّص نموده ، اعلام کند.
آیا وجود انسان ، از یک کالای ساخته دست بشر کمتر ویا ساده تر است !؟ راه ما و مقرّرات و قوانین زندگی ما را نیز باید سازنده وخالق ما یعنی خدای بزرگ بیان کند، زیرا او از هر کس نسبت به بندگان خود آگاه تر و مهربان تر است .
انتخاب راه دین ، سفارش عقل است علاوه بر مطالب فوق ، انتخاب راه دین ، امری کاملا عقلانی ومنطقی است ; زیرا انسان عاقل همیشه احتمال خطر را خصوصا اگر مهم باشد، جدّی می گیرد. در جمعی که به مسافرت می روند، آن کسی بر مبنای عقل و خرد گام برمی دارد که هنگام سفر و احتمال خطر، چیزهایی با خود برمی دارد، طنابی برای بکسل کردن ، زنجیر چرخی برای یخبندان ، جک و زاپاسی برای پنچری ، چراغ قوّه ای برای تاریکی و چوب و چماقی برای حمله دزدی مسلح .
انسان عاقل همواره به پیش آمدهای احتمالی سفر فکر می کند و این وسایل را همراه خود می برد، در مقابل ، افرادی که از عقل خود بهره ای نمی گیرند، سفر را آغاز کرده ، هیچ یک از وسایل مورد نیاز را برنمی دارند. در طول سفر چنانچه مشکلی پیش نیاید و خطری اتّفاق نیفتد. کسانی که این گونه امکانات را همراه خود برداشته اند ضرری نکرده اند; بلکه در طول سفر از احساس آرامش و اطمینان برخوردار بوده اند، امّا اگر نیازی به این وسایل پیش آمد، کسانی که همراه خود هیچ وسیله ای ندارند چه کنند؟ مانند
همین ماجرا برای کسانی که در این دنیا، دین را برگزیده ، دستورهای آن را اجرا می کنند با کسانی که دین را رها نموده و به آداب و اعمال دینی پایبند نیستند، اتّفاق می افتد.
انسان عاقل ، بر اثر گفتار انبیا و بندگان صالح و صادق ، راه پر مخاطره ای را پیش روی خود می بیند، آنان به او گفته اند: روزی فرا می رسد که باید پاسخگوی اعمال خود باشد، پاداش کارهای نیکش را می بیند و به خاطر کارهای زشت و ناپسندش مجازات می شود. پیامبران الهی او را از ارتکاب گناهان باز داشته و انجام اعمال نیک را به او سفارش کرده اند.
به او گفته اند: سالی یک ماه رمضان ، روزه بگیرد. به جای آنکه شراب بنوشد از خود انگور استفاده کند و روزی چند دقیقه در برابر خالق خویش نماز گزارد و به جای بی حرمتی به ناموس دیگران ، ازدواج کند و عفّت خود را حفظ نماید.
حال اگر این وعده و وعیدها راست نبود و قیامتی به وجود نیامد و سوال و جواب و پاداش و مجازاتی در کار نبود، کسی که در دنیا دیندار بوده ، مقرّرات و دستورات دین را مراعات نموده ، هیچ ضرری نکرده است . بلکه حداکثر به اندازه ای که فرد بی دین ، اوقات خود را صرف کارهای بی ارزش نموده است ، فرد دیندار نماز خوانده ، یادستوری دینی را انجام داده است ، امّا اگر قیامتی در بین بود، که به هزار و یک دلیل هست آن وقت افراد بی دین ، و غیر مذهبی و لاابالی چه خواهند کرد؟! بنابراین مذهبی ها به هر حال برنده اند و افراد لاابالی و غیرمذهبی ، در معرض خطر و ضرر قرار دارند.
البتّه روشن است که انجام اعمال دینی و پایبند بودن به آداب آن ، صبر و استقامت می خواهد، فرد دیندار برای انجام تکالیف دینی خود باید متلک های افراد لاابالی را تحمّل کند، بویژه افرادی که در میان خانواده ها و دوستان غیر مذهبی به سر می برند باید تحمّل بیشتری داشته باشند.
قرآن کریم می فرماید: روش مجرمان و خلافکاران ، این است که به مومنان می خندند. و هرگاه از کنار دینداران می گذرند (آنها را مورد تمسخر قرار داده و) به یکدیگر چشمک می زنند. و زمانی که به نزد حزب و باند و گروهشان برمی گردند، مسرورند. (به اصطلاح پشت سر مومنان صفحه می گذارند.) و هنگامی که آنها را می بینند می گویند: اینها گمراهند.
3
(1) قرآن در این آیات به چهار نوع برخورد زشت خلافکاران ، اشاره می کند: خندیدن ، غمزه کردن ، فکاهی گفتن و نسبت گمراهی دادن . آنگاه در ادامه می فرماید: در روز قیامت نیز مومنان به آنان خواهند خندید! آری ، در روز قیامت آشکار می شود که زیانکار واقعی چه کسی است !
انتخاب راه دین ، مطابق فطرت است
فطرت ، بر وزن خلقت و به معنای آن است . هر نوع احساسی در انسان که در پدید آمدن آن ، استاد و مربّی و تمرین نقش نداشته ، و امری دائمی و همیشگی ، در همه مردم ، همه مکان ها و همه زمان ها باشد، از آن احساس ، گاه به فطرت و زمانی به غریزه تعبیر می شود. البتّه معمولا غریزه به آن سری از احساسات و تمایلات گفته می شود که در حیوان و انسان ، هر دو باشد، مانند احساس گرسنگی و تشنگی . آری ، نشانه فطری بودن یک موضوع همان عمومیّت آن است . مثلا علاقه مادر به فرزند، فطری است ، یعنی احساسی است که بدون معلّم و مربّی و تلقین ، در آفرینش او نهفته شده و عمومیّت دارد، یعنی در هر زمان و مکان و در هر رژیم و نظامی ، این علاقه را در مادران خواهید یافت .
البتّه ممکن است عواملی سبب شدّت و ضعف آن احساس شود، زیرا گاهی یکی از احساسات درونی بر دیگری پیروز می شود. در انسان ، هم علاقه به مال هست و هم علاقه به خوشی و سلامتی ، ولی این علاقه ها در همه افراد یکسان نیست ، بعضی مال را فدای جان و بعضی جان را فدای مال می کنند. همان گونه که در میان اعراب جاهلی ، علاقه به آبرو و خیال اینکه داشتن دختر ننگ است ، سبب می شد که پدر از علاقه به فرزند دست کشیده ، با دست خود، دخترش را زنده به گور کند.
بنابراین ، معنای فطری بودن ، آن نیست که انسان در عمل نیز دائما دنبال آن برود زیرا چه بسا فطرتی روی مساله فطری دیگر را بپوشاند.
یکی از آثار مساله فطرت ، احساس افتخار است . کسی که روی مرز فطرت گام بر می دارد در خود احساس آرامش می کند، مادری که فرزند خود را در آغوش گیرد، احساس غرور می کند و حتّی به مادری که به فرزند خود بی مهری کرده انتقاد می کند، آری ، آن افتخار و این انتقاد همه از آثار فطرت است .
4
دین فطری یعنی چه ؟
هنگامی که می گوییم دین فطری است ، یعنی مایه ها و ریشه های دین در نهاد هر بشری نهفته است . اصول و فروع دین ، اخلاق و معارف و مبانی دین با خلقت و فطرت انسان هماهنگ است . انسان ها در هر سن و سالی که باشند و در هر زمان و مکانی که زندگی کنند، می خواهند بدانند سرچشمه هستی کجاست ؟ این ، همان ریشه توحید است .
انسان می خواهد کسی او را راهنمایی کند، حقّ و باطل را برای او بگوید، او در درون احساس می کند به راهنما نیاز دارد، و این ریشه نبوّت و امامت است.
پاداش دادن و کیفر کردن ، همچنین انتظار پاداش و کیفر در برابر خوبی ها و بدی ها در درون هر انسانی وجود دارد. اگر شما گلی به کودکی دادید، لبخند می زند و اگر او را اذیّت کردید، اخم می کند و می گرید. آن لبخند و این اخم ، پاداش وکیفر عمل شماست واین عکس العمل فطری ، ریشه اعتقاد به معاد است.
تشکّر از ولیّ نعمت و اظهار خضوع در مقابل کسی که به انسان خدمتی کرده ، ریشه عبادات و نماز است .
توجّه به محرومان و مستمندان و علاقه به رفع مشکلات همنوعان ، ریشه خمس و زکات و انفاق است .
توجّه به نجات یک انسان گرفتار و کسی که در خطر است و علاقه به سعادت دیگران ریشه امر به معروف و نهی از منکر است .
البتّه نحوه انجام عبادات و اینکه مثلا نماز را چگونه و چند رکعت بخوانیم و با چه زبان و شیوه ای انجام دهیم ، تعبّدی است و باید ببینیم راهنمایان و رهبران دینی چه شیوه ای را برای ما بیان کرده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تاریخچه هندبال
هومر» تاریخ نویس مشهور یونان در کتاب معروف خود اودیسه، از ورزش هندبال با نام «اورانیا» یاد کرده است. نقش های مربوط به این بازی که در سال ۶۰۰ قبل از میلاد روی یکی از دیوارهای آتن حجاری شده بود، در سال ۱۹۲۶ کشف شد.
هومر» تاریخ نویس مشهور یونان در کتاب معروف خود اودیسه، از ورزش هندبال با نام «اورانیا» یاد کرده است. نقش های مربوط به این بازی که در سال ۶۰۰ قبل از میلاد روی یکی از دیوارهای آتن حجاری شده بود، در سال ۱۹۲۶ کشف شد.
در قرن های شانزدهم و هفدهم میلادی، زنان دربار و شوالیه ها به این بازی که تغییر مختصری یافته بود می پرداختند و شاعران وقت، آن را اولین بازی تابستانی نام نهاده بودند.
در سال ۱۸۹۰، کنرادکخ که یک معلم ورزش آلمانی بود، هندبال را به صورت جدیدتری با نام «رافابال اشپیل» معرفی کرد که آن را به صورت هندبال یازده نفری بازی می کردند که شباهت زیادی به یکی از بازی های محلی چکسلواکی به نام «هازنا» داشت. پس از جنگ جهانی اول، «هرمان» رئیس فدراسیون هندبال آلمان برای گسترش و تحکیم این ورزش تلاش فراوانی کرد. دکتر «کارل شلنز» استاد دانشسرای عالی تربیت بدنی و ورزش برلین که او را پدر هندبال نامیده اند، در سال ۱۹۲۰ مقررات این ورزش را تدوین کرد و آن را در کلاسهای خود به اجرا درآورد. پس از او شاگردانش موجبات گسترش این ورزش را در سراسر آلمان فراهم آوردند.
در کشورهای شمال اروپا به دلیل سردی هوا، برای اجرای این ورزش در سالن، شکل تازه ای به آن داده شد که این امر باعث پیدایش هندبال هفت نفره امروزی شد. این ورزش بین سال های ۱۹۰۴ تا ۱۹۲۰ تحت تأثیر بعضی قوانین فوتبال بود و در این دوران توسعه فراوانی در اروپا یافت. تا سال ۱۹۲۸ از نظر تشکیلات بین المللی، هندبال جزو فدراسیون بین المللی دوومیدانی محسوب می شد اما به دلیل اهمیت هندبال، این فدراسیون در هشتمین کنگره خود که در سال ۱۹۲۶ برگزار شد، کمیسیونی برای مستقل کردن آن به وجود آورد. سرانجام در ماه اوت ۱۹۲۸ فدراسیون بین المللی هندبال با عضویت یازده کشور در آمستردام تشکیل شد. در همان سال اولین بازی نمایشی هندبال در آمستردام انجام شد و در سال ۱۹۳۱ کمیته بین المللی المپیک اجازه داد که هندبال به جمع بازیهای المپیک بپیوندد. در خلال سالهای ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۴
2
فدراسیون بین المللی هندبال گسترش بسیاری یافت و توانست بیش از ۲۵ کشور را به عضویت بپذیرد. سرانجام اولین بازیهای بزرگ و رسمی هندبال در المپیک ۱۹۳۶ برلین در رشته هندبال یازده نفره مردان انجام یافت که کشورهای آلمان، اتریش و سوئیس به ترتیب مقام های اول تا سوم را به دست آوردند. در سال ۱۹۳۸ به مناسبت دهمین سال تأسیس فدراسیون بین المللی هندبال، اولین دوره مسابقات قهرمانی جهان در رشته های هندبال یازده نفره و هفت نفره با شرکت کشورهای آلمان، دانمارک، هلند، مجارستان، لوکزامبورگ، لهستان، سوئد، سوئیس و چکسلواکی در کشور آلمان انجام شد که در هر دو رشته آلمان به مقام قهرمانی رسید. با وقوع جنگ جهانی دوم فدراسیون قدیمی هندبال منحل شد تا اینکه در ماه ژوئیه ۱۹۴۶ با پیگیری کشورهای فرانسه و سوئد و با شرکت کشورهای دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ، لهستان و سوئیس کنگره ای در کپنهاک تشکیل گردید که به ایجاد فدراسیون بین المللی هندبال انجامید. در سال ۱۹۵۰ محل این فدراسیون به سوئیس منتقل شد.
در سال ۱۹۵۲ دومین دوره مسابقات جهانی هندبال یازده نفره در سوئیس برگزار شد که کشورهای آلمان، سوئد، سوئیس، اتریش، دانمارک، هلند، فرانسه و اسپانیا به ترتیب مقام های اول تا هشتم را کسب کردند. در سال ۱۹۵۴ مسابقات جهانی هندبال هفت نفره در سوئد برگزار شد و کشور میزبان به مقام قهرمانی رسید و آلمان شرقی و چکسلواکی در رده های دوم و سوم قرار گرفتند. در سال ۱۹۵۶ مسابقات جهانی هندبال یازده نفره بانوان در آلمان برگزار شد که کشورهای رومانی، آلمان و مجارستان به مقام های اول تا سوم دست یافتند. سال بعد، این مسابقات در رشته هندبال هفت نفره در یوگسلاوی برگزار شد و کشورهای سوئد، چکسلواکی و آلمان شرقی مقام های اول تا سوم را کسب نمودند. مسابقات هندبال سالنی (هفت نفره) از سال ۱۹۷۲ بار دیگر در جمع رقابت های بازیهای المپیک قرار گرفت.
جرائم در هندبال
بازیکن تعلیقی در مدت تعلیق خود حق شرکت در بازی را ندارد و تیم او نیز نمی تواند در این مدت، از بازیکن دیگری در زمین به جای وی استفاده نماید. زمان تعلیق از لحظه سوت داور برای شروع مجدد بازی آغاز می شود.
● می توان یک اخطار داد برای:
3
الف: در خطاها و تخلفات مشابه علیه حریف (۵:۵، ۸:۲) به شرطی که در رده خطاهای پیش رونده تحت قانون (۸:۳) نباشد، باید یک اخطار داد برای:
ب: هر نوع خطایی که باید به صورت پیش رونده جریمه شود (۸:۳).
ج: تخلف هنگامی که بازیکنان مقابل در حال اجرای یک پرتاب رسمی هستند.
د: رفتار خارج از روحیه ورزشی به وسیله بازیکن یا مسؤول تیم (۸:۴).
▪ توضیح: به یک بازیکن بیش از یک اخطار و به یک تیم بیش از ۳ اخطار نمی توان داد. بازیکنی که دو دقیقه تعلیق شده است نمی تواند اخطار بگیرد، مجموعاً بیش از یک اخطار نمی توان به مسؤولین یک تیم داد.
داور باید به وسیله بالا آوردن کارت زرد، اخطار را به بازیکن متخلف یا مسؤول و وقت نگهدار/ منشی اعلام نماید (علامت دست شماره ۱۳). «کارت زرد» باید دارای ابعاد ۹۷۱۲ سانتیمتر باشد.
● تعلیق
یک تعلیق (۲ دقیقه) باید داده شود:
الف) برای خطای تعویض یا ورود غیرقانونی به زمین (۶ـ۴:۵)؛
ب) برای تکرار خطاهایی که نوعاً باید به صورت پیش رونده جریمه شوند (۸:۳)؛
ج) برای تکرار رفتار خارج از روحیه ورزشی به وسیله بازیکن داخل یا خارج از زمین بازی (۸:۴).
د) برای دومین مورد رفتار خارج از روحیه ورزشی توسط هر یک از مسؤولین یک تیم در حالی که آنها قبلاً یک اخطار تحت قانون ۱۶:۱ دریافت نموده اند (۸:۴).
ه) برای خودداری از انداختن یا گذاردن توپ روی زمین، هنگامی که یک پرتاب آزاد علیه تیمی که مالکیت توپ را دارد اعلام می شود (۱۳:۵).
4
و) برای تکرار خطا هنگامی که بازیکنان تیم مقابل در حال اجرای یک پرتاب رسمی هستند (۱۵:۷).
ز) پس از دیسکالیفه یک بازیکن یا مسؤول در خلال وقت بازی.
ج) برای رفتار خارج از روحیه ورزشی به وسیله بازیکن پس از دریافت دو دقیقه تعلیق و قبل از شروع مجدد بازی (۱۶:۲۲).
● توضیح:
علیرغم موارد شرح داده شده در ب، ج، د، که تعلیق عموماً جهت موارد تکرار خطا یا رفتار خارج از روحیه ورزشی در نظر گرفته می شود، در صورت انجام یک تخلف خاص، داوران می توانند بلافاصله یک تعلیق اعلام نمایند حتی اگر بازیکن قبلاً اخطار نگرفته باشد و مجموع اخطارهای آن تیم نیز به ۳ نرسیده باشد. به صورت مشابه، مسؤول تیم نیز می تواند تعلیق شود حتی اگر مسؤولین آن تیم قبلاً اخطار نگرفته باشند. هنگامی که بر طبق قانون ۱۶:۳ ب علیه مسؤول تیم، دو دقیقه تعلیق اعلام می شود، آن مسؤول مجاز خواهد بود در محوطه تعویض باقی بماند و به وظایف خود عمل نماید، با این وجود نیروی آن تیم در زمین به مدت دو دقیقه کاهش می یابد.
داور باید پس از اعلام تایم اوت، تعلیق را به صورت واضح و آشکار به بازیکن متخلف و وقت نگهدار/ منشی به وسیله علامت دست استاندارد، بلند کردن دست و نشان دادن دو انگشت باز شده اعلام نماید.
تعلیق همواره برای مدت دو دقیقه از وقت بازی است. سومین تعلیق یک بازیکن همواره منجر به دیسکالیفه وی می شود (۱۶:۶ز).
بازیکن تعلیقی در مدت تعلیق خود حق شرکت در بازی را ندارد و تیم او نیز نمی تواند در این مدت، از بازیکن دیگری در زمین به جای وی استفاده نماید. زمان تعلیق از لحظه سوت داور برای شروع مجدد بازی آغاز می شود. اگر دو دقیقه تعلیق در پایان نیمه اول تکمیل نشود، ادامه آن در نیمه دوم منظور می شود. به همین ترتیب از وقت عادی به وقت اضافی در خلال وقت اضافی نیز قابل اجرا می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
تاریخچه شنا
ورزش شنا همیشه و همه وقت در زندگی روزمره انسان و تندرستی و صحت مزاج نقش مهمی را ایفا کرده است . در ارتباط با آب و شنا می توان مبادرت به ورزشهای دیگری کرد، این ورزشها عبارتند از : شیرجه ، شنای هنری ، نجات غریق و غواصی . بدون اینکه به ورزش شنا مسلط باشیم اقدام به فعالیتهای فوق الذکر غیر ممکن است.
در دوران گذشته اکثر مردم در کنار رودخانه ها ، دریاچه ها و دریاها زندگی می کردند. پس آموختن شنا برای آنان از ضروریات بوده ، زیرا تسلط بر شنا با محیط و وضع اقتصادی مردم ارتباط مستقیم داشته و به همین دلیل شنا به تدریج تکامل یافته است.
در گذشته های دور اکثر شناگران ساکنین سواحل دریاها و یا حوالی رودخانه بودند. قدیمترین و مشهورترین نمایش شنا در جهان تصاویر سنگی از سواحل لیبی است که در چهار هزار سال پیش بدست آمده است. از تصاویر سنگی می توان چنین نتیجه گرفت که حرکات پا در شنا شبیه حرکات پای کرال سینه امروزی بوده و قدیمی ترین و مشهورترین نوع شنا در تاریخ شنای کرال می باشد.
تمرینات شنا در جامعه برده داران و بردگانی که برای آماده شدن جهت جدال و جنگ استخدام می شدند توسعه داشت ، بر همین اساس ورزش شنا در یونان پیشرفت قابل ملاحضه ای پیدا کرده بود ، بطوریکه در تمام مجموعه های ورزشی استخر شنا وجود داشت ، از طرف دیگر ضرب المثل یونان باستان نشانه اهمیت شنا در آن جامعه بوده ست ، این ضرب المثل می گوید: (( او نه می تواند شنا کند و نه بخواند )) . یونانیان به پرورش جسم توجه خاصی داشتند و به همین دلیل بردگانی که برای خدمات جنگی اجیر می شدند برای دفاع از جان اربابان خود باید جسم خود را پرورش می دادند و یکی از روش هایی که در نزد رومیها یکی از قسمتهای اصلی پرورش بدنی و تعلیم و تربیت در ارتش بوده است . برای افراد طبقه اول و برای اربابان بردگان حمامهای گرم وجود داشت . شواهدی وجود دارد که نژاد ژرمن و قهرمانان آنها مهارت بسیاری در شنا و غواصی داشته اند ، بعضی از شناگران قادر بودند که در هنگام شنا اسلحه نیز با خود حمل کنند . آنها می توانستند از رودخانه های بزرگ و جریانهای سهمگین آب با اسب و تجهیزات جنگی عبور کنند.
در اواخر قرون وسطی بود که اولین کتاب راهنمایی شنا در جهان به چاپ رسید. مولفش فردی به نام (( وین من Wynmann )) بود. (( شناگر با هنر شنا)) عنوانی بود که (( وین من )) برای کتاب خود انتخاب کرده بود. این کتاب در حدود سال 1538 در اگزبورگ به چاپ رسید. کتاب شامل تمرینات با ارزش در ارتباط ورزش شنا بود.
1
3
(( وین من )) کتاب خود را با شنای کرال سینه شروع کرد و به عقیده او شنای کرال سینه تنها نوع صحیح شنا می باشد. او قواعد شنا و تکنیک های شنا ی کرال سینه را با تو.جه به پیشرفتهای آن زمان در کتاب خود بیان می کند. البته در قرون وسطی ورزش شنا از اهمیت فوق العاده ای برخوردار نبود.
در قرن هیجدهم دوباره به مفهوم واقعی شنا پی برده شد و تعداد بیشماری از استادان و مربیان علوم تربیتی و پزشکان در آثارشان برای توسعه و تکامل این ورزش اقدام کردند.
(( هالورن Halloren )) کارگر معدن پدر هنر شنای امروزی شناخته شد. و در آن زمان ( قرن هجدهم ) اولین مکان شنا و استحمام در آلمان تاسیس گردید. شنا در برنامه مدارس گنجانده شد و اولین مدرسه در سال 1810 به نام مدرسه (( فورتا pforta ) چنین اقدامی کرد و به تدریج سایر مدارس نیز از این برنامه استقبال کردند. (( گوتس موتس Gotsmoths )) در مورد توسعه ورزش شنا در مدارس نقش اساسی داشت. بیش از پنجاه سال در اداره آموزش و پرورش (( اشنفنتال Schnephental ) ) فعالیت نمود. در آثار خود به نام (( آموزش هنر شنا )) در سال 1798 چنین آمده است :
(( ورزش شنا باید قسمت اصلی تعلیم و تربیت باشد. ))
او به کمک طناب ، کمربند ، قلاب ، مبتدیان را در آب تعلیم می داد .
(( گوتس موتس )) مبتدیان را به تدریج با آب آشنا کرده و شنا را به آنان می آموخت ، و همراه شنای کرال سینه . شنای کرال پشت را نیز تعلیم می داد . (( گوتی موتس )) اقدام به تهیه و تدوین قوانینی برای برگزاری مسابقه شنا نمود.یکی از سر لشگرهای ارتش آلمان به نام (( ارنست فون فول Ernest van pfuel از توسعه ورزش شنا در ارتش حمایت کرد. در سال 1810 اولین مدرسه شنا ی ارتش را در پراگ و 1817 در برلین تاسیس کرد. روش آموختن او تا قرن بیست باقی ماند. یک جهش تکاملی در حوزه روش آموزش شنا به وسیله (( کورت ویپنر Kurt Wiepner ) ) از لایپزیک که در وین به عنوان مربی شنا شاغل بود بوجود آمد. بدین ترتیب که او تمام وسایل کمکی مانند : طناب ، قلاب ، کیسه شنا، کمربند چوب پنبه ای را رد کرد و در مقابل والدین شناگران ( محصلین شنا ) عادت کردن ، و آشنا شدن مبتدیان را به آب از طریق بازی و تفریح گذاشت که بسیار موفقیت آمیز بود . به این جهت او راه بهتری برای آموزش شنا پیدا کرد.
تعلیمات باشگاهی و وجود فدراسیون
توسعه و تکامل شنا در بین مردم باعث شد که فدراسیون شنا در آلمان بوجود آید. در سال 1837 اولین باشگاه شنا به نام (( استادان آب )) در آلمان تاسیس شد. در سال 1840 (( تی خیشه فروشه
1
4
Tychychen Frosche )) اولین باشگاه را برای علاقه مندان شیرجه تاسیس کرد. آلمانها با تاسیس سالنهای سر پوشیده شنا در سال 1855 در برلین ، و 1860 در ماگدبورگ ، و 1867 در هانوور موجب شدند تا علاقه مندان بیشتر بتوانند به شنا بپردازند ). (( نپتون )) در سال 1878 در برلین در ارتباط با معرفی و توسعه شنا نقش عمده ای را ایفا کرد و هدف اصلی ورزش مورد توجه مردم قرار گرفت و باشگاهی به نام باشگاه ورزشی شنا در برلین تاسیس کرد و پس ار آن باشگاه ورزشی شنا در هامبورگ و همینطور باشگاه ماگدبورگ به دنبال آن بوجود آمد.
افزایش و تاسیس باشگاهها باعث توسعه و اشاعه ورزش شنا در کشور آلمان شد . در سال 1886 فدراسیون شنای آلمان (( DSV )) بوجود آمد. و فدراسیون از نظر تعداد و نفرات و تشکیلات بسرعت پیشرفت کرد و در شروع کار از پیشکسوتان باشگاهها بدون منظور سیاسی هدایت می شد. در حقیقت طبقه اعیان تمایل زیادی نسبت به تشکیلات نشان می دادند.
در سال 1886 (( اداره ورزشهای آبی )) به وسیله باشگاه کارگران بوجود آمد و هدف آن حمایت از منافع مستضعفان بود . در سال 1897 اتحادیه شنای کارگران تاسیس شد.
در سال 1946 (( اجتماع شناگران کارگر )) بوجود آمد که در سال 1948 مجدداً به فدراسیون شنای آلمان ملحق شد، و سازمان جدیدی را برقرار کرد و ظاهراً مبرا بودن از سیاست را اعلان کرد ولی در حقیقت هدف بورژوازی داشت.
تقسیمات و متعلقات فدراسیون : ورزش شنا شامل شنای واترپلو ، شیرجه ، شنای هنری ، شنای محلی و نجات غریق و ورزش غواصی است.
معنی و مفهوم شنا : مفهوم وسیع شنا متکی است به ارزشهای اصلی و معنوی و ارزشهای بهداشتی آن برای مردم.
ارزشهای اصلی و معنوی : سالیانه صدها انسان غرق می شوند، زیرا که با ورزش شنا نا آشنا هستند. به این جهت آموختن شنا امری حیاتی است. این آموزش اجتماعی به وسیله تدریس شنای اجباری باید صورت گیرد. هر کودک باید موقعی مدرسه را ترک کند که شناگر یا احتمالاً یک ناجی غریق باشد.
بنابراین او می تواند در آب با اطمینان شنا کند یا اینکه غریقی را نجات دهد. همچنین شنا کردن برای آمادگی دفاع از خویش هم بی تاثیر نیست .
ارزشهای بهداشتی : شامل تاثیر محرکه آب روی بدن انسان بخصوص اثر موثر حرکات شنا برای انسان می باشد. ورزش شنا علاوه بر تقویت عضلات در شکل و فرم بدن و اندام بسیار موثر است. آب سرد علاوه بر تاثیر روی سلسله اعصاب و ایجاد عکس العمل سریع به سف شدن پوست بدن هم کمک می کند . فعالیت بیشتر ماهیچه های بدن و تعادل در مقابل فشار آب ، و پس دادن گرمای گردش خون در تمام قسمتهای بدن بخصوص در پوست، خیلی سریع انجام می شود و سوخت و ساز هم به همیت ترتیب به طور کامل صورت می گیرد. کار دستگاه تنفس بعلت ازدیاد مصرف اکسیژن تشدید می شود. بطوریکه به ریه ها خیلی خوب هوا می رسد و قدرت آنها زیاد می گردد. در سطح آب مقدار زیادی هوای سالم و بدون گرد و خاک وجود دارد که به نوبه خود دلیل دیگری است که ورزش شنا برای انسان بسیار مفید است .
1
4
امروزه نقش و اهمیت شنا در سازندگی و پرورش انسانها امری است که تقریباً برای همه روشن می باشد. به همین دلیل در اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان مکانهایی برای این منظور ساخته شده است و در اکثر کشورها دولتها در ساختن مکانهای تابستانی و زمستانی جهت شرکت مردم در فعالیتها شنا نقش فعال دارند ، زیرا شنا ورزشی است که در هر سنی می توان مبادرت به انجام آن کرد ، بعلاوه از این ورزش برای درمان بسیاری از بیماریهای توان بخشی می توان استفاده کرد ، مضافاً اینکه ورزشکارانی که دارای توانایی ویژه این ورزش می باشند قادر خواهند بود تا در مسابقات ورزشی شرکت نمایند و به این ترتیب افتخاراتی را برای میهن خود کسب نمایند.
پروانه
اولین بخش آموزش ، حرکات پا
توصیف حرکت پا
در حالی که بدن کشیده در سطح آب قرار دارد، باسن قدری خارج از آب قرار می گیرد. در این حالت پاها بسته و در حدود 30 سانتی متر در زیر آب است .هنگام به حرکت در آوردن ساق پا ، باسن قدری به داخل آب کشیده می شود، در هنگام به حرکت در آوردن ساق پا ، باسن قدری به داخل آب کشیده می شود ، در همین هنگام حال به دلیل خم شدن مفصل لگن خاصره، ران نیز کمی به داخل آب کشیده می شود. در این موقعیت کف پا به طرف سطح آب به حرکت در می آید که نهایتاً در قسمت پشت زانو ، در مفصل زانو ، زاویه 90 درجه ایجاد می شود ، در چنین حالتی جلوی ساق پا و روی پا به طرف پایین و عقب ، فشار بر آب وارد می کنیم . که در نتیجه منجر به پیشروی و شناور شدن شناگر در سطح آب می شود. لازم به تذکر است که قبل از وارد شدن ضربه توسط روی پا و ساق پا بر آب و همچنین قبل از اینکه زانو ها راست و کشیده شوند، ران حرکت خود را به طرف بالا شروع مینماید، و در این حالت است که پاها با پنجه کاملاً کشیده به سطح آب نزدیک می شود، تا مجدداً برای شروع حرکت بعد آماده شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
توحید در نظر حجت الاسلام قرائتی
4
نیاز به دین
بحث اصول عقاید را با طرح سوالی شروع می کنیم :
آیا انسان به دین نیاز دارد؟
قبل از پاسخ این سوال ، لازم است ابتدا نیازهای انسان را ذکر کنیم .
هر انسانی سه نوع نیاز دارد:1
نیاز شخصی 2 نیاز اجتماعی 3 نیاز عالی نیاز شخصی ، مثل نیاز به غذا، پوشاک ، مسکن ، همسر.
نیاز اجتماعی ، اموری است که انسان چون در جامعه زندگی می کند به آنها نیاز دارد. مانند قانون ، مقرّرات و رهبر.
نیاز عالی ، نیاز انسان به شناخت و معرفت است ، که بشر سوالات متعدّدی درباره خود و هستی دارد و می خواهد خیلی چیزها را بشناسد و بداند و درباره آنها اطلاعاتی داشته باشد. مثلا شناخت هستی و مبدأ آن ، شناخت هدف هستی و مقصد و پایان آن ، شناخت راه زندگی و شناخت حقّ و باطل ، از جمله نیازها وخواسته های هر انسانی است .
اکنون بار دیگر سوال قبلی را تکرار می کنیم : انسان چه نیازی به دین دارد؟ پاسخ : در میان انواع نیازهای انسان ، دین ، پاسخگوی نیازهای عالی اوست . انسان ها برای پاسخگویی به نیازهای عالی خود به دین نیازمندند، و دین به سوالات فوق پاسخ می دهد.
دین توضیح می دهد که سرچشمه هستی کجاست ، آفریدگار هستی کیست ، هدف هستی چیست ، معیار شناخت حقیقت کدام است و مسئولیّت ما در این مجموعه چیست .
کدام راه ؟
ما انسان ها، برای سعادت و رشد خود به برنامه و طرح نیازمندیم و از سه طریق می توانیم برنامه مورد نیاز خود را به دست آوریم . به عبارت دیگر سه راه پیش روی ماست :1
طبق میل و سلیقه خود عمل کنیم .2
طبق خواسته های مردم برنامه خود را تنظیم کنیم .3
خود را تسلیم خدا نماییم و راه خود را فقط از او بگیریم .
راه خود راه خود ساخته ، هرگز راه مطمئنّی نیست ، زیرا معلومات ، اطلاعات و دانش انسان بسیار محدود است . او شاهد صدها اشتباه و خطا در اعمال گذشته خویش است . وجود پشیمانی های بسیار در زندگی ما دلیلی است بر اشتباه بودن راهی که رفته ایم و چه بسیار از تصوّرات ، برداشت ها و قضاوت های ما، که بعدا معلوم می شود اشتباه بوده است .
مضافا، طوفان غرائز هر لحظه انسان را از سویی به سویی می برد وخواسته های جدیدی را مطرح می کند، با این وضع آیا صلاح است باز هم در انتخاب راهی که به سعادت یا شقاوت همیشگی انسان مربوط می شود، طبق فکر ناقص وعلم محدود خود عمل کند!؟
راه مردم
راه دوّم نیز در نامطمئن بودن ، دست کمی از راه اوّل ندارد، چون همان خطا و سهو و محدودیّت که در دانش و اندیشه من بود در نظریه دیگران نیز هست .
همان گونه که من در دام هواها و هوس های خویش گرفتارم ، دیگران نیز همین گرفتاری را داشته و دارند و همان طور که من بارها پشیمان شده و می شوم ، دیگران نیز همین پشیمانی را داشته و خواهند داشت .
از همه اینها گذشته ، هیچ دلیلی وجود ندارد که من از سلیقه خود صرف نظر کنم و دنبال سلیقه های گوناگون دیگران باشم . آزادی خود را رها کرده ، اسیر کسانی شوم که نه حقیقت مرا می شناسند، نه سعادت ابدی مرا می دانند و نه معلوم است که خیر خواهم باشند.
راه دین یا راه برتر راه دین ، راهی است که آفریدگار برای ما قرار داده و بدیهی است که سازنده هر کالایی به مشخّصات و نیازهای آن از دیگران آگاه تر است و بهتر از هر کسی می تواند مقرّرات مربوط به نحوه استفاده و یا حفظ و نگهداری آن را مشخّص نموده ، اعلام کند.
آیا وجود انسان ، از یک کالای ساخته دست بشر کمتر ویا ساده تر است !؟ راه ما و مقرّرات و قوانین زندگی ما را نیز باید سازنده وخالق ما یعنی خدای بزرگ بیان کند، زیرا او از هر کس نسبت به بندگان خود آگاه تر و مهربان تر است .
انتخاب راه دین ، سفارش عقل است علاوه بر مطالب فوق ، انتخاب راه دین ، امری کاملا عقلانی ومنطقی است ; زیرا انسان عاقل همیشه احتمال خطر را خصوصا اگر مهم باشد، جدّی می گیرد. در جمعی که به مسافرت می روند، آن کسی بر مبنای عقل و خرد گام برمی دارد که هنگام سفر و احتمال خطر، چیزهایی با خود برمی دارد، طنابی برای بکسل کردن ، زنجیر چرخی برای یخبندان ، جک و زاپاسی برای پنچری ، چراغ قوّه ای برای تاریکی و چوب و چماقی برای حمله دزدی مسلح .
انسان عاقل همواره به پیش آمدهای احتمالی سفر فکر می کند و این وسایل را همراه خود می برد، در مقابل ، افرادی که از عقل خود بهره ای نمی گیرند، سفر را آغاز کرده ، هیچ یک از وسایل مورد نیاز را برنمی دارند. در طول سفر چنانچه مشکلی پیش نیاید و خطری اتّفاق نیفتد. کسانی که این گونه امکانات را همراه خود برداشته اند ضرری نکرده اند; بلکه در طول سفر از احساس آرامش و اطمینان برخوردار بوده اند، امّا اگر نیازی به این وسایل پیش آمد، کسانی که همراه خود هیچ وسیله ای ندارند چه کنند؟ مانند
همین ماجرا برای کسانی که در این دنیا، دین را برگزیده ، دستورهای آن را اجرا می کنند با کسانی که دین را رها نموده و به آداب و اعمال دینی پایبند نیستند، اتّفاق می افتد.
انسان عاقل ، بر اثر گفتار انبیا و بندگان صالح و صادق ، راه پر مخاطره ای را پیش روی خود می بیند، آنان به او گفته اند: روزی فرا می رسد که باید پاسخگوی اعمال خود باشد، پاداش کارهای نیکش را می بیند و به خاطر کارهای زشت و ناپسندش مجازات می شود. پیامبران الهی او را از ارتکاب گناهان باز داشته و انجام اعمال نیک را به او سفارش کرده اند.
به او گفته اند: سالی یک ماه رمضان ، روزه بگیرد. به جای آنکه شراب بنوشد از خود انگور استفاده کند و روزی چند دقیقه در برابر خالق خویش نماز گزارد و به جای بی حرمتی به ناموس دیگران ، ازدواج کند و عفّت خود را حفظ نماید.
حال اگر این وعده و وعیدها راست نبود و قیامتی به وجود نیامد و سوال و جواب و پاداش و مجازاتی در کار نبود، کسی که در دنیا دیندار بوده ، مقرّرات و دستورات دین را مراعات نموده ، هیچ ضرری نکرده است . بلکه حداکثر به اندازه ای که فرد بی دین ، اوقات خود را صرف کارهای بی ارزش نموده است ، فرد دیندار نماز خوانده ، یادستوری دینی را انجام داده است ، امّا اگر قیامتی در بین بود، که به هزار و یک دلیل هست آن وقت افراد بی دین ، و غیر مذهبی و لاابالی چه خواهند کرد؟! بنابراین مذهبی ها به هر حال برنده اند و افراد لاابالی و غیرمذهبی ، در معرض خطر و ضرر قرار دارند.
البتّه روشن است که انجام اعمال دینی و پایبند بودن به آداب آن ، صبر و استقامت می خواهد، فرد دیندار برای انجام تکالیف دینی خود باید متلک های افراد لاابالی را تحمّل کند، بویژه افرادی که در میان خانواده ها و دوستان غیر مذهبی به سر می برند باید تحمّل بیشتری داشته باشند.
قرآن کریم می فرماید: روش مجرمان و خلافکاران ، این است که به مومنان می خندند. و هرگاه از کنار دینداران می گذرند (آنها را مورد تمسخر قرار داده و) به یکدیگر چشمک می زنند. و زمانی که به نزد حزب و باند و گروهشان برمی گردند، مسرورند. (به اصطلاح پشت سر مومنان صفحه می گذارند.) و هنگامی که آنها را می بینند می گویند: اینها گمراهند.
3
(1) قرآن در این آیات به چهار نوع برخورد زشت خلافکاران ، اشاره می کند: خندیدن ، غمزه کردن ، فکاهی گفتن و نسبت گمراهی دادن . آنگاه در ادامه می فرماید: در روز قیامت نیز مومنان به آنان خواهند خندید! آری ، در روز قیامت آشکار می شود که زیانکار واقعی چه کسی است !
انتخاب راه دین ، مطابق فطرت است
فطرت ، بر وزن خلقت و به معنای آن است . هر نوع احساسی در انسان که در پدید آمدن آن ، استاد و مربّی و تمرین نقش نداشته ، و امری دائمی و همیشگی ، در همه مردم ، همه مکان ها و همه زمان ها باشد، از آن احساس ، گاه به فطرت و زمانی به غریزه تعبیر می شود. البتّه معمولا غریزه به آن سری از احساسات و تمایلات گفته می شود که در حیوان و انسان ، هر دو باشد، مانند احساس گرسنگی و تشنگی . آری ، نشانه فطری بودن یک موضوع همان عمومیّت آن است . مثلا علاقه مادر به فرزند، فطری است ، یعنی احساسی است که بدون معلّم و مربّی و تلقین ، در آفرینش او نهفته شده و عمومیّت دارد، یعنی در هر زمان و مکان و در هر رژیم و نظامی ، این علاقه را در مادران خواهید یافت .
البتّه ممکن است عواملی سبب شدّت و ضعف آن احساس شود، زیرا گاهی یکی از احساسات درونی بر دیگری پیروز می شود. در انسان ، هم علاقه به مال هست و هم علاقه به خوشی و سلامتی ، ولی این علاقه ها در همه افراد یکسان نیست ، بعضی مال را فدای جان و بعضی جان را فدای مال می کنند. همان گونه که در میان اعراب جاهلی ، علاقه به آبرو و خیال اینکه داشتن دختر ننگ است ، سبب می شد که پدر از علاقه به فرزند دست کشیده ، با دست خود، دخترش را زنده به گور کند.
بنابراین ، معنای فطری بودن ، آن نیست که انسان در عمل نیز دائما دنبال آن برود زیرا چه بسا فطرتی روی مساله فطری دیگر را بپوشاند.
یکی از آثار مساله فطرت ، احساس افتخار است . کسی که روی مرز فطرت گام بر می دارد در خود احساس آرامش می کند، مادری که فرزند خود را در آغوش گیرد، احساس غرور می کند و حتّی به مادری که به فرزند خود بی مهری کرده انتقاد می کند، آری ، آن افتخار و این انتقاد همه از آثار فطرت است .
4
دین فطری یعنی چه ؟
هنگامی که می گوییم دین فطری است ، یعنی مایه ها و ریشه های دین در نهاد هر بشری نهفته است . اصول و فروع دین ، اخلاق و معارف و مبانی دین با خلقت و فطرت انسان هماهنگ است . انسان ها در هر سن و سالی که باشند و در هر زمان و مکانی که زندگی کنند، می خواهند بدانند سرچشمه هستی کجاست ؟ این ، همان ریشه توحید است .
انسان می خواهد کسی او را راهنمایی کند، حقّ و باطل را برای او بگوید، او در درون احساس می کند به راهنما نیاز دارد، و این ریشه نبوّت و امامت است.
پاداش دادن و کیفر کردن ، همچنین انتظار پاداش و کیفر در برابر خوبی ها و بدی ها در درون هر انسانی وجود دارد. اگر شما گلی به کودکی دادید، لبخند می زند و اگر او را اذیّت کردید، اخم می کند و می گرید. آن لبخند و این اخم ، پاداش وکیفر عمل شماست واین عکس العمل فطری ، ریشه اعتقاد به معاد است.
تشکّر از ولیّ نعمت و اظهار خضوع در مقابل کسی که به انسان خدمتی کرده ، ریشه عبادات و نماز است .
توجّه به محرومان و مستمندان و علاقه به رفع مشکلات همنوعان ، ریشه خمس و زکات و انفاق است .
توجّه به نجات یک انسان گرفتار و کسی که در خطر است و علاقه به سعادت دیگران ریشه امر به معروف و نهی از منکر است .
البتّه نحوه انجام عبادات و اینکه مثلا نماز را چگونه و چند رکعت بخوانیم و با چه زبان و شیوه ای انجام دهیم ، تعبّدی است و باید ببینیم راهنمایان و رهبران دینی چه شیوه ای را برای ما بیان کرده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تاریخچه هندبال
هومر» تاریخ نویس مشهور یونان در کتاب معروف خود اودیسه، از ورزش هندبال با نام «اورانیا» یاد کرده است. نقش های مربوط به این بازی که در سال ۶۰۰ قبل از میلاد روی یکی از دیوارهای آتن حجاری شده بود، در سال ۱۹۲۶ کشف شد.
هومر» تاریخ نویس مشهور یونان در کتاب معروف خود اودیسه، از ورزش هندبال با نام «اورانیا» یاد کرده است. نقش های مربوط به این بازی که در سال ۶۰۰ قبل از میلاد روی یکی از دیوارهای آتن حجاری شده بود، در سال ۱۹۲۶ کشف شد.
در قرن های شانزدهم و هفدهم میلادی، زنان دربار و شوالیه ها به این بازی که تغییر مختصری یافته بود می پرداختند و شاعران وقت، آن را اولین بازی تابستانی نام نهاده بودند.
در سال ۱۸۹۰، کنرادکخ که یک معلم ورزش آلمانی بود، هندبال را به صورت جدیدتری با نام «رافابال اشپیل» معرفی کرد که آن را به صورت هندبال یازده نفری بازی می کردند که شباهت زیادی به یکی از بازی های محلی چکسلواکی به نام «هازنا» داشت. پس از جنگ جهانی اول، «هرمان» رئیس فدراسیون هندبال آلمان برای گسترش و تحکیم این ورزش تلاش فراوانی کرد. دکتر «کارل شلنز» استاد دانشسرای عالی تربیت بدنی و ورزش برلین که او را پدر هندبال نامیده اند، در سال ۱۹۲۰ مقررات این ورزش را تدوین کرد و آن را در کلاسهای خود به اجرا درآورد. پس از او شاگردانش موجبات گسترش این ورزش را در سراسر آلمان فراهم آوردند.
در کشورهای شمال اروپا به دلیل سردی هوا، برای اجرای این ورزش در سالن، شکل تازه ای به آن داده شد که این امر باعث پیدایش هندبال هفت نفره امروزی شد. این ورزش بین سال های ۱۹۰۴ تا ۱۹۲۰ تحت تأثیر بعضی قوانین فوتبال بود و در این دوران توسعه فراوانی در اروپا یافت. تا سال ۱۹۲۸ از نظر تشکیلات بین المللی، هندبال جزو فدراسیون بین المللی دوومیدانی محسوب می شد اما به دلیل اهمیت هندبال، این فدراسیون در هشتمین کنگره خود که در سال ۱۹۲۶ برگزار شد، کمیسیونی برای مستقل کردن آن به وجود آورد. سرانجام در ماه اوت ۱۹۲۸ فدراسیون بین المللی هندبال با عضویت یازده کشور در آمستردام تشکیل شد. در همان سال اولین بازی نمایشی هندبال در آمستردام انجام شد و در سال ۱۹۳۱ کمیته بین المللی المپیک اجازه داد که هندبال به جمع بازیهای المپیک بپیوندد. در خلال سالهای ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۴
2
فدراسیون بین المللی هندبال گسترش بسیاری یافت و توانست بیش از ۲۵ کشور را به عضویت بپذیرد. سرانجام اولین بازیهای بزرگ و رسمی هندبال در المپیک ۱۹۳۶ برلین در رشته هندبال یازده نفره مردان انجام یافت که کشورهای آلمان، اتریش و سوئیس به ترتیب مقام های اول تا سوم را به دست آوردند. در سال ۱۹۳۸ به مناسبت دهمین سال تأسیس فدراسیون بین المللی هندبال، اولین دوره مسابقات قهرمانی جهان در رشته های هندبال یازده نفره و هفت نفره با شرکت کشورهای آلمان، دانمارک، هلند، مجارستان، لوکزامبورگ، لهستان، سوئد، سوئیس و چکسلواکی در کشور آلمان انجام شد که در هر دو رشته آلمان به مقام قهرمانی رسید. با وقوع جنگ جهانی دوم فدراسیون قدیمی هندبال منحل شد تا اینکه در ماه ژوئیه ۱۹۴۶ با پیگیری کشورهای فرانسه و سوئد و با شرکت کشورهای دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ، لهستان و سوئیس کنگره ای در کپنهاک تشکیل گردید که به ایجاد فدراسیون بین المللی هندبال انجامید. در سال ۱۹۵۰ محل این فدراسیون به سوئیس منتقل شد.
در سال ۱۹۵۲ دومین دوره مسابقات جهانی هندبال یازده نفره در سوئیس برگزار شد که کشورهای آلمان، سوئد، سوئیس، اتریش، دانمارک، هلند، فرانسه و اسپانیا به ترتیب مقام های اول تا هشتم را کسب کردند. در سال ۱۹۵۴ مسابقات جهانی هندبال هفت نفره در سوئد برگزار شد و کشور میزبان به مقام قهرمانی رسید و آلمان شرقی و چکسلواکی در رده های دوم و سوم قرار گرفتند. در سال ۱۹۵۶ مسابقات جهانی هندبال یازده نفره بانوان در آلمان برگزار شد که کشورهای رومانی، آلمان و مجارستان به مقام های اول تا سوم دست یافتند. سال بعد، این مسابقات در رشته هندبال هفت نفره در یوگسلاوی برگزار شد و کشورهای سوئد، چکسلواکی و آلمان شرقی مقام های اول تا سوم را کسب نمودند. مسابقات هندبال سالنی (هفت نفره) از سال ۱۹۷۲ بار دیگر در جمع رقابت های بازیهای المپیک قرار گرفت.
جرائم در هندبال
بازیکن تعلیقی در مدت تعلیق خود حق شرکت در بازی را ندارد و تیم او نیز نمی تواند در این مدت، از بازیکن دیگری در زمین به جای وی استفاده نماید. زمان تعلیق از لحظه سوت داور برای شروع مجدد بازی آغاز می شود.
● می توان یک اخطار داد برای:
3
الف: در خطاها و تخلفات مشابه علیه حریف (۵:۵، ۸:۲) به شرطی که در رده خطاهای پیش رونده تحت قانون (۸:۳) نباشد، باید یک اخطار داد برای:
ب: هر نوع خطایی که باید به صورت پیش رونده جریمه شود (۸:۳).
ج: تخلف هنگامی که بازیکنان مقابل در حال اجرای یک پرتاب رسمی هستند.
د: رفتار خارج از روحیه ورزشی به وسیله بازیکن یا مسؤول تیم (۸:۴).
▪ توضیح: به یک بازیکن بیش از یک اخطار و به یک تیم بیش از ۳ اخطار نمی توان داد. بازیکنی که دو دقیقه تعلیق شده است نمی تواند اخطار بگیرد، مجموعاً بیش از یک اخطار نمی توان به مسؤولین یک تیم داد.
داور باید به وسیله بالا آوردن کارت زرد، اخطار را به بازیکن متخلف یا مسؤول و وقت نگهدار/ منشی اعلام نماید (علامت دست شماره ۱۳). «کارت زرد» باید دارای ابعاد ۹۷۱۲ سانتیمتر باشد.
● تعلیق
یک تعلیق (۲ دقیقه) باید داده شود:
الف) برای خطای تعویض یا ورود غیرقانونی به زمین (۶ـ۴:۵)؛
ب) برای تکرار خطاهایی که نوعاً باید به صورت پیش رونده جریمه شوند (۸:۳)؛
ج) برای تکرار رفتار خارج از روحیه ورزشی به وسیله بازیکن داخل یا خارج از زمین بازی (۸:۴).
د) برای دومین مورد رفتار خارج از روحیه ورزشی توسط هر یک از مسؤولین یک تیم در حالی که آنها قبلاً یک اخطار تحت قانون ۱۶:۱ دریافت نموده اند (۸:۴).
ه) برای خودداری از انداختن یا گذاردن توپ روی زمین، هنگامی که یک پرتاب آزاد علیه تیمی که مالکیت توپ را دارد اعلام می شود (۱۳:۵).
4
و) برای تکرار خطا هنگامی که بازیکنان تیم مقابل در حال اجرای یک پرتاب رسمی هستند (۱۵:۷).
ز) پس از دیسکالیفه یک بازیکن یا مسؤول در خلال وقت بازی.
ج) برای رفتار خارج از روحیه ورزشی به وسیله بازیکن پس از دریافت دو دقیقه تعلیق و قبل از شروع مجدد بازی (۱۶:۲۲).
● توضیح:
علیرغم موارد شرح داده شده در ب، ج، د، که تعلیق عموماً جهت موارد تکرار خطا یا رفتار خارج از روحیه ورزشی در نظر گرفته می شود، در صورت انجام یک تخلف خاص، داوران می توانند بلافاصله یک تعلیق اعلام نمایند حتی اگر بازیکن قبلاً اخطار نگرفته باشد و مجموع اخطارهای آن تیم نیز به ۳ نرسیده باشد. به صورت مشابه، مسؤول تیم نیز می تواند تعلیق شود حتی اگر مسؤولین آن تیم قبلاً اخطار نگرفته باشند. هنگامی که بر طبق قانون ۱۶:۳ ب علیه مسؤول تیم، دو دقیقه تعلیق اعلام می شود، آن مسؤول مجاز خواهد بود در محوطه تعویض باقی بماند و به وظایف خود عمل نماید، با این وجود نیروی آن تیم در زمین به مدت دو دقیقه کاهش می یابد.
داور باید پس از اعلام تایم اوت، تعلیق را به صورت واضح و آشکار به بازیکن متخلف و وقت نگهدار/ منشی به وسیله علامت دست استاندارد، بلند کردن دست و نشان دادن دو انگشت باز شده اعلام نماید.
تعلیق همواره برای مدت دو دقیقه از وقت بازی است. سومین تعلیق یک بازیکن همواره منجر به دیسکالیفه وی می شود (۱۶:۶ز).
بازیکن تعلیقی در مدت تعلیق خود حق شرکت در بازی را ندارد و تیم او نیز نمی تواند در این مدت، از بازیکن دیگری در زمین به جای وی استفاده نماید. زمان تعلیق از لحظه سوت داور برای شروع مجدد بازی آغاز می شود. اگر دو دقیقه تعلیق در پایان نیمه اول تکمیل نشود، ادامه آن در نیمه دوم منظور می شود. به همین ترتیب از وقت عادی به وقت اضافی در خلال وقت اضافی نیز قابل اجرا می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
تاریخچه شنا
ورزش شنا همیشه و همه وقت در زندگی روزمره انسان و تندرستی و صحت مزاج نقش مهمی را ایفا کرده است . در ارتباط با آب و شنا می توان مبادرت به ورزشهای دیگری کرد، این ورزشها عبارتند از : شیرجه ، شنای هنری ، نجات غریق و غواصی . بدون اینکه به ورزش شنا مسلط باشیم اقدام به فعالیتهای فوق الذکر غیر ممکن است.
در دوران گذشته اکثر مردم در کنار رودخانه ها ، دریاچه ها و دریاها زندگی می کردند. پس آموختن شنا برای آنان از ضروریات بوده ، زیرا تسلط بر شنا با محیط و وضع اقتصادی مردم ارتباط مستقیم داشته و به همین دلیل شنا به تدریج تکامل یافته است.
در گذشته های دور اکثر شناگران ساکنین سواحل دریاها و یا حوالی رودخانه بودند. قدیمترین و مشهورترین نمایش شنا در جهان تصاویر سنگی از سواحل لیبی است که در چهار هزار سال پیش بدست آمده است. از تصاویر سنگی می توان چنین نتیجه گرفت که حرکات پا در شنا شبیه حرکات پای کرال سینه امروزی بوده و قدیمی ترین و مشهورترین نوع شنا در تاریخ شنای کرال می باشد.
تمرینات شنا در جامعه برده داران و بردگانی که برای آماده شدن جهت جدال و جنگ استخدام می شدند توسعه داشت ، بر همین اساس ورزش شنا در یونان پیشرفت قابل ملاحضه ای پیدا کرده بود ، بطوریکه در تمام مجموعه های ورزشی استخر شنا وجود داشت ، از طرف دیگر ضرب المثل یونان باستان نشانه اهمیت شنا در آن جامعه بوده ست ، این ضرب المثل می گوید: (( او نه می تواند شنا کند و نه بخواند )) . یونانیان به پرورش جسم توجه خاصی داشتند و به همین دلیل بردگانی که برای خدمات جنگی اجیر می شدند برای دفاع از جان اربابان خود باید جسم خود را پرورش می دادند و یکی از روش هایی که در نزد رومیها یکی از قسمتهای اصلی پرورش بدنی و تعلیم و تربیت در ارتش بوده است . برای افراد طبقه اول و برای اربابان بردگان حمامهای گرم وجود داشت . شواهدی وجود دارد که نژاد ژرمن و قهرمانان آنها مهارت بسیاری در شنا و غواصی داشته اند ، بعضی از شناگران قادر بودند که در هنگام شنا اسلحه نیز با خود حمل کنند . آنها می توانستند از رودخانه های بزرگ و جریانهای سهمگین آب با اسب و تجهیزات جنگی عبور کنند.
در اواخر قرون وسطی بود که اولین کتاب راهنمایی شنا در جهان به چاپ رسید. مولفش فردی به نام (( وین من Wynmann )) بود. (( شناگر با هنر شنا)) عنوانی بود که (( وین من )) برای کتاب خود انتخاب کرده بود. این کتاب در حدود سال 1538 در اگزبورگ به چاپ رسید. کتاب شامل تمرینات با ارزش در ارتباط ورزش شنا بود.
1
3
(( وین من )) کتاب خود را با شنای کرال سینه شروع کرد و به عقیده او شنای کرال سینه تنها نوع صحیح شنا می باشد. او قواعد شنا و تکنیک های شنا ی کرال سینه را با تو.جه به پیشرفتهای آن زمان در کتاب خود بیان می کند. البته در قرون وسطی ورزش شنا از اهمیت فوق العاده ای برخوردار نبود.
در قرن هیجدهم دوباره به مفهوم واقعی شنا پی برده شد و تعداد بیشماری از استادان و مربیان علوم تربیتی و پزشکان در آثارشان برای توسعه و تکامل این ورزش اقدام کردند.
(( هالورن Halloren )) کارگر معدن پدر هنر شنای امروزی شناخته شد. و در آن زمان ( قرن هجدهم ) اولین مکان شنا و استحمام در آلمان تاسیس گردید. شنا در برنامه مدارس گنجانده شد و اولین مدرسه در سال 1810 به نام مدرسه (( فورتا pforta ) چنین اقدامی کرد و به تدریج سایر مدارس نیز از این برنامه استقبال کردند. (( گوتس موتس Gotsmoths )) در مورد توسعه ورزش شنا در مدارس نقش اساسی داشت. بیش از پنجاه سال در اداره آموزش و پرورش (( اشنفنتال Schnephental ) ) فعالیت نمود. در آثار خود به نام (( آموزش هنر شنا )) در سال 1798 چنین آمده است :
(( ورزش شنا باید قسمت اصلی تعلیم و تربیت باشد. ))
او به کمک طناب ، کمربند ، قلاب ، مبتدیان را در آب تعلیم می داد .
(( گوتس موتس )) مبتدیان را به تدریج با آب آشنا کرده و شنا را به آنان می آموخت ، و همراه شنای کرال سینه . شنای کرال پشت را نیز تعلیم می داد . (( گوتی موتس )) اقدام به تهیه و تدوین قوانینی برای برگزاری مسابقه شنا نمود.یکی از سر لشگرهای ارتش آلمان به نام (( ارنست فون فول Ernest van pfuel از توسعه ورزش شنا در ارتش حمایت کرد. در سال 1810 اولین مدرسه شنا ی ارتش را در پراگ و 1817 در برلین تاسیس کرد. روش آموختن او تا قرن بیست باقی ماند. یک جهش تکاملی در حوزه روش آموزش شنا به وسیله (( کورت ویپنر Kurt Wiepner ) ) از لایپزیک که در وین به عنوان مربی شنا شاغل بود بوجود آمد. بدین ترتیب که او تمام وسایل کمکی مانند : طناب ، قلاب ، کیسه شنا، کمربند چوب پنبه ای را رد کرد و در مقابل والدین شناگران ( محصلین شنا ) عادت کردن ، و آشنا شدن مبتدیان را به آب از طریق بازی و تفریح گذاشت که بسیار موفقیت آمیز بود . به این جهت او راه بهتری برای آموزش شنا پیدا کرد.
تعلیمات باشگاهی و وجود فدراسیون
توسعه و تکامل شنا در بین مردم باعث شد که فدراسیون شنا در آلمان بوجود آید. در سال 1837 اولین باشگاه شنا به نام (( استادان آب )) در آلمان تاسیس شد. در سال 1840 (( تی خیشه فروشه
1
4
Tychychen Frosche )) اولین باشگاه را برای علاقه مندان شیرجه تاسیس کرد. آلمانها با تاسیس سالنهای سر پوشیده شنا در سال 1855 در برلین ، و 1860 در ماگدبورگ ، و 1867 در هانوور موجب شدند تا علاقه مندان بیشتر بتوانند به شنا بپردازند ). (( نپتون )) در سال 1878 در برلین در ارتباط با معرفی و توسعه شنا نقش عمده ای را ایفا کرد و هدف اصلی ورزش مورد توجه مردم قرار گرفت و باشگاهی به نام باشگاه ورزشی شنا در برلین تاسیس کرد و پس ار آن باشگاه ورزشی شنا در هامبورگ و همینطور باشگاه ماگدبورگ به دنبال آن بوجود آمد.
افزایش و تاسیس باشگاهها باعث توسعه و اشاعه ورزش شنا در کشور آلمان شد . در سال 1886 فدراسیون شنای آلمان (( DSV )) بوجود آمد. و فدراسیون از نظر تعداد و نفرات و تشکیلات بسرعت پیشرفت کرد و در شروع کار از پیشکسوتان باشگاهها بدون منظور سیاسی هدایت می شد. در حقیقت طبقه اعیان تمایل زیادی نسبت به تشکیلات نشان می دادند.
در سال 1886 (( اداره ورزشهای آبی )) به وسیله باشگاه کارگران بوجود آمد و هدف آن حمایت از منافع مستضعفان بود . در سال 1897 اتحادیه شنای کارگران تاسیس شد.
در سال 1946 (( اجتماع شناگران کارگر )) بوجود آمد که در سال 1948 مجدداً به فدراسیون شنای آلمان ملحق شد، و سازمان جدیدی را برقرار کرد و ظاهراً مبرا بودن از سیاست را اعلان کرد ولی در حقیقت هدف بورژوازی داشت.
تقسیمات و متعلقات فدراسیون : ورزش شنا شامل شنای واترپلو ، شیرجه ، شنای هنری ، شنای محلی و نجات غریق و ورزش غواصی است.
معنی و مفهوم شنا : مفهوم وسیع شنا متکی است به ارزشهای اصلی و معنوی و ارزشهای بهداشتی آن برای مردم.
ارزشهای اصلی و معنوی : سالیانه صدها انسان غرق می شوند، زیرا که با ورزش شنا نا آشنا هستند. به این جهت آموختن شنا امری حیاتی است. این آموزش اجتماعی به وسیله تدریس شنای اجباری باید صورت گیرد. هر کودک باید موقعی مدرسه را ترک کند که شناگر یا احتمالاً یک ناجی غریق باشد.
بنابراین او می تواند در آب با اطمینان شنا کند یا اینکه غریقی را نجات دهد. همچنین شنا کردن برای آمادگی دفاع از خویش هم بی تاثیر نیست .
ارزشهای بهداشتی : شامل تاثیر محرکه آب روی بدن انسان بخصوص اثر موثر حرکات شنا برای انسان می باشد. ورزش شنا علاوه بر تقویت عضلات در شکل و فرم بدن و اندام بسیار موثر است. آب سرد علاوه بر تاثیر روی سلسله اعصاب و ایجاد عکس العمل سریع به سف شدن پوست بدن هم کمک می کند . فعالیت بیشتر ماهیچه های بدن و تعادل در مقابل فشار آب ، و پس دادن گرمای گردش خون در تمام قسمتهای بدن بخصوص در پوست، خیلی سریع انجام می شود و سوخت و ساز هم به همیت ترتیب به طور کامل صورت می گیرد. کار دستگاه تنفس بعلت ازدیاد مصرف اکسیژن تشدید می شود. بطوریکه به ریه ها خیلی خوب هوا می رسد و قدرت آنها زیاد می گردد. در سطح آب مقدار زیادی هوای سالم و بدون گرد و خاک وجود دارد که به نوبه خود دلیل دیگری است که ورزش شنا برای انسان بسیار مفید است .
1
4
امروزه نقش و اهمیت شنا در سازندگی و پرورش انسانها امری است که تقریباً برای همه روشن می باشد. به همین دلیل در اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان مکانهایی برای این منظور ساخته شده است و در اکثر کشورها دولتها در ساختن مکانهای تابستانی و زمستانی جهت شرکت مردم در فعالیتها شنا نقش فعال دارند ، زیرا شنا ورزشی است که در هر سنی می توان مبادرت به انجام آن کرد ، بعلاوه از این ورزش برای درمان بسیاری از بیماریهای توان بخشی می توان استفاده کرد ، مضافاً اینکه ورزشکارانی که دارای توانایی ویژه این ورزش می باشند قادر خواهند بود تا در مسابقات ورزشی شرکت نمایند و به این ترتیب افتخاراتی را برای میهن خود کسب نمایند.
پروانه
اولین بخش آموزش ، حرکات پا
توصیف حرکت پا
در حالی که بدن کشیده در سطح آب قرار دارد، باسن قدری خارج از آب قرار می گیرد. در این حالت پاها بسته و در حدود 30 سانتی متر در زیر آب است .هنگام به حرکت در آوردن ساق پا ، باسن قدری به داخل آب کشیده می شود، در هنگام به حرکت در آوردن ساق پا ، باسن قدری به داخل آب کشیده می شود ، در همین هنگام حال به دلیل خم شدن مفصل لگن خاصره، ران نیز کمی به داخل آب کشیده می شود. در این موقعیت کف پا به طرف سطح آب به حرکت در می آید که نهایتاً در قسمت پشت زانو ، در مفصل زانو ، زاویه 90 درجه ایجاد می شود ، در چنین حالتی جلوی ساق پا و روی پا به طرف پایین و عقب ، فشار بر آب وارد می کنیم . که در نتیجه منجر به پیشروی و شناور شدن شناگر در سطح آب می شود. لازم به تذکر است که قبل از وارد شدن ضربه توسط روی پا و ساق پا بر آب و همچنین قبل از اینکه زانو ها راست و کشیده شوند، ران حرکت خود را به طرف بالا شروع مینماید، و در این حالت است که پاها با پنجه کاملاً کشیده به سطح آب نزدیک می شود، تا مجدداً برای شروع حرکت بعد آماده شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
ناکامی
واکنش در برابر ناکامی
هنگامی که راه دستیابی به یک هدف خواستنی بسته میشود یا دستیابی به آن به تأخیر میافتد، ناکامی روی میدهد، سدههای گوناگونی، چه درونی و چه برونی، بر سر راه کوششهای فرد برای دستیابی به هدف قرار میگیرد. در محیط فیزیکی سدهائی وجود دارد مانند راهبندان در خیابانها، و صفهای دراز برای خرید از فروشگاهها، خشکسالیهائی که محصولات کشاورزی را از بین میبرد و سروصدا که راه بر تمرکز فکر میبندد. سدهای محیط اجتماعی بهصورت محدودیتهائی است که مردم بر آدمی تحمیل میکنند؛ از امر و نهی پدر و مادر گرفته (”بچهتر از آن است که بتواند زندگی مستقلی داشته باشد“) تا مسائل گستردهتر تبعیض نژادی یا جنسیتی، همه در زمرهٔ همین محدودیتها است.
گاه چیزی که مانع دستیابی آدمی به هدف و خشنود شدن وی میشود از کم و کاستیهای خودش سرچشمه میگیرد. معلولیتهای جسمانی، نداشتن بعضی از توانائیها و یا خویشتنداری نابسنده نیز ممکن است آدمی را از رسیدن به هدف باز دارند. به جز اینها هر کسی نمیتواند موسیقیدان ماهری شود یا از پس امتحانهای ورودی دورههای پزشکی یا حقوق برآید. اگر کسی هدفهائی برای خود انتخاب کند که فراتر از توانائیهای او است، محتملاً دچار ناکامی خواهد شد.
3
واکنش در برابر ناکامی
پرخاشگری
بیتفاوتی (apathy)
واپسروی (regression)
ناکامی خواه ناشی از سدهای محیط باشد یا ناشی از کم و کاستیهای شخصی و یا برخاسته از تعارض، در هر حال میتواند پیآمدهائی به دنبال داشته باشد. آزمایش مشهوری که با کودکان کم سن و سال صورت گرفته نشاندهندهٔ برخی واکنشهائی است که در برابر ناکامی ابراز میشود (بارکر ـ Barker، دمبو ـ Dembo، و لوین ـ Lewin، ۱۹۴۱). این آزمایش با فعالهای زمان حال بیان میشود تا چنین بنماید که در صحنه حضور داریم.
در نخستین روز آزمایش، کودکان یک یک وارد اتاقی پر از اسباببازی میشوند. اسباببازیها فاقد یک قطعه یا چیزی هستند که آنها را کامل کند. (برای نمونه: صندلی بدون میز است، میز اطو بدون اطو. دستگاه تلفن بدون گوشی، و برای قایق و اسباببازیها مشابه دیگر آب در کار نیست). غالب کودکان با اشتیاق و شادمانی با اسباببازیها به بازی میپردازند و بهصورت تخیلی بخشهائی را که وجود ندارد تکیمل میکنند. به این ترتیب که صفحهٔ کاغذی را بهجای آب بهکار میبرند تا قایق روی آن حرکت کند و مشت خود را بهجای گوشی تلفن. در دومین روز آزمایش کودکانی را مشاهده میکنیم که رفتارشان به کلی طور دیگری است. به این معنا که بهنظر میرسد نمیتوانند بهصورت سازنده به بازی بپردازند و اسباببازیها را در فعالیتهای با معنا و رضایتبخشی بهکار گیرند. آنها را با ب
4
یاعتنائی بهکار میبرند و گاه روی آنها میپرند و سعی میکنند آنها را بشکنند. هنگام نقاشی با مداد شمعی مانند بچههای کوچک خط خطی میکنند. نزد آدم بزرگسالی که در اتاق حضور دارد نق و نق میکنند و داد و فریاد راه میاندازند. یکی از آنان کف اتاق دراز میکشد و به سقف خیزه شده، سرودهای کودکستانی میخواند طوری که انگار در عالم خلسه است.
- چه چیز موجب این تفاوتهای رفتاری میشود؟
آیا گروه دوم کودکان دچار گونههائی از اختلال عاطفی هستند؟ با اینکه با برخی از آنان در خانه بدرفتاری میشود؟ در واقع کودکان گروه دوم همان کودکان روز نخست هستند که نشانههای ناکامی را بروز میدهند که به ترتیب زیر بهوجود آمده است.
در دومین روز آزمایش، شیشهٔ ماتی را که در گوشهای از اتاق بود برداشتند و کودکان مشاهده کردند که در بخش دیگری از اتاق بازی، نه تنها ”نیمهٔ مکمل اسباببازیها“ بلکه اسباببازیهائی گیرای دیگری هم هست. در آن بخش از اتاق، میز با صندلی، اطو با میز اطو، یک تلفن کامل و ظرف بزرگی از آب برای قایق وجود داشت؛ اما یک دیوار توری این چیزهای گیرا را از دسترس کودکان دور کرده بود. این کودکان امکان بازی با ”هیچیک“ از آن اسباببازیها را نداشتند و میباید به همان ”نیمه اسباببازیها“ بسنده میکردند. این کودکان دچار ناکامی شده بودند.
چرا نیمه اسباببازیها در روز نخست رضایتبخش و در روز بعد ناکامکننده شد؟ نکتهٔ سادهای است. در روز نخست رفتار هدفجویانهٔ کودکان با همان اسباببازیهای موجود کام
5
یاب میشد، اما در روز بعد چون کودکان میدانستند اسباببازیهای گیراتری هست بنابراین هدف تازهای برای خود پیدا کردند. هدف روز نخست دستیافتنی اما هدف روز دوم دست نیافتنی بود. به این ترتیب هرگاه در روز دوم کودکان به نیمه اسباببازیها بسنده میکردند به این معنا بود که از تجربهٔ ظاهراً غنیتری صرفنظر کنند، کاری که ناکامی همراه داشت. بنابراین ناکامی یک امر نسبی است. ممکن است شخص تا وقتیکه با دوستی مواجه نشده که وضعی بهتر از او دارد، از شرایط زندگی خود رضایت داشته باشد.
این آزمایش برخی پاسخهای فوری آدمیان را در برابر ناکامی نشان میدهد در بحثی که دربارهٔ پارهای از این پاسخها خواهیم داشت به جزئیات دیگر این آزمایش اشاره نموده از آزمایشهای دیگر و تجربههای ناکام ساز در زندگی روزمره شواهدی میآوریم.
پرخاشگری
در شرایط ناکامیآوری که غالب کودکان بیقرار و ناخشنود بودند، وول میخوردند، و آه میکشیدند و گله و شکایت میکردند. بسیاری از آنان احساس خشم خود را بروز میدادند: به اسباببازیها مشت و لگد میزدند و آنها را میشکستند (در دورهٔ پیش از ناکامی، تعداد انگشتشماری از آنان چنین رفتارهائی داشتند).
پرخاشگری گاه مستقیماً نسبت به شیء یا کسی که خاستگاه ناکامی است ابراز میشود. در این آزمایش برخی کودکان به تور سیمی یورش میبردند تا آن را از میان بردارند یا آن را دور بزنند. اینگونه پرخاشگریها لزوماً خصمانه نیست، بلکه ممکن است یک راه حل آموخته شده برا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
خط قرآن
پیدایش خط و سیر تحول آن خود تاریخ مفصلى دارد ، به عقیده محققان جدید، کهنترین و نخستین سررشته خط، خط «هیروگلیفى» است که مصریان از آن استفاده مىکردند. پس از آن فینیقىها اساس خطى را پىریزى کردند که اکثر خطوط دنیا از آن اقتباس شده است. سومین رشته خط در سلسله پیدایش آن، خط «آرامى» است که از خط فینیقى الهام مىگرفته است و مىگویند خط «عبرى» از خط آرامى پدید آمده که یهودیان آن را مورد استفاده قرارمىدادند. در حقیقت باید خط عبرى را فرم تازهاى از خط آرامى دانست. خط آرامى ریشهاى براى خطوط دیگر از جمله خط نبطى شد که در سیر تحول آن خط حجازى «نسخ» و خط کوفى پدید آمد .
اما خاورشناسان خط سریانى را در عرض خط نبطى قرار مىدهند نه در طول آن. آنان معتقدند خط به دو شکل وارد جزیرة العرب گردید: خط سریانى و خط نبطى.
خط مصرى - خط فینیقى:
1- خط مسند 2- خط آرامى:
1- خط سریانى - خط اسطرنجیلى - خط کوفى
2- خط نبطى - خط حیرى - خط نسخ
در نظر خاورشناسان، خط عربى بر دو قسم است: خط کوفى که ماخوذ از نوعى خط سریانى است که به خط «اسطرنجیلى» معروف است، و خط حجازى یا خط نسخ که از خط نبطى گرفته شده است.
خط کوفى، شاخهاى از خط اسطرنجیلى است که پس از بناى شهر کوفه و پختگى این خط در آنجا به خط کوفى معروف گردید. این خط را مسلمانان معمولا براى نگارش قرآن و بعدها روى محرابها و بالاى در مساجد و پیرامون ابنیه مهم و کتیبههاى قرآن و عناوین سوره در مصحفهاى بزرگ مورد استفاده قرار مىدادند .
گرچه رواج خط کوفى در ابتداى امر از خط نسخ بیشتر بود; اما به تدریجخط کوفى جاى خود را به خط نسخ داد و مسلمانان در امر کتابت قرآن روز به روز، این خط را کمال بخشیده به زیبایى تمام رساندند. قرآن را تا اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم، به خط کوفى مىنوشتند. سپس نگارش قرآن با خط نسخ و انواع خطوط مشتق از آن معمول شد. شاید از آن جهت که خط نسخ در این قرن، خط کوفى را در نگارش قرآن و جز آن، منسوخ ساخت، به خط نسخ معروف گردید
خط کوفی
2
از بین خطوطی که از قرن ها پیش به دست بشر اختراع شد، به عنوان اولین خطی که در نگارش و نیز در کتیبه نویسی اسلامی از آن استفاده شد می توان به خط کوفی نام برد .
خط کوفی یا نسخ ناقص از دوران پیش از اسلام به زمان ظهور رسیده بود و عده ای انگشت شمار بدان خط می نوشتند و در دسترس عموم نبود.
به هر صورت با ظهوراسلام این خط پیشرفت که دو رونق یافت ، شاید علت این بود که هر یک از ادیان کتابت خاصی خود را داشتند : چنانچه عبریان، خط مربع و سریانیان خط سریانی و سنطوریان خط سترنجیلی را مخصوص کتاب های دینی و عملی خود قرار دادند، مسلمانان هم خط کوفی را که صورت و هیأتی بهتر یافته و مشابه خط سترنجیلی شده بود خاص نوشته قرآن دادند و بعدها آن را در تزئین سکه، کتب و توقعیات نیز مورد استفاده قرار دادند.
محققین ریشه این خط را حجازی دانستند : جبری، انباری، کندی، بنطی، صفوی، مسند و فتنیقی به نظر می رسد و هیچ خطی در جهان به اندازه کوفی برای آرایش و تزئین مناسب نیست.
«کوفی تنها خط اسلامی است که به جهت گستردگی جغرافیایی و تنوع کاربرد از کتابت تا کتیبه داری دهها گونه متنوع الفباست» س.فلوری (S.flury).
خط کوفی در قرن اول به همان صورت ساده خود مبتنی به رسم الخطهای مکی، مدنی و کوفی نوشته می شود و در تزئین آن کوشش به عمل نمی آید . در اواخر بنی امیه و بنی عباس که خط کوفی از حوزه عربستان تجاوز کرد و در کشورهای دیگر مانند ایران، آسیای صغیر، مصر و شمال آفریقا منتشر شد، کم کم اقلام دیگری استخراج و انواع مختلفی از آن پدیدار گشت .
3
این خط در طول سه قرن به شدت رواج گرفت و در تمام شئون اجتماعی اسلامی چهره درخشانی داشت .
خط کوفی در عصر دولت عباسی به مرتب بالایی از تفنن و زیبایی رسید و انواع خط کوفی از پنجاه نوع متجاوز شد که مشهور ترین آنها : کوفی محرر، مشجه ، مربع، مدور و متداخل بود.
پس از رواج اقلام سته محقق، ریحان، نسخ، ثلث، طوقی و رقاع خط کوفی را از رونق افتاد ولی تا قرن هفتم و هشتم هم معمول بود و از آن به بعد مختصری در کتیبه ها و سر سوره های قرآن و عناوین کتابها و امسال آن به کار می رفت و متدرجاً استفاده از آن کم شد تا حدود قرن یازدهم که مدت 1000 سال از عمر آن گذشته بود یک باره با تمام انواع خود به دست فراموشی سپرده شد! .
این خط دقیقاً اندکی در کتیبه ها، سرلوحه ها و برای تفنن در قطعات و پشت جلد کتاب و عناوین به کا ر می رود .
بررسی چگونگی نام خط کوفی :
به دلیل عقل شکل است باور کنیم که به مجدد ایجاد شهر کوفه چنین خط محکم، کاملی یکباره پیدا شود . صحیح آن است که چون کوفه نبیان یافت ومرکز دینی و سیاسی برای دولت اسلامی شد این خط به مرتبه ای از تجوید، تحسین رسید و خاص و شایستة نوشتن معاصف شده به کوفی معروف گردید و شاید که قبل از شهرت آن به کوفی نام « جزم» بر آن اطلاق می شده است . و نیز گفته اند که بدان جهت مشهور به کوفی شد که چون کوفه مقر خلافت حضرت امیر المومنین علی (ع) گردید و خط کوفی که خود آن حضرت هم یکی از نویسندگان آن خط بود رواجی بیشتر یافت و احکام و ارقام بدان نوشته شد، لذا از آن پس به کوفی شهرت یافت.
« چگونگی پیدایش نقطه و اعراب در خط کوفی » :
خط کوفی در ابتدا بی نقطه و بدون حرکات ( اعراب ) بوده که این کمبود کار خواندن را مشکل می ساخت .
از اعراب به قرائت و تلفظ آن آشنا بوده و قریب به چهل سال در شهرهای اسلامی آن زمان قرآن ها بدون نقطه و حرکات خوانده می شدولی وقتی فتوحات اسلامی گسترش یافت و امت های غیر اسلامی با مسلمانان مختلط شدند لجن و تضعیف غلط هر قرائت قرآن بروز کرد ووضع نقه و حرکات ضروری گردید و نیز ضرورت حفظ دقیق و ثبت صحیح قرآن کریم و همچنین گسترش اسلام در میان قوم ها و ملت های جهان مسلمان را فکر اصلاح خط انداخت .
در بررسی در قرآن که به خط کوفی از آغاز اسلام تا قرون ششم و هفتم (ه.ق) نگارش در خواهیم یافت که این قرآن ها 5 نوع اند :
4
1-قرآن های عاری از نقطه
2-قرآن هایی که درآنهانقطه به جای فتحه، کسره و ضمه به کاررفته است . (شیوةابولاسودی ) [1]
3-قرآن هایی که به روش ابوالاسودی با اصلاحاتی که دو تن از شاگردان وی در آن انجام دادند. بدین معنی که نقطه را بعنوان نقطه و هم به عنوان حرکات به کار می بردند.
4- قرآن هایی که در آنها به جای نقطه حروف حرکات و به عوض حرکات، نقطه است .
5- قرآن هایی که هر چیز در جای خود قرار دارد . نقطه به عنوان نقطه و حرکات به عنوان حرکات و به روشی کاملاً امروزی و با ضوابط کامل آن که امروز نیز به همان روش می نویسند .
و نیز خط کوفی به کار رفته در نسخ قرآنی ، اوایل مقدم بر هر چیز خطی دعایی و نیاشی است، این نظر با آن که درست می نماید تا اواخر سدة پنجم نیز همین بنیش رواج نام داشت ولی اسنادی است که می نماید کاتبان و خطاطان در جهان اسلام از خط کوفی صرفاً به عنوان خط دعایی و نیایشی استفاده نمی کردند. بلکه آثار تاریخی و علمی را نیز در اواخر سدة دوم و اوایل سدة سوم به همین خط می نوشتند.
« تقسیم خط کوفی »
با گسترش اسلام و کشور گشایی مسلمانان خط کوفی به عنوان خط بین المللی اسلام به شرق و غرب راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن، خط محلی یا آن شهر مشهور و معروف می گردید و به علت تنوع در شیوه های نگارش در بین تمام خطوط جهان بی نظیر است .
جالب است که دانشمندی چون « ابوجیان توحیدی» در اوایل قرن یازدهم میلادی هنوز از 12 شکل عمدة خط کوفی یاد می کند که بسیاری از آنها نام خود را از مکانهایی که در آنجا به کار رفته گرفته اند.
نموداری از تقسیم خط کوفی :
کوفی مغربی :
- قیر دانی ( اندسی ،قرطبحا، فاسی)
شیوه های کوفی مغربی
- تونسی
- جزائری
- سودانی