لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 80 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
مقدمه
دامهای شیری را می توان کار آمدترین تبدیل کنندهای علوفه و گیاهان به مواد غذایی مورد احتیاج انسان ها نامید که شیر تولیدی توسط آن ها جزو ارزانترین منابع پروتئین انسان ها می باشد.(8) یکی از بیماریهای که باعث بروز مشکلات زیادی در سطح گله های گاو شیری شده و بر کمیت و کیفیت شیر تولیدی تاثیر می گذارد بیماری ورم پستان می باشد . این بیماری را می توان در بیشتر تلیسه ها و همچنین گاوهای شیری ردیابی نمود. بطوریکه در بعضی از گزارشات آمده حدود %70 تلیسه ها در اولین زایش به این بیماری مبتلا هستند . طبق آمار های ارائه شده حدود %50 تلیسه ها در زمان گوسالگی و حدود 6 ماهگی به بیماری ورم پستان مبتلا می شوند که این امر در نهایت باعث آسیب به بافت غدد ترشح کننده شیر و پستان می گردد.(3-41)
با توجه به میزان شیوع وسیع این بیماری کنترل و پیشگیری از این بیماری اهمیت بسیار زیادی دارد . برای کنترل و پیشگیری از بیماری ورم پستان باید در مورد دام های جدیدی که به گله وارد می شوند، دقت لازم را مبذول نمود تا از ورود کانون های جدید آلودگی به گله جلوگیری شود همچنین باید سریعاً نسبت به شناسایی و درمان دام های در گیر اقدام نمود و با استفاده از روش های کنترلی میزان بروز بیماری را در گله کنترل نمود . در حال حاضر نسبت به جلوگیری از ابتلا به بیماری ورم پستان و درمان آن در تلیسه هایی که وارد گله می شوند توجه بسیار کمی می گردد . مطالعات اخیر بیان کننده این مطلب هستند که تلیسه ها به عنوان یکی از مهمترین منابع افزایش موارد ابتلاء به بیماری ورم پستان وبطور کلی افزایش سطح آلودگی به این بیماری مطرح هستند که این امر در نهایت می تواند باعث کاهش تولید شیر
2
وافزایش SCC Somatic cell count
شیر تولیدی گردد.
ورم پستان پر هزینه ترین بیماری در صنعت گاو شیری می باشد و با وجود تلاش های بسیاری که برای کنترل و پیشگیری از این بیماری به عمل آمده ، این بیماری هنوز یکی از مهمترین معضلات و مشکلات درصنعت تولید شیر است . به عنوان مثال در آمریکا حدود 8 میلیون دام در سال علائم این بیماری را نشان می دهند که حدود 8000 راس دام در سال بدلیل شوک و مسائل ناشی از این بیماری می میرند . بطوریکه این بیماری در سال 7/1 میلیون دلار به صنعت دامداری آمریکا ضرر می رساند که حدود %70 این ضرر بدلیل فرم تحت بالینی بیماری می باشد که باعث می شود علیرغم ظاهر سالم شیر و پستان ها کاهش تولید و کیفیت بوجود آید . در کنار آن شیر دور ریخته شده هم مبلغ هنگفتی را بخود اختصاص می دهد . در صورتیکه هزینه دام های حذف شده و مرده ( بدلیل بیماری )و دامپزشک و درمان را هم به این هزینه اضافه شود این بیماری در سال حدود 12 میلیون دلار را به صنعت دامداری آمریکا ضرر می رساند و می توان گفت که این بیماری بطور متوسط باعث صرف هزینه 200 دلار به ازاء هر راس دام بیمار می گردد. (7-22-4)
با توجه به این مطلب که در اکثر کشورهای دنیا زمان و هزینه ای که صرف تولید شیر با کیفیت بالا می گردد تقریباً برابر با هزینه و زمانی است که برای تولید شیر با کیفیت پایین صرف می شود ، اگر دامپروران ، دامپشکان و مدیران گله از راه ها و علل بروز بیماری ورم پستان در گله آگاهی کافی داشته باشند بهترین وضرورین راه های کنترل این بیماری را اعمال خواهند نمود.
4
کلیات
فصل اول
هدف
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر درمان آنتی بیوتیکی به دو روش تزریق داخل پستانی به تنهایی و یا همراه با درمان عمومی در کاهش شیوع ورم پستان در تلیسه ها می باشد .
ورم پستان با سایر بیماری های گاوشیری تفاوت دارد بطوریکه در موارد انفرادی چهره های مختلفی از بیماری را می توان مشاهده کرد ، از موارد خفیف که هیچگونه نشانه قابل مشاهده ای وجود ندارد تا موارد بسیار شدید که حتی ممکن است سبب مر گر حیوان گردد . دلیل آن این امر است که در بیماری ورم پستان فاکتورهای متعددی دخیل هستند و پاتوژن های مختلفی باعث بروز این بیماری می شوند که همین امر باعث ایجاد چهره های مختلف بیماری می شود. تاکنون بیش از 140 نوع ارگانیسم شناخته شده که در ایجاد این بیماری نقش دارند . با توجه به طیف وسیع پاتوژن های مولد بیماری و نیز آلودگی محیطی و دائمی که وجود دارد این بیماری قابل ریشه کن شدن نمی باشد . همچنین واکسنی هم نمی توان ساخت که بر علیه تمام پاتوژن های مولد بیماری موثر باشد .
4
بیماری ورم پستان محصول تداخل یکسری عوامل می باشد که این عوامل در مجموع می توانند باعث ایجاد ورم پستان شوند که می توان از میان آن ها به عوامل ذیل اشاره نمود.(7)
1- میکرو ارگانیسم 5- مقاومت طبیعی
2- انسان 6- تمیز بودن محیط
8- روش های شیر دوشی 7- استرس
4- مدیریت 8- سایر عوامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 113 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه
خفگی ـ به صورتهای زیر ممکن است صورت وقوع یابد و در اثر نرسیدن اکسیژن به مراکز حیاتی موجب مرگ میشود.
الف ـ انسداد مجاری تنفسی که به سه صورت زیر اتفاق میافتد:
1ـ انسداد مجاری تنفسی در اثر ورود اشیاء یا اجسام خارجی به داخل حنجره و نای یا گرفتگی حنجره در اثر بیماریهای مختلف (اسپاسم) و یا خیز شدید حنجره در اثر بیماریها، حساسیتها و التهاب مجاری تنفسی، در اثر عوامل میکروبی یا عکسالعملهای حساسیتی و تورم حاد آن در اثر عوامل گوناگون، که همه آنها باعث انسداد راههای تنفسی از داخل میگردند.
2ـ جلوگیری از بازشدن ریهها هنگام دم در اثر تجمع مایع فراوان در حفرههای جنبی و یا ورود هوا در اثر پاره شدن ریه به فضای جنبی، که موجب فشار شدید به ریهها شده و مانع باز شدن آنها میگردد. فشار به قفسه سینه در اثر انبوهی جمعیتها، که در ورزشگاهها یا سالنهای پرجمعیت هنگام خروج اضطراری فراوان دیده میشود و زیر آوار ماندن و نظائر آن و مخصوصاً در نوزادانی که در کنار پدر و مادر استراحت مینمایند و در اثر غفلت یا غلطیدن آنان بروی سینه نوزاد، اغلب حوادث مرگبار از این طریق، مشاهده میشود.
3ـ خفهکردگی در اثر فشار به گردن از خارج با بند یا در اثر دارآویختگی یا در نتیجه فشار به گردن و گلو با بند یا با دست و گرفتن دهان و بینی با دست یا دستمال.
ب ـ بدون انسداد مجاری تنفسی ـ که به صور پنجگانه زیر به وقوع میپیوندد:
1ـ فلج مرکز تنفسی در پیاز مغز تیره و یا فلج عضلات و اعصاب تنفسی در اثر شوک الکتریکی، ضربه، بیماری و مواد داروئی مانند مواد مخدر.
2ـ کم شدن اکسیژن محیط و نرسیدن اکسیژن کافی به بافتها.
3ـ استنشاق گازهای بیخاصیت، که بدون آنکه مسموم کننده باشد در اثر نبودن اکسیژن در آن، باعث مرگ میگردد مانند خفگی در چاهها یا آب انبارهای متروک.
4ـ مسمومیت سلولی ناشی از مواد سمی مانند سیانور.
1
مقدمه
خفگی ـ به صورتهای زیر ممکن است صورت وقوع یابد و در اثر نرسیدن اکسیژن به مراکز حیاتی موجب مرگ میشود.
الف ـ انسداد مجاری تنفسی که به سه صورت زیر اتفاق میافتد:
1ـ انسداد مجاری تنفسی در اثر ورود اشیاء یا اجسام خارجی به داخل حنجره و نای یا گرفتگی حنجره در اثر بیماریهای مختلف (اسپاسم) و یا خیز شدید حنجره در اثر بیماریها، حساسیتها و التهاب مجاری تنفسی، در اثر عوامل میکروبی یا عکسالعملهای حساسیتی و تورم حاد آن در اثر عوامل گوناگون، که همه آنها باعث انسداد راههای تنفسی از داخل میگردند.
2ـ جلوگیری از بازشدن ریهها هنگام دم در اثر تجمع مایع فراوان در حفرههای جنبی و یا ورود هوا در اثر پاره شدن ریه به فضای جنبی، که موجب فشار شدید به ریهها شده و مانع باز شدن آنها میگردد. فشار به قفسه سینه در اثر انبوهی جمعیتها، که در ورزشگاهها یا سالنهای پرجمعیت هنگام خروج اضطراری فراوان دیده میشود و زیر آوار ماندن و نظائر آن و مخصوصاً در نوزادانی که در کنار پدر و مادر استراحت مینمایند و در اثر غفلت یا غلطیدن آنان بروی سینه نوزاد، اغلب حوادث مرگبار از این طریق، مشاهده میشود.
3ـ خفهکردگی در اثر فشار به گردن از خارج با بند یا در اثر دارآویختگی یا در نتیجه فشار به گردن و گلو با بند یا با دست و گرفتن دهان و بینی با دست یا دستمال.
ب ـ بدون انسداد مجاری تنفسی ـ که به صور پنجگانه زیر به وقوع میپیوندد:
1ـ فلج مرکز تنفسی در پیاز مغز تیره و یا فلج عضلات و اعصاب تنفسی در اثر شوک الکتریکی، ضربه، بیماری و مواد داروئی مانند مواد مخدر.
2ـ کم شدن اکسیژن محیط و نرسیدن اکسیژن کافی به بافتها.
3ـ استنشاق گازهای بیخاصیت، که بدون آنکه مسموم کننده باشد در اثر نبودن اکسیژن در آن، باعث مرگ میگردد مانند خفگی در چاهها یا آب انبارهای متروک.
4ـ مسمومیت سلولی ناشی از مواد سمی مانند سیانور.
3
5ـ عواملی که موجب جلوگیری از انتقال اکسیژن به وسیله خون گردد مانند مسمومیت با گاز زغال.
مراحل خفگی
در صورتی که مرگ در اثر محرومیت از اکسیژن فرا برسد و به عبارت دیگر فقط خفگی موجب مرگ گردد، مراحل سه گانه زیر باید طی بشود:
1ـ مرحله اول ـ کمبود اکسیژن موجب کبودی خفیف چهره و انتهاها میگردد و تجمع گاز کربونیک حاصله از مصرف اکسیژن در بافتها، در خون پیش آمده و تنفس عمیق و ضربان قلب تند میشود و بیهوشی فرا میرسد، مدت این مرحله معمولاً یک دقیقه است.
2ـ مرحله دوم: با احتقاق سیاهرگی و بروز خونریزیهای سطحی به طور لکهای و عمیق شدن بیهوشی و تندتر شدن ضربان قلب و فرا رسیدن حالت تشنج، به واسطه تجمع گاز کربونیک و کندی تنفس خودنمائی میکند، این مرحله نیز معمولاً به مدت یک دقیقه به طول میانجامد.
3ـ مرحله سوم ـ تنفس سطحی و بسیار کند و بیهوشی کامل است و به علت فلج عصب واگ (پنوموگاستریک)، ضربان قلب قوی و تند است، فشار خون ابتداء بالا رفته و سپس سقوط مینماید استفراغ در اغلب موارد دست میدهد و با گشاد شدن مردمک مرگ فرا میرسد، این مرحله معمولاً نیم دقیقه طول میکشد و امکان دارد به ندرت به یک دقیقه برسد.
عامل زمان در خفگی ـ اگر مرگ به علت شوک وقفهای یا علل ذکر شده دیگر سریعاً فرا نرسد، معمولاً میزان هوای آخرین تنفس به حدی است که برای مدت زمانی در حدود دو نیم دقیقه شخص را زنده نگهدارد، این مدت در افراد معمولی به ندرت به سه دقیقه میرسد. در بسیاری از موارد دیده شده که غرق شدگان
3
در آب یا بدارزدگان، پس از مدت نسبتاً زیادی که در بعضی از موارد به حدود بیش از ده دقیقه میرسد، زنده ماندهاند و حتی در یک مورد غرق شدن در آب، پسر بچهای بیست و سه دقیقه پس از فرو رفتن در آب، زنده مانده است، که در این موارد نادرست بودن محل گرهبند و سردی آب که موجب کاهش سوخت و ساز بافتها بوده، استثنائاً موجب به طول انجامیدن مراحل سه گانه گردیده است.
باید دانست کسانی که بدین ترتیب از مرگ نجات مییابند، به علتالریه ناشی از پرخونی ریه و فلج عصب واگ، ممکن است که در روزهای بعد از بین بروند، عوارض ناشی از نرسیدن اکسیژن به مغز در اینگونه افراد از مرگ رسته، میتواند سبب مرگ یا عوارض مغزی و خیم دیگر گردد.
علائم عمومی خفگیها ـ خفگیها و خفه کردگیها بر حسب مورد، علائم خاص خود را دارند که در جای خود مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت ، ولی پیدیدههای نعشی زیر در همه آنها مشترک است.
1ـ کبودی صورت و انتهاها ـ که مربوط به کربوکسی هموگلبین ناشی از تجمع گاز کربونیک در خون و احتقان خون سیاهرگی در صورت و انتهاهاست. این کبودیها را نباید با کبودیهای پس از مرگ یا لیویدیتی اشتباه گرفت.
2ـ خونریزی لکهای شکل ـ که مربوط به فقدان اکسیژن و در نتیجه فلج عصب واگ است. که معمولاً در پردههای جنب و پریکارد (برده کیسهای شکل دور قلب) دیده میشود. این لکهها در صورتیکه گسترش کافی یابد، در نسج مغز و ریه و عضلات قلب و حلق و پردههای روده بندی و کلیه نیز مشاهده میگردد. از آنجا که آقای تاردیو پزشک قانونی فرانسوی، اول بار این لکهها را توصیف کرد آن را به نام وی، نقطههای تاردیو که به تاش دوتاردیو معروف است، اسمگذاری کردهاند. در موارد دارآویختگی و خفگی با فشار بند به گردن، این لکهها در پوست سر و صورت و مخصوصاً پلکها دیده میشود. خونریزی از بینی و گوش، به علت تجمع خون در رگهای کوچک و ترکیدن آنها و همچنین خونریزی و تجمع خونابه در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 68 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2
اصول عقائد (2) عدل
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللّه ربّ العالمین و صلّى اللّه على سیّدنا محمّد و آله الطاهرین و لعنة اللّه على اعدائهم اجمعین
در این مقاله به دومین اصل اعتقادى نزد شیعه یعنى عدل الهى مىپردازیم:
صفات خدا
خداوند متعال همه صفات پسندیده را داراست و از تمامى صفات ناپسند پاک و منزّه است. صفات پسندیدهاى که در خدا وجود دارد، صفات جمال یا صفات ثبوتیّه و صفات ناپسندى که خداوند از آنها مبرّاست، صفات جلال و یا صفات سلبیّه نامیده مىشود.
صفات ثبوتیّه نیز دو قسم است: صفات ذات و صفات فعل.
صفات ذات: صفاتى است که عین ذات خداست و قابل جدا شدن از خدا نیست، مانند عالم بودن، زنده بودن و قادر بودن.
صفات فعل: صفاتى است که مربوط به فعل خداست و مىتوان بود یا نبودشان را به خدا نسبت داد، مانند خالق بودن، زیرا خداوند هم مىتواند خلق کند و هم مىتواند خلق نکند. به عبارت دیگر؛ هر صفتى که بشود ضدّش را به خدا نسبت داد، صفت فعل است، مانند رضایت خدا که در برابر غضب خدا قرار دارد و هر صفتى که نتوان ضدّش را به خدا نسبت داد، صفت ذات است.
راه آشنایى با صفات خدا
راه آشنایى با صفات خدا مانند راه آشنایى با خود خداست، همان گونه که شما از یک نوشته به نویسنده آن پى مىبرید، از چگونگى الفاظ و کلمات، مقدار آشنایى نویسنده آن را با لغات به دست مىآورید، از انشاى آن قدرت نویسندگى او را مىفهمید و از مطالبش متوجّه روحیّه و هدف نویسنده مىشوید. پس هر آفریدهاى مىتواند دو کار انجام دهد:
1- آفریدگار خود را بشناساند.
2- صفات و حالات و هدف آفریدگار خود را بفهماند.
نقش ایمان به صفات خدا
ایمان به هر یک از صفات خدا نقش مثبت و ارزندهاى در گفتار، روش و منش انسان و بالطبع در زندگى فردى و اجتماعى او دارد.
ایمان به اینکه خداوند عزیز و نفوذناپذیر است، «انّ العزّة للّه جمیعاً» (1) و همه قدرتها و توانایىها از اوست، «انّ القوّة للّه جمیعاً» (2) و پدید آورنده و برگشت دهنده همه اوست، «انّا لِلّه و انّا الیه راجعون» (3) به انسان اعتماد، وقار و امید مىدهد و او را از خود برتربینى، خود کمبینى و ترس و وحشت از آینده نجات مىدهد.
چرا عدل از اصول است؟
با اینکه خدا صفات زیادى دارد - از قبیل رحمت، حکمت، قدرت، خالقیّت، علم و... - چرا تنها عدل از اصول دین شمرده شده است؟
پاسخ: این انتخاب، هم ریشه تاریخى دارد و همریشه سیاسى.
ریشه تاریخى آن به قرون اولیه اسلام بر مىگردد. آن گاه که گروه کوچکى از مسلمانان - فرقه اشعرى - عادل بودن خدا را لازم نمىدانستند و مىگفتند: هر کارى که خدا خواست و انجام داد همان درست است، گرچه از نظر عقل از کارهایى باشد که مسلّماً قبیح و زشت و ستم محسوب شود! مثلاً مىگفتند: اگر خداوند امیرمؤمنان علىعلیه السلام را به دوزخ و قاتل او - ابن ملجم - را به بهشت ببرد مانعى ندارد. ولى ما این منطق را نمىپذیریم و طبق منطق عقل و آیات قرآن مىگوییم تمام کارهاى خدا حکیمانه است و هرگز کارى که ظلم و قبیح باشد از او سر نمىزند.
البتّه خدا بر هر کارى قدرت دارد، امّا کار خلاف حکمت نمىکند؛ چنانکه ما قدرت داریم چشم خود را کور کنیم ولى چنین نمىکنیم چون این عمل، حکیمانه نیست، پس استفاده از قدرت مربوط به آن است که عمل با عدل وحکمت و وعدههاى قبلى هماهنگ باشد. خدایى که وعده داده است مؤمنان را به بهشت و فاسقان را به دوزخ ببرد اکنون اگر خلاف کند، خلف وعده مىشود واین عمل، قبیح است و هرگز خداوند کار زشت نمىکند. ما که مىگوییم: خدا ظلم نمىکند قدرت او را محدود نکردهایم بلکه این حکمت است که موجب مىشود قدرت در جاى مناسب به کار گرفته شود.
2
و امّا ریشه سیاسى آن به دوران بنىامیّه و بنىعبّاس برمىگردد، آنها براى آن که با اعتراضات و شورشهاى مردمى مواجه نشوند، این گونه تبلیغ مىکردند که همه چیز به خواست خداست و کسى حقّ ندارد در برابر اراده خدا حرفى بزند. اگر ما حاکم شدهایم به خواست خدا بوده و کسى حقّ اعتراض ندارد، زیرا آنچه بر جهان حاکم است جبر است و انسان هیچ اختیارى ندارد و این جبر مورد رضایت خداست و چون رضاى خدا در آن است پس هرکارى که او انجام دهد عدل است. در واقع این نظریّه پشتوانه سیاسى خوبى براى بنىامیّه و استمرار حکومت و ریاستشان بود.
معنى و مفهوم عدل
واژه عدل در لغت در مقابل ظلم و جور آمده و به معناى قراردان هرچیز در جاى خود و یا انجام دادن هرکارى به نحو شایسته است. چنانکه حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «العدل یضع الامور مواضعها» (4) عدل است که هر امرى را در جایگاه خودش قرار مىدهد. اینکه مىگوییم خداوند عادل است، یعنى هم در نظام تکوین و طبیعت هر چیزى را تحت نظامى خاص و مناسب آفریده است، «بالعدل قامت السموات و الارض» (5) و هم در عالم قانونگذارى و تشریع، تمام قوانین او عادلانه و به جا و با هدف خلقت هماهنگ بوده و هیچ گونه تبعیض و تفاوت ناروایى در آن قرار نداده است. چنانکه حضرت على علیه السلام مىفرماید: «و ارتفع عن ظلم عباده و قام بالقسط فى خلقه و عدل علیهم فى حکمه» (6) خداوند از ستم بر بندگان خود منزّه است و درباره آفریدگان خود به عدل رفتار مىکند و در مورد آنان به عدل حکم مىکند. بنابراین مقتضاى عدل الهى این است که خداوند هر انسانى را به اندازه استعدادش مورد تکلیف قرار دهد، «لا یکلّف الله نفساً الا وسعها» (7) و سپس با توجّه به توانایى و تلاش اختیارى وى درباره او قضاوت کند، «و قضى بینهم بالقسط و هم لا یظلمون» (8) و سرانجام پاداش یا کیفرى در خور کارهایش به او عطا فرماید. «فالیوم لا تظلم نفس شیئاً و لاتجزون الا ما کنتم تعملون» (9)
عدل و قسط
هرچند عدل وقسط معمولاً در کنار یکدیگر ویا به جاى یکدیگر بکار مىروند امّا تفاوتهایى نیز با هم دارند و موارد کاربرد متفاوتى پیدا مىکنند.
گاهى عدل در برابر ظلم به کار مىرود و قسط در برابر تبعیض.
گاهى قسط را در تقسیم عادلانه به کار مىبرند، امّا عدل اعمّ از تقسیم عادلانه و هر کار عادلانه دیگر است.
گاهى عدل در مورد حکومت وقضاوت به کار مىرود و قسط در مقام تقسیم حقوق.
آثار ایمان به عدل خدا
ایمان به عدالت خداوند، از جهات مختلف اثر عجیبى در سازندگى انسان دارد:
1- از جهت کنترل خود در برابر گناهان. اگر انسان بداند که گفتار و کردارش زیر نظر است و جزاى هر نیک و بدى را خواهد دید، خود را در این جهان رها و بى قید و شرط نمىداند.
2- خوشبینى و دورى از یأس و ناامیدى. انسانِ معتقد به عدل الهى، به نظام آفرینش خوشبین است و چون خداى جهان را عادل مىداند، حوادث تلخ نیز برایش شیرین است و در هیچ حالى گرفته خاطر و مأیوس نیست.
3- استقرار عدالت در زندگى فردى و اجتماعى. کسى که به عدل خداوند عقیده دارد آماده پذیرفتن عدالت در زندگى شخصى و اجتماعى خویش است.
ریشههاى ظلم
3
ما با نیروى عقل و اندیشهاى که خدا به ما عنایت کرده، خوبىها و بدى ها را درک مىکنیم و مىفهمیم که ستم، بد و عدالت خوب است و معتقدیم خدا کار قبیح نمىکند و ظلم و ستم در او نیست زیرا تمام ظلم و ستمهایى را که در انسان مشاهده مىکنیم از یکى ازمنابع زیر سرچشمه مىگیرد:
جهل: گاهى جهل و نادانى ریشه ظلم است، مثلاً کسى که نمىداند نژاد سفید و سیاه با هم فرقى ندارد، به خیال برترى، به سیاه پوست ظلم مىکند، ریشه این ظلم، ناآگاهى یا خودخواهى است.
بنابراین انسان ممکن است با گمانهاى پوچ و کج فهمىها و نادانىها به کارهایى دست بزند که نتیجهاش جز ظلم نیست ولى از خدایى که جهل در او راه ندارد و علم او بىنهایت است چگونه ممکن است ظلم سر زند؟
2- ترس: گاهى انگیزه ظلم ترس است، مثل اینکه یک قدرتى از قدرت رقیب خود به وحشت مىافتد ومىترسدکه اگر حمله نکند به او حمله شود وبراى پیشگیرى، به او ظلم مىکند و یا طاغوتها براى تحکیم پایههاى قدرت خود و تسلّط بر آزادیخواهان به زور و ظلم متوسّل مىشوند؛ امّا مگر خدا رقیبى دارد یا به تحکیم قدرت نیاز دارد؟
3- نیاز و کمبود: گاهى عامل ظلم، نیاز است، نیازهاى مادّى یا روانى که ممکن است کسى را وادار کند که به عمل زشتى دست زند و بر دیگرى ستم کند.
4- خباثت درونى. برخى ظلمها به خاطر خباثت درونى افراد است؛ بعضى سادیسم دارند و از رنج دادن دیگران یا رنج کشیدن آنان لذّت مىبرند.
5 - عقده. گاهى فردى به اذیّت و آزار دیگران مىپردازد چون عقده دارد. او بر اثر ظلم دیگران و یا شکستها و یا به دلیل برآورده نشدن انتظارات و توقّعاتش به دیگران ستم مىکند وبدین وسیله مىخواهد انتقام بگیرد وخود را آرامش دهد.
اکنون که با ریشههاى ظلم آشنا شدید کدامیک را در خدا مىیابید تا کسى بتواند تصوّر کند انگیزه ظلم در خداوند وجود داشته باشد؟ در حالى که خداوند ذرّهاى ظلم نمىکند، «انّ اللّه لایظلم النّاس شیئا» (10) به هیچ کس ظلم نمىکند، «و لایظلم ربّک احدا» (11) حتّى به اندازه رشته باریکى که در وسط هسته خرما قرار دارد ظلم نمىکند. «لا یظلمون فتیلا» (12)
خداوند نه تنها به احدى ظلم نمىکند، حتّى اراده ظلم نسبت به هیچ موجودى ندارد. «و ما اللّه یرید ظلماً للعالمین» (13) خدایى که به ما فرمان عدالت مىدهد، «انّ اللّه یأمر بالعدل و الاحسان» (14) چگونه ممکن است خود ظلم کند؟ او که علم مطلق، حکمت مطلق و لطف مطلق است، چگونه ممکن است به انسان ضعیف که در طوفان غرائز سرکش به سر مىبرد دستور دهد که دشمنى ها وناراحتىهایى که از قومىدارد موجب بى عدالتى او نشود، «و لایجرمنّکم شنئان قوم على ألاّ تعدلوا» (15) ولى خود با آن قدرت بى نهایت که تحت تأثیر هیچ غریزهاى نیست ظلم کند؟!
پاسخ به شبهات
در بحث عدل، شبهات و پرسشهاى بسیارى مطرح است؛ اگر خدا عادل است، علّت این همه تفاوت در آفرینش موجودات به خصوص انسانها چیست؟ اگر جهان بر پایه عدل استوار است، مشکلات و ناگوارىها و امراض و ناقص الخلقهها براى چیست؟ چرا لحظهاى گناه، گاهى عذاب ابدى به دنبال دارد؟
براى پاسخگویى، با استفاده از آیات و روایات نکاتى را گوشزد مىکنیم. هر یک از این نکات، کلیدى است براى حلّ معمّاها و پاسخى است به چراها و شبههها.
نکته اول: هیچ موجودى از خدا طلبکار نیست
خدا عادل است، یعنى حقّ هیچ موجودى را پایمال نمىکند و به هر موجودى طبق نظام حکیمانه هستى لطف مىکند. ظلم، پایمال کردن حقّ است و عدل و ظلم در جایى معنا پیدا مىکند که حقى در کار باشد.
4
اکنون مىپرسیم آیا کسى از خدا طلبى دارد و آیاموجودات از قبل حقّى داشتهاند تا پایمال شده باشد و ظلمى صورت گرفته باشد؟ مگر ما قبلاً بودهایم یا از خود چیزى داشتهایم تا از ما گرفته، یا پایمال شده باشد؟ البتّه تفاوتهایى در جهان هست، یکى جماد است، یکى گیاه، یکى حیوان است ودیگرى انسان، ولى هیچ موجودى قبلاً وجودى نداشته تا از او گرفته باشند. اگر یک قالى بزرگ را پاره پاره کنند، مىتوان گفت: این قالى قبلاً بزرگ بوده و اکنون با پاره شدن بزرگى خود را از دست داده است ولى اگر ما از اول یک قالیچه کوچک بافتیم، قالیچه حقّ ایراد ندارد که چرا من کوچکم؟ زیرا او پیش از این هیچ بود واصلاً از خود بزرگى نداشت تا کسى آن را گرفته باشد وبه او ظلمى کرده باشد. یا مثلاً حرف دال، زمانى مىتواند از نویسنده خود شکایت کند که چرا او را کمر خمیده قرار داده که قبلاً صاف نوشته مىشد، در آن صورت بود که یک کمال را از او گرفته بود و او حقّ اعتراض داشت. بنابراین اگر خدا به یک نفر که هیچ طلبى از او نداشته، چیزى بدهد و به فرد دیگرى از همان چیز، دو عدد بدهد، هرگز ظلم نیست. علاوه بر اینکه خداوند به آن کسى که نعمت بیشترى داده مسئولیّت بیشترى نیز سپرده است.
نکته دوم: تبعیض ظلم است نه تفاوت
خداوند، تمام موجودات را با تفاوتهایى حکیمانه آفرید و براى هر موجودى راهى مناسب براى رسیدن به کمال مقرّر کرد و در تکلیف و فرمان یا اجر و کیفرى که به دنبال آن معیّن ساخت، میان نژادى با نژاد دیگر یا امّتى با امّت دیگر یا فردى با فرد دیگر هیچ تبعیضى قایل نشد. انگشتهاى یک دست باهم تفاوت دارند، امّا این ظلم نیست چون هرکدام خاصیّت ویژهاى دارند. سلّول استخوان با سلّول چشم فرق مىکند امّا این بىعدالتى نیست، بلکه عین عدالت است. چنانکه قُطر و ضخامت ستونها و تیرآهنها در طبقات پایین ساختمان بیشتر از طبقات بالاست، در اینجا نیز تفاوت وجود دارد، امّا ظلم نیست. فرق است میان تبعیض و تفاوت؛ تبعیض یعنى در شرایط مساوى میان افراد و موجودات فرق گذاردن که این ظلم است امّا تفاوت مربوط به شرایط مختلف است، مثلاً: اگر تمام شاگردان یک کلاس به طور مساوى درس استاد را فراگرفتهاند و معلّم میان نمره آنان فرق بگذارد این تبعیض و ظلم است امّا اگر تفاوت نمرههاى معّلم به خاطر تفاوت آشنایى شاگردان با درس باشد مانعى ندارد. کارخانهاى را فرض کنید که هم پیچ و مهره کوچک مىسازد و هم تایر ماشین بزرگ، آیا به خود اجازه مىدهید به خاطر تفاوت میان پیچ و مهره و تایر به مؤسس کارخانه نسبت ظلم دهید؟ و آیا خود پیچ و مهره حقّ اعتراض دارد؟ شکّى نیست که جواب منفى است، زیرا زمانى هیچ یک از این دو نبودند و مؤسس کارخانه طبق مصلحت، این دو را براى دو کار مختلف ساخته است. در اینجا فقط یک صورت براى ظلم باقى مىماند و آن اینکه ما کار تایر را از پیچ و مهره بخواهیم، امّا اگر هر قطعه براى کارى ساخته شد و بیش از ظرفیّت هم چیزى بر آن تحمیل نشد، در این صورت ظلمى قابل تصوّر نیست.
تفاوتها، رمز خداشناسى
چنانکه گذشت، تفاوتهاى حکیمانه در آفرینش نه تنها ظلم نیست، بلکه عین عدالت است، علاوه بر آنکه رمز خداشناسى نیز هست، قرآن درسوره روم مىفرماید: «و مِن آیاته خَلقُ السَّمواتِ و الارضِ و اختِلافُ اَلسِنَتِکُم و ألوانِکُم» (16) اختلاف زبانها و رنگهاى شما انسانها، نشانه قدرت خداست.
اگر یک نقّاش، دائماً یک چیز را نقاشى کند و معمار یا مهندسى تنها یک طرح ساختمانى بدهد یا شاعرى تنها یک نوع شعر بسراید، اینها دلیل بر ضعف و محدودیّت اوست، امّا اگر کسى هر روز و هر ساعت طرحى نو داد این دلیل بر توان و قدرت بالاى اوست.
تفاوتها، رمز شکوفایى کمالات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 80 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
مقدمه
دامهای شیری را می توان کار آمدترین تبدیل کنندهای علوفه و گیاهان به مواد غذایی مورد احتیاج انسان ها نامید که شیر تولیدی توسط آن ها جزو ارزانترین منابع پروتئین انسان ها می باشد.(8) یکی از بیماریهای که باعث بروز مشکلات زیادی در سطح گله های گاو شیری شده و بر کمیت و کیفیت شیر تولیدی تاثیر می گذارد بیماری ورم پستان می باشد . این بیماری را می توان در بیشتر تلیسه ها و همچنین گاوهای شیری ردیابی نمود. بطوریکه در بعضی از گزارشات آمده حدود %70 تلیسه ها در اولین زایش به این بیماری مبتلا هستند . طبق آمار های ارائه شده حدود %50 تلیسه ها در زمان گوسالگی و حدود 6 ماهگی به بیماری ورم پستان مبتلا می شوند که این امر در نهایت باعث آسیب به بافت غدد ترشح کننده شیر و پستان می گردد.(3-41)
با توجه به میزان شیوع وسیع این بیماری کنترل و پیشگیری از این بیماری اهمیت بسیار زیادی دارد . برای کنترل و پیشگیری از بیماری ورم پستان باید در مورد دام های جدیدی که به گله وارد می شوند، دقت لازم را مبذول نمود تا از ورود کانون های جدید آلودگی به گله جلوگیری شود همچنین باید سریعاً نسبت به شناسایی و درمان دام های در گیر اقدام نمود و با استفاده از روش های کنترلی میزان بروز بیماری را در گله کنترل نمود . در حال حاضر نسبت به جلوگیری از ابتلا به بیماری ورم پستان و درمان آن در تلیسه هایی که وارد گله می شوند توجه بسیار کمی می گردد . مطالعات اخیر بیان کننده این مطلب هستند که تلیسه ها به عنوان یکی از مهمترین منابع افزایش موارد ابتلاء به بیماری ورم پستان وبطور کلی افزایش سطح آلودگی به این بیماری مطرح هستند که این امر در نهایت می تواند باعث کاهش تولید شیر
2
وافزایش SCC Somatic cell count
شیر تولیدی گردد.
ورم پستان پر هزینه ترین بیماری در صنعت گاو شیری می باشد و با وجود تلاش های بسیاری که برای کنترل و پیشگیری از این بیماری به عمل آمده ، این بیماری هنوز یکی از مهمترین معضلات و مشکلات درصنعت تولید شیر است . به عنوان مثال در آمریکا حدود 8 میلیون دام در سال علائم این بیماری را نشان می دهند که حدود 8000 راس دام در سال بدلیل شوک و مسائل ناشی از این بیماری می میرند . بطوریکه این بیماری در سال 7/1 میلیون دلار به صنعت دامداری آمریکا ضرر می رساند که حدود %70 این ضرر بدلیل فرم تحت بالینی بیماری می باشد که باعث می شود علیرغم ظاهر سالم شیر و پستان ها کاهش تولید و کیفیت بوجود آید . در کنار آن شیر دور ریخته شده هم مبلغ هنگفتی را بخود اختصاص می دهد . در صورتیکه هزینه دام های حذف شده و مرده ( بدلیل بیماری )و دامپزشک و درمان را هم به این هزینه اضافه شود این بیماری در سال حدود 12 میلیون دلار را به صنعت دامداری آمریکا ضرر می رساند و می توان گفت که این بیماری بطور متوسط باعث صرف هزینه 200 دلار به ازاء هر راس دام بیمار می گردد. (7-22-4)
با توجه به این مطلب که در اکثر کشورهای دنیا زمان و هزینه ای که صرف تولید شیر با کیفیت بالا می گردد تقریباً برابر با هزینه و زمانی است که برای تولید شیر با کیفیت پایین صرف می شود ، اگر دامپروران ، دامپشکان و مدیران گله از راه ها و علل بروز بیماری ورم پستان در گله آگاهی کافی داشته باشند بهترین وضرورین راه های کنترل این بیماری را اعمال خواهند نمود.
4
کلیات
فصل اول
هدف
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر درمان آنتی بیوتیکی به دو روش تزریق داخل پستانی به تنهایی و یا همراه با درمان عمومی در کاهش شیوع ورم پستان در تلیسه ها می باشد .
ورم پستان با سایر بیماری های گاوشیری تفاوت دارد بطوریکه در موارد انفرادی چهره های مختلفی از بیماری را می توان مشاهده کرد ، از موارد خفیف که هیچگونه نشانه قابل مشاهده ای وجود ندارد تا موارد بسیار شدید که حتی ممکن است سبب مر گر حیوان گردد . دلیل آن این امر است که در بیماری ورم پستان فاکتورهای متعددی دخیل هستند و پاتوژن های مختلفی باعث بروز این بیماری می شوند که همین امر باعث ایجاد چهره های مختلف بیماری می شود. تاکنون بیش از 140 نوع ارگانیسم شناخته شده که در ایجاد این بیماری نقش دارند . با توجه به طیف وسیع پاتوژن های مولد بیماری و نیز آلودگی محیطی و دائمی که وجود دارد این بیماری قابل ریشه کن شدن نمی باشد . همچنین واکسنی هم نمی توان ساخت که بر علیه تمام پاتوژن های مولد بیماری موثر باشد .
4
بیماری ورم پستان محصول تداخل یکسری عوامل می باشد که این عوامل در مجموع می توانند باعث ایجاد ورم پستان شوند که می توان از میان آن ها به عوامل ذیل اشاره نمود.(7)
1- میکرو ارگانیسم 5- مقاومت طبیعی
2- انسان 6- تمیز بودن محیط
8- روش های شیر دوشی 7- استرس
4- مدیریت 8- سایر عوامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 113 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه
خفگی ـ به صورتهای زیر ممکن است صورت وقوع یابد و در اثر نرسیدن اکسیژن به مراکز حیاتی موجب مرگ میشود.
الف ـ انسداد مجاری تنفسی که به سه صورت زیر اتفاق میافتد:
1ـ انسداد مجاری تنفسی در اثر ورود اشیاء یا اجسام خارجی به داخل حنجره و نای یا گرفتگی حنجره در اثر بیماریهای مختلف (اسپاسم) و یا خیز شدید حنجره در اثر بیماریها، حساسیتها و التهاب مجاری تنفسی، در اثر عوامل میکروبی یا عکسالعملهای حساسیتی و تورم حاد آن در اثر عوامل گوناگون، که همه آنها باعث انسداد راههای تنفسی از داخل میگردند.
2ـ جلوگیری از بازشدن ریهها هنگام دم در اثر تجمع مایع فراوان در حفرههای جنبی و یا ورود هوا در اثر پاره شدن ریه به فضای جنبی، که موجب فشار شدید به ریهها شده و مانع باز شدن آنها میگردد. فشار به قفسه سینه در اثر انبوهی جمعیتها، که در ورزشگاهها یا سالنهای پرجمعیت هنگام خروج اضطراری فراوان دیده میشود و زیر آوار ماندن و نظائر آن و مخصوصاً در نوزادانی که در کنار پدر و مادر استراحت مینمایند و در اثر غفلت یا غلطیدن آنان بروی سینه نوزاد، اغلب حوادث مرگبار از این طریق، مشاهده میشود.
3ـ خفهکردگی در اثر فشار به گردن از خارج با بند یا در اثر دارآویختگی یا در نتیجه فشار به گردن و گلو با بند یا با دست و گرفتن دهان و بینی با دست یا دستمال.
ب ـ بدون انسداد مجاری تنفسی ـ که به صور پنجگانه زیر به وقوع میپیوندد:
1ـ فلج مرکز تنفسی در پیاز مغز تیره و یا فلج عضلات و اعصاب تنفسی در اثر شوک الکتریکی، ضربه، بیماری و مواد داروئی مانند مواد مخدر.
2ـ کم شدن اکسیژن محیط و نرسیدن اکسیژن کافی به بافتها.
3ـ استنشاق گازهای بیخاصیت، که بدون آنکه مسموم کننده باشد در اثر نبودن اکسیژن در آن، باعث مرگ میگردد مانند خفگی در چاهها یا آب انبارهای متروک.
4ـ مسمومیت سلولی ناشی از مواد سمی مانند سیانور.
1
مقدمه
خفگی ـ به صورتهای زیر ممکن است صورت وقوع یابد و در اثر نرسیدن اکسیژن به مراکز حیاتی موجب مرگ میشود.
الف ـ انسداد مجاری تنفسی که به سه صورت زیر اتفاق میافتد:
1ـ انسداد مجاری تنفسی در اثر ورود اشیاء یا اجسام خارجی به داخل حنجره و نای یا گرفتگی حنجره در اثر بیماریهای مختلف (اسپاسم) و یا خیز شدید حنجره در اثر بیماریها، حساسیتها و التهاب مجاری تنفسی، در اثر عوامل میکروبی یا عکسالعملهای حساسیتی و تورم حاد آن در اثر عوامل گوناگون، که همه آنها باعث انسداد راههای تنفسی از داخل میگردند.
2ـ جلوگیری از بازشدن ریهها هنگام دم در اثر تجمع مایع فراوان در حفرههای جنبی و یا ورود هوا در اثر پاره شدن ریه به فضای جنبی، که موجب فشار شدید به ریهها شده و مانع باز شدن آنها میگردد. فشار به قفسه سینه در اثر انبوهی جمعیتها، که در ورزشگاهها یا سالنهای پرجمعیت هنگام خروج اضطراری فراوان دیده میشود و زیر آوار ماندن و نظائر آن و مخصوصاً در نوزادانی که در کنار پدر و مادر استراحت مینمایند و در اثر غفلت یا غلطیدن آنان بروی سینه نوزاد، اغلب حوادث مرگبار از این طریق، مشاهده میشود.
3ـ خفهکردگی در اثر فشار به گردن از خارج با بند یا در اثر دارآویختگی یا در نتیجه فشار به گردن و گلو با بند یا با دست و گرفتن دهان و بینی با دست یا دستمال.
ب ـ بدون انسداد مجاری تنفسی ـ که به صور پنجگانه زیر به وقوع میپیوندد:
1ـ فلج مرکز تنفسی در پیاز مغز تیره و یا فلج عضلات و اعصاب تنفسی در اثر شوک الکتریکی، ضربه، بیماری و مواد داروئی مانند مواد مخدر.
2ـ کم شدن اکسیژن محیط و نرسیدن اکسیژن کافی به بافتها.
3ـ استنشاق گازهای بیخاصیت، که بدون آنکه مسموم کننده باشد در اثر نبودن اکسیژن در آن، باعث مرگ میگردد مانند خفگی در چاهها یا آب انبارهای متروک.
4ـ مسمومیت سلولی ناشی از مواد سمی مانند سیانور.
3
5ـ عواملی که موجب جلوگیری از انتقال اکسیژن به وسیله خون گردد مانند مسمومیت با گاز زغال.
مراحل خفگی
در صورتی که مرگ در اثر محرومیت از اکسیژن فرا برسد و به عبارت دیگر فقط خفگی موجب مرگ گردد، مراحل سه گانه زیر باید طی بشود:
1ـ مرحله اول ـ کمبود اکسیژن موجب کبودی خفیف چهره و انتهاها میگردد و تجمع گاز کربونیک حاصله از مصرف اکسیژن در بافتها، در خون پیش آمده و تنفس عمیق و ضربان قلب تند میشود و بیهوشی فرا میرسد، مدت این مرحله معمولاً یک دقیقه است.
2ـ مرحله دوم: با احتقاق سیاهرگی و بروز خونریزیهای سطحی به طور لکهای و عمیق شدن بیهوشی و تندتر شدن ضربان قلب و فرا رسیدن حالت تشنج، به واسطه تجمع گاز کربونیک و کندی تنفس خودنمائی میکند، این مرحله نیز معمولاً به مدت یک دقیقه به طول میانجامد.
3ـ مرحله سوم ـ تنفس سطحی و بسیار کند و بیهوشی کامل است و به علت فلج عصب واگ (پنوموگاستریک)، ضربان قلب قوی و تند است، فشار خون ابتداء بالا رفته و سپس سقوط مینماید استفراغ در اغلب موارد دست میدهد و با گشاد شدن مردمک مرگ فرا میرسد، این مرحله معمولاً نیم دقیقه طول میکشد و امکان دارد به ندرت به یک دقیقه برسد.
عامل زمان در خفگی ـ اگر مرگ به علت شوک وقفهای یا علل ذکر شده دیگر سریعاً فرا نرسد، معمولاً میزان هوای آخرین تنفس به حدی است که برای مدت زمانی در حدود دو نیم دقیقه شخص را زنده نگهدارد، این مدت در افراد معمولی به ندرت به سه دقیقه میرسد. در بسیاری از موارد دیده شده که غرق شدگان
3
در آب یا بدارزدگان، پس از مدت نسبتاً زیادی که در بعضی از موارد به حدود بیش از ده دقیقه میرسد، زنده ماندهاند و حتی در یک مورد غرق شدن در آب، پسر بچهای بیست و سه دقیقه پس از فرو رفتن در آب، زنده مانده است، که در این موارد نادرست بودن محل گرهبند و سردی آب که موجب کاهش سوخت و ساز بافتها بوده، استثنائاً موجب به طول انجامیدن مراحل سه گانه گردیده است.
باید دانست کسانی که بدین ترتیب از مرگ نجات مییابند، به علتالریه ناشی از پرخونی ریه و فلج عصب واگ، ممکن است که در روزهای بعد از بین بروند، عوارض ناشی از نرسیدن اکسیژن به مغز در اینگونه افراد از مرگ رسته، میتواند سبب مرگ یا عوارض مغزی و خیم دیگر گردد.
علائم عمومی خفگیها ـ خفگیها و خفه کردگیها بر حسب مورد، علائم خاص خود را دارند که در جای خود مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت ، ولی پیدیدههای نعشی زیر در همه آنها مشترک است.
1ـ کبودی صورت و انتهاها ـ که مربوط به کربوکسی هموگلبین ناشی از تجمع گاز کربونیک در خون و احتقان خون سیاهرگی در صورت و انتهاهاست. این کبودیها را نباید با کبودیهای پس از مرگ یا لیویدیتی اشتباه گرفت.
2ـ خونریزی لکهای شکل ـ که مربوط به فقدان اکسیژن و در نتیجه فلج عصب واگ است. که معمولاً در پردههای جنب و پریکارد (برده کیسهای شکل دور قلب) دیده میشود. این لکهها در صورتیکه گسترش کافی یابد، در نسج مغز و ریه و عضلات قلب و حلق و پردههای روده بندی و کلیه نیز مشاهده میگردد. از آنجا که آقای تاردیو پزشک قانونی فرانسوی، اول بار این لکهها را توصیف کرد آن را به نام وی، نقطههای تاردیو که به تاش دوتاردیو معروف است، اسمگذاری کردهاند. در موارد دارآویختگی و خفگی با فشار بند به گردن، این لکهها در پوست سر و صورت و مخصوصاً پلکها دیده میشود. خونریزی از بینی و گوش، به علت تجمع خون در رگهای کوچک و ترکیدن آنها و همچنین خونریزی و تجمع خونابه در