لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
اصفهان
سرزمین اصفحان حدود 2600 سال پیش بخشی از سرزمین ماد بود. بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که نام این سرزمین در روزگار هخامنشیان گابه یا گی بوده است و پاراتیکا، که آن را فریدون امروزی می دانند، از نواحی مشهور و آباد آن بوده است. در روزگار اشکانیان، سرزمین اصفحان یکی از استانهای بزرگ کشور بوده است.
دردوره ساسانیان نیز سرزمین اصفحان استانیمهم به شمار می آمد و محل زندگی اعضای هفت خاندان ایرانی بود که شغلهای مهم حکومتی داشتند. همچنین شهرر اصفحان مرکز سپاه بود.
مسلمانان عرب در روزگار خلافت عمر، خلیفه دوم، اصفحان را تسخیر کردند و از آن پس، تا قرن چهارم هجری قمری این سرزمین زیر فرمان خلفای عرب بود. آن گاه، نخست،زیاران وآل بویه به سلطه اعراب براین سرزمین پایان دادند وبه آبادی آن همت گماشتند .
قرارگرفتن اصفهان درمرکزایران ،حاصلخیزبودن خاک وآبادانی آن سبب شده است که همه حکومتهای ایرانی به آن توجه کنند ومهاجمان خارجی نیزبه این سرزمین وبه ویژه شهراصفهان بتازند وآن راتصرف کنند.درقرن پنجم هجری قمری اصفهان زیرفرمان سلجوقیان بود. پس ازسلجوقیان، خوارزمشاهیان ،مغولان،ایلخانان،آل مظفر ،وسپس تیموریان دراصفهان فرمانروایی کردند. درحمله امیرتیمور به اصفهان دهها هزارکشته شدند.
2
پادشاهان صفوی به سرزمین اصفهان وشهرهای آن توجه وعلاقه بسیار نشان دادند.شهر اصفهان ،در دوره صفویان آبادی ورونق بسیار یافت.
پس ازسقوط صفویان سرزمین اصفهان رونق وشکوه پیشین خودرا تااندازه ای ازدست داد. بااین همه، استان وشهر اصفهان همواره ازاهمیت بسیاری برخورداربوده است.
ازتمدن وفرهنگ تاریخ چندهزارساله اصفهان بناها ونشانه هایی برجای مانده است .که بیشترآنها در شهر اصفهان جای دارند. پل شهرستان ،آتشگاه،ودوسرستون سنگی ازروزگارساسانیان ،مسجدجامع، کنیسه عمو شعیا،کلیسای وانک جلفا،کاخهای چهلستون ،هشت بهشت ،عالی قاپو،پلهای مارنان،الله وردی خان ،وخواجو،مسجدامام (ره) ،مسجدشیخ لطف الله ،مدرسه چهارباغ ،منارجنبان ازبناهای مهم اصفهان هستند.
مسجدجامع نایین،مسجدجامع اردستان ،مسجدجامع نطنز،بقعه ومسجدپیر بکران ،ویرانه های قلعه خان لنجان،سدشاه اسماعیل ،امامزاده هفده تن ،وپل قاضی زید درگلپایگان ،باغ فین کاشان ،کاروان سرای مهیار ،وبسیاری بناها وآثاردیگر،درگوشه کناراصفهان یاد آور تاریخ دراز این سرزمین هستند.
4
کرج
ویژگی تاریخی
در فرهنگ ما پیرامون وجه تسمیه کرج ذکر نشده است. لذا در صورتیکه کرج از لغت «کاواک یا کاوک» به معنی میان تهی باشد منظور شهری است که در میان دره ای واقع شده است. اگر کرج از لغت «کراج» به معنای بانگ بلند یا فریاد اخذ شده باشد نیز با سابقه باستانی آن ارتباط پیدا می کند زیرا محتملاً کرج مبدأ خبری بزرگ جهت رگا (ری) بوده که در ایام تابستان در تپه آتشگاه و کوههای مرادتپه و کلاک کرج برای خبر رسانیدن و دیده بانی آتش می افروختند و در جنگ ها بدینوسیله از حمله و هجوم دشمنان با خبر می گردیدند.
بطور کلی درباره کرج آنچه از کتاب های تاریخی و مأخذهای مهم و معتبر بدست می آید آن است که سه ناحیه در ایران به این نام معروف و هر سه نیز در عراق عجم بوده که عبارتند از:
کرجی که در مأخذی قدیمی به نام کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب آورده شده است. مراد کرج اَبَودلَف است که شهری بزرگ و معتبر بوده و اکنون خرابه های آن در چند فرسنگی اراک در محل آستانه، نزدیک شازند به چشم می خورد.
5
کرج روذراور از نواحی همدان بوده و پیداست که واژه روذراور همان است که مردم تویسرکان امروز رو دلاور می گویند.
امروز فقط یک ناحیه بنام کرج نامیده می شود که آن همین کرج معروف در تهران است. و قدیمی ترین مأخذی که نام کرج در آن به میان آمده کتاب معروف «نزهه القلوب» تألیف حمدالله مستوفی به سال 740 ه.ق است در این کتاب نام کرج در ضمن ولایات عراق عجم از توابع طالقان آمده و چنین می نویسد: «طالقان ولایتی است سردسیر در شرق قزوین که دارای محلات و دیه های معتبر می باشد و ولایت سر آبرود، قهپایه، کن و کرج از توابع آن آنجا است حقوق دیوانی طالقان با این ولایات یک تومان است». مهندسین مشاور پژوهش و عمران، طرح توسعه عمران و حوزه نفوذ کرج بزرگ، سازمان مسکن و شهرسازی ص 75-76
اکنون طالقان از توابع مهم کرج است. آثار باستانی باقیمانده از دوران قبل از اسلام (حکومتهای هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان) و دوران بعد از ظهور اسلام در منطقه کرج گواه این اهمیت است که این ناحیه در روزگاران گذشته از تمدن پیشرفته وشکوفایی برخوردار بوده است. قلعه هایی چون معبد ناهید در شهرستانک، قلعه ری زمین، قلعه گسیل، قلعه شاه دژ، قلعه صلصال در کرج(پشت ژاندرمری کرج)، قلعه سالار در راه کرج- قزوین، قلعه هارون، برج طغرل، سرخه حصار در حوالی تهران، تکیه سپهسالار(مقبره یکی از سادات زیدی)، امام زاده بی بی سکینه در جنوب کرج، امام زاده داود و درخت کهنسال 2000 ساله سرو خمره ای در شمال باختری کرج، آبادی تخت سلیمان در راه چالوس و آثار باستانی سفیدرود در مارلیک و همچنین آثار باستانی در شهرستانک و ارنگه که مرکز یکی از قدیمیترین آثار تمدن آریایی است که همگی اینها گویای یک تمدن باستانی بزرگ در این خطه است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
اصفهان
سرزمین اصفحان حدود 2600 سال پیش بخشی از سرزمین ماد بود. بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که نام این سرزمین در روزگار هخامنشیان گابه یا گی بوده است و پاراتیکا، که آن را فریدون امروزی می دانند، از نواحی مشهور و آباد آن بوده است. در روزگار اشکانیان، سرزمین اصفحان یکی از استانهای بزرگ کشور بوده است.
دردوره ساسانیان نیز سرزمین اصفحان استانیمهم به شمار می آمد و محل زندگی اعضای هفت خاندان ایرانی بود که شغلهای مهم حکومتی داشتند. همچنین شهرر اصفحان مرکز سپاه بود.
مسلمانان عرب در روزگار خلافت عمر، خلیفه دوم، اصفحان را تسخیر کردند و از آن پس، تا قرن چهارم هجری قمری این سرزمین زیر فرمان خلفای عرب بود. آن گاه، نخست،زیاران وآل بویه به سلطه اعراب براین سرزمین پایان دادند وبه آبادی آن همت گماشتند .
قرارگرفتن اصفهان درمرکزایران ،حاصلخیزبودن خاک وآبادانی آن سبب شده است که همه حکومتهای ایرانی به آن توجه کنند ومهاجمان خارجی نیزبه این سرزمین وبه ویژه شهراصفهان بتازند وآن راتصرف کنند.درقرن پنجم هجری قمری اصفهان زیرفرمان سلجوقیان بود. پس ازسلجوقیان، خوارزمشاهیان ،مغولان،ایلخانان،آل مظفر ،وسپس تیموریان دراصفهان فرمانروایی کردند. درحمله امیرتیمور به اصفهان دهها هزارکشته شدند.
2
پادشاهان صفوی به سرزمین اصفهان وشهرهای آن توجه وعلاقه بسیار نشان دادند.شهر اصفهان ،در دوره صفویان آبادی ورونق بسیار یافت.
پس ازسقوط صفویان سرزمین اصفهان رونق وشکوه پیشین خودرا تااندازه ای ازدست داد. بااین همه، استان وشهر اصفهان همواره ازاهمیت بسیاری برخورداربوده است.
ازتمدن وفرهنگ تاریخ چندهزارساله اصفهان بناها ونشانه هایی برجای مانده است .که بیشترآنها در شهر اصفهان جای دارند. پل شهرستان ،آتشگاه،ودوسرستون سنگی ازروزگارساسانیان ،مسجدجامع، کنیسه عمو شعیا،کلیسای وانک جلفا،کاخهای چهلستون ،هشت بهشت ،عالی قاپو،پلهای مارنان،الله وردی خان ،وخواجو،مسجدامام (ره) ،مسجدشیخ لطف الله ،مدرسه چهارباغ ،منارجنبان ازبناهای مهم اصفهان هستند.
مسجدجامع نایین،مسجدجامع اردستان ،مسجدجامع نطنز،بقعه ومسجدپیر بکران ،ویرانه های قلعه خان لنجان،سدشاه اسماعیل ،امامزاده هفده تن ،وپل قاضی زید درگلپایگان ،باغ فین کاشان ،کاروان سرای مهیار ،وبسیاری بناها وآثاردیگر،درگوشه کناراصفهان یاد آور تاریخ دراز این سرزمین هستند.
4
کرج
ویژگی تاریخی
در فرهنگ ما پیرامون وجه تسمیه کرج ذکر نشده است. لذا در صورتیکه کرج از لغت «کاواک یا کاوک» به معنی میان تهی باشد منظور شهری است که در میان دره ای واقع شده است. اگر کرج از لغت «کراج» به معنای بانگ بلند یا فریاد اخذ شده باشد نیز با سابقه باستانی آن ارتباط پیدا می کند زیرا محتملاً کرج مبدأ خبری بزرگ جهت رگا (ری) بوده که در ایام تابستان در تپه آتشگاه و کوههای مرادتپه و کلاک کرج برای خبر رسانیدن و دیده بانی آتش می افروختند و در جنگ ها بدینوسیله از حمله و هجوم دشمنان با خبر می گردیدند.
بطور کلی درباره کرج آنچه از کتاب های تاریخی و مأخذهای مهم و معتبر بدست می آید آن است که سه ناحیه در ایران به این نام معروف و هر سه نیز در عراق عجم بوده که عبارتند از:
کرجی که در مأخذی قدیمی به نام کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب آورده شده است. مراد کرج اَبَودلَف است که شهری بزرگ و معتبر بوده و اکنون خرابه های آن در چند فرسنگی اراک در محل آستانه، نزدیک شازند به چشم می خورد.
5
کرج روذراور از نواحی همدان بوده و پیداست که واژه روذراور همان است که مردم تویسرکان امروز رو دلاور می گویند.
امروز فقط یک ناحیه بنام کرج نامیده می شود که آن همین کرج معروف در تهران است. و قدیمی ترین مأخذی که نام کرج در آن به میان آمده کتاب معروف «نزهه القلوب» تألیف حمدالله مستوفی به سال 740 ه.ق است در این کتاب نام کرج در ضمن ولایات عراق عجم از توابع طالقان آمده و چنین می نویسد: «طالقان ولایتی است سردسیر در شرق قزوین که دارای محلات و دیه های معتبر می باشد و ولایت سر آبرود، قهپایه، کن و کرج از توابع آن آنجا است حقوق دیوانی طالقان با این ولایات یک تومان است». مهندسین مشاور پژوهش و عمران، طرح توسعه عمران و حوزه نفوذ کرج بزرگ، سازمان مسکن و شهرسازی ص 75-76
اکنون طالقان از توابع مهم کرج است. آثار باستانی باقیمانده از دوران قبل از اسلام (حکومتهای هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان) و دوران بعد از ظهور اسلام در منطقه کرج گواه این اهمیت است که این ناحیه در روزگاران گذشته از تمدن پیشرفته وشکوفایی برخوردار بوده است. قلعه هایی چون معبد ناهید در شهرستانک، قلعه ری زمین، قلعه گسیل، قلعه شاه دژ، قلعه صلصال در کرج(پشت ژاندرمری کرج)، قلعه سالار در راه کرج- قزوین، قلعه هارون، برج طغرل، سرخه حصار در حوالی تهران، تکیه سپهسالار(مقبره یکی از سادات زیدی)، امام زاده بی بی سکینه در جنوب کرج، امام زاده داود و درخت کهنسال 2000 ساله سرو خمره ای در شمال باختری کرج، آبادی تخت سلیمان در راه چالوس و آثار باستانی سفیدرود در مارلیک و همچنین آثار باستانی در شهرستانک و ارنگه که مرکز یکی از قدیمیترین آثار تمدن آریایی است که همگی اینها گویای یک تمدن باستانی بزرگ در این خطه است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
لرستــــــان
صفحه 19
فهرست
عنوان صفحه
فصل اول ـ تاریخچه لرستان
بخش اول : تاریخ
بخش دوم : زبان و معنی و مفهوم لر
بخش سوم : دین و مذهب
بخش چهارم : آداب و رسوم ازدواج
فصل دوم ـ هنر و معماری
بخش اول : معماری
بخش دوم : صنایع دستی
بخش سوم : فلزکاری
فصل سوم ـ پوشاک لرستان
بخش اول : پوشاک زنان
بخش دوم : پوشاک مردان
بخش سوم : پوشاک کودکان
فصل چهارم ـ تصویرها
لرستــــــان
صفحه 2
تاریـخ لرستــان
لرستان پیش از تاریخ
بنا به عقیده بسیاری از باستان شناسان، لرستان از چهل هزار سال پیش به وسیله اقوامی که به علت نداشتن خط هویت آنها ناشناخته مانده، مسکون بوده است. در این عهد، انسان پیش از تاریخ در شکافهایی که در جوانب پردرخت کوهها حفر میشد و یا غالبا در یکی از غارها یا پناهگاههای سنگی متعدد زندگی کرده و از طریق شکار و جمع آوری دانههای وحشی امرار معاش میکرد.
به طور کلی بازماندههای فرهنگی جوامع پیش از تاریخ لرستان، بیانگر آن است که این جوامع به تدریج مراحل تکامل فرهنگی از جمله دوره پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی و شهرنشیتی را پشت سر گذاشتهاند.
بدین ترتیب لرستان از نظر باستان شناسی یکی از مراکز مهم است، زیرا از جمله معدود سرزمینهایی است که انسان برای اولین بار به اهلی کردن حیوانات و نباتات پرداخته یا به عبارت دیگر زندگی ده نشینی و کشاورزی را که لازمه پیدایش تمدن است، آغاز کرده است.
لرستان در دوره تاریخی
در هزاره سوم پیش از میلاد، اقوام دشت بین النهرین (بابلیان ـ سومریان) وارد مرحله تاریخی شدند و بر اثر متونی که درباره تاریخ مملکت خود و همسایگانش باقی گذاشتهاند تا اندازهای به روشن شدن زوایای تاریخ مملکت خود و همسایگان ایران کمک نمودند.
در این متون اشاره به اقوامی شده است که در شرق بین النهرین یعنی سرزمین ایران ساکن بودند. این اقوام از جنوب به شمال عبارت بودند از: عیلامیان و کاسیها که در بخشهایی از لرستان سکونت داشتهاند. بنابراین این دو قوم قدیمیترین ساکنین لرستان به شمار میآیند که نام آنها در متون تاریخی ثبت گردیده است. اینک به اختصار به شرح هر یک از این دو قوم میپردازیم.
لرستان در دوره عیلامیان
نخستین قومی که بر لرستان حاکمیت داشته است، عیلامیان بودهاند. آنها از نژاد بومی ایران (آسیانیک) بوده و از چگونگی تشکیل جوامع و ابتدای تاریخ ایشان اطلاع درستی در دست نیست. ولی آن چه مسلم است از اوایل هزاره چهارم و پیش از ورود اقوام آریایی به ایران موفق به ایجاد دولتی در بخشهایی از سرزمین ایران شدهاند. دولت عیلام شامل خوزستان، لرستان امروزی، پشتکوه و کوههای بختیاری بوده است. بابلیها این سرزمین را «الام» یا «الامتو» یعنی کوهستان و شاید کشور خورشید مینامیدند. شهرهای عمده آن عبارت بودند از : شوش، اهواز، ماداکتو (صیمره ـ دره شهر) و خایدالو که در جای خرم آباد امروزی بوده است. عیلامیها
لرستــــــان
صفحه 2
در مدت چند هزار سال هویت خود را در برابر اقوامی نیرومند چون سومریها، آکدیها، بابلیها و آشوریها همچنان حفظ کردند و عاقبت به جهت اختلافهای داخلی و جنگهای خانگی از دشمن خود آشور شکست خوردند (654 ق.م) و از صفحه روزگار به عنوان دولتی مستقل برافتادند.
لرستان در دوره کاسیها
قوم دیگری که همزمان و به موازات عیلامیها بر بخشهایی از لرستان تسلط داشته، کاسیها هستند. در مورد ریشه نژادی این قوم که گویا در مناطق شمالی و غرب لرستان اقامت داشتهاند، اختلاف نظر وجود دارد. عدهای از محققان و باستان شناسان آنها را بومیان نخستین لرستان دانسته و تعداد زیادی آنان را شعبهای از قوم آریایی پنداشته که پیش از دیگر اقوام آریایی ماد و پارس به ایران مهاجرت کردند و پس از مدتی اقامت در کوههای قفقاز و سواحل دریای خزر سرانجام به سلسله جبال زاگرس پناه برده و در کوههای لرستان اقامت گزیده و پس از آمیزش با بومیان محل بانی تمدن تازه و درخشان شدهاند. به هر حال علی رغم اظهاراتی که درباره ریشه نژادی این قوم بیان شده آنان در زمان خود متمدنترین ملل عصر بودهاند. کاسیها چیره دستی فوقالعادهای در ساختن مصنوعات مفرغی به دست آوردند. آنان مهمترین قبایل کوهستانی زاگرس شمرده میشدند و پیشه دامداری داشته و با زبانی که با عیلامیها قرابت داشت سخن میگفتند. آنان سوارکارانی دلیر و جنگجو بودند و بارها با همسایگان خود از جمله عیلامیها و بابلیها درافتادند. آنها حتی توانستند دولت بابل را سرنگون ساخته و مدت شش قرن بر آن سرزمین حکمرانی نمایند. حکومت کاسیها بر بابل در نتیجه شکست از عیلامیها به پایان رسید. آنها پس از شکست از عیلامیها به سرزمین کوهستانی یعنی لرستان بازگشتند.
لرستان در دوران ماد، هخامنشی، سلوکی و اشکانی
کاسیها در دوران حکومتهای ماد و هخامنشی همچنان استقلال و اقتدار خویش را حفظ نموده و شاهان هخامنشی که میخواستند جهت لشکرکشی به سایر نقاط سپاهی را از قلمرو آنها عبور دهند مجبور بودند به روسای این قوم باج بپردازند. اسکندر مقدونی هم در هجوم به ایران چون این طایفه را مطیع نمیدید، با قوایی عظیم آنان را محاصره و پس از چهل روز وادار به تسلیم کرد ولی پس از مرگ اسکندر دوباره آزادی خود را بازیافتند.
به طور کلی راجع به نفوذ و فرمانروایی مادها و هخامنشیان در لرستان اطلاع زیادی در دست نیست ولی سکههایی از سلکویهها و آثار قلعهها و قبور و تپهها چند معبد مهرپرستی از دوره اشکانیان به جا مانده است که شاخص آنها سکه
لرستــــــان
صفحه 4
هایی به دست آمده از این آثار است، از آن جمله میتوان به غار (کوگو) Kogo و قبور اشکانی در دهکده (چمشک) chameshk و ستون سر ستونهای سنگی از دهستان (تشکن) Teshken واقع در بخش چنگی اشاره نمود.
لرستان در عهد ساسانیان
لرستان در دوره ساسانیان، از لحاظ تقسیمات کشوری جزو سرزمین «پهله» یا «پهلو» محسوب میشد، یعنی سرزمینی که بعدها توسط اعراب جبال خوانده شد.
سرزمین پهله خود به نواحی کوچکتری تقسیم میگردید. چنان که لرستان و منطقه غربی آن یعنی پشتکوه (ایلام) را به ترتیب «مهرگان کدک» و ماسبذان نامیده میشد. این دو نام تا قرون نخستین اسلامی همچنان به این نواحی اطلاق میشد و با تغییر در اعراب آنها مهر جانقذق و ماسبذان خوانده میشدند. از شهرهای مشهور منطقه مهرگان کدک یا لرستان عهد ساسانی شهرهای صیمره و شاپور خواست (خرم آباد) را میتوان نام برد. شهر صیمره حاکم نشین منطقه و شاپور خواست که گفته میشود توسط شاپور (اول) بنا نهاده شده بود از شهرهای آباد و پررونق دوره ساسانی محسوب میگردید.
آثار و شواهد گوناگون تاریخی حکایت از آن دارد که لرستان در زمان ساسانیان از عمران و آبادانی بسزایی برخوردار بوده است. شاهان ساسانی توجه خاصی به این ناحیه میکردند به طوری که چند پل عظیم که از شاهکارهای معماری به شمار میآیند، ساختند و بر اثر همین توجه شهرهای آن آباد گردید و زراعت و صنعتش رونق یافت.
در عهد ساسانی لرستان همیشه در دست یک نفر فرماندار بود که از خاندان معروف مهرگان (مهران) و یکی از هفت خانوادهای بود که در تاسیس سلطنت ساسانیان به اردشیر بابکان یاری رساندند. آخرین حاکم ساسانی لرستان همان هرمزان معروف است که مقر حکمرانی او در شهر صیمره قرار داشت. لرستان در سال 21 هجرت پس از فتح نهاوند به تصرف مسلمین درآمد و هرمزان نیز اسیر گشته به نزد عمر در مدینه فرستاده شد و سرانجام در آن جا در گذشت.
لرستان بعد از اسلام
همان گونه که اشاره شد، اعراب مسلمان در نیمه نخست قرن اول هجری امپراتوری ساسانی را منقرض ساخته و تمامی نواحی آن من جمله لرستان را به تصرف درآوردند. پیروزی اعراب مسلمان تاثیر ژرفی در فرهنگ مردم لرستان و دیگر نواحی نهاد زیرا مردم با پذیرش آیین اسلام بخشی از فرهنگ باستانی نیاکان خود را به فراموشی سپردند. با این حال توانستند نه تنها زبان بلکه بسیاری از جنبه