لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد گناباد
موضوع تحقیق:
زندگینامه دکتر شریعتی
مختصری از زندگینامه دکتر علی شریعتی
دکتر علی شریعتی سال 1327 به عضویت کانون نشر حقایق اسلامی در میآید که پدرش بنیان گذار آن بود.
مهر 1329 وارد دانشسرای مقدماتی مشهد میشود.علاقه داشت به تحصیل در دبیرستان ادامه دهد اما شاید به لحاظ موقعیت اقتصادی, پدرش مخالف بود. در سال دوم دانشسرا همزمان با اوج گیری نهضت ملی به رهبری دکتر مصدق وارد فعالیت های سیاسی می شود. با محمد نخشب و دکتر کاظم سامی ( دانشجوی پزشکی دانشگاه مشهد) در نهضت خداپرستان ارتباط برقرار میکند.
سال 1331 از دانشسرا فارغ التحصیل میشود و در همان سال به استخدام اداره فرهنگ مشهد در می آید و در مدرسه کاتب پور احمد آباد مشهد شروع به کار میکند.سپس انجمن اسلامی دانش آموزان را در مشهد بنیان گذاری میکند. در همین سال کتاب مکتب واسطه را که متاثر از کتاب ایده آل بشر نوشته ی آشتیانی بود را تالیف میکند.
در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی در می آید. و در سال 1333 موفق به اخذ دیپلم کامل ادبی میشود. سپس در دانشکده ادبیات مشهد پذیرفته میشود و تحصیلاتش را در رشته ادبیات فارسی ادامه میدهد.
2
سال 1337 از دانشکده ی ادبیات با احراز رتبه اول گروه زیان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل می شود.
در 24 تیر همین سال با یکی از همکلاسان خود به نام بی بی فاطمه ( پوران ) شریعت رضوی ازدواج میکند.اوایل خرداد ماه 1338 به دلیل کسب رتبه اول با بورسیه دولتی راهی تحصیل در فرانسه میشود.در سال 1345 به عنوان استاد یار در دانشگاه تهران شروع به کار میکند. همکارانش به دلیل مختلف از او دل خوشی نداشتند حتی بعدها معلوم شد یکی از همکارانش جاسوسی وی زا برای ساواک میکرده.همیشه دوست داشت درخلوت بنویسد و همیشه بساط سیگار و چای را به همراه داشت. پسرعمویش می گوید :
هیچ چیز در زندگی او را از این خوشحالتر نمیکرد که جای خلوتی برای نوشتن بیابد
توجه به روستایان بخصوص کمک به زلزله زدگان طبس و فعالیت ها و سخنرانی های پرشورش برای جمع کمک مردم برای مردم طبس هیچ وقت از یادها نمیرود.
در سال 1347 سخنرانی هایش در حسینه ارشاد و دانشکده آغاز میشود و کتاب های اسلام شناسی و از هجرت تا وفات و توتم پرستی و کویر را به چاپ میرساند.
اواخر سال 1348 به سفر حج نایل می آید. در این سفر با آقایان غلامرضا سعیدی و مرتضی مطهری نیز حضور داشتند.
بعده ها ساواک جلوی تدریس وی را در دانشگاه میگیرد سپس او را مامور میکنند تا در بخش تحقیقات وزارت علوم مشغول به کار شود.آخرین سخنرانی دکتر شریعتی در ارشاد جمعه 19 آبان 1351 آخر ماه مبارک رمضان با عنوان مکتب اگزیستانسیالیسم ایراد گردید.
از اواخر همین سال زندگی مخفیانه دکتر شروع میشود که تا اول مهرماه 1352 ادامه می یابد. در این مدت در منزل خویشاوندان خود در تهران به طور مخفی زندگی میکند و سپس مدت 18 ماه را در زندان انفرادی به سر میبرد.چند ماه بعد حکم باز نشستگی وی را در سن 40 سالگی برای خانواده اش میفرستند.روز آخر سال 1353 به سفارش عبد اللطیف الخمیستی ( وزیر امور خارجه الجزیره و همکلاسی دکتر شریعتی) شاه دکتر شریعتی را آزاد میکند و دوران خانه نشینی دکتر آغاز میشود.
3
در این دوران برای کودکان و نوجوانان کتاب های برای ما و برای شما و برای دیگران و کدوتنبل را مینویسد تا با نام مستعار چاپ شود.از اواسط سال 1355 به طور جدی و پی گیر به فکر مهاجرت است.یکی از دوستانش که شنید میخواهد به اروپا برود به او میگوید : آیا پاسپورت دادن به شما و اجازه سفر به خارج از کشورنوعی توطیه باشد تا شما را در خارج از کشور بی سرو صدا از بین ببرند؟و سر انجام در 26 اردبیهشت 1356 از مهرآباد به مقصد بروکسل پرواز می کند. در توقف آتن برای احتیاط و رد گم کردن از هواپیما پیاده میشود و روز بعد با هواپیمای دیگری راهی بلژیک میشود.از بلژیک نامه ای برای احسان می فرستد و از او میخواهد که برای اخذ روایدش از آمریکا پرس و جو کند ونتیجه را برای وی ارسال کند. دو سه روز بعد از بروکسل به لندن میرود. پس از دو هفته اقامت در ساوت همپتون به جنوب فرانسه سفر میکند تا چند تن از دوستانش را ببیند در این سفر مهمان دکتر حسن حبیبی میشود و 26 خرداد دوباره به سوات همپتون برمیگردد تا آماده استقبال از خانواده اش بشود.27 خرداد خانه یک پاکستانی مقیم انگلستان را اجاره میکند. جواب نامه احسان را 28 خردادماه در انگلیس دریافت می کند. پس ازسفر دکتر شریعتی ساواک سراغ دکتر را میگیرد تا اینکه سه هفته پس از خروج دکتر شریعتی فهمیدند که ایشان از ایران رفته اند. 28 خرداد همسر و فرزندانش عازم آمریکا میشوند که چون نام پوران شریعت رضوی در لیست ممنوع الخروج ها است به ناچار سوسن و سارا به سفر خود ادامه میدهند و مونا و مادرش به ناچار در ایران میمانند. از آن طرف علی شریعتی 28 خرداد به همراه آقای فکوهی و خواهرانش به فرودگاه رفتند که دکتر در آنجا با دیدن دو دخترش موضوع را میفهمد و سپس همگی به خانه دکتر میروند و شب دکتر فکوهی و یکی از خواهرانش به خانه خود باز میگردد.صبح 29 خرداد در حالی که دخترانش و یکی از خواهران آقای فکوهی در طبقه بالا خوابیده اند. آقای فکوهی در میزند و مدتی در را باز نمیکنند تا اینکه خواهر آقای فکوهی بیدار میشود و میرود پایین تا در را باز کند که میبینند دکتر شریعتی در آستانه در ورودی اتاقش به پشت افتاده. روزنامه کیهان و اطلاعات روز 31 خرداد 1356 ضمن اطلاعیه مرگ دکتر شریعتی و علت مرگ را سکته قلبی و ناشی از بیماری ریشه دار یاد کردند. در حالی که علی به گواهی دفترچه بیمه اش که سفید مانده بود هیچ گونه بیماری اعم از قلبی و ... نداشته است. پس از مرگش ساواک تلاش بسیاری کرد که جنازه اش را به ایران بیاورد اما موفق نشد و دوستانش همراه احسان توانستند پیکرش را به سوریه منتقل کنند و در زینبه ی
4
دمشق دفن کنند.
بی حسین شراب و نماز یکی است
...خواهران، برادران!
اکنون شهیدان مردهاند، و ما مردهها زنده هستیم. شهیدان سخنشان را گفتند، و ما کرها مخاطبشان هستیم، آنها که گستاخی آن را داشتند که ـ وقتی نمیتوانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب کنند، رفتند، و ما بیشرمان ماندیم، صدها سال است که ماندهایم. و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما ـ مظاهر ذلت و زبونی ـ بر حسین(ع) و زینب(س) ـ مظاهر حیات و عزت ـ میگرییم، و این یک ستم دیگر تاریخ است که ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم.
امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند، تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.
در فرهنگ ما، در مذهب ما، در تاریخ ما، تشیع، عزیزترین گوهرهایی که بشریت آفریده است، حیات بخش ترین مادههایی که به تاریخ، حیات و تپش و تکان میدهد، و خدایی ترین درسهایی که به انسان میآموزد که میتواند تا «خدا» بالا رود، نهفته است و میراث همه این سرمایههای عزیز الهی به دست ما پلیدان زبون و ذلیل افتاده است.
ما وارث عزیزترین امانتهایی هستیم که با جهادها و شهادتها و با ارزشهای بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث اینهمه هستیم، و ما مسؤول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشیم. «وکذالک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» خطاب به ماست.
ما مسئول این هستیم که با این میراث عزیز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ایمانمان و کتابمان، امتی نمونه بسازیم تا برای مردم جهان شاهد باشیم و شهید باشیم و پیامبر(ص) برای ما نمونه و شهید باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
شریعتی از تولد تا شهادت:
دکتر علی شریعتی در دوم آذر ماه سال هزار و سیصد و دوازده در روستای کاهک از توابع سبزوار به دنیا آمد . پدرش محمد تقی شریعتی از محققان و نویسندگان دینی معاصر و مادرش زهرا امینی است .
دوران دبستان را در مزینان گذراند و برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد و در سال 1329 وارد دانشسرای مقدماتی مشهد شد. در سال 1331 دانشسرای مقدماتی را به پایان رساند و اقدام به تاسیس انجمن اسلامی دانش آموزان نمود.
در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی در آمد و در سال 1333 موفق به اخذ دیپلم کامل ادبی شد و در همان سال اولین کتاب خود را که ترجمه ای از یک کتاب بود به چاپ رساند.
دکتر علی شریعتی در سال 1334 وارد دانشکده ادبیات مشهد شد و در همان سال اقدام به انتشار یکی از انقلابی ترین کتابهای خود یعنی ابوذر غفاری نمود .در سال 1336 به همراه عده ای از اعضای نهضت مقاومت ملی در مشهد دستگیر شد و در سال 1337 از دانشکده ادبیات با رتبه اول فارق
2
التحصیل شد و با یکی از همکلاسیان خود به نام پوران شریعت رضوی ازدواج کرد .
دکتر علی شریعتی در سال 1338 با بورسیه دولتی برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا هم دست از مبارزه بر نداشت و به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست و به همین دلیل مدتی را در زندان فرانسه به سر برد و در همانجا بود که با افکار نوین افرادی چون سارتر و فانون و ... آشنا شد .
در سال 1341 بود که به همکاری با جبهه ملی و نهضت آزادی و نشریه ایران آزاد پرداخت و به همین دلیل پس از پایان تحصیلات و اخذ مدرک دکتری در رشته تاریخ و مراجعت به ایران در مرز دستگیر شد ولی پس از مدتی آزاد شد و به همکاری با اداره فرهنگ پرداخت و پس از آن به عنوان کارشناس بررسی کتب درسی منسوب شد .
اوج فعالیتهای دکتر در سال 1345 هنگامی که به عنوان استادیار رشته تاریخ دانشکده مشهد برگزیده شد ، شروع شد و در سال 47 بود که به سخنرانیهای آتشین خود در حسینیه ارشاد پرداخت و به همین علت در سال 52 به مدت 18 ماه در زندان انفرادی شهربانی بود. که پس از آن از سخنرانی منع و خانه نشین شد و مجبور به ترک ایران شد که متاسفانه این سفر دیگر بازگشتی نداشت .
دکتر علی شریعتی در سحرگاه 29 خرداد 1356 در سوت همپتون انگلیس جان به جان آفرین تسلیم می کند و دوستان و آشنایان با افکارش را در غمی بزرگ فرو می برد.
3
مجموعه آثار :
٣. زن
٢.چه باید کرد
١.برای خود، برای ما، برای دیگران
٦.انسان
۵.جهانبینی ایدئولوژی
٤.مذهب علیه مذهب
۹.بازشناسی هویت ایرانی اسلامی
٨.علی (ع)
٧. انسان بی خود
١٢.اسلام شناسی مشهد
١١.میعاد با ابراهیم
١٠.روش شناخت اسلام
١۵.گفتگوهای تنهای
١٤.هنر
١٣.ویژگیهای قرون جدید
١٨.فرهنگ لغات
١٧.آثار گوناگون
١٦.نامه ها
٢١.با مخاطبهای آشنا
٢٠.یک جلوش تا بی نهایت صفر
١۹.پدر، مادر، ما متهمیم!
٢٤.بازگشت
٢٣.ابوذر
٢٢.خودسازی انقلابی
٢٧.شیعه
٢٦.حج
٢۵.ما و اقبال
۳٠.جهت گیری طبقاتی اسلام
٢۹.تشیع علوی، تشیع صفوی
٢٨.نیایش
۳۳.هبوط در کویر
٣٢.تاریخ تمدن جلد دوم
۳١.تاریخ تمدن جلد اول
٣٦.اسلام شناسی دوره سه جلدی
۳۵.-تاریخ ادیان جلد دوم
٣٤.تاریخ ادیان جلد اول
۳٧.حسین وارث آدم
4
آشنایی با تفکرات شریعتی
تمدن مصرفی
تمدن، پیشرفت و . . . هم ممکن است عامل استحمار شوند؛ در عربستان سعودی نمونه های این پیشرفت استحماری بسیار به چشم می خورد. عرب بیچاره در آنجا مثلا یک راننده تاکسی است. در آنجا کادیکلاک مثلا ً ۲۷ هزار تومان است اما در آمریکا ۳۰ هزار تومان، یعنی ارزانتر از آمریکاست و جریمه و آیین راهنمایی و رانندگی را هم ندارند. چون شرعا ً خوب نیست و اشکال دارد. پلیس های آنجا یک میله آهنی دستشان است که راننده ای که مثلا ً به اندازه هزار تومان تخلف کرده، دقی می زنند روی کاپوت ماشین اش ، اسقاط و قراضه اش می کنند که جریمه نگیرند ! زیرا از لحاظ شرعی مشکل دارد. ولی با همان پای برهنه که هنوز قاچ قاچ است و معلوم است که پارسال از صحرا آمده و قبلا ً شترچران بوده و زندگیش در بادیه می گذشته، حالا رانندگی یاد گرفته، پشت یک فورد، یک شورلت می نشیند و آن چنان پز می دهد که اصلا ً خود آمریکایی هم به گردش نمی رسد( شما که با این پزها آشنا هستید و شب و روز می بینیدشان ! ) خیال می کند مال خودش است و نمی داند که تا کجا کلاه سرش گذاشته اند.
پزهای ما اینطوری است، پز تمدن مصرفی. به شما بگویم که تمدن مصرفی از وحشی گری بدتر است. آدمی که فقط در "مصرف" متمدن می شود وحشی از او مترقی تر است. چرا؟ برای اینکه وحشی شانس متمدن شدن از طریق تولید را دارد اما آنکه مصرف کننده می شود، بی آنکه تولید کننده باشد شانس تولیدش را بطور طبیعی از دست می دهد.
همین راننده تاکسی هفت تا ، ده تا شتر در صحرا داشته و به این حاجی ها که در آنجا قربانی می کنند، فروخته و قسط اول این کادیلاک آقا را پرداخته و بقیه قسط هایش را هم آنقدر جان کنده تا پرداخته، اما حالا چه دارد؟ ماشینی که همه اش در جریمه رفته است و فقط پزش مانده ! شترها را فروخت، چند روزی به جای شتر ، توی کادیلاک نشست . دستور داده بود تودوزیش را از لیف خرما درست کرده بودند و هزار و یکی از این رقاص بازی ها که مثلا ً عربی باشد ! پس از دو سال ، سه سال، شترها رفته اند و یک تکه آهن هم دارد. خودش مانده و هیچ. یا باید برود یک جایی دزدی کند یا گدا بشود یا نوکر کسی شود و یا در جایی بمیرد. ا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد گناباد
موضوع تحقیق:
زندگینامه دکتر شریعتی
مختصری از زندگینامه دکتر علی شریعتی
دکتر علی شریعتی سال 1327 به عضویت کانون نشر حقایق اسلامی در میآید که پدرش بنیان گذار آن بود.
مهر 1329 وارد دانشسرای مقدماتی مشهد میشود.علاقه داشت به تحصیل در دبیرستان ادامه دهد اما شاید به لحاظ موقعیت اقتصادی, پدرش مخالف بود. در سال دوم دانشسرا همزمان با اوج گیری نهضت ملی به رهبری دکتر مصدق وارد فعالیت های سیاسی می شود. با محمد نخشب و دکتر کاظم سامی ( دانشجوی پزشکی دانشگاه مشهد) در نهضت خداپرستان ارتباط برقرار میکند.
سال 1331 از دانشسرا فارغ التحصیل میشود و در همان سال به استخدام اداره فرهنگ مشهد در می آید و در مدرسه کاتب پور احمد آباد مشهد شروع به کار میکند.سپس انجمن اسلامی دانش آموزان را در مشهد بنیان گذاری میکند. در همین سال کتاب مکتب واسطه را که متاثر از کتاب ایده آل بشر نوشته ی آشتیانی بود را تالیف میکند.
در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی در می آید. و در سال 1333 موفق به اخذ دیپلم کامل ادبی میشود. سپس در دانشکده ادبیات مشهد پذیرفته میشود و تحصیلاتش را در رشته ادبیات فارسی ادامه میدهد.
2
سال 1337 از دانشکده ی ادبیات با احراز رتبه اول گروه زیان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل می شود.
در 24 تیر همین سال با یکی از همکلاسان خود به نام بی بی فاطمه ( پوران ) شریعت رضوی ازدواج میکند.اوایل خرداد ماه 1338 به دلیل کسب رتبه اول با بورسیه دولتی راهی تحصیل در فرانسه میشود.در سال 1345 به عنوان استاد یار در دانشگاه تهران شروع به کار میکند. همکارانش به دلیل مختلف از او دل خوشی نداشتند حتی بعدها معلوم شد یکی از همکارانش جاسوسی وی زا برای ساواک میکرده.همیشه دوست داشت درخلوت بنویسد و همیشه بساط سیگار و چای را به همراه داشت. پسرعمویش می گوید :
هیچ چیز در زندگی او را از این خوشحالتر نمیکرد که جای خلوتی برای نوشتن بیابد
توجه به روستایان بخصوص کمک به زلزله زدگان طبس و فعالیت ها و سخنرانی های پرشورش برای جمع کمک مردم برای مردم طبس هیچ وقت از یادها نمیرود.
در سال 1347 سخنرانی هایش در حسینه ارشاد و دانشکده آغاز میشود و کتاب های اسلام شناسی و از هجرت تا وفات و توتم پرستی و کویر را به چاپ میرساند.
اواخر سال 1348 به سفر حج نایل می آید. در این سفر با آقایان غلامرضا سعیدی و مرتضی مطهری نیز حضور داشتند.
بعده ها ساواک جلوی تدریس وی را در دانشگاه میگیرد سپس او را مامور میکنند تا در بخش تحقیقات وزارت علوم مشغول به کار شود.آخرین سخنرانی دکتر شریعتی در ارشاد جمعه 19 آبان 1351 آخر ماه مبارک رمضان با عنوان مکتب اگزیستانسیالیسم ایراد گردید.
از اواخر همین سال زندگی مخفیانه دکتر شروع میشود که تا اول مهرماه 1352 ادامه می یابد. در این مدت در منزل خویشاوندان خود در تهران به طور مخفی زندگی میکند و سپس مدت 18 ماه را در زندان انفرادی به سر میبرد.چند ماه بعد حکم باز نشستگی وی را در سن 40 سالگی برای خانواده اش میفرستند.روز آخر سال 1353 به سفارش عبد اللطیف الخمیستی ( وزیر امور خارجه الجزیره و همکلاسی دکتر شریعتی) شاه دکتر شریعتی را آزاد میکند و دوران خانه نشینی دکتر آغاز میشود.
3
در این دوران برای کودکان و نوجوانان کتاب های برای ما و برای شما و برای دیگران و کدوتنبل را مینویسد تا با نام مستعار چاپ شود.از اواسط سال 1355 به طور جدی و پی گیر به فکر مهاجرت است.یکی از دوستانش که شنید میخواهد به اروپا برود به او میگوید : آیا پاسپورت دادن به شما و اجازه سفر به خارج از کشورنوعی توطیه باشد تا شما را در خارج از کشور بی سرو صدا از بین ببرند؟و سر انجام در 26 اردبیهشت 1356 از مهرآباد به مقصد بروکسل پرواز می کند. در توقف آتن برای احتیاط و رد گم کردن از هواپیما پیاده میشود و روز بعد با هواپیمای دیگری راهی بلژیک میشود.از بلژیک نامه ای برای احسان می فرستد و از او میخواهد که برای اخذ روایدش از آمریکا پرس و جو کند ونتیجه را برای وی ارسال کند. دو سه روز بعد از بروکسل به لندن میرود. پس از دو هفته اقامت در ساوت همپتون به جنوب فرانسه سفر میکند تا چند تن از دوستانش را ببیند در این سفر مهمان دکتر حسن حبیبی میشود و 26 خرداد دوباره به سوات همپتون برمیگردد تا آماده استقبال از خانواده اش بشود.27 خرداد خانه یک پاکستانی مقیم انگلستان را اجاره میکند. جواب نامه احسان را 28 خردادماه در انگلیس دریافت می کند. پس ازسفر دکتر شریعتی ساواک سراغ دکتر را میگیرد تا اینکه سه هفته پس از خروج دکتر شریعتی فهمیدند که ایشان از ایران رفته اند. 28 خرداد همسر و فرزندانش عازم آمریکا میشوند که چون نام پوران شریعت رضوی در لیست ممنوع الخروج ها است به ناچار سوسن و سارا به سفر خود ادامه میدهند و مونا و مادرش به ناچار در ایران میمانند. از آن طرف علی شریعتی 28 خرداد به همراه آقای فکوهی و خواهرانش به فرودگاه رفتند که دکتر در آنجا با دیدن دو دخترش موضوع را میفهمد و سپس همگی به خانه دکتر میروند و شب دکتر فکوهی و یکی از خواهرانش به خانه خود باز میگردد.صبح 29 خرداد در حالی که دخترانش و یکی از خواهران آقای فکوهی در طبقه بالا خوابیده اند. آقای فکوهی در میزند و مدتی در را باز نمیکنند تا اینکه خواهر آقای فکوهی بیدار میشود و میرود پایین تا در را باز کند که میبینند دکتر شریعتی در آستانه در ورودی اتاقش به پشت افتاده. روزنامه کیهان و اطلاعات روز 31 خرداد 1356 ضمن اطلاعیه مرگ دکتر شریعتی و علت مرگ را سکته قلبی و ناشی از بیماری ریشه دار یاد کردند. در حالی که علی به گواهی دفترچه بیمه اش که سفید مانده بود هیچ گونه بیماری اعم از قلبی و ... نداشته است. پس از مرگش ساواک تلاش بسیاری کرد که جنازه اش را به ایران بیاورد اما موفق نشد و دوستانش همراه احسان توانستند پیکرش را به سوریه منتقل کنند و در زینبه ی
4
دمشق دفن کنند.
بی حسین شراب و نماز یکی است
...خواهران، برادران!
اکنون شهیدان مردهاند، و ما مردهها زنده هستیم. شهیدان سخنشان را گفتند، و ما کرها مخاطبشان هستیم، آنها که گستاخی آن را داشتند که ـ وقتی نمیتوانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب کنند، رفتند، و ما بیشرمان ماندیم، صدها سال است که ماندهایم. و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما ـ مظاهر ذلت و زبونی ـ بر حسین(ع) و زینب(س) ـ مظاهر حیات و عزت ـ میگرییم، و این یک ستم دیگر تاریخ است که ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم.
امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند، تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.
در فرهنگ ما، در مذهب ما، در تاریخ ما، تشیع، عزیزترین گوهرهایی که بشریت آفریده است، حیات بخش ترین مادههایی که به تاریخ، حیات و تپش و تکان میدهد، و خدایی ترین درسهایی که به انسان میآموزد که میتواند تا «خدا» بالا رود، نهفته است و میراث همه این سرمایههای عزیز الهی به دست ما پلیدان زبون و ذلیل افتاده است.
ما وارث عزیزترین امانتهایی هستیم که با جهادها و شهادتها و با ارزشهای بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام، فراهم آمده است و ما وارث اینهمه هستیم، و ما مسؤول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشیم. «وکذالک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» خطاب به ماست.
ما مسئول این هستیم که با این میراث عزیز شهدا و مجاهدانمان و امامان و راهبرانمان و ایمانمان و کتابمان، امتی نمونه بسازیم تا برای مردم جهان شاهد باشیم و شهید باشیم و پیامبر(ص) برای ما نمونه و شهید باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
شریعتی از تولد تا شهادت:
دکتر علی شریعتی در دوم آذر ماه سال هزار و سیصد و دوازده در روستای کاهک از توابع سبزوار به دنیا آمد . پدرش محمد تقی شریعتی از محققان و نویسندگان دینی معاصر و مادرش زهرا امینی است .
دوران دبستان را در مزینان گذراند و برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد و در سال 1329 وارد دانشسرای مقدماتی مشهد شد. در سال 1331 دانشسرای مقدماتی را به پایان رساند و اقدام به تاسیس انجمن اسلامی دانش آموزان نمود.
در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی در آمد و در سال 1333 موفق به اخذ دیپلم کامل ادبی شد و در همان سال اولین کتاب خود را که ترجمه ای از یک کتاب بود به چاپ رساند.
دکتر علی شریعتی در سال 1334 وارد دانشکده ادبیات مشهد شد و در همان سال اقدام به انتشار یکی از انقلابی ترین کتابهای خود یعنی ابوذر غفاری نمود .در سال 1336 به همراه عده ای از اعضای نهضت مقاومت ملی در مشهد دستگیر شد و در سال 1337 از دانشکده ادبیات با رتبه اول فارق
2
التحصیل شد و با یکی از همکلاسیان خود به نام پوران شریعت رضوی ازدواج کرد .
دکتر علی شریعتی در سال 1338 با بورسیه دولتی برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا هم دست از مبارزه بر نداشت و به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست و به همین دلیل مدتی را در زندان فرانسه به سر برد و در همانجا بود که با افکار نوین افرادی چون سارتر و فانون و ... آشنا شد .
در سال 1341 بود که به همکاری با جبهه ملی و نهضت آزادی و نشریه ایران آزاد پرداخت و به همین دلیل پس از پایان تحصیلات و اخذ مدرک دکتری در رشته تاریخ و مراجعت به ایران در مرز دستگیر شد ولی پس از مدتی آزاد شد و به همکاری با اداره فرهنگ پرداخت و پس از آن به عنوان کارشناس بررسی کتب درسی منسوب شد .
اوج فعالیتهای دکتر در سال 1345 هنگامی که به عنوان استادیار رشته تاریخ دانشکده مشهد برگزیده شد ، شروع شد و در سال 47 بود که به سخنرانیهای آتشین خود در حسینیه ارشاد پرداخت و به همین علت در سال 52 به مدت 18 ماه در زندان انفرادی شهربانی بود. که پس از آن از سخنرانی منع و خانه نشین شد و مجبور به ترک ایران شد که متاسفانه این سفر دیگر بازگشتی نداشت .
دکتر علی شریعتی در سحرگاه 29 خرداد 1356 در سوت همپتون انگلیس جان به جان آفرین تسلیم می کند و دوستان و آشنایان با افکارش را در غمی بزرگ فرو می برد.
3
مجموعه آثار :
٣. زن
٢.چه باید کرد
١.برای خود، برای ما، برای دیگران
٦.انسان
۵.جهانبینی ایدئولوژی
٤.مذهب علیه مذهب
۹.بازشناسی هویت ایرانی اسلامی
٨.علی (ع)
٧. انسان بی خود
١٢.اسلام شناسی مشهد
١١.میعاد با ابراهیم
١٠.روش شناخت اسلام
١۵.گفتگوهای تنهای
١٤.هنر
١٣.ویژگیهای قرون جدید
١٨.فرهنگ لغات
١٧.آثار گوناگون
١٦.نامه ها
٢١.با مخاطبهای آشنا
٢٠.یک جلوش تا بی نهایت صفر
١۹.پدر، مادر، ما متهمیم!
٢٤.بازگشت
٢٣.ابوذر
٢٢.خودسازی انقلابی
٢٧.شیعه
٢٦.حج
٢۵.ما و اقبال
۳٠.جهت گیری طبقاتی اسلام
٢۹.تشیع علوی، تشیع صفوی
٢٨.نیایش
۳۳.هبوط در کویر
٣٢.تاریخ تمدن جلد دوم
۳١.تاریخ تمدن جلد اول
٣٦.اسلام شناسی دوره سه جلدی
۳۵.-تاریخ ادیان جلد دوم
٣٤.تاریخ ادیان جلد اول
۳٧.حسین وارث آدم
4
آشنایی با تفکرات شریعتی
تمدن مصرفی
تمدن، پیشرفت و . . . هم ممکن است عامل استحمار شوند؛ در عربستان سعودی نمونه های این پیشرفت استحماری بسیار به چشم می خورد. عرب بیچاره در آنجا مثلا یک راننده تاکسی است. در آنجا کادیکلاک مثلا ً ۲۷ هزار تومان است اما در آمریکا ۳۰ هزار تومان، یعنی ارزانتر از آمریکاست و جریمه و آیین راهنمایی و رانندگی را هم ندارند. چون شرعا ً خوب نیست و اشکال دارد. پلیس های آنجا یک میله آهنی دستشان است که راننده ای که مثلا ً به اندازه هزار تومان تخلف کرده، دقی می زنند روی کاپوت ماشین اش ، اسقاط و قراضه اش می کنند که جریمه نگیرند ! زیرا از لحاظ شرعی مشکل دارد. ولی با همان پای برهنه که هنوز قاچ قاچ است و معلوم است که پارسال از صحرا آمده و قبلا ً شترچران بوده و زندگیش در بادیه می گذشته، حالا رانندگی یاد گرفته، پشت یک فورد، یک شورلت می نشیند و آن چنان پز می دهد که اصلا ً خود آمریکایی هم به گردش نمی رسد( شما که با این پزها آشنا هستید و شب و روز می بینیدشان ! ) خیال می کند مال خودش است و نمی داند که تا کجا کلاه سرش گذاشته اند.
پزهای ما اینطوری است، پز تمدن مصرفی. به شما بگویم که تمدن مصرفی از وحشی گری بدتر است. آدمی که فقط در "مصرف" متمدن می شود وحشی از او مترقی تر است. چرا؟ برای اینکه وحشی شانس متمدن شدن از طریق تولید را دارد اما آنکه مصرف کننده می شود، بی آنکه تولید کننده باشد شانس تولیدش را بطور طبیعی از دست می دهد.
همین راننده تاکسی هفت تا ، ده تا شتر در صحرا داشته و به این حاجی ها که در آنجا قربانی می کنند، فروخته و قسط اول این کادیلاک آقا را پرداخته و بقیه قسط هایش را هم آنقدر جان کنده تا پرداخته، اما حالا چه دارد؟ ماشینی که همه اش در جریمه رفته است و فقط پزش مانده ! شترها را فروخت، چند روزی به جای شتر ، توی کادیلاک نشست . دستور داده بود تودوزیش را از لیف خرما درست کرده بودند و هزار و یکی از این رقاص بازی ها که مثلا ً عربی باشد ! پس از دو سال ، سه سال، شترها رفته اند و یک تکه آهن هم دارد. خودش مانده و هیچ. یا باید برود یک جایی دزدی کند یا گدا بشود یا نوکر کسی شود و یا در جایی بمیرد. ا