لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 9 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
درس اول
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
فارسی نهم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 13 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
دستورالعمل های نحوه تشویق و تنبیه کارکنان
موضوع مواد 8 و 12 طرح تکریم مردم و جلب رضایت ارباب رجوع در نظام اداری
ماده 1: تعاریف
ارباب رجوع : شخصی است که جهت دریافت خدمت یا کالا در چهارچوب قوانین و مقررات عمومی به دستگاه های مشمول مصوبه مراجعه می نماید.
ماده 2:
واحدهای ستادی دستگاه های اجرایی که بطور مستقیم با مردم و ارباب رجوع برای ارائه خدمات در ارتباط نمی باشند با تشخیص دستگاه مربوطه مشمول این مصوبه نمی گردند.
ماده 3:
در پایان اردیبهشت هر سال 5 % از کارکنان که بیشترین درصد برخورد مناسب را داشته اند به شرط اینکه هیچ گونه برخورد نامناسب نداشته اند ، انتخاب و جهت تشویق به رییس دستگاه یا واحد سازمانی مربوط معرفی می نماید.
ماده 4:تشویق ها:
تشویق با امضای رییس دستگاه یا واحد سازمانی با درج در پرونده کارگزینی مستخدم
حداکثر یکماه حقوق و مزایا بعنوان پاداش موضوع ماده 43 قانون استخدام کشوری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فهرست مطالب
عنوان
مقدمه
روش های تنبیه
روش های نادیده گرفتن
روش خاموش
روش پاداش دادن به رفتار ناهنجار یا مغایر
محروم کردن از پاداش
جریمه کردن
اصول استفاده از روش های تنبیهی
منابع
2
مقدمه:
اگر می توانستیم کودکان را فقط با استفاده از روش های مثبت تربیت کنیم خیلی عالی بود اما نمی توانیم. برای آموختن الگوهای رفتاری شایسته هم روش های مثبت و هم روش های منفی لازم اند. ماقصد ندارین تنبیه را بپذیریم یا رد کنیم بلکه می خواهیم روش های آن را بیاموزیم هم والدین از تنبیه به عنوان یک روش آموزشی مناسب برای کودکانشان استفاده می کنند وقتی که کودکتان را به اتاقشان می فرستید زمان تماشا کردن تلوزیون را محدود می کنید و به او اجازه بازی کردن با ساباب بازی های مورد علاقه اش را نمی دهید یا وقتی که کودکتان به اجاق گاز نزدیک می شود و شما فریاد می کشید : « نگین » ! در واقع برای اصلاح رفتارها از اصول تنبیه استفاده کرده اید .
روش های تنبیه
اکنون راه ها یا روش های تنبیهی موثر برای بر طرف کردن رفتارهای آزار دهنده کودکان را توضیح می دهیم .
3
1) روش نادیده گرفتن
یک روش بسیار موثر برای کاهش رفتارهای نا مطلوب کودک این است که آن ها را به سادگی نادیده بگیریم ، نادیده گرفتن معمولاً برای متوقف کردن رفتارهایی به کار می رود که همیشه مورد توجه بوده و همیشه به کودک اجازه داده شده که به هدفش برسد. برای مثال کودک شما شکلات می خواهد اما تنها می گویید: "نه حالا نه" ولی او گریه می کند خودش را به زمین می اندازد و جیغ می زند در ابتدا سعی می کنید مقاومت کنید وای در نهایت تحمل خود را از دست می دهید و تسلیم می شوید و برای از بین بردن بداخلاقی اش به او شکلات می دهید.
گریه فرزندتان تمام می شود اما شگرد او بعه نتیجه رسیده است و شما رفتار کودک را تقویت کرده اید بار دیگر سعی می کنید به جای دادن شکلات از اتاق خارج شوید قدم بزنید. در این صورت ممکن است از این که به زودی گریه اش بند می آید، متعجب شوید.
باید گفت بعضی از رفتارهایی که باعث نگرانی والدین در دوره ی نوپایی فرزندشان می شود در صورتی که نادیده گرفته شود خود به خود از بین می رود. کودکان بین یک یا سه سالگی غالباً قشقرق به راه می اندازد خود را به زمین می اندازند، گریه می کنند، چیزی را می زنند و از این قبیل. در بسیاری موارد
5
در صورتی که بزرگسالان این نوع رفتار آنان را نادیده بگیرند دست از آن بر می دارند.
در هر صورت وقتی تصمیم گرفتید از این روش استفاده کنید به هیچ وجه در برابر رفتار نا مطلوب کودک واکنش نشان ندهید چه زبانی و چه غیر زبانی. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید رادیو را روشن کنید نگاهی به پنجره بیندازید یا مورد کارهای روزانه با خود صحبت کنید همه اینها راههای مؤثر برای تداوم بی توجهی اند.
البته انتظار نداشته باشید که رفتار نامطلوب کودک از این طریق فوراً کاهش پیدا کند در واقع باید ابتدا قبل از اینکه کاهشی را ملاحظه کنید افزایشی را در بروز رفتار نا مطلوب انتظار داشته باشید. همه ما بنا به تجربه زندگی خود می دانیم که این مسئله حقیقت دارد برای مثال اگر من شب به اتاق مطالعه ام بروم و کلید برق را بزنم اما پاداش خود را که همان روشن شدن چراغ است نگیرم اولین واکنشم این است که کلید چراغ را به طور مکرر بالا و پایین بزنم تا مطمئن شوم که چراغ روشن نمی شود. بعد یک کلید را بالا و پایین نمی زنم و میروم که لامپ جدیدی پیدا کنم.
البته انتظار نداشته باشید که رفتار نامطلوب کودک از این طریق فئراً کاهش پیدا کند. در واقع باید ابتدا قبل از اینکه کاهشی را ملاحظه کنید افزایشی را در بروز رفتار نامطلوب انتظار داشته باشید . همه ما نیاز به تجربه زندگی خود می دانیم که این مسئله حقیقت دارد برای مثال اگر من شب به اتاق مطالعه ام بروم و کلید برق را بزنم اما پاداش خود را که همان روشن شدن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
یکی از شایعترین و نامناسب ترین اعمال برای جلوگیری از خلافکاریها و سزادادن به خلافکاران که بویژه در مورد کودکان اعمال میشود، تنبیه بدنی است. ژان پیاز و پیرهانری سیمون روانشناس و اساتید دانشگاههای فرانسه در کتاب روانشناسی کودک و اصول تربیتی جوانان میگویند: اگر عملی نفرت انگیز در این جهان یافت شود که وجدان آدمی را ناراحت سازد، بدرفتاری و خشونت با کودک بیگناهی است که قدرت دفاع از خود را ندارد.
وقتی ما بطور آگاه یا ناآگاه و به تربیتهای ناصحیح و غلط و رفتارهای خشونت آمیز ، اغتشاشی در روح لطیف کودکانمان بوجود آورده و در نتیجه جریحهدار ساختن عواطف و احساساتشان ، آنان را به صورت افرادی خشن و بیعاطفه ، عاصی و مجرم تحویل جامعه میدهیم، در واقع مقصر و عامل اصلی خشونتها و بیعاطفگی و جرایم و انحرافات و جنایات آنها ما هستیم. بنابراین قبل از آنکه تسلیم چوبه دار بشوند، باید در وحله اول ما را به عنوان مقصر و مسبب و مجرم به مجازات رسانده و کیفر دهند.
آیا تنبیه بدنی کارساز است؟
البته والدین و مربیانی که مرتکب تنبیه بدنی در مورد کودکان تحت پرورش و تعلیم و تربیت خود میگردند، همگی بر این عقیدهاند که میخواهند در مورد تربیت آنان قدم مثبتی بردارند و این تنبیهات ، لازمه همان قدمهای مثبت میباشد. ولی در روحیه چنین والدین و مربیانی اگر دقیق باشیم به خوبی درخواهیم یافت که عدهای از آنان خودشان به نوعی به اغتشاش و ناسازگاری درون مبتلا بوده و اغتشاشات و ناملایمات درونی و روحی ، آنان را هنگام مشاهده اعمال خلاف در کودکان ، تحر
یک به عصیان و در نتیجه ارتکاب به تنبیه بدنی مینماید.
کودک ممکن است که از ترس کتک خوردن دست به اعمال خلافی نزند، ولی وقتی که چندین بار کتک خورد و ترسش ریخت، همان کار خلاف را که میل به انجام آن دارد بالاخص در خفا با شدت و حدت بیشتری دنبال خواهد کرد. زیرا این امر از نظر روانشناسی کاملا به اثبات رسیده است که هر اندازه فردی در انجام کاری با ممانعت مواجه باشد، به همان اندازه و بلکه بیشتر برای انجام آن مریض خواهد شد. اغلب اعمال خلاف و نادرستی که از کودکان سر میزند، مغرضانه و از روی نقشه موذیگرانه قبلی نیست و حتی اگر چنین هم باشد باز باید در روان آنان بدنبال علت و انگیزه بگردیم.
چون هیچ کودکی مجرم و خلافکار از مادر متولد نمیشود و رفتارهای غلط و تربیت ناصحیح والدین و اطرافیان و خصایص اکتسابی محیط و اجتماعی هستند که روح کودک را متاثر و متالم ساخته و او در مقابل کنشهایی که به نظرش غیر عادلانه مینماید، وادار به واکنشهای عصیانگر میسازد و ما اگر در مقابل عصیان و ارتکاب به جرم و گناه کودک متوسل به خشونت و تنبیه بدنی گردیم، علاوه بر اینکه در روح او برای گشایش و هدایت عقدههای سرکش قدم مثبتی برنخواهیم داشت، بلکه عقدههای موجود را سرکش نموده و عقده دیگری نیز بر تعداد آن خواهیم افزود و چنین کودکانی در اثر تنبیهات و مجازاتهای شدید و ممتدی عاقبت از محیط خانه و خانواده گریزان شده و با سقوط در دامهایی که هر آن در سر راهشان گسترده میباشد به احتمال زیاد تبدیل به بزهکار در جامعه خواهند شد.
اگر به فرض هم چنین شد، بالاخره خشن و بیعاطفه شده و دست به کارهای ناشایست و پرخطر خواهند زد. در بعضی مواقع نیز خلافکاریهایی از کودکان سر میزند که والدین از تفهیم نتایج مضر و زیان بخش آن عاجز میمانند و چون در حل مشکل با ناتوانی مواجه میشوند متوسل به تنبیه میگردند. غافل از اینکه این تنبیه جز چند لحظه تاثیری نخواهد داشت و روز از نو روزی از نو خواهد بود. والدین در این مواقع باید به دنبال علت و انگیزه بگردند.
گاه با مسائلی روبرو میشویم که تنبیه بدنی حتی برای مدت زمان کمی هم کارساز نیست. چرا که مشکل چیزی ریشهدار است. مثلا نوجوانی که وارد اولین دورههای بلوغ شده و در اثر تربیتهای غلط و محیط ناسالم و محرومیتها و سایر مشکلات اجتماعی یا ابتلا به یکی از انواع اعتیادهای جنسی و غیره به بیراهه میرود. در این حال برای ما امکان اصلاح جامعه و سالم کردن محیط و از بین بردن عوامل نامطلوب ، غیر ممکن به نظر میرسد. یعنی برای انهدام این موانع تربیتی بهتر است بدون توسل به خشونت و با رفتارهای محبتآمیز و دوستانه ضمن ا
ینکه مضرات اینگونه اعمال خلاف و انحرافی را بازگو میکنیم، با نشان دادن افرادی که با ارتکاب به چنین اعمالی مبتلا به امراض مختلفی از قبیل سفلیس و سوزاک و سایر امراض مشابه گردیده و به صورت مطرودین جامعه ، عمر نکبت باری را در منجلاب بدبختی سپری میکنند.
رعب و ترسی را در اندیشه آنان برانگیزیم و حتم بدانید که این رعب و ترس مثبت ، عامل بازدارندهای موثرتر از پند و اندرزها و سایر تنبیهات و مجازاتها خواهد بود. البته عوامل تخلف بسیار است و والدین و مربیان محترم نیز دارای تدابیری هستند که میتوانند با استفاده از این تدابیر و تجربیات و مطالعه خود در راه از بین بردن عوامل تخلفزا قدمهای مثبتی برداشته و در راه هدایت و آراستن کودکان خود به خصال واقعی انسانی بدون توسل به تنبیه بدنی و رفتارهای خشونت بار و با ارائه طریقهای صحیح و مثبت تربیتی مفید واقع گردند.
تنبیه بدنی و کودک!! 1
وقتی سخن از «تنبیه» به میان میآید، اولین چیزی که به ذهن میرسد معنای «انضباط» است. در نتیجه بعضی از افراد تنبیه را با انضباط و اطاعت کورکورانه مترادف میدانند. یعنی معتقدند که انضباط در سایه ی اطاعت کورکورانه بهدست میآید و منضبط کسی است که بدون اظهارنظر، دستور مافوق خود را اجرا نماید.
متأسفانه بسیاری از والدین و مربیان نیز همین فرضها را پذیرفتهاند و معتقدند اگر کودک از آنها اطاعت محض کند، کودکی منظم و سر به راه بوده و در غیر این صورت باید تنبیه گردد. به عقیده ی آنان ترس از تنبیه، کودک را به اجرای وظایف معین وا میدارد و مانع از انجام کارهای خلاف مقررات میگردد.
درست است که تنبیه اثر فوری دارد و کودک را از ادامه ی تخلف باز میدارد ولی او را نسبت به زشتی کار، آگاه نمیسازد. بنابراین اصلاً اثر تربیتی ندارد گذشته از این که اثرات منفی زیادی نیز بر روح و روان کودک باقی میگذارد. اصول تربیت اقتضا میکند که آدمی عمل خلاف را نه از ترس تنبیه، بلکه به صرف خلاف بودن آن مرتکب نشود و تنها برای این که وجدانش از ارتکاب به گناه مبرا باشد، از انجام آن سر باز زند پس تنبیه، در درازمدت عملاً رفتار تنبیه شده را از خزانه ی رفتار حذف نمیکند و توفیق موقتی آن به بهای گزاف کاهش کارآمدی کلی فرد و خوشوقتی او تمام میشود.
«تنبیه» در درازمدت بیتأثیر است. چنین به نظر میرسد که تنبیه صرفاً رفتار ناشایست را پس میزند و زمانی که دیگر تهدید تنبیه وجود نداشته باشد، نرخ پاسخ، به میزان اولیه باز میگردد. بنابراین، گرچه تنبیه اغلب خیلی موثر به نظر میرسد، اما در واقع اثری ناپایدار برجای میگذارد. دلایل روانشناسان برای نامناسب بودن تنبیه از قرار زیر میباشد:
آثار جسمی- روحی:
تنبیه آثار جانبی و هیجانی نامطلوب بر جسم باقی میگذارد. کودک تنبیه شده میترسد و حتی گاهی این ترس خود را به محرکهای مختلفی که هنگام تنبیه شدن حضور دارند نیز تعمیم میدهد.
بیاثر بودن آن:
تنبیه به کودک نشان میدهد که چه کار نکند، نه این که چه کار بکند. در قیاس با تقویت و تشویق، تنبیه عملاً هیچگونه اطلاعاتی در اختیار ارگانیسم قرار نمیدهد.
اثر معکوس تربیتی:
تنبیه علاوه بر اینکه اثر مثبت تربیتی ندارد، صدمه زدن به دیگران را توجیه میکند. وقتی که کودکان تنبیه میشوند، تنها چیزی که میآموزند، این است که در بعضی موقعیتها صدمه زدن به دیگران جایز است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تقویت انگیزه های درسی و نحوه تشویق و تنبیه
آموزش، به فعالیتهای از پیش طرح ریزی شده ای گفته می شود که با هدف ایجاد یادگیری دردانش آموزان بین معلم و یک یا چند دانش آموز به صورت کنش متقابل یا رابطه دو جانبه انجام می شود. منظور از کنش متقابل، مبادله گفتار یا اعمال بین معلم و دانش آموزان است که به جریان آموزش و یادگیری جهت می دهد.
لذا، هدف از آموزش کمک به ایجاد یادگیری دردانش آموزان است. اما یادگیری، موضوع مشخص و واحدی نیست، بلکه تقریبا همه فعالیتهایی که ما درطول زندگی انجام می دهیم از تجارب یادگیری سرچشمه می گیرد.
تقویت انگیزه های درسی و نحوه تشویق و تنبیه: درراستای یادگیری مقوله هایی هستند که سعی شده با همت و تلاش همه همکلاسیها به آن پرداخته شود.
تقویت انگیزه های درسی
مهمترین عامل تعیین کننده علاقه مندی یا بی علاقگی دانش آموز نسبت به درسها و تکالیف مختلف یادگیری تجارب موفقیت آمیز یا شکست او در یادگیریهای درسهای مختلف است. یعنی اگر دانش آموز طی سالهای مدرسه همواره تجارب موفقیت آمیزی کسب کند به تدریج برعلاقه او نسبت به یادگیری دروس مختلف و کل محیط مدرسه افزوده می شود. و درنتیجه مفهوم مثبتی از خود دراو تشکیل می شود، اما اگر این تجارب غالباً با شکست توأم باشند، اندک اندک دریادگیرنده، بی علاقگی و بی میلی نسبت به دروس و مدرسه ایجاد می شود و سرانجام ممکن است به مفهومی منفی از خود و تواناییهای خود دراو بینجامد. بنابراین، بهترین راه جلوگیری از بی میلی و بی علاقگی در یادگیرنده و افزایش سطح علاقه و نگرش مثبت او نسبت به یادگیری و فعالیتهای مدرسه، فراهم کردن امکانات کسب توفیق در یادگیرنده است.
با توجه به توضیحات بالا مشکل کمبود انگیزه یادگیری دانش آموزان یا کمبود علاقه آنان نسبت به یادگیری مطالب تازه، ناشی از شکستهای پی درپی آنان در درسهای مشابه درس جدید است. بنابراین بهترین راه رفع مشکل این است که کیفیت آموزش را بهبود بخشیم. این اقدامات سبب افزایش یادگیری و کسب موفقیت از سوی دانش آموز دردرسهای تازه خواهد شد. این کسب موفقیت باعث می شود که یادگیرنده، به تدریج به تصویری مثبت تر از تواناییهای خود نسبت به یادگیری دست یابد. اگر این جریان، درچندین واحد یادگیری ادامه یابد، از تصورات منفی دانش آموزان نسبت به تواناییهایش در رابطه با یادگیری مطالب کاسته می شود و به جای آن تصورات مثبت تری دراین مورد کسب خواهد کرد. که این خود علاقه و انگیزه یادگیری را در او افزایش می دهد، اما آنچه که گفته شد، بهترین روش ایجاد کردن علاقه در دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوعهای درس است، علاوه بر این روش کلی شیوه ها و فنون دیگری وجود دارد که توجه به آنها سطح علاقه و انگیزش یادگیرندگان را بالا می برد، که در ذیل به آنها می پردازیم.
- جهت ایجاد انگیزه بیشتر در دانش آموزان از معلم انتظار می رود:
قبل از آغاز درس دقیقاً به آنها بگوید که چه انتظاراتی ازآنان دارد، به عبارتی معلم باید قبل از آغاز درس کلیه هدفهای آموزشی، نوع رفتار و یا مهارتهائی را که از آنان می خواهد از پیش دراختیارشان قرار دهد تا دانش آموزان پیش زمینه ای مناسب داشته باشند.
- استفاده از اظهاراتی چون «خوب»، «عالی» و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز در افزایش علاقه او بسیار مؤثر است، اما باید توجه داشت که مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد.
علاوه بر اظهارات شفاهی، سایر تشویقها از جمله، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی ودفترچه تکالیف دانش آموزان بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد.
- از آنجا که نتایج آزمونها به صورت نمره هایی که به یادگیرندگان داده می شوند با پاداشهای اجتماعی چون تأیید معلم و والدین، ارتقاء به کلاس بالاتر، دریافت گواهینامه، امکان ورود به دانشگاه، کسب مشاغل و مواردی نظیر اینها وابسته اند، لذا نمره های معلمان دارای ارزش انگیزش زیادی هستند. بنابراین، معلم می تواند بااجرای امتحانهای مختلف و دادن نتایج حاصل به یادگیرندگان، سطح انگیزش و علاقه آنان را نسبت به یادگیری وکسب مهارتها و اطلاعات تازه افزایش دهد، اما همیشه ازاین تدابیر آموزشی باید به صورت مثبت استفاده کرد، نه به عنوان وسیله ای برای ترساندن و تنبیه کردن یادگیرندگان.
- ارائه مطالب درسی به صورت متوالی، از ساده به دشوار، موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده، به اندازه کافی موفقیت به دست آورند. این کسب موفقیت اولیه، انگیزش یادگیری را برای یادگیریهای بیشتر افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید.
- ایجاد رقابت فردی بین دانش آموزان به کسب موفقیت در معدودی از آنان و شکست اکثریت کلاس می انجامد، بنابراین باید از آن پرهیز کرد.
- مشارکت دانش آموزان در فعالیت یادگیری یکی از عوامل مهم ایجاد علاقه و انگیزش است.
- بهترین تکالیف و فعالیتهای یادگیری ازلحاظ ایجاد انگیزش آنهایی هستند که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوارند. به عبارتی بهترین تکالیف یادگیری آنهایی هستند که یادگیری در انجام آنها نیاز به قدری تلاش داشته باشد.
نحوه تشویق و تنبیه
در ابتدا می پردازیم به تعریفی کلی از تشویق و تنبیه:
تشویق: عبارتست از ارائه یک محرک خوشایند به دنبال یک رفتار مطلوب، جهت افزایش دادن احتمال وقوع آن رفتار.
مثالی ساده در این رابطه: لبخند زدن معلم بعد از نوشتن کلمات صحیح توسط دانش آموز.
تنبیه: عبارتست از ارائه یک محرک ناخوشایند به دنبال یک رفتار نامطلوب،جهت کاهش دادن احتمال وقوع آن رفتار.
مثالی ساده در این رابطه: سیلی زدن معلم بعد از نوشتن کلمات اشتباه توسط دانش آموز.
تشویق
همانطور که مشخص شد رفتارهای مطلوب از رفتارهای نامطلوب تفکیک می شوند و سعی معلم باید بر این باشد که رفتار مطلوب دانش آموزان را در آنها تقویت و نگهداری کند.
مهمترین عامل نگهداشت رفتار یاد گرفته شده، تقویت بلافاصله بعد از رفتار مطلوب است. اگر معلم پس ازسپری شدن مدتی از انجام رفتار، آن را تقویت کند، از اثر بخشی تقویت کاسته می شود و نتیجه مطلوب به دست نمی آید. از آنجا که تقویت کردن بلافاصله همه رفتارهای دانش آموزان درکلاس درس و محیط مدرسه اغلب ناممکن است، معلم می تواند برای رفع مشکل ناشی از تأخیر در تقویت از توضیحات کلامی استفاده کند. برای مثال معلم تصمیم می گیرد که برای تقویت رفتارهای مثبت تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان آنان را در روز جمعه به گردش علمی ببرد. در این مثال، بین انجام رفتار و دریافت تقویت به طور طبیعی وقفه می افتد. معلم می تواند برای رفع مشکل تأخیر در تقویت، در پایان کار روزانه دانش آموزان، به آنان یادآور شود که «خوشبختانه همه شما با جدیتی که در درسهایتان به کار می برید و اخلاق و رفتار خوبی که از خود نشان می دهید خواهید توانست در برنامه گردش علمی روز جمعه شرکت کنید.»
تنبیه
تنبیه خشن ترین و نامطلوبترین روش تغییر رفتار است. هر چند که مشاهدات روزانه و شواهد تجربی نشان داده اند که تنبیه در کاهش دادن رفتار نامطلوب به طور موقت مؤثر است، اما باید توجه داشت که تنبیه باعث از بین رفتن رفتار تنبیه شده نمی شود و تنها تأثیری که دارد این است که رفتار نامطلوب را موقتاً پنهان می کند. به این صورت که رفتار تنبیه شده، پس از تنبیه، همچنان در مجموعه رفتار فرد باقی می ماند و تا زمانی که عامل تنبیه کننده حاضر و ناظر است مخفی باقی می ماند، ولی به مجرد این که عامل تنبیه کننده تضعیف شود و از میان برود آن رفتار مجدداً ظاهر می شود. برای مثال کودکی که به علت زدن حرف زشت از پدر کتک می خورد، می آموزد که در حضور او حرف زشت نزند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در غیاب پدر، مثلاً در حضور مادر یا افراد دیگر، این کار را انجام ندهد. بنابراین بزرگترین اشکال تنبیه این است که این روش رفتار نامطلوب را در فرد از بین نمی برد، بلکه آن را موقتاً پنهان می کند. این رفتار پس از ضعیف شدن عامل تنبیه کننده مجدداً ظاهر می شود.
مشکلات دیگر استفاده از تنبیه به طور خلاصه عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فهرست مطالب
عنوان
مقدمه
روش های تنبیه
روش های نادیده گرفتن
روش خاموش
روش پاداش دادن به رفتار ناهنجار یا مغایر
محروم کردن از پاداش
جریمه کردن
اصول استفاده از روش های تنبیهی
منابع
2
مقدمه:
اگر می توانستیم کودکان را فقط با استفاده از روش های مثبت تربیت کنیم خیلی عالی بود اما نمی توانیم. برای آموختن الگوهای رفتاری شایسته هم روش های مثبت و هم روش های منفی لازم اند. ماقصد ندارین تنبیه را بپذیریم یا رد کنیم بلکه می خواهیم روش های آن را بیاموزیم هم والدین از تنبیه به عنوان یک روش آموزشی مناسب برای کودکانشان استفاده می کنند وقتی که کودکتان را به اتاقشان می فرستید زمان تماشا کردن تلوزیون را محدود می کنید و به او اجازه بازی کردن با ساباب بازی های مورد علاقه اش را نمی دهید یا وقتی که کودکتان به اجاق گاز نزدیک می شود و شما فریاد می کشید : « نگین » ! در واقع برای اصلاح رفتارها از اصول تنبیه استفاده کرده اید .
روش های تنبیه
اکنون راه ها یا روش های تنبیهی موثر برای بر طرف کردن رفتارهای آزار دهنده کودکان را توضیح می دهیم .
3
1) روش نادیده گرفتن
یک روش بسیار موثر برای کاهش رفتارهای نا مطلوب کودک این است که آن ها را به سادگی نادیده بگیریم ، نادیده گرفتن معمولاً برای متوقف کردن رفتارهایی به کار می رود که همیشه مورد توجه بوده و همیشه به کودک اجازه داده شده که به هدفش برسد. برای مثال کودک شما شکلات می خواهد اما تنها می گویید: "نه حالا نه" ولی او گریه می کند خودش را به زمین می اندازد و جیغ می زند در ابتدا سعی می کنید مقاومت کنید وای در نهایت تحمل خود را از دست می دهید و تسلیم می شوید و برای از بین بردن بداخلاقی اش به او شکلات می دهید.
گریه فرزندتان تمام می شود اما شگرد او بعه نتیجه رسیده است و شما رفتار کودک را تقویت کرده اید بار دیگر سعی می کنید به جای دادن شکلات از اتاق خارج شوید قدم بزنید. در این صورت ممکن است از این که به زودی گریه اش بند می آید، متعجب شوید.
باید گفت بعضی از رفتارهایی که باعث نگرانی والدین در دوره ی نوپایی فرزندشان می شود در صورتی که نادیده گرفته شود خود به خود از بین می رود. کودکان بین یک یا سه سالگی غالباً قشقرق به راه می اندازد خود را به زمین می اندازند، گریه می کنند، چیزی را می زنند و از این قبیل. در بسیاری موارد
5
در صورتی که بزرگسالان این نوع رفتار آنان را نادیده بگیرند دست از آن بر می دارند.
در هر صورت وقتی تصمیم گرفتید از این روش استفاده کنید به هیچ وجه در برابر رفتار نا مطلوب کودک واکنش نشان ندهید چه زبانی و چه غیر زبانی. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید رادیو را روشن کنید نگاهی به پنجره بیندازید یا مورد کارهای روزانه با خود صحبت کنید همه اینها راههای مؤثر برای تداوم بی توجهی اند.
البته انتظار نداشته باشید که رفتار نامطلوب کودک از این طریق فوراً کاهش پیدا کند در واقع باید ابتدا قبل از اینکه کاهشی را ملاحظه کنید افزایشی را در بروز رفتار نا مطلوب انتظار داشته باشید. همه ما بنا به تجربه زندگی خود می دانیم که این مسئله حقیقت دارد برای مثال اگر من شب به اتاق مطالعه ام بروم و کلید برق را بزنم اما پاداش خود را که همان روشن شدن چراغ است نگیرم اولین واکنشم این است که کلید چراغ را به طور مکرر بالا و پایین بزنم تا مطمئن شوم که چراغ روشن نمی شود. بعد یک کلید را بالا و پایین نمی زنم و میروم که لامپ جدیدی پیدا کنم.
البته انتظار نداشته باشید که رفتار نامطلوب کودک از این طریق فئراً کاهش پیدا کند. در واقع باید ابتدا قبل از اینکه کاهشی را ملاحظه کنید افزایشی را در بروز رفتار نامطلوب انتظار داشته باشید . همه ما نیاز به تجربه زندگی خود می دانیم که این مسئله حقیقت دارد برای مثال اگر من شب به اتاق مطالعه ام بروم و کلید برق را بزنم اما پاداش خود را که همان روشن شدن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
یکی از شایعترین و نامناسب ترین اعمال برای جلوگیری از خلافکاریها و سزادادن به خلافکاران که بویژه در مورد کودکان اعمال میشود، تنبیه بدنی است. ژان پیاز و پیرهانری سیمون روانشناس و اساتید دانشگاههای فرانسه در کتاب روانشناسی کودک و اصول تربیتی جوانان میگویند: اگر عملی نفرت انگیز در این جهان یافت شود که وجدان آدمی را ناراحت سازد، بدرفتاری و خشونت با کودک بیگناهی است که قدرت دفاع از خود را ندارد.
وقتی ما بطور آگاه یا ناآگاه و به تربیتهای ناصحیح و غلط و رفتارهای خشونت آمیز ، اغتشاشی در روح لطیف کودکانمان بوجود آورده و در نتیجه جریحهدار ساختن عواطف و احساساتشان ، آنان را به صورت افرادی خشن و بیعاطفه ، عاصی و مجرم تحویل جامعه میدهیم، در واقع مقصر و عامل اصلی خشونتها و بیعاطفگی و جرایم و انحرافات و جنایات آنها ما هستیم. بنابراین قبل از آنکه تسلیم چوبه دار بشوند، باید در وحله اول ما را به عنوان مقصر و مسبب و مجرم به مجازات رسانده و کیفر دهند.
آیا تنبیه بدنی کارساز است؟
البته والدین و مربیانی که مرتکب تنبیه بدنی در مورد کودکان تحت پرورش و تعلیم و تربیت خود میگردند، همگی بر این عقیدهاند که میخواهند در مورد تربیت آنان قدم مثبتی بردارند و این تنبیهات ، لازمه همان قدمهای مثبت میباشد. ولی در روحیه چنین والدین و مربیانی اگر دقیق باشیم به خوبی درخواهیم یافت که عدهای از آنان خودشان به نوعی به اغتشاش و ناسازگاری درون مبتلا بوده و اغتشاشات و ناملایمات درونی و روحی ، آنان را هنگام مشاهده اعمال خلاف در کودکان ، تحر
یک به عصیان و در نتیجه ارتکاب به تنبیه بدنی مینماید.
کودک ممکن است که از ترس کتک خوردن دست به اعمال خلافی نزند، ولی وقتی که چندین بار کتک خورد و ترسش ریخت، همان کار خلاف را که میل به انجام آن دارد بالاخص در خفا با شدت و حدت بیشتری دنبال خواهد کرد. زیرا این امر از نظر روانشناسی کاملا به اثبات رسیده است که هر اندازه فردی در انجام کاری با ممانعت مواجه باشد، به همان اندازه و بلکه بیشتر برای انجام آن مریض خواهد شد. اغلب اعمال خلاف و نادرستی که از کودکان سر میزند، مغرضانه و از روی نقشه موذیگرانه قبلی نیست و حتی اگر چنین هم باشد باز باید در روان آنان بدنبال علت و انگیزه بگردیم.
چون هیچ کودکی مجرم و خلافکار از مادر متولد نمیشود و رفتارهای غلط و تربیت ناصحیح والدین و اطرافیان و خصایص اکتسابی محیط و اجتماعی هستند که روح کودک را متاثر و متالم ساخته و او در مقابل کنشهایی که به نظرش غیر عادلانه مینماید، وادار به واکنشهای عصیانگر میسازد و ما اگر در مقابل عصیان و ارتکاب به جرم و گناه کودک متوسل به خشونت و تنبیه بدنی گردیم، علاوه بر اینکه در روح او برای گشایش و هدایت عقدههای سرکش قدم مثبتی برنخواهیم داشت، بلکه عقدههای موجود را سرکش نموده و عقده دیگری نیز بر تعداد آن خواهیم افزود و چنین کودکانی در اثر تنبیهات و مجازاتهای شدید و ممتدی عاقبت از محیط خانه و خانواده گریزان شده و با سقوط در دامهایی که هر آن در سر راهشان گسترده میباشد به احتمال زیاد تبدیل به بزهکار در جامعه خواهند شد.
اگر به فرض هم چنین شد، بالاخره خشن و بیعاطفه شده و دست به کارهای ناشایست و پرخطر خواهند زد. در بعضی مواقع نیز خلافکاریهایی از کودکان سر میزند که والدین از تفهیم نتایج مضر و زیان بخش آن عاجز میمانند و چون در حل مشکل با ناتوانی مواجه میشوند متوسل به تنبیه میگردند. غافل از اینکه این تنبیه جز چند لحظه تاثیری نخواهد داشت و روز از نو روزی از نو خواهد بود. والدین در این مواقع باید به دنبال علت و انگیزه بگردند.
گاه با مسائلی روبرو میشویم که تنبیه بدنی حتی برای مدت زمان کمی هم کارساز نیست. چرا که مشکل چیزی ریشهدار است. مثلا نوجوانی که وارد اولین دورههای بلوغ شده و در اثر تربیتهای غلط و محیط ناسالم و محرومیتها و سایر مشکلات اجتماعی یا ابتلا به یکی از انواع اعتیادهای جنسی و غیره به بیراهه میرود. در این حال برای ما امکان اصلاح جامعه و سالم کردن محیط و از بین بردن عوامل نامطلوب ، غیر ممکن به نظر میرسد. یعنی برای انهدام این موانع تربیتی بهتر است بدون توسل به خشونت و با رفتارهای محبتآمیز و دوستانه ضمن ا
ینکه مضرات اینگونه اعمال خلاف و انحرافی را بازگو میکنیم، با نشان دادن افرادی که با ارتکاب به چنین اعمالی مبتلا به امراض مختلفی از قبیل سفلیس و سوزاک و سایر امراض مشابه گردیده و به صورت مطرودین جامعه ، عمر نکبت باری را در منجلاب بدبختی سپری میکنند.
رعب و ترسی را در اندیشه آنان برانگیزیم و حتم بدانید که این رعب و ترس مثبت ، عامل بازدارندهای موثرتر از پند و اندرزها و سایر تنبیهات و مجازاتها خواهد بود. البته عوامل تخلف بسیار است و والدین و مربیان محترم نیز دارای تدابیری هستند که میتوانند با استفاده از این تدابیر و تجربیات و مطالعه خود در راه از بین بردن عوامل تخلفزا قدمهای مثبتی برداشته و در راه هدایت و آراستن کودکان خود به خصال واقعی انسانی بدون توسل به تنبیه بدنی و رفتارهای خشونت بار و با ارائه طریقهای صحیح و مثبت تربیتی مفید واقع گردند.
تنبیه بدنی و کودک!! 1
وقتی سخن از «تنبیه» به میان میآید، اولین چیزی که به ذهن میرسد معنای «انضباط» است. در نتیجه بعضی از افراد تنبیه را با انضباط و اطاعت کورکورانه مترادف میدانند. یعنی معتقدند که انضباط در سایه ی اطاعت کورکورانه بهدست میآید و منضبط کسی است که بدون اظهارنظر، دستور مافوق خود را اجرا نماید.
متأسفانه بسیاری از والدین و مربیان نیز همین فرضها را پذیرفتهاند و معتقدند اگر کودک از آنها اطاعت محض کند، کودکی منظم و سر به راه بوده و در غیر این صورت باید تنبیه گردد. به عقیده ی آنان ترس از تنبیه، کودک را به اجرای وظایف معین وا میدارد و مانع از انجام کارهای خلاف مقررات میگردد.
درست است که تنبیه اثر فوری دارد و کودک را از ادامه ی تخلف باز میدارد ولی او را نسبت به زشتی کار، آگاه نمیسازد. بنابراین اصلاً اثر تربیتی ندارد گذشته از این که اثرات منفی زیادی نیز بر روح و روان کودک باقی میگذارد. اصول تربیت اقتضا میکند که آدمی عمل خلاف را نه از ترس تنبیه، بلکه به صرف خلاف بودن آن مرتکب نشود و تنها برای این که وجدانش از ارتکاب به گناه مبرا باشد، از انجام آن سر باز زند پس تنبیه، در درازمدت عملاً رفتار تنبیه شده را از خزانه ی رفتار حذف نمیکند و توفیق موقتی آن به بهای گزاف کاهش کارآمدی کلی فرد و خوشوقتی او تمام میشود.
«تنبیه» در درازمدت بیتأثیر است. چنین به نظر میرسد که تنبیه صرفاً رفتار ناشایست را پس میزند و زمانی که دیگر تهدید تنبیه وجود نداشته باشد، نرخ پاسخ، به میزان اولیه باز میگردد. بنابراین، گرچه تنبیه اغلب خیلی موثر به نظر میرسد، اما در واقع اثری ناپایدار برجای میگذارد. دلایل روانشناسان برای نامناسب بودن تنبیه از قرار زیر میباشد:
آثار جسمی- روحی:
تنبیه آثار جانبی و هیجانی نامطلوب بر جسم باقی میگذارد. کودک تنبیه شده میترسد و حتی گاهی این ترس خود را به محرکهای مختلفی که هنگام تنبیه شدن حضور دارند نیز تعمیم میدهد.
بیاثر بودن آن:
تنبیه به کودک نشان میدهد که چه کار نکند، نه این که چه کار بکند. در قیاس با تقویت و تشویق، تنبیه عملاً هیچگونه اطلاعاتی در اختیار ارگانیسم قرار نمیدهد.
اثر معکوس تربیتی:
تنبیه علاوه بر اینکه اثر مثبت تربیتی ندارد، صدمه زدن به دیگران را توجیه میکند. وقتی که کودکان تنبیه میشوند، تنها چیزی که میآموزند، این است که در بعضی موقعیتها صدمه زدن به دیگران جایز است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تقویت انگیزه های درسی و نحوه تشویق و تنبیه
آموزش، به فعالیتهای از پیش طرح ریزی شده ای گفته می شود که با هدف ایجاد یادگیری دردانش آموزان بین معلم و یک یا چند دانش آموز به صورت کنش متقابل یا رابطه دو جانبه انجام می شود. منظور از کنش متقابل، مبادله گفتار یا اعمال بین معلم و دانش آموزان است که به جریان آموزش و یادگیری جهت می دهد.
لذا، هدف از آموزش کمک به ایجاد یادگیری دردانش آموزان است. اما یادگیری، موضوع مشخص و واحدی نیست، بلکه تقریبا همه فعالیتهایی که ما درطول زندگی انجام می دهیم از تجارب یادگیری سرچشمه می گیرد.
تقویت انگیزه های درسی و نحوه تشویق و تنبیه: درراستای یادگیری مقوله هایی هستند که سعی شده با همت و تلاش همه همکلاسیها به آن پرداخته شود.
تقویت انگیزه های درسی
مهمترین عامل تعیین کننده علاقه مندی یا بی علاقگی دانش آموز نسبت به درسها و تکالیف مختلف یادگیری تجارب موفقیت آمیز یا شکست او در یادگیریهای درسهای مختلف است. یعنی اگر دانش آموز طی سالهای مدرسه همواره تجارب موفقیت آمیزی کسب کند به تدریج برعلاقه او نسبت به یادگیری دروس مختلف و کل محیط مدرسه افزوده می شود. و درنتیجه مفهوم مثبتی از خود دراو تشکیل می شود، اما اگر این تجارب غالباً با شکست توأم باشند، اندک اندک دریادگیرنده، بی علاقگی و بی میلی نسبت به دروس و مدرسه ایجاد می شود و سرانجام ممکن است به مفهومی منفی از خود و تواناییهای خود دراو بینجامد. بنابراین، بهترین راه جلوگیری از بی میلی و بی علاقگی در یادگیرنده و افزایش سطح علاقه و نگرش مثبت او نسبت به یادگیری و فعالیتهای مدرسه، فراهم کردن امکانات کسب توفیق در یادگیرنده است.
با توجه به توضیحات بالا مشکل کمبود انگیزه یادگیری دانش آموزان یا کمبود علاقه آنان نسبت به یادگیری مطالب تازه، ناشی از شکستهای پی درپی آنان در درسهای مشابه درس جدید است. بنابراین بهترین راه رفع مشکل این است که کیفیت آموزش را بهبود بخشیم. این اقدامات سبب افزایش یادگیری و کسب موفقیت از سوی دانش آموز دردرسهای تازه خواهد شد. این کسب موفقیت باعث می شود که یادگیرنده، به تدریج به تصویری مثبت تر از تواناییهای خود نسبت به یادگیری دست یابد. اگر این جریان، درچندین واحد یادگیری ادامه یابد، از تصورات منفی دانش آموزان نسبت به تواناییهایش در رابطه با یادگیری مطالب کاسته می شود و به جای آن تصورات مثبت تری دراین مورد کسب خواهد کرد. که این خود علاقه و انگیزه یادگیری را در او افزایش می دهد، اما آنچه که گفته شد، بهترین روش ایجاد کردن علاقه در دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوعهای درس است، علاوه بر این روش کلی شیوه ها و فنون دیگری وجود دارد که توجه به آنها سطح علاقه و انگیزش یادگیرندگان را بالا می برد، که در ذیل به آنها می پردازیم.
- جهت ایجاد انگیزه بیشتر در دانش آموزان از معلم انتظار می رود:
قبل از آغاز درس دقیقاً به آنها بگوید که چه انتظاراتی ازآنان دارد، به عبارتی معلم باید قبل از آغاز درس کلیه هدفهای آموزشی، نوع رفتار و یا مهارتهائی را که از آنان می خواهد از پیش دراختیارشان قرار دهد تا دانش آموزان پیش زمینه ای مناسب داشته باشند.
- استفاده از اظهاراتی چون «خوب»، «عالی» و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز در افزایش علاقه او بسیار مؤثر است، اما باید توجه داشت که مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد.
علاوه بر اظهارات شفاهی، سایر تشویقها از جمله، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی ودفترچه تکالیف دانش آموزان بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد.
- از آنجا که نتایج آزمونها به صورت نمره هایی که به یادگیرندگان داده می شوند با پاداشهای اجتماعی چون تأیید معلم و والدین، ارتقاء به کلاس بالاتر، دریافت گواهینامه، امکان ورود به دانشگاه، کسب مشاغل و مواردی نظیر اینها وابسته اند، لذا نمره های معلمان دارای ارزش انگیزش زیادی هستند. بنابراین، معلم می تواند بااجرای امتحانهای مختلف و دادن نتایج حاصل به یادگیرندگان، سطح انگیزش و علاقه آنان را نسبت به یادگیری وکسب مهارتها و اطلاعات تازه افزایش دهد، اما همیشه ازاین تدابیر آموزشی باید به صورت مثبت استفاده کرد، نه به عنوان وسیله ای برای ترساندن و تنبیه کردن یادگیرندگان.
- ارائه مطالب درسی به صورت متوالی، از ساده به دشوار، موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده، به اندازه کافی موفقیت به دست آورند. این کسب موفقیت اولیه، انگیزش یادگیری را برای یادگیریهای بیشتر افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید.
- ایجاد رقابت فردی بین دانش آموزان به کسب موفقیت در معدودی از آنان و شکست اکثریت کلاس می انجامد، بنابراین باید از آن پرهیز کرد.
- مشارکت دانش آموزان در فعالیت یادگیری یکی از عوامل مهم ایجاد علاقه و انگیزش است.
- بهترین تکالیف و فعالیتهای یادگیری ازلحاظ ایجاد انگیزش آنهایی هستند که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوارند. به عبارتی بهترین تکالیف یادگیری آنهایی هستند که یادگیری در انجام آنها نیاز به قدری تلاش داشته باشد.
نحوه تشویق و تنبیه
در ابتدا می پردازیم به تعریفی کلی از تشویق و تنبیه:
تشویق: عبارتست از ارائه یک محرک خوشایند به دنبال یک رفتار مطلوب، جهت افزایش دادن احتمال وقوع آن رفتار.
مثالی ساده در این رابطه: لبخند زدن معلم بعد از نوشتن کلمات صحیح توسط دانش آموز.
تنبیه: عبارتست از ارائه یک محرک ناخوشایند به دنبال یک رفتار نامطلوب،جهت کاهش دادن احتمال وقوع آن رفتار.
مثالی ساده در این رابطه: سیلی زدن معلم بعد از نوشتن کلمات اشتباه توسط دانش آموز.
تشویق
همانطور که مشخص شد رفتارهای مطلوب از رفتارهای نامطلوب تفکیک می شوند و سعی معلم باید بر این باشد که رفتار مطلوب دانش آموزان را در آنها تقویت و نگهداری کند.
مهمترین عامل نگهداشت رفتار یاد گرفته شده، تقویت بلافاصله بعد از رفتار مطلوب است. اگر معلم پس ازسپری شدن مدتی از انجام رفتار، آن را تقویت کند، از اثر بخشی تقویت کاسته می شود و نتیجه مطلوب به دست نمی آید. از آنجا که تقویت کردن بلافاصله همه رفتارهای دانش آموزان درکلاس درس و محیط مدرسه اغلب ناممکن است، معلم می تواند برای رفع مشکل ناشی از تأخیر در تقویت از توضیحات کلامی استفاده کند. برای مثال معلم تصمیم می گیرد که برای تقویت رفتارهای مثبت تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان آنان را در روز جمعه به گردش علمی ببرد. در این مثال، بین انجام رفتار و دریافت تقویت به طور طبیعی وقفه می افتد. معلم می تواند برای رفع مشکل تأخیر در تقویت، در پایان کار روزانه دانش آموزان، به آنان یادآور شود که «خوشبختانه همه شما با جدیتی که در درسهایتان به کار می برید و اخلاق و رفتار خوبی که از خود نشان می دهید خواهید توانست در برنامه گردش علمی روز جمعه شرکت کنید.»
تنبیه
تنبیه خشن ترین و نامطلوبترین روش تغییر رفتار است. هر چند که مشاهدات روزانه و شواهد تجربی نشان داده اند که تنبیه در کاهش دادن رفتار نامطلوب به طور موقت مؤثر است، اما باید توجه داشت که تنبیه باعث از بین رفتن رفتار تنبیه شده نمی شود و تنها تأثیری که دارد این است که رفتار نامطلوب را موقتاً پنهان می کند. به این صورت که رفتار تنبیه شده، پس از تنبیه، همچنان در مجموعه رفتار فرد باقی می ماند و تا زمانی که عامل تنبیه کننده حاضر و ناظر است مخفی باقی می ماند، ولی به مجرد این که عامل تنبیه کننده تضعیف شود و از میان برود آن رفتار مجدداً ظاهر می شود. برای مثال کودکی که به علت زدن حرف زشت از پدر کتک می خورد، می آموزد که در حضور او حرف زشت نزند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در غیاب پدر، مثلاً در حضور مادر یا افراد دیگر، این کار را انجام ندهد. بنابراین بزرگترین اشکال تنبیه این است که این روش رفتار نامطلوب را در فرد از بین نمی برد، بلکه آن را موقتاً پنهان می کند. این رفتار پس از ضعیف شدن عامل تنبیه کننده مجدداً ظاهر می شود.
مشکلات دیگر استفاده از تنبیه به طور خلاصه عبارتند از: