لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
هدف :
آشنایی کامل با سیکل تراکم بخار(سیکل تبرید) و انجام محاسبات مربوطه در رابطه با تغییرات مقدار بار حرارتی تبخیر کننده و الزامات ماده مبد.
تئوری:
سیکل ایده آل تبرید دقیقاً همانند سیکل ایده آل توانی است که هر یک از فرایند ها بر خلاف جهت فرایند سیکل توانی است. اگر تمام سیکل در داخل شلجمی ناحیه ی دو فازی مایع- بخار انجام شود ، سیکل حاصل ( مانند سیکل توانی مشابه) به صورت سیکل کارنو خواهد بود و بنابراین هر دو فرایند فشار ثابت نیز هستند.
حالت 3 در شکل( 32-11) نشان دهنده ی مایع اشباع در درجه حرارت تبخیر کننده می باشد. این بدان معناست که فرایند انبساط ایزنتروپیک 4-3 در ناحیه ی دو فازی است و بیشتر آن را مایع تشکیل میدهد. در نتیجه مقدار کار خروجی این فرایند بسیار اندک میباشد به گونه ای که توجیهی برای افزودن توربین به تجهیزات وجود ندارد. بنابراین توربین را با یک وسیله ی اختناق دهنده جایگزین میکنند. معمولاً این وسیله یک شیر یا یک لوله ی طویل با قطر کم است که در آن سیال فعال از فشار بالا تا فشار پائین اختناق مییابد. با اعمال این تغییر، مدل ایده آل سیستم تبرید به صورت شکل (33-11) نشان داده میشود. بخار اشباع در فشار پایین وارد کمپرسور میشود و در فرایند 2-1 یک تراکم آدیاباتیک بازگشت پذیر را طی میکند. سپس در فرایند 3-2 و فشار ثابت ، حرارت دفع میشود و سیال فعال به حالت مایع اشباع از چگالنده خارج خواهد شد. به دنبال آن فرایند اختناق آدیاباتیک 4-3 به وقوع میپیوندد و سپس سیال فعال در فشار ثابت طی فرایند 1-4 تبخیر میشود و سیکل کامل میشود. بسیار مناسب تر است که کمپرسور فقط بخار را منتقل کند ، نه مخلوط بخار- مایع را آن طور که در فرایند´ 2-´1 سیکل کارنو لازم است. در واقعیت نیز انبساط مخلوط نشان داده شده در
2
هدف :
آشنایی کامل با سیکل تراکم بخار(سیکل تبرید) و انجام محاسبات مربوطه در رابطه با تغییرات مقدار بار حرارتی تبخیر کننده و الزامات ماده مبد.
تئوری:
سیکل ایده آل تبرید دقیقاً همانند سیکل ایده آل توانی است که هر یک از فرایند ها بر خلاف جهت فرایند سیکل توانی است. اگر تمام سیکل در داخل شلجمی ناحیه ی دو فازی مایع- بخار انجام شود ، سیکل حاصل ( مانند سیکل توانی مشابه) به صورت سیکل کارنو خواهد بود و بنابراین هر دو فرایند فشار ثابت نیز هستند.
حالت 3 در شکل( 32-11) نشان دهنده ی مایع اشباع در درجه حرارت تبخیر کننده می باشد. این بدان معناست که فرایند انبساط ایزنتروپیک 4-3 در ناحیه ی دو فازی است و بیشتر آن را مایع تشکیل میدهد. در نتیجه مقدار کار خروجی این فرایند بسیار اندک میباشد به گونه ای که توجیهی برای افزودن توربین به تجهیزات وجود ندارد. بنابراین توربین را با یک وسیله ی اختناق دهنده جایگزین میکنند. معمولاً این وسیله یک شیر یا یک لوله ی طویل با قطر کم است که در آن سیال فعال از فشار بالا تا فشار پائین اختناق مییابد. با اعمال این تغییر، مدل ایده آل سیستم تبرید به صورت شکل (33-11) نشان داده میشود. بخار اشباع در فشار پایین وارد کمپرسور میشود و در فرایند 2-1 یک تراکم آدیاباتیک بازگشت پذیر را طی میکند. سپس در فرایند 3-2 و فشار ثابت ، حرارت دفع میشود و سیال فعال به حالت مایع اشباع از چگالنده خارج خواهد شد. به دنبال آن فرایند اختناق آدیاباتیک 4-3 به وقوع میپیوندد و سپس سیال فعال در فشار ثابت طی فرایند 1-4 تبخیر میشود و سیکل کامل میشود. بسیار مناسب تر است که کمپرسور فقط بخار را منتقل کند ، نه مخلوط بخار- مایع را آن طور که در فرایند´ 2-´1 سیکل کارنو لازم است. در واقعیت نیز انبساط مخلوط نشان داده شده در
2
حالت´ 1 با دبی معقول و باقی بودن تعادل بین مایع و بخار ناممکن است.کاربرد سیکل ذکر شده در برپایی یک سیستم تبرید است که هدف از آن باقی نگه داشتن یک فضا در درجه حرارت پایین T1 نسبت به درجه حرارت محیط T3 میباشد. بنابراین ضریب عملکردی برای تبرید به صورت روبرو تعریف شده:
در سیستم های تبرید تراکم بخار ، نسبت به سیستم های توانی بخار از سیال های فعال ( مبرد ها ) متنوع تری استفاده میشود. در سیستم های اولیه ی تبرید تراکم بخار ، آمونیاک و دی اکسید گوگرد از اهمیت فراوانی برخوردار بودند ولی هر دو بسیار سمی و خطرناک هستند. اکنون سال هاست که مبرد های اصلی ، هیدروکربن های هالوژنه هستند که با نام های تجاری فرئون و ژناترون شناخته میشوند. برای مثال دی کلرو دی فلورو متان ((CCl2F2 به عنوان فرئون 12 و ژناترون 12 معروف هستند که مبرد 12 یا R-12 نامیده میشوند.این گروه مواد را به عنوان کلروفلوئور و کربن ها یا CFC میشناسند که از نظر شیمیایی در درجه حرارت محیط بسیار پایدار هستند ، به ویژه آنهایی که فاقد اتم هیدروژن میباشند. این مشخصه برای سیال فعال مبرد ضروری است. در عین حال اگر گاز از یک دستگاه نشت و به آرامی در طی سالیان به سمت بالا و به درون استاتوفر نفوذ کند، وجود این مشخصه ی مشترک بسیار مخرب خواهد بود. این مواد در استاتوفر شکسته میشوند و کلر آزاد آنان لایه ی اوزون محافظ استاتوفر را تخریب خواهد کرد. بنابراین حذف استفاده ی وسیع ولی مخرب حیات CFC ها به خصوص R-11 و R-12 اهمیت انکار ناپذیری برای ما دارد و باید به دنبال جایگزین های مناسب و قابل قبول برای آنان باشیم. CFCهای حاوی هیدروژن (که غالباً HCFC ها خوانده میشوند) از قبیل R-22 عمر کمتری دارند و بنابراین قبل از رسیدن به استاتوفر به عناصر غیر مخرب تجزیه خواهند شد. بیشتر سیالات مطلوب که HFC خوانده میشوند فاقد اتم های کلر هستند.
در هنگام انتخاب سیال مبرد باید به دو نکته توجه کرد . اول درجه حرارتی که لازم است با سرمایش تثبیت شود و دوم نوع تجهیزاتی که استفاده خواهد شد. چون در طی فرایند انتقال حرارت ، مبرد تغییر فاز مییابد، فشار مبرد در حین فرایندهای تغذیهی حرارت و دفع حرارت ، فشار اشباع خواهد بود. کم بودن فشار مترادف با بزرگ بودن حجم مخصوص است و این بدان معنی است که تجهیزات مربوطه باید بزرگ تر باشند. فشارهای زیاد به معنای تجهیزات کوچکتر است ولی باید این تجهیزات به نحوی طراحی شوند که در مقابل فشار زیاد مقاومت داشته باشند. در کاربردهایی که درجه حرارت فوق العادهکم باشد، میتوان با ترکیب دو سیستم مجزا از سیستم دوگانه استفاده کرد.
کمپرسور های مورد استفاده ، روی مبرد ها اثرات ویژهای دارند. کمپرسورهای رفت و برگشتی مناسبترین نوع برای حجم مخصوص پائین ( فشار زیاد ) هستند ولی کمپرسورهای سانتریفیوژ بیشتر برای فشار پائین و حجم مخصوص زیاد مناسب میباشند.
3
همچنین این نکته که مبردهای مورد استفاده در کاربردهای خانگی نبایستی سمی باشند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.از مشخصه های دیگر مبردها، میتوان قابلیت اختلاط با روغن کمپرسور ، مقاومت دیالکتریک، ثبات ترکیب شیمیایی و ارزان بودن آن نام برد. در عین حال متاسفانه مبرد ها موجب خوردگی میشوند. در یک سیکل ایدهآل و برای یک درجه حرارت معین در فرایند های تبخیر و چگالش ، تمام مبردها دارای ضریب عملکرد یکسان نخواهند بود. البته مطلوب است از مبردهایی استفاه گردد که در صورتی که سایر محدودیت ها اجازه دهند، دارای بزرگترین ضریب عملکرد باشد.
به دلیل افتهای ناشی از جریان سیال و نیز تبادل حرارت با محیط، سیکل تبرید حقیقی از سیکل ایدهآل انحراف خواهد داشت.سیکل حقیقی میتواند به سیکل شکل (34-11) نزدیک شود.
احتمالاً بخار ورودی به کمپرسور به صورت مافوقگرم خواهد بود. در طی فرایند تراکم، بازگشت ناپذیری ها و تبادل حرارت با محیط ( با توجه به درجه حرارت محیط و مبرد) صورت خواهد گرفت. بنابراین در طی این فرایند، انتروپی ممکن است افزایش و یا کاهش یابد. بازگشت ناپذیری ها و انتقال حرارت به مبرد ، موجب افزایش انتروپی میشود و انتقال حرارت از مبرد موجب کاهش انتروپی میگردد. این احتمالات با دو خط چین 2-1 و´2-1 نشان داده شده است.فشار مایع خروجی از چگالنده کمتر از فشار بخار ورودی به آن میباشد و درجه حرارت مبرد در چگالنده قدری بیشتر از درجه حرارت محیطی است که با آن تبادل حرارت میکند.معمولاً درجه حرارت مایع خروجی از چگالنده کمتر از درجه حرارت اشباع است و احتمال دارد که مقدار آن در لوله های بین چگالنده و شیر انبساط افت بیشتری نیز داشته باشد. این یک مزیت است زیرا ذر اثر این انتقال حرارت ، مبرد با انتالپی کمتر وارد تبخیر کننده میشود و میتوان در تبخیر کننده مقدار حرارت بیشتری به مبرد انتقال داد.
در حین جریان یافتن مبرد از از درون تبخیر کننده مقداری افت فشار رخ خواهد داد. امکان دارد مبرد در هنگام خروجی از تبخیر کننده مقداری مافوقگرم باشد. همچنین در اثر انتقال حرارت از محیط به لوله ی بین تبخیر کننده و کمپرسور ، درجه حرارت مبرد میتواند افزایش یابد. این انتقال حرارت نشان دهندهی یک نوع افت است زیرا در اثر افزایش حجم مخصوص سیال ورودی به کمپرسور ، کار کمپرسور نیز افزایش خواهد یافت.
شرح دستگاه:
دستگاه آزمایش عبارت است از یک سیستم خنک کننده ( شبیه یخچال خانگی ) که وسایل اندازه گیری و کنترل کننده های لازم به آن اضافه شده است. قسمت اصلی دستگاه یک سیکل تبرید (تراکم بخار ) میباشد که از یک کمپرسور ، دو مبدل حرارتی ( چگالنده و تبخیر کننده ) که با هوا تبادل حرارتی دارند و یک لولهی فشار شکن تشکیل شده است که در این سیکل بسته فریون 12
(R-12) جریان مییابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
پاورپوینت بررسی و ارزیابی بتن خود تراکم
مشخصه های اصلی که بتن باید داشته باشد عبارتند از :
الف- وقتی که بتن تازه تهیه شده و خمیری است: کارایی خوب داشته باشد، راحت ریخته و جا داده شود بدون اینکه سنگدانه های ریز و درشت از هم و از دوغاب سیمان جدا شوند، گوشه و زوایای قالب را پر کند و میلگردهای آرماتور را (در صورت وجود) احاطه نماید.
ب- پس از گرفتن و سخت شدن: مقاومت لازم را داشته باشد، جمع شدگی آن کم باشد، بسته به مورد و نیاز قابلیت نفوذ آن کم یا بسیار زیاد باشد و . .
ج- مشخصه های خود را در طول عمر مفید پیش بینی شده، در حد مطلوب حفظ نماید.
مشخصه های اصلی که بتن باید داشته باشد عبارتند از :
هر بتنی که یکی یا تعدادی از این مشخصه ها را داشته باشد " بتن توانمند " یا " بتن با عملکرد ممتاز " یا اگر این مشخصه ها در سطح بسیار عالی باشند، " ابر بتن " نامیده می شود.
" بتن خود تراکم " یکی از انواع بسیار جالب بتن های توانمند است که در بدو امر برای کاربرد در قطعات بتن آرمه پر آرماتور ابداع و ساخته شد ولی امروزه کاربرد این نوع بتن یکی از مشکلات عمده اجرای کارهای بتنی در محیط های شهری را حل می کند که عبارت از آلودگی صوتی ناشی از کاربرد ویبراتور برای لرزاندن و جادادن بتن است. این آلودگی صوتی، کاربرد شبانه بتن در محیط های شهری را غیر عملی می سازد ولی با کاربرد بتن خود تراکم، دیگر نیازی به لرزاندن بتن نیست و می توان کارهای اجرایی را در مدت شب نیز ادامه داد. امروزه در برخی از کشورها به منظور برجسته کردن این مشخصه بتن خود تراکم، به آن نام " بتن بی صدا " داده اند.
استفاده از بتن خود تراکم از اواخر دهه 80 میلادی در کشور ژاپن آغاز شد و سپس در کشورهای دیگر گسترش یافت. امروزه در کشورهای پیشرفته بتن خود تراکم در زمره بتن های متداول و رایج محسوب می شود. وجود هوای تصادفی ناشی از عدم تراکم کافی موجب ضعف مشخصات مکانیکی بتن می شود به طوری که هر یک درصد هوا تقریباً پنج درصد افت مقاومت فشاری را به همراه دارد. استفاده از بتن خود تراکم اجازه می دهد در محل هایی که امکان تراکم کافی به دلیل آرماتور زیاد وجود ندارد یا دسترسی به محل بتن ریزی مشکل است بتن ریز بدون نیاز به تراکم انجام پذیرد و مقدار هوای تصادفی در بتن به حداقل برسد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 34 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
تراکم بتن
به معنای فشرده سازی بتن تازه است تا در اطراف قالبها و نیز در اطراف میلگردها دقیقاً شکل گرفته و دور آنها را بپوشاند. همچنین هوای محبوس را به میزان زیادی از بتن خارج کرده و از کرمو شدن داخل و سطوح بتن جلوگیری نماید، و ذرات جامد را به یکدیگر نزدیک کند.
مهمترین مسئله این است که روش تراکم باید به گونه ای اتخاذ و اجرا شود که از جداشدگی اجزا به هر صورت جلوگیری شود. بویژه آنکه عموماً جداشدگی اجزا قابل رؤیت نیست و لذا باید روشهای صحیح و غلط را دقیقاً شناخت و در اجرا از این شناخت استفاده کرد.
در صورتی که از روشهای تراکم استفاده نشود، امکان ساخت بتن های با اسلامپ کم، سیمان کم، و در عین حال مقاومت زیاد میسّر نخواهد بود.
روش های تراکم، به دلیل ضربه یا ارتعاشی که عموماً در آنها به کار گرفته می شود، موجب آن می شود که به قالبهای با مقاومت بیشتری نیاز داشته باشیم.
انتخاب مناسب روش تراکم و در عین حال استفاده از نیروی انسانی ماهر متناسب با روش انتخاب شده موجب آن می شود که بتنی با کیفیت خوب و با هزینة مناسب به دست آید.
عدم اجرای صحیح تراکم در روش های دستی معمولاً موجب تراکم ناکافی بتن، و در روش های ماشینی، معمولاً موجب غیر یکنواختی بتن خواهد بود.
بتن های خودتراز (SLC) و خودتراکم (SCC) نیاز به تراکم ندارند.
بتن باید در طول عملیات بتن ریزی با استفاده از وسایل مناسب کاملاً متراکم شود، به طوری که کاملاً میلگردها را در بر گیرد و نیز حبابهای هوای آن به حداقل برسد.
باید توجه داشت که هرچه اسلامپ بتن کمتر باشد درصد مقدار هوای موجود در آن بیشتر و ضرورت تراکم آن برای خارج کردن این هوا بیشتر است.به ازای هر یک درصد هوای محبوس شده در بتن، در حدود 5 تا 6 درصد از مقاومت آن کاسته می شود.
حباب های هوا، همچنین موجب کاهش چسبندگی بین میلگرد و بتن می شود.
انواع کلی روشهای تراکم
دستی
میله کوبی
وزنه کوبی بر روی بتن
بیل زنی
ماشینی (مکانیکی)
دستگاههای مبتنی بر نیروی گریز از مرکز
دستگاههای با کوبندة موتوری
میزهای سقوط کننده
دستگاههای لرزاننده یا ویبراتورها
ویبراتورهای درونی
ویبراتورهای بیرونی
ویبره های قالب
ویبراتورهای سطحی
میزهای لرزان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 35 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
تراکم بتن
به معنای فشرده سازی بتن تازه است تا در اطراف قالبها و نیز در اطراف میلگردها دقیقاً شکل گرفته و دور آنها را بپوشاند. همچنین هوای محبوس را به میزان زیادی از بتن خارج کرده و از کرمو شدن داخل و سطوح بتن جلوگیری نماید، و ذرات جامد را به یکدیگر نزدیک کند.
مهمترین مسئله این است که روش تراکم باید به گونه ای اتخاذ و اجرا شود که از جداشدگی اجزا به هر صورت جلوگیری شود. بویژه آنکه عموماً جداشدگی اجزا قابل رؤیت نیست و لذا باید روشهای صحیح و غلط را دقیقاً شناخت و در اجرا از این شناخت استفاده کرد.
در صورتی که از روشهای تراکم استفاده نشود، امکان ساخت بتن های با اسلامپ کم، سیمان کم، و در عین حال مقاومت زیاد میسّر نخواهد بود.
روش های تراکم، به دلیل ضربه یا ارتعاشی که عموماً در آنها به کار گرفته می شود، موجب آن می شود که به قالبهای با مقاومت بیشتری نیاز داشته باشیم.
انتخاب مناسب روش تراکم و در عین حال استفاده از نیروی انسانی ماهر متناسب با روش انتخاب شده موجب آن می شود که بتنی با کیفیت خوب و با هزینة مناسب به دست آید.
عدم اجرای صحیح تراکم در روش های دستی معمولاً موجب تراکم ناکافی بتن، و در روش های ماشینی، معمولاً موجب غیر یکنواختی بتن خواهد بود.
بتن های خودتراز (SLC) و خودتراکم (SCC) نیاز به تراکم ندارند.
بتن باید در طول عملیات بتن ریزی با استفاده از وسایل مناسب کاملاً متراکم شود، به طوری که کاملاً میلگردها را در بر گیرد و نیز حبابهای هوای آن به حداقل برسد.
باید توجه داشت که هرچه اسلامپ بتن کمتر باشد درصد مقدار هوای موجود در آن بیشتر و ضرورت تراکم آن برای خارج کردن این هوا بیشتر است.به ازای هر یک درصد هوای محبوس شده در بتن، در حدود 5 تا 6 درصد از مقاومت آن کاسته می شود.
حباب های هوا، همچنین موجب کاهش چسبندگی بین میلگرد و بتن می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فصل 7
تراکم و پراکندگی گیاهی
عوامل تعدیل کننده شد و نمو
مقدمه:
تراکم گیاهی یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده توانایی گیاه برای تسخیر منابع می باشد؛ تراکم گیاهی بدلیل اینکه در اغلب نظامهای تولید گندم کاملاً تحت کنترل کشاورزی می باشد، از اهمیت خاصی برخوردار است. ممکن است که تحت تولید گسترده دانه1. Extensive
، متمایز کردن اثرات تراکم گیاهی از اثرات عوامل دیگر امری شدیداُ مشکل باشد (اسنایدول2. Snaydon
، 1948). هر چند، تمایلی در جهت شناخت روابط بین تراکم و عمکرد گیاه به طور کمی، به منظور به وجود آوردن جمعیت بهینه و حداکثر عملکرد های قابل دسترس تحت وضعیت های گوناگون وجود دارد. در نتیجه، اثر تراکم روی اندازه گیاه گندم و تولید محصول توجه خاصی به خود جلب کرده است (دونالد، 1963؛ هاربر 1977؛ ویللی3. Willy
و هیث4. Heath
، 1969).
گندم یک گونه خویش آمیز5. Inhradina
است که به شدت برای یکنواختی مورد انتخاب قرار گرفته است به نحوی که اغلب گیاهان گندم به طور ژنتیکی همانند و از نظر فنوتیپی مشابه هستند، که این امر ناشی از یکنواختی اندازه بذر و این واقعیت که بذور کاشته شده تمایل به جوانه زنی همزمان دارند. از آنجائیکه گیاهان گندم به طور معمول در وضعیت سبز تک گونه ای (کشت خالص) می رویند، رقابت درون گونه ای6. Intrasdecific
شدید است. بنابراین رقابت یک فرایند بوم شناختی است که تا حد زیادی واکنش گیاهان گندم را به تراکم و آرایش گیاهی7. Plant arrangement
تعیین می کنند. اصطلاح رقابت دلالت بر فرایندی دارد که طبق آن گیاهان به طور مشترک از منابعی (مثلاً عناصر معدنی، آب و نور) استفاده می کنند که در مقادیر ناکافی برای نیازهای مشترک آنها وجود دارد (ساتوره، 1988)8. Sattare
. رقابت باعث کاهشی در بقاء، رشد ماده خشک، و عملکرد دانه تک بوته های گندم می شود. هر چند مدیریت رقابت گیاهی از طریق انتخاب تراکم ممکن است امکان دستیابی به عملکرد بیشینه در واحد سطح زمین را بدست دهد.
تعیین و درک مبانی اکوفیزیولوژیکی واکنش عملکرد – تراکم گندم می تواند به محققین اجازه دهد که اثر عملیات مدیریت زراعی بر تولید گندم را پیش بینی کرده و به کشاورزان و تکنسین ها کمک نمایند تا نظام های تولید محصول ؟ تحت شرایط گوناگون بوم شناختی طراحی نمائید. در این فصل در مورد چگونگی اثر تراکم گندم بر کارکرد محصول و چگونگی اثر شرایط محیطی با تصمیمات مدیریتی بر واکنش تراکم محصول بحث خواهد شد. در نهایت بحث مختصری در مورد چگونگی توصیف واکنش های عملکرد – تراکم به طور ریاضی ارائه خواهد شد.
مبانی اکوفیزیولوژیکی واکنش تراکم
تولید ماده خشک گندم تحت شرایط بالقوه توسط تشعشع خورشیدی دریافت شده و کارایی مصرف تشعشع کانوپی گیاهی تعیین می شود. تراکم گیاهی عمدتاً در توانایی گیاهی برای دریافت تشعشع (یا از یک دیدگاه بوم شناختی، تسخیر منبع نور) اثر می گذارد، چون شواهد اندکی در مرد اثرات تراکم روی کارآیی مصرف منابع1. Resource use efficiency
وجود دارد. مشخص شده است که بیشتر تشعشع برخوردی در طی مراحل تولید و نمو برای رشد گیاه قابل دسترس نیست، زیرا در این هنگام توسعه اندک سطح برگ باعث پائین بودن نور دریافتی توسط گیاه می شود. بنابراین ممکن است افزایش یافتن تراکم سبب افزایش شاخص سطح برگ محصول و در نتیجه افزایش نسبت نور جذب شده گردد. ممکن است بهبود براکنش مکانی گیاهان نیز به آنها کمک نماید تا در این مراحل اولیه رشد محصول که مقادیر شاخص سطح برگ پائین هستند، نور بیشتری دریافت نمایند. نتایج اولیه پاکریج2. Puckridge
و دونالد (1976) به وضوح نشان داد که دستور تراکم در گستره 4/1 تا 1078 بوته در متر مربع توانست به طور موفقیت آمیزی دریافت نور توسط گیاهان گندم را تحت شرایط غرب استرالیا افزایش دهد. نسبت بزرگتر نور دریافت شده در گیاهان کشت شده با تراکم بالا، اغلب تفاوتهایی موجود در سرعتهای رشد اولیه گیاه که از نتایج آن آزمایش محاسبه شده بودند را توجیه کرد. سرعت های رشد در گیاهانی که در تراکم های بالاتر کشت شده بودند، بیشتر بود.
در طی مراحل اولیه نمو، ممکن است رقابت در بین بوته های کوچک گندم تنها در تراکم های بسیار بالا مشهود باشد، و تمامی تک بوته ها گرایش به تولید ماده خشک مشابه ای دارند، در حالیکه تولید محصول در واحد سطح گرایش به افزایش خطی با تراکم دارد. همچنانکه توسط کیرا
3. Kira
، اوگادا، و شینوزاکی (1953) پیشنهاد شده است، رسم لگاریتم ماده خشک گیاه در برابر لگاریتم تراکم به نشان دادن در طریقی گه تک بوته ها و محصولات واکنش نشان خواهند داد کمک می کند (شکل 701 را ملاحظه کنید). با پیش رفتن نمو گیاهی، اندازه و سطح برگ گیاه افزایش می یابد و شروع رقابت در تراکم کمتری مشهود می گردد؛ با افزایش تراکم به بالای حد آستانه تراکم، اندازه تک بوته کاهش پیدا می کند. (شکل 701)
این آستانه تراکم1. Density Threshold
ممکن است در هر زمان به فراخور شرایط محیطی و ویژگی های واریته گیاهی تغییر نماید. در وضعیت ها سبز محصولی که بالای حد آستانه تراکم می باشند، شاخصی سطح برگ گندم امکان دریافت کامل نور و استفاده از منابع قابل دسترس را فراهم می سازد؛ بنابراین سرعت رشد محصول2. Crop growth rate
برای شرایط محیطی تجربه شده توسط محصول، در حداکثر میزان خود خواهد بود. در این مرحله، تراکم مختلف گیاهی که تمامی آنها بالای آستانه رقابتی می باشند حداکثر سرعت های رشد در واحد سطح زمین را امکان پذیر می ماندند. حفظ حداکثر سرعت های رشد محصول، بویژه در طی دوره بحرانی برای تعیین عملکرد، بسیار مهم است. این دوره از شروع رشد خوشه تا آغاز رشد دانه می باشد (فیشر، 1984؛ ساوین و اسلافر، 1981). هنگامی که تراکم و یا شرایط محیطی برای اینکه محصول قبل از شروع رشد خوشه (یعنی حدود 20 روز قبل از گل شکفتگی) بتواند 95 درصد نور را دریافت نماید مناسب باشند. نمود محصول مستقل از تعداد بوته های استقرار یافته خواهد شد. بنابراین در گستره وسیعی از تراکم گیاهی، وزن خشک خوشه در زمان گل شکفتگی و تعداد دانه برای به حداکثر رساندن عملکرد دادنه در واحد سطح به اندازه کافی خواهند بود.
شکل 701. ارتباط خطی لگاریتم وزن گیاه با لگاریتم تراکم برای مراحل مختلف رشد محصول
بنابراین به نظر می رسد که تراکم کاشت گندم به شدت به تجمع اولیه ماده خشک تأثیر می گذارند یک سری شواهد آزمایشی وجود دارد که افزایش تراکم نه تنها جذب نور در اویل فصل، بلکه جذب ذخایر خاک، از جمله آب، را نیز بهبود می بخشد. در یک محیط مدیترانه ای به تراکم بالای کاشت در کاهش تبخیر در سطح خاک و افزایش تولید بیوماس و مصرف آب در مراحل اولیه رشد گیاه سهیم بودند (بوگارد
3. Boogaard
و همکاران، 1996)
همچنانکه اندازه گیاهی افزایش می یاید، ممکن است سرعت رشد محصول پیش از تراکم گیاهی، به فراهمی منابع بستگی پیدا کند. بنابراین ممکن است در صورتی که تعداد بوته در طی دوره ای بحرانی تعیین عملکرد زیر آستانه رقابتی باشد، سرعت های رشد تنها تحت تأثیر تراکم قرار بگیرند. عملیات محیطی و مدیریتی می توانند با تغییر تراکم به بالای حدی که موجب حداکثر سرعت رشد محصول می شود، واکنش عملکرد محصول تراکم را تغییر دهد.
به طور کلی تراکم کاشت برای مزارع گندم، هب نحوی انتخاب می شوند که پوشش گیاهی تولید شده قادر به استفاده از تمامی منابع بالا و زیر سطح خاک باشد که این امر به گیاه اجازه می دهد تا در طی مراحل بحرانی به حداکثر سرعت رشد دست یابد. ممکن است افزایش تسخیر منابع در مراحل اولیه رشد از طریق تراکم های بالای گیاهی لزوماً باعث به حداکثر رسیدن سرعت رشد محصول در مراحل بحرانی محصول شود. برای مثال ممکن است معرف زیاد آب توسط یک محصول در مراحل اولیه رشد، موجودی آب خاک را در اواخر فصل رشد کاهش دهد، که این مسأله منجر به تولید عملکرد هایی مشابه با آنچه که با ترکم های پائین گیاهی بدست آمده است، می شود. در نواحی معتدله نیمه مرطوب مانند پامپاس نام نوعی دشت بی درخت در آمریکای لاتین بویژه آرژانتین، رم 1. Pampas
جنوبی آرژانتین این الگوی معرف آب منجر به کاهش مقادیر کاشت بذر شده است (گالز2. Gallez
و همکاران، 1986). همچنین دریافته شده است که مقدار بذر کاشته شده به ندرت باعث بروز تفاوتی در عملکرد دانه گیاهان در ناحیه نیمه خشک خاک قهوه ایگروه بزرگی از خاکهای مناطق معتدل تا سرد نواحی خشک که در آنها – خاک سطح قهوه ای است و خاک زیر سطحش روشن بوده ورودی افق آهکی قرار دارد. 3. Brown Soil
کانادا در طی سالهای خشک می شود. (مک لئود3. Mc. leod
و همکاران، 1996).
تولید ماده خشک
بوته ای گندم دارای توانایی جبران کردن جمعیت های گیاهی اندک از طریق تولید پنجه ای بیشتر می باشند. کل وزن ساقه گندم در واحد سطح زمین معمولاً با زیاد شدن تراکم، به طور مجانب افزایش می یابد. این خط مجانب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
تراکم آزمایشگاهی
این آزمایش در دو حالت :
1 ) AASHTO-T99
T180
ASTM-D698-T99 ( 2
D155-T180
T99 که شامل چهار مرحله آزمایشی می باشد که عبارتند از : A ,B , C , D
و اشتو اصلاح شده آن T180 می باشد که آن هم شامل مراحل : A ,B ,C , D
می باشد. تفاوتهایی که بین T180 و T99 وجود دارد بستگی به نوع قالب و چکش تراکم دارد .
هدف از انجام آزمایش :
این استاندارد برای تعیین رابطه درصد رطوبت و دانسیته خاک های کوبیده شده در قالبی به حجم مشخص که با چکشی به وزن
2.5kg و ارتفاع سقوط 305mm متراکم شده باشد استفاده میگردد.
روش A ) قالب به قطر 101mm یا 4 اینچ و مصالح عبوری از الک نمره 4 مشخص
می شود .
قالب بزرگ متراکم : قطر آن برابر با 152.4mm یا 6 اینچ و برای مصالح ردشده از الک 3/4 اینچ استفاده می شود .
برای راه سازی در ایران از روش AASHTO D180 استفاده می شود .
برای پروژه های سد سازی از روش ASTM D1557 استفاده می شود .
خاکی که برای آزمایش بر می داریم :
در روش AASHTO T99 7kg رد شده از الک 3/16 اینچ .
و در روش AASHTO T180 11kg رد شده ازالک 3/4 اینچ
وزن نمونه kg
نمره الک مورد استفاده
تعداد لایه
تعداد ضربات
ارتفاع سقوط
وزن چکش
مشخصات قالب متراکم
3
3
25
12
2.5
4
A
AASHTO.T99
3
3
56
12
2.5
6
B
3
3
25
12
2.5
4
C
ASTM D-698
3
3
56
12
2.5
6
D
11
5
25
18
4.6
4
A
AASHTO.T180
11
5
56
18
4.6
6
B
11
5
25
18
4.6
4
C
ASTM 1557
11
5
56
18
4.6
6
D
لوازم آزمایشگاهی:
قالبها :
قالبها استوانه فلزی با جداره سرب بوده که دارای ابعاد و ظرفیت یک قالب 101.6mm یا 14 اینچ با ظرفیت 943±8 که قطر داخلی آن 101.6±0.41 و ارتفاع 116.43±0.13 می باشد.و قالب بزرگ 152.4mm باظرفیت 2124±21 که قطر داخلی آن 152.4±0.66mm و ارتفاع 152.4mm می باشد .
چکش:
وزن چکش 2.495kg و سطح دایره به قطر 50.08 و ارتفاع سقوط آن 30.5cm است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
هدف :
آشنایی کامل با سیکل تراکم بخار(سیکل تبرید) و انجام محاسبات مربوطه در رابطه با تغییرات مقدار بار حرارتی تبخیر کننده و الزامات ماده مبد.
تئوری:
سیکل ایده آل تبرید دقیقاً همانند سیکل ایده آل توانی است که هر یک از فرایند ها بر خلاف جهت فرایند سیکل توانی است. اگر تمام سیکل در داخل شلجمی ناحیه ی دو فازی مایع- بخار انجام شود ، سیکل حاصل ( مانند سیکل توانی مشابه) به صورت سیکل کارنو خواهد بود و بنابراین هر دو فرایند فشار ثابت نیز هستند.
حالت 3 در شکل( 32-11) نشان دهنده ی مایع اشباع در درجه حرارت تبخیر کننده می باشد. این بدان معناست که فرایند انبساط ایزنتروپیک 4-3 در ناحیه ی دو فازی است و بیشتر آن را مایع تشکیل میدهد. در نتیجه مقدار کار خروجی این فرایند بسیار اندک میباشد به گونه ای که توجیهی برای افزودن توربین به تجهیزات وجود ندارد. بنابراین توربین را با یک وسیله ی اختناق دهنده جایگزین میکنند. معمولاً این وسیله یک شیر یا یک لوله ی طویل با قطر کم است که در آن سیال فعال از فشار بالا تا فشار پائین اختناق مییابد. با اعمال این تغییر، مدل ایده آل سیستم تبرید به صورت شکل (33-11) نشان داده میشود. بخار اشباع در فشار پایین وارد کمپرسور میشود و در فرایند 2-1 یک تراکم آدیاباتیک بازگشت پذیر را طی میکند. سپس در فرایند 3-2 و فشار ثابت ، حرارت دفع میشود و سیال فعال به حالت مایع اشباع از چگالنده خارج خواهد شد. به دنبال آن فرایند اختناق آدیاباتیک 4-3 به وقوع میپیوندد و سپس سیال فعال در فشار ثابت طی فرایند 1-4 تبخیر میشود و سیکل کامل میشود. بسیار مناسب تر است که کمپرسور فقط بخار را منتقل کند ، نه مخلوط بخار- مایع را آن طور که در فرایند´ 2-´1 سیکل کارنو لازم است. در واقعیت نیز انبساط مخلوط نشان داده شده در
2
هدف :
آشنایی کامل با سیکل تراکم بخار(سیکل تبرید) و انجام محاسبات مربوطه در رابطه با تغییرات مقدار بار حرارتی تبخیر کننده و الزامات ماده مبد.
تئوری:
سیکل ایده آل تبرید دقیقاً همانند سیکل ایده آل توانی است که هر یک از فرایند ها بر خلاف جهت فرایند سیکل توانی است. اگر تمام سیکل در داخل شلجمی ناحیه ی دو فازی مایع- بخار انجام شود ، سیکل حاصل ( مانند سیکل توانی مشابه) به صورت سیکل کارنو خواهد بود و بنابراین هر دو فرایند فشار ثابت نیز هستند.
حالت 3 در شکل( 32-11) نشان دهنده ی مایع اشباع در درجه حرارت تبخیر کننده می باشد. این بدان معناست که فرایند انبساط ایزنتروپیک 4-3 در ناحیه ی دو فازی است و بیشتر آن را مایع تشکیل میدهد. در نتیجه مقدار کار خروجی این فرایند بسیار اندک میباشد به گونه ای که توجیهی برای افزودن توربین به تجهیزات وجود ندارد. بنابراین توربین را با یک وسیله ی اختناق دهنده جایگزین میکنند. معمولاً این وسیله یک شیر یا یک لوله ی طویل با قطر کم است که در آن سیال فعال از فشار بالا تا فشار پائین اختناق مییابد. با اعمال این تغییر، مدل ایده آل سیستم تبرید به صورت شکل (33-11) نشان داده میشود. بخار اشباع در فشار پایین وارد کمپرسور میشود و در فرایند 2-1 یک تراکم آدیاباتیک بازگشت پذیر را طی میکند. سپس در فرایند 3-2 و فشار ثابت ، حرارت دفع میشود و سیال فعال به حالت مایع اشباع از چگالنده خارج خواهد شد. به دنبال آن فرایند اختناق آدیاباتیک 4-3 به وقوع میپیوندد و سپس سیال فعال در فشار ثابت طی فرایند 1-4 تبخیر میشود و سیکل کامل میشود. بسیار مناسب تر است که کمپرسور فقط بخار را منتقل کند ، نه مخلوط بخار- مایع را آن طور که در فرایند´ 2-´1 سیکل کارنو لازم است. در واقعیت نیز انبساط مخلوط نشان داده شده در
2
حالت´ 1 با دبی معقول و باقی بودن تعادل بین مایع و بخار ناممکن است.کاربرد سیکل ذکر شده در برپایی یک سیستم تبرید است که هدف از آن باقی نگه داشتن یک فضا در درجه حرارت پایین T1 نسبت به درجه حرارت محیط T3 میباشد. بنابراین ضریب عملکردی برای تبرید به صورت روبرو تعریف شده:
در سیستم های تبرید تراکم بخار ، نسبت به سیستم های توانی بخار از سیال های فعال ( مبرد ها ) متنوع تری استفاده میشود. در سیستم های اولیه ی تبرید تراکم بخار ، آمونیاک و دی اکسید گوگرد از اهمیت فراوانی برخوردار بودند ولی هر دو بسیار سمی و خطرناک هستند. اکنون سال هاست که مبرد های اصلی ، هیدروکربن های هالوژنه هستند که با نام های تجاری فرئون و ژناترون شناخته میشوند. برای مثال دی کلرو دی فلورو متان ((CCl2F2 به عنوان فرئون 12 و ژناترون 12 معروف هستند که مبرد 12 یا R-12 نامیده میشوند.این گروه مواد را به عنوان کلروفلوئور و کربن ها یا CFC میشناسند که از نظر شیمیایی در درجه حرارت محیط بسیار پایدار هستند ، به ویژه آنهایی که فاقد اتم هیدروژن میباشند. این مشخصه برای سیال فعال مبرد ضروری است. در عین حال اگر گاز از یک دستگاه نشت و به آرامی در طی سالیان به سمت بالا و به درون استاتوفر نفوذ کند، وجود این مشخصه ی مشترک بسیار مخرب خواهد بود. این مواد در استاتوفر شکسته میشوند و کلر آزاد آنان لایه ی اوزون محافظ استاتوفر را تخریب خواهد کرد. بنابراین حذف استفاده ی وسیع ولی مخرب حیات CFC ها به خصوص R-11 و R-12 اهمیت انکار ناپذیری برای ما دارد و باید به دنبال جایگزین های مناسب و قابل قبول برای آنان باشیم. CFCهای حاوی هیدروژن (که غالباً HCFC ها خوانده میشوند) از قبیل R-22 عمر کمتری دارند و بنابراین قبل از رسیدن به استاتوفر به عناصر غیر مخرب تجزیه خواهند شد. بیشتر سیالات مطلوب که HFC خوانده میشوند فاقد اتم های کلر هستند.
در هنگام انتخاب سیال مبرد باید به دو نکته توجه کرد . اول درجه حرارتی که لازم است با سرمایش تثبیت شود و دوم نوع تجهیزاتی که استفاده خواهد شد. چون در طی فرایند انتقال حرارت ، مبرد تغییر فاز مییابد، فشار مبرد در حین فرایندهای تغذیهی حرارت و دفع حرارت ، فشار اشباع خواهد بود. کم بودن فشار مترادف با بزرگ بودن حجم مخصوص است و این بدان معنی است که تجهیزات مربوطه باید بزرگ تر باشند. فشارهای زیاد به معنای تجهیزات کوچکتر است ولی باید این تجهیزات به نحوی طراحی شوند که در مقابل فشار زیاد مقاومت داشته باشند. در کاربردهایی که درجه حرارت فوق العادهکم باشد، میتوان با ترکیب دو سیستم مجزا از سیستم دوگانه استفاده کرد.
کمپرسور های مورد استفاده ، روی مبرد ها اثرات ویژهای دارند. کمپرسورهای رفت و برگشتی مناسبترین نوع برای حجم مخصوص پائین ( فشار زیاد ) هستند ولی کمپرسورهای سانتریفیوژ بیشتر برای فشار پائین و حجم مخصوص زیاد مناسب میباشند.
3
همچنین این نکته که مبردهای مورد استفاده در کاربردهای خانگی نبایستی سمی باشند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.از مشخصه های دیگر مبردها، میتوان قابلیت اختلاط با روغن کمپرسور ، مقاومت دیالکتریک، ثبات ترکیب شیمیایی و ارزان بودن آن نام برد. در عین حال متاسفانه مبرد ها موجب خوردگی میشوند. در یک سیکل ایدهآل و برای یک درجه حرارت معین در فرایند های تبخیر و چگالش ، تمام مبردها دارای ضریب عملکرد یکسان نخواهند بود. البته مطلوب است از مبردهایی استفاه گردد که در صورتی که سایر محدودیت ها اجازه دهند، دارای بزرگترین ضریب عملکرد باشد.
به دلیل افتهای ناشی از جریان سیال و نیز تبادل حرارت با محیط، سیکل تبرید حقیقی از سیکل ایدهآل انحراف خواهد داشت.سیکل حقیقی میتواند به سیکل شکل (34-11) نزدیک شود.
احتمالاً بخار ورودی به کمپرسور به صورت مافوقگرم خواهد بود. در طی فرایند تراکم، بازگشت ناپذیری ها و تبادل حرارت با محیط ( با توجه به درجه حرارت محیط و مبرد) صورت خواهد گرفت. بنابراین در طی این فرایند، انتروپی ممکن است افزایش و یا کاهش یابد. بازگشت ناپذیری ها و انتقال حرارت به مبرد ، موجب افزایش انتروپی میشود و انتقال حرارت از مبرد موجب کاهش انتروپی میگردد. این احتمالات با دو خط چین 2-1 و´2-1 نشان داده شده است.فشار مایع خروجی از چگالنده کمتر از فشار بخار ورودی به آن میباشد و درجه حرارت مبرد در چگالنده قدری بیشتر از درجه حرارت محیطی است که با آن تبادل حرارت میکند.معمولاً درجه حرارت مایع خروجی از چگالنده کمتر از درجه حرارت اشباع است و احتمال دارد که مقدار آن در لوله های بین چگالنده و شیر انبساط افت بیشتری نیز داشته باشد. این یک مزیت است زیرا ذر اثر این انتقال حرارت ، مبرد با انتالپی کمتر وارد تبخیر کننده میشود و میتوان در تبخیر کننده مقدار حرارت بیشتری به مبرد انتقال داد.
در حین جریان یافتن مبرد از از درون تبخیر کننده مقداری افت فشار رخ خواهد داد. امکان دارد مبرد در هنگام خروجی از تبخیر کننده مقداری مافوقگرم باشد. همچنین در اثر انتقال حرارت از محیط به لوله ی بین تبخیر کننده و کمپرسور ، درجه حرارت مبرد میتواند افزایش یابد. این انتقال حرارت نشان دهندهی یک نوع افت است زیرا در اثر افزایش حجم مخصوص سیال ورودی به کمپرسور ، کار کمپرسور نیز افزایش خواهد یافت.
شرح دستگاه:
دستگاه آزمایش عبارت است از یک سیستم خنک کننده ( شبیه یخچال خانگی ) که وسایل اندازه گیری و کنترل کننده های لازم به آن اضافه شده است. قسمت اصلی دستگاه یک سیکل تبرید (تراکم بخار ) میباشد که از یک کمپرسور ، دو مبدل حرارتی ( چگالنده و تبخیر کننده ) که با هوا تبادل حرارتی دارند و یک لولهی فشار شکن تشکیل شده است که در این سیکل بسته فریون 12
(R-12) جریان مییابد.