ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
خانی ( ١٣٥٨ ) رابطه بین پراکنش پوشش گیاهی و میزان شوری را در منطقه اشتهارد کرج مورد بررسی قرار داد و میزان سدیم محلول و هدایت الکتریکی را مهمترین عامل موثر بر روی پوشش گیاهی عنوان کرد.
جعفری ( ١٣٦٨ ) نیز درپژوهش خود رابطه بین پوشش گیاهی و عوامل مختلف خاک را در کویر حاج علی قلی دامغان مطالعه و نتیجه گیری کرد که بعد از هدایت الکتریکی، شاخص سدیم به خوبی می تواند حد تحمل گیاهان هالوفیت را به شوری بیان کند.
علوی پناه (1371) در بررسی اثر کربنات کلسیم و عروسک های آهکی بر عملکرد Atriplex lentiformis در حاشیه کویر ابر کوه یزد نشان داد که بین کربنات کلسیم خاک و عملکرد آتریپلکس از سطح خاک تا عمق بیشترین حجم ریشه، همبستگی مثبت ومعنی داری وجود دارد. این همبستگی در سطح الارض بیشترو در تحت الارض کمتر است به طوریکه در عمق 30-0 سانتی متر بین کربنات کلسیم و عملکرد، همبستگی مثبت ومعنی دار در سطح احتمال یک درصد و درعمق 60-30 سانتی متر عمق بیشترین حجم ریشه در سطح احتمال 5% معنی دار گردیده است. بین کلسیم و رطوبت اشباع خاک با عملکرد همبستگی منفی و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد و در نهایت این طور نتیجه گیری می کند که کربنات کلسیم با ایجاد خصوصیات فیزیکی نظیر سخت لایه، عروسک های آهکی و دانه بندی در خاک و همچنین اثر اصلاح کننده بر خاکهای شور که عمدتاً به یون کلسیم نسبت داده می شود برعملکرد گیاه موثر است. با تشکیل عروسک های آهکی، هدایت آبی و رطوبت به اعماق خاک افزایش یافته و نهایتاً موجب افزایش ریشه دوانی آتریپلکس می شود.
باغستانی میبدی (1372) اظهار می دارد که با توجه به اطلاعات کلی بدست آمده، هر چند در مواردی خاص روابطی بین پوشش گیاهی و خاک مشهود است ولی به نظر می رسد که عموماً مرز جوامع گیاهی فعلی با مرز طبقات مجزا شده خاک تطبیق نخواهد داشت.