ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 76 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه:
ردیابی پوشاک مردم یک سرزمین که از آغاز چگونه بوده یا چگونه تحول یافته،کاری در خور تحقیق و دقت است. آدمی از زمانی که از برهنگی خود احساس شرم کرد با وسایل ممکن خود را پوشانید. ولی براستی چگونه و با چه وسایلی ستر عورت کردند. و اینکه پوشاک زنان این سرزمین، پیش از آمد آریائیهای مهاجر چگونه بوده است نیز پر از ابهام و اشکال است. لباس به عنوان پوششی که سلامتی انسان به آن وابسته است، برای هر زن و مرد الزامی است. زن حق خود آرایی و تجمل دارد ولی حق تبرج و خود نمایی، ندارد . غزالی ،محمد، مسائل زنان بین سنتهای کهن و جدید، ترجمه مجید احمدی، تهران : احسان ، 1379، ص221ـ223.
زنان ایران بی حجاب و بدون پوشش نبودند، بلکه در هر عهدی پوشش مخصوص به خود داشتند که با ظهور اسلام حجاب آنها کامل گشت . ضیاءپور، جلیل،پوشاک زنان ایران، تهران: وزارت فرهنگ و و هنر، 1346، ص4.
فصل اول
پوشاک و حجاب زنان در ایران باستان
زنان ایلامی
زنان ایلامی ردائی بلند از شانه تا زانو به تن می کردند که معمولا، شانه و بازوی راست لخت رها میشد.آنها موهای بلندی داشتند که آنرا میبافتند و دور سر می پیچاندند.
زنان مرفه، لباسهای رنگی و درخشان می پوشیدند و در مراسم ویژه، زیورهای بیشتری به کار می بردند و از گردنبند و گوشواره های طلا و نقره، استفاده می نمودند. سنگهای
2
قیمتی و درخشان ، نیز در ساخت زیور آلات آنها به کار می رفته که لاجورد و عقیق از جمله آنها بوده است .1 آمیه ، پیر، تاریخ عیلام ، ترجمه شیرین بیانی ، تهران: دانشگاه تهران،1349،ص14
زنان آشوری
در میان زنان آشوری، نقاب داشتن و پوشش سر از امتیازات زنان محترم آشوری بود.آنها احتمالا شبیه زنان ایرانی بودند و جامه رسمی آنها شامل دامنی بود که در پیرامون کمر خود می پیچیدند.روپوشی داشتند و کفشی بر پا می کردند و روبند سفید بر چهره می گذاشتند.روبند نه تنها برای افزودن زیباییهای زنانه به کار میرفت بلکه مسلما زنان قصر آن را هنگامی بر چهره میزدند که با مردم در خارج از قصر مواجه
می شدند. در هزاره سوم پیش از میلاد، جامه های ساخته شده از خز، هنوز به نظر گرانبها می آمد.حتی از آنها تقلید می شد. و برای این کار از ماده غیر لطیفی مانند حوله استفاده می کردند و با پیشرفت بافندگی، برای تزیین حاشیه ها و لبه ها، از چین و گلابتون استفاده شد.پوششی ماند شال را به کار می بردند.که یک شانه را عریان نشان می داد.ودراین زمان جای آن را پوششی گرفت که دارای آستین بود. همچنین زیورآلاتی که بسیار هنرمندانه و زیبا از طلای وزین و مروارید نشان، همراه با مینا کاری و سنگهای کمیاب ساخته می شد .1ترنر، روت، کاکس، ویل،ترجمه شیرین بزگمهر، تهران: توس،1380،ص54.
دختران درسن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوشواره می آویختند. ملکه هم پیراهن و شلواری به تن میکرد.و احتمالا لباس زنان دوره های بعد نیز چنین بوده است2سیبریت، ایلسه، زن در شرق باستان، ترجمه رقیه بهزادی،تهران:پژوهنده، 1379، ص75ـ85
و چون زنان حرم سرا زندگی نسبتا خسته کننده ای داشتند وقت خود را بیش از دیگران صرف زیباسازی و آراستن خود می کردند.
3
زنهادامنهای بلندکه تا روی پاها میرسیده و لباس مخصوص زنان ایرانی بودهاست می پوشیدند3 عطائی، امید، ایران در پس پرده تاریخ، تهران: بنیان،1377،ص137.
در ایران باستان، زن زیبا زنی بود که موهای بلند، دهان کوچک، و ابروهای پهن و پیوسته داشت و اگر به اندازه مورد نظر پهن نبود آن را با وسمه پهن می کردند 4 تاجبخش، احمد،تاریخ تمدن و فرهنگ ایران از اسلام تا صفویه، شیراز: نوید،1381.
بانوان اشراف کمربندی را همراه با یک قزن قفلی بر روی جامه خویش می بستند و به این ترتیب گوشه های لباس را زیر کمربند می بستند.و جامه ای دیگر بر روی آن می پوشیدند که چین دار و به رنگهای آبی و ارغوانی بود که آن را هنر مندانه ملیله دوزی یا تکه دوزی می کردند.
لباس عروس در آن زمان، شامل روسری و شب کلاه و تاج عروس بود و این پوشش سر مهم بود و نشان می داد که ازدواج صورت گرفته است. سنجاق لباس هم به جامهها نصب می شد.چادر پوشاندن عروس توسط داماد در حضور گواهان، این واقعیت را نشان می داد که عروس زنی ازدواج کرده است. آرایش رنگین ، بیشتر متمایل به سرخ و زرد ، به زیبائی چهره زنان می افزود. و برای جالبتر کردن چشمها و ابروان مشکی و مژهها از سرمه و دوده استفاده میکردندو گیسوان سیاه خود را با نوارها و بند ها و مهرههای سیاه، می آراستند.
بافندگی شغل دوست داشتنی زنان اشراف بود. هم بانو و هم خدمتکار، در بافندگی، ماهر بودند.1سیبریت، ایلسه ، زن در شرق باستان، ترجمه رقیه بهزادی، تهران: پژوهنده،1379، ص114ـ112.
زنان ماد :
4
لباس زنان درباری مادی و پارسی نیز شامل کیتونی(کیتون، نامی یونانی است که به تونیک های ساده و معمولا سفید رنگی که ایرانیان در زیر بالاپوشهای خود
می پوشیدند. اطلاق می شده که نام ایرانی آن را برخی ساتراپی دانسته اند.)
پر حجم بلند و پر چین بود که پائین آن ریشه دار و مجلل و یقه آن گرد بود.و گاه تن پوشی نظیر چادر امروزی نیز بر روی سر و گردن خود می آویختند. و موهای خود را به صورت گیس بافته و رها شده در پشت آراسته می کردند 1 متین، پیمان،پوشاک ایرانیان،تهران:امیرکبیر،1382،ص29.
از قرار معلوم، مردم این دوره به رنگ ارغوانی توجه خاصی داشتند و با نظر تقدس و احترام به آن می نگریستند.
زنان هخامنشی
زنان عهد هخامنشی، چهره کاملا بازی داشتند و گیسوان بلندشان را پشت سر می آویختند و پیراهنشان مانند مردان پارسی بود.و اختلافی که در میان آنها دیده میشود فقط تزئینات پیش سینه و شکل یقه آنهاست که در پیراهن زنان شکافی داشت و در برخی زیگزاگ است. کشف قطعه فرش کوچکی در پازیریک ، واقع در اتحاد جماهیر شوروی ، متعلق به عصر هخامنشی که روی هر متر مربع ، صحنه ای مشتمل بر چهار زن که در مقابل آتشدان مشغول انجام مراسم مذهبی هستند و تباس آنان به رنگ زرد ، قرمز و قهوه ای نشان داده شده است . بدن آنان سفید ، چشمهایشان قهوهای و موی آنان آبی است .و روی لباس آنان تزئیناتی دیده میشود و نشان میدهد زنان ان عصر ، چهره خود را نمی پوشانیدند. ولی پارچه شنل مانندی که حالتی شبیه چادر داشته و کوتاه و نازک بود ، روی سر می انداختند 1 راوندی،مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران،ج3، تهران:امیر کبیر،1352،ص623.