بخشی از متن:
دانـلـود تـحقیـق بـا عـنـوان بررسی جامع یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری،
بخشی از متـنِ ایـن تـحقیـق :
مقدمه:
قبل از بیان هر موضوعی در ارتباط با هنر یونانی باید بدانیم که مشکلات بسیاری در پژوهش این هنر وجود دارد. اول اینکه باقمیاندة هنر یونان که منبع معتبری است به وضع اسفناکی ناقص و نارساست، دوم اینکه کپیههایی است که در زمان رومیان از روی پیکرههای مهم و معروف ساخته شده و بدون وجود آنها بسیاری از شاهکارهای پیکره سازی بکلی برماناشناخته میماند و این کپیهها خود مشکل تازهایست که به تقین نمیتوان گفت آنها از روی اصل باشد، بخصوص در مواردی که چند کپیه از یک اصل داریم و اختلافات جزیی دارند و منبع سوم مجموعة آثار ادبی است، یونانیان نخستین قومی بودند که شرح زندگی و آثار هنرمندان خود را مفصل به نگارش درمیآورند و گزارشهای آنان که مشتاقانه توسط رومیان گرد آمد و به ما رسید معلوم میشود که آنها معماری نقاشی و پیکره تراشی را مهمترین مظاهر تمدن خود میدانستند. در آثار هنری یونان بخصوص در پیکره تراشی آنان توجة بیشتری به هنر انسان نسبت به تمدنهای قبلی شده است، اشارة ما در این تحقیق به زن یونان است و تأثیر زن بر پیکره تراشی و معماری یونان بررش شده است.
اوضاع طبیعی و جغرافیایی یونان:
ابتدا به وضعیت طبیعی و جغرافیایی یونان میپردازیم تا بتوانیم سرزمینی که از نظر حاصلخیزی زمین و معادن در وضعیت خوبی قرار نداشته چطور به اوج تکامل رسیده است، سرزمینی که فرهنگ و تمدن یونان در آن شکل گرفت از یونان و جزایر یونانی تشکیل شده بود که عبارت بودند از یونان شمالی، مرکزی و جنوی (یلوپونز) و همچنین مراحل شمالی و شررقی دریای اژه.
بطور خلاصه شبه جزیره یونان که در حدود چهارصد کیلومتر طول و سیصد کیلومتر عرض داشته اولاً بعلت کوهستانی بودن، فقط یک پنجم آن قابل سکنی و مستعد کشاوزی بوده ثانیاً بطور کلی آب و هوای گرم و خشک داشته و ثالثاً وضع سواحی آن بالنسبه مساعد و کار رفت و آمد کشتیها و مهاجرت اقوام را تسیهل میکرده است.
در چند جزیره از مجمعالجزایر مانند پاروس و آتیک علاوه بر معادن سنگ آهن، مس و نقره، کوههایی از سنگ مومر موجود است. که قابل تراش و تغییر شکل است سلسله جبال پانتکیک و هیمت که در جزیرة آتیک واقع است از این نوع سنگ تشکیل یافته است. میان سایر ملل بویژه مصریها ممتاز بودهاند. از لحاظ منابع زیرزمینی نیز وضع یونان خوب نیست، بنابراین صنعت و کشاوزی در آن رواجی نیافته است، زندگی مردم بیشتر از راه
از لحاظ منابع زیرزمینی نیز وضع یونان خوب نیست و بنابراین صنعت و کشاورزی در آن رواجی نیافته زندگی مردم بیشتر از راه گلهداری میگذشته بعلاوه موقع جغرافیائی یونان، بتوسعه بازرگانی کمک شایانی کرده با اینحال تمام مردم زندگی کوچک و مختصری داشته و کمتر اتفاق میافتاد که کسی همة وسایل آسایش را بحد کافی در اختیار داشته باشد، این عسرت و تنگدستی و ناسازگاری طبیعت را، نبوع فکری یونانیان قدیم جبران کرد و سرزمین یونان را بصورت یک از کشورهای غنی و ثروتمند جهان درآورد.
اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی:
وضعیت جغرافیایی و وجود دریا و کوه تغییراتی را بر روی اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یونان گذاشته است و باعث شده که در بخشهای مختلف یونان دولت شهرهای کوچک مستقلی شکل گیرد که از یک سو دریا و از سوی دیگر کوهستانهای صعب العبور مانع از آن بودند که این دولت شهرها مورد تهاجم قرار گیرند، امتیاز دیگر این قوم رهابودن از بند موهومات و استبداد حاکمان میباشد.
یونانیان از نخستین عصری که تاریخ از آنها نام برده است تفاوت شخصیت نمایانی با سایر ملل داشتهاند، اینان مردم آزادمنش دوستدار تنوع و تشنة تعالی و پیشرفت بودهاند و هرگز دربند و زنجیر سنتهای ظالمانه به حبس ابدی تن در ندادهاند، حتی مذهب هم نتوانست به آزادی خوای این ملت تخطی کند.
رمان یونانی همیشه حکومت خودگردان بود. تراژدی تاریخ یونان ناشی از این بود که دولتشهرهای یونان نمیتوانستند قلمروهای سیاسی جداجدا را مطیع چنان فدراسیون ثابت دلخواهی کنند که بتواند کل جهان یونان را دربرگیرد و پایانی باشد بر جنگ و ستیزهایی مزمن که نیروی دولتشهرهای جداگانه را تحلیل میبرد و سرانجام نیز اسباب ذلت و انقیادشان را فراهم کرد. ت ازمان اسکندر کبیر هیچ نشانی از فکر خدا – شاه، مطابق الگوی مصر با بین النهرین، در تاریخ یونان نبود. در حالی که اهالی مصر و بینالنهرین تاریخشان را برحسب دورههای پادشاهی یا خاندانهای سلطنتی گزارش میکردند، بسی درخور توجه است که یونانیان، زمان را برحسب المپیادها محاسبه میکردند؛ یعنی فاصلة چهارسالة میان بازیهای المپیک که به صورت جشنوارهای قهرمانی در سراسر تاریخ قدیم یونان برگزار میشد. کم و بیش هیچ واژهای بهتر از آتلتیکس (Athletics) واژة یونانی به معنای ورزشهای قهرمانی) نمیتوانسته نمادی از ارزشی باشد که فرهنگ یونانی برای فرد قائل بوده است، زیرا بازیهای المپیک بازیهای گروهی به معنایی که ما از آن میفهمیم، و پیش از آنچه امروز هستند، نبودند بلکه آزمونهای فردی قدرت و مهارت بدنی بودند. این گونه مسابقهها هیچ معادلی در دنیای قدیم نداشت.
فرهنگ و هنر:
هنر در یونان شامل هنر در معماری – حجاری – پیکره تراشی – سفال گری نقاشی و مجسمه سازی میباشد.
هنر یونانی با ساختن پیکر خدایان و تزئین معابد و نمایش شخصیتهای ورزشی شروع شد. یونانیان قدیم، همچون سایر ملل ابتدایی، در مرحلهای از تکامل خود، مجسمههایی ساختند و به جای موجود زنده در گور مردگان گذاشتند. همچنین به ساختن پیکرهای انسانی پرداختند. پیکرهای نیاکان را در خانهها نگاه میداشتند و پیکرهای زندگان ره به معبدها هدیه میکردند تا بدین وسیله از حمایت خدایان برخورداری شوند. دینهای قدیم کرت و موکنای مبهم و آشفته و وحشتناک بودند و از این رو با هنرهای زیبای پیوندی نداشتند. ولی خدایان انسانی او لمپ، و معابد زمینی آنها، سبب شدند که پیکر تراشی و معماری و صدها هنر دیگر رواج یابد. میتوان گفت که هیچ دینی، جز مسیحیت کاتولیک، به قدر آیین یونانیان در ادب و هنر تأثیر ننهاده است. تقریباً هر کتاب یا مجسمه یا ساختمان یا گلدانی که از یونان قدیم به ما رسیده است، از جهتی صیغة دینی دارد.
معماری پارتنون
زمانی که پریلکس آکروپولیس را از نو ساخت، معبدها را در محلهای مقدس سابق بنا کرد، و هرجا که توانست از پی باقی مانده از ساختمانهای قدیمتر استفاده کرد؛ در نتیجه، پارتنون (معبد آتنا یا آتنه)، یعنی اصلیترین ساختمان در آکروپولیس و به تأیید همگان بزرگترین یادمان معماری یونانی،هیچگاه در روزگار کهن در وضعیت همساز نسبت به بناهای مجاور خود دیده نشده است. زمانی تصور میشد که چشمانداز معبد آتنا از راه مقدس (Sacred Way)، که از دروازة ورودی میگذشت به واسطةساختمانی چند در واسط راه، تا اندازهای مسدود میشده است. در واقع، ساختمان کوچک ستونداری که در ماکت (تصویر 19) درست در روبرو و در سمت چپ معبد آتنا دیده میشود یک دروازة ورودی است، و شکل و اندازة حقیقی آن هنوز محل تردید است. مهمتر این که، پژوهشهای باستان شناختی جان دابینز (John.J. Doccins) و رابین ردوز (Robin F. Rhodes) نشان داده که ضلع یا بال بیرون نشستة حرم آرتمیس برائورونیا (Artemis Brauronia)، که دیوار شرقی که با کالکوتیک (Chalkotheke/انبار مفرغی؛ زرادخانه) مشترک است، همانگونه که هم در ماکت و هم در نقشة کف دیده میشود (21-19)، آخرین مرحلة معمار حرم را تشکیل میدهد، و پس از بنای پارتنون ساخته شده است. بنابراین، حتا اگر بال بیرون نشسته بعدها منظرة معبد را مسدود میکرده، وقتی پارتنون ساخته شد مانعی ایجاد نمیکرده است. چشم انداز اولیة پارتنون از گوشة شمال غربی، برای پرستند و بازدیده کنندة معمولی،همان اندازه روشن و گسترده بود که امروز. این بنای عظیم، وقتی با همة عظمت مکعب-نمای آن همزمان از جلو و کنار دیده میشد، چنین به نظر میآمده که به طور طبیعی از پاستونی صخرهای قدر برافراشته است. اندک میل ستونهای بیرونی به طرف داخل، که هر چه به مرکز نمای غربی نزدیک و نزدیکتر میشویم کاهش مییابد، این اثر را دارد که وقتی از دروازهة ورودی بسیار کوتاه به نزدیکی معبد میرسیم، بلندی ظاهر بنای بالای سر ما را بلندتر جلوه میدهد، و میتوانیم بیتردید بگوییم که این همان است که مورد نظر معماری بوده، یعنی میخواسته بیقاعدگی مهارناپذیر محوزه را به عنوان ابزاری برای اعتلای شکوه و جلال معبد به کار گیرد. تندیس مفرغی غولآسای آتنا پروماخوس (Athena Promachos)، کار سترگ فیدیاس (phidias) – که از سلاحهای ذوب شدة ایرانیان مسلح به کلاهخود زراندود، زره، سپر و نیزه ریخته شده، و برای کشتیهایی که در دور دستهای دریا میراندند قابل رؤیت بود – به نظر میآمد که در کنار این حرم الاهة نگاهبان آتنیها ایستاده و محافظ آن است.
از دیدگاه امروزیها، دیگر جنبههای معبد آتنا وضعیت چندان رضایتبخشی نداشت. ستونبند جنوبی بیش از آن اندازه به خاکریز دفاعی نزدیک بود که میدان دید راحتی ایجاد کند، اما حتا همین وضعیت دارای این امتیاز بود که نگاه هر کس را که دور معبد به سمت جنوب میگشت به طرف بالا به جانب کتیبه دور دیوار حرم معطوف میکرد. حسن ستونبند شمالی محوطهای باز و وسیع بود، اما فضای روبروی ضلع شرقی، یعنی ورودی اصلی، چندان بسته و محدود بود که نمیتوانست دید مناسبی ایجاد کند. بیتردید یونانیان میتوانستند به مراد دل خود کل یک ساختمان را حتا از زوایای قناس یا ناقص در ذهن مجسم کنند. اما شکلهای معماری کریستال گونة بناهای عهد پریکلس، حتا در وضع مخروبة امروزیشان، با شکویه بی نظیر، بر فراز شهر و جلگه باریک آن قد برافراشتهاند؛ این بناها که گویی با دستی آسمانی بر آن صخرة عظیم نهاده شده، با کوههای اطراف به رقابت برخاستهاند، بی آن که محدودیتهای طبیعت را تشخیص دهند، جز آن که اینجا و آنجا به سود خود از آن بهره بردهاند.
از بیشتر ساختمانهای کوچک تر آکروپولیس اکنون فقط از طریق حفاریها آگاهی داریم، و تندیسهایی که روزگاری آکروپولیس را میآراستند بی هیچ نشان برباد رفتهاند. اما پارتنون سدهها به عنوان بنایی دینی محفوظ ماند. این بنا پیاپی به کلیسایی بیزانسی، کلیسایی کاتولیکی، و به مسجدی بدل شد که در این مرحلة اخیر منارهای را نیز به رخ بینندگان میکشید. اگر چه بخش درونی آن بارها تغییر شکل داده، قسمتهای خارجی با تمام کارهای سنگتراشی تا 1687 دست نخورده باقی ماند. ترکها، که در آن زمان با ونیزیها در جنگ بودند، از معبد به عنوان انبار باروت استفاده میکردند. گلولة توپ ونیزیها به ساختمان اصابت کرد و انفجار حاصله مرکز آن را ویران کرد. ونیزیها در تلاش بدفرجامی که به قصد غارت بعضی از تندیسهای سنتوری بنا به عمل آوردند، ویرانگری را یک گام بیشتر بردند و آن وقتی بود که تندیسها به هنگام جابه جایی به زمین افتاده و خرد شدند. در 1801-1803، تامس بروس (Thomas Bruce)، لرد الگین (Lord Elgin)، دیپلماتی بریتانیایی، در اوضاع آشفتهای که آن زمان بر آتن حاکم بود، با انتقال بسیاری از تندیسها و نقشهای برجسته به لندن، بیشتر آنچه را که از مجسمهها باقی مانده بود از نابودی احتمالی نجات داد. در سدة کنونی ستونبند شمالی، با استفاده از کم و بیش تمام میلههای استوانهای ستونهای اصلی، به دقت نصب شده و کار روی ستونبند جنوبی آغاز شده است.
عقیده بر این است که پریکلس پیکرتراش آتنی، فیدیاس، را عهدهدار کل کارهای هنری خود کرد. شایان ذکر است که او هیچ یک از دو مجسمه ساز بزرگ، تراشیدة تک پیکرههای قهرمانی، یعنی مورون و پولوکلیتوس، را که در اوج شکوفایی خود بودند، انتخاب نکرد. کار ساختمان در 447ق.م آغاز و در مدتی بس کوتاه یعنی نه سال تمام شد، البته به جز کارهای پیکرتراشی آن که تا 432ق.م سامان یافت. ایکتینوس برای ساختمان تازه که تا مدتها بعد پارتنون خوانده نمیشد (پارتنوس به معنای «عذرا») از پیهای معبد قدیمتر آتنا استفاده کرد و برآنها افزود؛ این عنوان در اصل تنها بر خزانه اطلاق میشد. گرچه ابعاد این معبد، که به موجب کتیبههای موجود، «معبد بزرگ» خوانده میشد، چندان بزرگتر از ابعاد معبد زئوس در المپیا نیست، بی تردید بسیار بزرگتر جلوه میکرده است. پارتنون یک معبد متعارف به سبک دوریک است، اما از این لحاظ که به جای شش ستون در جلو هشت ستون، و به جای سیزده ستون در هر طرف هفده ستون دارد، با بیشتر معبدهای پیشین تفاوت دارد.
ایکتینوس،به یاری کالیکراتس و تحت نظارت فیدیاس و پریکلس، بنای معبد جدیدی را برای آتنة پارتنون آغاز کرد. وی، در انتهای غربی عمارت، برای دختران کاهنة آتنه تالاری ساخت و آن را خانة «دوشیزگان» نام گذارد، ولی با گذشت زمان سهلانگار، نام این جزء، به حکم نوعی استعارة معماری، به کل آن بنا اطلاق شد. ایکتینوس مرمر سپید کوه پنتلیکوس را، که رگههایی از دانههای آهن داشت، مصالح کار خود قرار داد، و ملاط به کار نبرد. پارههای سنگ را چنان بدقت چهارگوش ساخته و صیقل داده بود که هر پاره، پارة دیگر را به خود میگرفت و چون یک قطعة واحد به نظر میآمد. قطعات استوانهای شکل ستونها را سوراخ میکرد تا تیر نازکی از چوب زیتون در آنها جای دهد. سپس قطعات ستون را بر روی هم میگذارد و قطعة بالایی را آن قدر بر قطعة زیرین میگرداند و میسایید که دو سطح مجاور صاف و هموار گشته، به یکدیگر میپیوستند و فاصلة میانشان تقریباً از نظر محو میشد ...
بانک تحقیقات تاریخ - ادبیات - فلسفه
تـوضـیـحــاتِ فـایــل :
- این فایل با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
- تعداد صفحات : 182
- قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
- جهت دانـلـود این تحقیق به انتهای صفحه مراجعه کنید.
کلمات کلیدی :
یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری تحقیق در مورد یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری دانلود تحقیق یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری دانلود رایگان تحقیق یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری پروژه یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری مقاله یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری مقاله در مورد یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری پروژه در مورد یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معمارییونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری تحقیق آماده در مورد یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معماری رایگان word ورد ppt pdf تاریخ تحقیق آماده تاریخ در مورد یونان از نظر فرهنگی اجتماعی و معمار زنان یونانی تحقیق در مورد زنان یونانی دانلود تحقیق زنان یونانی دانلود رایگان تحقیق زنان یونانی پروژه زنان یونانی مقاله زنان یونانی مقاله در مورد زنان یونانی پروژه در مورد زنان یونانی پایان نامه زنان یونانی تحقیق آماده در مورد زنان یونانی رایگان word ورد ppt pdf تاریخ تحقیق آماده تاریخ در مورد زنان یونانی