ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بخشی از متن:
پاورپوینت رشته های معماری و عمران با عنوان بازارهای ایرانی در 49 اسلاید قابل ویرایش
واژه بازار بسیار کهن است و به معنی محل خرید و فروش و عرضه کالاست. بازار در فارسی میانه به صورت "وازار" و با ترکیب هایی مانند وازارگ (بازاری) و وازارگان (بازرگان) به کار می رفته؛
در زبان فارسی بازار به عنوان اسم مکان به معنی محل خرید و فروش کالاست واژه بازار در ادبیات فارسی مفهومی وسیع و گسترده دارد و به معنی محل شلوغ و پرازدحام، اعتبار و اهمیت اشخاص و غیره به کار می رفته است.
بازرگان و سوداگر ایرانی باید در جایی مقام داشته باشد که خریدار بتواند با اسانی کالای او را با انچه دیگران عرضه میدارند مقایسه کند و وضع استثنایی و انحصاری ان باعث فریب و غبض نشود .پدید امدن رسته و گرد اوری کالاهای مشابه در دکانهای نزدیک به هم و در یک بازار با تیم و سرا معلول همین نظام خاص پیشه وری و سوداگری ایرانی است که برخلاف نقاط دیگر جهان به خریدار فرصت میدهد تا خواسته و کالای مورد نظر خود را به ارزانترین بها و به نحو دلخواه بی عیب و متناسب با اقتصاد خانواده خود تهیه کند بی انکه مانند امروز ناچار باشد برای خریداری چیزی صدها مغازه را که هریک اقلا پانصد متر باهم فاصله دارد سر بزند .
اصل کلمه بازار خیلی قدیمی است.بازار محل اجتماع محل داد وستد کانون شورشها و اعتصابها سیاستمداریها محل پخش اطلاعات مراوده اشنایی و گاهی اوقات نقش مکانی امنیتی را نیز ایفا می کرده است.در جشنها بازار را چراغانی اینه بندی و ازین بندی می کردند.
شهرهایی که در ورودی بازار داشتند را بازارگاه می گفتند.همچنین شهرهایی که محل انبار بوده بارکده نامیده می شده است .
در شهرهابازارچه نیازهای یک محله را برطرف می کرده است.بازار در مرکز شهر بوده و همه چیز در ان یافت میشده ولی بازارچه ها دکانهایی مربوط به خرید مردم محل داشته و برای خرید و فروش کالاهای اصلی به بازار بزرگ می رفته اند.
بیشتر بازارها در شهرهای قدیم ایران بیرون از دروازه کاروان رو بوده به داخل شهر امتداد می یافته و گاهی تا بیرون شهر می رفته است(بیرون به معنای حومه بوده است).بیشتر بازارها در بخش بیرون قرار داشته اند.