لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
CVTچگونه کار می کند؟
بعضی ها معتقدند نمی توان به یک سگ پیر حرکات جدید یاد داد،اما انتقال قدرت پیوسته ( CVT) که لئوناردو داوینچی ٥٠٠ سال پیش اندیشه اش را در سر داشت و در حال حاضر جای انتقال قدرت اتوماتیک را در بعضی خودروها گرفته،یک سگ پیر است که قطعا چیز جدیدی یادگرفته است !
در واقع از اولین CVT که در١٨٨٦ ثبت شده تاکنون تکنولوژی آن بهبود پیدا کرده است،امروزه چندین کارخانه خودروسازی از جمله جنرال موتورز،آیودی،هوندا و نیسان در حال طراحی CVT های خود هستند
Nissan HR15DE engine with Xtronic CVT
2
اگر درباره ی ساختار و طرزکار انتقال قدرت اتوماتیک در بخش دنده ی اتوماتیک چگونه کار می کند، خوانده باشید،می دانید که وظیفه ی انتقال قدرت، تغییر دادن نسبت سرعت چرخ و موتور است،به عبارت دیگر،بدون یک جعبه دنده خودرو فقط یک دنده خواهد داشت،دنده ای که به اتوموبیل اجازه دهد با سرعت مناسب حرکت کند
یک لحظه تصور کنید در حال رانندگی با اتوموبیلی هستید که فقط دنده یک یا دنده سه دارد،در حالت اول خودرو با شتاب خوبی از حالت سکون حرکت می کند و می تواند از یک تپه با شیب تند بالا رود اما بیشترین سرعت آن به چند مایل در ساعت محدود می شود، از طرف دیگردرحالت دوم خودرو با سرعت ٨٠ مایل بر ساعت در یک بزرگراه به سمت پایین حرکت خواهد کرد اما تقریبا شتابی هنگام شروع حرکت نخواهد داشت و نمی تواند از تپه بالا رود
جعبه دنده از تعدادی چرخ دنده استفاده می کند تا با تغییر شرایط رانندگی استفاده ی مناسبی از گشتاور موتور شود،دنده ها می توانند به طور دستی و یا اتوماتیک تغییر کند.
Mercedes-Benz CLK automatic transmission
در جعبه دنده های اتوماتیک قدیمی،چرخ دنده ها وظیفه انتقال و تغییر گشتاور و حرکت دایره ای را به عهده دارند،ترکیبی از چرخ دنده های سیاره ای تمام نسبت های دنده ای که لازم است را به وجود می آورند.معمولا ٤ دنده جلو و یک دنده معکوس،وقتی با این نوع جعبه دنده، دنده عوض می شود راننده ضربه ای را احساس می کند
3
اصول CVT
بر خلاف سیستم انتقال قدرت اتوماتیک،در سیستم انتقال قدرت با قابلیت تغییر پیوسته،جعبه دنده ای با تعداد مشخص چرخ دنده وجود ندارد یعنی در CVT چرخ دنده های دندانه دار درگیر با هم وجود ندارند رایج ترین نوع CVT بر اساس سیستم پولی کار می کندکه اجازه ی بینهایت تغییر بین بالاترین و پایین ترین دنده بدون گسستگی را می دهد.
Ford Freestyle Duratec engine with CVT
اگر از اینکه چرا درباره ی CVT هم از واژه دنده استفاده می شود تعجب می کنید به خاطر بیاورید که منظور از دنده نسبت سرعت موتور به سرعت محور چرخ هاست،اگرچه CVT این نسبت را بدون استفاده از چرخ دنده های سیاره ای انجام می دهد اما باز هم از واژه دنده برای CVT استفاده می شود
CVT هایی بر اساس پولی
به جعبه دنده اتوماتیک توجه کنید،در آن دنیایی از چرخ دنده ها،ترمز ها، کلاچ ها و دستگاه های کنترل را خواهید دید در مقابل CVT به سادگی قالب مطالع است،بیشتر CVT ها فقط سه جزء اساسی دارند:
● یک تسمه محکم فلزی یا لاستیکی
4
● یک پولی متغییر محرک (ورودی)
● یک پولی خروجی
بعلاوه CVT ها انواع مختلفی از ریزپردازنده ها و حسگر ها را دارا می باشند اما سه جزءی که در بالا توضیح داده شده اند اجزای اصلی اند که به این سیستم اجازه ی کار می دهند
Pulley-based CVT
پولی های با شعاع متغیر قلب CVT هستند،هر پولی از دو مخروط با زاویه راس ٢٠ درجه که رودر روی یکدیگر قرار دارند تشکیل شده است، تسمه ای در شیار بین دو مخروط قرار دارد،در صورت لاستیکی بودن تسمه ها از تسمه های V شکل استفاده می شود،تسمه های V شکل از آنجا نام خود را می گیرند که سطح مقطع V شکل دارند که اصطکاک تسمه با پولی را افزایش می دهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تغذیه از نظر قرآن کریم
خداوند کریم در قرآن مجید برای بهتر و سالم ماندن جسم انسان ها دستوراتی فرموده و بوسیله پیامبر گرامی اش محمد مصطفی (ص) به بشریت ارزانی شده است.
قرآن کریم در سوره عبس آیه 24 چنین می فرماید:
« فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ »
یعنی آدمی باید به غذایش، خوراکش و به آنچه می خورد توجه داشته باشد که از هر نظر پاک و تمیز ، حلال، مباح و قابل خوردن باشد و از نظر بهداشت و سلامتی بایستی دقت کافی مبذول دارد که آنچه می خورد سالم باشد و چه از نظر ظاهر و چه از نظر باطن آلوده نباشد. حق کسی را نخورد و توجه داشته باشد که چه می خورد و به اندازه کافی بخورد و آیا آنچه می خورد، خوردنی است؟
و نیز بنگرد که آفرینش چقدر در به وجود آمدن این غذا از عناصر و عوامل مختلف استفاده کرده است و چه نیروهایی بکار رفته تا این غذا به صورت کنونی درآمده است.
و نیز در سوره اعراف آیه 31 می فرماید:
« یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ »
ای فرزندان آدم زینت و آرایش خود را نزد هر مسجدی (در هر نمازی) فرا گیرید (بهترین و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوشید) و بخورید و بیاشامید و در خوردن و آشامیدن زیاده روی نکنید که خدا آنان را که اسراف و زیاده روی می کنند دوست ندارد.
باز قرآن کریم برای برقراری بهداشت و محیط سالم در آیه 168 سوره بقره چنین می فرماید:
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ»
ای مردم از آنچه خدا در روی زمین از حلال ها و پاکیزه ها آفریده، بخورید و از گام ها (آثار و نشانه ها)ی شیطان پیروی نکنید.
در آیه 172 سوره بقره باز چنین می فرماید:
2
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ »
این آیه نیز دستور می دهد که از غذاهای پاک و پاکیزه و حلال ها و قابل خوردنی ها استفاده کنید و شکر نعمت های خدا را به جای آورید.
آیات قرآنی انسان را از تصرف خائنانه در غذاها، خراب کردن مواد غذایی مردم و آلوده کردن آنها، مواد خوب و بد را مخلوط کردن برای سودجویی شخصی، گران فروشی و ظلم و ستم بر مردم بازداشته و نهی فرموده است و آن را از زشتی ها و پلیدی ها می داند که در این باره آیه 81 سوره طه چنین می فرماید:
« کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى»
یعنی از غذاهای پاکیزه که روزی اتان کردیم بخورید و در آن طغیان نکنید و از حد و اندازه تجاوز ننمایید (حلال آن را به حرام مبدل نکنید). سپاس گزار باشید و اسراف و زیاده روی نکنید که غضب و خشم من بر شما فرود می آید و غضب و خشم من بر هر که فرود آید محققاً هلاک و تباه خواهد شد.
برای به دست آوردن غذاهای پاکیزه و برای بدست آوردن سالم ترین غذاها در محل سکونت انسان ها (هم از نظر پاکی ظاهری و هم از نظر پاکی معنوی) آیه 19 سوره کهف چنین می فرماید:
«... فَابْعَثُوا أَحَدَکُم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَا أَزْکَى طَعَامًا فَلْیَأْتِکُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ...»
یعنی با این پول هایتان که دارید، یکی را از میان خود به شهر بفرستید تا دقت کند و خوب بنگرد که غذای کدامیک از فروشندگان پاکیزه تر است و از آن غذای پاکیزه برای شما بیاورد.
از این آیات قرآنی چنین بر می آید که خداوند متعال و اسلام مبین برای بهداشت و سلامتی آدمیان دستورات بس گرانبهایی داده و خاطر نشان ساخته است که انسان ها بایستی از آلودگی های غذایی ، خوراکی، زندگی، آموزشی و به طور کلی از همه زشتی ها و پلیدی ها دوری گزینند و دور ناروایی ها نگردند.
از رسول گرامی و ائمه اطهار دستورات بهداشتی زیادی رسیده است. از جمله کتاب های بهداشتی پزشکی ائمه، کتاب طب النبی، طب الصادق و طب الرضا را می توان نام برد.
3
غذای انسان در قرآن کریم
خداوند متعال در قرآن کریم برای بندگان خود از سر لطف نعمت های پاک و طیب خود را ارزانی داشته است.
چرا از نعمت های خوب خدا بهرمند نمی شوید؟ چرا این همه به غذاهای غربی روی آورده اید؟ مگر در قرآن کریم سوره مبارک مومنون آیه (51) مطالعه نکردید که اعمال و کردار پیامبر اکرم در گرو غذائی است که می خورد!
پس شما چرا از او پیروی و اطاعت نمی کنید؟ آیا تا کنون فکر کرده اید که چرا ائمه اطهار صلوات الله علیهم قرآن ناطق هستند، برای اینکه از ضایعات و خبائث تناول نمی کنند و از پاکان قرآن هستند! خداوند اراده کرده است که پاک شوند! ما نباید دنباله رو آنان شویم؟ این مساله را می توانید در سوره مبارک احزاب آیه (33) مورد مطالعه قرار دهید.
با توجه به قرآن کریم و استفاده از آن بصیرت ما باز خواهد شد و به حقایق آفرینش پی خواهیم برد.
خداوند رحمان و رحیم در قرآن کریم این نوع مواد غذائی را برای انسان تعیین کرده اند که به اختصار بیان می شود.
مهمترین و بیشترین مواد غذائی انسان را گیاه می شمارد. (بسیاری از مواد غذائی).
دو آیه در مورد غذاهای در یائی بیان می کند. (سوره فاطر 12 و نحل 14).
گوشت قرمز که در این مورد (6) آیه داریم. (سوره حج 28، 34 و 36) (یس 72) (غافر 79) (مومنون 21).
توجه: خداوند تبارک و تعالی بیشترین اهمیت را به غذاهای گیاهی در قرآن کریم اختصاص داده است، از جمله کرامت را به غذاهای گیاهی داده، بعنوان مثال:
سوره شعرا (آیه 7)
سوره لقمان (آیه 10)
سوره صافات آیه (42)
4
سوره دخان آیه (26)
اما این نوع غذا ها را خداوند متعال به افراد خاصی عنایت می کند از جمله:
سوره انفال آیه (4) غذائی که در بهشت به مومنین می دهند.
سوره انفال آیه (74) غذائی است، به کسانی که در راه خدا تلاش و کوشش می کنند.
سوره اسراء آیه (70) این نوع غذا موجب کرامت انسانی می شود.
سوره حج آیه (50) این غذا را به کسانی می دهند که عمل صالحی را انجام می دهند.
توجه: خداوند در قرآن کریم به غذاهای حیوانی کرامتی را عنایت نفرموده اند!
اما غذاهای گوشتی (گوشت قرمز)، همان طور که بیان شد (6) آیه در این مورد وجود دارد و بهتر است که به همین نسبت در غذای روزانه استفاده شود. بیش از (100) مورد آیه داریم که در باره غذاهای گیاهی است.
همچنین خداوند رزق حسن را به گیاهان نسبت داده و از آن ها تعریف و تمجید می کند!
آیا انصاف است که در ماه مبارک رمضان به جای این که با زرق حسن افطار کنیم با موادی مانند: چای، زولبیا و بامیه و امثال آن افطار می کنیم!
مگر بیان نکردیم که در ماه مبارک رمضان هدف تعالی انسان به سوی خداست، نه تنزل و هبوط به اسفل اسافلین، ممکن است خوانندگان گرامی از این حرف ناراحت شوند، بنده عرض می کنم که تحمل داشته باشید و ناراحت نشوید در ماه مهمانی خدا، انسان نباید ناراحت شود به جای ناراحتی تفکر کنید، همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم بارها بیان فرموده اند. مثالی از قرآن برای شما بیاورم.
سوره مبارک بقره آیه (35) گفتیم ای آدم خود و همسرت در این باغ سکونت گیرید و ار هر کجای آن که می خواهید بخورید ولی به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد. مگر شما دوست عزیز بالاتر از حضرت آدم هستید که ناراحت می شوید و با خوردن چنین غذاهای بی محتوائی به خود در این ماه عزیز ظلم و ستم می کنید، مهمتر این که برای خوردن این نوع مواد غذائی به صف ایستاده و می خورید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تغذیه از نظر قرآن کریم
خداوند کریم در قرآن مجید برای بهتر و سالم ماندن جسم انسان ها دستوراتی فرموده و بوسیله پیامبر گرامی اش محمد مصطفی (ص) به بشریت ارزانی شده است.
قرآن کریم در سوره عبس آیه 24 چنین می فرماید:
« فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ »
یعنی آدمی باید به غذایش، خوراکش و به آنچه می خورد توجه داشته باشد که از هر نظر پاک و تمیز ، حلال، مباح و قابل خوردن باشد و از نظر بهداشت و سلامتی بایستی دقت کافی مبذول دارد که آنچه می خورد سالم باشد و چه از نظر ظاهر و چه از نظر باطن آلوده نباشد. حق کسی را نخورد و توجه داشته باشد که چه می خورد و به اندازه کافی بخورد و آیا آنچه می خورد، خوردنی است؟
و نیز بنگرد که آفرینش چقدر در به وجود آمدن این غذا از عناصر و عوامل مختلف استفاده کرده است و چه نیروهایی بکار رفته تا این غذا به صورت کنونی درآمده است.
و نیز در سوره اعراف آیه 31 می فرماید:
« یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ »
ای فرزندان آدم زینت و آرایش خود را نزد هر مسجدی (در هر نمازی) فرا گیرید (بهترین و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوشید) و بخورید و بیاشامید و در خوردن و آشامیدن زیاده روی نکنید که خدا آنان را که اسراف و زیاده روی می کنند دوست ندارد.
باز قرآن کریم برای برقراری بهداشت و محیط سالم در آیه 168 سوره بقره چنین می فرماید:
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ»
ای مردم از آنچه خدا در روی زمین از حلال ها و پاکیزه ها آفریده، بخورید و از گام ها (آثار و نشانه ها)ی شیطان پیروی نکنید.
در آیه 172 سوره بقره باز چنین می فرماید:
2
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ »
این آیه نیز دستور می دهد که از غذاهای پاک و پاکیزه و حلال ها و قابل خوردنی ها استفاده کنید و شکر نعمت های خدا را به جای آورید.
آیات قرآنی انسان را از تصرف خائنانه در غذاها، خراب کردن مواد غذایی مردم و آلوده کردن آنها، مواد خوب و بد را مخلوط کردن برای سودجویی شخصی، گران فروشی و ظلم و ستم بر مردم بازداشته و نهی فرموده است و آن را از زشتی ها و پلیدی ها می داند که در این باره آیه 81 سوره طه چنین می فرماید:
« کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَمَن یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوَى»
یعنی از غذاهای پاکیزه که روزی اتان کردیم بخورید و در آن طغیان نکنید و از حد و اندازه تجاوز ننمایید (حلال آن را به حرام مبدل نکنید). سپاس گزار باشید و اسراف و زیاده روی نکنید که غضب و خشم من بر شما فرود می آید و غضب و خشم من بر هر که فرود آید محققاً هلاک و تباه خواهد شد.
برای به دست آوردن غذاهای پاکیزه و برای بدست آوردن سالم ترین غذاها در محل سکونت انسان ها (هم از نظر پاکی ظاهری و هم از نظر پاکی معنوی) آیه 19 سوره کهف چنین می فرماید:
«... فَابْعَثُوا أَحَدَکُم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَا أَزْکَى طَعَامًا فَلْیَأْتِکُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ...»
یعنی با این پول هایتان که دارید، یکی را از میان خود به شهر بفرستید تا دقت کند و خوب بنگرد که غذای کدامیک از فروشندگان پاکیزه تر است و از آن غذای پاکیزه برای شما بیاورد.
از این آیات قرآنی چنین بر می آید که خداوند متعال و اسلام مبین برای بهداشت و سلامتی آدمیان دستورات بس گرانبهایی داده و خاطر نشان ساخته است که انسان ها بایستی از آلودگی های غذایی ، خوراکی، زندگی، آموزشی و به طور کلی از همه زشتی ها و پلیدی ها دوری گزینند و دور ناروایی ها نگردند.
از رسول گرامی و ائمه اطهار دستورات بهداشتی زیادی رسیده است. از جمله کتاب های بهداشتی پزشکی ائمه، کتاب طب النبی، طب الصادق و طب الرضا را می توان نام برد.
3
غذای انسان در قرآن کریم
خداوند متعال در قرآن کریم برای بندگان خود از سر لطف نعمت های پاک و طیب خود را ارزانی داشته است.
چرا از نعمت های خوب خدا بهرمند نمی شوید؟ چرا این همه به غذاهای غربی روی آورده اید؟ مگر در قرآن کریم سوره مبارک مومنون آیه (51) مطالعه نکردید که اعمال و کردار پیامبر اکرم در گرو غذائی است که می خورد!
پس شما چرا از او پیروی و اطاعت نمی کنید؟ آیا تا کنون فکر کرده اید که چرا ائمه اطهار صلوات الله علیهم قرآن ناطق هستند، برای اینکه از ضایعات و خبائث تناول نمی کنند و از پاکان قرآن هستند! خداوند اراده کرده است که پاک شوند! ما نباید دنباله رو آنان شویم؟ این مساله را می توانید در سوره مبارک احزاب آیه (33) مورد مطالعه قرار دهید.
با توجه به قرآن کریم و استفاده از آن بصیرت ما باز خواهد شد و به حقایق آفرینش پی خواهیم برد.
خداوند رحمان و رحیم در قرآن کریم این نوع مواد غذائی را برای انسان تعیین کرده اند که به اختصار بیان می شود.
مهمترین و بیشترین مواد غذائی انسان را گیاه می شمارد. (بسیاری از مواد غذائی).
دو آیه در مورد غذاهای در یائی بیان می کند. (سوره فاطر 12 و نحل 14).
گوشت قرمز که در این مورد (6) آیه داریم. (سوره حج 28، 34 و 36) (یس 72) (غافر 79) (مومنون 21).
توجه: خداوند تبارک و تعالی بیشترین اهمیت را به غذاهای گیاهی در قرآن کریم اختصاص داده است، از جمله کرامت را به غذاهای گیاهی داده، بعنوان مثال:
سوره شعرا (آیه 7)
سوره لقمان (آیه 10)
سوره صافات آیه (42)
4
سوره دخان آیه (26)
اما این نوع غذا ها را خداوند متعال به افراد خاصی عنایت می کند از جمله:
سوره انفال آیه (4) غذائی که در بهشت به مومنین می دهند.
سوره انفال آیه (74) غذائی است، به کسانی که در راه خدا تلاش و کوشش می کنند.
سوره اسراء آیه (70) این نوع غذا موجب کرامت انسانی می شود.
سوره حج آیه (50) این غذا را به کسانی می دهند که عمل صالحی را انجام می دهند.
توجه: خداوند در قرآن کریم به غذاهای حیوانی کرامتی را عنایت نفرموده اند!
اما غذاهای گوشتی (گوشت قرمز)، همان طور که بیان شد (6) آیه در این مورد وجود دارد و بهتر است که به همین نسبت در غذای روزانه استفاده شود. بیش از (100) مورد آیه داریم که در باره غذاهای گیاهی است.
همچنین خداوند رزق حسن را به گیاهان نسبت داده و از آن ها تعریف و تمجید می کند!
آیا انصاف است که در ماه مبارک رمضان به جای این که با زرق حسن افطار کنیم با موادی مانند: چای، زولبیا و بامیه و امثال آن افطار می کنیم!
مگر بیان نکردیم که در ماه مبارک رمضان هدف تعالی انسان به سوی خداست، نه تنزل و هبوط به اسفل اسافلین، ممکن است خوانندگان گرامی از این حرف ناراحت شوند، بنده عرض می کنم که تحمل داشته باشید و ناراحت نشوید در ماه مهمانی خدا، انسان نباید ناراحت شود به جای ناراحتی تفکر کنید، همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم بارها بیان فرموده اند. مثالی از قرآن برای شما بیاورم.
سوره مبارک بقره آیه (35) گفتیم ای آدم خود و همسرت در این باغ سکونت گیرید و ار هر کجای آن که می خواهید بخورید ولی به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد. مگر شما دوست عزیز بالاتر از حضرت آدم هستید که ناراحت می شوید و با خوردن چنین غذاهای بی محتوائی به خود در این ماه عزیز ظلم و ستم می کنید، مهمتر این که برای خوردن این نوع مواد غذائی به صف ایستاده و می خورید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تأثیر ورزش در پیشگیری از چاقی و درمان آن
کل انرژی مصرفی روزانه را به سه قسمت تقسیم میکنیم: مصرف انرژی در حالت استراحت، مصرف انرژی بعد از صرف غذا و مصرف انرژی بعد از فعالیت بدنی. در زمان استراحت، ۶۰ تا ۷۰ درصد از کل انرژی بدن مصرف میشود و مقدار آن در هر ساعت، حدود یک کیلوکالری به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن است.
متغیرترین میزان مصرف انرژی، در زمان فعالیت بدنی است. این میزان در افراد کمتحرک ۱۰ تا ۱۵ درصد و در افراد فعال ۳۰ تا ۴۰ درصد از کل انرژی مصرفی را تشکیل میدهد.
ورزش از دو طریق موجب مصرف انرژی در بدن میشود: یکی افزایش میزان سوخت در زمان ورزش و دیگری افزایش مقدار مصرف انرژی در زمان استراحتِ بعد از خاتمهٔ ورزش. برای مورد دوم یک مثال میآوریم: فعالیت بدنی با شدت متوسط به مدت ده دقیقه، میتواند مصرف انرژی بدن را در حالت استراحت ۵ تا ۱۵ درصد به مدت ۲۴ تا ۴۸ ساعت افزایش دهد. در ورزشکاران، میزان مصرف انرژی در زمان استراحت ۵ تا ۲۰ درصد بالاتر از افراد عادی است. بنابراین، یکی از مهمترین فواید ورزش و فعالیت جسمانی بالاتر رفتن میزان مصرف انرژی فرد فعال در زمان استراحت است. بنابراین، این باور افراد پرخور که ورزش و فعالیت بدنی باعث افزایش اشتهای آنها میشود غلط است. هیچ منبع علمی این مطلب را تأیید نمیکند.
برعکس، ورزش سنگین موجب افزایش برخی مواد در بدن و کاهش تمایل فرد به خوردن میشود. یعنی با کاهش موقتی اشتها روبهرو میشویم.
در زمان استراحت، ۵۰ درصد از انرژی لازم برای سوخت و ساز بدن را چربیها و بقیه را مواد قندی تأمین میکنند. در ورزشهای سبک، همچنان چربیها این وظیفه را بر عهده دارند. اما با افزایش شدت ورزش، سوخت و ساز قندها مشخصتر میشود. به همین دلیل است که متخصصان ورزشهای سبک را برای کاهش وزن مفیدتر میدانند. شاید تعجببرانگیز باشد که صرف مدت زمانی بسیار اندک، مثلاً حداقل روزی یک ساعت فعالیت بدنی به مدت ده روز، برای افزایش سوخت چربی بدن در حالت استراحت کافی است. برای رسیدن به این هدف در افراد سالمند، به هشت هفته زمان نیاز داریم.
یکی دیگر از فواید ورزش افزایش ظرفیت تنفس عضلات است، یعنی افراد ورزشکار دیرتر از سایرین خسته میشوند.
ورزش از دو طریق موجب مصرف انرژی در بدن میشود: یکی افزایش میزان سوخت در زمان ورزش و دیگری افزایش مقدار مصرف انرژی در زمان استراحت بعد از خاتمه ورزش.
برای مثال فعالیت بدنی با شدت متوسط به مدت ده دقیقه، می تواند مصرف انرژی بدن را در حالت استراحت ۵تا۱۵درصد به مدت ۲۴تا۴۸ساعت افزایش دهد.بنابراین یکی از مهمترین فوائد ورزش و فعالیت جسمانی بالاتر رفتن میزان مصرف انرژی فرد فعال در زمان استراحت است. این باور افراد پرخور که ورزش و فعالیت باعث افزایش اشتهای آنها می شود غلط است و هیچ منبع علمی این مطلب را تائید نمی کند. برعکس، ورزش سنگین موجب افزایش برخی مواد در بدن و کاهش تمایل فرد به خوردن می شود.
● آیا ورزش همراه با رژیم غذائی موجب کاهش بیشتر وزن می شود؟
درافراد چاق ورزش به تنهایی موجب کاهش وزن مختصری می شود. متوسط کاهش وزن گزارش شده در ۱۲ بررسی در حدود دو کیلو و نیم بوده است. در یک فرد هفتاد کیلوئی، پنج ساعت فعالیت ورزشی در هفته تنها ۲۰۰گرم کاهش وزن را به دنبال خواهد داشت.ترکیب ورزش و رژیم غذائی نقش موثرتری از رژیم غذائی یا ورزش تنها ایفا خواهد کرد.
وجود چربی انبوه در ناحیه شکم و احشاء موجب افزایش مقاومت بدن نسبت به آثار انسولین و در نتیجه بالا رفتن قند خون در افراد چاق می شود. همچنین یکی از عوامل موثر در ابتلا به امراض قلبی-عروقی به شمار می آید. بنابراین کاهش چربی شکمی کمک زیادی به حفظ سلامت می کند. بر اساس نتایج مطالعات وسیع، ورزش نقش موثری در کاهش چربی های ناحیه شکم ایفا می کند.
در افراد کم تحرک، شروع ورزش احتمال افزایش وزن را کاهش میدهد. همچنین ورزش کردن روش کارآمدی در حفظ وزن بدن بعد از درمان صحیح چاقی است. در یک بررسی ثابت شد که با قطع رژیم غذائی، بعد از ۱۸ ماه ۹۲درصد از وزن از دست رفته مجددا باز می گردد. در صورتی که با تداوم ورزش، افزایش زیادی در وزن بدن نخواهیم داشت. تاثیر ورزش در درمان چاق
ی کودکان بیشتر است. امروزه فعالیت بدنی عامل پیشگیری از چاقی اطفال و همچنین درمان آن شناخته شده است.
● چه مقدار ورزش کافی است؟
شروع ورزش در برنامه روزانه باید به میزانی باشد که از عهده فرد چاق برمی آید. پس از ایجاد آمادگی جسمانی و کاهش وزن اولیه، می توان شدت و مدت ورزش را افزایش داد. حداقل سوخت مصرفی بدن برای دست یافتن به آمادگی جسمانی، ۱۰۰۰کیلوکالری در هفته تخمین زده شده است. میزان مطلوب آن برای کاهش وزن، در حدود ۲۰۰۰کیلوکالری در هفته است. در قدم زدن سریع، سرعت سوخت و ساز بدن به میزان چهار برابر حالت استراحت افزایش می یابد. بایک محاسبه ساده درمی یابیم که برای یک فرد ۷۰کیلوگرمی حداقل هفت ساعت پیاده روی در هفته لازم است.
در مورد سایر فعالیت ها نیز می توان مصرف انرژی را محاسبه کرد. با این حال، اغلب افرادی که دچار چاقی هستند آمادگی کامل برای انجام دادن مقدار تعیین شده فعالیت بدنی را ندارند. گروهی دیگر هم به علت ابتلا به امراض قلبی و پرفشاری خون از انجام دادن بسیاری از حرکات ورزشی معاف هستند.
تأثیر ورزش در جلوگیری از بروز چاقی
تحقیقات نشان میدهد تأثیر بازدارنده ورزش در جلوگیری از بروز چاقی در پسران بیشتر از دختران است.
تحقیق محققان آلمانی نشان میدهد از طریق تحرک بدنی روزانه خطر بروز چاقی در تمام پسران تقریباَ در حد صفر کاهش می یابد.
بنابراین گزارش، در مقابل ورزش و تحرک بدنی روزانه تنها در دو سوم دختران از بروز چاقی پیشگیری میکند. به گفته محققان در دختران روش های تغذیه نقش مهمتری در جلوگیری از بروز چاقی ایفا میکند.
براساس این گزارش، در این تحقیق 5500 کودک که فعالیت ورزشی داشتند مورد بررسی قرار گرفتند.
ورزش و لاغری
در دنیای صنعتی امروز شاهد فن آوری هایی هستیم که به ما کمک می کند تا انرژی خود را ذخیره کنیم ؛ کاهش فعالیت بدنی در عصر صنعت موجب افزایش بروز چاقی شده است. استفاده از خودرو، نشستن ساعتها در برابر کامپیوتر و کار با وسایل الکترونیکی منزل همه از این مقوله اند.
اکنون در ایالات متحده از هر 8 نفر 1 نفر چاق است و شیوع چاقی در زنان بیشتر از مردان است.
افزایش چاقی خصوصا در کودکانی که ساعتها به بازیهای رایانه ای می پردازند بدلیل افزایش کلی مصرف غذا نیست بلکه بدلیل کاهش فعالیت ایشان است.
اگر بخواهیم رژیم غذایی سالمی را در پیش بگیریم تا به وزن مطلوب برسیم و در این وزن باقی بمانیم، باید محیط اطراف خود و
مواد غذایی در دسترسمان را بشناسیم همچنین طبیعت بدن خود را بدانیم و این دو را در حد نیاز تطبیق دهیم .
اصل مهم این است که با افزایش فعالیت بدنی ، به سلامت بدن و تناسب انداممان کمک کنیم.
ورزش های مناسب برای لاغری
فعالیت ورزشی منجر به تحریک ارگانیسمی میشود که باعث ترشح بیشتر هورمونها از جمله تستسترون، آندروفین و هورمونهای رشد میشود که این هورمونها باعث سوزاندن ذخایر چربی، تقویت بافت ماهیچه، استخوانها، پوست یا بهعبارت بهتر باعث روحیهدادن به شخص میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
شخصیتهای تاریخ بیهقی
تاریخ بیهقی با خصوصیات خاص خود، جزو معدود آثار این مرز و بوم است که در پهنه گسترده ادب و تاریخ ایران به رشته تحریر درآمده، تا از یکسو پیوند ما را با تاریخ هزار سال پیش برقرار سازد و از جانب دیگر روحمان را با غنای دلپذیر ادب فارسی آشنا و سیراب و غنی گرداند. اوج فرهنگ غنی اسلامی در این کتاب جلوهگر است : ادب در اوج کمال و تاریخ در اوج تقوی و امانت . این رادمرد ادب و تاریخ دو مقوله نامانوس ادب و تاریخ را آنچنان با یکدیگر پیوند داده و قرین، بلکه در یک پیکر قرار داده است که خواننده هنگام مطالعه همواره در تردید است که آیا اثری تاریخی است یا ادبی؟ و البته که هر دو هست . بیهقی نیز رجلی است که همانند کتابش دارای دو شخصیت ممتاز تاریخی و ادبی است . از اینرو ادیبان او را از خود میدانند و اهل تاریخ هم. جدالی است که به اتحاد میانجامد. همچنان که ادب و تاریخ در کتاب او دست در دست هم دارند. در مطالعه تاریخ بیهقی و دیگر کتب تاریخی، به گوشههای بسیار ظریف و باریک و حساسی از زندگی و شخصیت افراد منقول در تاریخ بیهقی برخورد میکنیم، که الحق جا دارد پیرامون هر یک کتابی تحلیلی نوشته میشود، و برایم بسیار دشوار بود و واقعا دریغم میآمد که به خاطر محدودیت در حجم رساله بالاجبار مطالب ارزندهای را حذف کرده و نادیده انگارم. شخصیتهایی نظیر سبکتگین، امیرمحمود، امیرمسعود، بونصر مشکان، ابوالفضل بیهقی، خواجهاحمدحسن میمندی، خواجهاحمد عبدالصمد، خوارزمشاه آلتونتاش و حتی شخصیتهایی منفی چون بوسهل زوزنی و... اینها همه افرادی در خور تعمق هستند که روال و جریان تاریخ ایران و خط سیر آن را رقم زدهاند. مطالب ارزنده دیگری در این کتاب درخور تعمق و بررسی است . از جمله: زبان بیهقی، موسیقی کلام بیهقی، دستور زبان بیهقی و کلام شعرواره او، که همچنان که در شعر نمیتوان کلمهای را برداشت و جای آن کلمه یا لفظی دیگر نهاد، کلام بیهقی نیز چنین است . کتاب مجموعهای است که با استادی تمام نوشته شده است . الفاظ هر یک در جای خود قرار گرفتهاند و از جمع این مجموعه، وحدت موزون تاریخ بیهقی شکل میگیرد. کسانی که به موسیقی درونی کلام بیهقی واقف باشند، در مییابند که هنر او در نگارش نثر از هنر حافظ در به رشته کشیدن نظم کمتر نیست . الفاظ به نحوی انتخاب شدهاند که خواننده بدون آگاهی از موضوع و پایان کار، خود بخود در مییابد که در نهایت کار به کجا میانجامد. پس و پیش شدن اسمها، ذکر القاب و عناوین مطابق با شان و منزلت هر فرد با توجه به پایگاهی که در کلام دارد، انتخاب اسمها، زیبا و موسیقایی بودن اسمها، توالی اسمها ترکی یا فارسی یا عربی، و یا ادغام و اختلاط اینگونه اسمها، نظری دقیقتر و پژوهشی عمیقتر را میطلبد و خود بابی مفتوح است بر روی پژوهشگران.
2
ابونصر مشکان و تاریخ بیهقى
پیش از بروز آثار اختلاط خراسان و عراق، در دیوان رسائل محمود غزنوى مردى پیدا شد از فضلا و ادبا، که او را الشیخ العمید ابونصربنمشکان مىنامیدند (علىالتحقیق مشکان نام پدر ابونصر بوده است و ثعالبى در تتمةالیتیمه به این معنى تصریح دارد. جلد ۲ کتاب سبکشناسی، ص ۶۲).
این مرد در ادبیات تازى و پارسى استاد بود و در ”تتمةالیتیمه ثعالبی“ از وى نام برده است و ابوالفضل بیهقى شاگرد او است و در تاریخ یمینى و مسعودى از او و منشآت و فضایل وى فصولى مشبع آورده است.
ابونصر صاحب دیوان رسالت محمود بود (به اصطلاح امروز رئیس دبیرخانهٔ سلطنتی) و مسعود پسر محمود هم او را تا پایان حیات (صفر ۴۳۱) بر آن پیشه و منصب باقى داشت.
نمونهٔ این مرد در تاریخ بیهقى و قسمتى دیگر سر و دست شکسته در جوامعالحکایات محمد عوفى به نقل از مقامات بونصر (۱) ، و قسمتهاى دیگر در کتب متفرقه باقىمانده است.
(۱) . مقامات بونصر در دست نیست و معلوم هم نیست که این کتاب تألیف ابونصر مشکان بوده است مثل مقامات بدیعى و حریرى و حمیدى که تألیف بدیعالزمان و حریرى و قاضى حمیدالدین است و یا به قول بعضى بیهقى سخنان و داستانهاى ابونصر را در کتابى نقل کرده است.
سبک بیهقى (۲) به عین تقلیدى است که از سبک نثر ابونصرمشکان چنانکه میان منشآت ابونصر و شاگرد او هیچگونه تفاوت موجود نیست.
(۲) . الشیخ ابوالفضل محمدبنالحسین البیهقى الکاتب دبیر دیوان رسایل محمود و محمد و مسعود که در عهد فرخزاد صاحبدیوان رسالت شد و در عهد طغرل غلام به قلعهٔ غزنى حبس گشت و به آخر عمر انزوا اختیار کرد و در سنه
4
ٔ ۴۷۰ به ماه صفر فرمان یافت و تاریخ او سى مجلد بوده است که یک ثلث از آن در احوال مسعود برجاى است و مابقى از میان رفته است، در جوامعالحکایات عوفى حکایاتى با تصرف از قسمت گمشدهٔ کتاب سبکشناسى نقل گردیده است، و نیز عوفى گوید بیهقى را در عهد عبدالرشید مصادره کردند و تاریخ بیهق گوید او را براى تأدیهٔ مهرزنى به حکم قاضى حبس نمودند و از آن محبس به قلعهٔ غزنى به حبس سیاسى بردندش (تاریخ بیهق ص ۱۷۷).
نمونهاى از تاریخ بیهقى
پایان کار آل سیمجور :
امیر سبکتکین مدتى به نشاپور ببود تا کار امیر محمود راست شد، پس سوى هرات بازگشت، و بوعلى سیمجور مىخواست که از گرگان سوى پارس و کرمان رود، و ولایت بگیرد، که هواى گرگان بد بود، ترسید که وى را آن رسد که تاش را رسید، که آنجا گذشته شد، و خودکرده را درمان نیست، و در امثال گفتهاند:”یَدَکَ اَوْ کَتا وَ فُوَک نَفَخَ“ چون شنید که امیر سبکتکین سوى هرات رفت، و با امیر محمود اندک مایه مرد است، طمع افتادش که باز نشاپور بگیرد، غرهٔ ماه ربیعالاول سنهٔ خمس و ثمانین و ثلثمائه از گرگان رفت، برادرانش و فائقالخاصه با وی، و لشگرى قوى آراسته، چون خبر او با امیر محمود رسید، از شهر برفت، و به باغ عمرولیث فرود آمد، یک فرسنگى شهر، و بونصرِ محمودِ حاجب، جدّ خواجه بونصرِ نَوْکی، که رئیس غزنین است از سوى مادر، بدو پیوست، و عامهٔ شهر پیش بوعلى سیمجور رفتند، به آمدن وى شادى کردند، و سلاح برداشتند، و روى به جنگ آوردند، جنگِ رخنه آن بود که (طبع طهران، و امیرمحمود - ص ۲۰۲) امیرمحمود نیک بکوشید، و چون روى ایستادن نبود رخنه کردند آن باغ را، و سوى هرات رفت و پدرش سوزان برافکند و لشگر خواستن گرفت، و بسیار مردم جمع شد از هَنْدو و خَلَج و از هر دستی، و بوعلى سیمجور به نشاپور مقام کرد، و بفرمود تا بهنام او خطبه کردند، وَ مارؤُیَ قَطّ غالباً اَشَبَهُ بِمَغْلوبِ مِنْه (این عبارت عربى را بیهقى بدون استشهاد یا استدلالى من غیر ضرورت آورده است) و امیران سبکتکین و محمود، از هرات برفتند، و والى سیستان را به پوشنگ یله کردند.
پسر او را با لشگرى تمام با خود بردند، و بوعلى چون خبر ایشان بشنید، از نشاپور سوى طوس رفت تا جنگ کند، و خصمان بدم رفتند، امیر سبکتکین رسولى نزدیک بوعلى فرستاد و پیغام داد که خاندان شما قدیم است، و اختیار نکنم که بر دست من ویران شود [البته] (زیادتى در طبع طهران - ص ۲۰۲) نصحیت من بپذیر، و به صلح گرای، تا ما باز رویم به مرو، و تو خلیفه
4
ٔ پسرم محمود باش به نشاپور، تا من به میانه درآیم، و شفاعت کنم، تا امیر خراسان دل بر شما خوش کند (طبع طهران، به میان آیم و دل امیر خراسان بر شما به شفاعت و درخواست خوش گردانم و ...)، و کارها خوب شود، و وحشت برخیزد، و من دانم که تو را این موافق (در هر دو نسخه (مقارب) و در طبع تهران اصلاح شده است) نیاید اما با خرد رجوع کن و شمار خویش نیکو برگیر، تا بدانى که راست مىگویم، و نصیحت پدرانه مىکنم، و بدان به یقین که مرا عجزى نیست، و این سخن از ضعف نمىگویم، بدین لشگر بزرگ که با من است هر کارى بتوان کرد به نیروى ایزد عَزَّ و جَلّ، ولکن صلاح مىگویم و راه بَغْى نمىگیرم (طبع تهران: مىجویم و راه بغى نمىپویم. نسخهٔ خطی: صلاح مىخواهم و راه بغى نمىگیرم ... و سجع (نمىپویم) از تصرفات طبع تهران است). بوعلى را این ناخوش نیامد که آثار اِدْبار مىدید و این حدیث با مقدَّمان خود بگفت، گفتند این چه حدیث باشد، جنگ باید کرد! و بوالحسن پسر کثیر پدر خواجه ابوالقاسم سخت خواهان بود این صلح را، و بسیار نصیحت کرد، و سود نداشت با قضاى آمده که نَعْوذُ بِاللهِ مِنْها، چون ادبار آید همهٔ تدبیرها خطا شود! و شاعر گفته است:
وَ اِذ اَرَاداللهُ رحَلْةَ نِعْمَةٍ عَنْ دارِ قَوْمٍ اَخْطَاُأ و اَلتّبیرا
و شبگیر روز یکشنبه ده روز مانده از جمادىالاخرى سنهٔ خمس و ثمانین و ثلثمائه جنگ کردند، و نیک بکوشیدند، و مُعظم لشگر امیر سبکتکین را نیک بمالیدند، و نزدیک بود که هزیمت افتادی، امیرمحمود [و] پسر خلف با سواران سخت گزیده، و مبارزان آسوده، ناگاه از کمین برآمدند، و بر فائق و یلمنکو زدند زدنى سخت استوار، چنانکه هزیمت شدند.
چون بوعلى بدید (طبع کلکته: دید که هزیمت شد در رود ...)، هزیمت شد [و] در رود (۱) گریخت تا آنجا سر خود گیرد، و قومى را از اعیان و مقدمانش بگرفتند، چون بوعلى حاجب، و بکتکین مرغابی، و ینالتکین، و محمّد پسر حاجب طغان، و محمد شارتکین، و لشکرستان دیلم، و احمد ارسلان خازن، و بوعلى پسر نوشتکین، و ارسلان سمرقندی، و بدیشان اسیران خویش و پیلان را که در جنگِ رِخْنه گرفته بودند باز ستدند، و بوالفتح بُستى گوید در این جنگ: