لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 192 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مردم مدینه ورسول اکرم(ص)
مردم مدینه دو قبیله بودند به نام اوس و خزرج که همیشه با هم جنگ داشتند . یک نفر از آنها به نام اسعد بن زراره مىآید به مکه براى اینکه از قریش استمداد کند . وارد مى شود بر یکى از مردم قریش .
کعبه از قدیم معبد بود گو اینکه در آن زمان بتخانه بود و رسم طواف که از زمان حضرت ابراهیم معمول بود هنوز ادامه داشت. هرکس که مىآمد , یک طوافى هم دور کعبه مى کرد . این شخص وقتى خواست برود به زیارت کعبه و طواف بکند , میزبانش به او گفت : ( مواظب باش ! مردى در میان ما پیدا شده , ساحر و جادوگرى که گاهى در مسجد الحرام پیدا مى شود و سخنان دلرباى عجیبى دارد . یک وقت سخنان او به گوش تو نرسد که تو را بى اختیار مى کند . سحرى در سخنان او هست. اتفاقا او موقعى مى رود براى طواف که رسول اکرم در کنار کعبه در حجر اسماعیل نشسته بودند و با خودشان قرآن مى خواندند . در گوش این شخص پنبه کرده بودند که یکوقت چیزى نشنود . مشغول طواف کردن بود که قیافه شخصى خیلى او را جذب کرد . ( رسول اکرم سیماى عجیبى داشتند ). گفت نکند این همان آدمى باشد که اینها مى گویند ؟ یک وقت با خودش فکر کرد که عجب دیوانگى است که من گوشهایم را پنبه کرده ام . من آدمم , حرفهاى او را مى شنوم , پنبه را از گوشش انداخت بیرون .
آیات قرآن را شنید . تمایل پیدا کرد . این امر منشأ آشنایى مردم مدینه با رسول اکرم ( ص ) شد . بعد آمد صحبتهایى کرد و بعدها ملاقاتهاى محرمانه اى با حضرت رسول کردند تا اینکه عده اى از اینها به مکه آمدند و قرار شد در موسم حج در یکى از شبهاى تشریق یعنى شب دوازدهم وقتى که همه خواب هستند بیایند در منا , در عقبه وسطى , در یکى از گردنه هاى آنجا , رسول اکرم ( ص ) هم بیایند آنجا و حرفهایشان را بزنند . در آنجا رسول اکرم فرمود من شما را دعوتمى کنم به خداى یگانه و . . . و شما اگر حاضرید ایمان بیاورید , من به شهر شما خواهم آمد . آنها هم قبول کردند و مسلمان شدند , که جریانش مفصل است . زمینه اینکه رسول اکرم ( ص ) از مکه به مدینه منتقل بشوند فراهم شد . این اولین حادثهبود . بعد حضرت رسول ( ص ) مصعب بن عمیر را فرستادند به مدینه و او در آنجا به مردم قرآن تعلیم داد . اینهایى که ابتدا آمده بودند , عده اندکى بودند , به وسیله این مبلغ بزرگوار عده زیاد دیگرى مسلمان شدند و تقریبا جو مدینه مساعد شد . قریش هم روز بروز بر سختگیرى خود مى افزودند , و در نهایت امر تصمیم گرفتند که دیگر کار رسول اکرم را یکسره کنند . در ( دارالندوه ( تشکیل جلسه دادند , که این آیه قرآن یکسره اشاره به آنهاست .
2
مردم مدینه ورسول اکرم(ص)
مردم مدینه دو قبیله بودند به نام اوس و خزرج که همیشه با هم جنگ داشتند . یک نفر از آنها به نام اسعد بن زراره مىآید به مکه براى اینکه از قریش استمداد کند . وارد مى شود بر یکى از مردم قریش .
کعبه از قدیم معبد بود گو اینکه در آن زمان بتخانه بود و رسم طواف که از زمان حضرت ابراهیم معمول بود هنوز ادامه داشت. هرکس که مىآمد , یک طوافى هم دور کعبه مى کرد . این شخص وقتى خواست برود به زیارت کعبه و طواف بکند , میزبانش به او گفت : ( مواظب باش ! مردى در میان ما پیدا شده , ساحر و جادوگرى که گاهى در مسجد الحرام پیدا مى شود و سخنان دلرباى عجیبى دارد . یک وقت سخنان او به گوش تو نرسد که تو را بى اختیار مى کند . سحرى در سخنان او هست. اتفاقا او موقعى مى رود براى طواف که رسول اکرم در کنار کعبه در حجر اسماعیل نشسته بودند و با خودشان قرآن مى خواندند . در گوش این شخص پنبه کرده بودند که یکوقت چیزى نشنود . مشغول طواف کردن بود که قیافه شخصى خیلى او را جذب کرد . ( رسول اکرم سیماى عجیبى داشتند ). گفت نکند این همان آدمى باشد که اینها مى گویند ؟ یک وقت با خودش فکر کرد که عجب دیوانگى است که من گوشهایم را پنبه کرده ام . من آدمم , حرفهاى او را مى شنوم , پنبه را از گوشش انداخت بیرون .
آیات قرآن را شنید . تمایل پیدا کرد . این امر منشأ آشنایى مردم مدینه با رسول اکرم ( ص ) شد . بعد آمد صحبتهایى کرد و بعدها ملاقاتهاى محرمانه اى با حضرت رسول کردند تا اینکه عده اى از اینها به مکه آمدند و قرار شد در موسم حج در یکى از شبهاى تشریق یعنى شب دوازدهم وقتى که همه خواب هستند بیایند در منا , در عقبه وسطى , در یکى از گردنه هاى آنجا , رسول اکرم ( ص ) هم بیایند آنجا و حرفهایشان را بزنند . در آنجا رسول اکرم فرمود من شما را دعوتمى کنم به خداى یگانه و . . . و شما اگر حاضرید ایمان بیاورید , من به شهر شما خواهم آمد . آنها هم قبول کردند و مسلمان شدند , که جریانش مفصل است . زمینه اینکه رسول اکرم ( ص ) از مکه به مدینه منتقل بشوند فراهم شد . این اولین حادثهبود . بعد حضرت رسول ( ص ) مصعب بن عمیر را فرستادند به مدینه و او در آنجا به مردم قرآن تعلیم داد . اینهایى که ابتدا آمده بودند , عده اندکى بودند , به وسیله این مبلغ بزرگوار عده زیاد دیگرى مسلمان شدند و تقریبا جو مدینه مساعد شد . قریش هم روز بروز بر سختگیرى خود مى افزودند , و در نهایت امر تصمیم گرفتند که دیگر کار رسول اکرم را یکسره کنند . در ( دارالندوه ( تشکیل جلسه دادند , که این آیه قرآن یکسره اشاره به آنهاست .
2
شناخت مختصرى از زندگى پیامبر اسلام(ص)
ولادت و دوران کودکى
ولادت پیغمبر اکرم به اتفاق شیعه و سنى در ماه ربیع الاول است , گو اینکه اهل تسنن بیشتر روز دوازدهم را گفته اند و شیعه بیشتر روز هفدهم را , به استثناى شیخ کلینى صاحب کتاب کافى که ایشان هم روز دوازدهم را روز ولادت مى دانند . رسول خدا در چه فصلى از سال متولد شده است ؟ در فصل بهار . در السیرة الحلبیة مى نویسد : ولد فى فصل الربیع در فصل ربیع به دنیا آمد . بعضى از دانشمندان امروز حساب کرده اند تا ببینند روز ولادت رسول اکرم با چه روزى از ایام ماههاى شمسى منطبق مى شود , به این نتیجه رسیده اند که دوازدهم ربیع آن سال مطابق مى شود با بیستم آوریل , و بیستم آوریل مطابق است با سى و یکم فروردین . و قهرا هفدهم ربیع مطابق مى شود با پنجم اردیبهشت . پس قدر مسلم این است که رسول اکرم در فصل بهار به دنیا آمده است حال یا سى و یکم فروردین یا پنجم اردیبهشت . در چه روزى از ایام هفته به دنیا آمده است ؟ شیعه معتقد است که در روز جمعه به دنیا آمده اند , اهل تسنن بیشتر گفته اند در روز دوشنبه . در چه ساعتى از شبانه روز به دنیا آمده اند ؟ شاید اتفاق نظر باشد که بعد از طلوع فجر به دنیا آمده اند , در بین الطلوعین .
3
مسافرتها
رسول اکرم , به خارج عربستان فقط دو مسافرت کرده است که هر دو قبل از دوره رسالت و به سوریه بوده است. یکسفر در دوازده سالگى همراه عمویش ابوطالب , و سفر دیگر در بیست و پنج سالگى به عنوان عامل تجارت براى زنى بیوه به نام خدیجه که از خودش پانزده سال بزرگتر بود و بعدها با او ازدواج کرد . البته به بعد از رسالت , در داخل عربستان مسافرتهایى کرده اند . مثلا به طائفرفته اند , به خیبر که شصتفرسخ تا مکه فاصله دارد و در شمال مکه است رفته اند , به تبوک که تقریبا مرز سوریه استو صد فرسخ تا مدینه فاصله دارد رفته اند , ولى در ایام رسالت از جزیرة العرب هیچ خارج نشده اند .
شغلها
پیغمبر اکرم چه شغلهایى داشته است ؟ جز شبانى و بازرگانى , شغل و کار دیگرى را ما از ایشان سراغ نداریم . بسیارى از پیغمبران در دوران قبل از رسالتشان شبانى مى کرده اند ( حالا این چه از الهى اى دارد , ما درست نمى دانیم ) همچنانکه موسى شبانى کرده است . پیغمبر اکرم هم قدر مسلم این است که شبانى مى کرده است . گوسفندانى را با خودش به صحرا مى برده است , رعایت مى کرده و مى چرانیده و بر مى گشته است . بازرگانى هم که کرده است . با اینکه یک سفر , سفر اولى بود که خودش مى رفت به بازرگانى ( فقط یک سفر در دوازده سالگى همراه عمویش رفته بود ) . آن سفر را با چنان مهارتى انجام داد که موجب تعجب همگان شد .
عنوان فایل:پی دی اف مقاله مردم شناسی(قوم گیلک)
فایل به صورت پی دی اف می باشد
فایل به صورت کاملا واضح وکلیدی طراحی شده است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 22 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
1
حقوق و تکالیف مردم در قانون مدیریت خدمات کشوری
دوره آموزشی نظارت وکنترل در نظام اداری
اداره کل دامپزشکی خراسان جنوبی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
1
حقوق و تکالیف مردم در قانون مدیریت خدمات کشوری
2
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق :
تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان
استاد راهنما :
سرکار خانم سهرابی
محققان :
رضا پارسای
علیرضا اعلائی
بهار 86
طالقان از آغاز تا اسلام
هزاران سال پیش یکدسته از مردم فقیر اما نیرومند و دلیر در نواحی شمال ایران سکونت گزیدند و این عده که در نوشته های مورخین مارد یا امارد نامیده می شوند ابتداء در اکثر کشورهای آسیای باختری پراکنده بودند و بتدریج در اثر فشار قبایل مختلف در منطقه ای متمرکز گردیدند .
از وضع زندگی و اوضاع اجتماعی و دینی این گروه اطلاعات دقیقی در دست نیست و همینقدر معلوم است که قومی چادر نشین و بیابانگرد بودند و در درون غارها و شکاف کوهها زندگی می نمودند و غذای آنان از گوشت حیوانات تأمین می گردید .
پیرنیا بنقل از کنت کورث می نویسد که زنان آنان فاقد صفاتی می باشند که از خصائص زنهاست یعنی ظرافت و لطافت ندارند و لباس آنان تا زانو نمی رسد موهای سرشان راست ایستاده و فلاختی بر سر دارند که هم زینت و هم اسلحۀ آنهاست .
بعضی از مورخین سه طایفه مشهور دیگر یعنی طایفۀ تپوری و گیل و کادوزی یا کادوسی را شعبه ای از مارد می دانند . دسته ای نیز کادوزیها را از اعقاب طایفۀ گیل می پندارند .
این گروه از اوایل قرن ششم قبل از میلاد استقلال داشته و از هیچیک از پادشاهان چه قبل از اسلام و چه بعد از آن پیروی ننمودند .
حدود سرزمین آنها از خاور بگرگان و استان خراسان و از شمال بدریای خزر و از باختر بلنکران و از جنوب خاوری به سمنان و دامغان و بسطام و از جنوب باختری به قزوین ( کسپین ) محدود می گردید .
بعضی از مورخین حوزۀ زندگی ماردها را بین تپوریها که در مازندران سکونت داشتند و کادوزیان که در گیلان زندگی می کردند تعیین می نمایند .
با توجه بحدود زندگی ماردها و اینکه سفیدرود را نیز در قدیم امارد می نامیدند می توان گفت تاریخ طالقان از حوادث زندگی این قوم جدا نبوده و در هر حال مطالعه در زندگی ماردها مطالعه در اوضاع و حوادث تاریخی و مذهبی و اجتماعی مردم این منطقه نیز می باشد .
از مجموع گزارش مورخین پیداست که طالقان از زمان اسکندر ( 330 ق م ) تا دوران سلطنت قباد ( 496 م ) در دست خاندان جشنسف بوده است و در نامه تنسر جشنسف شاه و شاهزاده طبرستان و فدشوارگر ( گیلان و دیلمان و رویان و دماوند ) نامیده می شود و پس از انقراض آل جشنسف کیوس ( کیوش ) پسر یزرگ قباد بحکومت
این ولایت منصوب گردید و پس از آنکه کیوس بدست برادرش انوشیروان کشته گردید فرمانروائی این ناحیه بآل قارن یا سوخرائیان داده شد .
در سال 22 هجری یعنی پس از گسسته شدن رشته استقلال ایران از دیلمان مردی بنام موتا ( مورتا ) برای راندن تازیان با نعیم بن مقرن بجنگ پرداخت ولی موتا پس از نبرد سختی شکست خورده و کشته شد تازیان ری و قزوین را گشودند اما از حدود قزوین خارج نگشته آنجا را برسم دوره ساسانیان ساخلوگاه خود ساختند همینکه امپراطوری اسلام دچار دودستگی گردید و جنگ جمل و صفین پیش آمد دیالمه از کوهستان خود بسمت قزوین هجوم آوردند تازیان را از آن نواحی بیرون کردند بنی امیه و سپس بنی عباس لشکریانی بسوی دیالمه و بخشهای مختلف طبرستان که عبارت بودند از رویان ( طالقان در بخش جنوب رویان قرار داشت ) . مازندران . رستمدار . فدشوارگر . فیروزکوه قصران ( شمیرانات و لواسانات ) دماوند فرستادند . این جنگلها ساکنین اطراف دریای خزر را زودتر تسلیم اعراب نمود و در سال 22 هجری مردم مازندران بدستور و تدبیر فرخان اصفهبد اصفهبدان طبرستان با تازیان صلح نمودند و بدرخواست آنان ( اسلام یا جزیه ) گردن نهادند اما آنانیکه در رشته کوههای البرز زندگی می نمودند تازیان را بسر زمین خود راه ندادند .
طالقان و نهضت جنگل
در سال 1333 ه با بر افروخته شدن آتش جنگ جهانی اول و نفوذ قوای بیگانه بداخل خاک ایران در شمال این سرزمین یک نهضت چریکی که بعدها به قیام جنگل شهرت یافت شکل گرفت که یکی از اعضاء مؤثر و سازمان ده آن دکتر ابراهیم حشمت فرزند میرزا عباسقلب حشمت الاطباء شهر اسری بوده است .
جنگلیها این مبارزه را با نام و رهبری هیئت اتحاد اسلام دنبال نمودند و با اعدام دکتر حشمت دوران فرمانروائی هیئت اسلام که بعدها به کمیته اتحاد اسلام تغییر نام داده بود بپایان میرسد و بفاصله کوتاهی حکومت جمهوری شوروی ایران جانشین آن می گردد . تردیدی نیست که نقش مردم طالقان در این دوران حساس با پیوندهای دیرینه ای ارتباط می یابد که امید است روزی با بدست آمدن اسناد و یادداشتهای بیشتر در این باره اطلاعات سودمندتری در اختیار قرار گیرد و عجالةً آنچه را که می توان در این باره گفت آنست که در منابع تاریخی با نام گروهی از مردم طالقان که در حوادث انقلاب گیلان و مقاومت در برابر بیگانگان از آغاز قرار داد تقسیم ایران ( قرار داد 1907 ) و سازماندهی قیام جنگل با آزادیخواهان همکاری داشته اند برخورد می کنیم که عبارت بودند از :
1 – دکتر ابراهیم حشمت که در چهارم اردیبهشت 1298 – در میدان قرق کارگزار رشت اعدام شد و در مسخد چله خانه دفن گردید .
2 – علی طالع میری – در رشت سکونت داشته از جمله اعضاء شورای جنگل و مسئول خوار و بار و تهیه اسلحه برای جنگلیها بود و در تجارتخانه ای به کار اشتغال داشت .
3 – حاج نظر علی میری که موجب آشتی میان دکتر حشمت و امیر اسعد تنکابنی گردیده و در تنکابن به تجارت می پرداخت .
4 – شیخ محمود طالقانی که موجب پیوستن خوانین دیلمان بجنگل گردید و در سیاهکل به وعظ و تبلیغ می پرداخت .
5 – میرزا علی خان پسر فضل اله شهر اسری از خویشاوندان دکتر حشمت که در تسخیر تهران هم همراه بود مدتی نیز رئیس شهربانی ساری گردید و بایفرم خان به زنجان رفت و رئیس شهربانی این شهر شد و پس از تجاوز روسها به این شهر اعدام گردید .
6 – میرزا غفار خان برادر میزا علی خان و پسر فضل اله بعد از انقلاب مشروطه برای مدتی حکمران قم گردید .
7 – سهرابخان پسر میرزا خلیل طالقانی در دوران ریاست شهربانی میرزا علی خان در زنجان معاون انتظامات شهری بود .
8 – عبد اله خان کرکبودی – چریک نظام ملی جنگل و از جمله مجاهدین در دستگیری محسن خان امین الدوله در لشت نشا بوده است که در کرکبود بکار زراعت اشتغال داشت و پس از پایان کار جنگل کارمند یکی از ادارات دولتی گردید .
9 – میرزا ابراهیم نسائی که کشاورز و معلم در روستاهای گیلان و انباردار جنگل در گیلاس شرق و از جمله همراهان قوای جنگل در دستگیری محسن امین الدوله در لشت نشا بود و پس از پایان کار جنگل به روستا نساء طالقان رفته و بکار معلمی و زراعت پرداخت .
10 – خدابخش اوانکی – کشاورز و پیک جنگل بوده است و پس از استقرار دکتر حشمت در بخش شرقی گیلان پیک مخصوص وی بطالقان بود .
جز این گروه با نام تعدادی از سوهانیها وکشی ها و کشرودیها و گورانیها آشنا هستیم که از حضورشان در نهضت جنگل و همکاری آنان با دکتر حشمت نام برده شده است .
جنگلیها از دلبستگی مردم طالقان به نهضت جنگل آگاه بودند که یارآور می شوند میرزا پس از ورود بلاهیجان و مشورت با دکتر حشمت تصمیم گرفتند از راهی امن به طرف لاهیجان رفته و از آنجا خود را بمناطقی برسانند که بتوانند قوای خود را جمع و جور نمایند اما پیشنهاد دکتر با مخالفت احسان اله خان و خالو قربان روبرو گردید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بررسی قوانین کیفری ایران در امر پوشش مردم
چکیده
یکی از مبادی ورود دولتها در گذشته، نحوه پوشش افراد جامعه بود. این دخالت گاه برخاسته از اقتدارگرایی دولت و گاه ناشی از تفکر دینی بوده است. در ایران حکومت پهلوی با دو مصوبه و یک فرمان، دخالت در نحوه پوشش مردم را بنیان گذاشت. اساسنامه لباس رسمی ماموران کشوری و قانون متحدالشکل نمودن البسه اتباع ایران که هر دو در سال ۱۳۰۷ شمسی به تصویب رسید، به ترتیب وضعیت پوشش ماموران رسمی دولت و اتباع ذکور ایران را مورد توجه قرار داد. همچنین فرمان کشف حجاب در سال ۱۳۱۴ سعی در زدودن حجاب زنان ایران و همراه نمودن آنان با ظواهر تمدن اروپایی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قانونگذار با سه مصوبه پوشش افراد جامعه را مورد توجه قرار داد. قانون تعزیرات سال ۱۳۶۲، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملا عام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحهدار میکند مصوب ۱۳۶۵، دو مصوبهای است که گفتمان کیفری در این زمینه را برگزید و متعاقباً تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ با حذف مجازات حبس از ماده ۱۰۲ و تبدیل آن به جریمه، به تخفیف صبغه کیفری بدحجابی روی آورد.
در نقد و بررسی گفتمان کیفری قانونگذار ایران در ارتباط با پوشش مردم باید گفت دخالت حکومت، و نظارت و کنترل در این حوزه فی نفسه پسندیده است؛ اما باید با توجه به ارزش و کرامت والای انسان صورت گیرد و به موازات آن، ارتقای زمینههای فرهنگی در جهت پذیرش قانون و انطباق آن با قواعد رفتاری مورد توجه قرار گیرد. اجرای قانون پس از تصویب آن، ضمن اعـتبار بخشیدن به مفاد آن، احترام عموم به بایدها و نبایدهای مندرج در قانون را به دنبال خواهد داشت.
واژگان کلیدی
لباس، کیفر، حکومت ایران، حجاب، قانون
افزایش دخالت دولتها در امور خصوصی، شخصی و سلیقهای افراد، گاه ناشی از تمایل دولتها به نشان دادن اقتدار خود، و گاه برخاسته از تفکر و ایدئولوژی آنهاست؛ تا به این طریق به ورود ایدئولوژی در عرصه عمل دست یابند. نحوه پوشش افراد جامعه یکی از حوزههای ورود دولتهاست که در قرون گذشته به آن توجه شده است. به عنوان مثال میتوان به قانونی که پارلمان انگلیس در سال
۱۷۷۰م در خصوص پوشش زنان مقرر داشت، اشاره نمود که مطابق آن هر زنی در هر سن، مقام، شغل و مرتبه، چه باکره و دوشیزه و چه بیوه، هر گاه پس از تصویب این قانون با عطر، رنگ و روغن و آبرنگ مو و دندان مصنوعی، کلاهگیس، حلقه دامن، کفش پاشنه بلند و وسایل دیگر رعایای مرد اعلیحضرت را بفریبد و به زناشویی وا دارد، مشمول کیفرهایی خواهد شد که قانون برای جادوگری و جرایم همانند آن پیشبینی کرده است و زناشویی او در صورت محکومیت باطل و بیاعتبار شناخته خواهد شد (ویل دورانت، ۱۳۶۹، ج ۹، ص ۸۴-۸۵).
در ایران سابقه توجه حکومت به لباس و پوشش مردم به حکومت رضا شاه پهلوی بر میگردد. دو مصوبه و یک فرمان که در این دوره صادر شد، به نحوه پوشش مردان و زنان اشاره داشت و به منظور اعطای قدرت اجرایی به آن، ضمانت اجرای کیفری برای آن در نظر گرفته شد. بعد از انقلاب اسلامی نیز توجه مقنن به حجاب و پوشش افراد به ویژه زنان به گونهای دیگر رنگ گرفت. ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۶۲، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملا عام خلاف شرع است، مصوب ۲۸/۱۲/۶۵ و آیین نامه اجرایی آن مصوب ۲۰/۳/۶۸ همچنیـن بخشنامههایی که در این راستا صادر شد، همگی در جهت کنترل پوشش افراد در جامعه است.
در این نوشتار به نقد و بررسی مصوباتی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران در این باب تدوین و تصویب شده و مبانی فکری که موجب ورود حکومت در عرصه سلیقههای شخصی افراد شده است، میپردازیم.
پوشش، مبنا و اقسام آن
پوشش از نظر لغوی به معنای پوشاندن چیزی است و اصولاً هر چیز که روی چیز دیگر را بپوشاند، پوشاک میباشد (عمید، ۱۳۶۲، ص ۳۴۴). لباس از ریشه «لبس» به معنای پوشاننده است (سیاح، ۱۳۷۳، ج ۲، ص ۱۴۶۶). پوشش و لباس مردم در هر جامعهای برخاسته از عرف قانون و دین است:
۱ـ پوشش عرفی؛ «عرف» قاعدهای است که به تدریج و خود به خود میان همه مردم یا دستهای از آنها به عنوان قاعدهای الزامآور مرسوم شده است (کاتوزیان، ۱۳۵۳، ج ۱، ص ۲۲). و عادت عبارت است از آداب و رسوم اجتماعی که در برقراری نظم اجتماعی موثر بوده، کارکردی چون قانون و چه بسا فراتر از آن دارد (همو، ۱۳۷۵، ص ۱۸۸). حتی میتوان گفت قانون گاه بر گرفته از عرف است و مقنن باید در تدوین و تصویب قانون، عرف را مد نظر قرار دهد؛ در غیر این صورت قانون در عمل موفق نخواهد بود. در تفاوت قانون و عرف باید به ضمانت اجرای آن اشاره کرد. ضمانت اجرای عرف، افکار عامه است که به طرق مختلف که گاه به طرد فرد از جامعه محلی منجر میشود، به پاسداری از عقاید، باورها و ارزشهای خود میپردازد. اما ضمانت اجرای قانون، قهرآمیز بوده، نیازمند اقتدار حکومت است. عرف بر خلاف قانون و با توجه به مشارکت عامه در اجرای عرف، محدوده اجرایی وسیعتری دارد. زیرا جامعه که نیرویی گسترده است، به پاسداری از ارزش میپردازد. به بیان دیگر در جای جای جامعه، افراد نقش نگهبان را برای عرف ایفا مینمایند و به همین جهت قوانینی که با عرف منطبق است، در اجرا موفقتر میباشد؛ زیرا اولاًـ جامعه در قبال اجرای آن عکسالعمل منفی و مقاومت نشان نمیدهد؛ ثانیاًـ گزارشهای مردمی به قدرت اجرایی قانون میافزاید.
پوشش عرفی پوششی است که آداب و رسوم اجتماعی، استفاده از آن را در اذهان افراد جامعه معقول نموده، مهر پذیرش اجتماعی را بر آن وارد کرده است.
۲ـ پوشش شرعی؛ بر خاسته از احکام دین است. داشتن حجاب برای زنان در دین مبین اسلام به گونهای که غیر از صورت و کفین جای دیگری از بدن نمایان نباشد و یا حرمت پوشیدن لباس زربفت برای مردان از این گونه است. گاه پوشش شرعی و عرفی بر یکدیگر منطبق هستند؛ به عنوان مثال استفاده از چادر به عنوان پوشش شرعی در عرف نیز مورد پذیرش قرار گرفته است.
۳ـ پوشش قانونی؛ این پوشش معمولاً در مورد کارکنان دولتی در سازمانهای خاص، به ویژه نظامیان مورد استفاده قرار میگیرد.
مبانی دخالت حکومت در نحوه پوشش مردم
همچنان که ذکر شد، مبانی دخالت دولتها در چگونگی لباس پوشیدن مردم بر خاسته از دو تفکر دینی و اقتدارگراست. در واقع نحوه دخالت دولتها بر اساس این دو نوع تفکر و ضمانت اجراهای در نظر گرفته شده برای بایدها و نبایدهای مقرر شده در امر پوشش مردم، توضیح دهنده سیاست آن دولتهاست.
باید گفت سیاست جنایی که نسبت به دیگر علوم جنایی، علمی جدید است، در دوران تحول خود مفهوم و سیطرههای متفاوتی به خود گرفته است. اصطلاح سیاست جنایی که عموماً به پروفسور آلمانی، فویرباخ در سال ۱۸۰۳م نسبت داده میشود (دلماس مارتی، ۱۳۸۱، ص ۲۳)، از دیدگاه وی به مجموعه شیوههای سرکوبگری گفته میشود که دولت از طریق آن و با توسل به آن، علیه جرم واکنش نشان میدهد.
همچنان که ملاحظه میشود، در این تعریف آنچه مد نظر است، صرفاً جرم است که بر اساس اصل قانونی بودن جرم باید در قانون جزا مورد اشاره قرار گیرد و واکنش انتخابی علیه آن نیز مجازات و اقدام تامینی و تربیتی است که بر اساس اصل قانونی بودن مجازاتها باید در قانون مصرح گردد. اما امروزه مفهوم سیاست جنایی از مفهوم مضیق خود که به جرم و مجازات میپردازد، فراتر رفته و مقولههایی را نیز در بر میگیرد که نمیتوان صراحتاً در حوزه کیفر قرار داد و این امر ناشی از ناتوانی نظام کیفری در پاسخگویی به این مقولههاست. ساز و کارهای جدید پذیرفته شده در نظامهای جنایی جهان از جمله میانجیگری[۳]، سرکوبی اداری[۴] و خسارتزدایی دولتی[۵] برخاسته از ورود موضوعات در حکم مقولههای کیفری و ناتوانی واکنشهای صرفاً کیفری در پاسخگویی به این مقولههاست.
بنابراین سیاست جنایی امروزه ضمن اینکه دخالت حکومت را در حوزههای مختلف به طور متعادل میپذیرد، به تقلیل و حذف ضمانت اجراهای صرفاً دولتی و استفاده از مدلهای ترمیمی در پیکره نظام جزایی اعتقاد دارد. تفکر اقتدارگرا و تفکر دینی که پشتوانه نحوه و میزان دخالت دولتها در حوزههای مرتبط با سلیقههای افراد است، نیز بر اساس سیاست جنایی که به آن معتقد است، ضمانت اجراهای مقبول خود را تعیین، اعلام و اجرا میکند.
۱ـ تفکر اقتدار؛ ورود حکومتها به حوزه خصوصی افراد تحت اقتدار، گاه برخاسته از تفکر اقتدارگراست. اصولاً حاکمیت به معنای تفوق و برتری است و نیروی حاکم باید برتر از مابقی نیروها در جامعه باشد. صدور اوامر و نواهی نمودار این قدرت است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاسیس مدارس عشایری و تاثیر آنها بر زندگی مردم بویر احمد
چکیدة تحقیق
در تحقیق پیش رو به روند باسوادی عشایر بویراحمد و تحولات پس از باسوادی آنان پرداخته شده است.
در ابتدا با مروری بر جغرافیای طبیعی و انسانی این مردم، به مدارس قدیم و شیوه تدریس در مکتب خانه ها پرداخته شده است. در ذیل همین عنوان به مواد درسی و کتبی که در مکتب خانه ها تدریس می شده اشاره شده و شیوة اداره این مدارس و حقوق و مزایا و دستمزد مکتب داران و روش پرداخت دستمزد آنها مورد مطالعه قرار گرفته است.
در همین بخش و ذیل عنوان مدارس جدید به دارلتربیه عشایری که در زمان رضا شاه امر تعلیم دانش آموزان عشایر را بعهده گرفت اشاره ای رفته و آنگاه مدارس سیار عشایر و چگونگی تأسیس آنها به پیشنهاد محمد بهمن بیگی مورد مطالعه قرار گرفته اند. در همین بخش به تلاشهای شبانه روزی او و همکارانش در تشکیلات مدارس عشایری اشاره شده است تا اینکه موفق شده اند این مدرسه ها را به دورترین نقاط زندگی عشایر اعم از قشقایی و بویراحمد و سایر استانهای کشور ببرند، تا همه عشایر از این نعمت برخوردار گردند.
در فصل بعدی زندگی عشایر پس از باسوادی آنان و پیامدهای باسوادی آنها با استفاده از چهار شاخص مورد مطالعه قرار گرفته است 1- ساختار اقتصادی 2- ساختار اجتماعی و نظام قشربندی 3- ساختار سیاسی 4- ساختار فرهنگی – در این بخش هم آثار مثبت این تحول مورد نظر بوده است و هم آثار و تبعات منفی آن.
البته در این تحقیق برخی از ابعاد زندگی عشایر مورد بررسی قرار نگرفته است و این بدلیل جلوگیری از گستردگی مطلب و منحرف نشدن از هدف اصلی تحقیق بوده است.
از جمله مطالبی که می توانست مورد توجه جدی تر قرار گیرد دلایل سیاسی اسکان عشایر و ضرورت جلوگیری از تحرک این اجتماع بوده است که امیدواریم در مجالی دیگر به آن پرداخته شود.
کلید واژه:
• ایل
• بویر احمد
• بهون
• خان
• عشایر
• قشلاق
• مال
• مدرسه سیار
• ییلاق
• بهمن بیگی
طرح مسئله و اهمیت آن
جوامع گوناگون به دلایل مختلف در حال دگرگونی است. سرعت این دگرگونی ها و تحولات و نیز، خلق تحولات تازه سبب ساز دست یابی انسان به شرایط زیستی بهتر است و هر جامعه ای تلاش می کند که به بهترین نحو از این تحولات بهرمند گردد.
برای شناخت بهتر این تحولات در هر جامعه، نیازمند شناخت روابط علت و معلولی حاکم بر آن تحولات هستیم. همچنین در راه شناخت بهتر این تحولات باید تا حدودی به مطالعة ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن جامعه پرداخت.
در مورد جامعة عشایری ایران مطالعات زیادی صورت گرفته است. بعضی از این مطالعات دقیق و علمی بوده اند و پاره ای از آنها هم فقط جنبة توصیفی صرف داشته اند و از دقت علمی کافی برخوردار نیستند. بسیاری از این تحقیقات بعد از انقلاب 1357 صورت گرفته اند.
هم اکنون بخش عظیمی از جمعیت روستاهای کشور، مخصوصاً در حوزه دامنه های زاگرس را عشایر اسکان یافته تشکیل می دهد. بنابراین مطالعة زندگی عشایر، اعم از اسکان یافته و کوچنده به شناخت بهتر این طبقه اجتماعی کمک خواهد کرد.
تاریخ سیاسی ایران هم نشاندهنده این واقعیت است که در دورانی نسبتاً طولانی، اقوام مختلفی اعم از ایرانی نژاد و یا غیر ایرانی که با شیوة عشایر امروزی می زیسته اند، بر ایران حکومت کرده اند.
عشایر در ایران از اقوام مختلفی شکل گرفته اند، اما از نظر شیوة زندگی و معیشت و نحوة ادارة امور سیاسی و ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و کسب و درآمد و تولید و توزیع ثروت شباهتهایی به یکدیگر دارند.
بنابراین هر نوع نتیجه گیری از این تحقیق می تواند تا حدود زیادی قابل تعمیم باشد.
- یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار برزندگی عشایر ایجاد مدارس سیار عشایری و با سوادی فرزندان عشایر از سال 1335 شمسی به بعد بوده است. تحقیق پیش رو برای روند با سوادی مردم بویراحمد و تأثیر آن برزندگی آنان و تحولات پس از آن در زندگی جمعی و فردی آنان است.
پیشاپیش یادآور می شوم که بعضی از دگرگونی ها در زندگی عشایر بویراحمد معلول چند عامل دیگر همانند پیش رفت تکنولوژی در کل جهان و همچنین ایجاد راههای مواصلاتی و ارتباط با مراکز فرهنگی و رفت و آمد به مناطقی خارج از حوزة سکونت آنان نیز می باشد و با سوادی به تنهایی نمی توانسته این دگرگونیها
را ایجاد نماید، البته سرعت این تحولات از زمان ایجاد مدارس عشایری و شوق به دانستن و یادگیری در نزد این مردم بیشتر از هر زمان دیگری بوده است.
پیشینة تحقیق
در مورد باسوادی عشایر تحقیق جامعی که منحصراً به این موضوع پرداخته باشد در دست نیست البته در ضمن تحقیقات دیگر مثل شیوه های کوچ نشینی و تحقیقات متفاوتی که راجع به زندگی سیاسی یا ساختار سیاسی ایلات و عشایر صورت گرفته به اختصار به مسئله باسوادی آنان نیز اشاره کرده اند.
- دکتر سکندر امان الهی بهاروند در کتاب «کوچ نشینی در ایران» به اختصار به این مسئله پرداخته است.
- محمد بهمن بیگی در یکی از آثار خود بنام «اجاقت قسم» خاطرات آموزشی خود را بیان کرده است اما در واقع در ضمن خاطرات خود به چگونگی آغاز کار و راه یافتن مدارس عشایری به ایلات سخن گفته است اما به تحولات ایجاد شده در زندگی عشایر اشاره ای نکرده است.
پرسشهای تحقیق
- آیا تأسیس مدارس عشایر برزندگی عشایر تأثیر گذاشته است؟
- آیا تأسیس این نوع مدارس و رونق باسوادی در میان عشایر آثار منفی هم داشته است؟
- آثا تحولات ایجاد شده در زندگی عشایر صرفاً محصول باسوادی بوده است یا ترقی علوم تجربی و پیشرفت تکنولوژی هم روند این تحولات را تسریع کرده است؟
مفاهیم تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق :
تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان
استاد راهنما :
سرکار خانم سهرابی
محققان :
رضا پارسای
علیرضا اعلائی
بهار 86
طالقان از آغاز تا اسلام
هزاران سال پیش یکدسته از مردم فقیر اما نیرومند و دلیر در نواحی شمال ایران سکونت گزیدند و این عده که در نوشته های مورخین مارد یا امارد نامیده می شوند ابتداء در اکثر کشورهای آسیای باختری پراکنده بودند و بتدریج در اثر فشار قبایل مختلف در منطقه ای متمرکز گردیدند .
از وضع زندگی و اوضاع اجتماعی و دینی این گروه اطلاعات دقیقی در دست نیست و همینقدر معلوم است که قومی چادر نشین و بیابانگرد بودند و در درون غارها و شکاف کوهها زندگی می نمودند و غذای آنان از گوشت حیوانات تأمین می گردید .
پیرنیا بنقل از کنت کورث می نویسد که زنان آنان فاقد صفاتی می باشند که از خصائص زنهاست یعنی ظرافت و لطافت ندارند و لباس آنان تا زانو نمی رسد موهای سرشان راست ایستاده و فلاختی بر سر دارند که هم زینت و هم اسلحۀ آنهاست .
بعضی از مورخین سه طایفه مشهور دیگر یعنی طایفۀ تپوری و گیل و کادوزی یا کادوسی را شعبه ای از مارد می دانند . دسته ای نیز کادوزیها را از اعقاب طایفۀ گیل می پندارند .
این گروه از اوایل قرن ششم قبل از میلاد استقلال داشته و از هیچیک از پادشاهان چه قبل از اسلام و چه بعد از آن پیروی ننمودند .
حدود سرزمین آنها از خاور بگرگان و استان خراسان و از شمال بدریای خزر و از باختر بلنکران و از جنوب خاوری به سمنان و دامغان و بسطام و از جنوب باختری به قزوین ( کسپین ) محدود می گردید .
بعضی از مورخین حوزۀ زندگی ماردها را بین تپوریها که در مازندران سکونت داشتند و کادوزیان که در گیلان زندگی می کردند تعیین می نمایند .
با توجه بحدود زندگی ماردها و اینکه سفیدرود را نیز در قدیم امارد می نامیدند می توان گفت تاریخ طالقان از حوادث زندگی این قوم جدا نبوده و در هر حال مطالعه در زندگی ماردها مطالعه در اوضاع و حوادث تاریخی و مذهبی و اجتماعی مردم این منطقه نیز می باشد .
از مجموع گزارش مورخین پیداست که طالقان از زمان اسکندر ( 330 ق م ) تا دوران سلطنت قباد ( 496 م ) در دست خاندان جشنسف بوده است و در نامه تنسر جشنسف شاه و شاهزاده طبرستان و فدشوارگر ( گیلان و دیلمان و رویان و دماوند ) نامیده می شود و پس از انقراض آل جشنسف کیوس ( کیوش ) پسر یزرگ قباد بحکومت
این ولایت منصوب گردید و پس از آنکه کیوس بدست برادرش انوشیروان کشته گردید فرمانروائی این ناحیه بآل قارن یا سوخرائیان داده شد .
در سال 22 هجری یعنی پس از گسسته شدن رشته استقلال ایران از دیلمان مردی بنام موتا ( مورتا ) برای راندن تازیان با نعیم بن مقرن بجنگ پرداخت ولی موتا پس از نبرد سختی شکست خورده و کشته شد تازیان ری و قزوین را گشودند اما از حدود قزوین خارج نگشته آنجا را برسم دوره ساسانیان ساخلوگاه خود ساختند همینکه امپراطوری اسلام دچار دودستگی گردید و جنگ جمل و صفین پیش آمد دیالمه از کوهستان خود بسمت قزوین هجوم آوردند تازیان را از آن نواحی بیرون کردند بنی امیه و سپس بنی عباس لشکریانی بسوی دیالمه و بخشهای مختلف طبرستان که عبارت بودند از رویان ( طالقان در بخش جنوب رویان قرار داشت ) . مازندران . رستمدار . فدشوارگر . فیروزکوه قصران ( شمیرانات و لواسانات ) دماوند فرستادند . این جنگلها ساکنین اطراف دریای خزر را زودتر تسلیم اعراب نمود و در سال 22 هجری مردم مازندران بدستور و تدبیر فرخان اصفهبد اصفهبدان طبرستان با تازیان صلح نمودند و بدرخواست آنان ( اسلام یا جزیه ) گردن نهادند اما آنانیکه در رشته کوههای البرز زندگی می نمودند تازیان را بسر زمین خود راه ندادند .
طالقان و نهضت جنگل
در سال 1333 ه با بر افروخته شدن آتش جنگ جهانی اول و نفوذ قوای بیگانه بداخل خاک ایران در شمال این سرزمین یک نهضت چریکی که بعدها به قیام جنگل شهرت یافت شکل گرفت که یکی از اعضاء مؤثر و سازمان ده آن دکتر ابراهیم حشمت فرزند میرزا عباسقلب حشمت الاطباء شهر اسری بوده است .
جنگلیها این مبارزه را با نام و رهبری هیئت اتحاد اسلام دنبال نمودند و با اعدام دکتر حشمت دوران فرمانروائی هیئت اسلام که بعدها به کمیته اتحاد اسلام تغییر نام داده بود بپایان میرسد و بفاصله کوتاهی حکومت جمهوری شوروی ایران جانشین آن می گردد . تردیدی نیست که نقش مردم طالقان در این دوران حساس با پیوندهای دیرینه ای ارتباط می یابد که امید است روزی با بدست آمدن اسناد و یادداشتهای بیشتر در این باره اطلاعات سودمندتری در اختیار قرار گیرد و عجالةً آنچه را که می توان در این باره گفت آنست که در منابع تاریخی با نام گروهی از مردم طالقان که در حوادث انقلاب گیلان و مقاومت در برابر بیگانگان از آغاز قرار داد تقسیم ایران ( قرار داد 1907 ) و سازماندهی قیام جنگل با آزادیخواهان همکاری داشته اند برخورد می کنیم که عبارت بودند از :
1 – دکتر ابراهیم حشمت که در چهارم اردیبهشت 1298 – در میدان قرق کارگزار رشت اعدام شد و در مسخد چله خانه دفن گردید .
2 – علی طالع میری – در رشت سکونت داشته از جمله اعضاء شورای جنگل و مسئول خوار و بار و تهیه اسلحه برای جنگلیها بود و در تجارتخانه ای به کار اشتغال داشت .
3 – حاج نظر علی میری که موجب آشتی میان دکتر حشمت و امیر اسعد تنکابنی گردیده و در تنکابن به تجارت می پرداخت .
4 – شیخ محمود طالقانی که موجب پیوستن خوانین دیلمان بجنگل گردید و در سیاهکل به وعظ و تبلیغ می پرداخت .
5 – میرزا علی خان پسر فضل اله شهر اسری از خویشاوندان دکتر حشمت که در تسخیر تهران هم همراه بود مدتی نیز رئیس شهربانی ساری گردید و بایفرم خان به زنجان رفت و رئیس شهربانی این شهر شد و پس از تجاوز روسها به این شهر اعدام گردید .
6 – میرزا غفار خان برادر میزا علی خان و پسر فضل اله بعد از انقلاب مشروطه برای مدتی حکمران قم گردید .
7 – سهرابخان پسر میرزا خلیل طالقانی در دوران ریاست شهربانی میرزا علی خان در زنجان معاون انتظامات شهری بود .
8 – عبد اله خان کرکبودی – چریک نظام ملی جنگل و از جمله مجاهدین در دستگیری محسن خان امین الدوله در لشت نشا بوده است که در کرکبود بکار زراعت اشتغال داشت و پس از پایان کار جنگل کارمند یکی از ادارات دولتی گردید .
9 – میرزا ابراهیم نسائی که کشاورز و معلم در روستاهای گیلان و انباردار جنگل در گیلاس شرق و از جمله همراهان قوای جنگل در دستگیری محسن امین الدوله در لشت نشا بود و پس از پایان کار جنگل به روستا نساء طالقان رفته و بکار معلمی و زراعت پرداخت .
10 – خدابخش اوانکی – کشاورز و پیک جنگل بوده است و پس از استقرار دکتر حشمت در بخش شرقی گیلان پیک مخصوص وی بطالقان بود .
جز این گروه با نام تعدادی از سوهانیها وکشی ها و کشرودیها و گورانیها آشنا هستیم که از حضورشان در نهضت جنگل و همکاری آنان با دکتر حشمت نام برده شده است .
جنگلیها از دلبستگی مردم طالقان به نهضت جنگل آگاه بودند که یارآور می شوند میرزا پس از ورود بلاهیجان و مشورت با دکتر حشمت تصمیم گرفتند از راهی امن به طرف لاهیجان رفته و از آنجا خود را بمناطقی برسانند که بتوانند قوای خود را جمع و جور نمایند اما پیشنهاد دکتر با مخالفت احسان اله خان و خالو قربان روبرو گردید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بررسی قوانین کیفری ایران در امر پوشش مردم
چکیده
یکی از مبادی ورود دولتها در گذشته، نحوه پوشش افراد جامعه بود. این دخالت گاه برخاسته از اقتدارگرایی دولت و گاه ناشی از تفکر دینی بوده است. در ایران حکومت پهلوی با دو مصوبه و یک فرمان، دخالت در نحوه پوشش مردم را بنیان گذاشت. اساسنامه لباس رسمی ماموران کشوری و قانون متحدالشکل نمودن البسه اتباع ایران که هر دو در سال ۱۳۰۷ شمسی به تصویب رسید، به ترتیب وضعیت پوشش ماموران رسمی دولت و اتباع ذکور ایران را مورد توجه قرار داد. همچنین فرمان کشف حجاب در سال ۱۳۱۴ سعی در زدودن حجاب زنان ایران و همراه نمودن آنان با ظواهر تمدن اروپایی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قانونگذار با سه مصوبه پوشش افراد جامعه را مورد توجه قرار داد. قانون تعزیرات سال ۱۳۶۲، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملا عام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحهدار میکند مصوب ۱۳۶۵، دو مصوبهای است که گفتمان کیفری در این زمینه را برگزید و متعاقباً تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ با حذف مجازات حبس از ماده ۱۰۲ و تبدیل آن به جریمه، به تخفیف صبغه کیفری بدحجابی روی آورد.
در نقد و بررسی گفتمان کیفری قانونگذار ایران در ارتباط با پوشش مردم باید گفت دخالت حکومت، و نظارت و کنترل در این حوزه فی نفسه پسندیده است؛ اما باید با توجه به ارزش و کرامت والای انسان صورت گیرد و به موازات آن، ارتقای زمینههای فرهنگی در جهت پذیرش قانون و انطباق آن با قواعد رفتاری مورد توجه قرار گیرد. اجرای قانون پس از تصویب آن، ضمن اعـتبار بخشیدن به مفاد آن، احترام عموم به بایدها و نبایدهای مندرج در قانون را به دنبال خواهد داشت.
واژگان کلیدی
لباس، کیفر، حکومت ایران، حجاب، قانون
افزایش دخالت دولتها در امور خصوصی، شخصی و سلیقهای افراد، گاه ناشی از تمایل دولتها به نشان دادن اقتدار خود، و گاه برخاسته از تفکر و ایدئولوژی آنهاست؛ تا به این طریق به ورود ایدئولوژی در عرصه عمل دست یابند. نحوه پوشش افراد جامعه یکی از حوزههای ورود دولتهاست که در قرون گذشته به آن توجه شده است. به عنوان مثال میتوان به قانونی که پارلمان انگلیس در سال
۱۷۷۰م در خصوص پوشش زنان مقرر داشت، اشاره نمود که مطابق آن هر زنی در هر سن، مقام، شغل و مرتبه، چه باکره و دوشیزه و چه بیوه، هر گاه پس از تصویب این قانون با عطر، رنگ و روغن و آبرنگ مو و دندان مصنوعی، کلاهگیس، حلقه دامن، کفش پاشنه بلند و وسایل دیگر رعایای مرد اعلیحضرت را بفریبد و به زناشویی وا دارد، مشمول کیفرهایی خواهد شد که قانون برای جادوگری و جرایم همانند آن پیشبینی کرده است و زناشویی او در صورت محکومیت باطل و بیاعتبار شناخته خواهد شد (ویل دورانت، ۱۳۶۹، ج ۹، ص ۸۴-۸۵).
در ایران سابقه توجه حکومت به لباس و پوشش مردم به حکومت رضا شاه پهلوی بر میگردد. دو مصوبه و یک فرمان که در این دوره صادر شد، به نحوه پوشش مردان و زنان اشاره داشت و به منظور اعطای قدرت اجرایی به آن، ضمانت اجرای کیفری برای آن در نظر گرفته شد. بعد از انقلاب اسلامی نیز توجه مقنن به حجاب و پوشش افراد به ویژه زنان به گونهای دیگر رنگ گرفت. ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۶۲، قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملا عام خلاف شرع است، مصوب ۲۸/۱۲/۶۵ و آیین نامه اجرایی آن مصوب ۲۰/۳/۶۸ همچنیـن بخشنامههایی که در این راستا صادر شد، همگی در جهت کنترل پوشش افراد در جامعه است.
در این نوشتار به نقد و بررسی مصوباتی که قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران در این باب تدوین و تصویب شده و مبانی فکری که موجب ورود حکومت در عرصه سلیقههای شخصی افراد شده است، میپردازیم.
پوشش، مبنا و اقسام آن
پوشش از نظر لغوی به معنای پوشاندن چیزی است و اصولاً هر چیز که روی چیز دیگر را بپوشاند، پوشاک میباشد (عمید، ۱۳۶۲، ص ۳۴۴). لباس از ریشه «لبس» به معنای پوشاننده است (سیاح، ۱۳۷۳، ج ۲، ص ۱۴۶۶). پوشش و لباس مردم در هر جامعهای برخاسته از عرف قانون و دین است:
۱ـ پوشش عرفی؛ «عرف» قاعدهای است که به تدریج و خود به خود میان همه مردم یا دستهای از آنها به عنوان قاعدهای الزامآور مرسوم شده است (کاتوزیان، ۱۳۵۳، ج ۱، ص ۲۲). و عادت عبارت است از آداب و رسوم اجتماعی که در برقراری نظم اجتماعی موثر بوده، کارکردی چون قانون و چه بسا فراتر از آن دارد (همو، ۱۳۷۵، ص ۱۸۸). حتی میتوان گفت قانون گاه بر گرفته از عرف است و مقنن باید در تدوین و تصویب قانون، عرف را مد نظر قرار دهد؛ در غیر این صورت قانون در عمل موفق نخواهد بود. در تفاوت قانون و عرف باید به ضمانت اجرای آن اشاره کرد. ضمانت اجرای عرف، افکار عامه است که به طرق مختلف که گاه به طرد فرد از جامعه محلی منجر میشود، به پاسداری از عقاید، باورها و ارزشهای خود میپردازد. اما ضمانت اجرای قانون، قهرآمیز بوده، نیازمند اقتدار حکومت است. عرف بر خلاف قانون و با توجه به مشارکت عامه در اجرای عرف، محدوده اجرایی وسیعتری دارد. زیرا جامعه که نیرویی گسترده است، به پاسداری از ارزش میپردازد. به بیان دیگر در جای جای جامعه، افراد نقش نگهبان را برای عرف ایفا مینمایند و به همین جهت قوانینی که با عرف منطبق است، در اجرا موفقتر میباشد؛ زیرا اولاًـ جامعه در قبال اجرای آن عکسالعمل منفی و مقاومت نشان نمیدهد؛ ثانیاًـ گزارشهای مردمی به قدرت اجرایی قانون میافزاید.
پوشش عرفی پوششی است که آداب و رسوم اجتماعی، استفاده از آن را در اذهان افراد جامعه معقول نموده، مهر پذیرش اجتماعی را بر آن وارد کرده است.
۲ـ پوشش شرعی؛ بر خاسته از احکام دین است. داشتن حجاب برای زنان در دین مبین اسلام به گونهای که غیر از صورت و کفین جای دیگری از بدن نمایان نباشد و یا حرمت پوشیدن لباس زربفت برای مردان از این گونه است. گاه پوشش شرعی و عرفی بر یکدیگر منطبق هستند؛ به عنوان مثال استفاده از چادر به عنوان پوشش شرعی در عرف نیز مورد پذیرش قرار گرفته است.
۳ـ پوشش قانونی؛ این پوشش معمولاً در مورد کارکنان دولتی در سازمانهای خاص، به ویژه نظامیان مورد استفاده قرار میگیرد.
مبانی دخالت حکومت در نحوه پوشش مردم
همچنان که ذکر شد، مبانی دخالت دولتها در چگونگی لباس پوشیدن مردم بر خاسته از دو تفکر دینی و اقتدارگراست. در واقع نحوه دخالت دولتها بر اساس این دو نوع تفکر و ضمانت اجراهای در نظر گرفته شده برای بایدها و نبایدهای مقرر شده در امر پوشش مردم، توضیح دهنده سیاست آن دولتهاست.
باید گفت سیاست جنایی که نسبت به دیگر علوم جنایی، علمی جدید است، در دوران تحول خود مفهوم و سیطرههای متفاوتی به خود گرفته است. اصطلاح سیاست جنایی که عموماً به پروفسور آلمانی، فویرباخ در سال ۱۸۰۳م نسبت داده میشود (دلماس مارتی، ۱۳۸۱، ص ۲۳)، از دیدگاه وی به مجموعه شیوههای سرکوبگری گفته میشود که دولت از طریق آن و با توسل به آن، علیه جرم واکنش نشان میدهد.
همچنان که ملاحظه میشود، در این تعریف آنچه مد نظر است، صرفاً جرم است که بر اساس اصل قانونی بودن جرم باید در قانون جزا مورد اشاره قرار گیرد و واکنش انتخابی علیه آن نیز مجازات و اقدام تامینی و تربیتی است که بر اساس اصل قانونی بودن مجازاتها باید در قانون مصرح گردد. اما امروزه مفهوم سیاست جنایی از مفهوم مضیق خود که به جرم و مجازات میپردازد، فراتر رفته و مقولههایی را نیز در بر میگیرد که نمیتوان صراحتاً در حوزه کیفر قرار داد و این امر ناشی از ناتوانی نظام کیفری در پاسخگویی به این مقولههاست. ساز و کارهای جدید پذیرفته شده در نظامهای جنایی جهان از جمله میانجیگری[۳]، سرکوبی اداری[۴] و خسارتزدایی دولتی[۵] برخاسته از ورود موضوعات در حکم مقولههای کیفری و ناتوانی واکنشهای صرفاً کیفری در پاسخگویی به این مقولههاست.
بنابراین سیاست جنایی امروزه ضمن اینکه دخالت حکومت را در حوزههای مختلف به طور متعادل میپذیرد، به تقلیل و حذف ضمانت اجراهای صرفاً دولتی و استفاده از مدلهای ترمیمی در پیکره نظام جزایی اعتقاد دارد. تفکر اقتدارگرا و تفکر دینی که پشتوانه نحوه و میزان دخالت دولتها در حوزههای مرتبط با سلیقههای افراد است، نیز بر اساس سیاست جنایی که به آن معتقد است، ضمانت اجراهای مقبول خود را تعیین، اعلام و اجرا میکند.
۱ـ تفکر اقتدار؛ ورود حکومتها به حوزه خصوصی افراد تحت اقتدار، گاه برخاسته از تفکر اقتدارگراست. اصولاً حاکمیت به معنای تفوق و برتری است و نیروی حاکم باید برتر از مابقی نیروها در جامعه باشد. صدور اوامر و نواهی نمودار این قدرت است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..Doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..Doc) :
1
مشخصات جغرافیایی استان گیلان :
استان گیلان درحدود 14709 کیلومترمربع مساحت وحدود نفر جمعیت دارد
استان گیلان از شمال به قسمتی از مرز کشورجمهوری آذربایجان و به دریای مازندران واز مشرق به استان مازندران واز جنوب به استان های قزوین وزنجان وازمغرب به استان آذربایجان شرقی محدود می باشد.
مرکزاستان گیلان شهررشت وشهرستانهای تابعه آن عبارتند از:
رشت – بندرانزلی – لاهیجان – رودسر- طوالش – فومن – لنگرود – صومعه سرا – آستارا – ورودبار – املش – آستانه اشرقیه ودیگرشهرها از جمله ماسوله – کلاچای – چابکسروغیره می باشد.
درگیلان بادهای مرطوب درزمستان از شمال غربی دربهار از شرق ودرتابستان وپائیز از مغرب می وزد بههمین جهت گیلان مرطوبترین منطقه سواحل جنوبی بحرخزراست وجمع باران سالانه آن به حداکثر 2089 میلیمتر می رسد.
درگیلان حدود سی وهشت رودخانه بزرگ وکوچک وجود دارد که مهمترین آن عبارتند از : سفید رود – پلرود – شلمان رود – ماسال – گرگانرود – وشفا رود است.
3
محصولات کشاورزی استان گیلان عبارتند از: 1- غلات ( گندم – جو – برنج – ارزن – ذرت ) 2- حبوبات ( لوبیا – نخود – لپه – عدس – ماش – باقلا و...)
3- گیاهان صنعتی ( توتون – تنباکو – آفتابگردان – کرچک – کنجد – بادام زمینی – شاهدانه و....) 4- محصولات جالیزی ( هندوانه – خربزه – خیار...)
5- سبزیجات ( سیب زمینی – پیاز – گوجه فرنگی – جعفری – تره – کلم – شلغم- هویج – کاهو ....) 6- گیاهان علوفه ای 7- میوه ها ( مرکبات – انجیر- انگور – انار – گردو – زیتون – چای – توت – شاه توت – فندق ) از مهمترین محصولات : برنج – چای – مرکبات می باشد.
انواع ماهی : سفید – سوف – ماش – کفال – سیس – کپور – اسپلا – اردک ماهی- ماهی سیم – ماهی لای – آزاد – کیلکا – کلمه – فیل ماهی – تاسماهی و...
صنایع دستی گیلان : اغلب صنعتگران کشاورزان هستند که عبارتند از: نازک کاری چوب – قلابدوزی وبامبو – محصولات دستی چوبی بصورت ظروف سالاد خوری – گلدان – نمک پاش – سینی – کاسه وبشقاب – مجسمه – جاسیگاری و... ساخته می شود که بیشتراز چوبهای راش – شمشاد – افرا – گردو – زیتون – توسگا – وانجیر مورد استفاده قرارمی گیرد.
زبان : گیلکی را زبان شناسان جزو گروه زبانهای شما غربی ایرانی یا گروه زبانهای ایرانی – لهجه های مرکزی ایران وبخشی از لهجه های فارسی وارموری ( افغانستان وپاکستان ) و پراچی ( درتاجیکستان وافغانستان وهندوستان )
3
لهجه (گویش) گیلانیان امروز گیلکی است این گویش درغرب وشرق وحوزه های مرکزی گیلان متفاوت است وبا هم اختلاف دارد. بنحویکه حتی فهمش برای ساکنان شهرستانی نزدیک وهمجوار خالی از دشواری نیست بسیاری از واژه های مستعمل امروز براثر اختلاط وآمیزش با واژه های فارسی تغییریافته سبب متروک شدن واژه های قدیمی شده است.
ضرب المثل های زبان گیلکی درمردم همچنان رایج است که دراینجا به چند نمونه ازآن می پردازیم :
خواب بالش نوانه وشنای خورش
همسایه کرک شال برنه ، همساده دیگه زرنگ بونه
دس دسه شورنه، هردو دست دیم شورنه
خدا خراشناسه ورشاخ نده (آن دو شاخ گاو اگرشاخ داشتی – آدمی را از زمین برداشتی )
کاه تی نیه ، کا دان تی شه
مهمان اگریه روز بو وره گاو کوشنن
سلام روستایی بی طمع نیه
خر خره حریف نیه وپالان گازگیره
بز بز بینه پلهم چرنه
5
لهجه طالشی نیز یکی از لهجه های متداول اما مختص ساکنان غرب وشمال غرب وجنوب غربی است گیلان است ( لهجه گالشی که اختصاص به مردم کوهپایه دارد – لهجه کرمانجی که مخصوص عمارلولی هاست – لهجه تاتی که معمول به مردم رودباراست ).
بازارهای گیلان :
که بصورت هفتگی هرروز دریکی ازشهرهای استان تشکیل می گردد ومعمولا جهت عرضه وفروش محصولات محلی برپا می شود از جمله عناوین این بازارها شبیه بازارجمعه بازارودیگر روزهای هفته درشهرهای مختلف استان گیلان برگزارمی شود.
ازدیدگاه مردم شناسی که دراینجا به جنبه اقتصادی ان می پردازیم بطوریکه مطلعید کاراکتر مردم گیلان کشاورزی – ماهیگیری – دامپروری می باشد زن ومرد درانجام کارمشارکت دارند وبرای امرارمعاش تلاش می کنند ومشارکت زنان دراین منطقه بصورت سنتی بوده وریشه درویژگی جسمانی واقتصادی انها دارد بطوریکه زنان بطور آزادانه درکنار مرد علاوه برکارهای زنانه برنج درو می کند چای می چیند – سبزی می کارد – مرکبات می چیند وخیلی ازکارهای دیگررا انجام می دهد وفقط دربعضی از موارد ازجمله ماهیگیری کمتردخالت دارد ضمنا اکثر فروشندگان دربازارهای روز زنان هستند که نقش مهمی درمسائل اقتصادی خانواده دارند واین امر باعث شده کارکرد هایی ازجمله روابط خانوادگی
عنوان فایل:پی دی اف مقاله مردم شناسی(قوم گیلک)
فایل به صورت پی دی اف می باشد
فایل به صورت کاملا واضح وکلیدی طراحی شده است
عنوان فایل:مردم شناسی گیلان
تعداد اسلاید:8
فایل دارای تصاویر با کیفیت می باشد
فایل به صورت پاورپوینت و قابل ویرایش می باشد
چکیده:گیلان تا دوره صفویه از نظر مذهبی دارای دو جغرافیای متفاوت بود.در شرق رودخانه ی سفیدرود،مذهب زیدیه(چهارامامی)گسترش داشت و در غرب این رودخانه،مذهب اهل تسنن رایج بود.در دوره صفویه مذهب شرق گیلان(بیه پیش)به آسانی به شیعه ی اثنی عشری تغییر یافت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 149 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمه
فصل اول طرح تحقیق، کلیات طرح و مسأله آن
طرح مسئله
موضوع تحقیق
هدف تحقیق
انگیزه تحقیق
ضرورت تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
روش نمونه گیری
نحوه جمع آوری اطلاعات
فرضیات تحقیق
تعریف مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه
گرایش
کشش
1
1
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمه
فصل اول طرح تحقیق، کلیات طرح و مسأله آن
طرح مسئله
موضوع تحقیق
هدف تحقیق
انگیزه تحقیق
ضرورت تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
روش نمونه گیری
نحوه جمع آوری اطلاعات
فرضیات تحقیق
تعریف مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه
گرایش
کشش
1
1
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمه
فصل اول طرح تحقیق، کلیات طرح و مسأله آن
طرح مسئله
موضوع تحقیق
هدف تحقیق
انگیزه تحقیق
ضرورت تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
روش نمونه گیری
نحوه جمع آوری اطلاعات
فرضیات تحقیق
تعریف مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه
گرایش
کشش
1
1
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمه
فصل اول طرح تحقیق، کلیات طرح و مسأله آن
طرح مسئله
موضوع تحقیق
هدف تحقیق
انگیزه تحقیق
ضرورت تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
روش نمونه گیری
نحوه جمع آوری اطلاعات
فرضیات تحقیق
تعریف مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه
گرایش
کشش