لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
پیامدهای نابرابری اجتماعی
پیامدهای نابرابری اجتماعی
پیامدهای مشترک انواع نابرابری
- ایجاد محرومیت برای اکثریت
- کاهش مشارکت اجتماعی
- تشدید تضادها و تنش های اجتماعی و به هم خوردن نظم
پیامدهای خاص هریک از انواع نابرابری
1. پیامدهای نابرابری موقعیتی
2. پیامدهای نابرابری بیرونی
3. پیامدهای نابرابری بخشی
4. پیامدهای نابرابری فضایی
پیامدهای نابرابری موقعیتی
پیامدهای نابرابری ثروتی
2. پیامدهای نابرابری قدرتی
3. پیامدهای نابرابری فکری
4. پیامدهای نابرابری منزلتی
پیامدهای نابرابری ثروتی
ترویج خشونت و تضاد در جامعه
- نتایج تحقیقات مختلف (از جمله دوک 1976 ، کربو 1983 ، بوسول و دیکسون 1990 ، مولر 1989 ، مسنر1989 ، کندی 1991) نشان می دهد نابرابری بویژه نابرابری درآمدی یک عامل عمده شورش و خشونت در جامعه است
- نابرابری درامدی دو نوع تضاد توزیعی ایجاد می کند :
1. تضاد انتشاری یا کلی مثل ضرب و جرح ، قتل و آدم کشی
2.تضاد سیاسی مثل شورش و خشونت سیاسی
- در جهان سوم که نابرابری درآمدی بیشتر است مرگ و میر ناشی از خشونت ها نیز بیشتر است
- اختلاف دیدگاهها بیشتر مربوط به مکانیسم های بینابینی نابرابری و خشونت است
تضعیف وفاق و انسجام اجتماعی
- نابرابری های ثروتی و تشدید تضادهای توزیعی ، زمینه عینی وفاق و همبستگی
اجتماعی را محدود می کند / سبب واگرایی است
تشدید نظارت ها و کنترل های رسمی و افزایش هزینه های کنترل
-افزایش سرمایه گذاری های امنیتی و انتظامی
افزایش نرخ باروری
- در مورد جهت علی نابرابری و باروری دو دیدگاه عمده وجود دارد :
- دیدگاه اول : ازدیاد باروری ، نابرابری را تشدید می کند (از طریق تحدید پس انداز و کاهش انتقال بین
نسلی )
-دیدگاه دوم : نابرابری ، باعث افزایش موالید می شود (میزان فایده به هزینه فرزند اضافی برای خانواده
های فقیر بویژه در جهان سوم بالاست و این امر محرکی برای داشتن فرزند بیشتر می شود )
پیامدهای نابرابری قدرتی
در سطح کلان ، از بین رفتن استقلال نسبی حوزه های اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی و تضعیف کارکرد آنها
- در حوزه اقتصادی ، بازده اقتصادی کاهش پیدا می کند
- منابع و مزایادی رشد به جای سرمایه گذاری مجدد در جهت تولید ، در جهت حفظ سلسله مراتب ها
(قدرت) صرف می شود
- در حوزه فرهنگی ، دسترسی به اطلاعات آزاد برای تصمیم گیری محدود می شود
- ممیزی فکری و اطلاعاتی جامعه (ممیزی کتاب ، نشریات ، اخبار و..... )
- تضعیف خردورزی و استدلال / الزام به جای اقناع / تقلید به جای تحقیق
- در حوزه اجتماعی ، روابط بین گروهی و در نتیجه وفاق و انسجام اجتماعی ضعیف می گردد
- تضعیف انجمنها و روابط انجمنی ( روابط اجتماعی داوطلبانه)
- در حوزه سیاسی ، سبب بی تفاوتی و از خود بیگانگی سیاسی می شود
- تراکم قدرت مانع از تحرک سیاسی و بی اثرشدن مشارکت سیاسی می شود
در سطح خرد ، آزادی و استقلال فردی را محدود می کند
- تقویت دگرمختاری ( hetronomy ) و پدیده همزاد آن مثل چاپلوسی ، دورویی و نفاق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 29 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم نظامهای اداری تطبیقی پیشرفته
رضایت شغلی و پیامدهای آن ( JS_001 )
تیر1386
معاونت آمار ، برنامه و بودجه
سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران
علی (ع):
قِیمَهُ کُلِ اِمراءُ مایَحسَنه
ارزش هر انسانی به آن چیزی است که آن را نیکو می دارد و به کار می برد.
سنجش رضایت مدیران
سنجش رضایت کارکنان
نظرسنجی از شهروندان
سنجش رضایت داخلی
سنجش رضایت بیرونی
نظرسنجی از پیمانکاران اصلی
نظرسنجی از ارگان های مرتبط
سنجش رضایت
شمای کلی طرح جامع نظرسنجی در معاونت آمار و مهندسی اطلاعات
هر سازمانی با نیروی انسانی ایجاد و بدون آن هیچ سازمانی قادر به ادامه حیات نخواهد بود. بنابراین شناخت نیازها، انگیزه ها، تمایلات، عوامل رضایت و عدم رضایت کارمندان نه تنها لازم است بلکه جهت اتخاذ سیاست های صحیح، راهبردهای مناسب و برنامه های مؤثر ضروری می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
پیامدهای جنگ احد
قال اللهُ الحکیمُ فى کتابِهِ الکَریم:
وَ مَا مُحَمّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإینْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرّ اللَهَ شَیًْا وَ سَیَجْزِى اللَهُ الشّاکِرِینَ. [1]
«و نیست محمّد مگر رسولى که پیش از او رسولانى آمدهاند و درگذشتهاند؛ پس اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا شما بر روى پاشنههاى پاى خود به عقب واژگون مىشوید؟! و هر کس بر روى دو پاشنه پاى خودش به عقب واژگون شود، أبداً به هیچوجه به خداوند ضررى نمىرساند، و خداوند بزودى پاداش سپاسگزاران را مىدهد.»
این آیه در غزوه اُحُد نازل شد درباره کسانى که در حمله شدید دشمن پا به فرار گذاشته و پیامبر را در آن معرکه خونبار تک و تنها گذاردند و جز وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و افراد معدودى همچون ابودُجانه انصارى [2] و سهل بن حُنَیْف، گرداگرد رسول خدا کسى نبود که از جان أقدسش دفاع کند، و آن حضرت را به کام تیرها و نیزهها و شمشیرها و سنگاندازى دشمنان که همه آماده و متعهّد براى کشتن خودِ رسولالله بودند، نسپارد.
آیات سوره آل عمران درباره فرایان جنگ احد
1
پیامدهای جنگ احد
قال اللهُ الحکیمُ فى کتابِهِ الکَریم:
وَ مَا مُحَمّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإینْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرّ اللَهَ شَیًْا وَ سَیَجْزِى اللَهُ الشّاکِرِینَ. [1]
«و نیست محمّد مگر رسولى که پیش از او رسولانى آمدهاند و درگذشتهاند؛ پس اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا شما بر روى پاشنههاى پاى خود به عقب واژگون مىشوید؟! و هر کس بر روى دو پاشنه پاى خودش به عقب واژگون شود، أبداً به هیچوجه به خداوند ضررى نمىرساند، و خداوند بزودى پاداش سپاسگزاران را مىدهد.»
این آیه در غزوه اُحُد نازل شد درباره کسانى که در حمله شدید دشمن پا به فرار گذاشته و پیامبر را در آن معرکه خونبار تک و تنها گذاردند و جز وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و افراد معدودى همچون ابودُجانه انصارى [2] و سهل بن حُنَیْف، گرداگرد رسول خدا کسى نبود که از جان أقدسش دفاع کند، و آن حضرت را به کام تیرها و نیزهها و شمشیرها و سنگاندازى دشمنان که همه آماده و متعهّد براى کشتن خودِ رسولالله بودند، نسپارد.
آیات سوره آل عمران درباره فرایان جنگ احد
1
پیامدهای جنگ احد
قال اللهُ الحکیمُ فى کتابِهِ الکَریم:
وَ مَا مُحَمّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإینْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرّ اللَهَ شَیًْا وَ سَیَجْزِى اللَهُ الشّاکِرِینَ. [1]
«و نیست محمّد مگر رسولى که پیش از او رسولانى آمدهاند و درگذشتهاند؛ پس اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا شما بر روى پاشنههاى پاى خود به عقب واژگون مىشوید؟! و هر کس بر روى دو پاشنه پاى خودش به عقب واژگون شود، أبداً به هیچوجه به خداوند ضررى نمىرساند، و خداوند بزودى پاداش سپاسگزاران را مىدهد.»
این آیه در غزوه اُحُد نازل شد درباره کسانى که در حمله شدید دشمن پا به فرار گذاشته و پیامبر را در آن معرکه خونبار تک و تنها گذاردند و جز وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و افراد معدودى همچون ابودُجانه انصارى [2] و سهل بن حُنَیْف، گرداگرد رسول خدا کسى نبود که از جان أقدسش دفاع کند، و آن حضرت را به کام تیرها و نیزهها و شمشیرها و سنگاندازى دشمنان که همه آماده و متعهّد براى کشتن خودِ رسولالله بودند، نسپارد.
آیات سوره آل عمران درباره فرایان جنگ احد
3
این آیه در میان آیاتى واقع است که مجموعاً در سوره آلعمران آمده و وضعیّت را خوب تشریح مىکند:
وَ لاتَهِنُوا وَلاَتَحْزَنُوا وَ أنْتُمُ الأعْلَوْنَ إنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ. إنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الأیّامُ نُدَاوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللهُ الّذِینَ آمنُوا وَ یَتّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَ اللهُ لایُحِبّ الظّالِمینَ. وَ لِیُمَحّصَ اللهُ الّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ .
أمْ حَسِبْتُمْ أنْ تَدْخُلُوا الْجَنّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللهُ الّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُم وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ. وَ لَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأیْتُمُوهُ وَ أنْتُمْ تَنْظُرُونَ. وَ مَا مُحَمّدٌ إلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإنْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أعْقَابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْیَضُرّ اللهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِى اللهُ الشّاکِرینَ.
وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أنْ تَمُوتَ إلاّ بِإذْنِ اللهِ کِتَاباً مَؤجّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الدّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِى الشّاکِرینَ. وَ کَأیّنْ مِنْ نَبِىّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِمَا أصَابَهُمْ فِى سَبیلِ اللهِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکَانُوا وَ اللهُ یُحِبّ الصّابِرینَ. وَ مَا کانَ قَوْلَهُمْ إلاّ أنْ قَالُوا رَبّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنَا وَ إسْرافَنَا فِى أمْرِنَا وَ ثَبّتْ أقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الکَافِرینَ. فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوَابَ الدّنْیَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَ اللهُ یُحِبّ الْمُحسِنینَ.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
پیامدهای جدایی
عواقب و پیامدهای احتمالی طلاق یا تأثیر آن در پدیدههای روانی و اجتماعی فرزندان طلاق را میتوان چنین بر شمرد:
1 - بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی آنان.
2 - فحشا به ویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی.
3 - اعتیاد زنان، مردان و کودکان و استفاده از کودکان در توزیع موادمخدر و دیگر فعالیتهای غیرمجاز.
4 - پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، فرار از منزل و ولگردی آنان.
5 - افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان.
6 - کاهش میل به ازدواج در دیگر افراد خانواده به ویژه بچههای طلاق.
7 - اهمال و مسامحه والدین در تعلیم و تربیت فرزندان، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی برای آنان.
8 _ فرزندان پسر طلاق در همانندسازی مردانه دچار اشکالات زیادی خواهند شد و در بسیاری از موارد تمایلات هم جنس گرایانه از خود بروز میدهند و اتکای به نفس آنان نیز به شدت کم میشود.
9 - فرزندان طلاق با گذشت 5 سال به هیچ وجه نمیتوانند ثبات هیجانی و عاطفی خود را از دست دهند.
10 - بچههای طلاق آینده خوبی را برای خود تصور نمیکنند و اطمینان خود را به ارکان زندگی از دست میدهند و از آنجا که بیتوجهی خانواده را به مسائل و نیازهای خود لمس میکنند، در آینده نسبت به افراد پیرامون خود و در مقیاس بالاتر، اجتماع، به نوعی بیاعتنایی و بیتوجهی کشیده میشوند.
فرزندان طلاق
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی - عاطفی افراد خانواده موجب بروز آسیبهای اجتماعی میشود. طلاق به هر دلیلی درست یا نادرست پیامدهایی برای فرد و جامعه دارد.تحقیقات نشان میدهد، که اثرات طلاق بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد. همچنین اثر طلاق بر کودک به جنسیت، شخصیت، میزان ناسازگاری و درگیری والدین و حمایت خانواده و دوستان کودک بستگی دارد.
جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زودگذر نیست؛ بلکه در تمامی مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیانباری را بر جای خواهد گذاشت. پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین، پس از فروپاشی و از هم گسیختگی خانواده آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم میکند و هویت فردی و خانوادگی فرزندان طلاق را مختل میکند
.
آسیبشناسان اجتماعی براین باورند که پس از جدایی والدین، مسائل روحی و روانی بسیاری برای فرزندان ایجاد میشود. از جمله: بدبینی به جنس والد دیگر و بیخبر ماندن از روحیات و ساختار وجودی او که آسیبهای آن بعدها در ازدواج چنین فرزندانی آشکار میشود. مشکلات روانی و جسمانی، تربیتی، احساس گناه و سردرگمی، اختلال در هویت و احتمال گرایش به بزهکاری را میتوان از جمله آثار مخرب وزیانبار معنوی و مادی طلاق روی فرزندان برشمرد.
فرزندانی که براثر طلاق والدین، حامیان اصلی خود را از دست میدهند، بیش از دیگران در خطرند و به راحتی فریب ظاهر آراسته و سخنان فریبنده افراد را میخورند. طبق تحقیقات انجام شده، 70درصد افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی میشوند فرزندان طلاق هستند. از اینرو توجه به مقوله پیشگیری از طلاق اهمیت خاصی دارد.
در کنار مسایل مبتلا به نهاد خانواده در شرایط فعلی از جمله افزایش سن ازدواج و عدم تمایل بهازدواج که نوعی تهدید علیه کیان خانواده میباشد، طلاق نیز از جمله آسیبهای اجتماعی است که در اغلب جوامع رو به رشد قابل مشاهده است.
از هم پاشیدگی خانوادهها، بجا ماندن فرزندان این خانوادهها یا همان "فرزندان طلاق" که آنان نیز دچار مشکلات و کاستیهایی مختص بخود میشوند و نیز کمرنگ شدن محبت و عاطفه در میان اعضای خانواده و افزایش بزه در نوجوانان و جوانان از جمله مسایلی است که در قرن اخیر گریبانگیر بسیاری از جوامع انسانی شده است.
به عقیده کارشناسنان پدیده طلاق وضعیتی در نقطه مقابل پدیده ازدواج است به شکلی که آثار مخرب و ویرانگر آن حتی در روند و پروسه ازدواج و نرخ جمعیتی در جامعه نیز تاثیر گذار است.
در همین رابطه به نظر آنان از عوامل مهم در کاهش میل ازدواج و تشکیل خانواده در جوانان ، افزایش آمار طلاق و از هم پاشیدگی کانون گرم و صمیمی خانواده در یک جامعه میباشد.
در نظر صاحبنظران طلاق یک پدیده چند بعدی است که مهمترین عامل وقوع آن عدم تفاهم بین زوجین است.
به عقیده آنان سه تا پنج سال اول زندگی مشترک زوجهای جوان ،مقطعی حساس برای شکلگیری یک خانواده است ،بنابراین داشتن برنامههای فرهنگی و آگاهی بخش برای جلوگیری از افزایش میزان طلاق در جامعه بسیار موثر و حیاتی است.
در شش ماه نخست امسال ۴۹هزار و ۵۲۵مورد طلاق در نقاط مختلف روستایی و شهری درسطح کشور ثبت شده که نسبت به مدت مشابه پارسال پنج درصد رشد داشته است.
این در حالی است که در ثبت واقعه ازدواج هشت درصد رشد ثبت شده است که این تفاوت سه درصدی نرخ رشد ازدواج با طلاق در جامعه از نظر کارشناسان نامطلوب است زیرا جامعهای از نظر آمار ازدواج و طلاق مطلوب به نظر میرسد که بین نرخ رشد ازدواج و طلاق در آن تفاوت زیادی وجود داشته باشد.
کارشناسان معتقدند: افزایش آمار طلاق در جوامع در حال توسعه از جمله آسیبهایی است که بروز آن طبیعی است اما افزایش بیرویه آن میتواند بسیار خطرناک و در جهت تضعیف کامل بنیانهای خانواده پیش برود.
پرسش اساسی که در این گزارش به صورت مبسوط به آن پرداخته میشود این است که چرا خانوادهای در آغاز با نهایت عشق ، محبت ، احساس الفت و یکی بودن آغاز میگردد و تنها با گذشت دورهای کوتاه و شاید طولانی با نهایت خشم، نفرت ، بیزاری و بیاعتمادی پایان مییابد.
متاسفانه انسجام و همبستگی خانوادههای قدیم که نمونههایی از آن هنوز قابل مشاهده است در زندگی زوجهای جوان به سختی یافت میشود و یا اصلا وجود ندارد.
اغلب کارشناسان و صاحبنظران اجتماعی بر این باورند که عواملی مانند فشارهای اقتصادی و بالا رفتن هزینههای زندگی ، فشارهای روانی، عدم داشتن تفاهم، اعتیاد، بالا رفتن توقعات زوجین ، ازدواج بخاطر ظواهر، در مواردی عدم تناسب تحصیلات زوجه با زوج و دیگر عوامل در بروز این پدیده رو به افزایش نقش دارند.
طلاق و بزهکاری
در مورد ارتباط بین طلاق و بزهکاری در فصلنامه ندای اصلاح تأکید شده است که طلاق یکی از عوامل بزهکاری در کودکان است ( طلاق به معنای حقوقی ، یعنی جدایی قانونی یک زوج ) . طلاق را باید در بعد وسیع تری دید که ممکن است چند حالت داشته باشد و نهایتاً قطع
رابطه ی زوجیت است که بعضاً در یک زندگی پرتشنج ، جدایی والدین می تواند در محیطی که هنوز از هم جدا نشده اند ، صورت بگیرد . اختلافات خانوادگی ، دعوا ها ، برخورد ها و توهین ها ، محیطی ناامن برای طفل به وجود می آورد . محیطی که طفل را وادار می کند از خانه فرار کند و به جایی پناه ببرد . کجا ؟ برایش مهم نیست . دنبال یک مسکن می گردد . یک محل ، یک مأمن و از آن جا که این طفل با توجه به شرایط زندگی و خانوادگی آن زمینه های مثبت را کم تر داشته ، مسلماً به سمت بزهکاری کشیده می شود . بنابراین ما غیر از طلاق می توانیم جدایی اخلاقی و عدم تفاهم والدین را هم نوعی جدایی تلقی کنیم . بعضی والدین وجود دارند که با هم زندگی می کنند ، اما عملاً از هم جدا هستند .
مساواتی آذر هم به ارتباط بین طلاق و قربانی شدن کودکان چنین اشاره می کند که به نظر جامعه شناسان طلاق به
مثابه ی یک بمب اتمی است . وقتی ما از جنگ جهانی که از حادثه های مهم و تلخ تاریخ اجتماعی به شمار می رود صحبت می کنیم ، از تبعید ها و از دست دادن والدین حرف می زنیم و از میدان مبارزه و مقاصد طرفین جنگ سخن به میان می آوریم ، در واقع می گوییم که این تنها مرد ها نیستند که در جنگ کشته می شوند یا تبعید می گردند ، بلکه زنان و نوعروسان و کودکان تازه به دنیا آمده هم نابود
می شوند یا گرفتار می گردند
بازنگری تأثیرات طلاق بر فرزندان
طلاق یا یک زندگی پر تنش؟
مترجم: مونا مشهدی رجبی
حتما بارها شنیدهاید که جدایی والدین زندگی فرزندان را تباه میکند و عامل اصلی تمامی مشکلات روحی و روانی و رفتاری فرزندان به شمار میآید. تحقیقات بسیار زیادی در مورد تأثیر جدایی والدین بر زندگی فرزندان انجام شده است که اغلب آنها بدون بررسی علل مشکلات رفتاری یا ذهنی کودکان طلاق، با نگاهی سطحی و ساده، جدایی والدین را عامل تمامی اختلالات رفتاری ذکر کردهاند و با توجه به این فرضیه اشتباه، مانع جدایی بسیاری از زوجها شدهاند. ولی آیا زندگی کردن کودک در یک خانه پرتشنج که افراد آن رابطه سرد و بیروحی با یکدیگر دارند آسیب کمتری به روح و روان او وارد میآورد؟
سارا مک لین، پژوهشگر آمریکایی در این مورد میگوید: علت مشکلات روحی فرزندان طلاق، جدایی والدین یا زندگی کردن آنها با یکی از والدین نیست، بلکه تشنجها و درگیریهای خانوادگی و اختلافات والدین پیش از جدا شدن، باعث بر هم خوردن آرامش ذهنی آنها میشود و به دنبال خود معضلات رفتاری را به همراه میآورد. وی معتقد است جدایی به تنهایی آسیبی به هیچ یک از افراد خانواده وارد نمیکند بلکه مشکلات پیش از آن و عواملی که موجب رسیدن خانواده به نقطه پایان میشود، موجب ایجاد مشکل در روح و روان کودک و حتی والدین خواهد شد.
جوزف هوپر، پژوهشگر مسائل خانواده میگوید: زمانی بقای یک زندگی خانوادگی برای کودک مفید است که درگیریها و مشکلات اعتقادی و سلیقهای والدین محسوس نباشد، زیرا در غیر این صورت دوام یک زندگی نه تنها به سود کودک نیست بلکه باعث تشدید تشویشهای ذهنی و مشکلات روحی او میشود.
پل آماتو، استاد جامعهشناسی در دانشگاه نبراسکا و آلنبوث، استاد دانشگاه پنسیلوانیا تحقیق همه جانبهای انجام داده و اعلام کردند واقعیت این است که بسیاری از خانوادهها بدون اینکه درگیریهای شدید یا اختلافات عمیق داشته باشند از هم پاشیده میشوند. آمار نشان میدهد هفتاد درصد از کل طلاقهای صورت گرفته در ایالت متحده آمریکا مربوط به زوجهایی بوده که با یک دوره مشاوره کوتاه و حتی با تفکر و همدلی بیشتر، قادر به ادامه زندگی بودهاند و بدون تردید این شرایط برای فرزندان مناسبتر است.
آنها پیشنهاد میکنند والدینی که مشکلات جدی با یکدیگر ندارند سریع تصمیم به جدایی نگیرند زیرا نمیتوان از اثرات منفی این پدیده اجتماعی بر فرزندان غفلت کرد. بهتر است زوجها تا زمانی که فرزندانشان دوران بلوغ را پشت سر میگذارند کانون خانواده خود را حفظ کنند و در صورت باقی ماندن مشکل، پس از سپری شدن دوران بحرانی فرزندانشان تصمیم به جدایی بگیرند. البته این مسأله تنها شامل خانوادههایی میشود که مشکلات و درگیریهای آنها اندک است، زیرا زندگی کردن کودک در یک خانه پر تشنج و پردرگیری، نه تنها تأثیری مثبت بر ذهن و رفتار او ندارد بلکه آسیبهای بسیار جدی به روح و روان وی وارد میکند.
مگی گالاگر در کتاب "یک جدایی مسالمتآمیز" آورده است: معمولاً طلاق به عنوان راه حلی برای پایان بخشیدن به درگیریها و تنشها پیشنهاد میشود اما آیا واقعا طلاق موجب خاتمه یافتن درگیری بین زوجین میشود؟ آمارها نشان میدهد تنها 12 درصد از زوجها پس از طلاق رابطهای مسالمتآمیز و بدون درگیری با یکدیگر دارند و میتوانند برای تأمین خواسته فرزندشان یا ایجاد آرامش برای وی رابطهای نسبتاً آرام و دوستانه داشته باشند، اما 50 درصد از زوجها پس از طلاق با یکدیگر رفتاری تندتر دارند و مشاجرات و درگیریهای آنها با شدت بیشتر و اغلب در حضور فرزندان صورت میگیرد. این روابط با گذشت مدت زمانی حدود 5 سال از تاریخ طلاق به یک کینه و دشمنی دیرینه بدل میشود و کودکان را وارد یک میدان جنگ میکند. پس در واقع، راه حل در جدایی نیست، در تغییر شرایط است، زیرا تا پیش از آن زوجها در یک محیط و زیر یک سقف بودند و حالا اغلب مشاجرات به صورت تلفنی یا از طریق رابط و واسطه انجام میشود. حال این سؤال پیش میآید که آیا طلاق باعث کاهش درگیریها و تنشها در خانواده میشود و آرامش را به کودکان آن خانوادهها باز میگرداند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن
نام درس:
سمینار جامعه شناسی شهری (بازسازی مناطق جنگلی)
موضوع پژوهش:
بررسی جامعه شناختی کارکردها و پیامدهای مثبت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1- مقدمه
2- چکیده
3- بیان مسئله
4- ادبیات تحقیق
5- مبانی نظری
6- روش های جمع آوری اطلاعات
7- جمع بندی و نتیجه گیری
8- پیشنهادات
9- منابع مأخذ
2
مقدمه:
جنگ بی تردید یکی ا ز شگفت انگیزترینم پدیده های اجتماعی است و بسیاری از مواقع ناخواسته در عرصه حیات بشری آفریننده تاریخ و دگرگون کننده آن بوده است.
پس جنگ یکی از متغیرهای مهم تحول حیات اجتماعی است.
در طول تاریخ جنگهای متعددی که ناشی از عوامل مختلفی بوده روی داده است و پیامدهای گوناگونی بر جای گذاشته اند. تضادهای قومی، نژادی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و غیره جنگها را پدید آورده اند و باعث تلفات و صدمات سنگین انسانی، اجتماعی، روانی و اقتصادی شده اند.
هر جنگلی هم دارای کارکردها و پیامدهای مثبت و هم منفی است.
با نگاهی گذرا به گذشته کشور ایران می توان پی برد که ایران در طول تاریخ خواد اغلب با پدیده اجتماعی موجه بوده است. که تبعات مثبت و منفی فراوانی در ابعاد مختلف در پی داشته است. از میان جنگهای حادث شده، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آخرین جنگ ایران بود.
حال سوال اصلی این است که این جنگ تحمیلی عراق علیه ایران چه کارکردها و پیامدهای مثبتی را داشته است؟
3
چکیده:
این مقاله می کوشد تا کارکردها و پیامدهای مثبت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را بررسی نماید.
بررسی ها نشان می دهند که در جنگ عراق علیه ایران، تنها با دولت صدام رو به رو نبودیم بلکه با جهان روبرو شدیم. تجهیزات و امکاناتی که در اختیار عراق بود، جو سیاسی ای که در جهان به نفع او عمل می کرد و ارزهای نفتی ای که در اختیار او قرار می گرفت همه حاکی از این مسئله بود.
هشت سال دفاع مقدس، هشت ها بعد و روزنه برای دیدن و نگریستن دارد. این تاریخ تنها یک تاریخ جنگ نیست وگاهی چنان است که از تعریف جنگ فاصله ای باور نکردنی می گیرد و در هیچ یک از قالبهای مربوط به جنگ در نمی گنجد.
انگار با بازخوانی این رویداد، حس غریبی به ما دست می دهد که منجر به امید به فردا می شود.
واژه های کلیدی: دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، کارکردهای مثبت، رهبر قدرتمند ملت، وحدت، پولمولوژی، ایران، عراق
4
بیان مسئله
جنگی که در شهریور 1359 و در بحبوحه تب و تاب های انقلابی کشور ما، از سوی استکبار جهانی به عنوان بازنگر پشت صحنه و عراق به عنوان بازیکر صحنه، بر ملت و کشور ما تحمیل شد، جدال نابرابری بود، از سوی تمام کشورهای غربی و عراق که به حول و قوه خداوند مردم و نیروهای مسلح ما توانستند از زیر بار آن با موفقیت بیرون آمده و سرافرازانه در جهان ندای حق پرستی و عدالت طلبی و آزادی خواهی ملت ایران را یک بار دیگر در گوش تمام جهانیان زنده کنند مهارت، توانایی وابتکار عمل نیروهای مسلح در طول 8 سال دفاع مقدس به گونه ای بود که پیروزی های بزرگی چون آزاد سازی خرمشهر، شکست حصر آبادان، آزادی بستان و غیره را به دنبال داشت.
شرایط کشورما در زمان تهاجم عراق به ایران:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 برای خیلی از کشورها ناخواسته بود و از نظر آنان منافعشان به خطر افتاده بود. در جریان یک مبارزه سیاسی در مقابل پناهندگی شاه به آمریکا، سفارت آمریکا در تهرا ن به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد، آمریکا تاب چنین تحقیری را نداشت. لذا با حمله نظامی به طبس تلاش کرد که این حقارت را جبران کند لیکن به صورتی مخفیانه شکست خورد، از این رو آمریکا در یک بررسی منطقه ای جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکست های پی در پی خویش، قصد داشت در مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و همه ابعاد که ایران را به انزوا بکشاند. لیکن همه راهها را به نوعی امتحان و آزمایش کرد. اما به نتیجه ای نرسید وقتی دیدند که از هیچکدام از این راهها نمی توانند به سرعت به اهداف خودشان برسند بحث جنگ را پیش کشیدند. با توجه به مساحت ایران و وضعیت منطقه و بعد مسافتی، کشورهای غربی نمی توانستند به طور مستقیم درگیر شوند؛ از این رو از عراق کمک گرفتند. با توجه به اینکه در آغاز جنگ عمده یگانهای درگیر مسائل داخلی و سرگرم خنثی کردن توطئه های مختلف وسائل جانبی بودند، از نظر دشمنان موقعیت برای حمله مناسب بود و جنگ را بر ما تحمیل کردند. در ابتدای جنگ، عراق تبرخی از شهرهای ما ار به تصرف در آورد و وارد ایران شد و دیدگاهشان این بود که بیایند. ظرف چند روز استان خوزستان را جدا کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
پیامدهای جنگ احد
قال اللهُ الحکیمُ فى کتابِهِ الکَریم:
وَ مَا مُحَمّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإینْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرّ اللَهَ شَیًْا وَ سَیَجْزِى اللَهُ الشّاکِرِینَ. [1]
«و نیست محمّد مگر رسولى که پیش از او رسولانى آمدهاند و درگذشتهاند؛ پس اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا شما بر روى پاشنههاى پاى خود به عقب واژگون مىشوید؟! و هر کس بر روى دو پاشنه پاى خودش به عقب واژگون شود، أبداً به هیچوجه به خداوند ضررى نمىرساند، و خداوند بزودى پاداش سپاسگزاران را مىدهد.»
این آیه در غزوه اُحُد نازل شد درباره کسانى که در حمله شدید دشمن پا به فرار گذاشته و پیامبر را در آن معرکه خونبار تک و تنها گذاردند و جز وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و افراد معدودى همچون ابودُجانه انصارى [2] و سهل بن حُنَیْف، گرداگرد رسول خدا کسى نبود که از جان أقدسش دفاع کند، و آن حضرت را به کام تیرها و نیزهها و شمشیرها و سنگاندازى دشمنان که همه آماده و متعهّد براى کشتن خودِ رسولالله بودند، نسپارد.
آیات سوره آل عمران درباره فرایان جنگ احد
1
پیامدهای جنگ احد
قال اللهُ الحکیمُ فى کتابِهِ الکَریم:
وَ مَا مُحَمّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإینْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرّ اللَهَ شَیًْا وَ سَیَجْزِى اللَهُ الشّاکِرِینَ. [1]
«و نیست محمّد مگر رسولى که پیش از او رسولانى آمدهاند و درگذشتهاند؛ پس اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا شما بر روى پاشنههاى پاى خود به عقب واژگون مىشوید؟! و هر کس بر روى دو پاشنه پاى خودش به عقب واژگون شود، أبداً به هیچوجه به خداوند ضررى نمىرساند، و خداوند بزودى پاداش سپاسگزاران را مىدهد.»
این آیه در غزوه اُحُد نازل شد درباره کسانى که در حمله شدید دشمن پا به فرار گذاشته و پیامبر را در آن معرکه خونبار تک و تنها گذاردند و جز وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و افراد معدودى همچون ابودُجانه انصارى [2] و سهل بن حُنَیْف، گرداگرد رسول خدا کسى نبود که از جان أقدسش دفاع کند، و آن حضرت را به کام تیرها و نیزهها و شمشیرها و سنگاندازى دشمنان که همه آماده و متعهّد براى کشتن خودِ رسولالله بودند، نسپارد.
آیات سوره آل عمران درباره فرایان جنگ احد
1
پیامدهای جنگ احد
قال اللهُ الحکیمُ فى کتابِهِ الکَریم:
وَ مَا مُحَمّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإینْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرّ اللَهَ شَیًْا وَ سَیَجْزِى اللَهُ الشّاکِرِینَ. [1]
«و نیست محمّد مگر رسولى که پیش از او رسولانى آمدهاند و درگذشتهاند؛ پس اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا شما بر روى پاشنههاى پاى خود به عقب واژگون مىشوید؟! و هر کس بر روى دو پاشنه پاى خودش به عقب واژگون شود، أبداً به هیچوجه به خداوند ضررى نمىرساند، و خداوند بزودى پاداش سپاسگزاران را مىدهد.»
این آیه در غزوه اُحُد نازل شد درباره کسانى که در حمله شدید دشمن پا به فرار گذاشته و پیامبر را در آن معرکه خونبار تک و تنها گذاردند و جز وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام و افراد معدودى همچون ابودُجانه انصارى [2] و سهل بن حُنَیْف، گرداگرد رسول خدا کسى نبود که از جان أقدسش دفاع کند، و آن حضرت را به کام تیرها و نیزهها و شمشیرها و سنگاندازى دشمنان که همه آماده و متعهّد براى کشتن خودِ رسولالله بودند، نسپارد.
آیات سوره آل عمران درباره فرایان جنگ احد
3
این آیه در میان آیاتى واقع است که مجموعاً در سوره آلعمران آمده و وضعیّت را خوب تشریح مىکند:
وَ لاتَهِنُوا وَلاَتَحْزَنُوا وَ أنْتُمُ الأعْلَوْنَ إنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ. إنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الأیّامُ نُدَاوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللهُ الّذِینَ آمنُوا وَ یَتّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَ اللهُ لایُحِبّ الظّالِمینَ. وَ لِیُمَحّصَ اللهُ الّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ .
أمْ حَسِبْتُمْ أنْ تَدْخُلُوا الْجَنّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللهُ الّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُم وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ. وَ لَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأیْتُمُوهُ وَ أنْتُمْ تَنْظُرُونَ. وَ مَا مُحَمّدٌ إلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإنْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أعْقَابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْیَضُرّ اللهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِى اللهُ الشّاکِرینَ.
وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أنْ تَمُوتَ إلاّ بِإذْنِ اللهِ کِتَاباً مَؤجّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الدّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِى الشّاکِرینَ. وَ کَأیّنْ مِنْ نَبِىّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِمَا أصَابَهُمْ فِى سَبیلِ اللهِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکَانُوا وَ اللهُ یُحِبّ الصّابِرینَ. وَ مَا کانَ قَوْلَهُمْ إلاّ أنْ قَالُوا رَبّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنَا وَ إسْرافَنَا فِى أمْرِنَا وَ ثَبّتْ أقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الکَافِرینَ. فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوَابَ الدّنْیَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَ اللهُ یُحِبّ الْمُحسِنینَ.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
پیامدهای جدایی
عواقب و پیامدهای احتمالی طلاق یا تأثیر آن در پدیدههای روانی و اجتماعی فرزندان طلاق را میتوان چنین بر شمرد:
1 - بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی آنان.
2 - فحشا به ویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی.
3 - اعتیاد زنان، مردان و کودکان و استفاده از کودکان در توزیع موادمخدر و دیگر فعالیتهای غیرمجاز.
4 - پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، فرار از منزل و ولگردی آنان.
5 - افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان.
6 - کاهش میل به ازدواج در دیگر افراد خانواده به ویژه بچههای طلاق.
7 - اهمال و مسامحه والدین در تعلیم و تربیت فرزندان، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی برای آنان.
8 _ فرزندان پسر طلاق در همانندسازی مردانه دچار اشکالات زیادی خواهند شد و در بسیاری از موارد تمایلات هم جنس گرایانه از خود بروز میدهند و اتکای به نفس آنان نیز به شدت کم میشود.
9 - فرزندان طلاق با گذشت 5 سال به هیچ وجه نمیتوانند ثبات هیجانی و عاطفی خود را از دست دهند.
10 - بچههای طلاق آینده خوبی را برای خود تصور نمیکنند و اطمینان خود را به ارکان زندگی از دست میدهند و از آنجا که بیتوجهی خانواده را به مسائل و نیازهای خود لمس میکنند، در آینده نسبت به افراد پیرامون خود و در مقیاس بالاتر، اجتماع، به نوعی بیاعتنایی و بیتوجهی کشیده میشوند.
فرزندان طلاق
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی - عاطفی افراد خانواده موجب بروز آسیبهای اجتماعی میشود. طلاق به هر دلیلی درست یا نادرست پیامدهایی برای فرد و جامعه دارد.تحقیقات نشان میدهد، که اثرات طلاق بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد. همچنین اثر طلاق بر کودک به جنسیت، شخصیت، میزان ناسازگاری و درگیری والدین و حمایت خانواده و دوستان کودک بستگی دارد.
جدایی پدر و مادر یک اثر آنی و زودگذر نیست؛ بلکه در تمامی مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیانباری را بر جای خواهد گذاشت. پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین، پس از فروپاشی و از هم گسیختگی خانواده آنان را از داشتن مواهب و مزایای زندگی خانوادگی محروم میکند و هویت فردی و خانوادگی فرزندان طلاق را مختل میکند
.
آسیبشناسان اجتماعی براین باورند که پس از جدایی والدین، مسائل روحی و روانی بسیاری برای فرزندان ایجاد میشود. از جمله: بدبینی به جنس والد دیگر و بیخبر ماندن از روحیات و ساختار وجودی او که آسیبهای آن بعدها در ازدواج چنین فرزندانی آشکار میشود. مشکلات روانی و جسمانی، تربیتی، احساس گناه و سردرگمی، اختلال در هویت و احتمال گرایش به بزهکاری را میتوان از جمله آثار مخرب وزیانبار معنوی و مادی طلاق روی فرزندان برشمرد.
فرزندانی که براثر طلاق والدین، حامیان اصلی خود را از دست میدهند، بیش از دیگران در خطرند و به راحتی فریب ظاهر آراسته و سخنان فریبنده افراد را میخورند. طبق تحقیقات انجام شده، 70درصد افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی میشوند فرزندان طلاق هستند. از اینرو توجه به مقوله پیشگیری از طلاق اهمیت خاصی دارد.
در کنار مسایل مبتلا به نهاد خانواده در شرایط فعلی از جمله افزایش سن ازدواج و عدم تمایل بهازدواج که نوعی تهدید علیه کیان خانواده میباشد، طلاق نیز از جمله آسیبهای اجتماعی است که در اغلب جوامع رو به رشد قابل مشاهده است.
از هم پاشیدگی خانوادهها، بجا ماندن فرزندان این خانوادهها یا همان "فرزندان طلاق" که آنان نیز دچار مشکلات و کاستیهایی مختص بخود میشوند و نیز کمرنگ شدن محبت و عاطفه در میان اعضای خانواده و افزایش بزه در نوجوانان و جوانان از جمله مسایلی است که در قرن اخیر گریبانگیر بسیاری از جوامع انسانی شده است.
به عقیده کارشناسنان پدیده طلاق وضعیتی در نقطه مقابل پدیده ازدواج است به شکلی که آثار مخرب و ویرانگر آن حتی در روند و پروسه ازدواج و نرخ جمعیتی در جامعه نیز تاثیر گذار است.
در همین رابطه به نظر آنان از عوامل مهم در کاهش میل ازدواج و تشکیل خانواده در جوانان ، افزایش آمار طلاق و از هم پاشیدگی کانون گرم و صمیمی خانواده در یک جامعه میباشد.
در نظر صاحبنظران طلاق یک پدیده چند بعدی است که مهمترین عامل وقوع آن عدم تفاهم بین زوجین است.
به عقیده آنان سه تا پنج سال اول زندگی مشترک زوجهای جوان ،مقطعی حساس برای شکلگیری یک خانواده است ،بنابراین داشتن برنامههای فرهنگی و آگاهی بخش برای جلوگیری از افزایش میزان طلاق در جامعه بسیار موثر و حیاتی است.
در شش ماه نخست امسال ۴۹هزار و ۵۲۵مورد طلاق در نقاط مختلف روستایی و شهری درسطح کشور ثبت شده که نسبت به مدت مشابه پارسال پنج درصد رشد داشته است.
این در حالی است که در ثبت واقعه ازدواج هشت درصد رشد ثبت شده است که این تفاوت سه درصدی نرخ رشد ازدواج با طلاق در جامعه از نظر کارشناسان نامطلوب است زیرا جامعهای از نظر آمار ازدواج و طلاق مطلوب به نظر میرسد که بین نرخ رشد ازدواج و طلاق در آن تفاوت زیادی وجود داشته باشد.
کارشناسان معتقدند: افزایش آمار طلاق در جوامع در حال توسعه از جمله آسیبهایی است که بروز آن طبیعی است اما افزایش بیرویه آن میتواند بسیار خطرناک و در جهت تضعیف کامل بنیانهای خانواده پیش برود.
پرسش اساسی که در این گزارش به صورت مبسوط به آن پرداخته میشود این است که چرا خانوادهای در آغاز با نهایت عشق ، محبت ، احساس الفت و یکی بودن آغاز میگردد و تنها با گذشت دورهای کوتاه و شاید طولانی با نهایت خشم، نفرت ، بیزاری و بیاعتمادی پایان مییابد.
متاسفانه انسجام و همبستگی خانوادههای قدیم که نمونههایی از آن هنوز قابل مشاهده است در زندگی زوجهای جوان به سختی یافت میشود و یا اصلا وجود ندارد.
اغلب کارشناسان و صاحبنظران اجتماعی بر این باورند که عواملی مانند فشارهای اقتصادی و بالا رفتن هزینههای زندگی ، فشارهای روانی، عدم داشتن تفاهم، اعتیاد، بالا رفتن توقعات زوجین ، ازدواج بخاطر ظواهر، در مواردی عدم تناسب تحصیلات زوجه با زوج و دیگر عوامل در بروز این پدیده رو به افزایش نقش دارند.
طلاق و بزهکاری
در مورد ارتباط بین طلاق و بزهکاری در فصلنامه ندای اصلاح تأکید شده است که طلاق یکی از عوامل بزهکاری در کودکان است ( طلاق به معنای حقوقی ، یعنی جدایی قانونی یک زوج ) . طلاق را باید در بعد وسیع تری دید که ممکن است چند حالت داشته باشد و نهایتاً قطع
رابطه ی زوجیت است که بعضاً در یک زندگی پرتشنج ، جدایی والدین می تواند در محیطی که هنوز از هم جدا نشده اند ، صورت بگیرد . اختلافات خانوادگی ، دعوا ها ، برخورد ها و توهین ها ، محیطی ناامن برای طفل به وجود می آورد . محیطی که طفل را وادار می کند از خانه فرار کند و به جایی پناه ببرد . کجا ؟ برایش مهم نیست . دنبال یک مسکن می گردد . یک محل ، یک مأمن و از آن جا که این طفل با توجه به شرایط زندگی و خانوادگی آن زمینه های مثبت را کم تر داشته ، مسلماً به سمت بزهکاری کشیده می شود . بنابراین ما غیر از طلاق می توانیم جدایی اخلاقی و عدم تفاهم والدین را هم نوعی جدایی تلقی کنیم . بعضی والدین وجود دارند که با هم زندگی می کنند ، اما عملاً از هم جدا هستند .
مساواتی آذر هم به ارتباط بین طلاق و قربانی شدن کودکان چنین اشاره می کند که به نظر جامعه شناسان طلاق به
مثابه ی یک بمب اتمی است . وقتی ما از جنگ جهانی که از حادثه های مهم و تلخ تاریخ اجتماعی به شمار می رود صحبت می کنیم ، از تبعید ها و از دست دادن والدین حرف می زنیم و از میدان مبارزه و مقاصد طرفین جنگ سخن به میان می آوریم ، در واقع می گوییم که این تنها مرد ها نیستند که در جنگ کشته می شوند یا تبعید می گردند ، بلکه زنان و نوعروسان و کودکان تازه به دنیا آمده هم نابود
می شوند یا گرفتار می گردند
بازنگری تأثیرات طلاق بر فرزندان
طلاق یا یک زندگی پر تنش؟
مترجم: مونا مشهدی رجبی
حتما بارها شنیدهاید که جدایی والدین زندگی فرزندان را تباه میکند و عامل اصلی تمامی مشکلات روحی و روانی و رفتاری فرزندان به شمار میآید. تحقیقات بسیار زیادی در مورد تأثیر جدایی والدین بر زندگی فرزندان انجام شده است که اغلب آنها بدون بررسی علل مشکلات رفتاری یا ذهنی کودکان طلاق، با نگاهی سطحی و ساده، جدایی والدین را عامل تمامی اختلالات رفتاری ذکر کردهاند و با توجه به این فرضیه اشتباه، مانع جدایی بسیاری از زوجها شدهاند. ولی آیا زندگی کردن کودک در یک خانه پرتشنج که افراد آن رابطه سرد و بیروحی با یکدیگر دارند آسیب کمتری به روح و روان او وارد میآورد؟
سارا مک لین، پژوهشگر آمریکایی در این مورد میگوید: علت مشکلات روحی فرزندان طلاق، جدایی والدین یا زندگی کردن آنها با یکی از والدین نیست، بلکه تشنجها و درگیریهای خانوادگی و اختلافات والدین پیش از جدا شدن، باعث بر هم خوردن آرامش ذهنی آنها میشود و به دنبال خود معضلات رفتاری را به همراه میآورد. وی معتقد است جدایی به تنهایی آسیبی به هیچ یک از افراد خانواده وارد نمیکند بلکه مشکلات پیش از آن و عواملی که موجب رسیدن خانواده به نقطه پایان میشود، موجب ایجاد مشکل در روح و روان کودک و حتی والدین خواهد شد.
جوزف هوپر، پژوهشگر مسائل خانواده میگوید: زمانی بقای یک زندگی خانوادگی برای کودک مفید است که درگیریها و مشکلات اعتقادی و سلیقهای والدین محسوس نباشد، زیرا در غیر این صورت دوام یک زندگی نه تنها به سود کودک نیست بلکه باعث تشدید تشویشهای ذهنی و مشکلات روحی او میشود.
پل آماتو، استاد جامعهشناسی در دانشگاه نبراسکا و آلنبوث، استاد دانشگاه پنسیلوانیا تحقیق همه جانبهای انجام داده و اعلام کردند واقعیت این است که بسیاری از خانوادهها بدون اینکه درگیریهای شدید یا اختلافات عمیق داشته باشند از هم پاشیده میشوند. آمار نشان میدهد هفتاد درصد از کل طلاقهای صورت گرفته در ایالت متحده آمریکا مربوط به زوجهایی بوده که با یک دوره مشاوره کوتاه و حتی با تفکر و همدلی بیشتر، قادر به ادامه زندگی بودهاند و بدون تردید این شرایط برای فرزندان مناسبتر است.
آنها پیشنهاد میکنند والدینی که مشکلات جدی با یکدیگر ندارند سریع تصمیم به جدایی نگیرند زیرا نمیتوان از اثرات منفی این پدیده اجتماعی بر فرزندان غفلت کرد. بهتر است زوجها تا زمانی که فرزندانشان دوران بلوغ را پشت سر میگذارند کانون خانواده خود را حفظ کنند و در صورت باقی ماندن مشکل، پس از سپری شدن دوران بحرانی فرزندانشان تصمیم به جدایی بگیرند. البته این مسأله تنها شامل خانوادههایی میشود که مشکلات و درگیریهای آنها اندک است، زیرا زندگی کردن کودک در یک خانه پر تشنج و پردرگیری، نه تنها تأثیری مثبت بر ذهن و رفتار او ندارد بلکه آسیبهای بسیار جدی به روح و روان وی وارد میکند.
مگی گالاگر در کتاب "یک جدایی مسالمتآمیز" آورده است: معمولاً طلاق به عنوان راه حلی برای پایان بخشیدن به درگیریها و تنشها پیشنهاد میشود اما آیا واقعا طلاق موجب خاتمه یافتن درگیری بین زوجین میشود؟ آمارها نشان میدهد تنها 12 درصد از زوجها پس از طلاق رابطهای مسالمتآمیز و بدون درگیری با یکدیگر دارند و میتوانند برای تأمین خواسته فرزندشان یا ایجاد آرامش برای وی رابطهای نسبتاً آرام و دوستانه داشته باشند، اما 50 درصد از زوجها پس از طلاق با یکدیگر رفتاری تندتر دارند و مشاجرات و درگیریهای آنها با شدت بیشتر و اغلب در حضور فرزندان صورت میگیرد. این روابط با گذشت مدت زمانی حدود 5 سال از تاریخ طلاق به یک کینه و دشمنی دیرینه بدل میشود و کودکان را وارد یک میدان جنگ میکند. پس در واقع، راه حل در جدایی نیست، در تغییر شرایط است، زیرا تا پیش از آن زوجها در یک محیط و زیر یک سقف بودند و حالا اغلب مشاجرات به صورت تلفنی یا از طریق رابط و واسطه انجام میشود. حال این سؤال پیش میآید که آیا طلاق باعث کاهش درگیریها و تنشها در خانواده میشود و آرامش را به کودکان آن خانوادهها باز میگرداند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن
نام درس:
سمینار جامعه شناسی شهری (بازسازی مناطق جنگلی)
موضوع پژوهش:
بررسی جامعه شناختی کارکردها و پیامدهای مثبت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1- مقدمه
2- چکیده
3- بیان مسئله
4- ادبیات تحقیق
5- مبانی نظری
6- روش های جمع آوری اطلاعات
7- جمع بندی و نتیجه گیری
8- پیشنهادات
9- منابع مأخذ
2
مقدمه:
جنگ بی تردید یکی ا ز شگفت انگیزترینم پدیده های اجتماعی است و بسیاری از مواقع ناخواسته در عرصه حیات بشری آفریننده تاریخ و دگرگون کننده آن بوده است.
پس جنگ یکی از متغیرهای مهم تحول حیات اجتماعی است.
در طول تاریخ جنگهای متعددی که ناشی از عوامل مختلفی بوده روی داده است و پیامدهای گوناگونی بر جای گذاشته اند. تضادهای قومی، نژادی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و غیره جنگها را پدید آورده اند و باعث تلفات و صدمات سنگین انسانی، اجتماعی، روانی و اقتصادی شده اند.
هر جنگلی هم دارای کارکردها و پیامدهای مثبت و هم منفی است.
با نگاهی گذرا به گذشته کشور ایران می توان پی برد که ایران در طول تاریخ خواد اغلب با پدیده اجتماعی موجه بوده است. که تبعات مثبت و منفی فراوانی در ابعاد مختلف در پی داشته است. از میان جنگهای حادث شده، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آخرین جنگ ایران بود.
حال سوال اصلی این است که این جنگ تحمیلی عراق علیه ایران چه کارکردها و پیامدهای مثبتی را داشته است؟
3
چکیده:
این مقاله می کوشد تا کارکردها و پیامدهای مثبت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را بررسی نماید.
بررسی ها نشان می دهند که در جنگ عراق علیه ایران، تنها با دولت صدام رو به رو نبودیم بلکه با جهان روبرو شدیم. تجهیزات و امکاناتی که در اختیار عراق بود، جو سیاسی ای که در جهان به نفع او عمل می کرد و ارزهای نفتی ای که در اختیار او قرار می گرفت همه حاکی از این مسئله بود.
هشت سال دفاع مقدس، هشت ها بعد و روزنه برای دیدن و نگریستن دارد. این تاریخ تنها یک تاریخ جنگ نیست وگاهی چنان است که از تعریف جنگ فاصله ای باور نکردنی می گیرد و در هیچ یک از قالبهای مربوط به جنگ در نمی گنجد.
انگار با بازخوانی این رویداد، حس غریبی به ما دست می دهد که منجر به امید به فردا می شود.
واژه های کلیدی: دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، کارکردهای مثبت، رهبر قدرتمند ملت، وحدت، پولمولوژی، ایران، عراق
4
بیان مسئله
جنگی که در شهریور 1359 و در بحبوحه تب و تاب های انقلابی کشور ما، از سوی استکبار جهانی به عنوان بازنگر پشت صحنه و عراق به عنوان بازیکر صحنه، بر ملت و کشور ما تحمیل شد، جدال نابرابری بود، از سوی تمام کشورهای غربی و عراق که به حول و قوه خداوند مردم و نیروهای مسلح ما توانستند از زیر بار آن با موفقیت بیرون آمده و سرافرازانه در جهان ندای حق پرستی و عدالت طلبی و آزادی خواهی ملت ایران را یک بار دیگر در گوش تمام جهانیان زنده کنند مهارت، توانایی وابتکار عمل نیروهای مسلح در طول 8 سال دفاع مقدس به گونه ای بود که پیروزی های بزرگی چون آزاد سازی خرمشهر، شکست حصر آبادان، آزادی بستان و غیره را به دنبال داشت.
شرایط کشورما در زمان تهاجم عراق به ایران:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 برای خیلی از کشورها ناخواسته بود و از نظر آنان منافعشان به خطر افتاده بود. در جریان یک مبارزه سیاسی در مقابل پناهندگی شاه به آمریکا، سفارت آمریکا در تهرا ن به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد، آمریکا تاب چنین تحقیری را نداشت. لذا با حمله نظامی به طبس تلاش کرد که این حقارت را جبران کند لیکن به صورتی مخفیانه شکست خورد، از این رو آمریکا در یک بررسی منطقه ای جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکست های پی در پی خویش، قصد داشت در مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و همه ابعاد که ایران را به انزوا بکشاند. لیکن همه راهها را به نوعی امتحان و آزمایش کرد. اما به نتیجه ای نرسید وقتی دیدند که از هیچکدام از این راهها نمی توانند به سرعت به اهداف خودشان برسند بحث جنگ را پیش کشیدند. با توجه به مساحت ایران و وضعیت منطقه و بعد مسافتی، کشورهای غربی نمی توانستند به طور مستقیم درگیر شوند؛ از این رو از عراق کمک گرفتند. با توجه به اینکه در آغاز جنگ عمده یگانهای درگیر مسائل داخلی و سرگرم خنثی کردن توطئه های مختلف وسائل جانبی بودند، از نظر دشمنان موقعیت برای حمله مناسب بود و جنگ را بر ما تحمیل کردند. در ابتدای جنگ، عراق تبرخی از شهرهای ما ار به تصرف در آورد و وارد ایران شد و دیدگاهشان این بود که بیایند. ظرف چند روز استان خوزستان را جدا کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
2
مقدمه :
تصمیم گیری در خصوص واقعی کردن بهای سوخت بر عهده سطوح عالی نظام گذارده شده و گفته می شود هفته آینده سران سه قوه جلسه خواهندداشت تا درباره حذف یارانه بنزین به بحث بپردازند و مشکلات را تحلیل کنند و نهایتا تصمیم بگیرند.
براساس پیش نویس برنامه چهارم توسعه نرخ سوخت در سال اول اجرای برنامه (۱۳۸۴) با فرمول بهره ماهانه به اضافه هزینه پالایش و پخش و حمل و نقل از مصرف کنندگان اخذ خواهد شد. به اعتقاد محمد ستاری فر، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، اعطای یارانه به فرآورده های سوختی عادلانه نیست و به احتمال قوی نرخ سوخت در لایحه بودجه ۱۳۸۳ بر مبنای قیمت واقعی خواهد بود.
در روزهای اخیر کمبود عرضه بنزین در برخی شهرهای ایران، نگرانی ها را درباره مقوله بنزین و احتمال
3
افزایش قیمت برانگیخت و بار دیگر چون هر سال بحث ها و جدل ها بر سر بنزین و علت افزایش قیمت آن و چگونگی هدفمندکردن یارانه های فرآورده های سوختی یا حامل های انرژی فضای افکار عمومی را متأثر می سازد.
شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی کشور به عنوان نهاد رسمی در زمینه پالایش و عرضه فرآورده های نفتی در توجیه علت کمبود بنزین ومشکلات پیش روی آینده، به افزایش ۷/۱۱ درصدی میزان مصرف بنزین در هفت ماه نخست سال جاری در مقایسه با سال گذشته اشاره می کند به گونه ای که در هفت ماه اول ۱۳۸۱ روزانه ۴/۵۰ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف شده است اما در مدت مشابه آن در سال ۸۲ این رقم به ۳/۵۶ میلیون لیتر رسیده است.
میزان تولید بنزین از آغاز سال جاری روزانه ۵/۳۸ میلیون لیتر اعلام شده است و برای جبران کسری بنزین تولیدی نسبت به میزان مصرف به طور متوسط روزانه ۲/۱۵ میلیون لیتر از خارج وارد می شود. گزارش شرکت پالایش و پخش به این موضوع اشاره دارد که در طول ۶ سال گذشته (از سال ۱۳۷۶ همزمان با روی کار آمدن دولت آقای خاتمی) رشد تولید بنزین ۴۰ درصد و رشد مصرف بنزین ۵۶ درصد برآورد شده است. دولت پیش بینی می کند در صورت افزایش ۱۰ درصدی مصرف در هر سال، کشور در سال ۱۳۸۹، ۱۰۸
5
میلیون لیتر، در سال ۱۳۹۴، بالغ بر ۱۷۴ میلیون لیتر و در سال ۱۴۰۰ حدود ۳۰۹ میلیون لیتر در هر روز بنزین مصرف خواهد کرد که این میزان رشد به عقیده بسیاری خوش بینانه و در عین حال تهدید کننده است.
●دلایل تکراری و راه حل های متداول
تعداد خودروها و موتورسیکلت های جدید به شدت افزایش یافته است در حالی که خودروهای موجود در چرخه حمل و نقل کاهش نیافته و خودروهای خارج از رده و معیوب هنوز هم هستند؛ آیا این دلیلی برای افزایش مصرف بنزین نیست؟ خودروهایی که هم اکنون در چرخه حمل ونقل هستندو حتی خودروهای جدید هم مصرف بنزین بالایی دارند به ویژه آن که در ترافیک های سنگین و زمان بر شهری هم مصرف خودروها افزیاش می یابد؛ این هم دلیل دیگری برای افزایش مصرف بنزین. با این همه ناوگان عمومی شهری افزایش مناسبی نداشته و خودروداران هم تمایل ندارند تا از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و بیشتر ترجیح می دهند از وسایل شخصی خود بهره ببرند. اصلا دلیلی مهمتر و استدلالی مستحکم تر از همه نظام یارانه ها به ویژه یارانه بنزین عادلانه نیست و چرا باید دو دهک بالای جامعه (قشر پردرآمدها) بنزین را به همان قیمتی دریافت کنند که کم درآمدها دریافت می کنند. این عادلانه است؟
این روح کلی حاکم بر استدلال موافقان حذف یارانه های سوختی به ویژه، بنزین است که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
پیامدهای اعمال قیمتهای حسابداری برای محصولات صنعتی
قیمتگذاری محصولات صنعتی به روش حسابداری و جلوگیری از عملکرد قیمتهای اقتصادی بر تحولات تولیدی و اصتقادی کشور، اثرات منفی و ویرانگر مهم و بنیادی خواهد داشت. در این قسمت، برخی اثرات و پیامدهای مهم و مخرب قیمتگذاری بیان خواهد شد.
جلوگیری از علامت دهی قیمتهای اقتصادی
چون در تعیین قیمتهای حسابداری، وضعیت تقاضا نسبت به عرضه مورد توجه قرار نمیگیرد، قیمتهای تعیین شده علامتی را در زمینه میزان کسری یا فزونی تقاضا نسبت به عرضه در بر ندارد. در چنین شرایطی، قیمتهای اعلام شده نمیتواند سرمایه گذاران و منابع اقتضادی را به طرف تولید کالاهای مورد نیاز هدایت نماید. در چنین حالتی، فعالیتهای تولیدی مورد نیاز کشور باید توسط یک دستگاه اداری تعیین و اعلام شود و با اعظای امتیازاتی نظیر ارز دولتی یا پرداخت سوبسید مستقیم، سرمایه گذاران و امکانات اقتصادی را به سمت تولید کالاهای مورد نیاز که با روشهای اداری تعیین شده است، برانگیخت و حرکت داد. با توجه به ناتوانی و عدم کارایی نظامهای اداری، و با توجه به کمبود منابع دولتی برای استمرار پرداخت سوبسید یا ارزیهای ارزانقیمت، و با توجه به مسائل و مشکلاتی که به لحاظ تفاوت قیمتهای واقعی بازار و قسمتهای محاسباتی از نظر توسعه فساد برای نظام اداری کشور ایجاد میشود، و بالاخره با توجه به اینکه اعطای امتیازات دولتی، زمینه کشب سودهای بادآورده را برای کسانی که آن امتیازات را میگیرند فراهم میکند، و این سودهای بادآورده به کسانی میرسد که یا رابطه و نفوذ دارند یا بخشی از آن سود را به عوامل اداری موثر در تصمیمگیری میدهند و زمینه فساد در دستگاه اداری را فراهم مینمایند، جایگزینی علامت دهی قیمتها با یک ماشین اداری نتیجه بخش نبوده و فاقد کارایی است. البته دستگاه اداری میتواند به عنوان مکمل یا تقویت کننده علایم قیمتهای اقتصادی مقید و موثر باشد، ولی نمیتواند به طور موفقیت آمیزی جایگزین آن شود. در هیچ یک از کشورهای موفق نیز علامت دهی قیمتهای اقتصادی با قیمتهای حسابداری و نظام اداری متصل به آن جایگزین نشده است. در واقع، در هر کشوری که قیمتگذاری حسابداری با نظام دولتی توزیع امتیازات و امکانات در کار بوده است، آن کشور را عقب افتاده و فلج نموده است. اوج کاربرد نظام قیمتهای حسابداری و ماشین اداری مربوط به آن در کشورهای کمونیستی متجلی بود که نتایج آن از عوامل اصلی و تعیین کننده ای بود که موجب متلاشی شدن کامل نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها شد.
جلوگیری از تشویق و تنبیه توسط قیمتهای اقتصادی
قیمتهای حسابداری مانع تشویق و تنبیه تولیدکنندگان بر اساس کارایی آنها و اهمیت محصولات آنها از نظر رفع نیازهای جامعه میشود. در قیمتهای اقتصادی، آنهایی که کارآترند و با بهره وری بیشتر محصولی را تولید میکنند که بیشتر مورد نیاز جامعه است، تشویق میشوند. بر عکس، آنها که کارا نیستند یا امکانات جامعه را در تولید محصولاتی به کار گرفته اند که مورد نیاز جامعه نیست، تنبیه میشوند. قیمتهای حسابداری این ساز و کار مهم تشویق و تنبیه را حذف یا بسیار کم رنگ میکند. در قسمتهای حسابداری، صنایعی که کارایی نداشته باشند و محصولات خود را با ضایعات و نیروی کار فراوانی تولید کنند، چون هزینه هایشان بالاست، قیمت تعیین شده برای محصولات آنها نیز بالا خواهد بود و شاید به خاطر عدم کارایی، سود یا جایزه بیشتری هم بگیرند. بر عکس، صنایعی که کاراتر هستند چون هزینههای تولیدشان نیز کمتر است سود کمتری خواهند برد و به نوعی به خاطر کارایی تنبیه میشوند. اگر در جامعه کارآمدها تنبیه شوند و غیر کارآمدها تشویق، بهبود کارایی و بهره وری میسر نخواهد بود. در همه کشورهای موفق، زمینه سیاستهای اقتصادی و قیمتگذاری به گونه ای است که کارآمدها تشویق و غیرکارآمدها خود به خود تنبیه میشوند.
فقر تولیدکنندگان و عدم بهره برداری از امکانات تولیدی
چنانکه در قسمت قبل ملاحظه شد، در قیمتهای حسابداری هزینههای فرصت سرمایه هایی که در تولید به کار گرفته شده اند در نظر گرفته ن شده و نرخ سود سرمایههای ثابت بسیار پایین و ناپیز در نظر گرفته
میشود. در واقع، قیمتهای حسابداری، سود تولیدکنندگان صنعتی را نسبت به سرمایه ای که به کار گرفته اند بسیار ناچیز تعیین میکند. قیمتهای حسابداری با نفوذ به قلب فرایند توسعه صنعتی که سودآوری قنعت است، توسعه صنعتی را مختل میکند و تولیدکنندگان را در فقر فرو میبرد. شکل، چرخههای رشد و فروپاشی بخش صنعت را با نقطه نفوذ قیمتهای حسابداری نشان میدهد. قیمتهای حسابداری با نفوذ به نقطه سودآوری و سنعت و کاهش سود فعالیتهای تولید صنعتی، تولیدکنندگان صنعتی را در فقر فرو میغلتاند. در نتیجه کمیسود و فقر تولیدکنندگان، چرخههای رشد صنعت به چرخههای فروپاشی آن تبدیل میشوند. در شکل با کاهش سود تمام منابع سرمایه گذاری کاهش یافته و کمبود سرمایه گذاری موجب عدم توسعه یا حتی جایگزینی سرمایههای ثابت صنعت و عدم توسعه نرم افزارهای صنعتی شده، سود صنعت را بیشتر کاهش میدهد. همچنین کاهش سود و فقر صنعت، موجب کاهش حقوق و دستمزد و در آمد کارکنان صنعت میشود. وقتی صنعت نتواند به کارکنان موثر و کارامد خود متناسب با هزینه فرضت آن کارکنان پرداخت کند، کارکنان با کیفیت، صنعت را ترک میکنند و کیفیت نیروی انسانی صنعت تنزل مییابد. با تنزل کیفیت نیروی انسانی، بهره برداری از امکانات موجود کاهش یافته و سود صنعت بیشتر کاهش مییابد. صنعت کشور یا صنایعی از کشور که تحت پوشش قیمتهای حسابداری قرار میگیرند، رو به از هم گسیختگی و نابودی خواهند رفت.
تاثیر قسمتهای حسابداری بر برخی از صنایع تجربه شده است. وقتی در اکثر سالهای دهه 1360 صنعت فولاد عدم توان او در جذب و نگهداری نیروهای کارآمد، و عدم توان او در بازسازی و نوسازی خود، واحدهای تولید فولاد را به نابودی میکشاند. شرکت راه آهن جمهوری اسلامی، شرکتهای معدن زغال سنگ، و صنعت خودروسازی ایران، نزدیک به یک دهه قیمتهای حسابداری و فقر و فرسایش و از هم گسیختگی ناشی از آن را تجربه کرده اند.
وقتی قیمت حسابداری در یک صنعت اعمال میشود، مدیران آن صنعت را مورد سرزنش قرار میدهند که کارایی و بهره وری صنعت پایین است و باید ارتقا یابد، در صورتی که مدیران مقصر نیستند. وقتی یک صنعت در نتیجه اعمال قیمتهای حسابداری ناتوان
میشود، طبعا به لحاظ از دست دادن نیروهای کارآمد خود، انکان تحرک و بهبود بهره وری را نیز از دست میدهد. مدیران نمیتوانند معجزه کنند.
جلوگیری از حرکت ثروت جامعه به بخش صنعت و توسعه آن بخش
توسعه و رشد هر بخش اقتصادی، مستلزم حرکت ثروت و امکانات جامعه به طرف آن بخش است. وقتی قسمتهای حسابداری نرخ سود یک صنعت را کاهش میدهد به چند طریق مانع حرکت ثروت جامعه به سمت آن بخش میشود. اولا کاهش سود در آن صنعت، مانع جذب امکانات و ثروتهای جامعه از طریق سود و مازاد اقتصادی ایجاد شده در آن سنعت برای سرمایه گذاری و رشد میشود. ثانیا به تبع ممانعت از شکل گیری سود مناسب برای صنعت، طرق دیگر انتقال ثروت و امکانات جامعه به طرف رشد و توسعه آن صنعت نیز مسدود میشود. وقتی صنعتی سودی متناسب با سرمایههای قبلی ایجاد نکند، امکان فروش سهام و جذب سرمایه گذاران جدید، اخذ وام، یا جذب پس اندازها از طریق فروش اوراق قرضه نیز محدود یا منتفی خواهد شد. با محدود یا منتفی شدن طرق جذب امکانات و ثروتهای جامعه به سوی رشد صنعت، صنعت کشور رشد نخواهد کرد. در هیچ یک از کشورهایی که از نظر توسعه اقتصادی موفق بوده اند، قیمتهای حسابداری بر محصولات صنعتی اعمال نشده است تا از انباشت سرمایهها و امکانات کشور در بخش صنعت جلوگیری کند.
هدایت منابع انسانی، مدیریتی، و مالی به طرف بازرگانی
قیمتهای حسابداری، ضمن ممانعت از حرکت امکانات مالی و مدیریتی کشور به سمت صنعت، امکانات مزبور را به سمت فعالیتهای بازرانی و توزیع سوق میدهد. شکل زیر زنجیره ای از روابط علت و معلولی را نشان میدهد که سبب میشوند با اعمال قیمتهای حسابداری، امکانات جامعه به سمت بازرگانی حرکت کند.
چنانکه در قسمت قبل بحث شده و در سمت چپ شکل مشاهده میشود، اعمال قیمتهای حسابداری، به روش متداول در محاسبه این قیمتها برای محصولات صنعتی، موجب افزایش نسبی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پیامدهای اجتماعی فرارمغزها
یکی از ابعاد بحران فرار مغزها، بعد اجتماعی و جامعه شناختی آن است. اینکه چه عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا فرزندان مستعد این آب و خاک احساس خطر نموده و از بیم آینده، راهی دیار غربت شوند، دکتر غلامعباس توسلی ، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران درمورد ریشه یابی علل مهاجرت مغزها به کشورهای پیشرفته می گوید: «این عوامل را می توان در دو دسته کلی : عوامل زیربنایی و عوامل موضعی و موقتی تقسیم بندی نمود، این مهاجرتها تنها مختص ایران نیست. اصولاً کشورهای توسعه نیافته، در حفظ «مغزها» و «متخصصان » خود ناتوان هستند و به عکس کشورهای پیشرفته ، درجذب این نیروها بسیار فعال . این عوامل را می توان از چند بعد اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بررسی نمود. اول ، بعد سیاسی. ملت ما و خصوصاً جوانان ایران تاکنون بارها ثابت کرده اند که اگر احساس کنند درکارها و تصمیم گیریها «مشارکت » دارند ، آن وقت حاضرند حتی از حق خودشان هم بگذرند، اما وقتی «مشارکت» نیست، این نیروهای جوان و پرانرژی احساس می کنند دراینجا نیازی به آنها نیست . حس می کنند دراینجا ملاک برتری «فکر، اندیشه و تخصص» نیست! چرا؟ چون دراین کشورها بیشتر «روابط » سرنوشت ساز است نه «تخصص». البته این افراد ممکن است بعدها در بخش خصوصی موفق شوند ، اما در جوامع درحال توسعه، به «خصوصی سازی» هم نمی توان اعتماد نمود. چرا که به علت فشارهای اقتصادی، هرآن، امکان ورشکستگی آنها وجود دارد. ما باید یک بستر فرهنگی عظیمی را ایجاد کنیم که فرد درآنجا ارضا شود. باید راهها و منفذهایی را درنظر بگیریم که این جوانها، امکان حضور درمسائل فرهنگی را داشته باشند. این امکان درایران باوجود شعارهایی که داده می شود، بسیار محدود است. از یک طرف باید امکانات مهیا باشد و از سویی دیگر، محیط آماده باشد. از جانب دیگر در بررسی این جوامع درمی یابیم که در این کشورها ، رقابتها اکثراً سالم نیست. همه درحال خط ونشان کشیدن برای هم و زیرپای هم را خالی کردن هستند. دراین جوامع، شخص موفق به جای تشویق، طرد می شود. به قول معروف سکه های بد، سکه های خوب را از میدان به در می کنند. از سویی دیگر باید توجه داشت که با جوان باید محتاطانه رفتار کرد. جوان امروز، زودرنج، کم تجربه درمسائل اجتماعی ، راحت طلب است . این عوامل ، همان عوامل اساسی و بنیادین را تشکیل می دهند. اما عوامل موضعی. بگذارید بامثالی این بحث را باز کنیم. تاریخ کشور مانشان داده که هرگاه واقعاً مسائل «سیاسی » تاحدودی با ثبات و روشن شده است، مردم به آینده امیدوارتر شده
2
پیامدهای اجتماعی فرارمغزها
یکی از ابعاد بحران فرار مغزها، بعد اجتماعی و جامعه شناختی آن است. اینکه چه عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا فرزندان مستعد این آب و خاک احساس خطر نموده و از بیم آینده، راهی دیار غربت شوند، دکتر غلامعباس توسلی ، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران درمورد ریشه یابی علل مهاجرت مغزها به کشورهای پیشرفته می گوید: «این عوامل را می توان در دو دسته کلی : عوامل زیربنایی و عوامل موضعی و موقتی تقسیم بندی نمود، این مهاجرتها تنها مختص ایران نیست. اصولاً کشورهای توسعه نیافته، در حفظ «مغزها» و «متخصصان » خود ناتوان هستند و به عکس کشورهای پیشرفته ، درجذب این نیروها بسیار فعال . این عوامل را می توان از چند بعد اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بررسی نمود. اول ، بعد سیاسی. ملت ما و خصوصاً جوانان ایران تاکنون بارها ثابت کرده اند که اگر احساس کنند درکارها و تصمیم گیریها «مشارکت » دارند ، آن وقت حاضرند حتی از حق خودشان هم بگذرند، اما وقتی «مشارکت» نیست، این نیروهای جوان و پرانرژی احساس می کنند دراینجا نیازی به آنها نیست . حس می کنند دراینجا ملاک برتری «فکر، اندیشه و تخصص» نیست! چرا؟ چون دراین کشورها بیشتر «روابط » سرنوشت ساز است نه «تخصص». البته این افراد ممکن است بعدها در بخش خصوصی موفق شوند ، اما در جوامع درحال توسعه، به «خصوصی سازی» هم نمی توان اعتماد نمود. چرا که به علت فشارهای اقتصادی، هرآن، امکان ورشکستگی آنها وجود دارد. ما باید یک بستر فرهنگی عظیمی را ایجاد کنیم که فرد درآنجا ارضا شود. باید راهها و منفذهایی را درنظر بگیریم که این جوانها، امکان حضور درمسائل فرهنگی را داشته باشند. این امکان درایران باوجود شعارهایی که داده می شود، بسیار محدود است. از یک طرف باید امکانات مهیا باشد و از سویی دیگر، محیط آماده باشد. از جانب دیگر در بررسی این جوامع درمی یابیم که در این کشورها ، رقابتها اکثراً سالم نیست. همه درحال خط ونشان کشیدن برای هم و زیرپای هم را خالی کردن هستند. دراین جوامع، شخص موفق به جای تشویق، طرد می شود. به قول معروف سکه های بد، سکه های خوب را از میدان به در می کنند. از سویی دیگر باید توجه داشت که با جوان باید محتاطانه رفتار کرد. جوان امروز، زودرنج، کم تجربه درمسائل اجتماعی ، راحت طلب است . این عوامل ، همان عوامل اساسی و بنیادین را تشکیل می دهند. اما عوامل موضعی. بگذارید بامثالی این بحث را باز کنیم. تاریخ کشور مانشان داده که هرگاه واقعاً مسائل «سیاسی » تاحدودی با ثبات و روشن شده است، مردم به آینده امیدوارتر شده
2
پیامدهای اجتماعی فرارمغزها
یکی از ابعاد بحران فرار مغزها، بعد اجتماعی و جامعه شناختی آن است. اینکه چه عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا فرزندان مستعد این آب و خاک احساس خطر نموده و از بیم آینده، راهی دیار غربت شوند، دکتر غلامعباس توسلی ، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران درمورد ریشه یابی علل مهاجرت مغزها به کشورهای پیشرفته می گوید: «این عوامل را می توان در دو دسته کلی : عوامل زیربنایی و عوامل موضعی و موقتی تقسیم بندی نمود، این مهاجرتها تنها مختص ایران نیست. اصولاً کشورهای توسعه نیافته، در حفظ «مغزها» و «متخصصان » خود ناتوان هستند و به عکس کشورهای پیشرفته ، درجذب این نیروها بسیار فعال . این عوامل را می توان از چند بعد اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بررسی نمود. اول ، بعد سیاسی. ملت ما و خصوصاً جوانان ایران تاکنون بارها ثابت کرده اند که اگر احساس کنند درکارها و تصمیم گیریها «مشارکت » دارند ، آن وقت حاضرند حتی از حق خودشان هم بگذرند، اما وقتی «مشارکت» نیست، این نیروهای جوان و پرانرژی احساس می کنند دراینجا نیازی به آنها نیست . حس می کنند دراینجا ملاک برتری «فکر، اندیشه و تخصص» نیست! چرا؟ چون دراین کشورها بیشتر «روابط » سرنوشت ساز است نه «تخصص». البته این افراد ممکن است بعدها در بخش خصوصی موفق شوند ، اما در جوامع درحال توسعه، به «خصوصی سازی» هم نمی توان اعتماد نمود. چرا که به علت فشارهای اقتصادی، هرآن، امکان ورشکستگی آنها وجود دارد. ما باید یک بستر فرهنگی عظیمی را ایجاد کنیم که فرد درآنجا ارضا شود. باید راهها و منفذهایی را درنظر بگیریم که این جوانها، امکان حضور درمسائل فرهنگی را داشته باشند. این امکان درایران باوجود شعارهایی که داده می شود، بسیار محدود است. از یک طرف باید امکانات مهیا باشد و از سویی دیگر، محیط آماده باشد. از جانب دیگر در بررسی این جوامع درمی یابیم که در این کشورها ، رقابتها اکثراً سالم نیست. همه درحال خط ونشان کشیدن برای هم و زیرپای هم را خالی کردن هستند. دراین جوامع، شخص موفق به جای تشویق، طرد می شود. به قول معروف سکه های بد، سکه های خوب را از میدان به در می کنند. از سویی دیگر باید توجه داشت که با جوان باید محتاطانه رفتار کرد. جوان امروز، زودرنج، کم تجربه درمسائل اجتماعی ، راحت طلب است . این عوامل ، همان عوامل اساسی و بنیادین را تشکیل می دهند. اما عوامل موضعی. بگذارید بامثالی این بحث را باز کنیم. تاریخ کشور مانشان داده که هرگاه واقعاً مسائل «سیاسی » تاحدودی با ثبات و روشن شده است، مردم به آینده امیدوارتر شده
2
پیامدهای اجتماعی فرارمغزها
یکی از ابعاد بحران فرار مغزها، بعد اجتماعی و جامعه شناختی آن است. اینکه چه عوامل اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا فرزندان مستعد این آب و خاک احساس خطر نموده و از بیم آینده، راهی دیار غربت شوند، دکتر غلامعباس توسلی ، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران درمورد ریشه یابی علل مهاجرت مغزها به کشورهای پیشرفته می گوید: «این عوامل را می توان در دو دسته کلی : عوامل زیربنایی و عوامل موضعی و موقتی تقسیم بندی نمود، این مهاجرتها تنها مختص ایران نیست. اصولاً کشورهای توسعه نیافته، در حفظ «مغزها» و «متخصصان » خود ناتوان هستند و به عکس کشورهای پیشرفته ، درجذب این نیروها بسیار فعال . این عوامل را می توان از چند بعد اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بررسی نمود. اول ، بعد سیاسی. ملت ما و خصوصاً جوانان ایران تاکنون بارها ثابت کرده اند که اگر احساس کنند درکارها و تصمیم گیریها «مشارکت » دارند ، آن وقت حاضرند حتی از حق خودشان هم بگذرند، اما وقتی «مشارکت» نیست، این نیروهای جوان و پرانرژی احساس می کنند دراینجا نیازی به آنها نیست . حس می کنند دراینجا ملاک برتری «فکر، اندیشه و تخصص» نیست! چرا؟ چون دراین کشورها بیشتر «روابط » سرنوشت ساز است نه «تخصص». البته این افراد ممکن است بعدها در بخش خصوصی موفق شوند ، اما در جوامع درحال توسعه، به «خصوصی سازی» هم نمی توان اعتماد نمود. چرا که به علت فشارهای اقتصادی، هرآن، امکان ورشکستگی آنها وجود دارد. ما باید یک بستر فرهنگی عظیمی را ایجاد کنیم که فرد درآنجا ارضا شود. باید راهها و منفذهایی را درنظر بگیریم که این جوانها، امکان حضور درمسائل فرهنگی را داشته باشند. این امکان درایران باوجود شعارهایی که داده می شود، بسیار محدود است. از یک طرف باید امکانات مهیا باشد و از سویی دیگر، محیط آماده باشد. از جانب دیگر در بررسی این جوامع درمی یابیم که در این کشورها ، رقابتها اکثراً سالم نیست. همه درحال خط ونشان کشیدن برای هم و زیرپای هم را خالی کردن هستند. دراین جوامع، شخص موفق به جای تشویق، طرد می شود. به قول معروف سکه های بد، سکه های خوب را از میدان به در می کنند. از سویی دیگر باید توجه داشت که با جوان باید محتاطانه رفتار کرد. جوان امروز، زودرنج، کم تجربه درمسائل اجتماعی ، راحت طلب است . این عوامل ، همان عوامل اساسی و بنیادین را تشکیل می دهند. اما عوامل موضعی. بگذارید بامثالی این بحث را باز کنیم. تاریخ کشور مانشان داده که هرگاه واقعاً مسائل «سیاسی » تاحدودی با ثبات و روشن شده است، مردم به آینده امیدوارتر شده