پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس
پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس

sidaa تحقیق تبیین روانکاوی فروید 35 ص

تحقیق-تبیین-روانکاوی-فروید-35-ص
تحقیق تبیین روانکاوی فروید 35 ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 36
حجم فایل: 42 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏2
‏جایگاه روانکاوی در تاریخ روان شناسی
‏روانکاوی یا روان تحلیل گری و نام زیگموند فروید در سرتاسر دنیای نوین برای بیشتر مردم آشناست. گر چه سایر چهره های پیشرو در تاریخ روان شناسی، مانند فخنر، وونت و تیچنر خارج از روان شناسی حرفه ای کمتر شناخته شده اند، فروید در میان عامه مردم از شهرت فوق العاده ای برخوردار است. بیش از چهل سال پس از مرگ فروید ‏نیوزویک ‏نوشت‏ که بدون او تفکر قرن بیستم به دشواری قابل تصور است. او یکی از معدود افرادی است که در تغییر شیوه تفکر ما درباره خودمان نقش اساسی داشته است.
‏روانکاوی با سایر مکاتب روان شناسی همزمان است. ‏وضعیت را در سال 1985 در نظر بگیرید، سالی که فروید نخستین کتابش را انتشار داد و آغاز رسمی جنبش نوین خود را مشخص کرد. وونت در ان زمان 63 سال داشت. تیچنر که تازه 28 ساله شده بود فقط دو سال پیش از ان به دانشگاه رفته بود و تدوین نظام ساخت گرایی اش را به تازگی آغاز می کرد. روح ساخت گرایی در آمریکا در حال رشد بود. روان شناسی رفتار گرایی و روان شناسی گشتالت هیچ کدام شروع نشده بود. واتسون در ان هنگام 17 سال و ورتایمر 15 سال داشتند.
‏با وجود این در هنگام مرگ فروید در سال 1939 ، چشم ا‏ن‏داز کلی روان شناسی تغییر یافته بود. روان شناسی وونت‏،‏ رفتارگرایی و کارکردگرایی به صورت تاریخ درآمده بودند. روان شناسی گشتالت از سوی آلمان به سوی ای‏ا‏لت متحده ریشه می دوانید، و رفتارگرایی شکل مسلط رفتار در آمریکا شده بود.
‏بر عکس دیگر مکاتب‏،‏ روانکاوی نه محصول پژوهش های دانشگاهی بود ‏نه محصول علم محض،‏ ‏‌‏بلکه از درون روانپزشکی برخاست که تلاش می کرد کسانی را که جامعه به آنان برچسب بیماران روانی می زد‏،‏ درمان کند. بدینسان روانکاوی یک مکتب‏ فکری روان شناسی که به طور مستقی‏م با‏ سایر مکاتب قابل قیاس باشد نبود‏، و هنوز هم نیست.
‏روانکاوی از نظر هدف، موضوع مطالعه، و روش از همان ابتدا از خط فکری روان ش‏ناسی دور شد. موضوع مورد مطالعه آ‏ن رفتار نابهنجار است، که تا اندازه ای از سوی مکاتب مورد غفلت قرار گرفته بود، روش اولیه آن به جای آزمایش کنترل شده آزمایشگاهی، مشاهد‏ه‏ بالینی است. همچنین روانکاوی با ناهشیاری سرو کار دارد، موضوعی که از سوی سایر مکاتب فکری در روان شناسی اساساً نادیده گرفته شده بود.
‏با این وجود روانکاوی ویژگی ‏های زمینه ای مشترکی با کارکردگرایی و رفتارگرایی دارد. همه آنها از روح ماشین گرایی، از کا‏ر‏های فخنر در پسیکوفیزیک و از افکار انقلابی داروین تأثیر پذیرفته بودند.‏(داون پی شولتز، سیدنی الن شولتز1384)
‏اهمیت مطالعه روانکاوی:
‏بانظر به این که روانکاوی اولین نظامی است که به طور کامل به بررسی نیروی انگیزش‏ی‏ و شخصیت‏ پرداخته‏ است‏ وهم‏چنین این تئوری مسائلی را که تا زمان پیدایش ‏آن‏ به صورت تابو به آن نگریسته می شد ولی در عین حال در تکوین شخصیت ، مبین چگونگی رابطه فرد با دیگران و احتمالا‏ً‏ نیرومند ترین نیروی انگیزشی انسان یعنی مسائل جنسی را به دقت مورد بررسی قرار داد و بر آن تاکید کرد که به علت همین تاکید مخالفتهای جدی با این نظریه صورت گرفت
‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏2
‏.‏ ‏این مسائل چیزی جز امر جنسی نبود که بنا برمدل روانکاوی مسائل جنسی از بدو تولد تاثیر چشم گیری بررشد شخصیت دارد .
‏علاوه بر این، ‏مکاتب بعد از نظام ‏روانکاوی که فروید آغاز گر آن بود‏،‏ ‏به نحو چشم گیری تحت ت‏اثیر روانکاوی بوده اند . همچنین‏،‏ ‏این نظریه به ‏دلیل ارائه تصویر جدیدی از انسان‏،‏ ‏روانشناسی را دستخوش انقلاب و مسیر آینده آن را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داد‏ه است‏ .به دلیل این حقیقت که این تصویر تفاوت بسی‏اری با تصویر مورد قبول عام داشت‏،‏ روانکاوی نه تنها روان شناسی را‏،‏ ‏که بسیاری از حوزه های دیگر اندیشه و حیات انسانی را تحت تاثیر قرار داد‏،‏ به ویژه حوزه هایی از قبیل ادبیات ،هنر ،تعلیم و تربیت ،اخلاق ،جامعه شناسی ،انسان شناسی والهیات.
‏گفته اند که روانکاوی درست به اندازه نظریه های کوپرنیک و داروین تصور انسان را از خویش تغییر داده است.همچنان که کوپر نیک توهم مربوط به وضعیت مرکزی زمین و انسان را در جهان از بین برد و داروین هم توهم یگانه بودن انسان در طبیعت زنده را نابود ساخت ،فروید نیز ضربه ای مهلک بر احتمالا‏ً‏ بزرگترین توهم انسان نواخت ،تصور این بود که انسان حاکم بر اعمال و افکار خود است.
‏روانکاوی، بالاخص از رهگذر کار زیگموند فروید، جامع ترین و منسجم ترین نظریه درباره انگیزش و آسیب شناسی روانی را ارائه نموده است، نظریه ای که هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است.‏ ‏در واقع بینش ها و تحلیل های فروید درباره جبرگرایی روانی، اوایل کودکی،و فرایند های ناهشیار، تاثیر زایل نشدنی بر روانشناسی گذاشته است(کورچین، 1983). مفاهیمی مانند آسیب (ضربه)،سوگ، دفاع،روابط شیئی،اظطرب جدایی،و دوره های حساس در اوایل کودکی، برای طرز تفکر روان کاوی درباره مشکلات مراجع بسیار تعیین کننده هستند.مع هذا، انواع دیگر روان درمانی و روش های رفتاری تنها در این اواخر توجه جدی به این اصطلاح ها مبذول داشته اند (بالبی،1982).
‏افزون بر ا‏ین، روان‏کا‏و‏ی فراتر از یک نوع روان درمانی صرف است؛ روان کاوی همچنین نظریه ای درباره رفتار انسان و روش مشاهده است.اس.فروی‏د‏ (1923) در ‏تعریفی کلی به این نکته اشاره ‏کرده‏ است((شیوه ای برای تحقیق درباره فرایندهای ذهنی به ویژه پدیده ناهشیار، روش درمان مبتنی بر این شیوه، و مجموعه ای از مشاهدات و واقعیت های گردآوری شده که درمجموع ساختار منسجم و یکپارچه نظریه ای در خصوص رفتار انسان را پدید می آورند))(ارگل،1995؛ص523). روانکاوی، به عنوان نظریه ای در خصوص رفتار انسان، بر دو فرضیه بنیادی متکی است:(الف)جبرگرایی روانی- همه رخدادهای ذهنی علت دارند و هیچ رخدادی به طور تصادفی روی نمی دهد ؛(ب)ناهشیاری پویا- بسیاری از نیازها،آرزوها، وتکانه های اساسی بیرون از آگاهی شخص قرا‏ر دارند(برنر، 1973)اما هدف روان‏کاوی،‏ ‏به عنوان فرایند درمانی،‏ ‏این است که افراد کمک کند رشد ‏و تکامل شان را تحقق ببخشند؛روان‏کاوی عمدتا‏ً‏ برای انجام این کار سعی می کند محتوای قسمت ناهشیار ذهن رابه
‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏4
‏بخش هشیار بیاورد و سازمان ساختارهای روانی (خود)را که دنیای واقعی، به ویژه دنیای واقعی روابط بین فردی،را دریافت نموده و با آن کنش متقابل دارد،نیرومند سازد(گرینسون،1967).
‏در اینجا بی مورد نیست یادآوری شود که چنانچه توضیح داده شد روانکاوی فروید فلسفه لهو و لعب نیست. راست است که فروید جنسیت را پایه مهم شخصیت انسانی معرفی کرده و بخصوص در هیستر‏ی‏ سرکوب شدن آنرا علت کسالت دانسته است، اما درمان را غرق شدن در عیاشی جنسی ندانسته است‏ ‏(بیماری به علت قوی بودن غریزه جنسی در این اشخاص پیدا نمی شود بلکه به ع‏لت غیر صحیح با آن ایجاد می گردد‏) ‏(جرالد اس . بلوم ‏، 1352).
‏قبلا دیدیم که در قرن نوزدهم پزشکان اعصاب می خواستند علل جسمانی بیماری های روانی را کشف و به وسیله رفع آنها بیمار را درمان کنند .فروید در جهت معکوس آنها رفت . یعنی با روش روانی، به کشف علل روانی بعضی بیماریها ، (روش و طرز برخورد شخص بیمار با موانع زندگی)پرداخت و نشان دادن که بعض عوارض جسمانی همراه با بیماریهای روانی علت روانی دارند. مثلا در بیماران مبتلا به هیستر فلجهای جسمانی زیادی دیده می شود که آزمایشهای پزشکی نمی توانند آنها را تایید کنند .مثلا بیمار قادر نیست دستش را حرکت دهد، در حالیکه عضلات و اعصاب دستکاملا سالم اند؛ یا درست نمی بیند، ‏در حالیکه چشم پزشک هیچ ضایعه عضوی در چشم او تشخیص نمی دهد؛ یا مرتب قی می کند و قادر به غذا خوردن نیست، در حالیکه پزشک متخصصدستگاه گوارش علت موجهی برای این حالت نمی یابد. پیش از آن بیماران هیستریک را درغگو می شناختند.فروید نشان داد که در این بیماران اعضای بدن تحت تاثیر بیماری روانی واقعا قدرت عمل خود را از دست می دهند. روش درمان فروید خیلی ثمربخشتر بود.معذلک او رقیب و مخالف پزشکان اعصاب نبود و راهی را که آنها دنبال می کردند مورد تحقیر قرار نداد . چه روش فروید محدود به یک دسته از بیماریهای روانی است که آنها را نوروز می نامید و در مورد دسته دیگر بیماریهای روانی به نام پسیکوز موثر نیست. فروید نخستین کاشف ضمیر ناخوآگاه نیست، چنانچه اشاره شد قبل از او دیگران آن را درک کرده بودند ولی او نخستین کسی است که نقش آن را در ساختمان و و طرز کار روان نشان داده است.یک دسته از پیروان او که مهم ترین آنها فرانتس
‏الکساندر رئیس سابق موسسه روانکاوی شیکاگو است با پیروی از قسمتی از نظریات فروید و تکمیل آنها پایه و علت عده زیادی از بیماریها را که ظاهرا جزء بیماریهای عمومی به نظر می آمد ند روانی معرفی کردند. الکساندر می گوید مثلا ظهور مرض قند حلقه آخر یک سلسله پدیده هایی است که تجزیه ادرار و خون مریض حلقه های پیشین را نمی تواند معرفی کند. این بیماریها را بیماریهای ‏"روانی- تنی"‏ و این رشته مهم جدید پزشکی را ‏"پزشکی-تنی"‏می نامند.
‏فروید روشی برای درمان نوروزها ساخته که تا امروز در این راه وسیله منحصر به فرد است. در حقیقت همه روشهای روان درمانی که به وسیله تماس اجتماعی می کوشندفرد را معالجه کنند، بر پایه روش فروید ساخته شده اند. مترجم در اینجا نمی خواهد وارد بحث درباره ارزش پزشکی آن شود. یقینا اگر روانکاوی فروید جز یک روش درمانی چیزی دیگری نبود، سازنده آن در طول زمان اینقدر شهرت پیدا نمی کرد و آثار او مورد بحث و جدال واقع نمی گشت . فروید علاوه بر روش درمانی یک سلسله اطلاعات وسیع راجع به طرز کار روان انسانی داده است. اگر چه از نظر علمی بر روش تحقیق او به حق انتقادهایی کرده اند، با اینهمه این انتقاد پذیری روش پژوهشهای او خود یک دلیل نبوغ این مرد بزرگ است. چه استخوان بندی نظریات او نقطه حرکت بسیاری از تحقیقات علمی روان شناسی شده است که نتیجه گیریهای اورا به رغم ضعف روش پژوهشش تایید کرده اند. بنا بر این فروید نه فقط پدر روانپزشکی نوین است بلکه روانشناسی امروز نیز فوق العاده مدیون اوست. درباره ارزش پزشکی کشف او نظرهای فراوانی ابراز شده است . خود او متواضعانه روانکاوی را فقط در نوروز موثر می دانست و می گفت برای موفقیت بیشتر باید منتظر کشفیات زیستشیمی شویم.امروزه هم روانپزشکان مجرب و محتاط استعمال روانکاوی را در مورد بیماریهای روانی واقعی مانند اسکیزوفرنی و پارانویاو صرع و پسیکوزتحریک- افسردگی و آشفتگی روانیو جنون پیری و کم هوشی شدید مضر و خطر ناک می دانند.
‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏4
‏فروید از 1902 در وین در میان پزشکانپیروانی یافت. از 1906 بر تعدادآنها افزوده شد. از طرفداران او آدلر اطریشی و یونگ و بلولر سویسی و کار آبراهام مقیم برلین و رانک اطریشی فرنتسی مقیم بوداپست را می توان نام برد که اغلب آنها در سالهای بعد با او اختلاف عقیده پیدا کردند و از او
‏جدا شدند. آدلر پایه تحریک شخصیت انسانی را میل به توانایی قرار داد. یونگ چنانچه در متن کتاب دیده خواهد شد، از ‏" ضیر ناخودآگاه احتماعی‏"‏ ‏سخن گفت.
‏فروید در سالهای آخر عمر از بیم دستگاه هیتلری به انگلستان مهاجرت کردو در سال 1939 در آن کشور درگذشت. اما روانکاوی در کشورهای متمدن جهان رشد و تحول بسیار یافته و از آن شعب مختلفی منشعب شده اند . در خود روانکاوی سه تمایل مهم و اصلی می توان تشخیص داد:
‏1) روانکاوانی که در درمان می کوشند‏آآاا آ ‏ به اعماق دور ضمیر ناخودآگاه مراجعه کنند. این روانکاوان برای سال اول زندگی نقش اصلی را در شخصیت قائلندو توضیح برخوردهای عاطفی بعدی مانند اودیپ و اضطراب اختگی و غیره را توضیحات سطحی می شمارند. مظهر این تمایل ملانی کلاین انگلیسی است.
‏2) روانکاوی که تقریبا خطی مشی فروید را می پیمایند و پیرو وفادار او مانده اند نمونه آنها دختر فروید به نام آنا فروید است.
‏3) روانکاوی که به روشهای دفاع بیمار در برخورد با حالات فعلی اش توجه دارند. سر دسته های آنها را می توان رانک و کارن هورنای معرفی کرد.(جرالد اس.بلوم،1352).
‏مقایسه روانکاوی و روانشناسی
‏چنانچه دیده شد روانکاوی و روانشناسی علمی شانه به شانه هم در آخر قرن نوزدهم به وجودآمدند و در قرن بیستم رشد کردند.با اینهمه این دو دانش، که باهم ارتباط بسیار دارند، هم موضوعشان از هم مختلف است هم طرز تحقیقاتشان.
‏روانکاوی با تفسیر تداعی افکار، تفسیر رویاها، تفسیر اعمال سهوی و شخصیت، انسان بیمار را به منظور معالجه او مورد تحقیق قرار می دهد. لذا روانکاوی در اصل یکی از شعبه های روانپزشکی است. معهذا اطلاعاتی که ضمن این روش درمان بدست آمده وارد روانشناسی و هنر شناسی شده است. روانکاوی به نمایلات ناخودآگاه انسان دسترسی دارد. آزمونهای برون افکن که بعد در روانشناسی ساخته شده اند ملهم از نظیه های روانکاوی اند. تا کنون تنها روانکاوی توانسته است ساختمان و طرز رشد جنبه عاطفی شخصیت انسان را توضیح دهد.

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود طرحواره درمانی دانلود پیشینه تحقیق دانلود گزارش کارآموزی فروشگاه ساز فایل رایگان همکاری در فروش با پورسانت بالا دانلود پرسشنامه
دانلود تحقیق دانلود مقالات اقتصادی مقاله در مورد ایمنی چارچوب نظری تحقیق خرید کاندوم خرید ساعت مچی مردانه
دانلود افزونه وردپرس دانلود تحقیق آماده سایت دانلود پاورپوینت مقالات مدیریتی میزان درآمد همکاری در فروش فایل کسب درآمد دانشجویی

تحقیق تبیین روانکاوی فروید 35 ص

تحقیق-تبیین-روانکاوی-فروید-35-ص
تحقیق تبیین روانکاوی فروید 35 ص
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 36
حجم فایل: 42 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏2
‏جایگاه روانکاوی در تاریخ روان شناسی
‏روانکاوی یا روان تحلیل گری و نام زیگموند فروید در سرتاسر دنیای نوین برای بیشتر مردم آشناست. گر چه سایر چهره های پیشرو در تاریخ روان شناسی، مانند فخنر، وونت و تیچنر خارج از روان شناسی حرفه ای کمتر شناخته شده اند، فروید در میان عامه مردم از شهرت فوق العاده ای برخوردار است. بیش از چهل سال پس از مرگ فروید ‏نیوزویک ‏نوشت‏ که بدون او تفکر قرن بیستم به دشواری قابل تصور است. او یکی از معدود افرادی است که در تغییر شیوه تفکر ما درباره خودمان نقش اساسی داشته است.
‏روانکاوی با سایر مکاتب روان شناسی همزمان است. ‏وضعیت را در سال 1985 در نظر بگیرید، سالی که فروید نخستین کتابش را انتشار داد و آغاز رسمی جنبش نوین خود را مشخص کرد. وونت در ان زمان 63 سال داشت. تیچنر که تازه 28 ساله شده بود فقط دو سال پیش از ان به دانشگاه رفته بود و تدوین نظام ساخت گرایی اش را به تازگی آغاز می کرد. روح ساخت گرایی در آمریکا در حال رشد بود. روان شناسی رفتار گرایی و روان شناسی گشتالت هیچ کدام شروع نشده بود. واتسون در ان هنگام 17 سال و ورتایمر 15 سال داشتند.
‏با وجود این در هنگام مرگ فروید در سال 1939 ، چشم ا‏ن‏داز کلی روان شناسی تغییر یافته بود. روان شناسی وونت‏،‏ رفتارگرایی و کارکردگرایی به صورت تاریخ درآمده بودند. روان شناسی گشتالت از سوی آلمان به سوی ای‏ا‏لت متحده ریشه می دوانید، و رفتارگرایی شکل مسلط رفتار در آمریکا شده بود.
‏بر عکس دیگر مکاتب‏،‏ روانکاوی نه محصول پژوهش های دانشگاهی بود ‏نه محصول علم محض،‏ ‏‌‏بلکه از درون روانپزشکی برخاست که تلاش می کرد کسانی را که جامعه به آنان برچسب بیماران روانی می زد‏،‏ درمان کند. بدینسان روانکاوی یک مکتب‏ فکری روان شناسی که به طور مستقی‏م با‏ سایر مکاتب قابل قیاس باشد نبود‏، و هنوز هم نیست.
‏روانکاوی از نظر هدف، موضوع مطالعه، و روش از همان ابتدا از خط فکری روان ش‏ناسی دور شد. موضوع مورد مطالعه آ‏ن رفتار نابهنجار است، که تا اندازه ای از سوی مکاتب مورد غفلت قرار گرفته بود، روش اولیه آن به جای آزمایش کنترل شده آزمایشگاهی، مشاهد‏ه‏ بالینی است. همچنین روانکاوی با ناهشیاری سرو کار دارد، موضوعی که از سوی سایر مکاتب فکری در روان شناسی اساساً نادیده گرفته شده بود.
‏با این وجود روانکاوی ویژگی ‏های زمینه ای مشترکی با کارکردگرایی و رفتارگرایی دارد. همه آنها از روح ماشین گرایی، از کا‏ر‏های فخنر در پسیکوفیزیک و از افکار انقلابی داروین تأثیر پذیرفته بودند.‏(داون پی شولتز، سیدنی الن شولتز1384)
‏اهمیت مطالعه روانکاوی:
‏بانظر به این که روانکاوی اولین نظامی است که به طور کامل به بررسی نیروی انگیزش‏ی‏ و شخصیت‏ پرداخته‏ است‏ وهم‏چنین این تئوری مسائلی را که تا زمان پیدایش ‏آن‏ به صورت تابو به آن نگریسته می شد ولی در عین حال در تکوین شخصیت ، مبین چگونگی رابطه فرد با دیگران و احتمالا‏ً‏ نیرومند ترین نیروی انگیزشی انسان یعنی مسائل جنسی را به دقت مورد بررسی قرار داد و بر آن تاکید کرد که به علت همین تاکید مخالفتهای جدی با این نظریه صورت گرفت
‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏2
‏.‏ ‏این مسائل چیزی جز امر جنسی نبود که بنا برمدل روانکاوی مسائل جنسی از بدو تولد تاثیر چشم گیری بررشد شخصیت دارد .
‏علاوه بر این، ‏مکاتب بعد از نظام ‏روانکاوی که فروید آغاز گر آن بود‏،‏ ‏به نحو چشم گیری تحت ت‏اثیر روانکاوی بوده اند . همچنین‏،‏ ‏این نظریه به ‏دلیل ارائه تصویر جدیدی از انسان‏،‏ ‏روانشناسی را دستخوش انقلاب و مسیر آینده آن را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داد‏ه است‏ .به دلیل این حقیقت که این تصویر تفاوت بسی‏اری با تصویر مورد قبول عام داشت‏،‏ روانکاوی نه تنها روان شناسی را‏،‏ ‏که بسیاری از حوزه های دیگر اندیشه و حیات انسانی را تحت تاثیر قرار داد‏،‏ به ویژه حوزه هایی از قبیل ادبیات ،هنر ،تعلیم و تربیت ،اخلاق ،جامعه شناسی ،انسان شناسی والهیات.
‏گفته اند که روانکاوی درست به اندازه نظریه های کوپرنیک و داروین تصور انسان را از خویش تغییر داده است.همچنان که کوپر نیک توهم مربوط به وضعیت مرکزی زمین و انسان را در جهان از بین برد و داروین هم توهم یگانه بودن انسان در طبیعت زنده را نابود ساخت ،فروید نیز ضربه ای مهلک بر احتمالا‏ً‏ بزرگترین توهم انسان نواخت ،تصور این بود که انسان حاکم بر اعمال و افکار خود است.
‏روانکاوی، بالاخص از رهگذر کار زیگموند فروید، جامع ترین و منسجم ترین نظریه درباره انگیزش و آسیب شناسی روانی را ارائه نموده است، نظریه ای که هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است.‏ ‏در واقع بینش ها و تحلیل های فروید درباره جبرگرایی روانی، اوایل کودکی،و فرایند های ناهشیار، تاثیر زایل نشدنی بر روانشناسی گذاشته است(کورچین، 1983). مفاهیمی مانند آسیب (ضربه)،سوگ، دفاع،روابط شیئی،اظطرب جدایی،و دوره های حساس در اوایل کودکی، برای طرز تفکر روان کاوی درباره مشکلات مراجع بسیار تعیین کننده هستند.مع هذا، انواع دیگر روان درمانی و روش های رفتاری تنها در این اواخر توجه جدی به این اصطلاح ها مبذول داشته اند (بالبی،1982).
‏افزون بر ا‏ین، روان‏کا‏و‏ی فراتر از یک نوع روان درمانی صرف است؛ روان کاوی همچنین نظریه ای درباره رفتار انسان و روش مشاهده است.اس.فروی‏د‏ (1923) در ‏تعریفی کلی به این نکته اشاره ‏کرده‏ است((شیوه ای برای تحقیق درباره فرایندهای ذهنی به ویژه پدیده ناهشیار، روش درمان مبتنی بر این شیوه، و مجموعه ای از مشاهدات و واقعیت های گردآوری شده که درمجموع ساختار منسجم و یکپارچه نظریه ای در خصوص رفتار انسان را پدید می آورند))(ارگل،1995؛ص523). روانکاوی، به عنوان نظریه ای در خصوص رفتار انسان، بر دو فرضیه بنیادی متکی است:(الف)جبرگرایی روانی- همه رخدادهای ذهنی علت دارند و هیچ رخدادی به طور تصادفی روی نمی دهد ؛(ب)ناهشیاری پویا- بسیاری از نیازها،آرزوها، وتکانه های اساسی بیرون از آگاهی شخص قرا‏ر دارند(برنر، 1973)اما هدف روان‏کاوی،‏ ‏به عنوان فرایند درمانی،‏ ‏این است که افراد کمک کند رشد ‏و تکامل شان را تحقق ببخشند؛روان‏کاوی عمدتا‏ً‏ برای انجام این کار سعی می کند محتوای قسمت ناهشیار ذهن رابه
‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏4
‏بخش هشیار بیاورد و سازمان ساختارهای روانی (خود)را که دنیای واقعی، به ویژه دنیای واقعی روابط بین فردی،را دریافت نموده و با آن کنش متقابل دارد،نیرومند سازد(گرینسون،1967).
‏در اینجا بی مورد نیست یادآوری شود که چنانچه توضیح داده شد روانکاوی فروید فلسفه لهو و لعب نیست. راست است که فروید جنسیت را پایه مهم شخصیت انسانی معرفی کرده و بخصوص در هیستر‏ی‏ سرکوب شدن آنرا علت کسالت دانسته است، اما درمان را غرق شدن در عیاشی جنسی ندانسته است‏ ‏(بیماری به علت قوی بودن غریزه جنسی در این اشخاص پیدا نمی شود بلکه به ع‏لت غیر صحیح با آن ایجاد می گردد‏) ‏(جرالد اس . بلوم ‏، 1352).
‏قبلا دیدیم که در قرن نوزدهم پزشکان اعصاب می خواستند علل جسمانی بیماری های روانی را کشف و به وسیله رفع آنها بیمار را درمان کنند .فروید در جهت معکوس آنها رفت . یعنی با روش روانی، به کشف علل روانی بعضی بیماریها ، (روش و طرز برخورد شخص بیمار با موانع زندگی)پرداخت و نشان دادن که بعض عوارض جسمانی همراه با بیماریهای روانی علت روانی دارند. مثلا در بیماران مبتلا به هیستر فلجهای جسمانی زیادی دیده می شود که آزمایشهای پزشکی نمی توانند آنها را تایید کنند .مثلا بیمار قادر نیست دستش را حرکت دهد، در حالیکه عضلات و اعصاب دستکاملا سالم اند؛ یا درست نمی بیند، ‏در حالیکه چشم پزشک هیچ ضایعه عضوی در چشم او تشخیص نمی دهد؛ یا مرتب قی می کند و قادر به غذا خوردن نیست، در حالیکه پزشک متخصصدستگاه گوارش علت موجهی برای این حالت نمی یابد. پیش از آن بیماران هیستریک را درغگو می شناختند.فروید نشان داد که در این بیماران اعضای بدن تحت تاثیر بیماری روانی واقعا قدرت عمل خود را از دست می دهند. روش درمان فروید خیلی ثمربخشتر بود.معذلک او رقیب و مخالف پزشکان اعصاب نبود و راهی را که آنها دنبال می کردند مورد تحقیر قرار نداد . چه روش فروید محدود به یک دسته از بیماریهای روانی است که آنها را نوروز می نامید و در مورد دسته دیگر بیماریهای روانی به نام پسیکوز موثر نیست. فروید نخستین کاشف ضمیر ناخوآگاه نیست، چنانچه اشاره شد قبل از او دیگران آن را درک کرده بودند ولی او نخستین کسی است که نقش آن را در ساختمان و و طرز کار روان نشان داده است.یک دسته از پیروان او که مهم ترین آنها فرانتس
‏الکساندر رئیس سابق موسسه روانکاوی شیکاگو است با پیروی از قسمتی از نظریات فروید و تکمیل آنها پایه و علت عده زیادی از بیماریها را که ظاهرا جزء بیماریهای عمومی به نظر می آمد ند روانی معرفی کردند. الکساندر می گوید مثلا ظهور مرض قند حلقه آخر یک سلسله پدیده هایی است که تجزیه ادرار و خون مریض حلقه های پیشین را نمی تواند معرفی کند. این بیماریها را بیماریهای ‏"روانی- تنی"‏ و این رشته مهم جدید پزشکی را ‏"پزشکی-تنی"‏می نامند.
‏فروید روشی برای درمان نوروزها ساخته که تا امروز در این راه وسیله منحصر به فرد است. در حقیقت همه روشهای روان درمانی که به وسیله تماس اجتماعی می کوشندفرد را معالجه کنند، بر پایه روش فروید ساخته شده اند. مترجم در اینجا نمی خواهد وارد بحث درباره ارزش پزشکی آن شود. یقینا اگر روانکاوی فروید جز یک روش درمانی چیزی دیگری نبود، سازنده آن در طول زمان اینقدر شهرت پیدا نمی کرد و آثار او مورد بحث و جدال واقع نمی گشت . فروید علاوه بر روش درمانی یک سلسله اطلاعات وسیع راجع به طرز کار روان انسانی داده است. اگر چه از نظر علمی بر روش تحقیق او به حق انتقادهایی کرده اند، با اینهمه این انتقاد پذیری روش پژوهشهای او خود یک دلیل نبوغ این مرد بزرگ است. چه استخوان بندی نظریات او نقطه حرکت بسیاری از تحقیقات علمی روان شناسی شده است که نتیجه گیریهای اورا به رغم ضعف روش پژوهشش تایید کرده اند. بنا بر این فروید نه فقط پدر روانپزشکی نوین است بلکه روانشناسی امروز نیز فوق العاده مدیون اوست. درباره ارزش پزشکی کشف او نظرهای فراوانی ابراز شده است . خود او متواضعانه روانکاوی را فقط در نوروز موثر می دانست و می گفت برای موفقیت بیشتر باید منتظر کشفیات زیستشیمی شویم.امروزه هم روانپزشکان مجرب و محتاط استعمال روانکاوی را در مورد بیماریهای روانی واقعی مانند اسکیزوفرنی و پارانویاو صرع و پسیکوزتحریک- افسردگی و آشفتگی روانیو جنون پیری و کم هوشی شدید مضر و خطر ناک می دانند.
‏تبیین ‏روانکاوی‏ فروید
‏4
‏فروید از 1902 در وین در میان پزشکانپیروانی یافت. از 1906 بر تعدادآنها افزوده شد. از طرفداران او آدلر اطریشی و یونگ و بلولر سویسی و کار آبراهام مقیم برلین و رانک اطریشی فرنتسی مقیم بوداپست را می توان نام برد که اغلب آنها در سالهای بعد با او اختلاف عقیده پیدا کردند و از او
‏جدا شدند. آدلر پایه تحریک شخصیت انسانی را میل به توانایی قرار داد. یونگ چنانچه در متن کتاب دیده خواهد شد، از ‏" ضیر ناخودآگاه احتماعی‏"‏ ‏سخن گفت.
‏فروید در سالهای آخر عمر از بیم دستگاه هیتلری به انگلستان مهاجرت کردو در سال 1939 در آن کشور درگذشت. اما روانکاوی در کشورهای متمدن جهان رشد و تحول بسیار یافته و از آن شعب مختلفی منشعب شده اند . در خود روانکاوی سه تمایل مهم و اصلی می توان تشخیص داد:
‏1) روانکاوانی که در درمان می کوشند‏آآاا آ ‏ به اعماق دور ضمیر ناخودآگاه مراجعه کنند. این روانکاوان برای سال اول زندگی نقش اصلی را در شخصیت قائلندو توضیح برخوردهای عاطفی بعدی مانند اودیپ و اضطراب اختگی و غیره را توضیحات سطحی می شمارند. مظهر این تمایل ملانی کلاین انگلیسی است.
‏2) روانکاوی که تقریبا خطی مشی فروید را می پیمایند و پیرو وفادار او مانده اند نمونه آنها دختر فروید به نام آنا فروید است.
‏3) روانکاوی که به روشهای دفاع بیمار در برخورد با حالات فعلی اش توجه دارند. سر دسته های آنها را می توان رانک و کارن هورنای معرفی کرد.(جرالد اس.بلوم،1352).
‏مقایسه روانکاوی و روانشناسی
‏چنانچه دیده شد روانکاوی و روانشناسی علمی شانه به شانه هم در آخر قرن نوزدهم به وجودآمدند و در قرن بیستم رشد کردند.با اینهمه این دو دانش، که باهم ارتباط بسیار دارند، هم موضوعشان از هم مختلف است هم طرز تحقیقاتشان.
‏روانکاوی با تفسیر تداعی افکار، تفسیر رویاها، تفسیر اعمال سهوی و شخصیت، انسان بیمار را به منظور معالجه او مورد تحقیق قرار می دهد. لذا روانکاوی در اصل یکی از شعبه های روانپزشکی است. معهذا اطلاعاتی که ضمن این روش درمان بدست آمده وارد روانشناسی و هنر شناسی شده است. روانکاوی به نمایلات ناخودآگاه انسان دسترسی دارد. آزمونهای برون افکن که بعد در روانشناسی ساخته شده اند ملهم از نظیه های روانکاوی اند. تا کنون تنها روانکاوی توانسته است ساختمان و طرز رشد جنبه عاطفی شخصیت انسان را توضیح دهد.

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

نرم افزار های بازاریابی فایل سیدا

نرم-افزار-های-بازاریابی-فایل-سیداشامل دو نرم افزار بازاریابی و فروش فایل های سیدا می باشد


دانلود فایل

دانلود طرحواره درمانی دانلود پیشینه تحقیق دانلود گزارش کارآموزی فروشگاه ساز فایل رایگان همکاری در فروش با پورسانت بالا دانلود پرسشنامه
دانلود تحقیق دانلود مقالات اقتصادی مقاله در مورد ایمنی چارچوب نظری تحقیق خرید کاندوم خرید ساعت مچی مردانه
دانلود افزونه وردپرس دانلود تحقیق آماده سایت دانلود پاورپوینت مقالات مدیریتی میزان درآمد همکاری در فروش فایل کسب درآمد دانشجویی