لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
فهرست
عنوان صفحه مقدمه ..................................................................................................................3
سابقه خلقت جن، ابلیس، شیطان......................................................................7
شبهه های ابلیس و پاسخ آنها..........................................................................8
2
نظر اشاعره و معتزله درباره مهلت دادن به ابلیس........................................19
ابلیس به پنج دلیل مستوجب لعنت گردید........................................................21
کار و حرفههای ابلیس-شیطان........................................................................21
واژه لغوی شیطان(satan)................................................................................23
شیطان در آیات و روایات قرآنی.....................................................................25
کمینگاه های شیطان ..........................................................................................27
منابع و مآخذ......................................................................................................30
3
مقدمه
انسان موجودی مختار است و برای دسیابی به سعادت و رستگاری و کمال خود در دنیا و آخرت همواره در معرض اعمال اراده و انتخاب تصمیمگیری است و او در راه زندگی خویش و در گزینش کارها و نیازهای خود در لحظههای عمر خوبیش مواجه با وسوسههای شیاطین جن است،
هر گاه آدمی بتواند با اراده قوی مملو از ایمان این خواستهها و امیال را که توسط شیطان به دایره ذهن او هجوم میآورند قبل از اینکه منجر به عمل شوند تزکیه و تصفیه نماید و از بین آنها، آن را که مطابق عقل و شرع است انجام دهد و از آنه موافق عقل و شرع نیست خودداری کند به صراط مستقیم که رستگاری سعاد ابدی است راه یابد انسان همواره در گزنش و انتخاب خود، دو راه بیشتر ندارد یکی راه شیطان و گمراهی است و دیگری راه کمال و صراط مستقیم، و تمام تلاش شیطان آن است که بر سر راه مستقیم بنشیند و بعنوان یک رهزن ماهر نگذارد کسی این صراط را طی کند.
5
راه شیطان در حقیقت نقطه مقابل صراط مستقی به خدا پرستی منتهی میشود و چون حضرت آدم نشانه انسانیت است، عداوت شیطان هم نسبت به او بدین خاطر است حضرت آدم نشانه انسانیت است نه آنکه عداوت شخص با او داننسته باشد.
در پایان خدای بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که به این حقیر توفیق و عنایتی ارزانی داشتند که بتوانم گام کوچکی در راه خدمت به جامعه بردارم و از همه عزیزانی که به گونهای در به انجام رساندن کار تألیف این کتاب مرا یاری نمودند تشکر و قدردانی مینمایم امید است که خوانندگان فهیم و بصیر این اثر، نگارندة این سطور را با نظرات و پیشنهادات خود در رفع ناقص و تکمیل مطالب یاری نمایند.
امام علی علیه السلام در خطبه پنجاهم نهج البلاغه می فرمایند:
آغاز پیدایش فتنه ها پیروی از هوا و هوسها و بدعتهایی است که با کتاب خدا مخالفت دارد و گروهی (چشم و گوش بسته یا هواپرست آگاه) به پیروی از آنان برمی خیزند و برخلاف دین خدا از انان حمایت می کنند اگر باطل از آمیختن با حق جدا می گردید بر کسانی که طالب حقند پوشیده نمی ماند و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص می شود زبان دشمنان و معاندان از ان قطع می گشت ولی بخشی از این گرفته می شود وبخشی از آن و این دو را بهم می آمیزند و اینجاست که شیطان بر دوستان و پیروان خود مسلط می شود. و تنها کسانی که مشمول رحمت خدا بودند از آن نجات می یابند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 77 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
عنوان دانشگاه : دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ((مجتمع ولیعصر))
عنـوان پدیده : شیطان پرستی
((مقدمه))
شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قویتر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خدا است در شیطان پرستی شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین ، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می شود را قانونمند کند. در شیطان پرستی ؛ معنی شیطان پرستی غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریک و مطلق از نیروهای ارجمند و روح های پلید شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده شود . و در نهایت معنای شیطان پرستی ؛ پرستش قدرت پلیدی است.
عنوان دانشگاه : دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ((مجتمع ولیعصر))
عنـوان پدیده : شیطان پرستی
((مقدمه))
شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قویتر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خدا است در شیطان پرستی شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین ، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می شود را قانونمند کند. در شیطان پرستی ؛ معنی شیطان پرستی غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریک و مطلق از نیروهای ارجمند و روح های پلید شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده شود . و در نهایت معنای شیطان پرستی ؛ پرستش قدرت پلیدی است.
زمان شیطان پرستی در زمانهای بسیار قدریم و قرون اولیه آدمی در چندین زمان انجام می گرفت اولین زمان هنگام کسوف و خسوف بود ؛ به این تصور که شیطان و خدای تاریکی از انسانها عصبانی هستند و منتظر هدیه خود و اگر برای آنها قربانی انجام نمی گرفت خدای تاریکی و شیطان تمام انسانها را قتل عام می کردند لذا برای آرامش شیطان قربانی کردن انسان انجام می شد . این مراسم به خصوص در قبایل امریکای جنوبی بسیار فراوان دیده شده است به گونه ای که اکتشافات به دست آمده وجود این قربانی کردن ها را تصدیق می کند و اتاقهای مخصوص قربانی کردن نیز به شیوه های خاص بنا شده بود و تزئینات خاص خود را داشته است البته قربانی کردن انسان در زمانهای دیگر نیز انجام می شد که اکنون قربانی کردن انسان در دوره کنونی در یک شب کاملاً تاریک انجام می شود . با اعمال مراسم شیطان پرستی نیز بسیار است و به ذکر چند مورد بسنده می کنیم :
مهمترین اعمال آنها اعمالی است که همیشه انجام می دهند و در آن به انجام امور جنسی می پردازند و همچنین از شیطان برای پیشبرد اهداف حاضرین کمک می خواهند و اگر کسی مشکلی داشته باشد برای حل مشکل وی دعا می شود. مراسم بعدی ؛ مراسم عضویت یک عضو جدید به این هیئت و مجموعه است که این کار توسط کشیش کلیسا و یا همسر وی ((بستگی به مذکر یا مونث بودن عضو جدید دارد)) انجام می شود .
مراسم قربانی کردن : در شیطان پرستی جدید قربانی کردن مفهومی ندارد اما برای آنان که هنوز پیرو شیطان پرستی قدیمی و قرون وسطایی هستند این کار در شبی تاریک انجام می شود ، قربانی توسط آب مقدس غسل داده می شود و بر روی محراب خوابانده می شود . البته اصولاً قربانی قبل از انجام مراسم بیهوش می شود و در کاملترین مراسم قربانی کردن برای شیطان قربانی پس از کشته شدن و نوشیدن خون وی توسط آتش سوزانده می شود در این مراسم خواندن اوراد و دعا به زبانی کاملاً بی معنی و گاهاً عبری انجام می گردد .
مراسم معروف نماز سیاه و یا نماز جماعت سیاه : شاید معروفترین مراسم آنان باشد . این مراسم در کلیسای شیطان پرستی انجام می شود و دقیقاً همان مراسم عشای زبانی مسیحیت است با این تفاوت که تمام کارها برعکس انجام می شود البته کارهایی نیز در آن مراسم انجام می گردد که از ذکر آنها خودداری می کنیم.
مراسم پیوستن عضو جدید : در این مراسم پیوستن عضو جدید به شیطان پرستان که البته همچون عملی در جادوگری نیز وجود دارد 5 بوسه مقدس است این 5 بوسه توسط همسر یا خود کشیش به بدن شخص عضو شونده زده می شود که باعث خیر و برکت او ؛ تقدس او در بین شیطان پرستان ؛ تشکر از وی به منظور عضو شدن و در نهایت قبول فرد عضو شونده است. شخص جدید در وسط پنتاگرام ( چه در جادوگری و چه در شیطان پرستی و در هر دو پنتاگرام ) زانو می زند در حالیکه کاملاً عریان است. بوسه ها بر زانو ؛ آلت تناسلی ؛ سینه ها و لبان شخص جدید زده می شود . قبلاً هم گفته شد که در این دین اعتقاد خاص و احترام خاصی به اندام تناسلی قائل هستند زیرا زندگی و جهان را بدون وجود آن پوچ می دانند و آن را تضمین بقای بشریت می دانند . البته قابل تامل است که تضمین بقای آدمیت به وجود آن بستگی دارد اما افراط و تفریط در هر دینی وجود دارد و خواهد داشت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
شیطانپرستی
پرش به: ناوبری, جستجو
شیطانپرستی
سازمانهای وابسته
کلیسای شیطان - اولین کلیسای شیطان - معبد ست - فرقه نه فرشته - کلیسای اهریمنی
شخصیتهای برجسته
آنتوان لاوی - مایکل آکینو - پیتر گیلمور - پگی نارامیا - کلارا لاوی - سرمد کاشانی
مفاهیم وابسته
طریقت دست چپ - شیطان
ستاره واژگون معروف به پنتاگرام اغلب برای نشان دادن شیطان پرستی استفاده میشود.
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکنند.[۱] دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند.[۲]
پندارهای از شیطان، اثر گوستاو دور در کتاب بهشت گمشده، نوشته جان میلتون
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی میبینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون مادهگرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی میشوند. [۳] [۴]
[ویرایش] تاریخچه
مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفتهاست. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.[۲]
موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده میشود به این مطلب برمیگردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند.[۲]
[ویرایش] انواع و رویکردهای شیطان پرستی
[ویرایش] شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است. این شاخه از شیطانپرستی به پایهگذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده میشود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمیدانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل میدهند. به طور شفافی، آموزههای شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزههای یهودی-مسیحی نشئات گرفتهاست و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشتهاست [۳]
[ویرایش] شیطانپرستی لاویی
این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوانلاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شدهاست. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشتههای نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بودهاست. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود میداند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف میدانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایشات انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی میدانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند[۲]
[ویرایش] شیطان پرستی دینی
این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونهای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی ، افسانهها ، آیینهای متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن میباشد.[۴]
[ویرایش] شرپرستان
این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط میشوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»،
«قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند. این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» دسته بندی شدهاست.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.
[ویرایش] فلسفه شیطانی
شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه میشود:
شیطان میگوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.
شیطان میگوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.
شیطان میگوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.
شیطان میگوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.
شیطان میگوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که میگوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربهای به طرف دیگر بزند)
شیطان میگوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشامهای غیر مادی
شیطان میگوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفتهای روشنفکرانه، او را پستترین حیوانات ساختهاست.
شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته میشوند را ارائه میدهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر میشوند.
شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.[۵] [۲]
و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام بردهاست :
حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها دادهاید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون میپوساند) و کمبود محسنات. لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامهای اخلاقی نیست، ولی راهنماییهای کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کردهاست :
هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیدهای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
2
شیطانپرستی
تعریف کلی
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبههای متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمیگنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکردهای متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد.
نکتهای که نباید از ذهن دور بماند ،تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .
در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوقالذکر دامنه انتقادگرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطانپرستی » را با ویژگیهایی همچون گناهگرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بیتوجهی به مسائل توحیدی و ... پایهگذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارقالعاده و دور از ذهن ، تهیشدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروهها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علیرغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروههای شیطانپرستی ، آموزهها و تعالیم گمراهکنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرتهای بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته میشوند .
سال 1960 را میتوان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطانپرستان در آمریکا دانست (1) ، صرفنظر از انواع شیطانپرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطانپرستی مسیحی است که در سال 1960
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
فهرست
عنوان صفحه مقدمه ..................................................................................................................3
سابقه خلقت جن، ابلیس، شیطان......................................................................7
شبهه های ابلیس و پاسخ آنها..........................................................................8
2
نظر اشاعره و معتزله درباره مهلت دادن به ابلیس........................................19
ابلیس به پنج دلیل مستوجب لعنت گردید........................................................21
کار و حرفههای ابلیس-شیطان........................................................................21
واژه لغوی شیطان(satan)................................................................................23
شیطان در آیات و روایات قرآنی.....................................................................25
کمینگاه های شیطان ..........................................................................................27
منابع و مآخذ......................................................................................................30
3
مقدمه
انسان موجودی مختار است و برای دسیابی به سعادت و رستگاری و کمال خود در دنیا و آخرت همواره در معرض اعمال اراده و انتخاب تصمیمگیری است و او در راه زندگی خویش و در گزینش کارها و نیازهای خود در لحظههای عمر خوبیش مواجه با وسوسههای شیاطین جن است،
هر گاه آدمی بتواند با اراده قوی مملو از ایمان این خواستهها و امیال را که توسط شیطان به دایره ذهن او هجوم میآورند قبل از اینکه منجر به عمل شوند تزکیه و تصفیه نماید و از بین آنها، آن را که مطابق عقل و شرع است انجام دهد و از آنه موافق عقل و شرع نیست خودداری کند به صراط مستقیم که رستگاری سعاد ابدی است راه یابد انسان همواره در گزنش و انتخاب خود، دو راه بیشتر ندارد یکی راه شیطان و گمراهی است و دیگری راه کمال و صراط مستقیم، و تمام تلاش شیطان آن است که بر سر راه مستقیم بنشیند و بعنوان یک رهزن ماهر نگذارد کسی این صراط را طی کند.
5
راه شیطان در حقیقت نقطه مقابل صراط مستقی به خدا پرستی منتهی میشود و چون حضرت آدم نشانه انسانیت است، عداوت شیطان هم نسبت به او بدین خاطر است حضرت آدم نشانه انسانیت است نه آنکه عداوت شخص با او داننسته باشد.
در پایان خدای بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که به این حقیر توفیق و عنایتی ارزانی داشتند که بتوانم گام کوچکی در راه خدمت به جامعه بردارم و از همه عزیزانی که به گونهای در به انجام رساندن کار تألیف این کتاب مرا یاری نمودند تشکر و قدردانی مینمایم امید است که خوانندگان فهیم و بصیر این اثر، نگارندة این سطور را با نظرات و پیشنهادات خود در رفع ناقص و تکمیل مطالب یاری نمایند.
امام علی علیه السلام در خطبه پنجاهم نهج البلاغه می فرمایند:
آغاز پیدایش فتنه ها پیروی از هوا و هوسها و بدعتهایی است که با کتاب خدا مخالفت دارد و گروهی (چشم و گوش بسته یا هواپرست آگاه) به پیروی از آنان برمی خیزند و برخلاف دین خدا از انان حمایت می کنند اگر باطل از آمیختن با حق جدا می گردید بر کسانی که طالب حقند پوشیده نمی ماند و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص می شود زبان دشمنان و معاندان از ان قطع می گشت ولی بخشی از این گرفته می شود وبخشی از آن و این دو را بهم می آمیزند و اینجاست که شیطان بر دوستان و پیروان خود مسلط می شود. و تنها کسانی که مشمول رحمت خدا بودند از آن نجات می یابند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 77 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
عنوان دانشگاه : دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ((مجتمع ولیعصر))
عنـوان پدیده : شیطان پرستی
((مقدمه))
شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قویتر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خدا است در شیطان پرستی شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین ، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می شود را قانونمند کند. در شیطان پرستی ؛ معنی شیطان پرستی غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریک و مطلق از نیروهای ارجمند و روح های پلید شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده شود . و در نهایت معنای شیطان پرستی ؛ پرستش قدرت پلیدی است.
عنوان دانشگاه : دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ((مجتمع ولیعصر))
عنـوان پدیده : شیطان پرستی
((مقدمه))
شیطان پرستی به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوی و بسیار قویتر و موثرتر از نیروهای خوب دنیوی همچون خدا است در شیطان پرستی شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین ، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می شود را قانونمند کند. در شیطان پرستی ؛ معنی شیطان پرستی غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریک و مطلق از نیروهای ارجمند و روح های پلید شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده شود . و در نهایت معنای شیطان پرستی ؛ پرستش قدرت پلیدی است.
زمان شیطان پرستی در زمانهای بسیار قدریم و قرون اولیه آدمی در چندین زمان انجام می گرفت اولین زمان هنگام کسوف و خسوف بود ؛ به این تصور که شیطان و خدای تاریکی از انسانها عصبانی هستند و منتظر هدیه خود و اگر برای آنها قربانی انجام نمی گرفت خدای تاریکی و شیطان تمام انسانها را قتل عام می کردند لذا برای آرامش شیطان قربانی کردن انسان انجام می شد . این مراسم به خصوص در قبایل امریکای جنوبی بسیار فراوان دیده شده است به گونه ای که اکتشافات به دست آمده وجود این قربانی کردن ها را تصدیق می کند و اتاقهای مخصوص قربانی کردن نیز به شیوه های خاص بنا شده بود و تزئینات خاص خود را داشته است البته قربانی کردن انسان در زمانهای دیگر نیز انجام می شد که اکنون قربانی کردن انسان در دوره کنونی در یک شب کاملاً تاریک انجام می شود . با اعمال مراسم شیطان پرستی نیز بسیار است و به ذکر چند مورد بسنده می کنیم :
مهمترین اعمال آنها اعمالی است که همیشه انجام می دهند و در آن به انجام امور جنسی می پردازند و همچنین از شیطان برای پیشبرد اهداف حاضرین کمک می خواهند و اگر کسی مشکلی داشته باشد برای حل مشکل وی دعا می شود. مراسم بعدی ؛ مراسم عضویت یک عضو جدید به این هیئت و مجموعه است که این کار توسط کشیش کلیسا و یا همسر وی ((بستگی به مذکر یا مونث بودن عضو جدید دارد)) انجام می شود .
مراسم قربانی کردن : در شیطان پرستی جدید قربانی کردن مفهومی ندارد اما برای آنان که هنوز پیرو شیطان پرستی قدیمی و قرون وسطایی هستند این کار در شبی تاریک انجام می شود ، قربانی توسط آب مقدس غسل داده می شود و بر روی محراب خوابانده می شود . البته اصولاً قربانی قبل از انجام مراسم بیهوش می شود و در کاملترین مراسم قربانی کردن برای شیطان قربانی پس از کشته شدن و نوشیدن خون وی توسط آتش سوزانده می شود در این مراسم خواندن اوراد و دعا به زبانی کاملاً بی معنی و گاهاً عبری انجام می گردد .
مراسم معروف نماز سیاه و یا نماز جماعت سیاه : شاید معروفترین مراسم آنان باشد . این مراسم در کلیسای شیطان پرستی انجام می شود و دقیقاً همان مراسم عشای زبانی مسیحیت است با این تفاوت که تمام کارها برعکس انجام می شود البته کارهایی نیز در آن مراسم انجام می گردد که از ذکر آنها خودداری می کنیم.
مراسم پیوستن عضو جدید : در این مراسم پیوستن عضو جدید به شیطان پرستان که البته همچون عملی در جادوگری نیز وجود دارد 5 بوسه مقدس است این 5 بوسه توسط همسر یا خود کشیش به بدن شخص عضو شونده زده می شود که باعث خیر و برکت او ؛ تقدس او در بین شیطان پرستان ؛ تشکر از وی به منظور عضو شدن و در نهایت قبول فرد عضو شونده است. شخص جدید در وسط پنتاگرام ( چه در جادوگری و چه در شیطان پرستی و در هر دو پنتاگرام ) زانو می زند در حالیکه کاملاً عریان است. بوسه ها بر زانو ؛ آلت تناسلی ؛ سینه ها و لبان شخص جدید زده می شود . قبلاً هم گفته شد که در این دین اعتقاد خاص و احترام خاصی به اندام تناسلی قائل هستند زیرا زندگی و جهان را بدون وجود آن پوچ می دانند و آن را تضمین بقای بشریت می دانند . البته قابل تامل است که تضمین بقای آدمیت به وجود آن بستگی دارد اما افراط و تفریط در هر دینی وجود دارد و خواهد داشت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
شیطانپرستی
پرش به: ناوبری, جستجو
شیطانپرستی
سازمانهای وابسته
کلیسای شیطان - اولین کلیسای شیطان - معبد ست - فرقه نه فرشته - کلیسای اهریمنی
شخصیتهای برجسته
آنتوان لاوی - مایکل آکینو - پیتر گیلمور - پگی نارامیا - کلارا لاوی - سرمد کاشانی
مفاهیم وابسته
طریقت دست چپ - شیطان
ستاره واژگون معروف به پنتاگرام اغلب برای نشان دادن شیطان پرستی استفاده میشود.
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکنند.[۱] دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند.[۲]
پندارهای از شیطان، اثر گوستاو دور در کتاب بهشت گمشده، نوشته جان میلتون
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی میبینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون مادهگرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی میشوند. [۳] [۴]
[ویرایش] تاریخچه
مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفتهاست. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.[۲]
موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده میشود به این مطلب برمیگردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند.[۲]
[ویرایش] انواع و رویکردهای شیطان پرستی
[ویرایش] شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است. این شاخه از شیطانپرستی به پایهگذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده میشود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمیدانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل میدهند. به طور شفافی، آموزههای شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزههای یهودی-مسیحی نشئات گرفتهاست و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشتهاست [۳]
[ویرایش] شیطانپرستی لاویی
این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوانلاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شدهاست. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشتههای نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بودهاست. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود میداند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف میدانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایشات انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی میدانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند[۲]
[ویرایش] شیطان پرستی دینی
این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونهای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی ، افسانهها ، آیینهای متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن میباشد.[۴]
[ویرایش] شرپرستان
این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط میشوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»،
«قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند. این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» دسته بندی شدهاست.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.
[ویرایش] فلسفه شیطانی
شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه میشود:
شیطان میگوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.
شیطان میگوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.
شیطان میگوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.
شیطان میگوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.
شیطان میگوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که میگوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربهای به طرف دیگر بزند)
شیطان میگوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشامهای غیر مادی
شیطان میگوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفتهای روشنفکرانه، او را پستترین حیوانات ساختهاست.
شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته میشوند را ارائه میدهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر میشوند.
شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.[۵] [۲]
و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام بردهاست :
حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها دادهاید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون میپوساند) و کمبود محسنات. لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامهای اخلاقی نیست، ولی راهنماییهای کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کردهاست :
هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیدهای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.