لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جواد محقق در سال 1333 در تهران به دنیا آمد.ادبیات فارسی از علاقه های او بود؛بنابراین در همین رشته ادامه تحصیل داد.او پس از چهار سال تدریس در مدارس شهری و روستایی کشورمان ایران در سال 1366 برای تدریس به کشورهای ترکیه و پاکستان رفت و در سال 1369 به وطن بازگشت وی سیزده سال سردبیری ماهنامهی رشد معلم و چهار سال سردبیری رشد نوجوان را به عهده داشت.او هم اکنون سردبیرفصلنامهی رشد جوان است.محقق همکاری خود را با مطبوعات از سالهای مدرسه آغاز کرده و آثارش که شامل شعر،داستان، گزارش،مقاله،گفتگو و مصاحبه است.دربیش از یکصد نشریه منتشر شده است و بیش بیست کتاب چاپ شده داردکه بعضی از آنها عبارتند از: قصه ی مرد بزرگ پاپتی،مردی چو آفتاب 1357-مثل من به انتظار 1374-علم و ایمان در گفتگو با دانشمندان 1377-گزیدهی شعرها 1379-خواب خوب 1381-در خانه ما 1381-مدرسه آسمان:چاپ دوغ ودروغ زیر چاپ بچه ها بود.
به ناچار در هر حال به آن احساس نیاز می کنیم یا علاقه داریم. این نوع مطالعات ب
یشتر شامل کتابهای ادبی، هنری و حال و هوای آنها هم کاری میکردم.اما از وقتی که به مجلهی رشد آمدم و صفحات گروه سنی را جدی گرفتم .البته در حوزۀ بزرگسالان هم فعالیت میکنم . *آیا به خاطر نوشتن برای بچه ها دورۀ خاصی را طی کرده اید؟ نه مثل اکثر فعالان این رشته به مدد
مطا لعه شوق وذوق شخصی و احساس نیاز شروع به کار کردم. از هر کس چیزی آموخته ام و از خود بچه ها بیشتر از همه
بچه ها بهترین و صادق ترین معلمان یک شاعر یا یک نویسنده
اند.*برای موفقیت در این راه چه چیزهایی لازم است؟ به نظر من در این راه چهار چیز لازم است:1- علاقه 2- استعداد 3- پشتکار4-امکانات.
هر کدام از این ضعیف باشد به همان نسبت توفیق کمتری نصیب آدم می شود البته به نظر می آید که دو تای وسطی از بقیه مهمتر است. باید مثل یک مورچه، یک زنبور عسل،آرام، صبور، مقاوم و پرحوصله کار کرد و تجربه اندوخت.*شما چقدر از وقت تان را به مطاله اختصاص م
ی دهید؟ من از نوجوانی بیشتر وقتم را کتاب میخواندم در کلاس های درس، زنگ های تفریح، توی تاکسی یا اتبوس در صف نانوایی در انتظار دکتر،روزهای تعطیل و تقریأ همه شبها قبل از خواب،
هنوز هم علاوه بر مطالعاتی که هر روز به خاطر کار
مطبوعات دارم،تمام شبها حداقل از ساعت دوازده تا بعد از دو نیمه شب مطالعه می کنم.*چه کتابهایی می خوانید؟ سالها همه چیز می خواندم حالا کمی موضوعات کتابهایم محدودتر شده است. بارها گفته و نوشته ام که همهی ما به سه نوع مطاله احتیاج داریم:1- مطالعه شغلی که همان خواندن
کتابهای مربوط به شغل مان 2- مطالعه مذهب- که ساختار فکری و جهان بینی
ما را تقویت می کند و باید و نبایدهای زندگی را به ما یاد
می دهد و ما را از
اشتبا هات مکرر باز می دارد.
3- مطالعات ذوقی- یعنی کتابهایی در بارۀ موضوعاتی که شاید در میان دو نوع مطالعۀ قبل
ی نباشد ولی آموزشهای مختلف است.من هم در این سه حوزه مطالعه میکنم و باید بگویم این سه نوع مطالعه باید همزمان پیش برود.*آیا برای شاعر یا نویسنده شدن باید تحصیلات دانشگاهی خاصی داشت؟ خوشبختانه؛ خیر اگر استعداد و علاقه و پشتکار داشته باشیم بدون رفتن به دانشگاه و یا با تحصیل در رشته های گناگون هم می شود شاعر یا نویسنده و هنرمند شد. اتفاقأ بیشتر شاعران و نویسندگان ایران و جهان تحصیلات دانشگاهی نداشته و ندارند
ویا موفقیتشان دراین رشتۀ ربطی به تحصیلات
رسمی
ودانشگاهی به معنای نداشتن تحقیق و مطالعۀ
جدی تر
خواندن و بیشتر تمرین کردن در آن رشته است که ضامن موفقیت است.*به نظر شما محبوب بودن با معروف بودن چه فرقی دارد؟ محبوب بودن یک ارزش است در حالی که معروف بودن و شهرت داشتن به خودی خود ارزش نیست اگر چه ظاهرا هر دو گروه مورد توجه مردم هستند یا قرار می گیرند اما در میان آنها فرق زیادی است. یک انسان منفی مثل کلاهبردار یا قاچاقچی می تواند معروف و مشهور باشد هنر پ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 154 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
فصل اول:
بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه و تاثیر آن بر ادبیات
اوضاع سیاسی، اجتماعی ایران قبل از مشروطه
از سال 1157 که کریمخان زند در گذشت تا سال 1212که فتحعلیشاه بدرود زندگی گفت پنجاه واند سال بود، در این زمان کم در اروپا تکانهای سختی پیدا شده،و داستانهای تاریخی بیمانندی از شورش فرانسه ،پیدایش ناپلئون و جنگهای پیاپی آن،و جنبش توده ها و پیشرفت فن جنگ، پدید آمدن افزارهای نوین و مانند اینها روی داده ،و در نتیجه آنها دولتهای بزرگ و نیرومندی پیدا شده بود. کشور ایران از آن تکانها ودگرگونیها بی بهره مانده و نا آگاهانه با شیوه کهن خود بسر میبرد.
پادشاهان قاجار علاوه بر انکه خود کاری نمی کردند به دیگران نیز فرصت خدمت نمی دانند، در زمان محمد شاه ،میرزا ابوالقاسم قائم مقام ،وزیر کاردانی بود ولی محمد شاه او را کشت و جایش را به میرزا آقاسی داد. در زمان ناصر الدین شاه[2] ،میرزا تقی خان امیر کبیر به اداره وزیر کاردانی بود که در اداره امور شایستگیهای زیادی از خود نشان داد.ناصر الدین شاه او را کشت وبه جایش میرزا آقا خان نوری را نشاند. توده مردم نیز در ان عصر منشا هیچ اثری نبوده ،وجودشان کالعدم بود لکن چند اتفاق به ظاهر ساده برای اولین بار در پیشینه سیاسی ایران،پای مردم را نیز به میان کشید و آحاد مردم را وارد حیاط سیاسی تازه ای ساخت مردمی که از جور وظلم حکام داخلی و تعدی قدرتهای خارجی به تنگ آمده بودند،به یکباره در واقعه تحریم تنباکو وارد میدان سیاست شده ،با نظام حاکم در افتادند. و سرانجام با مبازرات پی در پی قادر به لغو آن شدند.
در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه امتیازات زیادی به بیگانگان داده شد که باعث ناخشنودی ملت از حکومت قاجاریان و آغاز مبارزاتی گردید که در نهایت منجر به صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی گردید.
2
پس از ناصرالدین شاه در سال 1275 نوبت شاهی به پسرش مظفرالدین[3] رسید.با وجود اینکه این شاه جربزه پدر ش را نداشت و امیدی به نیکی حال ایران به دست وی نمی رفت.اما نسبت به نابسمانی اوضاع اظهار همدردی و نیکخواهی می نمود، و از ناتوانی کشور و آشفتگی کارها سخن رانده نویدها می دادو مردم نیز که پس از واقعة تنباکو از نزدیک در جریان امور قرار گرفته بودند، از این سخنان خوشدل می گردیدند .پس از رسیدن به حکومت نیز با عزل میرزا علی اصغر خان اتابک (امین السلطان)از صدارت و تأسیس چند مدرسه مدرن به همکاری امین الدوله و برخی اقدامات دیگر ، پادشاهی اصلاح طلب نشان میداد.در بهار سال 1278 امین الدوله از کار برخاست و مجدداٌ امین السلطان صدر اعظم شد و در این زمان بود که اولین وام با سود پنج درصد از روسها گرفته شدو همچنین داستان گمرک وبکار گماردن بلژیکیان مطرح شد.مردم مظفرالدین شاه را ساده دل و ناتوان شناخته و همه بدیها را از میرزا علی اصغر خان اتابک می دانستند.این مرد افزار کارش خوشرویی با مردم و دلجوئی از هواداران خود و پول دادن به ملایان و دیگران بودو بدین ترتیب کار خود را پیش می برد،ولی سرانجام آن افزار کار کند گشت و کسانی به دشمنی برخاستند که پول نمی گرفتند و فریب نمی خوردند. بالاخره در اواخر شهریور 1282 بود که در اثر نارضایتی مردم اتابک از کار افتاد و عین الدوله بجای وی نشست.
عین الدوله بکار آغاز کرد،و چون در زمان اتابک یکی از نکوهندگان کارهای او بود مردم به او گمان نیک داشتند،اما کم کم بد رفتاری او نسبت به طلبه ها خبث نهادش را آشکار کرد و مردم به چگونگی رفتار عین الدوله و اندازه خود کامگی او پی بردند.
4
مهاجرت صغری
در زمان عین الدوله تصویری از نوز و دیگر بلژیکیان بدست افتاد که درآن زنان و مردان بزمی ساخته اند و هر یکی از مردان رختی از رختهای ایرانیان را برتن کرده،وخود نوز نیز به شیوة ملایان عبا به دوش انداخته.دو سال بعد که این عکس بدست علما افتاد ،بهبهاتی و پیروان او فرصت را غنیمت یافته ،به بدگویی برخاستند و چندین نسخه از روی آن چاپ کرده میان مردم پراکنده گردانیدند. در ظاهر افتادن نوز خواسته می شد اما هدف اصلی عزل عین الدوله بود.
در فارس نیز حکومت شاهزاده شعاع السلطنه بر دوش مردم سنگینی می کرد. در مشهد نیز حکومت آصف الدوله به همان میزان ستمگرانه بود، به دستور او عده ای از سربازانش به سمت زائران امام رضا (ع) آتش گشودند[4] و در تهران نیز هفت،هشت تن از تجار ، توسط علاءالدوله ، حاکم این شهر ، به اتهام افزایش قیمت شکر به چوب و فلک بسته شدند. در نتیجه تمامی این مظالم ، خاصه این اقدام آخر شمار عظیمی از تجار در مسجد شاه متحصن شدند و به فاصله کوتاهی ، تعداد زیادی از روحانیون به آنها پیوستند. پس از چند روز تحصن و سخنرانیهای کوبنده سید جمال الدین واعظ اصفهانی و صلاحدید آقایان طباطبائی و بهبهانی قرار بر این شد که همگی در زاویه مقدسه حضرت عبدالعظیم (ع)مجاور شوند. بدین ترتیب روز چهارشنبه شانزدهم شوال 1323 علما تهران به آنجا مهاجرت نمودند، که بعدها به مهاجرت صغری معروف شد. عین الدوله وقتی دید رشته امور از هم گسیخته شده و روز بروز بر تعداد مهاجرین افزوده می شود،بناچار برای آقایان پیغام فرستاد که یکنفر امین از طرف خودتان بفرستید که شفاهاً با شاه مذاکره نماید،مردم ابتدا برادر آقای طباطبایی را انتخاب کردند ولی وقتی متوجه رابطه نهانی او با عین الدوله شدند،برای سخنان او ارجی قائل نشدند و سرانجام سفیر عثمانی را برای این کار برگزیدند.و درخواستهای خود را چنین نوشتند :
5
1 :نبودن عسگر گاریچی در راه قم
2 :بنای عدالتخانه ای در ایران
3: اجرای قانون اسلام درباره آحاد و افراد بدون ملاحظه از احدی
4:عزل مسیو نوز از ریاست گمرک ومالیه دولت
5:عزل علاءالدوله از حکومت تهران[5]
کسروی در این باره میگوید:((آگاهی از این پیشامد بروزنامه های اروپا هم رسید و آن را با ستایشی از علماء یاد کردند،ولی آنها عدالتخانه را پارلمان یا مجلس شوری معنی کردند.[6] ))
سرانجام کوچندگان صلاح را در بازگشت دیدند،اما خواهیم دید که به عدالتخانه تنها خرسندی ندادند و آخرین خواست خود را که مجلس میبود آشکار گردانیدند و روز جمعه بیست ودوم دی ماه با شکوه بسیار به شهر بازگشتند.
مهاجرت کبری
عین الدوله مرد کم دانشی بود و برای او که در دربار خودکامه بزرگ شده بود گران می افتاد که نام قانون یا دارالشوری را بشنود، این بود که از درون ، نسبت به خواسته های مردم دشمنی می نمود و از بین درخواستها تنها علاءالدوله را از حکومت تهران برداشت و بقیه را به باد فراموشی سپرد.
بعد از آنکه مردم دیدند از طرف دولت خبری نمی شود،گروهی از علما نزد عین الدوله رفتند.آقای طباطبایی به عین الدوله فرمود: ((این عدالتخانه که ما مطالبه می کنیم اول ضررش بماها میرسد که دیگر مردم آسوده می شوند و ظلم نمی بینند ودیگر محتاج به ماها نمی باشند،ولی چون عمر من وتو گذشته است کاری بکنید که نام نیکی از شما در عالم بماند و در صحائف تاریخ بنویسند بانی مجلس و عدالتخانه عین الدوله بوده و از تو این یادگار در ایران باقی بماند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
قدیمی ترین شاعر زن ایرانی
3
رابعه بنت کعب قدیمی ترین شاعر زن
حضور زنان در تاریخ ادبیات هم همچون دیگر علوم کمرنگ و نامحسوس بوده و به ندرت در تاریخ و گذشته آن نامی از زنان به عنوان بنیانگذار یک سبک یا مکتبی خاص برده شده است که دلیل آن به علت جامعه مردسالارانه و تعصبات مردانه چندان دور از ذهن نبوده است و حضور زنان در ادبیات و شعر هم کمرنگ بوده و به ندرت می توان در کتب قدیمی و تذکره ها نامی از زنان شاعر و ادیب را مشاهده کرد. قدیمی ترین شاعره که در کتب از او نام برده شده، رابعه بنت کعب است که متاسفانه در تمامی کتاب ها تعریف از او از چند خط نیز تجاوز نکرده است.
شاید به علت همین باورهای سخت آن زمان که بسیاری از کارها و اعمال برای زنان ناشایست می دانستند، سرودن شعر و ابراز احساسات در قالب کلمات نیز در آن زمان کاری ناشایست و ناپسند بوده یا شاید زنان حق تحصیل یا خواندن و نوشتن نداشتند یا اگر خوش بینانه به این موضوع نگاه کنیم که شاید زنانی شاعر بوده اند ولی به علت جو مردسالار آن زمان در کتاب های تذکره نامی از آنها برده نشده است.
اولین شاعره زبان دری که در تذکره ها از او نام برده شده است، رابعه بنت کعب قزداری است که هم عصر شاعر و استاد شهیر زبان فارسی رودکی بود و در نیمه اول قرن چهارم در بلخ حیات داشت. پدر او که شخص فاضل و محترمی بود، در دوره سلطنت سامانیان در سیستان، بست، قندهار و بلخ حکومت می کرد. از تاریخ تولد رابعه اطلاعی در دست نیست; ولی پاره ای از حیات او معلوم است.
3
این دختر دانشمند در اثر توجه پدر توانست تعلیمات خوبی را کسب کند و در زبان دری معلومات وسیعی حاصل کرد و چون ذوق شاعری داشت، شروع به سرودن اشعار شیرین کرد. عشقی که رابعه نسبت به یکی از غلامان برادر خود در دل می پردازد، بر سوز و شور اشعارش افزوده و آن را به پایه تکامل رسانید. چون محبوب او غلامی بیش نبود و بنا بر آداب و رسوم آن دوران، رابعه نمی توانست امیدی به ازدواج با آن غلام داشته باشد، از زندگی و سعادت به کلی ناامید بوده، یگانه تسلی خاطر حزین او سرودن اشعار بود، که در آن احساسات سوزان و هیجان روحی خود را بیان می کرد.
حارث، برادر رابعه که بعد از مرگ پدر، حاکم بلخ شده بود، توسط یکی از غلامان خود که صندوقچه بکتاش را دزدیده، به جای جواهرات و طلا در آن اشعار مملو از عشق و سوز و گداز رابعه را یافته و از این عشق آگاهی یافته، باوجود پاکی آن بر خواهر خود آشفته، حکم به قتل او داد و رابعه درسنین جوانی، با دل پر آرمان با دنیایی که از آن جز غم و ناکامی نصیبی نداشت، وداع کرد. اگر چه جز تعداد بسیار محدود چیزی از اشعار رابعه باقی نمانده ولی آن چیزی که در دست است بر لیاقت و ذوق ظریف او دلالت می کند و ثابت می سازد که شیخ عطار و جامی در تمجیدی که از اوکرده اند، مبالغه نکرده اند.
نمونه ای از اشعاررابعه :
عشق او بازاند آوردم به بند
کوشش بسیار نامد سودمند
عشق دریایی کرانه ناپدید
کی توان کرد شنا، ای هوشمند ؟
4
عشق را خواهی که برپایان بری
بس که بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب
زهر باید خورد و انگارید قند
توسنی کردم، ندانستم همی
کز کشیدن تنگ تر گردد کمند
با این وجود، در دست داشتن همین تعداد کم اشعار، بازگو کننده قدرت کلام و قریحه شاعرانه رابعه است و این که با درک وضع موجود و موقعیت اجتماعی زنان در آن دوران (به گونه ای که به خاطر عشق حکم به قتل او می دهند) تمامی اشعار گواهی از دید باز و نگاه روشن وی به پیرامونش دارد.
هرچند که جای بسی تاسف است که تعداد اشعار او چندان قابل ملاحظه نیست و تعداد آنها انگشت شمار است و این که در تمام کتب تاریخی که نام او آمده چیز زیادی از زندگی او در دست نیست ولی همین کافی است که پس ازطی این همه قرن، نام او توانسته جایگاه ثابتی را در کتاب های تاریخ ادبیات به عنوان اولین زن شاعرکسب کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جواد محقق در سال 1333 در تهران به دنیا آمد.ادبیات فارسی از علاقه های او بود؛بنابراین در همین رشته ادامه تحصیل داد.او پس از چهار سال تدریس در مدارس شهری و روستایی کشورمان ایران در سال 1366 برای تدریس به کشورهای ترکیه و پاکستان رفت و در سال 1369 به وطن بازگشت وی سیزده سال سردبیری ماهنامهی رشد معلم و چهار سال سردبیری رشد نوجوان را به عهده داشت.او هم اکنون سردبیرفصلنامهی رشد جوان است.محقق همکاری خود را با مطبوعات از سالهای مدرسه آغاز کرده و آثارش که شامل شعر،داستان، گزارش،مقاله،گفتگو و مصاحبه است.دربیش از یکصد نشریه منتشر شده است و بیش بیست کتاب چاپ شده داردکه بعضی از آنها عبارتند از: قصه ی مرد بزرگ پاپتی،مردی چو آفتاب 1357-مثل من به انتظار 1374-علم و ایمان در گفتگو با دانشمندان 1377-گزیدهی شعرها 1379-خواب خوب 1381-در خانه ما 1381-مدرسه آسمان:چاپ دوغ ودروغ زیر چاپ بچه ها بود.
به ناچار در هر حال به آن احساس نیاز می کنیم یا علاقه داریم. این نوع مطالعات ب
یشتر شامل کتابهای ادبی، هنری و حال و هوای آنها هم کاری میکردم.اما از وقتی که به مجلهی رشد آمدم و صفحات گروه سنی را جدی گرفتم .البته در حوزۀ بزرگسالان هم فعالیت میکنم . *آیا به خاطر نوشتن برای بچه ها دورۀ خاصی را طی کرده اید؟ نه مثل اکثر فعالان این رشته به مدد
مطا لعه شوق وذوق شخصی و احساس نیاز شروع به کار کردم. از هر کس چیزی آموخته ام و از خود بچه ها بیشتر از همه
بچه ها بهترین و صادق ترین معلمان یک شاعر یا یک نویسنده
اند.*برای موفقیت در این راه چه چیزهایی لازم است؟ به نظر من در این راه چهار چیز لازم است:1- علاقه 2- استعداد 3- پشتکار4-امکانات.
هر کدام از این ضعیف باشد به همان نسبت توفیق کمتری نصیب آدم می شود البته به نظر می آید که دو تای وسطی از بقیه مهمتر است. باید مثل یک مورچه، یک زنبور عسل،آرام، صبور، مقاوم و پرحوصله کار کرد و تجربه اندوخت.*شما چقدر از وقت تان را به مطاله اختصاص م
ی دهید؟ من از نوجوانی بیشتر وقتم را کتاب میخواندم در کلاس های درس، زنگ های تفریح، توی تاکسی یا اتبوس در صف نانوایی در انتظار دکتر،روزهای تعطیل و تقریأ همه شبها قبل از خواب،
هنوز هم علاوه بر مطالعاتی که هر روز به خاطر کار
مطبوعات دارم،تمام شبها حداقل از ساعت دوازده تا بعد از دو نیمه شب مطالعه می کنم.*چه کتابهایی می خوانید؟ سالها همه چیز می خواندم حالا کمی موضوعات کتابهایم محدودتر شده است. بارها گفته و نوشته ام که همهی ما به سه نوع مطاله احتیاج داریم:1- مطالعه شغلی که همان خواندن
کتابهای مربوط به شغل مان 2- مطالعه مذهب- که ساختار فکری و جهان بینی
ما را تقویت می کند و باید و نبایدهای زندگی را به ما یاد
می دهد و ما را از
اشتبا هات مکرر باز می دارد.
3- مطالعات ذوقی- یعنی کتابهایی در بارۀ موضوعاتی که شاید در میان دو نوع مطالعۀ قبل
ی نباشد ولی آموزشهای مختلف است.من هم در این سه حوزه مطالعه میکنم و باید بگویم این سه نوع مطالعه باید همزمان پیش برود.*آیا برای شاعر یا نویسنده شدن باید تحصیلات دانشگاهی خاصی داشت؟ خوشبختانه؛ خیر اگر استعداد و علاقه و پشتکار داشته باشیم بدون رفتن به دانشگاه و یا با تحصیل در رشته های گناگون هم می شود شاعر یا نویسنده و هنرمند شد. اتفاقأ بیشتر شاعران و نویسندگان ایران و جهان تحصیلات دانشگاهی نداشته و ندارند
ویا موفقیتشان دراین رشتۀ ربطی به تحصیلات
رسمی
ودانشگاهی به معنای نداشتن تحقیق و مطالعۀ
جدی تر
خواندن و بیشتر تمرین کردن در آن رشته است که ضامن موفقیت است.*به نظر شما محبوب بودن با معروف بودن چه فرقی دارد؟ محبوب بودن یک ارزش است در حالی که معروف بودن و شهرت داشتن به خودی خود ارزش نیست اگر چه ظاهرا هر دو گروه مورد توجه مردم هستند یا قرار می گیرند اما در میان آنها فرق زیادی است. یک انسان منفی مثل کلاهبردار یا قاچاقچی می تواند معروف و مشهور باشد هنر پ