پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس
پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس

sidaa تحقیق بخش اخر بیگانه همسری

تحقیق-بخش-اخر-بیگانه-همسری
تحقیق بخش اخر بیگانه همسری
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 111
حجم فایل: 95 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 111 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏فصل چهارم
‏بیگانه همسری و تحلیل ان در شاهنامه
‏مقدمه:
‏حماسه، خلاصه‏‌‏ای از سرگذشت زندگی انسان و جلوه‏‌‏گاه اندیشه و کردار اوست. روح آدمی نیز همواره درگیر دو نیروی مهر و کین، عشق و نفرت و دوستی و دشمنی است. اگر قرار باشد تصویری کامل از انسان به نمایش گذاشته شود مسلماً فقط به کین ورزی‏‌‏ها خلاصه نمی‏‌‏شود ‏و صرفاً صحنه‏‌‏های رزم به تصویر کشیده نخواهد شد.
‏شاهنامه‏‌‏ی فردوسی التقاطی از انواع ادبیات است هر چند که بخش اصلی آن را داستان‏‌‏های رزمی تشکیل داده‏‌‏اند اما داستان‏‌‏های عاشقانه، ‏، ازدواج و دلبستگی های خانوادگی ،‏داستان‏‌‏های غنایی و شاعرانه، افسانه‏‌‏های عامیانه، داستان‏‌‏های عرفانی و... ‏در ان به وفور ، ‏به چشم می‏‌‏خورد. (سرامی، 1383، ص 41)
2
‏ازدواج به عنوان یکی از مهمترین موضوعاتی است که نظر شاعران را به خود جلب نموده و در اثار همه شاعران پرداختن به وصال و کامیابی از محبوب به عنوان یکی از موضوعات مهم مطرح شده است. ‏ آنچه در درون انسان می‏‌‏گذرد انگیزه‏‌‏ی حادثه‏‌‏هاست و نیرومندترین ‏عاطفه در میان انسان‏‌‏ها و مایه‏‌‏ی بقای هستی عشق است. در شاهنامه‏‌‏ی فردوسی با مجموعه حوادثی هولناک روبرو هستیم که صدای شمشیر و سنان و کوس و دهل آن را وحشت انگیزتر می‏‌‏نماید و خاک و خون رنگ خشم و نفرت به این وقایع می‏‌‏بخشد. با این همه فردوسی ماهرانه داستان‏‌‏های عاشقانه را در آن به نمایش درآورده است.
‏- عشق در زبان فارسی مهم‏‌‏ترین موضوع ادب ایران شناخته شده است. در شاهنامه عشق به صورت بسیار لطیف و کامروا مطرح است. ‏«‏عشق در شاهنامه طبیعی و انسانی است و وصف‏‌‏ها و بیان حالات روانی زن و مرد طبیعی و هنرمندانه است. عشق در شاهنامه جلال و شکوه حماسی دار‏د و سزاوار پهلوانان شاهنامه است. عشقی بزرگوارانه و نجیبانه و خردمندانه و توأم با وقار و شخصیت حکیمانه‏‌‏ی خود فردوسی.‏»‏ (ریاحی، 1380، ص 299)
‏در شاهنامه مبحث عشق و زن ‏، ازدواج ،‏ تشکیل خانواده و تربیت فرزند از موضوعات مهم و اساسی به شمار می‏‌‏رود آن هم عشق پاک، عشق معنوی که از هوی و هوس نیست. عشق پاکی که برای عاشق و معشوق خیری دربر دارد‏.‏ مانند عشق تهمینه به رستم که ‏شرح‏ آن را فردوسی چنین بیان می‏‌‏دارد. آن هنگام که رستم عشق تهمینه را می‏‌‏پذیرد با خود چنین حدیث نفس می‏‌‏کند:
‏چو رستم بر آن سان پری چهره دید‏ زهر دانشی نزد او بهره دید
‏و دیگر که از رخش داد آگهی ندید ‏ه‏یچ فرجام جز فرهی
4
‏(ج 2، ص 363)
‏از نگاه فردوسی عشق پاک، محترم و مقدس است نه عشق ناپاکی چون عشق سودابه به سیاوش که حاصلی جز رسوایی و ننگ و گناه نیست.
‏در شاهنامه بیشتر ‏پهلوانان بزرگ با عشقی پر شور و سرشار از بیم و امید و فراز و نشیب ازدواج می‏‌‏کنند. زیرا اینان همواره گوهر و ارزش‏‌‏های پهلوانی را در برابر عوامل آلاینده، حفظ کرده‏‌‏اند، عشق جزء جدایی ناپذیر حیات پهلوانان و عاملی نیرو بخش است و هرگز منافی با مسئولیت آنان نیست. تمامی عشق‏‌‏های عصر پهلوانی از ماجرای زال رودابه، رستم و تهمینه، بیژن و منیژه گرفته ‏تا نطفه‏‌‏ی عشق ناکامی که در دل سهراب به گردآفرید بسته می‏‌‏شود‏،‏ همگی پاک و بر وفق طبیعت سالم و نیالوده‏‌‏ی زنان و مردان پهلوان است و کوچکترین نشانه‏‌‏ای از شید و شعوذه و ریب و ریا ندارد.
‏«‏دلدادگان در شاهنامه چهره‏‌‏ای آزاده و مردانه و باوقار دارند. دور از خواری و زبونی ‏، ‏خود کم بینی و خودآزاری و سوز و گدازی که در غزل‏‌‏ها و مثنوی‏‌‏های عاشقانه ‏دیده می‏‌‏شود. خردمندانه بودن عشق و گردن فرازی عاشقان در داستان‏‌‏های شاهنامه از یک سوی تراوش ر‏و‏ح والای شاعر است که اساس همه‏‌‏ی داستان‏‌‏ها را بر نام و ننگ نهاده است. از دگر سوی جلوه‏‌‏ای ‏از فرهنگ ایرانی و نمایش روح و منش ایرانیان است. این نوع ‏رابطه میان عاشق و معشوق در تغزل‏‌‏های بازمانده از عصر سامانی هم کم و بیش به چشم می‏‌‏خورد.‏»‏ (ریاحی، 1380، صص 301-300)
‏عشق در شاهنامه سبب اتحاد نیروهای متضاد است‏.‏ عاملی که می‏‌‏تواند ‏ملت‏‌‏ها را متحد سازد. ‏ بیگانه همسری در شاهنامه موجب پیامدها و دستاوردهای مختلف است . ‏همچون عشق زال و رودابه که به ‏اتحاد دو ملت انجامید و بر کانون قدر ایران افزوده شد. زیرا معشوقه‏‌‏های داستان‏‌‏های غنایی در بخش پهلوانی زنانی ا‏ن‏یرانی هستند‏ که ناموس اجتماعی کشور توران به حساب می‏‌‏آیند و تصاحب آن‏‌‏ها یعنی افزودن بر قدرت ایران.
‏اگرچه عشق در شاهنامه به صورت مادی و زمینی است‏ ،‏ اما درونمایه‏‌‏های ماجراهای عاشقانه‏‌‏ی شاهنامه در بیشتر موارد با درونمایه‏‌‏های عشق غزل عراقی ‏مطابقت دارد تا تغزل‏‌‏های سبک خراسانی. زیرا در سبک خراسانی که فردوسی شاهنامه را به آن سبک سروده است معشوق ارج و قربی ندارد و عاشق مالک و صاحب اوست‏.‏ اما در داستان‏‌‏های غنایی شاهنامه معشوق همواره در جایگاه ویژه
4
‏‌‏ای ‏قرار دارد و از شاهزادگان محسوب می‏‌‏شود (البته در بخش پهلوانی) همانگونه که در غزل عراقی معشوق از جایگاه و ارزش ویژه برخوردار است. دیگر آنکه در سبک خراسانی هرگ‏ز عاشق برای بدست آوردن معشوق جانف‏شانی نمی‏‌‏کند‏.‏ زیرا با کمی سرپیچی معشوق، او را رها می‏‌‏کند و دیگری را بر می‏‌‏گزیند زیرا که در بند عشق ‏نیست و بیشتر هوس است. اما در شعر فردوسی عاشق حتی جان خود را برای معشوق، ناچیز می‏‌‏داند و دنیا را بدون معشوق هیچ. همانگونه که در سبک عراقی می‏‌‏بینیم جان باختن عاشق کاری است سهل. در سبک خراسانی به معشوق اسائه‏‌‏ی ادب می‏‌‏شود در حالی که در غزل عراقی و شعر فردوسی هرگز توهینی به معشوق از جانب عاشق نمی‏‌‏شود. ‏در شعر فردوسی عاشق برای وصال ‏سنت شکنی می‏‌‏کند و به ملامت و سرزنش دیگران اهمیتی نمی‏‌‏دهد‏.‏ همانگونه که در غزل عراقی ملامت کشی یکی از درونمایه‏‌‏های اصلی شعر محسوب می‏‌‏شود. شاهنامه اثری است خردگرا و همواره خرد را راهگشا می‏‌‏داند (خرد رهنمای و خرد دلگشای) اما در داستان‏‌‏های غنایی آن، عاشق همواره راه دل را پیش می‏‌‏گیرد و به عقل توجهی ندارد. همانگونه که در غزلیات سبک عراقی تقابل عشق و عقل مورد بحث است. عاشق در شاهنامه بی‏‌‏قراری می‏‌‏کند و شب او بسیار طولانی است درست مثل عاشق غزل سبک عراقی. در شاهنامه معشوق ناز می‏‌‏کند‏،‏ تا نیاز عاشق را بیشتر کند‏،‏ همچون معشوق غزل عراقی. ‏در مسیر عشق موانعی وجود دارد که عاشق برای رسیدن به معشوق باید آن‏‌‏ها را پشت سر بگذارد و هر چه این موانع بزرگتر، هیجان عشق بیشتر می‏‌‏شود‏.‏ در داستان‏‌‏های غنایی شاهنامه همواره میان عاشق و معشوق سد راهی هست که پهلوان عاشق، شجاعانه آن‏‌‏ها را ‏می‏‌‏شکند. تلاش عاشق برای وصال قدرت شکیبایی او را بیشتر می‏‌‏کند‏.‏ همانگونه که در غزل عراقی عاشق صبور می‏‌‏شود. در سبک عراقی رهایی از دنیا و مافیها از تأثیر ارزشمند عشق بر دل عاشق حاصل می‏‌‏شود که در شاهنامه نیز عاشق از تعینات دن‏ی‏ایی رهایی می‏‌‏یابد و از اوج عزت دنیایی، به حضیض ذلت می‏‌‏رسد‏،‏ ولی ‏باز هم در عشق خود ثابت قدم می‏‌‏ماند و عشق را رها نمی‏‌‏کند. در شاهنامه عاشق به ظاهر توجهی ندارد و حتی عیب معشوق را حسن او می‏‌‏بیند. در شاهنامه عاشق همواره امیدوار است و تلاش او به وصال ‏می‏‌‏انجامد. ‏(مدرس زاده، 1377، ص 5)

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود طرحواره درمانی دانلود پیشینه تحقیق دانلود گزارش کارآموزی فروشگاه ساز فایل رایگان همکاری در فروش با پورسانت بالا دانلود پرسشنامه
دانلود تحقیق دانلود مقالات اقتصادی مقاله در مورد ایمنی چارچوب نظری تحقیق خرید کاندوم خرید ساعت مچی مردانه
دانلود افزونه وردپرس دانلود تحقیق آماده سایت دانلود پاورپوینت مقالات مدیریتی میزان درآمد همکاری در فروش فایل کسب درآمد دانشجویی

تحقیق بخش اخر بیگانه همسری

تحقیق-بخش-اخر-بیگانه-همسری
تحقیق بخش اخر بیگانه همسری
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .doc
تعداد صفحات: 111
حجم فایل: 95 کیلوبایت
قیمت: 10000 تومان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 111 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏فصل چهارم
‏بیگانه همسری و تحلیل ان در شاهنامه
‏مقدمه:
‏حماسه، خلاصه‏‌‏ای از سرگذشت زندگی انسان و جلوه‏‌‏گاه اندیشه و کردار اوست. روح آدمی نیز همواره درگیر دو نیروی مهر و کین، عشق و نفرت و دوستی و دشمنی است. اگر قرار باشد تصویری کامل از انسان به نمایش گذاشته شود مسلماً فقط به کین ورزی‏‌‏ها خلاصه نمی‏‌‏شود ‏و صرفاً صحنه‏‌‏های رزم به تصویر کشیده نخواهد شد.
‏شاهنامه‏‌‏ی فردوسی التقاطی از انواع ادبیات است هر چند که بخش اصلی آن را داستان‏‌‏های رزمی تشکیل داده‏‌‏اند اما داستان‏‌‏های عاشقانه، ‏، ازدواج و دلبستگی های خانوادگی ،‏داستان‏‌‏های غنایی و شاعرانه، افسانه‏‌‏های عامیانه، داستان‏‌‏های عرفانی و... ‏در ان به وفور ، ‏به چشم می‏‌‏خورد. (سرامی، 1383، ص 41)
2
‏ازدواج به عنوان یکی از مهمترین موضوعاتی است که نظر شاعران را به خود جلب نموده و در اثار همه شاعران پرداختن به وصال و کامیابی از محبوب به عنوان یکی از موضوعات مهم مطرح شده است. ‏ آنچه در درون انسان می‏‌‏گذرد انگیزه‏‌‏ی حادثه‏‌‏هاست و نیرومندترین ‏عاطفه در میان انسان‏‌‏ها و مایه‏‌‏ی بقای هستی عشق است. در شاهنامه‏‌‏ی فردوسی با مجموعه حوادثی هولناک روبرو هستیم که صدای شمشیر و سنان و کوس و دهل آن را وحشت انگیزتر می‏‌‏نماید و خاک و خون رنگ خشم و نفرت به این وقایع می‏‌‏بخشد. با این همه فردوسی ماهرانه داستان‏‌‏های عاشقانه را در آن به نمایش درآورده است.
‏- عشق در زبان فارسی مهم‏‌‏ترین موضوع ادب ایران شناخته شده است. در شاهنامه عشق به صورت بسیار لطیف و کامروا مطرح است. ‏«‏عشق در شاهنامه طبیعی و انسانی است و وصف‏‌‏ها و بیان حالات روانی زن و مرد طبیعی و هنرمندانه است. عشق در شاهنامه جلال و شکوه حماسی دار‏د و سزاوار پهلوانان شاهنامه است. عشقی بزرگوارانه و نجیبانه و خردمندانه و توأم با وقار و شخصیت حکیمانه‏‌‏ی خود فردوسی.‏»‏ (ریاحی، 1380، ص 299)
‏در شاهنامه مبحث عشق و زن ‏، ازدواج ،‏ تشکیل خانواده و تربیت فرزند از موضوعات مهم و اساسی به شمار می‏‌‏رود آن هم عشق پاک، عشق معنوی که از هوی و هوس نیست. عشق پاکی که برای عاشق و معشوق خیری دربر دارد‏.‏ مانند عشق تهمینه به رستم که ‏شرح‏ آن را فردوسی چنین بیان می‏‌‏دارد. آن هنگام که رستم عشق تهمینه را می‏‌‏پذیرد با خود چنین حدیث نفس می‏‌‏کند:
‏چو رستم بر آن سان پری چهره دید‏ زهر دانشی نزد او بهره دید
‏و دیگر که از رخش داد آگهی ندید ‏ه‏یچ فرجام جز فرهی
4
‏(ج 2، ص 363)
‏از نگاه فردوسی عشق پاک، محترم و مقدس است نه عشق ناپاکی چون عشق سودابه به سیاوش که حاصلی جز رسوایی و ننگ و گناه نیست.
‏در شاهنامه بیشتر ‏پهلوانان بزرگ با عشقی پر شور و سرشار از بیم و امید و فراز و نشیب ازدواج می‏‌‏کنند. زیرا اینان همواره گوهر و ارزش‏‌‏های پهلوانی را در برابر عوامل آلاینده، حفظ کرده‏‌‏اند، عشق جزء جدایی ناپذیر حیات پهلوانان و عاملی نیرو بخش است و هرگز منافی با مسئولیت آنان نیست. تمامی عشق‏‌‏های عصر پهلوانی از ماجرای زال رودابه، رستم و تهمینه، بیژن و منیژه گرفته ‏تا نطفه‏‌‏ی عشق ناکامی که در دل سهراب به گردآفرید بسته می‏‌‏شود‏،‏ همگی پاک و بر وفق طبیعت سالم و نیالوده‏‌‏ی زنان و مردان پهلوان است و کوچکترین نشانه‏‌‏ای از شید و شعوذه و ریب و ریا ندارد.
‏«‏دلدادگان در شاهنامه چهره‏‌‏ای آزاده و مردانه و باوقار دارند. دور از خواری و زبونی ‏، ‏خود کم بینی و خودآزاری و سوز و گدازی که در غزل‏‌‏ها و مثنوی‏‌‏های عاشقانه ‏دیده می‏‌‏شود. خردمندانه بودن عشق و گردن فرازی عاشقان در داستان‏‌‏های شاهنامه از یک سوی تراوش ر‏و‏ح والای شاعر است که اساس همه‏‌‏ی داستان‏‌‏ها را بر نام و ننگ نهاده است. از دگر سوی جلوه‏‌‏ای ‏از فرهنگ ایرانی و نمایش روح و منش ایرانیان است. این نوع ‏رابطه میان عاشق و معشوق در تغزل‏‌‏های بازمانده از عصر سامانی هم کم و بیش به چشم می‏‌‏خورد.‏»‏ (ریاحی، 1380، صص 301-300)
‏عشق در شاهنامه سبب اتحاد نیروهای متضاد است‏.‏ عاملی که می‏‌‏تواند ‏ملت‏‌‏ها را متحد سازد. ‏ بیگانه همسری در شاهنامه موجب پیامدها و دستاوردهای مختلف است . ‏همچون عشق زال و رودابه که به ‏اتحاد دو ملت انجامید و بر کانون قدر ایران افزوده شد. زیرا معشوقه‏‌‏های داستان‏‌‏های غنایی در بخش پهلوانی زنانی ا‏ن‏یرانی هستند‏ که ناموس اجتماعی کشور توران به حساب می‏‌‏آیند و تصاحب آن‏‌‏ها یعنی افزودن بر قدرت ایران.
‏اگرچه عشق در شاهنامه به صورت مادی و زمینی است‏ ،‏ اما درونمایه‏‌‏های ماجراهای عاشقانه‏‌‏ی شاهنامه در بیشتر موارد با درونمایه‏‌‏های عشق غزل عراقی ‏مطابقت دارد تا تغزل‏‌‏های سبک خراسانی. زیرا در سبک خراسانی که فردوسی شاهنامه را به آن سبک سروده است معشوق ارج و قربی ندارد و عاشق مالک و صاحب اوست‏.‏ اما در داستان‏‌‏های غنایی شاهنامه معشوق همواره در جایگاه ویژه
4
‏‌‏ای ‏قرار دارد و از شاهزادگان محسوب می‏‌‏شود (البته در بخش پهلوانی) همانگونه که در غزل عراقی معشوق از جایگاه و ارزش ویژه برخوردار است. دیگر آنکه در سبک خراسانی هرگ‏ز عاشق برای بدست آوردن معشوق جانف‏شانی نمی‏‌‏کند‏.‏ زیرا با کمی سرپیچی معشوق، او را رها می‏‌‏کند و دیگری را بر می‏‌‏گزیند زیرا که در بند عشق ‏نیست و بیشتر هوس است. اما در شعر فردوسی عاشق حتی جان خود را برای معشوق، ناچیز می‏‌‏داند و دنیا را بدون معشوق هیچ. همانگونه که در سبک عراقی می‏‌‏بینیم جان باختن عاشق کاری است سهل. در سبک خراسانی به معشوق اسائه‏‌‏ی ادب می‏‌‏شود در حالی که در غزل عراقی و شعر فردوسی هرگز توهینی به معشوق از جانب عاشق نمی‏‌‏شود. ‏در شعر فردوسی عاشق برای وصال ‏سنت شکنی می‏‌‏کند و به ملامت و سرزنش دیگران اهمیتی نمی‏‌‏دهد‏.‏ همانگونه که در غزل عراقی ملامت کشی یکی از درونمایه‏‌‏های اصلی شعر محسوب می‏‌‏شود. شاهنامه اثری است خردگرا و همواره خرد را راهگشا می‏‌‏داند (خرد رهنمای و خرد دلگشای) اما در داستان‏‌‏های غنایی آن، عاشق همواره راه دل را پیش می‏‌‏گیرد و به عقل توجهی ندارد. همانگونه که در غزلیات سبک عراقی تقابل عشق و عقل مورد بحث است. عاشق در شاهنامه بی‏‌‏قراری می‏‌‏کند و شب او بسیار طولانی است درست مثل عاشق غزل سبک عراقی. در شاهنامه معشوق ناز می‏‌‏کند‏،‏ تا نیاز عاشق را بیشتر کند‏،‏ همچون معشوق غزل عراقی. ‏در مسیر عشق موانعی وجود دارد که عاشق برای رسیدن به معشوق باید آن‏‌‏ها را پشت سر بگذارد و هر چه این موانع بزرگتر، هیجان عشق بیشتر می‏‌‏شود‏.‏ در داستان‏‌‏های غنایی شاهنامه همواره میان عاشق و معشوق سد راهی هست که پهلوان عاشق، شجاعانه آن‏‌‏ها را ‏می‏‌‏شکند. تلاش عاشق برای وصال قدرت شکیبایی او را بیشتر می‏‌‏کند‏.‏ همانگونه که در غزل عراقی عاشق صبور می‏‌‏شود. در سبک عراقی رهایی از دنیا و مافیها از تأثیر ارزشمند عشق بر دل عاشق حاصل می‏‌‏شود که در شاهنامه نیز عاشق از تعینات دن‏ی‏ایی رهایی می‏‌‏یابد و از اوج عزت دنیایی، به حضیض ذلت می‏‌‏رسد‏،‏ ولی ‏باز هم در عشق خود ثابت قدم می‏‌‏ماند و عشق را رها نمی‏‌‏کند. در شاهنامه عاشق به ظاهر توجهی ندارد و حتی عیب معشوق را حسن او می‏‌‏بیند. در شاهنامه عاشق همواره امیدوار است و تلاش او به وصال ‏می‏‌‏انجامد. ‏(مدرس زاده، 1377، ص 5)

 

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

دانلود تحقیق و پاورپوینت

فروشگاه فایل

خرید کاندوم خاردار