لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 124 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
"ساختارهای فرآیند سینمایی- Les Structres de L’experience filmique
" آشکارا روشهای مرلوپونتی را در مورد سینما به کار میگیرد- دیده میشود. اما بیشک متنفذترین نظریههای پدیده- شناسی در سینما به "هانری آژل"، "آمده آیفره- Amédée Ayfre
" و "روژه مونیه- Roger Munier
" تعلق دارد.
کارهای اینان در بخش آخر کتاب به بررسی گذاشته شده است. تا حدی به دلیل آنکه اینان هر یک به طریقی کوشش کردهاند تا آگاهانه نظریههای بازن را گسترش دهند، و بیشتر به دلیل آنکه این نظریهپردازان، شقهای مرئیتری نسبت به متز و میتری ارائه دادهاند.
همچنانکه به دوران پس ساختارگرایی میرسیم، میبینیم که متفکران در تمام زمینهها درباره پیدایش رابطهای پربارتر میان ساختارگرایی علمی و برونی و پدیدهشناسی درونی و تشریحی صحبت میکنند. این رابطه در سینما تا حد فراوانی، یادآور حالت پالایش یافته و متحول رابطهی میان نظریههای واقعگرایانه و شکلگرایانه است. از اینرو نمیتوان پذیرفت که صحنه نظریات سینمایی امروزه، اساساً متفاوت از صحنه نظریات سینمایی گذشته باشد. و نظیر گذشته، وجود دیدگاههای متعدد را میتوان نشانهی سلامتی و نیروی نظریات سینمایی معاصر دانست.
یادداشت
راجرلین هارت
کارگردان فرانسوی ( - 1903) مستندساز، منتقد و نظریهپرداز سینمایی. این کارگردان فیلمهای مستند، با آنکه کمتر فیلمهای طویل ساخته است، اما نفوذ فراوانی بر کارگردانان نهضت سینمایی "موج نو"ی فرانسه داشته است.
بعضی فیلمهای کوتاه: "مترو" (1934)، "کوت داوزور" (1948). فیلمهای طویل: "تعطیلات آخر" (1947)، "دختری در کوهستان" (1964).
اتین سورسو
فیلسوف فرانسوی ( - 1892) یکی از بنیانگزاران علم جدید فیلمولوژی است و سردبیری مجلهی "لارودستیک" را به عهده دارد. از نظر او هر اثر هنری، دنیای خاصی است که دارای ابعاد فضایی، زمانی و درونی خاص خود است. از آثار او: "آینده زیباییشناسی، (1929)، "هنرهای تطبیقی" (1947).
آندرو ساریس
منتقد سینما، آمریکایی، منتقد مجله آمریکایی "ویلج ویس"، استادیار سینما در دانشگاه نیویورک، عضو هیئت مدیرهی فستیوال نیویورک، سردبیر نسخه انگلیسی زبان "کایه دو سینما" (67- 1965)، همکاری با نشریه سینمایی "فیلم کالچر" (از 1955 به بعد)، مؤلف کتابهای "فیلمهای جوزف فن اشترن برگ"، "کارگردانان آمریکایی" وی برای نشریات متعددی مقاله نوشته است.
ادگار مورن
نویسنده، جامعهشناس و روزنامهنگار فرانسوی ( - 1921) سرپرست مرکز تحقیقات علمی، منتقد سینما و مدیر مجله "ارگومان"، از نوشتههای وی: "انسان و مرگ"، "انتقاد از خود".
آثارش درباره سینما: "سینما یا انسان خیالپرداز" (1965)، "بازیگران" (1957).
ژان میتری
ژان میتری با دو رسالهی حجیم دوجلدیاش، "زیبائیشناسی و روانشناسی سینما" (65- 1963) پیشگام دوره کاملاً نوینی از نظریات سینمایی است. نکته جالب اینست که نظریات معاصر سینمایی باید با میتری، معاصر و همکار چهرههایی مانند ژان اپستین، ابل گانس و ژان رنوار، آغاز شود. اولین کتاب میتری، بررسی هنر "امیل یانینگز" بود که آن زمان (1928) اواسط کار هنریاش بود. میتری در دوران طلایی سینمای صامت زیسته است، همان دورانی که سخت مورد توجه آرنهایم، بالاش و بیشمار نظریهپردازان دیگر بود. اما ذهن نقاد میتری بر جذبهی درهم شکنندهی درد فراق- nostalgia
و آن چنان نظریه سینمایی که این فیلمهای جادویی دهه بیست در آن تفوق داشته باشند، غلبه کرد، زیرا در حقیقت میتری نظریهی سینمایی کاملاً نوینی ارائه داده است.
سه عامل در زندگی شخصی میتری به این بیطرفی یا عینیت نقادانه کمک کرده است. اول اینکه وی در طی نهضت "آوانگارد" با کار عملی روی فیلمها، کارش را آغاز کرد. میتری حتی بعد از این نهضت هم رابطهاش را با فیلمسازی از دست نداد و با تدوین فیلمهایی مانند "پرده عنابی" (1953) به کارگردانی آلکساندر آستروک و فیلمبرداری و تدوین آثار کوتاه خود، "پاسیفیک 231" (1949) و "تصاویری برای دبوسی" (1952)، رابطهاش را با کار فیلمسازی حفظ کرد. این فیلمها که همگی دارای جنبه تجربی هستند میتری را وادار داشت که از همان ابتدا اندیشههای مترقیانهای در زمینه تدوین، موسیقی و اهمیت تصویر و اقتباس سینمایی در نوشتههایش مطرح کند. نزدیک بودن نظریات سینمایی میتری به روشهای عملی فیلمسازی از این گونه تجربیات عملی میتری در سینما ناشی میشوند. از میان نظریهپردازانی که بررسیاشان کردهایم، فقط ایزنشتین از نظر زمان و انرژی صرف شده در اطاق تدوین بر میتری پیشی میگیرد.
عامل دوم از زندگی و شخصیت میتری که او را این چنین به کمال برای وظیفهاش آماده کرد، عشق شدید او به تاریخ سینما است. میتری حتی طی سالهای نهضت "آوانگارد" نیز سخت مشغول جمعآوری اطلاعات و یادداشتهایی بود که بعدها باید مورد استفاده قرار میگرفت. اسناد سینمایی میتری که در دهه سی حجم قابل ملاحظهای یافته بود، بعداً وقتی میتری به همراهی "
هانری لانگلوا" و "ژرژ فرانژو"، "سینماتک" فرانسه را در سال 1938 بنیان گذاشت، همچنان افزایش یافت. "سینماتک" فرانسه از آن موقع تا به حال بزرگترین مخزن فیلم و اطلاعات سینمایی در جهان محسوب میشود. در طول جنگ، اندیشهی نگارش یک تاریخ حقیقتاً علمی درباره سینما در ذهن میتری شکل گرفت، تاریخی که هنر سینما را مستند کرده و مهمترین پرسشهای سینمایی را مطرح میکرد. در طول دههی گذشته، میتری دست به انتشار این "تاریخ سینما" زد و تا به حال فقط سه جلد آن را منتشر کرده و تازه به دهه سی رسیده است. هر کسی نگاهی سطحی به 900 صفحه، مجموعهی کتابهای تئوریک میتری انداخته باشد، بیدرنگ در پس میتری نظریهپرداز، متوجه میتری مورخ میشود. زیرا مورد مثالهای دقیق بیشماری که در هر صفحه نوشتههای او یافت میشود، به او حالت یک حشرهشناس سینما را داده است. همان ویژگی که بازن میخواست به آن برسد. چه کسی بهتر از میتری میتواند مقالهی معروف بازن، "تکامل زبان سینما" را دنبال کند؟ یا بهتر از او جنسها و گونههای سینمایی را طبقهبندی کرده و به طور کامل نمونههای سینمایی را تشریح و تحلیل کند؟
بازن برای نوشتن مقالههایش، به حافظهاش از فیلمهایی که در انجمنهای سینمایی دیده بود، رجوع میکرد، در حالیکه میتری این فیلمها را در اختیار داشت و مدارک سینمایی را در پروندههایش آماده. بازن به ندرت فیلم را بیش از یک بار میدید و هرگز در نمایش آنها یادداشت برنمیداشت. استعداد بازن حسی بود و نقدهای سینماییاش هم، عملی شرطی ناشی از حساسیتی همآهنگ و پرورش یافته. از آن طرف میتری هرگز غریزهی نقدنویسی نداشت، از اینرو بینشهای وی ناشی از تلاش فراوان ذهنی و تحقیقی او است.
میتری را باید بزرگترین منبع زندهی اطلاعات سینمایی دانست. موقعی که مدرسه سینمایی فرانسه، ایدک در سال 1945 بنیان گذاشته شد، از میتری بیدرنگ جهت تدریس در این مدرسه دعوت شد. جنبهی سوم از زندگی وی، جنبهی پدآگوژیک آن است که وی را وا میداشت تا تجربیات خلاقهی شخصی و هم اطلاعات دایرهالمعارفیاش را چنان قالبریزی کند که بتواند به یاری آن مسائل عمدهی سینما را لمس کرده و به مشکلات و پرسشهای رایج سینما پاسخ گوید. میتری که در فرانسه، کانادا و آمریکا سینما تدریس کرده، یکی از اولین اساتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
19
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 3-1
پیشگفتار 5-4
سینما حضوری غایب و تئاتر حضور زنده 11-6
تفاوت تکنیک بازیگری در سینما و تئاتر 25-11
خاتمه 26-25
منابع 27
2
مقدمه :
تئاتر هنری بسیار قدیمی از زمان قرون وسطی وجود داشته است ولی سینما در حقیقت سالها بعد پدید آمد و در ابتدا ی کار به علت هجوم سیل عظیمی از مردم به سوی این هنر که برایشان جذاب بود باعث گشت کار تئاتر کسادگردد و مخالفانی برای سینما قدبرافراشتند و آن را ضدخلاق و ترویج دهنده فساد دانستند و در حقیقت نوعی جنگ میان نهاد قدیمی و جدید پدید آمد و بالاخره سینما پیروز شد با وجود سنگ اندازهای زیاد و ماندگار شد .
در نظر سطحی فیلمهای سینمایی داستانی شباهت نزدیک به نمایشهای تئاتر نشان می دهند ریشه فیلمها تجاری سالهای اولیه قرن حاضر را نیز باید در همین یافت اما از چند جنبه اساسی با تئاتر فرق دارد : سینما با لقوه توان بصری دقیق و روشنتر هنرهای تصویری را در خود دارد و به علاوه قابلیت روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .
در قلمرو روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .
در قلمرو روایی در امر روانشناسی و درامر رفتاری ویلیام وایل در گزینش نمایشنامه روبا ه های کوچک نوشته لیلیانی هلمن هیچ تردیدی به خود راه نداد و همه آن را باهمان تمامیت تئاتری خود به فیلم برگردانده .
مقوله سینما و تئاتر هر دو از جهاتی در هنر جایگاهی دارند و از جهاتی هم در مقوله لذت بدن انسان و به گونه ای سرگرم کردن وی می توان به حساب آورد ولی لذتی که از این دو انسان می برد بسیار با هم تفاوت دارند لذت تئاتر یک لذت والاتر و اصیل تر و حتی می توان گفت اختلافی تر از لذت فیلم دیدن در سینما می باشد ظاهراً و جدانمان بیدار می شود در حقیقت انگار سینما نوعی کاهش ناگزیر ولتاژ و اتصال کوتاه مرموز زیبایی شناختی ما را از تنش خاکی که بخش عمده تئاتر است محروم می سازد تفاوتهای شایان دیگری در این میان وجود دارد - سینما چیست؟ آندره بازن «ترجمه محمد شهبا»، صفحه 54.
«از هر نظر که بخواهیم به تئاتر و سینما نگاه بیندازیم در حقیقت از تمامی جهات به هم نزدیک اند و هم دوراند .
ولی در این میان برهم تاثیراتی متقابل دارند در سینما می توان با استفاده از فنون مختلف ما نند کم کردن یا افزودن سرعت روی هم قرار دادن تصویربا فیلمبرداری با حرکت دوربین روی
2
- Travelling
را نمی توان بر روی صحنه تئاتر نشان داد و به روشی آن را تقلید کند اما میتوان کاری را که در سینما انجام می گیرد و تئاتر توانسته آن را تقلید کند و آن فلاش یک است بازگشت به گذشته است و حتی بسیاری از کارگردانیان در تئاتر خود از فیلم های سینمایی استفاده نمودند مثل آیزنشتاین در یک نمایشنامه خود به نام زرنگترین که دم به تله می دهد که در سال 1924 به اجرا نهاد از صفحه هایی که به صورت فیلم پخش می شود استفاده نمود.»
تئاتر بر سینما بسیار ژرف می باشد به طور کلی در بسیا ر از فیلمهای سینمایی میتوان تئاتر را لمس نمود مخصوصاً در فیلمهای خانوادگی و خصوصی و روانشناسی و باز میتوانیم ببینیم این فیلمها بر عکس فیلمهای پرجنب و جوش و بسیار چشمگیر بر تعداد محوری شخصیت متمرکز میشود و در مکانی بسته نقش خود را ایفا میکنند و روابط و کشمکشها را بسیار دقیق نشان میدهند مثل اینگماربرگمن فیلمساز یست که در آثار خود از صحنه تئاتری بهره برده است مانند صحنههای از زندگی زناشویی لبخندهای یک شب تابستان یا فریادها و نخها می توان تئاتر را کاملا حس نمود .
در نهایت به جای آنکه این دو وسیله بیان را رقیب یکدیگر بدانیم بهتر است که آنها راچون دوشکل نمایشی در نظر بگیریم که هر یک هنر خاص خود و توانایی غنی کردن یکدیگر را دارند .
4
پیش گفتار:
غالبا از خود پرسیده ام که از صفحه تئاتر یا پرده سینما کدام یک را بیشتر دوست دارم معمولا پاسخ هر دوبوده است .
البته نفس کارچه روی صفحه و چه در پرده سینما یکسان است منتهی تنها ازنظر تکنیک با هم متفاوتند .
و زمانی که در روز جلسه اول تاریخ سینما قضیه تحقیق سینما و .... مطرح گشت در ذهن خود فورا به سراغ سئوال قدیم خود که سینما و تئاتر چه تفاوت و شباهتی دارند و این موضوع را برای تحقیق انتخاب نمودم و منابع زیادی در این رابطه یافتم و برای سوال خود جوابی پیدا کردم و زمانی که خواستم به نگارش این تحقیق بپردازم دیدم گستردگی این تحقیق بسیار زیاد است، رفتم و این جوابی قانع کننده بسیار زیاد است پس تصمیم گرفتیم که ابتدا تئاتر این دو را نسبت به هم نوشته و بعد در مورد یک تفاوت شایان ذکر این دو که همان بازدیگر نیست رو مورد توجه قرار دهم و دراین تحقیق و به ایجاد رسیدم که تئاتر و سینما بسیار از هم تأثیر گرفتند در این منابع گاهی ذکر صحنهای از یک فیلم شده بو و من فورا به سراغ آن صحنه از فیلم رفته و شباهت آن تئاتر را می بافتم و تفاوتهای زیادی نیز دارند در حقیقت دلیل اصلی این که من در تحقیق خود بازیگری در سینما و تئاتر را باهم مقایسه کردم دلیل خواندن این جمله در کتاب سینما چیست آندره بازن بود:
1- در تئاتر وجود انسان بسیار اهمیت دارد ولی درام در سینما می توان بدون بازیگری باشد مثلا دری که به شدت بسته می شود رقص برگی در باد و امواجی که خود رابه ساحل می کوبند ومی توانند تئاتری دراماتیک را تشدید کنند در برخی از شاهکارهای سینما یی انسان تنها به صورت سیاهی لشکر است و به عبارت دیگر طبیعت نقش اول را ایفا میکند و انسان نقش دوم را مثل فیلم نانوک و مرد آرام موضوع مبارزه انسان با طبیعت است باز نمیتوان آن را با کنش تئاتری مقایسه کرد زیرا که سرچشمه و محرک اصلی کنش طبیعت است نه انسان».
و این جمله مرا واداشت تا به این برسم که تفاوت بازیگری در سینما و تئاتر در چه میباشد. و علت دیگر این بود که من هرگز درک نکردم چرا بازیگر خوب تئاتر در سینما خوب کار نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
19
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 3-1
پیشگفتار 5-4
سینما حضوری غایب و تئاتر حضور زنده 11-6
تفاوت تکنیک بازیگری در سینما و تئاتر 25-11
خاتمه 26-25
منابع 27
2
مقدمه :
تئاتر هنری بسیار قدیمی از زمان قرون وسطی وجود داشته است ولی سینما در حقیقت سالها بعد پدید آمد و در ابتدا ی کار به علت هجوم سیل عظیمی از مردم به سوی این هنر که برایشان جذاب بود باعث گشت کار تئاتر کسادگردد و مخالفانی برای سینما قدبرافراشتند و آن را ضدخلاق و ترویج دهنده فساد دانستند و در حقیقت نوعی جنگ میان نهاد قدیمی و جدید پدید آمد و بالاخره سینما پیروز شد با وجود سنگ اندازهای زیاد و ماندگار شد .
در نظر سطحی فیلمهای سینمایی داستانی شباهت نزدیک به نمایشهای تئاتر نشان می دهند ریشه فیلمها تجاری سالهای اولیه قرن حاضر را نیز باید در همین یافت اما از چند جنبه اساسی با تئاتر فرق دارد : سینما با لقوه توان بصری دقیق و روشنتر هنرهای تصویری را در خود دارد و به علاوه قابلیت روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .
در قلمرو روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .
در قلمرو روایی در امر روانشناسی و درامر رفتاری ویلیام وایل در گزینش نمایشنامه روبا ه های کوچک نوشته لیلیانی هلمن هیچ تردیدی به خود راه نداد و همه آن را باهمان تمامیت تئاتری خود به فیلم برگردانده .
مقوله سینما و تئاتر هر دو از جهاتی در هنر جایگاهی دارند و از جهاتی هم در مقوله لذت بدن انسان و به گونه ای سرگرم کردن وی می توان به حساب آورد ولی لذتی که از این دو انسان می برد بسیار با هم تفاوت دارند لذت تئاتر یک لذت والاتر و اصیل تر و حتی می توان گفت اختلافی تر از لذت فیلم دیدن در سینما می باشد ظاهراً و جدانمان بیدار می شود در حقیقت انگار سینما نوعی کاهش ناگزیر ولتاژ و اتصال کوتاه مرموز زیبایی شناختی ما را از تنش خاکی که بخش عمده تئاتر است محروم می سازد تفاوتهای شایان دیگری در این میان وجود دارد - سینما چیست؟ آندره بازن «ترجمه محمد شهبا»، صفحه 54.
«از هر نظر که بخواهیم به تئاتر و سینما نگاه بیندازیم در حقیقت از تمامی جهات به هم نزدیک اند و هم دوراند .
ولی در این میان برهم تاثیراتی متقابل دارند در سینما می توان با استفاده از فنون مختلف ما نند کم کردن یا افزودن سرعت روی هم قرار دادن تصویربا فیلمبرداری با حرکت دوربین روی
2
- Travelling
را نمی توان بر روی صحنه تئاتر نشان داد و به روشی آن را تقلید کند اما میتوان کاری را که در سینما انجام می گیرد و تئاتر توانسته آن را تقلید کند و آن فلاش یک است بازگشت به گذشته است و حتی بسیاری از کارگردانیان در تئاتر خود از فیلم های سینمایی استفاده نمودند مثل آیزنشتاین در یک نمایشنامه خود به نام زرنگترین که دم به تله می دهد که در سال 1924 به اجرا نهاد از صفحه هایی که به صورت فیلم پخش می شود استفاده نمود.»
تئاتر بر سینما بسیار ژرف می باشد به طور کلی در بسیا ر از فیلمهای سینمایی میتوان تئاتر را لمس نمود مخصوصاً در فیلمهای خانوادگی و خصوصی و روانشناسی و باز میتوانیم ببینیم این فیلمها بر عکس فیلمهای پرجنب و جوش و بسیار چشمگیر بر تعداد محوری شخصیت متمرکز میشود و در مکانی بسته نقش خود را ایفا میکنند و روابط و کشمکشها را بسیار دقیق نشان میدهند مثل اینگماربرگمن فیلمساز یست که در آثار خود از صحنه تئاتری بهره برده است مانند صحنههای از زندگی زناشویی لبخندهای یک شب تابستان یا فریادها و نخها می توان تئاتر را کاملا حس نمود .
در نهایت به جای آنکه این دو وسیله بیان را رقیب یکدیگر بدانیم بهتر است که آنها راچون دوشکل نمایشی در نظر بگیریم که هر یک هنر خاص خود و توانایی غنی کردن یکدیگر را دارند .
4
پیش گفتار:
غالبا از خود پرسیده ام که از صفحه تئاتر یا پرده سینما کدام یک را بیشتر دوست دارم معمولا پاسخ هر دوبوده است .
البته نفس کارچه روی صفحه و چه در پرده سینما یکسان است منتهی تنها ازنظر تکنیک با هم متفاوتند .
و زمانی که در روز جلسه اول تاریخ سینما قضیه تحقیق سینما و .... مطرح گشت در ذهن خود فورا به سراغ سئوال قدیم خود که سینما و تئاتر چه تفاوت و شباهتی دارند و این موضوع را برای تحقیق انتخاب نمودم و منابع زیادی در این رابطه یافتم و برای سوال خود جوابی پیدا کردم و زمانی که خواستم به نگارش این تحقیق بپردازم دیدم گستردگی این تحقیق بسیار زیاد است، رفتم و این جوابی قانع کننده بسیار زیاد است پس تصمیم گرفتیم که ابتدا تئاتر این دو را نسبت به هم نوشته و بعد در مورد یک تفاوت شایان ذکر این دو که همان بازدیگر نیست رو مورد توجه قرار دهم و دراین تحقیق و به ایجاد رسیدم که تئاتر و سینما بسیار از هم تأثیر گرفتند در این منابع گاهی ذکر صحنهای از یک فیلم شده بو و من فورا به سراغ آن صحنه از فیلم رفته و شباهت آن تئاتر را می بافتم و تفاوتهای زیادی نیز دارند در حقیقت دلیل اصلی این که من در تحقیق خود بازیگری در سینما و تئاتر را باهم مقایسه کردم دلیل خواندن این جمله در کتاب سینما چیست آندره بازن بود:
1- در تئاتر وجود انسان بسیار اهمیت دارد ولی درام در سینما می توان بدون بازیگری باشد مثلا دری که به شدت بسته می شود رقص برگی در باد و امواجی که خود رابه ساحل می کوبند ومی توانند تئاتری دراماتیک را تشدید کنند در برخی از شاهکارهای سینما یی انسان تنها به صورت سیاهی لشکر است و به عبارت دیگر طبیعت نقش اول را ایفا میکند و انسان نقش دوم را مثل فیلم نانوک و مرد آرام موضوع مبارزه انسان با طبیعت است باز نمیتوان آن را با کنش تئاتری مقایسه کرد زیرا که سرچشمه و محرک اصلی کنش طبیعت است نه انسان».
و این جمله مرا واداشت تا به این برسم که تفاوت بازیگری در سینما و تئاتر در چه میباشد. و علت دیگر این بود که من هرگز درک نکردم چرا بازیگر خوب تئاتر در سینما خوب کار نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 18 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
سینما
صهیونیسم
رسانه
مقدمه
شناخت صهیونیسم جهانی و توطئههای آن، امروز یکی از ضروریات است . چه این که صهیونیسم اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی با صرف هزینههای هنگفت، دارای قدرت پنهانی است که ادارة امور آن کشورها را به دست گرفته است . غولهای رسانهای جهان ، سینما ، کارخانجات تسلیحاتی ، شرکتهای تجاری و صنعتی ، بانکها ، دانشگاهها ، مراکز فرهنگی و بسیاری دولتهای جهان از مواردی است که رد پای سرمایهداران صهیونیست در آن به وضوح مشاهده میشود . در این مقاله بر آنیم تا رابطة صهیونیسم و سینما را بررسی نماییم.
صهیونیسم و یهود
- صهیونیسم پدیده ای سیاسی و تفکری افراطی برگرفته از دین یهود است. صهیونیسم نماد نژادپرستی یهود اس ت .
- بنیانگذار جنبش صهیونیزم یک روزنامه نگار اتریشی به نام تئودور هرتصل (1860 – 1904) است. هرتصل با نوشتن کتاب ( دولت یهود) نظریه خود را مبتنی بر لزوم ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین عرضه کر د .
- اشغال بخشی از سرزمین فلسطین تا زمان اعلانِ تشکیل اسرائیل (1948) و گسترش تدریجی آن تحت پوشش جنگهای اعراب و اسرائیل (از جمله1948 و1967) موجب غصب بلندیهای جولان از سوریه ، صحرای سینا از مصر، قسمتهایی از اردن و بخشی از جنوب لبنان گردید.
نفوذ تفکرات یهود در مسیحیت
1- پاولس قدیس ( Paulus Aziz)
2- پروتستانیسم
3- اومانیسم
4- سکولاریسم
5- حسگرایی(آمپریسم) ، تجربهگرایی و اثباتگرایی( پوزیتیویسم)
6- ناسیونالیسم یا ملی گرایی
7- لیبرالیسم
8- نهی مخالفت با اسرائیل
9- فراماسونری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 124 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
"ساختارهای فرآیند سینمایی- Les Structres de L’experience filmique
" آشکارا روشهای مرلوپونتی را در مورد سینما به کار میگیرد- دیده میشود. اما بیشک متنفذترین نظریههای پدیده- شناسی در سینما به "هانری آژل"، "آمده آیفره- Amédée Ayfre
" و "روژه مونیه- Roger Munier
" تعلق دارد.
کارهای اینان در بخش آخر کتاب به بررسی گذاشته شده است. تا حدی به دلیل آنکه اینان هر یک به طریقی کوشش کردهاند تا آگاهانه نظریههای بازن را گسترش دهند، و بیشتر به دلیل آنکه این نظریهپردازان، شقهای مرئیتری نسبت به متز و میتری ارائه دادهاند.
همچنانکه به دوران پس ساختارگرایی میرسیم، میبینیم که متفکران در تمام زمینهها درباره پیدایش رابطهای پربارتر میان ساختارگرایی علمی و برونی و پدیدهشناسی درونی و تشریحی صحبت میکنند. این رابطه در سینما تا حد فراوانی، یادآور حالت پالایش یافته و متحول رابطهی میان نظریههای واقعگرایانه و شکلگرایانه است. از اینرو نمیتوان پذیرفت که صحنه نظریات سینمایی امروزه، اساساً متفاوت از صحنه نظریات سینمایی گذشته باشد. و نظیر گذشته، وجود دیدگاههای متعدد را میتوان نشانهی سلامتی و نیروی نظریات سینمایی معاصر دانست.
یادداشت
راجرلین هارت
کارگردان فرانسوی ( - 1903) مستندساز، منتقد و نظریهپرداز سینمایی. این کارگردان فیلمهای مستند، با آنکه کمتر فیلمهای طویل ساخته است، اما نفوذ فراوانی بر کارگردانان نهضت سینمایی "موج نو"ی فرانسه داشته است.
بعضی فیلمهای کوتاه: "مترو" (1934)، "کوت داوزور" (1948). فیلمهای طویل: "تعطیلات آخر" (1947)، "دختری در کوهستان" (1964).
اتین سورسو
فیلسوف فرانسوی ( - 1892) یکی از بنیانگزاران علم جدید فیلمولوژی است و سردبیری مجلهی "لارودستیک" را به عهده دارد. از نظر او هر اثر هنری، دنیای خاصی است که دارای ابعاد فضایی، زمانی و درونی خاص خود است. از آثار او: "آینده زیباییشناسی، (1929)، "هنرهای تطبیقی" (1947).
آندرو ساریس
منتقد سینما، آمریکایی، منتقد مجله آمریکایی "ویلج ویس"، استادیار سینما در دانشگاه نیویورک، عضو هیئت مدیرهی فستیوال نیویورک، سردبیر نسخه انگلیسی زبان "کایه دو سینما" (67- 1965)، همکاری با نشریه سینمایی "فیلم کالچر" (از 1955 به بعد)، مؤلف کتابهای "فیلمهای جوزف فن اشترن برگ"، "کارگردانان آمریکایی" وی برای نشریات متعددی مقاله نوشته است.
ادگار مورن
نویسنده، جامعهشناس و روزنامهنگار فرانسوی ( - 1921) سرپرست مرکز تحقیقات علمی، منتقد سینما و مدیر مجله "ارگومان"، از نوشتههای وی: "انسان و مرگ"، "انتقاد از خود".
آثارش درباره سینما: "سینما یا انسان خیالپرداز" (1965)، "بازیگران" (1957).
ژان میتری
ژان میتری با دو رسالهی حجیم دوجلدیاش، "زیبائیشناسی و روانشناسی سینما" (65- 1963) پیشگام دوره کاملاً نوینی از نظریات سینمایی است. نکته جالب اینست که نظریات معاصر سینمایی باید با میتری، معاصر و همکار چهرههایی مانند ژان اپستین، ابل گانس و ژان رنوار، آغاز شود. اولین کتاب میتری، بررسی هنر "امیل یانینگز" بود که آن زمان (1928) اواسط کار هنریاش بود. میتری در دوران طلایی سینمای صامت زیسته است، همان دورانی که سخت مورد توجه آرنهایم، بالاش و بیشمار نظریهپردازان دیگر بود. اما ذهن نقاد میتری بر جذبهی درهم شکنندهی درد فراق- nostalgia
و آن چنان نظریه سینمایی که این فیلمهای جادویی دهه بیست در آن تفوق داشته باشند، غلبه کرد، زیرا در حقیقت میتری نظریهی سینمایی کاملاً نوینی ارائه داده است.
سه عامل در زندگی شخصی میتری به این بیطرفی یا عینیت نقادانه کمک کرده است. اول اینکه وی در طی نهضت "آوانگارد" با کار عملی روی فیلمها، کارش را آغاز کرد. میتری حتی بعد از این نهضت هم رابطهاش را با فیلمسازی از دست نداد و با تدوین فیلمهایی مانند "پرده عنابی" (1953) به کارگردانی آلکساندر آستروک و فیلمبرداری و تدوین آثار کوتاه خود، "پاسیفیک 231" (1949) و "تصاویری برای دبوسی" (1952)، رابطهاش را با کار فیلمسازی حفظ کرد. این فیلمها که همگی دارای جنبه تجربی هستند میتری را وادار داشت که از همان ابتدا اندیشههای مترقیانهای در زمینه تدوین، موسیقی و اهمیت تصویر و اقتباس سینمایی در نوشتههایش مطرح کند. نزدیک بودن نظریات سینمایی میتری به روشهای عملی فیلمسازی از این گونه تجربیات عملی میتری در سینما ناشی میشوند. از میان نظریهپردازانی که بررسیاشان کردهایم، فقط ایزنشتین از نظر زمان و انرژی صرف شده در اطاق تدوین بر میتری پیشی میگیرد.
عامل دوم از زندگی و شخصیت میتری که او را این چنین به کمال برای وظیفهاش آماده کرد، عشق شدید او به تاریخ سینما است. میتری حتی طی سالهای نهضت "آوانگارد" نیز سخت مشغول جمعآوری اطلاعات و یادداشتهایی بود که بعدها باید مورد استفاده قرار میگرفت. اسناد سینمایی میتری که در دهه سی حجم قابل ملاحظهای یافته بود، بعداً وقتی میتری به همراهی "
هانری لانگلوا" و "ژرژ فرانژو"، "سینماتک" فرانسه را در سال 1938 بنیان گذاشت، همچنان افزایش یافت. "سینماتک" فرانسه از آن موقع تا به حال بزرگترین مخزن فیلم و اطلاعات سینمایی در جهان محسوب میشود. در طول جنگ، اندیشهی نگارش یک تاریخ حقیقتاً علمی درباره سینما در ذهن میتری شکل گرفت، تاریخی که هنر سینما را مستند کرده و مهمترین پرسشهای سینمایی را مطرح میکرد. در طول دههی گذشته، میتری دست به انتشار این "تاریخ سینما" زد و تا به حال فقط سه جلد آن را منتشر کرده و تازه به دهه سی رسیده است. هر کسی نگاهی سطحی به 900 صفحه، مجموعهی کتابهای تئوریک میتری انداخته باشد، بیدرنگ در پس میتری نظریهپرداز، متوجه میتری مورخ میشود. زیرا مورد مثالهای دقیق بیشماری که در هر صفحه نوشتههای او یافت میشود، به او حالت یک حشرهشناس سینما را داده است. همان ویژگی که بازن میخواست به آن برسد. چه کسی بهتر از میتری میتواند مقالهی معروف بازن، "تکامل زبان سینما" را دنبال کند؟ یا بهتر از او جنسها و گونههای سینمایی را طبقهبندی کرده و به طور کامل نمونههای سینمایی را تشریح و تحلیل کند؟
بازن برای نوشتن مقالههایش، به حافظهاش از فیلمهایی که در انجمنهای سینمایی دیده بود، رجوع میکرد، در حالیکه میتری این فیلمها را در اختیار داشت و مدارک سینمایی را در پروندههایش آماده. بازن به ندرت فیلم را بیش از یک بار میدید و هرگز در نمایش آنها یادداشت برنمیداشت. استعداد بازن حسی بود و نقدهای سینماییاش هم، عملی شرطی ناشی از حساسیتی همآهنگ و پرورش یافته. از آن طرف میتری هرگز غریزهی نقدنویسی نداشت، از اینرو بینشهای وی ناشی از تلاش فراوان ذهنی و تحقیقی او است.
میتری را باید بزرگترین منبع زندهی اطلاعات سینمایی دانست. موقعی که مدرسه سینمایی فرانسه، ایدک در سال 1945 بنیان گذاشته شد، از میتری بیدرنگ جهت تدریس در این مدرسه دعوت شد. جنبهی سوم از زندگی وی، جنبهی پدآگوژیک آن است که وی را وا میداشت تا تجربیات خلاقهی شخصی و هم اطلاعات دایرهالمعارفیاش را چنان قالبریزی کند که بتواند به یاری آن مسائل عمدهی سینما را لمس کرده و به مشکلات و پرسشهای رایج سینما پاسخ گوید. میتری که در فرانسه، کانادا و آمریکا سینما تدریس کرده، یکی از اولین اساتی