ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه:
انسان با ساختن خانه از محیط بی انهای پیرامون خود در یک نقطه گرد می آید و از پراکندگی و گریز از طبیعت به تمرکز و حضور روی می آورد و بدین گونه به طبیعتی که بدون حضور انسان رها شده و پراکنده و فاقد معنی است معنی می دهد و با بنا کردن خانه به این تمرکز و تجمع هویت می بخشد و به ایجاد درون و برون دست می زند. درون و برونی که قبل از حضور انسان و سکنی گزیدنش بروی زمین وجود داشته اند و با پدید آوردن خانه درونی را می سازد که بدون حضور انسانی که در آن ساکن می شود و سکنی می گزیند تحقق نمی یابد. حقیقت خانه سکنی بخشیدن و آنچه در رابطه با آن طرح
می شود اعم از شکل خانه و مصالح و ترکیب آنها جزء امور تبعی به شمار می آیند و آنچه مهم جلوه می کند رابطه خانه با انسان از یک سو و یا طبیعت از سوی دیگر است. ارتباطی میان انسان و کل عالم، گرایش از پراکندگی و گریز از طبیعت خالی از انسان به مرکزیت حضور انسان.
در سنت دینی حضور انسان بروی زمین، سکنی گزیدن و آرامش یافتن که در بهشت نخستین که به انسان هویه داده شده بود با شب، همه، زمین، آبی که در دسترس می باشد و ابری چند گاهی سایه بیندازد قرین شده که مظهر و جامع همه آنها خانه و شهر است.
مقدمه:
انسان با ساختن خانه از محیط بی انهای پیرامون خود در یک نقطه گرد می آید و از پراکندگی و گریز از طبیعت به تمرکز و حضور روی می آورد و بدین گونه به طبیعتی که بدون حضور انسان رها شده و پراکنده و فاقد معنی است معنی می دهد و با بنا کردن خانه به این تمرکز و تجمع هویت می بخشد و به ایجاد درون و برون دست می زند. درون و برونی که قبل از حضور انسان و سکنی گزیدنش بروی زمین وجود داشته اند و با پدید آوردن خانه درونی را می سازد که بدون حضور انسانی که در آن ساکن می شود و سکنی می گزیند تحقق نمی یابد. حقیقت خانه سکنی بخشیدن و آنچه در رابطه با آن طرح
می شود اعم از شکل خانه و مصالح و ترکیب آنها جزء امور تبعی به شمار می آیند و آنچه مهم جلوه می کند رابطه خانه با انسان از یک سو و یا طبیعت از سوی دیگر است. ارتباطی میان انسان و کل عالم، گرایش از پراکندگی و گریز از طبیعت خالی از انسان به مرکزیت حضور انسان.
در سنت دینی حضور انسان بروی زمین، سکنی گزیدن و آرامش یافتن که در بهشت نخستین که به انسان هویه داده شده بود با شب، همه، زمین، آبی که در دسترس می باشد و ابری چند گاهی سایه بیندازد قرین شده که مظهر و جامع همه آنها خانه و شهر است.
مقدمه:
انسان با ساختن خانه از محیط بی انهای پیرامون خود در یک نقطه گرد می آید و از پراکندگی و گریز از طبیعت به تمرکز و حضور روی می آورد و بدین گونه به طبیعتی که بدون حضور انسان رها شده و پراکنده و فاقد معنی است معنی می دهد و با بنا کردن خانه به این تمرکز و تجمع هویت می بخشد و به ایجاد درون و برون دست می زند. درون و برونی که قبل از حضور انسان و سکنی گزیدنش بروی زمین وجود داشته اند و با پدید آوردن خانه درونی را می سازد که بدون حضور انسانی که در آن ساکن می شود و سکنی می گزیند تحقق نمی یابد. حقیقت خانه سکنی بخشیدن و آنچه در رابطه با آن طرح
می شود اعم از شکل خانه و مصالح و ترکیب آنها جزء امور تبعی به شمار می آیند و آنچه مهم جلوه می کند رابطه خانه با انسان از یک سو و یا طبیعت از سوی دیگر است. ارتباطی میان انسان و کل عالم، گرایش از پراکندگی و گریز از طبیعت خالی از انسان به مرکزیت حضور انسان.
در سنت دینی حضور انسان بروی زمین، سکنی گزیدن و آرامش یافتن که در بهشت نخستین که به انسان هویه داده شده بود با شب، همه، زمین، آبی که در دسترس می باشد و ابری چند گاهی سایه بیندازد قرین شده که مظهر و جامع همه آنها خانه و شهر است.
مقدمه:
انسان با ساختن خانه از محیط بی انهای پیرامون خود در یک نقطه گرد می آید و از پراکندگی و گریز از طبیعت به تمرکز و حضور روی می آورد و بدین گونه به طبیعتی که بدون حضور انسان رها شده و پراکنده و فاقد معنی است معنی می دهد و با بنا کردن خانه به این تمرکز و تجمع هویت می بخشد و به ایجاد درون و برون دست می زند. درون و برونی که قبل از حضور انسان و سکنی گزیدنش بروی زمین وجود داشته اند و با پدید آوردن خانه درونی را می سازد که بدون حضور انسانی که در آن ساکن می شود و سکنی می گزیند تحقق نمی یابد. حقیقت خانه سکنی بخشیدن و آنچه در رابطه با آن طرح
می شود اعم از شکل خانه و مصالح و ترکیب آنها جزء امور تبعی به شمار می آیند و آنچه مهم جلوه می کند رابطه خانه با انسان از یک سو و یا طبیعت از سوی دیگر است. ارتباطی میان انسان و کل عالم، گرایش از پراکندگی و گریز از طبیعت خالی از انسان به مرکزیت حضور انسان.
در سنت دینی حضور انسان بروی زمین، سکنی گزیدن و آرامش یافتن که در بهشت نخستین که به انسان هویه داده شده بود با شب، همه، زمین، آبی که در دسترس می باشد و ابری چند گاهی سایه بیندازد قرین شده که مظهر و جامع همه آنها خانه و شهر است.