پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس
پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

پادشاه سئو| دانلود پاورپوینت, مقاله, تحقیق, جزوه,قالب و افزونه وردپرس

دانلود پاورپوینت , مقاله, تحقیق, مبانی وپیشینه تحقیق, جزوه, طرح درس دروس دبستان, خلاصه کتاب , نمونه سوالات کارشناسی و ارشد ,قالب و افزونه وردپرس

دانلود تحقیق عدم توجه به نیاز های اساسی نسل جوان

دانلود تحقیق عدم توجه به نیاز های اساسی نسل جوان

دانلود تحقیق عدم توجه به نیاز های اساسی نسل جوان

دسته بندیعلوم اجتماعی
فرمت فایلdoc
حجم فایل162 کیلو بایت
تعداد صفحات17
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مقدمه

بنا به آمارهای رسمی در ایران ، در حدود ٢٠ میلیون نفر از جمعیت کشور در مراکز آموزشی و عالی مشغول به تحصیل هستند که میانگین سنی آن ها بین ٢٨ - ٦ سال است. مجموعه فوق تقریبا نزدیک به یک سوم از جمعیت کشور را در بر می گیرد. علاوه بر رقم فوق ، بخش بزرگی دیگری از نوجوانان و جوانان کشور مشغول به کار در مراکز دولتی ، خصوصی و یا بیکار در جامعه هستند. توجه به خواست ها و تمایلات این نیروی بزرگ اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. تمامی مدارک شواهد و نظرسنجی های موجود در کشور، گواه بر این واقعیت دارد که در نسل سوم کشور، تغییرات اساسی در خلق و خوی ، منش ، شخصیت ، رفتار و آداب و سلوک بوجود آمده که در واقع بسیار متفاوت با دو نسل پیش از خود است. تغییرات و تفاوت ها در نسل سوم امروزی و بسیار عمیق و بنیادی می باشد. در شرایط امروز ایران ، تاثیرگذاری نسل اول و دوم بسیار کاهش پیدا کرده است. اما در مقابل این نسل سومی ها هستند که دائم جامعه را تحت تاثیر خود و فشار قرار می دهند زیرا جوانی جمعیت کشور و زمینی و امروزی دیدن مسائل نفوذ و قدرت و تاثیر آن ها را در جامعه روز به روز افزایش داده است. نسل اول کشور در برابر این خواست ها، تمایلات و تغییرات به سختی مقاومت می کند در عوض نسل دوم سعی دارد تا حدودی با کندی خود را به این تغییرات در چارچوب شعارها، خواست های دهه ٤٠ و ٥٠ هماهنگ سازد و این هم سازی ها و مقاومت ها رابطه نسل اول و دوم را برای گفتگو با نسل سوم با دشواری مواجه ساخته است. دو نسل گذشته به دلیل نهادینه شدن سنت و مذهب در کشور و تاثیر این نهادها در آن ها نتوانسته اند به خوبی زبان امروزی و این دنیایی برای جلب و جذب نسل سوم پیدا کنند. در عصر کنونی سرعت تحولات، ارتباطات، تغییرات و سپس انتقال آن به سراسر جهان بسیار سریع صورت می گیرد. در واقع فرهنگ جهانی توانسته تاکنون خود را از طریق امکانات و وسائلی چون ماهواره ، اینترنت و... به سرعت در سرتاسر جهان انتشار و گسترش دهد. بالطبع نهادهای سنتی که به مقاومت در برابر این تحولات می پردازند تحت فشار قرار می گیرد و اگر چنانچه نتوانند خود را با این روندهای نو هماهنگ سازند به نیروی ماند و یا اقلیتی کم تاثیر در جامعه خود تبدیل خواهند شد و این باعث شکاف هر چه بیشتر آن ها با نسل جوان می شود. توجه به مسائل نوجوانان و جوانان در کشوری که ٧٠ درصد جمعیتش نیروی جوان است بسیار حائز اهمیت است.

  1. جوانان و مد در ایران:

پدیده مد از موضوعاتی است که همواره می تواند اقشار مختلف جامعه را به شکل های گوناگون مورد تاثیر خود قرار دهد. البته نوع نگرش حکومت به این پدیده اجتماعی می تواند نقش آن را در جامعه افزایش یا کاهش دهد. حکومت اسلامی بعد از انقلاب با سرکوب تنوع، آزادی های فردی و اجتماعی و... یک نوع نگرش انحصارطلبانه را در جامعه انتشار داد و بدین طریق انواع ممنوعیت ها و محدودیت ها را در جامعه ایجاد شد و متخلفین به اشکال گوناگون تنبیه و سرکوب شده و البته در اوایل انقلاب این نوع محدودیت ها و منبع ها تا حدودی توانست نیروی زیادی از مردم کشورمان را به هماهنگی و تطابق با فرهنگ اسلامی حکومت بکشاند ولی این موضوع با مرور زمان و با افزایش اختناق و سرکوب و عدم موفقیت حکومت در تربیت و پرورش اسلامی نسل جوان کشور به شدت تغییر کرد. پدیده مد و مدگرایی به الگوهای غیراسلامی شاید بشود گفت «غربی» در ایران در میان نسل نوجوان و جوان افزایش شدیدی یافت. در واقع حکومت اسلامی در ارائه الگوهای فرهنگی در سال های بعد ازانقلاب موفق نبوده است. امروزه گرایش نسل جوان کشور روز به روز به مدهای جدید لباس ، مدل و رفتارهای تقلیدی گروه های موزیک رپ، تکنو، پاپ، راک و... هنرمندان و ورزشکاران خارجی بخصوص از نوع غربی و آمریکایش افزایش بیش از حد یافته است. چنین گرایشاتی در گذشته بیشتر در جوانان مقیم بالای شهر (ثروتمند به لحاظ مالی) دیده می شد ولی امروز بین جوان و نوجوان بالا و پائین شهر در عرصه یک سری تمایلات و خواست های اجتماعی و آزادی های مدنی برای یک زندگی بهتر، راحت تر و آزادتر توافقی وجود دارد و آن ها در این سال های اخیر با ارتباط یکدیگر و تبادل امکانات، روابط گسترده با یکدیگر برقرار کرده اند. نسل سوم کشورمان با وسائلی چون ماهواره، اینترنت، نوار ویدئو، نوار کاست، پوسترها، لباس و شلوارهای لی با مارک های مختلف، به شدت تحت تاثیر تغییرات و شرایط جهانی شدن قرار گرفته اند و به اشکال گوناگون از خود عکس العمل نشان می دهند و چنان که می بینیم مد در زندگی آن ها نقش مهم و اساسی بازی می کند. مراجعه به کانال های موسیقی چونTMF وMTV و... از طریق آنتن های ماهواره ای به شدت در نسل جوان کشور رایج است. بسیار دیده شده که یک جوان کارگر با درآمد روزانه ای سه الی چهار هزار تومانی، برای خود پیراهن یا شلواری با مارک خارجی را با قیمت ٢٥ هزار تومان می خرد تا بلکه بدین طریق خود را با شرایط دیگر جوانان وقف دهد و در واقع یک هفته حقوقش را بابت آن پیراهن یا شلوار پرداخت کرده است. نسل سوم کشور لباس هایی با نوشته یا مارک های معروف را می پوشند تا بلکه بدین طریق با این نوع پوشش اعتراض خود را به وضع موجود جامعه با تمام محدودیت ها و ممنوعیت هایش، ابراز کند و این برخورد آن ها در واقع می توان نوعی تجددخواهی و نوگرایی به حساب آورد. این روش ها و برخوردها به عبارتی نوعی دفاع از حقوق انسانی و انتخاب فردی جوانان در جامعه و اجتماع است و از این زاویه مترقی می باشد و می بایست از آن حمایت همه جانبه صورت گیرد.

  1. وضعیت روحی و روانی جوانان:

در طول ٢٤ سال حکومت جمهوری اسلامی ایران مشکلات روحی و روانی جوانان به شدت افزایش یافته است و آن ها در وضعیت بسیار نامطلوبی به سر می برند. وضعیت فوق بیانگر یک واقعیت اجتماعی است. واقعیتی تلخ و فراگیر از سلامت جسمی و روانی نسلی که در حال فروریختن اند. عواملی چون فقدان امنیت شغلی، بی هویتی، عدم اطمینان نسبت به آینده، مشکلات اقتصاد و اجتماعی وجود انواع تحقیرها و تبعیضات، رواج اعتیاد، مشکلات ازدواج، وجود بی عدالتی، نبود آزادی های فردی و... از جمله مواردی هستند که باعث بوجود آوردن مشکلات روحی و روانی در جوانان شده است و این مجموعه باعث نارضایتی از وضع موجود و باعث افسردگی شدید در میان نسل جوان کشور می شود. جوان در ایران دائم تحقیر شده است. جامعه به او امکان گریز از عادت ها و پیش داوری ها نمی دهد. گزارشات و آمار و ارقام و تحلیل ها همه گویای این است که روحیه پوچی، افسردگی، رخوت، سستی و بی حالی در جوانان روز به روز افزایش می یابد. شور و شوق، انگیزه خودجوشی در میان نسل جوان کشور به شدت کاهش پیدا کرده است. آن ها در بیان علل فقدان انگیزه، شور و زندگی و ایفای نقش مشارکتی فعال و سازنده اجتماعی و شیوع افسردگی حرف ها و سخن های بسیار دارند ولی این حرف ها و درددل ها در رسانه ها عمومی کشور منعکس نمی شوند. امروز درصد خودکشی و اعتیاد به دلیل بی توجهی به مشکلات روحی و روانی جوانان به شدت رو به گسترش است و این زنگ خطری برای جامعه است. این وضعیت با مسائل اجتماعی و از جمله امور سیاسی رابطه تنگاتنگی دارد یعنی این که جوان در شرایط فوق به شدت سلامتی جسمی و روانی، رشد اخلاقی و فرهنگی، اعتلای علمی، شکوفایی شخصیتی و رشد زمینه های خلاقیت اش آسیب می بیند و دیگر نمی تواند به ایفای نقش اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و شرکت در تعیین سرنوشت خود و جامعه بپردازد و به نوعی به سستی و پوچی در انجام کلیه امور می رسد. و بدین طریق نشاط و تحرک و سرزندگی از او دور می شود و امید و آرزو به فردای بهتر و شادتر در میان آنان از بین می رود. آن ها دنیای پررنگی را برای زندگی می خواهند ولی در حکومت

اسلامی ایران آن ها چنین چیزی را تجربه نمی کنند و به خاطر همین خیلی از نسل سومی ها از این که کاری برایشان در جامعه صورت نمی گیرد ناامید و مایوس شده اند. بی توجهی به خواست ها و تمایلات و مشکلات روحی و روانی نسل جوان کشور می تواند در آینده تاثیرات مخرب و ناهنجاری در جامعه به جا بگذارد. اگر حکومت نتواند به انبوه سئوال های بی جواب انباشته شده نسل سوم پاسخی مناسب دهد بی شک باعث سایه انداختن نومیدی و بی آیندگی بر ذهن و جان آن ها خواهد شد. در حال حاضر دل های این قشر بزرگ اجتماعی بی امید و روزهایشان خفته است. باید آن ها را به اشکال گوناگون به تحرک نشاط و جنبش درآورد.

  1. جوانان و مهاجرت به خارج کشور:

از دهه ٦٠ و بخصوص ٧٠، بخشی از جوانان کشورمان برای کارکردن به یک سری کشورها چون ژاپن و کره جنوبی و... سفر کردند. در این کشورها به دلیل کمبود کارگر، ایرانیان جوان توانستند برای مدتی در آنجا به کارگری بپردازند. درآمد حاصل از این مشاغل کارگری بسیار قابل توجه به پول ایران بود و پس از بازگشت آن ها توانستند زندگی متوسطی را از حاصل درآمد خود در خارج تشکیل دهند. در ضمن وزارت کار و امور اجتماعی با بستن قرارداد با کشورهایی چون کره جنوبی و... تعدادی کارگر جوان و متخصص را به آن کشورها فرستاد و آن ها به مدت ٦ تا یک سال به کار مشغول شدند و در قیاس با ایران درآمد آن ها بسیار بالا بود.

از اواخر سال ١٩٩٩ و بخصوص اول ژانویه سال ٢٠٠٠ موج جدیدی از مهاجرت ایرانیان بخصوص قشر جوان به خارج و به ویژه به اروپا و کانادا دیده می شود. در سال ٢٠٠٠ در حدود ٣٥١٦٩ ایرانی در اروپای غربی تقاضای پناهندگی سیاسی کردند. چنانچه بخواهیم مقایسه ای بین تعداد پناهندگان در سال ٢٠٠٠ با ٥ سال آخر دهه ٩٠ انجام دهیم (١٩٩٩ –١٩٩٥) خواهیم دید که رقم ایرانیان و مهاجر نسبت به گذشته افزایش زیادی را نشان می دهد. در بین سال های ١٩٩٩ - ١٩٩٥ در حدود ٦٣٧٥٢ نفر طی ٥ سال به اروپای غربی آمده اند. اما فقط در سال ٢٠٠٠ این تعدا به ٣٥١٦٩ نفر بالغ می شود. از اواسط سال ٢٠٠٠، کشورهای اروپایی برای مقابله با سیل پناهندگان، تلاش های زیادی را آغاز کردند. آن ها برای مقابله با این موج وسیع، به اتخاذ سیاست های جدید پناهندگی روی آوردند تا بلکه بتوانند با اقدامات قانونی جلوی ورود مهاجرین جدید را بگیرند. علاوه بر مورد فوق، دولت های مذکور موفق شدند راه بوسنی یا یوگسلاوی سابق را ببندند و بدین طریق جلوی ورود ایرانی ها، ترک ها، افغان ها، روس ها و دیگر اقلیت های مهاجر را تا حدودی به صورت موقت گرفتند. به عنوان مثال از اول ژانویه سال ٢٠٠١ تا آخر ماه اکتبر سال ٢٠٠٢ تعداد متقاضیان پناهندگی ایرانی به ٤٢١٩ نفر کاهش پیدا کرد. یعنی به یک سوم تعداد پناهندگان ایرانی در سال ٢٠٠٠ رسید. حد متوسط سنی این جوانان متقاضی پناهندگی ٢٧ سال است.

فایل ورد 17 ص

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد